جنبش دانشجویی یا روشنفکری و مجادله بر سر روش- بخش سوم
امين بزرگيان
بسیاری از مجادلات سیاسی امروز ما دارای سابقه نظری و واقعی است. پیش از امروز بسیاری بر سر دغدغه هایی شبیه به مسایل این روزهایمان با یکدیگر گفت وگو کرده اند. این سابقه هم ابعاد جهانی داردو هم در تاریخ نه چندان دور خودمان قابل رویت است. در این یادداشت ها به گوشه ای از مجادلات نظری و واقعی رویداده نگاهی می اندازیم. این کار را با میانجی قرار دادن بحث درباره دانشجویان یا توده روشنفکر، انجام خواهیم داد. بی شک امروزمان از مسیر گذشته، می گذرد.
در ادامه برای نتیجه گیری، لازم است دو نوع نگاه عمده به نقش روشنفکر را با وسواس بیشتری بررسی کنیم. فوكو در توصيف روشنفكران ابتدائاً آنها را به دوگونه بزرگ تقسيم مى كند: روشنفكران عام و روشنفكران خاص. فوكو معتقد است نقش روشنفكر عام و جهانشمول از زمان ولتر تا سارتر فرسوده شده و جاى خود را به روشنفكرانى داده است كه در چارچوب يك رشته خاص عمل مى كنند. روشنفكران عام كه اكثراً ملهم از ديدگاه ماركسيستى و انديشه هاى چپ گرايانه فعاليت مى كردند، بيش از هر دورانى در سده نوزدهم و اوايل سده بيستم مطرح گرديدند. اين روشنفكران به عنوان آگاهى و وجدان جامعه، بازگوينده حقايق كلى و عام در شكلى مدرن و عالمانه بودند كه البته حقانيت آنان مورد تاييد و پذيرش ديگران بود. روشنفكر كسى بود كه با ارائه تصويرى منفرد و شفاف از خويش، حقايق جهانشمولى همچون حقيقت، آزادى و عدالت را پيگيرى مى كرد. انسانى بود مدافع عدالت و قانون و مخالف اقتدار، استبداد و سوءاستفاده ها و تصديات ناشى از تملك ثروت و جوياى عدالتى همگانى و متعالى. اين انسان بيش از هر چيز خود را در قالب نويسنده اى توانا كه حامل ارزش هايى جهانشمول است معرفى مى كرد. فوکو این نقش و مفهوم سارتری- مارکسیستی را از روشنفکر نقد می کند. به عقیده ی وی فرض این مفهوم این است که قدرت امری ذاتی است نه اعتباری. یعنی فکر می کند که قدرت چیزی در خود است که فقط دستگاه دولت و قدرت قانونی آن را اعمال می کنند، به جای آنکه قدرت را شبکه ای از خرده قدرت های پنهان ببیند که در سطح سوژه ها و در کل شبکه ی اجتماعی جاری است و با دانش رابطه ای مبتنی بر هم دستی و مشروعیت بخشی متقابل دارد. به عقیده ی فوکو، عدم توجه به این مساله ما را به سمت این داوری می کشاند که روشنفکر عام آدمی ساده انگار است. چون فکر می کند که تنها دولت و طبقه ی حاکم است که قدرت را علیه سوژه به کار می گیرد و می توان آن را تصاحب کرد . فقط کافی است که ساختار های کهنه را در هم شکست و ساختارهایی نوین با کارکردهای جدید برپا ساخت. حال آن که فراموش می کند که این ساختارهای جدید، هم چنان همان ساختارهای قدیم اند. زیرا غیر ممکن است بتوان ابزار قدرت بورژوایی (ساختار های کهن- دستگاه دولت) را در جهت هدف های انقلابی به کار گرفت، بی آن که در نظام قدرت گرفتار نیامد. از نظر او اما به تدريج با تحول ساختارهاى علمى - فنى به ويژه بعد از دهه ۶۰ نوع ديگرى از روشنفكر ظهور كرد كه به اشكال جديدى از رابطه ميان نظريه و كنش قائل بود. روشنفكران جديد كه فوكو نام آنان را روشنفكران خاص مى نهد، مقارن جنگ جهانى دوم پديدار شدند. آنان قبل از آنكه نويسنده اى نابغه باشند، دانشمندانى تام هستند كه در مواضع و موقعيت هاى مشخص و معينى كار مى كنند و سعى دارند نه با مسائل عام و جهانشمول بلكه با مسائل خاص كه حرفه شان ايجاب مى كند، روبه رو شوند. دانشمندان فيزيك اتمى، نمونه اى است كه فوكو آنان را به عنوان سردمدار اين دسته از روشنفكران مطرح مى كند. اولاً اين نوع از دانشمندان فيزيك رابطه اى بلاواسطه با دانش و علم مورد بررسى خود داشتند و دوماً به دليل ويژگى هاى تهديدكننده بمب اتمى براى سلامتى تمام جهان، حرف هايشان و نظراتشان در مورد انرژى اتمى، عموميت جهانى مى يافت. روشنفكر در اين حال ديگر كسى نيست كه فارغ از دانش و سطح معرفتى خود و با تغيير جايگاه خويش، در مورد موضوعاتى اظهارنظر كند كه تخصص وى نيست، بلكه دانشمند در اين ديدگاه به خاطر دانشى كه دارد، عموميت مى يابد و احتمالاً با ايجاد خطر سياسى تحت فشار قرار مى گيرد. در اين حال به نوعى هر كسى در حرفه خودش سياسى شد و نويسنده به مثابه سردمدار صورى روشنفكران به تدريج ناپديد گرديد. فوکو در گفت وگویی می گوید:
"... نقش روشنفكر اين نيست كه به ديگران بگويد چه بايد بكنند. روشنفكر به چه حقى مى تواند چنين كند؟ و به يادآوريد تمام آن پيشگويى ها، نويدها، حكم ها و برنامه هايى كه روشنفكران در دو سده گذشته بيان كردند و اكنون اثرها و نتيجه هايشان را مى بينيم..."
روشنفكران خاص با اشغال موقعيت هاى معين ديگر حامل ارزش هاى عام و جهانشمول نيستند. البته فوكو تاييد مى كند نبرد و مبارزه موضعى خاص اين دسته از روشنفكران به پيامدهايى منجر خواهد شد كه صرفاً به گروه يا بخش خاصى از جامعه مربوط نمى شود. موضوع مورد بررسى آنان خاص و حرفه اى، اما نتايجش همگانى و عمومى است. روشنفكر ديگر نماينده وجدان عمومى نيست كه بر عليه قدرت مى شورد، زيرا كه توده ها ديگر براى آگاهى نيازى به روشنفكران ندارند. پيشرفت وسايل ارتباطى و در اختيار عموم قرار گرفتن دانش و آگاهى، توده را روشنفكر ساخته و آنان را درون مجموعه اى قرار داده است كه در اين حال خود آنان نيز بخشى از نظام قدرت را تشكيل مى دهند. قدرت و دانشى كه درون گفتمان يگانه مى شوند و دانشمند همان قدرتمند مى شود. در اين حال ديگر نقش روشنفكر اين نيست كه خود را بالاتر از سطح فرض كند تا از آن طريق حقيقت ناگفته را بيان نمايد، بلكه او كسى است كه مى بايد عليه صورت هاى گوناگون قدرتى مبارزه نمايد كه خود او نيز، حال، هم ابزار و هم موضوع آن شده است.
ادوارد سعيد ديدگاه فوكو را در باب روشنفكرى نمى پذيرد. او تمایزی می گذارد بین روشنفکر حرفه ای و روشنفکر آماتور. از نظر سعید " تفاوت ما بین روشنفکرحرفه ای و آماتور دقیقاً بر این تأکید دارد که روشنفکر حرفه ای مدعی است که شالوده بی طرفیش برپایه های یک حرفه قرار دارد، و از این رو مدعی عینیت است حال آنکه انگیزه روشنفکر آماتور نه دریافت پاداش است و نه از طریق طرحی در جهت تحقق هدفی قابل دسترس، دست به عمل می زند، بلکه استلزام های تعهدآوری آن را عملی می کند که نسبت به ایده ها و ارزشهای موجود در قلمرو عامه، به آنها پایبند است." او به جد جانب روشنفکر آماتور را می گیرد و بر اين باور است كه روشنفكر فردى است كه علت وجودى اش نمايندگى همه آن توده و علومى است كه در فرآيند عادى سازى به فراموشى سپرده شده اند و يا ناپديد گرديده اند. آنان نمايندگى آگاهى مردم را به عهده دارند. روشنفكران افرادى اند كه در دوران تخصص گرايى جديد نيز به امور مربوط به منافع و مصالح عمومى جامعه دخالت مى كنند و از خود واكنش نشان مى دهند. دخالتى شكاكانه و درگيرانه و به صورتى بى امان. در اين حال روشنفكر فردى است با نقشى ويژه و همگانى كه به سادگى نمى تواند به حرفه اى بى چهره يا عضوى شايسته از يك طبقه تقليل پيدا كند. فردى كه فقط به فكر كار و حرفه خويش است. ادوارد سعيد در نقش روشنفكرمی گوید:
"... حرفه روشنفكرى را بايد به عنوان حرفه اى تلقى كرد كه دائماً خود را هوشيار نگه مى دارد، و مدام خواهان آن است كه اجازه ندهد فقط نيمى از حقايق و ايده هاى قابل قبول راهنمايش باشند. انجام چنين وظيفه اى نياز به يك واقع گرايى ثابت و استوار، تا حدودى يك انرژى نيرومند معقول و همچنين تلاش سخت و پيچيده اى براى برقرار كردن موازنه ميان مشكلات فردى در مقابل وظايف ترويج و فاش كردن حقايق در قلمرو عمومى دارد..."
روشنفكرآماتور از ديدگاه سعيد با يك قوه انديشه ورزانه قوى سعى مى كند خود را وقف فهماندن، مجسم كردن و تبيين يك پيام، يك نظريه، يك رويه براى همه افراد نمايد و اين وظيفه را به همه گوشزد كند. اين وظيفه بدون قائل بودن به اصول جهانشمول غيرممكن است. همه آدميان حق دارند كه با احترام به معيارهاى جهانشمولى همچون عدالت و آزادى، از قدرت ها و ملت ها انتظار رفتارى را داشته باشند كه تحكيم كننده اين ارزش هاى عام باشد و اگر از آنها تخطى عمدى يا بى توجهى نسبت به اين معيارها ديدند، به پيكارى شجاعانه عليه آن اقدام نمايند. به تعبير سعيد سياست پهنه اى همه جايى و همه زمانى است كه هيچ راه فرارى به قلمروهاى هنر و تفكر ناب يا به اين روش به قلمرو بى طرفى در مقابل واقعيت وجود ندارد. روشنفكر در زمان خود به سر مى برد و اوست كه مى بايد با جدال با پندارها، روايات رسمى و توجيهات قدرتمند در انظار عمومى خود را در جبهه ضعيفان و بى نمايندگان قرار دهد. بى شك انجام چنين وظيفه اى نياز به يك واقع گرايى قدرتمند براى ترويج و علنى ساختن حقايق در عرصه عمومى را دارد. كارى كه حداقل به غناى خود فرد مى انجامد. اکثریت روشنفکران از نظر سعید در موسسات و دانشگاه ها درگیر آمریتی شده اند که تفکر مستقل آنها را تهدید می کند. دانش بصورت کالایی در آمده که صاحبان موسسات انتشاراتی آن را بسیار پرسود می یابند و بدین گونه دانش روشنفکران باید مطابق با خواست های آنان باشد. او می نویسد: " برای حفظ و حراست استقلال نسبی روشنفکر، پیش گرفتن راه و روش آماتوری از راه و روش حرفه ای بهتر است ... در وهله اول آماتوری گری یعنی پذیرش خطرها و نتایج مشکوک و نامعلوم قلمرو همگانی: انتشار وسیع و نامحدود یک سخنرانی، کتاب، یا مقاله به جای قضای درونی ، خصوصی که متخصصان و حرفه ای ها آن را در کنترل خود در آورده اند."
در عصر ارتباطات وقتی سرعت انتشار اخبار را دنبال می‌کنیم، گاه پیش میاید که خبر یا اخباری مغفول می‌ماند و گاه نادیده می‌ماند؛ و این موضوع وقتی اخبار مربوط به ایران را می‌خوانیم ما را در بهت اخبار خوب و بد پیش رویمان فرو می‌برد. اخباری که گاه شدت سهمگینی و ویرانی‌اش و یا شادمانی‌اش ما را تا مدت‌ها در خودش جذب می‌کند.
این روزها میان دو اتفاق مهم در اخبار، جای آن دارد که با بازخوانی‌شان تصویر درستی از آنچه پیش رویمان هست را بدست بیاوریم. نگارنده تلاش می‌کند تا با چیدمان پازل اخبار با شما وقایع را مرور کند:
اصغر فرهادی کارگردان نام آشنای سینمای ایران در هنگام دریافت معتبرترین جایزه سینمایی جهان جملاتی کوتاه اما نغز و پرمایه را به زبان آورد تا همه مشاهده کنندگان تصاویر آنلاین مراسم در سراسر جهان بدانند تصویر واقعی آنچه مردم ایران خواهان آن هستند، کدام است؟
فرهادی گفت: سرزمین من فرهنگ کهن و غنی دارد که زیر غبار سنگین سیاست مخفی شده است. جایزه‌ام را به مردمم تقدیم می‌کنم. مردمی که مخالف خشونت هستند و با تمدن‌ها و فرهنگ‌های دیگر سر سازگاری دارند.
سال‌های دولت اصلاحات بود که توپخانه اصول‌گرایان، نوک پیکان تیز انتقادات خویش را به سمت اصلاح طلبان نشانه رفته بود و از اقدامات دولت خاتمی در همه زمینه‌ها به خصوص عرصه های بین‌المللی انتقاد می‌نمود. اتاق فکر و تمامی دستگاه‌های تبلیغاتی در اختیار مخالفان، در قامت یک منتقد سرسخت مواضع و سیاست‌های اصلاح‌طلبانه دولت سید محمد خاتمی، همه موفقیت‌های او، خصوصاً سخنرانی پر استقبال او که منجر به نام‌گذاری سال 2001 به عنوان سال گفتگوی تمدن‌ها و با ابتکار ایران توسط سازمان ملل صورت پذیرفت را به زیر سؤال برده و سفرهای خارجی دولت اصلاحات را خیانت به وطن می‌خواندند.
این در حالی بود که دولت اصلاحات توانسته بود در عرصه خارجی، به نحوی عمل کند که اعتماد کشورهای خارجی را به ایران_ که در دولت سازندگی به واسطه یکسری اعمال خودسرانه عوامل حکومتی حتی سفارتخانه های خویش را در تهران تعطیل نموده بودند_ دوباره احیا نموده و روابط را به سطح مطلوبی برساند و باعث یکسری توافقات مهم در عرصه خارجی و مسائل اقتصادی فی مابین بشود.
با این مقدمه از اتفاقات حسنه دولت خاتمی، دولتی که هر نه روز یک بحران را نیز که توسط همین اتاق فکر و عواملش را نیز از سر گذراند؛ این روزها اعتبار کشورمان را در سطح بین‌المللی دچار چالش جدی شده و البته، نگارنده از منظر یک ایرانی و به دلیل نگرانی از وضعیت بغرنج پیش آمده به نوشتن این سطور اقدام کرده‌ام و تحلیل شرایط، کار کسانی است که در سیاست خارجی تبحر و تخصص بیشتری دارند.
دستگیری چند ایرانی در تایلند به اتهام تلاش برای بمب گذاری و انتشار عکس‌های ایشان، خصوصاً اسنادی که به واسطه آن دولت‌های تایلند و اسرائیل، ایران را متهم به بمب گذاری و اقدام به عملیات تروریستی نموده‌اند. چالش بزرگی را در پیش روی حاکمیت ایران، آن هم پس از صدور قطعنامه‌‌ها و توافقات پی در پی در تحریم همه جانبه ایران نموده است.
این اتفاق از آن جهت مهم و تأثیرگذار است که رهبری ایران در آخرین سخنرانی خود و در خطبه های نماز جمعه صراحتاً اعلام کرد: «هرکس، هر گروه، هر کشوری، در هرکجا با اسراییل مخالفت کند، ما از او حمایت می‌کنیم.» در ادامه سخنان رهبری ایران با بازخوانی اخبار همین چند ماهه اخیر، به چند مورد برمی‌خوریم که ذکرشان خالی از فایده نیست!
درست در ایامی که محمود عباس در سازمان ملل متحد در حال سخنرانی برای صلح در سرزمین فلسطین پس از 63 سال بود، و همه سفرای کشورهای عضو، بجز آمریکا و متحد دیرینش، اسرائیل، مواضع او را مورد تأیید قرار دادند، در ایرانمان هم کنفرانسی در حمایت از فلسطین در حال برگزاری بود که سخنران اولش، بالاترین مقام کشور، یعنی رهبری بود که در آن ضمن رد پیشنهاد صلح رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین، از موضعی بالاتر این اتفاق را ناپسند و ناشی از وابستگی دانست؛ و البته نکته شگرف همان کنفرانس، سخنان دومین سخنران مراسم بود.
خالد مشعل در حمایت از مواضع محمود عباس از همان تریبون سخن گفت! سخنانی که به مذاق حاکمان ایران خوش نیامد و باعث شد هفته گذشته وقتی اسماعیل هنیه به تهران آمده بود، زمزمه های برکناری خالد مشعل جدی شود!
رهبری ایران در حالی آخرین مواضعش را در خطبه های نماز جمعه تهران بیان کرد که بعد از دیدارش با اسماعیل هنیه و در بازگشت او به فلسطین، هنیه و جنبش حماس در یک اقدام غیر منتظره و علی رغم مواضع آشکار حکومت ایران در حمایت از بشار اسد در طول یک سال گذشته با اعلام حمایت خود از مردم سوریه و اعتراضات ایشان علیه دولت بشار اسد هوشیاری خود را به جهان نشان دادند!
حال سؤال اینجاست: در طول سالیان گذشته، سیاست‌های حکومتی، چیزی ورای تصمیمات دولت ایران بوده و بعضاً شرایط را بدان جا کشانیده که دولت رسمی جمهوری اسلامی را حتی فشل و از کار افتاده نموده و امکان ابتکار عمل دیپلماتیک را نیز از ایشان سلب نموده است! نمونه مشهودش فعالیت‌های تیم مذاکره کننده هسته ای در دولت خاتمی و نتایج عملکرد ایشان و در مقابل فعالیت‌های 6 سال اخیر است.
با دستگیری و انتشار عکس‌های عوامل بمب گذاری‌های تایلند که همگی ایرانی‌الاصل و دارای پاسپورت ایرانی بوده و به صورت تیمی به سفر تایلند مبادرت نموده بودند؛ و همچنین مقاصد اعلام شده که سفارت خانه های اسرائیل در جنوب شرقی آسیا معرفی شدند، تنها یک موضع بچشم می‌آید و آن هم آخرین سخنان رهبری ایران است!
این سیاست‌ها که بازخورد و واکنش به شدت معکوس خود را نشان داده، نظرگاه حقیقی مردم ایران نبوده و در اثبات این مدعا باید به سخنان سیدمحمد خاتمی در صحن سازمان ملل متحد و در اعلام پیشنهاد گفتگوی تمدن‌ها وادیان در سال 77 و ادامه همان صحبت‌ها در کلام سفیر سینمای ایران، اصغر فرهادی، در سیزده سال بعد آن و از تریبون سینمایی اسکار، کاملاً مشهود است:
**سرزمین من فرهنگ کهن و غنی دارد که زیر غبار سنگین سیاست مخفی شده است. جایزه‌ام را به مردمم تقدیم می‌کنم. مردمی که مخالف خشونت هستند و با تمدن‌ها و فرهنگ‌های دیگر سر سازگاری دارند. **
قضاوت درستی یا نادرستی این نوشته را به اذهان شما خوانندگان محترم واگذار می‌کنم
وزیر نیرو با اعلام جزئیاتی جدید از جلسات وی‍ژه دولت برای اجرای فاز دوم هدفمندی یارانه‌ها، گفت: افزایش قیمت آب در فاز دوم هدفمندی یارانه ها قطعی است.
نامجو در پاسخ به سئوال دیگر خبرنگار مهر در ارتباط با اینکه آیا ممکن است افزایش قیمت آب در فاز دوم هدفمندی هدفمندی یارانه ها کنار گذاشته و به اصطلاح افزایش قیمت آب در فاز دوم هدفمندی منتفی شود، گفت: به هیچ وجه افزایش قیمت آب در فاز دوم منتفی نیست و حتما تغییر قیمت آب اتفاق خواهد افتاد و این موضوع برای ما بسیار حیاتی و حائز اهمیت است.
به گزارش مهر، مجید نامجو شامگاه امروز در حاشیه دیدار با وزیر انرژی آفریقای جنوبی در پاسخ به سئوال خبرنگار مهر گفت: دولت همچنان در قالب ستاد هدفمندی یارانه ها مشغول بررسی سناریوهای مختلف است.
نامجو با بیان اینکه موضوع مربوط به نوساناتی که در بازار سکه و ارز بوجود آمد، مسئله ای بود که دولت انتظار آن را نداشت و در حال حاضر نیز برای ساماندهی بازار سکه و ارز تمرکز کرده است.
وی خاطرنشان کرد: هم اکنون کمیته های اصلی تشکیل شده در دولت بیشتر بر روی این موضوع متمرکز شده است و به دنبال این هستیم که پس از ساماندهی که در بازار سکه و ارز قرار است صورت گیرد، به نقطه کنترل شده ای برسیم و این موضوع برای فاز دوم هدفمندی یارانه ها مسئله مهمی خواهد بود.
نامجو ادامه داد: وزارت نیرو پیشنهاد کرده که هر کیلووات برق حدود نصف هر متر مکعب گاز قیمت گذاری شود تا اثرات جانشینی آن کنترل شود و این درخواست از سوی وزارت نیرو برای فاز دوم هدفمندی یارانه ها مطرح شده است.
وی با تاکید بر اینکه برای شفاف سازی حسابهای سوخت بین وزارت نیرو و نفت در ستاد هدفمندی یارانه ها مطرح شد که برای وزارت نیرو قیمت سوخت معادل گاز حساب شود و اگر این موضوع نهایی شود وزارت نیرو آماده جرای فاز دوم هدفمندی خواهد شد.
در ادامه پیام های تبریک به مناسبت موفقیت جهانی فیلم «جدایی نادر از سیمین»، استاد محمدرضا شجریان نیز پیامی خطاب به اصغر فرهادی و دست اندرکاران فیلم مذکور صادر کرده و جایزه اسکار این فیلم را افتخار آمیز توصیف کرد.
به گزارش سایت شرکت فرهنگی هنری دل آواز، در پیام استاد شجریان به فرهادی آمده است: "جناب فرهادی شما با کارگردانی و تهیه این فیلم، وجدان و شرف طبقه تنگدست مردم نجیب ایران را به جهانیان شناساندید که به مراتب از دریافت جایزه اسکار مفیدتر بود."
متن این پیام به شرح زیر است:
جناب اصغر فرهادی
در این زمانه استعدادکش هنرستیزی که همه درها به روی هنرمندان و نویسندگان و سینماگران آزاداندیش جز یک در بسته است شما و همکارانتان با دست خالی شیرین کاشتید و شگفتی آفریدید و جایزه ارزنده اسکار فیلم زیبای جدایی نادر از سیمین را در سال ۲۰۱۲ با همه رقابتهای تنگاتنگ سینماگران جهان برای مردم خود به ارمغان آوردید.
جناب فرهادی شما با کارگردانی و تهیه این فیلم، وجدان و شرف طبقه تنگدست مردم نجیب ایران را به جهانیان شناساندید که به مراتب از دریافت جایزه اسکار مفیدتر بود.
درود به شرفت درود به پشتکار و شهامتت. مفتخرم به یکایک همکاران شما و بازیگران که شگفتی آفریدند، سرکارخانم لیلا حاتمی، ساره بیات، سارینا فرهادی و جنابان پیمان معادی، شهاب حسینی و شهبازی و فیلم بردار آقای محمود کلاری آفرین و تبریک بگویم.
سرفراز و برقرار باشید
محمدرضا شجریان
تهمینه میلانی، سینماگر ، تهدید به قتل شده است.
ابن کارگردان و تهیه‌کننده سرشناس نمی‌داند به کدامین گناه و کینه در شرایط خطرناکی قرار گرفته است!؟ زندگی این زن هنرمند از چندی پیش توفانی شده است چرا که گروهی ناشناس و نامرئی با روش‌های مختلفی وی را تهدید به مرگ می‌کنند و سعی دارند به وی ضربه بزنند.
پیامک‌های تهدیدآمیز، نخستین گام مزاحمان تهمینه میلانی، برای به وحشت انداختن وی بود و در حالیکه تصور می‌شد تهدید‌ها در همان حدSMS بماند اما شکستن شیشه‌های خودروی این کارگردان سرشناس نشان داد که خطر بر سر وی و خانواده‌اش سایه افکنده است.
این هنرمند هر بار شیشه خودرویش را تعویض می‌کرد باز با حمله گروه ناشناس مواجه می‌شد به گونه‌ای که مشخص بود تهدیدکنندگان وی را تعقیب می‌کنند و در جاهای مختلف شیشه خودرویش را می‌شکنند. در پیامک‌‌ها آشکارا نوشته شده بود که «تو را خواهیم کشت!» و تهمینه میلانی که می‌دید تهدید‌ها جدی هستند چاره‌ای ندید جز مراجعه به پلیس و طرح شکایت تا از این فضای وحشتناک نجات یابد. میلانی که گفتار جسورانه‌ای دارد این بار وقتی پای در کلانتری 101 تجریش گذاشت پریشان و نگران بود. وی به مأموران گفت که با هیچ کس اختلافی ندارد و نمی‌تواند مظنون را معرفی کند.
پلیس با دستور بازپرس پرونده از دادسرای شمیرانات تهران، دست به تجسس‌های اطلاعاتی ویژه‌ای زد و در حالیکه پی برده بود عامل تهدیدات آشنایی کاملی به محل زندگی تهمینه میلانی دارد، رفتارهای وی را تحت نظر گرفت و توانست ردپایی از یک مرد را به دست آورد. با وجود این سرنخ قوی، مأموران نتوانستند عامل تهدید‌ها را دستگیر کنند و پرونده پس از صدور کیفرخواست در اختیار قاضی شعبه 1054 دادگاه جزایی و عمومی تهران قرار گرفت.
عامل تهدید با عدم حضور در جلسه دادگاه باز ناشناس ماند تا این که قاضی در حکمی غیابی وی را بخاطر توهین و تهدید به تحمل 91 روز زندان و 74 ضربه شلاق محکوم کرد. این پرونده پس از صدور حکم در اختیار شعبه چهارم اجرای احکام کیفری دادسرای ناحیه تهران و محکوم تحت تعقیب قضایی قرار گرفت.
بنابراین گزارش در حال حاضر تلاش‌‌ها برای شناسایی خانه و مخفیگاه مرد مزاحم ادامه دارد تا پس از دستگیری، این مرد روانه زندان شود. بر اساس آنچه از پیامهای تهدیدآمیز مشخص است، انگیزه مرموز وی است. این مرد در پیامهای تهدیدش انگیزه‌های مرموزی را مطرح می‌کند که عجیب به نظر می‌رسد.
سکوت تهمینه میلانی
به گزارش روزنامه ایران ،وقتی خبرنگار شوک با تهمینه میلانی تماس گرفت، وی که بشدت مشوش به نظر می‌رسید با بیان اینکه وی و خانواده‌اش چند ماهی تحت تأثیر این مزاحمت‌‌ها و تهدید‌ها قرار داشتند از بیان توضیحات بیشتر خودداری کرد و گفت: فقط امیدوارم قوه قضائیه و پلیس برای دستگیری این مرد یا افراد جدیت نشان دهند.
بخشی از میدان منیریه به علت سست بودن زمین ساعتی قبل فرو ریخت.
به گزارش مهر، ساعت 22 امشب بخشی از میدان منیریه تهران به علت سستی زمین و عملیات عمرانی فروریخت. بلافاصله با اعلام موضوع به سازمان آتش نشانی تعدادی از ایستگاهها به محل مراجعه و علاوه بر مسدود کردن خیابان اقدام به انجام عملیات کردند.
به گفته یکی از آتش نشانان، خوشبختانه این حادثه هیچگونه خسارت جانی در پی نداشت و ماموران هم اکنون مشغول ایمن سازی محیط و تحویل آن به ماموران شهرداری هستند.
یک افسر پلیس راهور نیز گفت: خوشبختانه این حادثه در ساعت پیک ترافیک رخ نداد و هم اکنون با حضور ماموران راهور ترافیک در اطراف محل ریزش و خیابان ولیعصر (عج) روان است.
رئیس شورای اسلامی شهر آسارا خبر داده است که ۱۰۰ درصد واجدان شرایط در آسارا در انتخابات شرکت کردند.
وی همچنین دراظهارات متناقض دیگری گفته است که به دلیل شرایط نامناسب جوی برخی از شهروندان آسارا که به دلایل مختلف در کرج بودند در همین شهر آراء خود را در صندوق ها انداختند.
سخنان این مقام مسئول درحالی است که تعداد واجدان شرایط پیش از انتخابات و براساس آمار سجلی افراد مشخص می شود و با احتساب این افرادی که این مقام مسئول اعلام کرده در کرج بوده اند مشارکت بالای ۱۰۰ درصد خواهد شد.
اعلام مشارکت ۱۰۰ درصدی دراین شهر درحالی است که به صورت عادی عده ای از افراد بیمار نمی توانند درانتخابات شرکت کنند اما این فرد گفته است که حتی افراد ناتوان و سالخورده ای که توانایی حرکت نداشتند نیز با کمک نزدیکانشان خود را به حوزه های اخذ رای رساندند و در انتخابات مجلس شرکت کردند.
این اتفاق واکنش سایت اصولگرای بازتاب را نیز برانگیخته و این سایت این تیتر را برای این خبر انتخاب کرده که در کدام شهر مشارکت ۱۰۰ در ۱۰۰ بود؟
ناصر لطفی سیرایی رئیس شورای اسلامی شهر آسارا در گفتگو با مهر، در خصوص فضای انتخابات در آسارا اظهار داشت: در کمتر منطقه ای آمار مشارکت ۱۰۰ درصد گزارش شده است.
رئیس شورای اسلامی شهر آسارا تعداد شرکت گنندگان در انتخابات در شهر آسارا را بالغ بر شش هزار و ۵۰۰ نفر برشمرد.
شهر آسارا مرکز بخش آسارا از توابع شهرستان کرج در استان البرز ایران است
وزارت خارجه‌ی آلمان با احضار سفیر ایران در برلین ضمن اعتراض به ادامه‌ی بازداشت یوسف ندرخانی، کشیش محکوم به اعدام، خواستار آزادی فوری او شد.
به گزارش رادیو فردا و بر اساس اعلام وزارت خارجه‌ی آلمان، این احضار روز جمعه صورت گرفته و به سفیر ایران در برلین تصریح شده است که دولت آلمان حکم اعدام یوسف ندرخانی را محکوم می‌کند.
در بیانیه‌ی وزارت خارجه‌ی آلمان ضمن تأکید بر موضع گیدو وسته‌وله، وزیر خارجه‌ی این کشور، یادآور شده است که مجازات افراد به خاطر عقایدشان نقض بنیادی‌ترین حقوق بشر است.
پیش از این آمریکا، اتحادیه‌ی اروپا و شمار زیادی از سازمان‌های مدافع حقوق بشر خواستار آزادی یوسف ندرخانی شدن بودند که در جوانی به مسیحیت گرویده است.
بانک مرکزی رقم دقیق رشد اقتصادی سال ۸۷ را اعلام کرد.
به گزارش ایسنا در حالی که پیش از این بانک مرکزی از اعلام عدد دقیق رشد اقتصادی سال ۸۷ خودداری کرده و تنها به اعلام واژه "اندک" برای آن بسنده کرده بود اما در گزارش تحولات اقتصادی ایران در بخش واقعی سال‌های ۸۸ و ۸۹ که به تازگی از سوی بانک مرکزی منتشر شده عدد دقیق رشد اقتصادی سال ۸۷ نیز گنجانده شده است.
براین اساس رشد تولید ناخالص داخلی به قیمت پایه برای سال ۸۷ معادل ۰.۸ درصد و رشد تولید ناخالص داخلی بدون نفت ۱.۲ درصد اعلام شده است.
به گزارش ایسنا، اوایل امسال معاون اقتصادی بانک مرکزی رشد اقتصادی سال ۸۷ را اندک اعلام کرده بود. این اعلام او باعث انتقاد بسیاری قرار گرفت که به اعتقاد آنها رشد اقتصادی دقیقی نبوده است.
رییس کل بانک مرکزی نیز در پاسخ به برخی انتقادها مبنی بر واقعی نبودن آمارهای اعلامی توسط آن نهاد گفته بود: متخصصان آمار و بانکی بانک مرکزی هرگز شرافت کاری و حرفه‌ای خود را به مباحث حاشیه‌ای نخواهند فروخت.
ندای سبز آزادی - کیان: بازی انتخابات نمایشی و فرمایشی و غیرآزاد با اعلام نتیجه رقابت باندهای قدرت تکمیل می شود. وزیر کشور نظام اقتدارگرا میزان مشارکت در کل کشور را بیش از ۶۴ درصد و"فوق تصور" اعلام می‌کند. محمدنجار میانگین میزان مشارکت در تهران، ری، اسلامشهر و شمیرانات را نیز ۴۸ درصد اعلام کرده و بالاترین نرخ مشارکت را مربوط به استان کهگیلویه و بویر احمد با حدود ۸۸ درصد دانسته است. او از «حضور حماسی»ای می گوید که مجریان انتخابات را مجبور کرد «چهار بار مهلت رای گیری را تمدید کنند».
مطابق آمار رسمی، «سیلی»ای که رهبر جمهوری اسلامی سه روز پیش از آن سخن گفته بود، به صورت دشمنان نواخته شده است. آیت الله خامنه ای سه هفته پیش هم «پیش بینی» کرد که «به حول و قوه الهی» مشارکت حماسی و پرشور بوده است. حالا چنین شده است.
این نتایج در حالی اعلام می شود که در دوره ی پیش انتخابات مجلس (هشتم و هفتم)، نرخ مشارکت حدود ۵۱ درصد اعلام شد و میزان مشارکت در تهران ۳۱ و ۳۷ درصد.
ولی حالا و چنان که پیش بینی می شد، حاکمیت اقتدارگرا باید اعلام می کرد که بعد از کودتای انتخاباتی سال ۱۳۸۸ و افزایش قهر مردم با صاحبان قدرت و تعمیق شکاف ملت – دولت، نظام دچار هیچ بحرانی نیست. این را چند هفته قبل ، رهبر جمهوری اسلامی مورد تاکید قرار داده بود. وی تاکید کرده بود: «مسائل کوچک را نباید بزرگ کرد. نباید القاء بحران کرد. سعى می‌کنند با هزار وسیله اثبات کنند که در ایران بحران هست. چه بحرانى؟ کدام بحران؟ کشورِ آرام، ملتِ قوى، بانشاط؛ این همه کار از سوى دستگاه‌هاى گوناگون، از سوى آحاد مردم در این کشور دارد انجام می‌گیرد...»
اینک نتایج انتخابات، موید «پیش بینی» و نظر رهبری است. هیچ بحرانی در کار نیست؛ از جمله «بحران مشروعیت» و «بحران مشارکت».
محمد نوریزاد، نویسنده و کارگردان حامی جنبش سبز معتقد است: «یک نفر از سمت من معترض به عنوان ناظر پای صندوق‌های رای نیست. طبیعی است که در چنین شرایطی آمار دست من برگزارکننده انتخابات است. اعلام نتایج در اختیار من برگزارکننده انتخابات است و خروجی انتخابات هم در اختیار من است. وقتی من حضور ندارم، اشرافی بر چند و چون انتخابات ندارم، طبیعی است که از هر زاویه، خروجی در اختیار برگزارکنندگان انتخابات است. باورمان بر این است که این یک نمایش بود که بالاخره باید انجام می‌شد. مگر می‌شود بخش وسیعی از مردم معترض باشند و نماینده نداشته باشند و یکجانبه و بدون رقابت نمایندگی به وسط بروند و در یک انتخابات سالم کار به سرانجام برسد؟! این یک خیمه‌شب‌بازی ملی بود.»
نتایج نهایی مشابه پیش بینی ها!
نکته جالب توجه، شباهت غریب و حیرت آور آمار اعلام شده توسط وزارت کشور با ارزیابی های سایت های اقتدارگرا و رسانه های تمامیت خواهان است.
به عنوان نمونه خبرگزاری های فارس و سایت رجا نیوز و روزنامه کیهان، از نظرسنجی ها و پیش بینی های «علمی» سخن گفته بودند که میزان مشارکت مردم در کل کشور را بیش از ۶۰ درصد و در تهران افزون بر ۴۰ درصد برآورد می کرد. «اتفاق»ی که حالا رخ داده است!
در انتخابات نمایشی، همه چیز چنان پیش می رود که پیش بینی شده! حداد عادل با آراء بالا در تهران برای ریاست مجلس خیز برمی دارد در حالی که علی لاریجانی دچار افت رای در قم می شود! مطابق آمار رسمی اعلام شده، آراء رییس مجلس هشتم، حدود ۱۳ درصد کاهش یافته؛ درحالی که غلامعلی حداد عادل که در انتخابات مجلس شش، با تقلب شورای نگهبان و ابطال چند صد هزار رای بجای علیرضا رجایی (از فعالان ملی مذهبی که اینک در زندان اوین است) به مجلس راه یافته بود، حالا با اختلاف رای معنادار نسبت به نفرات بعدی (حدود ۳۰ درصد بیشتر!) نفر نخست تهران شده است. تکلیف رییس مجلس، این چنین مشخص می شود. پدر عروس رهبر جمهوری اسلامی که شعرهایش در تجلیل از آیت الله خامنه ای، پایانی ندارد، آماده است که بر صدر مجلس تکیه زند.
و در چنین وضعی، سایت اقتدارگرای رجانیوز از تحقق «پیش بینی الهی» رهبر جمهوری اسلامی می گوید: «رهبر انقلاب در نماز جمعه ۲۰ شهریور ۸۸، در یک پیش‌بینی الهی و معجزه‌گونه، چنین اتفاق بزرگی را پیش‌بینی کردند.»
حاشیه‌هایی که متن شد
انتخابات نمایشی و فرمایشی درحالی در دور نخست خاتمه یافته که مستقل از نتایج غریب و دروغین اعلام شده، برخی حوادث حاشیه ای نیز در آن، خود به متن تبدیل شد. رای دادن شوک آور و غیرمترقبه ی سیدمحمد خاتمی بر صدر این اخبار نشست. رای بهت آوری که دفتر خاتمی خبر داده، قرار است او در موردش توضیح دهد.
در کنار آن، عدم پیروزی و راهیابی احمد ناطق‌نوری، برادر علی‌اکبر ناطق‌نوری و نماینده هفت دوره مردم شهرستان نور در مجلس؛ بازماندن مصطفی کواکبیان نماینده سمنان در مجلس هشتم از ورود به مجلس نهم؛ شکست پروین احمدی‌نژاد، خواهر محمود احمدی‌نژاد رییس‌جمهور در حوزه انتخابیه گرمسار محل تولدش؛ عدم توفیق خباز، نماینده کاشمر در مجلس و نیز قدرت‌الله علیخانی نماینده قزوین که سه دوره در مجلس شورای حضور داشت. مجتبی ذوالنور جانشین نماینده سابق ولی فقیه در سپاه پاسداران نیز که از عضویت در سپاه به خاطر حضور در مجلس استعفا داد، نتوانست در حوزه انتخابیه خود موفق شود.
نکته ی قابل اشاره دیگر در حاشیه نتایج اعلام شده، آن که از حدود ۱۷ نماینده عضو فراکسیون خط امام منتسب به جریان اصلاح‌طلب در مجلس هشتم، دو نماینده فعلی به عنوان منتخب معرفی شدند و دو نماینده دیگر به مرحله دوم انتخابات راه یافتند.
از این جمع ۱۷ نفره، مسعود پزشکیان منتخب تبریز، آذرشهر و اسکو و حسین امیری‌خامکانی منتخب زرند و کوهبنان به صورت مستقیم وارد مجلس نهم خواهند شد و جهانبخش امینی منتخب مردم کرمانشاه و داریوش قنبری منتخب مردم ایلام در دور دوم انتخابات برای ورود به مجلس با دیگر کاندیداهای حوزه‌های انتخابیه خود رقابت می‌کنند.
حدود ۱۵ نماینده عضو فراکسیون خط امام در مجلس هشتم، به دلیل انصراف و یا احراز صلاحیت‌شان در عرصه انتخابات شرکت نکرده بودند.
مدعیان اصلاح طلبی در حالی در انتخابات حضور یافتند که ۳۹ زندانی سیاسی از زندان‌های جمهوری اسلامی با انتشار بیانیه ای تاکید کردند: «شرایط غیرآزاد و ناعادلانه تحمیل شده بر این انتخابات، تردیدی باقی نمی گذارد که نامزد شدن در آن تنها و تنها، مشروعیت دادن به انتخاباتی رسوا و نمایشی و کمک به تقویت و تحکیم پایه های استبداد و خودکامگی و پشت کردن به آرمان های دمکراتیک و ضداستبدادی انقلاب اسلامی و نادیده انگاشتن فداکاری‌های بی دریغ مردم در راه آزادی و کرامت انسانی در جنبش اجتماعی پدید آمده از بطن انتخابات سال ۸۸ است.»
۳۹ زندانی سیاسی اعلام کردند: «گرم کردن تنور این انتخابات به هر شکل و بای نحو کان، کمک به استبداد و در تقابل با آرمان محوری استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی و نیز در تقابل با تحقق دمکراسی و تضمین حقوق بشر در کشور عزیزمان ایران است.»
دور نخست انتخابات غیرآزاد، نمایشی و فرمایشی و ناسالم که به تعبیر میرحسین موسوی «بزک دموکراسی» بود در کشوری که حاکمانش «کره شمالی» را الگوی خود قرار داده اند، با نتایج فرمایشی و ناسالم خاتمه یافت. آیا بحران مشروعیت حاکمیت اقتدارگرا و سرکوبگر خاتمه یافته است؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر