مهدی خزعلی ساعتی پیش، پس از ۷۰ روز بازداشت و اعتصاب غذا آزاد شد.
به گزارش خبرنگار کلمه، مهدی خزعلی پس از ۷۰ روز بازداشت و اعتصاب غذا در بندهای ۳۵۰ و ۲۰۹ اوین ساعتی پیش با قرار وکفالت، آزاد شد.
بنا به خبرهای رسیده به کلمه، این فعال سیاسی در این مدت بر اثر اعتصاب غذا بیش از سی کیلو وزن کم کرده و شدت ضعف بدنی او به حدی است که این اواخر دیگر رمق راه رفتن نداشته و برای راه رفتن به ناچار از عصا استفاده می کرده است.
این نویسنده ی منتقد و رزمنده دوران دفاع مقدس از روز اول بازداشت خود و در اعتراض به خشونت مامورین امنیتی هنگام بازداشت دست به اعتصاب غذا زده بود.
خشونت مامورین وزارت اطلاعات در هنگام بازداشت به حدی بود که موجب شکستگی دست و آسیب دیدگی دندان و پایش شده بود که پس از بازداشت به مدت سه هفته دست ایشان در گچ بود.
درمدت بازداشت بارها حال جسمی وی وخیم شد تا آنجا که یک بار بر اثر حمله قلبی منجر به بستری شدن در بخش سی سی یو بیمارستان طالقانی شد و در آنجا نیز نیمه شب توسط مامورین امنیتی به بیمارستان دیگری منتقل شد تا تحت نظر مامورین امنیتی باشد.
مهدی خزعلی ۲۵ روز ابتدای بازداشت در سلول انفرادی بند ۲۰۹ زندان اوین نگهداری شد، سپس به بند ۳۵۰ منتقل شده و مجدد در پانزده روز اخیر در بند ۲۰۹ وزارت اطلاعات در سلول انفرادی بود.
بر اساس شاهدان عینی و هم بندان وی در بند ۳۵۰ اوین اثربخشی مهدی خزعلی بر روی همبندی ها و سایر زندانیان به حدی بود که مامورین وزارت اطلاعات با بودن وی در بند عمومی مخالفت میکردند.
لازم به ذکر است برای آزادی وی از مادرش کفالت اخذ شده است.
با فرارسیدن عید باستانی نوروز و سال نو، در واپسین روزهای سال ۱۳۹۰ طبق اخبار رسمی ۶۷ شهروند بهایی دور از خانواده هایشان در زندان ها و بازداشتگاههای جمهوری اسلامی محبوس هستند.
۴۳ نفر از این زندانیان بهایی در حال گذراندن مجموعا «۲۶۰ سال حبس تعزیری و ۲۴ نفر دیگر در بازداشت موقت ادارات اطلاعات هستند. این آمار در حالی ارائه می شود که در سال ۱۳۹۰ بسیاری از شهروندان بهایی خارج از لیست ذیل، مدتی را بازداشت یا دوران محکومیتشان به اتمام رسیده است.
به گزارش ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در این سال تعداد زیادی از بهاییان به حکم های از ۱۲ سال تا ۴ ماه حبس تعزیری محکوم شدند بسیاری منتظر احضار و اجرای حکم و بسیار دیگر منتظر رای دادگاه های تجدید نظر هستند.
تعدادی از بهاییان از جمله شعله طائف و مهران بندی پس از اتمام دوران حبس به محل های تبعید رفتند. اماکن کسب بسیاری از بهاییان، پلمپ و جواز کسب بسیاری دیگر لغو یا تمدید شد.
تعداد اندک از دانشجویان بهایی باقیمانده در دانشگاهها اخراج شدند و پس از چند سال بار دیگر در دفترچه ثبت نام آزمون سراسری یکی از شرایط شرکت در کنکورسال ۱۳۹۱ اعتقاد به اسلام یا یکی از ادیان رسمی مذکور در قانون اساسی عنوان شد و این در حالی صورت گرفت که در خرداد ماه طی یک هجوم از قبل طراحی شده تعداد زیادی از اساتید دانشگاه مجازی بهاییان، بازداشت و منازل بهاییان مرتبط با موسسه مزبور مورد تفتیش قرار گرفت تا با این عمل تنها روزنه کسب علم جوانان محروم از تحصیل بهایی گرفته شود.
پرونده آتش زدن بیش از پنجاه خانه روستاییان بهایی ایول در مازندران پس از یک سال بی هیچ نتیجه ای مختومه اعلام شد و بهاییان روستای کتا (از توابع یاسوج) مورد حمله، تهدید و بازداشت قرار گرفتند تا محل زندگی و زمینهای کشاورزی خود را ترک کنند و هیچ مسئولی حاضر به اجرای عدالت نشد.
ندای سبز آزادی - کیان
نوروز ۱۳۹۱ نیز از راه رسید؛ سالی دیگر بدون شهدای جنبش سبز؛ نوروزی دیگر با صدها زندانی سبز؛ و دومین نوروز بدون حضور فعال موسوی و کروبی و رهنورد با جنبش سبز...
با همهی اینها، نوروز پراکندن عطر امید است در جان سبزها که اگر زمستان طبیعت را پایانی است، بهار سیاست نیز در این مرز و بوم فرامی رسد. این، همان ملاحظه ی مهمی است که در پیام نوروزی کانون نویسندگان ایران نیز آمده: «سربرآوردنِ گرمای جانبخش بهار از اعماق زمین، در حالی که همه چیز بر سلطهی بیچون و چرای انجماد و یخبندان گواهی میدهد، حکایتگر غلغله و غوغایی است که هرچند اکنون چندان هویدا نباشد اما پرخروشتر و نیرومندتر از آن است که به سلطهی سرکوبگرِ سرما تن در دهد.» و این «شکفتن» برای ایران و ایرانیان نیز مفروض است.
این امید از پشت دیوارهای بلند اوین و رجایی شهر، و از پس درهای قفل زده شده ی خانه های موسوی و کروبی، همچنان به سبزها به «تغییر»خواهان، تزریق می شود.
بهاری و سبز چون موسوی
«خانوادههای آسیبدیدگان و شهدا در جنبش سبز نقش والایی داشتهاند و جا دارد ملت عزیز ما در سال جدید، به ویژه در روزهای اول سال یار این خانوادهها باشند و به طور مناسب، در دیدارها امکان دلگرمی آنان را فراهم آورند.» این، تاکید «میر» جنبش سبز در پیام نوروزی سال ۱۳۸۹ اوست.
موسوی در آن پیام به چگونگی تولد جنبش سبز اشاره کرد و گفت: «ملت اشکالات و انحرافاتی را کشف کردند و مطالبات جدیدی با طیفی وسیع شکل گرفت. این روند از خواستههایی مثل رأی و تعیین تکلیف انتخابات آغاز و به مطالبات دیگر رسید. آنچه جنبش عظیم سبز با تعاملی که بین افراد شکل داد نتیجهگیری کرد که همه مطالبات در تحقق اهداف قانون اساسی و آن هم بدون تنازل باید تجلی یابد و این امر تبدیل به شعار گستردهای شد که اکثریت هم آن را قبول کردند.»
پیام نوروزی ۱۳۸۹ موسوی همچنان محتاج بازخوانی است: «مطالبات به حق جنبش ادامه خواهد یافت و سال جدید سال استقامت بر این مطالبات به حق و قانونی است و ما حق عقب کشیدن و عقبگرد در ارتباط با این مطالبات را نداریم و آن را خیانت به ملت و اسلام، خون شهدا میدانیم.»
پیش بینی های موسوی در مورد وضع اقتصادی ایران، به قدر لازم محقق شده؛ روند نابسامان اوضاع اقتصادی و اجتماعی و شرایط بحرانی ایران در مناسبات با غرب، ادامه یافته : «معنای این روند در کنار کاهش سرمایهگذاری، به معنای بیکاری و فقر وسیع است و انبوه قشرهای مستضعف و لاغر شدن طبقات میانی که پیش روی ما است. از طرف دیگر به دلیل نبود سیاستهای روشن، ماجراجویی و بیتدبیری وضعیت پیرامونی ما، وضعیت خوبی نیست و یک وضعیت تهدیدکننده علیه ما شکل گرفته است. ما بدترین حالت را در سیاست خارجی و روابط بینالملل داریم و به نظر میرسد سایر تحریمها و فشارهای بیشتری را شاهد باشیم.»
راهبردها و تاکیدات موسوی نیز در همین وضع با وجود سپری شدن دو سال، قابل تأسی و یادآوری است و به قدر لازم قابل توجه: «جا دارد جنبش سبز اول فکر کند که دامنه امواج خود را به همه اقشار، قومیتها و استانها بکشاند... به مردم، همسایگان و محلات باید با تولید کار، اشتغال و کمک رسیدگی کنیم و انواع راههای دیگری که در این ارتباط پیش روی مردم قرار دارد. زندگیها را سادهتر کنیم و با کم کردن تشریفات بیشتر به فکر مردم باشیم و بتوانیم مقدار زیادی از مشکلاتی که تصور میشود مردم با آن روبرو میشوند را کم کنیم. رسیدگی به خانواده شهدا و آسیبدیدگان و رفت و آمد با آنها، یقیناً هم موجب رضایت حضرت حق خواهد بود و هم باعث میشود نور امیدی بتابد.»
اقتدارگرایان و خودکامگان، موسوی را در خانه اش محبوس کرده اند؛ پیام سبز او اما همچنان بهاری و سبز و جاری است...
بهاری و سبز چون کروبی
همپای «میر» جنبش سبز، مهدی کروبی، دیگر راهبر شجاع و صبور و آزادهی جنبش سبز نیز همچنان از پشت در قفل شده ی منزل اش، استقامت و پایداری و صبوری و امید و «سبز»ی می پراکند.
دو سال پیش، شیخ تغییرخواه در آستانهی نوروز باستانی با اشاره به سرکوب ها و حوادث تلخ سال ۱۳۸۸، به بازخوانی مفهوم «نظام» پرداخت و گفت: «اگر منظور از نظام، فرد یا دسته خاصی است که یک جمع کوچکی را درون خودش جا می دهد، مثلا روحانیونش آقای جنتی، یزدی، مصباح، شجونی، طائب، رسایی، حسینیان، سید احمد خاتمی ، حسنی امام جمعه ارومیه و… باشند، یا نفراتش قاضی مرتضوی، محمود احمدی نژاد، الهام، نقدی، مرندی، جلال الدین افغانی و … باشند، اگر منظور از نظام این است، ما مخالف این جور نظام هستیم، مخالف نظامی که در حد یک قایق است. آن موقع کشتی نظام را باید یک قایق کوچک بنامیم که جمع کوچکی را درون خودش جا داده است.»
او که این سخنان را در واکنش به اظهارنظر رهبر جمهوری اسلامی در مورد «کشتی نظام» بیان می کرد، تاکید نمود که «جمهوری اسلامی ، جمهوری وسیع و گسترده است و قابل اینکه همه جمعیت ها با همه اندیشه های گوناگون پذیرایش باشند و در آن زندگی کنند.»
همراه استوار جنبش سبز بارها تاکید کرده که حاضر است برای «تغییر»، «هر هزینه ای» را بپردازد؛ ازجمله در بیانیه ای به مناسبت سالروز انتخابات پرمناقشه، تصریح کرد: «بر سر پیمان خویش با شما تا پایان این راه ایستاده ام.»
سبزها سخن مشهور کروبی را از یاد نخواهند برد؛ موضع گیری مشابهی با سخن مهم آیتالله منتظری: «متاسفانه امروز نه از جمهوریت نظام چیزی باقی مانده است و نه از اسلامیت آن! و این موضوع زنگ خطری است برای تمام آنانی که دلشان برای کشور و نظام و این مرز و بوم می تپد.»
کروبی همچون موسوی ملاحظه ای مهم دارد؛ این که جنبش سبز، متکی به شخص نیست: «اگر فرد خاصی به عنوان رهبر این جنبش مطرح بود تاکنون یا حذف شده بود و یا در زندان بود. این امتیاز بارز جنبش است که در میان توده های مردم است و رهبری آن را خود مردم به عهده دارند و همین، دلیل تداوم این راه است.»
سبزها در نوروز ۱۳۹۱ با بازخوانی تاکیدات و چشم اندازی که کروبی و موسوی ترسیم کرده و آن را مورد تاکید قرار داده اند، می توانند سالی «نو» بیافرینند.
جنبش سبز ادامه دارد!
شورای هماهنگی راه سبز امید در پیام نوروزی، کوشیده بر «راه سبز امید»ی که موسوی و کروبی و رهنورد و صدها زندانی سیاسی دیگر، آن را تعقیب می کنند، تاکید کند و برخی نکات را بازخوانی: «ما ایرانی آزاد، آباد، مستقل و حکومتی عادل میخواهیم؛ ما ایرانی میخواهیم که در آن روند حذف دگراندیشی با توسل به زور متوقف شود؛ ایرانی که نخبگان و زبدگان آن مجبور نباشند برخلاف میل خود به دیگر نقاط جهان مهاجرت کنند؛ ایرانی که در آن همگان از آزادی و حقوق قانونی خود چنان بهرهمند باشند که خلاقیتهایشان شکوفا شود و زندگی روزمرهشان امنیت و آرامش گیرد؛ ایرانی که تبعیضهای قومیتی، دینی، مذهبی و جنسیتی، راه را بر شکوفایی انسانها نبندد؛ ایرانی که بجای تخاصم مستمر با جهانیان، در عین حراست از منافع ملی و تمامیت ارضی و امنیت خود، روابط خود با دیگران را براساس احترام متقابل، گفتوگو و تعامل سازنده استوار کند، و در یک کلام ایرانی که مردم آن با وجود بهرهمندی از سرمایههای انسانی و اقتصادی کمنظیر، بر اثر بیتدبیریها هر روز با فقر و تنگدستی دست و پنجه نرم نکنند و نسبت به فردای خود و فرزندانشان دلنگران و پریشانخاطر نباشند.»
در پیام نوروزی یاد شده، به «کانون امیدآفرین» مهمی اشاره شده است: «مکتوبات ارجمندی که از درون و بیرون زندانهای جمهوی اسلامی، بذر امید و مقاومت و آگاهی میافکند. نهضت نامههای سرگشاده، پیام مبتنی بر بصیرت میر دربندمان را به نمایش میگذارد که «آگاهی، چشم اسفندیار خودکامگان است». آزادگان دربند و تحت فشار، با وجود همهی محدودیتها و تهدیدها، خود یکی از مهمترین نقاط کانونی امیدآفرین جنبش سبزند.»
شورای هماهنگی راه سبز امید، «حقیقتی انکارناپذیر» را مورد اشاره قرار داده است: «ضرورت تشکل فعالان و همراهان جنبش سبز در داخل و خارج از کشور در اشکال ممکن آن. امیدواریم با برنامهریزی صورت گرفته و همراهی همگان، سال ۱۳۹۱، سال تشکیل هستههای خودبنیاد سبز در داخل و گسترش کانونهای سبز در خارج از کشور، در چارچوب اهداف جنبش سبز باشد.»
در این پیام از «همه همراهان جنبش سبز» خواسته شده است که «یکدیگر را به پایبندی به ارزشهای اخلاقی و پرهیز از بداخلاقی سفارش کنند که این نشانه تفاوت شیوههای ما در مبارزه را با اقتدارگرایانی است که موازین اخلاقی را به آسانی در راه رسیدن به اهداف خود قربانی میکنند.»
شورای هماهنگی راه سبز امید، سال ۱۳۹۱ را سال «گسترش مبارزه مدنی و مقاومت در برابر جنگ طلبی» نامیده و از خدا خواسته است تا «این سرزمین اهورایی و این مردم نجیب و فهیم، طعم آزادی، عدالت، استقلال و پیشرفت را بچشند و با برخورداری از آسایش دنیوی، سعادت اخروی خود را رقم زنند.»
راه سبز امید و جنبش سبز، همچنان جاری است. سبزها اگر کودتای انتخاباتی و شهدای جنبش و زندانیان آزاده و صبور و نیز راهبران در حبس را از یاد نبرند؛ اگر نیم نگاهی به واقعیت های اجتماعی و اقتصادی داشته باشند؛ اگر تحولات منطقه و فضای بین الملل را به دقت بنگرند؛ و اگر عزم و انگیزه و امید برای تداوم مطالبات مشروع خود داشته باشند و صبورانه و خردمندانه و پیگیرانه اقدام کنند، سالی «نو» در پیش خواهند داشت.
همزمان با نزدیک شدن ضربالاجل دولت آمریکا و اتحادیه اروپا برای آغاز تحریم خرید نفت از ایران، کشورهای تولیدکننده نفت، رایزنی با خریداران نفت ایران را آغاز کردهاند تا در صورت حذف احتمالی نفت خام ایران از بازار جهانی، بتوانند سهم بیشتری از این بازار را به نفت خام تولیدی خود اختصاص دهند.
در تازه ترین اقدامات از این دست، مقامات عراقی به دولت سریلانکا پیشنهاد کردهاند که کمبود احتمالی نفت خام ایران را برای این کشور پر کنند.
گفته شده است که تنها پالایشگاه کشور سریلانکا فقط امکان پالایش و تصفیه نفتخامی با ویژگی مشابه نفت خام ایران را دارد و از زمان شدت یافتن تحریمهای مصوب آمریکا و اتحادیه اروپا علیه ایران، سریلانکا به دنبال راهی برای یافتن جایگزین نفت خام ایران بوده است.
به گزارش بی بی سی فارسی عراق پیشنهاد کرده است که مقدار قابل توجهی از نفت خام خود را به سریلانکا عرضه کند.
گفته شده است که نفت خام سبک عربستان سعودی بهترین جایگزین برای نفت خام ایران در پالایشگاه سریلانکا به شمار میرود و این کشور برای دریافت نفت بیشتر با عربستان سعودی نیز در حال رایزنی بوده است.
سریلانکا همچنین برای واردات فرآوردههای نفتی، با عراق و عمان نیز مذاکره کرده است.
اتحادیه اروپا روز بیستم ژانویه اعلام کرد که از ابتدای ماه ژوئیه (یازده تیر) خرید نفت خام از ایران را متوقف میکند.
با آن که ایران اعلام کرده است که اتحادیه اروپا تنها خریدار ۱۸ درصد نفت خام این کشور است و حذف بازار اروپا تاثیر چندانی در بازاریابی نفت ایران ندارد، به نظر میرسد که تحریمهای مصوب دولت آمریکا و دیگر مفاد تحریمهای اتحادیه اروپا، راه را برای ادامه حضور شرکت ملی نفت ایران در بازار جهانی نفت دشوار کرده است.
در چارچوب تحریمهای آمریکا علیه ایران که از ۲۸ ژوئیه اجرایی خواهند شد، هر شرکت یا کشوری که به واردات کالا از ایران اقدام کند، مشمول مجازات های مصوب دولت آمریکا خواهد شد.
تحریمهای آمریکا مبادلات مالی با شبکه بانکی ایران از جمله بانک مرکزی این کشور را نیز شامل میشود و با اجرایی شدن آن، کشورهای خریدار نفت در واریز کردن پول نفت به حساب بانک مرکزی ایران با مشکل روبهرو خواهند شد.
اعمال محدودیت در تبادلات مالی با بانک مرکزی ایران از مفاد تحریمهای مصوب اتحادیه اروپا در ژانویه گذشته نیز بود.
در همین چارچوب، اتحادیه جهانی انتقالات بین بانکی (سوئیفت) دیروز ۱۷ مارس (۲۷ اسفند)، اعلام کرد که ارائه خدمات به بانکهای ایرانی تحت تحریم اتحادیه اروپا را متوقف کرده است.
گفته میشود که تقریبا تمام بانکهای دنیا برای معاملات خود از خدمات این اتحادیه استفاده میکنند و با اعمال این محدودیت، ارتباط بانک های تحریم شده ایرانی با شبکه نقل و انتقالات مالی جهان قطع می شود.
در عین حال، گزارشهایی از تلاش خریداران نفت ایران برای یافتن شیوههای جدید پرداخت پول نفت به این کشور منتشر شده است.
در چارچوب تحریمهای مصوب اتحادیه اروپا، شرکتهای بیمهگر اروپایی از بیمه کشتیهایی که در هر جای دنیا حامل نفت خام و سوخت برای ایران هستند، منع شدهاند.هند اعلام کرده است که به واردات نفت از ایران ادامه میدهد.
گفته میشود که این کشور توانسته است موافقت مقامات ایران را برای پرداخت پول نفت با روپیه کسب کند. گزارش شده که قرار است نفت صادراتی ایران به هند، در چارچوبی تعریفشده و مورد توافق طرفین، با کالاها و خدمات هندی مبادله شود.
اما به عنوان مانعی دیگر در روند عرضه نفت خام ایران در بازارهای جهانی، تحریمهای مصوب اتحادیه اروپا، شرکتهای بیمهگر اروپایی را نیز شامل شده است و این شرکتها از بیمه کشتیهایی که در هر جای دنیا حامل نفت خام و سوخت برای ایران هستند، منع شدهاند.
در صورتی که این محدودیت برای شرکتهای بیمهگر اجرایی شود، خریداران آسیایی نفت خام ناگزیر خواهند بود برای نفتکشهای حامل نفت ایران هزینههای بیمه بیشتری بپردازند و خرید نفت از ایران، اقدامی هزینهبر و پرخطر برای آنها خواهد بود.
رکورد تولید نفت عراق
در روزهای نخست ماه مارس، حسین شهرستانی، معاون نخست وزیر عراق در کنفرانسی مطبوعاتی در بغداد اعلام کرد که میزان تولید نفت خام عراق برای اولینبار در بیش از سه دهه اخیر به بیش از سه میلیون بشکه در روز رسیده است.
خبرگزاری رویترز گزارش می دهد که میزان تولید نفت خام عراق تاکنون در سطحی کمتر از توان واقعی این کشور نگه داشته میشد، چون زیرساخت کافی برای صادرات نفت در این کشور وجود نداشت، ولی در هفتههای اخیر عراق سعی کرده است ظرفیت پایانههای صادراتی خود را نیز افزایش دهد.
در شرایطی که رایزنی کشورهای تحریمکننده ایران با خریداران نفت برای صرفنظر آنها از خرید نفت خام این کشور ادامه دارد، افزایش تولید و صادرات نفت عراق میتواند به کاهش التهاب در بازارهای جهانی کمک کند.
آشفتگی خریداران نفت خام از احتمال اختلال در صادرات نفت ایران، این فرصت را برای عراق فراهم کرده است تا سهم بیشتری از بازار جهانی نفت را به خود اختصاص دهد.
عراق افزون بر سریلانکا به مقامات کره جنوبی و هند نیز پیشنهاد افزایش عرضه نفت داده است.
عربستان سعودی از نخستین تولیدکنندگان نفت خام بود که از آمادگی خود برای افزایش تولید و جایگزینی نفت خام ایران در بازار جهانی خبر داد
وزارت اقتصاد کره جنوبی روز جمعه ۱۶ مارس، اعلام کرد که دولت عراق وعده داده است در صورتی که تحریمها علیه ایران بر عرضه جهانی نفت خام تاثیر بگذارد، نفت خام مورد نیاز کره جنوبی را تامین کند.
در گزارشهایی غیررسمی نیز گفته شده است که هند نسبت به خرید نفت خام بیشتر از عراق به جای نفت خام ایران اعلام آمادگی کرده است.
آخرین دادههای رسمی عربستان سعودی، بزرگترین تولیدکننده نفت اوپک نیز نشانگر افزایش میزان تولید نفت این کشور است.
عربستان سعودی از نخستین تولیدکنندگان نفت خام بود که در آستانه تشدید تحریمهای ایران، از آمادگی خود برای افزایش تولید و جایگزینی نفت خام ایران در بازار جهانی خبر داد.
خبرگزاری رویترز به نقل از آمار رسمی عربستان سعودی که امروز یکشنبه ۱۸ مارس (۲۸ اسفند) منتشر شد، گزارش داده است که صادرات نفت عربستان سعودی در ماه ژانویه گذشته ۱۴۳ هزار بشکه در روز بیشتر از ماه قبل شده است.
بنا بر این گزارش، عربستان سعودی در ماه ژانویه ۹ میلیون و ۸۷۱ هزار بشکه در روز نفت خام تولید کرده است که ۶۱ هزار بشکه بیش از ماه قبل از آن است.
رسول حیدرزاده و اسماعیل برزگر دو زندانی سیاسی اهل آذربایجان در آستانه عید نوروز و در پی آغاز سومین دوره اعتصاب غذای خود پس از بازداشت، به سلول های انفرادی بند 240 زندان اوین منتقل شدند.
بنا به اخبار رسیده به جرس، اسماعیل برزگر و رسول حیدرزاده، دو موزیسین آذری که به اتهام های امنیتی بهار امسال بازداشت شدهاند، به دلیل نقض بارز حقوق اولیه خود سیزدهم بهمن ماه امسال نیز دست به اعتصاب غذا زده بودند که در نهایت با اصرار مقامامت امنیتی و وعده رسیدگی به درخواست های شان، به اعتصاب غذای خود پایان دادند.
این دو زندانی سیاسی پس از عدم تحقق خواستههای خود، دوباره دست به اعتصاب غذا زده و اعلام کرده اند که در این مدت نه فقط هیچ کدام از وعده های داده شده از سوی مقامات امنیتی محقق نشده است که حتی اجازه ملاقات با وکلای خود را ندارند و به این دلیل برای سومین بار در یازده ماه گذشته، سومین دوره اعتصاب غذای خود را آغاز می کنند.این دو زندانی سیاسی گفته اند تا زمانی که اجازه ملاقات با وکلای خود را نداشته باشند به اعتصاب غذا ادامه خواهند.
مسوولان زندان اوین پس از اعتصاب غذای مجدد این زندانیان، آنها را به سلول انفرادی منتقل کردهاند.
این دو زندانی سیاسی از حق داشتن وکیل مدافع محروم بوده و هستند و مرحله تجدیدنظر خواهی محکومیتشان نیز بدون حضور وکیل هم اکنون در حال انجام است.
پروین مخترع، مادر کوهیار گودرزی، فعال حقوق بشر، پس از تحمل هشتماه حبس، ظهر امروز از زندان آزاد شد.
به گزارش کمیته گزارشگران حقوق بشر، پروین مخترع دهم مردادماه، یک روز پس از بازداشت پسرش، در منزلش در کرمان، دستگیر و مدت هشتماه در بند عمومی زندان کرمان نگهداری شد.
وی ابتدا از سوی دادگاه انقلاب کرمان، به اتهام " فعالیت تبلیغی و اجتماع و تبانی علیه نظام" به تحمل 23 ماه حبس تعزیری محکوم شد که این حکم در دادگاه تجدیدنظر به 23 ماه حبس تعلیقی کاهش یافت.
دادگاه دیگری برای رسیدگی به اتهام " توهین به مقامات" نیز هفته گذشته در دادسرای عمومی کرمان برای وی تشکیل شد که در این دادگاه وی از اتهام " توهین به رهبری" تبرئه شده و برای اتهامات دیگر خود از جمله "توهین به شهدا"، به پرداخت جریمه نقدی محکوم شد.
درحالی که در روزهای گذشته، خبر رسیده بود که یکی از قضات دادگاه عمومی با حکم تبرئه وی مخالفت کرده است، اما او ظهر امروز از زندان آزاد شد.
پروین مخترع، به اتهام مصاحبه با رسانهها در زمان بازداشت پیشین پسرش و اطلاعرسانی نسبت به شرایط او دستگیر شده بود. بازداشت وی تنها به دلیل جلوگیری و عدم پیگیری پرونده کوهیار گودرزی، صورت گرفت .
کوهیار گودرزی، عضو کمیته گزارشگران حقوق بشر نیز که اخیرا به تحمل 5 سال حبس تعزیری در زندان شهرستان زابل محکوم شده است، همچنان در بند 209 زندان اوین نگهداری میشود و در آستانه نوروز نیز از انتقال او به بند عمومی 350، جلوگیری شده است.
کوهیار گودرزی، در تماس تلفنی خود، گفته بود:" درخواست کردهام مرا به بند عمومی منتقل کنند، جایی که بتوانم بیشتر از سه متر راه بروم و به دیوار برخورد نکنم، اما با این تقاضا مخالفت میکنند."
پرونده کوهیار گودرزی با اعتراض وی و وکیلش ظرف روزهای آینده به دادگاه تجدیدنظر ارسال خواهد شد.
جلال ذوالفنون نوازنده برجسته سه تار ساعاتی پیش به دلیل ناراحتی قلبی در سن 74 سالگی درگذشت.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی موسیقی ایران ، ذوالفنون نوازنده سه تار و آهنگساز چندی پیش به دلیل ناراحتی قلبی به بیمارستان رفت و تحت عمل باز قلب قرار گرفت.
این نوازنده که آخرین اجرای صحنه ای اش به بیست و هفتمین جشنواره بین المللی موسیقی فجر برمی گردد هفته گذشته در بیمارستان تولد 74 سالگی اش را در کنار شاگردانش جشن گرفت.
ذوالفنون امروز 28 اسفندماه در تهران دار فانی را وداع گفت.
این نوازنده سه تار در 20 اسفند ۱۳۱۶ در آباده متولد شد. در کودکی به همراه خانوادهاش به تهران آمد و فراگیری موسیقی را در ده سالگی در خانوادهای اهل موسیقی شروع کرد. برای ادامه تحصیل به هنرستان موسیقی ملی رفت و در آنجا با سازهای دیگر چون تار و ویلن آشنا شد. ویلن را نزد برادرش محمود ذوالفنون آموخت. در هنرستان از رهنمودهای موسی معروفی در زمینه تکنیک سهتار برخوردار شد. همزمان با تأسیس رشته موسیقی در دانشکده هنرهای زیبا، به آنجا راه یافت. آشنائی با شخصیتهای موسیقی ملی ایران از جمله نورعلیخان برومند و دکتر داریوش صفوت، شناخت تازهای از موسیقی اصیل ایران و امکانات وسیع سهتار برای وی به ارمغان آورد و از سال ۱۳۴۶ فعالیت خود را روی سه تار متمرکز کرد. او از روشهای اساتیدی چون ابوالحسن صبا، ارسلان درگاهی و همچنین راهنمائیهای احمد عبادی بهره یافت. پس از پایان دانشکده در همانجا و در مرکز حفظ و اشاعه موسیقی ملی به تدریس سهتار پرداخت. در این سالها از راهنمایی یوسف فروتن و سعید هرمزی که از نوازندگان قدیمی سهتار بودند برخوردار گردید.ذوالفنون طی سالها به تدریس و اشاعه موسیقی خود که عنوان مکتب ذوالفنون را دارد ، پرداخت و توانست شاگردان زیادی را تربیت کند.
درود برشرفت.این جمله دربند ۳۵۰ زندان اوین تکیه کلام زندانیان است.براساس همین تکیه کلام تعدادی از زندانیان سیاسی او را شرف،شریف می خوانند.علی اکبرمحمدزاده دانشجوی آرام و کم حرف این دانشگاه که محکومیت ۶ ساله خود را می گذراند.حکمی که براساس گفته های شوخی و جدی دانشجویان زندانی بند به همراه حکم کوهیار گودرزی دیگر دانشجوی دانشگاه شریف تاریخ انجمن اسلامی این دانشگاه را یک بار دیگر تغییر داده است.
براساس یک شوخی رایج اعضای دفتر تحکیم وحدت تاریخ انجمن اسلامی دانشگاه شریف را به دو بخش تقسیم می کنند.قبل از نامه و بعد از نامه.مقصود از نامه نیز نامه سرگشاده ای است که این انجمن اسلامی پس از دوم خرداد به رهبری نوشت. درآن برهه نامه نگاری سرگشاده به رهبری توسط انجمن های اسلامی چندان رایج نبود و اگر هم بود از انجمن اسلامی دانشگاه شریف،چنین انتظاری نمی رفت. چرا که دانشجویان این دانشگاه به درس خوانی بیشترشهره بودند تا فعالیت سیاسی .
اما به هر حال درآن برهه این نامه نوشته شد و معدودی از روزنامه ها نظیر روزنامه آزاد آن را منتشر کردند.انتشاراین نامه درروزنامه آزاد البته منجر به برکناری احمد زیدآبادی سردبیر روزنامه شد.پس از این اتفاق اعضای تحکیم وحدت به شوخی می گفتند تاریخ انجمن اسلامی دانشگاه شریف به دو برهه قبل و بعد ازنامه تقسیم می شود.
حوادث انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ گویا تاریخ دیگری را برای انجمن اسلامی دانشگاه شریف رقم زده و علی اکبر محمد زاده دبیر انجمن اسلامی دانشگاه شریف یکی از سنگین ترین حکمهای حوادث پس ازانتخابات ریاست جمهوری را دریافت کرده است. حکم او با دبیران کل و برخی چهره های شاخص احزاب اصلاح طلب برابری می کند.حکمی که بچه های ۳۵۰ نشانه از کینه بازجویان به دلیل سکوتش درایام بازجویی می دانند. سکوتی که حتی دربند ۳۵۰ زندان اوین نیز ادامه داشت و بچه های بند ۳۵۰ به شوخی می گفتند نکند فکر می کنی ما هم بازجو هستیم و برای همین سکوت کرده ای.یکی از دوستانش می گوید که دربازجویی یا به اصطلاح تک نویسیها محمدزاده را اینگونه توصیف کرده است. قد: ١٧۵ .جثه: لاغر اندام. رنگ چشم: قهوه ای رنگ.این هم دانشگاهی علی اکبر محمد زاده هم ازسکوت او دربازجویی ها گفته است.
محمد زاده البته درعین سکوت زمان بحث های جدی سخنهای قابل توجهی داشت و زندانیانی چون تقی رحمانی درگعده هایی که برگزار می شد نظرات او را ستایش می کردند.
کم حرفی سبب می شد دیگران درباره محمدزاده کمتر بدانند، اما یک اتفاق ساده باعث شد که هم بندیانش به بیماری خونی او پی ببرند. بیماری خاصی که برخی از زندانیان تاکنون درباره آن نشنیده بودند.ماجرا از باقالی پلو شروع شد. البته باقالی پلوی زندان همراه با مرغ و گوشت نبود و باقالی پلوی خالی درروز جمعه برای زندانیان آورده می شد.دریکی ازاین روزها مشخص شد که همین بوی باقالی پلوی ساده هم می تواند محمدزاده را به اغما ببرد و این گونه بود که آرش علایی پزشک زندانی بیماری خونی محمد زاده را متوجه شد.محمدزاده برای همین بیماری نیز مدتی دربیمارستان بستری شد اما با این وجود همچنان بازجویان به آزاد شدن او رضایت نمی دهند.
یک بارجستی
شریف علاوه برمحمد زاده زندانیان دیگری نیز دارد.کوهیار گودرزی که مصداق ضرب المثل یک بارجستی است. او یک بار درسال ۸۸ بازداشت شد، اما گویا حکمش از دست بازجویان در رفت و به یک سال حبس محکوم شد.در دومین دستگیری اما بازجویان این حکم را جبران کرده اند و براساس خبرهایی که منتشر شده به او ۵ سال حکم همراه با تبعید داده اند.
توصیه ای که جدی گرفته نشد
بند ۳۵۰ زندان اوین یک شریفی دیگرهم دارد که هرچند اکنون دیگر شریفی نیست اما نسبش را از دانشگاه شریف گرفته است.امید کوکبی دانشجوی فوق دکترای فیزیک اتمی با گرایش لیزر دانشگاه تگزاس آمریکا که بهمن ماه سال ۸۹ هنگامی که برای دیدار با خانواده اش به ایران سفر کرده بود، بازداشت و به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شد.
او اینک در بند ۳۵۰ است و بعضی از هم بندیانش هر ازچند گاهی به شوخی می گویند زندان حقت بوده است. چرا توصیه آن نماینده مجلس را جدی نگرفتی.یکی از نمایندگان اصولگرای مجلس در دیداری که کوکبی با او داشت توصیه کرده بود که دیگر به این مملکت برنگرد چرا که دراین جا خریدار تو نیستند.
ندای سبز آزادی:سیدعلی موسوی خلخالی روزنامهنگار، مترجم و همکار سایت «دیپلماسی ایرانی» که از روز ۵ اسفند در بازداشت بسر میبرد، بعد از ۲۳ روز با سپردن وثیقه از زندان آزاد شد.
علی موسوی خلخالی، روزنامهنگار و مترجم جمعه شب ۵اسفندماه با حکم ماموران امنیتی در منزل پدری خود بازداشت و به زندان اوین منتقل شد.
علی موسوی خلخالی خواهرزاده آیت الله حکیم و از بستگان آیت الله سید محمد مهدی موسوی خلخالی است.
علی موسوی خلخالی پیش از بازداشت در سایت دیپلماسی ایرانی مشغول به کار بود.
سیدمحمد خاتمی بعد از ظهر امروز با کیوان صمیمی، زندانی سیاسی در بیمارستان شهید رجایی ملاقات کرد.
به گزارش خبرنگار ما، رییس جمهور سابق ایران، بعد از ظهر امروز یکشنبه، با حضور در بیمارستان شهید رجایی تهران، با مهندس کیوان صمیمی زندانی سیاسی که حدود سه هفته است در این بیمارستان بستری شده، ملاقات کرد.
این فعال ملی مذهبی در دیدار با خاتمی به ایراز امیدواری کرد که «پیش از این که تهدیدهای نگران کننده ی خارجی علیه ایران، کشور را به مرحله ی خطرناکی برساند و هزینه های غیرقابل جبران به منافع ملی وارد کند، گفتوگوهای سازنده بین همهی طرفهای چالش در داخل کشور شکل بگیرد، و گشایش سیاسی از طریق این گفتوگوها بوجود آید.»
این زندانی سیاسی و فعال مطبوعاتی بر راه حل های مبتنی بر «برد-برد» تاکید کرده است.
سیدمحمد خاتمی، رییس جمهور اصلاحات نیز در این دیدار اظهار داشته است که «ان شا الله دلسوزی های شما و دیگر کنشگران وطندوست شنیده شود و تا دیر نشده، صلح و آشتی ملی از دل گفتوگو و با محوریت قانون اساسی برقرار شود.»
خاتمی همچنین در این دیدار به صمیمی گفته که روش و منش او، باز گذاشتن درها و امکان های گفتگو و تعامل و تغییر تدریجی اوضاع از دل اصلاحات است.
پس از این دیدار که حدود بیست دقیقه به طول انجامیده و با «شیرینی یزدی» خاتمی و تبریک نوروزی وی همراه بوده، رییس جمهور سابق ایران در راهروی بیمارستان، توسط کادر درمانی و اداری و نیز همراهان بیماران بستری شده در بیمارستان شهید رجایی، متوقف می شود. حاضران به نقد خاتمی پرداخته و از دلیل شرکت وی در انتخابات نمایشی و فرمایشی سئوال و انتقاد می کنند. خاتمی پرسش کنندگان و منتقدان را به «تلاش و صبوری» برای حل و رفع تدریجی و آرام مشکلات موجود در کشور دعوت کرده است. این گفتگو، چند دقیقه ادامه داشته است.
محبوس در زندان رجایی شهر کرج که به ۶ سال حبس تعزیری محکوم شده و حدود دو سال و نیم است که در زندان به سر می برد به اذعان هم بندیانش به لحاظ وضعیت جسمی از چند ماه پیش دچار مشکل کبد و بیماری های مشکوک دیگری شده است.
کیوان صمیمی، مدیر مسئول ماهنامه توقیف شده نامه، ازجمله بازداشت شدگان پس از انتخابات ریاست جمهوری دهم است که بیش از دو سال و نیم در حبس است.
این فعال ملی مذهبی ازجمله زندانیان تبعید شده از اوین به رجایی شهر در پاییز ۱۳۸۹ است.
کیوان صمیمی، عضو انجمن دفاع از آزادی مطبوعات و عضو کمیته پیگیری بازداشت های خودسرانه و دفاع از حق تحصیل است. وی از زندانیان سیاسی در دوران نظام شاهنشاهی بوده است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر