سیدمحمد خاتمی با تاکید بر لزوم انتقاد و اصلاح از درون نظام گفت: من به صراحت اعلام می کنم که همه بزرگان و عزیزان از جمله آقایان کروبی و موسوی هم همین را قبول دارند و اگر انتقاد و اعتراضی هست در درون نظام است نه علیه آن.
وی در دیدار با اعضای انجمن اسلامی که متن سخنرانی آن در وبسایت این انجمن منتشر شده است هشدار دارد: اینکه خط کشی شود و بعضی از بزرگان خارج از نظام و بعضی را داخل نظام بحساب آورند هم جفا به انقلاب و کشور و هم جفا به سرمایه های کشور و جامعه است. خیلی ها که خود را در درون نظام می دانند انتقادهای جدی دارند و راه و رسم بیان انتقادات را نیز راه و رسم مدنی و دوری از خشونت می دانند.
جمعی از اعضای شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران و دانشگاه علوم پزشکی تهران همراه با چند تن از اعضاء موثر این انجمن در دوره های مختلف پس از انتخابات مجلس نهم با سید محمد خاتمی دیدار و گفتگو کردند.
خاتمی با تاکید بر مطالبه حقوق در چارچوب قانون اساسی گفت: اگر مطالبه حقوق می شود همان است که قانون اساسی ما هم برای مردم و شهروندان برسمیت شناخته است.
رییس جمهور پیشین کشورمان با صراحت گفت: همین جا بگویم اگر جامعه و حاکمیت به این تفاهم برسد که هر کس و هر چیز در جای خود قرار گیرد؛ زمینه امنیت با ثبات و آرامش و پیشرفت همه جانبه فراهم می آید و بسیاری از مشکلات درمان می شودو اصلاحات هیچگاه نباید به دست خود راه های رسیدن به چنین تفاهمی را ببندد.
سیدمحمد خاتمی با تاکید بر لزوم انتقاد و اصلاح از درون نظام گفت: من به صراحت اعلام می کنم که همه بزرگان و عزیزان از جمله آقایان کروبی و موسوی هم همین را قبول دارند و اگر انتقاد و اعتراضی هست در درون نظام است نه علیه آن.
به گزارش کلمه، وی در دیدار با اعضای انجمن اسلامی که متن سخنرانی آن در وبسایت این انجمن منتشر شده است هشدار دارد: اینکه خط کشی شود و بعضی از بزرگان خارج از نظام و بعضی را داخل نظام بحساب آورند هم جفا به انقلاب و کشور و هم جفا به سرمایه های کشور و جامعه است. خیلی ها که خود را در درون نظام می دانند انتقادهای جدی دارند و راه و رسم بیان انتقادات را نیز راه و رسم مدنی و دوری از خشونت می دانند.
جمعی از اعضای شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران و دانشگاه علوم پزشکی تهران همراه با چند تن از اعضاء موثر این انجمن در دوره های مختلف پس از انتخابات مجلس نهم با سید محمد خاتمی دیدار و گفتگو کردند.
خاتمی با تاکید بر مطالبه حقوق در چارچوب قانون اساسی گفت: اگر مطالبه حقوق می شود همان است که قانون اساسی ما هم برای مردم و شهروندان برسمیت شناخته است.
رییس جمهور پیشین کشورمان با صراحت گفت: همین جا بگویم اگر جامعه و حاکمیت به این تفاهم برسد که هر کس و هر چیز در جای خود قرار گیرد؛ زمینه امنیت با ثبات و آرامش و پیشرفت همه جانبه فراهم می آید و بسیاری از مشکلات درمان می شودو اصلاحات هیچگاه نباید به دست خود راه های رسیدن به چنین تفاهمی را ببندد.
خاتمی با پرداختن به ضرروت انتقاد در کشور گفت: درون نظام بودن به این معنی نیست که انتفاد و اعتراضی نیست.ما به شیوه ها و سیاست ها و رفتارها انتقاد داریم و اتفاقا اگر بناست چیزی به نظام لطمه بزند و آن را تضعیف کند همین سیاست ها و رفتارها است و اگر ادعای اصلاح امور می شود به این معنی است که همه به معیارهای دینی و فکری که نظام ما می بایست داشته باشد و مورد خواست اکثریت جامعه و پاسخگوی نیاز ها و خواست های تاریخی مردم است برگردند.
سیدمحمد خاتمی در این دیدار گفت: امیدوارم بعد از انتخابات همه و بخصوص مسئولان به این نتیجه روشن برسند که راه مطمئن که درآن هم حقوق مردم تامین شود و هم زمینه پیشرفت کشور که به نظر ما در وضعیت اقتصادی؛ سیاسی، اجتماعی و مدیریتی مطلوبی نیست فراهم آید و هم به یاری خداوند جلو بسیاری از توطئه هائی که علیه کشور و مردم بخصوص از بیرون وجود دارد گرفته شود همین است و امیدوارم چنین شود.
وی در خصوص انتخابات و عدم شرکت اصلاح طلبان در آن گفت: ما هیچگاه انتخابات را تحریم نکردیم بلکه به صراحت گفته شد که ندادن لیست و عدم معرفی نامزد به معنی تحریم انتخابات نیست ولی از دو سو این طور القاء شد که اصلاح طلبان تحریم کننده انتخابات هستند بخصوص از سوی بعضی محافل تندرو و انحصار طلب در درون کشور که می¬خواستند بهانه ای پیدا کنند و مدعی شوند که اصلاح¬طلبان براندازند و از این راه تنگناهای جدیدی را ایجاد کنند.
خاتمی در ادامه گفت: من اطلاع دارم که خط تحریم از درون القاء می شد و جریانهائی قصد داشتند با جا انداختن این دورغ ، نظام را به رویارویی مجدد با همه افراد و جریانها و نهادهائی بکشانند که انتقاد و اعتراض دارند.
وی اظهار داشت: گرچه محدودیت زیاد است. ولی اگر این ادعا جا می¬افتاد می توانست موجب خسارت فراوان شود و آن وقت همه معترض بودند که چرا جلو آن گرفته نشد و اگر خدای ناخواسته چنین اموری اتفاق می افتاد بزرگترین خسارت نصیب نظام و کشور و مردم می شد بخصوص اکنون که فشار و توطئه از بیرون نیز متوجه کشور است.
خاتمی در تحلیل انتخابات و شرط های انتخابات گفت: وقتی شروط و شرائط انتخابات مطلوب بیان شد و همه راهها را به روی خود بسته دیدیم اصلاحات به این نتیجه رسید که لیست و نامزد نداشته باشد ولی تصریح شد که این امر به معنی تحریم انتخابات نیست و هیچکس هم از شرکت در انتخابات منع نشد ولی فضا به سوئی رفت که انتخابات از سوی اصلاحات تحریم شده است و با توجه به اینکه هردو طرف مدعی تحریم انتخابات؛ تبلیغات و امکانات وسیع تبلیغی داشتند برآن دامن زدند و متاسفانه ذهنیت و انتظاری در میان بخشی از نیروها بخصوص جوانان شکل گرفت.
خاتمی در انتقاد از عملکردهای جاری گفت: اگر بخواهیم از خود انتقاد کنم باید بگویم که ما نبایست بگذاریم چنین ذهنیت و توقعی پدید آید ولی به هر حال این مشکل وجود داشت. می بایست این توهم (و بدنبال آن توطئه ای که وجود داشت) خنثی شود و فکر می کنم شد؛ در حالیکه ما هیچگاه از اصول و موازین خود انحرافی نداشته ایم؛ ما خود را در درون نظام می دانیم منتهی خواستار اصلاح و اموربه شیوه مدنی هستیم.معتقدیم باید از فضای امنیتی به فضای باز و سالم و قانونی سیاسی گذر کرد.
وی بر این باور است: همبستگی ملی و مقابله با توطئه های درونی و بیرونی با رفع حصرها و حبس ها و سیر به سوی انتخابات سالم و مطلوب و آزاد و رقابتی پدید می آید.
رییس جمهور پیشیین کشورمان بر این باور است که همچنان باید روزنه های اصلاح را بازگذاشت و تندروی را از سوی هر کس که باشد محکوم کرد.
خاتمی می گوید: معتقدیم اگر چنین شود در درجه اول همه کشور و مردم و نظام از آن بهره خواهند برد.
وی با تاکید برجنبه مردمسالاری دین اسلامی می گوید: حال اگر کسانی طور دیگری فکر می کنند معتقدیم آنها از اسلامی که عامل مهم حرکت انقلابی مردم بود و اسلامی که هم تای جمهوری است دور هستند.
خاتمی با تقدیر از نقش انجمن اسلامی دانشگاه ها گفت: نکته دیگر اینکه انجمن و ما و بخش عظیمی از جامعه که خود را اصلاح طلب می داند خود را در درون نظام تعریف می کند و بنابراین با براندازی آن مخالف است گذشته از اینکه این توهم که می شود این نظام را برانداخت، توهم بال است.
وی با اشاره به تلاشهایی که برای جمهوری اسلامی شده است، گفت: نظام به قیمت گرانی بدست آمده است هم بلحاظ اعتقادی و هم به لحاظ عملی نمی شود و نباید از آن دست برداشت اصل نظام حاصل انقلاب بزرگی است و پشتوانه مردمی هم دارد.
به گزارش سایت انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران و علوم پزشکی، چند تن از حضار مطالبی را به شرح زیر بیان کردند.
ما با نظام قهر نیستیم ولی نگران و ناراحت از این هستیم که مردم با آن فاصله بگیرند. ما نباید امکان صندوق را بر روی خود ببندیم گرچه حساب اشخاص تاثیر گذار با افراد عادی فرق می کند.
تلقی خیلی از ما از موضع شما و اصلاح طلبان منع مردم از شرکت در انتخابات نبود ولی چه بسا چنین برداشتی در بعضی از اذهان بوجود آمد که می بایست با شفافیت رفع چنین سوء تفاهمی می شد.
بعضی اعتراض ها مبتنی بر منطق اقتدارگرائی است که از سوی هر طرف که باشد محکوم است.اینکه گفته شود که مردم فقط کسانی هستند که حرف ما را گوش می کنند به همان اندازه غلط است که گفته شود کسی که حرف ما را گوش نکرد مسلمان و انقلابی نیست.
بسیاری از دوستداران شما بر این عقیده اند که شما نگران خودتان نبوده و نیستید بلکه نگران سخت گیریها و ایجاد تنگناهای بعدی و بیشتر برای کل جریان بوده اید ولی قبول کنیم که اقدام شما موجب شوک در خیلی از افراد شد.
اقبال عمومی به شما ناشی از این است که مردم شما را دلبسته به کشور و مصالح و دارای صداقت و غیر منفعت طلب می دانند و طبعا از خود می پرسند که اگر خاتمی روزی با صندوق قهر کند چه می خواهد بکند؟
امام یکی از اصول ماست هرچند معتقد نیستیم که امام معصوم بود ولی بپذیریم که چارچوب اندیشه و حرکت ما امام است و باید آنرا حفظ کنیم.
بسیاری از ما رای دادیم ولی با دل پرخون و نگران به امید اینکه منفذی برای گشایش امور و برون رفت از این وضعیت ناگوار باز یا بازتر شود.
دوست داریم که گشایش در امور پیش آید و مطمئن هستیم که اگر چنین شود بسیاری از کسانی که رنج کشیده در این سالها هزینه زیادی پرداخته اند راضی خواهند شد و گذشت خواهند کرد.
- نظر دیگر این بود:
شما میان دو راهی گرفتار بودید اینکه رای ندادن شما تضعیف نظام است و رای دادن شما در حال گرفتاری آقایان موسوی و کروبی و خانم رهنورد و بسیاری از دوستان، خوب نیست.البته نقطه ضعف شما در اتخاذ تصمیم روشن است.
شما در زمان ریاست جمهوری گفتید نمی خواهید در این مقام در راس اپوزیسیون باشید ولی بعد از ریاست جمهوری چرا تکلیف خود را روشن نکردید.
شما به عنوان کسی که مورد علاقه و اعتماد بخش مهمی از جامعه بودید نمی توانستید و نباید انتظار و توقع (به جا یا بی جایی) آن بخش را نادیده بگیرید.لااقل می بایست تدبیری می کردید که این انتظار و توقع پیدا نشود یا اگر شد نمی بایست کاری کنید که تلقی بی تفاوتی به آن پیش آید.
انتظار بخشی از جامعه این بود که شما رای ندهید .
می بایست از دو ماه پیش شفاف با مردم صحبت می کردید که باید رای داد یا نداد و به آن عمل می کردید.
مشکل همه ما اینکه دچار انفعال هستیم و یکی از معضلات ما فقر روشن مندی و نداشتن راهبرد مشخص است.
ما نمی توانیم ذهن شما را بخوانیم ولی عمل شما گاه منفعلانه است.
شما پتانسیل زیادی دارید . همین غوغائی که از رای شما پدید آمد نشانه این ظرفیت است چرا از این ظرفیت خوب استفاده نمی شود شما پیش از حد رعایت امور را می کنید و این کاری است که جامعه را دچار مشکل می کند.
- همچنین گفته شد:
هنوز خیلی از مسائل و امور روشن نیست.
ما نمی دانیم مرز اصلاح طلبی کجا است؟ آیا خط قرمزی وجود دارد آیا هر چقدر هم تنگنا ایجاد کنند و مشکلات پدید آورند باز هم باید پای صندوق رای رفت ؛ خوب نظام تعریفی دارد آیا هر چه هم از معیارها عبور شود باز هم می توانیم بگوئیم نظام است.
شما برای حضور در انتخابات شرایطی گذاشتید آیا برآورده شد؟شاید آینده ثابت کند که کار شما درست بوده است ولی تبعات اقدام خود را از نظر دور ندارید کاش قبلاً با صراحت از حضورتان خبر می دادید که جامعه دچار سوء تفاهم نمی شد.
- و بالاخره اظهار شد که :
حرکت بر اساس عقلانیت سیاسی مستلزم انتخاب تاکتیک های مشخص است و عقلانیت مستلزم ظرفیت و پرهیز از تسلیم محض احساسات شدن است.
ما نمی توانیم و نباید خودمان دست و بال خود را ببندیم و تنگناها ایجاد کنیم که در این صورت در درون نظامی که اصلش را قبول داریم نمی توانیم تاثیر گذار باشیم.
به نظر می رسد که کار شما درست بوده و نشان داد که چه ظرفیتی وجود دارد.
بعد از امام شاهد نوعی دین سازی هستیم که القاء می شود که حاکمیت هم از آن پیروی می کند امروز مهمترین نیاز جامعه بخصوص برای نسل جوان نیاز به حقیقت دین و جایگاه آن در سیاست و جامعه و تبیین آن است کاری که از جمله از افرادی چون شما بر می آید نگاه داشتن این سرمایه لازم است.
کاش طرف مقابل هم درست مبنای کار کسانی که با همه دلخوریها آمدند و رای دادند می فهمید و به آن پاسخ مثبت می داد از جمله شاهد رهائی آقایان موسوی و کروبی و خانم رهنورد و آزادی زندانیان بودیم.
ما معتقدیم اینها همه به نفع کشور و نظام است و امیدواریم چنین شود.خاتمی با پرداختن به ضرروت انتقاد در کشور گفت: درون نظام بودن به این معنی نیست که انتفاد و اعتراضی نیست.ما به شیوه ها و سیاست ها و رفتارها انتقاد داریم و اتفاقا اگر بناست چیزی به نظام لطمه بزند و آن را تضعیف کند همین سیاست ها و رفتارها است و اگر ادعای اصلاح امور می شود به این معنی است که همه به معیارهای دینی و فکری که نظام ما می بایست داشته باشد و مورد خواست اکثریت جامعه و پاسخگوی نیاز ها و خواست های تاریخی مردم است برگردند.
سیدمحمد خاتمی در این دیدار گفت: امیدوارم بعد از انتخابات همه و بخصوص مسئولان به این نتیجه روشن برسند که راه مطمئن که درآن هم حقوق مردم تامین شود و هم زمینه پیشرفت کشور که به نظر ما در وضعیت اقتصادی؛ سیاسی، اجتماعی و مدیریتی مطلوبی نیست فراهم آید و هم به یاری خداوند جلو بسیاری از توطئه هائی که علیه کشور و مردم بخصوص از بیرون وجود دارد گرفته شود همین است و امیدوارم چنین شود.
وی در خصوص انتخابات و عدم شرکت اصلاح طلبان در آن گفت: ما هیچگاه انتخابات را تحریم نکردیم بلکه به صراحت گفته شد که ندادن لیست و عدم معرفی نامزد به معنی تحریم انتخابات نیست ولی از دو سو این طور القاء شد که اصلاح طلبان تحریم کننده انتخابات هستند بخصوص از سوی بعضی محافل تندرو و انحصار طلب در درون کشور که می¬خواستند بهانه ای پیدا کنند و مدعی شوند که اصلاح¬طلبان براندازند و از این راه تنگناهای جدیدی را ایجاد کنند.
خاتمی در ادامه گفت: من اطلاع دارم که خط تحریم از درون القاء می شد و جریانهائی قصد داشتند با جا انداختن این دورغ ، نظام را به رویارویی مجدد با همه افراد و جریانها و نهادهائی بکشانند که انتقاد و اعتراض دارند.
وی اظهار داشت: گرچه محدودیت زیاد است. ولی اگر این ادعا جا می¬افتاد می توانست موجب خسارت فراوان شود و آن وقت همه معترض بودند که چرا جلو آن گرفته نشد و اگر خدای ناخواسته چنین اموری اتفاق می افتاد بزرگترین خسارت نصیب نظام و کشور و مردم می شد بخصوص اکنون که فشار و توطئه از بیرون نیز متوجه کشور است.
خاتمی در تحلیل انتخابات و شرط های انتخابات گفت: وقتی شروط و شرائط انتخابات مطلوب بیان شد و همه راهها را به روی خود بسته دیدیم اصلاحات به این نتیجه رسید که لیست و نامزد نداشته باشد ولی تصریح شد که این امر به معنی تحریم انتخابات نیست و هیچکس هم از شرکت در انتخابات منع نشد ولی فضا به سوئی رفت که انتخابات از سوی اصلاحات تحریم شده است و با توجه به اینکه هردو طرف مدعی تحریم انتخابات؛ تبلیغات و امکانات وسیع تبلیغی داشتند برآن دامن زدند و متاسفانه ذهنیت و انتظاری در میان بخشی از نیروها بخصوص جوانان شکل گرفت.
خاتمی در انتقاد از عملکردهای جاری گفت: اگر بخواهیم از خود انتقاد کنم باید بگویم که ما نبایست بگذاریم چنین ذهنیت و توقعی پدید آید ولی به هر حال این مشکل وجود داشت. می بایست این توهم (و بدنبال آن توطئه ای که وجود داشت) خنثی شود و فکر می کنم شد؛ در حالیکه ما هیچگاه از اصول و موازین خود انحرافی نداشته ایم؛ ما خود را در درون نظام می دانیم منتهی خواستار اصلاح و اموربه شیوه مدنی هستیم.معتقدیم باید از فضای امنیتی به فضای باز و سالم و قانونی سیاسی گذر کرد.
وی بر این باور است: همبستگی ملی و مقابله با توطئه های درونی و بیرونی با رفع حصرها و حبس ها و سیر به سوی انتخابات سالم و مطلوب و آزاد و رقابتی پدید می آید.
رییس جمهور پیشیین کشورمان بر این باور است که همچنان باید روزنه های اصلاح را بازگذاشت و تندروی را از سوی هر کس که باشد محکوم کرد.
خاتمی می گوید: معتقدیم اگر چنین شود در درجه اول همه کشور و مردم و نظام از آن بهره خواهند برد.
وی با تاکید برجنبه مردمسالاری دین اسلامی می گوید: حال اگر کسانی طور دیگری فکر می کنند معتقدیم آنها از اسلامی که عامل مهم حرکت انقلابی مردم بود و اسلامی که هم تای جمهوری است دور هستند.
خاتمی با تقدیر از نقش انجمن اسلامی دانشگاه ها گفت: نکته دیگر اینکه انجمن و ما و بخش عظیمی از جامعه که خود را اصلاح طلب می داند خود را در درون نظام تعریف می کند و بنابراین با براندازی آن مخالف است گذشته از اینکه این توهم که می شود این نظام را برانداخت، توهم بال است.
وی با اشاره به تلاشهایی که برای جمهوری اسلامی شده است، گفت: نظام به قیمت گرانی بدست آمده است هم بلحاظ اعتقادی و هم به لحاظ عملی نمی شود و نباید از آن دست برداشت اصل نظام حاصل انقلاب بزرگی است و پشتوانه مردمی هم دارد.
به گزارش سایت انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران و علوم پزشکی، چند تن از حضار مطالبی را به شرح زیر بیان کردند.
ما با نظام قهر نیستیم ولی نگران و ناراحت از این هستیم که مردم با آن فاصله بگیرند. ما نباید امکان صندوق را بر روی خود ببندیم گرچه حساب اشخاص تاثیر گذار با افراد عادی فرق می کند.
تلقی خیلی از ما از موضع شما و اصلاح طلبان منع مردم از شرکت در انتخابات نبود ولی چه بسا چنین برداشتی در بعضی از اذهان بوجود آمد که می بایست با شفافیت رفع چنین سوء تفاهمی می شد.
بعضی اعتراض ها مبتنی بر منطق اقتدارگرائی است که از سوی هر طرف که باشد محکوم است.اینکه گفته شود که مردم فقط کسانی هستند که حرف ما را گوش می کنند به همان اندازه غلط است که گفته شود کسی که حرف ما را گوش نکرد مسلمان و انقلابی نیست.
بسیاری از دوستداران شما بر این عقیده اند که شما نگران خودتان نبوده و نیستید بلکه نگران سخت گیریها و ایجاد تنگناهای بعدی و بیشتر برای کل جریان بوده اید ولی قبول کنیم که اقدام شما موجب شوک در خیلی از افراد شد.
اقبال عمومی به شما ناشی از این است که مردم شما را دلبسته به کشور و مصالح و دارای صداقت و غیر منفعت طلب می دانند و طبعا از خود می پرسند که اگر خاتمی روزی با صندوق قهر کند چه می خواهد بکند؟
امام یکی از اصول ماست هرچند معتقد نیستیم که امام معصوم بود ولی بپذیریم که چارچوب اندیشه و حرکت ما امام است و باید آنرا حفظ کنیم.
بسیاری از ما رای دادیم ولی با دل پرخون و نگران به امید اینکه منفذی برای گشایش امور و برون رفت از این وضعیت ناگوار باز یا بازتر شود.
دوست داریم که گشایش در امور پیش آید و مطمئن هستیم که اگر چنین شود بسیاری از کسانی که رنج کشیده در این سالها هزینه زیادی پرداخته اند راضی خواهند شد و گذشت خواهند کرد.
- نظر دیگر این بود:
شما میان دو راهی گرفتار بودید اینکه رای ندادن شما تضعیف نظام است و رای دادن شما در حال گرفتاری آقایان موسوی و کروبی و خانم رهنورد و بسیاری از دوستان، خوب نیست.البته نقطه ضعف شما در اتخاذ تصمیم روشن است.
شما در زمان ریاست جمهوری گفتید نمی خواهید در این مقام در راس اپوزیسیون باشید ولی بعد از ریاست جمهوری چرا تکلیف خود را روشن نکردید.
شما به عنوان کسی که مورد علاقه و اعتماد بخش مهمی از جامعه بودید نمی توانستید و نباید انتظار و توقع (به جا یا بی جایی) آن بخش را نادیده بگیرید.لااقل می بایست تدبیری می کردید که این انتظار و توقع پیدا نشود یا اگر شد نمی بایست کاری کنید که تلقی بی تفاوتی به آن پیش آید.
انتظار بخشی از جامعه این بود که شما رای ندهید .
می بایست از دو ماه پیش شفاف با مردم صحبت می کردید که باید رای داد یا نداد و به آن عمل می کردید.
مشکل همه ما اینکه دچار انفعال هستیم و یکی از معضلات ما فقر روشن مندی و نداشتن راهبرد مشخص است.
ما نمی توانیم ذهن شما را بخوانیم ولی عمل شما گاه منفعلانه است.
شما پتانسیل زیادی دارید . همین غوغائی که از رای شما پدید آمد نشانه این ظرفیت است چرا از این ظرفیت خوب استفاده نمی شود شما پیش از حد رعایت امور را می کنید و این کاری است که جامعه را دچار مشکل می کند.
- همچنین گفته شد:
هنوز خیلی از مسائل و امور روشن نیست.
ما نمی دانیم مرز اصلاح طلبی کجا است؟ آیا خط قرمزی وجود دارد آیا هر چقدر هم تنگنا ایجاد کنند و مشکلات پدید آورند باز هم باید پای صندوق رای رفت ؛ خوب نظام تعریفی دارد آیا هر چه هم از معیارها عبور شود باز هم می توانیم بگوئیم نظام است.
شما برای حضور در انتخابات شرایطی گذاشتید آیا برآورده شد؟شاید آینده ثابت کند که کار شما درست بوده است ولی تبعات اقدام خود را از نظر دور ندارید کاش قبلاً با صراحت از حضورتان خبر می دادید که جامعه دچار سوء تفاهم نمی شد.
- و بالاخره اظهار شد که :
حرکت بر اساس عقلانیت سیاسی مستلزم انتخاب تاکتیک های مشخص است و عقلانیت مستلزم ظرفیت و پرهیز از تسلیم محض احساسات شدن است.
ما نمی توانیم و نباید خودمان دست و بال خود را ببندیم و تنگناها ایجاد کنیم که در این صورت در درون نظامی که اصلش را قبول داریم نمی توانیم تاثیر گذار باشیم.
به نظر می رسد که کار شما درست بوده و نشان داد که چه ظرفیتی وجود دارد.
بعد از امام شاهد نوعی دین سازی هستیم که القاء می شود که حاکمیت هم از آن پیروی می کند امروز مهمترین نیاز جامعه بخصوص برای نسل جوان نیاز به حقیقت دین و جایگاه آن در سیاست و جامعه و تبیین آن است کاری که از جمله از افرادی چون شما بر می آید نگاه داشتن این سرمایه لازم است.
کاش طرف مقابل هم درست مبنای کار کسانی که با همه دلخوریها آمدند و رای دادند می فهمید و به آن پاسخ مثبت می داد از جمله شاهد رهائی آقایان موسوی و کروبی و خانم رهنورد و آزادی زندانیان بودیم.
ما معتقدیم اینها همه به نفع کشور و نظام است و امیدواریم چنین شود.
سایت اصولگرای بازتاب پس از افشای محتوای یک قرارداد خفت بار اقتصادی میان جمهوری اسلامی و دولت چین، فیلتر شد.
این در حالی است که سایت "بازتاب" جزو رسانه های اصولگرا محسوب می شود.
این سایت در افشاگری خود که به سرعت در سرتیتر اخبار امروز قرار گرفت، پرده از قراردادی میان جمهوری اسلامی و چین برداشت که بر اساس آن، ایران پول حاصل از فروش نفت به چین را نزد دولت این کشور باقی گذاشته و علاوه بر این هزینه های بیمه معاملات را هم پرداخت کرده است.
این رسانه نام قرارداد مورد اشاره را "ترکمنچای ارزی" گذاشته است. اما ساعتی پس از انتشار این خبر، بازتاب در ایران فیلتر شد.
به گزارش این سایت سرانجام بعد از گذشت سه سال، جزئیات یکی از زیان بار ترین قراردادهای اقتصادی بعد از انقلاب با کشور چین برملا شد.سه سال قبل مطابق با یک قرار داد عجیب، دولت ایران درآمد حاصل از فروش نفت را نزد دولت چین در اختیار این کشور می گذارد تا به عنوان پشتوانه ال سی های خرید کالای چینی برای ایران استفاده گردد.
بنابر این قرارداد، دولت چین علاوه بر آن که پول خرید نفت ایران را نزد خود نگه می دارد ، مدیریت این پول را نیز به عهده دارد و خود این پول را به ارزهای مختلف می تواند تبدیل کند.
براساس گزارش این سایت دولت چین ، هیچ گونه تعهدی نسبت به نتیجه اقدام خود ندارد و اگر به خاطر اشتباه سهوی یا عمدی دولت چین بخشی از سود یا اصل پول ایران با نوسانات نرخهای ارز از بین برود، مسئولیت آن بر عهده ایران است.
این سایت درادامه مطلب خود نوشته است:اما ترکمانچای بودن این قرارداد به اینجا ختم نشده و سایر مفاد قرارداد عجیب تر است؛ از جمله اینکه دولت چین برای افتتاح ال سی یا فروش نسیه کالا به ایران، در حالی که پول نقد ایران به عنوان پشتوانه در اختیار آن است، اقدام به دریافت بیمه از ایران می کند که امری عجیب و کم سابقه در بانکداری جهان است.
این موضوع به این معناست که فروشنده در حالی که مبلغی بسیار بیشتر از پول کالا به صورت نقد در اختیار دارد، اقدام به کشیدن درصد قابل توجهی بر روی مبلغ کالا به عنوان حق بیمه یا هزینه ریسک کرده که این مبلغ در سالهای قبل ۴ درصد بوده و احتمالا در شرایط فعلی به دو برابر این رقم افزایش یافته است که در مقیاس کلی میلیاردها دلار می شود.
محور سوم این قرارداد ، عدم استفاده کامل ایران از انبوه سرمایه کشور است که نزد چین سرمایه گذاری شده است و گفته می شود این رقم در حال حاضر از مرز ۲۵ میلیارد دلار گذشته است.
به بیان دیگر، ۲۵ میلیارد دلار از سرمایه کشور طبق این قرارداد در اختیار دولت چین است، اما به جای پرداخت سود به ایران، از ایران مبالغ سنگینی به عنوان بیمه و ریسک دریافت می شود.
سایت بازتاب درپایان خاطرنشان کرده است:برای مشخص شدن ابعاد زیان کشور از محل این قرارداد، تنها به ذکر این نکته بسنده می کنیم که اگر این مبلغ هنگفت به جای سپرده گذاری نزد برادران چینی به خرید طلا اختصاص یافته بود، طی این مدت ارزش آن چندین برابر شده بود و علاوه بر آنکه اصل ۲۵ میلیارد دلار موجود بود، حدود ۵۰ میلیارد دلار دیگر که یارانه دو سال مردم است، سود عاید ایران شده بود.
محمد توسلی، رئیس دفتر سیاسی نهضت آزادی ایران، به همراه دامادش فرید طاهری صبح امروز به زندان اوین بازگشتند.
آقای توسلی به همراه داماد خود فرید طاهری برای شرکت در مراسم عروسی دخترش به مرخصی آمده بود.
«چمران نیوز» گزارش داده که، صبح امروز و در پی تهدیدات مختلف از سوی ماموران امنیتی، مهندس توسلی به همراه فرید طاهری پس از گذشت تنها «۴۸ ساعت» مرخصی به زندان اوین بازگشتند.
انتقال مجدد مهندس توسلی به زندان در حالی صورت گرفته است که این زندانی سیاسی با توجه به شرایط سنی اش، دچار درد شدید مفاصل و ضعف جسمانی است. با وجود این شرایط، خانواده وی از لحظه آزادی او سعی داشتند تا نظر مساعد مراجع قضایی را برای تمدید دوران مرخصی جلب کنند اما نه تنها تلاش خانواده و بستگان وی نتیجه نداد و از سوی مسولان توجهی به آن نشده بلکه صبح امروز در حالی توسلی به همراه دامادش به زندان بازگشته است که قبل از آن ازسوی ماموران امنیتی مورد تهدید قرار گرفته بود.
خانواده توسلی نیز پس از این برخوردها و بازگشت او به زندان، نسبت به وضعیت جسمی او ابراز نگرانی کرده و اظهار داشته اند که آقای توسلی بخاطر ضعف جسمانی شرایط بازگشت به زندان را نداشته است.
برای هزارمین روز اسارت مجید دری که نماد شرافت است و در بند سیاهی اسیر است. برای مجید دری که جز حق چیزی نگفت و به نا حق به حصر رفت. این ویدیو و پیام ها تنها بخشی از یک یادمان است، یادمان همه ی زندانیان سیاسی در ایران...
سولماز ایکدر : برای هزارمین روز آزادیگی است برادرم چیزی ندارم بگویم. برای هزار روز آزادگی و سرافرازی ات. تنها امیدوارم آن روز همایون که به عالم قفسی نیست با دستت خودت درخت سروی در باغ آزادگی اوین بکاری تا ما آن درخت را به نام خودت نام گذاری کنیم.
سید مهدی : شهریار هزار و یک شب ما تویی مجید، که در تاریخ جاودانه خواهی شد.
ایلیا جزایری : مجید جان شرح مقاومتت درسی خواهد بود ماندگار برای آیندگان. ما هم از تو می آموزیم.
علی : از ' شاملو ' برایت می نویسم ...
تمامی الفاظ جهان را در اختیار داشتیم و
آن نگفتیم
که به کار آید،
چراکه تنها یک سخن، یک سخن در میانه نبود:
آزادی
ما نگفتیم
تو تصویرش کن!
مهراوه خوارزمی : و انسانی آن سان که " هزار " در برابر روز های ایستادگی اش تپق می زد... من و تو شمردیم...
هزار شد...
دست ایمان او اما روی هیچ دیواری خط نکشید...
ساجده عرب سرخی : نشستم تا در هزارمین روز از بازداشت دوستی که بی ادعا در گوشه ای از کشورم در حبس مشق پایمردی مان میکند بنویسم، اما هر چه کردم جز چشم ها و نگاه و لبی که به اجبار به لبخند مزین شده بود از مادری که میگفت ما همراه و پشتیبان مجیدیم اما داغ صدایش نشان از دل شکسته اش میداد از ذهن و قلمم نگذشت... روی مبلی کنار زهرا رهنورد نشسته بود و میگفت، تا وقتی مجیدم ایستاده ما هم کنارش هستیم و تنهایش نمیگذاریم و پشتش را خالی نمیکنیم، اما شما هم مادرید و می دانید که چه لحظه هایی از شب دلم پر می کشه که بیاد و بگه مامان خسته نباشی.. شما هم مادرید و معنای دلتنگی یک مادر رو می فهمید... و نگاه هایی که از ترس جاری شدن فقط گل های قالی را می شمرد... در هزارمین روز بازداشت مجید دری، به احترام مقاومت مادرش سر به آستان دلتنگی اش می ساییم.
صادق شجاعی: هزار روز است كه ستاره پرفروغ ما مجيد دري، تكه كلام هميشگي اش را عمل ميكند؛ مجيد هر گاه به هيجان مي آمد مي گفت: "درود به شرفت". و حالا هزار روز است كه اين دانشجوي محروم از تحصيل دارد شرافت را برايمان ترجمه مي كند.
مجيد عزيز شرمنده ام و سپاس گذار تو
درود به شرافتت
فرشاد توماج : مجید جان، ۱۰۰۰ روزه که سرنوشتی را نصیب ات کرده اند که حقت نیست، تو شرایطی نگاهت میدارند که نباید باشد. البته تنها نیستی که خیل زیادی از با شرفان این مملکت را چنین کرده اند. ولی مجید جان، این ظلم و این ظالمان سرنوشت دائمی این کشور و ملت نخواهند بود که دور نیست آنروزی که از این روزها تنها یک خاطره تلخ بماند، آنروز روشن نزدیک است
فاریا بارلاس : مجيد جان گويا تقدير ماست كه با ظلمت گره خورده كه در هزارمين روز حبس جسم تو و روح ما ، تو همچنان درى خالص در شبهاى بى فروغ ما درخشانى.
تنظیم کلیپ از بهرنگ
چهار شهروند بهایی در مشهد از سوی دادگاه انقلاب این شهر در مجموع به شش سال حبس محکوم شدند.
به گزارش ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر، چهار شهروند بهایی به نام های «انیسا دهقانی»، «کیوان دهقانی»، «آیه انوری» و «ساناز تفضلی» به اتهام عضویت در تشکیلات بهایی و تبلیغ علیه نظام هر کدام به یک سال و نیم حبس تعزیری محکوم شدند.
جلسه دادگاه این افراد در روزهای چهارشنبه و پنجشنبه ۳ و ۴ اسفند ماه سال جاری تشکیل شد.
کیوان دهقانی و آیه انوری از شهروندان بهایی ساکن اصفهان هستند که در تابستان سال جاری پس از بازداشت در اصفهان به اداره اطلاعات مشهد منتقل شدند.
همچنین انیسا دهقانی شهروند بهایی دیگر ساکن اصفهان است که هنگام مسافرت به مشهد در خیابان بازداشت شد .ساناز تفضلی شهروند بهایی ساکن مشهد است که تابستان سال جاری مدتی بازداشت بوده است.
وزیر نیرو از آغاز صادرات برق جمهوری اسلامی ایران به کشورهای سوریه و لبنان از طریق کشور عراق از اردیبهشت ماه سال ۹۱ خبر داد.
به گزارش ایلنا مجید نامجو گفت: در فاز نخست، ۵۰ مگاوات برق از طریق عراق در اختیار سوریه و لبنان قرار خواهد گرفت که برنامه صادرات برق به سه کشور یادشده از این میزان بسیار فراتر است.
وزیر نیرو همچنین از برنامه ایران برای افزایش صادرت برق به عراق خبر داد.این درحالیست که وی پیش از این از طلب ۵۰۰ میلیون دلاری ایران از عراق بابت صادرات برق به این کشور خبر داده بود.
نامجو گفته بود: درحال حاضر بدهیهای عراق به ایران پرداخت میشود، اما سرعت این پرداختها کافی نیست و این درحالی است که میزان فروش ماهیانه برق ایران به عراق بین ۵۰ تا میلیون دلار است.
بانک مرکزی، بالاخره آمار تولید و صادرات نفت خام در سال ۱۳۸۹ را به طور کامل منتشرکرد. بررسی آمار منتشر شده نشان می دهد که صادرات نفت ایران کاهش یافته است.
"خبرآنلاین" نوشته است: براساس این آمار ایران در سال ۸۹ روزانه ۳ میلیون و ۵۳۶ هزار بشکه نفت تولید و همچنین ۲میلیون و ۲ هزار بشکه در روز نفت صادرکرده است. دراین بین در صورت احتساب این رقم و تاکید قلعه بانی مدیرعامل شرکت ملی نفت بر کاهش ۲۰ هزار بشکه ای تولید نفت نسبت به سال گذشته،امسال روزانه ۳ میلیون و ۵۱۶ هزار بشکه نفت تولید شده و بنابر این آمار صادرات نفت خام ایران نیز به زیر ۲ میلیون بشکه در روز کاهش یافته است.
این درحالی است که تا پیش از امروز بانک مرکزی هنوز آمار تولید و صادرات روزانه نفت خام کشور در سه ماهه چهارم سال ۱۳۸۹ را منتشر نکرده بود و در عین حال تاکنون این بانک از انتشار آمار رسمی سال ۹۰ در این خصوص خودداری کرده است.
از سویی دیگر در گزارش آماری بانک مرکزی در سال ۸۹ تاکید شده که در این سال تولید و صادرات روزانه نفت خام کشور با روند کاهشی نسبت به مدت مشابه در سال ماقبل آن(۱۳۸۸) مواجه بوده است.
براساس این گزارش،در سال ۱۳۸۹، تولید روزانه نفت خام ۶ دهم درصد و صادرات روزانه طلای سیاه ۱.۱ درصد نسبت به سال گذشته کاهش یافته است.
درعین حال باید متذکر شد در سال ۱۳۸۸ تولید روزانه نفت خام کشور حدود ۳ میلیون و ۵۵۷ هزار بشکه در روز اعلام شده که این رقم در سال گذشته به ۳ میلیون و ۵۳۶ هزار بشکه رسیده است.
همچنین ایران در سال ۱۳۸۸ روزانه ۲ میلیون و ۲۴ هزار بشکه نفت صادر می کرده در سال گذشته این رقم به روزانه ۲ میلیون و ۲ هزار بشکه کاهش یافته است.براین اساس در سال ۸۹ نسبت به سال ماقبل آن روزانه ۲۱ هزار بشکه تولید نفت خام کشور کاهش یافته است.
درعین حال صادرات نفت خام نیز نسبت به سال ۱۳۸۸ با روند کاهش مواجه شده به نحویکه در سال ۸۹ ، ایران نسبت به سال ماقبل آن (۱۳۸۸)، ۲۲ هزار بشکه نفت کمتری صادرکرده است.
سید محمد خاتمی، رئیس جمهور سابق کشورمان با صدور پیامی درگذشت سیمین دانشور را تسلیت گفت.
متن کامل این پیام بدین شرح است:
بسمالله الرحمن الرحیم
بزرگ بانوی دردآشنای ادب و هنر و روشنگری دکتر سیمین دانشور- که رحمت خدا بر او باد!- نیز از میان ما رفت و ساحت اندیشه و قلم را سوگوار ساخت.
او که پربارترین دوران عمر خود را در کنار همسر و همدل والانگر، خلاق و متعهد خود جلال آل احمد سپری کرد، همواره کوشید تا از دل تیرگیهای دوران، روزنهای به روشنایی بگشاید و آفریننده آثاری گرانسنگ بود و تا انسان دردمند را به عالمی بهتر رهنمون شود، به دنیاداران و دنیاخواران پشت کرد و با سربلندی به دیدار معبود مهربان شتافت.
روانش شاد و یادش گرامی باد!
سیدمحمد خاتمی
پس از آنکه اخباری از احتمال محرومیت زندانیان سیاسی از مرخصی های چند روزۀ نوروزی منتشر شد، زهرا ربانی املشی، از حامیان جنبش سبز و عروس مرحوم آیت الله منتظری، طی نامه ای خطاب به علما و مراجع تقلید، از آنان خواست که نسبت به این موضوع، از خود واکنش نشان دهند.
خانم املشی خطاب به مراجع عظام خاطرنشان ساخت که اگر در مورد آزادی زندانیان سیاسی اقدامی نمیشود، لااقل نسبت به مرخصی ایام عید آنان اقدامی جدی بفرمایید تا از این ظلم فاحشی که به این خانوادهها میشود تا حدودی جلوگیری شود و به این وسیله گامی هر چند کوتاه در جهت استقرار و بقای این جمهوری برداشته شود چرا که "الملک یبقی مع الکفر ولایبقی مع الظلم".
عروس مرحوم آیت الله منتظری، در نامه ماه گذشته خود خطاب به مراجع تقلید و علما، از آنان خواسته بود در مقابل ظلمی که به زندانیان سیاسی و خانواده بیگناه آنان میشود اعلام نظر و اقدامی جدّی در حهت دفع ظلم از آنان نمایند.
به گزارش جرس، در نامه بیستم اسفند ماه این حامی جنبش سبز و پشتیبان خانواده های زندانیان به مراجع آمده است: "در خبرها آمده بود که در ایام عید به بسیاری از زندانیان مرخصی داده می شود ولی زندانیان سیاسی از این قاعده مستثنی هستند. آیا همه هزینه تحمل پایین حاکمان در مقابل دگر اندیشان را این همسران و فرزندان باید بپردازند؟ و آیا رواست و اسلامی است که فرزندان خردسال را از فیض حضور پدر آنهم در ایام عید محروم نمود؟ یکی از نیازهای انسان به خصوص فرزندان زندانی وجود و دیدن والدین در خانه و در کنار هم، آنهم در ایام عید است،
علاوه بر آن حق مرخصی و ملاقات خصوصی از دیگر نیازهای همسران زندانی است که بر عهده حاکمان است. "
متن کامل دومین نامه زهرا ربانی املشی به علما و مراجع عظام تقلید به شرح زیر است:
بسمه تعالی
خدمت علمای کرام و مراجع عظام تقلید دامت برکاتهم
با سلام و آرزوی توفیق شما
این دومین نامه ای است که خدمت شما عزیزان ارسال می کنم. تصور میکردم و توقع داشتم که جواب نامهاول را یا در قول یا عمل شما حضرات بشنوم یا ببینم؛ ولی متأسفانه چنین نشد و از آنجا که هنوز هم روحانیت اصیل و مراجع بزرگوار را ملجأ و پناهگاهی استوار برای ملت میدانم، از باب وظیفه و دلسوزی برای اسلام عزیز و جمهوری اسلامی و نیز احساس وظیفه در مقابل زندانیان سیاسی و خانوادههای آنان، به عنوان کسی که درد آنان را چشیده و درک کرده این نامه را به امید پیگیری تقدیم میکنم .
جمهوری اسلامی با وعده حکومت اسلام و با همت همگان به ثمر نشست؛ اکنون بعد از گذشت بیش از سه دهه، اسلام را در کجای این حکومت میبینیم؟ در اخلاق؟ در اقتصاد ؟ در معنویات؟ در روابط اجتماعی و خانوادگی؟ در ادارات؟ دراماکن خصوصی وعمومی؟ در مناسبات بین المللی؟ در قضاوت؟ در عدالت؟ و....؟ آیا وقتی همه اینها به نام اسلام است ولی محتوای اسلامی ندارد به معنای لوث نمودن و خراب کردن وجهه اسلام نیست؟ و آیا همه اینها به اندازه پیدا بودن چند تار موی زنان اهمیت ندارد که حساسیت علما را بر انگیزد؟!
از مصادیق بارز این موارد وضعیت اسفبار زندانیان سیاسی و خانواده آنهاست. از وضعیت رفاهی و معیشتی آنان گرفته تا وضعیت روحی و عاطفی و احساسی.
در این نوشته بنا دارم با استناد به قوانین جمهوری اسلامی و فرمایشات اسلام شناسی چون آیت الله العظمی منتظری پیرامون حکومت اسلامی به بعضی از موارد غیر قانونی و غیر اسلامی که فراوان وجود دارد بپردازم:
الف: آیت الله منتظری در مبانی حکومت اسلامی می فرمایند: "...اما زندانی نمودن مخالفان سیاسی که با شیوههای غیرمسلحانه علیه حاکمیت فعالیت سیاسی میکنند، در زمان پیامبراکرم(ص) و حضرت امیرالمومنین(ع) سابقه ای نداشته است و با آنکه از ناحیه منافقین و یا خوارج کارشکنی های زیادی علیه پیامبر(ص) و حضرت امیرالمومنین(ع) صورت میگرفت، ولی تا زمانی که اقدام مسلحانه ای از طرف آنان انجام نمی شد برخوردی با آنان به عمل نمیآمد. "
و نیز در کتاب استفتائات آمده است: "در مورد همه زندانیان به طور عام، و همچنین زندانیان سیاسی در فرض جواز شرعی زندانی کردن آنان، باید همه حقوق اجتماعی زندانی رعایت گردد؛ آیت الله منتظری "حقوق اجتماعی زندانی" را این گونه تعریف میکند: "مقصود از حقوق اجتماعی تمام حقوقی است که هر اجتماع بر حسب زمان های مختلف به افراد جامعه خود میدهد؛ که از آن جمله می توان به موارد زیر اشاره کرد: "حفظ حیثیت و کرامت و حقوق انسانی او، مراعات نیازهای مادی و معنوی زندانی از قبیل بهداشت و تغذیه کافی - دارو و هوای صاف و ناآلوده و امکانات مناسب، فراهم ساختن ملاقات زندانی، ضامن بودن حکومت در صورت کوتاهی و یا زیاده روی نسبت به حقوق زندانیان، مراعات شئون دینی زندانی، حق داشتن وکیل برای دفاع از حقوق خود وادامه کسب و کار و تنظیم امور مربوط به آن، تعلیم و تعلّم".
و نیز مینویسند:"ساختمان زندان باید به گونه ای باشد که بادخور و هواخور داشته باشد و بتواند زندانی را از گرما و سرما حفظ کند و آسایش طبیعی او را فراهم آورد. به همین دلیل است که میبینیم رسول خدا(ص) محکومین را در خانه های معمولی که مردم در آنها زندگی میکردند زندانی مینمود و از نظر نور و گشایش کاملا قابل قبول بود، و نیز آنان را در خانه های اصحاب خود پخش میکرد."
ب: وجود شکنجه از مواردی است که در زندانهای جمهوری اسلامی اعمال میشود که کمترین مصداق آن زندان انفرادی، باز جویی شبانه، وضعیت نامناسب بهداشت و درمان و... می باشد. در این باره اصل ۳۸ قانون اساسی می گوید: هرگونه شکنجه برای گرفتن اقرار و یا کسب اطلاع ممنوع است. اجبار شخص به شهادت، اقرار و یا سوگند مجاز نیست و چنین شهادت و اقرار و سوگندی فاقد ارزش و اعتبار است.
آیت الله منتظری در مبانی حکومت اسلامی (صفحه ۴۱۸ ): "امام صادق (ع) از حضرت امیرالمومنین(ع) نقل نموده که فرمودند: "هرکس در اثر ترساندن یا کتک خوردن و یا در زندان به چیزی اقرار نماید، بر او حد جاری نمی شود." (دعائم الاسلام، ج ۲، ص ۴۶۶).
"لازم به ذکر است تعبیر به "حد" در این روایات اختصاص به حد مصطلح ندارد و شامل "تعزیر" نیز میگردد، و بر فرض اختصاص به طریق اولی و با تنقیح مناط موارد تعزیرات را نیز دربرمی گیرد. "
"بنابراین هر اقراری که ناشی از تهدید، فشار روحی و جسمی، نگاه داشتن در زندان و امثال آن - هرچند تحت عنوان تعزیر - باشد اعتباری ندارد، اصولا در شرع مقدس تعزیر پس از ثبوت جرم است نه برای اثبات جرم ".
"همچنین اقرار باید از روی اراده و اختیار و یقین و بدون هرگونه القایی باشد، لذا اقراری که در اثر تلقین های مکرر بازجو در یک فضای خاص روحی، و یا مثلا در اثر هیپنوتیزم یا خوراندن داروهای خاص از زندانی گرفته میشود، از نظر شرع و قانون هیچگونه اعتباری ندارد و مرتکب آن مجرم است".
ج: هتک حرمت و لطمه زدن به شخصیت افراد از موارد ی است که فراوان در مورد زندانیان سیاسی اعمال میشود از آن جمله می توان به دستبند و پابند در حین محاکمه ، بستن دست و پای بیماران زندانی به تخت، حاضر کردن متهمین در دادگاه با لباس زندان و دمپایی وتوهین و دشنام و....اشاره کرد که البته از نظر قانون و شرع ممنوع است. در اصل ۳۷ می خوانیم: (هتک حرمت و حیثیت کسی که به حکم قانون دستگیر، بازداشت، زندانی و یا تبعید شده به هر صورت که باشد ممنوع و موجب مجازات است).
آیت الله منتظری در این باره می نویسند: "زندگی" هر انسانی بسته به آبرو، حیثیت و شخصیت اجتماعی اوست . بنابراین از بین بردن آبرو و آلوده ساختن "شخصیت اجتماعی" و هتک حرمت هر فردی به مثابه از بین بردن زندگی و حیات اوست. [یعنی سلب آبروی یک نفر به وسیله شایعات و یا نقل اسرار و عیوب او مساوی با اعدام شخصیت اجتماعی اوست]."
د: داشتن پیش فرضهایی برای بازداشت افراد و محکوم کردن بر اساس همان پیش فرضها و بنا را بر مجرم قرار دادن، دقیقاً خلاف نظر شرع و قانون است. اصل۳۷ میگوید: اصل برائت است و هیچکس از نظر قانون مجرم شناخته نمی شود مگر این که جرم او در دادگاه ثابت شود.
آیت الله العظمی منتظری در مبانی حکومت اسلامی می نویسند: "اساساً اصل اولی تسلط انسان بر خویشتن، و نیز اصالة البرائة اقتضا میکند که نتوانیم آزادی کسی را بدون مجوز و دلیل قطعی شرعی محدود و سلب نماییم. همان گونه که گفته شد قدر متیقن از آن در غیر حد و تعزیر، اتهام قتل یا حقوق مهم دیگری است که در حد اتهام خون باشد و بدون زندانی نمودن استیفاء آن حقوق ممکن نباشد و در این گونه موارد نیز نهایت حقی که میتوان سلب نمود، همان آزاد بودن متهم در مدت کشف جرم به خاطر عدم فرار میباشد؛ اما سایر حقوق اجتماعی مربوط به مال و عرض و اهل و خانواده، یا کار و شغل و سایر امورات متهم و حتی حضور در نماز جمعه باید کاملا مراعات شود".
و اگر اتهام محاربه یا بغی بر او وارد شود - و آن را نظیر اتهام قتل بدانیم - در این صورت بر فرض جواز زندانی نمودن او، چنین زندانی از قبیل زندان اکتشافی است و مقدار آن نباید از مقدار نیاز بیشتر باشد. و در این مدت که وی در زندان به سر میبرد اقرار شرعی از او امکان ندارد؛ زیرا امام صادق(ع) فرمود: "هرکس در حال ترس و یا در زندان یا در اثر تهدید و یا در حالی که او را عریان نموده باشند به چیزی اقرار نماید، نباید بر او حد جاری شود." (وسائل الشیعه، ج ۱۸، ص ۴۹۷)
ه: از مهمترین وسایل کشف اسرار مردم، استفاده از شنودها و دوربینهای کارگذاشته شده حتی در اماکن خصوصی است که قباحت آن هم در قانون اساسی و هم در روایات گوشزد شده است. اصل ۲۵ قانون اساسی می گوید: " استراق سمع و هر گونه تجسس ممنوع است".
آیت الله منتظری در این باره می فرماید: "سه دسته هستند که در روز قیامت دچار عذاب الهی خواهند شد و [آنان را برشمرد تا اینکه فرمود:] از جمله کسی که به مکالمه دیگران گوش دهد در حالی که آنان به این کار رضایت ندارند. به گوشهای چنین کسانی در روز قیامت سرب گداخته خواهند ریخت".
در "نورالثقلین" از طریق "عکرمه" از ابن عباس نقل کرده است که او گفت : من از پیامبرخدا(ص) شنیدم که فرمود: "هر کس به سخنان و گفتگوی دیگران گوش بسپارد در حالی که آنان رضایت ندارند، در روز قیامت به گوشهای او "آنک" یعنی سرب گداخته میریزند.
و: از مسائلی که از ملزومات حکومت اسلامی است، داشتن روحیه عفو و نیکی در حاکمان است. این نیکی به طریق اولی شامل حال زندانیان سیاسی که اغلب فقط به دلیل عدم همسویی کامل فکری و سیاسی با حاکمان به زندانهای محیر العقول محکوم شده اند، می گردد. ( و البته این در حالیست که در قانون اساسی صراحتاً تأکید می کند که " هیچکس را نمی توان به صرف داشتن عقیده ای مورد تعرض و مؤاخذه قرار داد.")
آیت الله منتظری در کتاب اسلام دین فطرت صفحه ۷۰۱ می نویسند: "دولت اسلامی میتواند محکومانی را که به خاطر رعایت نکردن حق الله محکوم شده اند، در برخی شرایط عفو کند و یا کسانی را که از حقوق فردی یا اجتماعی محروم شده اند عفو کند و محرومیت را از آنها بردارد. حتی در برخی موارد، که تفصیل آن در کتب فقهی آمده است، میتوان محکومان مربوط به حق الناس را نیز عفو کرد. "
"در مورد اجرای عفوهای عمومی نباید این گونه تصور کرد که چون در این عفوها برخی افراد ناشایست نیز بخشیده میشوند پس نباید اجرا شود، بلکه این نکته که ممکن است کسانی در بند بمانند که ماندن آنها در بند محرومیت جایز نیست، باید مورد توجه قرار گیرد. "
در روایت معتبری از امام باقر(ع) نقل شده است که : "الندامة علی العفو افضل و ایسر من الندامة علی العقوبة" "پشیمانی در مورد عفو بهتر و آسانتر است از پشیمانی در مورد عقوبت ."
"شایسته است که هر چند سال یک بار زمامداران مسلمان عفو عمومی اعلام کنند و جز حق الناس که مدعی خصوصی دارد بقیه موارد را ببخشند و روح عفو و رحمت اسلامی را در جوامع خویش بدمند. بلکه در موارد حق الناس نیز زمینه احقاق حقوق از دست رفته و در نتیجه آزادی زندانی را فراهم آورند. "
ز: یکی از نیازهای انسان به خصوص فرزندان زندانی وجود و دیدن والدین در خانه و در کنار هم، آنهم در ایام عید است، علاوه بر آن حق مرخصی و ملاقات خصوصی از دیگر نیازهای همسران زندانی است که بر عهده حاکمان است.
در خبرها آمده بود که در ایام عید به بسیاری از زندانیان مرخصی داده می شود ولی زندانیان سیاسی از این قاعده مستثنی هستند. آیا همه هزینه تحمل پایین حاکمان در مقابل دگر اندیشان را این همسران و فرزندان باید بپردازند؟ و آیا رواست و اسلامی است که فرزندان خردسال را از فیض حضور پدر آنهم در ایام عید محروم نمود؟
ح: از وظایف دیگر حکومت در مقابل زندانی ضامن بودن زندانبان در صورت کوتاهی و زیاده روی است.
آیت الله منتظری در مبانی حکومت اسلامی آورده اند : "اگر زندانبان در تأمین امنیت جایگاه زندانی یا هوا، خوراک، دارو و دیگر نیازمندیهای ضروری زندگی او کوتاهی کند، و در اثر این کوتاهی زندانی بمیرد و یا بیمار شود، ظاهر این است که او ضامن است و باید قصاص شود و یا اینکه [در صورت عمدی نبودن این کوتاهی ] دیه او را بپردازد، برای اینکه مرگ و بیماری آن زندانی از نظر عرف به کوتاهی زندانبان نسبت داده میشود.
و نیز چنانکه اگر به شخص بیمار ضربه ای بزنند که به واسطه آن بمیرد، در حالیکه معمولا با آن ضربه آدم سالم نمیمیرد، باز موجب قصاص میشود. ا لبته باید توجه داشت که حکم منحصر به مورد طعام و آب نمی باشد بلکه نسبت به همه نیازمندیهای حیاتی انسان مانند دارو و غیره نیز شمول دارد، و حتی امثال تهویه و گرم کن و مانند اینها را نیز دربرمیگیرد."
در پایان مصرّانه از شما گرامیان استدعا دارم که اگر در مورد آزادی این عزیزان اقدامی نمیشود لااقل نسبت به مرخصی ایام عید آنان اقدامی جدی بفرمایید تا از این ظلم فاحشی که به این خانوادهها میشود تا حدودی جلوگیری شود و به این وسیله گامی هر چند کوتاه در جهت استقرار و بقای این جمهوری برداشته شود چرا که "الملک یبقی مع الکفر ولایبقی مع الظلم".
از لطفی که خواهید فرمود سپاسگزارم.
زهرا ربانی املشی
۲۰/۱۲/۱۳۹۰
به گزارش منابع خبری و دانشجویی، سید علی بنی جمالی فعال حقوق بشر از تاریخ ۱۸اسفند ماه، در همبستگی با مهدی خزعلی دست به اعتصاب غذای خشک زده و هم اکنون در سومین روز اعتصاب غذای خود به سر می برد و وضعیت جسمانی مناسبی ندارد.
بنی جمالی روز قبل از آغاز اعتصاب غذای خشک، با انتشار یاد داشتی تحت عنوان "سکوت امروزمان عذاب وجدان فردایمان" در وبلاگ و در صفحه فیس بوک خود نوشته بود: "از فردا هجدهم اسفند ۱۳۹۰ ، شروع به اعتصاب غذای خشک می کنم ، تا شاید صدای مهدی خزعلی بیشتر شنیده شود . همراه با مهدی خزعلی خواهم بود یا با مهدی خزعلی اعتصابم را میشکنم یا من هم تا آخرش خواهم رفت."
به گزارش جرس وی ، با اشاره به وضعیت زندانیان سیاسی و نامه های محمد نوریزاد، در ادامه آورده است:"روزی که شنیدم مهدی خزعلی اعتصاب غذایش را به اعتصاب غذای خشک تبدیل کرده است ناخودآگاه از خودم بدم آمد، احساس بی غیرتی و شرم کردم .شاید تو هم که الان این را می خوانی از خودت بدت بی آید ، البته اگر صادقانه با خودت خلوت کنی و به این نتیجه برسی که شاید بتوانی کاری انجام بدهی که صدایش را به گوش دیگران برسانی تا شاید دیگرانی هم تکانی بخورند و کاری انجام دهند."
متن کامل یاد داشت بنی جمالی به شرح ذیل می باشد:
می خواهم نویسنده متن بلندی باشم ، چون فکر می کنم که ما انسانها خوب بلدیم حرف بزنیم اما زیاد اهل عمل نیستیم .
طی این دو سال و نیم شعار زیاد داده ایم ، ادعا زیاد کرده ایم اما پای عمل که رسیده ایم ، بر تمام هزینه هایی که مردم برایمان داده اند چشم بسته ایم و از میدان پا پس کشیده ایم .
دیدم که دارم میگم ، شما هم بدون شک دیدین ...
هنوز وقتی یاد نداها و سهراب ها می افتم بغضم میگیرد ولی بی تعارف بگویم خیلی وقتها میشود که یاد آنها نیستم همانطور که یاد میرحسین و شیخ مهدی و توکلی ها و ستوده ها نیستم .
کمتر آدمی را دیده ام که بماند بر سر عهدش ، به قیمت گذشتن از جانش .
از حق هم نمی خواهم بگذرم و نادیده بگیرم انسانهائی چون محمد نوریزاد ، مهدی خزعلی ، حشمت طبرزدی ، عبدالله مومنی ، احمد زیدآبادی و عیسی سحر خیزی که همین امروز 17 اسفند ، خواندم که حال نامساعدی دارد .
سال پیش هم خواندیم از اعتصاب غذای محمد نوریزاد که او را تا پای مرگ کشاند و بعد از آنکه ناچار به آزادی او شدند ساکت نماند و تا به همین الان بیست و پنج نامه به رهبر جمهوری اسلامی نوشته است. این روزها که دیگر همه شنیده ایم از مهدی خزعلی و سلول انفرادی اش و اعتصاب غذائی که تا به الان حدود دو ماه از آن میگذرد و چند روز است که به اعتصاب غذای خشک تبدیل شده است ، یعنی نوشیدن آب هم قدغن ...
ما یک روزش را در خانه مان طاقت نمی آوریم که گرسنه بمانیم چه برسد به دو ماه اعتصاب غذای تر ، که بدنت را خشک خواهد کرد و تمام سیستم حیاتی بدن را به مرور از کار می اندازد .
هر چه از او خواستند بشکند این اعتصاب را تا به الان قبول نکرده و خواستار آن شده است که به صورت عادلانه و قانونی به پرونده اش رسیدگی شود و قسم خورده است که تا پایان راه می رود ، بیم دارم که پایان راه رهائی اش از زندان تن باشد .وقتی این شریف های روزگار را می بینی و سکوت میکنی در برابر ظلمی که بر آنها روا میشود ، دردت میگیرد .مهدی خزعلی همانی است که در آن جنگ هشت ساله هم پای جانش ایستاد تا وجبی از این خاک به دست نا اهلش نیافتد اما افسوس که الان تمام این خاک به دست نا اهلانی افتاده است که نه خدا را میشناسند و نه خلق خدا را ، نه دین را حرمت می نهند و نه آئین را فقط و فقط از خدا و دین خدا ابزاری ساخته اند برای چپاول این مردم و غارت سرمایه هایشان .
روزی که شنیدم مهدی خزعلی اعتصاب غذایش را به اعتصاب غذای خشک تبدیل کرده است ناخودآگاه از خودم بدم آمد ، احساس بی غیرتی و شرم کردم .
شاید تو هم که الان این را می خوانی از خودت بدت بی آید ، البته اگر صادقانه با خودت خلوت کنی و به این نتیجه برسی که شاید بتوانی کاری انجام بدهی که صدایش را به گوش دیگران برسانی تا شاید دیگرانی هم تکانی بخورند و کاری انجام دهند .
این که هر روز خبر منتشر کنیم و بگوئیم فلان شده است و بهمان اتفاق افتاده است ، به تنهائی دردی را دوا نخواهد کرد . اما اینکه فبول کنیم خون ما رنگین تر از او نیست و کاری که او کرده است را ما هم میتوانیم انجام بدهیم و همان قدر که دیگران از زندگیشان گذشتند ما هم می توانیم بگذریم کمی امیدوار میشوی ، البته نه برای اینکه کار بزرگی انجام بدهی ، تنها برای اینکه پیش خودت این عذاب وجدان را نداشته باشی که آنقدر سکوت کردی تا شاهد از دست دادن جان یک انسان باشی .
اگر اینگونه باشد دیگر فرقی میان من ، تو و پدر مهدی خرعلی نیست که این روزها بر صندلی دنیوی اش تکیه کرده و آخرتش را فراموش کرده است. «ابوالقاسم خزعلی»، بی شک خبر از احوالات این روزهای پسرت داری ، وای بر توئی که میدانی و سکوت میکنی و تلاشی نمیکنی ...
آخرتت در مجلس خفتگان رهبری نیست ...
آخرتت را در اوین دنبالش بگرد ، در سلول انفرادی که مهدی پسرت بعد از دو ماه ، چند روزی است که دست به اعتصاب غذای خشک زده و آب را بر خود حرام کرده است ... "
بعد از خواندن نامه بیست و پنجم محمد نوریزاد و و دیدن استقامت مهدی خزعلی با خود عهد بستم ؛ من نه می توانم خود را به آتش بکشم و نه همچون علما و مراجع خاموش ، قدرتی در حکومت و یا نفوذ کلامی داشته باشم . دسترسی به رسانه ی خاصی ندارم ، خودم هستم و خودم .
تصمیمم را گرفته ام ، اگر او از جانش گذشته است ؛ من چرا نگذرم ؟ سخن کوتاه مینمایم .از فردا هجدهم اسفند 1390 ، شروع به اعتصاب غذای خشک می کنم ، تا شاید صدای مهدی خزعلی بیشتر شنیده شود . همراه با مهدی خزعلی خواهم بود یا با مهدی خزعلی اعتصابم را میشکنم یا من هم تا آخرش خواهم رفت ...
باشد که پیش وجدان خودم راضی باشم و در آینده سرافکنده روزگار نباشم .
در پناهش و به یاریش
سید علی بنی جمالی ، هفدهم اسفند ماه هزار و سیصد و نود
تعدادی از دوستان سید علی بنی جمالی روی صفحه فیس بوک وی خواستار شکستن اعتصاب غذا از سوی وی شده اند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر