-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۰ اسفند ۲۲, دوشنبه

Latest News from 30Mail for 03/12/2012

این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.

 

1390/12/21
  •  

    آرمان امیری
    مجمع دیوانگان

    تجربه تلخ سکون اجتماعی در دولت اصلاحات

    زمانی «فشار از پایین، چانه‌زنی از بالا» شناخته شده‌ترین شعار سیاسی اصلاح‌طلبان بود. سعید حجاریان برای ارایه این استراتژی‌ها هزینه گزافی پرداخت، با این حال هیچ گاه به صورت شفاف مشخص نشد که «بالا» چه کسی است و چه کسانی قرار است «پایین» را برای اعمال فشار به حرکت درآورند؟

    «مشارکت انتخاباتی» تعبیر مناسبی برای وضعیت مواجهه ایرانیان با عرصه سیاست، پس از تثبیت حاکمیت جمهوری اسلامی به نظر می‌رسد. انقلاب ۵۷ توانست بار دیگر ما را نسبت به «حق حاکمیت بر سرنوشت خویش» امیدوار سازد، اما این به معنای رشدیافتگی یک شبه جامعه و نهادینه شدن یک بلوغ سیاسی نبود. ایرانیان یاد گرفتند که پای صندوق‌های رای حاضر شوند و از میان نامزدهای موجود گروهی را انتخاب کنند، اما مشارکت به همین مرحله محدود می‌شد و کسی راهکار دیگری برای دخالت پی‌گیر در اداره امور کشور بلد نبود. اکثر ایرانیان بجز رای دادن در انتخابات، تنها هجوم به خیابان به قصد سرنگونی حاکمیت را یک کنش سیاسی می‌شناختند. حد واسطی در میان نبود و این وضعیت با روی کار آمدن دولت اصلاحات هم تغییر خاصی نکرد.

    بحث استفاده از ظرفیت اجتماعی یا پتانسیل‌های «جنبش اجتماعی» در طول دوران هشت ساله اصلاحات صرفا در محدوده مباحث تئوریک میان نخبگان باقی ماند. بیرون از این دایره، مردم تنها به دهان شخص رییس جمهور چشم دوخته بودند. اکثر هواداران اصلاحات گمان می‌کردند خاتمی به صرف پشتوانه آرای ۲۰ میلیونی خود باید بتواند با کانون قدرت وارد چالش شده و سهم‌خواهی کند. تصور دیگر بر این بود که اگر نیازی به حضور خیابانی مردم باشد باز هم فقط شخص خاتمی است که باید تصمیم بگیرد، پس تا زمانی که او از مردم نخواسته به خیابان بریزند و از سیاست‌های دولتش حمایت کنند نباید گامی به پیش برداشت. همین تصور بعدها به این انتقاد تغییر شکل داد که «اصلاح‌طلبان مردم را فقط برای انتخابات می‌خواستند و بعد از آن جنبش را به سمت خانه‌ها هدایت کردند».

    به باور من، حقیقت ساده اما مغفول مانده در این جدال، منطق ساده و در عین حال جهانی «چماق و هویج» بود. منتقدین در نظر نمی‌گرفتند که سیاست «فشار از پایین، چانه‌زنی در بالا» دقیقا به یک مرزبندی میان دو گروه مشخص با هدفی یکسان اما عملکردی متفاوت اشاره دارد. گروهی که قرار است اعمال فشار کند نمی‌تواند دقیقا همان گروهی باشد که قرار است پای میز مذاکره نشسته و چانه‌زنی کند. پس اگر خاتمی، به عنوان رییس دولت اصلاحات قرار است با کانون قدرت وارد مذاکره شود، خودش نمی‌تواند فراخوان حضور خیابانی یا کنش‌هایی نظیر آن را بدهد. کسی که چنین بسیجی را فراهم کند، بلافاصله از جانب کانون قدرت به یک عنصر نامطلوب، غیرقابل اعتماد و حتی خطرناک بدل می‌شود که نه تنها نباید با او مذاکره کرد، که اساسا حذف کامل او را باید بلافاصله در دستور کار قرار داد. خاتمی هیچ گاه چنین ریسکی نکرد و بهانه به دست مخالفین خود نداد، اما در عوض، وظیفه بسیج سرمایه‌های اجتماعی اصلاحات بر زمین ماند و نتیجه همان شد که در سال ۸۲ حتی استعفا و تحصن دست جمعی نمایندگان مجلس هم واکنشی در توده جامعه ایجاد نکرد. رییس جمهور هم وقتی دید که کسی قرار نیست برای حمایت از تداوم اصلاحات به خیابان بیاید، ناچار شد برگزاری انتخابات فرمایشی مجلس هفتم را بپذیرد.

    جنبش سبز، تحرک بدون ابزار گفت و گو

    جنبش سبز از ابتدا به شکل متفاوتی از جنبش اصلاحات به دنیا آمد. هرچند قرار بود تا این بار هم یک مشارکت مردمی در پای صندوق‌های رای نقطه عطف سیاسی محسوب شود، اما کودتای انتخاباتی و واکنش سریع و خیابانی مردم بدان عملا همه چیز را تغییر داد. یک هفته تمام پایتخت به محل راهپیمایی میلیونی سبزها بدل شد تا نطفه جنبش سبز با تحرکات خیابانی بسته شود. بدین ترتیب شاید بتوان ادعا کرد که این بار شرایط برای «فشار از پایین» فراهم بود، اما مشکل از جایی شروع شد که عملا گزینه‌ای برای «چانه‌زنی در بالا» باقی نمانده بود!

    میرحسین موسوی و مهدی کروبی خیلی زود از دایره نظام اخراج شدند. بر فرض هم که اخراج نمی‌شدند. به محض اینکه این چهره‌ها با حاکمیت بر سر میز مذاکره می‌نشستند دوباره وضعیت به همان حالتی در می‌آمد که در دوران اصلاحات تجربه شده بود. یعنی آنان به عنوان مذاکره کنندگان داخل حاکمیت محسوب می‌شدند و جنبش اجتماعی مردم عملا بدون رهبری مشخص و کانون توافق از هم متلاشی می‌شد. به همین دلیل رهبران جنبش زیرکانه تصمیم گرفتند همچنان «رهبرانی مردمی» باقی بمانند تا «سیاست‌مدارانی در پای میز مذاکره». بدین ترتیب میرحسین موسوی تمامی بیانیه‌های ۱۷ گانه خود را خطاب به مردم نوشت و هیچ گاه در آن‌ها به صورت مستقیم حاکمیت و یا راس هرم آن را مخاطب قرار نداد.

    هرچه زمان به پیش می‌رفت، شکاف میان حاکمیت و معترضان سبز بیشتر و بیشتر می‌شد. سرکوب خشونت‌بار، کشته شدن ده‌ها نفر از سبزها و دست‌گیری‌های فله‌ای معترضین را روز به روز از حاکمیت دور می‌کرد. در برابر حاکمیتی که خودش را در آستانه فروپاشی می‌دید و در راس هرم خود دست کم یک «کاریکاتور از انقلاب ۵۷» را دیده بود، آنچنان از قدرت مردمی مخالفین‌اش وحشت کرده بود که هرگونه گفت و گو با آن‌ها را مهر تاییدی بر ادعایشان قلمداد می‌کرد. تنها وضعیتی که باقی مانده بود عینی‌ترین تعبیر «بن‌بست ملی» بود. حاکمیت بارها شعار «مرگ جنبش سبز» را داد و خیلی زود فهمید که «با حلوا حلوا کردن دهان شیرین نمی‌شود». در برابر سبزها هم حتی در اوج دوران اقتدار خیابانی خود نتوانستند امتیازی از حاکمیت بگیرند. همه «آچمز» شدند و تنها آنانی خرسند بودند که چشم به حمله نظامی داشتند! خاتمی قطعا جزو این گروه نبود، پس باید کاری می‌کرد.

    رییس دولت اصلاحات، هرچند نخستین کسی بود که از تعبیر «کودتای مخملین» استفاده کرد و با ملاقات‌های پیاپی با رهبران جنبش سبز عملا خود را در کنار آنان نشان داده بود، با این حال زیرکانه مرز باریکی را رعایت کرد تا درهای بازگشت بسته نشوند. خاتمی بهتر از هرکسی می‌دانست که «نظام» اسم مستعار رهبری است، پس برای باقی ماندن در نظام حتی در اوج انتقادات خود، گوشه چشمی هم به رهبری داشت. بدین ترتیب او خود را میان درهایی قرار داد که اگر به صورت کامل بسته می‌شدند هیچ رابط و واسطی میان معترضین و حاکمیت باقی نمی‌ماند و کار با هیچ شیوه‌ دیگری جز یک انقلاب تمام عیار و خونین به انجام نمی‌رسید. این در نیمه‌باز باقی ماند تا فرصت مناسب از راه برسد.

    به باور من رهبر نظام در چندین مورد دچار برآورد نادرست نیروها شد. بار نخست زمانی که با کودتای انتخاباتی موافقت کرد. بار دوم زمانی که حرکت میلیونی شهروندان را دست کم گرفت و در نماز جمعه 29خرداد سرنوشت خودش را به محمود احمدی‌نژاد گره زد و بار سوم زمانی که تصمیم گرفت حلقه «خواص با بصیرت» را تنگ‌تر از هر زمانی کند و با تعبیر «ساکتین فتنه» میانه‌روهای داخل حاکمیت را هم به سمت بیرون تحت فشار قرار داد. در این مراحل نه از خاتمی که از هیچ کس دیگری کاری ساخته نبود. باید زمان می‌گذشت؛ چالش میان رهبر و طیف احمدی‌نژاد به اوج می‌رسید، حاکمیت عملا در مهار بحران‌های داخلی مستاصل می‌شد، حلقه تحریم‌ها تا مرز انهدام اقتصاد کشور پیش می‌رفت، خطر جنگ به بیخ گوشمان می‌رسید و در نهایت بحران مشروعیت نظام به حدی می‌رسید که آرای مردم به قیمت ۳۰ هزار تومان خرید و فروش شود تا تمام توهمات پیشین خورد و نابود شوند. تحریم انتخابات که آخرین امید حاکمیت را ناامید کرد، بزنگاه مورد نیاز از راه رسید؛ کافی است گزینه‌ای برای چانه‌زنی در بالا ایجاد شود.

    من با تمام آنانی که گمان می‌کنند خاتمی از جنبش سبز جدا شده است موافقم. (البته با این پیش‌فرض که بپذیریم او اساسا زمانی خودش را عضو این جنبش می‌دانسته است) به باور من، خاتمی در آخرین لحظه جایگاه خود در حاکمیت را تقویت کرد تا این بار پشتیبانی راست میانه‌ را هم کسب کند و از هر نظر گزینه مناسبی برای «چانه زنی» و «مصالحه» با «نظام» به حساب آید. با این حال چنین توافقی غیرممکن خواهد بود اگر پشتوانه جنبش سبز به رهبری موسوی و کروبی، با همین وضعیت کنونی و ای بسا فعال‌تر و رادیکال‌تر در کار نباشد و حاکمیت حتی بیش از سه سال گذشته «فشار از پایین» را احساس نکند.

    حذف خاتمی به اتهام «خیانت به مردم»، درست به مانند حذف جنبش سبز به اتهام تندروی انقلابی و یا تلاش برای به آشوب کشیدن کشور یکی از دو اصل اساسی مذاکره را از بین می‌برد. اگر خوش‌بین باشیم و فرض کنیم که کسی رویای نجات توسط سربازان آمریکایی را در سر ندارد، آنگاه باید گفت که با حذف خاتمی هیچ راهی بجز یک انقلاب خونین پیش روی معترضین باقی نمی‌ماند و با حذف جنبش سبز گروه مذاکره کننده در بهترین حالت می‌تواند به دنبال سر خم کردن در برابر حاکمیت استبدادی به قصد یک سهم‌خواهی ناچیز از خوان گسترده نفتی باشد.

    پی‌نوشت:
    از «حلقه وبلاگی گفت و گو» در پیوند با موضوع «خاتمی و اصلاحات» بخوانید:

    وبلاگ «کمانگیر»: «سیدمحمد خاتمی و کام تلخ ما»
    وبلاگ «تارنوشت»: «خاتمی، اخلاق، سیاست یا هیچ‌کدام»
    وبلاگ «پارسا نوشت»: «خاتمی و سیاست»


     
     

    1390/12/21
  •  

    پرستو دوکوهکی
    زن‌نوشت

    قبل‌ترها، پیش از آن‌که انفرادی را تجربه کنم، فکر می‌کردم عجیب‌ترین و شدیدترین نوع تنهایی محبوس بودن در آن چهاردیواری کوچک است. جایی که از همه‌ی ابزارها، روابط و عادت‌های زندگیِ روزمره کَنده شده‌ای و خودت مانده‌ای با تن و ذهنت؛ خودت مانده‌ای با کارنامه‌ی اعمالت که از جلوی چشمانت رژه می‌روند. هنوز هم فکر می‌کنم این نوع تنهاییِ تحمیل‌شده به آدم شدیدترین نوع تنهایی است اما شاید سخت‌ترین نوع برای تحمل نباشد. شخصاً تنهاییِ در انفرادی بودن )تجربه‌ی انفرادیِ خیلی طولانی را ندارم البته( را به تنهاییِ حاصل از مهاجرت ترجیح می‌دهم. در انفرادی احساس امنیت می‌کردم از این‌که خانواده و دوستانم به فکرم هستند و پشتگرم بودم به حمایت‌های آدم‌هایی که می‌دانستم بلدند چگونه برای آزادی‌ام تلاش کنند. اما در لندن که بودم بارها از احساس عدم امنیت مستأصل شده بودم. کاملاً تنها و بی‌پشتوانه بودم به این معنا که اگر بر فرض توی خیابان تصادف می‌کردم، نزدیک‌ترین آدم به من هم‌خانه‌ام بود که تازه به احتمال زیاد سازوکار حمایت از من را هم نمی‌دانست. این تنهایی برای من وحشتناک و غیرقابل تحمل بود.

    * تیتر از سی‌میل


     
     

    1390/12/21
  •  

    هومن کبیری پرویزی
    عصیان

    روز سه‌شنبه ۹ اسفند ۱۳۹۰ برابر با ۲۸ فوریه ۲۰۱۲، اریک اشمیت رئیس اجرایی هیأت مدیره گوگل در در پایان سخنرانی خود در کنگره جهانی موبایل در بارسلون و در بخش پرسش و پاسخ، با سؤالی غافلگیرکننده از سوی یک خبرنگار ایرانی مواجه شد. این سؤال درباره ایجاد محدودیت گوگل برای دریافت افزونه‌های مرورگر کروم و نیز دسترسی به فروشگاه برنامه‌های کاربردی آندروید برای کاربران ساکن ایران بود.
    آقای اشمیت که ظاهراً از چنین محدودیت‌هایی بی‌اطلاع بود پس از مشورت با وکیل شرکت گوگل اعلام کرد: این محدودیت‌ها بخشی از قوانین دولت ایالات متحده آمریکاست و به علت اینکه گوگل نمی‌تواند از این قوانین تبعیت نکند، پوزش خواست.
    پیش از این نیز گوگل در وبلاگ رسمی خود به صراحت اعلام کرده بود که دسترسی ایرانیان به آندروید مارکت به دلیل تبعیت این شرکت از «قوانین ایالات متحده در زمینه‌های مختلف از جمله قوانین کنترل‌کنندهٔ صادرات و برنامه‌های تحریم» امکان‌پذیر نیست.

    قوانینی که گوگل به آنها اشاره می‌کند کدامند؟
    قانونی که شرکت گوگل یا برخی شرکت‌های دیگر آمریکایی و غیرآمریکایی به آن اشاره می‌کنند، قانون موسوم به «مقررات داد و ستد با ایران» به شماره ۳۱ CFR part 560 است که از سوی وزارت خزانه‌داری ایالات متحده آمریکا لازم‌الاجرا و ناظر بر کلیه داد و ستد‌های شرکت‌های آمریکایی و حتی غیرآمریکایی با ایران است.

    مطابق این قانون، صادرات، صادرات مجدد از سوی شخص ثالث، فروش، تأمین مستقیم یا غیرمستقیم از ایالات متحده آمریکا یا توسط افراد با ملیت آمریکایی در هر کجای دنیا به ایران یا دولت ایران ممنوع است مگر در مواردی که قانون استثنائی برای آن قائل شده باشد. این قانون همچنین شرکت‌های غیرآمریکایی را از صادرات محصولاتی که تمام یا بخشی از آن در ایالات متحده آمریکا تولید شده باشد، به ایران منع می‌کند.
    به همین علت هیچ یک از شرکت‌های آمریکایی، مجاز به ارائه محصولات و خدمات خود به ایران نیستند. شرکت گوگل نیز از این امر مستثنی نیست و این همان نکته‌ای است که اشمیت و وکلای این شرکت به آن اشاره می‌کنند.

    موارد استثناء و متمم قانون
    همانگونه که اشاره شد قانون «مقررات داد و ستد با ایران» بخشی را برای مجوزهای موردی یا استثناء از سوی دولت ایالات متحده آمریکا اختصاص داده است. دولت ایالات متحده آمریکا برخی از این موارد استثناء را در غالب یک متمم بر قانون ذکر شده مورد تصویب قرار داده و در تاریخ ۸ مارس ۲۰۱۰ به مورد اجرا گذاشت.

    به موجب این متمم «صادرات خدمات و نرم‌افزارهای مرتبط با تبادل ارتباطات شخصی از طریق اینترنت شامل مرور وب، بلاگ نویسی، ایمیل، پیام‌رسانی آنی و چت، شبکه‌های اجتماعی و به اشتراک گذاری فیلم و عکس از ایالات متحده آمریکا یا افراد آمریکایی به افراد ساکن ایران» مجاز شناخته شد.

    این متمم همچنین صدور مجوزهای موردی برای صادرات خدمات و نرم‌افزارهایی را که برای به اشتراک گذاشتن اطلاعات روی اینترنت به کار می‌روند و تحت پوشش مجوز عمومی اشاره شده در قرار نمی‌گیرند، امکان‌پذیردانسته است.
    بخش دیگری از این متمم خدمات و نرم‌افزارهای این قانون را محدود به مواردی می‌کند که برای عرضه عمومی و به صورت رایگان در اختیار کاربران قرار می‌گیرند.
    واکنش‌ گوگل به متمم جدید
    گوگل جزو نخستین شرکت‌هایی بود که به دنبال تصویب متمم جدید قانونی و کمتر از یک سال پس از تصویب آن در ۱۹ ژانویه ۲۰۱۱ به طور رسمی سه محصول خود را که پیش از این دسترسی به آن از سوی ساکنان ایران امکان‌پذیر نبود آزاد کرد. این سه محصول نرم‌افزار گوگل ارث (Google Earth) که امکان مشاهده تصاویر ماهواره‌ای نقاط مختلف جهان را فراهم می‌آورد، نرم‌افزار پیکاسا (Picasa) برای دسته‌بندی، مدیریت و به اشتراک گذاشتن تصاویر و مرورگر اینترنتی گوگل کروم (Chrome) بودند.همچنین به دنبال پرسش خبرنگار ایرانی از اریک اشمیت، در همان شب، ۲۸ فوریه ۲۰۱۲، دسترسی ایرانیان به افزونه‌های مرورگر کروم نیز آزاد شد.

    کدام یک از خدمات و نرم‌افزارهای گوگل هنوز در داخل ایران در دسترس نیستند؟
    بسیاری از خدمات و محصولات گوگل شامل فروشگاه برنامه‌های کاربردی تلفن‌های همراه و تبلت‌های آندروید مارکت که به تازگی به عنوان زیرمجموعه خدمات مبتنی بر رایانش ابری گوگل با نام Google Play در آمده است، سیستم‌عامل گوگل کروم، بسته نرم‌افزاری گوگل موبایل، نر‌م‌افزارهای موجود در آزمایشگاه گوگل (Google Labs) و همچنین خدمات تبلیغاتی Adwords و Adsense، کماکان برای کاربران داخل ایران در دسترس نیستند.

    همان گونه که گوگل نیز اذعان می‌کند محدودیت دسترسی کاربران ایرانی به خدمات و نرم‌افزارهای این شرکت با واکنش منفی و سؤالات متعدد کاربران ایرانی از این شرکت مواجه بوده است. به تازگی کمپینی با مشارکت چندین وب‌سایت خبری فناوری اطلاعات در ایران تشکیل شده تا از گوگل برای در اختیار گذاشتن خدمات و نرم‌افزارهای خود به ایرانیان دعوت به عمل آورد. این کمپین که فلسفه تجاری گوگل (Don’t be Evil) را دستمایه خود قرار داده است، به گوگل می‌گوید: «بدجنس نباشید! اجازه دهید ایرانی‌ها از نرم‌افزارهای شما استفاده کنند».

    این کمپین به دو زبان فارسی و انگلیسی بر روی اینترنت قرار گرفته و تا کنون بیش از ۵۰۰۰ نفر آنرا امضا کرده‌اند. تمرکز این کمپین روی آزادسازی دسترسی به فروشگاه آندروید مارکت و افزونه‌های کروم بوده است. همانگونه که اشاره شد دسترسی به مورد نخست به تازگی به عنوان زیرمجموعه سرویس‌های مبتنی بر رایانش ابری گوگل، GooglePlay، درآمده ولی کماکان دسترسی کاربران ایرانی به آن میسر نیست. دسترسی به افزونه‌های مرورگر کروم نیز به تازگی از سوی  گوگل آزاد شده است.

    موانع آزاد سازی دسترسی به خدمات و نرم‌افزارهای گوگل در ایران چیست؟
    همان گونه که گفته شد شرکت گوگل ایجاد مانع در راه دسترسی به خدمات و نرم‌افزارهای خود به ایرانیان را به پیروی قوانین ایالات متحده آمریکا نسبت می‌دهد. این درحالی است شاید بتوان اغلب خدمات و نرم‌افزارهای گوگل را در حیطه مجاز متمم اشاره‌شده دانست. به عنوان مثال بخش فروشگاه برنامه‌های کاربردی، Play Store App که پیش از این آندروید مارکت نام داشت، حاوی بیش از ۴۵۰ هزار برنامه کاربردی است که نزدیک به ۷۰٪ آنها رایگان هستند و اغلب آنها برای تبادل ارتباطات شخصی از طریق اینترنت شامل مرور وب، بلاگ نویسی، پست الکترونیک، پیام‌رسانی آنی و چت، شبکه‌های اجتماعی و به اشتراک گذاری فیلم و عکس به کار می‌روند. این موارد به صراحت از سوی دولت آمریکا برای صدور به ایران مجاز شناخته شده است. علاوه بر این مطابق نص صریح متمم قانون، شرکت گوگل این امکان را دارد تا نسبت به اخذ مجوزهای موردی برای مواردی که شامل قانون فوق‌الذکر نمی‌شوند نیز اقدام نماید.
    این که چرا گوگل تا کنون به درخواست کاربران ایرانی خود برای دسترسی به آندروید مارکت تمکین نکرده، مشخص نیست ولی شاید بتوان علتش را در سودآور نبودن بازار ایران دانست. ضمن این که آزادسازی آندروید مارکت برای این شرکت به نسبت خدمات و نرم‌افزارهای قبلی دردسر بیشتر دارد.
    گوگل از فروش برنامه‌های کاربردی آندروید درآمد چندانی کسب نمی‌کند همچنین این شرکت سیستم عامل آندروید را به رایگان دراختیار شرکت‌های تولیدکننده تلفن همراه قرار می‌دهد.

    سیاست تجاری گوگل کسب درآمد از طریق تبلیغات اینترنتی روی رایانه‌های شخصی و تلفن‌های همراه است و آخرین گزارش مالی گوگل  نشانگر آن است بیش از ۹۶% درآمد این شرکت از خدمات تبلیغات سرویس Adwords این شرکت تآمین شده است که مطابق قانون «داد وستد با ایران» که پیش از این به آن اشاره شد وهمین طور به علت تحریم‌های گسترده بانکی این شرکت، امکان ارائه این خدمات در ایران را ندارد.

    از سوی دیگر بررسی بیش از ۳۰۰ هزار برنامه کاربردی رایگان موجود در آندروید مارکت و تعداد رو به رشد برنامه‌های جدید برای حصول اطمینان ازتطابق آنها با موارد ذکر شده در متمم این قانون نیازمند صرف هزینه و وقت و البته قبول ریسک بسیاری برای این شرکت بوده و احتمالاً ایجاد نهادی دایمی برای این کار را طلب می‌کند و درنهایت هیچگونه بازگشت مالی برای این شرکت نخواهد داشت.
    هرچند که گوگل تا کنون چنین ادعایی نکرده است ولی شاید بتوان گفت که تمسک به قانون تحریم ایالات متحده آمریکا علیه ایران، پوششی برای جلوگیری از هزینه‌های آن برای این شرکت بوده است چرا که به نظر می‌رسد قوانین ایالات متحده آمریکا مانعی در راه ارائه این گونه خدمات ایجاد نمی‌کند.
    در عین حال باید به این نکته نیز اشاره نمود که گوگل تنها شرکتی نیست که در قبال ایرانیان  سیاستی غیرشفاف را دنبال می‌کند. سایر شرکت‌های تولیدکننده تلفن همراه و مالکان اکوسیستم‌های تلفن‌های هوشمند که برخی از آنها هم غیرآمریکایی هستند چنین رویه‌ای را دنبال کرده و می‌کنند. این امر بسته به موقعیت هر کدام از این شرکت‌ها علل دیگری می‌تواند داشته باشد.

    در روزهای اخیر گزارش‌هایی مبنی بر آزاد شدن دسترسی ایرانیان داخل ایران به فروشگاه برنامه‌های کاربردی اپل، iTunes، منتشر شده است. این در حالی است که این شرکت تا کنون هیچ بیانیه رسمی در این خصوص صادر نکرده است. در عین حال برخلاف گوگل این کار به علت استقبال بیشتر کاربران ایرانی از خریداری سخت‌افزارهای ساخت اپل، منجر به افزایش سودآوری این شرکت خواهد شد.

    به هر حال به نظر می‌رسد مستقل از این شرکت‌ها و دلایل واقعی یا پشت پرده، در این بین بیشترین زیان را کاربران ایرانی می‌کنند. آنها با صرف هزینه‌هایی به مراتب بیشتر از کاربران سایر کشورها به خرید گوشی‌های هوشمندی مبادرت می‌ورزند که از بخش عمده‌ای از امکانات آن به علت نبود دسترسی به این خدمات، نمی‌توانند استفاده کنند.


     
     

    محمد خاتمی:
    1390/12/21

     

    محمد خاتمی در دیدار با جمعی از دانشجویان گفته است: ما هیچگاه انتخابات را تحریم نکردیم اما این طور القاء شد که اصلاح طلبان تحریم کننده انتخابات هستند بخصوص از سوی بعضی محافل تندرو که می‌خواستند بگویند اصلاح‌طلبان براندازند. 
     
    این نخستین سخنان سید محمد خاتمی پس از پیام کتبی او درباره توضیح شرکتش در انتخابات است.
     
    ما تحریم نکرده بودیم
    او که در دیدار با جمعی از اعضای انجمن اسلامی دانشگاههای تهران و شهید بهشتی سخن می‌گفت، تاکید کرد: «به صراحت گفته شد که ندادن لیست و عدم معرفی نامزد به معنی تحریم انتخابات نیست ولی از دو سو این طور القاء شد که اصلاح طلبان تحریم کننده انتخابات هستند بخصوص از سوی بعضی محافل تندرو و انحصار طلب در درون کشور که می‌خواستند بهانه ای پیدا کنند و مدعی شوند که اصلاح‌طلبان براندازند و از این راه تنگناهای جدیدی را ایجاد کنند.»
     
    خط تحریم از درون القا می شد
    خاتمی در ادامه گفت: من اطلاع دارم که خط تحریم از درون القاء می شد و جریانهائی قصد داشتند با جا انداختن این دروغ ، نظام را به رویارویی مجدد با همه افراد و جریانها و نهادهائی بکشانند که انتقاد و اعتراض دارند.
     
    وی اظهار داشت: گرچه محدودیت زیاد است. ولی اگر این ادعا جا می افتاد می توانست موجب خسارت فراوان شود و آن وقت همه معترض بودند که چرا جلو آن گرفته نشد و اگر خدای ناخواسته چنین اموری اتفاق می افتاد بزرگترین خسارت نصیب نظام و کشور و مردم می شد بخصوص اکنون که فشار و توطئه از بیرون نیز متوجه کشور است.
     
    خاتمی در تحلیل انتخابات و شرط های انتخابات گفت: وقتی شروط و شرائط انتخابات مطلوب بیان شد و همه راهها را به روی خود بسته دیدیم اصلاحات به این نتیجه رسید که لیست و نامزد نداشته باشد ولی تصریح شد که این امر به معنی تحریم انتخابات نیست و هیچکس هم از شرکت در انتخابات منع نشد ولی فضا به سوئی رفت که انتخابات از سوی اصلاحات تحریم شده است و با توجه به اینکه هردو طرف مدعی تحریم انتخابات؛ تبلیغات و امکانات وسیع تبلیغی داشتند برآن دامن زدند و متاسفانه ذهنیت و انتظاری در میان بخشی از نیروها بخصوص جوانان شکل گرفت.
     
    خود را درون نظام می دانیم
    خاتمی در انتقاد از عملکردهای جاری گفت: اگر بخواهم از خود انتقاد کنم باید بگویم که ما نبایست بگذاریم چنین ذهنیت و توقعی پدید آید ولی به هر حال این مشکل وجود داشت. می بایست این توهم (و بدنبال آن توطئه ای که وجود داشت) خنثی شود و فکر می کنم شد؛ در حالیکه ما هیچگاه از اصول و موازین خود انحرافی نداشته ایم؛ ما خود را در درون نظام می دانیم منتهی خواستار اصلاح امور به شیوه مدنی هستیم. معتقدیم باید از فضای امنیتی به فضای باز و سالم و قانونی سیاسی گذر کرد.
     
    به گفته آقای خاتمی «همبستگی ملی و مقابله با توطئه های درونی و بیرونی با رفع حصرها و حبس ها و سیر به سوی انتخابات سالم و مطلوب و آزاد و رقابتی پدید می آید.»
     
    رییس جمهور پیشیین ایران بر این باور است که همچنان باید روزنه های اصلاح را بازگذاشت و تندروی را از سوی هر کس که باشد محکوم کرد.
     
    خاتمی افزود: معتقدیم اگر چنین شود در درجه اول همه کشور و مردم و نظام از آن بهره خواهند برد.
     
    وی با تاکید برجنبه «مردمسالاری دینی اسلامی» خاطرنشان کرد: حال اگر کسانی طور دیگری فکر می کنند معتقدیم آنها از اسلامی که عامل مهم حرکت انقلابی مردم بود و اسلامی که هم تای جمهوری است دور هستند.
     
    نباید امکان صندوق رای را از دست بدهیم
    خاتمی تاکید کرد: ما با نظام قهر نیستیم ولی نگران و ناراحت از این هستیم که مردم با آن فاصله بگیرند. ما نباید امکان صندوق را بر روی خود ببندیم گرچه حساب اشخاص تاثیر گذار با افراد عادی فرق می کند.
     
    به گفته محمد خاتمی «نظام به قیمت گرانی بدست آمده است هم به لحاظ اعتقادی و هم به لحاظ عملی نمی شود و نباید از آن دست برداشت اصل نظام حاصل انقلاب بزرگی است و پشتوانه مردمی هم دارد.»
     
    منبع: کلمه

     
     

    1390/12/21

     

    عباس کمرئی، مدیرکل ریالی و نشر بانک مرکزی از آغاز فروش سکه‌های یک گرمی به قیمت ۱۰۴ هزار تومان از امروز (یکشنبه ۲۱ اسفند) خبر داد.
     
    به گزارش خبرگزاری‌های ایران، آقای کمرئی گفته است که سکه یک گرمی براساس نرخ‌های جهانی طلا و فروش در حراج بانک کارگشایی، به صورت روزانه قیمت‌گذاری می‌شود.
     
    مدیرکل ریالی و نشر افزود: این اقدام،تا پایان اسفندماه ادامه می‌یابد.همچنین پیش فروش سکه تمام بهار آزادی با قیمت ۵۵۹  هزار تومان در هفته آینده نیز ادامه خواهد داشت.
     
    وی ضمن رد مجدد شایعه عدم‌تحویل سکه‌های پیش‌فروش شده از سوی بانک مرکزی گفت: در مرحله اول بالغ بر ۴ میلیون قطعه سکه پیش فروش شده است و به طور حتم، بانک مرکزی سکه‌ها را در موعد مقرر به ثبت‌نام‌کنندگان تحویل خواهد داد.
     
    او اضافه کرده است که قیمت هر سکه یک گرمی در روز یکشنبه، ۲۱ اسفند، بدون ارزش افزوده ۱۰۰ هزار تومان تعیین شده است و با اضافه شدن مالیات بر ارزش افزوده، این قیمت به ۱۰۴ هزار تومان رسیده است.
     
    بانک مرکزی ایران پیش از این اعلام کرده بود که فروش سکه‌های گرمی که "سکه‌های طلای خرد" هم نامیده می‌شوند تا ۲۱ اسفند ماه ادامه خواهد داشت، ولی هر فرد می‌تواند تنها دو قطعه سکه گرمی دریافت کند.
     

     
     

    1390/12/21

     

    ۱۰۸ نفر از روزنامه‌نگاران داخل و خارج از ایران در پیامی به نازنین خسروانی، روزنامه‌نگار زندانی ضمن ابراز همدردی با او اعلام کردند که به او مباهات می‌کنند.
     
    در این پیام آمده است: مفتخریم به روزنامه نگاری در زمانه‌ای که آزاده ای چون شما در آن قلم می زند؛ «حقیقت» را قربانی «مصلحت» نمی‌کند؛ قلم را به صاحبان زر و زور و تزویر نمی فروشد؛ آزادانه و آگاهانه «زندان» را به‌جای «آزادی صوری» برمی‌گزیند؛ و قدر قلم را چونان «توتم»ی پاس می دارد.
     
    امضا کنندگان این نامه افزوده‌اند: «مباهات می کنیم به داشتن همکار فرهیخته و گرانقدری چون شما؛ و در تمام ایام حبس، از یادتان نخواهیم کاست.»
     
    نازنین خسروانی، روزنامه‌نگار روزنامه‌های اصلاح طلب، به ۶ سال حبس تعزیری محکوم شده و اخیرا برای اجرای حکم خود به زندان اوین فراخوانده شده است.
     
    او ۱۲ آبان ماه سال گذشته در منزل پدری خود بازداشت و بیش از ۵۰ روز در سلول‌های انفرادی زندان اوین نگهداری شد.
     
     در زمان بازداشت وی نیروهای امنیتی بدون ارائه مجوز به منزل پدری او یورش برده و خانه‌اش را مورد تفتیش قرار دادند.
     
    شبنم آذر، محمدجواد اکبرین، مهسا امرآبادی، نوشابه امیری، آسیه امینی، حسین باستانی، ژیلا بنی یعقوب، مسیح علی نژاد نیک آهنگ کوثر و مجید یوسفی برخی از امضا کنندگان این نامه هستند.
     
    منبع: کلمه

     
     

    پزشکی قانونی:
    1390/12/21

     

    سازمان پزشکی قانونی جمهوری اسلامی اعلام کرده است که استان تهران با ۸۶ هزار و ۶۲۸ مورد، بیشترین میزان نزاع‌ و درگیری را در ۱۰ ماهه اول امسال داشته است.
     
    در آماری که توسط این سازمان منتشر شده، آمده است که معاینه نزاع‌ها در مراکز پزشکی قانونی ۵۲۶ هزار و ۹۰۲ مورد بوده که در ۱۰ ماهه اول امسال نسبت به همین زمان در سال گذشته، ۶. ۴ درصد کاهش یافته است.
     
    بر اساس این آمار، از کل مراجعه برای معاینه نزاع‌ها در مراکز پزشکی قانونی طی ۱۰ ماهه اول امسال، ۳۷۳ هزار و ۶۷۶ مورد مرد و ۱۵۳ هزار و ۲۲۶ مورد زن بودند.
     
    بر اساس اعلام سازمان پزشکی قانونی ایران همچنین، خراسان‌جنوبی با دو هزار و ۳۴۷ مورد کمترین مراجعه برای معاینه در پی نزاع را داشته‌ است و بیشترین آمار نزاع با بیش از ۶۳ هزار مورد در تیر ماه ثبت شده‌ است.
     
    بر اساس مستندات پزشکی قانونی که پیش‌تر منتشر شده، در ۱۰ سال گذشته، سال ۸۹، بالا‌ترین آمار را در نزاع خیابانی به خود اختصاص داده که در آن، ۶۳۱ هزار و ۳۸۱ مورد پرونده درگیری خیابانی به پزشکی قانونی فرستاده شده است.
     
    منبع: ایلنا و مردمک

     


    شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به 30mail-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به 30mail@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

    هیچ نظری موجود نیست:

    ارسال یک نظر

    خبرهاي گذشته