-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۰ آبان ۲۳, دوشنبه

Latest Posts from Iran Dar Jahan for 11/14/2011

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا گزینه دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



در گوشه ای از هزارتوی مرکز خرید در یکی از خیابان های شمالی تهران، درست پشت تنها شعبه یک مارک معروف لباس زیر زنانه، یک کافی شاپ هست که تنها کسانی آن را پیدا می کنند که جایش را می دانند. باید از شیرینی فروشی گذشت و چهار قدم این طرف تر آمد.

صدای ریکی مارتین، خواننده پاپ در فضا پخش می شود و میهمانان قهوه اسپرسو سفارش می دهند، به قیمت ۴ دلار و با تلفن هایشان به اینترنت بی سیم کافی شاپ وصل می شوند. موهای بلند دختران از زیر اجبار روسری بیرون ریخته؛ دخترانی که دست دوست پسر خود را گرفته اند و شرمگینانه و ریز می خندند.

صاحب کافی شاپ لایم می گوید: «مردم باید در این جا احساس راحتی کنند.» می گوید: «می خواهیم فضای خصوصی را حفظ کنیم.»

کارهای هنری دیوارهای لایم را پوشانده اند تا شاید مردم فراموش کنند در جمهوری اسلامی، روحانیون حاکم، خود را مسئول جداسازی دو جنس می دانند؛ جایی که موسیقی پاپ و پدیده ای به نام کلوپ و پاتوق به شدت ممنوع است.

قوانین ایران برای مردم تجویز می کند که در برابر دیگران چه بپوشند، چه بکنند و چه بگویند. موی زنان باید پوشیده باشد و اظهار علاقه، کاری است غیر قانونی. با وجود این که بسیاری از مردم زبان به انتقاد از رهبران می گشایند ولی همیشه هراس آن هست که شاید کسی به گوش ایستاده باشد. به همین دلیل بسیاری از مردم دنیای خودشان را در اندرونی خانه ها و خانه دوستانشان می آفرینند.

با این همه، این روزها کافی شاپ ها مثل قارچ در شهرهای ایران سر بر آورده اند، کافه هایی که کنج دنجی را دور از شلوغی خیابان و چشم های پرسشگر فراهم می کنند.

کافی شاپ های تهران ۱۰ سال پیش انگشت شمار بودند. ولی اکنون همه جای شهر را نشانه گذاری کرده اند و انگار هر از چند گاهی هم یک کافی شاپ تازه سر از جایی بلند می کند و کارواش و سالن های سینما و تئاتر هم از این ماجرا بی بهره نیستند. در جاهای نیمه عمومیِ خیلی نادری هم که دیدارگاه جوان ها و پاتوق گفتگوی هنرمندها و روشنفکرهاست حتما یک کافی شاپ روییده است.

اما واقعیت جاری، از این محیطِ خودپرداخته چندان دور نیست. عصر یکی از همین روزها درست بیرون مرکز خرید، جایی که لایم درهایش را از سال ۲۰۰۹ گشوده، پلیس اخلاق ایران- واحدی که خیابان ها را برای امر به معروف و نهی از منکر کنترل می کند- خودروهایی که پسر و دختر در آن سوار بودند را نگه می داشت.

بعضی ها را -به نظر می رسید دلبخواهی و بدون منطق خاصی- مثلا به خاطر پوشش چسبان یا نشستن کنار فردی بدون ازدواج- دستگیر می کردند. ولی نه تنها آن ها که هیچ کدام از جوان های توی خیابان به نظر نمی آمد که ازدواج کرده باشند و به علاوه، همه نیز مثل هم لباس پوشیده بودند.

زوج ازدواج نکرده ای که مشتری دائم کافه ستاره اند می گویند: «بهتر است در خیابان نباشیم.» کافی شاپ ستاره در یکی از محله های متوسط شهر کارش خوب گرفته است.

نیما ۲۴ ساله، می گوید: «کافی شاپ شده اتوبان ما.» او با دوست دختر خود آمده است. می گوید: «اگر دست هم را توی خیابان بگیریم، ما را می گیرند. برای همین هم این جا می آییم، ۱۰ هزار تومان خرج می کنیم - نزدیک ۸ دلار- و حرف می زنیم.»

سال گذشته چندین پلیس به کافه «خاطره» در تهران حمله کردند، مشتری ها را توی ماشین های ون ریختند و به مرکز بازجویی بردند. صاحب قبلی کافه که به دلیل ترس از مجازات نخواست نامش فاش شود گفت بعضی هاشان جریمه شدند.

نزدیک دانشگاه تهران زوج جوانی با سر به صاحب چهارشانه کافی شاپ سلام می کنند و از پله هایی بالا می روند که آن ها را به فضای خلوت تری می برد. صاحب کافی شاپ می گوید که شش ماه پیش پلیس اخلاق درِ این بخش را پلمب کرد که از «لاس زنی» جلوگیری کند. او که سی سال دارد و توصیه کرد نام خانوادگی اش فاش نشود می گوید: «من این بخش را باز کردم، چون به مشتری هایش احتیاج دارم.»

برایمان قهوه لاته می ریزد و صدای آهنگ «هتل دلشکسته» الویس پریسلی در پس زمینه می آید. می گوید: «اگر یک جوان بخواهد جایی بیرون خانه پدر و مادرش باشد، معمولا کافی شاپ تنها جایی است که از پس مخارجش بر می آید.»

«ماموران به من گفتند که زن ها در این کافه سیگار کشیده بودند» ولی می گوید داستان چیز دیگری است و ادامه می دهد: «تمامش قضیه ملاقات پسر و دخترهاست.» می گوید: «کافی شاپ که یکی دو تا نیست. نمی توانند که درِ تمام کافی شاپ ها را ببندند.»

نزدیک دانشگاه تهران زوج جوانی با سر به صاحب چهارشانه کافی شاپ سلام می کنند و از پله هایی بالا می روند که آن ها را به فضای خلوت تری می برد. صاحب کافی شاپ می گوید که شش ماه پیش پلیس اخلاق درِ این بخش را پلمب کرد که از «لاس زنی» جلوگیری کند. او که سی سال دارد و توصیه کرد نام خانوادگی اش فاش نشود می گوید: «من این بخش را باز کردم، چون به مشتری هایش احتیاج دارم.»

برایمان قهوه لاته می ریزد و صدای آهنگ «هتل دلشکسته» الویس پریسلی در پس زمینه می آید. می گوید: «اگر یک جوان بخواهد جایی بیرون خانه پدر و مادرش باشد، معمولا کافی شاپ تنها جایی است که از پس مخارجش بر می آید.»

هزینه رشد دامنگیر و چشمگیر کافی شاپ ها به دست جوان های پایتخت تامین می شود. این جا، یک قهوه بین ۲و نیم تا ۵ دلار است و یک ساندویچ دو برابر این قیمت، که برای بیشتر ایرانی ها گران به حساب می آید. بیش از ۷۰ درصد ایرانی ها کمتر از ۳۵ سال دارند و نرخ بیکاری بالاست و تنها بخش کوچکی از جمعیت شهر از درامد نفت بهره مند است.

درست روبروی مصلای تهران، هیبت عظیم تیرهای فولادی که در دل بتن تقویت شده برجی ناتمام را می سازند به چشم می خورد. دو زن که در بانکی در این نزدیکی کار می کنند دقایق استراحت روزانه خود را در کافه خیابان سیگار می کشند.

یکی از آن دو می گوید: «کسی انتظار ندارد که زن سیگار بکشد.» اضافه می کند: «ما هم می آییم این جا، دو تا چایی می خوریم، و هر چه بتوانیم سیگار می کشیم، گاهی وقت ها به اندازه نصف پاکت، و بعد مثل دخترهای خوب بر می گردیم سر کار.»

هادی، صاحب کافه می گوید نمی توان زمان را به عقب برگرداند: «مقامات باید با ما مدارا کنند.» و می گوید: «جوان ها نیاز دارند که فشار و خستگی روزمره را جایی فراموش کنند. این جا می توانند آرام بگیرند.»

* از: توماس اردبرینک / در: واشنگتن پست


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به irandarjahan-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به irandarjahan@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته