-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۰ آبان ۱۶, دوشنبه

Latest New from Green Correspondents for 11/07/2011

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا گزینه دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.

 


 دوستان ما در جرس هيچگاه حقيقت را فدای مصلحت نمی‌کنند مگر آنکه مصلحت، در راستای منافع خودشان باشد و در عالم سياست، ظاهراً منفعت جويی، مذموم نيست؛ همانطور که دوستان جرسی سعی می‌کنند خود را به آيت اله خمينی، نزديک‌تر از آقای خامنه‌ای نشان دهند.
خبرنگاران سبز/از ديگر رسانه ها:
پس از خبری که وب سايت جرس در مورد سخنگوی مهدی کروبی داده بود، توامان وب سايت سحام نيوز و مجتبی واحدی به خبر جرس واکنش نشان دادند که نشان از بی اعتبار بودن خبر سايت جرس می داد . در همين خصوص مجتبی واحدی که حاميان جنبش سبز از آن به عنوان ناطقی راسخ ياد ميکنند،دست نوشته ای کوتاه نگاشته است با عنوان خون دل ميخورد آنکس که حياتی ندارد که مستقيما به مديريت جرس دلالت دارد.

خون دل می خورد آنکس که حيايی دارد


اصلاً مايل نبودم سوژه سازی بچه گانه‌ای که توسط سايت جرس انجام شد را «کِش» دهم اما از آنجا که اولاً دست اندرکاران آن سايت بر ادامه روش‌های مألوف خويش اصرار دارند و ثانياً در خبر جعلی جديد خود اعلام کرده‌اند حقيقت نبايد فدای مصلحت شود می‌خواهم چند نمونه از «ترجيح حقيقت بر مصلحت در سايت جرس» را ياد آوری نمايم.

روزی که آقای محسن کديور اعلام کرد مردم تهران در روز قدس سال ۸۸ شعار «هم غزه هم لبنان» سر دادند هدفی جز حقيقت گويی نداشت. آن روز که يکی از همين «منابع موثق جرس در تهران» مصاحبه‌ای جعلی با آقای عبداله نوری انجام داد و جرس آن ارا منتشر کرد حتماً هيچ چيزی جز حقيقت گويی در آن وجود نداشت و اگر عبداله نوری با عصبانيت تمام، آن مصاحبه را تکذيب کرد لابد به اين علت بود که هيچکس جز دست اندرکاران جرس ومنابع موثق آن، حقيقت را نمی‌شناخت. زمانی که به خانواده مظلوم يکی از شهدای جنبش سبز، مطلبی جعلی نسبت دادند حتماً به دنبال اثبات اين نکته بودند که حقيقت بر مصلحت ترجيح دارد وروزی هم که بخشی از نامه شجاعانه محمد نوری زاد را سانسور کردند قطعاً هدفی جز حقيقت گويی نداشتند. پس عقل حکم می‌کند که خبر جعلی اخير آن‌ها در خصوص خانم کروبی که به نقل از «منابع موثق جرس در تهران» بيان شده را نيز حقيقت گويی با قرائت جرس بدانيم وبه آن احترام بگذاريم.

دوستان ما در جرس هيچگاه حقيقت را فدای مصلحت نمی‌کنند مگر آنکه مصلحت، در راستای منافع خودشان باشد و در عالم سياست، ظاهراً منفعت جويی، مذموم نيست؛ همانطور که دوستان جرسی سعی می‌کنند خود را به آيت اله خمينی، نزديک‌تر از آقای خامنه‌ای نشان دهند اما خبری از قول «منابع موثق خود درتهران» منتشر می‌کنند که نشان می‌دهد اقای خامنه‌ای فقط مخالفان خود را زندانی می‌کند در حالی که ايت اله خمينی، دستور قتل مخالفان خود را صادر می‌کرد! جالب است که دوستان ما تا چند هفته پيش به دنبال مصالحه با حکومت کودتايی از طريق مشروعيت بخشيدن به انتخابات بودند اما همراهان ديروز وامروز خويش در جنبش اعتراضی را اينگونه مورد نوازش قرار می‌دهند.

 
 


  آن آقايی {هاشمی رفسنجانی} که از اول مقابل ما بود، ۱۰ بار از طريق پسرش پيغام داد که ما با تو کاری نداريم، تو چرا خودت را سپر قرار دادی و نمی‌گذاری ما آن بالايی را بزنيم؟ گفتم ما يک تار موی آن بالايی را با هزارن مثل شما عوض نمی‌کنيم. من با اعتقاد آمده‌ام.
خبرنگاران سبز/سیاست:
با بالاگرفتن درگيری های لفظی بين حاميان علی خامنه ای که عمدتا افرادی از سپاه پاسداران و روحانيون افراطی هستند، سايت ابصار نيوز  يک ماه پس از برگزاری همايش استانداران سراسر کشور که ۱۲ مهر ماه در تهران برگزار شد٬ اقدام به انتشار بخش‌هايی از سخنرانی منتشر نشده احمدی‌نژاد کرده است.

در اين سخنرانی که جنبه افشاگرايانه ای بر عليه اقتدارگرايان داشته رئیس دولت کودتا، بيت رهبری را متهم درجه اول اختلاس سه هزار ميلياردی بانکی اعلام کرده که قصد واروونه جلوه دادن واقعيات را دارند. محمود احمدی نژاد همچنين با حمايت مجدد از رحيم مشايی وی را فردی پاک و نماز شب خوان خوانده که حاميان رهبری به دليل اينکه مانع حضور رحيم مشايی در رقابات انتخاباتی شوند، به وی اتهام های واهی می زنند.

محمود احمدی نژاد به علاوه از قصد هاشمی رفسنجانی ها برای ضربه به رهبری خبر داده که وی در جواب پيشنهاد آنها گفته است: " ما يک تار موی آن بالايی را با هزاران مثل شما عوض نمی‌کنيم. من با اعتقاد آمده‌ام ".

مهمترين گزینه اين سخنرانی به اين شرح است:


● اگر خدا از انسان راضی بود و بقيه ناراضی، انسان برنده است. همه عالم ناراضی باشند و دشنام دهند ولی اگر خدا راضی باشد انسان برنده است. طی کردن مسير الهی اين نيست که در رختخواب بخوابد و همه چيز بر وفق مراد باشد و همه تعريف و تمجيد کنند.
● يک عالمی که انسان خوبی است نزد من آمده بود، می‌گفت: «چرا با همه درافتادی، خوب يک سری را برای خود نگه می‌داشتی، در اين دوران خلافکار زياد است تو چرا با همه درافتادی.»

● به ما می‌گويند انحرافی، از اول گفتيم که اين‌ها را قبول نداريم و اين شيوه مديريتی را قبول نداريم و آمده‌ايم اين شيوه مديريت را عوض کنيم، پايش هم ايستاديم تا الان. تازه شما فهميدی که با فلان آقا خط ما جداست؟

● من افتخار می‌کنم که امروز عده‌ای عليه من حرف می‌زنند. فکر می‌کنند ما ناراحت می‌شويم. من در دلم جشن است که به من فحش می‌دهند. خدايا شکرت که مشخص شد ما با اين‌ها نيستيم.

● چهار سال است که هر چه افترا به من و نزديکانم می‌زنند. اصلا ترسی ندارند از برخورد و پيگيری معلوم است که به آن‌ها مصونيت داده‌اند که آقا خيالت راحت باشد، برو هر چه می‌خواهی بگو.

● شش سال است که شمشير‌ها را آخته‌اند. حالا فکر کرده‌اند که فرصتی پيدا کرده‌اند، بابا طرفدار ولايت فقيه اين است که با عملش ولايت را ببرد بالا، جيب‌ها را پر کردند و شکم‌ها را انباشتند از حرام.

● عده‌ای فکر کردند اين مسيری که دولت می‌رود، برای آن‌ها در دوره بعد چيزی در نمی‌آيد. هرچه می‌بينند که راستای مسير دولت به آن‌ها نمی‌رسد. لذا گفتند: «بايد دولت را بزنيم.»

● پايتان را که از ايران بيرون می‌گذاريد همه محافظه کار می‌شويد و می‌رويد در لانه‌ها، کدامتان جرات داريد در سازمان ملل اينگونه عليه آمريکا صحبت کنيد؟ آنهايی که به دنبال مال و منال و سهميه و قاچاق و بورس و... هستند به دنبال سازش با آمريکا هستند نه ما.

● جرم آقای مشايی اين است که آقايان فکر کردند که ايشان می‌خواهد کانديد شود، فقط همين. هيچ جرم ديگری ايشان ندارد؛ ولله پاک‌ترين عضو دولت است. بنده ۲۵ سال است که ايشان را می‌شناسم. نماز شبش ترک نشده است.

● از شش سال پيش ولی ما گفتيم اين سيستم بانکی غلط است و در داخلش سوءاستفاده است. اما به جای اينکه اختيارات بدهند، اختيارات ما را کاهش دادند، تا هيچ دخالتی در بانک‌ها نداشته باشيم.

● آيا آقای مشايی مسئول تخلف در بانک صادرات است؟ شخص آقای جهرمی زنگ زده به رئيس شعبه گفته اين وام را بدهيد، چون از دفتر رئيس جمهور پيگيری می‌کنند. به دروغ منظورش دفتر جای ديگری بود. ولی گفته دفتر رئيس جمهور، چون که نمی‌توانسته اسم آنجا را ببرد بی‌دينی و بی‌تقوايی اينقدر؟

● مسئولی نامه می‌نويسد برای من و از ابتدا تا انتها درباره جن و رمال و اين‌ها حرف می‌زند. من گفتم همه اين استدلالت به خودت می‌چسبد، ما که هيچ وقت درباره جن و رمال حرفی نزديم و دنبالش هم نبوديم.

● يکی از مسئولين آمد پيش من و گفت من مطمئن هستم که تو طلسم شده‌ای. گفتم خوب من چگونه طلسم شده‌ام؟ گفت ما رفتيم و آدمی پير کارهای جادو و طلسم است را آورديم و گفته احمدی‌نژاد طلسم شده. بهش گفتم خوب بگوييد باطل کند. گفت اين مطلب را گفته‌اند ولی گفته نمی‌شود؛ چون طلسمش خيلی محکم است و ممکن است اگر چيزی بزنيم برگردد به خودمان و ما را بکشد.
● اگر يک ريال سوءاستفاده از آقای مشايی پيدا کرده بودند، آقای مشايی را اعدام می‌کردند. می‌نويسند آقای مشايی چون فاميل فلانی است، دفاع می‌کند.

● آن آقايی {هاشمی رفسنجانی} که از اول مقابل ما بود، ۱۰ بار از طريق پسرش پيغام داد که ما با تو کاری نداريم، تو چرا خودت را سپر قرار دادی و نمی‌گذاری ما آن بالايی را بزنيم؟ گفتم ما يک تار موی آن بالايی را با هزارن مثل شما عوض نمی‌کنيم. من با اعتقاد آمده‌ام.

● خدمت آقا هم عرض کردم: «ما هيچ ادعايی نداريم و اگر شما اجازه بفرماييد اين مدت زمان باقی مانده را انجام وظيفه کنيم، وگرنه می‌رويم می‌نشينيم خانه و خودم با مردم صحبت می‌کنم و اجازه نمی‌دهم يک نفر اقدامی بکند.»
● من تنهای تنها هم بمانم اين راه را خواهم رفت. اين را بدانيد، البته خدا را شکر تنهايی وجود ندارد. ولی مطمئن باشيد اگر تک و تنها بمانم من يک کاغذ را که حق مملکت پايمال شود و ارزش‌ها زير سوال برود امضا نخواهم کرد.
● ما نيامده‌ايم که هرچه خواستند امضا کنند و يا برای خودمان کاری بکنيم، رهبری گفتند شما حرف نزنيد، گفتيم چشم و خوشحاليم که حرف نمی‌زنيم.

● گفت يک ميليارد دلار دولت برده، الان خودت فهميدی اينگونه نيست، کميسيون اصل نود و قاضی فهميده که نبرده، جرات نداری اعلام کنی و الان که نزديک انتخابات است باز می‌گويی ۱۲ ميليارد. خوب است من هم بگويم الان تو کدام خانه نشسته‌ای؟ بگم از پول... کجا خرج کردی؟

● آقايی که در زمان شهرداری به من چندين بار پيغام فرستاده که فلان برج را بده به پسر من و ما نداديم؛ خوب الان عليه ما حرف می‌زند.

● عزيزان من، کار، کار، کار، ما از شما نمی‌خواهيم که بياييد از ما دفاع کنيد، يا از آقای مشايی دفاع کنيد. آقای مشايی خدايی دارد که از او دفاع خواهد کرد و من شک ندارم آنچنان دفاع خواهد کرد که در تاريخ ثبت بشود. چون که بعد از انقلاب به مظلوميت آقای مشايی نداشتيم، فقط شهيد بهشتی بود.

● کسانی که عالمانه عليه دولت هستند عاقبت به خير نخواهند شد و اين تعصب دفاع از دولت نيست. چرا که دولت ضعف زيادی دارد و خود من از همه بيشتر ضعف دارم و به آن واقفم.

● جلسه می‌گذارند می‌گويند: «خوب رحيمی، مشايی، بقايی را زديم و خيالمان راحت شد.» و به دنبال زدن تک تک شما و وزرا هستند. يک روز حاجی بابايی و يک روز حسينی و حال نوبت تک تک شما می‌رسد و در اين دو سال خواهيد ديد.



 
 



 
 


دولتی که ادعا می شد بهترین دولت یکصدساله اخیر کشور است تبدیل به فاسدترین دولت یکصد ساله اخیر و بلکه همیشه تاریخ ایران شده است و تنها راه حلی نیز که حامیان دیروز رییس دولت تاکنون به کار گرفته اند سرپوش گذاشتن بر این مفاسد و رسوایی ها و جلوگیری از اطلاع یافتن مردم و پرهیز از برخورد با عوامل اصلی آنها بوده است.
خبرنگاران سبز/سیاست/بیانیه ها و مواضع:

 سی و شش  زندانی سياسی منتقد در زندانهای اوين، رجايی شهر و خوزستان با صدور بيانيه ای در باره انتخابات آتی مجلس، ضمن هشدار به مسوولان ارشد نظام درباره روند فعلی اداره کشور، تاکيد کرده اند که صلاح جنبش سبز و جريان اصلاح طلب در اين است که در صورت برگزاری انتخابات سالم و آزاد به طور يکپارچه از آن استقبال کنند و در صورت ناسالم بودن آن، با انسجام و وحدت و داشتن برنامه، عامل مشروعيت بخش به انتخاباتی ناسالم و غيرقانونی نشوند.

به گزارش کلمه، اين ۳۶ زندانی سياسی در بخشی از بيانيه خود، مجلس فعلی را به مجلس دوران حسنی مبارک در مصر تشبيه کرده و نوشته اند: بدون وجود مجلسی متشکل از نمايندگان واقعی و مدافع حقوق مردم، نه تنها احقاق حقوق از دست رفته مردم، بلکه جلوگيری از مفاسد بزرگی که اخيرا تنها نمونه هايی از آن – آن هم نه به طور کامل – انتشار يافته، امکان پذير نيست.

زندانيان سياسی حامی جنبش سبز در بيانيه خود به تحليل مفاسد اقتصادی دولت دهم از جمله اختلاس ۳۰۰۰ ميليارد تومانی نيز پرداخته و نوشته اند: از وقوع مفاسد اخير نبايد متعجب بود زيرا دولتی که امانتدار رای مردم نباشد و در انتخابات با رای مردم آنچنان بازی کند، طبعا امانتدار سرمايه های معنوی و مادی مردم هم نمی تواند باشد.

آنها افزوده اند: دولتی که ادعا می شد بهترين دولت يکصدساله اخير کشور است تبديل به فاسدترين دولت يکصد ساله اخير و بلکه هميشه تاريخ ايران شده است و تنها راه حلی نيز که حاميان ديروز رييس دولت تاکنون به کار گرفته اند سرپوش گذاشتن بر اين مفاسد و رسوايی ها و جلوگيری از اطلاع يافتن مردم و پرهيز از برخورد با عوامل اصلی آنها بوده است.

امضا کنندگان اين بيانيه يکی از مهم ترين مشکلات امروز کشور در عرصه های مختلف از جمله انتخابات را ورود نهادها و نيروهای نظامی و امنيتی به اين عرصه ها دانسته و نوشته اند: اين نهادها قانونا و عرفا از ورود به آنها منع شده اند. تنها در نظام های استبدادی است که اينگونه نهادها در امور سياسی، اقتصادی، قضايی و امثال آن مداخله می کنند و هرچه استبداد در نظامی بيشتر و شديدتر باشد، حضور نهادهای امنيتی و نظامی نيز در عرصه های مختلف بيشتر و پررنگ تر است. در کشور ما نيز سکاندار اصلی حوادث انتخابات سال ۸۸ و پس از آن اين نهادها بودند و هستند که حضور آنها همچنان ادامه دارد و فضای امنيتی سنگينی را بر کشور مستولی و سايه افکن کرده اند.



نسخه پی دی اف

متن کامل اين بيانيه که  توسط ياران گمنام جنبش سبز در زندان اوين در اختيار کلمه قرار گرفته، به اين شرح است:

بسم الله الرحمن الرحيم

امسال، سال برگزاری انتخابات دوره نهم مجلس شورای اسلامی است که با توجه به رويدادهای انتخابات سال ۸۸ و پيامد آن يعنی شکل گيری جنبش سبز، مباحث و مسادل جديدی را برانگيخته است.

در يک نظام دمکراتيک و مردمسالار، مجلس کانون اصلی قدرت و مرکز تصميم گيری ها و تعيين سياست های آن است و ميزان نهادينه بودن دمکراسی و مردم سالاری در هر نظام سياسی را می توان از ميران توانايی و قدرت مجلس آن کشور برآورد کرد.

در انقلاب اسلامی و قانون اساسی جمهوری اسلامی نيز بنابر اين بود که مجلس در راس امور باشد و از طرف آنها بر تمام ارکان حکومت از صدر تا ذيل نظارت و از آنها حسابرسی و حساب کشی کند. به طور طبيعی پيش نياز و شروط اصلی شکل گيری چنين مجلسی، انجام انتخاباتی کاملا آزاد و بدون هرگونه دخالت صاحبان قدرت و حکومتگران است تا مردم بتوانند هرکسی را بخواهند انتخاب کنند.

اما متاسفانه در کشور ما، مدتهاست با دخالت های آشکار حکومت و به ويژه نهادهای امنيتی و نظامی، انتخابات به يک صحنه آرايی نمايشی و مجلس برآمده از آن به مجلسی فرمايشی تبديل شده است، مجلسی که حتی برای دفاع از حقوق خود و پيگيری اجرای مصوبات خود نيز ناتوان است و بارها و بارها از طرف دولت و رييس آن مورد تحقير قرار می گيرد و در مقابل تعديات به حقوق موکلانش دم برنمی آورد.

مقايسه مجلس کشورهای دمکراتيک با مجالس کشورهای استبدادی تفاوت جايگاه آنها را به وضوح نشان می دهد و مشخص می کند مجلس در نظام فعلی کشور ما به کداميک شباهت دارد. به خوبی می توان دريافت که در اين مجلس نه از نظر فرآيند انتخابات و نه از نظر قدرت و جايگاه تاثيرگذاری هيچ شباهتی با مجلس های نظام های دمکراتيک که براساس انتخابات آزاد تشکيل می شود، ندارد.

اگر بخواهيم مورد مشابهی را در ديگر کشورها پيدا کنيم، مجلس امروز ما کاملا مشابه مجلس دوران حسنی مبارک است. بدون وجود مجلسی متشکل از نمايندگان واقعی و مدافع حقوق مردم، نه تنها احقاق حقوق از دست رفته مردم، بلکه جلوگيری از مفاسد بزرگی که اخيرا تنها نمونه هايی از آن – آن هم نه به طور کامل – انتشار يافته، امکان پذير نيست.

با توجه به اهميت جايگاه مجلس، تصميم گيری در مورد انتخابات آتی واجد اهميت فراوان است و بايد با تامل، ضرورتها، شرايط و پيش نيازهای آن مورد بررسی قرار گيرد.

برخی از موضوع های مهم در اين زمينه عبارتند از:

۱ – انتخابات رياست جمهوری سال ۸۸ که در واقع يک کودتای انتخاباتی بود شکاف دولت- ملت را تشديد و حکومت را بيش از پيش با بحران مشروعيت رو به رو کرد. مشکل اصلی در انتخابات سالهای اخير که در سال ۸۸ به اوج خود رسيد، تصميم صاحبان قدرت به تعيين نتيجه انتخابات قبل از اخذ رای از مردم بود که منجر به رويدادهای دوران انتخابات و خيرش جنبش سبز پس از آن شد.

يادآوری بحران های پس از انتخابات سال ۸۸ از يکسو ملال آور و از سوی ديگر اجتناب ناپذير است. ملال آور است، زيرا دامنه بحرانها در همه ابعاد آن به شکلی باور نکردنی تا اعماق جامعه نفوذ کرده است و غالب شهروندان، آن را به درجه ای تجربه کرده اند. اما اجتناب ناپذير است، زيرا برای اصلاح اين وضع خطير و بحرانی، چاره ای جز يادآوری و نقد مستمر آن و تاکيد بر حق حاکميت بلامنازع مردم و پايان دادن به انحصار قدرت سياسی وجود ندارد.

بسيار بعيد به نظر می رسد که دست اندرکاران مديريت کلان کشور تا بالاترين سطح از شدت و عمق بحران های جاری بی خبر باشند و از آن بعيدتر اين است که آنها ساده انديشانه اظهارات تبليغاتی خود مبنی بر ثبات و استقرار و مطلوب بودن وضع حاکميت و جامعه را باور داشته باشند. فروپاشی اداره و مديريت کشور اکنون به مرحله ای رسيده که فساد و سوء استفاده و آلودگی مسئله ای عادی در ارکان حکومت شده و ارقام نجومی ۳۰۰۰ ميليارد تومان اختلاس که تنها بخشی از يکی از تخلفات صورت گرفته، بحث عادی امروز جامعه شده است.

دولتی که ادعا می شد بهترين دولت يکصدساله اخير کشور است تبديل به فاسدترين دولت يکصد ساله اخير و بلکه هميشه تاريخ ايران شده است و تنها راه حلی نيز که حاميان ديروز رييس دولت تاکنون به کار گرفته اند سرپوش گذاشتن بر اين مفاسد و رسوايی ها و جلوگيری از اطلاع يافتن مردم و پرهيز از برخورد با عوامل اصلی آنها بوده است. زيرا شيوع اين موارد به حدی است که

گر حکم شود که مست گيرند / در شهر هر آنکه هست گيرند

از وقوع مفاسد اخير نبايد متعجب بود زيرا دولتی که امانتدار رای مردم نباشد و در انتخابات با رای مردم آنچنان بازی کند، طبعا امانتدار سرمايه های معنوی و مادی مردم هم نمی تواند باشد.

۲ - يکی از مهم ترين مشکلات امروز کشور در عرصه های مختلف از جمله انتخابات، ورود نهادها و نيروهای نظامی و امنيتی به اين عرصه هاست که اين نهادها قانونا و عرفا از ورود به آنها منع شده اند. تنها در نظام های استبدادی است که اينگونه نهادها در امور سياسی، اقتصادی، قضايی و امثال آن مداخله می کنند و هرچه استبداد در نظامی بيشتر و شديدتر باشد، حضور نهادهای امنيتی و نظامی نيز در عرصه های مختلف بيشتر و پررنگ تر است. در کشور ما نيز سکاندار اصلی حوادث انتخابات سال ۸۸ و پس از آن، اين نهادها بودند و هستند که حضور آنها همچنان ادامه دارد و فضای امنيتی سنگينی را بر کشور مستولی و سايه افکن کرده اند. اين دخالت تنها به حوزه سياسی محدود نمی شود بلکه بخش عمده اقتصادی کشور نيز امروز در انحصار اين نهادهاست. همچنين دستگاه قضا و قاضی که طبق قانون اساسی بايد مستقل باشد هم تحت سلطه بی چون و چرای دستگاه نظامی و امنيتی است و احکام بی سابقه و سنگين ديکته شده توسط اين نهادها به وسيله اين نهادها به امضای قضات مشخص تعيين شده به وسيله آنها می رسد. آرای صادر شده به وسيله اين دادگاهها پس از انتخابات سال ۸۸ آنچنان سنگين و از نظر حقوقی بی پايه و بدون مبناست که در صورت مقايسه با احکام دادگاههای نظامی زمان شاه باعث روسفيدی آن دادگاهها خواهد شد. اين اقدامات طبعا قضات سالم و خدمتگزار دستگاه قضايی را نيز بدنام می کند و دردناک تر اينکه اين احکام ظالمانه به نام دين و قضاوت اسلامی صادر می شود و ظلم مضاعفی را بر اسلام تحميل می کند.

بدون ترديد تا زمانی که دخالت اين نهادها در انتخابات ادامه داشته باشد هرگز نمی توان انتظار برگزاری انتخابات آزاد و سالم و صيانت از آرای واقعی مردم را در کشور داشت.

۳ - در آستانه شروع فرآيند انتخابات مجلس واقعيت های امروز جامعه، عبارت اند از:

- رهبران جناح منتقد حاکميت يا در زندان خانگی و تحت شديدترين کنترل ها و محدوديت ها هستند يا در بيرون زندان، از هرگونه حقی برای فعاليت محروم اند.

- فعالان و کنش گران سياسی به طور بی سابقه ای در زندان به سر می برند.

- سايه سنگين شرايط امنيتی و دخالت نهادها و نيروهای امنيتی در همه جا سايه افکنده است، به طوری که اجازه يک اجتماع کوچک نيز داده نمی شود.

- از هرگونه فعاليت احزاب سياسی جلوگيری می شود.

- سانسور شديد بر مطبوعات حاکم است به طوری که حتی حق نام بردن يا چاپ خبر و عکس نخست وزير سابق و رييس مجلس و رييس جمهوری سابق کشور را نيز ندارند.

- از ازادی بيان، تجمع ها و راهپيمايی برای منتقدان جز آرزويی باقی نمانده است. بدون رفع اين محدوديت ها و ممنوعيت ها و موارد مشابه آن به هيچ وجه عقل سليم نمی پذيرد که انتخابات پيش رو واجد حداقل های يک انتخابات سالم و آزاد خواهد بود و نمی توان باور کرد که حاکميت فعلی از رويه قبلی خود خارج شده و قصد برگزاری انتخاباتی سالم و آزاد را دارد.

۴ – خواسته اصلی جنبش سبز همواره تحقق حاکميت بی چون و چرای ملت و حق مسلم آنها برای داشتن انتخاباتی کاملا آزاد و سالم و وظيفه و تعهد حاکمان به برگزاری چنين انتخاباتی بوده و هست. اعتراض های پس از انتخابات ۸۸ نيز به دليل عدم پای بندی حاکميت به عهد و ميثاق ها و تعهدات خود و خدشه دار کردن آن انتخابات بود.

امروز نيز بايد به اين اصل توجه داشت که راه منطقی هرگونه اصلاح در وضعيت فعلی کشور پافشاری بر انتخابات آزاد و سالم و تحقق شعارهای اصلی انقلاب: استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی، و پيشرفت و حاکميت ملی است.

انتخابات آزاد نيز متحقق نمی شود مگر اينکه شرايط برگزاری آن را مسئولين فعلی جمهوری اسلامی محقق کنند. حداقل اين شرايط، آزادی رهبران جنبش سبز آقايان موسوی و کروبی و خانم رهنورد و همچنين تحقق شرايط مطرح شده از سوی رييس جمهوری سابق، آقای سيد محمد خاتمی، و نيز پايان دادن به فضای امنيتی کشور است.

متاسفانه تاکنون هيچ علامتی دال بر اينکه حاکميت قصد پذيرش موارد ياد شده و برگزاری انتخاباتی قابل قبول را دارد، مشاهده نمی شود. ما اميدواريم اين روند تغيير کند ولی در صورت تداوم اين روند ناسالم همه دلسوزان کشور و علاقمندان به حاکميت مردم بايد به اين نکته توجه داشته باشند که حاکمان فعلی و به خصوص نهادهای اطلاعانی و امنيتی ممکن است که برخی از چهره ها و افراد را به شيوه های مختلف تحت فشار قرار دهند که در انتخابات نامزد شوند و تلاش کنند در طيف گسترده جنبش سبز و اصلاح طلبی تفرقه ايجاد کنند و تا آنجا که می توانند افرادی را به عنوان «اصلاح طلب خودی» به سمت خود جلب کنند تا سناريوی انتخابات نمايشی خود را تکميل کنند و اقليتی کوچک را در مجلس آينده شکل دهند.

اما صلاح جنبش سبز و جريان اصلاح طلب در اين است که در صورت برگزاری انتخابات سالم و آزاد به طور يکپارچه از آن استقبال کنند و در صورت ناسالم بودن آن انسجام خود را حفظ کرده، علی رغم فشارهای مختلف احتمالی همگی مراقب باشند و وحدت و يکپارچگی فعلی خود را مخدوش نکنند و با داشتن برنامه ای منسجم و واحد، اجازه ندهند که تبديل به عامل مشروعيت بخش انتخاباتی ناسالم و غيرقانونی شوند.

۵ – علاقه مندان و حاميان جنبش سبز در سطوح مختلف جامعه به خوبی می دانند که انتخابات آتی و نحوه مواجهه با اين رويداد سياسی در هرحال گامی است در جهت هدف نهايی اين جنبش که همانا تحقق حق انتخاب آزاد شهروندان در عرصه های مختلف سياسی و اجتماعی است. جنبش سبز پروژه ای قدرت طلبانه و محدود به يک طبقه يا قشر و جريان خاص نيست بلکه مسير روشنی است که مقصد را در تضمين دمکراسی در ايران برای هميشه و همه دانسته، توسعه و رفاه را جز از اين راه دست يافتنی نمی داند.

عرصه مبارزه سياسی در جنبش سبز، جريان روزمره زندگی است، از اين رو اتخاذ هر موضع سباسی در قبال انتخابات آتی مجلس، متضمن اين تاکتيک است که فعالان جنبش سبز، عرصه سياسی را به فرصتی مغتنم برای طرح مطالبات خود و به ويژه تعيين شرايط يک انتخابات آزاد، سالم و موثر و تاکيد بر حق مسلم مردم در برگزاری تجمع ها و بيان اعتراض های خويش بدل کنند. جنبش سبز آغازی انتخاباتی داشته و طبعا با توجه به عمق و گستره آن، سناريوهای امنيتی و اقتدارگرايانه برای اجرای نمايش های شکست خورده انتخاباتی را هرگز نخواهد پذيرفت.

۶ – در چنين شرايطی ما امضا کنندگان اين بيانيه، يکبار ديگر از سر خيرخواهی به مسئولان جمهوری اسلامی در هر رده توصيه می کنيم به جای تکيه بر نهادها و نيروهای امنيتی و نظامی و قرار دادن آنها در برابر مردم، تکيه گاه خود را مردم که ولی نعمت اين نظام و از نظر حقوقی، فوق حاکميت هستند، قرار دهند و طريق تواضع، صداقت و اعتماد با آنها را در پيش گيرند و با اجرای بی تنازل قانون اساسی و حق حاکميت ملی، انتخابات پيش روی مجلس را زمينه ای برای جبران مافات و برقراری تعاملی صحيح با ملت بدانند.

تحولات منطقه، تحولاتی عبرت آموز است. کشورهايی که سالهای طولانی استبداد متکی بر نيروهای نظامی و امنيتی را تجربه کرده بودند، در نهايت و علی رغم ميل رهبرانشان در مقابل اراده ملت هايشان تسليم شده و امروز به سمت دمکراسی و انتخابات آزاد حرکت کرده اند و نويد نظام های دمکراتيک را می دهند. در حالی که اين تحولات، بشارت دهنده پايان دوران نظام های استبدادی در منطقه بوده، امروز روند حاکميت در ايران جهتی کاملا معکوس يافته است.

همچنين اين موضوع بسيار مهم را نيز نبايد فراموش کرد که متاسفانه در عرصه خارجی هم در سطح منطقه ای و هم در سطح بين المللی، کشور ما هر روز با مضيقه و تهديدهای جديد و بيشتری مواجه می شود که موارد اخير آن بسيار خطير و در حد بی سابقه ای نگران کننده است. مسئولان فعلی کشور که بايد پاسخگوی شرايط و وضعيت امروز و پيامدهای فردای آن باشند، توجه کنند که تنها راه رفع تهديدهای خارجی، اعتماد و تکيه بر مردم و برگزاری انتخاباتی آزاد و پرشور و با حضور واقعی و نه ادعايی همه اقشار و سلايق و گرايش های موجود جامعه است.

برگزاری اتنخابات نمايشی و انحصارطلبانه و مهندسی شده و محروم ساختن بخش عظيم مردم از رقم زدن سرنوشت خود، حاصلی جز ويران کردن پايه های مردم سالاری و مشروعيت و اقتدار نظام سياسی و هموار کردن راه به روی تهديد کنندگان خارجی و آسيب پذير ساختن کشور در بر ندارد. انتخابات نمايشی، حتی اگر همچون نمايش انتخاباتی صدام ادعای حضور ۹۹ درصدی مردم را نيز به يدک بکشد، هرگز رافع و بازدارنده تهديدات خارجی نخواهد بود و نمی تواند بديلی برای انتخابات آزاد باشد.

ما امضا کنندگان اين نامه تاکيد می کنيم که نگران سرنوشت آينده کشور به ويژه ملت مظلومی هستيم که اهداف و دستاوردهای انقلاب عظيم ۵۷ را از دست رفته و کشورش را در معرض تهديدهای بی سابقه می بيند. ما ضمن هشدار در مورد عواقب روند جاری، با توکل و استمداد از خداوند متعال اميدواريم اين آخرين فرصت بازگشت و اصلاح، مغتنم شمرده شود.

اسامی امضا کنندگان که به ترتيب حروف الفبا تنظيم شده است:

۱-بهمن احمدی امويی
۲-حسن اسدی زيد آبادی
۳-جواد امام
۴-مسعود باستانی
۵-عماد بهاور
۶- سيد عليرضا بهشتی شيرازی
۷-سيد مصطفی تاج زاده
۸-علی جمالی
۹-امير خرم
۱۰-بابک داشاب
۱۱-محمد داوری
۱۲-مجيد دری
۱۳-امير خسرو دليرثانی
۱۴-عليرضا رجايی
۱۵-عبدالله رمضان زاده
۱۶-عيسی سحرخيز
۱۷-داود سليمانی
۱۸- محمد سيف زاده
۱۹- قاسم شعله سعدی
۲۰- اسماعيل صحابه
۲۱- کيوان صميمی
۲۲- فريدون صيدی راد
۲۳- فيض الله عرب سرخی
۲۴- محمد فريد طاهری قزوينی
۲۵- مهدی فروزنده پور
۲۶- سيامک قادری
۲۷- ابوالفضل قديانی
۲۸- محسن محققی
۲۹- مهدی محموديان
۳۰- محمدجواد مظفر
۳۱- محمدرضا معتمدنيا
۳۲- علی مليحی
۳۳- عبدالله مومنی
۳۴- محسن ميردامادی
۳۵- بهزاد نبوی
۳۶- ضيا نبوی


 
 

 آقای خامنه ای نيز در جلسه شرکت کرد گفت اگر بحث مطلقه پيش از اين مطرح نشده بود اشکالی نداشت اما حالا که گفته شده اجازه بدهيد باشد. کروبی سپس بار ديگر تاکيد کرد همه اين سخنان درحالی مطرح شده بود در زمان حيات امام اصلا مورد تاييد نبوده است.
خبرنگاران سبز/سیاست:
 تلويزيون رسا، قسمت دوم از يک گفت و گوی منتشر نشده با مهدی کروبی را پخش کرد. اين گفت و گو پيش از حصر کروبی ضبط شده است و آقای کروبی در قسمت دوم اين گفت و گو، برای اولين بار نکات جالب توجهی از چگونگی به رهبری رسيدن آيت الله خامنه ای را مطرح کرده است.

در قسمت اول اين گفت و گو که هفته پيش پخش شد، دبيرکل حزب اعتماد ملی، جمهوری اسلامی را در سه مقطع پيش از تشکيل، از پيروزی تا رحلت امام و از رحلت امام تا کنون مورد بررسی قرار داد و گفت، "برای من مقطع سوم از همه مهم تر است زيرا انحرافاتی در اين مقطع رخ داده که منجر به اتفاقات اين چند سال شده و عده زيادی از نيروهای اصيل انقلاب حذف شده اند." او همچنين جامعه روحانيت مبارز تهران و جامعه مدرسين حوزه علميه قم را به عنوان کانون اقتدارگرايی معرفی کرد.

اما در گفت و گوی امشب، کروبی به مقطع رحلت امام و وقايع پس از آن پرداخت. کروبی از دست هايی سخن گفت که مانع از انتخاب شورای رهبری به جای شخص شدند و کلمه مطلقه را نيز به عنوان ولی فقيه افزودند.

رحلت امام سرآغاز حوادث جديد


کروبی با اشاره به اينکه آيت الله خمينی پيش از رحلت موارد مشخصی را برای اصلاح قانون اساسی مشخص کرد، گفت: در جلسه شورای بازنگری قانون اساسی در حال بحث بوديم که خبر دادند حال امام مساعد نيست و بياييد. رفتيم ديديم امام در حالت کما قرار دارد و با استفاده از تجهيزات پزشکی تنفس می کند. دکتر فاضل آمد و گفت وضعيت امام تمام است و اين حالت هفت - هشت ساعت دوام دارد ولی برگشتی ندارد. پس از اظهارات دکتر فاضل، آقايون به اين فکر افتادن که بايد از خبرگان دعوت کنند که بيايند. به همين منظور آيت الله طاهری {عضو وقت هيات رييسه مجلس خبرگان} با خبرگان تماس گرفت و از نمايندگان خواست به سمت تهران حرکت کنند.

کروبی می گويد پس از اظهارات پزشک امام، برخی اعضای خبرگان، در همان ساختمان بلافاصله تشکيل جلسه دادند. من عضو خبرگان نبودم اما وارد اتاق شدم ديدم آقايان مشکينی، اردبيلی، خامنه ای، هاشمی، مومن و کاشانی در حال مذاکره هستند. آقای هاشمی من را ديد و گفت بيا شما هم بنشين و منم نشستم.

به گفته کروبی در آن جلسه سخن از هيچ فردی به عنوان جانشين مطرح نشد و افراد خواستار تشکيل شورای رهبری بودند. حتی هاشمی رفسنجانی می گفت اگر سه نفر برای شورای رهبری مدنظر هستند آقايان مشکينی، موسوی اردبيلی و خامنه ای را پيشنهاد می دهم اما اگر ميخواهيد پنج نفر شورا را تشکيل دهند، آقايان جنتی و جوادی آملی را هم اضافه کنيد.

طرح نام آيت الله منتظری فضا را تغيير داد

کروبی افزود، يکی از اعضای آن جلسه که من نمی خواهم نامش را ذکر کنم آيت الله منتظری را هم اضافه کرد و پيشنهاد داد. اين شخص می گفت، امام با رهبر شدن آقای منتظری به شکل فردی مخالفت کردند نه با حضور ايشان در شورای رهبری. اما برخی افراد همان جا مخالفت کردند و بحث آقای منتظری مسکوت ماند.

می خواستند رحلت امام را پنهان کنند

کروبی در ادامه از برخی تلاش ها برای پنهان کردن فوت آيت الله خمينی از ديد مردم خبر داد و گفت، زمانی که تيم پزشکی شروع به گريه کردند، حاج احمد آقا رفت داخل و سپس بيرون آمد و گفت تمام شد. يکی از آقايان همانجا پيشنهاد داد که رحلت امام اعلام نشود و صرفا بگوييم حالشان خوب نيست و از مردم بخواهيم در مساجد جمع شوند و دعا کنند. اما احمد اقا مخالفت کرد و خواست صادقانه خبر فوت امام صادقانه اعلام شود زيرا خوب نيست در شرايطی که ما می دانيم امام رحلت کرده از مردم بخواهيم به مساجد بروند و برای سلامتی او دعا کنند.

يک هفته ای که همه چيز را تغيير داد

کروبی افزود، يک هفته به حرمت امام جلسه خبرگان تعطيل شد اما هفته بعد که تشکيل جلسه داد ما ديديم همان جريان {حذفی} که در مجلس، و شورای نگهبان متمرکز بود، فضای جديدی را آغاز کرده اند و از لزوم ولايت پذيری سخن می گويند و خواستار مطلقه شدن اختيارات ولايت فقيه می شوند. فضا فضای ديگری شد. بحث می کردند که چه اختياراتی را به اختيار رهبری اضافه کنند. کلمه مطلقه را نيز به ولايت اضافه کردند.

آيت الله خامنه ای خواستار اضافه شدن کلمه مطلقه بود

کروبی يادآور شد، در آن جلسه، آذری {قمی} درباره مطلقه بودن اختيار رهبری سخن گفت و ميل سپاهيان به اين موضوع را مطرح کرد. به گفته کروبی، آذری قمی در آن جلسه به نامه ای اشاره کرده که سردار افشار رييس وقت بسيج نيز در آن درخواست افزودن کلمه مطلقه به قانون اساسی را طرح کرده است.

کروبی افزود آقای خامنه ای نيز در جلسه شرکت کرد گفت اگر بحث مطلقه پيش از اين مطرح نشده بود اشکالی نداشت اما حالا که گفته شده اجازه بدهيد باشد. کروبی سپس بار ديگر تاکيد کرد همه اين سخنان درحالی مطرح شده بود در زمان حيات امام اصلا مورد تاييد نبوده است.

چه کسی مانع از محدود شدن دوره رهبری شد؟

کروبی در ادامه به نظر خبرگان برای محدود شدن دوره رهبری به ده سال اشاره کرد و گفت، خبرگان معتقد بودند امام شخصيت متفاوتی است زيرا بنيانگذار نظام بوده و سنش هم بالا بود. اما در حال حاضر بايد دوره رهبری را محدود کرد. ده سال را تعيين کردند و رای هم آورد اما در نهايت منتفی شد.
کروبی با اشاره به بيانيه ای که آيت الله خزعلی در اين باره صادر کرده می گويد عده ای در نهايت، مانع از رای گيری نهايی در اين خصوص شدند.

اگر امام موارد تغيير قانون اساسی را تعيين نکرده بود همه قانون را تغيير می دادند

کروبی با اشاره به اينکه امام موارد تغيير قانون اساسی را مشخص کرده بود، می گويد اگر موارد مشخص نشده بود همه را تغيير می دادند. حتی اگر امام گفته بود مثلا در موارد ديگر به من مراجعه کنيد، بعد از امام اين طيف به آقای خامنه ای مراجعه می کرد و همه قانون را به هم می ريخت. چون همان موقع هم می خواستند به عنوان مثال شوراها را حذف کنند.

شرط مرجعيت برای رهبری را حذف کردند

کروبی با اشاره به وجود شرط مرجعيت برای رهبری جمهوری اسلامی، گفت که در جلسه خبرگان آيت الله يزدی اين بحث را شروع کرد که شرط مرجعيت حذف شود و اين افراد می گفتند، اجتهاد برای ولی فقيه کافی است.

تغيير محل جلسات خبرگان حاوی پيام سياسی بود

کروبی می گويد آن جلسه آخرين جلسه ای بود که خبرگان در آن مقطع زمانی در ساختمان مجلس شورای اسلامی تشکيل داد. زيرا بعد از آن رييس مجلس تغيير کرده بود و خبرگان نيز در حسينيه امام کنار دفتر آقای خامنه ای تشکيل جلسه داد.
کروبی اين تغيير را حاوی پيام سياسی دانست و گفت اين جناح ديگران را نامحرم می دانست.




 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به greencorrespondents-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به greencorrespondents@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته