-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۰ آبان ۱۷, سه‌شنبه

Latest New from Green Correspondents for 11/08/2011

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا گزینه دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.

 


بگذاريد با صراحت بگوييم که ما خواهان کمک نظامی شما برای مقابله با جمهوری اسلامی نيستيم و نسبت به عواقب نامطلوب آن در شرايط کنونی هشدار می‌دهيم. ما خواهان آنيم که به آنچه خود گفته‌ايد عمل کنيد. تحريم عالی‌ترين مقامات جمهوری اسلامی و بستگان درجه‌ی يک‌شان، مسدود کردن حساب‌های بانکی‌شان، بلوکه کردن اموال و دارايی‌های‌شان، ممنوع کردن سفرشان به خارج از ايران را جدی بگيريد؛ تمامی شرکت‌هايی که سپاه در آن سهام دارد و مديران اين شرکت‌ها را تحريم کنيد. دسترسی مردم ايران به اينترنت و ماهواره‌ها را تسهيل کنيد و به گردش آزاد اطلاعات کمک کنيد. با سانسور، فيلترينگ، پارازيت-افکنی‌ها و شنود مخالفان در ايران مقابله کنيد و دولت‌ها و شرکت‌هايی را که در اين زمينه به جمهوری اسلامی تجهيزات می‌دهند به شدت مجازات نماييد.
خبرنگاران سبز/سياست خارجی:
نوزده فعال فعلی و سابق دانشجويی در ايران، هم‌زمان با سی و دومين سال‌روز اشغال و به گروگان گرفتن کارمندان سفارت آمريکا در تهران «توسط دانشجويان پيرو خط امام» در سال ۱۳۵۸ (۱۹۷۹)، در نامه‌ای خطاب به باراک اوباما رييس‌جمهور ايالات متحده ضمن اشاره به نامه سرگشاده سال گذشته اشان از او خواستند که به سياست نرمش و مماشات با حاکمان تهران پايان دهد و با اتخاذ تحريم‌های هدفمند عليه سران جمهوری اسلامی و سرکوب‌گران و ناقضان حقوق بشر، در کنار مردم ايران بايستد.

به گزارش بامدادخبر، امضاکنندگان اين نامه همچنين با تاکيد بر اينکه خواهان حمايت نظامی آمريکا از مردم ايران برای مقابله با جمهوری اسلامی نيستند، از باراک اوباما خواسته‌اند که « بانک مرکزی ايران و خريدنفت از ايران را تحريم کند. به اين دليل روشن که پول نفت ايران، سرمايهٔ خدادادی کشور ايران به جای ايجاد رفاه و بسترهای اقتصاد سالم، خرج تقويت ساختارهای امنيتی و نهادهای نظامی برای گسترش تروريسم می شود و حکومت ايران از اين سرمايه که از آن ملت ايران است، برای تقويت و شدت بخشيدن به سرکوب دموکراسی خواهی و آزادی خواهی ايران استفاده می کند.
متن کامل نامه فعالان دانشجويی به باراک اوباما به همراه اسامی امضاکنندگان در ادامه می‌آيد:

رياست جمهور محترم ايالات متحده آمريکا
با سلام؛


سال گذشته در چنين روزی ما جمعی از فعالين دانشجويی شما را مخاطب خويش قرار داديم تا توجه‌تان را به نقض گسترده حقوق بشر در ايران جلب نماييم و مسووليت اخلاقی شما را در حمايت از مردم تحت ستم و سرکوب در ايران يادآور شويم.

در روز ۴ نوامبر ۱۹۷۹ گروهی از دانشجويان ايرانی که خود را پيرو خط امام (آيت‌الله خمينی) می‌خواندند به سفارت امريکا حمله کردند؛ ديپلمات‌ها و کارکنان آن را به گروگان گرفتند و آن سفارت را که بر اساس قوانين و عرف بين‌المللی بخشی از خاک آمريکا به شمار می‌رفت اشغال کردند. اقدامی بسيار اشتباه که به منافع ملی ايران آسيب جدی وارد کرد.

اينک با گذشت ۳۲ سال از آن رخ‌داد، مردم انقلابی آن روز خود گروگان حکومتی هستند که حتی‌‌ همان دانشجويان گروگان‌گير را نيز امروز به زندان افکنده است.

مردم ايران در سال‌های اخير بار‌ها نشان داده‌اند که خواهان رهايی از چنگال اين نظام گروگان‌گيرند. مردم ما دو سال پيش در چنين روزی زير باران گلوله وضربات باتوم از شما پرسيدند که با چه کسانی هستيد؟ با آن‌ها (نظام گروگان‌گير) يا با مردم؟ مردم با شعار «اوباما، اوباما، يا با اونا يا باما» مستقيما از شما ياری خواستند؛ اما شما بنا بر توصيه مشاورانی که گويا مشاوره‌های‌شان پيوسته به سود نظام جمهوری اسلامی و به زيان مردم ايران است به فکر گفتگو با «گروگان‌گيران‌» بوديد تا آنان در اوج اعتراضات مسالمت‌آميز مردم در خيابان‌های تهران با اعتماد به نفس بيشتر و خيال راحت‌تری به سرکوب مخالفان خود بپردازند.

اما چه سود برای شما که جمهوری اسلامی پاسخ‌ پيام‌های دوستی‌تان را با گروگان گرفتن کوهنوردان آمريکايی، ارسال محموله‌های سلاح به گروه‌های تروريستی در سوريه و لبنان و افغانستان و نيجريه، طرح ترور سفير عربستان در واشنگتن و پيش بردن برنامه‌های اتمی‌اش به سمت تسليحات هسته‌ای داد.

آقای رييس‌جمهور!
امروز برادران و خواهران ما در سوريه با بيش از چهار هزار تن کشته و ده‌ها هزار زندانی و مجروح در حال مبارزه با خاندان خونخوار اسد هستند و حاکمان بدانديش تهران همچنان به حمايت همه جانبه خود از ديکتاتور سوريه ادامه می‌دهند. که خود بهتر می‌دانند که سرنوشت ديکتاتور‌ها به هم گره خورده است و به زودی نوبت به خودشان خواهد رسيد.
برادران و خواهران سوری ما از شما خواسته‌اند تا از آنان حمايت کنيد و با ايجاد منطقه پرواز ممنوع از کشتار بيشتر آنان توسط ديکتاتور سوريه جلوگيری کنيد. تا بدين لحظه نيز اين همه کوتاهی از سوی دولت آمريکا در قبال جان مردم سوريه پذيرفتنی نيست. توصيه ما به شما آن است که به مماشات با حکومت دمشق پايان دهيد. نظير اشتباهی را که در طول جنبش سبز مرتکب شديد مرتکب نشويد و در کنار مردم سوريه بايستيد و در اين راه به زياده‌خواهی‌های دو دولت‌ عمده‌ی حامی ديکتاتور -روسيه و چين- توجهی ننماييد.

جناب آقای اوباما!
شما علاوه بر رييس جمهور قدرتمند‌ترين کشور دنيا، برنده جايزه صلح نوبل نيز هستيد و اين مسووليت اخلاقی شما را در جهت برقراری صلح و حفاظت از جان انسان‌ها دو چندان می‌کند. ما در نامه سال پيش خود از شما خواستيم پيگير مسأله نقض حقوق بشر به ويژه در مورد دانشجويان ايرانی باشيد. سه کوهنورد آمريکايی که خود مدتی گروگان نظام جمهوری اسلامی بودند، در کنار بسياری از فعالان دانشجويی ايرانی می‌توانند شهادت بدهند که چه بر سر دانشجويان و فعالان جامعه مدنی ايران در زندان‌ها می‌آيد. کار به جايی رسيده است که در هفته‌های اخير اين حکومت قرون وسطايی دانشجويانی را که موعد آزادی‌شان فرا می‌رسد پيش از آزادی شلاق می‌زند. گزارش ساليانه اخير دبير کل سازمان ملل در کنار گزارش مفصل‌تر آقای احمد شهيد، گزارش‌گر تازه منصوب شده شورای حقوق بشر در امور ايران، تنها گوشه‌ای از نقض گستردهٔ حقوق بشر در زندان‌های ايران و زندان بزرگ‌تری به وسعت تمام ايران را در مقابل شما قرار می‌دهند.

امروز همه می‌دانيم که در دهه‌ی گذشته سياست‌های منفعلانه و سهل‌انگاری جامعه جهانی منجر به ايجاد يک کره شمالی هسته‌ای گرديد. ما معتقديم که دستيابی جمهوری اسلامی ايران به سلاح‌های هسته‌ای و نامتعارف تکرار همان اشتباه است که بايد جلوی آن گرفته شود.

بگذاريد با صراحت بگوييم که ما خواهان کمک نظامی شما برای مقابله با جمهوری اسلامی نيستيم و نسبت به عواقب نامطلوب آن در شرايط کنونی هشدار می‌دهيم. ما خواهان آنيم که به آنچه خود گفته‌ايد عمل کنيد. تحريم عالی‌ترين مقامات جمهوری اسلامی و بستگان درجه‌ی يک‌شان، مسدود کردن حساب‌های بانکی‌شان، بلوکه کردن اموال و دارايی‌های‌شان، ممنوع کردن سفرشان به خارج از ايران را جدی بگيريد؛ تمامی شرکت‌هايی که سپاه در آن سهام دارد و مديران اين شرکت‌ها را تحريم کنيد. دسترسی مردم ايران به اينترنت و ماهواره‌ها را تسهيل کنيد و به گردش آزاد اطلاعات کمک کنيد. با سانسور، فيلترينگ، پارازيت-افکنی‌ها و شنود مخالفان در ايران مقابله کنيد و دولت‌ها و شرکت‌هايی را که در اين زمينه به جمهوری اسلامی تجهيزات می‌دهند به شدت مجازات نماييد.

به تحريم‌هايی که تا کنون عليه فرماندهان سپاه و ناقضان حقوق‌بشر تصويب کرده‌ايد پايبند باشيد و دولت‌ها، نهادها و شرکت‌هايی که تحريم‌ها را دور می‌زنند و نقض می‌کنند تحت فشار بگذاريد. به متحدان خود نيز برای عدم همکاری با حکومت ايران و اعمال تحريم‌ها فشار وارد کنيد. پيگير و مراقب باشيد تا رسانه‌هايی که با پول ماليات دهنده‌های آمريکايی به راه افتاده‌اند به تريبون‌هايی برای طرفداران مماشات، حاميان جمهوری اسلامی و جريان‌های ضد غربی و ضدآمريکايی بدل نشوند.

بانک مرکزی ايران و خريدنفت از ايران را تحريم کنيد. به اين دليل روشن که پول نفت ايران، سرمايهٔ خدادادی کشور ماست اما به جای ايجاد رفاه و بسترهای اقتصاد سالم، خرج تقويت ساختارهای امنيتی و نهادهای نظامی می‌شود، برای گسترش تروريسم استفاده می‌گردد و حکومت ايران از اين سرمايه که از آن ملت ايران است، برای تقويت و شدت بخشيدن به سرکوب دموکراسی خواهی و آزادی خواهی ايران استفاده کرده است.

نرمش و مماشات با ديکتاتورها را پايان دهيد و در يک کلام کمک کنيد مردمی که شجاعانه به خيابان‌ها آمدند اما سرکوب جمهوری اسلامی و بی‌توجهی جامعه جهانی باعث شد نوميدانه به خانه‌های خود برگردند دوباره احساس کنند «بله! مامی‌توانيم.»

در اين راه کارهايی که می‌توانيد انجام دهيد بسيارند اگر اراده‌ای برای انجام آن‌ها داشته باشيد.

با احترام
-----------------------------
امضاکنندگان:
۱) اميرحسين اعتمادی - فعال سابق دانشجويی دانشگاه تهران - عضو دانشجويان و دانش‌آموختگان ليبرال دانشگاه‌ها

۲) علی تارخ - فعال دانشجويی دانشگاه آزاد شيراز - عضو ارشد ستاد دانشجويی ميرحسين موسوی در فارس

۳) نيما راشدان - پژوهشگر و تحليل‌گر سياسی - فعال سابق دانشجويی

۴) آرمان رضاخانی - مقام اول و دوم جشنواره خوارزمی در سالهای ۸۷ و ۸۶ در رشته رياضی و کاشف قانون رياضی مثلثات و مربعات (رضاخانی)

۵) سحر رضازاده - فعال دانشجويی سابق دانشگاه تهران

۶) پدرام رفعتی - عضو شورای عمومی انجمن اسلامی دانشگاه پلی تکنيک، محروم از تحصيل

۷) امين رياحی - عضو شورای عمومی دفتر تحکيم وحدت

۸) سلمان سيما - فعال دانشجويی دانشگاه آزاد - محروم از تحصيل

۹) سياوش صفوی - فعال سابق دانشجويی دانشگاه مازندران

۱۰) احمد عشقيار - فعال دانشجويی دانشگاه تهران، عضو دانشجويان و دانش‌آموختگان ليبرال دانشگاه‌ها

۱۱) ليونا عيسی‌قليان - فعال سابق دانشجويی دانشگاه تهران - عضو دانشجويان و دانش‌آموختگان ليبرال

دانشگاه‌ها

۱۲) سعيد قاسمی‌نژاد - فعال سابق دانشجويی دانشگاه تهران - عضو دانشجويان و دانش‌آموختگان ليبرال دانشگاه‌ها

۱۳) نويد محبی - فعال دانشجويی دانشگاه آزاد - وبلاگ‌نويس

۱۴) مسعود مسجودی - عضو سابق انجمن اسلامی دانشجويان دانشکده‌ فنی دانشگاه تهران

۱۵) علی‌رضا موسوی - عضو سابق انجمن اسلامی دانشجويان دانشگاه علامه - عضو دانشجويان و دانش‌آموختگان ليبرال دانشگاه‌ها

۱۶) بهزاد مهرانی - روزنامه‌نگار و تحليل‌گر سياسی - عضو دانشجويان و دانش‌آموختگان ليبرال دانشگاه‌ها

۱۷) يوحنا نجدی - دانشجوی دکترای علوم سياسی دانشگاه يو. اس. ‌ام مالزی - عضو دانشجويان و دانش‌آموختگان ليبرال دانشگاه‌ها

۱۸) علی نظری - فعال سابق دانشجويی دانشگاه مازندران

۱۹) رحيم همتی - مسوول سابق شاخه دانشجويی جنبش مسلمانان مبارز

 
 

 اصل مسأله به نگرانی اقتدارگراها از پايگاه اجتماعی و مردمی رو‌ به رشد اصلاح‌طلبان و سبزها برمی‌‌گردد که به دليل شرايط داخلی و منطقه‌ای از اقبال بيشتری نسبت به دو سال پيش و حتی در بين بدنه اصولگراها، بهره‌مند شده‌اند. به بازجوی ارشد خود پيشنهاد دادم اگر واقعاً معتقديد اصلاح‌طلبان اقليتی محض بيش نيستند فهرست ۳۰ نفره‌ای از مشهورترين و مردمی‌ترين داوطلبان اصولگرا را تهيه و با امضای رهبری و رييس‌جمهور، مردم را به دادن رأی به آن‌ها دعوت کنيد. ما هم ۳۰ نفر از زندانيان سياسی و انتخاباتی نامزد می‌شويم. به تبليغات راديو- تلويزيون نيز احتياج نداريم. آن وقت ببينيد اکثريت مردم تهران به کدام ليست رأی می‌دهند.
خبرنگاران سبز/سياست:
سيد مصطفی تاج زاده، عضو ارشد سازمان مجاهدين انقلاب اسلامی که هم اکنون در قرنطينه و به صورت انفرادی در بند دو الف ، در بازداشت نيروهای امنيتی که عمدتا از نيروهای سپاه پاسداران هستند، نگهداری می شود،در بخش ديگری از پاسخ های خود به پرسشهای مطرح شده از سوی رسانه های سبز به مسئله انتخابات آتی و تصميم حکومت برای پياده سازی نظريه استالینيسم فقهی، الحادی و اشتراکی به شکل ولايت فقيه طالبانی از طريق بستن هرگونه فضای نقد و گفتگو، آزادی های مدنی ، سیاسی و فرهنگی شهروندان، اشاره کرده است. 

به گقته سايت نوروز پس از انتشار نامه تاج زاده به رهبر جمهوری اسلامی اين زندانی سياسی ممنوع الملاقات شده است و از آنجا که وی در قرنطينه و به صورت انفرادی نگهداری می شود در حال حاضر اطلاعی از وضعيت وی در دست نيست.

برخی از نکات مهم مطرح شده در پاسخهای مصطفی تاج زاده عبارتند از:

اقتدارگراها در حال نواختن سرنا از سرگشاد آن هستند، يعنی به جای بازگشت به سوی مردم و رعايت حقوق شهروندی و دعوت همگانی به شرکت در انتخابات آزاد و عادلانه و سالم، در پی جلب نظر دولت آمريکا برآمده‌اند و می‌خواهند همچون گذشته ايده «سازش با خارج- سرکوب در داخل» را تحقق بخشند

به بازجوی ارشد خود پيشنهاد دادم اگر واقعاً معتقديد اصلاح‌طلبان اقليتی محض بيش نيستند فهرست ۳۰ نفره‌ای از مشهورترين و مردمی‌ترين داوطلبان اصولگرا را تهيه و با امضای رهبری و رييس‌جمهور، مردم را به دادن رأی به آن‌ها دعوت کنيد. ما هم ۳۰ نفر از زندانيان سياسی و انتخاباتی نامزد می‌شويم. به تبليغات راديو- تلويزيون نيز احتياج نداريم. آن وقت ببينيد اکثريت مردم تهران به کدام ليست رأی می‌دهند.

هشدار می‌دهم اگر مطالبه بر حق رهبران جنبش سبز، يعنی اجرای کامل قانون اساسی و رعايت حقوق شهروندان تأمين نشود، مردم به رغم سکوت کنونی، خواست‌های خود را فراموش نخواهند کرد. منتظر فرصتی می‌نشينند تا تحقق منويات خود را با صدايی بلندتر از سال ۸۸ طلب کنند.

متأسفم که مقدرات کشور و نظام برآمده از انقلاب مردمی و اسلامی در دست کسانی قرار گرفته است که خطای محمدرضا شاه را در اين می‌دانند که چرا به جای باز کردن فضای سياسی کشور در سال ۱۳۵۶، کشتار ميليونی راه نينداخت.
اسلام بدون حقوق بشر، طالبانيسم است و نظريه ولايت فقيه بدون آزادی‌های مدنی و سياسی و فرهنگی شهروندان، استالينيسم فقهی است که از استالينيسم الحادی و اشتراکی زيان بيشتری دارد

اهميت چندانی ندارد که در رأس حکومت چه کسی قرار دارد يا شکل نظام سياسی چگونه است. مهم آن است که از آزادی مطبوعات که مادر و ضامن ديگر حقوق و آزادی‌های مدنی است و نيز از چرخش مسالمت‌آميز قدرت و حکومت از طريق انتخابات آزاد برخوردار شويم.

پرونده من و همسرم با هماهنگی يک آقازاده به دادگاه رفته است. اميدوارم وقاحت را از حد نگذرانند و مرا مجبور نکنند اسم وی را به همراه نکات ديگری بيان کنم.
شواهد بيانگر دستور تشکيلاتی کانون قدرت به آنان در زمينه‌ جابجايی موضوع اختلاس با خطر فتنه‌گران است. بنابراين نبايد در دام اين تاکتيک افتاد و به جدال‌های بيهوده سرگرم شد. اصلاح‌طلبان هر چه باشند، باشند، فعلاً بايد ابعاد بزرگترين اختلاس تاريخ ايران در زمان حاکميت يکدست اقتدارگراها معلوم شود.
متن کامل پاسخهای اين عضو زندانی جبهه مشارکت ايران اسلامی که در اختيار سايت نوروز قرار گرفته است در پی می آيد:

عضو شورای سياسی دولت مهندس موسوی در پاسخ به سوالی در خصوص مواضع نرم و سازشکارانه اخير آقای احمدی‌نژاد، مواضع وی در جريان سفر اخيرش به نيويورک و پس از آن را ناشی از هراس اقتدارگراها از روند حوادث در منطقه، بويژه در سوريه ارزيابی می‌کند و می‌گويد به باور من آقای احمدی‌نژاد به نمايندگی از کانون قدرت و با هماهنگی قبلی چنين مواضعی اتخاذ کرده است. وی پيش از سفر از آزادی دو جاسوس آمريکايی خبر می‌دهد و برای اولين بار از توقف شروط غنی‌سازی به بهانه نداشتن توجيه اقتصادی دم می‌زند و به رييس‌جمهور عراق می‌گويد جمهوری اسلامی ايران مخالف تداوم حضور ارتش آمريکا در آن کشور نيست و از برقراری خط ارتباط مستقيم تهران- واشنگتن استقبال می‌کند و طرفدار تنش‌زدايی در روابط می‌شود و از اشتراکات زياد دو دولت سخن می‌گويد. تاج‌زاده افزود: اقتدارگراها حق دارند نگران باشند، زيرا بهار عربی فقط اسرائيل را به انزوا نکشانده و در تنگنا قرار نداده است،‌ بلکه اقتدارگرايی را در تمام منطقه از جمله در ايران به چالش کشيده است؛ بويژه اگر در سوريه تحول بزرگی صورت پذيرد، همه توجهات غرب روی ايران متمرکز خواهد شد. به گفته اين فعال سياسی شواهد بيانگر آن است که اقتدارگراها در حال نواختن سرنا از سرگشاد آن هستند، يعنی به جای بازگشت به سوی مردم و رعايت حقوق شهروندی و دعوت همگانی به شرکت در انتخابات آزاد و عادلانه و سالم، در پی جلب نظر دولت آمريکا برآمده‌اند و می‌خواهند همچون گذشته ايده «سازش با خارج- سرکوب در داخل» را تحقق بخشند که به باور من در شرايط کنونی مطلقاً جواب نمی‌دهد و اساساً مشکل اقتدارگراها بيرونی نيست که با سازش با دولت آمريکا حل شود.

عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت ايران اسلامی در مورد ادعای اخير بعضی اقتدارگراها که اصلاح‌طلبان بعد از حوادث سال ۸۸ پايگاه اجتماعی خود را از دست داده‌اند، گفت: يکبار يکی از بازجوهای ارشد از ريزش شديد طرفداران اصلاحات سخن گفت. به او گفتم هيچ راه و وسيله‌ای بهتر از انتخابات آزاد، ميزان حمايت مردم از اشخاص و احزاب را نشان نمی‌دهد. اگر واقعاً معتقديد اصلاح‌طلبان اقليتی محض بيش نيستند و جناح حاکم از پشتيبانی و رأی اکثريت ايرانيان بهره‌مند است، پيشنهاد می‌کنم فهرست ۳۰ نفره‌ای از مشهورترين و مردمی‌ترين داوطلبان اصولگرا را تهيه و با امضای رهبری و رييس‌جمهور، مردم را به دادن رأی به آن‌ها دعوت کنيد. ما هم ۳۰ نفر از زندانيان سياسی و انتخاباتی نامزد می‌شويم. به تبليغات راديو- تلويزيون نيز احتياج نداريم. آن وقت ببينيد اکثريت مردم تهران به کدام ليست رأی می‌دهند. گفت تهران که ايران نيست. گفتم من هم چنين چيزی نگفتم، اگر چه تهران را نمونه کوچکی از ايران می‌دانم، بنابراين نبايد اين ادعاها را جدی گرفت.

عضو شورای مرکزی سازمان مجاهدين انقلاب اسلامی در جواب اين گزاره مشهور اقتدارگراها که حکومت هزينه محکوميت فعالان سياسی و انتخاباتی منتقد و توقيف مطبوعات و انحلال احزاب اصلاح‌طلب را پرداخته است، پس دليلی ندارد مجدداً به آن‌ها اجازه انتشار يا فعاليت بدهد، گفت: برخلاف گفته فوق،‌ مردم خطاهای موردی و مقطعی حاکمان را می‌بخشند، اما اصرار آنان بر استمرار خطاها را هرگز نمی‌بخشند. بويژه اگر تداوم نقض حقوق شهروندان، اميد اصلاح از درون سيستم را تضعيف کند يا از بين ببرد. برای مثال اين‌که حکومت در شرايط خاصی مطبوعات کشور را به صورت فله‌ای توقيف کند، اگر چه اقدامی غير قانونی واشتباه انجام داده و موجب بدنامی آمران و مباشران آن و سرافکندگی ملی شده است،‌ اما استمرار تعطيلی نشريات به آن چيزی منجر می‌شود که آقای تهرانی به نقل از رهبری نظام در جلسه‌ای چند نفره اعلام کرد: "فتنه سال ۷۸ در عرض چند دقيقه جمع شد، اما فتنه ۸۸ يکسال طول کشيد تا جمع شود." به گفته وی رهبری همچنين گفته بود که "معلوم نيست نتيجه فتنه بعدی چه خواهد بود." تاج‌زاده در اين زمينه گفت سؤال من اين است که مگر در سال‌های ۱۳۷۸ تا ۱۳۸۸ اکثر قريب به اتفاق روزنامه‌های اصلاح‌طلب در توقيف نبودند؟ آيا در مقابل صدا و سيما و در سال‌های اخير همه ارکان حکومت در اختيار و انحصار ذوب شدگان ولايت نبود؟ با وجود اين آيا اختناق، بی‌کفايتی و فساد، اصلاحات را به جنبش سبز تبديل نکرد که اکنون گفته می‌شود جمع کردنش يکسال طول کشيد؟ بنابراين چنانچه هر چه سريع‌تر اصلاحات سياسی و اجتماعی صورت نگيرد، نتيجه به خيابان آمدن مردم در نوبت جديد معلوم نيست. البته معلوم است که انتخابشان نظام نخواهد بود، اما چه خواهد بود و چه خواهد شد، روشن نيست. تاج‌زاده تأکيد کرد همچنان که مقابله مستمر رژيم ستمشاهی با فعاليت‌های قانونی منتقدان و مخالفان، حکومت خاندان علوی را تثبيت نکرد و ساقط کرد، اکنون نيز استمرار بی‌اعتنايی به مردم و نقض حقوقشان می‌تواند به درخواست تغييرات بنيادی دامن بزند. به گفته وی در ترکيه نظاميان هر ده سال يکبار کودتا می‌کردند، اما مشکلات همچنان به قوت خود باقی بود تا اين‌که عقلای آن قوم، راه نجات و پيشرفت کشور را در استقرار دولت مدنی و رعايت حقوق همه شهروندان از ترک و کرد، سنی و علوی، شهری و روستايی، مرد و زن، فقير و غنی ديدند و اکنون ترکيه نه تنها نگران پيامدهای بهار عربی و سقوط هيچ رژيمی در خاورميانه نيست، بلکه موج‌سوار تحولات اخير شده است.

اقتدارگراهای ايرانی نيز اگر در پی استمرار بخشيدن به نظم و ثبات سياسی ميهن و قرار دادن نظام مديريت کشور در ريل پيشرفت همه‌جانبه‌اند و به احيای اعتبار پيشين جمهوری اسلامی می‌انديشند، بايد به حمله هر ده سال يکبار به کوی دانشگاه و قلع و قمع دانشجويان بی‌پناه خاتمه دهند و مانند همسايه ما به استقرار مناسبات و نهادها و حکومت مدنی روی آورند. يعنی نظاميان را به پادگان‌ها برگردانند، به حکومت پليسی خاتمه دهند، دست از انحصارطلبی بکشند و اين فکر را از سر بيرون کنند که روزنامه‌ها را بستيم و اتفاقی نيفتاد. اتفاق افتاد اما آن را تا ۲۵خرداد ۸۸ نديدند. اکنون نيز هشدار می‌دهم اگر مطالبه بر حق رهبران جنبش سبز، يعنی اجرای کامل قانون اساسی و رعايت حقوق شهروندان تأمين نشود، مردم به رغم سکوت کنونی، خواست‌های خود را فراموش نخواهند کرد. منتظر فرصتی می‌نشينند تا تحقق منويات خود را با صدايی بلندتر از سال ۸۸ طلب کنند.

تاج‌زاده در مورد اين ادعای اصولگراها که ما اشتباه محمدرضا شاه را مرتکب نخواهيم شد، گفت: بسيار متأسفم که مقدرات کشور و نظام برآمده از انقلاب مردمی و اسلامی در دست کسانی قرار گرفته است که خطای محمدرضا شاه را در اين می‌دانند که چرا به جای باز کردن فضای سياسی کشور در سال ۱۳۵۶، کشتار ميليونی راه نينداخت و به هر قيمت بر مردم حکومت نکرد. همين مسأله به تنهايی نشان می‌دهد که چه انحراف بزرگی از آرمان‌های ايرانيان در سال ۱۳۵۷ رخ داده است و چه کسانی با چه تفکراتی بر ايران حاکم شده‌اند.

وی گفت: برای اين‌که استحاله نظام از اصول اوليه روشن شود، در نظر بگيريم چنانچه به مردمی که در رفراندوم فروردين ۵۸ رأی آری دادند، می‌گفتيم فرق ما با رژيم ستمشاهی در آن است که محمدرضا پهلوی به علت ترسو بودن يا هر دليل ديگری حاضر نشد يا قادر نبود به جای باز کردن فضای سياسی کشور، خشونت تمام عيار عليه منتقدان و مخالفان خود اعمال نمايد و دريايی از خون ايجاد کند، اما ما اگر لازم باشد، چنانچه با جمهوری اسلامی به مخالفت بپردازند، (همچنان که حجت‌الاسلام پناهيان در سيما گفت)، نيمی از مردم را خواهيم کشت، در آن صورت ايرانيان چه رأيی می‌دادند؟ تاج‌زاده ادامه داد اشتباه شاه آن نبود که حقوق مردم را در سال ۱۳۵۷ به رسميت شناخت، خطای او آن بود که صدای مردم را دير شنيد. به علاوه وقتی مردم بيدار می‌شوند و حقوق خود را مطالبه می‌کنند، هيچ فرد و حزب و رژيمی توان آن را ندارد که به آزادی مطبوعات و احزاب و انتخابات و... تن ندهد و حقوق ملت را به رسميت نشناسد.

عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت درباره اين ادعا که نتيجه عدم شرکت اصلاح‌طلبان در انتخابات مرگ سياسی آنان است، گفت: ما هيچ زمانی به اندازه امروز که نه تنها در حکومت حضور نداريم، بلکه در زندان به سر می‌بريم، مورد محبت و لطف مردم نبوده‌ايم. گذشت زمان نيز به ضرر اقتدارگراها و به سود اصلاح‌طلبان است. ناکامی حکومت يکدست در حل مشکلات خرد و کلان اقتصادی کشور و مردم،‌ شکست در مهار گرانی و تورم و بيکاری، توسعه اختلافات درونی جناح حاکم، افشای بزرگترين اختلاس تاريخ ايران، در زمان يکدست شدن حکومت و انزوای بين‌المللی شرايط را به زيان اقتدارگراها و به سود منتقدان رقم زده است. تاج‌زاده گفت: برخلاف ادعای فوق، اتفاقاً اکنون نفس‌های حکومت نظامی و امنيتی به شماره افتاده و تداوم حکومت پليسی با توجه به واقعيت‌های فوق و نيز بيداری و بهار عربی با موانع زيادی روبه‌رو شده است. افزون بر آن امروز در همه کشورها از ضرورت اصلاحات و مرگ ديکتاتوری و تک‌صدايی صحبت می‌کنند. بنابراين به اقتدارگراها توصيه می‌کنم نگران مرگ سياسی اصلاح‌طلبان نباشند. نگران آن چيزی باشند که به بازجوها گفتم. مواظب باشيد وقتی فرش قرمز پيش پای منتقدان پهن می‌کنيد، دير نشده و کار از دست آنان خارج نشده باشد. چون شما اهل اداره کشور نيستيد.

عضو شورای مرکزی مجاهدين انقلاب اسلامی درباره راه برون‌رفت از وضعيت کنونی گفت: وقتی دو تن از بازجوها از من سؤال کردند به نظر تو راه نجات کشور چيست؟ گفتم ولايت فقيه به علاوه حقوق شهروندی و توضيح دادم که ولايت فقيه بدون حقوق شهروندی، يعنی استبداد دينی که به باور بسياری از انديشمندان مسلمان از ديکتاتوری سکولار خطرناک‌تر است. حقوق بشر بدون ولايت فقيه نيز با توجه به قانون اساسی کنونی ساختارشکن است و می‌تواند هزينه زيادی به ميهن و مردم تحميل کند. منتقدان بايد احترام ولايت فقيه را حفظ کنند و ولی فقيه نيز پاسدار حقوق و آزادی‌های مردم باشد. وگرنه همچنان که بارها گفته‌ام اسلام بدون حقوق بشر، طالبانيسم است و نظريه ولايت فقيه بدون آزادی‌های مدنی و سياسی و فرهنگی شهروندان، استالينيسم فقهی است که از استالينيسم الحادی و اشتراکی زيان بيشتری دارد. تاج‌زاده در ادامه گفت: من تنها نظريه سياسی شيعی را در عصر غيبت معصوم (ع)، نظريه ولايت فقيه نمی‌دانم. بلکه آن را يک نظريه در کنار ديدگاه‌های ديگر ارزيابی می‌کنم که البته اکنون در قانون اساسی درج شده و اکثريت مردم نيز به آن رأی داده‌اند. اما چون معتقدم رعايت حقوق شهروندان، بويژه دو حق آزادی مطبوعات و انتخابات آزاد حلال مشکلات کشور است، اهميت چندانی ندارد که در رأس حکومت چه کسی قرار دارد يا شکل نظام سياسی چگونه است. مهم آن است که از آزادی مطبوعات که مادر و ضامن ديگر حقوق و آزادی‌های مدنی است و نيز از چرخش مسالمت‌آميز قدرت و حکومت از طريق انتخابات آزاد برخوردار شويم. اگر اين دو حق تأمين شوند، ما به سوی استقرار دموکراسی و پيشرفت همه‌جانبه حرکت خواهيم کرد و اگر ايرانيان از اين دو آزادی محروم شوند، هر قدر هم آيه و حديث ارائه کنند، نظام سياسی حاکم را استبداد دينی خواهيم خواند که البته آينده ندارد.

تاج‌زاده در جواب به اين سؤال که اگر حکومت انتخابات پيش ‌رو را آزاد برگزار نکند، آن را به چه معنا می‌دانيد و چه اقدامی خواهيد کرد، گفت: اميدوارم اين ميزان از درايت در جناح حاکم باشد که بدانند در اين شرايط تنها راه نجات ايران و ايرانی، برپايی انتخابات آزاد است و بنابراين هر چه سريع‌تر زمينه‌های لازم آن را فراهم کنند. ولی در صورت رسوا برگزار شدن انتخابات و تبديل آن به انتصابات، به افشاگری عليه آن خواهيم پرداخت و در اين دوره مخاطبان زيادی خواهيم داشت. از جمله به دليل آن که چگونگی برگزاری انتخابات امسال، حوادث دو سال گذشته را معنا می‌کند و غير آزاد برگزار شدنش، حتی بخش‌هايی ازاصولگراها را نيز آگاه می‌کند که رهبران اقتدارگراها حاضرند برای تداوم حکومت خويش به حيثيت، منافع و حتی امنيت ملی آسيب برسانند، اما زير بار انتخابات آزاد نروند و همه ادعاهای آنان مبنی بر متکی بودن به رأی اکثريت مردم نيز دروغ بوده است. تاج‌زاده در ادامه افزود: تصميم‌ نهايی اصلاح‌طلبان به شرايط بستگی دارد. قدر مسلم آن‌که در بازی انتصابات شرکت نخواهيم کرد و با رأی دادن به آن مشروعيت نخواهيم بخشيد. اما اين‌که آيا انتخابات را تحريم کنيم و مردم را به عدم رأی دادن فرا بخوانيم، هنوز مشخص نيست و زمان نيز برای اخذ تصميم نهايی داريم. بايد ديد نظر ديگر عزيزان اصلاح‌طلب و سبز چيست. آنچه گفتم نظر من است.

عضو شورای امنيت کشور در دولت اصلاحات، درباره محاکمه خانم محتشمی‌پور نيز گفت پرونده من و همسرم با هماهنگی يک آقازاده به دادگاه رفته است و توسط وی پيگيری می شود. اميدوارم وقاحت را از حد نگذرانند و مرا مجبور نکنند اسم وی را به همراه نکات ديگری بيان کنم.

به عنوان آخرين سؤال از تاج‌زاده پرسيده بوديم که علت حملات اخير به اصلاح‌طلبان،‌ آن هم در شرايطی که آنان معلوم نيست در انتخابات شرکت کنند، چيست؟ وی گفت: اصل مسأله به نگرانی اقتدارگراها از پايگاه اجتماعی و مردمی رو‌ به رشد اصلاح‌طلبان و سبزها برمی‌‌گردد که به دليل شرايط داخلی و منطقه‌ای از اقبال بيشتری نسبت به دو سال پيش و حتی در بين بدنه اصولگراها، بهره‌مند شده‌اند. اما به طور خاص بايد گفت جدا از ترس انتخاباتی، شواهد بيانگر دستور تشکيلاتی کانون قدرت به آنان در زمينه‌ جابجايی موضوع اختلاس با خطر فتنه‌گران است. بنابراين نبايد در دام اين تاکتيک افتاد و به جدال‌های بيهوده سرگرم شد. اصلاح‌طلبان هر چه باشند، باشند، فعلاً بايد ابعاد بزرگترين اختلاس تاريخ ايران در زمان حاکميت يکدست اقتدارگراها معلوم شود.  

 
 

«من از نسل جوان که با سوابق انقلاب آشنا نيستند بسيار شرمنده‌ام و عذر می‌خواهم. اميدوارم روزی به صداقت و حقيقت اسلام و اهل بيت (عليهم‌السلام) برگرديم.»
خبرنگاران سبز/جامعه:
آيت‌الله امجد عارف برجسته که در بين نوجوانان و جوانان دانشگاهی لاقه مندان بسياری دارد در پاسخ به سوالات برخی از علاقه مندان اش در ارتباط با برنامه های محرم امسال در مالزی گفت:««عاشورای امسال می‌خواهم بجای گريه بر امام حسين (عليه السلام) بر مردم مظلوم و بی‌پناه کشورم گريه کنم که گرفتار چه جهالت‌هايی شده‌اند.


به گزارش خبرنگاران سبز به نقل از پايگاه اطلاع‌رسانی آيت‌الله امجد، اين استاد اخلاق به پرسش بسياری از علاقه‌مندان در مورد برنامه محرم امسال ايشان در مالزی پاسخ دادند. در اين پاسخ آمده است: «عاشورای امسال می‌خواهم بجای گريه بر امام حسين (عليه السلام) بر مردم مظلوم و بی‌پناه کشورم گريه کنم که گرفتار چه جهالت‌هايی شده‌اند.»


در ادامه ايشان تصريح کرده اند: «من از نسل جوان که با سوابق انقلاب آشنا نيستند بسيار شرمنده‌ام و عذر می‌خواهم. اميدوارم روزی به صداقت و حقيقت اسلام و اهل بيت (عليهم‌السلام) برگرديم.»


گفتنی است نيروهای امنيتی برای فشار بر استاد امجد علاوه بر ممنوعيتِ خروجِ عروس و نوه ايشان، در چندين نوبت نيز با پيغام هايی تهديد آميز خواستار سکوت وی شده بودند. 






 
 


 اين گروه از نمايندگان ادوار مجلس، با اشاره و رويکرد به حوادث چند سال اخير در کشور، خاطرنشان کرده اند "اين جنايت وحشتناک، نه اولين و نه آخرين خواهد بود، بلکه نشان از افزايش فقر، نا امنی، جرم و جنايت در کشور دارد، که برای تمامی فرزندان انقلاب جای نگرانی دارد."
خبرنگاران سبز/حقوق بشر:
بی عدالتی در دستگاه قضا در نظام اسلامی فرياد می کند. يارای دروغم نيست و سخن جز به صداقت اما با صراحت نمی توانم بُرد . علی خامنه ای با تعبير دانشمند جوان حکم رياست قوه قضائيه را به اسم آملی لاريجانی زد تا قوه قضائيه عملا شعبه ديگری از بيت رهبری شود چرا که پرونده های سياسی تماما با نظر مستقيم بيت رهبری رسيدگی و تفهيم حکم ميشود. بسيار گفته ايم از پرونده های  بلاتکليف کوی دانشگاه،ترور دانشمندان ايرانی، بازداشتگاه کهريزک و شهدای جنبش سبز و تحميل بازداشت های طولانی مدت برای اسرای جنبش سبز اما در ادامه بی عدالتی قوه قضائيه،  مرگ مشکوک فاطمه باقريان نژاد، دختر نماينده مردم کازرون در مجالس سوم و ششم، که بر اثر مسموميت ناشی از « خوراندن قرص برنج » به وی بوده نيز با بی توجهی قوه قضائيه روبرو شده است.


اسناد کالبد شکافی

بر اساس گزارش کالبد شکافی پزشکی قانونی و محتويات پرونده قتل فاطمه باقريان نژاد که اسناد آن را ندای سبز آزادی برای نخستين بار منتشر می کند، قتل دختر نماينده پيشين مردم کازرون در مجلس شورای اسلامی با خوراندن قرص برنج به او ، پس از ضرب و شتم وی اتفاق افتاده است.

ندای سبز آزادی در حالی اين اسناد را منتشر می کند که پس از گذشت بيش از چهل روز از زمان قتل دختر اين نماينده پيشين مجلس، خانواده وی هيچ پاسخی از مراجع و مقامات قضايی و نيروی انتظامی درباره عاملين اين جنايت، دريافت نکرده اند.

جنازه خانم فاطمه باقری‌نژاديان‌فرد، بنا به شواهد موجود، در هشتمين روز مردادماه سال جاری، يک روز پس از تشييع جنازه عزت الله سحابی، در اطراف شهر ری پيدا شد.
شواهد موجود نشان می دهد که خانم باقری نژاديان قصد شرکت در مراسم تشييع  دبير کل ائتلاف نيروهای ملی مذهبی را داشته
که در بين راه توسط افرادی که هنوز هويت آنان مشخص نيست ربوده شده است.


آثار ضرب و شتم


بر اساس گزارش پزشکی قانونی کهريزک در همان زمان آثار ضرب و شتم بر روی بدن تنها دختر نماينده پيشين کازرون در مجلس مشهود بوده است که در گزارش اخير از کالبد شکافی اين بخش از پرونده حذف گرديده.
در همان زمان بيش از  ۱۰۰ نماينده مجلس ايران طی نامه‌ای به همراه تعدادی از نمايندگان اصلاح‌طلب پيشين مجلس ايران به آيت‌الله علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی، محمود احمدی‌نژاد، رئيس‌ دولت دهم، آيت‌الله صادق لاريجانی، رئيس قوه قضائيه و علی لاريجانی، رئيس مجلس از قتل فاطمه باقری‌نژاديان‌فرد، ابراز «تأسف و نگرانی» کردند و خواستار رسيدگی به اين موضوع شدند که البته هنوز هيچ پاسخی از طرف روسای قوای مقننه و مجريه و ديگر مقامات عالی نظام به اين درخواست داده نشده است.
در متن اين نامه آمده بود « فاجعۀ جانگداز و جنايت هولناک قتل فاطمه باقری نژاديان فرد، دانشجوی مهندسی صنايع دانشگاه علم صنعت و فرزند دلبند برادرمان محمدباقر باقری نژاديان فرد، نماينده ادوار مجلس، که در روز پنجشنبه ششم امرداد ماه رخ داد، زنگ خطر و هشدار بزرگی است برای مسئولان کشور، که هر چه زودتر برای جلوگيری از سير صعودی و افزايش جرم و

جنايت و ناامنی در کشور عزيزمان فکری کنند و کاری شايسته انجام دهند.»
اين گروه از نمايندگان ادوار مجلس، با اشاره و رويکرد به حوادث چند سال اخير در کشور، خاطرنشان کرده اند "اين جنايت وحشتناک، نه اولين و نه آخرين خواهد بود، بلکه نشان از افزايش فقر، نا امنی، جرم و جنايت در کشور دارد، که برای تمامی فرزندان انقلاب جای نگرانی دارد."

يکی از همراهان سبز

محمدباقر باقری‌نژاديان‌فرد در هنگام انتخابات رياست‌جمهوری سال ۱۳۸۸ از هواداران ميرحسين موسوی بود و در تجمعات پس از انتخابات برای اعتراض به تقلبات گسترده رخ داده در اعلام نتايج حضور داشت.

اين نماينده اصلاح طلب مجالس سوم و ششم همان زمان به يک تارنمای محلی در شهرستان کازرون گفته بود که دخترش ساعت هفت صبح روز پنج‌شنبه ششم مرداد ۱۳۹۰ به قصد «هواخوری» از منزل خارج شده و پس از ۲۴ ساعت که خانواده ی وی در جستجوی دختر ۲۸ ساله خود بودند، جسد او حدود ساعت هفت صبح جمعه هفتم مرداد در کوه‌های اطراف شهر ری پيدا شده است.
درباره قتل خانم باقری نژاديان مدارک و مستندات قابل توجهی در اختيار ندای سبز آزادی قرار دارد که در صورت عدم توجه مسئولين مربوطه بزودی منتشر خواهد شد.








 
 


  آن آقايی {هاشمی رفسنجانی} که از اول مقابل ما بود، ۱۰ بار از طريق پسرش پيغام داد که ما با تو کاری نداريم، تو چرا خودت را سپر قرار دادی و نمی‌گذاری ما آن بالايی را بزنيم؟ گفتم ما يک تار موی آن بالايی را با هزارن مثل شما عوض نمی‌کنيم. من با اعتقاد آمده‌ام.
خبرنگاران سبز/سیاست:
با بالاگرفتن درگيری های لفظی بين حاميان علی خامنه ای که عمدتا افرادی از سپاه پاسداران و روحانيون افراطی هستند، سايت ابصار نيوز  يک ماه پس از برگزاری همايش استانداران سراسر کشور که ۱۲ مهر ماه در تهران برگزار شد٬ اقدام به انتشار بخش‌هايی از سخنرانی منتشر نشده احمدی‌نژاد کرده است.

در اين سخنرانی که جنبه افشاگرايانه ای بر عليه اقتدارگرايان داشته رئیس دولت کودتا، بيت رهبری را متهم درجه اول اختلاس سه هزار ميلياردی بانکی اعلام کرده که قصد واروونه جلوه دادن واقعيات را دارند. محمود احمدی نژاد همچنين با حمايت مجدد از رحيم مشايی وی را فردی پاک و نماز شب خوان خوانده که حاميان رهبری به دليل اينکه مانع حضور رحيم مشايی در رقابات انتخاباتی شوند، به وی اتهام های واهی می زنند.

محمود احمدی نژاد به علاوه از قصد هاشمی رفسنجانی ها برای ضربه به رهبری خبر داده که وی در جواب پيشنهاد آنها گفته است: " ما يک تار موی آن بالايی را با هزاران مثل شما عوض نمی‌کنيم. من با اعتقاد آمده‌ام ".

مهمترين گزینه اين سخنرانی به اين شرح است:


● اگر خدا از انسان راضی بود و بقيه ناراضی، انسان برنده است. همه عالم ناراضی باشند و دشنام دهند ولی اگر خدا راضی باشد انسان برنده است. طی کردن مسير الهی اين نيست که در رختخواب بخوابد و همه چيز بر وفق مراد باشد و همه تعريف و تمجيد کنند.
● يک عالمی که انسان خوبی است نزد من آمده بود، می‌گفت: «چرا با همه درافتادی، خوب يک سری را برای خود نگه می‌داشتی، در اين دوران خلافکار زياد است تو چرا با همه درافتادی.»

● به ما می‌گويند انحرافی، از اول گفتيم که اين‌ها را قبول نداريم و اين شيوه مديريتی را قبول نداريم و آمده‌ايم اين شيوه مديريت را عوض کنيم، پايش هم ايستاديم تا الان. تازه شما فهميدی که با فلان آقا خط ما جداست؟

● من افتخار می‌کنم که امروز عده‌ای عليه من حرف می‌زنند. فکر می‌کنند ما ناراحت می‌شويم. من در دلم جشن است که به من فحش می‌دهند. خدايا شکرت که مشخص شد ما با اين‌ها نيستيم.

● چهار سال است که هر چه افترا به من و نزديکانم می‌زنند. اصلا ترسی ندارند از برخورد و پيگيری معلوم است که به آن‌ها مصونيت داده‌اند که آقا خيالت راحت باشد، برو هر چه می‌خواهی بگو.

● شش سال است که شمشير‌ها را آخته‌اند. حالا فکر کرده‌اند که فرصتی پيدا کرده‌اند، بابا طرفدار ولايت فقيه اين است که با عملش ولايت را ببرد بالا، جيب‌ها را پر کردند و شکم‌ها را انباشتند از حرام.

● عده‌ای فکر کردند اين مسيری که دولت می‌رود، برای آن‌ها در دوره بعد چيزی در نمی‌آيد. هرچه می‌بينند که راستای مسير دولت به آن‌ها نمی‌رسد. لذا گفتند: «بايد دولت را بزنيم.»

● پايتان را که از ايران بيرون می‌گذاريد همه محافظه کار می‌شويد و می‌رويد در لانه‌ها، کدامتان جرات داريد در سازمان ملل اينگونه عليه آمريکا صحبت کنيد؟ آنهايی که به دنبال مال و منال و سهميه و قاچاق و بورس و... هستند به دنبال سازش با آمريکا هستند نه ما.

● جرم آقای مشايی اين است که آقايان فکر کردند که ايشان می‌خواهد کانديد شود، فقط همين. هيچ جرم ديگری ايشان ندارد؛ ولله پاک‌ترين عضو دولت است. بنده ۲۵ سال است که ايشان را می‌شناسم. نماز شبش ترک نشده است.

● از شش سال پيش ولی ما گفتيم اين سيستم بانکی غلط است و در داخلش سوءاستفاده است. اما به جای اينکه اختيارات بدهند، اختيارات ما را کاهش دادند، تا هيچ دخالتی در بانک‌ها نداشته باشيم.

● آيا آقای مشايی مسئول تخلف در بانک صادرات است؟ شخص آقای جهرمی زنگ زده به رئيس شعبه گفته اين وام را بدهيد، چون از دفتر رئيس جمهور پيگيری می‌کنند. به دروغ منظورش دفتر جای ديگری بود. ولی گفته دفتر رئيس جمهور، چون که نمی‌توانسته اسم آنجا را ببرد بی‌دينی و بی‌تقوايی اينقدر؟

● مسئولی نامه می‌نويسد برای من و از ابتدا تا انتها درباره جن و رمال و اين‌ها حرف می‌زند. من گفتم همه اين استدلالت به خودت می‌چسبد، ما که هيچ وقت درباره جن و رمال حرفی نزديم و دنبالش هم نبوديم.

● يکی از مسئولين آمد پيش من و گفت من مطمئن هستم که تو طلسم شده‌ای. گفتم خوب من چگونه طلسم شده‌ام؟ گفت ما رفتيم و آدمی پير کارهای جادو و طلسم است را آورديم و گفته احمدی‌نژاد طلسم شده. بهش گفتم خوب بگوييد باطل کند. گفت اين مطلب را گفته‌اند ولی گفته نمی‌شود؛ چون طلسمش خيلی محکم است و ممکن است اگر چيزی بزنيم برگردد به خودمان و ما را بکشد.
● اگر يک ريال سوءاستفاده از آقای مشايی پيدا کرده بودند، آقای مشايی را اعدام می‌کردند. می‌نويسند آقای مشايی چون فاميل فلانی است، دفاع می‌کند.

● آن آقايی {هاشمی رفسنجانی} که از اول مقابل ما بود، ۱۰ بار از طريق پسرش پيغام داد که ما با تو کاری نداريم، تو چرا خودت را سپر قرار دادی و نمی‌گذاری ما آن بالايی را بزنيم؟ گفتم ما يک تار موی آن بالايی را با هزارن مثل شما عوض نمی‌کنيم. من با اعتقاد آمده‌ام.

● خدمت آقا هم عرض کردم: «ما هيچ ادعايی نداريم و اگر شما اجازه بفرماييد اين مدت زمان باقی مانده را انجام وظيفه کنيم، وگرنه می‌رويم می‌نشينيم خانه و خودم با مردم صحبت می‌کنم و اجازه نمی‌دهم يک نفر اقدامی بکند.»
● من تنهای تنها هم بمانم اين راه را خواهم رفت. اين را بدانيد، البته خدا را شکر تنهايی وجود ندارد. ولی مطمئن باشيد اگر تک و تنها بمانم من يک کاغذ را که حق مملکت پايمال شود و ارزش‌ها زير سوال برود امضا نخواهم کرد.
● ما نيامده‌ايم که هرچه خواستند امضا کنند و يا برای خودمان کاری بکنيم، رهبری گفتند شما حرف نزنيد، گفتيم چشم و خوشحاليم که حرف نمی‌زنيم.

● گفت يک ميليارد دلار دولت برده، الان خودت فهميدی اينگونه نيست، کميسيون اصل نود و قاضی فهميده که نبرده، جرات نداری اعلام کنی و الان که نزديک انتخابات است باز می‌گويی ۱۲ ميليارد. خوب است من هم بگويم الان تو کدام خانه نشسته‌ای؟ بگم از پول... کجا خرج کردی؟

● آقايی که در زمان شهرداری به من چندين بار پيغام فرستاده که فلان برج را بده به پسر من و ما نداديم؛ خوب الان عليه ما حرف می‌زند.

● عزيزان من، کار، کار، کار، ما از شما نمی‌خواهيم که بياييد از ما دفاع کنيد، يا از آقای مشايی دفاع کنيد. آقای مشايی خدايی دارد که از او دفاع خواهد کرد و من شک ندارم آنچنان دفاع خواهد کرد که در تاريخ ثبت بشود. چون که بعد از انقلاب به مظلوميت آقای مشايی نداشتيم، فقط شهيد بهشتی بود.

● کسانی که عالمانه عليه دولت هستند عاقبت به خير نخواهند شد و اين تعصب دفاع از دولت نيست. چرا که دولت ضعف زيادی دارد و خود من از همه بيشتر ضعف دارم و به آن واقفم.

● جلسه می‌گذارند می‌گويند: «خوب رحيمی، مشايی، بقايی را زديم و خيالمان راحت شد.» و به دنبال زدن تک تک شما و وزرا هستند. يک روز حاجی بابايی و يک روز حسينی و حال نوبت تک تک شما می‌رسد و در اين دو سال خواهيد ديد.



 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به greencorrespondents-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به greencorrespondents@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته