-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۱ فروردین ۵, شنبه

Latest News from Kaleme for 03/24/2012

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا گزینه دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



در پی اعلام ناپدید شدن مسعود لواسانی، روزنامه نگار و از بازداشت شدگان حوادث بعد از انتخابات، همسر وی از بستری بودنش در بیمارستان طی دو روز اخیر خبر داده و دلیل اعلام مفقودی همسرش را همراه نداشتن کارت شناسایی و عدم امکان اطلاع‌رسانی به خانواده ذکر کرد.

روز گذشته، فاطمه خردمند، همسر این روزنامه نگار منتقد حکومت، که خود نیز اخیرا از زندان آزاد شده، پیرامون ناپدید شدن همسرش در صفحه فیس بوک خود نوشته بود: “مسعود از روز گذشته و به قصد هواخوری از منزل خارج شده اما تاکنون بازنگشته و خبری از او در دست نیست.”

همسر مسعود لواسانی روز جمعه، چهارم فروردین، در صفحه فیس‌بوک خود نوشت: “ظاهرا آن شب، (آقای لواسانی) هنگام پیاده‌روی بیهوش شده و یک انسان خیرخواه او را به بیمارستان منتقل کرده بود و چون کارت شناسایی همراه نداشته امکان اطلاع به خانواده نبوده است.”

او نوشته است: “امروز (مسعود لواسانی) به هوش آمده و پس از اطمینان از نوار قلبی که بهبود نسبی را نشان می‌داد، کم‌کم از بیمارستان مرخص می‌شود.”

به گزارش ندای سبز آزادی، پیش از این، فاطمه خردمند گفته بود که آقای لواسانی از روز دوم فروردین از منزل خارج شده و هنوز بازنگشته است.

مسعود لواسانی از جمله روزنامه‌نگارانی است که پس از آخرین انتخابات ریاست جمهوری در ایران در سال ۱۳۸۸ بازداشت و به دو سال زندان محکوم شد، که با پایان دوران محکومتیش در شهریور گذشته آزاد شد.


 


علی مزروعی:

رئیس دولت کودتا روز چهارشنبه (۲۴ اسفند) و در جریان پاسخ به پرسش‌های گروهی از راهیافتگان به مجلس هشتم در صحن علنی اعتراف کرد که موجودی « حساب ذخیره ارزی » صفر شده و پولی در آن نیست که دولت بخواهد از آن به مترو وام بدهد. وی در پاسخ به اولین سؤال مبنی بر اینکه چرا تسهیلات به متروی تهران داده نشده است؟ با اشاره به مصوبه مربوطه که “دولت تا پایان سال ۸۹ از محل حساب ذخیره ارزی یا هر عنوان دیگر به صورت تسهیلات و با رعایت قانون حداکثر استفاده از توان کشور این پول را در اختیار شهرداری‌ها قرار دهد، خودش ضامن شود و خودش هم بازپرداخت کند”، خاطرنشان کرد:” چگونه می‌شود دولت وام دهد. دولت می‌گوید جایی برای وام دارد، یک حساب ذخیره ارزی است که آن هم بانک مرکزی مکتوب اعلام کرده که موجودی‌اش صفر است و بالاخره اگر قانون می‌نویسیم باید طوری بنویسیم که قابل اجرا باشد. آن داد می‌زند پولی وجود ندارد و شما می‌گویید بده؟ از کجا بدهد؟ بعدش هم می‌گوید با هر عنوان دیگر، عنوان دیگر یعنی چه؟ یعنی ما برویم از محل پول بهداشت و درمان، معلمان، نظامیان، عمران و آبادی روستاها و شهرها برداریم، بدهیم، خب شما که قانون را نوشتید، مشخص می‌کردید از کدام ردیف بردار؛ به کدام ردیف اضافه کن.”

برای اینکه معلوم شود چنین سخنی حکایت از چه فاجعه ای برای « درآمد نفت » و اقتصاد کشور می کند ناچار از توصیحات زیر هستم :

۱-” حساب ذخیره ارزی ” تمهیدی بود که برپایه تجربیات گذشته از نحوه استفاده از درآمد نفت در بودجه دولت و اقتصاد ایران توسط دولت اصلاح طلب خاتمی در لایحه برنامه سوم توسعه آورده شد و در مجلس پنجم به عنوان ماده ۶۰ قانون برنامه مصوب گردید. مفاد این ماده این است:

” ماده ۶۰- در جهت ایجاد ثبات در میزان درآمدهای ارزی و ریالی حاصل از صدور نفت خام در دوران برنامه سوم توسعه و تبدیل دارائی حاصل از فروش نفت به دیگر انواع ذخایر و سرمایه گذاری و امکان تحقق دقیق فعالیت های پیش بینی شده در برنامه، دولت مکلف است با ایجاد «حساب ذخیره ارزی حاصل از درآمد نفت خام» و «حساب ذخیره ریالی» اقدامات زیر را به عمل آورد:

الف- از سال ۱۳۸۰ مازاد درآمد ارزی حاصل از صادرات نفت خام در پایان هر سال نسبت به ارقام پیش بینی شده در جدول شماره (۲) این قانون در حساب سپرده دولت نزد بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران تحت عنوان «حساب ذخیره ارزی درآمد نفت خام» نگهداری می شود.

ب- از آغاز سال سوم برنامه، در صورتی که درآمد ارزی حاصل از صدور نفت خام، کمتر از ارقام مندرج در جدول شماره (۲) این قانون باشد، دولت در فواصل زمانی شش ماهه می تواند از موجودی حساب ذخیره ارزی برداشت کند. معادل ریالی این وجوه در حساب درآمد عمومی دولت منظور می گردد.

ج- بخشی از مانده وجوه ارزی حساب موضوع بند (الف) این ماده در چارچوب اولویتهای برنامه سوم جهت توسعه فعالیتهای تولیدی و سرمایه گذاری براساس نرخ مبادله روز به فروش رسیده و معادل ریالی آن در «حساب ذخیره مالی» نزد بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران نگهداری می شود.

پس از حصول اطمینان از تحقق درآمدهای ریالی پیش بینی شده در قانون بودجه هرسال، اعطای وام کوتاه مدّت برای فعالیتهای تولیدی و سرمایه گذاری از محل باقیمانده وجوه ارزی مجاز خواهد بود.

د- استفاده از وجوه «حساب ذخیره ریالی» برای تأمین هزینه های بودجه عمومی دولت صرفاً در صورت کاهش درآمد ارزی حاصل از صادرات نفت خام نسبت به رقم مصوب و عدم امکان تأمین اعتبارات مصوب از مالیات و سایر منابع، مجاز خواهد بود و استفاده از آن برای تأمین کسری ناشی از درآمدهای غیر نفتی بودجه عمومی دولت ممنوع است.

ه- آیین نامه اجرائی این ماده به پیشنهاد مشترک سازمان برنامه و بودجه، بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران و وزارت امور اقتصادی و دارائی طی مدت سه ماه از تصویب این قانون به تصویب هیأت وزیران خواهد رسید.”

آئین نامه اجرایی این ماده به پیشنهاد سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور و بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران و وزارت امور اقتصادی و دارایی ظرف مدت ۳ ماه از تاریخ تصویب این قانون، به تصویب هیئت وزیران رسید.همچنین به موجب ماده (۸) آئین نامه اجرایی ماده (۶۰) اصلاحی قانون برنامه سوم توسعه، هیئتی مرکب از رئیس سازمان مدیریت و برنامه ریزی، وزیر امور اقتصادی و دارایی، رئیس کل بانک مرکزی و ۴ نماینده به انتخاب رئیس جمهوری ( حداقل ۲ نفر از بین وزیران) به عنوان هیئت امنای حساب ذخیره ارزی جهت حسن اجرای قانون و اتخاذ تصمیم در موارد تعیین شده در این آئین نامه و موارد دیگر تشکیل شد.

برپایه اجرای قانون برنامه سوم توسعه در سالهای ۱۳۷۹- ۱۳۸۳ توسط دولت خاتمی، از درآمد ۱۳۰ میلیارد دلار حاصله از فروش نفت و گاز در این سالها، مبلغ ۳۰.۲ میلیارد دلار آن به این حساب واریز شد، که ۱۵.۳میلیارد دلار آن با مصوبات مجلس ششم هزینه شد، و دولت خاتمی در هنگام واگذاری قوه مجریه در مردادماه سال ۸۴ به احمدی نژاد ۱۴.۷ میلیارددلار در ” حساب ذخیره ارزی ” تحویل دولت نهم داد.

یادآور می شود که دولت خاتمی فقط بر پایه مصوبات هیات امنای حساب ذخیره ارزی برای وام دهی به بخش خصوصی و مجلس برای برداشت از این حساب برای برخی مصارف خاص عمل می کرد و هیچگونه دست اندازی به مانده این حساب نداشت و گزارش عملکرد این حساب بصورت فصلی و شفاف برای همگان از طریق بانک مرکزی اعلام می شد. جدول جریان وجوه حساب ذخیره ارزی سالهای ۱۳۷۹ – ۱۳۸۵ که درادامه آمده است سند و شاهدی بر این مدعاست.

نکته مهم دیگری که در عملکرد این حساب در دوره خاتمی باید مورد ملاحظه و توجه قرار گیرد اینکه برای اولین بار در تاریخ معاصر و پس از گذشت یک قرن از کشف و فروش نفت از درآمد آن بصورت ارزی به بخش خصوصی برای سرمایه گذاری وام داده شد ( بیش از ۵ میلیارد دلار )، و همین امر دامن زدن به نرخ رشد سرمایه گذاری در این دوره را فراهم آورد و به نرخ متوسط سالانه ۱۱ درصد رساند.

۲- ماده ۶۰ قانون برنامه سوم توسعه با اصلاحات جزئئ و بدلیل اهمیت به عنوان ماده ۱ قانون برنامه چهارم توسعه بدینگونه در مجلس ششم مصوب شد :” به‌منظور ایجاد ثبات‌ در میزان‌ استفاده‌ از عواید ارزی‌ حاصل‌ از نفت‌ در برنامه‌ چهارم ‌توسعه‌ اقتصادی‌، اجتماعی‌ و فرهنگی‌ جمهوری‌ اسلامی‌ ایران‌ و تبدیل‌ دارائی‌های‌ حاصل‌ از فروش‌ نفت‌ به‌ دیگر انواع‌ ذخایر و سرمایه‌گذاری‌ و فراهم‌کردن‌ امکان‌ تحقق‌ فعالیت‌های‌ پیش‌بینی‌شده‌ در برنامه‌،دولت‌ مکلف‌ است‌ با ایجاد «حساب‌ ذخیره‌ ارزی‌ حاصل‌ از عواید نفت‌» اقدام‌های‌ زیر را معمول‌ دارد :

الف ـ از سال‌ ۱۳۸۴ مازاد عواید حاصل‌ از نفت‌ نسبت‌به‌ ارقام‌ پیش‌بینی‌شده‌ در جدول‌ شماره‌ (۸) این‌ قانون‌ در حساب‌ سپرده‌ دولت‌ نزد بانک‌ مرکزی‌ جمهوری‌ اسلامی‌ ایران‌ تحت‌ عنوان‌ « حساب‌ ذخیره‌ ارزی‌ حاصل‌ از عواید نفت ‌» نگهداری‌ می‌شود.

ب ـ معادل‌ مانده‌ « حساب‌ ذخیره‌ ارزی‌ حاصل‌ از عواید نفت‌ خام ‌» موضوع‌ ماده‌(۶۰) قانون‌ برنامه‌ سوم‌ توسعه‌ اقتصادی‌، اجتماعی‌ و فرهنگی‌ جمهوری‌ اسلامی‌ ایران ‌مصوب‌ ۱۷/۱/۱۳۷۹ با اصلاحات‌ آن‌ در پایان‌ سال‌ ۱۳۸۳ و همچنین‌ مانده‌ مطالبات‌ دولت‌ از اشخاص‌ ناشی‌ از تسهیلات‌ اعطائی‌ از محل‌ موجودی‌ حساب‌ یادشده‌ در ابتدای ‌سال‌ ۱۳۸۴ از طریق‌ شبکه‌ بانکی‌ به‌ « حساب‌ ذخیره‌ ارزی‌ حاصل‌ از عواید نفت ‌» واریز می‌گردد.

ج‌ ـ استفاده‌ از وجوه‌ حساب‌ ذخیره‌ ارزی‌ برای‌ تأمین‌ مصارف‌ بودجه‌ عمومی ‌دولت‌ صرفاً درصورت‌ کاهش‌ عواید ارزی‌ حاصل‌ از نفت‌ نسبت‌به‌ ارقام‌ جدول‌ شماره‌(۸) این‌ قانون‌ و عدم‌ امکان‌ تأمین‌ اعتبارات‌ مصوب‌ از محل‌ سایر منابع‌ درآمدهای‌ عمومی ‌و واگذاری‌ دارائی‌های‌ مالی‌ مجاز خواهد بود. در چنین‌ صورتی‌، دولت‌ می‌تواند در فواصل‌ زمانی‌ سه‌ ماهه‌ از موجودی‌ حساب‌ ذخیره‌ ارزی‌ پرداخت‌ نماید. معادل‌ ریالی‌ این‌ وجوه‌ به‎‌حساب‌ درآمد عمومی‌ دولت‌ واریز می‌گردد. استفاده‌ از حساب‌ ذخیره‌ ارزی‌ برای‌ تأمین‌کسری‌ ناشی‌ از عواید غیرنفتی‌ بودجه‌ عمومی‌ ممنوع‌ است‌.

دـ به‌ دولت‌ اجازه‌ داده‌ می‌شود حداکثر معادل‌ پنجاه‌ درصد (۵۰%) مانده‌ موجودی‌ حساب‌ ذخیره‌ ارزی‌ برای‌ سرمایه‌گذاری‌ و تأمین‌ بخشی‌ از اعتبار موردنیاز طرح‌های‌ تولیدی‌ و کارآفرینی‌ صنعتی‌، معدنی‌، کشاورزی‌، حمل‌ و نقل‌، خدمات‌ (ازجمله‌گردشگری‌ و…)، فناوری‌ و اطلاعات‌ و خدمات‌ فنی‌ ـ مهندسی‌ بخش‌ غیردولتی‌ که‌ توجیه ‌فنی‌ و اقتصادی‌ آنها به‌ تأیید وزارتخانه‌های‌ تخصصی‌ ذیربط رسیده‌ است‌ از طریق‌ شبکه ‌بانکی‌ داخلی‌ و بانک‌های‌ ایرانی‌ خارج‌ از کشور به‌صورت‌ تسهیلات‌ با تضمین‌ کافی‌استفاده‌ نماید.

هـ ـ حداقل‌ ده‌ درصد (۱۰%) از منابع‌ قابل‌ تخصیص‌ حساب‌ ذخیره‌ ارزی‌ به ‌بخش‌ غیردولتی‌ دراختیار بانک‌ کشاورزی‌ قرار می‌گیرد تا به‌‎صورت‌ ارزی‌، ریالی‌ جهت‌ سرمایه‌گذاری‌ در طرحهای‌ موجه‌ بخش‌ کشاورزی‌ وسرمایه‌ درگردش‌ طرحهایی‌ که‌ با هدف ‌توسعه‌ صادرات‌ انجام‌ می‌شود توسط‌ بانک‌ کشاورزی‌ دراختیار بخش‌ غیردولتی‌ قرار گیرد.

اصل‌ و سود این‌ تسهیلات‌ به‌‎صورت‌ ارزی‌ به‌ حساب‌ ذخیره‌ ارزی‌ واریز می‌گردد.

و ـ استفاده‌ از وجوه‌ حساب‌ ذخیره‌ ارزی‌ موضوع‌ این‌ ماده‌ صرفاً در قالب ‌بودجه‌های‌ سنواتی‌ مجاز خواهد بود.

زـ آیین‌نامه‌ اجرایی‌ این‌ ماده‌ به‌ پیشنهاد سازمان‌ مدیریت‌ و برنامه‌ریزی‌ کشور، بانک‌ مرکزی‌ جمهوری‌ اسلامی‌ ایران‌ و وزارت‌ امور اقتصادی‌ و دارایی‌ تهیه‌ و قبل‌ از لازم‌الاجراشدن‌ این‌ قانون‌ به‌تصویب‌ هیأت‌ وزیران‌ خواهد رسید. ”

دوره اجرای قانون برنامه چهارم توسعه سالهای ۱۳۸۴- ۱۳۸۸ مصادف با روی کارآمدن دولت احمدی نژاد و شکل گیری حاکمیت یکدست اقتدارگرایان بر کشور بود، و از قضای روزگار قیمت هربشکه نفت هم در این روزگار بطرزی غیر قابل انتظار رو به افزایش نهاد. در جدول (۸) ضیمیه برنامه پیش بینی شده بود که دولت برای دستیابی به اهداف کمی قانون برنامه چهارم توسعه می تواند از ۸۱.۶ میلیارد دلار درآمد نفتی طی سالهای اجرا استفاده کند اما درعمل دولت احمدی نژاد از ۳۵۷ میلیارد دلار درآمد نفتی در این دوره، ۲۵۰ میلیارد دلار آنرا ( بیش از سه برابر پیش بینی شده در برنامه ) در قالب قوانین بودجه سنواتی هزینه کرد، و طبعا باید بیش از یک صد میلیارد دلار باقی مانده آن باید به ” حساب ذخیره ارزی ” واریز می شد. البته دولت احمدی نژاد با انحلال سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور درسال ۸۵ و درپی آن ” هیات امنای حساب ذخیره ارزی “، و واگذاری اختیارات آن به کمیسیون اقتصادی دولت، درعمل نظارت بر برداشت‌های دولت از این حساب و چگونگی هزینه کرد آنرا از بین برد و از اینرو دیگر شاهد گزارش فصلی مربوط به این حساب از سوی بانک مرکزی نبودیم و درپاسخ به درخواست راهیافتگان مجلس دراین باره و اصحاب رسانه رئیس دولت از محرمانه بودن اطلاعات مربوط به این حساب سخن گفت وهیچ فرد و نهادی دیگر نتوانست بداند که بر سراین حساب به لحاظ واریز و برداشت چه آمده است.

۳- برپایه آنچه آمد در این حساب تا پایان دوره اجرای قانون برنامه چهارم توسعه باید رقمی حداقل معادل ۱۲۰ میلیارد دلار (۱۰۶ میلیارد دلارمازاد درآمد نفت دردوره اجرای قانون برنامه چهارم بعلاوه۱۴.۷ مانده درحساب ذخیره ارزی از دوره خاتمی ) ذخیره می داشت، و با توجه به اینکه مصوبه مجلس برای پرداخت به مترو برای سال ۸۹ بوده است اعلام این موضوع توسط بانک مرکزی و رئیس دولت که مانده این حساب صفر بوده و دولت قادر به پرداخت مبلغ ۲میلیارد دلار مصوب به مترو نمی باشد جای تامل و تعجب فراوان دارد، و اینکه حساب و کتاب دولت در هزینه درآمد نفتی روشن نیست، و این همان ادعایی که توسط دیوان محاسبات به عنوان نهاد نظارتی مجلس برهزینه کرد بودجه‌های سنواتی توسط دولت هرساله در مورد گم شدن مبلغ قابل توجهی از درآمد نفتی ابراز شده است.

۴- اگر درآمد نفتی دوسال اخیر را هم در نظر بگیریم که تقریبا بالغ بر ۲۰۰ میلیارد دلار می شود و برپایه سوابق میدانیم که حدود۷۰ درصد این درآمد (۱۴۰ میلیارد دلار ) در قالب بودجه سنواتی هزینه شود، ۶۰ میلیارد دلار مازاد می ماند که اگر با ۱۲۰ میلیارد دلار مازاد قبلی جمع شود رقمی بیش از ۱۸۰ میلیارد دلار می شود که باید در ” حساب ذخیره ارزی ” یا هر عنوانی دیگر ذخیره شده باشد. به عبارت روشنتر دولت احمدی نژاد برپایه گزارش بانک مرکزی در ۷ سال ۱۳۸۴-۱۳۹۰ معادل ۵۵۳ میلیارد دلار درآمد نفتی داشته است، اگر ۷۰ درصد آنرا در قالب بودجه‌های سنواتی هزینه کرده باشد الباقی می شود ۱۶۶میلیارد دلار و با مانده حساب از دوره خاتمی جمعش بیش از ۱۸۰میلیارد دلار می شود، ولی حالا رئیس دولت کودتا درمجلس اعلام کرده است که مانده ” حساب ذخیره ارزی ” صفر است و ظاهرا آب از آب هم در دل راهیافتگان به مجلس و دیگر نهادهای نظارتی و رسانه‌های حکومتی و…تکان نخورده است!

در کشورهایی که حاکمیت قانون و مردمسالاری به معنای واقعی و نه صوری وجود دارد و بودجه عمومی دولتها عمدتا از مالیات شهروندان تامین می شود با نظارتی که از سوی نهادهای نظارتی درون حاکمیت و بیرون ( نهادهای جامعه مدنی ) اعمال می شود هردولت باید نسبت به هزینه کرد هرگونه درآمدی پاسخگو باشد، و دراین زمینه نهادهای نظارتی به ویژه در عرصه جامعه مدنی مو را از ماست بیرون می کشند اما درکشور ما ظاهرا چون پول بادآورده و بی‌زبان نفت در اختیار دولت است و شهروندان چندان سهمی در مالیات دهی و بودجه دولت ندارند حساسیتی هم نسبت به هزینه کرد آن ندارند و این در مورد نهادهای نظارتی درون و برون حاکمیت نیز مصداق دارد! روشن است که درچنین شرایطی موضوع « درآمد نفت و خالی بودن حساب ذخیره ارزی » نمی تواند دغدغه چندانی برای شهروندان بوجود آورد! و دولت هم هرگونه بخواهد می تواند بدون حساب و کتاب از این درآمد استفاده کند و آنرا به هرز دهد، و ظاهرا آنچه محل بحث و دعوا بین دولتی‌ها و دیگر قوا و نهادهای حاکم است اینکه هریک چه سهمی از این درآمد را نصیب خود کند! و اینگونه می شود که درست در سالهایی که بیشترین درآمد نفت نصیب کشور شده و ” حساب ذخیره ارزی ” می توانست پشتوانه‌ای برای توسعه کشور باشد حتی در مقایسه با کشورهایی همچون کویت و عربستان نیز حاکمیت یکدست نتوانسته است در بهره مندی از این درآمد عمل کند و برای روز مبادای کشور ذخیره‌ای فراهم سازد. فرق دولت اصلاحات و برآمده از رای مردم با دولت کودتا و تحمیلی در همین است که دولت خاتمی با درآمد ارزی معادل۱۷۳.۶ میلیارد دلار طی ۸ سال ۱۴.۷ میلیارددلار مانده در ” حساب ذخیره ارزی ” تحویل دولت بعدی داد اما دولت احمدی نژاد با درآمد۵۵۳ میلیارد دلار در ۷ سال از هم اکنون اعلام کرده است که این حساب خالی است و لابد خدا باید به داد دولت بعدی برسد! بگذریم که به رغم هزینه این درآمد افسانه‌ای عملکردی در حد دولت خاتمی نیز برجای ننهاده و سایه رکود و بحران اقتصادی سراسر کشور را پوشانده است، و عجیب می نماید از مقامات عالی کشور که حیثیت و آبروی خود را در گرو روی کارآوردن چنین دولتی نهاده اند، وهیچگونه واکنشی هم به این رخداد فاجعه آمیز و ایران برباد نمی دهند و هنوز هم برعدم کفایت چنین رئیس دولتی پی نمی برند؟


 


اعضای زندانی ادوار تحکیم وحدت به صورت دسته جمعی در نوروز ۹۱ از مرخصی نوروزی محروم هستند.

به گزارش ندای سبز آزادی، احمد زیدآبادی دبیر کل ادوار تحکیم وحدت سومین نوروز خود را بدون مرخصی درزندان می گذراند.

علی ملیحی روزنامه نگار و مسئول روابط عمومی ادوار تحکیم وحدت نیز وضعیتی مشابه زید آبادی را دارد و سومین نوروز خود را بدون مرخصی در زندان است.

عبدالله مومنی سخنگوی ادوار تحکیم وحدت نیز که درسال۸۸ پس از ۹ ماه زندان به مرخصی آمده بود درابتدای سال ۸۹ به زندان بازگردانده شد و ازآن تاریخ بدون مرخصی درزندان به سر می برد.

حسن اسدی زید آبادی دیگر عضو ادوار تحکیم وحدت نیز دومین نوروز خود را بدون مرخصی درزندان می گذراند.

علی جمالی دبیر سیاسی ادوار تحکیم وحدت نیز که سال گذشته به مرخصی نوروزی آمده بود امسال از مرخصی نوروزی محروم شده است.


 


کلمه- زهرا امیری:

سوریه غالبا آخرین متحد روسیه در خارمیانه نامیده می شود و مسکو دائما با خودداری از حمایت ایالات متحده، اتحادیه اروپا و اتحادیه عرب در محکوم کردن رژیم اسد به باور این ادعا کمک می کند. دلایل قابل ذکر برای وفاداری روسیه به دمشق بسیار زیاد است: گفته می شود نخست وزیر روسیه ولادمیر پوتین و رئیس جمهور سوریه بشار اسد نوعی همبستگی دیکتاتورمابانه بهم دارند پوتین از موضوع وحشت دارد که تقویت بهار عربی حکومت خودش را تهدید کند همزمان روسیه منافع اقتصادی بزرگی در سوریه دارد شامل قراردادهای تسلیحاتی، اجاره یک پایگاه دریایی روسی و طرح های همکاری برای ساخت نیروگاه هسته ای در سوریه.

دمشق متحد مسکو در جنگ سرد بود، هنگامی که اتحاد جماهیر شوروی آشکارا شروع به مقابله با ایالات متحده، اسرائیل و «امپریالیسم» کرد. تحت تسلط حافظ اسد «پدر بشار اسد» ارتش سوریه توسط شوروی تجهیز و تربیت شد. اگر چه برای پیشینیان اسد نیز همپیمان کرملین ماندن سخت بود اما اسد نمی توانست همانند انورسادات رئیس جمهور مصر به واشنگتن اعتماد کند. در ابتدای سال ۱۹۷۳ پس از شکست فجیع مصر در برابر اسرائیل، سادات از میانجیگری آمریکا استقبال کرد و سوریه به محور شوروی در منطقه تبدیل شد و تا پایان جنگ سرد در این موقعیت باقی ماند.

روسیه از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی با جاه طلبی های ژئوپولتیک در خاورمیانه سربرآورد. در سال ۱۹۷۲ در حالی که زمینه های شکست سیاسی مسکو فراهم می شد سادات ۲۰ هزار نفر مشاور سیاسی و وابسته روسی را روانه کشور خودشان کرد. چهار دهه بعد در فوریه ۲۰۱۱ جانشین سادات، حسنی مبارک از قدرت کناره گیری کرد و ۴۰ هزار توریست روسی در شهر های مصر سرگردان شدند. همین مثال کوچک تفاوت سیاست های شوروی و روسیه را در خاورمیانه نشان می دهد منطقه ای که در زمان شوروی سابق جایی برای نشان دادن قدرت نظامی بود به گردشگاهی برای توریست های روسی تبدیل شد.

در سوریه این روند تفاوت داشت روسیه جای شوروی سابق را در روابط با سوریه پر کرد به دلیل این واقعیت که ارتش سوریه به سلاح نیاز داشت و اسد اعتماد چندانی به آمریکا نداشت. امروز روسیه منافع مادی زیادی در سوریه دارد اگر چه این منافع محدودند دمشق همچنان خریدار طیف گسترده ای از سلاح های روسی است از تانک و هواپیما گرفته تا پدافند هوایی. روسیه برای فروش تسلیحات خود به سوریه اعتبارات جدیدی اعطا کرد و بدهی چند میلیارد دلاری سوریه به اتحاد جماهیر شوروی را بخشید. در سال ۲۰۱۰ دیمیتری مدودوف در سفری به دمشق پیشنهاد ساخت یک یک راکتور هسته ای در سوریه داد راکتوری که ساخت آن پیش تر آغاز شده بود. به تازگی نیز مسکو با ارسال ناوگان دریایی و کشتی های حامل یگانی از نیروهای تفنگدار مبارزه با تروریسم در بندر طرطوس سوریه عملا وارد فاز حمایت نظامی از بشار اسد شد. اما این روابط معمولا توسط ارتباط های شخصی میان افسران نظامی روسیه و تاجران اسلحه و دیپلمات ها و اعضای ارشد رژیم اسد انجام می شود.

اکنون سوریه در جنگ داخلی به سر می برد جنگی که می تواند روی بسیاری از کشور های منطقه تاثیر زیادی داشته و تمام خاورمیانه را نا آرام کند. لبنان، اردن و عراق به شدت تحت تاثیر حوادث سوریه هستند ایران نیز که متحد سوریه در منطقه محسوب می شود و از رژیم بشار اسد حمایت می کند در حالی که بحرین که دارای اکثریت سنی مذهب است مورد حمایت عربستان سعودی است و همین مسائل می تواند دلیلی بر شکاف میان روابط ایران و عربستان گردد.

ناتو سلاح های خود را به مخالفان لیبی فروخت و روسیه هم بشار اسد را تجهیز کرد. وحالا روسیه برای برنامه های نوسازی اقتصادی خود به ایالات متحده و اروپا نیازمند است و از سوی دیگر تمایل دارد در کشور های خاورمیانه مانند لیبی و مصر که انقلاب را پشت سر گذاشته و نیازمند باز سازی اقتصادی هستند شریک شود بی جهت نیست که سرگئی لاوروف وزیر خارجه روسیه به تازگی گفته است "رهبری سوریه اشتباهات زیادی مرتکب شده است". این موضع گیری روسیه دلیلی جز سخت تر شدن موضع روسیه نسبت به سوریه ندارد.

شورای امنیت نیز پس از هفته‌ها گفت‌وگو بر سر نحوه پایان دادن به خشونت‌ها در سوریه، به اتفاق آرا از طرح صلح نماینده ویژه خود، کوفی عنان، حمایت کرد. آمریکا در هشداری به سوریه خواستار اجرای طرح صلح مورد حمایت سازمان ملل شده است و این طرح صلح هم اکنون با حمایت روسیه و چین به تایید شورای امنیت سازمان ملل رسیده است. این نشان دهنده آن است که روسیه و چین متحدان دیرینه خود را در مسیر رشد و منافع بیشتر رها می کنند و دیکتاتوری همچون بشار اسد نمی تواند به اتحاد با آنها چندان خوشبین باشد.

 


 


به مناسبت ۹۹۹ روز زندان مسعود باستانی، روزنامه نگار و فعال مطبوعاتی، دهها تن از روزنامه نگاران ایرانی با انتشار نامه ای، یاد و خاطرۀ وی را گرامی داشتند.

به گزارش جرس، بیش از ۸۰ روزنامه نگار به مناسبت ۹۹۹ روز زندان مسعود باستانی خطاب به این روزنامه نگار محبوس در زندان گوهردشت نوشته اند: “تو و دیگر روزنامه‌نگاران دربند، نماد “نجابت”، “شرافت” و “وجدان” جامعه‌ روزنامه‌نگاری ایران در عصری هستید که انگار در این مملکت دیگر نیازی به آن‌ها وجود ندارد و شاید اگر این مقاومت بزرگ تو و سایر همتایانت نبود، مفهوم این واژه‌ها نیز از دست می‌رفت.”

متن این نامه به شرح زیر است:

همکار سرافراز،

مسعود باستانی عزیز،

۹۹۹ روز گذشت. باور نمی‌کردیم که ۹۹۹ روز بگذرد و تو در زندان باشی اما انگار چرخ دوار روزگار چندان براساس باور ما نمی‌چرخد، میزانش گویا مقاومت حیرت‌انگیز و امیدبخش تو، پشت میله‌های سرد زندانی است که تنها به جرم روزنامه‌نگاری و صدای ملت را فریاد برآوردن، سهم تو شده است؛ یک سهم ظالمانه در دنیایی ناعادلانه.

لازم نیست، بگوییم چه‌قدر دلتنگ تو هستیم. بگوییم همواره به یادت هستیم یا آزادیت را انتظار می‌کشیم. انگار ۹۹۹ روز زندان، تمام این جمله‌ها را به اندازه‌ای بدیهی کرده که تو می‌توانی در ناگفتنی‌های ما نیز آن‌ها را بی‌یابی. این مرقومه را تنها برای این نوشتیم تا بگوییم که مقاومت تو را سپاس و به همکاری با تو افتخار کنیم. تو و دیگر روزنامه‌نگاران دربند، نماد “نجابت”، “شرافت” و “وجدان” جامعه‌ روزنامه‌نگاری ایران در عصری هستید که انگار در این مملکت دیگر نیازی به آن‌ها وجود ندارد و شاید اگر این مقاومت بزرگ تو و سایر همتایانت نبود، مفهوم این واژه‌ها نیز از دست می‌رفت.

مسعود باستانی عزیز؛ برای مفهوم بخشیدن به نجابت، شرافت و وجدان با ۹۹۹ روز مقاومت در زندان از تو سپاس‌گزاریم.

۱-محمد آقازاده

۲-مهدی افشارنیک

۳-ساسان آقایی

۴-مهسا امرابادی

۵-سعیده امین

۶-فرنوش امیرشاهی

۷-افشین امیر شاهی

۸-آسیه امینی

۹-مهدی افروز منش

۱۰-رسول اصغری

۱۱-رضا انصاری راد

۱۲-سولماز ایکدر

۱۳-امید ایرانمهر

۱۴-آرش بهمنی

۱۵-نگین بهکام

۱۶-علی بزرگیان

۱۷-فرزانه بذرپور

۱۸-سپیده جدیری

۱۹-احمد جلالی فراهانی

۲۰-ایلیا جزایری

۲۱-مریم جعفری

۲۲-آرش حسینی پژوه

۲۳-محبوبه حسین زاده

۲۴-رضا حقیقت نژاد

۲۵-پیمان خدادوست مقدم

۲۶ – علی خرد پیر

۲۷-میترا خلعتبری

۲۸-نعیمه دوستدار

۲۹-بنفشه رمضانی یگانه

۳۰-سامان رسول پور

۳۱-شهرام رفیع زاده

۳۲-محمد رهبر

۳۳-بهرام رفیعی

۳۴-رضا رفیعی

۳۵-فیروزه رمضان زاده

۳۶-تا تا ریاحی

۳۷-نفیسه زارع کهن

۳۸-مسعود سفیری

۳۹-امید سلیمی بنی

۴۰-ادن سلامی

۴۱-حسن سربخشیان

۴۲-سجاد سالک

۴۳-پرستو سرمدی

۴۴-مجید سعیدی

۴۵-سعید شمس

۴۶-سولماز شریف

۴۷-صبا شعر دوست

۴۸-رضا شجائیان

۴۹-مرسم شبانی

۵۰-بهروز صمد بیگی

۵۱-بیژن صف سری

۵۲-بنیامین صدر

۵۳-ریحانه طباطبایی

۵۴-حمید رضا ظریفی نیا

۵۵-مسیح علی نژاد

۵۶-احسان عابدی

۵۷-رضا غیبی

۵۸-فریده غائب

۵۹-آرش غفوری

۶۰-ماهرخ غلامحسین پور

۶۱-مهران فرجی.

۶۲-میلاد فدایی اصل

۶۳-فرشته قاضی

۶۴-سمیرا قرائی

۶۵-ساناز قاضی زاده

۶۶-احسان قلمچی

۶۷-مصطفی قالعی

۶۸-مرتضی کاظمیان

۶۹-نازنین کاظمی

۷۰-علیرضا کنعان رو فومنی

۷۱-جعفر گلابی

۷۲-حنیف مزروعی

۷۳-حمید مافی

۷۴-جواد منتظری

۷۵-مهدی محسنی

۷۶-ریحانه مظاهری

۷۷-حمیدرضا میرزاده

۷۸-احسان مهرابی

۷۹-شاهین نوربخش

۸۰-مرتضی ناعمه

۸۱-حسین نورانی

۸۲-پروانه وحید منش

۸۳-محمدرضا یزدان پناه


 


نقشه های پیش یابی هواشناسی نشان می‌دهد طی سه روز آینده به تناوب همراه با گذر امواج ناپایدار سطحی از جنوب کشور موجب بارش پراکنده یا رگبار و رعد و برق در مناطقی از استانهای هرمزگان، جنوب فارس و به ویژه کرمان پدیدار می شود.

به گزارش مهر، همچنین روز جمعه یک موج پرفشار از سواحل شمالی کشور عبور می کند که در این روز سبب بارش باران در اربیل، سواحل جنوبی دریای خزر، دامنه های البرز و سپس خراسان شمالی و خراسان رضوی خواهد شد که در ارتفاعات و مسیرهای کوهستانی البرز موجب بارش برف می شود و پیامد آن کاهش نسبی دما در نوار شمالی کشور در روز جمعه و صبح شنبه است.

در تهران نیز دمای هوا در طول شبانه روز به ۵ و بیشترین آن به ۱۶ درجه سانتیگراد خواهد رسید.

بر اساس این گزارش، استان اردبیل نیز با ۵ درجه و هرمزگان با ۳۱ درجه سانتیگراد سردترین و گرمترین هوا را در روز جمعه خواهند داشت.


 


مسعود لواسانی، روزنامه نگار و از بازداشت شدگان حوادث بعد از انتخابات، در حالیکه چند ماه پیش از زندان آزاد شده بود، از روز چهارشنبه دوم فروردین ماه تا کنون ناپدید شده است.

بنا به گزارش ها، فاطمه خردمند، همسر این روزنامه نگار منتقد حکومت، که خود نیز اخیرا از زندان آزاد شده، پیرامون ناپدید شدن همسرش در صفحه فیس بوک خود نوشته است که “مسعود از روز گذشته و به قصد هواخوری از منزل خارج شده اما تاکنون بازنگشته و خبری از او در دست نیست.”

ندای سبز آزادی نیز در این زمینه گزارش داده است که همسر و فرزند مسعود لواسانی به شدت نگران سرنوشت وی هستند و پیگیری ها برای دریافت هرگونه خبری بی نتیجه مانده و هیچ یک از مراجع رسمی و قانونی مسوولیت بازداشت احتمالی مسعود لواسانی را بر عهده نگرفته اند.

بر اساس این گزارش، فاطمه خردمند در صفحه شخصی خود در فیس بوک نوشته است:

“شادی عید و در کنار هم بودن بیش از دو روز دوام نیاورد…..

مسعود عزیزم از دیشب که برای هواخوری رفته تا حالا خبری ازش نیست

دوستان بازجو هم جواب تلفن نمی دهند

دارم می میرم از دلشوره و نگرانی

ای خدا …….”


 


شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد ماموریت احمد شهید، گزارشگر ویژه حقوق بشر برای ایران را تمدید کرد.

در رای گیری این شورا ۲۲ عضو رای موافق و ۵ عضو رای مخالف دادند. نمایندگان چین، کوبا، روسیه، بنگلادش و قطر ار مخالفان تمدید ماموریت آقای شهید بودند.

به گزارش بی بی سی، باقی اعضای این شورا که از ۴۷ عضو تشکیل شده، رای ممتنع دادند.

احمد شهید ده ماه قبل به این سمت انتخاب شد. او دومین گزارش خود را ده روز قبل به شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد ارائه کرد که مانند گزارش نخست، با واکنش منفی مقام های ایرانی روبرو شد.

در گزارش دوم، از ایران به دلیل ‘موارد متعدد نقض حقوق بشر’ از جمله فشار بر روزنامه‌نگاران و منتقدان حکومت، شکنجه زندانیان و محروم بودن متهمان از حق دادرسی عادلانه انتقاد شد.

پیشتر بیش از بیست سازمان و گروه فعال در زمینه حقوق بشر از اعضای شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد خواسته‌ بودند که ماموریت آقای شهید را تمدید کنند.

آقای شهید در گزارش دوم خود از ‘عدم همکاری مقامات ایران’ گلایه کرد و نوشت که مقام های ایرانی با درخواست او برای سفر به این کشور موافقت نکرده اند.

در ماه ژوئن سال گذشته احمد شهید، وزیر امور خارجه سابق مالدیو، به عنوان گزارشگر ویژه حقوق بشر برای ایران معرفی شد.

این نخستین بار بود که شورای حقوق بشر سازمان ملل، که در سال ۲۰۰۶ تأسیس شد، برای ایران گزارشگر ویژه تعیین می کرد.


 


خانواده احمدرضا احمدپور زندانی سیاسی عضو جبهه مشارکت و از شاگردان مرحوم آیت الله منتظری که برای گذراندن دوره محکومیتش از زندان قم به زندان سپیدار اهواز تبعید شده، اجازه ملاقات با او را نیافتند.

نزدیکان این زندانی سیاسی اخیرا تحت محدودیت های فراوانی از جمله لغو مرخصی وی قرار گرفته اند.

به گزارش ندای سبز آزادی، در ادامه این محدودیت ها، خانواده آقای احمد پور که با وجود مشکلات زیاد و دوری راه برای ملاقات با او در ایام عید به اهواز سفر کرده بودند، اجازه ملاقات را نیافتند و عملا هیچ خبری از سلامتی این زندانی سیاسی ندارند.

پیش از این، تماس تلفنی این زندانی سیاسی نیز قطع شده و اطرافیان این روحانی خلع لباس شده نتوانسته بودند خبری از وضعیت او به دست بیاورند.

احمد رضا احمد پور جانباز شیمیایی است و این موضوع بر نگرانی خانواده و نزدیکان او افزوده است.


 


غلامرضا حسینی، زندانی سیاسی که حدود ۱۰ ماه را بدون ملاقات در بند ۲۰ زندان اوین و ۳ ماه را به صورت انفرادی نگهداری شده بود، توسط قاضی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به تحمل ۹ سال حبس تعزیری محکوم شد.

به گزارش خبرنگار کلمه، غلامرضا حسینی که متهم به همکاری با دول متخاصم است، مدیر شرکت خدمات فنی-مهندسی در زمینه انتقال نیرو و دیتا بود که سوم آبانماه ۸۹ در فرودگاه بین المللی امام خمینی در حالیکه عازم کشور تایلند برای خرید اجناس کامپیوتری بود دستگیر و به بند ۲۰۹ منتقل شد.

۳ ماه انفرادی به همراه بازداشت همسر و تهدید به بازداشت سایر اعضای خانواده موجب شد تا غلامرضا حسینی هر آنچه بازجویان او درخواست داشتند را به عنوان اعتراف بگوید.

غیر از گزارش وزارت اطلاعات و اعترافات تحت اجبار، هیچ مستندی در پرونده این زندانی که ۱۸ ماه را در بازداشت موقت قرار دارد، وجود ندارد.

برای این زندانی سیاسی، پس از بازجویی ها، قرار ۳۰۰ میلیونی صادر شد ولی مقامات دادستانی اجازه تودیع قرار را ندادند و این در حالی است که این زندانی سیاسی سرپرست پدر و مادر و همسر و فرزندش محسوب می شود.

پیام ابوطالبی وکیل این زندانی با فشار و بازجویان و به این بهانه که امکان مصاحبه با رسانه های خارجی دارد، از وکالت عزل شد و یک وکیل دیگر جایگزین او شد.

غلامرضا حسینی در محضر دادگاه بارها به اقدامات غیر قانونی بازجویانش در اعمال فشار غیر قانونی در جریان تحقیق اشاره کرد و اعترافات تحت شکنجه خود را رد کرد ولی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب بر اساس همان اعترافات حکم محکومیت ۹ ساله صادر کرد.

شکنجه، تهدید به اعدام، تهدید به بازداشت اعضای خانواده، بازداشت همسر و انتقال به بند ۲۰۹ از جمله مواردی از فشار بود که علاوه بر ۳ ماه انفرادی در سلولی موسوم به دخمه و ۱۰ ماه ممنوعیت ملاقات و تلفن از مفاد نقض حقوق این زندانی و آیین دادرسی کیفری است.


 


پس از هفته‌ها گفت‌وگو بر سر نحوه پایان دادن به خشونت‌ها در سوریه، شورای امنیت سازمان ملل به اتفاق آرا از طرح صلح نماینده ویژه خود، کوفی عنان، حمایت کرد.

شورای امنیت چهارشنبه دوم فروردین (۲۱ مارس) با انتشار یک بیانیه، که البته الزام آور نیست، از دولت سوریه و مخالفان آن خواست که فورا به پیشنهادهای آقای عنان عمل کنند.

این پیشنهادها تضمین دسترسی کمک های انساندوستانه و عقب نشینی سربازان دولتی از شهرها و روستاها را شامل می شود.

همزمان آمریکا در هشداری به سوریه خواستار اجرای طرح صلح مورد حمایت سازمان ملل شده است.

هیلاری کلینتون وزیر خارجه آمریکا بشار اسد رئیس جمهوری سوریه را ترغیب کرد “این مسیر را در پیش گیرد، به آن متعهد شود، یا با فشار و انزوای بیشتر مواجه شود.”

این طرح صلح که از سوی کوفی عنان نماینده سازمان ملل پیشنهاد شده هم اکنون با حمایت روسیه و چین به تایید شورای امنیت سازمان ملل رسیده است.

در همین حال به گفته فعالان مخالف، تانک های دولتی دو محله در حومه دمشق پایتخت سوریه را گلوله باران کرده اند.

به گفته آنها یورش نظامی به حسراتا و اربین در ساعات نخست صبح پس از آنکه شورشیان به یک مجتمع اطلاعاتی حمله کردند شروع شد.

شورای امنیت روز چهارشنبه در بیانیه ای حمایت کامل خود از طرح آقای عنان را ابراز کرد؛ طرحی که خواهان پایان همه خشونت ها، ایجاد امکان دسترسی انساندوستانه به آسیب دیدگان و تسهیل یک گذار سیاسی می شود.

این بیانیه همچنین بررسی گام های دیگر را بدون مشخص کردن یک جدول زمانی “مناسب” می داند.

این بیانیه الزام آور نیست و اعتبار یک قطعنامه رسمی را ندارد.

اما ندا توفیق خبرنگار بی بی سی در سازمان ملل متحد می گوید دیپلمات ها امیدوارند باعث فشار بر آقای اسد برای همکاری با طرح کوفی عنان شود.

آقای عنان چند هفته اخیر را صرف ملاقات با کلیه طرف های این مناقشه کرده است. او خواستار آتش بس فوری هر دو طرف، امکان ارائه کمک های انساندوستانه و شروع دیالوگ سیاسی شده است.

بان کی مون دبیر کل سازمان ملل متحد پیشتر نسبت به پیامدهای جدی در صورت عدم حل این بحران هشدار داد.

او در کنفرانسی خبری در اندونزی هشدار داد که جهان نمی تواند بر حوادث سوریه چشم ببندد.

او گفت: “همه ما مسئولیت داریم برای یافتن راه حلی برای این وضعیت عمیق و بسیار خطرناک بکوشیم، بحرانی که به طور بالقوه پیامدهای عظیمی برای منطقه و جهان دارد.”

دیده بان حقوق بشر سوریه که در بریتانیا مستقر است گفت که ارتش سوریه در محله خالدیه در حمص فعال بوده است. فعالان همچنین گلوله باران رستان، در شمال حمص، و در قلات مدیغ در شمال حما را گزارش کرده اند.

بیانیه تازه درحالی صادر می شود که دیپلمات ها گفتند قدرت های غربی برای جلب حمایت روسیه و چین با ملایم کردن این بیانیه موافقت کردند.

این دو کشور با یک پیش نویس قبلی که سختگیری بیشتری علیه حکومت سوریه نشان می داد مخالف بودند و آن را تهدید به وتو کرده بودند.

چین و روسیه در گذشته مانع تصویب دو قطعنامه شورای امنیت که اقدامات آقای اسد را محکوم می کرد شده اند.

لحن مقامات روسیه اخیرا در مورد دولت سوریه قدری تغییر کرده است.

سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه روز سه شنبه گفته بود: “رهبری سوریه اشتباهات زیادی مرتکب شده است”.

او تأکید کرده بود که واکنش حکومت بشار اسد به اعتراضات در زمانی که فعالیت منتقدان دولت در این کشور هنوز مسالمت آمیز بود، نادرست بوده است.


 


خانواده محمد توسلی بار دیگر با نوشتن نامه ای خطاب به آیت الله آملی لاریجانی از مظالمی که بر خانواده و پدر آنها طی این مدت گذشته است گله و شکایت کردند.

به گزارش «چمران نیوز»، پس از آنکه محمد توسلی پس از ۴ ماه بازداشت در ۱۹ اسفند ۹۰، برای شرکت در مراسم ازدواج دخترش به مرخصی ۳۶ ساعته آمد و مقامات قضایی با تمدید مرخصی ایشان علی رغم شرایط جسمانی وی و نزدیک بودن ایام نوروز مخالفت کردند، خانواده وی با آغاز سال نو نامه ای دیگر را خطاب به رییس دستگاه قضایی ایران نوشتند که در آن قید شده است که محمد توسلی پس از بازگشت به زندان اوین مجددا به سلول های بند امنیتی ۲۰۹ منتقل شده است.

خانواده توسلی با اشاره به اینکه سال تحویل شد و بهار سال ۹۱ آمد. اما از پدرمان، مهندس محمد توسلی ۷۴ ساله خبری نشد آورده اند: این روزها بیش از ۲ سال است خانه ما و سفره ۷سین خانواده ما بیش از یک غایب دارد. دومین غایب این خانواده مهندس محمد فرید طاهری است. پدرمان برای جشن ازدواج دخترش ۳۶ ساعت را به مرخصی آمد و در زمان مقرر خود را به اوین معرفی نمود. با وجود موافقت مقامات قضائی جهت انتقال به بند عمومی، بعد از بازگشت به اوین، مجدداً به بند ۲۰۹ منتقل گردیده است. بندی که هر ۲ هفته حق ملاقات کابینی دارید، بندی که هفته ای ۳۰ دقیقه و در دو جلسه ۱۵ دقیقه ای حق تنفس و دیدن آسمان خدا را دارید.

خانواده توسلی در این نامه ضمن گلایه از عدم صدور مرخصی نوروزی برای ایشان از ریاست دستگاه قضایی ایران درخواست کرده اند که حداقل دستوری صادر کنند تا ایشان به بند عمومی زندان منتقل شوند و در این خصوص تصریح کرده اندکه: ما شدیداً نگران ادامه این وضعیت در خصوص پدرمان هستیم. سال تحویل را که نگذاشتند در کنار خانواده اش باشد، حداقل دستوری صادر فرمایید تا به بند عمومی منتقل گردد.

مهندس محمد توسلی، رئیس دفتر سیاسی نهضت آزادی ایران و اولین شهردار تهران بعد از پیروزی انقلاب می باشد که در ۱۲ آبان سال ۹۰ در تهران و در ارتباط با نامهٔ ۱۴۳ فعال سیاسی و اجتماعی بازداشت شده بود. همچنین داماد وی فرید طاهری از اعضای نهضت آزادی است که در جریان حوادث پس از انتخابات در ۲۷ دی ماه ۸۸ بازداشت و به سه سال حبس تعزیری محکوم شد.

متن کامل این نامه به شرح زیر می باشد:

حضرت ایت الله آملی لاریجانی

ریاست محترم قوه قضائیه

با سلام و تبریک سال جدید

سال تحویل شد و بهار سال ۹۱ آمد. اما از پدرمان، مهندس محمد توسلی ۷۴ ساله خبری نشد. بیش از پنج ماه است که پدرمان را در بند کرده اند، هنوز نمی دانیم اتهام چیست؟ دلیل نگهداری بیش از ۵ ماهه در بند ۲۰۹ و عدم تعیین تکلیف وضعیت ایشان چیست؟

برخی می گویند که قرار است حکم سال ۸۰ را در مورد ایشان اجرا کنند، حکمی که حدود ۴۰ نفر محکوم دارد اما نمی دانیم چطور شده است که قرعه را به نام پدر ما زده اند تا حکم ۸سال حبس در سال ۸۰ را، بعد از ۱۰ سال به یکباره در سن ۷۴ سالگی اجرا نمایند!! برخی دیگر می گویند پدرمان پرونده جدید دارند. پر واضح است که موضع واحدی در خصوص ایشان تا کنون از سوی دستگاه قضائی اتخاذ نشده است.

این روزها بیش از ۲ سال است خانه ما و سفره ۷سین خانواده ما بیش از یک غایب دارد. دومین غایب این خانواده مهندس محمد فرید طاهری است. پدرمان برای جشن ازدواج دخترش ۳۶ ساعت را به مرخصی آمد و در زمان مقرر خود را به اوین معرفی نمود. با وجود موافقت مقامات قضائی جهت انتقال به بند عمومی، بعد از بازگشت به اوین، مجدداً به بند ۲۰۹ منتقل گردیده است. بندی که هر ۲ هفته حق ملاقات کابینی دارید، بندی که هفته ای ۳۰ دقیقه و در دو جلسه ۱۵ دقیقه ای حق تنفس و دیدن آسمان خدا را دارید.

پدرمان در این سن و سال، با ضعف جسمانی روبروست. شرایط حاکم بر بند ۲۰۹ وضعیت او را وخیم کرده و بینایی و شنوایی او ضعبف تر شده است. مفاصل او دچار ضعف و درد گردیده. در پرونده جدیدی که علیه او تنظیم شده است (بعد از امضای نامه موسوم به ۱۴۳ امضا خطاب به آقای خاتمی)، قرار وثیقه نیز صادر شده است و دستور آزادی ایشان کتباً به پدرمان ابلاغ گردیده است.

از صدور دستور آزادی و ابلاغ آن حدوداً ۲ ماه می گذرد، اما خبری از آزادیش نیست. مسئولیت با کیست؟ مسئولیت با چه نهادی است؟ گویا برخی می خواهند با تاسی از اختیارات نانوشته خود، بر خلاف نظر بازپرس و دادیاران اجرای حکم اوین و سایر مقامات قضائی، او را در بند ۲۰۹ نگهدارند. ما شدیداً نگران ادامه این وضعیت در خصوص پدرمان هستیم. سال تحویل را که نگذاشتند در کنار خانواده اش باشد، حداقل دستوری صادر فرمایید تا به بند عمومی منتقل گردد.

با تقدیم احترام و شادباش به مناسبت حلول بهار ۱۳۹۱

خانواده مهندس محمد توسلی


 


سبز بودن چیست؟ آیا سبز بودن تنها اعتراض به یک انتخابات و نتایج دروغ اعلام شده است؟ آیا تنها دموکراسی خواهی، عدالت جویی و پیشرفت طلبی است یا علاوه بر همه اینها که بخودی خود بسیار مهم و مطالبات تاریخی این ملتند، سبز بودن یک مشی، یک مرام و خلاصه، یک “مکتب” است؟ چند روزی از آخرین خبری که از میرحسین موسوی رسید نگذشته که در آن توصیه به صبر و گذشت کرد و البته که این پیام در کنار همه پیام های پیشین وی معنا می یابد، از جمله توصیه به پایداری و مقاومت و امید به آینده.

۱۲ اسفندی که گذشت اتفاقی روی داد که بسیاری را شوکه کرد، “خاتمی رای داد”. کمتر کسی این خبر را انتظار می کشید و بسیاری بر آن خرده گرفتند، اما در میان همه بحث های موافق و مخالف در گرفته پیرامون این خبر و فارغ از همه تحلیل هایی که این رای را به نقد سیاسی کشید و بسیاری از آنها نکات در خوری داشتند، یک نکته هویدا بود، اینکه معدل جنبش سبز، روادار، صلح جو،  با گذشت و معتقد به طولانی بودن مسیر دستیابی به اهداف والای خود و مهیای ایستادگی بر این راه تا در آغوش کشیدن  آزادی و عدالت است.

سه چهار روز بعد از آن اتفاق، برخی از خانواده های زندانیان سیاسی و ایثارگران جنبش سبز به دیدار سید محمد خاتمی رفتند و مسایل عمدتا انتقادی خود را با وی در میان گذاشتند.

به گزارش کلمه، پروین فهیمی (اعرابی)، مادر شهید سهراب اعرابی نیز در این جمع بود. مادری که بزرگی و منش والایش از ستاره های تابناک آسمان پرستاره سبزها در حدود سه سال اخیر بوده است.

وی در این دیدار نامه ای را به خاتمی ارائه کرد. نامه ای که سندی ماندگار از شرافت، رواداری، انصاف، صبر و گذشت همراهان این جنبش عمیق اجتماعی است. صفاتی که بیش از آنکه به سرعت پیگیری مطالبات این جنبش یاری کند، به آن عمق بخشیده و بی تردید آن را نسبت به همه تحولات معاصرش در منطقه و جهان، از این جهت برجسته ساخته است.

در پاسخ به این نامه، دیگر همراه جنبش سبز، سید محمد خاتمی نیز پاسخی به وی در ۲۸ اسفند تهیه و برای وی ارسال کرد.

متن  این دو نامه  که در اختیار کلمه قرار گرفته است در پی می آیند:

حضور محترم جناب آقای خاتمی عزیز

با عرض سلام و ادب

این سومین بار است که شما را از نزدیک ملاقات می نمایم. حس عجیبی دارم، نه برای اینکه شما را به عنوان قهرمان بپرستم چون خودتان از قهرمان پروری بیزارید، فقط به این علت که آنقدر بزرگوارید که آبروی خود را هزینه آرمان های ما مردم میکنید، برعکس کسانی که نه آبرو دارند و نه حیثیت، نه اسلام را می شناسند و نه انسانیت.

آقای خاتمی عزیز، روزی که شنیدم شما رای دادید اول شوک شدم ولی بعد از چند ساعت احساس کردم خیلی بزرگوارید و دست آنها را خیلی خوب خواندید و برای رسیدن به آرمان های بزرگ، همیشه همراه مردم خواهید بود، همچنانکه در هشت سال ریاست جمهوری تان آبروی مردم را در جهان حفظ کردید.

من یک مادرم و فرزندم را بخاطر خواسته های انسانی اش از دست دادم اما همیشه فکر می کنم چقدر خوب است همه انسان ها به خاطر دیگران از حق و آبروی خود بگذرند، بخاطر منافع ملی کشورمان، بخاطر زندانیان سیاسی در بندمان که مانند گروگان ها مورد معامله قرار می گیرند، بخاطر باقی فرزندان این مرز و بوم که همگیشان از پاک ترین و صبورترین جوانان دنیا می باشند، فرزندانی که سخت ترین روزها را گذراندند و فشارهای فراوانی را تحمل کردند و هیچگاه دست به خشونت نزدند در حالیکه شما قبول دارید این جوانان چه مشکلاتی را به جان خریدند و هنوز دارند تحمل می کنند. از کشته شدن فرزندانمان و زندانی شدن ها و توهین ها و آزارها، اما باز هم دم بر نیاوردیم و با صبوری و متانت ولی از طریق راه های مدنی جواب شایسته ای به آنها نشان دادند و خواستار آن شدند تا فضای ملتهب کشور تبدیل به فضایی دموکراتیک و قانونی شود و از راه صلح و گفت و گو به خواسته های خود پافشاری نمایند.

من نیز مانند اکثر ایرانیان صلح دوست، همیشه به مفهوم صلح فکر می کنم و امیدوارم با فرمایشات شما از طریق راه های اصلاح طلبانه همگی به آشتی ملی فکر کنیم و برای رسیدن به همدلی و تفاهم، همه سطح تحمل مخالف خود را بالا ببریم و به همان اصل زنده باد مخالف من بیشتر توجه کنیم و اگر حاکمان و قضات نیز عدالت را برقرار نمایند مطمئنا بین مردم و حاکمیت همدلی بوجود خواهد آمد و این تفاهم باعث دفاع دلسوزانه از منافع ملی کشور خواهد شد و از هرگونه تحریم و جنگ جلوگیری خواهد کرد و برای رسیدن به اهداف خود این شروط را لازم می دانم پیگیری نماییم:

۱- آزادی زندانیان سیاسی و آزادی خانم رهنورد و آقایان موسوی و کروبی

۲- دلجویی و حمایت از خانواده های کشته شدگان و آسیب دیدگان

۳- آزادی و رعایت حقوق شهروندی و انتخابات آزاد و آزادی احزاب و اقلیت ها و مذاهب و نهادهای مدنی و آزادی اجتماعات و روزنامه ها

به امید ایرانی آزاد و آباد و برای فرزندان آینده مان

دوستدار همیشگی شما

آمنه خاتون فهیمی

مادر سهراب اعرابی

*****

بسم الله الرحمن الرحیم

بانوی سرفراز و بزرگوار، خانم آمنه خاتون فهیمی (اعرابی)

با سلام و سپاس از اظهار بزرگی و محبتتان

این سومین بهاری است که بی حضور سهراب اعرابی عزیزتان که سهراب همه ما و همه کسانی است که زندگی باعزت را پاس می دارند، فرا می رسد. و چه شورانگیز است آهنگ قلب مهربان و موج خیزی دل دریاییتان که سهراب را سیاوشی می داند که از آتش می گذرد تا جان همه آنان که به ایران می اندیشند و جمهوری اسلامی را با معنویت و رادی و مردمی می خواهند گرم و امیدوار کند.

اینک مادر سهراب که مادر زیبایی و انصاف و خردگرائی است در آستانه سال نو، بجای مویه بر عزیزش که بی گمان او را از جان بیشتر دوست می داشت، چکامه صلح و آشتی و پرهیز از خشونت و کین توزی را می سراید، سرودی که جان هر انسان حقیقت بین و خداجو و آزادی طلب را می نوازد.

در نامه تان آمده است:

" من نیز مانند اکثر ایرانیان صلح دوست، همیشه به مفهوم صلح فکر می کنم و امیدوارم با فرمایشات شما از طریق راه های اصلاح طلبانه همگی به آشتی ملی فکر کنیم و برای رسیدن به همدلی و تفاهم، همه سطح تحمل مخالف خود را بالا ببریم و به همان اصل زنده باد مخالف من بیشتر توجه کنیم و اگر حاکمان و قضات نیز عدالت را برقرار نمایند مطمئنا بین مردم و حاکمیت همدلی بوجود خواهد آمد و این تفاهم باعث دفاع دلسوزانه از منافع ملی کشور خواهد شد و از هرگونه تحریم و جنگ جلوگیری خواهد کرد”

و آنگاه برای رسیدن به این هدف والا، تحقق اموری را خواستار شده اید:

۱- آزادی ایرانیان سیاسی و آزادی خانم رهنورد و آقایان موسوی و کروبی

۲- دلجویی و حمایت از خانواده های کشته شدگان و آسیب دیدگان

۳- آزادی و رعایت حقوق شهروندی و انتخابات آزاد و آزادی احزاب و اقلیت ها و مذاهب و نهادهای مدنی و آزادی اجتماعات و روزنامه ها

و پیشتر هم گفته بودید که "اگر این امور تحقق یابد از خون فرزندم می گذرم".

و این همه، چیزی بیشتر از آنچه در قانون اساسی ما آمده است نیست و می توان در یک کلام خلاصه کرد: "بازگشت همگان به قانون اساسی و رعایت روح آن" که خواست اساسی همه کسانی است که به جایگاه اصلی و در خور جمهوری اسلامی می اندیشند و راه مدنی اصلاح را می پیمایند. و حقا که همین است راه سربلندی کشور و رفع تهدیدها و خطرات درونی و بیرونی از کشور و مردم.

آنچه گفته اید هیچ نسبتی با عافیت طلبی و خویش اندیشی ندارد بلکه حکایت از گذشت ، سعه صدر و خیرخواهی می کند. از خداوند منان می خواهم که طنین پر امید ندا و پیامتان در جان همه ما اعم از حکومت کنندگان و حکومت شوندگان و خیرخواهان اثر کند، تا شاهد وضعی باشیم که در آن نفرت و خشونت (که از هر سو که باشد بدون فرجام است) به با هم زیستن و با هم بودن برای خدمت و رعایت حق و حرمت مردم و اخلاق و عدالت مبدل گردد.

این بنده کوچک خداوند نیز که خود را قطره ای از دریای موج خیز ایمان و همت این ملت و ذره ای ناچیز در پرتو آفتاب خداجوئی، آزادگی، استقلال خواهی و پیشرفت طلبی مردم می داند، همچون شما خواستار از میان برخاستن سوءتفاهم ها و بداندیشی ها و بدکنشی ها و گشودن روزنه ای بازتر به فضائی است، بهتر از آنچه هست، و از پیمودن هر راهی که ما را به توافق جمعی پیرامون ارزش های والای انقلاب که رعایت حرمت و حقوق یکایک فرزندان این مرز و بوم و تلاش برای رفع تهدیدها از والاترین آن ارزش هاست، دریغ نخواهد کرد.

امیدوارم شاهد تحقق هر آنچه مصلحت ملک و ملت است باشیم و همگی راهی را بپیماییم که سربلندی کشور و عزت ملت در آن است و نظام و مردم و حاکمیت، یکسان از آن بهره نیکو خواهند گرفت.

یاد شهیدان والامقام و همه عزیزانی را که سختی ها و مشکلات و محدودیت ها را در گذشته و حال تحمل کرده و می کنند گرامی می داریم و دست نیاز به درگاه بی نیاز زیبا، آفریدگار بزرگ که دگرگون کننده دلها و دیده ها و پیاپی آورنده روزان و شبان است دراز می کنیم و از او می خواهیم که حال و روزمان را به بهترین حال و روز دگرگون گرداند؛ انشالله.

با احترام

سید محمد خاتمی

پایان سال ۱۳۹۰


 


کلمه-گروه سیاسی : در حالی که فرمانده نیروی انتظامی سال نود را امن ترین سال جمهوری اسلامی خوانده بود، پرونده های زیادی در این سال همچنان بی نتیجه در راهروهای دادگستری معطل مانده است.

هر چند قوه قضاییه نسبت به تخلفات کلان اقتصادی و مفاسد مالی چشم بسته و از رسانه ای شدن آن جلوگیری می کند. اما پرونده مربوط به ترور دانشمندان هسته ای، هتاکی در ملاعام، کودک آزاری،  قتل فاطمه باقری نژادیان، قتل فرزند و عروس شهید هاشمی و … از جمله مواردی است که نه تنها در قوه قضاییه به فراموشی سپرده شده، بلکه گویی از خاطر فرمانده ناجا هم رفته است.

فرمانده نیروی انتظامی همزمان با آغاز سال نو گفته است: علی رغم تهدیدات دشمنان ، سال ۹۰ امن ترین سال عمر نظام جمهوری اسلامی بود.

سردار احمدی مقدم در گفتگو با خبرنگار واحد مرکزی خبر در قم ادعا کرده است که دشمنان پارسال بیشترین تلاش را برای ایجاد ناامنی و بی ثباتی درکشور انجام دادند اما نظام اسلامی بهترین سال خود را در زمینه امنیت و ثبات سپری کرد.

ایشان فراموش کرده اند که در این سال تجاوزهای گروهی به زنان و دختران در خمینی شهر، تربت جام، کاشمر و نیشابور و چندین شهر دیگر، آنچنان احساسات مردم را برانگیخت که مسئولان قضایی ناچار از برپایی دادگاه خاطیان خارجاز نوبت اداری شدند.

در این سال امن ۲۴  مورد تجاوز در مرکز کشور، ۱۵ مورد تجاوز در استان تهران اتفاق افتاده است و این یعنی ۳۷ درصد ازکل موارد تجاوز رسانه‌ای شده متعلق به استان تهران بوده است، پایتخت کشور اسلامی. همانجایی که برای آب بازی جوانان به پارک لشکر کشی می کنید.

عجیب ترین مورد تجاوز گروهی، مربوط به تجاوز ۵۰ مرد به یک زن در کاشمر خراسان و شنیع‌ترین مورد تجاوز گروهی، ۱۴ نفر به چند زن و دختر در مقابل دیدگان خانواده‌های قربانیان در خمینی شهر بوده است.

این  تجاوزات در حالی در محل امنی که شما ایجاد کرده اید رخ داد که قوی ترین مرد ایران، روح الله داداشی، بر اثر درگیری خیابانی توسط یک جوان هفده ساله به ضرب چاقو کشته شد.

در همین سال امن آقای احمدی مقدم، دختر ۲۸ ساله ی محمد باقر باقریان نژاد فرد، در شهر تهران، پس از خروج از منزل ربوده شد و یک روز پس از آن جسدش در کوه های اطراف شهر ری پیدا شد.

قتل فجیعی که هنوز هم پلیس همیشه در صحنه نتوانسته است سرنخی از آن بیابد.

گویی آقای فرمانده فراموش کرده اند که صد نفر از نمایندگان مجلس شورای اسلامی در نامه ای “رشد و تداوم ناامنی و جرم و جنایت” در ایران هشدار دادند و از  مسئولان کشور، که هر چه زودتر برای جلوگیری از سیر صعودی و افزایش جرم و جنایت و ناامنی در کشور فکری کنند و کاری شایسته انجام دهند”.

 پس از انتخابات مهندسی شده ریاست جمهوی ایشان بارها مصاحبه کرده و با آمار و ارقام ثابت کردند که ” فتنه” باعث افزایش ناامنی در کشور شده است و از آسمان و ریسمان ادله آوردند و به کمک آقای محسنی اژه ای و نجار وزیر کشور ثابت کردند که دلیل این افزایش ناامنی ” کشورهای خارجی و بیگانگان” هستند و اگر رسانه ها نبودند که آن را “بزرگنمایی” کنند، همه چیز ” آرام” است.

در همین سال، پزشکی قانونی اعلام کرده است در هر شبانه روز، ۳ ایرانی در کشور بر اثر اصابت سلاح سرد جان می‌بازند. این در حالی است که چنین آماری تنها درباره پرونده‌های ارجاعی به این سازمان است و بی شک آمار واقعی بسیار بالاتر است. استفاده از چاقو و انواع دیگر سلاح سرد، در بین آلات قتاله در کشور، رتبه نخست را دارند.

در کنار آمار افزایش ناهنجاری های اجتماعی از دزدی، اعتیاد، کودک آزاری، تجاوز به عنف و ده ها مورد دیگر، از جنایات کلانی که هر یک به تنهایی می توانست در هر نقطه ای از جهان منجر به برکناری وزیر و مسئول مربوطه شود ولی در ایران به ارتقا مقام و درجه منتهی می شود. همانگونه که سعید مرتضوی به یمن همه جنایاتش در کهریزک و دادستانی و اتهام شرکت در قتل همزمان دو مقام انتصابی در دولت دهم دارد تا به همه خاطیان ثابت شود که ” نظام” تا آخرین لحظه از آنان دفاع می کند.

سالی که گذشت، امن امن بود برای همه غارتگران بیت المال که براحتی بتوانند بزرگترین پرونده تاریخ مفاسد مالی را که تاکنون سه هزار میلیارد تومان ارزیابی شده رقم بزنند.

سال امنی بود که دزدان بیت المال به راحتی از مرزهای هوایی کشور خارج شوند و در مامن امن خود در آن سوی آبها سکنی گزیندند در حالی که مبارزان راستین محروم از ابتدایی ترین حق زندگی، شبانه کوه و کمر را پشت سر نهادند تا تن خود را از شکنجه و زندان حکومت برهانند.

سال نود سال امنی بود برای احمدی مقدم ها که در سایه همه خوش خدمتی هایشان در کوی دانشگاه، به خون کشیدن مردم در کوچه و خیابان، شکنجه و آزار بی گناهان در زندان ها بتوانند براحتی از تنعمات نظامی که با خون شهدا به پا شده است، بهره برداری کنند.

سالی که بانیان واقعی جمهوری اسلامی در حبس بودند و در حصر. خانواده معظم شهدا از باکری و همت تا قدوسی و بهشتی در محدودیت بودند و فشار و تنها درد نامه هایی بود که هر از گاهی گوشه ای از رنج آنان را نمودار می کرد.

علما و مراجع از حق پاسخگویی به مقلدان خود نیز محروم ماندند و دفتر آنان پلمپ شد و مراجعه کنندگان را با تهدید و ارعاب راندند.

سالی که گذشت سال امنی بود. سالی که فرماندهان هشت سال دفاع مقدس در برابر بیان یک واقعیت خانه شان هم حریم امن شد برای “لباس شخصی ها” و “اراذل و اوباش” که براحتی فحاشی کنند و امنیت خانواده هایشان را بر هم بزنند.

سال نود سالی امن بود. همه چیز آرام بود. آرامشی قبرستانی که بر همه کشور سایه انداخته است. سالی که فعالان سیاسی، روزنامه نگاران و دلسوزان انقلاب اسلامی به جرم ” اقدام علیه امنیت ملی” در حبس و سکوتند و غارتگران بیت المال و دست اندازان به نوامیس مردم در سایه آرامشی که آقای احمدی مقدم برایشان فراهم کرده است، براحتی بتوانند منابع ملی را به ثمن بخس فروخته و کشور را طعمه تهدیدات خارجی کنند.

سال نود مبارک سالی بود برای فرمانده ناجا و همه کسانی که در سایه آرامش ساخته و پرداخته نیروهای انتظامی و لباس شخصی ها، مردم را از همه حقوق خود محروم کردند و عرصه را برای تکتازی میوه چینان انقلاب باز نهادند. سالی که خزانه ملی خالی تر از قبل شد و سفره مردمان کوچکتر از همیشه. سالی که باز مادر سهراب در غم از دست دادن فرزندنش به تنهایی بر سفره هفت سین نشست و فرزندان نسرین ستوده در نبود مادری که در سایه امنیت ناجا بر این کشور حاکم شده است، دومین نوروز را بی مادر برگزار کردند. سال امنی بود وقتی بهشت زهرا، قطعه شهدا ساکتترین روزهای خود را گذراند و خانواده شهدا از حق بودن با آرامگاه فرزندانشان نیز محروم بودند و جمع چند نفره کوچکی در پشت دیوارهای بلند اوین و میله های سبز حتی از حق پهن کردن یک سفره هفت سین محروم مانده بودند.

سال نود، امن ترین سال تاریخ  برای جمهوری اسلامی مدل احمدی مقدم ها رقم زده شد. سالی که نخست وزیر هشت سال دفاع مقدس و نماینده بنیانگذار جمهوری اسلامی بی هیچ جرمی در حصر و حبسند تا نکند امنیتی که غاصبان جمهوری اسلامی  برای خود فراهم کرده اند با روشنگری های آنان تحت الشعاع قرار گیرد.

 

 


 


همزمان با برگزاری ششمین دوره مراسم اهدای جوایز «فیلم آسیایی» (Asian Film Awards) در هنگ کنگ، فیلم سینمایی «جدایی نادر از سیمین» توانست جایزه بهترین فیلم این مراسم سالیانه را به خود اختصاص دهد.

فیلم سینمایی «جدایی نادر از سیمین» ۴ جایزه بهترین فیلم، بهترین کارگردان، بهترین فیلمنامه و بهترین تدوین ششمین دوره مراسم اهدای جوایز «فیلم آسیایی» را به خود اختصاص داد.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی هالیوود ریپورتر، «جدایی نادر از سیمین» برای دریافت جایزه بهترین فیلم این دوره از مراسم اهدای جوایز «فیلم آسیایی» با دیگر آثار برجسته آسیایی مانند «کارت پستال» (Postcard) از ژاپن، «گل های جنگ» (The Flowers of War) از چین، «شمشیرهای پرنده دروازه اژدها» (The Flying Swords Of Dragon Gate) از هنگ کنگ و چین، «جنگجویان رنگین کمان: صدیق بل» (Warriors of the Rainbow: Seediq Bale) از تایوان و «ما دو بار زندگی نمی کنیم» (You Don`t Get Life a Second Time) از هند به رقابت پرداخت.

همچنین اصغر فرهادی نیز برای ساخت فیلم سینمایی «جدایی نادر از سیمین» توانست ۲ جایزه بهترین کارگردان و بهترین فیلمنامه این مراسم سالیانه را از آن خود کند.

به گزارش سینما پرس، هایده صفی‌یاری نیز برای تدوین فیلم سینمایی «جدایی نادر از سیمین»، جایزه بهترین تدوین ششمین دوره این مراسم سالیانه را به خانه برد.

لیلا حاتمی نیز برای ایفای نقش در فیلم سینمایی «جدایی نادر از سیمین» نامزد دریافت جایزه بهترین بازیگر نقش اول زن شده بود، اما در این بخش دنی ییپ برای بازی در فیلم سینمایی «یک زندگی ساده» (A Simple Life) موفق به دریافت جایزه بهترین بازیگر نقش اول زن این مراسم سالیانه شد.

«جدایی نادر از سیمین» چندی پیش توانست با شکست رقیبان برجسته ای مانند «سرسخت» (Bullhead) به کارگردانی ماسکل آر از بلژیک/ «پاورقی» (Footnote) به کارگردانی ژوزف سدار از رژیم صهیونیستی/ «در تاریکی» (In Darkness) به کارگردانی آگنیشکا هولاند از لهستان/ «آقای لاژار» (Monsieur Lazhar) به کارگردانس فیلیپ فالاردو از کانادا، توانست جایزه اسکار بهترین فیلم غیرانگلیسی زبان هشتاد و چهارمین دوره مراسم آکادمی اسکار را به خود اختصاص دهد.

اصغر فرهادی نیز برای نگارش فیلمنامه «جدایی نادر از سیمین» در بخش بهترین فیلمنامه غیراقتباسی این دوره از مراسم آکادمی اسکار نامزد دریافت جایزه شده بود که در نهایت موفق به دریافت این جایزه نشد.

فیلم سینمایی «جدایی نادر از سیمین» که توانست در نخستین حضور خود در عرصه بین المللی در زمستان سال گذشته، جایزه خرس طلایی بهترین فیلم و خرس نقره ای بهترین بازیگر مرد و زن شصت و یکمین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم برلین را دریافت کند، در ماه گذشته جوایز بهترین فیلم سی و هفتمین دوره مراسم اهدای جوایز فرانسوی «سزار» (Cesar awards)و مراسم اهدای جوایز «اسپیریت» (Spirit Awards) را از آن خود کرد.

همچنین «جدایی نادر از سیمین» که بازیگرانی مانند لیلا حاتمی، پیمان معادی، شهاب حسینی، ساره بیات، سارینا فرهادی، بابک کریمی و مریلا زارعی در این فیلم درام ایفای نقش کرده اند، پیش از این نیز توانست ۴ سیمرغ بلورین بهترین صدابرداری (محمود سماک باشی)، بهترین فیلمبرداری (محمود کلاری)، بهترین فیلمنامه (اصغر فرهادی) و بهترین کارگردانی (اصغر فرهادی) بیست و نهمین دوره جشنواره بین المللی فیلم فجر را از آن خود کند.

«جدایی نادر از سیمین» که نامزد دریافت بهترین فیلم غیرانگلیسی زبان این دوره از مراسم اهدای جوایز «بفتا» نیز شده بود، نتوانست این جایزه را از آن خود کند، اما جدیدترین ساخته اصغر فرهادی جایزه بهترین فیلم غیرانگلیسی زبان شصت و نهمین دوره مراسم اهدای جوایز «گلدن گلوب» را به خود اختصاص داد.

جدیدترین ساخته اصغر فرهادی در یک سال گذشته نیز توانسته جوایز بهترین فیلم جشنواره ها، مراسم ها و انجمن های مهم و معتبر دنیا مانند «اسکرین آسیا پاسیفیک» (Asia Pacific Screen Awards)، مراسم اهدای جوایز «فیلم مستقل بریتانیایی» (British Independent Film Awards)، «انجمن منتقدان مطبوعاتی» (Broadcast Film Critics Association Awards)، «انجمن منتقدان فیلم شیکاگو» (Chicago Film Critics Association Awards)، «انجمن منتقدان فیلم لندن» (London Critics Circle Film Awards)، «جشنواره بین المللی فیلم سیدنی» (Sydney Film Festival) را دریافت کند.

اصغر فرهادی نیز برای ساخت فیلم سینمایی «جدایی نادر از سیمین» در این دوره از جشنواره فیلم ابوظبی جایزه بهترین فیلمساز سال خاورمیانه را دریافت کرد.


 


مراسم تشییع پیکر زنده یاد جلال ذوالفنون با حضور جمع کثیری از اهالی هنر از مقابل تالار وحدت برگزار شد و پیکر او در امامزاده طاهر آرام گرفت.

در این مراسم، داوود گنجه‌ای ـ از اعضای هیات مدیره‌ی خانه موسیقی و یار پنجاه ساله‌ی زنده یاد ذوالفنون ـ با تسلیت درگذشت این هنرمند گفت: در آخرین دیداری که با هم داشتیم همچون همیشه با زبانی بذله‌گو گفت: «من قند، کلسترول، پول و مقام دارم، اما تنها یک چیز کم دارم که آن هم معرفت است.» در حالی که بنده در جمع شما قسم می‌خورم که او تنها آدمی بود که به گمان من به حضرت حق وصل است و از این جهت از همه چیز این دنیا بی‌نیاز بود.

گنجه‌ای همچنین به تنها بازماندگان نسل موسیقی که در مرکز حفظ اشاعه موسیقی ردیف دستگاهی کار می‌کردند، اشاره کرد و افزود: ما شش یار دبستانی بودیم و اکنون از بین ما تنها بنده و کیانی به ظاهر مانده‌ایم. البته حداقل تاکنون بنده به معرفت ذوالفنون نرسیده‌ام اما افتخار می‌کنم که چنین مردی در کنار ما حضور داشت، زیرا هر آنچه از علم و معرفت آن بگوییم کم گفته‌ایم.

او در بخش دیگری از سخنان خود بیان کرد: حضور فیزیکی ذوالفنون و امثال او در این مراسم مطرح نیست، زیرا آنها در جمع ما حضور معنوی دارند و امیدوارم با حضور در چنین مراسم‌هایی هر چه بیشتر قدر هم را بدانیم چرا که اندکی حسادت و شیطنت در روحیه‌ی ما وجود دارد اما عقل و هنر همواره باید در کنار هم حرکت کنند.

گنجه‌ای در پایان سخنان خود یادآور شد: اگر ذوالفنون نبود، سه تاری هم نبود. او یک انسان واقعی بود و آنچه را که گفت ندارم بیش از همه داشت.

محمد موسوی ـ نوازنده‌ی نی ـ نیز در بخش دیگری از مراسم گفت: یکی یکی داریم می‌رویم، اما افتخارم در این است که هنر را با هنر به خاک سپردم و در مراسم تشییع دوستانم قطعه‌ای را نواختم. او تصریح کرد: ۴۵ سال افتخار دوستی با جلال ذوالفنون داشته‌ام و هر بار که کنسرتی برگزار می‌کردیم می‌دیدم که دست به ساز نمی‌برد. او متواضع و عاشق موسیقی بود و به من می‌گفت وقتی تو نی می‌نوازی من دوست دارم تنها نواختنت را ببینم و بشنوم.

در بخش پایانی مراسم پیام سید محمد میرزمانی ـ مدیر کل دفتر موسیقی ـ توسط عباس سجادی خوانده شد.

در این پیام آمده است: «خبر، پتک سنگین بر آیینه بود و چه سخت و تاسف‌آور است که در آستانه‌ی بهاری دیگر خبر سفر بزرگی از عرصه‌ی هنر منتشر می‌شود. هنر مردی نستوهی از سلاله ظرافت و شکوه، «ذوالفنون» که «جلال» نوازندگی سه تار را با جمال آفرینش نوحه‌های روح‌نواز و تالیف آثار ارزشمند آموزشی در این گستره و نیز پرورش شاگردانی شایسته به زیبایی و ماندگاری درآمیخته بود. اینک هر چند نبودش را التیامی نیست، اما بی‌هیچ تردیدی او از امروز تا روزهای ناپیدایی که نام و نشانی از روشنایی هنر و منش منزه موسیقیایی است، زنده و جاوید خواهد ماند چرا که مرگ پایان کبوتر نیست. اینجانب به هر تقدیر فقدانش را به جامعه‌ی موسیقیایی کشور و خانواده‌ی ارجمندش تسلیت می‌گویم و علو درجات روحانی را برای آن فقید سفر کرده از درگاه ایزدی مسالت دارم.»

پیکر زنده یاد ذوالفنون در امامزاده طاهر کرج به خاک سپرده شد و در روزهای جمعه و دوشنبه ساعت ۱۵ در محل امامزاده طاهر مراسم‌هایی برای او برگزار خواهد شد. همچنین قرار است همزمان با چهلم این هنرمند مراسم ویژه‌ای برگزار شود.

 

 

 


 

 


 


مراسم تحویل سال نو با حضور حجت الاسلام و المسلمین سید حسن خمینی یادگار گرامی حضرت امام و انجام دعا و نیایش و قرائت قرآن در مرقد امام خمینی (س) برگزار شد.

به گزارش پایگاه خبری جماران، حجت الاسلام و المسلمین سید حسن خمینی در این مراسم که شمار زیادی از شهروندان ، مسافران نوروزی، زائران حرم امام راحل و فعالان سیاسی و اجتماعی و مذهبی، حضور داشتند گفت: لحظات تحویل سال نو که زمین ما وارد بهار می‌شود لحظات جالبی است. نوروز در ادبیات و کلام ایرانیان قدیم دارای جایگاه بلندی بوده اما جالب اینجاست که این امر در کلام ائمه بزرگوار نیز مورد اشاره قرار گرفته است. صبح اول عید بسیار به‌جاست که روز و سال مان را با نام ائمه بزرگوار آغاز کنیم.

او ادامه داد: علامه مجلسی در کتاب شریف بحارالانوار از امام صادق روایتی را نقل می کند که بسیار شنیدنی است. روایت از معّلی خنیس یکی از روّات مشهور شیعه است. روایت می‌گوید: “لمعّلی بن خنیس ٍ لما دخل علیه یوم النیّروز: اتعرف هذا الیوم؟ قال: قلت: جعلتُ فداکَ، هذا یومٌ تعظمهُ العجمُ و تتهادی فیهِ، فقالَ ابوعبداللهِ الصادق (ع): والبیتِ العتیقِ الذی بمکةَ! ما هذا الّا لامر ٍ قدیمٍ افسرهُ لک حتی تفهمهُ… یا معلی، ان یومَ النّیروزِ هو الیومُ الذی اخذ اللهُ فیه مواثیقَ العبادِ أن یعبدوهُ و لایشرکوا به شیئاً، وأن یومنوا برسلِهِ و حججهِ، و ان یومنوا بالائمة(ع)، و هو اوّلُ یومٍ طلعت فیه الشمسُ … و ما من یوم نیروزٍ الّا و نحن نتوقّعُ فیهِ الفرجَ لّانهُ من أیّامنا و أیّام شیعتنا، حفظتهُ العجمُ و ضیعتموهُ انتُم … و هو اوّلُ یومٍ من سنه الفرس، فعاشوا و هُم ثلاثون الفاً، فصارَ صبُّ الماء فی النیروزِ سُنَّةً …” “امام صادق(ع) به معّلی بن خنیس در روز نوروز که خدمت ایشان رسید گفت: آیا می‌دانی امروز چه روزی است؟ عرض کردم: فدایت شوم این روزی است که ایرانیان آن را گرامی می‌دارند و در آن به یکدیگر هدیه و عیدی می‌دهند. ابوعبدالله الصادق (ع) فرمود: سوگند به آن خانه کهن که در مکه است، این روز یک ریشه کهن دارد که من برایت توضیح می‌دهم تا آن را بدانی … ای معّلی! روز نوروز همان روزی است که خداوند در آن از بندگان پیمان گرفت که او را بپرستند و هیچ انبازی برایش نیاورند و به فرستادگان و حجت‌های او و به امامان (ع) ایمان بیاورند. نوروز نخستین روزی است که خورشید در آن طلوع کرد… هیچ نورزی نیست مگر این که ما در آن روز منتظر فرج هستیم؛ زیرا نوروز از روزهای ما و شیعیان ماست. ایرانیان آن را حفظ کردند و شما اعراب آن را از دست نهادید… نوروز نخستین روز از سال ایرانیان است. آنان در حالی که تعدادشان سی هزار نفر بود زنده ماندند و زیستند و ریختن آب در نوروز سنت شد…”

سیدحسن خمینی با اشاره به این روایت افزود: این چه روزی است که این مقدار مورد توجه و عنایت است و آیا این که ما می‌گوییم هر روزتان نوروز ریشه اسلامی و دینی دارد؟ مرحوم شیخ صدوق روایتی را از امیرالمومنین نقل می‌کند که روایت بسیار جالبی است. امیرالمومنین روزی نشسته بود که برایشان به عنوان هدیه فالوده می‌آورند. مرحوم صدوق نقل می‌کند: “لمّا اتیَ بهدیةِ النّیروز-: ما هذا؟ قالوا: یا امیرالمومنینَ، الیومُ النیروزُ، فقال(ع): اصنعوا لنا کلَّ یوم نیروزاً!”. “در عید نوروز، هدیه‌ای خدمت امیرالمومنین (ع) آوردند. حضرت پرسید: این چیست؟ عرض کردند: ای امیرالمومنین! امروز نوروز است. امام فرمود: به خاطر ما هر روزتان را نوروز قرار دهید.”

این مدرس حوزه علمیه قم ادامه داد: روایت دیگری از امیرالمومنین است که حضرت می فرماید “نیّروزنا کل یوماٍ.” “نوروز ما هر روز است.” معنای این تعبیر چیست؟ چرا ما باید هر روزمان را نوروز قرار دهیم؟ امام می‌دیدند این گروهی که خدمت ایشان آمده‌اند در این لحظات نوروز چهره‌های بشاشی دارند و غم‌ها فراموش شده، کینه‌ها برطرف شده و وقتی جمعیت به هم می‌رسند خندان هستند و مصاحفه می‌کنند و شاد هستند و صورت‌ها بشاش است و در این روز بداخلاقی نمی‌کنند و حتی الامکان سعی می‌کنند دروغ نگویند و با هم مهربان باشند. در این روز همه شیرینی‌ها دور هم جمع می‌شود. حضرت می‌فرماید هر روز این گونه باشید تعبیر جالبی هم دارند “به خاطر ما این گونه باشید”. این گونه نباشد که تا این چندصباح نوروز گذشت دوباره همه برگردیم به همان جا که بودیم. هر روزه شاد و مهربان باشید، شرط جامعه دینی مهربانی است.

نوه امام (س) گفت: ما اگر به فرمایشات ائمه گوش کنیم و مهم‌تر از همه فرمایشات نبی مکرم اسلام حضرت محمدمصطفی (ص) توجه بکنیم که می‌فرمایند من مبعوث شدم برای این که اخلاق را در جامعه بهتر کنم. همه این‌ها برای این است که یک گام به جلو برداریم و بهتر شویم؛ دیروزمان از امروزمان بهتر نباشد و هر روز به پیش برویم. در این روایت حضرت می‌فرماید ما هر روزمان نوروز است شما اگر یک روز اخلاقی و مهربان می‌شوید و مصائب‌تان در دل‌تان می‌ماند و صورت‌های‌تان خندان می‌شود ما هر روز این گونه هستیم. اگر شما گهگاه کینه‌ها را فراموش می‌کنید ما همیشه این گونه هستیم.

وی افزود: در جنگ احد یک فردی از بدترین کفار در نبرد با پیامبر روبه‌رو می‌شود و شمشیرش را بالا می‌برد و اتفاقاً به علتی پیامبر زمین می‌خورند و او بالای سر پیامبر با شمشیر می‌ایستد و رو به پیامبر می‌گوید: یا محمد! که در این لحظه تو را نجات می‌دهد؟! پیامبر می‌گوید: خدا. در همان لحظه به کرامت و لطف خدا کافر زمین می‌خورد و شمشیر از دستش می‌افتد و پیامبر شمشیر را بر می‌دارد و بالای سر آن فرد می‌رود و می‌گوید حالا تو را چه کسی نجات می‌دهد؟! تعبیر آن کافر با همه کفرش تعبیر قشنگی است. می‌گوید: کرامت و بزرگواری تو! پیامبر شمشیرش را پایین می‌آورد و برمی‌گردد! لحظه‌ای پیش آن فرد قصد جان پیامبر را داشت اما در این لحظه عکس می‌شود و او به کرامت و بزرگواری پیامبر استغاثه می‌کند. می‌گویند آن فرد در میان سایر کفار باز می‌گردد و می‌گوید از نزد بهترین و کریم‌ترین مردمان آمده‌ام!

حجت الاسلام و المسلمین سید حسن خمینی در پایان گفت: قرآن خطاب به پیامبر می‌گوید اگر تو آدم عبوس و سخت دل بودی مردم از دور تو برمی‌گشتند. پیامبر بزرگ و پاک و مهربان بود، ما نیز مهربان باشیم. روز اول سال است و می‌توانیم به خوب شدن نزدیک شویم و با هم مهربان باشیم.

 

 


 


جانشین رئیس پلیس راه کشور با اشاره به آخرین وضعیت راههای کشور گفت: در محورهای شمالی کشور و استان خراسان رضوی ترافیک نیمه سنگین است.

سرهنگ پرویز سیاح البرزی درباره وضعیت راههای کشور در روز چهارشنبه دوم فروردین ۹۱ افزود: ترافیک در آزادراه تهران ـ کرج، تهران ـ قم، کرج ـ قزوین، فیروزکوه، کرج ـ چالوس، هراز، زنجان ـ تبریز، گلستان ـ خراسان شمالی، تهران – سمنان، اصفهان ـ‌ شیراز، تهران ـ سمنان ـ مشهد، قم ـ کاشان نیمه سنگین است.

به گزارش مهر، وی با اعلام اینکه ترافیک در تمام ورودیهای شهر مشهد نیز نیمه سنگین است، افزود: محورهای بم ـ ایرانشهر، کرمان ـ شهداد ـ نهبندان در استان کرمان و نیز ایرانشهر ـ نیکشهر، ایرانشهر ـ خاش و ایرانشهر به چابهار در استان سیستان و بلوچستان به علت گردوغبار شدید تا این ساعت مسدود است.

البرزی همچنین از ایجاد پدیده گرد و غبار در جادههای استان‌های کرمان، سیستان بلوچستان و خراسان جنوبی خبر داد و افزود: ترافیک در آزاد راه کرج ـ‌ قزوین در محدوده ترمینال شهید کلانتری تا پل حصارک و ورودی‌های محورهای هزار و کرج ـ چالوس سنگین است.

جانشین رئیس پلیس راه کشور ادامه داد: محورهای تکاب – ایرانخواه، دندی ـ تکاب ـ زنجان ، اسالم ـ خلخال، پونل ـ دوران، چاراویماق ـ مراغه و نیز مریوان ـ سقز به علت کولاک و ریزش برف کماکان مسدودند.


 


اعضا و علاقمندان نهضت آزادی ایران (خارج از کشور) با انتشار پیامی، فرارسیدن نوروز ۱۳۹۱ را به تمامی هموطنان تبریک گفتند.

به گزارش «ندای آزادی»، متن این پیام نوروزی که در آن خاطرنشان شده “رنجور اما امیدوار، سال ١٣٩١ را پذیرا باشیم”، به شرح زیر است:

نغمۀ بلبل، خندۀ سنبل

نم نم باران، رقص گلبرگان

دشتها سبز است، آسمان آبی

برفها رفته، آبها جاری

مژدۀ عید است، جشن نوروز است

مردمی جمعند، سفره ای پهن است

******

سفرۀ هفت سین رنگارنگ

گرد آن خانواده ای دلتنگ

نور چشم و عزیزش آنجا نیست

حبس گشته کنار آنها نیست

همسرش مادرش یا پدرش

در اوین است دخترش یا پسرش

******

همرهان، دوستان گردهم آییم

همه با هم از خدا چنین خواهیم

یا مقلب القلوب والابصار

یا مدبراللیل والنهار

یا محول‌‌الحول والاحوال

حول حالنا الی احسن‌الحال

******

فال حافظ زدم چنین گفته

سخنی نغز و گوهری سفته

“رسید مژده که ایام غم نخواهد ماند”

“چنان نماند و چنین نیز هم نخواهد ماند”

“من ار چه در نظر یار خاکسار شدم”

“رقیب نیز چنین محترم نخواهد ماند”

******

سالی دیگر سپری شد. یک سال دیگر به سالهای استبداد اضافه و از سویی دیگر، آگاهی، صبر و همتِ تداوم جنبش سبز افزایش یافت.

سالی سخت را پشت سر نهادیم. نگاهی بسیار خلاصه آنچه در ١٣٩٠ بر ما گذشت؛

اردیبهشت سال ٩٠، نهضت آزادی ایران ۵٠ ساله شد. حزبی که از نخستین روزهای میلاد پر برکتش، همواره به خشونت نه گفت، زندان طاغوتیان را به جان خرید، پیمان شکنی دوستان دیروزی و تشنگان قدرت را تحمل کرد، همسفرگی با انحصارطلبان را هرگز نپذیرفت و با آگاهی به این اصل که برای مبارزه و رسیدن به آزادی هر کاری را نمیباست کرد و هر حرفی را نمی باست زد، صبر پیشه نمود و اکنون با بیش از نیم قرن تجربه، همچنان سرفراز و استوار است.

اگر همهء در ها را ببندند، در “امید” هرگز بسته نخواهد شد.

امید و “صبر” را نیز به سفره های هفت سینمان بیافزاییم.

رنجور اما امیدوار سال ١٣٩١ را پذیرا باشیم.

اعضاء و علاقمندان نهضت آزادی ایران در خارج از کشور در پگاه سال نو و در آستانه بهار، عید ملی نوروز را به دوستان و همفکران و هموطنان تبریک می‌گویند و از خداوند دانای توانا، سعادت ملت عزیز و صبور ایران را درخواست می‌نمایند.

ما بر این باوریم که صلح و تفاهم، بهروزی و آینده ای بهتر و سرفرازی ملت در تدوام و پایداری و ادامهء جنبش سبز قابل حصول است.

اعضا و علاقمندان نهضت آزادی ایران در خارج از کشور

نوروز ١٣٩١


 


سردار محمد پاکپور فرمانده نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در پیامی،  کشته شدن سه تن از تکاوران لشکر ۱۷ علی بن ابیطالب(ع) در منظقه شمال غرب را تسلیت گفت.

به گزارش خبرگزاری فارس، در پیام فرمانده نیروی زمینی سپاه آمده است: سال ۱۳۹۰ در حالی گذشت که برای پاک شدن خاک ایران از لوث وجود دشمنان و مزدوران، نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تنی چند از مخلص‌ترین و رشیدترین جوانان خود را فدا نمود تا ملت سرافراز این سرزمین در امنیت و آسایش در راه اعتلا و پویایی کشور گام بردارند.

در بخشی از این پیام آمده است: رزمندگان رشید لشکر ۱۷ علی بن ابی‌طالب (ع) قم در این میدان کارزار همچون دوران درخشان دفاع مقدس خوش درخشیدند و در آخرین لحظات این سال نیز سه تن از رزمندگان دلیر این لشکر در قله‌های سپید شمال غرب در سرمای جانسوز مظلومانه به شهادت رسیدند تا نام‌شان بر جریده سروقامتان تاریخ تا ابد سبز شود.

خبرگزاری فارس پیش از این گزارش داده بود  “در پی عملیات لشکر ۱۷ علی‌ بن‌ ابیطالب(ع) سپاه در غرب کشور به منظور ایجاد امنیت و “بیرون‌ راندن نیروهای ضد انقلاب”، در آستانه سال نو، سه تن از تکاوران این لشکر به نام‌های روح‌الله شکارچی، سعید غلامی شهروز و محمد سلیمانی در این منطقه به شهادت رسیدند.”

این پاسداران در نقطه صفر مرزی در ارتفاعات جاسوسان شمال‌غرب کشور و در سرمای شدید این منطقه اتفاق افتاده است.


 



 

 

 

 

 

 


 


اولین روز سال نود و یک را در حالی پشت سر گذاشتیم که ۱۹۵ زندانی سیاسی در زندان بسر می برند و از این تعداد فقط ۱۸ نفر توانسته اند به مرخصی بیایند. عماد بهاور یکی از زندانیان سیاسی است که سومین عید خود را در زندان بسر می برد و پیگیری های خانواده او برای گرفتن مرخصی و ملاقات حضوری تاکنون بی نتیجه مانده است.

طاهره طاهریان مادر عماد بهاور با ابراز ناراحتی از عدم موافقت با مرخصی فرزندش به “جرس” می گوید: “خود عماد درخواست مرخصی را نوشت و ما به دادستانی تحویل دادیم و خیلی منتظر بودیم که با مرخصی عماد موافقت کنند اما متاسفانه هیچ خبری نشد. این در حالی است که از ملاقات حضوری هم محروم هستیم.”

عماد بهاور مسئول شاخه جوانان نهضت آزادی ایران است که بعد از انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ چهار بار بازداشت و به زندان منتقل گردید. این عضو نهضت آزادی ایران در سال ۸۹ بعد از چندین بار تعویق زمان برگزاری دادگاه نهایتا به ده سال حبس و ده سال محرومیت از فعالیت در فضای احزاب، رسانه‌ها و فضای سایبری محکوم و در دادگاه تجدید نظر این حکم تایید شد. خانواده وی بارها برای رسیدگی مجدد به پرونده عماد اقدام کردند اما بعد از گذشت حدود هفت ماه هنوز پرونده از دادگاه انقلاب به دیوان عالی کشور نرفته است.

طاهریان ادامه می دهد: “اصلا به نامه های ما جواب نمی دهند. خواسته اصلی ما هم رسیدگی مجدد پرونده عماد است و قرار بود که از دادگاه انقلاب به دیوان عالی برود اما گویا اصلا نمی خواهند پرونده را برای بررسی مجدد تحویل دهند.”

مریم شفیعی همسر عماد هم با دلتنگی خاطر نشان می کند: “ما از زمانیکه عماد به زندان رفته دیگر عیدی نداریم و هیچ حس و حالی بر سر سفره هفت سین نداشتیم. البته برای خود من خیلی سخت تر بود اگر عماد بیرون می آمد و دوستانش آنجا می ماندند. بخاطر همین نگران نیستم چون مرخصی به تعداد اندکی دادند و بند خیلی شلوغ است و همه با هم هستند و احساس دلتنگی کمتری می کنند. در حقیقت بیشتر دلتنگی ها برای خانواده هاست. امیدوارم در این سال جدید یک گشایشی شود و همه زندانیان سیاسی آزاد شوند و شرایط و اوضاع مملکت بهتر شود.”

عماد بهاور در نامه ای خطاب به دادستانی نوشته است: “آقای دادستان! من و بسیاری از دوستانم در زندان همچنان بر اجرای بی تنازل قانون اساسی تاکید داریم و اصلاحات سیاسی را تنها راه تداوم و تثبیت نظام می دانیم. اگرچه اصلاح طلبان اکنون در زندانند و خانواده هایشان در رنج و سختی، اما «حذف اصلاح طلبی» بیش از آنکه مسئله ایشان باشد، مسئله نظام خواهد بود. اکنون زمان تصمیم گیری است. امیدوارم جنابعالی و مسئولین دلسوز نظام با تصمیم گیری صحیح و به دور از تندروی هایی که خواست یک جناح سیاسی خاص است، با تاکید بر آزادی های مصرح در قانون اساسی، زمینه بازگشت آرامش به کشور و تحقق عدالت واقعی را فراهم نمایید.”

مادر این جوان اصلاح طلب دربند می افزاید: “من وقتی خبر آزادی چند تن از زندانیان را شنیدم، خیلی خوشحال شدم. دوست داشتم عماد هم در میان آنها باشد که نبود. من در آخرین نامه ای هم که به دادستانی نوشتم، برایشان آرزوی خوشی در سال جدید کردم و گفتم با آزاد کردن عماد دل ما را هم خوش کنید اما خب….همیشه هم گفته ام اگر چه حکم عماد حقش نبود و ناعادلانه بود اما انتظار این است که حقوق یک زندانی سیاسی که شامل مرخصی و ملاقات حضوری می شود را رعایت کنند. در هر حال آرزوی من این است که هیچ زندانی سیاسی وجود نداشته باشد و امیدوارم بزودی همه آزاد شوند و به آغوش خانواده اشان بازگردند.”


 


فرزندان مهدی کروبی پس از چهار ماه با پدر خود دیدار کردند.

حسین کروبی در آخرین پست فیس بوک خود با اعلام این خبر نوشت: امروز به مناسبت تحویل سال نو، ساعت هشت و نیم صبح قبل از سال تحویل به همراه مادر، برادرانم و خانواده به خدمت پدرم در خانه ای که در آن در حصر هستند، رسیدیم. این ملاقات حدودا ۱۲ ساعت به طول انجامید و طی چهار دیدار من با پدر، تنها اولین دیداری بود که بدون حضور فیزیکی ماموران اطلاعات انجام شد.

وی نوشته است: در ابتدا سلام همه دوستان و علاقه مندان و کسانی که به طرق مختلف جویای حال ایشان بودند بالاخص برادر عزیزم جناب آقای محمد نوری زاد را به پدر رساندم و حاج آقا هم متعاقبا تشکر و تبریک سال نو رو به همه هموطنان عزیز رساندند.
حسین کروبی در ادامه می نویسد:  در ادامه این دیدار توانستیم خیلی از مسائل مطرح شده در این سه چهار ماه اخیر ازجمله مشارکت پایین مردم در انتخابات مجلس نهم و رای غیر منتظره آقای خاتمی در انتخابات و نیز عکس العمل هایی که در مورد حضور ایشان منعکس شده بود و همچنین وضعیت اقتصادی کشور در سال ۹۰ و سال آینده، که با بحران های جدی روبرو خواهد گردید؛ و نیز تحولات منطقه بخصوص وقایع سوریه و برخی مسائل دیگر را طی گزارشی کامل به اطلاع ایشان برسانیم. در بخشی از این توضیحات به مسئله بی سابقه رفتار تحقیر آمیز دولت با مجلس نیز اشاره گردید.
فرزند کروبی می افزاید: پدر در ادامه این دیدار در خصوص خودشان گفتند که من، هم از لحاظ روحی در شرایط خوبی هستم. البته ناگفته نماند که تنهایی مشکلات خاص خودش را دارد، لیکن به دلیل اینکه به کارم، راهم و مسیری که در همراهی با مردم انتخاب کرده ام ایمان دارم؛ احساس خستگی و ناامیدی ندارم و هیچ موقع در زندگی به این اندازه از خداوند شاکر و شکرگزار وی نبودم، و امید کامل دارم به نتیجه دادن این حرکت و مسیر. البته هر چه هزینه بیشتر داده شود، بعدها قدر این دست آورد را بیشتر خواهیم دانست و این هزینه ها باعث می شود همه ما سعی کنیم به حفظ آن.
در پایان این نوشته آمده است: پدرم در پایان برای همه هموطنان عزیز چه در داخل و چه در خارج از کشور آرزوی موفقیت، شادابی و بهروزی کردند و ابراز امیدواری کردند که در آینده ای نزدیک شاهد موفقیت و پیروزی ملت و کشور باشیم.

مهدی کروبی بیش از یکسال است که بدون هیچ حکمی در حبس خانگی است.

چهار ماه پس از اظهار نظری در مورد انتخابات فرمایشی مجلس نهم وی ممنوع الملاقات شد.


 


مهدی خزعلی که پس از هفتاد روز اعتصاب غذا، همزمان با نوروز با کفالت مادرش از زندان آزاد شد در پیامی از همه مردم تشکر کرده است.

به گزارش کلمه، این رزمنده خیبر بعلت عوارض ناشی از اعتصاب غذای طولانی در حال حاضر تحت درمان و مراقبت های ویژه است.

در پیام خزعلی به مردم آمده است: از همه عزیزانی که در این هفتاد روز همراهی کردند صمیمانه سپاسگزارم. این روزها، بهترین روزهای عمرم بود، روزهایی بیاد ماندنی و شبهایی خدایی، لذت مناجات های سلول با شکم خالی دست نیافتنی است، شاید سالها در حسرت دعای کمیل انفرادی بسر برم، خدا را برای همه لحظه هایش سپاس می گزارم. معنای نماز را آنجا می فهمیم و ایاک نعبد و ایاک نستعین را با تمام وجود زمزمه می کنیم.

مهدی خزعلی در مدت هفتاد روز حبس بر اثر اعتصاب غذا بیش از سی کیلو وزن کم کرده و شدت ضعف بدنی او به حدی است که این اواخر دیگر رمق راه رفتن نداشته و برای راه رفتن به ناچار از عصا استفاده می کرده است.

این نویسنده ی منتقد و رزمنده دوران دفاع مقدس از روز اول بازداشت خود و در اعتراض به خشونت مامورین امنیتی هنگام بازداشت دست به اعتصاب غذا زده بود.

خشونت مامورین وزارت اطلاعات در هنگام بازداشت به حدی بود که موجب شکستگی دست و آسیب دیدگی دندان و پایش شده بود که پس از بازداشت به مدت سه هفته دست ایشان در گچ بود.

درمدت بازداشت بارها حال جسمی وی وخیم شد تا آنجا که یک بار بر اثر حمله قلبی منجر به بستری شدن در بخش سی سی یو بیمارستان طالقانی شد و در آنجا نیز نیمه شب توسط مامورین امنیتی به بیمارستان دیگری منتقل شد تا تحت نظر مامورین امنیتی باشد.

مهدی خزعلی ۲۵ روز ابتدای بازداشت در سلول انفرادی بند ۲۰۹ زندان اوین نگهداری شد، سپس به بند ۳۵۰ منتقل شده و مجدد در پانزده روز اخیر در بند ۲۰۹ وزارت اطلاعات در سلول انفرادی بود.

بر اساس شاهدان عینی و هم بندان وی در بند ۳۵۰ اوین اثربخشی مهدی خزعلی بر روی همبندی ها و سایر زندانیان به حدی بود که مامورین وزارت اطلاعات با بودن وی در بند عمومی مخالفت میکردند.


 


سیدمصطفی تاج زاده، معاون وزیر کشور دولت سیدمحمد خاتمی عصر روز سه شنبه به قرنطینه سپاه در زندان اوین بازگشت.

به گزارش خبرنگار کلمه، سیدمصطفی تاج زاده، معاون وزیر کشور دولت سیدمحمد خاتمی که صبح روز دوشنبه به مرخصی درمانی آمده بود، عصر روز سه شنبه، اول فروردین به قرنطینه سپاه در زندان اوین بازگشت.

عضو ارشد سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و جبهه مشارکت که روز دوشنبه برای چند ساعت به مرخصی درمانی اعزام شده بود، با توجه به روز تحویل سال فقط به مدت یک روز مرخصی اش تمدید شد.

فخرالسادات محتشمی پور، همسر وی در صفحه فیس بوک خود به نقل از تاج زاده نوشته است: موقع خداحافظی می گوید؛ مبادا تلخ بنویسی روز اول عیدی ما که نباید باعث تلخ کامی هم وطنانمان شویم.

مصطفی تاجزاده یک روز پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ بازداشت و به شش سال حبس محکوم شد. سید مصطفی هیچ دفاعی از خود در دادگاه نکرد.

وی پیش ازآن گفته بود: «تا زمانی که به شکایت من علیه دبیر شورای نگهبان [به خاطر ابطال هفتصد هزار رأی مردم در سال ۷۸] رسیدگی نشود نیازی به حضور در دادگاه و دفاع از خود نمی بینم.»

سید مصطفی تاجزاده یکی از هفت شاکی پرونده مشفق است و در حال حاضر از معدود افرادیست که از انتقالش به بند ۳۵۰ زندان اوین جلوگیری می شود و گاها به صورت دو نفره یا تک نفره در بند قرنطینه نگهداری می شود.


 


ابوالفضل قدیانی که یکشنبه شب از زندان اوین به مرخصی آمده بود، به ملاقات کیوان صمیمی، عیسی سحرخیز و محسن امین زاده در بیمارستان های قلب و شهید رجایی رفت.

به گزارش خبرنگار کلمه، ابوالفضل قدیانی عضو دربند سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی که در بند ۳۵۰ نگهداری می شود و یکشنبه شب به مرخصی آمده بود، به ملاقات دوستان در بندش کیوان صمیمی، عیسی سحرخیز و محسن امین زاده در بیمارستان های قلب و شهید رجایی رفت.

کیوان صمیمی، فعال سیاسی محبوس در زندان رجایی شهر چند روزی است در بیمارستان شهید رجایی تهران بستری شده است.

این زندانی سیاسی که به ۶ سال حبس تعزیری محکوم شده و حدود دو سال و نیم است که در زندان به سر می برد به اذعان هم بندیانش به لحاظ وضعیت جسمی از چند ماه پیش دچار مشکل کبد و بیماری های مشکوک دیگری شده است.

کیوان صمیمی، روزنامه نگار، هشتم آذر ماه سال ۸۹ از زندان اوین به زندان رجایی شهر منتقل شد. او تاکنون در طول مدت بازداشتش بارها دست به اعتصاب غذا زده است. وی یک بار آن هم در بهار سال ۸۹ از مرخصی استفاده کرد، اما بعد از آن از هرگونه مرخصی محروم بوده است.

همچنین محسن امین زاده، معاون وزیر امور خارجه در دولت سیدمحمد خاتمی، که در حال سپری کردن ۶ سال محکومیت خود در زندان اوین است، چندی پیش بدنبال ناراحتی قلبی به بیمارستان مدرس اعزام و از آنجا به همراه مأموران ملازم به بیمارستان قلب تهران منتقل شد.

وی به علت ناپایداری ضربان قلب و فشارخون تحت مداوای پزشکان این بیمارستان بستری شده است.

عیسی سحرخیز دیگر روزنامه نگار دربند زندان رجایی شهر نیز مدتی است که در بیمارستان قلب تهران بستری است.

مدیرکل مطبوعات داخلی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت سید محمد خاتمی تیرماه ۸۸ و در پی بازداشت های گسترده پس از انتخابات ریاست جمهوری دستگیر، و به اتهام "توهین به رهبری و تبلیغ علیه نظام" به سه سال حبس محکوم شد.


 


دکترمحمد ملکی و محمد نوری زاد سال تحویل درکنار خانواده زندانیان سیاسی را درمقابل زندان اوین سپری کردند.

به گزارش کلمه اقایان ملکی و محمد نوری زاد  و نیز خانواده  آقای هوشمند که در زندان به سر می‌برد لحظه تحویل سال نو را مقابل اوین گذراندند اما با  ممانعت ماموران امنیتی مواجه شدند.

پس از آن  این جمع کوچک از پشت درب اصلی زندان اوین به روی پل رودخانه ای که از مجاور زندان عبور می کند  رفتند اما درآنجا نیزمأموران این جمع را متفرق کردند تا مبادا دعای سال تحویل و سبزه وسنجدی که درسفره کوچک این جمع بود مشکلی برای حاکمیت پدید آورد. خانواده احسان هوشمند که اکنون درزندان اوین به سرمی برد از صبحگاه این روز سفره هفت سین خود را در پس دیوار زندان اوین  پهن کرده بودند. دختر هشت ساله احسان هوشمند روی برگه ای نوشته بود: بابا دوستت دارم به خانه برگرد.


 


تعدادی زائر ایرانی در اثر وقوع انفجار در عراق جان خود را از دست داده اند.

روز سه شنبه، ۱ فروردین (۲۰ مارس) گزارش شد که در شماری از شهرهای عراق از جمله کربلا و سامرا، از شهرهای زیارتی شیعیان، انفجارهایی روی داده و تعدادی کشته و زخمی برجای گذاشته است.

به گزارش بی بی سی، شهرهای کربلا، سامرا، بعداد و کرکوک از شهرهایی محل وقوع انفجارهای روز سه شنبه بوده اند تلفات سنگینی برجای گذاشته است.

خبرگزاری فارس گفته است که در انفجار بمب در شهر کربلا پنج زائر ایرانی کشته و یک نفر به شدت زخمی شده است.

یک مقام مسئول در سازمان حج و زیارت ایران به این خبرگزاری گفته است که از آنجایی که انفجار کربلا در محل پیاده و سوار شدن مسافران صورت گرفت، تعداد کشته ها زیاد بوده است.

هنوز آمار دقیق تعداد کشته ها و مجروحان این بمب گذاری ها مشخص نشده است.

در همین حال آمار تائید نشده از کشته شدن دست کم ۳۸ نفر و مجروح شدن شمار زیادی در جریان بمب گذاری های روز سه شنبه در شهرهای مختلف عراق حکایت دارد.


 


یا مقلب القلوب و الابصار
یا مدبر اللیل و النهار
یا محول الحول و الاحوال
حول حالنا الاحسن الحال

ای آنکه به تدبیر تو گردد ایام
ای دیده و دل از تو دگرگون مادام
ای آنکه به دست توست احوال جهان
حکمی فرما که گردد ایام به کام

گشت گرداگرد مهر تابناک،ایران زمین
روز نو آمد و شد شادی برون زندر کمین
ای تو یزدان،ای تو گرداننده ی مهر و سپهر
برترینش کن برایم این زمان و این زمین

دعای تحویل سال با صدای شجریان:


 


میرحسین موسوی در نوروز ۸۹ در پیامی ویدئویی با تبریک سال نو تاکید کرد که زندگی‌ها را ساده‌تر کنیم و با کم کردن تشریفات بیشتر به فکر مردم باشیم و بتوانیم مقدار زیادی از مشکلاتی که تصور می‌شود مردم با آن روبرو می‌شوند را کم کنیم. رسیدگی به خانواده شهدا و آسیب‌دیدگان و رفت و آمد با آنها، یقیناً هم موجب رضایت حضرت حق خواهد بود و هم باعث می‌شود نور امیدی بتابد.

قافله ی به هم پیوسته ی شهدا

فرا رسیدن موسم سبز بهاری و عید ملی نوروز را به همه ملت تبریک می‌گویم. جا دارد به ویژه از خانواده شهدا و رزمندگانی که برای استقلال کشور دفاع کردند و از خانواده جانبازان و همه کسانی که آسیب دیدند، یاد کنم و شهدا و آسیب‌دیدگان سال ۸۸، چون این قافله به هم پیوسته است و سرنوشت این شهدا را در طول تاریخ کشور به هم پیوسته می‌دانم. اگر امروز ایرانی سرافراز و ملتی آزاد داریم ناشی از این فداکاری‌ها و رنج‌هاست.
شهدا زندگان واقعی هستند. نزد خدا روزی می خورند و در سرنوشت ما تاثیر می گذارند. طبیعی است که مردم خواستار حفظ حرمت این خانواده ها باشند.

تبریک به ایرانیان داخل  و خارج از کشور ایرانیانی با هویت همبسته

جا دارد به اقشار، اقوام، قومیت‌ها، فرهنگ‌ها و جناح‌ها و همه ملت تبریک عرض کنم به ویژه جا دارد امسال از ایرانیان خارج از کشور نیز یاد کنم. ملت ما به هم پیوسته هستند و این از برکات جنبش سبز است. دامنه این جنبش آنچنان فرا رفته است که در آن سوی دنیا مردم خود را وابسته به هویت عمیق ایرانی، اسلامی، می‌دانند و برای انقلاب و عظمت و پیشرفت کشور زحمت می‌کشند و سعی می‌کنند در سرنوشت کشور و میهن خود مشارکت داشته باشند به ویژه جوانان داخل و خارج از کشور، گروهی که بیشترین قربانی‌ها و خسارت را دادند.

در سال جدید یاد و یار خانواده شهدا و آسیب دیدگان باشیم

تا جایی که من اطلاع دارم نسل سوم و چهارم ایرانیان خارج از کشور درست مثل جوانان داخل ایران، در حال فعالیت هستند و در این فرصت سال جدید را به همه آنان تبریک می‌گویم. خانواده‌های آسیب‌دیدگان و شهدا در این باره نقش والایی داشته‌اند و جا دارد ملت عزیز ما در سال جدید، به ویژه در روزهای اول سال یار این خانواده‌ها باشند و به طور مناسب، در دیدارها امکان دلگرمی آنان را فراهم آورند.

سالی که بر ما رفت…

سالی که گذشت برای ملت ما سال ویژه‌ای بود. ملت عزیز ما شاهد شور و هیجان وسیعی به خاطر انتخابات بودند و آنچه زیبا بود محبت مردم به یکدیگر و صفوف متحد مردم از همه جناح‌ها بود که دراین سال شاهد بودیم. این انتخابات می‌توانست به یک جشنواره بزرگ برای ملت تبدیل و سرآغاز حرکت جدید در تاریخ کشور شود. این حرکت منجر به حضور گسترده مردم در پای صندوق‌های رأی شد و شما به طور وسیع و بی‌سابقه در این انتخابات شرکت کردید و عزم خود را برای تغییر، دگرگونی و استقلال کشور و حاکمیت عدالت و آزادی نشان دادید. اما پاسخی که به این حضور داده شد متأسفانه منجر به این شد که در فاصله کوتاهی پس از انتخابات مردم با شعار «رأی من کجاست» و یا «رأی من را پس بده» به خیابان‌ها آمدند. ریشه این مسئله از روز ۲۲‌خرداد شروع شد. هنوز ساعت ۵ نشده بود که یکی از ستادهای مهم انتخاباتی بنده مورد حمله قرار گرفت و ساعت ۸ شب ستاد مرکزی انتخابات اینجانب نیز مورد حمله قرار گرفت و تا فردا صبح چند بار تیتر روزنامه کلمه سبز با حضور نیروهای امنیتی عوض شد.

پاسخی از سوی حاکمیت که در شان ملت ایران نبود

وضعیتی که پیش آمد یک ذهنیت را برای مردم در مورد عدم مدیریت صحیح و اسلامی انتخابات شکل داد که ریشه بسیاری از اتفاقات در کشور شد. دنباله موضوع، پاسخی بود که به اعتراضات داده شد که این پاسخ در خور عظمت، آزادگی و سرافرازی ملت ما نبود. جنایات کهریزک، مسئله خوابگاه‌های دانشجویی، کشتار ۳۰ خرداد و حتی ۲۵ خرداد و حوادث بعدی از جمله روز عاشورا، مورد انتظار مردم کشور ما نبود.

اگر مسئله سیاسی بود باید به شیوه سیاسی حل می‌شد و مردم باید اقناع می‌شدند و به مردم توضیح می‌دادند. اما اینگونه نشد و پاسخ‌ها درخورشان نبود. یکی از به یادماندنی‌ترین روزهای این جریانات، روز ۲۵ خرداد بود که ملت به صورت گسترده در این روز حضور پیدا کردند و آن را به روز تعیین‌کننده‌ای در تاریخ کشور تبدیل کردند. آن روز همواره شهادت خواهد داد که روحیه مردم در روزهای پس از انتخابات چگونه بود.

مردم چه می خواستند؟

مردم به صورت مسالمت‌آمیز در حالی که شعارهای ملی و اسلامی می‌دادند و بدون ایجاد هیچ‌گونه تنش، رأی و نظر خود را اعلام کردند و ما انتظار داشتیم پاسخی درخور این روحیه لطیف ملت داده شود اما اتفاقات بعدی آن را نشان نداد و ما شاهد برخوردهایی از نوع دیگر بودیم که مسئله را دشوار کرد.

در ۲۲ خرداد مردم می‌خواستند با شرکت در انتخابات آزاد در سرنوشت خود سهیم باشند و آینده را خود شکل بدهند اما اتفاقاتی که بعداً افتاد منجر به بیداری در میان ملت ما شد. ملت اشکالات و انحرافاتی را کشف کردند و مطالبات جدیدی با طیفی وسیع شکل گرفت. این روند از خواسته‌هایی مثل رأی و تعیین تکلیف انتخابات آغاز و به مطالبات دیگر رسید. آنچه جنبش عظیم سبز با تعاملی که بین افراد شکل داد نتیجه‌گیری کرد که همه مطالبات در تحقق اهداف قانون اساسی و آن هم بدون تنازل باید تجلی یابد و این امر تبدیل به شعار گسترده‌ای شد که اکثریت هم آن را قبول کردند.

نادیده گرفتن بخشی از قانون اساسی بی معنا کردن همه آن است

حقیقت این است که این شعار اهمیت فوق‌العاده‌ای برای سرنوشت کشور ما دارد. قانون اساسی یک میثاق ملی است. بدون آن ما وحدت نداریم بلکه هرج و مرج داریم و دورنمای تاریکی داریم. قانون اساسی مجموعه‌ای به هم پیوسته است و باطل کردن یا تضعیف بخشی از آن به مثابه بی‌معنا ساختن آن است.

قانون اساسی را باید یکپارچه دید. زمانی که قانون اساسی تدوین شد، حتی آن کسانی که آن عناصر را تدوین می‌کردند برای آن که انسجام قانون آسیب نبیند، مقدمه‌ای برای آن تهیه کردند که اهمیت آن هم زیاد است. در تمام اینها اصول به یک مجموعه از ارزش‌ها، خواست‌ها و مطالباتی یکپارچه تأکید می‌شود که نمی‌توانند از هم جدایی بگیرند. اکنون هم مردم که مشکلات اجرایی، سیاسی و انتخاباتی و .. را دیدند راه حل را در این می‌بینند که راه گشودن به آینده درخشان برای ملت بازگشت به قانون اساسی آن هم بدون دخالت دادن سلایق سیاسی است.

عقب نشینی از اجرای بی تنازل قانون ؛ خیانت به ایران و اسلام

مطالبه ای که از آن کوتاه نمی آییم…

اگر اصلی از قانون اساسی ایراد هم دارد باز هم راه اصلاح آن معلوم است و باید با نظر مردم و مطابق سازوکارهای موجود در قانون اساسی اصلاح شود. اینگونه نیست ما بتوانیم حق داشتن رسانه‌های آزاد و یا آزادی‌های مطرح در قانون اساسی، یا انتخابات آزاد، غیرگزینشی و رقابتی، عدم تجسس بر احوال مردم و وارسی نامه‌های مردم را بنا به مصلحت خود و برخلاف قانون اساسی در کشور جاری کنیم و فکر کنیم می‌توانیم یک نظام منظم داشته باشیم و مشکلات را حل نماییم.

سال ۸۹ با مسائل و مشکلاتی روبرو هستیم. بخشی از آن به شکل‌گیری این مطالبات بازمی‌گردد که مطالبات به حقی است و راه عظمت ملت، رستگاری تمامی جناح‌ها و مسیر پیشرفت ملت است و این مطالبات ادامه خواهد یافت و سال جدید سال استقامت بر این مطالبات به حق و قانونی است و ما حق عقب کشیدن و عقب‌گرد در ارتباط با این مطالبات را نداریم و آن را خیانت به ملت و اسلام، خون شهدا می‌دانیم.  ما این قانون اساسی را در میان امواج خون شهدا به دست آوردیم و نمی‌توانیم آن را راحت از دست بدهیم و همه باید به آن بازگردند.

با همه مشکلات کاش نظام اجرایی کار آمد بود

در کنار این مسئله، مشکلات دیگری نیز وجود دارد که قبلاً هم بود و امسال تشدید می‌شود که امیدوارم اینگونه نشود. دورنمای اقتصادی کشور دورنمای روشنی نیست و من از این مسئله خشنود نیستم. دوست می‌داشتم که علی‌رغم تمام مسائل و مشکلات یک کارآمدی را در نظام اجرایی برای حل مشکلات می‌دیدم ولی آن را نمی‌بینم. پیش‌بینی رشد اقتصادی در سال ۸۹، رشد بسیار کمی است معنای این روند در کنار کاهش سرمایه‌گذاری، به معنای بیکاری و فقر وسیع است و انبوه قشرهای مستضعف و لاغر شدن طبقات میانی که پیش روی ما است. از طرف دیگر به دلیل نبود سیاست‌های روشن، ماجراجویی و بی‌تدبیری وضعیت پیرامونی ما، وضعیت خوبی نیست و یک وضعیت تهدیدکننده علیه ما شکل گرفته است. ما بدترین حالت را در سیاست خارجی و روابط بین‌الملل داریم و به نظر می‌رسد سایر تحریم‌ها و فشارهای بیشتری را شاهد باشیم.

جنبش سبز دامنه امواج خود را گسترش دهد

در این شرایط جا دارد جنبش سبز اول فکر کند که دامنه امواج خود را به همه اقشار، قومیت‌ها و استان‌ها بکشاند و در عین حال اصل‌ جاودان تکافل اجتماعی–اسلامی را زنده کند. به مردم، همسایگان و محلات باید با تولید کار، اشتغال و کمک رسیدگی کنیم و انواع راه‌های دیگری که در این ارتباط پیش روی مردم قرار دارد.

ساده تر زندگی کنیم به همنوعان کمک کنیم مشکلات  مردم را کم کنیم

زندگی‌ها را ساده‌تر کنیم و با کم کردن تشریفات بیشتر به فکر مردم باشیم و بتوانیم مقدار زیادی از مشکلاتی که تصور می‌شود مردم با آن روبرو می‌شوند را کم کنیم. رسیدگی به خانواده شهدا و آسیب‌دیدگان و رفت و آمد با آنها، یقیناً هم موجب رضایت حضرت حق خواهد بود و هم باعث می‌شود نور امیدی بتابد.

راهی که گریزی از آن نیست…

اراده ملت باید تجلی کند بترسید از پشت کردن به خواست مردم

من اعتقاد دارم راه عظمت ملت ما از این مسیر می‌گذرد و یقیناً ملت امیدوار است که این راه را برود و چاره‌ای نداریم تا این راه را برویم و انشاء‌الله خداوند ما را به نتیجه قطعی خواهد رساند چرا که ملت خواسته غیرعادی ندارد. یک انتخابات درستی که گزینشی نباشد که عده‌ای درجه دو انتخاب کنند و عده‌ای از روی انتخاب آنها، انتخاب کنند درخور شأن ملت ایران نیست. ملت ایران، ملتی بزرگ، پیشرفته و متمدن است و درست نیست مثل یک ملت غیرمتمدن و نادان با آن برخورد شود و برای او تعیین تکلیف کنند. اجازه دهید افکار و اندیشه‌های ملت و اراده ملی آنان حضور تجلی یابد و یقیناً اسلامی خواهد بود و نتایجی خواهد داشت و ایران پیشرفته و آباد توأم با عدالت و آزادی را برای ما به ارمغان می‌آورد.نباید بترسیم، باید از پشت کردن به خواسته‌های ملت هراس داشته باشیم .

نیایش روح الله از زبان فرزند رو ح الله

این سخنان را با یک دعا از حضرت امام(ره) پایان می‌برم که مناسبتی با وضعیت کنونی ما هم دارد.

حضرت امام(ره):

بارالها، تو خود شهدای ما را در جوار رحمت خود جای گزین. و معلولان ما را شفا و مفقودان و اسیرانمان را به دامان خانواده‌هایشان بازگردان و به همه ما صبر و توفیق عنایت فرما.

برای دریافت فایل صوتی پیام نوروزی مهندس موسوی می توانید در اینجا کلیک کنید

در راستای پیشنهاد های مردمی برای دریافت نسخه موبایل پیام های نوروزی مهندس موسوی و دکتر زهرا رهنورد تیم فنی کلمه این امکان را ایجاد کرده تا در راستای هر شهروند یک رسانه و کمک به گسترش آگاهی امکان دریافت نسخه موبایل پیام ها فراهم گردد.

برای دریافت نسخه موبایل پیام نوروزی اینجا کلیک کنید.

 


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به kaleme-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به kaleme@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته