شراره سعیدی/ رادیو کوچه
یکی از نامهایی که یادآور پانایرانیستهاست، دکتر «محمدرضا عاملی تهرانی» بود. او از بنیانگذاران مکتب و حزب پانایرانیست و بزرگترین نظریهپرداز تفکر پانایرانیسم محسوب میشود. دکتر عاملی به مناعت طبع و پاکدستی مشهور بوده است.
اما پس از پانایرانیست، سینما رکس آبادان بیش از هر نام دیگری یادآور دکتر عاملی است. در روند سریع موفقیت انقلابیون و ورود آقای خمینی فاجعه سینما رکس در سایه قرار گرفت. بسیاری از اسناد و مدارک و تحقیقات انجام شده درباره این فاجعه توسط انقلابیون از بین رفت و محمدرضا عاملی تهرانی وزیر اطلاعات و جهانگردی در کابینه شریف امامی که مسوول پیگیری و رسیدگی این پرونده شده بود توسط خلخالی قاضی شرع منصوب آقای خمینی اعدام شد. علیرضا نوریزاده میگوید: دو روز بعد از آنکه دکتر عاملی به خبرنگاران گفته بود اسنادی در دست دارد که نشان از دخالت روحانیون و متعصبین مذهبی در آتشسوزی سینمارکس آبادان دارد، وزارت اطلاعات و جهانگردی توسط انقلابیون آتش زده شد. داریوش همایون نیز دلیل اصلی اعدام دکتر عاملی را آگاهیهای وی در مورد پرونده سینما رکس میداند.
علیرضا نوریزاده اینچنین میگوید: در جریان دادگاه دکتر عاملی تهرانی آقای خلخالی ضمن اتهامات بیرویه و بدون پایهای که به او میبست، ناگهان مسئله سینمارکس را مطرح کرد. زنده یاد عاملی تهرانی آنطور که از ابتدا پیدا بود و حتا آنطور که برخی از حکام شرع و کسانی که در حاشیه دادگاه بودند و تاکید میکردند، به 28 ماه زندان محکوم شده بود. یعنی در رسیدگیهای اولیه یک همچین نظری را برایاش داشتند. حتا من یادم است در مجله امید ایران که سردبیرش بودم این خبر را نوشتم که دکتر عاملی تهرانی به 28 ماه زندان محکوم شده. اما ناگهان مسئله سینما رکس مطرح شد و در آنجا آقای خلخالی که ظاهرن یکی از کسانی که در آن جلسه حاضر بود و این را برای آقای خلخالی توضیح داده یا گفته بود، آمد و پرونده دکتر عاملی تهرانی را که رفته بود برای صدور حکم دوباره گشود و اینبار به ایشان گفته بود یکی از جرمهای تو این بوده که خواستی جنایت شاه را در آتش زدن سینما رکس به پای انقلاب اسلامی و امام خمینی بنویسی.
آقای نغیبی دادستان ویژه دادگاه رسیدگی به فاجعه سینما رکس به مطبوعات جمهوری اسلامی گفت: «متاسفانه ما دست به دامن هر کس شدیم، سند و مدرکی به ما نداد. مثلن سازمان اسناد ملی انقلاب اسلامی با وجود نامهای که خود آقای قدوسی نوشت و با وجود مراجعات روزانه ما، چیزی به ما نداد.»
داریوش همایون نیز دلیل اصلی اعدام دکتر عاملی را آگاهیهای وی در مورد پرونده سینما رکس میداند. داریوش همایون میگوید: دکتر عاملی تهرانی از سوی شریف امامی مامور رسیدگی به این پرونده شد و اطلاعات زیادی جلب کرد و او یکی از آگاهترین افراد بود به چند و چون این جنایت. ولی خیال انتشارش را نداشت. آن را در دادگاه محکوم کردند، ولی میترسیدند که زمانی این اطلاعات درز کند. در نتیجه خلخالی احتیاطن او را اعدام کرد.
آقای نغیبی دادستان ویژه دادگاه رسیدگی به فاجعه سینما رکس به مطبوعات جمهوری اسلامی گفت: «متاسفانه ما دست به دامن هر کس شدیم، سند و مدرکی به ما نداد. مثلن سازمان اسناد ملی انقلاب اسلامی با وجود نامهای که خود آقای قدوسی نوشت و با وجود مراجعات روزانه ما، چیزی به ما نداد.» با این حال آقای نغیبی مدتی بعد در مذاکره با مطبوعات جمهوری اسلامی در بیان دلیل به تعویق افتادن برگزاری دادگاه گفت: «پرونده و اسناد سری و مدارکی که ما به یک وضعیتهایی از منابع مختلف جمعآوری کردهایم، نشان میدهد تمام تلاش رژیم بعد از وقوع این حادثه چسباندن این جنایت به مذهبیون یا روحانیان است.» اگرچه آقای نغیبی نگفت در چه وضعیتهایی اسناد را به دست آورده، ولی به هر حال این امر مبین آن است که دست کم بخشی از اسناد و مدارک جمعآوری شده توسط حکومت سابق تا زمان برگزاری دادگاه وجود داشته و در اختیار دولت انقلاب بوده، ولی از استفاده یا عدم استفاده از تمامی آنها در دادگاه خبری در دست نیست. با این حال بر اساس آنچه در مطبوعات وقت چاپ شد، در دادگاه اشاراتی به موضوع شده، ولی کمترین جزییاتی از آن انتشار نیافته است. اشاره به این نکته نیز ضروری است که بعد از انقلاب پرونده سینما رکس به دادگاه انقلاب فرستاده شد، زیرا دادسرای شهرستان آبادان با صدور قرار عدم صلاحیت حاضر به رسیدگی به آن نشد و بعد بازپرس دادسرای آبادان به نام صرافی به دلایل نامشخص از سمت خود و از دادگستری استعفا داد و دادگستری ماهها در جستوجوی قاضی بود که بتواند یا بخواهد به این پرونده رسیدگی کند. پرونده یکبار هم به دادسرای اهواز ارسال شد، ولی آن دادسرا هم پس از خواندن پرونده از رسیدگی به آن سرباز زد. در همین روزها شایعاتی در آبادان و دیگر شهرها پیچید که شخصی به نام حسین تکعلیزاده با انتشار نامههایی مدعی است از آتشزنندگان سینما رکس است و خواهان برگزاری محاکمه خویش، تا ماجرا را برای اهالی آبادان و ملت ایران روشن کند.
علیرضا نوریزاده از واپسین روزهای دکتر عاملی چنین روایت میکند:
«… لباس کارگری به تناش کرده بودند با جارو و سطلی در دست. آنقدر در همین چند روز لاغر شده بود که نمیشد او را شناخت. موقع ملاقات دو یا سه پاسدار که از خطابشان به یکدیگر به عنوان رفیق کجایی هستند میشد فهمید بالای سر دکتر ایستادهاند و وقتی تاثر مرا دیدند، یکیشان گفت: رفیق به حال اینها متاثر میشوی؟ اینها زالوهایی هستند که خون خلق را مکیدهاند.
دکتر نگاهی به آنها کرد و گفت: من خون خلق را مکیدهام؟
و بعد بیآنکه اعتنایی به خنده آنها کند گفت: خردم کردهاید، فکرش را بکن با مسلسل مرا میبرند تا توالتها را تمیز کنم. زمینها را بشویم. فکرش را بکن. اینها همه معاود عراقیاند که دارند انتقام شکستهایشان را از ایرانیان میگیرند… باور کن از زندگی خسته شدهام و….
نتوانستم طاقت بیاورم، بیرون آمدم و ماجرا را به بازرگان گفتم، زندهیاد داریوش فروهر در مورد دکتر عاملی به دلیل لحظات مشترکی که در گذشته داشتند خیلی تلاش کرد اما دکتر رازی با خود داشت که نمیشد حفظاش کرد. ساعت 11 شب بود که او را آوردند، آنقدر لاغر شده بود که به زحمت خود را سرپا نگاه میداشت. آن شب شومترین شب زندان قصر بود در بازجویی به دکتر عاملی قول داده بودند اگر در دادگاه سخنی از سینما رکس نگوید حداکثر به دو سال زندان قابل عفو محکوم خواهد شد. آن شب خیلی از ژنرالها هم بودند. چهرههای سیاسی گذشته را نیز شکسته و ویرانشده میتوانستی ببینی. با این همه چهره عاملی با همه ضعف و شکستگی، با همان لبخند جاودانه از دیگران متمایز بود. خلخالی رییس دادگاه بود. زوارهای بازپرس و منشی و برادر خلیل طهماسبی تروریست فدایی اسلامی و ربانی املشی اعضای دادگاه هادی غفاری نیز حاضر بود. ادعانامهای که علیه دکتر عاملی تنظیم شده بود آنقدر مسخره بود که حتا تماشاچیان دادگاه که اغلب پاسدار و یا از خانواده چریکها بودند خندهشان گرفت. (دکتر عاملی تهرانی یکی از عوامل کشتار 17 شهریور، و از افرادی بوده که پایههای رژیم را مستحکمتر کرده و او با فساد اخلاق و ….) جملات را نمیشنیدم. دکتر مثل سیاوش پاکیزه و مطهر آماده بود که به میانه آتش برود.
آرام برخاست و با شهامت تحسینبرانگیزی گفت: شما مرا محاکمه نمیکنید بلکه شما دارید ایران را محاکمه میکنید. سلمان پارسی ما شما را از جهالت و گمراهی بیرون آورد. امروز نیز انسانها را در سینما رکس زنده به گور کردید و به آتش کشیدید تا از بوی گوشت سوخته پانصد ایرانی سرمست شوید. دکتر میگفت و میخروشید. چند بار خواستند ساکتاش کنند حتا یکبار خلخالی گفت: به جای این حرفها توبه کن تا محکوم به زندان شوی و در زندان ما تبدیل به آدم گردی.
دکتر فریاد زد شما، شما مرا آدم کنید مرا که با یزدانام الفت و عشق دارم، آدم کنید؟!
ساعت 2 آرای را خواندند دکتر را به ده سال محکوم کرده بودند. برادرزاده بازرگان آمده بود که به خلخالی دستور بازرگان را ابلاغ کند. روی کاغذی بازرگان با عجله نوشته بود (حجتالاسلام خلخالی با موافقت امام هیچکس را تیرباران نکنید و آقای عاملی تهرانی را به سلطنتآباد عودت دهید.)
صدای تیر بلند شد. همه وحشتزده به طرف حیاط دویدند. دکتر روی زمین افتاده بود و خلخالی با هفتتیری که از خانه هویدا دزدیده بود بالای سرش.
یکی از افسران زندانی ساعتی بعد با چشم گریان گفت: «وقتی دکتر را از دادگاه به سلول باز میگرداندند خلخالی گفته بود: توی وزیرهای شاه تو خیلی خوشگل بودی….»
لحظاتی بعد به دستور خلخالی او را به حیاط آورده بودند و قبل از بقیه کسانی که قرار بود اعدام شوند، به دست خود خلخالی تیرباران شده بودند. میگریستم و راه میرفتم. تا سه راه زندان پیاده آمدم.
و جمله دکتر توی گوشم زنگ میزد. آخرین جملهاش: «به همسرم و به یارانام بگویید دیگر به من نیاندیشند فقط در اندیشه ایران باشند.»
شهره شعشعانی/ رادیو کوچه
«پزشک دهکده» » (A Country Doctor) اثر «فرانس کافکا» (Franz Kafka) در 1919 نوشته شده است.
در پس عنوان چخوفی این داستان کابوسی کافکایی شکل میگیرد. ماجرا در نیمه شبی توفانی در فضایی میان رویا و واقعیت رخ میدهد.
پزشک پیری را به بالین بیماری میخوانند. بیمار جوان در وهله اول به نظر میرسد تمارض به بیماری میکند، اما با معاینهی دقیقتر معلوم میشود بدنش زنده زنده توسط کرمها خورده میشوند.
بر این تصویر شیطانی از فساد درون انسان تفسیرهای وجود شناختی (اگریستانسیالیستی) فراوانی نوشتهاند. شخصیت پزشک در این داستان همچون «کا» در محاکمه اجازه میدهد توسط دیگران به بازی گرفته شود. مهتر، خانواده بیمار و حتا اسبها شرایطی را به وجود میآورند که از آدمیت او جز ابزار چیزی باقی نمیماند، و تنها زمانی به فکر عمل میافتد که کار از کار گذشته است. به عنوان یک پزشک او تنها یک شیی، یک وسیله است، و به عنوان انسان، هیچ…
«پزشک دهکده» از مجموعه داستانهای کوتاه کافکا به همین نام با ترجمه «فرامرز بهزاد» انتخاب شده است. این کتاب در سال 1356 خورشیدی توسط انتشارات «خوارزمی» به چاپ رسیده است.
موسیقی متن:
L. Janacek: String Quartets No. 1
خبر / رادیو کوچه
به گزارش رسانههای داخلی ایران، روز شبنه، 12 نوامبر، بر اثر انفجار در یک پادگان نظامی متعلق به سپاه پاسداران جمهوری اسلامی دستکم 17 تن کشته و 16 نفر مجروح شدند. رسانههای داخلی ایران همه کشته و مجروحان را پرسنل سپاه پاسداران اعلام کردند.
این در حالی است که پیشتر تعداد کشتهشدگان 27 تن اعلام شده بود.
بر اساس آخرین گزارشها سرتیپ رمضان شریف، مسوول روابط عمومی سپاه پاسداران، تعداد کشتههای این انفجار را هفده تن اعلام کرده است. این در حالی است که تعداد مجروحان 16 نفر اعلام شده و آقای شریف گفته که حال برخی از مجروحان وخیم است.
آقای شریف در باره علت این حادثه گفت: «این انفجار به دلیل جا به جایی مهمات رخ داده است.»
پیشتر حسین گروسی نماینده شهریار در مجلس شورای اسلامی از وقوع دو انفجار همزمان خبر داده و عنوان کرده بود که پادگان سپاه فقط انبار مهمات بوده، و سربازان در آنجا حضور نداشتند.
به گزارش خبرآنلاین، صدای انفجار به حدی بوده است که برخی شاهدان عینی اعلام کردند، شیشه برخی از ساختمانها ریخته است. برخی از شهروندان در غرب و حتا شرق تهران و در کرج نیز گفتند انفجار شدید بوده و صدای آنرا به خوبی شنیدهاند.
اکبر ترشیزاد/ رادیو کوچه
در زندگی پرسشهایی هست که پاسخهای آنها در هیچ کجا یافت نمیشود، نه در دین، نه در فلسفه و نه در علم. اما شاید تنها وسیلهای که بشود با آن اندکی از رازها را دریافت و چراغی بر آنها تاباند هنر است. «مالیخولیا» (melancholia) فیلم آخر «لارنسفونتریر» (Lars Von Trier) فیلمساز پرآوازه و جنجالی، اثری است دربارهی شرارت و ویرانی. شرارتی که سرتاپای زندگی بشر را به لجن کشیده است، از روابط خانوادگی و فامیلی گرفته تا اقتصادی. در این میان حتا مفاهیم لطیفی چون عشق نیز به تباهی کشیده شدهاند و اگر کسانی در این میان هنوز آلوده نشده و پاک ماندهاند کودکانند که به آنها هم امیدی نیست، چون جهان برای زیستن آنها هم جای خوبی نخواهد بود.
فیلم از دو اپیزود تشکیل شده است. در بخش نخست که به نام «جاستین» خواهر کوچکتر نام گذارده شده است، دربارهی مراسم عروسی او و اتفاقاتی است که در طول آن رخ میدهد. در این شب و در میان میهمانان که به نوعی میتوانند مشتی نمونهی خروار از جامعهی انسانی باشند، همه چیز به ظاهر زیبا و دوستانه به نظر میآید اما کمکم میبینیم که حقیقت چیز دیگری است. روابط انسانی و خانوادگی از هم گسسته است. پدر و مادر عروس سالهاست که از هم جدا شدهاند و مادر با صداقت تمام میگوید که از چیزی و بنیادی به نام ازدواج متنفر است و پدر که در ظاهر با او هم عقیده نیست، با دو دختر جوان به نامهای «بتی» و «بتی» در مهمانی شرکت کرده است و هنگامیکه پیشخدمت را هم به همین نام صدا میزند میفهمیم که همهی زنها برای او «بتی» هستند. صاحبکار «جاستین» نیز مانند شوهرخواهرش دایم در فکر پول است و نگران سرمایهگذاریهایش است. خواهر عروس دوست دارد همه چیز بر مبنای زمانبندی از پیش تعیین شدهی او باشد و «جاستین» با کارهایش این نظم مقرر را به هم میزند. آیا «جاستین» نمادی از روح زندگی نیست که همیشه سربزنگاه و با خیرهسری حاضر است تا با به هم ریختن برنامههای بشر به ما یادآوری کند که دنیا جای نظم نیست؟
همه در طول میهمانی به نوعی اصرار دارند تا به عروس بفهمانند که باید خوشحال باشد و لذت ببرد اما او دلیل ملموسی برای این کار نمییابد و همچنان افسرده میماند. «جاستین» در شب عروسی، با برادرزادهی رییسش که چند لحظه پیش با او آشنا شده، همخوابه میشود و به شوهرش خیانت میکند تا نشان بدهد که هیچ چیزی قرار نیست تا با تعاریف ما جور دربیاید. و جالب اینجاست که برادرزادهی احمق صاحبکارش به او پیشنهاد دوستی و همکاری میدهد که با واکنش منفی «جاستین» روبهرو میشود. در شب میهمانی، بیماری «جاستین» اوج میگیرد و همه چیز به هم میخورد. او آدم ازدواج و زندگی مشترک نیست. اما آیا تنها آدم سالم این میهمانی فقط «جاستین» و خواهرزادهی معصومش نیست. جالب اینجاست که در تمام گرفتاریهای پیشآمده همه او را تنها میگذارند و پدرش حتا حاضر نمیشود تا شب را در خانهی دخترش که پریشان و افسرده است بماند. انسان تنهای تنهاست.
در اپیزود دوم که به نام «کلیر» خواهر بزرگ نامگذاری شده، موضع بر سر گذر سیارهی عظیمی به نام «مالیخولیا» از نزدیکی کرهی «زمین» است. تمامی محاسبات علمی نشان از بیخطر بودن این اتفاق دارد. «جاستین» با شرایط روحی و روانی نامناسبی به خانهی خواهرش آورده میشود. هر چه به زمان رسیدن «مالیخولیا» به زمین نزدیکتر میشویم، مردم و دانشمندان نگرانتر میشوند اما حال و روز «جاستین» بهتر میشود. «جان» شوهر خواهر «جاستین» با اطمینان تمام و با نشان دادن نمودارها و آمارها سعی دارد تا همه را متقاعد کند که برخوردی صورت نخواهد گرفت اما در همان حال خود را برای چنین رویدادی آماده میکند. «جاستین» اما با اطمینان از نابودی بشر و بشریت سخن میگوید و از این پیشآمد ناراحت هم نیست، چرا که حیات بشری را آنقدر لبریز از شرارت میداند که نابودیاش هیچ کس را ناراحت نخواهد کرد. در این اپیزود هم اتفاقات به سمتی پیش میرود که طبیعت با دهنکجی به انسان نشان دهد که هیچ نظم و قانونی بر حیات حاکم نیست. در انتها سیارهی «مالیخولیا» با زمین برخورد کرده و همه چیز را از بین میبرد. چارهی تمام زشتیها و پلیدیهای موجود ویرانی است، ویرانی هر چه روابط بیمار و کثیف احساسی، مذهبی، اخلاقی، خانوادگی، اقتصادی و در نهایت و در یک کلام، بشری. نابودی تنها چاره است و فیلم «فونتریر» شعری است در ستایش ویرانی.
خبر / رادیو کوچه
اتحادیه عرب روز شنبه، 12 نوامبر، اعلام کرد تا زمانی که دولت سوریه طرح اعراب را برای توقف سرکوب مرگبار مخالفان سیاسی اجرا نکند، هیت سوری حق حضور در نشستهای اتحادیه عرب را نخواهد داشت.
این تصمیم در نشست امروز وزیران خارجه دولتهای عضو اتحادیه عرب در قاهره گرفته شد.
از سویی دیگر سوریه در واکنش به تعلیق فعالیتش اعلام کرد که طرح پیشنهادی اتحادیه عرب را اجرا کرده ولی این سازمان به درخواست آمریکا رای به مجازاتش داده است.
این جلسه پس از آن برگزار شد که دولت بشار اسد، رییس جمهوری سوریه، در دوم نوامبر طرح پیشنهادی اتحادیه عرب برای پایان دادن به مناقشه خونین هشت ماهه سوریه را پذیرفت، اما همچنان به کشتار معترضان در شهرهای مختلف ادامه داد.
از روز گذشته نیز تظاهرکنندگان در راهپیماییهای خود خواهان تعلیق عضویت سوریه در اتحادیه عرب شدند.
هنگام ورود وزرای خارجه عرب به مقر این سازمان در قاهره نیز حدود یکصد معترض همین درخواست را تکرار کردند.
بنا به برخی گزارشها، چندین کشور از جمله مصر مخالف تعلیق کامل عضویت سوریه در اتحادیه عرب هستند.
یکی از دستیاران نبیل العربی، دبیرکل اتحادیه عرب، اعلام کرد که مسئله سوریه «پیچیده» است و تلاش میشود بین دیدگاههای مختلف این سازمان که ۲۲ عضو دارد، زمینه مشترکی به دست آید.
هر چند تصمیم امروز فعالیتهای سوریه در اتحادیه عرب را متوقف میکند، ولی خدشهای به عضویت آن که میتوانست ضربه نمادین نیرومندی به بشار اسد باشد، وارد نمیکند.
بنا به گزارشها، وزرای خارجه اتحادیه عرب در جلسه امروز تحریمهایی دیپلماتیک و اقتصادی نیز علیه سوریه وضع کردهاند. بهعلاوه قرار شده است که اتحادیه عرب به رایزنی با مخالفان سیاسی بشار اسد ادامه دهد و برای پایان دادن به این مناقشه، با سازمان ملل متحد گفتوگو کند.
وزیر خارجه قطر اعلام کرد که از اعضای اتحادیه عرب خواسته شد که سفرای خود را از دمشق فرا بخوانند.
به گفته او، ۱۸ کشور به تعلیق فعالیتهای هیت سوریه رای مثبت دادند، ولی لبنان، سوریه و یمن رای منفی دادند و عراق نیز رای ممتنع داد.
بیشتر بخوانید:
«بیست کشته در تظاهرات روز جمعه سوریه»
خبر / رادیو کوچه
بر اساس گزارش منتشر شده در رسانه منسوب به دراویش گنابادی، در روزهای اخیر، دو درویش نعمتالهی، ساکن شهرستان کوار از توابع استان فارس توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شدهاند.
به گزارش سایت مجذوباننور٬ نیروهای امنیتی صبح روز پنجشنبه، ۱۹ آبانماه با تفتیش و بازرسی منزل علیجان دهقان و یحیی دهقان از دراویش گنابادی ساکن کوار٬ ایشان را بدون ارایه حکم قانونی بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل کردند.
گفتنی است٬ این دو درویش پدر و برادر مهدی دهقان هستند که یکروز پیش از این توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد.
یادآور میشود تاکنون در طی یکماه گذشته ۴ تن از دراویش گنابادی ساکن در کوار بازداشت شدهاند.
بیشتر بخوانید:
«بازداشت دو درویش گنابادی در شهرستان کوار»
«برگزاری دادگاه تجدیدنظرخواهی دو تن از وکلای دراویش»
مهشب تاجیک/ رادیو کوچه
در گذشتههای دور تنها ماجراجویان و تاجران به جهانگردی میپرداختند، اما امروز هزاران انسان اوقات فراغت یا تعطیلات خود را به امر سیر و سفر میگذرانند و این دگرگونی زمینهساز پیدایش توریسم مدرن شده است که بررسی و سازماندهی آن در حد یک رشته علمی، پیچیده است. جهانگردان در سفرهای خود در حقیقت مبشران برجستهی پیامهای فرهنگی بهشمار میآمدند در حالیکه امروزه با گسترش ارتباطات، این نقش رنگ باخته و در قالب توریستهای امروزی با اهداف جدید ظاهر شده است. جهانگردی در قرون گذشته امتیازی ویژه برای تعداد انگشتشماری از مردم بود. اما در نیمهی دوم قرن گذشته، در اثر اختراع ماشین بخار و به راه افتادن نخستین خطوط راه آهن، گسترش یافت. پیشرفت واقعی این پدیده به واسطه توسعه وسایل نقلیه موتوری خصوصی و حمل و نقل گروهی زمینی، دریایی و هوایی و گشایش جادهها و بزرگراههای جدید و مدرن، و احداث مراکز پذیرش میهمان در مناطق اقامتی بود، که در مجموع زمینهی پیشرفت چشمگیر و شگرف آن را فراهم ساخته است. به علاوه بهبود و تثبیت شرایط اقتصادی افراد و امنیت و اطمینانی که در وضعیت حمل و نقل به وجود آمده نیز، به جریان مسافرتها سرعت بخشیده است.
جهانگردی و مسافرت، بخشی از زندگی اجتماعی است. جهانگردی نه فقط رفت و آمد افراد و سیر و سفر یا مسافرت کاری است، بلکه به مثابه یک پدیده اجتماعی مورد بررسی قرار میگیرد که به روابط میان افراد و ارتباطات انسانی مربوط است. باید توجه داشت که جامعهشناسی جهانگردی قلمروهای متعددی را بررسی میکند. برای مثال رفاه و چارچوب زندگی، فرهنگ، ارتباطات، گروههای اجتماعی و توسعه و برخورد با جوامع گوناگون. در واقع اهمیت مطالعه جهانگردی به میان رشتهای بودن آن برمیگردد.
همانطور که گفته شد جهانگردی پدیدهای اجتماعی است و یکی از اشکال زندگی اجتماعی محسوب میشود و این موضوع موجب شد تا جامعهشناسان توجه خود را به جنبههای اجتماعی-فرهنگی جهانگردی مانند رفتارهای افراد و گروهها در رابطه با جهانگردی و اثرات جهانگردی بر جامعه معطوف سازند. در این بررسی شیوه طبقات اجتماعی، معیارهای اخلاقی و ارزشهای انسانی، رفتار و هنجارهای گروهی، آداب و رسوم مردم میزبان و میهمان در مقوله جهانگردی مورد بررسی واقع میشود. جهانگردی به عنوان یک پدیدهی اجتماعی- فرهنگی، در روابط بین جوامع و فرهنگها اثرات عمیقی بر جامعه و مردمان آن به جای میگذارد و منشا تغییرات و تحولات و الگوبرداریهای گوناگونی میشود.
اهمیت مطالعات جهانگردی را میتوان حداقل از دو منظر مورد توجه قرار داد. ابتدا ماهیت موضوعات و پدیدههای انسانی به گونهای است که عموم رشتههای علوم انسانی را به خود مشغول نموده و علوم انسانی از ابعاد و زوایای مختلف به تجزیه و تحلیل آن میپردازند. جهانگردی یکی از مباحث شایع در علوم انسانی است که آن را موضوعی میان رشتهای نامیدهاند. جامعهشناسی در کنار علوم انسانی به بررسی علمی جهانگردی میپردازد. تلاش تمامی علوم آن است که حد و مرز و رسالت علمی خود را در خصوص تحلیل علمی جهانگردی از یکدیگر متمایز کنند. علاوه بر آن، سعی علوم انسانی آن است که از تولیدات علمی و تلاشهای سایر علوم استفاده کنند. بنابراین جامعهشناسی از زوایای خاصی به بررسی جهانگردی گرایش داشته و از سویی دیگر سعی در بهرهبرداری از یافتههای علوم دیگر همچون اقتصاد، حقوق، روانشناسی، سیاست، جغرافیا و غیره در تحلیل جهانگردی دارد.
یکی از مسایلی که جهانگردی امروز در نظر میگیرد و متفاوت از گذشته تعریف میشود، مسئلهی ارتباطات است. جهانگردی و خدمات در کنار آن میتواند ارتباطات را بین افراد جهانگرد افزایش دهد و عواطف انسانی در کنار فرهنگ به این افراد منتقل شود. ارتباطات کلامی و غیرکلامی در این نوع از سفر بسیار مرسوم است. زمانی که شما سفر را تنها به عنوان یک تفریح یا وقتگذرانی انتخاب نمیکنید، بلکه به عنوان یک هدف با آن برخورد میشود، برای شناخت، بررسی و حتا گاهی یک آزمون، سپس مهندسی روابط انسانی در ان دخیل میشود. ارتباطاتی که حتا میتواند شامل ارتباطات غیرکلامی هم بشود. یک جهانگرد، نقشی جدای از یک مسافر در فرهنگ سفر ایفا میکند و میتواند پیغام برنده و آورنده از یک فرهنگ شاید حتا ناشناخته در مرزهای جغرافیایی یک کشور دیگر باشد. ارتباطاتی مجزا از تعاریفی که ما در فرهنگ خود داریم و به آنها باور داریم. رفتارهایی که میتواند ارتباط را با افرادی از فرهنگهای دیگر برای ما سهلتر و باورهای ما را تلطیف کند.
در یک تقسیم ساده، میتوان میان انگیزهها و اهداف جهانگردان و دلایل و مصلحتهایی که براساس آن یک کشور به توسعهی جذب جهانگرد می پردازد، یعنی اهداف میزبانان، تفاوت قایل شد. به طور معمول، در جذب جهانگرد، به دو هدف اصلی توجه میشود. نخستین هدف، کسب درآمد و ایجاد رونق اقتصادی است. این هدف، وجه غالب سیاستهای جذب جهانگرد، در بیشتر کشورهای جهانگرد پذیر است. اما اگر جهانگردی را مقولهای فرهنگی بنگریم، اهداف فرهنگی در مرکز توجه سیاستهای جهانگردی قرار میگیرد. این اهداف میتواند اموری همچون بالابردن توان ارتباطی میان فرهنگی مردم کشور، معرفی فرهنگ داخلی یا اشاعه آن در سطح جهان باشد. که این مسئله و اشاعهی آن اگر به دور از هرگونه سیاستهای بین کشورها باشد شاید، تعاریف افراد را در نقاط مختلف دنیا از یکدیگر تغییر دهد و مرزبندیهای و سیاستهای بینالمللی نتواند اذهان مردم دنیا را نسبت به یکدیگر تغییر دهد یا تعریف کند.
شنبه 21 آبان 90/ 12 نوامبر 2011
اجرا: اعظم
استودیو: سیاوش
تقویم تاریخ
گزیده اخبار مطبوعات شنبه ایران
مجله جاماندگان- «خلخالی او را احتیاطن اعدام کرد»- شراره سعیدی
بخش اول خبرها
یادداشتهای سیاسی- «همچون تعهدی جوشان»- احمد باطبی
پسنشینی تند- «شعری در ستایش ویرانی»- اکبر ترشیزاد
دایرهی شکسته- «جهان را با گامهایم میخوانم»- مهشب تاجیک
بخش دوم خبرها
کرانههای سن- «ادبیات فرانسه در قرون وسطا»- سایه کوثری
قصههای ما، از رویا تا واقعیت- «پزشک دهکده»- شهره شعشعانی
بخش سوم خبرها
احمد باطبی/ رادیو کوچه
«رامین پرچمی»، هنرمند سینما و تلوزیون، با موافقت مسوولان، از زندان لاهیجان به مرخصی آمد.
وی که از سوی دادگاه انقلاب تهران به یک سال حبس تعزیری محکوم و در بند ۳۵۰ زندان اوین محبوس شد، در شهریور ماه سال جاری برای گذراندن دوران باقیماندهی حبسش، از این زندان به زندان لاهیجان منتقل شد.
از جمله فعالیتهای این هنر مند ۳۸ ساله میتوان به بازی در فیلم «ضیافت» و «اعتراض» ساختهی «مسعود کیمیایی»، «میهمان مامان» ساختهی «داریوش مهرجویی» و سریالهای «در پناه تو»، «همسایهها» و «زیر آسمان شهر ۳» اشاره کرد.
رامین از جمله هنرمندان متعهدی بود که پس از انتخابات بحثانگیز ریاست جمهوری 1388، همراه با معترضین به نتیجه انتخابات در راهپیمایی 25 بهمن شرکت کرده و بازداشت شد.
برای تعهد در هنر تعاریف گوناگونی وجود دارد اما اگر از من بپرسند که تعهد در هنر یعنی چه خواهم گفت: «تعهد یعنی تنظیم رابطه هنر را با واقعیتهای زندگی»
و اگر از نگارنده بپرسند هنرمند متعهد چه کسی است خواهد گفت: «هنرمند متعهد یعنی کسی که این تنظیم را انجام میدهد.»
ماکسیم گورگی معتقد است: «هنر بنا به ذاتش ستیزهای له یا علیه است. هنر بیاعتنا و بیطرف وجود ندارد و نمیتواند وجود داشته باشد.»
به گمان من هنرمند متعهد بر هنر متعهد مقدم و هنر متعهد بدون هنرمند متعهد غیر ممکن است.
«هربرت رید» کارکرد هنر را در آشتی انسان با سرنوشت و مرگ میداند و «ژان دو وینیو» کارکرد هنر را پیوند انسان با سرنوشت و زندگی.
یکی از اصلیترین دغدغههای جامعه کنونی ایران، صرف نظر از مشکلات اقتصادی، مسایلی همچون دمکراسی، آزادی، حقوق بشر و … است.
به گمان من تنظیم رابطه هنر با واقعیتهای زندگی ایرانیان، بدون توجه به این دغدغهها ممکن نیست.
یک محصول هنری فاقد رابطه با تحولات پیرامون جامعه، صرفن وسیله است برای نمایش خیالات و تصورات خالق آن محصول هنری و طبعن چنین محصولی خشک و بیاحساس نمیتواند در میان آثار هنری ماندگاری داشته باشد.
اما عاملی که اثر هنری را ماندگار میکند، آمیختگی آن با واقعیتهای جامعه و دغدغههای روزمره مخاطب است.
در چنین وضعیتی شاید بتوان رازماندگاری آثار هنری همچون «ترانه ای ایران، ای مرز پرگهر» را خاستگاه این ترانه و حوادث سیاسی اجتماعی آن روزهای ایران دانست که این ترانه از دل آن تراوش کرده است.
و چیزی که هنرمند را ماندگار میکنید، توانایی او در تنظیم اثر هنریاش با واقعیتهای جامعه و در سطحی بالاتر آمیختگی خود هنرمند با جامعه است.
از این روست که وقتی «محمدرضا شریفینیا» در صف اول نماز جماعت، به امامت آیتاله خامنهای قرار میگیرد، در طرفتالعینی صفحه فیسبوک حامیانش از هزاران عضو، به چند ده عضو کاهش یافته و صفحه فیسبوک «جعفر پناهی» به محض نزدیک شدنش به مطالبات مردم، به هزاران عضو ارتقا میابد.
رامین پرچمی نیز این گونه است. او پیوستن به متن اجتماع و هم آواریی با مطالبات مردم را به فرصتهای حرفهای و آیندهاش ترجیه داد و راهی زندان شد.
نظام اسلامی از این پس او را از هر صحنهای حذف خواهد کرد. اما به نظر نگارنده، هر جا که نامی از او درز کند، هرگاه تصویری از او منشر شود، هرگاه یکی از فیلمهای او پخش شود، رامین پرچمی را به عنوان هنرمندی متعهد شناخته و به او عشق میورزم.
من کلام آخرین را
بر زبان جاری کردم
همچون خون بیمنطق قربانی
بر مذبح
یا همچون خون سیاوش
همچون تعهدی جوشان
کلام آخرین را
بر زبان
جاری کردم
و ایستادم
تا طنیناش
با باد
پرتافتادهترین قلعهی خاک را
بگشاید.
اسم اعظم
و کلام آخر
همچون واپسین نفس برهیی معصوم
بر سنگ بیعطوفت قربانگاه جاری شد
و بوی خون
بیقرار
در باد
گذشت.
خبر / رادیو کوچه
به گزارش رسانههای حقوق بشری، سعید ساعدی، روزنامهنگار و فعال مدنی اهل سنندج در روزهای اخیر، با صدور حکمی از سوی دادگاه انقلاب این شهرستان به سه سال حبس تعزیری محکوم شده است.
به گزارش هرانا، سعید ساعدی که وکالت وی را نعمت احمدی به عهده داشت از سوی شعبه دوم دادگاه انقلاب سنندج به اتهامات اجتماع و تبانی جهت اقدام علیه امنیت ملی به ۲ سال و تبلیغ علیه نظام به یک سال زندان تعزیری محکوم شده است.
وی به همراه ۲۶ نفر از جمله فعالان مدنی و فرهنگی سنندج و تنی چند از خانواده حبیب لطیفی که به اعدام محکوم شده و اکنون در زندان سنندج بهسر میبرد در پنجم دی ماه ۱۳۸۹ دستگیر شده و پس از ۷۴ روز بازداشت انفرادی در اطلاعات سنندج با قرار وثیقه آزاد شد.
نامبرده در سالهای گذشته مدیر و سردبیر چند موسسه غیردولتی و روزنامه بوده که در زمان دستگیری سردبیر ماهنامه رووبار و سخنگوی جبهه آشتی کردستان را عهدهدار بوده است.
سایه کوثری/ رادیو کوچه
در این برنامه به شرح ادبیات فرانسه در قرون وسطا میپردازیم:
در تاریخ اروپا بهویژه در تاریخ فرانسه، قرون وسطا به دورهای میگویند که از زمان انقراض امپراتوری روم آغاز شد و تا فتح قسطنطنیه به دست ترکان عثمانی ادامه یافت. اما از نظر ادبی قرون وسطا شامل دورهایست که از سال 842 میلادی آغاز میشود. این زمان مربوط به دورهای میشود که قدیمیترین اثر ادبی به زبان فرانسه یعنی «سوگندنامه استراسبور» در آن موقع یافت شده است.
دوران ادبی قرون وسطا در ابتدای قرن شانزده با تاجگذاری فرانسوای اول پایان مییابد.
هرچند در مورد تاتر چند دهه بعد یعنی زمانی که اجرای تعزیهنامههای مذهبی از سوی حکومت ممنوع شد، پایان دوران قرون وسطا محسوب میشود.
در قرون وسطا گروه کشیشان و طبقه روحانیون نفوذ و اثر مستقیم بر جامعه آن دوران داشتند، بهگونهای که در زندگی مردم، از روز تولد تا مرگ هیچ عملی وجود نداشت که نشانه و اثری از مذهب در آن نباشد.
طبقه روحانیون، دانشمندان و فضلای واقعی عصر خود بهشمار میآمدند و از روی کتب خطی لاتین نسخهبرداری و تحقیق و تالیف میکردند.
از قرن یازدهم به بعد، کشیشان سفرهای زیارتی مانند سفر به اورشلیم یا بیتالمقدس یا سفر به مدفن اولیای دین مسیح مانند سفر به شهر سن ژاک دوکمپستل در اسپانیا که بزرگترین و مهمترین شهر زیارتی مسیحیان بهشمار میآمد و مکانهای مقدس دیگر ترتیب میدادند. در طول راهی که به این زیارتگاهها منتهی میشد، زائران معتقد با لحن و آهنگی خاص تصنیفها و داستانهایی که بیشتر صبغه مذهبی داشت و رنج شهادت و مصائب و آلام مسیح و قدیسان را نقل میکرد میخواندند و این تصنیفها در میان مسیحیان رواج یافته بود.
بعد از کشیشان، جامعه فرانسه در دوران قرون وسطا شامل سه گروه میشد: سنیورها یا اشراف، بورژواها و در نهایت کارگران و طبقه عامی و معمولی جامعه.
اشراف که سران جامعه فئودال محسوب میشدند، در واقع طبقه ممتاز و برگزیده کشور بودند. آنها صاحبان املاک و اراضی وسیع بودند و مانند یک پادشاه مقتدر باشکوه و جلال خاصی در کاخهای اشرافی خود زندگی میکردند.
اشراف برای خود پرچم مخصوص داشتند، به نام خود سکه میزدند و حتا برای رسیدگی به اعمال خلاف رعیت و محاکمه و مجازات آنان دستگاههای جزا تشکیل میدادند و به میل و اراده خود قانون وضع میکردند.
بعد از مدتی جامعه مسیحیت برای خاتمه بخشیدن به جنگها و اختلافات بین اشراف، به ویژه برای کاستن از خشونت اشراف نسبت به مردم عادی رسوم و آیین مخصوصی برای رسیدن به مقام شوالیهگری و پهلوانی وضع کردند
اما بورژواها یا طبقات مرفه و متمول شهری که وسایل تولید را در دست داشتند، ولی خود به حرفه خاصی نمیپرداختند و تقریبن هیچکار بدنی یا یدی انجام نمیدادند. بورژواها معمولن در شهر زندگی میکردند و از طریق تجارت و دادوستد ثروت کلانی داشتند.
و عوامالناس یا طبقه عامی و فقیر شامل طبقهای بود که جمعیتشان از همه بیشتر، ولی ثروتشان از همه کمتر بود. اینان پیشهوران یا کشاورزانی بودند که برای اشراف و صاحبان املاک کار میکردند و در مقابل کاری که میکردند سنیورها به آنها کمک میکردند.
بعد از مدتی جامعه مسیحیت برای خاتمه بخشیدن به جنگها و اختلافات بین اشراف، به ویژه برای کاستن از خشونت اشراف نسبت به مردم عادی رسوم و آیین مخصوصی برای رسیدن به مقام شوالیهگری و پهلوانی وضع کردند، به این معنی که پسران اشراف باید در جوانی تعلیمات خاصی برای تربیت جسم و اخلاق خود فراگیرند، ریاضت بکشند، و تا وقتی که شجاعت و صفات عالی اخلاقی و مهارت خود را در استفاده از اسلحه، فنون سواری و سلاحداری، تیراندازی و جنگ تن به تن نشان نمیدادند و در آیین پهلوانی و سوارکاری و آداب میدان رزم و سایر صفات جوانمردی نشان نمیدادند اسب و سلاح شرافت به ویژه شمشیر به آنان اعطا نمیشد.
به جز این یک شوالیه باید قبل از دریافت اسلجه شبی را بیدار میماند و ادعیه مخصوص تلاوت و سپس سوگند شوالیهگری یاد میکرد، یعنی قسم میخورد که به خدا ایمان و اعتقاد کامل دارد و از یتیمان و مظلومان، کودکان و زنان بیوه در مقابل ستمگران حمایت میکند و هرگز دهان به دروغ نخواهد گشود.
اندکاندک اعمال و افکار و صفات شوالیهها به ویژه دلاوری و جوانمردی آنها برای نجبا و اشراف سرمشق شد و خواهناخواه بر ادبیات آن عصر هم تاثیر گذاشت.
از این رو در منظومههای پهلوانی آن دوران مانند شانسون رولان شوالیه مردیست دلاور و دیندار که پیوسته به پروردگار و میهن خود میاندیشد و بهخاطر آنها دلاوریهای بسیار از خود نشان میدهد.
اما بعدها از نیمه قرن دوازدهم به بعد صفات زندوستی و ادب و ظرافت و دیگر خصال اشراف و کاخنشینان بر شوالیهها اثر گذاشت.
با این حال شوالیه همواره یکی از شخصیتهای اصلی آثار ادبی دوران قرون وسطا محسوب میشده است.
سه واقعه در دوران قرون وسطا بر ادبیات فرانسه تاثیر زیادی گذاشت:
اول حمله اقوام نورمان و سارازن به فرانسه که موجب پیدایش فئودالیته یا حکومت ملوکالطوایفی در این کشور شد.
دوم جنگهای صلیبی که نزدیک به دویست سال به درازا کشید. این جنگها شامل هشت لشکرکشی بود که از سوی کشورهای مسیحی برای بازپسگرفتن تربت عیسی در اورشلیم انجام شد. نتیجه این جنگها آشناشدن ملتهای اروپایی با فرهنگ و تمدن بیزانس و مشرق زمین و اشاعه این فرهنگ و تمدن در میان کشورهای اروپایی بود.
و سوم جنگهای صدساله بین دو کشور فرانسه و انگلستان. این جنگها بر سرتاسر تاریخ قرون وسطا سایه افکند و آشوب و اضطراب در دلها به وجود آورد. در این سالها ادبیات فرانسه بهجای آنکه بیانکننده حالات روحی و هیجانهای درونی و احساسات رقیق و لطیف انسانها و آراسته به صنایع لفظی باشد جنبه انفعالی و عاطفی به خود گرفت و سخت تاثرپذیر شد.
خبر / رادیو کوچه
به گزارش رسانههای ایتالیایی، پارلمان این کشور در روزهای پیشرو برای بحث درباره یک بسته اصلاحات جدی اقتصادی که هدف از آن مهار بدهیهای سنگین این کشور است، آماده میشود.
انتظار میرود این طرح تصویب شود که در این صورت، راه برای استعفای سلیویو برلوسکونی، نخست وزیر فعلی ایتالیا، و روی کار آمدن ماریو مونتی، کمیسر پیشین اتحادیه اروپا، باز خواهد شد.
پیشتر، بازارهای مالی به تصویب این طرح در مجلس سنای ایتالیا و نیز به بر سر کار آمدن دولت جدید یونان واکنش مثبت نشان دادند. دولت جدید یونان نیز متعهد شده که برای حل بحران مالی این کشور، تدابیر ریاضتی در پیش بگیرد.
بیشتر بخوانید:
«عدم شرکت برلوسکونی در انتخابات آینده ایتالیا»
ایران: محکومیت/خطر بازداشت خودسرانه/ آزار و اذیت قضایی
برنامه نظارت بر حمایت از مدافعان حقوق بشر، که برنامه مشترک «فدراسیون بینالمللی جامعههای حقوق بشر» (FIDH)و «سازمان جهانی مبارزه با شکنجه» (OMCT) است، اطلاعات تازهای دریافت کرده و از شما درخواست میکند فورن در باره مسئله زیر در ایران اقدام کنید.
اطلاعات تازه
برنامه نظارت بر حمایت از مدافعان حقوق بشر از طریق «جامعه دفاع از حقوق بشر در ایران» (LDDHI) مطلع شده که حامیان «مادران عزادار» خانم ژیلا کرمزاده مکوندی، خانم لیلا سیفاللهی، آقای نادر احسنی در مرحله تجدید نظر محکوم و برای گذراندن حکم زندان احضار شده اند و آزار و اذیت قضایی خانم منصوره بهکیش، که در مبارزه با اعدام زندانیان نیز فعال است، نیز ادامه دارد.
براساس اطلاعات دریافتی، خانم ژیلا کرمزاده مکوندی و آقای نادر احسنی و خانم لیلا سیفاللهی در تاریخهای 15 آبان و 17 آبان 1390 برای اجرای حکم دو سال زندان به دادسرای زندان اوین احضار شدند. وکلای آنها پیش از احضار از نتیجه تجدید نظر مطلع نشده بودند و در پیگیری معلوم شد که دادگاه تجدید نظر حکمهای خانمها ژیلا کرمزاده مکوندی و لیلا سیفاللهی را به 2 سال حبس تعزیری و 2 سال حبس تعلیقی که تا 5 سال پس از اجرای حکم قطعی قابل اجراست، کاهش داده است. آقای نادر احسنی نیز به 2 سال حبس تعزیری محکوم شده است. این سه مدافع حقوق بشر 20 روز فرصت دارند تا خود را به زندان معرفی کنند، در غیر این صورت وثیقه آنها توقیف خواهد شد.
علاوه بر این، خانم منصوره بهکیش در 14 آبان 1390 مطلع شد که محاکمه او در تاریخ 4 دی 1390 در شعبه 15 دادگاه انقلاب اسلامی برگزار خواهد شد. پیش از این، دادگاه او در تاریخ 18 مهر 1390 تعیین شده بود که به دلیل عدم حضور نماینده دادستان به تعویق افتاد.
برنامه نظارت بر حمایت از مدافعان حقوق بشر تداوم این آزار و اذیت قضایی و نیز کوتاهی دادگاهها از تضمین حق دفاع مدافعان حقوق بشر نامبرده را محکوم مینماید. به نظر میرسد این رفتار تنها برای تنبیه فعالیتهای مسالمتآمیز و قانونی این مدافعان باشد.
اطلاعات پیشینهای
در ۱7 بهمن و شب 19 بهمن 1388، خانم امالبنین ابراهیمى، خانم الهام احسنى، آقای نادر احسنی، خانم ژیلا کرمزاده مکوندى، خانم لیلا سیفالهى، و خانم فاطمه رستگارىنسب در منازلشان دستگیر شدند. خانم فرزانه زینلی نیز در 19 دی 1388 در پارک لاله دستگیر شد. آنها در زندان اوین در بازداشت ماندند و بعدن آزاد شدند. محاکمههایی در اردیبهشت 1389 و فروردین 1390 در دادگاه بدوی در تهران برگزار شد. در 20 فروردین 1390، خانم ژیلا کرمزاده مکوندی و خانم لیلا سیفاللهی به اتهام «ایجاد تشکل غیرقانونی در جهت اقدام علیه امنیت کشور تحت عنوان مادران عزادار» هر یک به چهار سال زندان محکوم شدند. در همان تاریخ، آقای نادر احسنی به اتهام «قصد ارتکاب جرایم علیه امنیت کشور» و «فعالیت تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی» به دوسال زندان محکوم شد.
خانم منصوره بهکیش در ساعت 8 شب 22 خرداد 1390 در یکی از خیابانهای تهران به وسیله گروهی از ماموران امنیتی دستگیر و به زندان اوین منتقل و در تاریخ 18 تیر 1390 با وثیقه آزاد شد. خانم بهکیش به خاطر فعالیتهای حقوق بشری خود، به ویژه دفاع از زندانیان سیاسی ایران، در گذشته بارها مورد بازجویی و بازداشت خودسرانه قرار گرفته است.
دیگر حامیان «مادران عزادار»نیز هدف آزار و اذیت قضایی و بازداشت خودسرانه بودهاند. برای مثال، خانم اکرم نقابی و خانم ژیلا مهدویان در تاریخ 17 مهر 1389 بازداشت شدند، 2.5 ماه در زندان ماندند و در تاریخ 9 دی محاکمه شدند. هر دو نفر در انتظار صدور حکم به سر میبرند.
اقدامهای مورد درخواست:
لطفن به دولتمردان ایران نامه بنویسید و از آنها بخواهید:
1.تحت هر شرایطی، سلامت روحی و خانم منصوره بهکیش، خانم لیلا سیفاللهی، خانم ژیلا کرمزاده مکوندی، آقای نادر احسنی، خانم امالبنین ابراهیمی، خانم الهام حسنی، خانم فاطمه رستگارینسب، خانم فرزانه زینلی، خانم اکرم نقابی و خانم ژیلا مهدویان را تضمین کنند؛
2. به هرگونه آزار و اذیتـ از جمله در سطح قضاییـ علیه مدافعان حقوق بشر، شامل حامیان «مادران عزادار»، به ویژه خانم منصوره بهکیش، خانم لیلا سیفاللهی، خانم ژیلا کرمزاده مکوندی، آقای نادر احسنی، خانم امالبنین ابراهیمی، خانم الهام حسنی، خانم فاطمه رستگارینسب، خانم فرزانه زینلی، خانم اکرم نقابی و خانم ژیلا مهدویان پایان دهند؛
3. در هر شرایطی اعلامیه سازمان ملل در باره مدافعان حقوق بشر را، که در تاریخ ۱۸ آذر ۱۳۷۷ (۹ دسامبر ۱۹۹۸) در مجمع عمومی سازمان ملل تصویب شده، رعایت کنند، به ویژه:
•ماده 1 آن که میگوید: «همه افراد حق دارند به صورت فردی یا گروهی در سطوح ملی و بینالمللی برای حمایت از حقوق بشر و آزادیهای اساسی و تحقق این حقوق و آزادیها فعالیت کنند،»
•ماده ۵ (ب) که میگوید: «همه افراد حق دارند برای حمایت از حقوق بشر و آزادیهای اساسی و تحقق این حقوق و آزادیها به صورت فردی یا گروهی در سطوح ملی و بینالمللی (…) برای تشکیل سازمانهای غیردولتی، انجمنها یا گروهها، عضویت یا شرکت در آنها اقدام کنند،»
•ماده 2ـ12 که میگوید: «دولت باید کلیه تدبیرهای لازم را به کار گیرد تا حمایت مراجع ذیصلاح از همه افراد به صورت فردی و گروهی در برابر خشونت، تهدید، اقدامات تلافیجویانه، تبعیض منفی عملی و یا قانونی، فشار یا هرگونه اقدام خودسرانه دیگر در پی استفاده مشروع و قانونی این افراد از حقوق مذکور در اعلامیه حاضر، تضمین گردد.»
4. به طور کلی، در هر شرایطی تضمین کنند که حقوق بشر و آزادیهای اساسی مطابق با عهدنامههای بینالمللی حقوق بشر و موازین بینالمللی که ایران نیز متعاهد آنهاست رعایت خواهند شد.
نامهها را به مقامات زیر ارسال کنید:
•رهبر انقلاب اسلامی، آیتاله سیدعلی خامنهای: info_leader@leader.ir
•به پیگرد و آزار حامیان «مادران عزادار» پایان دهید ریاست جمهوری، آقای محمود احمدینژاد:
فکس: 5880 649 21 0098
•ریاست قوه قضاییه، آیتاله صادق لاریجانی:bia.judi@yahoo.com/info@dadgostary-tehran.ir؛
فکس: 6567 3311 21 98+/6671 879 21 98+
•وزیر امور خارجه: فکس: 66743149-21-98+
•نمایندگی دایمی جمهوری اسلامی ایران در ژنو، سوییس
Permanent Mission of the Islamic Republic of Iran, Chemin du Petit-Saconnex 28, 1209 Geneva, Switzerland, Fax: +41 22 7330203
Email: mission.iran@ties.itu.int
•سفارت ایران در بروکسل، بلژیک
Embassy of Iran in Brussels, 15 a avenue Franklin Roosevelt, 1050 Bruxelles, Belgium, Fax: + 32 2 762 39 15.
Email: iran-embassy@yahoo.com
لطفن به نمایندگان دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران در کشورخودتان نیز نامه بنویسید.
……………………………………….
فایل پیدیاف فارسی را از اینجا دانلود کنید.
فایل پیدیاف انگلیسی را از اینجا دانلود کنید.
خبر / رادیو کوچه
بر اساس گزارشهای منتشر شده در رسانههای خارجی، رییس جمهوری نیجر اعلام کرده است یکی از پسران سرهنگ معمر قذافی، رهبر پیشین لیبی را در اواسط تابستان سال جاری میلادی به عنوان پناهنده در کشورش پذیرفته است.
محمودو عیسوفو اظهار داشت اعطای پناهندگی به سعدی قذافی بهدلایل بشردوستانه بوده است.
سعدی قذافی در ارتباط با دورهای که ریاست بنیاد فوتبال لیبی را بر عهده داشته متهم و تحت تعقیب است.
این در حالی است که رییس جمهوری نیجر حضور سیفالاسلام، پسر دیگر رهبر پیشین لیبی، در کشورش را رد کرده است.
محل اختفای سیفالاسلام نامعلوم است اما گفته میشود در منطقهای دوردست در بیابانهای مرز لیبی و نیجر است.
بیشتر بخوانید:
«استرداد آخرین نخست وزیر قذافی به لیبی»
خبر / رادیو کوچه
هیلاری کلینتون، وزیر خارجه آمریکا، شامگاه جمعه، 11 نوامبر، به وقت واشینگتن، از ایران خواست به آنچه وی «سوالات جدی» طرح شده در گزارش اخیر آژانس بینالمللی انرژی اتمی خوانده، پاسخ «صریح و روشن» دهد.
همزمان خانم کلینتون اظهار داشت که آمریکا به همکاری با متحدان و شرکای خود برای افزایش فشارها بر ایران ادامه میدهد.
در گزارش اخیر آژانس گفته شده بخشی از فعالیتهای هستهای ایران احتمالن جنبه نظامی داشته است.
این در حالی است که مقامهای جمهوری اسلامی این اتهامها را رد کرده و میگویند تنها بهدنبال مصارف صلحآمیز انرژی هستهای هستند.
برخی از کشورها از جمله اسراییل و بریتانیا در روزهای اخیر از توجه بیشتر بر گزینه نظامی و برخورد قاطع با تاسیسات هستهای ایران سخن گفته و از آمریکا هم خواستهاند که در این خصوص با این دو کشور همکاری کند. اما آمریکا همچنان راه حل دیپلماتیک را بهترین راه حل میداند.
بیشتر بخوانید:
«کسی جرات حمله به ایران را ندارد»
رادیو کوچه
1815 میلادی- «الیزابت کدی استنتون» (Elizabeth Cady Stanton) فعال اجتماعی آمریکایی و از رهبران جنبش حقوق زنان در آمریکا زاده شد.
او یکی از مهمترین و تاثیرگذارترین عوامل در قدرت گرفتن زنان در سراسر جهان بود. در سال 1920 پایهگذار حق رای برای زنان شد. پدر او از اعضای کنگره آمریکا و یک قاضی بود، بنابراین الیزابت از مفاهیم حقوقی آگاه بود. او توانست پس از فعالیتهای فراوان در ژوئن سال 1848 نخستین کنوانسیون حقوق زنان را برپا کند که در آن قطعنامههای متعددی در مورد حقوق زنان به تصویب رسید.
او در سال 1869، همراه با دو زن آزادیخواه دیگر «سوزان بی. آنتونی»، و «لوکرشیا مات» سازمان ملی زنان سافرج (woman’s suffrage) (یا زنان حق رایطلب) را به وجود آوردند و او اولین رهبر این سازمان بود.
وی همچنین تلاشهای متعددی را برای الغای بردگی انجام داد. از بین کتابهای الیزابت استانتون میتوان به «کتاب مقدس زنان» اشاره کرد.
1840 میلادی- «آگوست رودن» (Auguste Rodin) مجسمهساز مشهور فرانسوی نیز در روزی چون امروز متولد شد. یکی از تندیسهای معروف ساخته او «اندیشهگر» است. همچنین «بوسه» از دیگر مجسمههای معروف رودن است که در حال حاضر در موزه رودن در پاریس نگهداری میشود.
علاقهی زیادی به نقاشی داشت بنابراین وارد مدرسهی شاهنشاهی طراحی شد. ۱۷ سالگی دو جایزه نقاشی و طراحی را دریافت کرد.
1920 میلادی- «پیمان راپالو» (Rapallo) با هدف رفع مسایل مرزی ایتالیا و یوگوسلاوی (صربستان، کرواسی و اسلونیا) در دریای آدریاتیک بین آنها امضا شد.
ایتالیا و کشور تازه تاسیس یوگسلاوی براساس پیمان راپالو مرزهای خود را ترسیم کرده و به مناقشه مرزی خود خاتمه میدهند.
پس از خاتمه جنگ جهانی اول 1914 تا 1918 میلادی، ایتالیا خواستار سرزمینهایی شد که در سال 1915 میلادی در لندن به ازای ورود ایتالیا در جنگ در صفوف متفقین به این کشور وعده داده شده بود. این سرزمینها در خاتمه جنگ به کشور تازه تاسیس پادشاهی یوگسلاوی، تعلق یافت.
در سپتامبر 1919 میلادی، «گابریله آنونزیو» (Gabriele d’Annunzio)، شاعر ملی گرای ایتالیایی به همراه چند نفر دیگر شهر «فیومه» (Fiume) ایتالیایی زبان که متعلق به یوگسلاوی بود را تصرف کرد، 18 ماه در آنجا حکومت را به دست گرفت و به ایتالیا اعلان جنگ داد. پیمان راپالو به اختلافات مرزی ایتالیا و یوگسلاوی پایان داد.
1990 میلادی- «آکیهیتو» (Akihito) به طور رسمی به عنوان یکصد و بیستوپنجمین امپراطور ژاپن به قدرت رسید. امپراطور این کشور طبق ترتیب جانشینی سنتی ژاپن است و او پس از درگذشت «امپراتور هیروهیتو» بر تخت امپراطوری نشست. آکیهیتو در ۲۳ دسامبر ۱۹۳۳ در توکیو زاده شد. او تنها پادشاه حاکم کنونی جهان است که امپراطور محسوب میشود.
در پی جنگ جهانی دوم، صلاحیتهای امپراطورهای ژاپن تا سطح سمبلیک کاهش یافت. علارغم این، امپراطور هنوز سمبل وحدت دولت و ملت بوده و از نظر دولت ژاپن هنوز هم از اهمیت فراوانی برخوردار است.
———————————————–
برخی از رویدادهای دیگر
1274 خورشیدی- «نیما یوشیج» بنیانگذار شعر نو فارسی زاده شد. «علی اسفندیاری» مشهور به نیما یوشیج با مجموعه تاثیرگذار افسانه که مانیفست شعر نو فارسی بود، در فضای راکد شعر ایران انقلابی به پا کرد. وی آگاهانه تمام بنیادها و ساختارهای شعر کهن فارسی را به چالش کشید. شعر نو عنوانی بود که خود نیما بر هنر خویش نهاده بود.
1344 خورشیدی- امروز سالروز درگذشت «روحاله خالقی» از استادان موسیقی ایرانی، آهنگساز و نوازنده ویولن است. او کتابی بهنام «سرگذشت موسیقی ایران» درباره سرگذشت موسیقی، موسیقیدانان و نوازندگان ایرانی همعصر خود و کتابی به نام «نظری به موسیقی» شامل نظریهای برای موسیقی ایرانی و غربی نوشته است.
1598 میلادی- اصفهان بار دیگر پایتخت ایران شد. پیش از دوران سلطنت «شاه عباس»، اصفهان در سال 931 میلادی به تصمیم «مرداویز» قهرمان ملی پایتخت اعلام شده بود. وی نخستین مراسم «سده» پس از ساسانیان را در همین شهر برگزار کرده بود و سخن گفتن و نوشتن، جز به فارسی را ممنوع ساخته بود. به نوشته برخی از مورخان، شاه عباس پس از انجام کودتا بر ضد پدرش و برکنار ساختن او، به این سبب که در قزوین، مادرش به دست قزلباشها کشته شده بود، مایل نبود که در آن شهر بماند و در نخستین فرصت اصفهان را پایتخت قرار داد.
منبعها:
ویکیپدیا (انگلیسی و فارسی)
آفتاب
جام جم
نیویورک تایمز
مطلبهایی که در این بخش تارنمای رادیو کوچه منتشر میشود یا انتخاب دبیر روز سایت و یا پیشنهاد دوستان رادیو است که میتواند از هر گروه یا دسته و یا مرامی باشد. نظرهای مطرح شده در این بخش الزامن نظر رادیو کوچه نیست. اگر نقد و نظری بر نوشتههای این بخش دارید میتوانید برای ما ارسال کنید.
داریوش
منبع: خشم ایران
چند ماهی میشود که در قدیمیترین سازمان سیاسی ایران در گیریهای داخلی از مرحله غیرعلنی به مراحل علنی رسیده و این سازمان عملن به دو جناح تقسیم شده است.
و این دعوا ی سیاسی و داخلی از اردبیهشت ماه شرایطی را به وجودآورد که حتا در طیف نیروهای ملی خارج از ایران هم موجب دو دستگی و یا بهتر گفت چند دستگی شده و هر کدام خودشان را بر حق میدانند و یک سر این درگیری هستند.
آغاز کننده این جدال رسانهای شخصی است که توانسته با ارتباطات گسترده داخل و خارج از ایران شرایط بحرانی را برای جبهه ملی ایران بهوجود بیاورد که به وقتش به نقش و اهداف او در این جریان باید پرداخته شود. و همچنین نقش حزب ملت ایران در گسترش بحران داخلی جبهه ملی ایران و اینکه حزب ملت ایران و روسای آن در کجای این آشوب نقش داشتند؟
اما نکته قابل تاملتر در طی این مدت، صدور بیانیهای بسیار تندروانه در نوع خود در رابطه با اوضاع سیاسی و اقتصادی کشور بود که در تاریخ 25 مهر ماه این بیانیه بر روی صفحه سایتهای مختلفی میرود.
مطالعه این بیانیه که بسیار بلند بالا و مفصل نیز هست هر فعال سیاسی داخل کشور را به فکر میبردکه چطور امکان دارد در داخل ایران و با شرایط موجود اقدام به صدور چنین بیانیهای نمود.؟ متنی که همه خط قرمزهای فعالیت سیاسی داخل کشور را زیر پا گذاشته است.
جدای از فحوای کلام و محتوای این بیانیه چند نکته باید مورد بررسی بیشتر قرار بیگرد، اینکه این بیانیه از روی شجاعت و قدرت سیاسی نویسندگان آن بوده یا ناشی از یک خودزنی سیاسی؟و یا یک برنامه هدفمند؟
چطور در یک تشکل سیاسی با شرایط جبهه ملی که چند ماه در گیر اختلافات فرسایشی درون گروهی بوده امکان داشته و دارد که مسوولین آن چنین اقدامی را انجام بدهند؟
چه هدفی را صدور این بیانه دنبال میکرده و چرا در طی سالهای گذشته مسوولین آن به این فکر نیفتادند که شرایط سیاسی و اقتصادی مملکت در چه وضعی است؟ چرا در این شرایط بحران داخلی جبهه ملی این بیانیه منتشر میشود؟
موئلف چنین بیانیهای کدامیک از اعضا و مسوولین جبهه ملی میتوانند باشند؟
تمام این موارد و موردهای دگیر نکاتی است که بایددر جای خودشان مورد تحلیل و بررسی قرار بگیرد .
——————————–
در 28 مهر ماه شورای مرکزی جبهه ملی با صدور بیانیهای خبر ترمیم شورای مرکزی را اعلام میکند و دقیقن یک روز بعد از صدور بیانیهی هیت اجرایی، بیانیهای دیگر از سوی نهادی خود خوانده به نام دفتر مردمداری! منتشر میشود. در این بیانیه جناح همیشه معترض و مخالف، ماهیت انتخابات شورای مرکزی را زیر سوال برده و اعلام میکند که تعدادی از اعضا به اعتراض جلسه شورا را قبل از رایگیری ترک کردهاند.
همه شواهد و قرائن نشان میدهد که تلاش جناح غیرتشکیلاتی و خود سردر این چند ماه برای جلوگیری از انتخابات داخلی و در غایت به زعم خودشان تشکیل جبهه ملی ششم به نتیجه نرسیده و شورا کماکان به کار خود ادامه میدهد و انتخابات ترمیم شورا هم به درستی برگزار میشود.و نتایج این انتخابات به منزله شکست آنان تلقی میشود چون هیچ کدام از مهرههای جناح خودسر موفق به کسب آرا لازم برای عضویت در شورا نمیشود.
البته این شکست چندان دور از انتظار نبود چون اکثریت اعضای جبهه ملی با این گونه روشهای اعتراضی که مورد استفاده بدخواهان در این مدت قرار گرفته مخالف بودند و بارها حمایت خود را از ریاست شورا اعلام کرده بودند.
در ابتدای این مقال عنوان شد که در 25 مهر ماه یعنی سه روز پیش از انتخابات داخلی ترمیم شورا بیانیهای از سوی نهاد جعلی دفتر مردمداری منتشر میشود با ویژگیهای خاص خودش. یعنی دقیقن سه روز پیش از جلسه شورا.!
شایان توجه است که دکتر رشیدی شاید یکی از اقتصاددانان مطرح ایران باشد اما به هیچ عنوان از وی به عنوان کارشناس مسایل سیاسی یاد نمیشود و ایشان فاقد هرگونه تبحری در حوزه سیاست هستند و بیشک در انشا، از مشاوره دکتر باوند و یا مهندس زعیم استفاده کرده
نوع نگارش و ارقام و آمار داده شده در این بیانیه حکایت از آن دارد که راقم این بیانیه باید فردی باشد که در حوزه اقتصادی سر رشته دارد و این شخص در جبهه ملی کسی نمیتوانسته باشد جز دکتر علی رشیدی، یکی از اعضای هیت رهبری جبهه ملی و سر تیم تلاش برای انحلال جبهه ملی. کسی که مدت زیادی نیست در جبهه ملی حضور دارد و یک شبه ره صد ساله را طی کرده و به درجه عضویت در هیت رهبری! جبهه ملی هم میرسد.
شایان توجه است که دکتر رشیدی شاید یکی از اقتصاددانان مطرح ایران باشد اما به هیچ عنوان از وی به عنوان کارشناس مسایل سیاسی یاد نمیشود و ایشان فاقد هرگونه تبحری در حوزه سیاست هستند و بیشک در انشا، از مشاوره دکتر باوند و یا مهندس زعیم استفاده کرده.
دکتر رشیدی علارغم عضویت در هیت رهبری جبهه ملی در یک تناقض سیاسی عضو اتاق بازرگانی هم هست و ارتباطات گسترده و نزدیکی هم با مسوولین جمهوری اسلامی در سطح وزرا دارد و این معما هنوز برای خیلیها حل نشده که چطور میشود در قامت رهبری یک اپوزسیون سیاسی قرارگرفت و در عین حال ارتباط تنگا تنگ با حکومت داشت؟!
این خبر بازداشت را هم به سختی میشود باور کردچون دکتر رشیدی در مدت حضورش در جبهه ملی یک بار هم به وزارت اطلاعات احضار نشده بود که حالا میگویند بازداشت شده و هیچ منبع موثقی هم تا به الان این بازداشت را تایید نکرده.
پرداختن به این معما با توجه به محدودیتهای موجود کار مشکلی است و باید روشن شدن خیلی از واقیعتها را به تاریخ واگذار کنیم .اما از صدور این بیانیه و نتایج احتمالی آن یعنی برخورد شدید حکومت با جبهه ملی و جلوگیری از فعالیت آن تنها یک نتیجه میتوان گرفت و آن اینکه یک بر نامه مدون برای فروپاشی و از هم پاشیدن جبهه ملی وجود داشت و این بهانه را با صدور این بیانه به دست رژیم دادند. حرف و هدف نهایی آقایان این مثل معروف بوده (دیگی که برای ما نجوشد میخواهم سر سگ بجوشد). آقایان که نتوانسته بودند حرف خودشان را به کرسی بنشانند کلن آمدند و صورت مسئله را خواستند پاک کنند و چون نفرات آنان در انتخابات رای نیاوردند و نمیتوانستند در شورای مرکزی تاثیرگذار باشند پس کلن باید این جبهه ملی درش تخته شود.
و این است عیار آدمهایی که میخواهند به زشتترین شیوهها متصدی امور یک جریان سیاسی باشند. آنها حتا در طی این روزها با نامه پراکنی توسط عیادی خودشان تلاش کردند تا اصل ماجرا را به حاشیه ببرند و با استفاده از تبلیغات گسترده واقیعت را پنهان کنند.
اما یقین داشته باشند که ماه پشت ابر پنهان نخواهد ماند و روزی همه خواهند فهمید که اهداف اینها چه بوده. جبهه ملی سالهاست که مورد هجمه قدرتهای بزرگ جهانی و حکومتهای وقت بوده اما هیچوقت از هم نپاشیده و به رسالت تاریخی خود ادامه داده و شاید این کارها خللی در حرکت آن ایجاد بکند اما نتوانسته مانع جبهه ملی در مسیر مبارزه باشد.
و باز هم امیدواریم که جبهه ملی سر بلندتر از همیشه به کار خودش ادامه دهد و مسوولین دلسوز و مصدقی آن از این هیاهو و بددهانیها دلسرد نشوند چون آنها پشتیبانی یک ملت را دارند.
رادیو کوچه
مهمترین عنوانهای مطبوعات امروز ایران:
خراسان
1) لوکاس پاپادموس نخست وزیر یونان شد
http://www.khorasannews.com/News.aspx?type=1&year=1390&month=8&day=21&id=1193322
لوکاس پاپادموس، معاون پیشین بانک مرکزی اروپا سرانجام پس از چند روز مذاکرات فشرده در یونان، به عنوان نخست وزیر جدید این کشور منصوب شد.
2) وزیر دفاع آمریکا: حمله به ایران عواقب جدی دارد، فعلن بر تحریم متمرکز میشویم
http://www.khorasannews.com/News.aspx?type=1&year=1390&month=8&day=21&id=1193346
لئون پانه تا وزیر دفاع آمریکا با اذعان به ناکارآمد بودن حمله نظامی برای متوقف کردن فعالیت هستهای ایران گفت: «حمله نظامی به ایران پیامدهای ناخواسته و اثرات جدی بر منطقه و نیروهای آمریکا در منطقه دارد.» پانه تا در عین حال میافزاید: «فعلن باید بر تحریم متمرکز شویم.» این درحالی است که وزرای خارجه روسیه و چین یک روز پس از اظهارات وزیر دفاع آمریکا پس از گفتوگو در مسکو اعلام کردند که با تحریم ایران مخالف هستند.
کیهان
1) پاسخ ملت ایران آمریکا و اسراییل را متلاشی میکند
http://www.kayhannews.ir/900821/3.htm#other302
رهبر معظم انقلاب اسلامی طی سخنانی در دانشگاه افسری امام علی تاکید کردند که هم آمریکا بداند، هم دستنشاندگانش بدانند، هم سگ نگهبانش رژیم صهیونیستی در این منطقه بداند، پاسخ ملت ایران به هرگونه تعرضی، هرگونه تجاوزی، بلکه هرگونه تهدیدی پاسخی خواهد بود که از درون آنها را از هم خواهد پاشید و متلاشی خواهد کرد.
2) بازتاب دیکته آمریکایی به آژانس نیویورک تایمز: جامعه جهانی گزارش آمانو را بیاعتبار میداند
http://www.kayhannews.ir/900821/14.htm#other1401
در پی انتشار گزارش مغرضانه و غیرحرفهای یوکیا آمانو مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی درباره فعالیتهای هستهای ایران که مبتنی بر اطلاعات جاسوسی آمریکا بوده است روزنامه نیویورک تایمز طی گزارشی تحلیلی تاکید کرد کشورهای دیگر اعتبار اطلاعات جاسوسی آمریکا علیه ایران را قبول ندارند.
جام جم
1) نصراله: جنگ علیه ایران و سوریه کل منطقه را درگیر خواهد کرد
http://www.jamejamonline.ir/papertext.aspx?newsnum=100859158660
دبیرکل حزباله لبنان تاکید کرد که در صورت وقوع جنگ احتمالی علیه ایران یا سوریه، جنگ، کل منطقه را فراگرفته و همه را درگیر خواهد کرد. وی افزود: «ایران قدرتمند با ارتش و ملت و وحدتی که دارد ممکن نیست که از تهدیدها و خط و نشان کشیدنها بترسد.»
2) بیکاری نیمی از دانشآموختگان دکتری
http://www.jamejamonline.ir/papertext.aspx?newsnum=100859155764
معاون آموزشی وزارت علوم، تحقیقات و فنآوری گفت: «در میان یک هزار دانشآموخته دکتری، 500 نفر شغل ندارند، این در حالی است که اگر دانشجویان را با شیوههای درست تربیت کنیم، کارآفرین میشوند.»
اعتماد
1) «در نظام پارلمانی، تنها مسئله نخستوزیر نیست»
http://www.etemaad.ir/Released/90-08-21/204.htm
اعظم طالقانی دبیرکل جامعه زنان انقلاب اسلامی معتقد است تغییر ساختار نظام از ریاستی به پارلمانی ممکن است موجب کاهش نظارت مردم شود. وی یادآور شد: «ما به جمهوری اسلامی رای دادیم و اگر قرار بر این باشد که در نظام تغییری ایجاد شود باید رفراندوم صورت بگیرد.» طالقانی در همین حال خاطرنشان کرد که در نظام پارلمانی هم میتوان رییس جمهوری داشت و هم پارلمان.
2) حمله به منزل دبیرکل حزب الوفاق بحرین
http://www.etemaad.ir/Released/90-08-21/144.htm
تداوم قیام مردم بحرین علیه رژیم آلخلیفه که با اخبار مهمی چون لابیهای قدرتمند صورت گرفته برای تن دادن به خواستهای معارضان همراه شده، سران آلخلیفه را به این صرافت انداخته تا رهبران قیام را از میان بردارند به این خیال که میتوانند مردم را وادار به خانهنشینی کنند. انتشار اخباری مبنی بر حمله به منزل دبیرکل حزب الوفاق بحرین این گمانهزنی را برجسته کرد که اکنون نوبت به هدف قرار دادن رهبران جنبش مردمی بحرین که خواستار اصلاحات هستند، رسیده است.
در بیانیهای که پس از حمله به منزل مسکونی وی صادر شد، آمده است: نیروهای امنیتی ابتدا از دبیرکل جمعیت الوفاق خواستهاند تا منزل خود را ترک کند و از منزل بیرون بیاید اما هنگامی که با مخالفت وی مواجه شدند، به منزل وی حمله کردند و به سوی ساختمان گلولههای پلاستیکی و گاز اشکآور پرتاب کردند که باعث آسیب رسیدن به ساختمان و خودروی وی شده است.
آفرینش
1) در سواستفاده مالی اخیر فعالان اقتصادی و تولیدکنندگان ضربه خوردند
http://www.afarinesh-daily.com/afarinesh/Article.aspx?AID=16050#91567
رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام، ثبات و امنیت پایدار را رکن اساسی هرگونه سرمایهگذاری و کارآفرینی خواند و با اشاره به شوکهای گاه و بیگاهی که به اقتصاد کشور وارد میشود، گفت: «متاسفانه در مفسده اقتصادی اخیر، فعالان اقتصادی و تولیدکنندگان ضربه خوردند.»
2) امام موسی صدر را کشتیم
http://www.afarinesh-daily.com/afarinesh/Article.aspx?AID=16050#91576
سیفالاسلام قذافی در دیدار با یک زن بانفوذ لبنانی در ماه آگوست سال 2010 دست داشتن رژیم معمر قذافی در قتل امام موسی صدر را تایید کرده است.
به گزارش روزنامه الرای کویت، منابع عربی گفتند: این زن لبنانی با سیفالاسلام در آتن برای بررسی سرنوشت امام موسی صدر دیدار کرده بود. سیف الاسلام در این دیدار تایید کرد که امام موسی صدر و دو همراهش همان زمان در لیبی کشته شدند و هیچ امیدی به پیدا شدن بقایای اجساد آنان وجود ندارد و خبرها درباره اینکه آنان هنوز زنده هستند، درست نیست.
وی در این دیدار پدرش را مسوول اعدام امام موسی صدر و دو همراهش معرفی کرد و گفت: «چند روز پس از بازداشت آنان، پدرم در پی جنجالی که در مورد دیدار طوفانی بین قذافی و امام موسی صدر به وجود آمده بود تصمیم گرفت از دست آنان خلاص شود.»
دنیای اقتصاد
1) ایران و روسیه توافقنامه همکاری راهبردی امضا کردند
http://www.donya-e-eqtesad.com/Default_view.asp?@=277313
در روزهای سرد و سیاه روابط تهران و واشینگتن، بهار روابط ایران و روسیه فرا رسیده و بذرهای کاشته شده در دیدارهای تابستانی متعدد میان مقامات تهران و مسکو شکوفا شده است. در چنین فصلی است که روز جمعه، شوراهای امنیت ملی ایران و روسیه در راستای توسعه همکاریهای دو کشور توافقنامه همکاری راهبردی امضا کردند.
2) پایان سکوت بانک مرکزی
http://www.donya-e-eqtesad.com/Default_view.asp?@=277347
نامه محمد جهرمی مدیرعامل معزول بانک صادرات به محمود بهمنی درباره دلایل وقوع فساد مالی بزرگ به سکوت بانک مرکزی پایان داد. بانک مرکزی با صدور بیانیهای رسمی اعلام کرد: «مسوولیت این تقصیر نابخشودنی که منجر به بروز فساد مالی اخیر شد، متوجه شخص مدیرعامل بانک صادرات است.»
در جوابیه صریح بانک مرکزی با اشاره به برخی ابلاغیهها در تقویت کنترل داخلی بانکها و تاکید بر این عامل نظارتی در جلوگیری از تخلفها خطاب به جهرمی آمده است: «به جای فرافکنی و گرفتن انگشت اتهام بهسوی دیگران، در رابطه با عدم تبعیت از دستورات بانک مرکزی پاسخگو باشید.»
خبر / رادیو کوچه
رامین پرچمی، بازیگر سینما و تلوزیون ایران، با موافقت مسوولان، روز جمعه، 11 نوامبر، از زندان لاهیجان به مرخصی آمده است.
به گزارش هرانا، رامین پرچمی، هنرمند ایرانی، که در پی تجمعات مردمی ۲۵ بهمن ماه سال گذشته در تهران بازداشت شده بود، تا روز یکشنبه بیست و دوم آبان ماه به مرخصی آمده است.
خانواده این زندانی سیاسی پیشتر در مصاحبه با رسانهها تاکید کرده بودند که بارها با درخواست اخذ مرخصی آنان از سوی مسوولان مخالفت شده است.
وی که از سوی دادگاه انقلاب تهران به یک سال حبس تعزیری محکوم و در بند ۳۵۰ زندان اوین محبوس بود، در شهریورماه سال جاری برای گذراندن دوران باقیمانده حبسش، از این زندان به زندان لاهیجان منتقل شد.
وی تا چندی پیش سردبیر ماهنامه فرهنگی هنری نقش آفرینان، به مدیر مسوولی شکوه جیرودی بود.
بیشتر بخوانید:
«انتقال رامین پرچمی، هنرمند ایرانی به زندان لاهیجان»
خبر / رادیو کوچه
فعالان حقوق بشر سوری روز شنبه، 12 نوامبر، اعلام کردند در تظاهرات ضد دولتی در این کشور که در 200 نقطه از شهرها سوریه روز جمعه برپا شده بود دستکم 20 تن از معترضان کشته و تعدادی نیز زخمی شدهاند.
بر اساس این گزارش مخالفان بشار اسد، رییس جمهوری سوریه، تظاهرات خود را با شعار «جمعه تعلیق عضویت» سوریه در اتحادیه عرب برگزار کردند.
شهرهای حلب، حما، شهرکها اطراف دمشق، حمص، لاذقیه، درعا، ادلب، صنمین و دیر بعلبه شاهد تظاهرات سوریها بود اما کشتهشدگان تظاهرات روز گذشته بیشتر از شهرهای حما، حمص و درعا بودهاند.
از سوی دیگر وزرای خارجه اتحادیه عرب قرار است روز شنبه 12 نوامبر، نسبت به نقض توافقی که به موجب آن مقامهای سوریه میبایست به خشونت علیه معترضان ضد دولتی پایان میدادند، گفتوگو کنند.
بیشتر بخوانید:
«سوریه از اتحادیه عرب اخراج شود»
خبر / رادیو کوچه
نیروهای نظامی هوادار علی عبداله صالح روز جمعه، 11 نوامبر، با بمباران «میدان آزادی» در شهر تعز در جنوب صنعا، دستکم 11 تن از مخالفان را کشته و 30 نفر دیگر زخمی کردهاند. این کشتار همزمان با تلاش هیت سازمان ملل در ترغیب صالح برای برکناری از سمتش صورت گرفته است.
به گزارش الجزیره، نیروهای نظامی از بامداد روز جمعه با گلوله تانک و خمپاره مناطق اطراف میدان آزادی در شهر تعز را هدف قرار دادند.
شاهدان عینی گفتهاند که نیروهای صالح به مناطق مسکونی الروضه و الموشکی در شهر تعز که یکی از مناطق مهم تجمع مخالفان رییس جمهوری یمن بهشمار میآید را بمباران کردند.
این در حالی است که جمال بن عمر فرستاده سازمان ملل برای رسیدن به راه حلی مسالتآمیز جهت برون رفت از بحران کنونی یمن که از ابتدای سال 2011 برای برکناری صالح از سوی کشورهای عضو شورای خلیج پارس آغاز شده است، وارد صنعا پایتخت این کشور شد و قرار است با نمایندگان دولت و مخالفان به گفتوگو بنشیند.
بیشتر بخوانید:
«درگیری تازه در یمن بین مخالفان و نیروی ارتش»
خبر / رادیو کوچه
فرانسیسکو بلیک مورا، وزیر کشور مکزیک روز جمعه، 11 نوامبر، هنگامیکه عازم جلسهای در بیرون از مکزیکو سیتی، پایتخت این کشور، بود در اثر سقوط هلیکوپتر کشته شده است.
گزارش شده است علت این سانحه که به کشتهشدن هشت سرنشین این هلیکوپتر منجر شد، احتمالن هوای ابری بوده است.
آقای بلیک مورا یکی از متحدان نزدیک فلیپه کالدرون، رییس جمهوری مکزیک بود و نقشی اساسی در مبارزه با کارتلهای مواد مخدر داشت.
خوان کاملیو مورینو، وزیر کشور پیشین مکزیک نیز سه سال پیش در اثر سقوط هواپیما کشته شد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر