-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۰ مرداد ۲۸, جمعه

Latest News from Koocheh for 08/19/2011

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



سیمین/ رادیو کوچه

simin@koochehmail.com

 در برنامه پیشین برای شما از توصیه های دکتر مائو ، یک پزشک چینی برای داشتن عمری طولانی گفتم. او در برنامه‌ای که برای هر ماه از دوازده ماه سال طراحی کرده توصیه‌هایی دارد برای کسب مهارت‌هایی برای داشتن عمری طولانی‌تر.

در برنامه قبلی به توصیه ماه جولای اشاره داشتم و در این برنامه به پیشنهاد او برای ماه اگوست می‌پردازم.

اغلب ما در طول روز آب کافی نمی‌نوشیم و این امر تاثیر منفی زیادی بر روی فعل و انفعالات داخل بدن هم‌چنین طول عمر ما دارد.

دکتر مائو برای این ماه توصیه می‌کند: تمرین کنید تا آب بیشتری بنوشید تا عمل‌کرد سلولی،متابولیسم بدن و عمل‌کرد ارگان‌ها را توسعه ببخشید با یک عادت ساده: نوشیدن شش لیوان آب در روز.

این تمرین را به طور مستمر انجام بدهید و تا پایان ماه شما به یک رفتار خوب عادت کرده‌اید که راه‌گشای شماست به سوی یک زندگی طولانی.

این عادت هشتمین عادت امسال (2011) برای داشتن عمری طولانی است. در این برنامه یک ساله که که از عادات زندگی چند قرن از کشورهای مختلف جهان گرفته شده تا انتهای سال شما موفق می‌شوید، 12 رفتار مفید را که برای سلامتی بسیار اهمیت دارند بیاموزید و انجام دهید.

فایده نوشیدن آب

اما به راستی چرا آب این‌قدر برای سلامتی و داشتن عمری طولانی مفید است؟ در حقیقت 60 تا 70 درصد از بدن ما از آب تشکیل شده است. شما می‌توانید روزها بدون غذا زندگی کنید اما ادامه حیات شما به نوشیدن آب بستگی دارد. هر سلولی برای انجام وظیفه اصلی‌اش به آب نیاز دارد. شما مطمئنن با نوشیدن 6 تا 8 لیوان آب در روز می‌توانید آب مورد نیاز بدنتان را تامین کنید.

- یکی از فایده های نوشیدن آب این است که همیشه بدنتان آب کافی را در اختیار دارد. در روزهای گرم تابستان بدن شما بیش از هر زمان دیگر به آب نیاز دارد. زمانی که شما کم آب بنوشید، بدن شما به اندازه کافی آب ندارد تا فعالیت‌های عادی‌اش را انجام دهد. این کم‌آبی می‌تواند انرژی‌ بدن را بگیرد و احساس خستگی بدهد.

- آب دمای بدن را تنظیم می‌کند. برای آن‌ها که بیرون از خانه فعالیتی دارند یا به انجام تمرین‌های ورزشی می‌پردازند، نوشیدن آب دمای بدنشان را کاهش می دهد و سبب می‌شود فعالیت‌های آنان مفیدتر واقع شده و تاثیر خود را داشته باشد.

- نوشیدن آب کافی سبب می‌شود که پوست نیز مرطوب و سالم و شفاف به نظر برسد.

-  آب سبب انجام بهترچرخه تغذیه در بدن می‌شود. آب باعث رسیدن ویتامین،املاح معدنی پروتئین و قند به تمامی سلول‌های بدن می‌شود.

- بیرون راندن مواد زائد از بدن؛ نوشیدن آب هم‌چنین سبب سم‌زدایی و بیرون رفتن مواد زائد ناشی از متابولیسم بدن می‌شود. در واقع با جریان یافتن آب در بدن این چرخه طبیعی دفع مواد زاید از قسمت‌هایی هم‌چون کلیه به خوبی جریان می‌یابد.

- و به این نکته توجه داشته باشید که شما در واقع همان چیزی هستید که می‌نوشید. هر چیزی که از گلوی ما پائین می رود اعم از دارو، محصولات کشاورزی، یا هر چیز دیگری که در محیط اطراف ما هست، ناگزیر به آب منتهی می‌شود.

و در نهایت سعی کنید از فیلترهای کربناته برای تصفیه آب خورنی استفاده کنید و همیشه به دنبال بهترین فیلترها باشید.

به خودتان جایزه بدهید            

اگر عادت کرده‌اید که هر روز به میزان کافی آب بنوشید یک جایزه برای خوتان در نظر بگیرید. زمانی که خودتان را تشویق می‌کنید بیشتر ترغیب به انجام این کار می‌شوید.

استمرار این عادت

و باز هم‌چون عادت‌های قبلی سعی کنید که در این کار استمرار داشته باشید. هر روز از خوتان بپرسید که آیا این شش لیوان آب را نوشیده‌اید؟

سوال دیگری که باید هر روز از خود بپرسید این است که امروز در مقایسه با دیروز چه احساسی دارید و در مقایسه با هفته قبل چطور؟ شاید احساس کنید که حالا بیشتر انرژی دارید و احساس سبکی بکنید یا شاید هم کم‌تر احساس سردرد بکنید.

 از خود بپرسید چه موانعی بر سر راه این تمرین شما برای این آب خوردن روزانه وجود دارد؟

و چطور می‌شود این موانع را دور کرد؟

این سوال و جواب‌ها را حتمن هر روز از خودتان بکنید و منتظر نتایج خوب آن باشید.

آیا نوشیدن را فراموش می کنید؟

و اگر یک روز این عادت نوشیدن شش لیوان آب را فراموش کردید مسئله مهمی نیست. به روزهایی که از دست دادید فکر نکنید اما سعی کنید که برنامه روزانه خود را طوری طراحی کنید که این عادت آب خورن را در آن بگنجانید تا فراموش نشود.

اما یک راه ساده هم برای فراموش نکردن وجود دارد. بطری‌های آب 32 اونسی (برابر شش لیوان) را پرکنید و در طول روز از آن‌ها آب بنوشید.

آب طعم‌دار

اما اگر شما هم مثل من از طعم آب خالص خوشتان نمی‌آید دکتر مائو توصیه می‌کند که چند برگ نعنا یا جعفری را به مدت نیم ساعت در یک پارچ آب بریزید. بعد یک قاشق چایخوری عسل به ان اضافه کنید و مخلوط کنید. گاهی هم می‌توانید آب خوراکی را با یک برش از پوست پرتغال یا نارنگی یا لیمو طعم دار کنید یا حتا یک چای کیسه‌ای یا کمی آب انار طبیعی به آن اضافه کنید.

آخرین روز

و زمانی که به روز 31 اگوست می‌رسید، اگر هر روز  لیوان آب نوشیده باشید، موفق شدید یک عادت خوب را در خودتان ایجاد کنید.

حالا با انجام درست این عادت‌های خوب منتظر باشید تا در ماه آینده یک عادت خوب دیگر را فرابگیرید. این بار به رازی در زمینه خوب خوردن و کاهش وزن اشاره خواهیم داشت.


 


مصطفا خلجی/ رادیو کوچه

mostafa.k@koochehmail.com

……………………………………….

 «سانسور متون کهن، از شوخی تا واقعیت»

یک زمانی برای این‌که شدت و وخامت سانسور در ایران را بیان کنند، به شوخی می‌گفتند که اگر حافظ در این زمان می‌زیست برای گرفتن مجوز از وزارت ارشاد دچار مشکل می‌شد، یا حتا اگر قرار بود قرآن برای اولین بار منتشر شود، بابت سوره‌ی «یوسف» سانسور می‌شد.

……………………………………….

 «فریدون فرخزاد، تجسم عشق به ایران»

هرچند آن روز که مرد شاعر را در بخش رایگان قبرستانی در یکی از شهرهای آلمان به خاک می‌سپردند، چهل روز و چهل شب از مرگش می‌گذشت و در این مدت پیکر او در بیمارستان وابسته به پلیس آلمان منتظر تشییع و هم‌راهی دوستان او بود، اما در عوض امروز داستان زندگی «فریدون فرخزاد»، شاعر و هنرمند ایرانی را همه خوب می‌دانند، حتا آن‌هایی که مردم زمانه‌اش نبودند و در دوران او زندگی نمی‌کردند.

……………………………………….

 «قصیده‌ای که تبدیل به سرود انقلاب تونس شد»

این ابیات، بخشی از معروف‌ترین سروده «ابوالقاسم شابی» است، که تونسی‌ها در اعتراضات اخیر خود علیه حکومت آن را در راه‌پیمایی‌ها هم‌خوانی می‌کردند.زمان حکومت بن‌علی، خواندن این شعر در مراسم‌ رسمی، حتا در محافل آموزشی، صورت خوشی نداشت و گاهی از سوی ماموران حکومتی ممنوع می‌شد.

……………………………………….


 


خبر / رادیو کوچه

طی هفته‌ای که گذشت دو تن از دانش‌جویان دانش‌گاه تهران و آزاد، توسط ماموران امنیتی بازداشت و به محلی نامعلوم منتقل شده‌اند.

به گزارش کمیته گزارش‌گران حقوق بشر، خاطره دانش توکل، دانش‌جوی دانش‌گاه آزاد، روز پنج‌شنبه بیستم مرداد ماه، در پی احضار به دفتر پی‌گیری وزارت اطلاعات، بازداشت شده و از‌‌ همان روز تنها طی تماسی کوتاه با خانواده، از بازداشت موقت خود خبر داده است.

هم‌چنین ماموران امنیتی، روز شنبه بیست و دوم مرداد ماه، با ورود به منزل پدر ملینا بختیار‌نژاد، این فعال دانش‌جویی دانش‌گاه تهران را بازداشت و بعد از تفتیش منزل، کیس کامپیو‌تر و برخی اوراق و کتب و اموال شخصی وی را نیز با وی به محلی نامعلوم منتقل کردند.

این در حالی است که ماموران امنیتی، دلیل بازداشت این فعال دانش‌جویی را توزیع و انتشار فیلم‌ها و جزواتی پیرامون انقلاب‌های رنگی و نرم و هم‌چنین ارتباط با برخی فعالان خارج از کشور اعلام کرده‌اند.


 


خبر/ رادیو کوچه

شورای هماهنگی انقلاب سوریه روز جمعه، 19 اوت، اعلام کرد در پی تیراندازی نیروهای امنیتی به سوی معترضانی که در نماز جمعه در این کشور شرکت کرده‌ بودند بیش از 20 نفر جان خود را از دست دادند.

به گزارش شاهدان عینی و شورای هماهنگی اعتراضات، تنها در شهر درعا که به کانون انقلاب سوریه معروف شده است 16 تن از معترضان در مسجدی در منطقه انخل این شهر کشته شدند.

شاهدان عینی از شهرهای سوریه در تماس‌هایی اعلام داشتند که نیروهای امنیتی این کشور تنها به افراد بیش از 55 سال اجازه نماز خواندن در مساجد را داده‌اند.

معترضان سوری تظاهرات امروز را با نام «جمعه مژده پیروزی» در همه شهرهای سوریه آغاز کردند‌.

فعالان حقوق بشری در گزارشی اعلام کردند که در شهر حمص 2 نفر از معترضان بر اثر تیراندازی مستقیم نیروهای امنیتی کشته و 13 نفر دیگر زخمی شدند.

بر اساس همین گزارش 2 نفر از مخالفان بشار اسد در شهر حرستا در اعتراضات امروز کشته شدند.

به گزارش خبرگزاری اینترفاکس روسیه، مسکو مخالفت خود را با درخواست‌های برکناری بشار اسد اعلام کرده است.

یک منبع در وزارت خارجه روسیه یادآور شد مسکو بر این باور است که باید فرصت کافی به بشار اسد داده شود تا به اصلاحات بپردازد.

عمار القربی رییس دیده‌بان حقوق بشر سوریه درباره مواضع روسیه اظهار داشت که تنها نگرانی مسکو آینده پای‌گاه دریایی آن‌ها در طرطوس سوریه است.

وی بر این باور است که در صورت دادن ضمانت‌هایی به دولت‌مردان روسیه در خصوص این پای‌گاه دریایی، در آینده نزدیک شاهد تغییر موضع روسیه نسبت به اوضاع در سوریه خواهیم بود.

بیشتر بخوانید:

«توصیه به کناره‌گیری اسد غیر مشروع است»


 


دکتر آویده مطمئن‌فر / رادیو کوچه

avideh@koochehmail.com

شرایط دشوار، بخشی از زندگی همه ما است. همه ما باید در مراحلی از زندگی با شرایط دشواری چون سوگ یا تضاد در روابط شخصی و حرفه‌ای مقابله کنیم و یاد بگیریم که زندگی را جلو ببریم. اما گاهی اوقات مردم، روی‌داد بسیار غیر‌منتظره و مخربی را تجربه می‌کنند که مدت‌ها پس از این‌که هرگونه خطر فیزیکی درگیری گذشته است، هم چنان روی آن‌ها به صورت جدی اثر می‌گذارد. افراد درگیر با این گونه تجارب ممکن است از فلش بک یا کابوس‌هایی‌ رنج‌ ببرند که در آن موقعیتی که باعث ترس و وحشت بوده دوباره زنده شود و موجب بی‌حسی احساسی شوند. هنگامی که این وضعیت بیش از یک ماه بعد از یک اتفاق هم چنان ادامه دارد، «‌اختلال استرس پس از سانحه» نامیده می‌شود.

اختلال استرس پس از سانحه‌(PTSD)، یکی از شرایط متعددی است که به عنوان «اختلال ناشی از اضطراب» شناخته شده است. این نوع اختلال، ۱۰ درصد مردم را در بر می‌گیرد و یکی از شایع‌ترین مشکلات سلامت روانی است. کودکان هم مانند بزرگ‌سالان می‌توانند به اختلال استرس پس از سانحه مبتلا شوند. این اختلال می‌تواند آن‌قدر شدید باشد که ادامه یک زندگی عادی را برای فرد مشکل سازد. خوش‌بختانه، درمان‌های متعددی برای کمک به افراد مبتلا به PTSD و برگرداندن تعادل زندگی وجود دارد.

PTSD پس از روی‌داد یک سانحه روانی در رابطه با مرگ واقعی، تهدید مرگ و یا آسیب جدی به خود یا دیگران ایجاد می شود. چنین حوادثی «عوامل استرس‌زا» نامیده می‌شوند و می‌توانند به تنهایی یا در یک گروه بزرگ تجربه شوند.

حملات خشونت بار به فرد مانند تجاوز جنسی، حمله فیزیکی، شکنجه، سرقت از فرد، ضرب و شتم و سواستفاده جنسی در دوران کودکی، ربوده شدن و یا به گروگان گرفته شدن، تصادف شدید ماشین یا هواپیما، مبارزه نظامی، زندانی شدن به عنوان یک اسیر جنگی و یا در یک اردوگاه کار اجباری، حمله تروریستی، حوادث صنعتی و بلایای طبیعی مانند زمین لرزه، توفان‌های دریایی، آتش‌سوزی، عوامل استرس‌زایی هستند که باعث «اختلال استرس پس از سانحه» می‌شوند. در برخی موارد، شاهد خشونت و یا کشته شدن دیگران بودن، و یا حتا دریافتن خبر این که یکی از دوستان نزدیک و یا اعضای خانواده در معرض خطر جدی است، موجب این اختلال شده است.

علایم «اختلال استرس پس از سانحه» معمولن ظرف مدت سه ماه پس از وقوع حادثه آغاز می‌شود. و گاهی اوقات علایم سال‌ها بعد از وقوع حادثه بروز می‌کنند. مدت زمانی که اختلال استرس پس از سانحه ادامه دارد و شدت علایم، متفاوت است. برای برخی افراد، بهبود ممکن است در شش ماه به دست آید و برای دیگران، ممکن است کمی بیش تر  طول بکشد.

 بیماری‌های دیگر ممکن است PTSD را همراهی کنند. افراد مبتلا به PTSD ممکن است وابستگی به مواد مخدر یا الکل را توسعه دهند.

علایم «اختلال استرس پس از سانحه» سه دسته هستند. اولین دسته شامل تجربه مجدد روی‌داد است. این مشخصه اصلی PTSD است و می‌تواند به طرق مختلف اتفاق افتد. معمولن شخص خاطرات قدرت‌مند و مکرری از این روی‌داد استرس‌زا دارد، و یا کابوس و فلش‌بک‌هایی که در آن‌ها دوباره تجربه ناراحت کننده خود را زندگی می‌کند. سال‌گرد‌ این روی‌داد، و یا شرایطی که آن‌ روی‌داد را به یاد می‌آورد هم چنین می‌تواند باعث ناراحتی شدید شود.

اجتناب و بی‌حسی عاطفی دسته دوم علایم هستند. افراد مبتلا به PTSD از مواجهه با سناریوهای که ممکن است آن‌ها  رابه یاد سانحه بیاندازد اجتناب می‌کنند. بی‌حسی عاطفی به طور کلی، خیلی زود پس از روی‌داد آغاز می‌شود. فرد مبتلا به PTSD ممکن است از دوستان و خانواده و فعالیت‌هایی که قبلن به آن‌ها علاقه داشته است روی برگرداند. آن‌ها ‌ممکن است با عواطف و احساسات به ویژه آن‌هایی که در ارتباط با صمیمیت و علاقه جنسی هستند مشکل پیدا کنند. احساس گناه شدید نیز بسیار رایج است.

دسته سوم علایم شامل تغییرات در الگوی خواب و افزایش هوشیاری است. بی‌خوابی شایع است و برخی از افراد مبتلا به‌PTSD، در تمرکز و به پایان رساندن وظایف خود اشکال پیدا می‌کنند، که خود می‌تواند به پرخاش‌گری منجر شود.

بیماری‌های دیگر ممکن است PTSD را هم‌راهی کنند. افراد مبتلا به PTSD ممکن است وابستگی به مواد مخدر یا الکل را توسعه دهند.  این غیر‌معمول نیست که یکی دیگر از اختلالات ناشی از اضطراب نیز هم‌زمان با PTSD وجود داشته باشد. هم‌چنین، سرگیجه، درد قفسه سینه، شکایات گوارشی و مشکلات سیستم ایمنی بدن ممکن است با PTSD ارتباط داشته باشد.

داروها می‌توانند با کمک به افسردگی و اضطراب احساس شده توسط افراد مبتلا به‌PTSD، به آن‌ها در برقراری الگوی منظم خواب کمک کنند. درمان شناختی رفتاری و درمان گروهی به طور کلی، درمان امیدوار‌کننده‌تری برای PTSD به حساب می آید. این‌گونه درمان‌ها اغلب توسط درمان‌گران باتجربه و متخصص وقایع آسیب‌زا، از جمله مشاوران تجاوز به عنف انجام می‌شوند. قرارگرفتن در معرض درمانی که درآن بیمار، دوباره تحت شرایط کنترل شده، ترومای تجربه شده را زندگی می‌کند نیز می‌تواند سودمند باشد. مدیریت اضطراب با آموزش مهارت‌هایی برای کمک به مدیریت علایم PTSD از جمله آرامش و بازآموزی تنفس، آموزش مثبت صحبت کردن با خود، و ابراز وجود، بسیار مفید است. حمایت عاطفی خانواده و دوستان دراطمینان دادن به فرد برای کمک به تسکین احساسات غیرمنطقی، تشویق و‌ حمایت خانواده و دوستان در صحبت کردن در مورد واقعه آسیب‌زا و احساسات مرتبط و اهمیت گوش دادن و تحمل عکس‌العمل عاطفی فرد و نیاز او به روایت دوباره این رویداد، نیز از جمله موارد بسیار مهم در درمان این بیماری شمرده می‌شوند.

پژوهش‌های زیادی در مورد علل PTSD و درمان آن در حال انجام است. در این رابطه، دانش‌مندان در جواب به این  سوال که آیا تاثیر روانی یک سانحه از نسلی به نسل دیگر انتقال می‌یابد، مطالعه‌ای را با گروهی از افراد با سطح بالایی از اختلال استرس پس از سانحه، از جمله بازماندگان اردوگاه‌های مرگ نازی‌ها، انجام داده‌اند. و به خصوص ‌مشکلات با فرزندان آن‌ها، یعنی به اصطلاح «نسل دوم»، توجه محققان را جلب کرده بود. مطالعات پیشنهاد کردند که  برخی از علایم و یا صفات شخصیتی در ارتباط با PTSD در نسل دوم نسبت به عموم جمعیت بیش‌تر رایج است و  فرض شد که این اثرات منعکس در نسل دوم بیش‌تر روی روابط بین والدین و کودک اثر می‌گذارد تا یک صفتی که از پدر و مادر به کودک به صورت بیولوژیک رسیده باشد.

با این حال، دکتر ایزابل مانسویی و هم کارانش شواهد جدیدی ارایه کردند که برخی از جنبه‌های تاثیر تروما از نسل‌ها گذر می‌کند و با تغییرات اپی ژنتیک، به عنوان مثال، تنظیم الگوی بیان ژن مرتبط است بدون این که تغییراتی در را‌‌ DNA را به دنبال داشته باشد.

از طرفی دیگر، یک مطالعه دیگر نشان داده است که اختلال استرس پس از سانحه، باعث بروز مشکلات سلامتی در طولانی مدت است. بنابراین مطالعه، که وضعیت سلامت چهار هزار و چهارصد و ۶۲  سرباز بازگشته از جنگ ویتنام را مورد بررسی قرار داده است،  جان بازان مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه، به احتمال زیاد با مشکلات سلامتی در دراز مدت و عوامل خطر بیماری‌های مزمن هم‌راه با تعداد بالای سلول‌های سفید خون روبه‌رو هستند. ‌هم چنین سرعت بالای رسوب اریتروسیت‌های (ESR) خون جان بازان، شاهد وجود التهاب است. لازم به ذکر است که افزایش تعداد گلبول‌های سفید خون می‌تواند عفونت‌های عمده یا بیماری جدی خون مانند لوسمی را نشان دهد.


 


آن‌چه در این بخش می‌آید انتخابی از رادیو کوچه در بین رسانه‌ها است.

منبع: کمیته دانش‌جویی دفاع از زندانیان سیاسی

به گفته خانواده حسین رونقی ملکی وبلاگ‌نویس زندانی در بند ۳۵۰ اوین، پس از انتشار نامه این زندانی سیاسی به دادستان تهران و شرح مشکلات و بیماری‌هایش که منجر به ضرب و شتم شدید وی توسط ماموران امنیتی گردید، علی‌رغم پی‌گیری‌های مداوم خانواده این زندانی، مسوولان قضایی به جای پی‌گیری و رسیدگی به تماس‌های مکرر خانواده آقای رونقی اقدام به تهدید ایشان نموده‌اند و هشدار داده‌اند که در صورت تداوم اطلاع رسانی در مورد وی توسط خانواده‌اش، دختران این خانواده را هم بازداشت خواهند کرد.

حسین رونقی ملکی، ۲۵ ساله، که در ۲۲ آذرماه ۱۳۸۸ در شهر ملکان استان آذربایجان شرقی بازداشت و به 15 سال زندان محکوم گردید، تاکنون حدود ۳۰۰ روز را در سلول‌های انفرادی بند دو الف زندان اوین به سر برده است. وی که طی ماه‌های گذشته به علت ناراحتی شدید کلیوی ناشی از شرایط بازداشت چندین بار بستری و مورد عمل جراحی قرار گرفته است، چندی پیش و پس از انتشار نامه‌اش به دادستان تهران و شرح مشکلات و بیماری‌های خود توسط ماموران امنیتی به شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفت که در اثر این اقدام بیهوش و به بیمارستان طالقانی تهران منتقل گردید.

پدر حسین رونقی در مورد ضرب و شتم اخیر فرزندش و پی‌گیری‌های انجام شده در این مورد به وب‌سایت کلمه گفت: «چند روز پیش به ما زنگ زدند و گفتند که ظاهرن حسین را به بیمارستان منتقل کرده‌اند، ما پی‌گیری کردیم اما جوابی نگرفتیم از زندان. از طریق بیمارستان طالقانی که پیگیر شدیم گفتند به صورت بی‌هوش به اورژانس آنجا برده بودند و بعد از چند ساعت که به هوش آمده بوده وی را به زندان بر گردانده بودند. گویا بعد از نامه‌ای که حسین به دادستان نوشته بوده و از مشکلات و بیماری‌هایش گفته، آمدند و او را مورد ضرب و شتم قرار دادند تا او بی‌هوش شده است. ما به مقامات نامه نوشتیم و تماس هم گرفتیم. ما پی‌گیری‌های قانونی را خواهیم کرد».

وی در مورد واکنش مسوولان قضایی به پی‌گیرهای خود در این مورد گفت: «کسی جواب ما را نداد، تازه این‌ها برای پسر من پرونده سازی کرده‌اند. و گفتند اگر اطلاع‌رسانی کنی پسرت را نگه می‌داریم. من را هم تهدید کردند. حسین اتهامات آن‌ها را قبول ندارد و همه‌ی این فشار‌های برای این است که با آن‌ها هم‌کاری کند».

زلیخا موسوی، مادر این زندانی سیاسی نیز در مورد بازداشت فرزندش گفت: «هفته گذشته و در راه بازگشت از ملاقات به من زنگ زدند که یکی از ماموران اطلاعات سپاه حسین را کتک زده. او هم بی‌هوش شده و بردندش بیمارستان. پریروز هم زنگ زدم گفتند خانم نگران نباش حالش خوب است و به زندان برگشته است حتا اجازه ندادند با او حرف بزنم. گفتم تو را به خدا بگذارید حسین زنگ بزند گفتند نمی‌شود».

خانم موسوی در مورد علت برخوردهای صورت گرفته با این زندانی سیاسی اضافه کرد: «گویا از اطلاعات سپاه می‌گویند حسین عفو نامه بنویسد. حسین هم می‌گوید من کاری نکردم که عفو‌نامه بنویسم. در اصل مشکل اصلی با حسین به خاطر مطالب وبلاگش بوده است. حسین فعال حقوق بشر بود و یک وبلاگ داشت که به اسم بابک خرمدین هر روز در آن می‌نوشت».

وی در مورد وضعیت روجی و جسمی فرزندش گفت: «مرتب داروی مسکن می‌خورد. خودشان می‌گویند و من برایش می‌خرم و می‌برم. اما درباره سلامتیش دروغ می‌گویند. من مادرم، می‌فهمم. ما مسلمانیم، من سیدم. مگر ما چه کرده‌ایم که با ما این رفتار را دارند؟ لااقل بگذارند پسرم به مرخصی بیاید. هنوز یک عمل جراحی دیگر مانده. اجازه دهند خودمان درمانش را پی‌گیری کنیم. این‌جا هیچ‌کس جواب‌گوی ما نیست».

خانم موسوی در مورد واکنش مقامات امنیتی نسبت به مصاحبه با رسانه‌های خبری و اطلاع‌رسانی در مورد وضعیت فرزند دربندش گفت: «آن‌ها خیلی مرا اذیت می‌کنند. می‌گویند اگر مصاحبه‌هایت قطع نشوند، دخترانت را هم می‌بریم. خجالت‌آور است. من با این تهدید‌ها نمی‌ترسم. یک مادر نمی‌تواند از حقوق بچه‌اش بگذرد».


 


خبر / رادیو کوچه

روز جمعه، 19 اوت، انفجارهایی، طرابلس، پایتخت لیبی را تکان داد و بمب‌ها در نزدیکی مجتمع اصلی معمر قذافی و چندین ناحیه دیگر شهر فرود آمدند. گزارش‌ها حاکی است که نبرد در شهر زلیتن بین مخالفان مسلح و نیروهای حامی قذافی به پیروزی نیروهای مخالف انجامیده است.

در این درگیری که تا بعدازظهر جمعه ادامه داشته است دست‌کم 26 تن از مخالفان کشته و تعدادی نیز مجروح شدند.

به گفته شورشیان، 40 تا 50 تن از نیروهای قذافی نیز بر اثر این حمله جان خود را از دست داده‌اند.

موسی ابراهیم سخن‌گوی دولت لیبی ناتو را، که با حملات هوایی به معترضان کمک کرده است، محکوم کرد. او پس از آن سخن می‌گوید که گزارش رسید برادرش در حمله هوایی ناتو به شهر زاویه در روز پنج‌شنبه کشته شد.

زاویه، در ۵۰ کیلومتری غرب طرابلس، هم‌چنین صحنه تجدید جنگ بین معترضان و حامیان قدافی بود. مخالفان روز پنج‌شنبه گفتند آن‌ها کنترل یک پالایش‌گاه نفت در زاویه و نیز شهر صبراته در غرب آن‌را به‌دست گرفته‌اند.

در این میان، سازمان بین‌المللی مهاجرت کوشش برای تخلیه «شمار بزرگی» از خارجیان از طرابلس را آغاز کرده است. گروه امداد روز جمعه گفت اتباع خارجی در پایتخت روز بروز آسیب پذیرتر شده‌اند و اینک می‌خواهند خارج شوند.

بیشتر بخوانید:

«کناره‌گیری و خروج از کشور قذافی تنها شرط مذاکره»


 


شراره سعیدی / رادیو کوچه

نگاه ویژه جمهوری اسلامی به روحانیون موجب گشته تا این قشر دارای موقعیتی متفاوت و ممتاز باشند، این مناصب و امتیازات گاه به واسطه اوامر فقه پویای شیعه و گاهی به دلیل پاسداری و حراست نظام توسط خودی‌ها به روحانیت سپرده شده، در این برنامه به موقعیت فراهم گشته برای روحانیت در جمهوری اسلامی خواهیم پرداخت. از حدود 200 حکم انتصابی که خمینی برای تصدی مشاغل مختلف، از جمله شورای انقلاب، نخست وزیری، کمیته‌ها، تصدی وزارت‌خانه‌ها، دادگاه‌های شرع و ائمه جمعه صادر کرده‌اند، بیش‌ترین آن‌ها به نام روحانیون بوده است. اگر اجازات شرعی را به این لیست بیفزاییم، غالب کسانی که چنین مجوزهایی را دریافت کرده‌اند روحانی محسوب می‌شدند. البته افراد غیر‌روحانی نیز در میان آن‌ها وجود دارد، که بسیار اندک‌اند.

تاسیس و اداره حوزه‌های علمیه، تدوین علوم اسلامی، تبلیغ و ترویج احکام و عقاید دینی، منبرهای وعظ، امامت‌جمعه و جماعت، تولیت موقوفات، جمع‌آوری خمس و زکات، ولایت بر صغار و مجانین و انجام هر امری که بر زمین ماندن آن موجب خشم شارع مقدس می‌شده است، از باب امور حسبه، جزو این امور و مشاغل روحانیون به حساب می‌آمدند.

البته برخی از فقها اموری، مثل قضاوت و اجرای حدود را از مختصات عصر امام معصوم دانسته و عمل به چنین اموری از سوی فقها را غیرمجاز می‌دانند. اما در وضعیتی، مثل جمهوری اسلامی، که حکومت اسلامی استقرار یافته و اعمال حاکمیت می‌کند، امور و شئون مذکور تحت اشراف ولی‌فقیه قرار می‌گیرد و به صورت قانون‌مند و از طریق تشکیلات خاصی که بودجه و امکانات آن از دولت اسلامی است، به روحانیون واگذار می‌گردد. حتا ولی فقیه می‌تواند بنا به مصالحی که تشخیص می‌دهد، حدود تعزیرات، چه شرعی و چه حکومتی را که حق فقهای جامع‌الشرایط و از مناصب سنتی روحانیون بلندپایه به حساب می‌آید، به نهادی عرفی، هم‌چون مجمع تشخیص مطلحت نظام واگذار کند.

تاسیس و اداره حوزه‌های علمیه، تدوین علوم اسلامی، تبلیغ و ترویج احکام و عقاید دینی، منبرهای وعظ، امامت‌جمعه و جماعت، تولیت موقوفات، جمع‌آوری خمس و زکات، ولایت بر صغار و مجانین و انجام هر امری که بر زمین ماندن آن موجب خشم شارع مقدس می‌شده است، از باب امور حسبه، جزو این امور و مشاغل روحانیون به حساب می‌آمدند

 قضاوت نیز که از منصب‌های امام معصوم است به فقیهان تفویض شده است، ولایت صدقات و زکات، که مستقل از ولایت قضاست، در عصر غیبت نیز تحت سرپرستی فقیهان اداره می‌شود. این ولایت که به فقیهان، تدبیری اقتصادی می‌بخشد، به تعبیر مصطفی جعفرپیشه حکایت از حاکمیت سیاسی فقیهان دارد و بالاخره این‌که در شرایطی که وصی کسی فوت کند و امام معصوم هم حضور نداشته باشد، تنفیذ وصیت، به فقیهان واگذار می‌شود و بر اساس حکم شیعه بر مومنان نیز واجب عینی است، آنان را مساعدت کنند.

محمد مهدی خلجی می‌نویسد: «آیت‌اله خامنه‌ای به محض اطمینان از موقعیت خویش برنامه‌ای گسترده و فراگیر برای مدرن‌سازی حوزه‌ی علمیه آغاز کرد. تنها با دگرگون کردن ساختار سنتی حوزه به سازمان اداری مدرن بود که وی توانایی مهار کامل حوزه‌ی علمیه را می‌یافت. وی شورای مدیریت حوزه‌ی علمیه قم را به «مرکز مدیریت حوزه‌ی علمیه‌ی قم» تغییر داد و حوزه‌های علمیه‌ی سراسر کشور و حتا خارج از کشور را زیر نظارت این مرکز برد. برای نخستین‌بار، در برنامه‌ی سالانه‌ی بودجه‌ی دولت جمهوری اسلامی، ردیف بودجه‌ای ثابت برای مرکز مدیریت حوزه‌ی علمیه‌ی قم در نظر گرفته شد. نهادها، سازمان‌ها، پژوهش‌کده‌ها و مراکز حوزوی تازه‌ای تأسیس شد که همه مستقیم یا غیرمستقیم زیر نظر رهبری فعالیت می‌کنند و هم ردیف بودجه‌ی دولتی دارند و هم از بودجه‌ی دفتر رهبری سالانه تامین می‌شوند.»

‌بنا به گفته‌ی یکی از مراجع تقلید قم، تنها در این شهر چهارصد پژوهش‌گاه حوزوی فعال‌اند.‌

در ساختار سنتی روحانیت، ثبت‌نام‌ها، مدارج و مدارک علمی، سابقه‌ی تحصیلی و خانوادگی و دیگر اطلاعات سابقه نداشت. تنها از دوره‌ی آیت‌اله سید‌محمد‌حسین بروجردی، هر مرجعی برای خود دفتر شهریه‌ای داشت که بر اساس آن حقوق ماهانه‌ی طلاب را پرداخت می‌کرد. هر طلبه‌، اول ماه ناگزیر بود به مُقسّمانِ هر یک از مراجع رجوع کند و شهریه «حقوق ماهانه‌«ی خود را دریافت نماید. مجموع این شهریه‌ها، حقوق کامل یک طلبه در ماه را شکل می‌داد.

مرکز مدیریت حوزه‌ی علمیه زیر نظارت رهبر جمهوری اسلامی، ساختار متمرکز اداری پدیدآورد. اطلاعات گوناگون طلاب در این مرکز به کامپیوترها داده شد و دفترهای شهریه‌ی مراجع یک‌کاسه گردید. به سخن دیگر آزادی عمل مراجع در پرداخت شهریه از میان رفت و از آن پس، مرکز مدیریت حوزه، تصمیم‌گیرنده‌ی اصلی درباره‌ی صلاحیت هر طلبه برای دریافت شهریه شناخته شد.

نهادی تازه‌بنیاد چون «دفتر آمار» مرکز حوزه‌ی علمیه‌ی قم، وظیفه‌ی گردآوری داده‌ها مربوط به گرایش سیاسی روحانیان را به عهده گرفت. هر کس طالب دریافت معافیت موقتی تحصیلی از خدمت نظام وظیفه، سفر به خارج از کشور و دریافت شهریه یا خواستار ارتقای مرتبه‌ی علمی خود است باید نخست در دفتر آمار تایید شود. روحانیانی که گرایشی خلاف جمهوری اسلامی دارند در دفتر آمار «رد صلاحیت» می‌شوند و از امتیازهای مربوط به نظام روحانیت محروم.

در نظام سنتی روحانیت تنها منبع درآمد روحانیان شهریه و از محل وجوهات شرعی و موقوفات مذهبی بود. اما آیت‌اله خامنه‌ای از بودجه‌ی دولت، نظام بیمه‌ی درمانی طلاب را بنیان‌ نهاد و شهرک‌هایی چون شهرک مهدیه در حومه‌ی قم را برای اسکان طلاب ساخت. از سوی دیگر، درآمد هر طلبه از  شهریه یا حق منبر گاه‌گاهی فراتر رفت. صدها نهاد حوزوی به بهانه‌ی آموزش، پژوهش یا امور دیگر منبع درآمد مهم‌تری برای طلاب به شمار می‌روند.

پوشیدن لباس روحانیت «عمامه، عبا، قبا و نعلین»، تا پیش از این دوره، امری بود یک‌سر دل‌به‌خواهی. هر طلبه‌ی حوزه‌ی علمیه، در هرجایی که می‌خواست، هر زمانی و با هر میزانی از تحصیلات حوزوی، عمامه به سر می‌گذاشت. آیت‌اله خامنه‌ای کوشید از طریق مرکز مدیریت حوزه‌ی علمیه‌ی قم فرایند پوشش لباس روحانیت را نظام‌مند کند. از سوی دیگر، تا پیش از انقلاب ایران سابقه‌‌ای برای خلع لباس روحانیت نمی‌توان یافت. به واقع، هیچ مرجع رسمی در حوزه‌ی علمیه برای تشخیص صلاحیت پوشش لباس روحانیت وجود نداشت. پس از انقلاب ایران، آیت‌اله خمینی به روحانیان مخالف خود لقب «آخوند درباری» و «روحانی‌نما» داد و از طریق نیروهای نظامی، کمیته‌ی انقلاب اسلامی، دست‌گاه قضایی و سپس دادگاه ویژه‌ی روحانیت امکان قانونی خلع لباس روحانیان مخالف را فراهم آورد. اکنون مرجع رسمی خلع لباس روحانیان، دادگاه ویژه‌ی روحانیت است.

هم‌چنین، درجه‌ی اجتهاد و لقب آیت‌اله که اشاره به اجتهاد شخص ملقب است، در دوران قدیم بر پایه‌ی قراردادها و قواعد نانوشته و پذیرفتگی اعتبار علمی شخص در میان مجتهدان به کسی داده می‌شد. آیت‌اله خمینی، به رسم دیگر مراجع بزرگ در نامه‌های رسمی خود در خطاب کردن افراد به القاب مذهبی خویشتن‌داری و احتیاط آشکار داشت. بسیاری از افرادی که در مجامع عمومی آیت‌اله خطاب می‌شدند، در نامه‌های آیت‌اله خمینی با عنوان «حجت الاسلام» یاد شده‌اند یا کسانی که از سوی «عوام» آیت‌اله‌العظما لقب می‌گرفتند در نامه‌های وی آیت‌اله خطاب شده‌اند. بحران اجتهاد آیت‌اله سید‌علی خامنه‌ای وی را واداشت که از یک سو مدعیان فرومرتبه‌ی اجتهاد را به آیت‌اللهی به رسمیت بشناسد و از سوی دیگر سازوکاری سیاسی برای اعطای این لقب و درجه برگزیند.


 


کیومرث/ دفتر تاجیکستان/ رادیو کوچه

اخیرن «پژوهش‌گاه روابط بین‌المللی و هم‌کاری‌های اقتصادی» در رومانی جایزه «پیشوای قرن ۲۱» را به «امام علی رحمان» رییس جمهوری تاجیکستان تقدیم کرد.‌ رییس این پژوهش‌گاه در سخن‌رانی خود به مناسبت اعطای جایزه «پیشوای قرن ۲۱» به رییس جمهوری تاجیکستان گفته است، «به چنین عنوان نامزدها تنها پس از بررسی همه جانبه دست‌آوردها و فعالیت مثبت سرفراز می‌شوند.»

مقام‌های تاجیک از اعطای این جایزه به «امام علی رحمان» استقبال کردند و می‌گویند که این جایزه برای خدمت‌هایش در زمینه مساعدت به وحدت ملی، مبارزه با فساد مالی، آزادی مطبوعات، تامین رشد استوار و به سرعت اقتصادی تاجیکستان داده شده است. رسانه‌های رسمی تاجیکستان حتا هنگام نشر این خبر این جایزه را به «اتحاد اروپا» مربوط دانسته‌اند. در حالی‌ که «اتحاد اروپا» دولت تاجیکستان را بارها برای مراعات نکردن آزادی مطبوعات و هم حقوق بشر زیر تازیانه تنقید گرفته و  این کشور را در ردیف کشورهای ناآزاد قرار داده است.

‌در پی جست‌وجوها روشن شد، که پژوهش‌گاه روابط بین‌المللی و هم‌کاری‌های اقتصادی یک سازمان مستقل است و هیچ ربطی‌ هم با «اتحاد اروپا» ندارد. گذشته از این پژوهش‌گاه روابط بین‌المللی به «قربان گلی بیردی محمداف»، رهبر «ترکمنستان»، ناآزادترین کشور آسیای مرکزی نیز جایزه خود را ارزانی داشته است. زمانی‌ که سایت اینترنتی این پژوهش‌گاه را باز کردیم، دیدیم، که این سازمان به شدت از «بشار اسد» رهبر «ثریه» نیز حمایت می‌کند.

اگرچه سازمان های بین‌المللی و کشورهای اروپای انتخابات گذشته ریاست جمهوری «قزاقستان» راآلوده با تقلب خواندند، ولی‌ گروه ناظران شورای اروپای روابط بین‌المللی گفته است، که انتخابات ریاست جمهوری در قزاقستان موافق به معیارهای جهانی صورت گرفت. با اشاره به چنین پهلوهای بحث برانگیز سازمان  روابط بین‌المللی و هم‌کاری‌های اقتصادی کارشناسان مستقل تاجیک چنین جایزه را واقعی نمی‌دانند و می‌گویند شاید سازمانی با دریافت مبلغ به چنین رهبرانی که حتا در داخل کشور خود چندان پذیرفته نیستند، جایزه می‌دهد.

‌همین طور، خبر صاحب باز یک جایزه شدن «امام علی رحمان» و آن هم «پیشوای قرن ۲۱» در محافل سیاسی تاجیکستان بحث‌های را برپا کرده است. مخالفان ریژم رحمان می‌گویند، این جایزه مثل ده‌ها جایزه دیگر رییس جمهوری تاجیکستان برای پیش‌رفت این کشور منفعتی ندارد، بلکه برعکس یک خودفریبی است. اما «سهراب شریف‌اف» رهبر مرکز مطالعات نزد رییس جمهوری تاجیکستان در صحبت به خبرگزاری‌های محلی به این جایزه سزاوار شدن رحمان را پروزی خوانده و گفته است، او ارزنده جایزه «نوبل»هم هست.

 ولی‌ در واقع، تاجیکستان با رشد کند اقتصادی و مراعات نشدن آزادی مطبوعات و حقوق بشر همیشه مورد تنقد سازمان‌های بین‌المللی و هم کشورهای مثل آمریکا و اروپا بوده است. از جمله چندی پیش شبکه «سی‌بی‌اس نیوز» رییس جمهوری تاجیکستان را به سلسله دیکتاتورهای دیرپای جهان وارد کرد. پیش از این نام رحمان در فهرست رهبران خودکامه جهان مجله «تایم» پیدا شده بود.

 هم‌چنین سازمان تحقیقات اقتصادی «اکونومیست» نیزتاجیکستان را کشور خودکامه عنوان کرد.


 


خبر / رادیو کوچه

سخن‌گوی شرکت ملی گاز جمهوری اسلامی اعلام کرده که پس از یک هفته توقف صادرات گاز به ترکیه، صدور گاز ایران به ترکیه از روز جمعه، 19 اوت، از سر گرفته شده است.

به گزارش واحد مرکزی خبر، مجید بوجارزاده امروز با اعلام این مطلب گفت: «با توجه به این‌که این انفجار در ۶۰ کیلومتری مرز ایران و در خاک ترکیه رخ داده بود، باید طرف ترکیه‌ای برای تعمیر این لوله اقدام می‌کرد.»

پیش از این آقای بوجار زاده گفته بود که شرکت بوتاش ترکیه برای بازسازی خط لوله آسیب دیده فرصتی دو تا سه روزه درخواست کرده، اما ایران اعلام آمادگی کرد که می‌تواند آن را سریع‌تر تعمیر کند.

با انفجار خط لوله گاز ایران در بامداد روز جمعه، ۱۲اوت، صدور گاز این کشور به ترکیه قطع شد.

این خط لوله پیش از این هم بارها هدف انفجارهایی بوده که به پ‌.کا.‌کا نسبت داده شده است.

 بیشتر بخوانید:

«گروه پ‌.کا.کا مسوول انفجار خط لوله گاز ایران – ترکیه»


 


محمد مصطفایی / وکیل دادگستری

‌ قاضی عصمت‌اله جابری که سال‌ها مسوول اعدام و قطع اندام شهروندان ایرانی اعم از سیاسی و غیر‌سیاسی در زندان اوین تهران بود، در مصاحبه با خبرگزاری مهر، در جهت تخریب شخصیت این‌جانب اکاذیبی را عنوان نمود که جا دارد جهت تنویر افکار عمومی توضیحاتی ارایه نمایم،  با این مقدمه که بعد از انتشار مصاحبه قاضی جابری در خبرگزاری مهر با عنوان «ناگفته‌های مرد اعدام ایران» سایت‌های خبری دیگر از جمله تابناک نیز این خبر را با همین عنوان پوشش داده و برخی از سایت‌ها نیز تحت عنوان «یک مقام قضایی: محمد مصطفایی عامل اعدام بهنود شجاعی بود» مبادرت به انعکاس و پوشش این مصاحبه کردند. توقع ندارم که پاسخ به مصاحبه ایشان لااقل در قسمتی که منتسب به این‌جانب است در همین سایت‌ها منتشر شود. هر چند طبق قانون مطبوعات سایت‌هایی که مبادرت به انتشار خبری می‌نمایند می‌بایست جوابیه‌ای که مخاطب ارسال می‌کند را منتشر کنند. اما به دلیل این‌که خبرگزاری‌های داخل ایران به خصوص مهر و تابناک مستقل نبوده و اهداف خاصی را دنبال می‌کنند، توقع نیست که پاسخ این‌جانب منتشر گردد.

1-‌قاضی جابری در ابتدای سخنان خود می‌گوید: «هنوز هم وقتی تب می‌کنم کابوس اعدام‌ها به سراغم می‌آید، لحظه‌هایی که آزار‌دهنده است» این جمله‌ها دارای معانی و مفهوم بسیاری است که می‌بایست مورد توجه قرار گیرد. ای کاش حاکمان جمهوری اسلامی نیز هم‌چون کشورهای دیگر دست از جنایت و خشونت بر می‌داشتند و اعدام را از مجازات‌ها حذف می‌کرد تا دیگر کسی حتا قاضی اجرای احکامی که کشتن در ذاتش بوده و هم‌چون قاتلین زنجیره‌ای و سازمان‌یافته در ماه ده‌ها نفر را به دار می‌آویزد، عذاب وجدان نمی‌گرفت. ای کاش این گونه عذاب وجدان‌ها درس عبرتی برای دیگر قضات دادگستری باشد تا به راحتی قلم به اعدام دیگری نزنند و بیش از پیش تفکر کنند. اگر یک بار به صورت کامل مصاحبه این قاضی دادگستری را بخوانید، می‌توانید به درستی با شخصیت وی آشنا گردید. این قاضی دادگستری را از نزدیک به خوبی می‌شناسم. او به هم‌راه مدیر دفترش به نام آقای پورمکری مسوول اجرای احکام اعدام و قطع عضو در دادسرای امور جنایی تهران بود. البته اگر نام این دفتر اجرای احکام را دکان بنامیم برازنده‌تر است چرا که در این دفتر جان آدمی  معامله می‌گردید. هر کس  پول خوبی می‌پرداخت، برایش کار انجام داده و اعدام را متوقف می‌کرد و برای گرفتن رضایت از هیچ کوششی دریغ نمی‌ورزید. عمدتن قاتلان سرمایه‌دار و وکلای قوه قضاییه که پیش‌تر در همین حوزه قضایی قاضی بوده‌اند، مشتریان ثابت آقای جابری و پورمکری بوده‌اند. کسی هم که آهی در بساط نداشت هم‌چون سهیلا قدیری که مستحق مرگ نبود و بهنود شجاعی که ناجوان‌مردانه اعدام شد. توسط ایشان به پای چوبه دار کشیده شده و جانش گرفته می‌شد.

2-‌در تمام کشورهای آزاد با نظام دموکراسی، وکلای دادگستری به راحتی می‌توانند مصاحبه کرده و در خصوص پرونده‌هایی که دارند، اظهارنظر کنند. وکلا آزادند تا مردم را از زیرپاگذاردن قانون توسط قضات دادگستری و دیگر مسوولین دولتی آگاه کنند. در این دست کشورها هیچ وکیل دادگستری یا روزنامه‌نگاری را نمی‌توانید بیابید که در حبس به سر برد یا تبعید ناخواسته گردد. متهم نیز به راحتی حرف‌هایش را می‌زند. بنابراین اگر وکیلی در خصوص حقانیت موکلش مصاحبه کرد و یا فریاد برآورد که بی‌گناهی در حال اعدام است، نباید بر او خرده گرفت. بهنود شجاعی بی‌گناه اعدام شد. او مستحق مرگ نبود. این را فریاد زدم اما هیچ گوش شنوایی نبود. در ایران روش و رویه قضایی بر این اصل استوار است که جان آدمی هیچ ارزش و اعتباری ندارد و بنابراین در سکوت باید جان افراد گرفته شود. اگر وکیلی نسبت به بی‌گناهی موکلش حرفی بزند، صدایش باید در گلو خفه شود. هیچ وکیلی حق این را ندارد که داد موکلش را به گوش دیگران برساند.

3-‌قاضی جابری می‌گوید که از اعدام بهنود شجاعی ناراحت شده است؟ در حالی که این قاضی دادگستری زمینه اعدام بهنود را فراهم کرده بود می گوید: «پرونده بهنود شجاعی بسیار آزار دهنده بود. متاسفانه بهنود خیلی زجر کشید. خانواده مقتول ابتدا اعلام کردند حاضرند وی را ببخشند اما وقتی مصطفایی – وکیل فراری – متوجه موضوع شد آن را مطبوعاتی و بین‌المللی کرد تا آن را به نام خود تمام کند. وقتی اولیا دم متوجه این موضوع شدند احساس کردند حقشان پایمال شده و خواستار قصاص شدند. روزی که بهنود را پای چوبه دار آوردیم پدر مقتول در کنار او بود و بهنود را نوازش می‌کرد. پدر مقتول به مصطفایی گفت: تو او را بالای دار بردی، حق ما را پای‌مال کردی. متاسفانه بهنود خیلی زجر کشید»  این قسمت از اظهارات کذب این قاضی باعث گردید تا انگیزه نوشتن این یادداشت در ذهنم به وجود آید چرا کذب؟  – زمانی که پرونده بهنود را پذیرفتم، قرار بود یک هفته بعد بهنود اعدام شود. با رسانه‌ای کردن اعدام بهنود، و پی‌گیری‌های شبانه‌روزی توانستم حکم به توقف اجرای حکم بهنود را از ریاست قوه قضاییه بگیرم. زمانی که دستور توقف اجرای حکم را گرفتم، این موضوع برای قاضی جابری بسیار سخت و گران تمام شد. او یک ماه بعد وقت اجرای حکم اعدام را تعیین کرد و باز برای بار دوم تمام تلاش خود را به کار بستم و این بار نیز بهنود را از پای چوبه دار نجات دادم.

آقای جابری اعتراف می‌کند که 350 نفر را در طول خدمتش تنها به خاطر ارتکاب جرم قتل اعدام کرده است. اما هرگز نمی‌گوید که چند نفر را به دلیل جرایم سیاسی و امنیتی اعدام کرده است

پس از این ماجرا افراد خیر و نیکوکار بسیاری به سراغ اولیای دم رفتند تا رضایت آن‌ها را جلب کنند ولی باز خانواده مقتول نپذیرفتند و با کفن به اجرای احکام رفتند تا حکم اعدام بهنود را اجرا کنند. قاضی جابری که از هیچ تلاشی برای اعدام بهنود دریغ نمی‌ورزید. پرونده بهنود را زیر بغل گرفته و به مراجع بالاتر رفته و از آن‌ها دستور اجرای حکم را می‌گرفت. برای پنج بار در طول دو سال اعدام را متوقف کردم. در طول توقف حکم سه نفر از هنرمندان مشهور سینما از جمله آقای عزت‌اله انتظامی و پرویز پرستویی برای اخذ رضایت ماه‌ها تلاش کردند و در نهایت توانستند رضایت اولیای دم را بگیرند. بعد از اخذ رضایت آقای عزت‌اله انتظامی قرار شد حسابی افتتاح کند و برای دریافت دیه از دیگران طلب کمک نماید. ایشان به هم‌راه دو هنرمند دیگر حسابی افتتاح و در یکی از مراسمی که آقای انتظامی شرکت داشتند، ایشان اعلام کردند که برای خانواده اولیای دم در پرونده بهنود نیاز به جمع آوری مبلغی به عنوان  دیه است. پس از این اعلام توسط آقای انتظامی، همه چیز عوض شد و باز اولیای دم تصمیم به اعدام بهنود گرفتند. اما از لحاظ قانونی اولیای دم نمی‌توانستند از گذشت عدول کنند. آقای جابری برای ششمین بار وقت اجرای حکم را تعیین کرد. این بار اعتراضی به اجرای حکم کردم و دلایل رضایت را از جمله فیلمی که در جلسه رضایت گرفته شده بود‌ و نیز استشهادیه‌ای که چندین نفر امضا کرده بودند و حکایت از رضایت اولیا دم بود را اریه دادم. آقای جابری پرونده را همان روز زیر بغل گذاشته و به شعبه 74 دادگاه کیفری استان رفت. داخل شعبه با رییس شعبه،‌ آقای تردست شروع به صحبت کرد و در نهایت تردست را مجاب کرد که دستور دهد رضایت اولیای دم نادیده گرفته شود. در صورتی که در چنین مواقعی قاضی تردست می‌بایست جلسه دادرسی تشکیل و شهود را دعوت می‌کرد و اظهارات آن‌ها را استماع می‌کرد و یا این‌که رضایت را می‌پذیرفت و دستور می‌داد تا حکم اعدام بهنود شجاعی متوقف شود. در صورتی که چنین نکرد و دستور به اجرای حکم داد. روز اجرای حکم هم فرا رسید و مادر احسان چارپایه را از زیر پای بهنود بیرون کشید. در روز اعدام هم بهنود، و هم من و آقای اولیایی‌فر به دست و پای مادر و پدر مقتول افتادیم اما اثری نداشت. نه پدر احسان و نه مادرش یک کلمه بعد از اعدام بهنود با من صحبت نکردند و قبل از آن نیز هرگز پدر احسان دست بر سر بهنود نکشید و اظهارات قاضی جابری را بر زبان نراند. بهنود در مقابل چشمان من به ناحق اعدام شده بود…. شاید هم من مقصر بودم و نباید از بهنود دفاع می‌کردم و می‌گذاشتم همان دو سال پیش اعدام می‌شد….

4-‌آقای جابری می‌گوید: «خانواده مقتول ابتدا اعلام کردند حاضرند بهنود را ببخشند اما وقتی مصطفایی متوجه موضوع شد، آن را مطبوعاتی و بین‌المللی کرد تا آن را به نام خود تمام کند، وقتی اولیای دم متوجه این موضوع شدند احساس کردند حقشان پایمال شده و خواستار قصاص شدند» رسانه‌هایی که در آن زمان در خصوص بهنود شجاعی نوشتند، شاهد بسیار مناسبی بر ادعاهای کذب این قاضی دادگستری هستند. درست بعد از این‌که اعلام شد خانواده احسان رضایت داده است. آقای عزت‌اله انتظامی برای جمع آوری دیه، اعلام عمومی کرد و من هیچ دخالتی در مطرح کردن این موضوع نداشتم. این پرونده‌ها از همان روز اولی که وکالت بهنود را پذیرفتم، رسانه‌ای کردم و رسانه‌ای کردن این پرونده ارتباطی با اعدام بهنود نداشت. بهنود بنا بر تصمیم افرادی هم‌چون قاضی جابری که مسوول اجرای حکم بود از قبل اعدام شده بود و قدرت قضایی بر قدرت من غالب بود. من وطیف خود می‌دانستم که در آن زمان از حقوق بهنود دفاع کنم. این جملات و استدلال کاملن بچه‌گانه و به‌دور از منطق و تعقل است. در کدام رسانه‌ و خبرگزاری آمده است که من اعلام کرده‌ام خانواده مقتول حاضرند بهنود را ببخشند؟ و بعد از مصاحبه و یا گفته من آن‌ها احساس کردند که حقشان پای‌مال شده است. ای کاش آقای جابری برای ادعایی که مطرح کرده‌اند یک دلیل و یا قرینه و آماره‌ای می‌آوردند و یا به یکی از مصاحبه‌های من اشاره و بعد اظهارنظر می‌کردند.

5-‌آقای جابری اعتراف می‌کند که 350 نفر را در طول خدمتش تنها به خاطر ارتکاب جرم قتل اعدام کرده است. اما هرگز نمی‌گوید که چند نفر را به دلیل جرایم سیاسی و امنیتی اعدام کرده است؟ او هرگز نگفته است که چند نفر را به خاطر جرایم مواد مخدر اعدام کرده است؟ اما هر چه هست می‌دانم که او از اعدام دیگران لذت می‌برد. او بیش از هر چیز از اعدام افراد مشهور لذت می‌برد افرادی مثل شهلا جاهد، سهیلا قدری و ….

6-‌آقای جابری خاطرات شیرینش را این‌گونه تعریف می‌کند: «وقتی می‌خواستیم قاتل جوانی را اعدام کنیم، هنگامی که طناب دور گردنش بود مرا صدا کرد و خواست پابندش را باز کنیم چون او را اذیت می‌کرد. در پرونده دیگر قاتلی که جسد قربانی خود را سوزانده بود هنگام مراسم اعدام وقتی از او خواستیم آخرین خواسته‌اش را بگوید دو نخ سیگار خواست. هم‌چنین در پرونده قتل و مثله کردن جسد خواهر و برادری در ورامین قاتل برای رضایت روی پای مقتولان افتاده بود اما پدر مقتول مداوم فریاد می‌کرد. وقتی علت را جویا شدیم مدعی شد پاهایش سوخته‌اند و قاتل روی آن‌ها افتاده است.» برای قاضی جابری لذت بخش بود این‌که قاتلی از او بخواهد پابندش را باز کنند، برایش لذت بخش بود تا محکوم به اعدامی دو نخ سیگار قبل از مرگ بکشد. اما راستش لذت بخش‌تر برای این مرد اعدام، این بود که به خواسته محکومین به اعدام اهمیتی ندهد، نه پای محکوم را باز کند و نه حتا یک نخ سیگار به او دهد!

سخن آخرم این که: موکلانم جزوی از خانواده من بوده‌اند. مطمئنن هیچ فردی حاضر نیست شاهد اعدام برادر، خواهر یا پدر و مادرش باشد. بهنود شجاعی برادر من بود و من برادرم را از دست داد. ای کاش خبرنگاران دولتی داخل ایران، قادر بودند تا از موکلینم که از مرگ نجات پیدا کرده بودند در مورد من مصاحبه نمایند. در طول بودنم در ایران وکالت بسیاری از محکومین به اعدام را پذیرفته و توانستم 50 نفر از آن‌ها را از مرگ نجات دهم. مجازات مرگ، مجازات انسانی نیست. در مجازات امکان اشتباه بسیار وجود دارد و باید راهی باشد تا اشتباهات قضایی باعث گرفتن جان انسان‌ها نگردد و تنها راهش از بین بردن مجازات اعدام است. هدف من مبارزه با اعدام بوده و هست. در این راه لطمات بسیاری دیده‌ام. زندگی‌ام نابود شد. خانواده‌ام را از دست دادم. شغلم را و اموال و دارایی‌ام را از دست دادم اما بر اهدافم پای‌بندم و باز تلاش خواهم کرد تا این‌گونه مجازات‌های وحشیانه از قوانین ایران حذف گردد. امکان دارد در این راه از طرف افراد بسیاری مورد مواخذه و تهدید و تهمت و افترا قرار گیرم. اما برایم هدفم مهم‌تر از هر چیز دیگری است چرا که می‌دانم، در جمهوری اسلامی جنایات بسیاری رخ می‌دهد و می‌بایست  تلاش کرد تا کشوری آباد و آزاد و به دور از خشونت داشت. در ماه ده‌ها نفر در ایران در سکوت و خفقان اعدام می‌گردند. آیا همه آن‌ها پرونده‌هایشان مطبوعاتی و رسانه‌ای شده بود؟ که می‌گوید چون فلان پرونده رسانه‌ای شد، ما اعدام کردیم‌! ….


 


خبر / رادیو کوچه

در واکنش به توصیه مقامات آمریکایی و چند کشور غربی در مورد لزوم کناره‌گیری بشار اسد از سمت ریاست جمهوری سوریه، روز جمعه، 19 اوت، مقامات سوری این اظهارات را «غیرمشروع و رقت‌آور» خوانده و آن را رد کرده‌اند.

ایالات متحده و کشورهای غربی در روزهای اخیر اعلام کردند که عملیات نظامی دولت سوریه علیه مخالفان نشانه آن است که بشار اسد مشروعیت خود را در میان مردم سوریه از دست داده و برای بقای حکومت خود ناگزیر است به سرکوب مستمر شهروندان دست بزند.

سفیر سوریه در سازمان ملل این اظهارات را مردود دانسته و ایالات متحده را به دست زدن به یک تهاجم «دیپلماتیک و بشردوستانه» علیه کشور خود متهم کرده و افزوده است که نیروهای دولتی سوریه عملیات نظامی علیه معترضان را متوقف کرده‌اند.

هم‌زمان، سازمان ملل در نظر دارد روز شنبه این هفته یک هیت بشردوستانه را جهت بررسی شرایط مردم سوریه به آن کشور اعزام کند و گفته است که آقای اسد قول داده به این هیت اجازه دهد به هر نقطه‌ای که می‌خواهد سفر کند.

بیشتر بخوانید:

«سفر نمایندگان سازمان ملل متحد به سوریه»


 


خبر / رادیو کوچه

روز جمعه، 19 اوت، بر اثر انفجاری در مسجدی در ولایت خیبر در شمال غرب پاکستان دست‌کم 40 تن کشته و نزدیک به 70 نفر دیگر مجروح شده‌اند.

به گزارش الجزیره، به گفته مقام‌های محلی این بمب در زمان خروج شهروندان از مسجدی در شهر جمرود در ولایت خیبر منفجر شده است.

مقام‌های یک بیمارستان که مجروحان را به آن انتقال داده‌اند اعلام کردند که احتمال افزایش تعداد کشته‌ها نیز وجود دارد.

تاکنون هیچ گروهی مسوولیت این انفجار را برعهده نگرفته است این در حالی است که در چند سال اخیر، پیکارجویان مسلح پاکستانی در این منطقه هم مرز با افغانستان فعال بوده‌اند.


 


خبر / رادیو کوچه

روز جمعه، ۱۹ اوت، بر اثر انفجار دو بمب در کابل، پایتخت افغانستان، دست‌کم 8 تن کشته و 16 نفر زخمی شدند. سخن‌گوی نیروهای ناتو در افغانستان، اعلام کرد هدف این عملیات انتحاری دفاتر شورای فرهنگی بریتانیا در پایتخت افغانستان بوده است.

این در حالی است که روز جمعه سال‌روز استقلال افغانستان از بریتانیا در سال ۱۹۱۹ است.

به گزارش الجزیره، روز جمعه، 19 اوت، گروهی افراد مسلح در یک عملیات چند مرحله‌ای، پس از انفجار یک اتومبیل بمب‌گذاری شده در برابر ساختمان شورای فرهنگی بریتانیا در پایتخت افغانستان، به این ساختمان وارد و با ماموران امنیتی درگیر شدند.

براساس آخرین گزارش‌ها، در جریان درگیری دو طرف، که تا حدود ساعت دوازده به وقت محلی ادامه داشت، هشت تن از ماموران پلیس، یک مامور امنیتی خارجی و چهار فرد مهاجم کشته شده‌اند.

منابع محلی شمار زخمی‌های این عملیات را شانزده نفر اعلام کرده‌اند که ظاهرن همه از ماموران امنیتی افغانستان بوده‌اند.

به گفته سفیر بریتانیا در افغانستان، چند تن از نظامیان سابق عضو یگان گورکاها، از واحدهای ارتش بریتانیا متشکل از اهالی نپال، که محافظت از ساختمان را برعهده داشتند از جمله زخمی‌های این حمله هستند.

وی گفته است که در این حادثه به هیچ‌یک از کارمندان شورای فرهنگی بریتانیا آسیبی نرسیده اما به ساختمان خسارات عمده‌ای وارد شده است.

به گفته شاهدان عینی انفجار سومی هم روی داده اما پلیس وقوع آن را تایید نکرده است.

بیشتر بخوانید:

«بیش از بیست کشته و زخمی درانفجار هرات»


 


خبر / رادیو کوچه

سیمین روزگرد، فعال حقوق بشر، روز چهارشنبه، 17 اوت، طی احضاریه‌ای به شعبه سوم بازپرسی مستقر در زندان اوین احضار شده است.

به گزارش هرانا، طبق احضاریه کتبی که ماموران امنیتی به خانواده خانم روزگرد ابلاغ کرده‌اند، وی ملزم شده است که خود را در نهایت ظرف سه روز به دادسرای مستقر در زندان اوین معرفی کند.

بر اساس این احضاریه که از سوی مجتمع قضایی قدوسی صادر شده است، در صورت عدم حضور این فعال حقوق بشر به صورت غیابی توسط دادگاه انقلاب محاکمه و حکم وی غیابی صادر خواهد شد.

پیش‌تر در اسفند ماه ۸۸، نیروهای سپاه پاسداران به منظور بازداشت وی به منزل پدری خانم روزگرد مراجعه کرده بودند که به علت عدم حضور او در منزل موفق به بازداشت نشدند و با اقدام به تفتیش و ضبط وسایل شخصی منزل را ترک کردند.

هم‌چنین لازم به توضیح است اخیرا دانش‌گاه آزاد اسلامی نیز بدون ارایه هیچ توضیحی اقدام به مسدود کردن فایل این دانش‌جو کرده است.

لازم به ذکر است در هفته جاری حسام‌الدین بهمن‌آبادی دیگر فعال حقوق بشر نیز با دریافت احضاریه‌ای مشابه به این بازپرسی فراخوانده شده بود.

بیشتر بخوانید:

«احضار بهمن‌آبادی، فعال حقوق بشری، به دادسرای اوین»


 


جلال ایجادی / استاد دانش‌گاه در فرانسه

اپوزیسیون مترقی ایران باید یک‌پارچه بر علیه نظام جمهوری اسلامی  مبارزه کرده و با برکنار نهادن این دست‌گاه استبدادی ولایت فقهی به آزادی دست یابد. این آزادی با سه اصل گره خورده است: «دمکراسی، اکولوژی و لائیسیته.»

خواست دمکراسی با برقراری نظام دمکراتیک متکی بر اصول پارلمانتاریسم، انتخابات آزاد در جمهوری و شرکت شهروندان در تصمیم‌گیری‌های اجتماعی مشخص می‌شود.

خواست اکولوژی با اصل پذیرش حق زیست محیطی به‌مثابه حق اساسی هر شهروند در داشتن یک زندگی با کیفیت و یک طبیعت زیبا و با رعایت اصول اقتصاد پای‌دار و حفظ منافع نسل‌های آتی تعیین می‌گردد.

خواست لائیسیته با پذیرش اصل جدایی دولت و سیستم سیاسی از دین و متکی کردن تصمیمات کشوری نه برپایه احکام دینی واسلامی، بلکه بر پایه قانون واندیشه بشری و دست‌گاه قانون‌گذار ناشی از انتخاب مردم معنا می‌یابد.

روشن‌فکران و نیروهای مذهبی روشن‌تر بگویند

در این نوشته کوتاه نکته مورد بحث من بند سوم است. در جامعه ایران حاکمیت قدرت سیاسی مذهبی موجود منجربه تخریب امکانات توسعه وترقی شده و استبداد دینی با احکام کهنه و اعتقادی خود، جامعه را به خفقان کشیده است. حکومت مذهبی، قانون اساسی مذهبی، حکومت‌گران شیعه، احکام اسلامی در زمینه‌های گوناگون، همه وهمه، به قدرت سیاسی بعد ایدئولوژیک مذهبی داده تا این قدرت بتواند خودرا بیان اراده الهی و نیرویی مقدس تلقی دهد. تجربه سی وسه سال خشونت حکومت دینی، بخشی از جامعه وبخشی از اپوزیسیون را به پذیرش حکومت غیر مذهبی و یا لائیک سوق داده است. برای بسیاراز کسانی که از جناح چپ و ملی این دولت را، برپایه فرصت‌طلبی و یا مصلحت‌گرایی، مورد تایید قرار دادند و یا کسانی که از جناح مذهبی به این نوع قدرت سیاسی دینی معتقد بودند و آن‌را الگویی برای جامعه می‌دانستند، آشکار شد که این تجربه بیان شکست اسلام سیاسی و فروریختن توهم راه جدید با عدل الهی است. در بستر واقعیت اجتماعی آن‌هایی که صادق بودند، به تناقضات پی بردند و به‌شک افتادند و گروهی از آنان کم و بیش به رد دولت دینی رسیدند. علی‌رغم این روند پر تناقض و مثبت، نزد کسانی که امروز از دولت لائیک صحبت می‌کنند، نگاهشان همیشه از روشنی کافی برخوردار نیست. مفهوم لائیسیته به‌معنای جنگ علیه مذهب و از بین بردن دین در جامعه نیست. اصل لائیسیته بر جدایی یک اصل بنیادی یعنی جدایی حکومت‌داری از دین‌داری است. هرکسی در چنین جامعه ای آزاد است اندیشه واعتقاد خود را بیان کند و ترویج کند، ولی طبق لائیسیته مذهب شیعه و قرآن مبنای سیاست نیستند و کشورداری نه برپایه اصول دین و ارزش‌های دینی، بلکه برپایه قانون و رای شهروند صورت می‌گیرد.

نیروهای مذهبی و روشن‌فکران و سیاست‌مداران دینی همیشه از صراحت برخوردار نیستند

ما، اشخاص و نیروهای کوچکی بودیم، که از همان ابتدا مخالف حکومت دینی خمینی بوده و از همان ابتدا بر ضد حکومت اسلامی در ایران مبارزه نمودیم. متاسفانه در لحظه انقلاب ایده دمکراسی بر رفتارمان و اندیشه مان غلبه نداشت، چراکه بسیاری از ما مارکسیست بودیم، که البته اندکی بعد برای بسیاری این باور فروریخت. بهرحال اعتبار قدرت سیاسی شیعه به‌مرور از بین رفت و امروز خواست دولت غیردینی هم در خارج و هم در ایران گسترده‌تر شده است. دراین مورد به‌میزان وسیعی تئوری‌های آل احمدها و شریعتی‌ها و سروش‌ها و روحانیون فرو ریخت چرا که آشکارا اسلام در قدرت نشان داد که بیدادگر است و آزادی‌کش است. امروز ایده دمکراسی و لائیسیته در نزد همه رشد کرده است و حتا بسیاری ازروشن‌فکران و سیاست‌مداران مذهبی نیز باین سو گرایش یافته‌اند. ما به‌جلو باید برویم، نیروهای چپ ودمکرات دقیق‌تر شده‌اند ولی جسارت خود را باید افزایش دهند و خواست لائیسیته را در ایران و خارج پرقدرت‌تر نمایند. چنین خواستی را امروز در هر جا که هستیم باید آشکارا مطرح کرد. در این دوران اخیر و به‌ویژه از چند سال پیش افکار و اشخاص و نیروهای لائیک به‌طرز برجسته افزایش یافته‌اند. اینان پراکنده‌اند. باید یک قطب مستقل  مهم بوجود بیاید، ولی هنوز که هنوز است این صدا و این تمایل برای هم‌سویی قدرت‌مند نیست.

نیروهای مذهبی و روشن‌فکران و سیاست‌مداران دینی همیشه از صراحت برخوردار نیستند. انگار همیشه یک چیزی را پنهان می‌کنند‌، انگار در ته دل امیدی برای نجات اسلام سیاسی دارند. نسیه و خجالتی نمی‌توان حرف زد، دوپهلو و با رمز نباید موضع گرفت، هم ازقرآن و هم از قانون نمی‌شود صحبت کرد. به‌علاوه افراد ونیروهایی مذهبی که خود را لائیک می‌دانند گاه به‌طور مستقیم و غیر‌مستقیم، آهسته و با نجوا، باز ما را به آبشخور دین خود می‌کشانند. اینان از بینش دینی خود در تعریف دولت لائیک به‌طور همه جانبه نبریده‌اند. آنان صراحت باید داشته باشند. اینان اگر به بینش مذهبی برای تعریف سیاست و اقتصاد و مشی مملکت‌داری معتقدند، نمی‌توانند خود را مدافع دولت و سیاستی لائیک معرفی کنند. برای این‌که بحث روشن‌تر باشد و سایه روشن‌های افکار مشخص گردد، من از این نیروها دعوت می‌کنم به موارد زیر توجه کنند و نظر خود را جهت کمک به جنبش آشکارا بیان کنند. برای رفع هرگونه سو‌تفاهم و سو‌تعبیر، از اشخاص و نیروها ی مسلمان می‌خواهم که نگرش خود را در پاسخ‌گویی به این پرسش‌ها مطرح کرده وبا ارایه نظر در موارد زیرزمینه استراتژی علیه حکومت دینی کنونی را به‌سهم خود دقیق‌تر نمایند. اشتباه نخواهم کرد که بگویم امروز آقایان موسوی و کروبی متاسفانه طرف‌دار دولت لائیک نیستند. آنان از قانون اساسی شیعه و این نظام ولایت فقیهی حمایت می‌کنند. حال آن‌که ما می‌دانیم که این رژیم برپایه مذهب شیعه بوده و دین رسمی کشوری را اسلام و تخلف ازآن را جرم  می‌داند. این سیستم سیاسی کنونی بر پایه استبداد فردی و آپارتاید سیاسی و مذهبی و ایدئولوژیک قرار دارد. تنها رد این بینش دینی و عمل ناشی از آن در کشورداری، راه درست است. من نمی‌گویم افراد مذهبی از مذهب خود دست بکشند ، این حق هر شهروند است که به یک دین اعتقاد داشته باشد و یا نداشته باشد و یا حتا علیه دین باشد، هم‌چنان‌که من هستم. بحث اینست که از خدا و قرآن و اسلام و امامان و سنت پیامبر به‌عنوان پایه حکومت‌داری نباید استفاده شود و با این معیار‌های دینی، خوبی و بدی سیاست‌ها مورد سنجش نباید قرار گیرد. ما قانون اساسی و دولت و اقتصاد و فرهنگ و اجتماع منطبق بر دین اسلام و مذهب شیعه نمی‌خواهیم، زیرا در چنین حالتی دولت و حکومت لائیک هرگز میسر نخواهد بود.

 قرآن، زن ودیگراندیشان درجامعه

برای پذیرش قدرت سیاسی لائیک در شرایط ایران، با توجه به آن‌چه که برما و جامعه ما تاکنون رفته است، چند موضع‌گیری برجسته حیاتی است. می‌دانیم که برخی مواضع قرآنی پایه ایدئولوژیک و توجیه دینی برای اجرای استبداد و دیگرکشی در جامعه ایران بوده است. سرکوب و ترور دیگراندیشان از بی‌خدا تا معتقد به ادیان دیگر، از گرایش‌های سیاسی تا نگاه‌های هنرمندانه، پیوسته بر اساس این نگرش قرآنی صورت گرفته است. روشن‌فکران وسیاست‌مداران معتقد به اسلام در‌باره گفتار زیر که پشتوانه عمل سیاسی در ایران بوده است، چه می‌گویند؟

«همانا کیفر آنان‌که با خدا و رسول او به جنگ برخیزند و در زمین به فساد کوشند جز این نباشد که آن‌ها را به‌قتل رسانده، یا بدار کشند ویا دست و پایشان به خلاف ببرند، یا با نفی و تبعید از سرزمین صالحان دور کنند. این ذلت و خواری عذاب دنیوی آن‌هاست و اما در آخرت به عذابی بزرگ معذب خواهند بود.»(سوره المائده، آیه 33)

در نفی حقوق زن و عدم برابری حقوقی آن‌ها با مردان به این‌گونه آیات مستقیم یا غیر‌مستقیم اتکا شده است. این آیه و یا آیات دیگر در‌باره موقعیت اجتماعی و ارث و حجاب در قضاوت‌، زمینه ذهنی و دینی برای سرکوب زنان و اعمال سلطه برآن‌ها بوده است.

«مردان را بر زنان تسلط و حق نگهبانی است به واسطه آن برتری که خدا بعضی را بر بعضی مقر داشته و هم به واسطه آن‌که مردان از مال خود نفقه دهند. پس زنان شایسته و مطیع آن‌هایند که در غیبت مردان حافظ حقوق شوهران باشند و زنانی که از نافرمانی آنان بیم‌ناکید باید نخست آن‌ها را موعظه کنید اگر مطیع نشدند از خواب‌گاه آن‌ها دوری گزینید، و اگر باز مطیع نشدند آنان را به زدن تنبیه کنید، چنان‌چه اطاعت کردند دیگر حق ستمی ندارید که همانا خدا بزرگوار و عظیم الشان است.»(سوره النساء، آیه 34). دردیدگاه اسلامی مرد سلطه دارد و تصمیم می‌گیرد ودر مورد غیر‌مسلمان راه دوستی نباید پیشه کرد و از جمله در قرآن به مردان خطاب می‏شود: «ای مردان مومن زنان مشرک را نگیرید، حتا اگر از حسن آنان به شگفت آیید. یک کنیز مومن بهتر از آزاد مشرک است» (221 بقره).

این آیات نمونه‌ای از یک دست‌گاه فکری است که عمل ناشی از آن جامعه را با التهاب مواجه ساخته و برابری حقوتی شهروندان، دین‌دار و ناباور، را از بین می‌برد. چنین فکری به بردگی اعتراض ندارد و بلکه در جسجوی تسلیم فرد است، آزادگی نمی‌خواهد بلکه اطاعت از خدا و پیامبر اسلام می‌خواهد و به‌ناگزیر ولایت مطلقه فقیه و سلطان مذهبی و آیت‌اله مرجع تنها و تنها فرد مطیع می‌خواهد. در اپوزیسیون کسانی هستند که این‌گونه گفتار را مهم نمی‌دانند و از کنار آن می‌گذرند و چه بسا گویند که مسئله مهم ما این نیست، گروه دیگر از روی اعتقاد این گفتار را به تفسیر می‌کشند و از معنای مشخص آن دور می‌کنند و یا توجیه می‌نمایند و بالاخره کسان دیگری هستند که این گفتار را برای جامعه بشری و بردباری و احترام لازم در جامعه هولناک می‌دانند. در یک دولت لائیک سیاست‌مدار مسوول نمی‌تواند گفتار قرآنی را تبلیغ کند و آن‌را در خطبه و پیام و نامه رسمی و روزنامه دولتی تکرار کند. این‌گونه افکار توهین به زن، ستایش از خشونت و نفی بردباری است و به‌طور قطع قابل تحمل نیست. بر پایه چنین تفکری است که در ایران اسلامی نه تنها زنان سرکوب می‌شوند، بلکه تمامی دین‌داران غیر‌شیعه مانند سنی‌ها، بهایی‌ها، یهودی‌ها، ارامنه، زرتشتی‌ها  نیز زیر فشار قرار داشته و یا آشکارا سرکوب و گاه اعدام می‌شوند و دین‌داران دیگر هم مانند دراویش و شیخی‌ها و شیعیان خارج از قدرت در ایران به تناسب دوری اشان از حکومت سرکوب می‌گردند. سیاست تبعیض هم مذهبی است و هم سیاسی است. دین در قدرت به‌ ناگزیر به نظام مطلقه می‌گراید و تا آن‌جا پیش می‌رود تا برای قبولاندن «مشروعیت» خوی شنه تنها گرایش‌های سیاسی را می‌کوبد، بلکه به‌علاوه به سرکوب خودی‌ها نیز دست می‌زند. روشن‌فکران دینی به‌ما بگویند که آیا این رجوع به قرآن درست است یا نه؟ دوستان، ما به تفسیر شما نیازنداریم، ما به صراحت شما محتاج هستیم.

شیعه، زن، بهشت وجامعه

نگاه شیعه ادامه همین سلطه‌طلبی مردسالار و همین خشونت‌طلبی است. علی رهبر شیعیان در خطبه نکوهش درباره زنان در نهج البلاغه معتقد است که غیرت زن کفر و غیرت مرد ایمان است و باز می‌گوید جهاد زن خوش‌رفتاری و اطاعت از شوهر است. علی در نهج‏البلاغه میگوید: «الْمَرْأَةُ شَرٌّ کُلُّهَا وَ شَرُّ مَا فِیهَا أَنَّهُ لَا بُدَّ مِنْهَا،»‌ یعنی زنان همگی شر هستند و از همه بدتر این‌که چاره‌ای از آنان نیست(حکمت 238 ص510، انتشارات دار الهجره، قم‏).

علامه مجلسی نیز در حلیۀالمتقین یادآوری کرده که علی می‌گفت: مردی که کارهای اورا زنی تدبیر می‌کند، ملعون است. بنابراین، با این نگاه شیعه، بناگزیر ستم بر دیگران و محروم نگه داشتن زن توجیه شده است. تلاش مداوم رژیم برای پس زدن زن‌ها در جامعه از چنین ایدئولوژی زن‌ستیزی مایه می‌گیرد. خوش‌بختانه مقاومت و مبارزه زنان ایران و کارزار جهانی حمایت از حقوق بشر در ایران و جهان پیوسته مانع از آن شده تا به‌راحتی این حکومت به‌طور کامل به‌اهداف‌اش در این زمینه برسد. مسلم است که برخی خواهند گفت افکار موافق زن نیز در اسلام وجود دارد. روشن است که گفتار متضادهم در قرآن و شیعه موجود است، ولی امر اساسی این است که روح غالب فرهنگ شیعه و قرآن بر خلاف موقعیت و منافع زن وبرابری او با مرد است. از جهت دیگر از این معادله دینی باید خارج شد. دولتی که براین اعتقاد مذهبی عمل کند به بی‌راهه رفته است و از منطق لائیک کاملن دورشده است. چه دولت کنونی و چه مسلمانان خارج از حکومت پیوسته ارادت بی‌مانندی نسبت به علی و خاندان او داشته و گفتار او را سرمشق جامعه قرار می‌دهند. حال اگر اعتقاد فردی باشد‌، مسوولیت در چارچوب احساس و تفکر فرد می‌ماند. در حالی‌که نماینده یک نظام مذهبی سیاسی با مسوولیت دولتی و اجتماعی‌اش، با گفتار حمایت‌آمیز نسبت به علی و شیعه، به جامعه و منافع عمومی ضربه می‌زند و جز واکنش منفی نتیجه دیگری در اجتماع نمی‌آفریند، زیرا همه شهروندان به یک آیین نیستند و ارزش‌های دینی و اخلاقی برابر ندارند.‌

برخی گفته‌های مذهبی به افسانه‌های اروتیک و خنده‌آور نزدیک است و بیان‌گر ایدئولوژی مردسالاری است که سلطه بر زن رادر اعماق جامعه تشویق می‌کند

درحکومت اسلامی ایدئولوژی شهادت و مرگ نقش بسیار برجسته‌ای داشته و پیوسته چه در هنگام جنگ و چه در سیاست‌های تبلیغاتی روزمره حکومتی در رسانه‌ها و مراسم مذهبی و اجتماعی مبلغان دست‌گاه حاکم مردم را به‌مرگ دعوت نموده و بشارت داده، شمایی که مرگ را برای بقای رژیم پذیرفته‌اید، بهشت در انتظار شماست. در اسلام برای تسلط بر روان مردها، از نادانی و اروتیسم در بهشت استفاده می‌شود. قرآن با توصیف بهشت و حوریان بهشتی دل و روح مردان راشیفته نموده و برای رام کردن و به تسلیم کشاندن آنان اروتیسم حوریانه را پیشنهاد می‌کند. قرآن سرشار از وعده بهشت است و دل مومن در وسوسه بازیافتن شیر و عسل و پستان و هم آغوشی با دختران باکره و حوریان بهشتی می‌طپد. این ایدئولوژی اروتیک مردسالار نقش مهمی در ساختار روانی مردان و انگیزه آنان ایفا می‌نماید و ایجا‌د این شیفتگی سکسی یک جانبه برای عمل‌کرد هوش‌مندانه در اجتماع  زیان‌آور است. به‌رسمیت شناختن حق مرد برای داشتن چند همسر و نیز ایجاد سیستم صیغه در راستای همین دیدگاه قرار می‌گیرد. اسلام برای به اطاعت درآوردن انسان‌ها از تصاویر و پیام‌های سکسی بی‌شماری استفاده می‌نماید و با ایجاد تب امیال جنسی مردانه به گسترش نفوذ خود و به استحکام قدرت سیاسی می‌پردازد.

بحارالانوار نوشته علامه مجلسی از عمده‌ترین و گسترده‌ترین دائره المعارف بزرگ حدیث شیعه است. این کتاب شامل کلیه مباحث اسلامی از تفسیر قرآن تا فقه وکلام و تفسیر و اخلاق و لغت در بردارد. این کتاب بیست وشش جلدی که درسال 1070 هجری شروع و در سال 1103 به پایان رسید یکی از منابع اساسی شیعه است و از جمله ماجرای بهشت به‌شرح زیر می‌آید:

«بیش‌تر نهر‌های بهشتی از نهر کوثر است که در کناره آن دختران نار پستان (مانند گیاه) می‌رویند. در بهشت نهری وجود دارد که در دو طرفش دختران باکره سفید روی و سفید پوش نشسته‌اند و مشغول تغنی (آواز خواندن) هستند.»

«دوشیزگان با چنان صدایی می‌خوانند که خلایق تا‌کنون چنین صدایی را نشنیده‌اند و این نعمت، بالاترین نعمات بهشتی است، این دوشیزگان به تسبیح (ذکر صفات الهی) تغنی می‌کنند.»

«هریک از آن حوریان، هفتاد حله پوشیده‌اند و سفیدی ساق ایشان از زیر هفتاد حله معلوم است. از جماع با هر یک از آن حوریان لذت صد مرد را می‌یابد که هر یک چهل سال خواهش مجامعت و آمیزش داشته باشند و برایشان میسر نشده باشد.»

«پس آن مومن با قوت صد جوان با آن حوری جماع و آمیزش کند و یک آغوش با او هفتاد سال طول می‌کشد. مومن متحیر می‌باشد که نظر به کدام اندام حوری بکند، بر روی او یا بر پشت او یا بر ساق او، بر هر اندام او که نگاه می‌کند از شدت نور و صفا، روی خود را درآن مشاهده می‌نماید. پس دراین حال زن دیگری بر او مشرف می‌گردد که خوش‌روتر و خوش‌بوی‌تر از اولی است.»

«هیچ مومنی داخل بهشت نمی‌شود مگر آن‌که خداوند غنی، پانصد حوری به او عطا می‌فرماید که با هر حوری هفتاد غلام و هفتاد کنیز نیز می‌باشد که هریک مانند لؤلؤ منثور و لؤلؤ مکنون می‌باشند.»(‌منبع تمامی این نقل قول‌ها جلد هشتم، صفحات 127 ، 196 ، 205 .)

این گفته‌ها هم به افسانه‌های اروتیک و خنده‌آور نزدیک است و هم بیان‌گر ایدئولوژی مردسالاری است که سلطه بر زن رادر اعماق جامعه تشویق می‌کند. در این دیدگاه زنان بی‌شمار در خدمت نیاز جنسی مردانند و تمامی زنان و حوریان آوازه‌خوان فقط خواست سیراب کردن امیال مرد را دارند. در فرهنگ عامیانه و شوخی‌های جاری در ایران و در متلک‌های روحانیون و حتا رفتار شکنجه‌گران این رژیم، ما شاهد تاثیر‌گذاری این پورنوگرافی می‌باشیم. در زمان جنگ ایران و عراق یکی از ویژگی‌های بسیج جوانان رفتن به بهشت و ملاقات با حوریان بود. دولت لائیک و دست‌گاه رسانه‌ای نمی‌توانند این پدیده را نادیده بیانگارند و مرتب تبلیغ بهشت را بکنند و برای سلطه سکسی مرد از یک‌سو و از سوی دیگر تحکیم اعتقادت یک مذهب خاص و حفظ قدرت زمینه‌سازی نمایند.

فقه شیعه، بیضه مرد و جزای اسلامی درجامعه

در سال 1357 قانون‌گذار مسلمان ایران به حکم اصل چهارم قانون اساسی مبنی بر اسلامی شدن قوانین، در صدد «حذف و اصلاح قوانین خلاف شرع و وضع قوانینی منطبق با موازین شرعی و فقهی» برآمد. قوانین جزایی برگرفته از فقه جزایی اسلام می‌باشد. فقه جزایی اسلام با بهره‌گیری از نظر فقهای امامیه و اهل سنت و با اتکا به آیات قرانی و سنت محمد و امام باقر و امام صادق و دیگران تدوین شده است. قانون مجازات اسلامی، مشتمل بر چهار کتاب (کلیات، حدود، قصاص و دیات) و با ۴۹۷ ماده برای مدت پنج سال به صورت آزمایشی تصویب گردید که اجرای آزمایشی آن در ۱۲ اسفند ۱۳۷۵ به مدت ده سال تمدید شد. در سال ۱۳۸۹ نیز نمایندگان مجلس بار دیگر مدت اجرای آزمایشی این قانون را تا پایان سال ۱۳۹۰ تمدید کردند. هم اکنون قانون مجازات اسلامی مهم‌ترین مجموعه قوانین کیفری در جمهوری اسلامی است. قانون مجازات اسلامی (دزدی، قصاص، حجاب، قتل و غیره.) متکی به استاندارهای لازم در قوانین بین‏المللی نمی‌باشد. به‌عنوان نمونه در ایران کودک بر اساس مبانی فقه اسلام تعریف می‏شود، حداکثر پانزده سال تمام قمری برای پسران و نه سال تمام قمری برای دختران. چنین تعریفی با قوانین بین‌المللی هم‌خوانی ندارد.

قوانین جزایی ایران نشان‌گر خوار نمودن زن و تهمت به شرافت انسانی اوست. این بینش جزایی که خود را مطابق روح دینی و نظر علمای بزرگ مذهبی درجه یک شیعه قرار داده، در تضاد با حقوق بشر می‌باشد. این افکار زن‌ستیز با قدرت تمام باید رد شده و محکوم گردد و از دست‌گاه قضایی ایران شسته شود. توجه کنید:

قانون مجازات اسلامی به طور روشنی در نحوه پوشش زنان نیز وارد می‏شود.  ماده 638 قانون مجازات اسلامی عدم رعایت حجاب شرعی را جرم معرفی می‌نماید. به موجب این ماده «هرکس علنا در انظار عمومی و معابر تظاهر به عمل حرامی نماید علاوه بر کیفر عمل به حبس از 10 روز تا دو ماه یا تا 74 ضربه شلاق محکوم می‌گردد.»

درقانون جزایی اسلامی درماده 300 قانون مجازات اسلامی، بخش دیات چنین می‌آید:

«خون‌بهای قتل زن مسلمان‌، خواه این قتل عمدن صورت گرفته باشد و خواه غیر عمدی‌، 50 شتر است.

ماده 435 قانون مجازات اسلامی :

خون‌بهای قطع بیضه چپ یک مرد مسلمان 66 شتر است و خون‌بهای قطع بیضه راست او 34 شتر. خون‌بهای قطع هر دو بیضه چپ و راست مرد مسلمان 100 شتر است.

علت تفاوت خون‌بهای میان بیضه چپ و راست روایت عبداله ابن سنان از حضرت امام جعفر صادق است که فرمود به بیضه چپ دو ثلث دیه کامل تعلق می‌گیرد زیرا بچه از بیضه چپ به‌وجود می‌آید.

تبصره: فرقی در این حکم میان بیضه جوان و بیضه پیر و کودک و بالغ و عنین و سالم نیست.»

«پرسش‌کده» که یک سامانه اینترنتی پرسش و پاسخ فارسی در جمهوری اسلامی است و بیان‌گر فرهنگ و ذهنیت رایج می‌باشد درباره برتری و قدرت مرد چنین می‌گوید:

«این که حق طلاق به مرد داده شده، دلیلش این است که بالاخره یک زندگى جمعى نیاز به مدیر دارد و اسلام نیز کسى را که کم‏تر در مقابل عواطف و احساسات تحت تاثیر قرار مى‏گیرد و از نظر مدیریت جمعى قوى‏تر است، به عنوان مسوول اداره زندگى مشترک معرفى کرده و حتا نفقه و هزینه اداره این زندگى را هم بر او واجب نموده است. در این که نوع مردان نسبت به زنان، از نظر مدیریت، قوى‏ترند و انعطاف‏پذیرى کم‏ترى در برابر احساسات خام دارند، شکى نیست. به عبارت دیگر زندگى مشترک نیاز به مدیریت دارد و یکى از شوون این مدیریت، مسئله‏اجراى طلاق و انفکاک است.»

این قوانین جزایی اسلامی که از فقه اسلامی و با رعایت خواست قرآنی تنظیم شده در برابر قوانین مدرن وحقوق بشر و خرد می‌باشد و به‌علاوه فرهنگ وسیاست واپس‌گرایی که در جامعه پدید آمده در تضاد با فضای سالم و حکومت‌داری لائیک می‌باشد. رجوع به قرآن وسنت اسلامی به‌عنوان یک اجبار و یا امر ترجیحی در ضدیت با روح سکولاریسم و سیاست لائیکی می‌باشد زیرا سیاست لائیک جدا از ملاک‌های دینی، جامعه را بر پایه اصول غیر‌دینی و بر پایه حقوق بین‌المللی مدیریت می‌کند. سیاست‌مدار و روشن‌فکر مسلمان اگر معتقد به حکومت لائیک است آشکار به رد فقه اسلامی باید دست بزند.

سخن آخر

با آن‌چه که بیان شد و مثال‌های مشخصی که ارایه شد، سه محوری که برشمردیم مورد پرسش ما از روشن‌فکران دینی است. تمام مشکلات به این سه محور پایان نمی‌پذیرند، ولی برای اجتناب از کلی‌گویی در دستور کار تبادل نظر ماست. دولت لائیک در سه زمینه، یکم در باره قرآن و رابطه آن با دیگراندیشان در اجتماع، دوم درباره افکار شیعه و عمل‌کرد ناشی از آن در مورد زن و مرد و بهشت و سوم درباره فرهنگ جزایی اسلامی موجود و مدیریت جامعه، در تناقض آشکار با بینش و اعتقاد مذهبی است. هر آن مذهب به‌عنوان ملاک و معیار مطرح باشد، این امر اغتشاش آور و بحران زاست. دین به‌طورکلی و دین اسلام و مذهب شیعه در ایران از عرصه سیاست حکومتی باید کنار رانده شوند. این امتزاج جز تباهی نتیجه دیگری ندارد. اگراصل دولت لائیک را بپذیریم، دیگر چنین دست‌گاهی نمی‌تواند برای مراسم مذهبی درجامعه و یا برنامه‌های دینی رادیو و تلویزیون هزینه کلان در بودجه سالانه خود در نظر گیرد. رابطه این دولت با افسانه امام زمان و چاه جمکران به‌طور روشن باید قطع شود. حقوق تمام آخوندها و هزینه مراکز علمیه قم و مشهد و غیره در بودجه دولتی باید حذف گردد. حجاب اجباری و جداسازی‌ها براساس جنسیت در مدارس و یا هر جای دیگر باید از بین برود. شما سیاست‌مداران و روشن‌فکران دینی در داخل و خارج جواب روشن دهید، آیا پیوند حکومت وسیاست دولتی درایران با قرآن و شیعه و سنت پیامبری باید قطع بشود یا نه؟‌ آقایان ابوالحسن بنی‌صدر، عبدالکریم سروش، ماشااله شمس‌الواعظین، یوسف اشکوری، محسن کدیور، عباس عبدی، شما در باره حمایت از لائیسیته و حقوق بشر و در نقد استبداد حاکم بسیار گفته‌اید، در این‌جا و در رابطه با بحث‌های برشمرده دراین نوشته نیازمندیم تا از سایه روشن‌ها‌ی فکری آگاه شویم. با توجه به آن‌چه در این نوشته آمد آیا حکومت لائیک را شما هم به همین‌گونه تعریف می‌کنید؟ آیا با صراحت شما نیز رجوع به معیار‌های قرآنی و شیعه و فقه را رد می‌کنید یا نه؟ دولت لائیک یعنی تحقق گسست میان دین و حکومت، زیرا هر نظام سیاسی که خود را در چارچوب احکام و اصول و ‌محدودیت دینی قراردهد و معیار را انطباق بااین چارچوب بگذارد، از روح قانون‌گذاری و عقل بشری و نظرخواهی شهروندان دورمی‌گردد. شما چه فکر می‌کنید؟


 


جمعه 28 مرداد 90 /  19 اوت 2011

اجرا: دامون

استودیو: دامون

تقویم تاریخ

کوچه سلامتی-«اختلالی پایدار»- آویده مطمئن‌فر

بخش اول خبرها

مجله جاماندگان- «امتیازات و مناصب ویژه روحانیون»- شراره سعیدی

پس کوچه تماشا- «پوراحمد: جز آثار «بیضایی» خیلی نمایش‌نامه نخوانده‌ام»- مجید بهشتی

روزنگاشت- «دوره رشد اقتصادی با کلینتون»- محبوبه شعاع

بخش دوم خبرها

گزارش روز تاجیکستان- «رحمان جایزه بحث برانگیز «پیشوای قرن ۲۱» را گرفت»- کیومرث

مهارت‌های زندگی- «معجزه آب برای طول عمر»- سیمین

بخش سوم خبرها


 


خبر / رادیو کوچه

رییس قوه قضایی جمهوری اسلامی، روز پنج‌شنبه، 18 اوت، در دستوری تازه، از لزوم اعطای مرخصی پانزده روزه به همه زندانیان غیر از زندانیان سیاسی و برخی مجرمان خطرناک خبر داده است. مناسبت این دستور جدید، شب‌های قدر در ماه‌ رمضان اعلام شده است.

لازم به اشاره است شب‌های قدر که در ده روز پایانی ماه رمضان قرار دارد، مورد احترام مسلمانان شیعه است.

به گزارش واحد مرکزی خبر، صادق لاریجانی رییس قوه قضاییه با صدور بخش‌نامه‌ای از واحدهای قضایی و دادسراهای سراسر کشور خواست به مناسبت «فرا رسیدن شب‌های قدر و در پیش بودن عید فطر، و به منظور حضور زندانیان در کنار اعضای خانواده خود، با رعایت شرایط و اخذ تامین مناسب، به همه زندانیان محکوم پانزده روز مرخصی در نظر بگیرند، به طوری که این مرخصی برای پانزده روز دیگر هم قابل تمدید باشد.»

وی در این بخش‌نامه تاکید کرده است که این مرخصی شامل زندانیان سیاسی و محکومان برخی جرایم خطرناک از جمله سرقت مسلحانه و آدم‌ربایی نمی‌شود.

هفته گذشته اسماعیلی، رییس سازمان زندان‌ها، در گفت‌وگویی تاکید کرده بود که بنای نظام بر عدم اعطای مرخصی به زندانیان سیاسی است. وی تصریح کرده بود که مرخصی را حق یک زندانی نمی‌داند، بلکه امتیازی قلمداد می‌کند که زندانی بر اساس برخی ضوابط از آن برخوردار می‌شود.

این در حالی است که فصل سوم از بخش سوم آیین‌نامه اجرایی سازمان زندان‌ها و اقدامات تامینی و تربیتی جمهوری اسلامی مصوب ۲۰ آذر ۸۴ به موضوع مرخصی زندانیان و نحوه و شرایط اعطای آن می‌پردازد. ماده ۲۱۶ به صراحت شرایط بهره‌مندی از مرخصی را این‌گونه تشریح می‌کند: «در مواردی که محکوم پس از تحمل حداقل یک ماه از محکومیت حبس با توجه به نوع جرم ارتکابی و میزان محکومیت از شخصیت، اخلاق و رفتار مناسبی برخوردار باشد شورای طبقه‌بندی می‌تواند پس از اخذ تامین مناسب حداکثر پنج روز در هر ماه به‌طور پیوسته به وی مرخصی اعطا کند.»

به موجب این ماده، هر زندانی می‌تواند بعد از گذراندن یک ماه از محکومیت خود، هر ماه، پنج روز به مرخصی برود. تبصره یک همین ماده مقرر می‌کند اگر مسوولان موافقت کنند، زندانی می‌تواند حتا قبل از سپری شدن این یک ماه به مرخصی برود.


 


مجید بهشتی‌/ رادیو کوچه

majid.b@koochehmail.com

«تفاوت‌های کار در سینما و تاتر»

«علیرضا نراقی» از ایران تاتر در گفت‌وگویی با «کیومرث پوراحمد» دید‌گاه وی را درباره تفاوت‌های کار در سینما و تاتر جویا شده است. که ما بخشی از این نظرات را در این برنامه عنوان می‌نمایم. «کیومرث پور‌احمد»، پس از 30 سال کارگردانی در سینما به تاتر آمده و اینک مدتی است که از اجرای نمایش «خرده خانوم» به کارگردانی او در ایرانشهر می‌گذرد. نمایشی در فضای دوران قاجار با متنی از اصغر عبدللهی که گویا چندان هم دراماتیک نیست و به قول پوراحمد دلی است.

کارگردان خرده خانوم با کم‌ترین اصراری بر روی تحلیل‌های کلان و حتا تحلیل‌های فرمیک و بدون بررسی دلایلش از آمدنش به تاتر تنها به ابراز علاقه خود برای تجربه تاتر اکتفا می‌کند و می‌گوید: «آشکار است که کم‌تر بر تفاوت‌های سینما و تاتر و زوایای مختلف آن دقیق شده و نفس تجربه کردن و اجرای هیجان انگیز یک تاتر برایم کافی بوده و در پی هیچ چیز دیگری جز اجرای یک تاتر نبوده‌ام. ‌تنها در میان سال‌ها کار سینمایی به دنبال تجربه تاتر بودم که چندان هم ساده و راحت برایم نگذشته است.»

‌وی درباره رجوع به تاریخ در فراز و فرودهای مختلف اجتماعی که یکی از واکنش‌های مرسوم جامعه و خصوصن نخبگان آن است و آیا انتخاب چنین متنی در فضای گذشته به عنوان اولین کار تاتری ناشی از چنین تحلیلی نبوده است‌، پاسخ داده:

«اصلن چنین چیزی نبوده، فقط سال‌ها بود که دوست داشتم تاتر کار کنم اما موقعیت آن پیش نیامده بود، تا اینکه متن خرده خانوم را که اصغر عبداللهی برای دلش نوشته بود را خواندم و احساس کردم که این متنی است که باید کار کنم. به هر حال در این متن تاریخ هست و تاریخ هم تکرارهایی دارد.»

تفاوت رویارویی کارگردان با متن در سینما و تاتر به چه صورت است؟ یعنی تحلیل و شکافتن یک فیلم‌نامه در سینما چه تفاوت‌هایی با تحلیل و شکافتن نمایش‌نامه برای اجرای صحنه‌ای دارد؟

در سینما تقریبن همیشه فیلم‌نامه‌های خودم را کار کرده‌ام. ممکن است اقتباس بوده باشد ولی به هر حال آن‌ها را با سلیقه و ذهنیت خودم نوشته‌ا‌م. این اولین بار است که تاتر کار می‌کنم و یک متن از شخص دیگری را اجرا می‌کنم. اما کارهایی که روی متن انجام دادم، تقریبن همان کارهایی بود که در سینما انجام دادم. حتا با فیلم‌نامه‌هایی که خودم نوشتم، در اجرا خود به خود تغییراتی ایجاد می‌شود، در فیلم‌هایم هم همین‌طور است. تغییرات خیلی صورت می‌گیرد و هیچ وقت اتفاق نیفتاده که فیلم‌نامه همان‌طور که بوده جلوی دوربین برود. معمولن تغییرات زیادی در چیزی که نوشته شده، هنگام اجرا و در صحنه اتفاق می‌افتد.

در حفظ ریتم چطور، شما در سینما میز مونتاژ دارید و ریتم اثر را به همان چیزی تبدیل می‌کنید که می‌خواهید، اما در تاتر به دلیل این‌که اثر هر شب پیوسته و زنده اجرا می‌شود چه چالش‌هایی با ریتم داشتید؟

من سعی کردم مثل سینما برخورد کنم، اندازه را رعایت کنم ولی در اجرا دیگر خیلی نمی‌توانم دخیل باشم، موقع اجرا من هم مجبورم مثل یک تماشاگر بنشینم و تماشا کنم. هر چند بعد از هر اجرا نکاتی که به نظرم می‌رسد به بازی‌گرها می‌گویم ولی خیلی معلوم نیست فردا شب دقیقن چه چیزی پیش می‌آید و این خاصیت تاتر است.

با نمایش‌های ایرانی تا چه اندازه آشنا بودید، حالا مشخصن نمایش‌های شادی‌آور ایرانی که در این متن از آن‌ها استفاده شده است؟

خیلی کم، در جوانی بیش‌تر می‌خواندم اما بعد دیگر خیلی علاقه نداشتم و به جز آثار بهرام بیضایی به دلیل زبان فاخر و ساختار ویژه آثارش، خیلی نمایش‌نامه نخوانده‌ام.

…………………………………………..

«ایالت کویتزلند شاهد برگزاری یک جشن‌واره سه روزه نمایش کوتاه خواهد بود»

به گزارش ایران تاتر، منطقه «‌سان شاین کست» واقع در ایالت کویتزلند استرالیا از 28 تا 30 مردادماه میزبان جشن‌واره تاتر «سان شاین» است. این جشن‌واره سه روزه در سالن «یادبود جنگ»مرکز «بودریم» برگزار می‌شود.

این جشن‌واره گروه‌های زیادی را از نقاط مختلف جنوب شرقی کوینزلند به ساحل «سان شاین کست» می‌کشاند. در این دوره 22 نمایش کوتاه ظرف 3 روز اجرا می‌شوند. برنامه این جشن‌واره به بخش‌های مختلفی تقسیم شده و در هر بخش 3 یا 4 نمایش اجرا می‌شوند.

گفتنی است که جشنواره تاتر جوانان نیز مدت کوتاهی پس از آن و از 12 شهریورماه در تاتر «لیندلن» واقع در شهر نامبور (یکی دیگر از شهرهای ایالت کویتزلند)  برگزار خواهد شد.

…………………………………………..

«برداشتی آزاد از اثر شکسپیر در ژاپن به صحنه می‌رود»

تابستان امسال تاتر «کومابا آگرونا» شهر توکیو میزبان یک جشن‌واره یک ماهه تاتر است. جشن‌واره «پان» از سال 1989 کار خود را آغاز کرده و دوبار در سال برگزار می‌شد، اما در دوره کنونی برای اولین‌بار به صورت سالیانه برگزار می‌شود.

«میکانی یانایهارا» که مدیریت این جشن‌واره را بر عهده دارد، آثار متنوعی را از شهرهای ژاپن گرد هم آورده است.

وی هم‌چنین آخرین اثر خود با نام «هی تیمون، مثبت بیاندیش!» را در این جشن‌واره به صحنه می‌برد. این اثر بر پایه نمایش‌نامه «تیمون آتنی» «شکسپیر» به رشته تحریر در آمده و تصویرگر قدرت انسان برای غلبه بر سختی‌‌ها است. جشن‌واره تابستانه «پان» تا 5 مهرماه ادامه دارد و نمایش «هی تیمون، مثبت بیاندیش!» از 10 تا 13 شهریورماه بر صحنه تاتر «کوباما آکرونا» خواهد بود.

…………………………………………..

«شهر پاریس میزبان جشن‌واره دوازده روزه تاتر است»

تابستان هر سال یک گروه داوطلب از هنرمندان، دانش‌جویان و علاقه‌مندان به هنر نمایش، از مردم می‌خواهند که برای دیدار از یک جشن‌واره تاتر منحصر به فرد و خلاقانه دیدن کنند. این جشن‌واره امسال و در دوازدهمین دوره خود، از 19 تا 30 مردادماه برگزار می‌شود و آثار شرکت‌کننده در آن  از طریق کارگاه‌های مختلف تاتر «برنت» آماده شده‌اند.

در این میان 7 نمایش چندین بار در دو تماشاخانه مختلف شهر پاریس اجرا می‌شوند. هر یک از این آثار نماینده یکی از گروه‌های محلی تاتر فرانسه به شمار می‌روند. در این میان چهار نمایش تحت عنوان «دوستانه-خانوادگی» و به صورت رایگان عرضه می‌شوند. گفتنی است که آثار این جشن‌واره همگی تک پرده‌ای هستند.

…………………………………………..

«اجرای اثر «ادوارد آلبی» در ایتالیا»

اجرایی از «چه کسی از ویرجینا ولف می‌ترسد» در شهر کورمونس به صحنه می‌رود.

تاتر عمومی شهر « کورمونس» استان گوریتزیا ایتالیا از 16 آبان‌ماه چهاردهمین فصل هنری خود را برگزار می‌کند.

«والتر مارمور» مدیریت نمایش‌های این فصل را بر عهده داشته و بر حضور سبک‌های متنوع تاکید دارد. این جشن‌واره با اجرای نمایش «شام احمق‌ها» اثر نمایش‌نامه و فیلم‌نامه‌نویس معاصر فرانسوی، «فرانسیس وبر» و با کارگردانی «آندرئا برمبیلا» آغاز می‌شود. سپس از 15 آذر اجرای «مدئا» اوریپید با ترجمه و اقتباس «میکله دی مارتینو» و «مائوریتزیو دی پانیچی» به صحنه می‌رود.

«چه کسی از ویرجینا ولف می‌ترسد» نمایش بعدی است که آن نیز به کارگردانی «لورنتزو لوریس» از 10 بهمن عرضه می‌شود و پس از آن برداشتی آزاد از داستان «اورلندو» اثر« ویرجینا ولف »از 27 بهمن بر صحنه خواهد بود.


 


خبر / رادیو کوچه

وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی، روز پنج‌شنبه، 18 اوت، خبر از انهدام و دستگیری گروهی که «فعالیت ‌دین‌ستیزانه» در اینترنت داشته‌اند، می‌دهد. اما مسوولان هیچ اطلاعات دقیق‌تری از نوع فعالیت، وب‌سایت‌های شناسایی شده و افراد بازداشتی تاکنون ارایه نکرده‌اند.

 وزارت اطلاعات اعلام کرده است که یک شبکه دین‌ستیز را در اینترنت که گفته می‌شود «مرتبط با بیگانه» است٬ منهدم کرده است.

به گزارش خبرگزاری‌های دولتی در ایران٬ وزارت اطلاعات اعلام کرده است که یک شبکه دین‌ستیز که در اینترنت «با استفاده از شگردهای گوناگون نسبت به تخریب باورها و اعتقادات دینی مردم» اقدام می‌کرد شناسایی و منهدم شد.

وزارت اطلاعات در حالی سخن از انهدام شبکه دین‌ستیز و دستگیری اعضای آن می‌زند که اسامی وب‌سایت‌های شناسایی شده و تعداد و مشخصات بیش‌تری از افراد دستگیرشده را ارایه نمی‌کند.

روابط عمومی وزارت اطلاعات این «شبکه» را هم‌چنین به ارتباط به خارج از مرزهای ایران متهم می‌کند و آورده است: «در تحقیقات انجام شده از دستگیرشدگان نقش برخی از سفارت‌خانه‌های کشورهای اروپایی و عناصر صهیونیستی» در اقدامات دین‌ستیزانه گروه کشف شده و «متهمین نیز به داشتن ارتباط با عوامل بیگانه اعتراف نموده‌اند.»

وزارت اطلاعات می‌گوید که در اقدامات این شبکه٬ «عوامل» بهاییت نقش داشته‌اند. جزییات بیش‌تری درباره نقش احتمالی‌ای که سفارت‌های کشورهای دیگر می‌توانسته‌اند در اقدامات دین‌ستیزانه در اینترنت در ایران ایفا کنند منتشر نشده است. ذکر نام سفارت‌خانه‌های دیگر کشورها در اظهارات وزارت اطلاعات ایران نشان می‌دهد که این وزارت‌خانه برای فعالیت‌های دین‌ستیز افراد دستگیر شده اهداف سیاسی در نظر دارد.


 


خبر / رادیو کوچه

در پی سقوط شدید شاخص سهام در بازارهای بورس آمریکا و اروپا، بازارهای سهام آسیا روز جمعه، 19 اوت، با کاهش چشم‌گیری نسبت به روز گذشته کار خود را آغاز کرده‌اند.

به گزارش بی‌بی‌سی، در ژاپن، شاخص نیکی دو درصد پایین‌تر از روز گذشته بود.

روز پنج‌شنبه، ارزش شاخص‌های سهام در بازار بورس لندن بیش‌ترین کاهش خود در سه سال گذشته را تجربه کرد.

شاخص اصلی سهام در آمریکا نیز بیش از سه درصد کاهش یافت.

علت اصلی کاهش شدید قیمت سهام شرکت‌ها، نگرانی روزافزون سرمایه‌گذاران از آغاز یک دوره جدید بحران مالی در جهان است.

بیشتر بخوانید:

«آلمان و فرانسه خواستار مدیریت یکسان‌تر در حوزه یورو»


 


خبر / رادیو کوچه

روز چهار‌شنبه، 17 اوت، کمیته حمایت از روزنامه‌نگاران طی نامه‌ای از احمد شهید، گزارش‌گر ویژه حقوق بشر برای ایران خواسته است که به وضع آن‌چه آن‌ها «منزجر کننده» روزنامه‌نگاران زندانی در این کشور خوانده، توجه کند.

احمد شهید، وزیر امور خارجه پیشین مالدیو، چهارمین گزارش‌گر ویژه‌ای است که تاکنون برای بررسی وضع حقوق بشر در ایران تعیین شده است.

ایران به وی اجازه سفر به این کشور را نداده است اما آقای شهید قرار است که نخستین گزارش خود را در ماه سپتامبر سال جاری به مجمع عمومی سازمان ملل متحد ارایه کند.

کمیته حمایت از روزنامه‌نگاران به وی نوشته است که بنا بر آخرین گزارش این سازمان غیردولتی که در ماه دسامبر سال ۲۰۱۰ میلادی منتشر شد، ایران با ۳۴ روزنامه‌نگار زندانی، در کنار چین بیش‌ترین تعداد روزنامه‌نگاران را در جهان داشته است.

بسیاری از این افراد پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ خورشیدی و بنا بر اتهاماتی نظیر اقدام علیه امنیت ملی دستگیر شده‌اند.

کمیته حمایت از روزنامه‌نگاران که مقر اصلی‌اش در شهر نیویورک است به احمد شهید نوشته که روزنامه‌نگاران محبوس در ایران با مرخصی‌های موقتی خودسرانه یا افزایش دوره زندان خودسرانه مواجه هستند.

این کمیته به ویژه به احمد زیدآبادی، روزنامه‌نگار اصلاح‌طلب، اشاره می‌کند که در ماه مه گذشته برنده جایزه آزادی مطبوعات سازمان یونسکو شد، ولی به علت حبس نتوانست در جلسه دریافت جایزه خود حاضر شود.

در نامه کمیته مذکور هم‌چنین درباره «رفتار غیرانسانی» با روزنامه‌نگاران زندانی و «عدم رعایت روند دادرسی» در برابر آن‌ها ابراز نگرانی شده است.

این کمیته می گوید که حکومت ایران وکلای شماری از روزنامه‌نگاران را نیز تحت پیگرد قانونی قرار داده از جمله نسرین ستوده، وکیل برجسته حقوق بشر که به ۱۱ سال زندان محکوم شده است.

بیشتر بخوانید:

«‌بازداشت کوکبی و محمدزاده، غیرقانونی است»

«در مورد پرونده وفامهر منتظر گزارش‌گر ویژه حقوق بشر هستیم»

«درخواست رسمی برای ورود به ایران را به مسوولان داده‌ام»


 


محبوبه شعاع/ رادیو کوچه

mahboobeh@koochehmail.com

نوزدهم آگوست برابر با زادروز «بیل کلینتون» چهل و دومین رییس جمهور ایالات متحده آمریکا از سال ۱۹۹۳ تا ۲۰۰۱ ‌است. او که زاده سال 1946میلادی‌ست عضو حزب دموکرات آمریکا است و پیش از انتخاب به عنوان رییس جمهور آمریکا به مدت دوازده سال فرمان‌دار پنجاهم و پنجاه‌و‌دوم ایالات جنوبی آرکانزاس بوده است. کلینتون رییس جمهور دورانی بود که طولانی‌ترین دوره رشد اقتصادی در حال صلح به شمار می‌آمد که بودجه میزان و مازاد کلی را دربرداشت.

«ویلیام جفرسون بیل کلینتون» با نام اصلی «ویلیام جفرسون بلایت سوم» در نوزدهم آگوست سال 1946 در شهر هوپ از «ایالت آرکانزاس» به دنیا آمد. پدر وی که یک فروشنده در حال سفر بود که سه ماه زودتر از تولد پسرش در یک تصادف کشته شد و مادرش در سال 1950 با شخصی به نام «روگان کلینتون» که در کار فروش اتومبیل شریک برادرش بود، ازدواج کرد که بعدها نام خانوادگی پدر خوانده‌اش را برای خود انتخاب کرد.

کلینتون در کتاب «زندگی من» گفته: «یک وقتی در شانزده سالگی، تصمیم گرفتم که به عنوان یک مسئول منتخب یک زندگی عمومی داشته باشم. من موسیقی را دوست داشتم و فکر می‌کردم می‌توانم خیلی خوب باشم، اما می‌دانستم هیچ وقت نمی‌توانستم «جان کولترین» باشم. من به دارو علاقه داشتم و فکر می‌کردم می‌تونم یک دکتر خوب باشم اما می‌دانستم که نمی‌توانستم «مایکل دیباکی» شوم. ولی می‌دانستم که در خدمت عمومی می‌توانم بسیار عالی باشم.»

در سال ۱۹۶۳ دو لحظه بسیار تاثیرگذار در جوانی کلینتون رخ داد که به وی در تصمیم برای خدمت عمومی کمک کردند. اولی دیدار وی از «کاخ سفید» به عنوان عضو مجلس دانش‌آموزی کشور و دیدن رییس جمهور وقت «جان کندی» و دومی سخن‌رانی بسیار معروف «مارتین لوتر کینگ کوچک» با نام «رویایی دارم» بود که کلینتون این سخن‌رانی را تمامن حفظ کرد.

کلینتون مدرک کارشناسی‌اش را از مدرسه والش وابسته به وزارت خارجه گرفت و برای «سناتور فولبرایت» کار کرد و سپس مشمول بورسیه‌ای برای تحصیل در کالج آکسفورد انگلیس شد. بعد از آکسفورد، کلینتون مدرک وکالتش را در سال ۱۹۷۳ از مدرسه حقوق گرفت. در این مدرسه با دختری به اسم «هیلاری رودهام» آشنا شد و در سال ۱۹۷۵ با او ازدواج کرد. تنها حاصل این ازدواج دختری به نام «چلسی» است که در سال ۱۹۸۰ به دنیا آمد.

در سال ۱۹۷۴ بعد از یک سال استادی در دانش‌گاه حقوق آرکانزاس، وی نامزد مجلس نمایندگان شد که رقیب وی با پنجاه‌و‌دو درصد آرا وی را شکست داد. بیل کلینتون در انتخابات سال ۱۹۸۰ برای فرمان‌داری شکست خورد اما طولی نکشید که دو سال بعد دوباره به عنوان فرماندار انتخاب شد و در طول دهه پیش رو به اقتصاد ایالت کمک کرد. وی به چهره مهمی بین نئو دموکرات‌ها  که شاخه‌ای از حزب دموکرات است تبدیل شد. نئو دموکرات‌ها به اصلاحات بهداشتی و کوچک شدن دولت اعتقاد داشتند که مورد حمایت دموکرات‌ها و جمهوری‌خواهان بود.

در سال ۱۹۸۷ گمانه زنی‌های رسانه‌ای از شانس کلینتون برای رقابت با «کومو» فرماندار وقت ایالت نیویورک برای کاندیداتوری ریاست جمهوری حزب دموکرات خبر دادند. وی تا سال ۱۹۹۲ خود را به عنوان عضو برجسته و پیش‌روی جناح نو دموکرات‌ها در حزب دموکرات معرفی کرد.

کلینتون در انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده آمریکا سال ۱۹۹۲ پیروز شد و انتخاب وی به اقامت داوزده ساله پی‌در‌پی و اقامت بیست‌ سال از بیست‌و‌چهار سال گذشته روسای جمهوری آمریکا از حزب جمهوری‌خواه آمریکا در کاخ سفید پایان داد. او بعد از «فرانکلین روزولت» و «جان کندی» جوان‌ترین شخصی است که به عنوان رییس جمهور خدمت کرده است.

به محض در اختیار گرفتن پست ریاست‌جمهوری کلینتون قانونی را امضا کرد که به موجب آن کارفرمایان را مجبور می‌کرد به کارمندان خود اجازه بدهند برای حاملگی یا وضعیت پزشکی جدی مرخصی بدون حقوق بدهند. در حالی که این اقدام یک اقدام مردم پسند بود، وی تلاشش را برای عملی کردن یکی دیگر از قول‌هایی که در تبلیغات انتخاباتی داده بود آغاز کرد.

بیل کلینتون به هم‌جنس‌گرایان مرد و زن اجازه داد که بتوانند در نیروهای نظامی آمریکا خدمت کنند. هر چند این اقدام انتقادات زیادی از جبهه‌های راست و چپ به بار آورد. در نهایت کنگره ایالات متحده آمریکا با سیاست «نپرس، نگو»، این قانون را محدود کرد. به این ترتیب که هم‌جنس‌گرایان آمریکایی می‌توانستند تا زمانی که علایق جنسی‌شان مخفی باشد در ارتش مشغول به خدمت باشند.

مورد دیگری که کلینتون به آن پرداخت تجارت آزاد بود. کلینتون از توافق‌نامه تجارت آزاد آمریکای شمالی حمایت می‌کرد و برای به دست آوردن حمایت جمهوری‌خواهان و دموکرات‌ها با آن‌ها مذاکره کرد. این توافق‌نامه مخالفانی در دو اردوگاه جمهوری‌خواه و دمکرات داشت اما در نهایت توافق‌نامه تایید شد. کلینتون سپس قانونی را تصویب کرد که به موجب آن خریداران اسلحه برای خرید اسلحه دستی می‌بایست پنج روز صبر کنند. وی هم‌چنین قانون مالی‌ای را تصویب کرد که به خانواده‌های با سطح درآمد متوسط و دارای فرزندان مستقل امکان می‌داد تا به فراخور شرایط خاص مورد نظر مقداری از مالیات بر درآمد را پس بگیرند.

کلینتون رییس جمهور دورانی بود که طولانی‌ترین دوره رشد اقتصادی در حال صلح به شمار می‌آمد که بودجه میزان و مازاد کلی را دربرداشت. در دوره اول ریاست‌جمهوری وی، قانون‌گذاری‌ها و سیاست‌های اقتصادی متعددی مشاهده شد و دوره دوم ریاست‌جمهوری وی بیش‌تر تحت تاثیر رسوایی «مونیکا لویینسکی» در مورد رابطه جنسی بود که کلینتون نهایتن توسط مجلس سنای ایالات متحده آمریکا تبرئه شد و در دفتر ریاست‌جمهوری برای تکمیل دوره ریاست جمهوری‌اش باقی ماند. از دیگر حوادث دوره دوم ریاست جمهوری کلینتون «جنگ کوزوو» بود.

و سرانجام کلینتون در حالی کاخ سفید را ترک کرد که مردم توسط نظرسنجی‌ها اخلاق و رفتار وی را زیر سوال برده بودند. هر چند، وی رضایت شصت‌و‌پنج درصد را به دست آورده بود که بالاترین میزان در بین روسای جمهور بعد از جنگ جهانی دوم بود. بعد از ترک دفتر ریاست جمهوری، کلینتون در امور سخن‌رانی عمومی و فعالیت‌های انسانی مشغول شد. وی نهاد ویلیام کلینتون را تاسیس کرد تا تبلیغ و پرداختن به مسایل جهانی از جمله رفتار و جلوگیری از بیماری ایدز و گرم شدن زمین را دنبال کند. کلینتون که پایه‌گذار بنیاد کلینتون است و ریاست آن را بر عهده دارد.

در سال ۲۰۰۴، کلینتون زندگی‌نامه خودش را با نام «زندگی من»  منتشر کرد. همسر وی هیلاری رودهام کلینتون در سال ۲۰۰۰ به عنوان سناتور ایالت نیویورک انتخاب شد.

منبع‌ها:

ویکی‌پدیا

 


 


برمک بهداد / عکس

روز پنج‌شنبه، 18 اوت، ساعت 2 بعدازظهر به‌وقت استکهلم، پایتخت سوئد،‌ تعدادی از کردهای ترکیه و ایران  آکسیونی را برگزار کردند. با وجود آن‌که پلیس سوئد به این تجمع مجوز نداده بود ولی جمعیت  حاضر‌ خود را مقابل درب  اصلی سفارت ترکیه در استکهلم رسانده بودند‌ با دادن شعار و خواندن بیانیه  حملات شام‌گاه چهارشنبه ارتش ترکیه را به‌شدت محکوم کردند.

به گزارش رویترز، شایان ذکر است که شام‌گاه چهارشنبه ساعت 8 شب به‌وقت محلی‌ بمب‌افکن‌های نیروی هوایی ترکیه  مواضع کردهای شورشی را مورد حملات خود قرار دادند.

تاکنون هیچ گزارشی از تلفات و قربانیان این بمباران در دست نیست.

کردهاى معترض با در دست داشتن پلاکارد‌ به زبان‌های انگلیسی و کردی خشم و انزجار خویش را از حملات این بمباران‌ها ابراز داشتند.


 


خبر / رادیو کوچه

روز پنج‌شنبه، 18 اوت، سازمان ملل متحد اعلام کرده است که گروهی از مقام‌های امور بشردوستانه این سازمان به سوریه می‌روند تا اوضاع این کشور را از نزدیک بررسی کنند.

این خبر در حالی اعلام شده که آمریکا، بریتانیا، فرانسه، آلمان و اتحادیه اروپا خواهان کناره‌گیری بشار اسد، رییس جمهوری سوریه شده و تلاش تازه‌ای را برای تشدید تحریم‌ها علیه حکومت وی آغاز کرده‌اند.

والری آموس، معاون دبیرکل سازمان ملل متحد در امور بشردوستانه، می‌گوید دولت سوریه به وی وعده داده است که نمایندگان این سازمان اجازه سفر به هر بخشی از سوریه را که بخواهند، داشته باشند.

خانم آموس گفت: «این یک ماموریت مقدماتی است و ما امیدواریم که برای بررسی دقیق‌تر به سوریه بازگردیم.»

انتظار می‌رود که این هیت روز شنبه وارد سوریه شود و حداقل سه روز در این کشور باقی بماند.

مقام‌های سازمان ملل متحد بر این باورند که تعداد کسانی که در درگیری‌های اخیر سوریه کشته شده‌اند از مرز دو هزار نفر گذشته است.

بشار جعفری، سفیر سوریه در سازمان ملل متحد، روز پنج‌شنبه گفت که عملیات ارتش و پلیس متوقف شده است اما مخالفان سوری صحت این اظهارات را رد می‌کنند.

در همین رابطه، مقام‌های سازمان ملل متحد می‌گویند که اقدامات حکومت بشار اسد علیه معترضان ممکن است جنایت علیه بشریت باشد و شورای امنیت باید بررسی این موضوع را به دادگاه بین‌المللی کیفری ارجاع دهد.

لازم به اشاره است باراک اوباما، رییس جمهوری آمریکا روز گذشته برای نخستین بار از زمان آغاز اعتراضات در سوریه گفت: «وقت آن فرا رسیده که بشار اسد کناره‌گیری کند.»

آقای اوباما هم‌چنین «تحریم‌های بی‌سابقه‌ای را برای تشدید انزوای مالی حکومت اسد و تضعیف توانایی مالیش برای تامین مخارج اعمال خشونت علیه مردم سوریه» اعلام کرد.

هم‌زمان، کاترین اشتون، مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا گفته است: «اتحادیه اروپا متوجه از بین رفتن مشروعیت بشار از نگاه مردم سوریه و هم‌چنین لزوم کناره‌گیری او از قدرت هست.»

بیشتر بخوانید:

«بشار اسد باید از قدرت کناره‌گیری کند»


 


رادیو کوچه

1385 خورشیدی: سال‌روز درگذشت «شعبان جعفری» معروف به «شعبان بی‌مخ». او که زاده سال 1300 بود، زورخانه‌دار و باستانی کار ایرانی بود که بیش‌تر به خاطر حضورش در حرکات سیاسی به خصوص در کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ شهرت داشت. وی از پهلوانان به‌نام تهران قدیم بود. شعبان که در میان لات‌ها و محله گردان‌های آن زمان به «شعبان بی‌مخ» و «شعبان درخونگاه» شهرت داشت. خود را از دوست‌داران «محمد‌رضا پهلوی» می‌دانست، وی در درگیری‌های قدرت در آن‌زمان طرف شاه را در مقابل دکتر مصدق و حزب توده که از دکتر مصدق حمایت می‌کرد، گرفت.

در پی کودتای ۲۸ مرداد، وی نقش دست اولی در پیروزی خیابانی طرف‌داران شاه و ارتش در مقابل نیروهای چپ و ملی طرف‌دار دکتر مصدق بازی کرد اما خود شعبان مدعی بود که در روز ۲۸ مرداد سال 1332، وی تا حدود ظهر در زندان شهربانی بوده و بنابراین نمی‌توانسته نقشی اساسی در به ثمر رسیدن کودتای ۲۸ مرداد بازی کرده باشد. شعبان جعفری سرانجام در سن هشتاد و پنج سالگی و در روز ۲۸ مرداد، ۱۳۸۵ در شهر «لوس آنجلس» آمریکا درگذشت. کتاب خاطرات او که منبع دست اولی برای شناخت وی است، چندین سال پیش به کوشش «هما سرشار» ابتدا در خارج از ایران و بعد در ایران انتشار یافت که تا مدت‌ها از پرفروش‌ترین آثار منتشره در ایران بوده و هست.

1848 میلادی: زاد‌روز «گوستاو کایبوت» از رهبران و پیش‌گامان مکتب نقاشی امپرسیونیسم، وی هم‌چنین در زمره اولین کسانی بود که عکاسی را یک شاخه هنری می‌دانستند. اگرچه گوستاو بیش‌تر از سایر اعضای این سبک به شیوه واقع‌گرایی نقاشی می‌کرد اما تقریبن از سن سی و چهار سالگی نمایش آثار خود را متوقف کرد و بیشتر به باغبانی، بنایی و قایق‌رانی ‌پرداخت و با آغاز دهه ۱۸۹۰ میلادی، پایبندی وی به نقاشی به شدت کاهش یافت تا حدی که دیگر تابلوهایش را در بوم بزرگ کار نمی‌کرد. گوستاو در سال ۱۸۹۴ میلادی در حالی که به باغبانی در خانه‌اش مشغول بود، به دلیل تنگی نفس در سن چهل و پنج  سالگی از دنیا رفت و در گورستان پرلاشز در پاریس به خاک سپرده‌ شد.

برای سال‌های متمادی، شهرت وی به عنوان یک نقاش با شهرتش به عنوان یک حامی هنری جای‌گزین شده‌ بود. با این‌ حال هفتاد سال پس از مرگش، مورخین هنری شروع به ارزیابی مجدد آثار وی کردند. هنر وی پیش‌تر تا دهه ۱۹۵۰ میلادی کاملن فراموش شده ‌بود تا زمانی که بازماندگانش شروع به فروش مجموعه خانوادگی‌اش کردند و در ۱۹۶۴ میلادی، موسسه هنر شیکاگو تابلوی «پاریس، یک روز بارانی» او را خریداری کرد که خود نشان‌گر علاقه آمریکایی‌ها به این هنرمند است و با آغاز دهه ۱۹۷۰ میلادی، آثار او دوباره به نمایش گذاشته و منتقدانه ارزیابی شد.

1386 خورشیدی: چهارمین سال‌روز درگذشت «سیدباقر آیت‌اله زاده شیرازی» مهندس معمار، استاد دانش‌گاه، چهره‌ ماندگار در عرصه معماری و عضو پیوسته فرهنگ‌ستان هنر ایران. وی که زاده سال 1315 بود در سال ۱۳۴۳ برای ادامه تحصیل به ایتالیا رفت و در سال ۱۳۵۰ موفق به اخذ مدرک دکترا در رشته مطالعه و مرمت بناها و بافت‌های تاریخی از دانش‌کده معماری دانش‌گاه رم شد. عنوان پایان نامه دکترای وی پروژه احیای بازار اصفهان، مرکز کهن تجاری و فرهنگی شهر بود. این رساله دکترا، تحت نظارت و راهنمایی معمار مشهور ایتالیایی انجام پذیرفت.

آیت‌اله زاده هم‌چنین بنیان‌گذار مرمت علمی بناها، محوطه‌ها و بافت‌های فرهنگی تاریخی در ایران و از بنیان‌گذاران سازمان میراث فرهنگی کشور بود و سرانجام وی در چنین روزی در سال 1386 درگذشت.

1812 میلادی: در چنین روزی «توپ‌دار کانستیتوشن» متعلق به دولت آمریکا در نزدیکی آب‌های کانادا کشتی نظامی انگلیسی «گوری‌یر» را در هم کوبید و از صحنه نبرد خارج ساخت. این کشتی دو هزار و دویست تنی هفتادویک متری، مجهز به چهل‌و‌چهار توپ و چهارصد‌و‌پنجاه ملوان، ساخت نوامبر سال 1797 بود.

کانستیتوشن همان ناوی است که در مدیترانه دزدان دریایی را شکست داد و پیمان دریایی با لیبی را در عرشه امضا شد. این کشتی در منطقه کارائیب کشتی های فرانسوی را هم که مزاحم بازرگانان آمریکایی بودند متواری ساخته بود. بنابراین کانستیتوشن نخستین ناو جنگی ایالات متحده است که درخارج از آب‌های این کشور وارد عملیات نظامی شده است. با این سوابق ، مردم آمریکا در نیمه قرن نوزده مانع اوراق کردن آن شدند و این کشتی تا به امروز باقی مانده، پایگاهش در ماساچوست است و همانند اواخر قرن 18 قادر به دریاپیمایی است.

———————————-

برخی از روی‌دادهای دیگر

1332 خورشیدی: کودتای ۲۸ مرداددر چنین روزی به انجام رسید. کودتای 28 مرداد کودتایی است که با طرح و حمایت مالی و اجرایی سازمان مخفی اطلاعات «بریتانیا» و سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا، «سیا» علیه دولت محمد مصدق به انجام رسید که در آمریکا از آن به‌عنوان «عملیات آژاکس» نیز یاد می‌شود.

1357 خورشیدی: در ساعات شب سینما رکس شهر آبادان آتش گرفت و بیش از نیمی از تماشاگران فیلم کشته شدند. در لحظه وقوع حریق که عمدی تشخیص داده و بعدها یک توطئه معرفی شد، بیش از هفت‌صد تن در حال تماشای فیلم سینمایی بودند. علت سنگین بودند تلفات، قفل بودن درهای خروجی اعلام شده بود.


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته