علی انجیدنی / رادیو کوچه
دیدن حسن در آن موقعیت و آن مکان خود عذابی دیگر بود که مانند تمام اتفاقات روزهای گذشته عجیب بود و باور نکردنی. گفتم: «تو یکی رو فکر نمیکردم در بهشت ببینم. فکر کنم ترازوی عدالت بفهمی نفهمی یه کم داره بد کار میکنه.» با اعتماد به نفس همیشگیاش گفت: «مگه خودت اوضاعت از من بهتر بود؟ کل علی.» داد زدم: «درست صحبت کن کچل. تو با اون ضایع بازی در مورد مریضها اومدی بهشت؟ فکر کنم جهنم کلن تعطیل شده دیگه.» گفت: «منم مثل تو سهمیه یک روزه بهشت دارم داداشم. حالا اتفاقی به مجلسی دعوت شدم که تو هم اونجا اومدی. تا من قیافه نحسات رو دوباره ببینم.» گفتم: «راستش رو بگو. کی تو رو دعوت کرد؟ جون من؟» گفت: «خانم خودت.» فریاد زدم: «دهنت رو ببند. خانوم من به تو چکار داره؟ مرتیکه فلان فلان شده.» صدایی از داخل خانه بلند شد که: «بابا قبلن یک احترامی برای محیط بهشت قایل میشدند از موقعی که به این جهنمی سهمیه فوقالعاده بهشت دادند اینجا رو کردهاند کثافت خونه.»
دقت کردم دیدم صدای استاد خونشناسی خودم است که دارد متلک میگوید. جوری که صدایم را همه بشنوند گفتم: «دیدیم امروز کی با جنیفر لوپز دل و قلوه تبادل میکردند. همچین ذوق زده بودند که انگار دارند اورانیوم جابهجا میکنند.» یکدفعه حسن گفت: «علی! مواظب باش.» ناخودآگاه سرم رو پایین آوردم که یک جسم سنگین شبیه قندان محکم خورد تو صورت حسن و خون از دهانش بیرون زد.
گفتم: «حسن جان نترس. خیر است. با این ضربه یکی دو هفته سهمیه فوقالعاده بهشت بهت میدهند چون باید بری رضایت بدی.» چند نفر از حاضرین در خانه حوری به سمت بالکن دویدند و شروع کردند به کمکهای اولیه به حسن آقا همکار سابق من. منم چون دق دلی زیادی از او داشتم یک گوشه ایستادم و تماشا میکردم. اوضاع که کمی روبهراه شد حسن رو به من کرد و گفت: «توله سگ. من به خاطر تو این ضربه را خوردم حداقل میاومدی کمی کمک میکردی.» گفتم: «نوش جانت حسن جان. این به جای همه حال گیریهای تو از من در اون دنیا.»
برگشتم تا دوباره به داخل هال بزرگ خانه بروم حوری عزیز و همسر گرامی را دیدم که در گوشهای ایستادهاند و دارند با هم صحبت میکنند. با خودم گفتم: «حتمن باز دارند توطئهای، نقشهای طراحی میکنند تا بلای جدیدی سر من بیاورند. حوری را صدا زدم و گفتم: «فکر کنم کسی اینجا دوست نداشته باشد من حضور داشته باشم، شما هم دایم در حال صحبت با یکدیگر هستید . اگر میخواهید بلای دیگری سرم بیاورید بفرمایید من خودم پیش قدم شوم.» حوری با ناراحتی گفت: «خیلی انسان بدبینی هستی دکی جون. اتفاقن داشتیم با ایشون در مورد اینکه چه جوری اوقاتت را در بهشت به بهترین نحو بگذرونی صحبت میکردیم. بنده خدا چند پیشنهاد خوب هم داد که قرار شد من با معاونت اجرایی بهشت در میان بگذارم شاید به تو کمکی بشود.» از خجالت سرخ شدم و من من کنان گفتم: «ببخشید. خیلی لطف دارید.من شرمنده شدم. من میرم توی هال پیش دوستان .»
روی یک صندلی نزدیک ظرف میوه و شیرینی نشستم و شروع به خوردن کردم . سعی کردم حواسم را پرت کنم و فقط به خوردن فکر کنم، تا خدای ناکرده چیز بدی به ذهنم نیاید و سوتی ندهم. در همین زمان صدایی از کنارم بلند شد که با خنده میگفت: «بچهها این علی بی خیال رو یادتون میاد؟ هر کی میگفت فلان جایم درد میکنه دستش رو تکون میداد میگفت: بیخیال بابا خودش خوب میشه. طرف فقط باید میمرد تا اون باورش بشه که بیماریش جدیه.» همه زدند زیر خنده . لعنت به شیطانی گفتم و برگشتم نگاهش کردم. دیدم ای بابا. محمود خودمان هست. دوست چندین و چند سالهام در اون دنیا. گفتم: «محمودی. تو کجا؟ اینجا کجا؟ بابا دمت گرم. تو جهنم کلی دنبالت گشتم. فکر کنم شیطون هم کارت داشت. چون انرژیاش تمام شده بود و میخواست از تو انرژی بگیره.» از شوخی من چند نفری خندیدند و من هم قوت قلب گرفتم و ادامه دادم: «شنیدم موقع مرگت عزراییل رو سرکار گذاشتی. میگن بیچاره چند ساعتی دنبال یه محمود دیگه افتاده بوده. این بار هیچکس نخندید.»
برگشتم ببینم چه خبره. دیدم یک موجود ترسناک و قوی هیکل، بزرگتر از اورانگوتان قبلی، وارد هال شده و مستقیم به سمت من میآید . گفتم: «ببخشید حضرتعالی با من فرمایشی داشتید؟» گفت: «بله . من مامور معاونت اجرایی بهشت هستم . جلوی در با شما کار دارند.» نزدیک بود از ترس خودم را خیس کنم. چشمی گفتم و از جایم بلند شدم. مثل بره دنبالش راه افتادم. قیافهاش خیلی شبیه «ساموئل جکسون» بازیگر سیاه پوست سینما بود. به جلوی در رسیدیم. ماشینی با شیشههای دودی آنجا پارک شده بود که به محض نزدیک شدن من درب عقبش باز شد و من با فشار دست مامور مذکور به داخل هدایت شدم. توی ماشین تاریک بود و من فقط هیکلی شبیه مامور اولی را در طرف دیگر خود حس کردم . چند دقیقه بدون صحبت گذشت و ماشین وارد محوطه بزرگ و سرسبزی شد و جلوی عمارت قشنگی توقف کرد. دو مامور عظیمالجثه مرا به سمت طبقه دوم ساختمان هدایت کردند و با اشاره آنها داخل اتاقی که بر روی آن تابلوی دایره حفاظت اطلاعات بهشت خودنمایی میکرد وارد شدم. با خودم گفتم ماجرا چیست؟ چه اتفاقی افتاده که مرا به اینجا آوردهاند؟
ناگهان صدایی از پشت میز گوشه اتاق مرا به خود آورد . گفت: «آقای دکتر از شما انتظار نداشتیم حرفهای سیاسی بزنید. برای همه روشن شده است که بهشت جای حرف سیاسی زدن نیست. اینجا فقط جایی برای استراحت کردن و خوشگذرانی است. سیاست در بهشت جا ندارد. متوجه منظورم که میشوید؟» با ترس و لرز گفتم: «واله اگه بگم متوجه نمیشوم ناراحت نشوید . ولی من هیچ حرف سیاسی نزدهام. آخر اینجا که رییس جمهوری و دولت ندارد که ما پشت سرشون غیبت کنیم و غر بزنیم. اینجا طبیعت دارد و حوری که ماشااله به همه میرسد غیر از ما.» با پوزخندی جواب داد: «پس کی بود که گفت تبادل اورانیوم غنی شده؟ حسگرهای صوتی بهشت به این کلمات حساس هستند و در کسری از دقیقه توانستند گوینده این کلمات را شناسایی کنند.» با تته پته گفتم: «بابا شوخی داشتم میکردم. متلکی نثار استاد قدیمیمان کردیم که اون هم جواب متلک من رو با قندون داد. اوله منظوری نداشتم. اصلن من از قدیم از انرژی هستهای و اورانیوم و مورانیوم هیچی سر در نمیآوردم و همش هسته اتم رو با هسته سلول اشتباه میگرفتم.»
طرف عصبانی شد و گفت: «احمق. فکر کردی ما هالو هستیم. تو بهترین نمرات رو در فیزیک داشتی و همیشه جزو کسانی بودی که مطلب و مقاله در مورد فیزیک و نسبیت و کوانتوم میخوندهای. اینجا که نمیتونی ما رو هم بپیچونی.» با عجز و لابه گفتم: «ببخشید غلط کردم این آخری رو محض خنده و مزاح گفتم . آره اطلاعاتم خوب بود ولی باور کنید این جمله و کلمات رو به شوخی گفتم.»
طرف گفت: «امشب را اینجا در بازداشتگاه بهشت میمونی تا حوس همچین شوخیهای به سرت نزنه.» گفتم : «خوب این یکی رو امتحان نکرده بودیم که بحمداله قسمتمان شد. راهنمایی بفرمایید قربان.» وارد بازداشتگاه بهشت شدم. به بازداشتگاههای عالم خاکی شباهتی نداشت. فضای بزرگی بود با کلیه امکانات رفاهی. هیچ چیز کم و کسر نداشت. چند نفر دیگر را هم دیدم که مشغول ورزش در سالن بدنسازی بازداشتگاه بودند. از یکی پرسیدم: «ببخشید اینجا که از هتل هم بهتره. پس چه تنبیهای. چه بازداشتگاهی.» طرف نگاه معناداری به من انداخت و گفت: «شب دراز است عمو جان. بذار نوبت تنبیه هم میرسد…….» (ادامه دارد)
سارا/ واحد ترجمه/ رادیو کوچه
برخی مردم معتقدند که زیبا بودن در یک دنیای زشت مملو از مواد شیمیایی هیچ ارزشی ندارد. من نیتاشا بولدو، در آفریقای جنوبی متولد و بزرگ شدهام. از کودکی مجذوب روشهای درمان بیماران به وسیله داروهای سنتی بودم. من زمان زیادی را با مادربزرگ هندیام گذراندم که دکتر آیورودیک بود. آیورودیک یک روش درمانی سنتی هندی است که با استفاده از گیاهان و خوردن غذاهای خاص و همچنین یوگا بیماران را درمان میکنند. مادر بزرگم در آشپزخانهاش داروهای بسیار زیادی را با استفاده از مواد طبیعی درست میکرد و همه جزییات آنها را یادداشت میکرد. در میان این داروها، داروهایی که برای درمان بیماریهای پوستی بودند بر اساس داروهای سنتی آفریقایی و هندی ساخته میشدند.
مادربزرگم میدانست که داروهایش برای بهبود بیماریها موثر هستند اما نمیدانست آنها چرا و چگونه عمل میکنند. این موضوع کنجکاوی مرا برانگیخت و باعث شد که من در زمینه علوم و داروهای گیاهی تحصیل کنم. در همان زمانها هم من برای چیدن برگها و گلها کمک میکردم تا آنها را در بهترین ساعات روز بچینیم تا خواص آنها حفظ شود.
اما روش اصلی ساخت بسیاری از لوازم آرایشی خیلی از پاکی و خالصی آن گلهای دستچین شده فاصله دارند. مواد شیمیایی ترکیبی که در بسیاری از لوازم آرایشی وجود دارند از بسیاری جهات مضر هستند. «پارابن» که از آن به عنوان ماده نگهدارنده در لوازم آرایشی استفاده میشود، میتواند هورمونهای استروژن را شبیهسازی کند و تاثیر منفی روی دستگاه تناسلی مردان بگذارد. آنها میتوانند به درون بدن نفوذ کنند و برخی از تحقیقات آنها را به بافتهای سرطانی سینه ربط میدهند، و این میتواند زنگ خطری باشد تا ما در استفاده از لوازم آرایشی وسواس و سختگیری بیشتری به خرج دهیم.
استفاده از سرب که بسیار مضر است – خصوصن در رژلب – هنوز یک علامت سوال است. کسانی که به طور مرتب از رژ لب استفاده میکنند در مدت زندگی خود میزان قابل توجهی سرب وارد بدنشان میشود و اگرچه میزان سربی که هر بار وارد بدن میشود کم است اما به مرور روی هم جمع میشوند. سرب سمی است که در یک جا متراکم میشود. اف دی ای(سازمان دارویی و غذایی در آمریکا) در حال بررسی این موضوع است.
یکی دیگر از اطلاعات ناخوشایند در مورد لوازم آرایشی این است که شرکتهای سازنده لوازم آرایشی – حتا مارکهای معروف – در محصولاتشان از «سیلیکا» استفاده میکنند، محصولاتی مانند: مرطوب کنندهها، خط چشمها، حتا شامپوها و محصولات تقویتی و محافظتی مو دارای این ماده هستند. ماده ژلاتینی سیلیکون باعث نرم شدن پوست میشود. اما در حقیقت سیلیکا یک لایه روی سطح پوست ایجاد میکند که جلوی تنفس پوست را میگیرد و در عین حال مواد زائد بدن مثل اوره و نمک را زیر پوست انباشته میکند و سوخت و ساز بدن را هدر میدهد، بنابراین پوست خیلی سریعتر پیر میشود.
بدون شک همه ما در زندگی روزانه از مواد شیمیایی استفاده میکنیم، اما اکثر مصرف کنندههای لوازم آرایشی در مورد محصولاتی که استفاده میکنند هیچ اطلاعاتی ندارند و این مسئله واقعن نگران کننده است. برخی از مصرف کنندهها تحت تاثیر کلماتی چون «طبیعی» و «اورگانیک» قرار میگیرند که روی برچسبهای محصولات نوشته میشوند، و فکر میکنند که همین کلمات کافی هستند.
در برخی موارد ممکن است مواد شیمیایی بلافاصله پس از مصرف به مصرف کننده آسیب نرسانند اما به خاطر داشته باشید هر چیزی که قابل شسته شدن باشد در انتها وارد محیط زیست میشود. برای مثال پارابن (ماده نگهدارنده لوازم آرایش) وقتی وارد محیط زیست و رودخانهها میشود، حیوانات از آب آن رودخانهها مینوشند. و این نه تنها محیط زیست و طبیعت را برای زندگی حیوانات تغییر میدهد و دگرگون میکند بلکه بر روی گوشت و غلاتی که ما مصرف میکنیم هم تاثیر منفی میگذارد.
در سال ۱۹۹۰ من با یک انجمن کشاورزی و زراعت در آفریقای جنوبی کار میکردم که قصد داشتند روشهای کشاورزی اورگانیک را بر اساس معیارهای «اکوسرت» بهبود بخشند تا از آنها به عنوان مواد اولیه خوراکی استفاده کنند. و این به آن معنا بود که آنها از آن پس میتوانستند غلات اورگانیک را برای مصرف خودشان تولید کنند و همچنین مازاد آن را به شرکتهای غذاسازی و شرکتهای سازنده لوازم آرایشی بفروشند. الان حدود ۳۰ روستا در آفریقای جنوبی گل رز پرورش میدهند و با این محصول کشاورزی تجارت میکنند، در شرایطی که معیارها و استانداردهای بینالمللی سلامتی و ایمنی محصولات اورگانیک را نیز رعایت میکنند.
در هند تغییری مشابه در مورد روغن گل سرخ رخ داد. با استفاده از این محصول در لوازم آرایشی میتوانیم در معرفی روشهای کشاورزی بیضرر برای محیط زیست کمک کنیم. همچنین لوازم آرایشی و بهداشتی که از مواد خالص، طبیعی و غیرشیمیایی درست شدهاند میتوانند برای پوست ما مفید باشند.
فراموش نکنید که پوستی زیباست که سالم باشد. روش درمانی آیورودیک سعی میکند توازنی که در هنگام تولد در بدن انسان وجود دارد را برای همه عمر حفظ کند. این روش باید در تولید لوازم آرایشی نیز به کار برده شود.
درباره مواد اولیه و اجزای ترکیبی محصول، همچنین درباره اجازهنامه شرکتهای سازنده و معیارهای آنها برای ساخت محصولات آرایشی – که آیا به اندازه کافی در استفاده از مواد اولیه سختگیر و دقیق هستند یا خیر – تحقیق کنید، بر چسب روی محصول را قبل از خریدن محصول با دقت بخوانید. اگر یک محصول هشتاد درصد مواد اورگانیک و طبیعی نداشته باشد اصلن نباید تولید و برای فروش عرضه شود.
دکتر نیتاشا بولدو متخصص همیوپاتیک، تحصیلات خود را در مقطع کارشناسی ارشد در رشته شیمی در دانشگاه «یوهانسبورگ» آفریقای جنوبی و در مقطع دکترا در دانشکده مدیریت کلاگ دانشگاه «نورس وسترن» آمریکا به اتمام رساند. او بنیانگذار شرکت اورگانیک آپوتک در لندن است که محصولات آرایشی مربوط به محافظت و مراقبت از پوست تولید میکند.
منبع: مجلهی دیسکاوری
برگرفته از مقالهی «نیتاشا بولدو»
آرش و آوا/ دفتر آمریکا / رادیو کوچه
arash.ava@koochehmail.com
«مولانا جلالالدین محمدبن سلطان العلما بهاالدین محمدبن حسینبن احمد خطیبى بکرى بلخى»، که در کتابها از او بهنامهاى «مولاناى روم» و «مولوى» و «ملاى روم» یاد کردهاند، یکى از بزرگترین و تواناترین گویندگان متصوفه و از عارفان نامآور و ستارهی درخشنده و آفتاب فروزندهی آسمان ادب فارسى، شاعر حساس صاحب اندیشه و از متفکران بلامنازع عالم اسلام است.
بخش اول
پدرش سلطانالعلما بهاالدین محمد معروف به «بها ولد» (۵۴۳-۶۲۸ هـ) از عالمان و خطیبان بزرگ و متنفذ و از بزرگان مشایخ صوفیه در آخرهاى قرن ششم و اولهاى قرن هفتم هجرى و تربیتیافتهی نجمالدین کبرى بود و درنتیجهی نقارى که میان او و سلطان محمد خوارزمشاه پیدا شده بود در حدود سال ۶۱۰ هجرى با خاندان و گروهى از یاران خود از مشرق ایران به جانب مغرب مهاجرت کرد و از راه نیشابور و بغداد و مکه به شام و از آنجا به ارزنجان و سپس به ملاطیه و لارنده رفت و سرانجام به دعوت علاالدین کیقباد سلجوقى (۶۱۶-۶۳۴) در قونیه اقامت گزید و در همان شهر درگذشت.
در آغاز این سفر طولانى پنج و شش ساله بود و گفته شده است که هنگام عبور از نیشابور همراه پدر (به صحبت شیخ فریدالدین عطار رسیده بود و شیخ کتاب اسرارنامه بهوى داده) و نیز گفتهاند که عطار دربارهی مولوى با پدر او چنین گفت: «این فرزند را گرامىدار، زود باشد که از نفس گرم آتش در سوختگان عالم زند.» و بعید نیست که معتقدان و مریدان مولوى بعد از مشاهدهی مقامات او در دوران سالمندى چنین پیشگویى را از زبان عطار درباره عهد خردسالى وى ساخته باشند.
بعد از وفات سلطانالعلما به سال ۶۲۸ یا ۶۳۱، فرزندش جلالالدین محمد به خواهش مریدان بهجاى پدر بر مسند وعظ و تذکیر و فتوى و تدریس نشست بىآنکه قدم در طریقت نهد، بنابراین اندکى بعد از فوت پدر مرید و شاگردش سید برهانالدین محقق ترمذى در طلب استاد به قونیه رسید و چون بها ولد درگذشته بود به تربیت و ارشاد فرزندش جلالالدین، که در آن وقت در علوم «قال» به کمال بود، همت گماشت و براى آنکه در علوم شرعى و ادبى کامل شود او را به مسافرت و تحصیل در حلب و دمشق برانگیخت و او در حلب و دمشق به تحصیل در فقه حنفى پرداخت و گویا به فیض صحبت محیىالدین ابنالعربى نایل گشت و پس از این سفر که هفت سال بهطول انجامید به قونیه بازگشت و بهدستور سیدبرهانالدین مدتى به ریاضت ادامه داد و پس از گذشتن از بوتهی امتحان او، دستور تعلیم و ارشاد یافت. بدین ترتیب مولوى تحصیل ظاهر و تربیت باطن را، خلاف بسیارى از مشایخ عهد، به کمال در خود جمع کرد و نسبت تعلیمش بهوسیله «سید برهانالدین محقق» به سلطانالعلما و از او به مشایخ کبراویه مىرسد. سید برهانالدین به سال ۶۳۸ در قیصریه وفات یافت و مولوى تا سال ۶۴۲ که سال ملاقات او با شمس تبریزى است به تدریس علوم شرعى در قونیه و وعظ و تذکیر اشتغال داشت.
شمسالدین محمدبنعلىبنملک داد تبریزى که دیدارش مولوى را به یکباره دگرگون کرد از مشایخ آن روزگار و از تربیتیافتگان شیخ رکنالدین سجاسى و بابا کمال جندى و ابوبکر سلهباف تبریزى بود.
دربارهی این ملاقات و کیفیت آن شرحى مستوفى در کتابهاى ترجمه آمده است که گاه افسانهآمیز بهنظر مىرسد. مولوى با یافتن شمس پشت به مقامات دنیوى کرد و دست ارادت از دامان ارشاد شمس برنداشت و در ملازمت و صحبت او بود تا آنکه شمس در سال ۶۴۵ هـ بهدست عدهاى از شاگردان متعصب مولانا، که گویا فرزندش علاالدین نیز در میان آنان بود، کشته شد. در این هنگام مولوى که چهل و یک ساله بود چندگاهى با تشویش و اضطراب در انتظار شمس بهسر برد و عاقبت به تصور آنکه او را در شام خواهد یافت به دمشق سفر کرد و مدتى در آنجا به جستجو گذرانید و بعد از نومیدى تمام به قونیه بازگشت، در حالىکه این واقعه اثرى فراموشناشدنى در او و آثارش باقى نهاد. پس از شمس تا ده سال دیگر صلاحالدین فریدون قونوى معروف به «زرکوب» ارادت مولانا را بهخود جلب کرد و چون شیخ صلاحالدین در محرم سال ۶۵۷ درگذشت عنایت مولانا نصیب حسامالدین حسنبن محمدمعروف به «چلبى حسامالدین» (م ۶۸۳) شد. وى بعد از مولوى به جانشینى و خلافت او نایل گشت و همو است که مولوى را به نظم مثنوى تحریض و تا آخر در این راه با او همقدمى کرد.
بخش دوم
زندگانى واقعى مولانا بهعنوان یک شاعر شیفته بعد از سال ۶۴۲ و انقلاب حال او آغاز شد و از آن پس از برکت انفاس شمسالدین عارفى وارسته و اصلى کامل شد و زندگى خود را وقف ارشاد و تربیت عدهاى از سالکان در خانقاه خود کرد و دستهی جدیدى از متصوفه را که به «مولویه» مشهور هستند بهوجود آورد. این سلسله بعد از مولوى تا چند قرن در آسیاى صغیر و ایران و سرزمینهاى دیگر پراکنده بودند. در طول اقامت و زندگانى مولانا در قونیه گروهى از پادشاهان و امیران و عالمان و وزیران با او معاصر یا معاشر بودند و نسبت به «خداوندگار» با حرمت بسیار رفتار مىکردند. مهمتر از همه معینالدین پروانه بود که غالبن براى استماع مجلسهاى مولانا به «مدرسه» او مىرفت و بههمین سبب هم قسمتى از «فیهمافیه» خطاب بههمین معینالدین است. از میان عارفان و شاعران و نویسندگان مشهور که در قونیه با مولانا همزمان بودند صدرالدین قونوى و عراقى و نجمالدین دایه و قانعى طوسى و علامه قطبالدین محمودبن مسعود شیرازى و قاضى سراجالدین ارموى را مىتوان نام برد.
ولادت و مرگ مولوى
وفات مولانا جلالالدین در پنجم جمادىالاخر سال ۶۷۲ اتفاق افتاد. مرگ وى در قونیه بهصورت واقعهاى سخت تلقى شد، چندانکه تا چهل روز مردم سوگ داشتند. جنازهی او را در قونیه نزدیک تربت پدرش بهاالدین ولد بهخاک سپردند و اکنون به «قبةالخضرا» معروف است. با آنکه مولوى بر مذهب اهل سنت بود، در عین اعتقاد و دیندارى کامل مردى آزادمنش بود و به اهل دیگر دینها و مذهبها به دیدهی احترام و بىطرفی، چنانکه شایستهی مردان کاملى چون او است، مىنگریست.
آثار مولوى
مهمترین اثر منظوم مولوى «مثنوى شریف» است در شش دفتر به بحر رمل مسدس مقصور یا محذوف که در حدود ۲۶۰۰۰ بیت دارد. در این منظومهی طولانى که آن را بهحق باید یکى از بهترین زادگان اندیشهی بشرى دانست، مولوى مسایل مهم عرفانى و دینى و اخلاقى را مطرح کرده و هنگام توضیح به ایراد آیهها و حدیثها و یا تعریض بدانها مبادرت جسته است. از مثنوى تاکنون اختصارهاى متعدد فراهم آمده و بر آن شرحهاى گوناگون نوشته شده است. از جمله ترجمههاى مهم، ترجمهاى است از رینولد نیکلسون، به انگلیسی، همراه با شرحى از آن که به انضمام طبع نفیسى از متن مثنوى انتشار یافت.
دومین اثر بزرگ مولوى «دیوان کبیر» مشهور به دیوان غزلیات شمس تبریزى است، زیرا مولوى بهجاى نام یا تخلص خود در پایان غالب غزلهاى خود نام مرادش شمسالدین تبریزى را آورده است. چاپ منقح و مستند این دیوان به تصحیح فاضلانهی مرحوم مغفور استاد بدیعالزمان فروزانفر از سال ۱۳۳۷ تا ۱۳۴۵ شمسى انجام گرفت و شمارهی بیتهاى آن غیر از رباعیات به ۳۶۳۶۰ رسیده است. غزلهاى مولوى مملو است از حقیقتهاى عالى عرفانى و دریاهاى جوشانى است از عواطف حاد و اندیشههاى بلند شاعر.
سومین اثر منظوم مولوى «رباعیات» او است که در چاپ مرحوم استاد فروزانفر عدد آنها به ۱۹۸۳ رباعى (۳۹۶۶ بیت) رسیده است. از مولوى اثرهایى به نثر باقىمانده که در خور اهمیت بسیار است و آن شامل مجموعه «مکاتیب» و «مجالس» او و کتاب «فیهمافیه» است.
شیوه و کلام مولوى
کلام مولوى ساده و دور از هرگونه آرایش و پیرایش است. این کلام سادهی فصیح منسجم گاه در نهایت علو و استحکام و جزالت و همه جا مقرون به صراحت و روشنى و دور از ابهام است. مولوى در استفاده از تمثیلها و قصههاى متداول مهارت خاص دارد. وسعت اطلاع او نه تنها در دانشهاى گوناگون شرعی، بلکه در همهی مسایل ادبى و مشکلهاى عرفانى و فرهنگ عمومى اسلامى حیرتانگیز است. کلام گیرندهی وى که دنبالهی سخنان شاعران خراسان و در اساس تحت تاثیر آنان است، شیرینى و زیبایى و جلایى خاص دارد و در درجهاى از دلچسبى و دلانگیز است که عارف و عامى و پیر و جوان را با هر عقیده و نظرى که باشند بهخود مشغول مىکند.
اردوان روزبه / رادیو کوچه
ardavan@koochehmail.com
روز گذشته(سهشنبه) میلی برای بسیاری از رسانهها ارسال شد که مربوط به «مرتضا سمیاری» دبیر اجتماعی دفتر تحکیم وحدت شاخهی علامه بود که در آن لینکی مربوط به خبر گزاری فارس وجود داشت.
در این لینک ذکر شده بود که مرتضا سمیاری از کلیهی ارتباطاتش با دفتر تحکیم وحدت اعلام تبرا کرده و بعضی از اعضای دفتر تحکیم وحدت را به ارتباط با گروه پژاک متهم کرده است.
این ایمیل با توجه به سوابق مرتضا سمیاری غیر معمول بوده که روز گذشته مورد بررسی قرار گرفت. مرتضا سمیاری در شرایط بسیار بدی قرار دارد. مادرش تحت عمل جراحی قلب قرار گرفته و فشارهای زیادی را متحمل میشود. حکم شش سال محکومیت تعزیری او تایید شده که در آستانهی خرداد و سالگرد انتخابات ریاست جمهوری، این شروع یک فشار بر روی فعالان دانشجویی محسوب میشود.
در این خصوص با یکی از افراد نزدیک به مرتضا سمیاری یعنی «علی قلیزاده» از فعالان دانشجویی و از اعضای دفتر تحکیم وحدت صحبت کردم که او این میل را تکذیب کرد و عنوان کرد که مرتضا پس از دستگیری هیچ دسترسی به میلش نداشته و از اعلام تبرا نیز اطلاعی ندارد.
ط
حسام میثاقی/ سپهر عاطفی/ دفتر ترکیه / رادیو کوچه
گروهی از پناهندگان ایرانی مقیم ترکیه، دگرباشان هستند. این گروه که شامل همجنسگرایان، ترنسکچوالها و بایسکچوالها میشوند، علاوه بر شرایط سخت دیگر پناهندگان، با مشکلات دیگری نیز دست و پنجه نرم میکنند. در ایران، علاوه بر اینکه قانون از آنها حمایت نمیکند و در مواردی حتا حکم اعدام آنان را صادر میکند، عرف جامعه نیز آنان را نمیپذیرد و بیشتر از محیط طرد میشوند.
آنچه در پی میآید اولین قسمت از گفتوگوی رادیو کوچه با مژگان (الف.الف)، پناهندهی ایرانی ترنسکچوال است. در قسمت اول شرح مشکلات وی در ایران را میشنویم و در قسمت دوم، به حرفهای او در رابطه با شرایط پناهندگی در ترکیه خواهیم پرداخت.
مژگان هستم. ترنسی هستم که حدود ۲۱ سال پیش، عمل جراحی کردم. البته عمل جراحی در ایران موفقیتآمیز نبود. به عنوان یک موش آزمایشگاهی در اختیار دکترها بودیم. دولت ایران هیچ هزینهای برای انجام عمل جراحی ما انجام نمیداد و هیچ کاری برای ما نمیکرد. آنها فقط ما را به عنوان یک ترنس به پزشکی قانونی معرفی میکردند. هیتی شامل چند پزشک، که روانپزشک را نیز شامل میشد، میآمدند. سوالاتی را مطرح میکردند و بعد تشخیص میدادند که برای عمل جراحی مناسب هستیم. توافقی انجام میشد و تنها کاغذی به دست ما میدادند تا بتوانیم عمل جراحی انجام بدهیم.
میگفتند به سلامت. شما از این به بعد اصلن نباید در لباس پسرانه باشید چون در جامعه از نظر شئونات حالت خوبی ندارد. باید در حجاب زنانه یعنی چادر و مقنعه در اجتماع حاضر شوید. در آن زمان حجاب صد در صد بود و مثل الان، روسری و مانتوی کوتاه نبود.
تنها یک مجوز و اجازه عمل جراحی به ما میدادند. هزینه این مجوز را باید خودمان میپرداختیم. حال اینکه از کجا این پول را تهیه کنیم، همه به عهدهی خودمان بود. به دولت و هیچ ارگانی هیچ ربطی پیدا نمیکرد. بارها به بسیاری از ارگانها و سازمانها مراجعه کردم و گفتند ما هیچ تبصره یا قانونی نداریم. فقط در این حد که در رساله امام آمده، این نامه را به شما میدهیم تا عمل جراحی کنید.
یک شناسنامه هم به عنوان یک هویت زنانه به شما میدهند. از آن پس شما به عنوان یک زن اگر بخواهید ازدواج کنید، کدام مرد با شما ازدواج خواهد کرد؟ منی که نه بچهدار میشوم، نه خانوادهای دارم نه چیزی. به ندرت این اتفاق میافتد. از ۲۰۰۰ مرد، شاید یک نفر کیسی مثل من را انتخاب کند و مورد پسندش واقع شود.
من اولین و دومین عملم را در ایران با هزینه خودم انجام دادم. بماند که این هزینهها را با چه مشقتی و با چه راهی به دست آوردم. راههایی که اصلن قشنگ و جالب نبود. دلم نمیخواست آن راهها را بروم. راهی که به عنوان یک تنفروشی به حساب بیاید. با این راهها توانستم هزینه عملم را جمع و پرداخت کنم. هزینه زندگی، خانه و خوراکم را اینگونه فراهم کردم. سالهای سال با این مسئله دست و پنجه نرم کردم.
دیگر خسته شدم. بعد از ۲۲ الی ۲۳ سال تنها زندگی کردن خسته شدم و بریدم. دیدم که دولت ما هیچ فکری برای ما نکرده است. تنها کاری که میتوانسته انجام دهد این بوده که گفته این کاغذ را بگیرید. ما تشخیص دادیم که هویت شما این است.
بسیاری از اذیت و آزارها از جانب مردم ماست و ناشی از دیدشان نسبت به ما میشود. همچنین اذیت و آزارهای مامورها با ما انجام میدادند. به دلایل پوچ ما را بازداشت میکردند. شما بدحجاب هستید، آرایشتان بد است و مردان را اغفال میکنید. در حالی که ریشه مشکل ما را حل نکردند و تنها به چیزهای جزیی توجه میکنند. به مو، لباس رنگی و موارد جزیی نگاه میکنند.
چهکاری میتوانستم انجام دهم. هیچ راهی برای من نگذاشته بودند. هیچ شغلی، هیچ تامین اجتماعی و هیچ چیز برای من باقی نمانده بود. همه اینها دست به دست هم داد تا فکر اساسی برای زندگیام بکنم. از ایران خارج شوم و به جایی بروم که حداقل ۵۰ درصد مشکلات مرا پذیرا میشود. به نوعی با افراد مثل ما آشنا هستند و طرز فکر آنها بهتر از ایرانیها هست. در ایران هم بارها برای کار اقدام کردم. در تولیدی لباس مشغول به کار بودم.
در محیطی که ۲۰ زن کار میکردند، شاید پنج نفر از آنها موافق من بودند اما بقیه مخالف حضورم بودند. به صاحب کار گزارش میدادند که ما این فرد را در محیط کار نمیپذیریم. حتی صاحب کار از من میخواست که با او ارتباط داشته باشم و آخر هفتهها را با او بگذرانم.
از همهجا طرد شده بودیم. از لحاظ روحی، روانی و جسمی ضربه خورده بودم. اینگونه بود که تصمیم گرفتم از کشور خارج شوم.
محمدرضا / رادیوکوچه
mohammadreza@koochehmail.com
واعظى آشتیانى: «دیگر نه به استقلال فکر مىکنم، نه در موردش حرف مىزنم.»
امیررضا واعظى آشتیانى مدیرعامل مستعفى باشگاه استقلال با اعلام استعفایش گفت: «از این پس دیگر به استقلال و فوتبال فکر نمىکنم و هیچ اظهارنظرى هم درباره این باشگاه نخواهم داشت.» وى درباره دلیل استعفاى خود از مدیریت باشگاه استقلال گفت: «زمانىکه در سازمان تربیت بدنى بودم متوجه شدم نمىتوانم با سعیدلو و تیم مدیریتى جدید سازمان تربیت بدنى همکارى کنم. پیش از بازى برگشت مقابل پرسپولیس هم قصد استعفا داشتم، اما در حضور سعیدلو و زریبافان گفتم مىخواهم استعفا دهم، اما این ۲ نفر درخواست داشتند که به دلیل اینکه ممکن است این مسئله شوکى را به تیم وارد کند اینکار را انجام ندهم. پس از این موضوع یک ماه بعد در حضور زریبافان، سعیدلو و اعضاى هیتمدیره تاکید کردم که مىخواهم به کارم در استقلال پایان دهم اما اعضاى هیت مدیره خواستند که براى اینکه ممکن است این مسئله مشکلاتى را براى تیم ما که آن زمان در کورس بود ایجاد کند از تصمیمم صرفنظر کنم و من هم بهخاطر دل هواداران و احترام به نظر هیتمدیره اینکار را انجام ندادم.»
وى افزود: «آخرین بارى هم که این مسئله را مطرح کردم به جلسه مشترک با سعیدلو و کاشانى باز مىگشت. در آن جلسه سعیدلو پیشنهادى که یکبار قبلن داده بود را دوباره خطاب به من مطرح کرد و من دوباره این پیشنهاد را رد کردم و گفتم دیگر نمىخواهم در استقلال بمانم. من علاقهاى به همکارى با مدیریت جدید سازمان تربیت بدنى نداشتم و نهایتن پس از جلسات متعددى که با هیت مدیره داشتم و دوستان با وجود اینکه مىدانستند تعارفى در استعفایم ندارم آن را نمىپذیرفتند. اگر هم تحملى بود بهخاطر این بود که احیانن تیم در شرایط خاص قرار نگیرد که خوشبختانه در نهایت استقلال به مقام سوم رسید.»
آشتیانى درباره جلسه یکشنبه شب هیت مدیره استقلال با سعیدلو گفت: «گزارش جامعى را در حضور سعیدلو و اعضاى هیتمدیره از وضعیت استقلال ارایه کردم. همچنین اشارهاى به وضعیت فوتبال و وضعیت ناهنجار مدیریت فوتبال داشتم و سعیدلو هم اذعان داشت که از بسیارى از مسایل ناهنجار مدیریتى فوتبال اطلاع دارد. البته گفتم که این فوتبال شایسته همین مدیران است و اگر قرار است فوتبال رشد کند به آدمهایى نیاز دارد که برنامهریز و مدبر باشند. همچنین در این جلسه من در رابطه با مسایل مالى هم صحبت کردم. سازمان تربیت بدنى نزدیک به ۵ ماه است که هیچ پولى به باشگاه استقلال نداده است. سعیدلو در این جلسه صراحتن گفت که پول ندارد و نمىتواند به استقلال کمک کند. او همچنین به روشنى گفت که برایش مدال و قهرمانى اهمیتى ندارد و ترجیح مىدهد پول ورزش را خرج ورزش همگانى کند. سعیدلو در وسط صحبتهایش گفت که وقتى تیم ما در رده دهم بود تغییر مربى دادیم و بعد من متوجه شدم منظورش از تیم ما، پرسپولیس است. البته من به او متذکر شدم که اشتباه نکنید زمانىکه کرانچار از پرسپولیس رفت این تیم سوم بود و در نهایت پس از تغییراتى که انجام گرفت استقلال در جایگاه پرسپولیس قرار گرفت و پرسپولیس چهارم شد.»
مدیرعامل مستعفى باشگاه استقلال ادامه داد: «ناگفته نماند که من براى آدمهاى نیک که البته تعدادشان هم کم نیست احترام قایلم. انسانهایى که مىتوانند تاثیرگذار باشند اما فوتبال ما اینقدر بحران دارد که صداى آنها به جایى نمىرسد.»
آشتیانى افزود: «على انصارى هم یک هفته پیش از حضور در هیاتمدیره استقلال استعفا داده بود و به همین خاطر در جلسه شرکت نکرد و با عدم حضورش نشان داد که دیگر علاقهاى به حضور در هیاتمدیره استقلال ندارد.»
«هواداران استقلال هم بدانند که از این پس بستن استقلال برعهده سازمان تربیت بدنى است. بنده همینجا با صراحت مىگویم که همکارى من، دانشجو، و انصارى با استقلال بهپایان رسیده است و اگر تا اینجاى کار با این شرایط مدارا کردیم براى این بود که خداى ناکرده وضعیت تیم بحرانى نشود. مجموعه هیت مدیره استقلال با تدبیر خوبش بحرانهاى مالى را کنترل کرد و جا دارد اینجا از خدمات اقتصادى انصارى تشکر کنیم. خدماتى که اگر وجود نداشت نمىتوانستیم به این روند ادامه دهیم.»
وى با بیان اینکه در سطح جامعه برداشت اینطور بود که مشکلات مالى براى استقلال مشکلساز شده است، گفت: «این برداشت حتا در کوچه و بازار و در مراجعه مردم به ما هم دیده مىشد. البته امیدوارم اینگونه برداشت صحیح نباشد اما در جلسه یکشنبه شب ،سعیدلو با صراحت گفت که به استقلال پول نمىدهم. ما مىخواستیم تیم خوبى را براى فصل آینده ببندیم اما سعیدلو گفت که بودجه ابلاغ نشده و از بند «ب» هم پولى وجود ندارد که این مسئله با اعتراض دوستان همراه شد. پس از این اتفاق اعضاى هیتمدیره به جز رضایى که فردى سیاسى است و مىداند چطور تصمیمگیرى کند، اتمام حجت کردند و پس از آن از استقلال استعفا دادند. البته توصیه دوستان این بود که من در استقلال بمانم اما در زندگىام هیچوقت باور و اعتقادم را با پول و مقام عوض نکردم. کسانىکه من را مىشناسند به این مساله اعتراف خواهند کرد.»
آشتیانى خطاب به هواداران گفت: «نیازى هم به گزارش عملکرد نداریم چرا که کارشناسان و هواداران مىتوانند عملکرد هیتمدیره را طى این دو سال ارزیابى کنند. ضمن اینکه من بعید مىدانم با توجه به جایگاهى که استقلال و پرسپولیس دارند و علاقه مردم به این دو تیم محبوب جزو سیاستهاى دولت باشد که به این دو تیم پولى پرداخت نشود و بهنظر مىرسد بحث ندادن پول بحثى سلیقهاى است. هواداران بدانند که من این صحبتها را جهت روشنشدن افکار عمومى مطرح کردم و این صحبتها تنها گوشهاى از اتفاقاتى است که براى تیم محبوبشان رخ داده است.»
واعظىآشتیانى درباره مدیریت فدراسیون فوتبال هم گفت: «زمانىکه در جلسه راجع به مدیریت فدراسیون فوتبال صحبت کردم، سعیدلو اذعان کرد که مدیریت کفاشیان در فدراسیون فوتبال ضعیف است، اما گفت که مگر کفاشیان را او انتخاب کرده است؟»
وى ادامه داد: «از کفاشیان مىخواهم که اجازه بدهد راجع به او چیزى نگویم اگر بگویم که قرار است چه تصمیمهایى درباره او بگیرند آن اعتبار کم باقیمانده او هم از دست مىرود. بهتر است که کفاشیان بیشتر از این خودش را به چالش نکشد.»
«در توصیف کارنامه مدیریتى کفاشیان همین بس که در مدت حضور او در فدراسیون فوتبال، ما بهغیر از هرج و مرج و بىبرنامگى چیز دیگرى ندیدیم. کسى مىتواند مدعى باشد که کارنامه موفقى داشته باشد. از کفاشیان مىخواهم که اجازه دهد بیشتر از این درباره او اظهارنظر نکنم. چرا که شاید مسایلى مطرح شود که نه در شان و شخصیت من است و نه در شان و شخصیت او. باید بگویم کفاشیان هنوز به بلوغ جسارت نرسیده که بخواهد درباره من صحبت کند. با این حال من سعى مىکنم مدارا کنم و دیگر راجع به کفاشیان و همکاران او صحبت نکنم.»
آشتیانى در پاسخ به این سوال که شما گفته بودید که پس از رفتن من از استقلال مدیر بعدى مىتواند از ساختارى که ایجاد شده نهایت استفاده را ببرد و آیا آینده استقلال با مدیر بعدىاش براى شما مهم است گفت: «براى من مهم نیست که نفر بعدى چه کارى مىخواهد انجام دهد او اگر فکر مىکند ساختارى که ما درست کردهایم صحیح است مىتواند بهآن ادامه دهد، اما اگر فکر مىکند این رویه درست نیست مىتواند راه دیگرى را پیش بگیرد. شاید مدیر بعدى تمام اختیارات را به سرمربى بدهد، شاید هم دوباره همان رویهاى را انجام دهد که ما انجام دادیم.»
وى افزود: «براى فصل بعد با سه بازیکن جدید قرارداد بستیم و با یک هافبک درجه یک تیم ملى قرارداد داخلى بستیم که امیدوارم نفر بعدى بتواند قرارداد این بازیکن را قطعى کند. در بعد بینالمللى هم کارهاى زیادى انجام شد.»
واعظىآشتیانى افزود: «براى استقلال آرزوى موفقیت دارم اما باید بگویم تاسف مىخورم که در فوتبال و ورزش ما تملق، چاپلوسى و سخنچینى حرف اول را مىزند و این آدمهایى که نقش شومنها را اجرا مىکنند مىخواهند همه جایگاهها را بگیرند. باید براى مجموعه ورزش فوتبال تاسف خورد. من تصور مىکنم که در این ورزش صداقت وجود ندارد و تنها باید بر مدار صداقت اشک ریخت. مطمئن باشید که از این پس حرف جدیدى نخواهم داشت و دیگر درباره استقلال صحبتى نخواهم کرد.»
شاید بتوان گفت که استارت این اتفاقات، از صحبتهاى على سعیدلو در مورد هیتمدیره استقلال رقم خورد. سعیدلو در مصاحبه با خبرنگاران رسانههاى گروهى اعلام کرد که اعضاى هیتمدیره استقلال تغییر مىکنند و همین موضوع گویا به مزاج مدیران آبى خوش نیامد.
علی سعیدلو، رییس سازمان تربیتبدنی مشغول رایزنی برای تعیین اعضای هیتمدیره جدید باشگاه استقلال هستند. علی سعیدلو قصد دارد هیتمدیره استقلال با ترکیبی از مدیران سابق و البته محبوب این تیم و عناصری که توان مالی بالایی داشته باشند تشکیل شود. مهمترین نامی که در این هیتمدیره دیده خواهد شد علی فتحالهزاده، مدیر با سابقه استقلال در سالهای گذشته است. محمد قریب، مدیرعامل آرام استقلال که در زمان او امیر قلعهنویی استقلال را به اولین قهرمانی در لیگبرتر رساند دیگر عضو هیتمدیره فصل آینده استقلال خواهد بود. جواد قراب، بازیکن سالهای دور استقلال و امیدوار رضایی، سرپرست کنونی باشگاه دیگر اعضای هیتمدیره آبیها هستند. دست آخر هم مهدی پرهام، رییس کارخانه نساجی مازندران است که میتواند پول زیادی به باشگاه تزریق کند. البته هنوز نام هیچ یک از این افراد بهعنوان عضو هیتمدیره جدید استقلال تایید نشده است و سعیدلو قصد دارد تا یکشنبه هفته آینده تکلیف استقلال را مشخص کند.
اما مسئلهاى که مدتهاست ذهن آبىپوشان را به خود اختصاص داده وضعیت سرمربیگرى استقلال است. حالا که خیلىها با هم متحدالفکر شده که على فتحالهزاده را بهعنوان مدیرعامل برگزینند، زمزمههایى در مورد حضور دوباره ناصر حجازى در استقلال هم به گوش مىرسد. ناصرخان که به تازگى با بیمارى سختى که گریبانش را گرفته بود، مبارزه کرد و توانست آن را شکست دهد، حالا شانس زیادى دارد تا دوباره روى نیمکت آبىهاى پایتخت بنشیند و شاید دوباره شاهد زوج فتحالهزاده وحجازى در استقلال باشیم.
همچنین فرهاد مجیدی مهاجم و کاپیتان تیم فوتبال استقلال هم با تیم فوتبال الغرافه قطر بهتوافق رسیده و احتمالن با این تیم قرارداد امضا خواهد کرد. مجیدی که فصل گذشته یکی از بهترینهای استقلال در طول فصل بود، قصد بازیکردن در فوتبال قطر را دارد. طبق شنیدهها باتوجه به درخشش مجیدی در دو دیدار فصل گذشته استقلال مقابل الغرافه مسوولان این تیم قصد دارند این مهاجم را به خدمت بگیرند. البته باتوجه به اینکه مدیریت و کادر فنی استقلال برای فصل آینده مشخص نیست بیشتر بازیکنان قصد ترک این تیم را دارند.
گفتنی است با توجه به اینکه صحبتهای زیادی در مورد مدیریت فتحالهزاده در استقلال به گوش میرسد، بعید است مجیدی تا زمان مشخص شدن مدیرعامل استقلال با تیم دیگری قرارداد ببندد.
علی خاکپور/ رادیو کوچه
khakpour@koochehmail.com
در چهارمین قسمت از برنامهی کاغذ کاهی، بر خلاف قسمتهای قبلی، به معرفی کتاب نمیپردازیم و نگاهی کوتاه و گذرا به بازار کتاب و تازههای نشر در یک ماه اخیر میاندازیم.
کتابخوانهای حرفهای انتشارات «چشمه» را بهخوبی میشناسند. این موسسه ماه پرکار و فعالی را پشت سر گذاشت و تعداد زیادی رمان و مجموعهی داستان روانهی بازار کرد. کتابهایی که با توجه بهحساسیت و سختگیری این انتشارات، دستکم در شرایط فعلی، انتخابهای مناسبی بهنظر میرسند. از جملهی این کتابها میتوان به اینها اشاره کرد:
رمان «شمایل تاریک کاخها»، نوشتهی حسین سناپور
مجموعه داستان «تهران در بعد از ظهر»، نوشتهی مصطفا مستور
رمان «نیمهی یک خورشید طلایی»، نوشتهی چیما ماندا آدیچی، ترجمهی ناهید تبریزی
مجموعه داستان «شنل بزرگ»، نوشتهی بهمن معتمدیان
مجموعه داستان «ما دایناسور بودیم»، نوشتهی شهلا سرلکی
مجموعه داستان «شکار حیوانات اهلی»، نوشتهی علی شروقی
رمان «یکی مثل همه»، نوشتهی فیلیپ راس، ترجمهی پیمان خاکسار
رمان «بهافق تهران»، نوشتهی مریم طاهری
و رمان «باید بروم»، نوشتهی محمدهاشم اکبریانی.
در مقابل نشر «نی» چندان پرکار نبود. از این انتشارات رمان «بینابیتابیجا» نوشتهی هرمز ریاحی و کتاب «زندگی و آثار فیودور داستایوسکی»، نوشتهی استانیسلاو ماکسکویچ، ترجمهی روشن وزیری منتشر شده است.
نشر افق هم یک کتاب خوب منتشر کرده است، رمان «آلیس» نوشته یودیت هرمان ترجمهی محمود حسینیزاد، مترجم نامآشنای ادبیات آلمانیزبان.
در میان کتابهای معرفی شده، خواندن «شمایل تاریک کاخها»، «تهران در بعد از ظهر»، «نیمهی یک خورشید طلایی» و «آلیس» را توصیه میکنیم.
بهرام رحمانی
صبح دوشنبه، ۳۱ می ۲۰۱۰، کماندوهای ارتش اسراییل ناوگان کمکرسانی به نوار غزه را، که قرار بود اروز دوشنبه در سواحل این منطقه پهلو بگیرد، مورد حمله قرار داد. ناوگان دریایی موسوم به «ناوگان آزادی» متشکل از هشت فروند کشتی حامل کمکهای بشردوستانه برای ساکنان منطقه تحت محاصره غزه است که توسط صدها طرفدار حقوق مردم فلسطین، با هدف شکستن محاصره دریایی غزه، عازم سواحل غزه بودند.
کاروان امدادرسانی غزه که از هفته پیش حرکت خود را از یونان و ترکیه آغاز کرده بود، شامل ۱۰ هزار تن مواد پزشکی، ساختمانی و ۱۰۰ منزل مسکونی آماده برای اسکان هزاران آواره و ۵۰۰ دستگاه ویلچر برای معلولان بوده است.
کاروان امدادرسانی برای غزه شامل هشت کشتی است که از سوی یک ائتلاف بینالمللی شامل جنبش آزادی غزه، بنیاد کمکهای انساندوستانه ترکیه، کمپین اروپایی رفع محاصره غزه و چند موسسه و نهاد از مالزی، یونان و ایرلند مدیریت میشود و بیش از ۴۰ دولت از آن حمایت میکند.
در بندر غزه نیز حدود یکصد قایق ماهیگیری نوسازی شده بود تا شخصیتهای فلسطینی غزه بر روی آنها به استقبال کشتیهای کمکرسانی بروند.
در میان فعالین سیاسی، اجتماعی و فرهنگی همبستگی بینالمللی که این کاروان دریایی را همراهی میکردند و شمارشان به صدها تن میرسید، نویسنده، روزنامهنگار، هنرمند، استاد دانشگاه، فعال سیاسی چپ و انساندوست، اعضای پارلمان اروپا و کشورهای دیگر، چندین گروه از گزارشگران و فیلمبرداران شبکههای تلویزیونی خارجی، به ویژه شبکههای بینالمللی عربی، یک بانوی سالخورده از بازماندگان هولوکاست، یک برنده جایزه صلح نوبل، یک افسر ارشد بازنشسته آمریکایی و… در بین همراهان این کاروان دریایی هستند.
نیروهای اسراییلی پس از ورود به کشتی، به گروهی پانصد نفری که در کشتی حضور داشتند، یورش بردند. هنوز به درستی معلوم نیست که چه تعداد از این فعالان جان باخته، زخمی شده و دستگیر و زندانی شدهاند. این حمله اسراییل، در آبهای بینالمللی روی داده است.
تاکنون خبرگزاری ها، اعلام کردهاند که تعداد قربانیان حمله به کشتیهای حامل کمک برای باریکه غزه، به ۱۹ نفر رسیده است. در این عملیات هم چنین ۲۶ نفر زخمی شدهاند. این حمله در آبهای بینالمللی صورت گرفته است.
بامداد دوشنبه، ۱۰ خرداد ۱۳۸۹- ۳۱ مه ۲۰۱۰، شبکههای تلویزیونی ترکیه تصاویری ار عملیات کماندوهای ارتش اسراییل را نشان دادند که از هلیکوپتر به تعدادی از شناورهای حامل مواد امدادی که به قصد شکستن محاصره اقتصادی نوار غزه عازم این منطقه بودند، پیاده شدند.
در گزارشهای رسانهای ترکیه آمده بود که حمله کماندوهای اسراییلی به کشتیهای امدادرسانی عازم نوار غزه حدود یکصد کیلومتری سواحل غزه و در آبهای بینالمللی روی داده است.
پس از خاتمه عملیات، قایقهای نظامی اسراییلی کشتیهای امدادی را به بنادر اسراییل اسکورت کردهاند و به گفته منابع دولتی این کشور، این اقلام به نوار غزه انتقال خواهد یافت و سرنشینان کشتیها نیز به کشورهای خود فرستاده خواهند شد. اکثر سرنشینان این کشتیها نیز شهروندان ترکیه بودهاند.
با انتشار خبر حمله کماندوهای اسراییلی به کشتیهای امدادرسانی، گروهی از معترضان در برابر کنسولگری اسراییل در استانبول دست به تظاهرات زدند و با پلیس محافظ این ساختمان درگیر شدند. اما دقایقی بعد پلیس ترکیه مانع ادامه تعرض آنها به این سفارت شد.
وزارت امور خارجه ترکیه نیز سفیر اسراییل را برای ادای توضیحات و دریافت اعتراض رسمی احضار کرد.
دولت اسراییل نیز از شهروندان این کشور که به ترکیه سفر کردهاند خواسته است تا به دلایل امنیتی، هر چه زودتر این کشور را ترک کنند.
«ستاد مبارزه با ترور» وابسته به اسراییل دوشنبه از همه اسراییلیها خواست که سفر خود به ترکیه را لغو کنند، و نیز از همه گردشگران اسراییلی خواست که سریع ترکیه را ترک کنند. هم اکنون دهها هزار گردشگر اسراییلی در آنتالیا، آنالیا، مرمره، استانبول و دیگر نقاط ترکیه هستند.
مناسبات ترکیه و اسراییل از زمان حمله اسراییل به غزه در ژانویه ۲۰۰۹ در پی انتقادهای علنی رجب طیب اردوغان، نخست وزیر ترکیه از اسراییل رو به وخامت نهاد و هر از چند گاهی، امری دیگر موجب تنش در این مناسبات شده است.
در واقع حمله به کشتیهای حامل کمک برای غزه، بدترین تاثیر را بر روابط دیپلماتیک اسراییل و ترکیه گذاشت که در دو سال اخیر رو به تیرگی نهاده است. هدف مرکزی حمله اسراییل، کشتی مرمره بود که کمکها و فعالان صلح را با پرچم ترکیه حمل میکرد. در پی این عملیات، دولت ترکیه ضمن حمله شدید به اسراییل، سه رزمایش نظامی مشترکی را که قرار بود با اسراییل برگزار کند لغو کرد، سفیر خود را از تلآویو فراخواند و خواستار تشکیل نشست اضطراری شورای امنیت سازمان ملل متحد شد.
این اقدام دولت و ارتش اسراییل، آن چنان جنایتکارانه و وحشیانه بود که هر فرد و جریان انساندوستی بدون کمترین تاملی باید آن را محکوم کند و با مردم ستم دیده و زجرکشیده فلسطین عمیقن همبستگی و همدردی نماید.
در پی این جنایت نروژ، سوئد، اسپانیا، یونان، ترکیه، اردن، بلژیک، اتریش، سوییس و چند کشور دیگر سفیران حکومت اسراییل را فراخوانده و خواستار توضیح درباره این جنایت شدهاند.
بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسراییل از عملیات ارتش این کشور حمایت کرده است. نتانیاهو که به کانادا سفر کرده و قرار بود فردا در آمریکا با باراک اوباما، رییسجمهوری این کشور دیدار کند، سفر خود به واشنگتن را لغو کرد و به اسراییل باز گشت.
ناوی پیلای، کمیسر حقوق بشر سازمان ملل متحد، نیز در نشست شورای حقوق بشر ژنو گفت که از حمله ارتش اسراییل به کشتیهای حامل کمک برای غزه شوکه شده است.
کاترین اشتون، مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، ضمن محکوم کردن حمله به فعالان صلح و ابراز همدردی با بستگان قربانیان، خواستار توضیح کامل دولت اسراییل شد. وی در عین حال سفرای اتحادیه اروپا را برای بعد از ظهر دوشنبه به شرکت در یک نشست ویژه فراخواند.
وزارت خارجه آلمان اعلام کرد که پنج شهروند آلمانی، از جمله دو نماینده مجلس فدرال، در میان سرنشینان ۶ کشتی حامل کمکها بودهاند.
گیدو وستروله، وزیر خارجه آلمان، در یک تماس تلفنی از همتای اسراییلی خود لیبرمان خواست که درباره ماجرا تحقیق جامع کند و هم چنین فورن وضعیت پنج شهروند آلمانی را روشن سازد. وستروله به خبرنگاران گفت: «دولت آلمان از این پیشآمد بسیار ناخوشایند در آبهای بینالمللی، به شدت ناراحت است و عمیقن نسبت به مرگ انسانها ابراز تاسف میکند.»
اتحادیه عرب، اقدام اسراییل را دلیل روشنی بر عدم تمایل اسراییل به پیشبرد روند صلح خاورمیانه تلقی کرد. خبرگزاری آلمان به نقل از عمرو موسی، دبیرکل اتحادیه عرب، نوشت: «ما میبینیم که مذاکره بر سر صلح با اسراییل بیمعنا است. اسراییل حقوق بینالملل را نادیده میگیرد و تصور میکند، فراتر از قانون است.» عمرو موسی، اعضای اتحادیه عرب را برای روز سهشنبه (۱ ژوئن) به شرکت در نشست اضطراری قاهره فراخواند.
اسپانیا، رییس دورهای اتحادیه اروپا با ابراز نگرانی از عواقب بینالمللی این امر، همگان را به شکیبایی و مدارا و جلوگیری از دامن زدن به ماجرا فراخواند.
یونان و سوئد، که شماری از فعالان مدنی کشورهای آنها به روی عرشه کشتی ترکیه بودند، نمایندگان سیاسی ارشد اسراییلی را احضار کرده و خواهان توضیح شده و رسیدگی شایسته پزشکی اسراییلی به زخمی شدگان را درخواست کردند.
فرانسه اعلام کرد که هیچ دلیلی چنین تلفاتی را تصدیق نمیکند و برنارکوشنر، وزیر خارجه فرانسه گفت که از این رخداد «تکان خورده است.» فرانکو فراتینی، وزیرخارجه ایتالیا نیز این رخداد را محکوم کرد.
ایرلند، اعلام کرد که نگران کشته و زخمیشدن شهروندان خود در کاروان است. یکی از کشتیها با نام «ریچل کوری» از بندر داندالک ایرلند چهاردهم ماه مه حرکت دریایی خود را برای پیوستن به کاروان یاد شده، آغاز کرده بود.
جان گینگ، مدیر «اونرا»، نهاد ویژه کمکرسانی سازمان ملل متحد به فلسطینیها که در غزه مقیم است، از تبدیل شدن ماجرای کمکرسانی کاروان دریایی به رخدادی خونین ابراز تاسف و خشم شدید کرد.
اتحادیه آفریقا، با ابراز حیرت عمیق از این ماجرا خواستار تحقیق درباره این ماجرا شد.
در این میان حمله اسراییل به کشتیهای حامل کمکهای انسانی، امکان مناسبی را به سران اسلامی داد تا از یک سیاستهای رقابتآمیز خود را تشدید کنند و از سوی دیگر هرگونه اعتراض در سالگرد تقلب انتخاباتی را به تحریک «صهیونیستها؟» نسبت دهد. کمیسیون امنیت ملی و مجلس شورای اسلامی، با صدور بیانیهای اقدام اسراییل را اعلان جنگ علیه همه جهان دانست و از سازمان ملل خواست که فورن با صدور قطعنامهای عمل اسراییل را محکوم و پرونده آن را به دیوان کیفری بینالمللی ارجاع کند.
محمود احمدینژاد، حمله به کاروان کشتیها را نشانه پایان کار دولت اسراییل دانست و ادعا کرد: «دیگر اسراییل باید چه کاری انجام دهد تا حامیان حقوق بشر آزرده شوند؟»
وزارت خارجه حکومت اسلامی، در بیانیهای اقدام اسراییل را تداعیکننده اقدامات دزدان دریایی در قرون گذشته دانست. وزیر دفاع حکومت اسلامی نیز ادعا کرد که با حمله به کشتیها، شمارش معکوس برای نابودی اسراییل آغاز شده است.
حکومت اسلامی ایران، حکومتی که دستش به خون دهها هزار شهروند ایرانی آلوده است و در سطح بینالمللی نیز حامی گروههای تروریستی حزبالهی چون حماس و جهاد اسلامی و غیره است دفاعاش از کسانی که در راه انسانیت و همبستگی با مردم زجر دیده فلسطین جان باختند ریاکارنه و مزورانه است. حکومت اسراییل و حکومت اسلامی ایران، هر دو جنایت کار و جنگطلب و تروریست و عامل بدبختی شهروندان هستند.
روز ۳۱ می ۲۰۱۰، بلافاصله با انتشار خبر یورش وحشیانه کماندوهای ارتش اسرائیل به کشتیهای امدادرسانی، تظاهرات بزرگی در کشورهای مختلف جهان برگزار شد. از جمله تظاهرات بزرگی در استکهلم برگزار شد که در آن چندین هزار تن شرکت کرده بودند. تظاهرکنندگان نخست در میدان مرکزی شهر سرگل، تجمع کردند و نمایندگان احزاب و سازمانهای مدافع حقوق بشر سوئدی به سخنرانی پرداختند. اما هنگامی که نماینده حزب سنتر (مرکز) سخنرانی خود را آغاز کرد مردم یک صدا او را هو کردند و یا با شعار اسراییل بایکوت باید شود سخنان او را قطع کردند. این حزب در دولت ائتلافی سوئد قرار دارد. نماینده دیگری از احزاب حاکم در ردیف سخنرانان نبودند. سپس این جمعیت عظیم به سوی سفارت اسراییل راهپیمایی کردند. تعداد ایرانیان در این تظاهرات بسیار اندک بود، جریانات ناسیونالیست و به ویژه سلطنتطلبان، همواره سعی میکنند به زور هم شده در تظاهراتها پرچم خود را به عنوان این که نماد «ملی» است بالا ببرند در این تظاهرات اثری از آنها نبود. دلیلش این است که سلطنتطلبان و همه جریانات ناسیونالیست طرفدار سیاستهای آمریکا و اسراییل هستند.
در حالی که هر فرد و سازمان و نهاد انسان دوست، آزادیخواه و برابری طلب، در عین حالی که سیاستهای اقتصادی، سیاسی و نظامی آمریکا، اسراییل، جمهوری اسلامی ایران، ترکیه، حماس و غیره را بر علیه بشریت محکوم میکند در عین حال با صدای بلند نیز باید از حقوق مردم فلسطین و حق تعیین سرنوشت آنها دفاع کند. دولتهای ارتجاعی و سرکوبگر اسراییل، بیش از پنج دهه است که سرزمینهای مردم فلسطین را اشغال کردهاند و جنگ و سرکوب و کشتار و بیحقوقی هر روزهای را بر این مردم حقطلب تحمیل کردهاند، همچنین با ادامه اشغال و سرکوب خود، هرگونه تلاش در راه دستیابی به یک صلح واقعی را به شکت کشاندهاند. در واقع دولت اسراییل با حمایت و پشتیبانی همه جانبه سیاسی، اقتصادی، نظامی و دیپلماتیک دولت آمریکا و مماشات دولتهای غربی و بیکفایتی دولتهای عربی، همچنان به سیاستهای قلدرمنشانه و آدمکشی ادامه میدهد. اکنون زمان آن رسیده است که این دولت با فشار افکار عمویم مردم جهان، با بایکوت سیاسی جهانی روبهرو شود تا در چنین شرایطی، دست از اشغال و آدمکشی و رعب و وحشت و ترور بردارد.
از ژوئن سال ۲۰۰۷، با قدرتگیری گروه اسلامی حماس، نوار عزه علاوه بر این که در محاصره ارتش اسراییل قرار دارد بارها نیز ارتش اسراییل از زمین و هوا و دریا این منطقه را زیر بمبارانهای شدید خود گرفته و تعدادی بیشماری از مردم غزه را کشته و زخمی کرده است. منابع مهم این منطقه از جمله منابع آب و برق و بیمارستانها و مدارس و جادهها و اماکن مسکونی آسیبهای جدی دیدهاند و یا ویران شدهاند.
دولت مصر نیز کمابیش مرز خود با غزه را بسته است و به همین دلیل، ساکنان این منطقه طی این سالها با کمبود خدمات درمانی، کالا و دشواریهای اقتصادی هولناکی مواجه بودهاند.
محمود عباس، رییس تشکیلات خودگردان فلسطینی، بامداد دوشنبه ۳۱ می با حضور در تلویزیون فلسطینی با خشم زیاد رفتار نیروی دریایی اسراییل را محکوم کرد و اعلام داشت که هر اقدامی را در واکنش به این رخداد محتمل میداند.
صائب عریقات، مذاکره کننده اصلی فلسطینیان در گفتوگوهای صلح، حمله کماندوهای اسراییلی را یک جنایت جنگی توصیف کرده و گفته است این حمله یک بار دیگر نشان میدهد که اسراییل خود را فراتر از قانون میداند.
در پی این جنایت ارتش اسراییل، در غزه سه اعتصاب عمومی از سوی تشکیلانت فلسطینی اعلام شده است و همه کاسبان فلسطینی دست به اعتصاب کامل زدهاند، آنهای هم که مغازههای خود را باز کرده بودند با خبردارشدن از این واقعه محل کسب و کار خود را به قصد راه پیمایی تعطیل کردند. ارتش و پلیس اسراییل نیز به حال آماده باش درآمده است.
شورای امنیت سازمان ملل روز سه شنبه ۱ یونی ۲۰۱۰ با اکثریت آرا حمله به کاروان کمکرسانی غزه را که به مرگ دست کم ۱۰ غیرنظامی انجامید محکوم کرد و خواهان انجام تحقیقی «شفاف و بیطرفانه» در این باره شد.
شورای امنیت در بیانیهای که به همین منظور انتشار داد ضمن ابراز تاسف از مرگ افراد در کاروان متشکل از شش کشتی در راه غزه گفت: «شورای امنیت اقداماتی را که به مرگ دست کم ۱۰ غیرنظامی انجامید محکوم میکند و به خانوادههای این افراد تسلیت میگوید.»
هنوز دقیقن مشخص نیست در حملهای که ارتش اسراییل حدود چهار صبح روز دوشنبه ۳۱ می به کاروان کشتیهای کمکرسانی به مردم غزه انجام داد چند نفر جان خود را از دست دادهاند.
در حالی که اسراییل آمار کشتهشدگان در حمله نیروهای خود به کشتیها را ۹ تن اعلام کرده، «جنبش غزه را آزاد کنید»، یکی از گروههای سازماندهنده این کاروان، میزان تلفات را بالاتر از این میداند، اما رقم دقیقی اعلام نکرده است.
این در حالی است که ارتش اسراییل خود در بعدازظهر روز دوشنبه خبر از ۱۵ کشته و دهها زخمی متعاقب حمله خود به شش کشتی در راه غزه داده بود.
روز دوشنبه بسیاری از خبرگزاریها نیز تعداد جانباختگان را ۱۹ نفر اعلام کرده بودند.
اسراییل اعلام کرده است که از ۶۰۰ فعال سیاسی که به زندانی در جنوب اسراییل منتقل شده بودند تنها ۴۵ نفر آزاد شدهاند.
افزون بر قطعنامه شورای امنیت، کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل در ژنو نیز روز سهشنبه تشکیل جلسه داد تا صدور قطعنامهای علیه اسراییل را بررسی کند.
احمد داوود اغلو، وزیر خارجه ترکیه در نشست شورای امنیت، از عملکرد اسراییل به شدت انتقاد کرد. در همین حال یک مقام رسمی اسراییل تایید کرده که بیشتر کسانی که روی عرشه کشتی کشته شدند، از اتباع ترکیه بودهاند.
جلسه اضطراری شورای امنیت به درخواست ترکیه و لبنان که هر دو از اعضای غیردایم شورای امنیت هستند، برگزار شد. ریاض منصور، عضو ناظر فلسطینی در سازمان ملل پیش از برگزاری جلسه به خبرنگاران گفت که امیدوار است شورای امنیت واکنش قاطعی نشان دهد.
بان کیمون، دبیرکل سازمان ملل نیز خواستار تحقیقات کامل در مورد یورش اسراییل به کشتی حامل کمکها برای غزه شده است.
این واقعه که عمیقن احساسات انسانی مردم جهان را جریحهدار کرده است باید با تظاهراتهای خیابانی و اعتصابات کارگری پیگیر، دولتها و همچنین سازمان ملل را وادار کرد سفرای اسراییل را از کشورهای خود اخراج کنند و سفیران خود را نیز از اسراییل فرا بخوانند و شرط بگذارند تا زمانی که نیروهای سرکوبگر و اشغالگر اسراییل از کلیه سرزمینهای فلسطینی خارج نشدهاند و حق تعیین سرنوشت مردم فلسطین را به رسمیت نشاختهاند به بایکوت سیاسی خود خاتمه نخواهند داد. نشستهای تاکنونی و مصوبات شورای امنیت سازمان ملل، اتحادیه اروپا، و مذاکرات صلح بین اسراییل و فلسطین، ثمری داده است. زیرا دولتهای غربی و در راس همه دولت آمریکا، حامی دولت اسراییل هستند. اساسن دولت آمریکا به اسراییل همانند حیاط خلوت خود نگاه میکند و در هر شرایطی از آن مواظبت میکند.
اما سوال مهم این است که آیا این بار جهان جدیتر و پیگیرتر از گذشته علیه اسراییل به پا خواهد خاست و یا صرفن در حد اعتراض و محکوم کردن بدون هیچ نتیجه عملی محدود خواهد شد؟
یازدهم خرداد ۱۳۸۹ – یکم ژوئن ۲۰۱۰
کمپین بینالمللی حقوق بشر در ایران امروز ۲ ژوئن با انتشار گزارشی در آستانه سالگرد انتخابات بحث برانگیز خرداد ۱۳۸۸ و یک سال پس از خشونت وسرکوب بیسابقه در ایران، نام ۱۵ تن از مقامات و افرادی که درانجام سرکوب بیرحمانه و یا ترویج وتحریک برای انجام خشونت علیه تظاهرکنندگان و فعالان جامعه مدنی مسوول هستند مطرح کرد.
این گزارش ۳۶ صفحهای، «مردان خشونت: مجریان ومروجان سرکوب پس از انتخابات» اطلاعات جزیی از عملکرد یا مسوولیت ۱۵ تن از مسولان ومقامات ایرانی که در مسولیت سیاست اعمال شده و یا ترویج و تحریک برای اعمال خشونت علیه تظاهرکنندگان هستند فراهم میسازد.
هادی قائمی سخنگوی کمپین دراین زمینه گفت: «یک سال از سرکوب بیسابقه گذشته و هیچ کسی برای خشونت بیحصری که علیه شهروندانی ایرانی به کار برده شد پاسخگو نگهداشته نشده است. زمان آن رسیده است که برای دفاع از حقوق مردم ایران و قربانیان قتل، شکنجه و تجاوز بایستیم وخواستار پاسخگویی مسببان چنین اعمالی باشیم.»
اگرچه قوه قضاییه ایران به سرعت برای دستگیرکردن و تعقیب قضایی مخالفان ومعترضان در شمار کثیری از دادگاههای غیرعادلانه اقدام کرد، اما هیچ قدمی برای مشخص کردن هویت و مسوول نگاهداشتن کسانی که ارتکاب به اعمال بیرحمانه کردند انجام نداده است.
براساس اطلاعاتی که توسط منابع دولتی منتشر شده است حداقل ۴۸ تن از معترضان یا تظاهرکنندگان در جریان تجمعات خیابانی سال گذشته کشته شدند وچهار تن از زندانیان در بازداشتگاه کهریزک زیر شکنجه جان باختند. براساس گفتههای فعالان حقوق بشر ایران شمار کسانی که درجریان سرکوب کشته شدند بیشتر از آماراعلام شده توسط منابع رسمی است اما دولت خانوادههای برخی از کشته شدگان را برای مطرح نکردن در سطح افکار عمومی ارعاب کرده است.
کمپین بینالمللی حقوق بشر در ایران از جامعه بینالمللی، به خصوص کشورهایی که پانزده ناقض حقوق بشر نام برده شده دراین گزارش ممکن است به آنجا سفر کنند و یا دارای دارایی باشند، درخواست میکند که برای این افراد ممنوعیت سفر ایجاد کند و داراییهای آنها را مسدود نماید. این کشورها میتوانند شامل کشورهایی همچون اعضای اتحادیه اروپا، کانادا، امارات متحده عربی و مالزی باشد.
قائمی دراین خصوص گفت: «پاسخگو نگهداشتن ناقضان حقوق بشر در عرصه بینالمللی پیامی قوی به مقامات ایرانی ارسال میکند که به چنین افرادی در خارج از کشور خوشآمد گفته نمیشود و برخلاف معافیتهای بیحدوحصری که در ایران دارند، آنان به دلیل قساوتهایشان و عملکردشان در رابطه با سرکوب مردم شناخته میشوند و نمیتوانند برای همیشه از جنایات و رفتاری که مرتکب شدند فرارکنند.»
درجریان سرکوب خشونتبار پس از انتخابات، چندین تن از مقامات عالیرتبه در دستگاههای امنیتی و اطلاعات و نیز دستگاه قضایی به صورت برجستهای در انجام چنین سیاستهایی مسوولیت مستقیم داشتند. کمپین بینالمللی حقوق بشر در ایران خواستار تحقیقات جامع و تعقیب قضایی همه کسانی است که درجریان سرکوب خشونت بار بعد از انتخابات نقش داشتند، چه کسانی که از طریق عملکرد مستقیم وچه کسانی که از طربق زیر دستانشان برای ارتکاب اعمال یاد شده مسوول هستند. همچنین افراد دیگری نیز هستند که درتحریک، ترویج و تشویق برای اعمال خشونت موثر بوده اند. کمپین در گزارش به نام های تعدادی از افرادی که به ترویج وتشویق اعمال خشونت پرداختهاند اشاره میکند.
رهبرایران، آیتاله سیدعلی خامنهای به عنوان فرمانده نیروهای مسلح و همچنین عالیترین مقامی که اقتدار کامل در حوزه امنیتی و اطلاعاتی و همچنین قوه قضاییه دارد باید متعهد انجام تحقیقات و تعقیب قضایی افراد مسوول یاد شده باشد.
تعدادافرادی که میتوانستند در این لیست قرار بگیرند شاید به مراتب بیشتر از ۱۵ تن باشد. اما تحقیقات کمپین با مرور سخنان و عملکرد دستگاه های مختلف و حتا برخی رسانهها ۱۵ تن زیر را در گزارش خود مدنظر قرارداده است. کمپین خود را متعهد میداند تحقیقات خود را برای شناسایی و معرفی افراد دیگری که در این زمینه ایفای نقش کردهاند همچنان ادامه بدهد.
پانزده نفری که در گزارش اخیر کمپین مورد توجه قرار گرفتهاند به شرح زیر هستند:
۱- حسین طائب، فرمانده وقت بسیج درجریان انتخابات: نیروهای تحت امر او در جریان ضرب وشتم مردم، قتل معترضان، زندانی کردن و شکنجه کسانی که به صورت مسالمتآمیز تجمع کرده بودند مشارکت داشتند.
۲- غلامحسین محسنی اژهای، وزیر وقت اطلاعات در زمان انتخابات و دادستان کل کشور فعلی: مقامات وماموران اطلاعاتی تحت مسوولیت وی مسوول زندانی کردن، شکنجه و تلاش برای اخذ اعترافات اجباری دروغین تحت فشار از صدها تن از فعالان حقوق بشر، مخالفان سیاسی، روزنامهنگاران، دانشجویان و سیاستمداران اصلاحطلب هستند.
۳-اسماعیل احمدیمقدم، فرمانده نیروی انتظامی: نیروهای تحت فرمان احمدیمقدم حملات خشونتبار علیه معترضان که به صورت مسالمتآمیز تجمع کرده بودند، حمله و تخریب حریم شخصی شهروندان و همچنین حمله شبانه به خوابگاه دانشگاه تهران را هدایت کردند.
۴- سعیدمرتضوی، دادستان وقت تهران درزمان انتخابات: او حکم کلی برای دستگیری صدها فعال اجتماعی وسیاسی، روزنامهنگار و فعالان دانشجویی را صادر کرد. در برخی مواقع تاریخ حکم دستگیری افراد که امضای وی را بر آن بوده است مربوط به دو روز قبل از انتخابات ۲۲ خرداد ۸۸ است. او همچنین مسوول فرستادن تظاهرکنندگان خیابانی به بازداشتگاه کهریزک است که درآنجا بازداشتشدگان مورد شکنجه و بدرفتاری قرار گرفته که در نتیجه چهار کشته بر جای گذاشته است.
۵- صادق محصولی، وزیر کشور در زمان انتخابات: به عنوان وزیر کشور محصولی مسوولیت همه نیروهای پلیس و نیروهای تحت امر دروزارت کشور به عهده داشته است. نیروهای تحت امر او مسوول حمله به خوابگاه دانشگاه تهران درروزهای پس از انتخابات به عهده دارند.
۶- قاضی ابوالقاسم صلواتی رییس شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب: درجریان دادگاه های نمایشی بعد از انتخابات صلواتی یکی از سه قاضی پروندههای دستگیرشدگان دادگاههای برگزار شده بوده است. او بیش از یک صد تن از زندانیان سیاسی، فعالان حقوق بشر و معترضان را به زندانهای طویلالمدت محکوم کرده است. حداقل ۹ حکم اعدام نیز توسط وی صادر شده است به نحوی که عنوان «قاضی مرگ» را برای وی به ارمغان آورده است.
۷- سیدحسن فیروزآبادی رییس ستادکل نیروهای مسلح ایران: عالیترین مقام نظامی ایران که مسوولیت هدایت نیروهای نظامی از جمله سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و نیروی انتظامی راکه درجریان سرکوب نقش موثری داشتند را به عهده داشته است. نیروهای تحت نظر او سرکوب بیرحمانهای را علیه معترضان مسالمتآمیز و دستگیری وبازداشتهای فلهای را به انجام رساندند.
۸- محمدعلی جعفری، فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: نیروهای تحت فرمان او به صورت مستقیم نقش مهمی در جریان خشونتهای پس از انتخابات و دستگیری دگراندیشان، سیاستمداران اصلاحطلب، روزنامهنگاران و فعالان اجتماعی-سیاسی به عهده داشتند.
۹- قاضی محمدمقیسه، رییس شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب اسلامی: او مسوولیت رسیدگی به پرونده بسیاری از بازداشت شدگان و فعالان سیاسی بعد از انتخابات خرداد ۸۸ را به عهده داشته است. او نه تنها احکام زندان طویلالمدت بر اساس اتهامات بیاساس صادر کرده بلکه حداقل سه حکم اعدام برای معترضان بعد از انتخابات صادر کرده است.
۱۰- آیتآله جنتی دبیرشورای نگهبان: بعد از انتخابات ریاست جمهوری ۲۲ خرداد ۸۸ جنتی بیمهابا خواستار صدوراحکام اعدام برای معترضان بوده و لحن وی در سخنرانیهایش هماهنگی کامل با نیروهای سپاه پاسداران و نیروهای امنیتی داشته است. او به کرات معترضان را «محارب» خوانده، اتهامی که میتواند مجازات مرگ به همراه بیاورد. جنتی مدام خواستار مجازات اعدام برای معترضان از قوه قضاییه شده و اجرای چنین احکامی را حمایت کرده است.
۱۱- یداله جوانی رییس اداره سیاسی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: او به کرات از اعمال خشونت و اعمال روشهای سخت بازجوی (اعترافگیری اجباری) علیه معترضان حمایت کرده است. اظهار نظرهای جوانی بخشی از کیفرخواست علیه معترضان را به خود اختصاص میدهد که نشاندهنده آن است که سپاه پاسداران در بازجوییهای بعد از انتخابات نقش کلیدی داشته است. (با توجه به اظهارات وی درمورد اعترافات زندانیان سیاسی)
۱۲- روح اله حسینیان نماینده مجلس: او به صورت مداوم از اعمال خشونت علیه مخالفان حمایت کرده و خواستار استفاده از مجازات مرگ علیه ناراضیان بوده است. او یکی از طراحان لایحهای در مجلس بود که با فوریت به مجلس ارایه شد که به موجب آن زمان تجدیدنظر برای افرادی که به محاربه محکوم شده بودند را به ۵ روز کاهش میداد. اگر چه این طرح از دستور کار مجلس خارج شد اما اقدام وی عملی صریح برای تسریع اعدام معترضان مسالمتآمیز بعد از انتخابات به شمار میرود.
۱۳-علی سعیدی نماینده رهبر درسپاه پاسداران انقلاب اسلامی: سعیدی به صورت آشکار ازنقش سپاه پاسداران در سرکوبهای بعد از انتخابات و همچنین استفاده از خشونت علیه شهروندان ایرانی دفاع کرده به نحوی که چنین مواضعی او را به یکی از بلندپایهترین مقامات حکومتی تبدیل کرده که از عملکرد دستگاههای امنیتی اطلاعاتی پشتیابی کرده و زمینه ادامه فعالیتهایشان را فراهم آورده است.
۱۴- آیتاله محمدتقی مصباحیزدی عضو مجلس خبرگان رهبری: پس از انتخابات ریاست جمهوری وی به صراحت از اعمال خشونت شدید و یا حتا استفاده از مجازات اعدام برای مبارزه با مخالفان قانونی سخن گفت و در ترویج و تشویق مجازات اعدام برای معترضان نقش مهمی را ایفا کرد. اگر چه آیتاله مصباحیزدی مسوولیت اداری در جریان برخورد با معترضان بعد از انتخابات نداشته است، اما با توجه به جایگاه وی در نزد دستگاههای امنیتی، اطلاعاتی و قضایی بیم آن میرود که چنین نظریاتی یکی از دلایل صدور احکام محاربه و اعدام مخالفان باشد.
۱۵- حسین شریعتمداری مدیرمسوول روزنامه کیهان یکی از افرادی است که از نخستین روزهای پس از انتخابات کاندیداهای اصلاحطلب را به انقلاب مخملی متهم کرد و در ترویج و تشویق خشونت علیه معترضان نقش کلیدی داشته است. تعریف و روایت شریعتمداری از اتهام انقلاب مخملی به زودی روایت غالب وزارت اطلاعات، سپاه پاسداران و بسیج و نیروهای انتظامی برای سرکوب تجمعات مسالمتآمیز بعد از انتخابات شد.
۱۲ خرداد ۱۳۸۹
چهارشنبه ۱۲ خردادماه – ۲ ژوئن
شروع پخش زنده از ساعت ۴/۰۰ بعداز ظهر – به وقت تهران
اجرا: سارا
استودیو: مارال
تقویم تاریخ – مریم
گزیده اخبار مطبوعات ایران
روزنگاشت – «چه روزهایی، چه صمیمیتی بود» – به مناسبت درگذشت «پروین سلیمانی» - محبوبه
بخش اول اخبار
سوت – «استعفای دسته جمعی اعضای هیت مدیره استقلال» – محمدرضا
گفتوگوی روز – حسام میثاقی و سپهر عاطفی
نقطه نظراتی در مورد مواد شیمیایی
تازههای نشر – علی خاکپور
بزرگان ایرانزمین- «مولانای روم، عارف نامآور» – بخش اول – آرش و آوا
طنز در پزشکی – «سهشنبهها با حوری» – قسمت دهم – علی انجیدنی
پرسه فرهنگی – «یک کلام ازمادر عروس» – سیمین
گفتوگوی روز – اردوان روزبه
بزرگان ایرانزمین- «مولانای روم، عارف نامآور» – بخش دوم – آرش و آوا
بخش دوم اخبار
رادیو کوچه
«هورست کولر»، رییس جمهوری آلمان روز دوشنبه از سمت خود استعفا داد.
به گزارش خبرگزاری آلمان کولر ۶۷ ساله پس از دیدار ۲۲ می خود از سربازان آلمانی حاضر در افغانستان اعلام کرد که به دلیل عدم احترام لازم به مقام ریاست جمهوری از سمت خود استعفا میدهد.
به گفتهی آقای کولر «ینس بورنزن»، رییس مجلس ایالات آلمان به طور موقت تصدی ریاست جمهوری را برعهده میگیرد.
گفتنی است این نخستین بار است که ریاست جمهوری آلمان قبل از به اتمام رسیدن دوره ریاست جمهوریش استعفا میکند.
این خبر در بخش شایعه رادیو کوچه قرار دارد و رادیو کوچه صحت و سقم آن را تایید نمیکند.
سخنگوی سابق و مذاکرهکننده ارشد تیم هستهای ایران در حال حاضر از منتقدان اصلی تیم کنونی مذاکرهکننده هستهای و از جمله سیاستمداران ایرانی است که باور دارد تهدیدات امریکا در حمله به ایران جدی است.
به گزارش آخرین نیوز، «موسویان» عضو ارشد تیم هستهای در زمان حسن روحانی و سخنگوی هیت ایرانی که از قبل به اروپا و آمریکا رفت و آمدهایی داشته، تصمیم به اقامت در امریکا گرفته است.
این عضو سابق تیم هستهای ایران چند ماهی است که در آمریکا اقامت کرده، در ظاهر تصمیم به اقامت دایم در آنجا دارد. گفته میشود موسویان خطر دستگیری خود را مهمترین دلیل خودداری برای بازگشت به ایران عنوان کرده است.
این در حالی است که دادگاه رسیدگی به اتهامات وی رای به برائت موسویان داده و برخی از رسانه و چهرههای سیاسی هم به دلیل تهمت و اتهامات ناروایی که متوجه او کرده بودند از وی حلالیت طلبیدند. پس از آن هم هیچ بحثی در مورد دستگیری وی مطرح نگردیده است.
موسویان در حال حاضر از منتقدان اصلی تیم کنونی مذاکرهکننده هستهای و از جمله سیاستمداران ایرانی است که باور دارد تهدیدات آمریکا در حمله به ایران جدی است.
دفتر افغانستان / رادیو کوچه
مقامهای محلی افغانستان روز چهارشنبه از اصابت چهار فروند راکت در کابل پایتخت این کشور خبر دادند.
به گفتهی پلیس محلی این راکتها در نزدیکی محل برگزاری مجلس بزرگان و اقوام (لویی جرگه) در غرب کابل و هنگام سخنرانی «حامد کرزای» رییس جمهوری افغانستان فرود آمد.
همایش لویی جرگه با هدف ارایه راهکار به دولت برای اجرای طرح مصالحه ملی از روز چهارشنبه دوزادهم خردادماه به مدت سه روز برگزار شده است.
شاهدان عینی گزارش دادند چند فرد مهاجم با پناه گرفتن در منازل مسکونی نزدیک مجلس یاد شده به سوی نیروهای امنیتی تیراندازی کردند.
گفتنی است وزارت کشور افغانستان برای پیشگیری از وقوع حملات تروریستی و حفظ امنیت در این نشست ۱۵هزار نیرو در شهر پنج میلیون نفری کابل مستقر کرده است.
تیم ملی والیبال نوجوانان ایران در المپیک سنگاپور با تیمهای آرژانتین و کوبا همگروه شد.
به گزارش باشگاه «توانا»، روز سهشنبه نخستین دوره رقابتهای والیبال المپیک در رده سنی نوجوانان قرعهکشی شد و طی آن ملیپوشان ایران با تیمهای آرژانتین و کوبا همگروه شدند. در دیگر گروه این مسابقات تیمهای ملی صربستان، کنگو و روسیه با هم رقابت میکنند.
نخستین دوره پیکارهای المپیک سنگاپور با حضور تیمهای صربستان (قهرمان سال ۲۰۰۹ جهان)، روسیه (دارنده مدال برنز رقابتهای سال ۲۰۰۹ اروپا)، آرژانتین (قهرمان سال ۲۰۰۹ آمریکای جنوبی)، کوبا (قهرمان سال ۲۰۰۹ منطقه نورسکا)، ایران (قهرمان آسیا) و کنگو (قهرمان آفریقا) برگزار خواهد شد.
ملیپوشان ایران چندیپیش با کسب قهرمانی در مسابقات آسیایی مجوز حضور در این رقابتها را از آن خود کردند.
مریم / رادیو کوچه
maryam.m@koochehmail.com
- 1882 میلادی – «جویسپی گاریبالدی» میهندوست بهنام ایتالیا که در تامین وحدت وطن خود، پس از ۱۴ قرن از هم پاشیدگی، جانفشانی بسیار کرد، در ۷۴ سالگی درگذشت. کاوور با زبان و قلم و گاریبالدی با تفنگ، وحدت ایتالیا را تامین کردند که کاری بس دشوار بود. گاریبالدی پس از بیرون آوردن مناطق متعدد ایتالیا از دست حکام مستقل، برای تحقق آرزوی دیرینش که شهر رم بار دیگر پایتخت ایتالیا شود، با مردان خود دوبار به این شهر که در دست پاپ بود حمله برد که پادشاه کاتولیک فرانسه به کمک پاپ نیرو فرستاد و سربازان فرانسوی که از لحاظ شمار و تسلیحات بر مردان گاریبالدی برتری داشتند تا مدتی مانع الحاق رم به ایتالیای واحد شدند.
- ۱۴۹۱ میلادی – «هنری هشتم» که ازدواجهای متعدد او و گردنزدن همسرانش بهجای طلاق دادن آنان و درگیری با پاپ بر سر طلاق و ازدواج مجدد و اعلام استقلال کلیسای انگلستان به ریاست خود صفحات تاریخ را پر کرده است،در این روز متولد شد.
- ۱۸۹۶ میلادی – «مارکونی» اختراع رادیو را به ثبت داد.
- ۱۷۹۳ میلادی – «ماکسیمیلیان روبسپیر» دورانی از هراس و سرکوب را پس از پیروزی انقلاب فرانسه بهراه انداخت و ۲۹ تن بهعنوان «ضد انقلاب» به اعدام محکوم شدند.
- ۱۸۴۰ میلادی – «توماس هاردی» رماننویس و شاعر انگلیسی متولد شد.
- ۱۹۲۴ میلادی – کنگره آمریکا به تمام بومیان آن کشور (سرخپوستان) تابعیت آمریکا اعطا کرد.
- ۱۹۴۶ میلادی – بهدنبال پایان جنگ جهانی دوم، مردم ایتالیا طی یک رفراندوم، به تغییر نظام سلطنتی این کشور به جمهوری رای دادند.
- ۱۹۵۳ میلادی – «الیزابت دوم» بهعنوان ملکه انگلستان، در کلیسای «وست مینیستر» شهر لندن، تاجگذاری کرد.
- ۱۳۸۸ خورشیدی – درگذشت «پروین سلیمانی» بازیگر ایرانی.
- ۱۲۵۰ قمری – «فتحعلی شاه قاجار» که مدتی در اواخر عمر خود به بیماری دچار شده بود پس از حدود ۳۸ سال سلطنت در ۶۸ سالگی در اصفهان درگذشت. جسد او را در قم به خاک سپردند. فتحعلی شاه در دوران پادشاهی طولانی خود، همواره سرگرم کشمکش با قوای داخلی و خارجی بود و به کمک فرزندان خود بود که توانست بر مشکلات داخلی توفیق یابد. در زمان او جنگهای اول و دوم ایران و روسیه روی داد و باعث انعقاد قراردادهای ننگین گلستان و ترکمانچای و جدا شدن سرزمینهای پهناوری از کشور ایران و الحاق به روسیه شد. فتحعلی شاه در موقع مرگ از دهها زن خود بیش از ۱۰۵ دختر و پسر و در حدود ۶۰۰ نوه داشت. کثرت اولاد او در زمان حیات و پس از خودش، اوضاع اداری مملکت را مشوش کرد و چون هر کدام از این شاهزادگان، دارای دستگاه و روابط بسیاری بودند، از انجام هر ظلمی به مردم ابا نمیکردند. از طرفی مردم که مورد ستم قرار میگرفتند، چون تجاوزکننده، فرزند شاه بود، برای شکایت از ظلم ایشان، چارهای جز تحمل نداشتند. فتحعلی شاه از اصلاحات خبری نداشت و شاید، هرگز به فکر این کار هم نیافتاده بود.
محققان به تازگی اعلام کردهاند مرموز بودن لحظات قبل از مرگ میتواند در اثر جاری شدن آبشاری از امواج الکتریکی مغز لحظاتی قبل از اینکه مغز بمیرد به وجود آید.
به گزارش مهر، پزشکان بر این باورند قبل از مرگ انفجاری از فعالیتهای مغزی رخ میدهد و این رویداد میتواند توضیحی علمی برای لحظات روحانی قبل از مرگ در افرادی باشد که تا مرز مرگ رفته و بازگشتهاند.
محققان دانشگاه جورج واشنگتن معتقدند این انفجار الکتریکی میتواند توضیح دهد چرا برخی از بیمارانی که از حالت مرگ احیا شده و به زندگی بازگشتهاند احساساساتی از قبیل قدم زدن به سوی راهرویی نورانی و یا شناور بودن بر بالای بدن خود را گزارش کردهاند.
به گفته این دانشمندان آنچه افراد پس از بازگشت به زندگی به یاد میآورند میتواند تحت تاثیر آزادسازی ناگهانی انرژی الکتریکی در سلولهای مغزی خالی از اکسیژن باشد. در این شرایط جریان خون و سطوح اکسیژن کاهش پیدا کرده و سلولهای مغز برای آخرین بار آخرین امواج الکتریکی خود را آزاد میکنند. این فرآیند در یک بخش از مغز آغاز شده و مانند یک آبشار به سرعت در سرتاسر مغز جاری میشود و به همین دلیل افراد میتوانند تصاویر دهنی واضحی را تجربه کنند.
رییس ستاد مدیریت حمل و نقل و سوخت ایران از کاهش سهمیه بنزین در فصل تابستان برای خودروهای شخصی خبر داد.
به گزارش فارس، محمد رویانیان روز سهشنبه در یک نشست خبری تصریح کرد: «خودروهای شخصی تابستان امسال برای هر ماه ۶۰ لیتر و در مجموع ۱۸۰ لیتر سهمیه بنزین دریافت میکنند.»
این در حالی است که سهمیه بهار خودروهای شخصی ۲۶۰ لیتر بوده است. به این ترتیب مجموع سهمیه بنزین در تابستان نسبت به فصل بهار ۸۰ لیتر کاهش نشان میدهد.
به گفتهی آقای رویانیان، سهمیه ماهانه موتورسیکلتها در تابستان نیز ۲۵ لیتر بنزین در نظر گرفته شده است.
وی در ادامه تاکید کرد: «ستاد مدیریت حمل و نقل و سوخت سهمیه بنزین خودروهای عمومی شامل وانت بارها، تاکسیها و آژانسها را برای فصل تابستان بدون تغییر نسبت به فصل بهار تصویب کرد.
رادیو کوچه
دولت فرانسه اعلام کرده است که با توجه به گزارش جدید آژانس بینالمللی انرژی اتمی، باید تحریمهای علیه ایران تشدید شود.
به گزارش رویترز برنارد والرو سخنگوی وزارت امورخارجه روز سهشنبه طی سخنانی اظهار داشت: «ایران با مشکلات ایجاد کرده در مورد تبادل سوخت هستهای راهی جز اعمال سریع تحریمها نگذاشته است.»
سازمان بینالمللی انرژی اتمی در گزارش خود در روز دوشنبه اعلام کرده بود که ایران در تدارک ابزار جدید برای غنیسازی اورانیوم است.
در گزارش جدید آژانس آمده است که ایران میزان ذخیره اورانیوم غنی نشدهاش به ۲٫۴ تن افزایش پیدا کرده است و این در حالی است که در توافق بین ایران، ترکیه و برزیل توافق غنیسازی در حجم ۱٫۲ تن بوده است که اینکار باعث ایجاد ابهام در تولید سلاح هستهای توسط ایران شده است.
این در حالی است که ایران باز هم تولید سلاح هستهای را رد کرده است.
رادیو کوچه
«محمدصادق جوادیحصار»، عضو شورای مرکزی حزب اعتمادملی که از پنج ماه پیش در بازداشت به سر میبرد، روز گذشته (سهشنبه) از زندان آزاد شد.
آقای جوادیحصار که تا اسفند سال گذشته در بازداشتگاه اداره اطلاعات مشهد زندانی بود روز سه شنبه با قرار وثیقه از زندان اوین آزاد شد.
گفتنی است این فعال سیاسی که در تاریخ ۱۰ دی ماه ۱۳۸۸ بازداشت شده بود در این مدت تنها دو بار موفق به ملاقات به خانواده خود شده بود که این امر و تداوم بلاتکلیفی وی موجب نگرانیهای شدید خانواده وی شده بود.
آندره آرزومانیان موسیقیدان ایرانی و نوازنده پیانو شامگاه دوشنبه به دلیل ابتلا به بیماری سرطان درگذشت.
آندره آرزو مانیان بهدلیل ابتلا به بیماری سرطان استخوان شامگاه دوشنبه در سن ۵۶ سالگی پس از یک دوره طولانی بیماری در بیمارستان میلاد تهران درگذشت.
آقای آرزومانیان در سال ۱۳۳۳ خورشیدی در تهران بهدنیا آمد. فعالیت هنری را با نوازندگی پیانو در سال ۱۳۶۵ آغاز کرد.
وی در طول دروان فعالیت هنری خود برای بیش از ۲۴ فیلم سینمای آهنگسازی کرد و در کارنامه خود ساخت موسیقی متن فیلمهایی همچون نقطه شوم، علی و غول جنگل، الهه زیگورات، سگوت و گارد ویژه را دارد.
وی همچنین تنظیم موسیقی فیلمهای مختلف از جمله «تیغ و ابریشم» ساخته مسعود کیمیایی را به عهده داشته است.
رادیو کوچه
مدیرکل سیاسی وزارت کشور از ارایه پیشنویس اصلاح قانون احزاب به مجلس در هفته آینده خبر داد.
محمود عباسزاده مشکینی گفت: «این پیشنویس در زمان حاضر مراحل پایانی خود را پشت سر میگذارد و هفته آینده به کمیسیون مشترک مجلس که موضوع اصلاح قانون احزاب را پیگیری میکند، ارایه میشود.»
وی افزود: «موارد زیادی از قانون احزاب در این پیشنویس تغییر میکند، اما این تغییرات خارج از چارچوب قانون اساسی نیست.»
به گفتهی آقای مشکینی در این پیشنویس موارد مربوط به حوزه تخلفات صنفی احزاب و موارد دیگر که در قانون به صورت روشن در مورد آن صبحت نشده بود، مورد توجه قرار گرفته است.
وی در پایان تاکید کرد: «در این قانون ساز و کاری فراهم میشود که براساس آن احزاب سیاسی حدود فعالیت خود را بدانند و تکالیف و حقوقشان کاملن روشن باشد.»
گفتنی است در جریان حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری ایران شمار زیادی از اعضای احزاب اصلاحطلب بازداشت و محکوم به زندان شدند. همچنین دو حزب اصلاحطلب جبهه مشارکت و مجاهدین اسلامی نیز از ادامه فعالیتهای خود منع شدند.
رادیو کوچه
دادگاه انقلاب تهران حکم محکومیت «مریم اکبریمنفرد»، از بازداشتشدگان وقایع پس از انتخابات را به ۱۵ سال حبس صادر و اعلام کرد.
مریم اکبریمنفرد که در دهم دی ماه سال گذشته توسط نیروهای امنیتی در منزل شخصی خود بازداشت شده بود از سوی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی صلواتی به ۱۵ سال حبس در زندان رجاییشهر محکوم شد.
اتهام خانم اکبریمنفرد «محاربه» اعلام شده است این در حالی است که مریم اکبری بارها این اتهام را رد کرده است.
به گفتهی آقای صلواتی قاضی پرونده حکم مریم اکبریمنفرد با «رعایت رافت اسلامی» صادر شده است.
مریم اکبری منفرد، که چند تن از اعضای خانوادهاش از زندانیان سیاسی دهه شصت بودهاند و چهار نفر از آنها اعدام شدهاند، تا روز ۲۲ بهمن در سلولهای انفرادی بند ۲۰۹ به سر برد و با وجود انتقال به بند عمومی، همچنان بدون تبدیل تا تمدید قرار بازداشت در زندان اوین است.
سینا / رادیو کوچه
sina.magazine@koochehmail.com
مهمترین عنوانهای مطبوعات امروز ایران:
روزنامه دولتی ایران از آغاز ساخت ۵ سریال برای شبهای رمضان در شبکههای سیما خبر داد.
این روزنامه همچنین از قول یک مقام وزارت بازرگانی نوشت: «تا پایان خردادماه ۱۰۰ هزار کارت خرید اعتباری برای کارمندان صادر میشود».
روزنامه ابتکار با انتقاد از جلسه شورای امنیت در خصوص اقدام روز دوشنبه اسراییل و حمله به کشتیهای ترکیه نوشت: «تسامح شورای امنیت در برابر جنایت رژیم صهیونیستی».
«مواظب بازگشت انجمن حجتیه باشید» نیز هشداری است که از سوی دو جناح در فضای سیاسی ایران در این روزنامه منتشر شده است.
«سهمیه تابستانی بنزین ۱۰۰ تومانی ماهانه ۶۰ لیتر» تیتر نخست روزنامه اطلاعات است.
«تلاش ایران در راه اجماع جهانی برای تحریم سیاسی اسراییل» نیز عنوان دیگری است که این روزنامه به خود اختصاص داده است.
روزنامه تهران امروز نیز در خصوص اعتراض برخی کشورها نسبت به اقدام اخیر اسراییل مطلبی را منتشر کرده و نوشت: «اعتراض مردمی به شهادت فعالان صلح».
«شمارش معکوس برای خروج چکپولها از بازار» عنوان گزارشی است که در این روزنامه به چاپ رسیده است.
روزنامه جام جم از قول ضرغامی رییس سازمان صدا و سیما نوشت: «رادیو، پیشگام در تحقق سیاستهای دوره جدید رسانه ملی».
این روزنامه در تیتر دیگر خود از «آموزش ازدواج به دانشآموزان دبیرستانی» خبری منتشر کرده است.
«اختصاص ۱۵۰ میلیارد تومان اعتبار برای اشتغالزایی در استان ایلام» عنوان برجسته روزنامه جمهوری اسلامی است که به نقل از محمود احمدینژاد آورده شده است.
این روزنامه در ادامه از قول رهبر جمهوری اسلامی نوشت: «آمریکا و دولتهای اروپایی حامی رژیم صهیونیستی باید پاسخگوی جنایت دریایی این رژیم باشند».
روزنامه دنیای اقتصاد از به حداقل رسیدن واردت بنزین خبر داد: «تثبیت سهمیه ۶۰ لیتری بنزین» تیتر برگزیده این روزنامه است.
«تداوم روند صعودی در بازار طلا» دیگر تیتر این روزنامه اقتصادی است.
روزنامه اصلاحطلب شرق پاسخ احمدینژاد به انتقاد ایلامیها از اجرایی نشدن برخی مصوبات را مهمترین خبر دیده و از قول رییس دولت ایران در واکنش به این انتقادها نوشت: «دستهای نامحرم
نگذاشتند».
«مردم آزاده ایران از فجایع غزه منزجرند» عنوان دیگری است که این روزنامه از قول محمد خاتمی رییس جمهوری سابق ایران منتشر ساخته است.
«آمریکا قطعنامه ضداسراییلی را در شورای امنیت وتو کرد» در صدر اخبار روزنامه کیهان آمده است.
«پیشبینی حضور دو میلیون زائر در نماز جمعه این هفته» نیز عنوان دیگری است که این روزنامه به آن پرداخته است.
و در پایان روزنامه همشهری از سهمیه ۱۸۰ لیتری بنزین خودروهای شخصی در تابستان خبر داد.
این روزنامه همچنین در تیتر دیگر خود نوشت: «پس از ۱۰ ساعت مذاکره، شورای امنیت رژیم صهیونیستی را محکوم نکرد».
عباس معروفی / رادیو کوچه
محبوبه / رادیو کوچه
mahboobeh@koochehmail.com
دوازدهم خرداد مصادف با اولین سالروز در گذشت «پروین سلیمانی» یکی از بازیگران زن سینمای ایران است. وی متولد بیست و دوم خرداد ۱۳۰۱ خورشیدی بود، و بازی در تاتر را از سال ۱۳۲۳ و بازی در سینما را از سال ۱۳۳۱ با فیلم «گلنسا» به کارگردانی «سرژ آزاریان» آغاز کرد. وی ۶۰ سال در عرصه سینما و تاتر فعالیت داشته است و در ۱۳۸۸ خورشیدی در سن ۸۷ سالگی در گذشت.
«بتول سلیمانیخو» با نام هنری «پروین سلیمانی»، در بیست و دوم خرداد سال ۱۳۰۱ در تهران متولد شد. به گفته خودش: «دوران کودکی در شاهآباد زندگی میکردیم. چه روزهایی بود، چه صمیمیتی بود، آن زمانها دوست داشتم پزشک شوم، من بچه خیلی شیطونی بودم، شیطون که میگویم باید میدیدید.»
مدرسه که رفتم، از شیطنتم کم شد. به درس بسیار علاقه داشتم من در آغاز تحصیل تا شش کلاس خواندم، با بازشدن دبیرستانها یعنی در واقع زمانی که من دوران ابتدایی را تحصیل میکردم، بین سالهای ۱۳۰۸ تا ۱۳۱۳، دبیرستان نبود. چند سال گذشت که کلاسهای دبیرستان به مدارس ایران راه یافت. و من در دبیرستان «ارشاد» و «سادات اندیشه» ادامه تحصیل دادم، بهترین دوران زندگیام همان روزها بود.
او اولین تجربه بازی خود را سال ۱۳۲۳خورشیدی در سن ۲۲ سالگی در تاتری به نام «شهرزاد قصهگو» انجام داد و سالها در زمینه صدا، دکلمه، آواز و گویندگی در رادیو فعالیت کرد، اما سی ساله بود که به سینما کشیده شد. همان سالهایی که تازه فیلمهای سینمایی میساختند و او اولین فیلم سینمایی خویش را با نام «گلنسا» در سال ۱۳۳۱ بازی کرد.
پروین سلیمانی ۶۰ سال در عرصه سینما و تاتر فعالیت داشته است و طی سالهای فعالیتش در بیش از ۲۰۰ فیلم سینمایی، فیلم کوتاه، سریال تلویزیونی، تئاتر و تلهتاتر به ایفای نقش پرداخته است.
از کارهای شاخص و ماندگار این بازیگر سینمای ایران، میتوان به فیلمهایی چون «سرب»، «افسانه آه»، «دیگه چه خبر»، «هنرپیشه»، «بگذار زندگی کنم»، «گلها و گلولهها»، «گریز»، «سلطان»، «پنجه در خاک»، «بدلکاران»، «غزل» و سریال معروف «داییجان ناپلئون» که قبل از انقلاب اسلامی از تلویزیون ایران پخش شد، اشاره کرد.
این سینماگر ایرانی بارها در گفتوگوهای مطبوعاتی خود از کم توجهای دستاندرکاران امور فرهنگی به وضعیت معیشتی برخی هنرمندان ، گلایه کرده بود.
پروین سلیمانی شامگاه ۱۱ خرداد، چند روز پیش از سالروز تولدش، پس از یک دوره بیماری سخت به علت تومور مغزی، درسال ۱۳۸۸ و در سن ۸۷ سالگی در منزل خود در تهران درگذشت و در بهشت زهرا در قطعه هنرمندان دفن شده است.
دیروز سهشنبه یازدهم خرداد ماه ۱۳۸۹ ساعت ۵:۳۰ الی ۷:۳۰ بعد از ظهر اولین سالگرد مادر سینمای ایران شادروان پروین سلیمانی در خانه هنرمندان برگزارشد.
او در سالهای پایان عمر خود در خانهای ۶۰ متری و استیجاری در حوالی خیابان مرودشت تهران به تنهایی زندگی میکرد.
آثار سینمایی
۱ – موش (۱۳۸۷)
۲ – چشمان سیاه (۱۳۸۱)
۳ – غزل (۱۳۸۰)
۴ – محبوبه (۱۳۷۷)
۵ – پنجه در خاک (۱۳۷۶)
۶ – سلطان (۱۳۷۵)
۷ – شب روباه (۱۳۷۵)
۸ – طالع سعد (۱۳۷۴)
۹ – آقای شانس (۱۳۷۳)
۱۰ – حالا چه شود! (۱۳۷۳)
۱۱ – سفر بخیر (۱۳۷۳)
۱۲ – هدف (۱۳۷۳)
۱۳ – آخرین خون (۱۳۷۲)
۱۴ – گریز (۱۳۷۱)
۱۵ – مستاجر (۱۳۷۱)
۱۶ – هنرپیشه (۱۳۷۱)
۱۷ – دیدار در استانبول (۱۳۷۰)
۱۸ – دیگه چه خبر!؟ (۱۳۷۰)
۱۹ – گلها و گلولهها (۱۳۷۰)
۲۰ – ابلیس (۱۳۶۹)
۲۱ – افسانه آه (۱۳۶۹)
۲۲ – زمان از دست رفته (۱۳۶۸)
۲۳ – برهوت (۱۳۶۷)
۲۴ – سرب (۱۳۶۷)
۲۵ – آن سوی آتش (۱۳۶۶)
۲۶ – سیمرغ (۱۳۶۶)
۲۷ – بگذار زندگی کنم (۱۳۶۵)
۲۸ – شبح کژدم (۱۳۶۵)
۲۹ – سمندر (۱۳۶۴)
۳۰ – آشیانه مهر (۱۳۶۳)
۳۱ – زائر خلف (۱۳۶۳)
۳۲ – باغ بلور (۱۳۵۷)
۳۳ – برادر کشی (۱۳۵۷)
۳۴ – حق و ناحق (۱۳۵۷)
۳۵ – نفس گیر (۱۳۵۷)
۳۶ – تلافی (۱۳۵۶)
۳۷ – در شهر خبری نیست (۱۳۵۶)
۳۸ – شارلوت به بازارچه میآید (۱۳۵۶)
۳۹ – طوطی (۱۳۵۶)
۴۰ – عشق و خشونت (۱۳۵۶)
۴۱ – غربتیها (۱۳۵۶)
۴۲ – فقط آقا مهدی میتونه (۱۳۵۶)
۴۳ – هزار بار مردن (۱۳۵۶)
۴۴ – بت (۱۳۵۵)
۴۵ – پشمالو (۱۳۵۵)
۴۶ – غزل (۱۳۵۵)
۴۷ – انگشت نما (۱۳۵۴)
۴۸ – بوف کور (۱۳۵۴)
۴۹ – پلنگ در شب (۱۳۵۴)
۵۰ – تیرانداز (۱۳۵۴)
۵۱ – ذبیح (۱۳۵۴)
۵۲ – رفیق (۱۳۵۴)
۵۳ – رقیب (۱۳۵۴)
۵۴ – عمو فوتبالی (۱۳۵۴)
۵۵ – کمین (۱۳۵۴)
۵۶ – کندو (۱۳۵۴)
۵۷ – مرد شرقی و زن فرنگی (۱۳۵۴)
۵۸ – ممل آمریکایی (۱۳۵۴)
۵۹ – هم خون (۱۳۵۴)
۶۰ – جوجه فکلی (۱۳۵۳)
۶۱ – حسین آژدان (۱۳۵۳)
۶۲ – شازده احتجاب (۱۳۵۳)
۶۳ – صلات ظهر (۱۳۵۳)
۶۴ – کنیز (۱۳۵۳)
۶۵ – گوزنها (۱۳۵۳)
۶۶ – یاور (۱۳۵۳)
۶۷ – آقا مهدی کله پز (۱۳۵۲)
۶۸ – بی حجاب (۱۳۵۲)
۶۹ – خاک (۱۳۵۲)
۷۰ – کج کلاخان (۱۳۵۲)
۷۱ – مردها و نامردها (۱۳۵۲)
۷۲ – مکافات (۱۳۵۲)
۷۳ – خانه قمرخانم (۱۳۵۱)
۷۴ – مرغ تخم طلا (۱۳۵۱)
۷۵ – آراس خان (۱۳۴۲)
منبعها:
ویکیپدیا
خانواده سبز
مهمترین عنوانهای رسانههای امروز مالزی:
خبرگزاری برناما
- نجیب خواستار تغییرات در کابینه شد.
- دو دانش آموز در پانتی ساباک غرق شدند، جسد یک نفر پیدا شده است.
- پلیس به پرسنلی که به بخشهای عملیاتی دوباره اعزام خواهند شد خوش آمد گفت.
- مالزی از شورای امنیت سازمان ملل ناامید شد.
- رسماه از موفقیتهای دانشجویی ابراز خوشحالی کرد.
- کابینه پس از تغییرات امروز جان دوبارهای میگیرد.
- داتوک چور به سمت وزیر مسکن و دولتهای محلی منصوب میشود.
- ماهاتیر گفت که تولید ناخالص داخلی کشور، همیشه نشاندهنده ثروت کشور نیست.
- سریلانکا کالاهایی برای سرمایهگذاری ارایه کرده است.
- بانک سرمایهگذاری AM شریک مالی از چین پذیرفت.
- ایریشیا دو پرواز در روز را به پنوم پن اختصاص میدهد.
- سرمایهگذاری موفقیتآمیز از سوی کشورهای عربی نشاندهنده بنیاد قوی مالزی است.
- نخست وزیر ژاپن استعفای خود را اعلام کرد.
- پس از نشت نفتی در خلیج، قوانین سختتر خواهد شد.
- ملاقات اوباما با عباس همچنان در نوبت قرار دارد.
روزنامه استار
- داتوک اونگ از کابینه خارج میشود.
- وزیر امور خارجه مالزی، داتوک انیفاه برای آزادی ۱۲ تبعه مالزی به اردن رفت.
- دولت همچنان به بررسی مسایل مربوط به یارانهها میپردازد.
- انیفاه: «مالزیاییهای به اسارت گرفته شده سالم هستند ولی از مکان نگهداری آنها خبری نداریم.»
- دکتر ماهاتیر: «با جنایاتی که اسراییل انجام داده، آمریکا نباید دیگر از آن کشور حمایت کند.»
- دختری که سنگ میخورد به روانپزشک فرستاده شد.
- دادگاه انوار تا زمان آمدن متخصص استرالیایی به تعویق افتاد.
- یک مرد اندونزیایی بهخاطر استفاده از هویت جعلی به زندان افتاد.
- سناتور هنگ سی کی، جایگزین چو در پست وزارت زنان، خانواده و توسعه اجتماعی میشود.
- حزب اسلامگرا خواستار تشکیل جلسهای پارلمانی برای رسیدگی به حمله اسراییل شد.
- یک نفر به اتهام ارایه رشوه ۲۰،۰۰۰ رینگیتی به پلیس برای آزادسازی ۴ مفسد اقتصادی دستگیر شد.
- حشام: «پلیس کوالالامپور به اندازه LAPD (پلیس لس آنجلس) قوی است.»
- سهم حمل و نقل عمومی از ۱۳ در صد در سال ۲۰۱۰ به ۲۵ درصد تا سال ۲۰۱۲ افزایش میابد.
- اسراییل میگوید تمامی فعالین دستگیر شده را آزاد خواهد کرد.
- دادگاه عالی عراق نتایج انتخابات ماه مارس را تایید کرد.
- در سقوط یک اتوبوس به رودخانهای در فیلیپین ۱۵ نفر کشته شدند.
روزنامه نیو استریت تایمز
- هزاران نفر در جلوی سفارت آمریکا دست به تجمع زدند.
- با آتش گرفتن یک خانه در کینابالو سه عضو یک خانواده کشته شدند.
- دکتر ماهاتیر: «نگذارید اسراییل از جنایتی که انجام داده رهایی پیدا کند.»
روزنامه مالایی میل
- آمدن چهرههای جدید به کابینه نجیب.
- ۲۲۸ قطار متروی توکیو برای کوالالامپور آورده میشود.
- کمیته حسابرسی ملی از شرکت پست مالزی خواست تا در مورد پولهای گمشده توضیح دهد.
دامون روزبه / رادیو کوچه
damoon@koochehmail.com
در این قسمت از برنامه اتوبان کار را با آهنگی از اشکان کوشان شروع می کنیم، در این آهنگ شاعر میگوید: «بازم میخوام بگم، از ته دلم، بگم کجا رفتی بابا دلم شد دیوونه.»
در حین شنیدن این آهنگ هستیم که ایده جستوجو اسم دوستان در فیس بوک به ذهنمان میرسد.
ناگهان در یکی از این جستوجوها یکی از دوستان قدیم خود را مییابیم که حالا تفریحش آهنگ خواندن است.
با آرمین مصاحبهای داشتیم و اون از خودش گفت و کارهایش که در این برنامه میتوانید بشنوید.
دوستان شنونده این برنامه باشید و از زندگانی لذت ببرید.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر