-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۰ مرداد ۱۴, جمعه

Posts from Khodnevis for 08/05/2011

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



تلاش ناکام دولت ایران برای قاچاق اسلحه به سوریه

 

به گزارش بخش فارسی دویچه‌وله، به نقل از روزنامه آلمانی زود دویچه، سلاح‌های ایرانی قرار بوده که نخست به سوریه و سرانجام به حزب‌الله لبنان تحویل داده شود.

 

ترکیه برای چندمین بار موفق به کشف قاچاق اسلحه از ایران به سوریه شده است.

 

تسلیحات توقیف‌شده می‌بایست از طریق سوریه به گروه افراطی حزب‌الله تحویل داده می‌شدند.

 

حزب‌الله لبنان به عنوان متحد جمهوری اسلامی در سوریه نیز انبارهای مهمات و سلاح در اختیار دارد.

 

رسانه‌های ترکیه، از جمله خبرگزاری نیمه‌رسمی "آنادولو" در اواسط آوریل امسال درباره ارسال تسلیحات ایرانی به سوریه گزارش‌های متعددی را منتشر کرده بودند.

 

این در حالی است که شورای امنیت سازمان ملل صدور اسلحه از ایران به کشورهای دیگر را ممنوع کرده است.

 

ایران به ونزوئلا و عراق به عنوان مسیرهای جدید برای ارسال اسلحه به سوریه و حزب‌الله لبنان نگاه می‌کند.

 

 


 


عسگراولادی: با «اهل فتنه» آشتی ناپذیریم، آنها همه‌ی پل‌ها را خراب کردند

چهره بانفوذ حزب موتلفه با اشاره به وضعیت سیاسی و بحرانی جمهوری اسلامی گفت که باید تلاش کرد تا در کشور آرامش برقرار شود.

به گزارش آینده نیوز، حبیب‌الله عسگراولادی در گفتگو با هفته نامه «شما»، ارگان حزب موتلفه اسلامی، با بیان اینکه آیت‌الله خامنه‌ای و بسیاری از مراجع تقلید از وضعیت سیاسی ایران راضی نیستند و فضای ایران «دلخواه و مطلوب» نیست  گفت که باید تلاش شود تا در کشور آرامش برقرار شود و انتخابات آتی مجلس که در اسفند ماه برگزار می‌شود، می‌تواند برای این «وحدت» کارساز باشد.

عسگراولادی با بیان اینکه نباید توانمندی و هنر خود را در حذف دیگران بكار گیریم گفته است که فضای كشور باید عادی شود و در این راه نیز همه باید به آقای خامنه‌ای و «ولایت» اقتدا کنند، چرا که رهبری «هوشیارانه در برابر توطئه‌های دشمن» ایستاده است.

دبیر کل سابق موتلفه البته حساب کسانی که پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ به گفته‌ی وی «فتنه» کردند را جدا کرده و افزوده است: «البته با اهل فتنه و اهل انحراف باید آشتی‌ناپذیر بود كه آنها همه پل‌های بازگشت به انقلاب، نظام و مردم را پشت سر خود ویران كردند.»

وی با اشاره به اینکه همه می‌توانند و باید در انتخابات و آتیه کشور مداخله کنند اضافه کرده: «ما باید باور كنیم سلایق و علایق گوناگونی داریم و در كنار هم زندگی سیاسی مسالمت‌آمیزی را باید تجربه كنیم. ما باید به نظرات و عقاید هم احترام بگذاریم و این نظرات و عقاید را كه به صورت گفتمان سیاسی در انتخابات ظهور می‌كند در معرض رای مردم قرار دهیم  و هر چه آراء مردم به آن تعلق گرفت به آن احترام بگذاریم.»

آقای عسگر اولادی اما شرط حضور و مداخله کردن احزاب و مردم در سرنوشت کشور را پیروی از ولایت دانسته و گفته است باید بپذیریم با «كسانی كه به اسلام، نظام و رهبری معتقدند اما ما را قبول ندارند رقابت مردانه و جوانمردانه» داشته باشیم.

وی با اشاره به شرایط پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ گفت که آن وضعیت «رقابت‌های سیاسی را از یك رقابت دوستانه به یك رقابت خصمانه و آشتی ناپذیر در آورد و این برای مردم‌سالاری دینی ما یك سم» بود.

عسگراولادی در بخش دیگری از سخنان خود به حضور و ائتلاف اصول‌گرایان در انتخابات پرداخته و در این زمینه گفته است که اصول‌گرایان باید «اتحاد و همگرایی خود را در درون خیمه اصولگرایی» حفظ كنند.

این عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در پایان گفتگوی خود هم به پیشرفت‌های جمهوری اسلامی اشاره کرده و اظهار داشته است: «باید خدا را شكر كنیم كه در دهه چهارم انقلاب از همه عقبه‌های خطرناك و بحران‌ها سالم عبور كردیم و الان در ساحل امن هستیم.»


 


احمد زیدآبادی در کنار خانواده‌اش
 


آزادی ۴۸ ساعته احمد زیدآبادی، بعد از دو سال

 

مرخصی ۴۸ ساعته احمد زیدآبادی در حالی اتفاق افتاده که دیروز عفو بین‌الملل در بیانیه‌ای خواستار رسیدگی پزشکی و آزادی سریع و بدون قید و شرط وی و هشت زندانی بیمار دیگر شده بود.

همچنین احمد زیدآبادی، در سال ۱۳۹۰ توسط هیاتی متشکل از ۱۲ کارشناس بین المللی مستقل رسانه‌ای برنده جایزه آزادی مطبوعات جهانی سازمان یونسکو ۲۰۱۱ موسوم به «گیه‌رمو کانو» شد.

زیدآبادی پیش از انتخابات به عنوان دبیر کل ادوار تحکیم وحدت از مهدی کروبی حمایت کرده بود و از مشاوران او محسوب می‌شد.

گفته می‌شود یکی از دلایل مخالفت مسوولان قضایی با  مرخصی زیدآبادی تا به امروز، نامه سرگشاده او به رهبری نظام بوده است که از عناوین معمول برای آیت‌الله خامنه‌ای استفاده نکرده بود. در آن نامه زیدآبادی پرسیده بود: «است که به چه علت شرعی، عقلی، قانونی و یا عرفی و بر اساس کدام مصلحت عمومی، پرسش علنی از رهبری و یا نقد گفته‌ها و عملکرد وی، عملا در جامعه ایران ممنوع است؟»

 


 


ناصرتقوایی دست به دامان سازمان ملل شد

 

ناصرتقوایی، کارگردان ایرانی و همسر مرضیه وفامهر، در گفت‌وگو با «کمپین بین‌المللی حقوق بشر در ایران، گفته است: «من خواهش دارم اگر سازمان ملل قرار است بازرس ویژه‌ای را به ایران بفرستد، نام تمام زندانیان و زندان‌ها را در لیست جا بدهد تا از آنها دیدار کند، باید از آنها دفاع شود. من وقتی برای ملاقات همسرم به زندان می‌روم چیزهای را می‌بینم که واقعا درناک است.»

 

تقوایی با اشاره به اینکه علی‌رغم سخنان هفته گذشته دادستان کل کشورمرضیه وفامهر، بازیگر سینما، که بیش از یک‌ ماه است که به اتهام بازی در فیلم «تهران من، حراج» در زندان قرچک ورامین به سر می‌برد آزاد نشده، گفته که وساطت برخی از چهره‌های صاحب نام و صحبت آنها با قاضی دادگاه نیز تاثیری در روشن شدن وضع همسرش نداشته است.

 

رخشان بنی‌اعتماد، پرویز پرستویی و امین تارخ، سینماگرانی بوده‌اند که با قاضی پرونده مرضیه وفامهر گفت‌وگو کرده‌اند اما این گفت‌وگوها نتیجه‌ای در بر نداشته است.

 

محسنی اژه‌ای، دادستان کل کشور و سخنگوی قوه قضاییه در تاریخ ۴ مرداد از آزادی پگاه آهنگرانی و مرضیه وفامهر خبر داد اما علی‌رغم آزادی پگاه آهنگرانی، مرضیه وفامهر هنوز آزاد نشده است. 

 

 


 


خوزستان خاك می‌بارد و تهران برف!

 ۱. در یک کشور قاعدتاً امکانات بر حسب قانون تقسیم می‌شود. البته همواره می‌توان به قانون ایراد گرفت و منتقد آن بود.

۲. به عنوان یک اهل تهران نمی‌دانم چرا من باید در نفتی که زیر پای ساکنان خوزستان است سهمی داشته باشم. این در حالی است که تهران در شمال کشور واقع است و خوزستان یک استان جنوبی و مرزی است – بُعد مسافت بسیار قابل توجه است. وضع برای بقیه چیزها در بقیه استانها هم به همین منوال است. هر که هر چه دارد مال خودش است و اگر چیزی را ندارد و لازم دارد باید پولش را بپردازد.

۳. ممکن است گفته شود که «خب حالا این حرفها را نداریم. همه‌مون مال یک کشوریم و هر چی هست دور هم می‌خوریم». یا مثلاً گفته شود «ما نفت خوزستانی‌ها و بقیه‌ی چیزهای بقیه‌ی جاها را می‌گیریم و در عوض به آنها، با برقراری نظام دیوانی و اداری، امکانات و امنیت می‌دهیم». صحبتهای دلنشینی است اما واقعیاتی هست که نمی‌توان نادیده گرفت:

از دانشگاههای کوچک که بگذریم، در تهران بیش از ۱۰ دانشگاه مُعظم و دهها انستیتوی پژوهشی قرار دارد. از تعداد و تنوع مرکز بهداشتی و درمانی در تهران در مقایسه با بقیه‌ی کشور همگان اطلاع دارند. وضع برای دیگر امکانات و تسهیلات زندگی نیز، شامل حمل و نقل بار و مسافر (زمینی و هوائی)، مراکز آموزشی کودکان و بزرگسالان، امنیت سازه‌ها، انواع مراکز تفریحی، .... به همین منوال است. به طور خلاصه، تقریباً نیمی از چرخش مالی-اقتصادی کشور در تهران اتفاق می‌افتد، در حالی که حداکثر ۲۰ درصد جمعیت ایران را دارد.

 ۲۲ سال پس از پایان جنگ، نماینده خرمشهر در مجلس می‌گوید « پول همایشهای سوم خرداد را صرف رفع مشكلات خرمشهر كنید!». برای دانستن در مورد وضع آب (غیر)آشامیدنی اهواز به عنوان مرکز استان یک سرچ ساده در گوگل را به خودتان واگذار می‌کنم. رامشیر به عنوان سومین شهر نفتخیز ایران تمام ۶ هزار خانه‌اش سند ندارند (نظام دیوانی کارآمد به این میگن). این درحالی است که به قول معروف «خوزستان خاك می‌بارد و تهران برف!». برای اطلاع از مشكلات آب و فاضلاب و بوی تعفن، قطعی برق، عملكرد ضعیف پلیس راهنمایی و رانندگی، بیکاری، و ظاهر ناهمگون و زشت پیاده‌روها، معابر و خیابان‌ها در شهر بندر امام در جنوب خوزستان به لینکهای ارجاع رجوع کنید [۱].

۴. امیدوارم در میان تهرانی‌ها تعداد زیادی نباشند که برتری‌های استان خودشان را به هوش ذاتی و یا هر قابلیت ذاتی خودشان نسبت دهند. این برتری دلیلی ندارد جز اینکه تهران محل سکونت «سران» است.

۵. با احترام برای پرسنل زحمتکش صنعت نفت، نمی‌توانم این احساس را از خود دور کنم که حکومت مرکزی که در تهرانِ من مستقر است استعمارگر است و بسیاری از استانهای ایران، از جمله خوزستان، مستعمره آن هستند. عده‌ای از قوای لشکری و کشوری هم به شغل شریف «مستعمره‌چی» بودن اشتغال دارند.

ارجاعات:

[۱]   http://www.ayandenews.com/news/28944/   http://www.ayandenews.com/news/28131

  http://wwww.ayandenews.com/news/26918/   http://www.ayandenews.com/news/31408/


 


احمدی‌نژاد: شرایط ایران از بسیاری از کشورهای اروپایی بهتر است

در حالی که بسیاری از ایرانیان از جمله احمد زیدآبادی صرفا به خاطر برخی نوشته‌ها و اظهار نظرهای‌شان در زندان‌های جمهوری اسلامی بسر می‌برند احمدی‌نژاد گفت در ایران کسی بخاطر اظهار نظر در زندان نیست، چرا که در قوانین جمهوری اسلامی ایران اظهار نظر آزاد است.

به گزارش خبرگزاري فارس، محمود احمدي‌نژاد، رئيس جمهوری اسلامی ایران در مصاحبه زنده تلويزيوني با شبكه «يورونيوز» با طرح دیدگاه‌های خود درباره‌ی مسائل داخلی و خارجی با اشاره به اینکه هر نوع اظهار نظری در ایران آزاد است به خبرنگار یورو نیوز گفت «اگر روزنامه‌هایی را که در ایران منتشر می‌شود ، مورد بررسی قرار دهید، تندترین انتقادات علیه رییس‌جمهور بیان می‌شود و افراد گوناگون بدون کوچکترین واهمه‌ای انتقادات خود را مطرح می‌کنند.»

احمدی‌نژاد در این مصاحبه و در پاسخ به پرسشی در زمینه اختلافاتش با آیت‌الله خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی، با رد این اختلاف گفت که هیچ اختلافی وجود ندارد و «موقعیت رهبری در ایران کاملا معلوم است و هیچ اختلافی وجود ندارد.»

وی اما وجود اختلافات دولت خود با مجلس را تایید کرد و این اختلاف نظرها را یخشی از ملزومات «یک جامعه آزاد» توصیف کرد و گفت که هرکس در جامعه امروز ایران می تواند نظر خود را بیان دارد.

رییس دولت در ادامه با اشاره به اینکه شرایط امروز ایران از بسیاری از کشورهای اروپایی بهتر است گفت «شهروندان کشورهای غربی از آزادی سیاسی برخوردار نیستند و شرایط سیاسی حاکم بر اروپا به مراتب بدتر از شرایط کشورهایی مانند ایران است زیرا اصولا آنها اجازه نمی دهند اپوزیسیون شکل بگیرد و کسانی را که در باره مسایل تاریخی اعتراض و انتقادی می کنند، زندانی می کنند.»

خبرنگاری نظر احمدی‌نژاد را درباره حوادث پس از انتخابات پرسید و اینکه نظر او در خصوص حصر خانگی میرحسین موسوی و کروبی چیست؟ احمدی​نژاد هم در پاسخ گفت: «در همه کشورها زندان و محدودیت قانونی وجود دارد و موسوی و کروبی، افرادی هستند که مسایلی با قوه قضائیه دارند.»

وی افزود: «در ایران دستگاه قضایی نهادی مستقل است و بنده حق دخالت در کار قضات را ندارم. البته قوانینی وجود دارند که افراد طبق آنها می‌توانند از حقوق خود دفاع کنند؛ اما اگر نظر شخصی بنده را در این خصوص بخواهید آرزویم اینست که در هیچ جای دنیا و در اروپا و آمریکا هم حتی یک زندانی و زندان مخفی وجود نداشته باشد.»

رییس جمهوری ایران البته بلافاصله با بیان اینکه هرنوع تشابهی بین حرکت‌های اعتراضی در کشورهای منطقه با تظاهرات اعتراضی پس از انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری ایران مردود است گفت: «در ایران آزادترین انتخابات برگزرا شد و بیش از ۸۵ درصد یعنی چهل میلیون نفر از ملت ایران در آن شرکت کردند. در این میان، عده ای هم به ساختمان ها و مردم حمله کردند و مسلم است که چنین اقداماتی در هر کشوری ممنوع بوده و طبیعی است که پلیس و دستگاه قضایی به اینگونه موارد رسیدگی می‌کند.»

احمدی نژاد در بخش دیگری از مصاحبه خود به رابطه اروپا با ايران اشاره کرد و با بیان اینکه این روابط نبايد تحت تاثير آمريكا قرار بگيرد گفت: «مردم اروپا به خوبي ميدانند در حالي كه آنها خسارات و هزينه‌هاي ناشي از جنگ دوم جهاني را پرداختند اما سرمايه‌داران آمريكايي بدون توجه به خسارات ناشي از اين جنگ، تمام منافع آن را نصيب خود كردند.»

وي با بيان اينكه جمهوري اسلامي ايران علاقمند است روابط دوستانه‌اي را با كشورهاي اروپايي داشته باشد، تصريح كرد: «بايد دست به دست هم دنيا را عادلانه اداره كنيم تا همه در آن محترم و از حقوق مساوي برخوردار باشند.»

رییس دولت در پایان هم با دفاع از برنامه های هسته ای جمهوری اسلامی و نیز دفاع از غنی سازی اورانیوم با خلوص ۲۰ درصد گفت: «همه می‌دانند کسانی که ادعا می‌کنند جمهوری اسلامی ایران به سمت اهداف غیر صلح آمیز اتمی حرکت می‌کند، دانشمندان غربی نیستند بلکه این نظر سیاستمداران غربی است.»


 


چرا اصلاح‌طلبان باید در انتخابات مجلس شرکت کنند؟

به عقیده من سوالی که مردم ایران در کوران اعتراضات پس از کودتای ۲۵ خرداد در خیابان‌ها از رئیس جمهور آمریکا می‌کردند «با اونهایی یا با ما؟» سوالی است که خیلی‌ قبل‌تر باید از اصلاح‌طلبان می‌پرسیدند، آیا اصلاح‌طلبان در تلاش برای دفاع از منافع مردم هستند یا حرکت‌های سیاسی‌شان صرفا سهم‌خواهی از قدرت بوده و در این میان به خاطر رو در رو قرار گرفتن با حاکمیت و به وجود آمدن طبقه تکنوکرات‌های اسلامی در ۴ دوره از انتخابات پس از دوران هاشمی (۲ دوره ریاست جمهوری خاتمی، مجلس ششم و شورای شهر اول) با اقبال عمومی‌ رو به رو شدند؟

اصلاح‌طلبان با زیرکی از رو در رو شدن با این سوال طفره رفته‌اند، و هم حاکمیت و هم مردم را نسبت به عیار واقعی‌شان در پایبندی به آرمان‌های دمکراتیک و آزادی و عدالت در تردید نگاه داشته‌اند، تکنیکی‌ که رهبر معنوی جناح باقی‌ مانده اصلاح‌طلب درون حاکمیت یعنی هاشمی استاد آن است. اما در این سو، حاکمیت که نشان داده که از تکنیک قدیمی‌ و کار آمد مشت پولادین در حل کردن معما‌های سیاسی استفاده می‌کند، امروز از اصلاح‌طلبان سوالی را می‌پرسد که مردم بیشتر از هر کس دیگری نیازمند شنیدن جواب آن هستند. با آنهایی یا با ما؟

اصلاح‌طلبان امروز به خاطر فشاری که حاکمیت به آنها می‌آورد، مجبورند تکلیف خود را با نظام مقدسی که تمام قد رو در روی مردم قرار گرفته روشن کنند! انتخاب سختی که یک طرف آن پذیرفته شدن در حلقه «خودی»های مافیای حکومت است البته به عنوان بازنده بازی قدرت و پس از «عذرخواهی» از نایب خدا! و طرف دیگر آن از دست دادن باقی‌مانده اعتماد مردم است! اگر اصلاح‌طلبان به دنبال هاشمی‌ در پی‌ نجات نظام مقدس حرکت کنند، بدون شک آخرین باری است که به عنوان یک طیف سیاسی مستقل در انتخابات شرکت میکنند و اگر به خاطر مردم بر روی خواسته‌های حد اقلی مانند رفع حصر موسوی و کروبی و آزادی زندانیان سیاسی پا فشاری کنند، رسماً وارد اپوزیسیون نظام مقدس خواهند شد، راه میانه البته ساختن «اصلاح‌طلبان تقلبی» است، که خوب تاریخ نشان داده که مردم ایران کسانی‌ را که قصد فریب‌شان را داشته باشند هرگز نمی‌بخشند و بدین ترتیب سخنگویانی چون خاتمی و امیر ارجمند به مهره‌های سوخته بدل خواهند شد.

اگر اصلاحات را جریان یک دستی‌ بدانیم که هدفش ایجاد تغییراتی حد اقلی در قانون اساسی‌ موجود و ساختار قدرت نظام مقدس جهت بهبود وضع مردم بوده است، نباید از آن انتظار داشت پس از تقلب گسترده انتخاباتی، دستگیری مهمترین افرادش و حصر رهبرانش که حاضر به کوتاه آمدن و معذرت خواهی از نایب خدا نشدند، رغبتی به شرکت در انتخاباتی که توسط وزارت کشور کودتا و با نظارت شورای نگهبان کودتا قرار است بر گذار شود نشان دهد.

اما واقعیت چیز دیگری است، جریان اصلاحات جریانی است که اقبال عمومی‌ به آن وامدار تلاش روزنامه‌نگاران، وکلا، نویسندگان، فعالین صنفی و دانشجویان آرمان‌گرایی بود که خواهان چیزی فرای سهم گرفتن از قدرت بودند، ولی‌ برای این که این «صدا» وارد ساختار بسته قدرت شود، نیاز بود که کسانی‌ که مورد وثوق حکومت هستند، آنرا نمایندگی کنند. این «نمایندگان» سیاسی مورد وثوق حکومت بودند که اغلب از اصلاحات چیزی بیش از سهمی درون حاکمیت نمی‌خواستند. به همین خاطر ۸ سال با کنار آمدن با حاکمیت اعتبار خود را و «روش» اصلاحات را به قمار گذاشتند تا احمدی‌نژاد با کمترین هزینه‌ای پر سابقه‌ترین عنصر نظام را در انتخابات شکست دهد.

این گروه سیاست ورز اصلاح‌طلب بعد از انتخابات دور دوم شورای شهر یا حتی در دور دوم انتخابات ریاست جمهوری آقای خاتمی هرگز به باز نگری روش‌های خود و به بررسی «بدهی» که به مردم داشتند نپرداختند، صرف ورود لشگر رای اولی‌‌ها و گریه‌های خاتمی هنگام ثبت نام در انتخابات دوباره ۲۰ میلیون رای به صندوق آنان ریخت، و این چشم این دوستان را بر این واقعیت بست که چیزی شاید نزدیک به ۵ میلیون نفر بار دوم به وی رای ندادند و ریزشی میلیونی در بین «طرفداران‌شان» اتفاق افتاده است. در همین حال روزنامه‌نگاران، دانشجویان و فعالین سیاسی که آبروی اصلاحات بودند و مردم به خاطر آنها پشت این سیاست ورزان قرار گرفته بودند یا در اعتصاب غذا در زندان بودند یا بین دیدار با قاضی مرتضوی و بند ۲۰۹ در رفت و آمد یا از خوابگاه‌های دانشگاه به پایین پرت می‌شدند یا جلوی شورای شهر به آنها گلوله شلیک می‌شد، و هنوز «نمایندگان» و «سیاسیون» اصلاحات مشغول فرصت‌سوزی و بی‌‌عملی‌ بودند، یا شاید همین که درون ساختار قدرت هستند و از رانت‌هایی‌ بهره‌مند میشدند برای‌شان کافی‌ بود.

امروز بعد از یک شکست انتخاباتی در مجلس، یک شکست در انتخابات ریاست جمهوری و یک کودتای انتخاباتی، اصلاح‌طلبان دوران خوشی‌ ندارند. نیروهای فعال و خوشنام آنان در زندانند. آن دسته از روزنامه‌نگاران و فعالینی که روزی اصلاح‌طلب بوده‌اند کمتر از این واژه استفاده می‌کنند، و چهره‌هایی‌ که مردم به خاطر آنان رای‌های خود را به صندوق سیاست ورزان اصلاح‌طلب ریختند، مشغول بازنگری تفکرات و ایدئولوژی خود هستند. و دو چهره‌ای که به خاطر پا فشاری بر خواسته مردم محبوبیتی به دست آورد‌ند، امروز در حصرند، حصری که با شناختی‌ که از این رژیم داریم، پایان خوشی‌ نخواهد داشت.

آنچه از «اصلاحات» باقی‌ مانده است، سیاست ورزانی هستند که مردم را به صورت نردبان ترقی‌ می‌خواهند، از مردم به عنوان ابزاری برای تهدید حاکمیت و چانه زنی‌ در قدرت گیری استفاده می‌کنند، «اصلاح‌طلب رفسنجانی‌»!

به باور من این دوستان که امروز طبق روشی‌ نخ‌نما شده و بستن هزار عنوان شورا و سخنگو و سفیر و عزیز و ناظم ... «سبز» به خود، سعی‌ در گروگان گرفتن جنبش مردم ایران دارند، آنقدر بر دروغ خود پافشاری کرده‌اند که خودشان نیز باورشان شده که نماینده مردم ایران هستند و مردم به خاطر گل روی این عزیزان رای داده‌اند، کتک خورده اند کهریزک رفته‌اند و اگر ایشان لازم ببینند باز مردم همان‌ها را تکرار خواهند کرد، غافل از این که مردم تجربه ۱۴ ساله عملکرد این آقایان را پیش رو دارند.

به اعتقاد من مردم از این دسته از دوستان حکومتی عبور کرده‌اند و به همین خاطر هست که حکومت به آنها اجازه عشوه‌گری می‌دهد در حالی‌ که امثال مؤمنی، زید آبادی، طبرزدی، سحر خیز و .... در زندانند و حق هیچ مرخصی یا ملاقاتی نیز ندارند، حکومت می‌داند، بانیان فکری اصلاح‌طلبی از این ایده گذر کرده‌اند.

انتخابات مجلس پیش رو فرصت بسیار خوبی‌ است تا مردم ببینند چه کسی‌ با آن‌هاست! چیزی که مشخص است شرکت در این انتخابات از طرف مردم شهر‌های بزرگ بسیار نا چیز خواهد بود، شهرهایی که خواستگاه جنبش «سبز» بوده‌اند. طبقه متوسط نسبت به چنین انتخاباتی بدون شک بدبین خواهد بود، اگر مدعیان اصلاحات بدون گرفتن هیچ امتیاز قابل توجهی‌ و به دستور پدر معنوی تن‌ به این بازی بدهند، تکلیف همه صرف نظر از نتیجه روشن خواهد شد.

-حاکمیت با خیال راحت از دست فتنه خلاص و با جذب این گروه مدعی اصلاح‌طلبی، به تسویه حساب با جریان انحرافی خواهد پرداخت

-مردم خواهند دید به یقین که آخرین گزینه در مواجهه با این «نظام مقدس» گزینه تغییر است و این فرصتی برای اپوزیسیون فراهم خواهد کرد تا جانی بگیرد

-مدعیان اصلاح‌طلبی با این حقیقت روبرو خواهند شد که رای‌های ریخته شده به صندوق، رای به «روشی‌» بوده که آقایان در اجرای آن موفق نبوده‌اند. میزان مقبولیت آنها نزد مردم عیان خواهد شد و از این به بعد در انتخاب عنوان «سفیر» و «سخنگو» و «شورای هماهنگی‌» بیشتر دقت خواهند کرد.


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به khodnevis-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به khodnevis@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته