گرچه تحولات آینده را نمیتوان پیش گویی کرد اما با تحلیل شرایط و با فرض ثابت ماندن عوامل مؤثر در شرایط کنونی میتوان معنا و دلالت برخی اتفاقات را دریافت و سمت و سوی تحولات آینده را پیش بینی کرد. این روزها با توجه به جنگ قدرت میان باندهای حاکم و درگیریهای احمدی نژاد با جریان وابسته به رهبری، همگان از جانشین احمدینژاد در دوره آینده میپرسند. اکنون دیگر تردیدی وجود ندارد که برآمدن احمدینژاد در انتخابات سال ۸۴ و بقای او در انتخابات سال ۸۸ مرهون تدبیر و خواست رهبری بوده است. او منشاء خدماتی برای رهبری بود که هیچ کس دیگر قادر به انجام آن نبود. وجود اصلاح طلبان در حاکمیت، نفوذ هاشمی رفسنجانی در قدرت، روند رشد و توسعه کشور، روابط نسبتا خوب با اروپا و ... از جمله امور مخالف خواست و اراده رهبری بودند. در نگاه رهبری اصلاح طلبان هدف سرنگونی رهبری و حدف ولایت فقیه تعقیب میکنند از این رو وجود آن ها در حاکمیت قابل تحمل نبود.
همچنین در نگاه ایشان، هاشمیِ قدرتمند و ذینفوذ در حاکمیت همواره میتوانست تهدیدی مهم به شمار آید بنابراین تضعیف موقعیت وی ضروری بود. «رشد و توسعه اقتصادی اجتماعی» در نگاه رهبری پروژه ای غربی و توطئهای برای جذب کشورهای مستقل در شبکه اقتصاد جهانی تلقی می شود که باید با آن برخوردی قاطع شده و مفهوم «الگوی پیشرفت به اصطلاح اسلامی-ایرانی» جایگزین آن شود. توسعه اقتصادی در دوره دولت سازندگی و توسعه سیاسی و اقتصادی در دوره دولت اصلاحات از نگاه رهبری براساس الگوی توسعه غربی صورت گرفته و هرچه سریعتر باید متوقف میشد. ایشان در دوره اصلاحات طی سخنرانی در شهر کرمان تصریح کردند که سرمایهگذاری و انجام پروژههای کلان کافی است و از این پس باید نفت برسرسفرههای مردم بیاید. با توجه به این نگاه توطئه اندیشانه چندان شگفتانگیز نخواهدبود اگر مشاهده کنیم مؤلفههای اجتماعی توسعه از جمله گسترش نهادهای مدنی، شکل گیری مؤسسات اجتماعی و توانمندسازی نیروهای اجتماعی مستقل از دولت، از نگاه ایشان کاملا مغایر با الگوی پیشرفت اسلامی و به طور مشخص مردمسالاری اسلامی تلقی شده و مقابله با آن مسوولیتی انقلابی دانسته شود. در عرصه سیاست خارجی رهبری معتقد بودند غرب در پی سرنگونی جمهوری اسلامی است بنابراین در عرصه دیپلماسی کشور راهبرد رویکرد به شرق باید جانشین راهبرد رویکرد به غرب شود. در میان ارادتمندان رهبری هیچ کس قادر به اجرای این دیدگاهها نبود. از نظر ایشان حتی افرادی مانند قالیباف و لاریجانی اگر چه در عمل تابع رهبری هستند به اجرای این دیدگاهها تن میدهند اما اعتقادی به آن ندارند و در نتیجه نخواهند توانست به خوبی انجام وظیفه کنند. کسی همچون احمدینژاد لازم بود که ایدئولوژیکمان به این امور باور داشته باشد و به علت عدم هویت و سابقه در انقلاب و نظام، حاضر به تخریب همه آن چیزی باشد که تاکنون ساخته شده بود. بیدلیل نبود که رهبری به تصریح خود، او را از هاشمی هم به خویش نزدیک تر میدید.
طی هفت سال گذشته همه خواستهها و دیدگاههای رهبری به دست احمدینژاد اجرا شد. روند توسعه متوقف گردید. پول نفت به جای سرمایه گذاری در پروژههای ملی و تولید، در میان اقشار روستایی توزیع شد تا «نفت بر سر سفره مردم بیاید». احزاب و مطبوعات تعطیل و نهادهای مدنی و غیر دولتی از اتحادیهها و انجمنهای صنفی گرفته تا انجمنهای دانشگاهی و تا خانه سینما تحت فشار شدید تعطیل یا غیر فعال شدند تا مردمسالاری دینی در قالب رابطه مستقیم و عاشقانه! مردم با رهبری آن گونه که در انتخابات مجلس نهم شاهد بودیم، شکل بگیرد. اصلاحطلبان و منتقدان و مصلحان از حاکمیت و بدنه اجرایی دولت و نیز از عرصه رقابت سیاسی حذف شدند. هاشمی رفسنجانی آماج حملات تبلیغاتی دولتی و رسانه ملی قرار گرفت و در نهایت زمینه برای کنار گذاشتن وی از ریاست مجلس خبرگان فراهم شد. اما احمدینژاد به رغم این خدمات شخصیت خودشیفته و متوهمی داشت و نهایتاً نمیتوانست بپذیرد تاریخ مصرفی دارد و پس از انجام مأموریت باید حداقل عرصه مدیریت اجرایی کشور را ترک کند. او مجذوب شخصیت پوتین است و تصور میکرد میتواند به رغم اراده رهبری همچون پوتین پس از یک دوره ریاست جمهوری معاونش مشایی مجددا قدرت اجرایی کشور را در دست بگیرد و اراده رهبری را در کنار گذاشتن وی از صحنه قدرت به چالش بکشد.
چنان که پیش از این در مقاله «بحران جنگ قدرت کنونی و سرانجام آن» اشاره کردیم اقدام او برای تغییر وزیر اطلاعات پیش از برگزاری انتخابات مجلس نهم از سوی رهبری با واکنش قاطع مواجه شد تا دریابد او نمیتواند پوتین ایران باشد. به این ترتیب احمدینژاد از فردی محبوب و برخوردار از حمایت نامشروط به فردی تبدیل شد که باید رفتار او تا پایان دوره و حذف کامل از قدرت، کنترل و مدیریت شود. ممکن است احمدینژاد این روند را نپذیرد و پیش از پایان دوره ریاست جمهوری واکنش نشان دهد همچنین این احتمال وجود دارد از هراس عواقب خطرناک چالش با رهبری در برابر اراده ایشان تمکین کند در هر دو صورت سؤال مهمتر این است که چه کسی جانشین احمدینژاد خواهد شد. آیا رهبری آن چنان احساس اقتدار میکند که انتخاب رئیس جمهور آینده را به رقابت آزاد سیاسی و رأی مردم واگذارد و هرکس را که مردم انتخاب کردند تأیید و حمایت کنند و یا در صدد انتصاب رئیس جمهوری مطیع بر خواهند آمد؟ در صورت اخیر این فرد چه کسی میتواند باشد؟
در محافل سیاسی از هم اکنون گمانهزنی در این موضوع جاری است. قالیباف، ولایتی، لاریجانی از جمله کسانی هستند که نامشان در این گمانهزنی ها مطرح می شود. هرگونه پیش بینی در این زمینه در گرو تحلیل صحیح از روند تحولات کشور طی سالهای اخیر و سمت سوی آینده آن است. تحولات سالهای اخیر آشکار از روند اداره کشور به سوی تمرکز بیشتر بر محور رهبری خبر میدهد. این روند از انتخابات مجلس هفتم آغاز شد. برگزاری انتخابات مجلس هشتم توسط دولت احمدینژاد این امکان را فراهم ساخت تا علاوه بر سازوکار نظارت استصوابی، برای اولین بار پس از انقلاب از مکانیسم مهندسی آرا برای برگزاری انتخاباتی با نتایجی مطمئن و شکل گیری مجلسی مطیع استفاده شود. تکنولوژی نوین مهندسی آراء در انتخابات ریاست جمهوری دهم در سطحی وسیعتر و به نحوی کارآمدتر به کار گرفته شد و نتیجه آن انتخاباتی شد که احمدینژاد رکورد آرای خاتمی را نیز بشکند و با اختلافی ۱۱ میلیونی پیروز انتخابات معرفی شود تا به قول رهبری کسی احتمال تقلبی به این وسعت را نیز ندهد.
نتیجه به کارگیری این تکنولوژی در انتخابات مجلس نهم، چنان بود که حتی شگفتی نمایندگان مجلس مطیع هشتم را برانگیخت و در حالی که همه نظر سنجیها و مشاهدات عینی در سراسر کشور از کاهش شدید مشارکت خبر میداد، به موجب آمار رسمی رکورد رقم ۶۴ درصد برای انتخابات مجلس نهم به ثبت رسید تا پیش بینی رهبری مبنی بر مشارکت دشمن شکن مردم محقق شود و این رکورد به نام رأی ملت به رهبری تبلیغ شود. نتایج انتخابات مجلس نهم از شکل گیری مجلسی خبر میدهد که اکثریت قاطع آن را عناصر بیهویت سیاسی تشکیل میدهند. مجموعهای که قرار است اقلیتی حدود سی تا چهل نفر از مریدان رهبری آن را مدیریت کنند. مجلسی به مراتب مطیعتر و ناتوانتر از مجلس هشتم. به این ترتیب آقای لاریجانی میتواند خوشحال باشد که نام او به عنوان رئیس ضعیفترین مجلس تاریخ انقلاب ثبت نخواهد شد. زیرا اگر مجلس هشتم به تعبیر آقای لاریجانی هرجا متوجه می شد مصوبهاش نظر رهبری را تأمین نکرده، در تغییر آن درنگ نمیکرد، ترکیب مجلس نهم به گونهای تعیین شده است که اساسا اقدام و مصوبهای مغایر با نظر رهبری نداشته باشد که نیاز به تغییر باشد.
سایر بخشهای حاکمیت به ویژه بخشهای نظامی و انتظامی و امنیتی نیز از این جهت وضعی روشن دارند. مهمترین وظیفه آنها اثبات صحت نظرات، تحلیلها و دیدگاههای رهبری است. اگر ایشان بفرمایند مثلاً انگلستان خبیث تر از همه دول غربی است باید سفارت انگلستان به نام مردم اشغال شود و یا پروژه چشم روباه به اجرا در آید و روزنامهنگاران وهنرمندانی دستگیر شوند و تحت فشار قرارگیرند تا اعتراف به جاسوسی برای بیبی سی کنند.
تکلیف قوه قضائیه نیز روشن است. این قوه نیز طی سالهای اخیر نشان داده است که تأمین نظر رهبری را فراتر از هر قانون و مصلحتی برای کشور میداند.
تنها بخشی از نظام که آینده آن در هالهای از ابهام باقی مانده قوه مجریه است. روند امور در سطح مدیریت کشور نشان میدهد که رئیس جمهور آینده باید کسی باشد که اولاً دستکم در حوزه سیاست و اجرا از خود هیچ هویت مستقلی نداشته باشد و اطاعت کامل از رهبری را بر هر امری مقدم بدارد و ثانیاً ثبات و استمرار وی بر این روش تضمین شده باشد. تجربه احمدینژاد ثابت کرد انتخاب چنین فردی از میان افراد گمنام و ناشناخته حاشیهای چندان اطمینان بخش نیست. از میان کسانی که نام بردیم هیچ یک واجد چنین خصوصیاتی نیستند. قالیباف و لاریجانی اگر چه تابع قدرتند و فرصت شناس و مراتب ارادت و اطاعت خود را به اثبات رساندهاند، اما اولاً این ارادت و اطاعت مصلحتاندیشانه است و نه ایدئولوژیک. ثانیاً این افراد از خود فکر و سلیقهای دارند و براساس آن عمل میکنند و البته هرجا این فکر و سلیقه با نظر رهبری تعارض پیدا کند، به نفع رهبری از آن چشم میپوشند. در حالی که از نظر رهبری رئیس جمهور ایدهآل کسی است که نه تنها عمل بلکه فکر و سلیقهاش را با رهبری تنظیم کند. آقای ولایتی نیز نمیتواند کاندیدای مطلوب رهبری برای ریاست جمهوری باشد. مشکل او بر عکس مشکل آقایان قالیباف و لاریجانی است. او ثابت کرده است که در تنظیم افکار و سلایقش با رهبری از ظرفیت کافی برخوردار است. اما روش مدیریتی او مطلوب رهبری نیست. تجربه سالها اداره وزارت امور خارجه نشان میدهد که او در قبال باندهای قدرت از تز موازنه مثبت پیروی میکند. وزارت امور خارجه در زمان وزارت او محل حضور سفیران و مسؤلانی شد که سفارش این یا آن شخصیت و یا باند قدرت بودند. مهمتر از این او از مدیران با سابقه نظام است سالها وزیر هاشمی رفسنجانی بوده و حریم وی را پاس میدارد و نمیتواند در قبال هاشمی همچون احمدینژاد عمل کند.
در این میان یک نفر هست که نه تنها از این معایب مبری است بلکه حسن ویژهای هم دارد. او حداد عادل است. آقای حداد در تنظیم عقاید و سلایق خود با رهبری استعدادی منحصر به فرد دارد. او فاقد هرگونه سابقه انقلابی است او پیش از انقلاب جزو شاگردان و مریدان دکتر نصر بود. در دانشگاه شریف کلاس او به هنگام اعتصابها جزو کلاسهایی بود که هرگز تعطیل نمیشد. تا دهه هفتاد هیچ حضوری در عرصه سیاست نداشت و تا آن زمان هیچ موضع رادیکال و انقلابی از او مشاهده نشد. اما از این دوره به بعد او را در حلقه ارادتمندان ویژه رهبری مییابیم. ستاره اقبال آقای حداد عادل پس ازدواج آقا مجتبی پسر آیت الله خامنهای با دختر وی طلوع کرد. در سخنانی که اخیراً از او در یکی از بولتنهای محرمانه سپاه منتشرشد، وی صریحا میگوید در دوران ریاست مجلس تصمیمات خود را با آقا مجتبی هماهنگ میکرد. وی همچنین تصریح میکند آقا مجتبی و رهبری را دونفری میداند که با امام زمان رابطه دارند. و رهبری را دارای مقامی برتر از امام میداند. از آقای حداد عادل تا کنون هیچ موضع سیاسی ثابتی جز دفاع و پیروی از مواضع و سخنان اگر چه متضاد رهبری مشاهده نشده است. ویژگی بارز دیگر آقای حداد عادل ضعف و ناتوانی مفرط او در اداره امور است. او این ناتوانی مفرط را در دوره ریاست مجلس هفتم به نمایش گذاشت. حداد عادل با این خصوصیات بهترین گزینه برای اجرای بی عیب و نقص و بدون درد سر پروژه ای است که خاتمی زمانی از آن تحت عنوان «اداره کشور به وسیله یک رئیس دفتر» یاد کرده بود. پروژه ای که اجرای آن با ریاست جمهوری احمدی نژاد به اجرا در آمد اما به علت شخصیت متوهم وی شکست خورد. اما حداد عادل چنین خصوصیتی ندارد او بهترین گزینه برای اجرای این پروژه است.
پیش بینی ریاست جمهوری حداد عادل البته اگر اوضاع کشور بر همین منوال پیش رود تنها متکی ارزیابی خصوصیات شخصیتی او نیست بلکه شواهد و قرائنی آن را تأیید میکند. مهمترین شاهد صحت این پیش بینی قرار دادن نام وی در رأس فهرست انتخاباتی مجلس نهم از سوی جبهه پایداری است که در این انتخابات جریان وابسته به بیت را نمایندگی میکرد. در این انتخابات مهندسی شده حداد عادل بیشترین آراء پایتخت را به خود اختصاص داد. دومین قرینهای که این پیش بینی را تأیید میکند اختصاص بالاترین رأی انتخابات مجلس نهم به حداد عادل است. او باید رئیس مجلس آینده باشد تا زمینه برای ریاست جمهوری وی در دور آینده فراهم شود. اگر چه سنت مجلس چنین بوده است که رئیس مجلس بر اساس پارامترهای دیگری جز میزان آرا انتخاب میشده است اما حداد عادل در مقایسه با دیگر کاندیداهای این مسؤلیت ویژگی خاصی ندارد، بنابراین بیشترین آرا باید به او اختصاص مییافت تا ریاست مجلس وی توجیه پذیر باشد. علاوه براین برخی اخبار پشت پرده نیز این پیش بینی را تأیید میکند. از جمله اخیراً یکی از چهرههای معروف کشور که در بیت رهبری مسؤلیتی حاشیهای دارد، طی پیامی به قالیباف به او نصیحت کرده است از تلاش بیهوده برای انتخابات ریاست جمهوری آینده خودداری کند زیرا اراده رهبری بر ریاست جمهوری حداد عادل تعلق گرفته است.
شاید ترکیب اعضای مجمع تشخیص مصلحت در حکم اخیر رهبری مهمترین قرینه در صحت این پیش بینی باشد. در حکم رهبری برای انتصاب اعضای جدید مجمع تشخیص مصلحت علاوه بر رؤسای سه قوه و فقهای شورا نگهبان و برخی مقامات دیگر که به اعتبار شخصیت حقوقی خود به عضویت مجمع منصوب شدهاند، برخی دیگر به اعتبار شخصیت حقیقی خود به عضویت این مجمع درآمدهاند. در میان این افراد نام علی لاریجانی بیش از دیگران توجه تحلیلگران سیاسی کنجکاو را به خود جلب میکند. او در حال حاضر رئیس مجلس شورای اسلامی است و طبعاً به اعتبار شخصیت حقوقی خود میتواند عضو مجمع باشد. در آینده نیز طبعا اگر همچنان رئیس مجلس باشد، به همین اعتبار عضویت وی در مجمع تداوم خواهد یافت. با توجه به این که مجلس نهم چهار ماه دیگر آغاز به کار خواهد کرد، ذکر نام وی در حکم رهبری در میان افرادی که به اعتبار شخصیت حقیقی به عضویت مجمع منصوب شدهاند، حامل پیامهای زیادی است. اول آن که رئیس مجلس آینده به اراده رهبری تعیین میشود. دوم این اراده رهبری بر این تعلق گرفته است که علی لاریجانی ریاست مجلس آینده را بر عهده نداشته باشد. در غیر این صورت دلیلی نداشت که وی به عنوان شخصیت حقیقی خود به عضویت مجمع منصوب شود. سوم این که به احتمال زیاد حداد رئیس مجلس آینده خواهد بود. و چهارم آن که اگر پیش بینی تصمیم ریاست مجلس حداد عادل درست باشد، - که ظاهراً چنین است- این تصمیم دلیلی جز این نخواهد داشت که زمینه ذهنی جامعه را برای ریاست جمهوری آینده او فراهم کنند.
با ریاست جمهوری حداد عادل این امکان اداره کشور به دست رهبری و از طریق آقا مجتبی فراهم خواهد آمد و به این ترتیب پروژه قدرت مطلقه فردی تکمیل خواهد شد.
امروز: ابوالفضل قدیانی دقایقی پیش به مرخصی پانزده روزه برای نوروز آمد.
به گزارش کلمه، ابوالفضل قدیانی عضو ارشد سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی که روز جمعه به مرخصی ۲۴ ساعته آمده و در پی تمدید نشدن مرخصی به اوین بازگشته بود، دقایقی پیش به مرخصی نوروزی آمد.
این فعال سیاسی و مبارز دوران ستمشاهی روز گذشته در حالی مرخصی اش تمدید نشد که دچار سرماخوردگی نیز شده بود و در شرایط جسمی نامساعدی به بند ۳۵۰ اوین بازگشت.
وی ظهر امروز در دادسرا حاضر به درخواست مرخصی نشد اما با توجه به شرایط جسمی وی مسئولان قضایی برای او قرار مرخصی صادر کردند.
ماه پیش، ابوالفضل قدیانی بعلت وخامت حال جسمی به بخش سی سی یو بیمارستان مدرس منتقل شده بود. وی پس از دو هفته بستری بودن در بیمارستان در حالی به زندان برگشت که همچنان اطرافیان از وضعیت جسمی وی نگران بوده و احتمال هر اتفاقی را وقتی تحت نظر پزشک نباشد می دهند.
قدیانی ۶۳ ساله در حال حاضر با ناراحتی قلبی، بیماری حاد پرکاری تیرویید، پروستات و چندین بیماری دیگر دست و پنجه نرم می کند. وی اخیرا علاوه بر مشکلات قلبی با کاهش شدید وزن نیز رو به رو بوده است.
عضو ارشد سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی آذر ماه سال جاری در حالی که دوران محکومیتش به پایان رسیده بود بار دیگر محاکمه شد و بنا بر حکم جدید و به اتهام "توهین به رهبری" به سه سال زندان دیگر محکوم شد.
ابوالفضل قدیانی اولین بار در دی ماه ۸۸ بازداشت و به اتهام توهین به رییس دولت به یک سال حبس محکوم شده بود.
این مبارز دوران ستمشاهی که ۴ سال در زندان های ساواک شکنجه شده و مقاومت کرده بود، در دادگاهی که در شعبهی ۱۵ دادگاه انقلاب برایش تشکیل شده بود، شرکت نکرده و آن را غیر قانونی خوانده بود.
عضو ارشد و دربند سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی با ارئه ی لایحه ای گفته بود دادگاه سیاسی، عقیدتی باید علنی و با هیئت منصفه باشد، بنابراین دادگاه غیرقانونی و مجری آن مجرم است.
ابوالفضل قدیانی سال گذشته قبل از بازگشت به زندان در مصاحبه ای به خبرنگار کلمه گفته بود: احمدی نژاد دروغگو، ریاکار، مستبد، قانون گریز و قانون ستیز است و اینها صفات حقیقی اوست. اینها را در دفاعیه ام و در دادگاه گفتم. من به احمدی نژاد فحش ندادم فقط صفات های او را برشمردم و مواردی که من گفتم توهین نبوده انتقاد بوده است.
امروز: جمعي از فرزندان شهدا و ايثارگران دفاع مقدس در پی انتشار خبر شرکت محمد خاتمی در انتخابات مجلس نامهای سرگشاده به وی نوشته و در آن سوالاتی را از رئیسجمهور سابق کشور پرسیدهاند.
به گزارش جرس، در این نامه با تاکید بر این که انتخاب خاتمی برای شرکت یا عدم شرکت در انتخابات محترم است، به حوادث صورت گرفته در دو سال و نیم گذشته اشاره شده است.
متن کامل این نامه سرگشاده در ادامه آمده است:
بسم الله الرحمن الرحيم
جناب آقاي خاتمي
سلام
نامه سرگشاده خود را با اين جمله شروع مي كنيم كه
ما وارث ديروزيم... فرزند امروزيم
اين روزها موضوع راي دادن حضرت عالي در انتخابات به موضوع بحث برانگيز بسياري از محافل قرار تبديل شده است.
برخي از اراتمندان و دوستداران حضرت عالي موافق راي دادن شما بودند.
دلايل ايشان و دلايل شما مطمئنا محترم است.
اما سوالاتي وجود دارد كه بايد جواب ان هرچه زودتر بطور صريح و قاطع براي مردم مشخص شود.
اينكه شما در جمع دانشجويان دلايلي را ذكر كرديد، مطمئنا با دلايل كساني كه موافق راي دادن شما بودند تفاوت اساسي دارد.
بطور صريح مي گوييم با توجه به جميع جهات موافق راي دادن حضرت عالي و برخي بزرگان بوديم چون معتقديم تمامي روزنه هاي اميد را نبايد بست و حكومت و عواملش را در اجراي نقشه هاي شومش نبايد كمك كرد.
اما دلايل حضرت عالي آنقدر برايمان عجيب بود كه مجبور شديم در نامه اي سرگشاده از حضرت عالي بخواهيم كه صادقانه سخن بگوييد و صراحت و قاطعيت كلام را از خاطر فراموش نكنيد.
چرا كه بسياري اراتمندان به حضرت عالي نتيجه دلايل بيان شده شما در جمع دانشجويان را بسيار عجيب و نامفهوم و غير منطقي مي دانند.
اينكه بايد با چه حكما و مسئوليني بر سر ميز مذاكره نشست داراي وجهي مي باشد كه يكي از مهمترين آن مقبوليت عمومي آن در ميان امت مي باشد.
اينكه چه كساني بايد بر سر ميز مذاكره بنشيند نكته ديگر ماجراست.
اما بايد ازحضرت عالي بپرسيم كه ايا با مسئوليني كه از زمان حضرت امام (ره) مقاصد پليدشان را بطور مخفيانه و حتي بر خلاف دستورات و نظر ايشان در ان زمان (زمان حيات حضرت امام (ره)) و در زمانه حكمراني رهبري فعلي نظام با موافقت شخص ايشان انجام ميدهند مي توان مذاكره كرد.
ايا كساني كه در اين دوران اسيب هاي فراوان جسمي و روحي ديده اند موافق اين عمل هستند.
ايا پرونده بسياري از ترورهای صورت گرفته بطور دقيق و موشكافانه بررسي شده است؟
ايا نحوه ادامه جنگ پس از فتح خرمشهر و تبعات تصميم اتخاذ شده دقيقا بررسي شده است؟
ايا نحوه بررسي صلاحيت نمايندگان مجالس خبرگان دوم و مجلس شوراي اسلامي دوم و سوم و چهارم و چگونگي اصلاح قانون اساسي بدون راي مردم براي مردم بيان شده است و تحقيقات درستي در مورد آن صورت گرفته است؟
ايا چگونگي انتصاب رهبري به عنوان جانشين حضرت امام خميني(ره) بطور صريح و بدور از بازي هاي سياسي و حكومتي بيان شده است.
ايا چگونگي كنار زدن نزديك ترين ياران حضرت امام و معتمدان مردم در انتصاب رهبر جديد براي مردم بيان شده است
ايا در مورد دلايل جنايات صورت گرفته در زندان ها و كشتار وسيع در آن زمان بيان شده است.
ايا در مورد چگونگي درگذشت يادگار حضرت امام (ره) صحبت و تحقيق غير حكومتي صورت گرفته است.
ايا در مورد دلايل مردم براي انتخابات حضرت عالي بعنوان رئيس جمهور منتخب مردم و مخالفت با نظر حكومت (با توجه به طرح هايي كه براي القاي محبوبيت مسئولين انتصابي بعد از ارتحال حضرت امام صورت گرفته بود) تحقيق مورد قبولي صورت گرفته است.
ايا در مورد دلايل انتخاب نمايندگان در مجلس 6 توسط مردم و چگونگي باطل كردن راي 700 هزاري مردم تهران و انتصاب آقاي حدادعادل تحقيق و صحبت غير حكومتي بيان شده و يا صورت گرفته است.
ايا در مورد دلايل رد صلاحيت هاي گسترده در انتخابات مجالس خبرگان سوم و چهارم و مجلس شوراي اسلامي 7 و 8 و 9 تحقيق غير حكومتي صورت گرفته است.
و به اعتراض قانوني معترضين رسيدگي شده است؟
ايا در مورد رسيدگي به تخلفات صورت گرفته در انتخابات رياست جمهوري دوره قبل و چگونگي رقيب شدن آقايان هاشمي رفسنجاني و احمدي نژاد دلايل متطقي بيان شده است.
ايا در مورد عدم اعتراض كانديداهاي مورد وثوق حكومت از جمله اقاي قاليباف دلايل منطقي ذكر شده است.
ايا در مورد نقش اقاي مجتبي خامنه اي در توصيه به نهادهاي نظامي و حكومتي براي انتخاب فردي بجز اقاي هاشمي و بدور از شائبه نظامي گري صحبتي منطقي شده است و دلايل اين دخالت اشكار مشخص شده است.
از اينها كه بگذريم سوالات ديگري نيز وجود دارد:
مورد وقايع قبل از انتخابات رياست جمهوري و موضع گيري هاي رهبري و مسئولين ارشد حكومتي بنفع اقاي احمدي نژاد و بسيج تمامي امكانات به نفع ايشان ،
در مورد وقايع در روز انتخابات ،
در مورد چگونگي اعلام نتايج.
چگونگي بسيج تمامي امكانات و نيروها براي حضور در مراسم جشن پيروزي دروغين اقاي احمدي نژاد و خاتمه دادن به انتخابات وصرت گرفته چه مي توان گفت.
در مورد دستور صريح مسئولين براي برخورد شديد با مردم به هر وسيله ممكن چه در شب پايان راي گيري و چه در روزهاي اعتراضات مردمي چه مي توان گفت؟
در مورد جنايات صورت گرفته در بازداشتگا ههاي وزارت كشور، قرارگاه ثارالله،كهريزك و پادگانهاي سپاه و پايگاهاي نواحي بسيج بازهم چه مي توان گفت؟
از اينها كه بگذريم بازهم سوالات فراواني وجود دارد كه از انها نمي توان به سادگي گذشت.
موضوع ترور و شهادت و فوت ناگهاني فرماندهان مردمي سپاه
موضوع دستور تير اندازي مستقيم به مردم
عدم بركناري آمرين بازداشتگاه كهريزك
نحوه به خاك سپردن شهداي جنبش سبز در محل هاي نامعلوم
نحوه برخورد با خانواده هاي شهدا
چگونگي دستگيري و بازداشت زندانيان سياسي
دستورات مقامات عالي نظام براي گرفتن اعتراف و برگزاري دادگاه هاي صورت و صدور احكام سنگين وغير منطقي و عقلي
در مورد نحوه برخورد با خانواده هاي زندانيان و بازداشت شدگان سياسي
و از همه اينها كه بگذريم
در مورد بازداشت غير قانوني و غير شرعي رهبران جنبش سبز چه مي توان گفت.
حضرت عالي
خبر تشييع بي جنازه و يا شهادت هاله سحابي را كه حتما شنيده ايد.
خبر حمله به بيوت مراجع و ايات عظام و تهديد و ارعاب هاي صوت گرفته و جسارت هاي انجام شده حتي به ساحت قرآن در حمله هاي صورت گرفته را كه حتما ديده و شنيده ايد.
و بسياري از موارد ديگر.
ايا با اين دلايل بازهم مي توان دلايل بيان شده توسط حضرت عالي را توجيه كرد.
انهم در موقعي كه با خود حضرت عالي برخوردهاي ناشايست انجام مي گيرد.
جناب اقاي خاتمي
در ابتداي نامه نوشتيم كه ما وارث ديروزيم.
ايا اكنون دليل ان را متوجه شديد؟
نوشتيم فرزند امروزيم
دليل آن را چطور؟
من الله توفيق
جمعي از فرزندان شهدا و ايثارگران دفاع مقدس
امروز: پروین مخترع، مادر کوهیار گودرزی، فعال حقوق بشر، پس از تحمل هشتماه حبس، ظهر امروز از زندان آزاد شد.
به گزارش جرس به نقل از کمیته گزارشگران حقوق بشر، پروین مخترع دهم مردادماه، یک روز پس از بازداشت پسرش، در منزلش در کرمان، دستگیر و مدت هشتماه در بند عمومی زندان کرمان نگهداری شد.
وی ابتدا از سوی دادگاه انقلاب کرمان، به اتهام " فعالیت تبلیغی و اجتماع و تبانی علیه نظام" به تحمل 23 ماه حبس تعزیری محکوم شد که این حکم در دادگاه تجدیدنظر به 23 ماه حبس تعلیقی کاهش یافت.
دادگاه دیگری برای رسیدگی به اتهام " توهین به مقامات" نیز هفته گذشته در دادسرای عمومی کرمان برای وی تشکیل شد که در این دادگاه وی از اتهام " توهین به رهبری" تبرئه شده و برای اتهامات دیگر خود از جمله "توهین به شهدا"، به پرداخت جریمه نقدی محکوم شد.
درحالی که در روزهای گذشته، خبر رسیده بود که یکی از قضات دادگاه عمومی با حکم تبرئه وی مخالفت کرده است، اما او ظهر امروز از زندان آزاد شد.
پروین مخترع، به اتهام مصاحبه با رسانهها در زمان بازداشت پیشین پسرش و اطلاعرسانی نسبت به شرایط او دستگیر شده بود. بازداشت وی تنها به دلیل جلوگیری و عدم پیگیری پرونده کوهیار گودرزی، صورت گرفت .
کوهیار گودرزی، عضو کمیته گزارشگران حقوق بشر نیز که اخیرا به تحمل 5 سال حبس تعزیری در زندان شهرستان زابل محکوم شده است، همچنان در بند 209 زندان اوین نگهداری میشود و در آستانه نوروز نیز از انتقال او به بند عمومی 350، جلوگیری شده است.
کوهیار گودرزی، در تماس تلفنی خود، گفته بود:" درخواست کردهام مرا به بند عمومی منتقل کنند، جایی که بتوانم بیشتر از سه متر راه بروم و به دیوار برخورد نکنم، اما با این تقاضا مخالفت میکنند."
پرونده کوهیار گودرزی با اعتراض وی و وکیلش ظرف روزهای آینده به دادگاه تجدیدنظر ارسال خواهد شد.
امروز: رسول حیدرزاده و اسماعیل برزگر دو زندانی سیاسی اهل آذربایجان در آستانه عید نوروز و در پی آغاز سومین دوره اعتصاب غذای خود پس از بازداشت، به سلول های انفرادی بند 240 زندان اوین منتقل شدند.
بنا به اخبار رسیده به جرس، اسماعیل برزگر و رسول حیدرزاده، دو موزیسین آذری که به اتهام های امنیتی بهار امسال بازداشت شدهاند، به دلیل نقض بارز حقوق اولیه خود سیزدهم بهمن ماه امسال نیز دست به اعتصاب غذا زده بودند که در نهایت با اصرار مقامامت امنیتی و وعده رسیدگی به درخواست های شان، به اعتصاب غذای خود پایان دادند.
این دو زندانی سیاسی پس از عدم تحقق خواستههای خود، دوباره دست به اعتصاب غذا زده و اعلام کرده اند که در این مدت نه فقط هیچ کدام از وعده های داده شده از سوی مقامات امنیتی محقق نشده است که حتی اجازه ملاقات با وکلای خود را ندارند و به این دلیل برای سومین بار در یازده ماه گذشته، سومین دوره اعتصاب غذای خود را آغاز می کنند.این دو زندانی سیاسی گفته اند تا زمانی که اجازه ملاقات با وکلای خود را نداشته باشند به اعتصاب غذا ادامه خواهند.
مسوولان زندان اوین پس از اعتصاب غذای مجدد این زندانیان، آنها را به سلول انفرادی منتقل کردهاند.
این دو زندانی سیاسی از حق داشتن وکیل مدافع محروم بوده و هستند و مرحله تجدیدنظر خواهی محکومیتشان نیز بدون حضور وکیل هم اکنون در حال انجام است.
امروز: سیدمحمد خاتمی به دیدار کیوان صمیمی در بیمارستان شهید رجایی رفت.
به گزارش کلمه، سید محمد خاتمی، رییس جمهور سابق کشورمان، امروز یکشنبه، با حضور در بیمارستان شهید رجایی تهران، با کیوان صمیمی زندانی سیاسی که مدتی است در این بیمارستان بستری شده، ملاقات کرد.
این زندانی سیاسی محبوس در زندان رجایی شهر کرج که به ۶ سال حبس تعزیری محکوم شده و حدود دو سال و نیم است که در زندان به سر می برد به اذعان هم بندیانش به لحاظ وضعیت جسمی از چند ماه پیش دچار مشکل کبد و بیماری های مشکوک دیگری شده است.
کیوان صمیمی، روزنامه نگار، هشتم آذر ماه سال ۸۹ از زندان اوین به زندان رجایی شهر منتقل شد. او تاکنون در طول مدت بازداشتش بارها دست به اعتصاب غذا زده است. وی یک بار آن هم در بهار سال ۸۹ از مرخصی استفاده کرد، اما بعد از آن از هرگونه مرخصی محروم بوده است.
کیوان صمیمی، مدیرمسئول روزنامه توقیف شده ی نامه و عضو انجمن دفاع از آزادی مطبوعات است. او همچنین عضویت در کمیته پیگیری بازداشت های خودسرانه و دفاع از حق تحصیل را در پرونده کاری خود دارد . او از زندانیان سیاسی در دوران نظام شاهنشاهی بوده است.
امروز: جمعی از دانشگاهیان، فعالان فرهنگی و مطبوعاتی در نامهای به رئیس قوه قضاییه خواهان آزادی احسان هوشمند، روزنامهنگار و پژوهشگر حوزه مطالعات اجتماعی و اقوام ایرانی شدند.
به گزارش جرس، در بخشی از این نامه آمده است: دریغ ما این است که چنین فردی با کارنامه و پیشینه روشن که تمام دغدغه و تلاشش در جهت همگرایی ملی، تحلیل انتقادی حرکات قومگرایانه، پرهیز همگان از اقدامات خشونتورزانه و ترویج ایده پیگیری مطالبات در چارچوبهای قانونی و شفاف بوده است، هم اکنون در کنج زندان است و در واقع با دربند کردن وی، عرصه را برای دیدگاههای براندازانه و تجزیهطلبانه گشاده تر کردهاند.
متن کامل این نامه به شرح زیر است:
به نام خداوند جان و خرد
جناب آقای آیت الله صادق لاریجانی
رئیس محترم قوه قضائیه جمهوری اسلامی ایران
با سلام و احترام
همان گونه که آگاهی دارید حدود ۷۰ روز از بازداشت آقای احسان هوشمند، روزنامهنگار و پژوهشگر سرشناس در حوزه مطالعات اجتماعی و اقوام ایرانی میگذرد (ایشان در شامگاه روز شنبه ۱۷ دی ماه از سوی نیروهای امنیتی بازداشت شدهاند.)
احسان هوشمند از جمله روزنامهنگاران و پژوهشگران سختکوش، اخلاقگرا، منصف، پایبند به قانون و از مدافعان جدی استقلال و تمامیت ارضی ایران عزیز است که در طول سالها فعالیت علمی و پژوهشیاش، کتابها و مقالههای ارزشمند و شایان توجهی را در زمینه شناخت و تحلیل آسیبهای اجتماعی، توسعه، جامعهشناسی آموزش و پرورش و بویژه مطالعات قومی و هویتی، تألیف و منتشر کرده و جامعه علمی و مطبوعاتی کشور را نیز از نتایج کوششهای روشنگرانه خویش بهرهمند کرده است.
براساس شناختی که ما از آقای هوشمند داریم، وی با باور راسخی که به قانونگرایی دارد، همواره تمامی فعالیتهای علمی و حرفهای خود را به گونهای شفاف، علنی و قانونی دنبال کرده و اقداماتش را بر پایه توجه و پایبندی عمیق به منافع و مصالح ملی سامان داده است.
دریغ ما این است که چنین فردی با کارنامه و پیشینه روشن که تمام دغدغه و تلاشش در جهت همگرایی ملی، تحلیل انتقادی حرکات قومگرایانه، پرهیز همگان از اقدامات خشونتورزانه و ترویج ایده پیگیری مطالبات در چارچوبهای قانونی و شفاف بوده است، هم اکنون در کنج زندان است و در واقع با دربند کردن وی، عرصه را برای دیدگاههای براندازانه و تجزیهطلبانه گشاده تر کردهاند!
متأسفانه با گذشت بیش از دو ماه از بازداشت این شخصیت فرهیخته و نجیب و ۶۵ روز نگهداری وی در سلول انفرادی، خانواده وی فقط یک بار توانستهاند با او ملاقاتی کوتاه داشته باشند که گویا ناراحتیهایی نیز در وضعیت جسمی وی مشاهده شده و باعث نگرانی عمیق خانواده و دوستان ایشان شده است.
اکنون که در آستانه عید نوروز قرار گرفتهایم و همه ایرانیان در سراسر دنیا در انتظار حلول سال نو و تازه کردن دل و جان خود هستند، ما امضا کنندگان این نامه - که جمعی از دانشگاهیان و فعالان فرهنگی و مطبوعاتی این مرز و بوم هستیم- از آن مقام محترم مسئول خواهشمندیم دستور فرمایید با رسیدگی فوری به پرونده آقای احسان هوشمند، موجبات آزادی این پژوهشگر ارجمند و بازگشت وی به دامان خانوادهاش را در این ایام ویژه فراهم آورید.
پیشاپیش از دستور مساعد جناب عالی سپاسگزاریم.
امضا کنندگان نامه به ترتیب حروف الفبا:
هومن اسکندری، علیرضا روحانی، محمدحسن محقق معین، اوژن اکبری، سلمان زند، دکتر مجتبی مقصودی، ساناز افتخارزاده، حسین زندی میثم موحدفرد، علیرضا افشاری، محمد جعفر سعادت، مهدی ملکی، فرهاد باغبانی، امیر شیخ الاسلامی، مهدی مهدوی،مهدی بختی، سامان عابری، محسن نبی زاده، تیرداد بنکدار، ابراهیم عبدالله زاده، حسین نورینیا،دکتر محمود توکلی،عقاب علی احمدی، الهام هومینفر، دکتر سعید خراطها، علی فتوتی، داوود دشتبانی، علی قادری، هوتن دولتی، محسن قاسمی شاد ،میلاد دهقان،حجت کلاشی، آتوسا راوش، آرش کیخسروی، ابراهیم رحمتی، فرشید گروهی، سعید رضایی، مسعود لقمان، دکتر محمد رضایی، دکتر حسین مجتهدی.
رونوشت:
مجلس شورای اسلامی- رییس محترم کمیسیون اصل ۹۰ قانون اساسی، برای آگاهی و دستور پیگیری وضعیت پروندة احسان هوشمند.
امروز: در حالی که هنوز واکنشها به پاسخ محمود احمدینژاد به مجلس ادامه دارد، مصطفی کواکبیان میگوید شماری از نمایندگان در تلاشند طرح عدم کفایت رئیس جمهور را به جریان بیندازند.
به گزارش رادیو فردا محمود احمدینژاد، رئیس دولت، روز چهارشنبه ۲۴ اسفند، سرانجام در بهارستان حضور یافت و به پرسشهای دهگانه نمایندگان پاسخ گفت.
با این حال نحوه پاسخ دادن، او به این پرسشها به گونهای بود که بسیاری از نمایندگان، آن را به «توهین» و «استهزاء» مجلس تعبیر کردند.
خبرنگاران پارلمانی که در آن روز در مجلس حضور داشتند، مجلسیها را بهتزده و عصبانی توصیف کردند.
روزنامه اعتماد گوشهای از مواجهه رئیس قوه مجریه با مجلسیها را اینگونه گزارش کرد: «یكی از اصولگرایان به پشت دستش میزد و راه میرفت و بلند بلند میگفت آقا میكروفنش را قطع كنید. آبرویمان را برد. احمدینژاد اما نگاهش خیلی فرق داشت. میگفت: "من امروز تعارف نمیكنم داداش جون؛ بیایید یكم با هم راحت باشیم. ببینید بیایید یكم با هم صفا كنیم."»
اکنون مصطفی کواکبیان، از جناح اقلیت مجلس هشتم، میگوید شماری از نمایندگان در پی به جریان انداختن طرح عدم کفایت سیاسی محمود احمدینژاد را هستند.
مصطفی کواکبیان در این باره گفت: «جمعی از طراحان سئوال بنا دارند در صورتی که اولا مقام معظم رهبری مخالفتی نداشته باشند، ثانیا آقای احمدینژاد حاضر به عقبنشینی نبوده و موارد دهگانه سوال را برخودشان وارد ندانسته و به تصحیح روند اجرای قوانین همت نورزند و ثالثا تعداد حداقل یکصد نفر از نمایندگان نیز حاضر به امضای متن تهیه شده باشند، حتما پس از تعطیلات نوروزی طرح عدم کفایت سیاسی رئیس جمهور را براساس بند ۲ اصل ۸۹ قانون اساسی به جریان بیندازند و استیضاح رئیس جمهور را کلید بزنند. »
کواکبیان درباره پاسخ به این پرسش روزنامه مردمسالاری، که آیا شمار نمایندگان برای به جریان انداختن طرح عدم کفایت رئیس جمهوری به حد نصاب میرسد، گفت: «تصورم این است که امضاها خیلی بیشتر خواهد بود زیرا قاطبه نمایندگان با سلایق مختلف، از اصلاحطلب گرفته تا منتقد دولت، از اصولگرای سنتی و معتدل گرفته تا نمایندگان مستقل، تماما احساس میکنند پاسخهای آقای احمدینژاد به نوعی جایگاه مجلس را تضعیف کرده ... است.»
مطابق اصل ۸۹ قانون اساسی برای استیضاح رئیس جمهور حداقل یک سوم از نمایندگان مجلس باید به آن رای دهند و اگر استیضاح به جریان افتاد رای دو سوم نمایندگان برای عدم کفایت رئیس جمهور لازم است.
با این حال همانطور که خود مصطفی کواکبیان گفته چنین اقدامی از سوی مجلس بدون رضایت آیتالله خامنهای رهبر جمهوری اسلامی امکانپذیر نخواهد بود.
ترکیب کنونی مجلس و مصلحتهایی که شماری از نمایندگان نظیر محمدرضا باهنر از آن سخن گفتهاند، احتمال رای به عدم کفایت سیاسی احمدینژاد در ماههای پایانی مجلس هشتم را کمتر میکند.
امروز: سریلانکا قصد دارد واردات نفت خود از ایران را "متوقف کند". عراق اعلام کرده که آماده فروش نفت به این کشور است. دولت عراق همچنین از تصمیم این کشور برای ایجاد تنوع در راههای صادرات نفت خود خبر داده است.
به گزارش دویچه وله خبرگزاری فرانسه روز یکشنبه (۱۸ مارس/ ۲۸ اسفند) خبری منتشر کرد مبنی بر اینکه سریلانکا به دنبال جایگزینی برای نفت ایران است. ظاهرا عراق برای صادرات "مقادیر قابل توجهی" نفت به این کشور اعلام آمادگی کرده است. ایران حدود ۹۲ درصد از نفت مورد نیاز سریلانکا را تأمین میکند.
آنطور که خبرگزاری فرانسه گزارش داده، روزنامهی "ساندی تایمز" چاپ کلمبو، پایتخت سریلانکا، به نقل از مقامهای وزارت نفت این کشور نوشته که سریلانکا از ۲۹ مارس (۱۰ فروردین ۱۳۹۱) واردات نفت از ایران را متوقف خواهد کرد. این تصمیم در پی اعلام ضربالاجل ایالات متحدهی آمریکا (تا ۸ تیر) اتخاذ شده است. کشورهایی که پس از این تاریخ همچنان به معاملات نفتی خود با جمهوری اسلامی ادامه دهند، مشمول جریمههای آمریکا خواهند شد.
پالایشگاههای نفتی سریلانکا در سالهای پایانی دههی ۱۹۶۰ میلادی و با فنآوری ایتالیا ساخته شدهاند که برای فرآوری نفت سبک کشورهایی چون ایران یا عربستان سعودی مناسب هستند. در صورت قطع واردات نفت از ایران، سریلانکا میتواند از نفت جایگزین عربستان سعودی استفاده کند یا واردات فرآوردههای نفتی از عراق و عمان را افزایش دهد.
عراق در پی تنوع راههای صادرات نفت
به گفتهی علی الدباغ، یک سخنگوی دولت عراق، قرار است صادرات نفتی این کشور از طریق خط لولهای به ترکیه، افزایش صادرات زمینی و راهاندازی "فوری" لولههای انتقال نفتی غیرفعال افزایش یابد. این تمهیدات برای مقابله با «پیآمدهای بستهشدن احتمالی تنگهی هرمز توسط ایران، کمک به اقتصاد جهانی و تأمین درآمدهای نفتی عراق از سوی کمیسیونهای انرژی و اقتصاد پارلمان عراق پیشنهاد شدهاند.»
۸۰ درصد صادرات نفت عراق از طریق تنگه هرمز صورت میگیرد. جمهوری اسلامی پیش از این تهدید کرده بود که اگر نفت خام صادراتی این کشور در حلقهی تحریمهای غرب قرار گیرد، تنگهی هرمز را خواهد بست؛ تهدیدی که با واکنش شدید کشورهای غربی مواجه شد.
خبرگزاری فرانسه به نقل از الدباغ گزارش داده که پارلمان عراق روز یکشنبه (۱۸ مارس/ ۲۸ اسفند) پیشنهادهای کمیتههای یادشده را پذیرفته است. کمیسیونهای انرژی و اقتصاد پارلمان عراق همچنین پیشنهاد بازگشایی خط لوله بانیاس-طرابلس را دادهاند؛ خط لولهای که از سوریه به لبنان میرسد اما از سال ۱۹۹۰ بسته شده است. علاوه بر این اگر روابط عراق و عربستان سعودی به حالت عادی بازگردد، سخن از کشیدن یک خط لوله انتقال نفت عراق از خاک عربستان سعودی به میان آمده است.
بنا بر پیشنهاد کمیسیونهای انرژی و اقتصاد پارلمان عراق در کوتاهمدت هم باید تلاشهایی برای قانعکردن ایران و غرب انجام شود؛ تلاشهایی که حاصل آن بازماندن تنگهی هرمز باشد «زیرا این موضوع [بستهشدن تنگه هرمز] به اقتصاد جهانی و به ویژه کشورهای حوزهی خلیج [فارس] آسیب میرساند».
علی الدباغ، سخنگوی دولت عراق، یک ماه پیش هم به خبرگزاری فرانسه گفته بود که کشورش به شدت نگران افزایش تنش میان جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحدهی آمریکاست و عراق یکی از کشورهایی خواهد بود که از بستهشدن تنگهی هرمز بیشترین آسیب را خواهد دید.
عراق در حال حاضر بیش از ۳ میلیون بشکه نفت در روز تولید میکند که از این مقدار به طور متوسط ۱/ ۲ تا ۲/۲ میلیون بشکه در روز صادر میشوند. صادرات نفتی درآمد عمدهی این کشور است.
اتحادیهی اروپا در پی تحریم نفتی ایران از سوی ایالات متحده اعلام کرد که واردات نفت خود از ایران را متوقف میکند. فشارهای غرب بر ایران برای تغییر در سیاستهای هستهای جمهوری اسلامی صورت میگیرد. غرب ایران را متهم میکند در پوشش استفادهی صلحآمیز از انرژی اتمی، برای تولید تسلیحات هستهای تلاش میکند. ایران همواره این ادعا را تکذیب کرده است.
امروز: وزیر امور خارجه بریتانیا، فیلتر شدن سایت تازه تاسیس 'بریتانیا برای ایرانیان' توسط دولت ایران را محکوم کرده است.
این وبسایت با هدف ایجاد امکان برقراری ارتباط و گفت و گوی مستقیم با ایرانیان راه اندازی شده است.
به گزارش بی بی سی آقای هیگ در واکنش به مسدود کردن این سایت در داخل ایران گفت: "وب سایت 'بریتانیا برای ایرانیان' برای برقراری ارتباط با ایرانیان به منظور تبیین و تشریح سیاستهای بریتانیا و تعامل با ایرانیان بر سر این مسایل راه اندازی شده است."
آقای هیگ در بخشی از بیانیه خود گفته است: "میلیونها سایت در ایران فیلتر شده، دسترسی به خدمات نامه های الکترونیکی محدود شده، شبکه های تلویزیونهای بین المللی مختل شدهاند، مراکز تولید فیلم و تئاتر تعطیل شده است، کتاب ها چاپ نمی شوند، ادبیات کهن، بازنویسی شده و روزنامه ها تعطیل شده اند."
وزیر امور خارجه بریتانیا افزود: "ما نزاعی با مردم ایران نداریم و از این که مقامات ایران از تعامل و نقش داشتن شهروندان خود با جهان خارج در هراسند، متاسفیم."
وبسایت 'بریتانیا برای ایرانیان' در آستانه سال نوی ایرانیان راه اندازی شده و آقای هیگ هم به همین مناسبت پیامی ویدئویی خطاب به ایرانی ها منتشر کرده است.
آقای هیگ در این پیام ویدئویی عید نوروز را به ایرانی ها تبریک گفته است.
وزیر امور خارجه بریتانیا، هدف از راهاندازی این وبسایت را آشنایی مردم ایران با زندگی و فرهنگ در بریتانیا و ارتباط میان دو کشور بیان کرده است.
آقای هیگ گفته است که سیاستهای بریتانیا در برابر مسایلی چون حقوق بشر در ایران و برنامه هستهای این کشور در این سایت مطرح می شود.
وزیر امور خارجه بریتانیا، دسامبر سال پیش هم از فیلتر کردن سایت سفارت بریتانیا در ایران خبر داده و آن را "مخرب" توصیف کرده بود.
به دنبال حمله گروهی معترض در نوامبر سال گذشته به اماکن دیپلماتیک بریتانیا در تهران که منجر به وارد آمدن خسارات به سفارت این کشور و اقامتگاه دیپلمات های بریتانیا در باغ قلهک شد، این کشور سفارت خود در تهران را تعطیل کرد و از دیپلمات های ایرانی هم خواست که خاک بریتانیا را ترک کنند.
با تعطیلی سفارت بریتانیا در تهران و خروج دیپلمات های ایرانی از لندن، سفارتخانه ها و بخش کنسولی دو کشور تعطیل است.
دو کشور گفتهاند که تعطیلی سفارتخانهها به معنای قطع کامل روابط نیست بلکه "کاهش سطح رابطه" میان دو کشور است.
از زمان انقلاب سال ۱۳۵۷، روابط تهران و لندن تا کنون چند بار به سطح کاردار تنزل پیدا کرده است.
امروز: سعید مرتضوی، رئیس ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز به عنوان مدیر عامل جدید صندوق تأمین اجتماعی معرفی شد. وی برنامه های خود برای این سازمان را تشریح کرد.
به گزارش ایلنا به نقل از روابط عمومی تامین مدیر عامل جدید صندوق تامین اجتماعی کشور گفت: بر خود فرض میدانم که از حسن ظن و اعتماد جناب آقای محمود احمدینژاد، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی جناب آقای شیخالاسلامی و اعضای محترم هیأت امنای تامین اجتماعی در سپردن این سنگر مهم به اینجانب، تشکر کنم و از خداوند سبحان میخواهم این توفیق را عنایت فرماید تا بتوانم برنامهها و ایدههایی را که رییس دولت محترم و دولت عدالتمحور برای به سرمنزل مقصود رساندن اهداف این مجموعه عظیم در نظر دارند به مورد اجرا گذاشته و در راهبری مهمترین مرکز گسترش عدالت اجتماعی در کشور پاسخگوی این اعتماد باشم.
سعید مرتضوی عصر امروز در مراسم معارفه خود که در ساختمان این صندوق و با حضور وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی، برخی از اعضای هیأت امنا، سرپرست سابق این صندوق و تعدادی از مدیران و همچنین نمایندگان کارگری و کارفرمایی برگزار شد، افزود: یکی از مهمترین بحثهای کلیدی و اساسی که از دیرباز تاکنون ذهن برنامهریزان، اقتصاددانان، سیاستمداران، حقوقدانان و سایر متصدیان امور عمومی را به خود معطوف داشته، فراهمسازی رفاه عمومی و تامین اجتماعی برای تمام شهروندان بوده و تامین اجتماعی یکی از اساسیترین پیش نیازهای توسعه در جوامع مختلف بوده و همواره در سرلوحه کار دولتها و آرزوی آحاد مردم قرار داشته است.
وی افزود: یکی از اهداف اولیه انقلاب اسلامی نیز تحقق عدالت اجتماعی و محرومیتزدایی بوده که ریشه در باورها و تعالیم دین مبین اسلام دارد. حضرت امام خمینی(ره)، رفع فقر و محرومیت از جامعه و خدمت به طبقات محروم را جزو وظایف مسؤولان نظام میدانستند و تاکید داشتند "همه آرمان و آرزوی ملت و دولت و مسؤولان کشور این است که روزی فقر و تهیدستی از جامعه رخت بر بندد و مردم عزیز و غیرتمند کشورمان از رفاه در زندگی مادی و معنوی برخوردار باشند."
مرتضوی یادآور شد: مقام معظم رهبری (مدظلهالعالی)، نیز استقرار عدالت اجتماعی را فوریترین هدف تشکیل نظام اسلامی میدانند و تاکید میکنند "ما میخواهیم سازندگی شود و کشور رونق اقتصادی و پیشرفت مادی پیدا کند و از لحاظ اقتصادی رشد کند، تا بتواند به عدالت اجتماعی نزدیک شود و فقیر نداشته باشیم؛ تا دیگر، طبقات محروم در جامعه، احساس محرومیت نکنند و محروم نباشند؛ تا منطقة محروم در کشور نداشته باشیم و فاصلة بین فقیر و غنی، روز به روز کمتر شود. این، هدف اصلی است."
مدیر عامل جدید صندوق تامین اجتماعی کشور گفت: در سند چشمانداز 20 ساله جمهوری اسلامی"برخورداری از تامین اجتماعی، فرصتهای برابر، توزیع مناسب درآمد، نهاد مستحکم خانواده، به دور از فقر، فساد و تبعیض"، به عنوان یک اصل مهم مورد تاکید قرار گرفته است. بنابراین، تامین اجتماعی یکی از راهکارهای کلیدی دستیابی به عدالت اجتماعی در جامعه است. بهطوری که مصادیق عملی و کارکردی تامین اجتماعی، مانند رفع فقر و محرومیت، باز توزیع درآمدها، کاهش فاصله طبقاتی، تامین حداقل معیشت مردم و اهتمام به سلامت همگانی در جامعه، عیناً جزو کارکردهای اساسی عدالت اجتماعی است.
مرتضوی خاطرنشان کرد: در قانون اساسی کشورمان نیز در اصول متعددی به این مهم پرداخته شده و بهخصوص در اصل بیست و نهم به صورتی ویژه به این امر اشاره شده و آمده است: «برخورداری از تامین اجتماعی از نظر بازنشستگی، بیکاری، پیری، از کارافتادگی، بیسرپرستی، در راهماندگی، حوادث و سوانح، نیاز به خدمات بهداشتی و درمانی و مراقبتهای پزشکی به صورت بیمه و غیره، حقی است همگانی، دولت موظف است طبق قوانین از محل درآمدهای عمومی و درآمدهای حاصل از مشارکت مردم، خدمات و حمایتهای مالی فوق را برای یک یک افراد کشور تامین کند.»
وی در ادامه: به اهداف کلی و اصول اساسی خود در برنامهریزی برای سامان دادن امور این مجموعه عظیم با در نظر گرفتن سه رکن بیمه شده، کارفرما و دولت و با رویکرد سه جانبهگرایی و در اجرای دقیق و کامل مفاد قانون اشاره کرد و افزود:
تلاش جهت ایجاد آرامش خاطر برای افراد تحت پوشش تأمین اجتماعی و خانواده ایشان و عزت نفس آنان در جامعه، کمک به تامین سطح معاش متناسب و تضمین آن برای تمامی کارکنان و اعضای صندوق تامین اجتماعی، کمک به ایجاد تفاهم بین کارگران و کارفرمایان در روابط آنان و کمک به بهبود تولید در کشور، برنامهریزی برای بالا بردن بهره وری و کاهش ضایعات از طریق ایجاد تعلق خاطر و رضایت شغلی، جهتگیری کلیه فعالیتها برای تحقق عدالت اجتماعی،.تلاش در جهت تامین زندگی افراد و نیروی کار در دوران بازنشستگی و یا از کارافتادگی، تامین نیازهای سلامت و درمان افراد تحت پوشش صندوق و برقراری حمایتهای تامین اجتماعی برای افراد و گروههای آسیبپذیر و آسیبدیده جامعه از اهم اهداف اینجانب است.
نماینده ویژه احمدی نژاد و مدیر عامل جدید صندوق تامین اجتماعی کشور گفت: همچنین دقت در اجرای اصولی چون، اصل تعادل در منابع و مصارف، اصل عدالت بیمهای، اصل انسجام و تمرکز امور بیمهای، اصل استقلال اداری و مالی، اصل حفظ ارزش منابع و حفظ قدرت خرید بازنشستگان و مستمریبگیران براساس ماده 96 قانون تأمین اجتماعی از همین اهداف کلی نشأت میگیرد.
مرتضوی خاطرنشان کرد: صندوق تامین اجتماعی به دلیل ارتباط مناسب و تنگاتنگی که با بدنه اقتصاد ملی کشور دارد میتواند با بهرهگیری هوشمندانه از سرمایههای در اختیار و با نظارت جدی بر عملکرد مدیران، نقش مهم و ارزندهای را در این زمینه ایفا نماید که دلایل و شواهد موجود حاکی از آن است که این صندوق با سابقه فعالیت حدوداً شش دهه در ایران و پوشش دهها میلیون نفر از مردم کشور نتوانسته آنچنان که در تراز شأن اعضاء است این وظیفه را ایفا کند.
وی تصریح کرد: وضعیت اعضاء و افراد و شرکتها و نهادهای تحت پوشش این صندوق، دلیل روشنی است که میبایست تصمیمسازیها و تصمیمگیریها در این صندوق متحول شده و متناسب با شرایط روز جامعه و بهرهمندی از استانداردهای علمی، رضایت اعضاء و افراد تحت پوشش بهنحو شایسته جلب شود و شرکتها و نهادهای تحت پوشش این سازمان، که در حال حاضر به باور بسیاری از صاحب نظران تعداد زیادی از آنها زیانده و کمبازده هستند، از وضعیت فعلی خارج شوند.
مرتضوی افزود: توفیق خدمت در نظام مقدس جمهوری اسلامی یک توفیق الهی است و صندوق تامین اجتماعی که یکی از مهمترین و قدیمیترین نهادهای اجتماعی کشور محسوب میشود، مکان مقدسی است که فرصت خوبی را برای خدمتگزاران صادق جهت خدمت به محرومین و اقشار کم درآمد کشور فراهم میآورد. اگر استقرار عدالت اجتماعی را یکی از فوریترین اهداف تشکیل نظام مقدسمان میدانیم، صندوق تامین اجتماعی در نوک پیکان این امر قرار دارد، چرا که این سازمان تنها نهادی است که حدوداً نیمی از جمعیت کشور را از بدو تولد تا هنگام فوت و بعد از آن خانواده متوفی را تحت پوشش خدمات خود دارد. و چه امری گواراتر و پسندیدهتر از این که انسان توفیق خدمت در چنین مکانی را یافته باشد.
وی گفت: صندوق تامین اجتماعی به عنوان یک نهاد بیمهگر و مالی در کشور بایستی نقش آفرینیهایی متناسب با اقتدار خود پیدا نماید. زیرا در تمام جهان سازمانهای بیمهای قبل از اینکه یک نهاد اجتماعی محسوب شوند یک نهاد مالی و اقتصادی تاثیرگذار هستند.
مرتضوی در ادامه گفت: در نظام تامین اجتماعی ایران، صندوق تامین اجتماعی از جایگاه و منزلتی استثنایی برخوردار است. این صندوق بزرگترین و گستردهترین نهاد نظام تامین اجتماعی کشور از منظر گستره فعالیتها و جمعیت تحت پوشش به شمار میرود حضور بیش از 5/10 میلیون نفر بیمه شده اصلی که بههمراه بیمهشدگان تبعی بالغ بر 33 میلیون نفر از جمعیت 75 میلیونی کشور را شامل میشود که دلیل عظمت و بزرگی این خانواده است. این صندوق با یک میلیون و 600 هزار پرونده مستمری بگیر، یک میلیون و 400 هزار نفر واحد کارفرمایی، 33 اداره کل تامین اجتماعی استانی (بیمهای) 32 مدیریت درمان استان، 470 شعبه بیمهای، 70 بیمارستان ملکی، 7 دیکلینیک، 268 درمانگاه، 32 دفتر رسیدگی به اسناد پزشکی و در حوزه درمان غیرمستقیم با حدود 50 هزار واحد طرف قرارداد اعم از بیمارستان، داروخانه، آزمایشگاه، مراکز تصویربرداری، پزشک و دندانپزشک و 700 شعبه بانک رفاه کارگران در ارتباط مستمر است و صندوق تامین اجتماعی به منظور بهرهگیری صحیح از ذخایر مالی حاصل از منابع درآمدی و حفظ ارزش اقتصادی آنها مبادرت به سرمایهگذاری در بخشهای مختلف اقتصادی میکند.
مدیر عامل جدید صندوق تامین اجتماعی کشور با اشاره به اینکه فعالیتهای مختلفی از قبیل خرید و فروش سهام و اوراق بهادار، اعطای تسهیلات، فعالیتهای بانکی، ساخت و ساز و فعالیتهای تولیدی و تجاری مختلفی در قالب شرکتهای وابسته یا تحت مالکیت این صندوق و بالاخص شستا انجام میگیرد، افزود: تامین اجتماعی کشور در حال حاضر مأموریتی حیاتی و خطیر را بر عهده دارد و آن طراحی یک ساختار فراگیر و نظام جامع است تا بتواند مجموعههای پراکنده موجود در قلمرو تامین اجتماعی را با سیاستگذاری، هدایت کلی، نظارت، ارزشیابی مستمر و هماهنگ، سامان دهد. یقیناً این اقدام کاری سخت و طاقتفرسا خواهد بود و تحقق آن به آسانی میسر نخواهد شد لکن در این راه هم حجت داریم و هم همت و این فرمایش حضرت امام موسیبن جعفر(ع) راهگشایمان خواهد بود که فرمودند: افضلالاعمال احمضها " بهترین کارها سختترین آنهاست"
مرتضوی در ادامه گفت: نگاهی به چند آمار که اینجانب اکثراً از مطالعه سالنامههای آماری صندوق تا ابتدای سال 1390 استخراج کردهام نشان میدهد میان"وضع موجود" و"وضع مطلوب" صندوق فاصلهای بس طولانی وجود دارد که امیدوارم با کمک همه اعضاء بتوانیم این وضعیت را به نسبتهایی بسیار مطلوب تبدیل سازیم چرا که براساس آمار، حداکثر 2 درصد بیمه شدگان تامین اجتماعی توافقی و اختیاری بوده و به میل خود به صندوق پیوستهاند که نیاز به برنامهریزی برای اصلاح روابط میان مدیران بیمهای و درمانی صندوق با مردم را گوشزد میکند و از طرفی براساس آمار در سراسر کشور تنها کمتر از 25 هزار زن خانه دار تحت پوشش صندوق درآمدهاند که برنامهریزی جدیتری برای افزایش این پوشش لازم است همچنین بیمه شدگان انفرادی از ابتدای سال 1387 تا دوره منتهی به سال 1390 هر ساله آمار کاهشی داشته اند و این آمار اکنون حدود 20 درصد کمتر از سه سال قبل است که نیازمند کارشناسی و مدیریت برای اصلاح اینگونه فعالیتهاست.
نماینده ویژه احمدی نژاد گفت: در بیش از یک سوم استانهای کشور تعداد بیمهشدگان اختیاری کمتر از سه هزار نفر بوده و در 4 استان کشور حتی کمتر از هزار نفر بیمه شده اختیاری داریم که نشاندهنده ضعف جدی برنامهریزی برای جذب مشارکت جامعه و عدم اطلاعرسانی از ظرفیتها و شبکه گسترده خدمات صندوق در سراسر کشور است.
مرتضوی تصریح کرد: آمارها نشان میدهد هر ساله تعداد خود اظهاریها به سمت کارگاههای کمتر از 5 نفر میل پیدا نموده که نشاندهنده نقصان جدی در تعاملات بین صندوق و کارفرمایان است همچنین بر اساس آمار، میزان هزینههای درمان صندوق تامین اجتماعی از سال 1385 تا پایان سال 1389 به بیش از سه و نیم برابر افزایش یافته تلاش ما این است که کیفیت و رضایتمندی عمومی از خدمات ارائه شده صندوق نیز به همین نسبت رشد پیدا کند.
وی گفت: حدود نیمی از کارکنان شبکه بزرگ صندوق دارای مدرک دیپلم و پایینتر هستند که لزوم برنامهریزی برای افزایش کیفیت نیروی انسانی را به ما گوشزد میکند از سوی دیگر طبق آمارها بیش از 120 شرکت از شرکتهای صندوق، زیانده و یا دارای سوددهی نامناسب و پایینتر از حد منطقی هستند که لزوم اصلاح این رویه به عنوان یک برنامه جدی در دستور کار اینجانب قرار خواهد گرفت.
مدیر عامل جدید صندوق تامین اجتماعی کشور در ادامه به برنامههای خود برای اصلاح و پیشرفت صندوق تامین اجتماعی اشاره کرد و افزود:
در همین راستا با توکل به خداوند سبحان در سال 1391 بهعنوان برنامه کوتاه مدت امور مختلفی را با همکاری مدیران، کارشناسان صندوق و بیمهشدگان و کارفرمایان عزیز به مرحله اجرا در خواهیم آورد.
وی گفت: در بخش فنی و درآمد برنامهریزی برای افزایش 5 درصدی وصولی حق بیمه و یک درصدی درآمد بیمهای صندوق از طریق افزایش پوشش فراگیر در سال 1391، تدوین آییننامه جامع نظام محاسبات بیمهاای و اصلاح این موضوع در اساسنامه صندوق تامین اجتماعی، اتصال شبکه درآمد صندوق به شبکه ثبت شرکتها در تهران و مناطق آزاد در سال 1391، واگذاری امور کارگزاریها به شبکههای دفاتر پیشخوان دولت با تعریف یک فرآیند نظارتی دقیق،استقرار سیستم مکانیزه (pos کارت خوان) برای امکان پرداخت حق بیمه در سطح شعب صندوق،اصلاح فرآیند و بهبود روشها در ارائه خدمات، بازنگری و اصلاح بخشنامهها و دستورالعملها بهمنظور روانسازی امور افزایش تعامل با شرکای اجتماعی از هم برنامهها هستند.
مرتضوی با اشاره به بخش درمان، گفت اهم برنامههای اینجانب برای این بخش، روانسازی ارائه خدمات از طریق استقرار سامانههای متمرکز رایانهای (کارت هوشمند سلامت و موارد مشابه)، تشدید نظارتهای ساختاری و نظام هدایت بیمار در ساختار درمان تامین اجتماعی بهنحوی که کیفیت ارائه خدمات و برخورد با مردم مبنای قرارداد با بیمارستانها و مراکز طرف قرارداد باشد، تدوین ساختار مدیریت بحران صندوق در حوزه درمان براساس سیستم فرماندهی حادثه، اجرای عملیات پایلوت نسخه الکترونیک در مراکز طرف قرارداد در یک استان به صورت آزمایشی بهمنظور پیادهسازی در کل کشور. یکسانسازی و تکمیل کدینگ تجهیزات مصرفی پزشکی در کلیه مراکز درمان ملکی صندوق، اصلاح ساختار و نحوه اداره مراکز درمانی ملکی صندوق تامین اجتماعی، بازنگری ساختار و تشکیلات حوزه درمان در ستاد و صف برای کاهش معضلات گسترده در این حوزه، طراحی نظام جدید برای افزایش رضایتمندی در بیمارستانهای ملکی تامین اجتماعی، نو مهندسی فرایند استقرار پزشک خانواده و نظام ارجاع با توجه به مشکلات موجود با همکاری وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکیو اجرای استانداردهای اعتباربخشی در بیمارستانهای صندوق تامین اجتماعی خواهد بود.
مرتضوی درباره برنامههای خود برای بخش سرمایه گذاری و اقتصادی نیز گفت:تبدیل تمرکز اصلی سرمایهگذاریهای صندوق و شرکتهای وابسته بر حوزههایی که به رفع تحریمهای کشور بیانجامد (تبدیل شرکتهای صندوق به بازوی بزرگ نظام برای رفع تحریمها)، ایجاد و راهاندازی فعالیتهای جدید اقتصادی در حوزه فناوریهای نوین، اتمام پروژههای شرکتهای وابسته با تمرکز بر اتمام پروژههای صنعت نفت و گاز، شرکتهای کمبازده و زیاندهی که نتوانند سوددهی و خدماترسانی خود را به سطح مطلوبی برسانند از طریق بورس و فرابورس به فروش رسیده و سرمایه و درآمد مربوطه در پروژههای بزرگ و کلیدی سرمایهگذاری میشوند، برقراری یک نظام اجرایی برای بانک رفاه در جهت افزایش خدمترسانی مقتدرانه تا آن که بتواند با شفافیت اصلاحات مورد نظر را به انجام رساند. با توجه به الزامات بانک مرکزی این بانک در سال 91 به بازار سرمایه میپیوندد، بازنگری نظام حقوق و مزایای شرکتها براساس فرایند جذب نخبگان اقتصادی و مدیریتی در سال 1391، الزامات قانون برنامه پنجم برای کاهش تصدیها در صندوق تامین اجتماعی اجرایی میشود، صندوق در سال 91 با استفاده از ظرفیتهای خود به عنوان خدمتگزار مردم و دولت نقش گستردهتری را در تنظیم بازار و همکاری در کاهش نوسانات اقتصادی ایفا خواهد کرد. (همکاری کامل با دولت و ستاد تنظیم بازار و بخشهای اقتصادی دولت) از اهم برنامههای اینجانب خواهد بود.
مرتضوی تصریح کرد: اینجانب در بررسی درخواستهای کتبی و ملاقاتهایی که اخیراً با تعدادی از بازنشستگان و مستمری بگیران محترم و جامعه کارگری و کارفرمایان عزیز داشتم از برخی خواستههای به حق آنان مطلع شدهام که انشاءالله با همکاری و پشتیبانی وزیر محترم و هیات مدیره صندوق اهتمام جدی اینجانب در یک برنامه کوتاه مدت حل و فصل و برنامهریزی اجرایی برای برطرف شدن مشکلات اقدام خواهم کرد.
وی افزود: ایجاد سه تیم مشاورهای متشکل از افراد کارآمد، خبره و آشنا به فن در سه محور اصلی فعالیت صندوق یعنی حوزههای بیمهای، درمان و اقتصادی شامل افراد با تجربه و مدیران باسابقه کشور و افرادی از جامعه کارگری و مستمری بگیران و کارفرمایان و اساتید دانشگاه، فعال سازی سایت ویژه ارتباط و اطلاعرسانی از امور سازمانی از سوی مدیر عامل و ایجاد امکان ارتباط مستمر کارفرمایان و جامعه کارگری و بازنشستگی و اعلام مشکلات و پیشنهادها به مدیرعامل از طریق پست الکترونیک، تلفن گویا و دیگر روشهای علمی جدید و با توجه به اینکه در جهان امروز مدیریت مراکز اجتماعی علمی مستقل و با انواع پیچیدگیهای علوم به شمار میرود مطالعه و برنامهریزی جهت تاسیس "دانشگاه تامین اجتماعی" با همکاری وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در دستور کار قرار دارد.
مدیر عامل جدید صندوق تامین اجتماعی تصریح کرد: اعضای بنیاد ملی نخبگان در چتر پوششی خدمات و حمایتهای صندوق قرار خواهند گرفت و صندوق همکاری جدیتری برای تجاری سازی فعالیتهای آنان خواهد داشت. افزایش گسترده اعتبارات سفرهای زیارتی و سیاحتی برای بازنشستگان تامین اجتماعی، بازنگری قوانین کارگزاریها و اعمال نظارت دقیقتر بر عملکرد آنها با هدف حذف واسطههای غیرضروری، تقویت قانون الزام درمان خصوصاً در رابطه با پذیرش بیماران اورژانس و همچنین تشکیل کمیسیونهای نظارت بر امر بیمه و درمان در مناطق مورد نیاز کشور، پیگیری درخواست به حق جامعه کارگری و بیمهشدگان مبنی بر انسجام روزافزون صندوق و توجه به اصل شخصیت حقوقی و استقلال مالی و اداری، توجه به این راهبرد مهم که با یک برنامهریزی جامع، منابع سازمان همواره با اصول محاسبات بیمهای تطبیق داده شده و ورود هر گروه و قبول سوابق گذشته آنان موکول به تطبیق میزان بیمه پردازی با ارزش روز گردد، فراگیری چتر پوشش بیمه و درمان سایر اقشار کشور که به عنوان یک اصل راهبردی مبنای عمل قرار خواهد گرفت از دیگر برنامههای مرتضوی در صندوق تامین اجتماعی به شمار میرود.
نماینده ویژه احمدی نژاد همچنین تاکید کرد: پیگیریهای مناسب برای اجرای کامل ماده 110 قانون تأمین اجتماعی و معافیت سازمان از پرداخت مالیات و عوارض حاصل از سرمایهگذاری و سایر موارد مذکور در این ماده در دستورکار فوری قرار خواهد گرفت.
و همچنین ارتقاء دانش، تقویت و آموزش نیروی انسانی مجرب و متخصص، ارتقای آگاهیهای مردم نسبت به کارکرد این صندوق و هدایت و راهبردی آن به جایگاه واقعی خود از جمله اقدامات و طرحها و برنامههایی است که برای پیشرفت و تامین و تحقق عدالت اجتماعی در این صندوق در نظر گرفتهام.
مرتضوی در پایان خاطرنشان کرد: امیدوارم با مسؤولیت خطیر و وظیفه مهمی که اینک بر عهده گرفتهام قادر باشم با آغازی نیک، این رسالت بزرگ و این وظیفه مهم و حیاتی را در گستره نظام رفاه و تامین اجتماعی کشور با همکاری صمیمانه همه کارکنان تامین اجتماعی برقرار کنم و از همه صاحب نظران، فرهیختگان و پژوهشگران کشور و همه آنانی که قلبشان برای خدمت به مردم این دیار میتپد انتظار میرود ما را در این امرخطیر یاریرسان باشند.
امروز: یک کارشناس اقتصادی، صدور بیرویه اوراق مشارکت را نوعی اعلام کسری بودجه از سوی دولت دانست.
به گزارش ایلنا محمود جام ساز با اشاره به لزوم بازنگری در بودجه سال ۹۱ از سوی دولت، گفت: بودجه ۹۱ شرایط عادی را با توجه به تحریم و مسائل بین المللی ندارد و باید یک بودجه سایه در کنار آن طراحی شود.
وی افزود: با توجه به شرایط تحریمی که کشور طی سال های گذشته متحمل شد و شدت آن در سال جاری نیز افزایش یافته به طوری که مشکلات نقل و انتقال ارزی حاصل از فروش نفت با مشکلات عدیدهای مواجه شده ما نیازمند تدبیر بیشتر در تدوین بودجه هستیم.
بنابر اظهارات جام ساز به همین لحاظ صدور بیرویه اوراق مشارکت از سوی بانک مرکزی باعث افزایش بدهی دولت به بانکها و بخش خصوصی میشود.
این کارشناس اقتصادی تصریح کرد: دولت برای رفع اینگونه مشکلات باید بودجه پنهان یا بودجه سایه طراحی کند تا ضمن پرکردن شکاف موجود در در آمدها بر مشکلات نقل و انتقالی ارزی و تحریمی فائق آید.
امروز: دبیرستاد حقوق بشر جمهوری اسلامی در پاسخ به سوال خبرنگار سی ان ان مبنی براینکه آیا در صورت حمله به ایران تنگه هرمز بسته خواهد شد به جمله معروف اوباما اشاره کرد و گفت : همه گزینه ها روی میز است.
به گزارش فارس محمد جواد لاریجانی، که در یک مصاحبه اختصاصی با کریستین امانپور خبرنگار سی ان ان که مجدداً به این شبکه بازگشته شرکت کرده بود در پاسخ به این سوال درباره احتمال بسته شدن تنگه هرمز توسط ایران گفت: اجازه بدهید این جمله رئیس جمهور آمریکا اوباما را در اینجا استفاده کنم. در صورتیکه به ما حمله شود همه گزینهها روی میز خواهد بود.
مشاور امور بینالملل رئیس قوه قضائیه که در ژنو با امانپور گفتوگو میکرد با تأکید براینکه آنچه که غرب میتواند از ما انتظار داشته باشد شفافیت است و نه چیز دیگر گفت: غرب باید در قبال این شفافیت با ما همکاری کند. شفافیت یک طرفه نیست. اینطور نیست که ما فقط شفاف باشیم و آنها باید در قبالش همه حقوق دست یابی ما به انرژی صلح آمیز هسته ای را محترم شمرده و با ما در رسیدن به آن همکاری کنند.
دبیر ستاد حقوق بشر در ادامه پیرامون سوال خبرنگار سی ان ان درباره سایت پارچین گفت: «ابتدا باید بگویم مدارک پارچین به سازمان بین المللی انرژی اتمی داده شده است و ایران در خواست ناظران را رد نکرده است. ایران تنها خواسته است که بداند بازرسان چه نوع آمایشی می خواهند در آنجا انجام دهند. ما همچنان آماده همکاری هستیم.»
نماینده سابق مردم تهران در مجلس شورای اسلامی در پاسخ به سوال دیگر امانپور مبنی بر اینکه "آیا در پارچین فعالیت هستهای میشود؟" گفت: نه به هیچ وجه. من فکر میکنم سرویس امنیتی آمریکا و غرب میدانند که ما به دنبال سلاح هستهای نیستیم. این قسمتی از بازی علیه ماست. ما طبق برنامهها عمل کردیم و آنها میتوانند در محدوده قانون از ما سوال کنند و ما هم جواب میدهیم.
کریستین امانپور در قسمتی از مصاحبه اختصاصی خود با لاریجانی به فتوای ایت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی مبنی بر تحریم ساخت سلاح هستهای اشاره کرده و گفت: ایا ممکن است این فتوا در زمان جنگ عوض شود؟ یعنی اگر به ایران حمله شود این احتمال وجود دارد که ایران بگوید پس حالا که به ما حمله شده پس استفاده از سلاح هسته و ساخت آن دیگر حرام نیست؟
جواد لاریجانی در پاسخ به این سوال گفت: "این فتوا اساسا بر حرمت ساخت و استفاده از سلاحهای کشتار جمعی در زمان جنگ تاکید دارد. ایران در برنامههای خود بسیار جدی است. ایران به دنبال سلاح هستهای نبوده و نیست چرا که سلاح هسته ای چیزی به امنیت ما اضافه نمی کند. ما کشور با ثبات و امنی هستیم. پاکستان سلاح هسته ای دارد اما امنیت ندارد اما ما سلاح هستهای نداریم ولی کشور امنی هستیم و قدرت دفاع و حفظ امنیت خود را نیز داریم. از این رو حرام بودن ساخت سلاح هستهای، فتوای آیت الله خامنهای است و تغییر نمیکند.
مشاور امور بین الملل رئیس قوه قضائیه تاکید کرد سوای از اینها اگر کسی هم فکر کند با حمله به سایتهای هستهای در بوشهر و یا جاهای دیگر مثل فردو، ایران از فناوری هستهای محروم خواهد ماند شدیداً اشتباه کرده است چرا که آنچه ما به دست آوردهایم دانش این کار است و میتوانیم بار دیگر آنها را به دست آوریم.
لاریجانی در پاسخ به این سوال که آیا امکانی برای آغاز مذاکرات برای عادی شدن روابط میان ایران و آمریکا وجود دارد گفت: من یکی از صریح ترین اشخاص در چند دهه گذشته در این مورد بوده ام. ما گفتگو حمایت می کنیم. شما حتی با سخت ترین دشمنان خود هم باید بتوانید یک مسیر گفتگو داشته باشید. باید بتوانید بنشینید گفتوگو کنید.
دبیر ستاد حقوق بشر قوه قضاییه، در مورد اینکه آیا دستیابی به انرژی هسته ای ارزش تحمله فشارها و تحریم ها را دارد، گفت: « بله. این خیلی ما را غنی کرده است. ما شهروند درجه دوم جهان نیستیم. ما شهروندان شماره یک جهانیم. ما هم میخواهیم درست از همان حقوقی که آمریکایی از آن برخوردارند، برخوردار باشیم. میخواهیم به ما نگوید که شما در رتبه پایین تر هستید. خب اگر آمریکا حق دارد، ما هم داریم تا اوارنیوم را غنی سازی کنیم و حق داریم خود را قدرتمند کنیم. این کار را میکنیم و میتوانیم. پس باید مانند یک شهروند درجه یک دنیا با ما برخورد شود.
لاریجانی درباره تحریمهای غرب گفت: جدای از اینکه این تحریمها آزار دهنده و ناعادلانه هستند بی تاثیرند. آمریکا نباید از آزار دادن ما لذت ببرد بلکه باید به نتیجه نهایی نگاه کند. آیا این تحریمها توانایی ایران را در ایجاد تاسیسات هستهای صلح آمیز محدود کرده است؟ هرگز. پس کاملا این تحریمها شکست خورده است.
دبیرستاد حقوق بشر درباره ادعاهای اسرائیل که ایران را یک خطر جدی برای خود نامیده گفت: اسرائیل در بحران کامل به سر میبرد. بمب اصلی بمب اتمی ایران نیست بمب اصلی شکست بزرگ اسرائیل در ثابت کردن مشروعیت خود در منطقه است.
در این بخش از مصاحبه کریستین امانپور به سخنان محموداحمدی نژاد اشاره کرده و گفت: پس چطور رئیس جمهوری ایران چند سال پیش گفت که اسرائیل باید از نقشه جهان محو شود و لاریجانی در پاسخ گفت: نه رئیس جمهور احمدی نژاد چنین منظوری داشته و نه این سیاست جمهوری اسلامی ایران است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر