-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۰ آذر ۹, چهارشنبه

Latest New from Green Correspondents for 11/30/2011

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا گزینه دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.

 

 اما بعد از اينکه رسانه های حکومتی از آشوب و اوباش گری امروز بسيجيان دانشجو نما تبليغات سوء برعليه دولت بريتانيا پخش کردند، وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی با تاخيری قابل تأمل با صدور بيانيه‌ای از آنچه رفتارهای غير قابل قبول معدودی از معترضين تجمع کننده مقابل سفارت انگليس خواند ابراز تاسف کرد.
خبرنگاران سبز/ایران-و-جهان:
در پی حمله عده ای آشوب طلب بسيجی نما به سفارت بريتانيا که رسانه های حکومتی با پخش پرتعداد اين تصاوير آنها را دانشجو لقب داده اند،شورای امنيت  با توافق هر ۱۵ عضو دائم اش- از جمله چين و روسيه - اقدام غير ديپلماتيک امروز را محکوم کرد. يش از اين، دولت آمريکا و اتحاديه اروپا حمله به مجموعه‌های سفارت بريتانيا را محکوم کرده بودند و دولت بريتانيا نيز در اعتراض به اين حمله کاردار ايران در لندن را به وزارت امور خارجه اين کشور احضار کرد.

سخنگوی دفتر رئيس جمهور آمريکا گفت که کشورش حمله به سفارت بريتانيا را به شدت محکوم می کند و آماده است که از همپيمانانش در شرايط سخت حمايت کند.يک سخنگوی کاترين اشتون، مسئول سياست خارجی اتحاديه اروپا هم از وقايع امروز تهران به شدت ابراز نگرانی کرد و آن را "حمله ای کاملا غير قابل قبول" خواند.

اين در حالی است که وزارت امور خارجه ايران از "رفتارهای غير قابل قبول معدودی از معترضان" ابراز تأسف کرده و گفته است که ايران قوانين و مقررات بين المللی و مصونيت اماکن ديپلماتيک را محترم می داند.

در جالب ترين بخش از سخنان مقامات جمهوری اسلامی مقامات ايران می گويند که از قصد معترضان برای ورود به سفارت بريتانيا بی خبر بوده اند و تلاش پليس برای جلوگيری از آن هم بی نتيجه مانده است  در حاليکه عده ای از بسيجيان حامی حکومت روز قبل با اطلاع رسانی حتی ساعت و مکان اين آشوبگری را اعلام کرده بودند.

پيش تر وزارت امور خارجه بريتانيا از حملات عليه دو مجموع سفارت خود در تهران به شدت ابراز خشم کرده و آن را غير قابل قبول خوانده بود.

اين وزارتخانه تأکيد کرده بود که بر اساس قوانين بين المللی و کنوانسيون وين، دولت ايران مسئول حفاظت از ديپلمات ها و سفارتخانه ها در اين کشور است. خبرگزاری فارس چند ساعت بعد، از آزاد شدن "۶ کارمند انگليسی که در باغ قلهک در محاصره دانشجويان بودند" توسط پليس ديپلماتيک خبر داد.

در تصاوير منتشر شده از حوادث امروز، يک خودرو که در داخل محوطه سفارت به آتش کشيده شده و تعدادی از مهاجمان که مدارک و اموال را از داخل ساختمان سفارت خارج می کنند، ديده می شوند. روابط ايران و بريتانيا در هفته های اخير و در پی تشديد تحريم ها عليه ايران توسط دولت بريتانيا پرتنش بوده است و مجلس ايران کاهش روابط اين کشور با بريتانيا را به سطح کاردار تصويب کرده است.

وزارت امور خارجه بريتانيا اعلام کرده است که مقامات ارشد اين وزارتخانه با کاردار ايران در بريتانيا گفت و گو کرده اند و مستقيما خواهان واکنش سريع دولت ايران شده اند.

اما بعد از اينکه رسانه های حکومتی از آشوب و اوباش گری امروز بسيجيان دانشجو نما تبليغات سوء برعليه دولت بريتانيا پخش کردند، وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی با تاخيری قابل تأمل با صدور بيانيه‌ای از آنچه رفتارهای غير قابل قبول معدودی از معترضين تجمع کننده مقابل سفارت انگليس خواند ابراز تاسف کرد.

به گزارش خبرگزاری مهر، در پی تجمع اعتراض آميز دانشجويان در مقابل سفارت انگليس در تهران که منجر به تظاهرات خارج از کنترل گرديد، وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ايران از برخی رفتارهای غير قابل قبول معدودی از معترضين که عليرغم تلاش نيروی انتظامی و تقويت نيروهای حفاظت کننده از سفارت صورت پذيرفت ، ابراز تاسف کرده و از مسئولين امر خواسته شده است تا اقدامات و بررسی های فوری و ضروری در اين رابطه به عمل آورند.

وزارت امور خارجه ضمن احترام به قوانين و مقررات بين المللی و با تاکيد بر مصونيت اماکن ديپلماتيک ، بر تعهد دولت جمهوری اسلامی ايران به حفاظت و صيانت از اماکن و ماموران ديپلماتيک تاکيد می نمايد. 

 
 


جالب اينجاست تمامی سايت های اصولگرايان نيز با شور و هيجان اين اقدام غير ديپلماتيک و غير متمدنانه را بازتاب داده اند حال غافل از اينکه با اين اقدام جمهوری اسلامی قدم نهايی برای انزوا را در جامعه جهانی برداشته است و سياست مندان و در راس آنها مجلس شورای اسلامی و شورای نگهبان که هفته پيش با تصويب طرح کاهش روابط با انگلستان مجوز اصلی برای اين آشوبگری را به نيروهای لباس شخصی بسيجی نما داده بود، خود مسبب اصلی غوطه ور شدن کشورمان در انزوای حامعه جهانی خواهد بود.

خبرنگاران سبز/سیاست:
گروهی از بسيجيان لباس شخصی با عنوان دانشجو در اقدامی عجيب و غير مرسوم در دنيای کنونی ، با تجمع از قبل برنامه ريزی شده در ابتدا با سردادن شعارهايی چون "مرگ بر آمريکا"، "مرگ بر انگليس"، "مرگ بر اسرائيل"، "الله اکبر"، دانشجو می‌ميرد، ذلت نمی‌پذيرد"، "ای رهبر آزاده، آماده‌ايم آماده" خيابان های اطراف سفارت را در اشغال خود در آوردند و سپس با سکوت نيروی انتظامی که بايد همچون سرباز از سفارت خانه کشور مهمان که به عنوان خاک کشوری محسوب می شود، از در و ديوار سفارت خانه بالا رفتند و با پرتاب سنگ و حمل چوب وارد حياط سفارت بريتانيا شدند و پرچم اين کشور را پايين کشيدند.

جالب اينجاست تمامی سايت های اصولگرايان نيز با شور و هيجان اين اقدام غير ديپلماتيک و غير متمدنانه را بازتاب داده اند حال غافل از اينکه با اين اقدام جمهوری اسلامی قدم نهايی برای انزوا را در جامعه جهانی برداشته است و سياست مندان و در راس آنها مجلس شورای اسلامی و شورای نگهبان که هفته پيش با تصويب طرح کاهش روابط با انگلستان مجوز اصلی برای اين آشوبگری را به نيروهای لباس شخصی بسيجی نما داده بود، خود مسبب اصلی غوطه ور شدن کشورمان در انزوای جامعه جهانی خواهد بود.
سی و اندی سال پیش سفارت ایالات متحده در خیابان طالقانی به دست عده ای به همین شکل و شمایل به تصرف درآمد که آثار و برکاتش تاکنون حی و حاضر بر مملکت نمایان است حال از کرده خود عبرت نگرفته ایم که هیچ دوباره همان کرده تکرار شد که سایه شوم انزوای مطلق در جامعه جهانی بر کشور گسترده تر شود.خود کرده را تدبیر نیست.





















 
 


دقت کنيم که لازمه ادامه هر چه نيرومند تر اين راه حمايت ما از يکديگر در روزهای تجمع است پس در صورت دستگيری هر يک از سبزها سعی کنيم به يکباره و با هم برای آزادی اش اقدام کنيم. اين کار نيروهای کودتا را ترسانده عقب خواهد نشاند. بسياری از نيروهای مسلح با مردم هستند و باقيمانده اين نيروها نيز بسيار ضعيف تر از آنی می‌باشند که برخی فکر می‌کنند. باور کنيد باتوم، موتور يا سلاح چند جوان ناآگاه در مقابل تهرانی چنين بزرگ هيچ نيست.
خبرنگاران سبز/جامعه:
با نزديک شدن به سالروز عاشورا و ۱۶ آذر، صفحه ۲۵ بهمن در فيبسبوک که اصلی ترين مکان همفکری جنبش سبز است، با انتشار فراخوان حضور اعتراضی مردمی‌در روز عاشورا به همراه زمان و محل‌های تجمع در تهران، شيراز، قم و نجف آباد، از فعالين جنبش سبز درخواست کرده است که برای گرامی داشت خون شهدای عاشورای ۸۸ و اعتراض به خودکامگی حکومت، به اعتراضات اين دو روز بپيوندند.

 صفحه فيسبوک ۲۵ بهمن همچنين از شورای هماهنگی راه سبز اميد و ديگر گروهها و احزاب سياسی دعوت کرده است تا از فراخوان مردمی روز عاشورا حمايت به عمل آورند.

متن فراخوان صفحه ۲۵ بهمن فيسوک به شرح زير است:

«الا ترون الی الحقِّ لا یُعمل به و الی الباطلِ لا يتناهی عنه»
آيا نمی‌بينيد که به حق عمل نمی‌گردد و از باطل روی گردانده نمی‌شود.

عاشورای ديگر از راه می‌رسد. روزی که سالارش حسين، مردی است که فراتر ازهر نژاد، طبقه و دينی به "حق و حق طلبی" پيوند می‌خورد. در صحنه تاريخی که چون ميدان نبردی ازلی است ميان ظالم و مظلوم، حسين بايد بی تاريخ از جنس اسطوره باشد تا در قامت دهها ملت و هزاران صدا تکثير شود. تا جغرافيای کربلا بشود به وسعت دنيای تمام ستم ديده گانی که تشنه آزادی هستند و کسانی راه "آب" را که نشان زيستن است بر آنها بسته اند. علمدارش بايد با دستانی قطع شده به خاک بيافتد تا تمامی‌انسانها بدانند که اين مبارزه تا ابد ادامه خواهد داشت و بايد اين علم را از زمين بردارند. تير حرمله ای بايد بر گلوی علی اصغر بنشيند تا نقاب از صورت ظالم بيافتد و حتی صدها سال بعد هيچ رسانه ملی و ميلی نتواند ننگی چنين را از صورت مردانی از جنبس همان يزيد، زمانی که ارابه مرگ بر تن زنی راندند بشويد. حسين کابوس ماندگار ظلم است و تکرار نام نامی‌اش ندای پايان در گوش ستم. تهران ششم دی ماه سال ۸۸ نيز اين چنين عاشورايی ديگر بود. عاشورايی که همه جز خود ديکتاتور قامت زشت اش را ديدند. ديکتاتوری که ديگر مکرش جز خودش را فريب نخواهد داد. فريبی که اسارات اوست، قفس اوست.

عزيزان، جنبش سبز آغاز تاريخ نسل ماست. جمع تمام فريادهای در گلو خفته است که روزی سر آغاز تاريخ ايرانی سرفراز و آزاد خواهد شد. ما اين نامه را با تاسی از بيانيه شماره هفدهم ميرحسين درباره اتفاقات روز عاشورای سال ۸۸ ، آنجا که می‌نويسند: «عليرغم درخواستهای فراوان، نه جناب حجت الاسلام و المسلمين کروبی اطلاعيه دادند و نه حجت الاسلام و المسلمين خاتمی‌اطلاعيه صادر کردند و نه بنده و دوستانم. با اين وصف يک بار ديگر مردمی‌خداجوی به صحنه آمدند و نشان دادند که شبکه‌های وسيع اجتماعی و مدنی که در طول انتخابات و بعد از آن به صورت خود جوش شکل گرفته است، منتظر اطلاعيه و بيانيه نمی‌مانند.» به حضور شما تقديم و ترجيح می‌دهيم منتظر هيچ بيانيه ای نمانيم. ما با هم در خيابان‌های خرداد ايران زمين عهد بسته ايم، در حصر باشيم يا زندان يا در همسايگی شما، قدمت اين بغض بيش از سکوت اين روزهاست است و تا پايان ظلم نخواهد شکست.

برنامه اعتراضی روز عاشورا به شرح زير است. فريادها از سينه رها کنيم، حضور فعال اعتراضی داشته باشيم و مطمئن باشيم اين بار متحدتر و سريعتر پيش خواهيم رفت. برنامه‌های اعتراضی پس از روز عاشورا قبل از اين روز نهايی و متعاقب آن اعلام خواهد شد.

به سوی عاشورا:
برخلاف برنامه‌های پيشين به جای مسير، «مقصد» معين خواهيم داشت. از هر مسيری که مقدور است خود را به اين مقصدها برسانيم. دقت کنيم که اين بار نيز مانند برنامه‌های پيشين نيروهای کودتا در نقاطی دورتر از مقصد اعلام شده سعی خواهند کرد مسير حرکت ما را سد کنند. پس در صورت بسته بودن راه در اولين برخورد با نيروهای سرکوب سعی کنيم با شکل دادن تجمع، اعتراض را از همان نقطه آغاز کنيم. به طور مثال اگر مقصد ميدان ولی عصر باشد نيروهای کودتا دايره ای به شعاع يک کيلومتر رسم و سعی خواهند کرد ما را از رسيدن به ميدان ولی عصر (مرکز دايره) باز دارند. در اين حالت در هر يک از نقاط مهم روی شعاع اين دايره (از ونک تا ميدان منيريه و …) می‌توانيم در محلی پرتردد با چند شعار اوليه تجمعی بزرگ را آغاز کنيم. دقت کنيم نيروهای کودتا در روی شعاع دايره بسيار ضعيف تر و کم تعداد تر از مرکز خواهند بود. مطمئن باشيم با چند شعار بسيار سريعتر از واکنش نيروهای کودتا، مردم به ما خواهند پيوست. دقت کنيم که لازمه ادامه هر چه نيرومند تر اين راه حمايت ما از يکديگر در روزهای تجمع است پس در صورت دستگيری هر يک از سبزها سعی کنيم به يکباره و با هم برای آزادی اش اقدام کنيم. اين کار نيروهای کودتا را ترسانده عقب خواهد نشاند. بسياری از نيروهای مسلح با مردم هستند و باقيمانده اين نيروها نيز بسيار ضعيف تر از آنی می‌باشند که برخی فکر می‌کنند. باور کنيد باتوم، موتور يا سلاح چند جوان ناآگاه در مقابل تهرانی چنين بزرگ هيچ نيست.

الف) برنامه ظهر سه شنبه پانزدهم آذرماه، عاشورا:
مقصدها: محل شهادت شهدای عاشورای سال ۸۸- به سمت اين مقصدها از هر مسير ممکن حرکت کنيم:
۱- ميدان ولی عصر ۲- بخش‌های ميانی خيابان انقلاب (از ميدان فردوسی تا ميدان انقلاب)
ب) عصر عاشورا. شام غريبان برای روشن کردن شمع به ياد تمامی‌عزيزانی که در اين راه از دست داده ايم.
مکان‌ها: ميدان محسنی، امام زاده صالح (تجريش)، حوالی مسجد امير (کارگر شمالی)
زمان و مکان تجمع در سه شهر ديگر:
قم: ظهر عاشورا، حرکت به سمت بيت آيت الله صانعی، خيابان شهيد منتظری، کوچه هشتم
شيراز: ظهر عاشورا، حرکت به سمت مسجد قبا و دفتر آيت الله دستغيب، آدرس: حرم شاهچراغ به سمت چهارراه پيروزی (۳راه نمازی) مسجد قبا(آتشيها)
نجف آباد: حسينه اعظم نجف آباد. خيابان شريعتی
آدرس تجمع در شهرهای ديگر متعاقبا اعلام خواهد شد.

 
 


خبرنگاران سبز/جامعه:
۴۲ دستگاه واگن جديد مترو شنبه ۵ آذر ماه، باحضور محمدباقر قاليباف شهردار تهران در محل مترو صادقيه به بهره برداری رسيد. اميدواريم فرهنگ شهرنشينی و همنشينی وبردباری، در جامعه ما نهادينه شود و کمی از بی فرهنگی که متاسفانه گريبان گير جامعه امان شده است، دور شويم.
 حال که شهردار تهران و مدیران شهری با تاخیر اما شتابان در حال بهبود خدمات شهری و زیباسازی کلان شهر تهران هستند، می طلبد که شهروندان تهرانی نیز با همکاری و تعامل فی مابین، به حفظ و نگهداری هرچه بیشتر این  امکانات رفاهی همت ورزند و فرهنگ ایرانی را به نمایش بگذارند. 





 
 


 روابط غيراخلاقی موجود، که طبق برخی گزارشات برای بعضی از زندانيان به ممر درآمد تبديل شده است، بر دامنۀ مشکلات اين زندان افزوده است. اين مسئله به خصوص در بند جوانان که محل نگهداری محکومان زير ۱۸ سال است، بيشتر به چشم می خورد. برخوردهای خودسرانه و غيرقانونی مسئولان زندان با برخی زندانيان متخلف نيز وخامت وضع انسانی اين زندان را دوچندان کرده است. از جمله گزارش شده که در مواردی مأموران زندان برخی زندانيان را به قصد تنبيه در فضای باز به ميله های چراغ برق بسته و با ريختن آب سرد روی آنها ساعت ها در هوای سرد نگه داشته اند.
خبرنگاران سبز/حقوق بشر:
پيشتر گزارشاتی در مورد بازداشتگاه کهريزک و سروش ۱۱۱ که با مديريت نيروی انتظامی و قوه قضائيه و دخالت نيروهای امنيتی اداره میشد، منتشر شده بود اما به کمک منابع خبری جنبش سبز و فعالان حقوق بشری، طی گزارشی از وضعيت وخيم زندان لنگرود قم، اين زندان را "گوانتانوموی قم" معرفی کرده و گوشه ای از فجايع رخ داده در اين زندان را منتشر ساخته اند. با این وجود مقامات جمهوری اسلامی با وجود مدارک موجود و شاهدین زنده که شهادت به درستی گزارشات می دهند، همچنان به ادامه نقض حقوق بشر و اعمال شکنجه و اعدام های مخفیانه می پردازد. اما زندان لنگرود قم که تا کنون از دید فعالین حقوق بشری ایران و منابع خبری جنبش سبز به دور مانده بود، باید در گزارش بعدی احمد شهید نماینده ویژه سازمان ملل در پرونده حقوق بشری ایران بازتاب پیدا کند.

به گزارش کلمه، گزارش ها از زندان مرکزی قم نشان می‌دهد وضعيت فجيعی به مراتب بدتر از کهريزک در اين زندان برقرار است. اين گزارش از آزار و شکنجه گسترده انسان ها در زندانی در ۱۰ کيلومتری قم پرده بر می‌دارد. اين زندان که زندان لنگرود نام دارد و به گوانتاناموی قم مشهور است، اخيرا به محل تازه ای برای نگهداری و شکنجه زندانيان سياسی مبدل شده است.

اين زندان که در جاده قم به کاشان قرار دارد، به دليل تعداد بيش از حد زندانيان و امکانات کم و نيز اقدامات تحقيرآميز مسئولان زندان، با مشکلات بسياری روبه‌روست. روابط غيراخلاقی موجود، که طبق برخی گزارش‌ها برای بعضی از زندانيان به ممر درآمد تبديل شده است، بر دامنۀ مشکلات اين زندان افزوده است. اين مسئله به خصوص در بند جوانان که محل نگهداری محکومان زير ۱۸ سال است، بيشتر به چشم می خورد.

بر اساس اين گزارش  مأموران زندان برخی زندانيان را به قصد تنبيه در فضای باز به ميله های چراغ برق بسته و با ريختن آب سرد روی آنها ساعت ها در هوای سرد نگه داشته اند.

در ماههای اخير حدود پانزده نفر از محکومان مواد مخدر و ساير جرايم، در زندان لنگرود قم اعدام شده اند. اين تعداد علاوه بر محکومانی است که در نوبت اعدام قرار گرفته اند و بر اساس برخی شنيده ها تعداد آنها بين ۸۰ تا ۱۲۰ نفر است. همچنين بنا بر گزارش ها به تازگی گروهی از زندانيان سياسی از زندان وزارت اطلاعات در قم به اين زندان منتقل شده اند.

طی چند ماه گذشته اين اولين باری نيست که فرد يا افرادی با گزارش های خود از زندان های کشور وحشت را از نظام قضايی و سازمان زندان ها در دل می آفريند.

چندی پيش بخش هايی از نامه سيد هاشم خواستار، فعال فرهنگی و معلم در بند مشهدی به رييس قوه قضاييه، منتشر شد. در بخشی از اين نامه ی تاثر برانگيز آمده بود: سالن ۴ بند قرنطينه که در تير ماه ۸۷ آنجا بودم ۲۰۰ متر مربع مساحت و ۲۰۰ نفر جمعيت داشت که می گفتند به ۲۵۰ نفر رسيده و در تاريخ ۱۳/۰۹/۸۹ ، ۴۵۶ زندانی داشته که سرانه هر فرد از فضای آن نيم متر مربع می باشد و اين مساحت فقط گنجايش نصف گوسفند را در آغول دارد. قبلا که هوا گرم بود از هوا خوری که وسايل ورزشی درآن نصب بود و ايرانيت روی آن گذاشته بودند استفاده می کردند، اما با سرد شدن هوا ديگر از آن استفاده نمی کنند و مجددا با گذاشتن بخاری، به عنوان فضای اسکان زندانيان استفاده می کنند.

سالن ۴ بند قرنطينه هشتاد تخت يکنفره دارد که به صورت دو نفره از هر تخت استفاده می کنند و زندانيان به صورت کتابی فشرده و بين تخت ها و زير تخت ها می خوابند. سالن ۱ که مخصوص افراد معتاد است در آن زمان ۳۰۰ نفر و اکنون به روايتی ۱۱۰۰ نفر زندانی دارد. در سالن ۴ بند ۵ که ۱۳ اتاق ۱۵ تختی دارد، جمعيت آن به ۹۵۰ نفر رسيده است که در مسجد و جلوی توالت ها می خوابند و سالن ۱ و ۲ و ۳ هم بهتر از سالن ۴ نيست. بند ۴ هم آنقدر زندانی دارد که جلوی توالت و روی پله ها و ايستگاه پله ها می خوابند هنگام حمام يکنفر زير دوش و ۱۰ نفر در صف هستند . سرپرست سابق بند ۶٫۱ مرتب به مولوی های اهل سنت متعرض می شد که ريشتان را کوتاه کنيد که آنها می گفتند در حد يک مشته در مذهب ما واجب است و ايشان به آنها گفته ريش شما دل ما را سياه ميکند. اين همه نا به سامانی ها و اعدام ها دلش را سياه نمی کند ولی ريش مولوی ها دلش را سياه می کند.

همچنين ارديبهشت ماه سال جاری مهدی محموديان ، روزنامه نگار و زندانی سياسی که در زندان رجايی شهر کرج به سر می برد از وقوع تجاوز جنسی به زندانيان در اين زندان خبر داده بود. محموديان در نامه اش به رهبری از وقوع تجاوز جنسی در زندان رجايی شهر خبر داده و نوشته بود: در زندان رجايی شهر هر کسی که کمی زيبايی در چهره داشته باشد و احيانا زوری در بازو نداشته باشد و يا پول خوبی در حسابش نداشته باشد که باج بدهد به ديگران، به زور در سالن های مختلف و هر شب در يک اتاق گردانده می شود و هر مفعولی صاحبی دارد و از اين بابت پولی به دست می‌آورد و بعد از چند وقت هم او را به ديگری می فروشد.

وی در ادامه اين نامه آورده بود: در بندهای مختلف زندان رجايی شهر عمل لواط بصورت امری معمولی و قابل پذيرش در آمده است که ظاهرا مسئولين زندان برای کمتر شدن آلودگيهای آن وسائل بهداشتی مورد لزوم افراد را آزادانه در اختيار زندانيان قرار می دهند.

در بخشی از اين نامه تاکيد شده بود: اينجا در زندان رجايی شهر تحت امر شما فرزندان و شهروندان کشور تحت امرتان با قيمت دويست و پنجاه هزار تومان اجاره داده می‌شوند و در اين سيستمی که شما مسئوليت آن را داريد هيچ دادرسی نمی‌يابند.

وی در ادامه نامه اش اشاره کرده است که از صد ها مورد از اين روابط که با رضايت طرفين و به صورت آزادانه و شايد صرفا بخاطر چند نخ سيگار و يا يکبار مصرف مواد صورت ميگيرد می گذرد و از زندانی جوانی می گويد که طبق مشاهده يک زندانی سياسی، در طول يک شب ۷ مرتبه به او تجاوز شده است و وقتی صبح به زندانبان شکايت می کند به انفرادی (يا به گفته مسئولين زندان سوئيت) منتقل می‌شود بدون اينکه هيچکدام از متجاوزين حتی مورد سوال واقع شوند.

او همچنين در بخش های ديگری از اين نامه به وجود ضرب و شتم در زندان اشاره کرده است اينکه زندانيان عادی به راحتی در زندان مورد ضرب و شتم قرار می گيرند. وی به شرايط بازجوييهای غيرقانونی در زندانها نيز اشاره ای کرده است و از آنچه بر سر متهمان حوادث پس از انتخابات رفته نيز سخن گفته است.

وی خطاب به رهبری نوشته بود: نمی دانم بعد از انتشار اين نامه چه سرنوشتی در انتظارم است اما به خدای بزرگ و ائمه اطهار و همين طور به خون تمام شهدای راه آزادی و به خصوص شهدای يک سال اخير سوگند ياد می کنم اين مطالب عين واقع است و در زندان های تحت امر شما رخ داده است.

هفته ی قبل از اين نامه هم ضيا نبوی، دانشجوی محروم از تحصيل و يکی از زندانيان حوادث پس از انتخابات در نامه ای خطاب به محمدجواد اردشير لاريجانی، دبير ستاد حقوق بشر قوه قضائيه بخشی از شرايط زندان کارون اهواز را توصيف کرده بود.

ضيا در اين نامه از شرايط غير انسانی اين زندان سخن گفته بود، شرايطی که به قول او توصيفش از عهده قلم و حتی هر گونه دوربين فيلم برداری و عکاسی خارج است و تنها وضعيتی مرزی بين زندگی انسان و حيوان را به نمايش می گذارد.

ضيا نوشته بود: آنچه در اين جا می گذرد حقيقتا "ورای حد تقرير" است و قابل بازنمائی نيست! من چنين وضعيتی را نه پيش از اين تجربه کرده بودم و نه جائی خوانده يا شنيده بودم. هيچ فيلمی يا داستانی تاکنون زندان را اين گونه تصوير نکرده بود و هرگز در مخيله ام هم نمی گنجيد که چنين جايی ممکن است وجود داشته باشد! شايد بتوان گفت که همه ی مصيبت های اينجا از اين نکته بر می خيزد که انسان در يک محيط بسيار کوچک و بسته و به غايت آلوده با شمار زيادی از انسان های متفاوت و نامتناجس مواجه است و مجبور است تمامی لحظات خود را در چنين وضعيتی بگذراند. واقعا برای خودم هم جای سوال است که چگونه می توان توصيف کرد جايی را که حتی هوای سالمی برای تنفس و يا چند متر فضای خالی برای قدم زدن وجود ندارد! در اين چند ماهی که در اين زندان به سر می برم گاهی وقتی افکار و رفتارم را در طول شبانه روز مرور می کنم به نتايج عجيبی می رسم، احساس من اين است که کم کم زندگی ام از محتوای انسانی تهی می شود.

اکنون در گزارش موجود از "گوانتاناموی قم" به موارد مشابهی اشاره می‌شود که نشان از تکرار فجايع مشابه در زندان‌های شهرهای مختلف کشور دارد.

به گزارش کلمه، متن کامل اين گزارش به شرح زير است:

وضعيت نابسامان حقوق بشر در زندان لنگرود
زندان مرکزی قم معروف به زندان لنگرود که در ۱۰ کيلومتری جادۀ قديم قم- کاشان واقع شده، همانند ساير زندانهای کشور، به دليل تعداد بيش از حد زندانيان و امکانات کم و نيز نگاه تحقيرآميز مسئولان زندان به زندانيان، با مشکلات بسياری روبه‌روست.
وجود بيش از چهار هزار زندانی در اين زندان، که بيش از سه برابر ظرفيت حقيقی آن است، باعث ايجاد وضعيت نابسامان اخلاقی و بهداشتی در اين زندان شده است. کيفيت نامناسب غذای زندان، علاوه بر وجود حشراتی از قبيل ساس و شپش در آسايشگاه ها، گذران حبس را برای زندانيان دشوار کرده است و اين غير از وجود زندانيان مبتلا به ايدز و هپاتيت است که در کنار ساير زندانيان نگهداری می شوند. برخی بندهای اين زندان دو تا سه برابر تعداد تخت های موجود زندانی در خود جای داده اند و کمبود تخت و فضای مناسب برای خواب تا حدی است که بسياری از زندانيان شب را در هواخوری ها و راهروها سپری می کنند.

روابط غيراخلاقی موجود، که طبق برخی گزارشات برای بعضی از زندانيان به ممر درآمد تبديل شده است، بر دامنۀ مشکلات اين زندان افزوده است. اين مسئله به خصوص در بند جوانان که محل نگهداری محکومان زير ۱۸ سال است، بيشتر به چشم می خورد. برخوردهای خودسرانه و غيرقانونی مسئولان زندان با برخی زندانيان متخلف نيز وخامت وضع انسانی اين زندان را دوچندان کرده است. از جمله گزارش شده که در مواردی مأموران زندان برخی زندانيان را به قصد تنبيه در فضای باز به ميله های چراغ برق بسته و با ريختن آب سرد روی آنها ساعت ها در هوای سرد نگه داشته اند.

اعدام های خاموش و ساخت اتاق جديد اعدام
بنا بر اين گزارش، در ماههای اخير حدود پانزده نفر از محکومان مواد مخدر و ساير جرايم، در زندان لنگرود قم اعدام شده اند. اين تعداد علاوه بر محکومانی است که در نوبت اعدام قرار گرفته اند و بر اساس برخی شنيده ها تعداد آنها بين ۸۰ تا ۱۲۰ نفر است. آخرين اين اعدامها مربوط به نيمۀ دوم آذر ماه است که دو نفر از زندانيان مواد مخدر پس از تأييد حکم از سوی ديوان عالی کشور در محوطۀ اين زندان اعدام شدند.
اخيرا مسئولان اين زندان دست به کار ساخت اتاق جديدی برای اعدام شده اند که در آن به روش مکانيزه تری اعدام انجام خواهد شد. شنيده ها حاکی از آن است که برخی از زندانيانی که به عنوان کارگر در اين زندان به بيگاری گرفته شده اند از کمک به ساخت اين مکان خودداری کرده اند.

بازرسی های نامناسب و غير شرعی
بنا به گزارش فعالان حقوق بشر قم، تمام بازداشت شدگان و زندانيانی که وارد اين زندان می شوند، بدون تفکيک از نظر نوع جرم، در بدو ورود به بهانۀ جلوگيری از ورود مواد مخدر به زندان، مورد بازرسی نامناسب قرار می گيرند. در اين بازرسی ها، به جای استفاده از سگ های موادياب و دستگاه های الکترونيکی، با بازرسی بدنی، حدود شرعی و کرامت انسانی زندانيان زير پا گذاشته می شود و حتی زندانيان سياسی نيز گاه به همين بهانه مورد تحقير و اهانت قرار ميگيرند، و زندانيانی که به اين وضع اعتراض می کنند با برخورد بد مسئولان زندان روبرو می شوند.

سوييت يا گوانتانامو
در بخشی از زندان لنگرود قم، اتاق هايی ۲ در ۳ به نام سوييت وجود دارد که برای نگهداری محکومان به اعدام و مجرمان خطرناک و نيز تاديب ساير زندانيانی که به تشخيص مسئولان مربوطه مستحق سختگيری شناخته شده اند، در نظر گرفته شده است. در اين اتاق های شش متری که در بين زندانيان به گوانتانامو شهرت دارد، زندانيان محروم از هواخوری و نور هستند، گاه تا پانزده نفر در آنها گنجانده می شوند و زندانيان مجبورند به صورت کتابی بخوابند؛ به هر يک از اين زندانيان نصف سهمیۀ معمول هر زندانی غذا و پتو داده می شود؛ در گوشۀ هر يک از اين اتاق ها يک دستشويی به صورت اوپن وجود دارد که با ديواره ای ۳۰ سانتی متری از محوطۀ اتاق جدا شده است و از آن به عنوان حمام نيز استفاده می شود. همين امر افزون بر وجود ساس و حشرات ديگر، وضع بهداشتی سوييت ها را بسيار بغرنج کرده است.

نگهداری يکی از زندانيان عقيدتی در سوييت
مهدی پاکروان زندانی عقيدتی که به اتهام "افساد فی الارض به واسطۀ عقايد انحرافی" چند ماهی است با حکم دادگاه ويژه روحانيت بازداشت شده، در هفته های اخير به سوييت زندان منتقل شده است و در کنار تعدادی از محکومان به اعدام و مجرمان خطرناک نگهداری می شود. انتقال اين زندانی عقيدتی به سوييت در حالی است که به گفتۀ يکی از نزديکان وی، او بيش از ۱۰۰ روز نيز در ادارۀ اطلاعات قم در سلول انفرادی بازداشت بوده و هم اکنون وضع جسمی مناسبی ندارد.

جزئيات بيشتری از پروندۀ اتهامی مهدی پاکروان در دست نيست. اما گزارش ها حاکی از آن است که با توجه به ممانعت دادگاه ويژه روحانيت از دسترسی او به وکيل و نيز انتقال مهدی پاکروان به سوييت زندان، احتمال صدور حکم اعدام برای او وجود دارد و قاضی پرونده، حسين بهرامی، قصد دارد در بايکوت خبری کامل حکم اعدام اين زندانی عقيدتی را صادر کند. پيش‌تر نيز حسين بهرامی، قاضی دادگاه ويژۀ روحانيت که به قساوت و بيرحمی شهرت دارد، برای تعدادی از متهمان اين دادگاه حکم اعدام صادر کرده است. از جملۀ اين اعدام شدگان حسين اصفهانيان نژاد طلبه و معلم قمی است که به گفتۀ يک منبع آگاه در دادگاه ويژه، در سال ۱۳۸۵ با اعمال نفوذ يکی از مأموران وابسته به نهادهای امنيتی، با اتهامات ساختگی اخلاقی به اعدام محکوم شده است.

زندانيان سياسی و عقيدتی زندان لنگرود
در حال حاضر سه زندانی سياسی و دو زندانی عقيدتی در زندان لنگرود مشغول سپری کردن دوران محکوميت خود هستند. احمدرضا احمدپور، روحانی عضو جبهۀ مشارکت و از اعضای بلندپایۀ ستاد مهدی کروبی در قم که اخيرا با حکم قاضی حسين بهرامی به اتهام نوشتن شکواييه به دبيرکل سازمان ملل متحد به سه سال حبس در زندان اهواز و ده سال تبعيد به ايذه محکوم شده است؛ حسين گودرزی و سيد محمد صالحی از اعضای ستاد روحانيون حامی ميرحسين موسوی که آنها نيز توسط قاضی بهرامی به اتهام ساخت و تدوين مستند، به اسم کهريزک، به يک سال و نيم زندان محکوم شده اند؛ مهدی پاکروان که پرونده اش در مرحلۀ رسيدگی در دادگاه همچنان مفتوح است و هم اکنون در سوييت زندان نگهداری می شود؛ و سيد فاخر موسوی از روحانيون تبعيدشده به قم که به اتهام "انتشار افکار انحرافی" به زندان و اقامت اجباری در قم محکوم شده است. از تمام فعالان حقوق بشر در ايران و خارج از کشور انتظار می رود ضمن پيگيری وضع اين زندانيان و تماس با مراجع بين المللی برای جلوگيری از پايمال شدن حقوق انسانی شان، از ظلم و اجحاف بيشتر در حق آنها جلوگيری کنند.


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به greencorrespondents-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به greencorrespondents@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته