-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۰ آبان ۲۲, یکشنبه

Latest News from Kaleme for 11/13/2011

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا گزینه دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



مادر علی پور‌سلیمان، معلم زندانی، در دلنوشته ای خطاب به فرزند دربندش می نویسد: روزی که وسایلت را از دادسرا تحویل گرفتند و لباس خونی ات را دیدم آن روز دیگر حال خود را نفهمیدم. آیا به راستی با یک آموزگار این کشور چنین کرده اند؟ شنیدم که تو را با چوبدستی کتک زده اند تا جایی که تو نیمه جان بر زمین افتاده ای هنوز هم نمی توانم باور کنم با یک معلم با یک انسان چنین رفتار کرده اند.

علی پور‌سلیمان، معلم زندانی و عضو شورای مرکزی سازمان معلمان ایران، دارای فوق لیسانس مدیریت آموزشی است. او یازدهم خرداد ماه امسال دستگیر شد و مورد ضرب و شتم شدید قرار گرفت. وی ابتدا به بند دو الف و سپس به بند ۳۵۰ اوین منتقل شد. دادگاه انقلاب این فعال صنفی را به یک سال حبس محکوم کرده است.

وی سالها در مدارس تهران به تدریس مشغول بوده است. همچنین مقالات، یادداشت ها، مقاله ها و مصاحبه های متعددی در روزنامه ها و سایت های اینترنتی از او منتشر شده است. اتهام این فعال صنفی، تبلیغ علیه نظام از طریق انتشار مطلب در وبلاگ سخن معلم و ارسال نامه محمد داوری به دبیرکل سازمان ملل متحد، عنوان شده است. پورسلیمان در اسفند ۱۳۸۵ نیز به دلیل حضور در تجمع های اعتراضی معلمان دستگیر شد که منجر به صدور یک سال حبس برای وی و نیز تبعیدش به شهرستان شهریار شد.

به گزارش کلمه، مادر این معلم زندانی که از روزهای ابتدایی شروع سال تحصیلی تا الان انتظار آزادی فرزندش را کشیده اما این چشم انتظاری اش نتیجه ای در پی نداشته، در دلنوشته ای خطاب به فرزندش از دلتنگی هایش نوشته است:

 

علی فرزندم

پسرم حالا نزدیک به دو ماه کامل از بازگشایی مدارس می گذرد اما تو هنوز نیامده ای. نمی دانم چرا آنقدر به بازگشایی مدارس و آزادی تو مطمئن بودم. آخر علی جان هر وقت اول مهر می شد با اینکه بیش از ۲۰ سال است که معلمی می کنی باز هم شوق رفتن به مدرسه و کلاس سراسر وجودت را فرا می گرفت.

هیچ وقت روزی را که برای اولین بار قرار بود سر کلاس بروی فراموش نمی کنم تا صبح بیدار بودی و از شوق خواب به چشمانت نمی آمد. اما حالا پشت میله های زندانی و هر بار تو را می بینم می پرسم آیا جای پسرم اینجاست یا کلاس درس، و اینهاست که مرا رنج می دهد و نه دوری از تو.

هیچگاه از یاد نمی برم که دغدغه همیشگی تو مسایل آموزش و پرورش بود در مهمانی ها و هر جا که پا می داد از مشکلات درس و مدرسه و سیستم آموزشی کشور می گفتی. یادم است با چه غصه ای از نامناسب بودن ساختمان های مدارس کشور می گفتی و نگران بودی برای کودکانی که باید در این مدارس درس بخوانند. مدام می گفتی اگر زلزله ای شود این ساختمانهای نیمه خراب بر سر کودکان معصوم فرو می ریزند.

یک روز به خانه آمدی در حالی که از فرط ناراحتی نمی توانستی سخن بگویی. وقتی علت را پرسیدم با اکراه گفتی: «امروز یکی از بچه های کلاسم حال خوبی نداشت، وقتی از او پرسیدم صبحانه خورده ای؟ او جواب داد نه، و بعد فهمیدم او یک روز کامل است غذا نخورده است.» تو آن روز ناهارت را به آن دانش آموز دادی اما فکرش یک دم رهایت نمی کرد. تو همیشه برای بچه های کلاست نگران بودی، برای یکی که پدر و مادرش از هم جدا شده بودند و برای دیگری که یتیم بود آن قدر که می گفتم کمی هم به خودت فکر کن. اما نمی شد تو دانش آموزانت را مثل فرزندانت می دانستی.

اری پسرم تو می توانستی مثل خیلی های دیگر بدون توجه به دور و برت زندگی کنی. اما این کار را نکردی و امروز به جای اینکه تو را تشویق کنند، به زندان انداخته اند. به کدامین گناه؟ هرگز نفهمیده ام. هر روز از خود می پرسم آیا سزای این همه خدمت و دوندگی و دلسوزی این است؟

کجای این کار عدالت است؟ روزی که وسایلت را از دادسرا تحویل گرفتند و لباس خونی ات را دیدم آن روز دیگر حال خود را نفهمیدم. آیا به راستی با یک آموزگار این کشور چنین کرده اند؟ شنیدم که تو را با چوبدستی کتک زده اند تا جایی که تو نیمه جان بر زمین افتاده ای هنوز هم نمی توانم باور کنم با یک معلم با یک انسان چنین رفتار کرده اند.

من به جز گریه کردن و دعا کاری از دستم برای تو برنمی آید اما بدان آنها را که این گونه با تو رفتار کرده اند نیز به خدا واگذار کرده ام و هر روز و هر شب برای شان مجازاتی در خور رفتارشان از خداوند منان طلب می کنم. آزادی تو و همه زندانیان سیاسی دعای هر روز و هر شب مادرت است.

مادر علی پورسلیمان


 


در پی وقوع انفجار در مرکز نظامی بیدگانه ، از سوی برخی خانواده های زندانیان سیاسی رجایی شهردر این رابطه ابراز نگرانی شد.

به گزارش حرس، خانواده‌های زندانیان سیاسی در زندان رجایی شهر به شدت نگران حال و وضعیت عزیزان خود هستند. اخبار متناقضی که از صبح امروز -شنبه- منتشر می‌شود، این نگرانی‌ها را بیشتر کرده است.

گفتنی است از صبح امروز خانواده های زندانیان رجایی‌شهر تمام تلاش خود را کردند که خبری از داخل زندان و از مسئولین زندان بگیرند اما تا کنون به درخواست آنها پاسخی داده نشده و این نگرانی‌ها را افزایش می‌دهد. خانواده ها سعی کردند با بهداری و مدیریت زندان تماس بگیرند اما آنان هیچ پاسخی نداده‌اند. خانواده‌ها خواستار انتقال عزیزانشان به مکانی امن هستند.


 


لحظاتی پیش سردار رمضان شریف، مسئول روابط عمومی سپاه، به خبرنگار بخش خبری بیست و سی گفت: تعداد صحیح کشته‌های حادثه امروز، ۱۷ نفر بوده است.

به گزارش خبرنگار کلمه، سردار شریف در توضیح اینکه چرا پیش‌تر و در ساعات قبل تعداد کشته‌ها را ۲۷ تن اعلام کرده بود، ناخوانا بودن فکس دریافتی از محل حادثه را دلیل این امر اعلام کرد و بابت اشتباه خود پوزش خواست.

خبرگزاری فارس هم چند دقیقه بعد در گزارشی نوشت:

مسئول سازمان جهاد خودکفایی سپاه در پی انفجار در یکی از پادگان ها در حوالی تهران به شهادت رسید. به گزارش خبرنگار دفاعی خبرگزاری فارس، در پی وقوع انفجار در یکی از پادگان های سپاه در حوالی تهران، سردار حسن تهرانی مقدم از فرماندهان سپاه به شهادت رسید.

سردار مقدم به عنوان پژوهشگر دانشگاه امام حسین(ع) و مسئول سازمان جهاد خودکفایی سپاه بود که در دوران خدمت خود خدمات ارزشمندی بجای گذاشت. بنا بر این گزارش، در پی انفجار یکی از پادگان های سپاه در حوالی تهران، تعداد ۱۷ نفر از رزمندگان سازمان جهاد خودکفایی به شهادت رسیده و ۱۶ نفر دیگر نیز مجروح شدند.


 


علی اصغر شفیعیان در وبلاگ خود در مطلب با عنوان «دو کلمه با قاضی القضات» نوشت:

حضرت آقای صادق لاریجانی! حالا که خودتان اخطار کرده اید «به این‌ها که زبان در کام بکشند و بیش از این رَطب و یابس نبافند»، آیا جمله ی «احمدی نژاد دروغ می گوید» جرم است؟ چه کسی در این جمله مجرم است: گوینده ی آن جمله یا احمدی نژاد؟

ریاست محترم دستگاه عدلیه ی اسلامی! «رطب و یابس بهم بافتن»، یعنی حرف درست و نادرست را به هم آمیختن. رسما خودتان «اینها» را چنین آدمهایی خوانده اید، آیا اجازه هست بگوییم که قبل از اخطار شما؛ در این سالها اصلاح طلبانی که درباره ی آقای احمدی نژاد از صفات خلافگو، مستبد و بی لیاقت استفاده کرده اند، مجرم تلقی شده اند، جرمشان زدن اتهام به ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران بود!

حالا کار به جایی رسیده که خودی های شما نیز می گویند «احمدی نژاد دروغ می گوید». منوچهر متکی اصولگرا، وزیر خارجه ی دولت اول آقای احمدی نژاد می گوید که «شایسته ی جایگاه ریاست جمهوری نیست که در اظهارات ۲۰ سطری ایشان، ۲۴ نکته خلاف واقع، ناروا و یا ادعای نادرست وجود داشته باشد». و حتی سخنگوی دستگاه قضا نیز گفته: «آقای رئیس جمهور گفته اند که من به اژه ای فلان حرف را زده ام و ایشان به من فلان حرف را پاسخ داد که کاملا کذب است».

شاید طبیعی این بود که از شما بخواهیم با اینهایی که امروز باور کرده اند «احمدی نژاد دروغ می گوید»، همان شود که با دوستان ما شد، اما خیر، لطفا امروز با خود آقای احمدی نژاد برخورد حقوقی کنید که مرتکب دروغ شده است و آبروی نظامی را می برد که پسوند اسلامی دارد. و نیز باید از آنهایی که گفتند و حرفشان شنیده نشد یا مجرم شناخته شدند عذرخواهی شود.

البته آقای محسنی اژه ای پیشنهاد مناظره با آقای احمدی نژاد را داده است تا به او پاسخ بگوید؛ اما ضمن استقبال برای برگزاری مناظره هایی با ایشان، یادآور می شود که آقای احمدی نژاد در مناظره های انتخاباتی سال ۸۸ در پاسخ به پرسش آقای کروبی درباره ی دروغ هاله ی نور که به آقای آیت الله جوادی آملی گفته بود، با اعتماد به نفس کامل گفت: «بابا ما هاله مون کجا بود؟»!

اگر آن زمان اصولگراها به جای تعصب در دفاع از کاندیدای جناحی، در مقابل چنان دروغ های فاحشی می ایستادند، امروز دروغ اینچنین عادی نمی شد تا حتی دفتر رهبری هم مجبور باشد چند وقت یک بار اطلاعیه بدهد که همین اصولگرایانِ حاکم و رسانه های آنان درباره ی شخص اول مملکت دروغ نگویند. وای به حال مخالفان و منتقدان سیاسی که سالهاست روزانه از سوی رسانه های رسمیِ مملکت مانند کیهان به آنها دروغ بسته می شود و پناهی هم ندارند.

قاضی القضات! امروز همان روز است، همانی که گفته اید «اگر روزی ضرورت اقتضا کرد، برای مردم شریفمان باز خواهم گفت تا بدانند چه کسانی مشغول طراحی‌های خاص هستند». به جای این سخنرانی ها و یکی به دو کردن ها و شبهِ گروکشی ها، پرونده ی ۳۲۰ میلیارد تومانی شهرداری دوره ی آقای احمدی نژاد را در دادگاه بررسی کنید، پرونده ی اتهامات معاون اول رییس جمهور وخیابان فاطمی را به جریان بیاندازید، افشاگری های بیشتر پیشکش.

هر چند ما از افشاگری های دستگاه قضایی در این سالها خاطرات خوبی نداریم، دوستان و همفکران ما در تلویزیون بی آبرو شدند، بعد که موضوع جریان انحرافی اصولگرایان مطرح شد می فرمایند که نباید متهمان در تلویزیون و رسانه ها بی آبرو شوند! با این حال، برای بازگرداندن اعتماد مخالفان به عدلیه و نظام، امیدواریم که مصلحت امروز شما، عمل به قانون باشد، نه سیاست.

راه رفع تهدیدات خارجی، جلب اعتماد تعداد بیشتری از مردم در داخل است. خوشبختانه دولتِ معجزه ی هزاره ی سومِ اصولگرایان، بعد از قهر ۱۱ روزه، از دید خود آنها هم به جریان انحرافی کشیده شده؛ پس تعارف را با کسانی که از «ملت ایران» دم می زنند ولی با ملت صادق نیستند، کنار بگذارید، وگرنه تبعات ادامه ی عوام فریبی ها، دامن کل نظام را می گیرد.

مگر نمی گویند که ۲۴ میلیون نفر در سال ۸۸ به آقای احمدی نژادِ به اصطلاح اصولگرا رای داده اند؟ اگر اصولگرایان امروز بعد از دو سال و نیم به اشتباه خود پی برده اند، دستگاه قضایی و همین مجلس اصولگرا بر طبق قانون می توانند به تخلفات گفتاری و عملکردی دولت رسیدگی و احمدی نژاد را برکنار کنند. هر زمان جلوی ضرر گرفته شود، استفاده است و ملت ۷۵ میلیونی از آن استقبال خواهد کرد.

پی نوشت ۱:

اظهارات علاءالدین بروجردی درباره نماینده اصولگرایی که دو بار سوگند دروغ خورد

پی نوشت ۲:

ابوالفضل قدیانی از مبارزان دوران ستمشاهی و از فعالان اصلاح طلب، چند ماه پیش قبل از بازگشت به زندان اوین گفته بود: «احمدی نژاد دروغگو، ریاکار، مستبد، قانون گریز و قانون ستیز است و اینها صفات حقیقی اوست. اینها را در دفاعیه ام و در دادگاه گفتم. من به احمدی نژاد فحش ندادم فقط صفات های او را برشمردم و مواردی که من گفتم توهین نبوده، انتقاد بوده است».


 


با رسیدن فیمت دلار به ۱۳۴۲ تومان، رانت هر دلار ۲۶۰ تومان شد.

به گزارش خبرآنلاین، در پایان معاملات امروز بازار آزاد ارز تهران، هر دلار آمریکا در ادامه روند صعودی خود در برابر ۱۳۴۲ تومان معامله شد. امروز هر یورو هم ۱۸۵۸ تومان فروخته شد. هر پوند انگلیس هم ۲۱۹۰ تومان مبادله شد.

امروز نرخ رسمی هر دلار، ۱۰۸۲ تومان بود. بدین ترتیب تفاوت نرخ بانکی و بازار آزاد به ۲۶۰ تومان رسید. نرخ رسمی یورو و پوند هم امروز به ترتیب ۱۴۷۸ و ۱۷۳۹ تومان بود.


 


باز بخندیم

آن روز که با یار وفادار بخندیم
کی‌ می‌رسد از راه که بسیار بخندیم

از دیدنِ آن روزِ طربناک، همه شهر
سرمست می و بادهٔ دیدار بخندیم

ناباور و خندان و سبکبال در آن روز
دیوانه صفت بر سر بازار بخندیم

با آمدن روز خوش و فرّخ موعود
بر رفتن این شام و شب تار بخندیم

چون قافلهٔ پیکِ بهاری رسد از راه
مستانه به فکر عبث خار بخندیم

ای دل مخور اندوه که یک روز سبکبار
بر ماتم پار و غم پیرار بخندیم

امروز همه رنج و تعب در پی و پیش است
آن روز همه باز دگر بار بخندیم

احمد نیکبخت – مهر ۱۳۹۰


 


اتحادیه عرب اعلام کرد تا زمانی که سوریه طرح اعراب را برای توقف سرکوب مرگبار مخالفان سیاسی اجرا نکند، هیئت سوری حق حضور در نشستهای اتحادیه عرب را نخواهد داشت.

به گزارش منابع رسمی، این تصمیم در نشست امروز وزیران خارجه دولتهای عضو اتحادیه عرب در قاهره گرفته شد. این جلسه پس از آن برگزار می شود که دولت بشار اسد در دوم نوامبر طرح پیشنهادی اتحادیه عرب برای پایان دادن به مناقشه خونین هشت ماهه سوریه را پذیرفت، اما همچنان به کشتار معترضان در شهرهای مختلف ادامه داد.

از روز گذشته نیز تظاهرکنندگان در راهپیمایی های خود خواهان تعلیق عضویت سوریه در اتحادیه عرب شدند.

هنگام ورود وزرای خارجه عرب به مقر این سازمان در قاهره نیز حدود یکصد معترض همین درخواست را تکرار کردند. آنها پلاکاردهایی در دست داشتند که روی آن نوشته شده بود: “آزادی برای مردم سوریه” و “رهبران عرب آشغال اند”. این مخالفان همچنین علیه حکومت بشار اسد شعار می دادند.

بنا به برخی گزارشها، چندین کشور از جمله مصر مخالف تعلیق کامل عضویت سوریه در اتحادیه عرب هستند.

یکی از دستیاران نبیل العربی، دبیرکل اتحادیه عرب، اعلام کرد که مساله سوریه “پیچیده” است و تلاش می شود بین دیدگاه های مختلف این سازمان که ۲۲ عضو دارد، زمینه مشترکی به دست آید.

هر چند تصمیم امروز فعالیتهای سوریه در اتحادیه عرب را متوقف می کند، ولی خدشه ای به عضویت آن که می توانست ضربه نمادین نیرومندی به بشار اسد باشد، وارد نمی کند.

بنا به گزارشها، وزرای خارجه اتحادیه عرب در جلسه امروز تحریمهایی دیپلماتیک و اقتصادی نیز علیه سوریه وضع کرده اند. بعلاوه قرار شده است که اتحادیه عرب به رایزنی با مخالفان سیاسی بشار اسد ادامه دهد و برای پایان دادن به این مناقشه، با سازمان ملل متحد گفتگو کند.

وزیر خارجه قطر اعلام کرد که از اعضای اتحادیه عرب خواسته شد که سفرای خود را از دمشق فرا بخوانند.

به گفته او، ۱۸ کشور به تعلیق فعالیتهای هیات سوریه رای مثبت دادند، ولی لبنان، سوریه و یمن رای منفی دادند و عراق نیز رای ممتنع داد.

در حالی که تنها ۱۲ روز از ماه نوامبر می گذرد، به نظر می رسد که این ماه، خونین ترین ماه طی قیام هشت ماهه سوریها باشد.

گزارش شده است که بیش از ۲۵۰ نفر تاکنون در ماه نوامبر کشته شده اند.

شدت سرکوب در شهر حمص بیشتر است، زیرا نیروهای بشار اسد می ترسند این شهر به یک بنغازی در سوریه تبدیل شود.

در فوریه گذشته که مردم لیبی در بنغازی قیام کردند، این شهر شرقی را به پایگاهی برای تصرف کل کشور و پایان دادن به چهار دهه حکومت دیکتاتورشان تبدیل کردند.

سارا لی ویلسون، مدیر بخش خاورمیانه دیده بان حقوق بشر، گفته است که وضعیت شهر حمص در روزهای اخیر، منعکس کننده “بی رحمی حکومت سوریه است.”

خانم ویلسون گفته است که اتحادیه عرب در جلسه ای که قرار است برای بررسی ادامه خشونت در سوریه تشکیل دهد، دولت این کشور را به دلیل زیر پا گذاشتن توافق هفته گذشته با این اتحادیه تحت فشار بیشتری قرار دهد.

سرکوب مرگبار مخالفان، محکومیت بین المللی را برای بشار اسد و حکومت به همراه داشته، ولی به نظر می رسد هنوز او زمام امور را کاملا در دست دارد.

کشته شدن حداقل ۱۴ نفر در سرکوبهای پس از نماز جمعه سوریه

فعالان سوریه می گویند در جریان اعتراضات ضد حکومتی پس از نماز جمعه در سراسر این کشور حداقل ۱۴ نفر توسط نیروهای امنیتی کشته شده اند.

این خشونتها ساعاتی پس از آن رخ داد که یک سازمان مدافع حقوق بشر، دولت سوریه را به جنایت علیه بشریت متهم کرد و خواستار حمایت اتحادیه عرب و تعلیق عضویت این کشور شد.

دیده بان حقوق بشر با انتشار اسنادی در مورد برخورد ارتش سوریه با معترضان در شهر حمص، عملکرد دولت سوریه را مصداق “جنایت علیه بشریـت” و قابل پیگرد بین المللی دانسته و خواستار تشدید فشار بین المللی علیه حکومت این کشور شده است.

گروه ناظران حقوق بشر سوریه که در لندن مستقر است گزارش کرده نیروهای امنیتی روز جمعه ۱۰ نفر را در شهر حمص کشته شده اند. یکی از آنها سربازی بود که به مخالفان پیوسته بود.

سه نفر دیگر نیز در شهر جنوبی درعا کشته شده اند.

گزارش هایی نیز از خشونت و دستگیری های گسترده در دمشق، پایتخت، منتشر شده است.

 

به گزارش خبرگزاری فرانسه، شهرهای مختلف سوریه این جمعه نیز مانند جمعه های گذشته شاهد تظاهرات گسترده بر ضد رژیم بشار اسد بود، که از سوی معترضان جمعۀ “تعلیق عضویت” (از اتحادیه عرب) نامیده شده بود.

بر اساس گزارش ها، در تیراندازی ماموران دولتی پنج نفر در شهرهای مختلف سوریه کشته شدند.

مخالفان رژیم سوریه اعلام کردند تظاهرات خود را با شعار “جمعه تعلیق عضویت” سوریه در اتحادیه عرب برگزار کردند.

به گزارش العربیه، مخالفان تظاهر کنندگان خواستار طرد نماینده رژیم بشار اسد از اتحادیه عرب شده اند.

مخالفان می گویند از زمان پذیرش طرح اتحادیه عرب از سوی بشار اسد تاکنون ۲۶۶ نفر از معترضان به دست نیروهای نظامی سوریه کشته شدند.

از سوی دیگر ولید معلم وزیر خارجه سوریه در نامه ای خطاب به دبیر کل اتحادیه عرب نوشته است که دولت این کشور اکثر بندهای طرح پیشنهادی اتحادیه عرب را طی یک هفته به اجرا خواهد گذاشت .

به گزارش دیده بان حقوق بشر روز پنجشنبه نیز دهها تن در اثر گلوله باران محله های مسکونی حمص توسط ارتش سوریه کشته شدند و این عملیات همچنان ادامه دارد.

شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد هم پیشتر شمار کشته شدگان اعتراضات سیاسی در سوریه طی حدود هفت ماه گذشته را بیش از ۳۵۰۰ تن گزارش کرده است.

در مقابل، دولت سوریه گفته است که عملیات ارتش این کشور با هدف سرکوب “گروه های مسلح تبهکار” و تندروهای اسلامگرا صورت گرفته و افزوده است که مخالفان مسلح رژیم، تا کنون صدها تن از نظامیان و ماموران پلیس را کشته اند.

به گزارش خبرگزاری آلمان، سازمان دیده بان حقوق بشر، با اشاره به کشتار دست‌کم ۷۰۰ نفر در شهر حمص توسط نیروهای دولتی سوریه، بازداشت صدها تن دیگر و شکنجه آنها رفتار حکومت سوریه را را جنایت علیه بشریت دانست.


 


مسئول روابط عمومی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اعلام کرد که تعداد کشته‌های حادثه انفجار امروز به ۲۷ تن رسیده است.

سردار سرتیپ دوم پاسدار رمضان شریف، در مصاحبه تلفنی با بخش خبری ۱۸:۳۰ شبکه تهران سیمای جمهوری اسلامی، با اشاره به حادثه انفجار زاغه مهمات در غرب تهران اظهار داشت: مقارن ساعت۳۰/۱۳ امروز، در پی تلاش برای جابجایی مهمات و تجهیزات جهت اجرای ماموریت های محوله جاری، متاسفانه در اثر این حادثه ناگوار۲۷ تن از پاسداران انقلاب شهید و ۱۶ نفر نیز زخمی شدند. وی افزود: حال تعدادی از مجروحان این حادثه وخیم گزارش شده است.

روند خبرهای اعلام شده از ظهر امروز تا الان را در اینجا می‌توانید پیگیری کنید.

اصلاحیه: سردار رمضان شریف، مسئول روابط عمومی سپاه، به خبرنگار بخش خبری بیست و سی گفت: تعداد صحیح کشته‌های حادثه امروز، ۱۷ نفر بوده است. وی در توضیح اینکه چرا پیش‌تر و در ساعات قبل تعداد کشته‌ها را ۲۷ تن اعلام کرده بود، ناخوانا بودن فکس دریافتی از محل حادثه را دلیل این امر اعلام کرد و بابت اشتباه خود پوزش خواست.


 


صبح امروز، شنبه، دکتر مسعود پدرام، نویسنده و فعال ملی – مذهبی بازداشت شد.

به گزارش کلمه، مسعود پدرام، دانش آموخته ی ارشد علوم سیاسی و پژوهشگر اجتماعی توسط دائره اجرای احکام دادگاه انقلاب اسلامی تهران، بازداشت شد.

پدرام، عضو شورای فعالان ملی مذهبی ایران، در جریان بازداشت فله ای نیروهای ملی مذهبی در اسفندماه ۱۳۷۹، بیش از ۳ ماه در سلول های انفرادی بازداشتگاه عشرت آباد سپاه پاسداران بود. وی بعد از ۵ ماه حبس، به قید وثیقه آزاد شد. پرونده وی همچون پرونده دیگر فعالان ملی مذهبی از آن هنگام تاکنون، در دادگاه تجدیدنظر مفتوح بوده است.

وی در دادگاه انقلاب به ریاست قاضی حداد در سال ۱۳۸۱ به ۴ سال زندان و ۵ سال محرومیت از حقوق اجتماعی محکوم شده بود.

این حکم در دادگاه تجدیدنظر متوقف ماند؛ و نتیجه ی این دادگاه هیچ گاه به پدرام و دیگر متهمان پرونده (ازجمله مرحوم مهندس عزت الله سحابی، زنده یاد هدی صابر، حبیب الله پیمان، محمد ملکی، محمد بسته نگار، رضا رییس طوسی و حسین رفیعی) اعلام نشد.

این پرونده ۱۵ متهم داشت. دکتر علیرضا رجایی، یکی دیگر از متهمان این پرونده نیز شش ماه پیش بازداشت شد و هم اینک در بند ۳۵۰ اوین محبوس است.

مسعود پدرام، نویسنده و پژوهشگر سیاسی حامی جنبش سبز، در ماه های اخیر، مورد احضار و تهدید مکرر نهادهای امنیتی قرار گرفته بود، تا این که امروز شنبه بازداشت و به اوین منتقل شد.

در لیست آثار این نویسنده کتاب هایی چون: «روشنفکران دینی و مدرنیته در ایران پس از انقلاب» و «سپهر عمومی روایتی دیگر از سیاست: نظریات آرنت و هابرماس» و مترجم کتاب «زندگی و زمانه دموکراسی لیبرال» به چشم میخورد. از وی مقالات متعددی در نشریات داخلی کشور در تبیین آراء یورگن هابرماس و هانا آرنت و مفهوم «سپهر عمومی» منتشر شده است.


 


پس از اژه‌ای و متکی، احمد توکلی سومین چهره جناح اصولگراست که سخنان احمدی‌نژاد را کذب می‌خواند.

توکلی که ظاهرا امروز از سفر به عراق و زیارت عتبات بازگشته، با انتشار بیانیه‌ای اظهارات محمود احمدی نژاد درباره دعوت توکلی از وی برای کاندیداتوری در انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۴ را تکذیب کرد و با تاسف آور خواندن سخنان رئیس دولت، نوشت:

این سخن کذب محض است. نه احمدی نژاد در سه ماه قبل از انتخابات به منزل من آمده بود و نه چنین حرفی از من صادر شد. سه ماه قبل از انتخابات می‌شود ۳ فروردین یعنی ایامی که من خودم نامزد فعالی بودم، و میثاق چند نفره را به امضای آقایان احمدی‌نژاد، قالیباف و رضایی رسانده بودم و خودم نیز پای آن را امضا کرده بودم.

۱۱ اردیبهشت برای تشویق دیگر امضا کنندگان جهت کنار رفتن به نفع آقای دکتر قالیباف -که تا آن موقع به نظر می‌رسید رای بیشتری دارد- انصراف دادم و روز ۱۳ اردیبهشت در مرکز پژوهش‌ها از احمدی نژاد که به دعوت بنده از راه فرودگاه در بازگشت از ایلام مستقیماً به آنجا آمده بود، خواستم حکمیت آقای دکتر حداد عادل را بپذیرد، و به میثاق فیما بین وفادار بماند و وقتی که آقای احمدی نژاد حکمیت را نپذیرفت و نقض میثاق کرد، از دیگری حمایت کردم.

با این اوصاف چگونه می‌توانم اوائل فروردین ماه چنین حرفی زده باشم؟ اولین باری هم که آقای احمدی نژاد به منزل ما آمد ۸ تیرماه ۸۴ یعنی ۵ روز بعد از رای گیری بود؛ آنهم برای استماع پیشنهاد بنده در بکارگیری سه نامزد دیگر- آقایان لاریجانی، قالیباف و رضایی- در دولت.

آن سه برادر هم حضور داشتند. اگر آقای احمدی نژاد چنین حرفی زده باشد، کاملا کذب است.‬


 


نیروهای نظامی هوادار علی عبداله صالح روز جمعه، با بمباران «میدان آزادی» در شهر تعز در جنوب صنعا، دست‌کم ۱۱ تن از مخالفان را کشته و ۳۰ نفر دیگر زخمی کرده‌اند‌. این کشتار هم‌زمان با تلاش هیت سازمان ملل در ترغیب صالح برای برکناری از سمتش صورت گرفته است.

میلیون‌ها یمنی در ۳۶ میدان در سراسر کشورشان دیروز در جمعه موسوم به «عدم اعطای مصونیت به قاتل» علیه دیکتاتوری صالح تظاهرات کردند و مزدوران دیکتاتور نیز شهروندان استان تعز را به خاک و خون کشیدند.

به گزارش الجزیره، نیروهای نظامی از بامداد روز جمعه با گلوله تانک و خمپاره مناطق اطراف میدان آزادی در شهر تعز را هدف قرار دادند.

شاهدان عینی گفته‌اند که نیروهای صالح به مناطق مسکونی الروضه و الموشکی در شهر تعز که یکی از مناطق مهم تجمع مخالفان رییس جمهوری یمن به‌شمار می‌آید را بمباران کردند. ‏

نیروهای امنیتی صالح دیروز بدون توجه به حرمت ادای نماز جمعه و بدون احترام به اصول انسانی، میدان الحریه در تعز را با سلاح سنگین هدف قرار دادند.

شهر تعز روز جمعه و برای روز دوم بطور پیاپی شاهد بمباران شدید و سنگین نیروهای صالح بود و علاوه بر میدان الحریه، محله های “الروضة” و “زید” نیز مورد هدف موشکی قرار گرفتند که طی آن ۱۵ تن از جمله ۳ کوک و ۴ زن کشته و بیش از ۵۰ نفر زخمی شدند.

مزدوران صالح حتی طبقات بالایی یک بیمارستان را هدف قراردادند که طی آن ۵ تن کشته شدند. یک منبع پزشکی تأکید کرد در جریان درگیری های امروز دهها نفر دیگر زخمی شدند.

این در حالی است که جمال بن عمر فرستاده سازمان ملل برای رسیدن به راه حلی مسالت‌آمیز جهت برون رفت از بحران کنونی یمن که از ابتدای سال ۲۰۱۱ برای برکناری صالح از سوی کشورهای عضو شورای خلیج پارس آغاز شده است‌، وارد صنعا‌ پایتخت این کشور شد و قرار است با نمایندگان دولت و مخالفان به گفت‌وگو بنشیند.

شیخ “سلطان السامعی” رئیس همایش عمومی برای سازماند‌هی‌ انقلاب در میدان “الحریة” در تعز، و نماینده پارلمان یمن در گفت‌وگو با روزنامه اماراتی “الخلیج” گفت که از “جمال بن عمر” فرستاده دبیرکل سازمان ملل که اکنون در این کشور به سر می‌برد، می‌خواهد تا از استان تعز دیدار و از میزان جنایات صالح و ارتش او علیه شهروندان این استان آگاه شود.

وی افزود که مزدوران صالح در این استان “هار” شده‌اند و به همین دلیل دست به جنایات وحشتناکی علیه شهروندانی می شوند که مطالبات خود مبنی بر سرنگونی نظام حاکم را بطور مسالمت آمیز دنبال می‌کنند.

سامعی با اشاره به جنایت دیروز نیروهای صالح در تعز گفت: «تنها کشتار دیروز زنان و هدف قرار دادن صفوف نماز جمعه در این استان دلیلی کافی برای محاکمه دیکتاتور در عرضه بین‌المللی به عنوان یک جنایتکار جنگی است.»

دیده بان حقوق بشر یمن خواستار دخالت جامعه بین‌الملل شد

دیده‌بان حقوق بشر یمن از جامعه بین‌الملل خواست تا برای متوقف کردن جنایات صالح در شهر تعز و هدف قرار دادن شهروندان بی دفاع و منازل مسکونی در یمن وارد عمل شود.

این سازمان با صدور بیانیه‌ای اسامی قربانیان دیروز استان تعز را اعلام کرد.

علی عبدالله صالح، رئیس جمهور یمن، طی روزهای گذشته، در گفت‌وگو با سفیر ایالات متحده در این کشور، مجددا وعده داد که با پذیرش طرح پیشنهادی کشورهای عربی از قدرت کناره‌گیری کند، اما وی با دستور کشتار مخالفین، وعده های خود را عملی نکرده است.

صالح در سال ۱۹۷۸ مقام ریاست جمهوری یمن شمالی را به دست آورد و از زمان وحدت یمن شمالی و یمن جنوبی در سال ۱۹۹۰ تا کنون هم رئیس جمهوری یمن متحد بوده است.

وی اوایل تابستان امسال، با انفجار بمبی در مسجد کاخ ریاست جمهوری مورد سوء‌قصد قرار گرفت، اما از این ترور جان سالم به در برد و تنها به دلیل شدت جراحات برای معالجه به ریاض، پایتخت عربستان سعودی، رفت، سفری که معترضان یمنی را برای مدتی کوتاه به کناره‌گیری او امیدوار کرد، اما بازگشت ماه گذشته او از عربستان، یمن را به صحنه خشونت‌هایی بدل کرد که باعث شده است خبرگزاری‌های خارجی آن را پس از لیبی «طولانی‌ترین و خونین‌ترین قیام‌ها» از زمانی بنامند که بهار عربی در آغاز ژانویه سال جاری آغاز شده است.


 


یک کار‌شناس صنعت هواپیمایی گفت: در صورت انعقاد قرارداد با شرکت هواپیمایی قطر شرکت‌های هواپیمایی ایران ورشکست می‌شوند.

مجتبی قرائیان در گفت‌و‌گو با ایلنا با انتقاد ازانعقاد قرارداد ایران با شرکت هواپیمایی قطر گفت: ایران با رویکردی بلند مدت نسبت به انعقاد قرارداد با شرکت هواپیمایی جدید اقدام می‌کند غافل از اینکه امریکا شرکت جدید را نیز تحریم خواهد کرد.

وی با اشاره به اعمال سیاست‌های تحریم علیه ناوگان هوایی ایران از سوی کشور آمریکا اظهار داشت: با اعمال سیاست‌های تحریم توسط این کشور از دو هفته پیش تا کنون رزویشن پرواز شرکت‌های هواپیمایی خارجی از جمله ماهان با مشکل مواجه شده است از این رو ایران برای رفع مشکلات تحریم با شرکت هواپیمایی قطر قراردادی را مبنی بر در اختیار داشتن کلیه پروازهای داخلی و خارجی در ایران منعقد خواهد کرد.

وی با بیان این شرکت هواپیمایی کلیه پروازهای خارجی خود را با ۲۵ درصد افزایش در ایران انجام خواهد داد تصریح کرد: پیش بینی می‌شود درصورت انعقاد این قرارداد در دی ماه سال جاری کلیه شرکت‌های هواپیمایی داخلی وخارجی با ریزش ۵۰۰ هزار نفری نیروی کار فعالیت خود را متوقف کنند.

وی با اشاره به مشکلات فعلی شرکت‌های هواپیمایی در ایران افزود: در حال حاضر شرکت‌های هواپیمایی خارجی درایران برای تامین سوخت و قطعه با مشکلات عدیده‌ای مواجه هستند این در حالیست که شرکت هواپیمایی قطر بر خلاف شرکت‌های هواپیمایی ایرانی از منابع مالی دنیا بهره برداری می‌کند.

این کار‌شناس صنعت هواپیمایی با بیان اینکه انعقاد قرارداد ایران با شرکت هواپیمایی قطر با رویکردی سیاسی انجام می‌شود گفت: در صورت انعقاد این قرارداد پیش بینی می‌شود فعالیت شرکت هواپیمایی قطر در ایران با اعمال سیاست‌های تحریم مجدد از جانب آمریکا در ایران متوقف شود. این در حالیست که اعمال سیاست‌های تحریم علیه شرکت هواپیمایی جدید زمانی صورت خواهد گرفت‌که کلیه شرکت‌های هواپیمایی در ایران ورشکست شده‌اند و هیچ شرکتی توان انجام پروازهای داخلی و خارجی را نخواهد داشت.


 


سازمان هواشناسی کشور در اخطاریه‌ ویژه‌ای نسبت به آب‌گرفتگی معابر در حداقل شش استان کشور و کاهش ۸ درجه‌ای هوا تا روز دوشنبه هشدار داد.

به گزارش ایسنا، بر این اساس از عصر شنبه ابتدا در استان گیلان و طی روز یکشنبه در استان‌های گیلان و مازندران و پس از آن گلستان به سبب بارش شدید باران آب‌گرفتگی معابر عمومی پیش‌بینی می‌شود که شدت فعالیت این سامانه در روز یکشنبه به استان‌های گیلان و غرب مازندران محدود می‌شود.

از عصر شنبه تا عصر دوشنبه در استان اردبیل مناطق مرتفع البرز و برخی نقاط شمالی استان‌های آذربایجان شرقی و غربی به سبب بارش برف اختلال در تردد رخ خواهد داد.

بر اساس پیش‌بینی سازمان هواشناسی کشور از عصر شنبه تا روز دوشنبه دریای خزر نیز به سبب وزش باد مواج پیش‌بینی شده است که دمای هوا طی روزهای یکشنبه و دوشنبه در نیمه‌های شمالی کشور به ویژه سواحل دریای خزر بین سه تا هشت درجه کاهش یافته و پس از آن در روزهای سه‌شنبه و چهارشنبه به همین میزان افزایش خواهد یافت.

بر اساس نقشه‌های پیش‌یابی هواشناسی سامانه بارشی روی دریای سیاه به دو بخش شمالی و جنوبی تبدیل شده و بخش شمالی این سامانه به تدریج طی روزهای شنبه تا سه‌شنبه در نوار شمالی کشور و بخش جنوبی آن طی روزهای سه‌شنبه تا پنج‌شنبه در نیمه جنوبی فعال خواهد بود.

بیشترین فعالیت بخش شمالی سامانه طی روزهای یکشنبه و دوشنبه و در سواحل جنوبی دریای خزر و بیشترین فعالیت بخش جنوبی سامانه طی روزهای چهارشنبه و پنجشنبه در زاگرس مرکزی و جنوب غرب خواهد بود. بر این اساس در مناطق یاد شده بارش باران و برف، گاهی وزش باد و بتدریج کاهش دما پیش‌بینی می‌شود.

سازمان هواشناسی کشور همچنین در روز یکشنبه آسمان تهران را نیمه‌ابری تا ابری همراه با بارش پراکنده گاهی همراه با وزش باد پیش‌بینی می‌شود که حداقل و حداکثر دمای تهران در این روز به ۵ و ۱۳ درجه سانتیگراد بالای صفر می‌رسد. همچنین در روز دوشنبه نیز آسمان پایتخت نیمه ابری تا ابری همراه با بارش پراکنده خواهد بود که حداقل و حداکثر دمای تهران در این روز به ۴ و ۱۲ درجه سانتیگراد بالای صفر می‌رسد.


 


مدیر ستاد بحران شهرستان زرندیه از وقوع یک آتش سوزی بزرگ در یک واحد صنعتی در این شهرستان خبر داد.

به گزارش فارس، سید علی زمانی اظهار داشت: ساعت ۱۰صبح امروز کارخانه شاهین سما واحد فرآوری مواد روغنی، تولید گریس و روغن در این شهرستان دچار سانحه آتش‌سوزی شد که مهار این آتش بیش از چهار ساعت به طول انجامید.

وی تصریح کرد: در حال حاضر آتش‌سوزی در این واحد کاملا مهار شده و خوشبختانه این حادثه خسارت مالی نداشت.


 


جمعی از اساتید و دانشجویان حامی جنبش سبز در حمایت از مواضع و پیشنهاد سید مصطفی تاجزاده با صدور بیانیه ای، دعوت به برگزاری مراسم روزه سیاسی کردند. متن این بیانیه بدین شرح است:

 

و کسانی که گفتند تنها پروردگار ما خداوند است و در این راه استقامت ورزیدند همانا رستگار شدند

۱ – هم میهنان گرامی، اینک که با گذشت نردیک به ۳۰ ماه از انتخابات مهندسی شده ریاست جمهوری دهم که با دخالتهای مستقیم رهبران نظام، نیروهای امنیتی و نظامی و عناصر به اصطلاح خودسر لباس شخصی که کشور را به ورطه نابودی مطلق کشانده و با سرعت هرچه تمام تر به پرتگاه فروپاشی اجتماعی اقتصادی رهنمون می شود و با نگاه به موضع گیری و صحبتهای ناصواب مسوولین سیاسی و امنیتی که کشور را در بزنگاه یک جنگ نابرابر و ناخواسته که پایانی جز خرابی و ویرانی باقی زیر ساختهای به جا مانده از قبل را نیز نداشته و پس از سالها باعث دخالت مستقیم بیگانگان در سرنوشت کشورمان را نخواهد داشت. قرار می دهند.

۲ – با توجه به حصر و بازداشت غیر قانونی و غیر شرعی رهبران جنبش سبز ملت ایران آقایان مهندس موسوی و مهدی کروبی و همینطور اسارت و گرونگانگیری گروهی از بهترین نخبگان کشور در حوزه های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی و دانشجویان سرفراز جنبش های دانشجویی در زندانهای مخوف و سیاه استبدادی

۳ – با نگاه به مفاسد گسترده اقتصادی و متعدد دولت و عدم وجود مجلس توانمند و مستقل در جهت برخورد قاطع با شریانهای فساد، فرافکنی های متعدد مسوولین و گردن کشیهای ناصواب و دروغ های خنده آوراز جمله در بزرگترین پرونده فساد اقتصادی ایران از آغاز تا به اکنون

۴ – با توجه به عدم توجه و پاسخگویی دولت مستقر به خواست و نیازهای به حق دانشجویان و ایجاد سوانح متعدد در دانشگاه ها، خوابگاه و مراکز دانشگاهی و همینطور ادامه طرح غیر شرعی و انسانی تفکیک جنسیتی دانشجویان که مخالف نص صریح منویات امام راحل عظیم الشان می باشد

در پاسداشت یاد شهید ندا آقا سلطان که با چشمان نگران و سرشار از امید خود هنوز به ما با اضطراب می نگرد، بر آن شدیم تا در تاریخ دوشنبه هفتم آذرماه در کلیه واحدها و مراکز دانشگاهی سراسر کشور اعم از دولتی و یا غیر دولتی اقدام به برگزاری مراسم روزه سیاسی نماییم و صد البته که در هنگامه افطار این روز با فضیلت مراسم پر فیض دعا و مناجات جهت رهایی کشورمان از ظلم، مشکلات و خطر درگیری نظامی، همینطور برای سلامتی رهبران در حصر جنبش وآزادگان در اسارتمان بر گزار خواهد گردید.

به ملت شریف و هموطنان عزیزمان متذکر می گردد که کلیه وعده های غذایی این روز در حرکتی نمادین به افراد بی بضاعت و مستمندان کشورمان تقدیم خواهد گردید که در این روزها ثانیه به ثانیه برتعدادشان افزون می گردد.

خواهشمند است هموطنان و دانشجویان گرامی تمامی تصاویر ویدیو ها و گزارشهای خبری خود را به صفحه مختص خبر رسانی دوشنبه های اعتراض (در سایت فسی بوک) ارسال نموده تا با بازنشر و خبر رسانی مستمر هموطنان مان در پهنه گیتی را مطلع و همراه نماییم.

در پایان متذکر می گردد که برنامه های اعتراضی روز پر شکوه ۱۶ آذر که با ایام سوگواری سالار شهیدان و آزادی خواهان قرین گردیده است متعاقبا اعلام خواهد گردید.

جمعی از اساتید و فعالین دانشجویی و دانشجویان جنبش راه سبز امید ملت ایران


 


پنجمین کنگره سراسری حزب اسلامی کار روز پنجشنبه با حضور برخی فعالان سیاسی اصلاح‌طلب از جمله فخرالسادات محتشمی‌پور، سهیلا جلودارزاده و محمد سلامتی و با سخنرانی علیرضا محجوب و حسین کمالی برگزار شد.

به گزارش ایلنا،‎ در این مراسم حسین کمالی، دبیرکل حزب اسلامی کار با اشاره به اینکه شورای نگهبان از وظایف قانونی خود خارج شده است، گفت: طبق قانون اساسی، شورای نگهبان وظیفه نظارت بر انتخابات را برعهده دارد تا انتخابات درست انجام‌ شود و رای‌گیری صحیح صورت گیرد، این نظارت برای این است که دستگاه‌های اجرایی به حقوق رای‌دهندگان و کاندیدا‌ها تعدی نکنند. وظیفه شورای نگهبان این است که اگر کسانی نامزد شدند و در صحنه انتخابات حضور پیدا کردند و حقوق‌شان رعایت نشد، بتوانند نزد شورای نگهبان شکایت کنند و تظلم خود را به شورای نگهبان ارایه دهند.

وی گفت: شورای نگهبان براساس قانون مصوب مجلس باید به این مسائل رسیدگی کند، اینکه عنوان می‌شود شورای نگهبان باید تایید صلاحیت بکند تا کسی کاندیدا بشود یا نه مرز‌ها را به هم زده است، در حقیقت شورای نگهبان وظیفه دارد فقط به شکایت افراد رسیدگی کند و نظارت بر صحنه انتخابات وظیفه دیگر شورای نگهبان است.

کمالی با اشاره به اینکه اکنون شورای نگهبان خودش به مرکز گزینش تبدیل شده است، گفت: این شورا تصمیم‌ می‌گیرد که چه کسی به عنوان کاندیدا در انتخابات شرکت بکند یا نکند و این اشکال ایجاد‌ می‌کند چه درباره ریاست‌جمهوری و چه درباره مجلس. درست‌تر این بود که شورای نگهبان تنها به وظیفه نظارتی خود عمل ‌می‌کرد. این مساله باعث ‌می‌شود افراد از حقوق سیاسی محروم شوند.

کمالی در بخش دیگری از سخنانش افزود: هر دولتی که قدرت را به دست‌ می‌گیرد نباید سایرین را نادیده بگیرد و کسانی که مسوولیت‌ می‌پذیرند باید قبول کنند که زمانی خودشان صاحب قدرت نبودند و این توقع را داشتند افرادی که اداره امور را به دست دارند مراعات کنند تا آنها نیز بتوانند در سیاست‌های جامعه نقش داشته باشد، باید بدانیم فردایی هم وجود دارد و هیچ‌وقت هیچ قدرتی ثابت نبوده است.

وی افزود: این نیست که همیشه کسی در قدرت باشد و برای دیگران تعیین تکلیف کند، زمانی که این افراد از قدرت کناره ‌می‌گیرند پس باید طوری عمل کنند تا جای انتقادی از آنها باقی نماند.

وی تاکید کرد: برای دفاع از انقلاب نیازمند وحدت هستیم و برای وحدت باید اعتدال را رعایت کنیم.

دبیرکل حزب اسلامی کار با اشاره به اینکه اصلاح‌طلبی را با تند خویی‌، بدگویی‌، برخورد و انتقاد‌های دشمنان متفاوت می‌دانیم، گفت: باید در هر حال سازنده باشیم حتی با کسانی که با آنها رابطه خوبی نداریم، اصلاح‌طلبی نمی‌تواند همراه با خشونت و تخریب باشد زیرا دیگر اصلاح‌طلبی نیست. اصلاح‌طلب به دنبال آبادانی و سازندگی است، وقتی که جامعه از لحاظ فکری قدرتی را پذیرفته باشد خشونت معنی نخواهد داشت.

کمالی گفت: برای حفظ انقلاب اسلامی و دستیابی به نتایج مورد نظر آن باید از تمام ظرفیت‌های موجود استفاده کرد، برخی از اقلیت‌های قومی در اداره امور خواسته یا ناخواسته مشارکت نداشتند مانند اقلیت اهل سنت. این افراد برای امنیت کشور مفید هستند و باید کشور را از خود بدانند.


 


کاظم صدیقی امام جمعه موقت تهران گفت: حکومت به قدری مهم است که بی‌توجهی به آن، بی‌توجهی به اساس دین است و اهمیت حفظ نظام از فروع دین بیشتر است که تضمین بقا می‌باشد و حکم حاکم اسلامی حکم نفسی و صنفی نیست بلکه از عصمت برمی‌خیزد.

به گزارش مهر، صدیقی در نشست جبهه پایداری انقلاب اسلامی، همچنین ضمن اشاره به جریان هجدهم تیر ۷۸ و فتنه ۸۸ اظهار داشت: در این دو دوره اتصال به امام زمان و سیمی که از مقام معظم رهبری به ایشان وصل شد آن‌چنان بر جامعه تاثیر گذاشت که آرامش را به دل مومنان بازگرداند و رعب و وحشت را در دل فتنه‌گران انداخت و آتش را خاموش کرد.

وی افزود: در فتنه ۸۸ که جزء پیچیده‌ترین فتنه‌های تاریخ انقلاب بود ارتباط معنوی عبد صالح و انسان شایسته‌ای است که در برابر خدا تسلیم است و مردم و ولایت را برای خود نمی‌خواهد یعنی عاشق ولایت نیست، بلکه از باب تکلیف مسوولیت بر عهده گرفته و تا جان دارد این سنگر را حفظ می‌کند و همین مساله بود که جامعه را حفظ کرد در حالی که آن کس با رای مردم انتخاب می‌شود چه تضمینی دارد باقی بماند، اما ولایت فقیه تضمین الهی، عرفانی و فقهی دارد.

مهدی کوچک زاده نماینده تهران هم در این نشست به حمایت از صادق محصولی عضو دیگر جبهه پایداری پرداخت و با اشاره به برخی مسائل مطرح شده درباره سرمایه محصولی گفت: ما در جبهه پایداری اهل تبعیت از اصول هستیم و کسانی که اینگونه صحبت می کنند براوردشان از سرمایه مالی محصولی برگرفته از اخباری است که در رسانه ها منتشر می شود. بنده بر اساس داشته های خود با محصولی کار می کنم و این افتخاری است برای ما.

وی همچنین درباره طرح سؤال از احمدی نژاد هم با حرام دانستن این سؤال و تعبیر کردن آن به گرفتن وقت مجلس، ادعا کرد که احمدی نژاد بارها این سؤال ها را در سخنان متعددی پاسخ داده است.

بسیاری از صاحبنظران در سالهای اخیر هشدار داده اند که سوء استفاده های اینچنین از اعتقادات دینی مردم، نتیجه ای جز دین گریزی جوانان نخواهد داشت؛ سوء استفاده هایی که نمونه ای از ان را در ادعای امام جمعه منصوب رهبری درباره ارتباط وی با امام زمان، و یا ادعای حرام بودن سؤال از احمدی‌نژاد می‌ توان دید.

هرچند از تفکری که حفظ نظام و بقای حکومت را مهمتر از اساس دین می‌داند، بعید هم نیست که دین را بازیچه هرگونه قدرت طلبی خود قرار دهد.


 


وزیر فرهنگ و ارشاد دولت اصلاحات گفت: اگر تعامل میان بخش‌های مختلف جامعه ایجاد بیشتر شود می‌تواند به تعادل بخشی در حوزه فکر‏، سیاست و… با مشارکت همه گروه‌ها منجر شود.

احمد مسجد جامعی در گفت‌و‌گو با ایلنا، درباره ضرورت شنیدن صداهای مختلف در جامعه، گفت: ‌رویکرد مناسب در مواجهه با دیدگاهای مختلف باید به گونه‌ای باشد که صدای گروه‌ها و اندیشه‌های مختلف شنیده شود، چرا که این مسیر موجب اعتلای نگرش ما به مسائل مختلف در اداره کشور می‌شود.

مسجد جامعی اظهار داشت: باتوجه به اینکه در کشورمان سطح سواد افزایش یافته است و به موازات آن به تعداد دانشگاه‌ها نیز افزوده شده است به ایجاد ظرفیت‌های جدیدی در کشور منجر شده است که اگر دیالوگ لازم میان این ظرفیت و هویت‌های جدید ایجاد شود می‌تواند به وحدت و نزدیکی بیشتر این بخش‌ها بینجامد.

عضو شورای شهر تهران تاکید کرد: یکی از نتایج این تعامل ایجاد تعادل در حوزه فکر، سیاست و… با مشارکت همه گروه‌ها و بخش‌های جامعه است.

احمد مسجد جامعی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به ضرورت افزایش نظارت عمومی بر اداره کشور، گفت:‌ هر چقدر نظارت عمومی را بیشتر کنیم می‌تواند به آرامش بیشتر جامعه کمک کند و این مسئله از انباشت خواسته‌ها و مطالبات مردمی که ممکن است به صورت نامتعارف پیگیری و مطالبه شود جلوگیری می‌کند.

وی اظهار داشت: تا همین چند سال قبل فضای رسانه‌ای کشور متاثر از بولتن‌های محرمانه‌ای بود که در فضاهای خاصی منتشر می‌شد، اما طی‌‌‌ همان سال‌ها به این نتیجه رسیدیم که سیاست‌هایی را در راستای محدود سازی حوزه محرمانه به نفع حوزه عمومی دنبال کنیم و در همین مسیر تعداد خبرگزاری‌ها بیشتر شد.

وزیر فرهنگ دولت سید محمد خاتمی تاکید کرد: هر چقدر جریان اطلاع رسانی و گردش اطلاعات آزاد‌تر و حضور خبرنگاران در حوزه‌های مختلف بیشتر شود از آسیب هایی مثل اختلاس ۳ هزار میلیاردی اخیر مصون خواهیم بود و این مسئله از طرفی می‌تواند به طراوت خبری کمک بیشتری کند.

مسجدجامعی ادامه داد: ما نباید مردم را نامحرم تلقی کنیم و افزایش خبرگزاری‌ها در چند سال قبل باعث شد مبدا و منشا جریان های خبری در کشور قرار بگیرد و این مسئله در ‌‌‌نهایت به افزایش حوزه نظارت عمومی منجر شد.


 


نماینده میناب، رودان و جاسک در مجلس گفت: با توجه به جمعیت ۴۵۰ هزار نفری شرق استان هرمزگان هنوز در این منطقه هیچگونه شهرک صنعتی و یا کارخانه مشاهده نمی‌شود، ضمن اینکه مشکلات حمل‌ونقل ریلی و زیر ساختی نیز با وجود قول‌های مسئولان به نتیجه‌ای نرسیده و تمام کارهای عمرانی رها شده است.

سیدعلی میر خلیلی در گفت‌وگو با قانون، با اعلام این مطلب اظهار داشت: معاون اول سابق رییس جمهور و همچنین وزیر راه و ترابری سابق مصوب کرده بودند که شهرستان‌های میناب، رودان و جاسک را به لحاظ راه و زیر ساخت‌های مربوط به آن و نیز نفت و گاز تامین کنند اما متاسفانه یا این کارها بسیار کند پیش می‌رود یا متوقف می‌شوند. در واقع شرق استان هرمزگان را می‌توان به فراموشکده تشبیه کرد.

وی ادامه داد: در این منطقه حدود ۵۰۰ کیلومتر مرز دریایی وجود دارد که می‌تواند در رشد و توسعه بازرگانی در منطقه بسیار موثر باشد اما متاسفانه هیچگونه ساماندهی‌ای در این خصوص از سوی مسئولان انجام نشده است و سرمایه عظیم و ارزشمندی که می‌تواند به کشور سرازیر شود بدون هیچ توجهی بر باد می‌رود.

نماینده میناب، رودان و جاسک تصریح کرد: متاسفانه شهرستان‌های ما در وضعیت بسیار نامطلوبی قرار دارند و با خشکسالی‌ای که منطقه را تحت تاثیر قرار داده این وضعیت بدتر شده است. کشاورزان این منطقه بسیار در رنج و زحمت هستند و هیچگونه امکانات رفاهی ندارند. در بخش کشاورزی در شهرستان‌های میناب، رودان و جاسک نه تنها کاری انجام نشده است بلکه زمین‌ها و باغ‌ها هم از بین رفته و مردم بسیاری بیکار شده‌اند. دولت هم در خصوص این ضرر و زیان‌ها ۲۴ میلیارد تومان خسارت برای مردم منطقه در نظر گرفت اما فقط چهار میلیارد آن را پرداخت کرد. تاسف بارتر اینکه کشاورزان برای حمل محصولات خود هیچگونه استطاعت مالی ندارند و کرایه حمل بار آنقدر زیاد است که از خود محصول گرانتر تمام می‌شود.

عضو کمیسیون اجتماعی مجلس در ادامه با اشاره به تسهیلاتی که بانک‌ها به کشاورزان داده‌اند به قانون گفت: کشاورزان با کمک تسهیلات بانکی مزارع و باغ‌های خود را راه‌اندازی کرده‌اند اما پس از آن تمام هستی آنها از بین رفت در نتیجه دیگر توانایی بازپرداخت وام برای کشاورزان مقدور نبود و بانک‌ها نیز این قشر محروم را تحت فشار قرار دادند و بدهی‌های معوق را در بدترین شرایط زندگی از آنها مطالبه کردند.

میرخلیلی افزود: وضعیت صیادان نیز در این منطقه بسیار تاسف‌بار است. مسئولان به صیادان این منطقه قول داده بودند که دو هزار مجوز صیادی برای آنها صادر خواهد شد اما این قول هم مانند سایر تعهدات انجام نشد و با گران شدن بنزین کسانی که مجوز نداشتند دیگر نتوانستند به صیادی بروند. قابل توجه است که هر مجوزی که برای یک قایق یا لنج صادر می‌شود می‌تواند باعث اشتغال ۱۰ نفر شود که این اتفاق هم با بی‌توجهی مسئولان محقق نشد.

نماینده میناب، رودان و جاسک با بیان اینکه در کنار این همه مشکلات، مردم منطقه آب شرب ندارند، گفت: متاسفانه در روستاهای شهرستان‌های ما مردم در سال فقط ۱۰ روز آب دارند و در بقیه موارد مردم مجبور هستند آب مورد نیاز خود را در بازار سیاه و آن هم از طریق تانکرهای آبی که وضعیت سلامت آب در آنها اصلا مشخص نیست تامین کنند. این در حالیست که مردم این روستاها با سد میناب تنها ۲۰ کیلومتر فاصله دارند اما آب سد به خود آنها نمی‌رسد و به شهرهای بزرگی مانند بندرعباس انتقال می‌یابد و این در حالیست که در برخی مناطق، مردم به علت بی‌آبی جان خود را از دست می‌دهند. ما نمی‌گوییم از آب استفاده نکنند اما بهتر است نیم‌نگاهی هم به لب‌های تشنه مردم روستایی بیندازند.

این نماینده مجلس در ادامه تصریح کرد: ما نمی‌خواهیم خدمات دولت را زیر سوال ببریم اما کارهایی که در اینجا انجام شده است نه در شأن مردم این منطقه است و نه در حد توانایی دولت. وقتی هم که در صحن تذکر می‌دهیم دولتی‌ها می‌گویند که تذکرات شما وارد نیست و حتی به خودشان زحمت یک بار بازدید را هم نمی‌دهند. آیا میناب، رودان و جاسک قسمتی از ایران نیست؟ چرا دولت توجهی به مردم این مناطق نمی‌کند؟ آیا آب شرب بندرعباس باید به قیمت از دست رفتن میناب حفظ شود؟

میرخلیلی ادامه داد: نبود شغل و امکانات باعث شده است تا برخی از مردم برای امرار معاش به قاچاق روی بیاورند. اگر مسئولان امکانات حلال را فراهم کنند دیگر چه نیازی است که مردم مسلمان به راه‌های حرام روی بیاورند؟


 


دبیر اجرایی خانه کارگر یزد گفت: آنچه به عنوان دستمزد در شورای عالی کار تصویب شده است، نسبت به تورم موجود و هزینه بالای زندگی همخوانی ندارد.

علی دهقانی در گفت و گو با ایلنا، دستمزد فعلی کارگران را ناکافی دانست و افزود: جامعه کارگری با دریافت حداقل دستمزد در مقایسه با تورم موجود در اقتصاد از اداره زندگی و هزینه‌های آن ناتوانند.

وی با بیان اینکه بیشتر کارگران از این حداقل دریافتی محروم هستند ادامه داد: از مسئولین خواستاریم در جهت تعیین حداقل دستمزد کارگران با در نظر گرفتن رقم واقعی تورم مبلغ فوق را افزایش دهند.

این فعال کارگری با اشاره به مشکلات اقتصادی کارگران تاکید کرد: کارگران با دغدغه‌های موجود از اداره زندگی روزمره خود وا مانده‌اند.


 


محمدتقی مصباح یزدی ادعا کرد: امروز نماد اسلام شخص مقام معظم رهبری است.

به گزارش مهر، این عضو مجلس خبرگان رهبری صبح امروز در دیدار با فرمانده سپاه علی بن ابیطالب(ع) و جمعی از فرماندهان و سپاهیان استان قم تصریح کرد: امروز نماد اسلام شخص مقام معظم رهبری است و اگر به هر نحوی تضعیف شود مطمئنا حرکتی شیطانی برای تضعیف اصل اسلام است ولو اینکه به نام اسلام صورت گیرد.

وی افزود: اگر این نماد باشد می‌تواند هسته و محتوا را حفظ کند وگرنه اگر نماد از بین برود هسته هم دوام نخواهد آورد.

مصباح یزدی تأکید کرد: خداوند عملا در این سالها نشان داده است که چه بلاها و فسادهایی از سر امت اسلامی و جامعه و اسلام جهانی به برکت وجود رهبر معظم انقلاب اسلامی دفع شده است.

وی با بیان اینکه امروز فهم عمومی مردم بالاتر از خواص است افزود: مردم مطالب را دقیقتر و عمیقتر می‌فهمند اما نباید دشمن را دست کم گرفت تا فتنه‌ها و وسوسه‌ها که هر روز به شکل جدیدی ارایه می‌شود اثر نکند.

این عضو مجلس خبرگان رهبری بیان داشت: اگر کسانی از پرداختن به ظواهر انتقاد می‌کنند و می‌گویند تابع علی باشید کافی است این وسوسه شیطان است و اگر بخواهیم مغز را حفظ کنیم باید پذیرایی، شادی و چراغانی و … داشته باشیم.

وی اضافه کرد: اگر این نمادها از بین برود کار به جایی می‌رسد که در دولت اسلامی از بودجه بیت المال برای چهارشنبه سوری بودجه گذاشته می‌شود ولی برای این اعیاد بودجه اختصاص نمی‌دهند.

آیت الله مصباح افزود: اینها نفوذ فرهنگ شیطانی و بیگانه است که آرام آرام روح اسلام و معنویت و تشیع را در جامعه از بین می‌برد و امروز هم این خطر به بهانه اینکه همه بشر باید تکامل داشته باشد و تنها مسلمان نیستند که باید تکامل یابند صورت می‌گیرد و هدف اصلی آنها حذف اسلام است

عضو جامعه مدرسین حوزه همچنین بیان داشت: ولایت عمقی دارد که به خدا متصل می‌شود و اگر نماد و سطح را حفظ کردیم می‌توانیم عمق را هم حفظ کنیم.

مصباح یزدی تأکید کرد: یکی از دام‌های شیطان این است که گرایش‌های متصوفه را ترویج می‌کنند که ظاهر خیلی مهم نیست و باید به باطن پرداخت و وقتی شما واصل شدید نیازی به عبادت ظاهری نیست که همه اینها مقدمه حذف اسلام است.


 


یک عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس با تایید انفجار ظهر امروز در طراف تهران اعلام کرد این انفجار تلفات جانی نداشته است.

فاطمه آلیا در گفت‌و‌گو با ایلنا با اعلام این خبر گفت: طبق جزئیاتی که به ما اعلام شده است، انفجار در کارخانه‌ای نزدیکی کرج، انفجار در یک پادگان نظامی و همچنین انفجار در یک پمپ گاز سی ان جی، سه روایتی است که درخصوص انفجار امروز وجود دارد.

وی تاکید کرد: درحال حاضر افراد مسئول درحال بررسی طبیعی یا غیر طبیعی بودن این حادثه هستند!!

نماینده تهران در مجلس هشتم درخصوص برنامه کمیسیون امنیت ملی در این زمینه گفت: امروز برنامه‌ای برای بررسی این حادثه نداریم، اما فردا صبح با تشکیل جلسه هیئات رئیسه کمیسیون ابعاد مختلف این انفجار مورد بررسی قرار خواهد گرفت و در صورت لزوم از افراد مسئول برای پاسخگویی در این زمینه دعوت خواهیم کرد.


 


حسین گروسی، نماینده شهریار و شهر قدس، درباره حادثه انفجار امروز در حوالی تهران، از انفجار امروز در پادگان نظامی در روستای «بیدگنه» از توابع شهرستان ملارد در استان البرز خبر داد و گفت: هنوز برآورد دقیقی از تلفات جانی و خسارت‌های مالی این حادثه در دسترس نیست؛ کمیته بحران برای رسیدگی به علت‌های این حادثه تشکیل شده است.

حسین گروسی در گفت‌وگو با خبرگزاری خانه ملت، لحظاتی پیش با تأیید خبر دو انفجار پی‌درپی در حوالی شهر قدس از توابع شهریار در استان البرز گفت: شدت دو انفجار به حدی بود که صدای مهیب و لرزش آن شیشه برخی ساختمان‌های در نزدیکی محل حادثه را شکسته و مردم را شهریار و شهر قدس را وحشت‌زده کرده است.

نماینده شهریار و شهر قدس در مجلس شورای اسلامی افزود: انفجار امروز در پادگان نظامی در روستای بیدگنه از توابع شهرستان ملارد در استان شهریار اتفاق افتاده است که در آن بخش چشمگیری از زاغه مهمات منفجر شده است.

گروسی تصریح کرد: هنوز برآورد دقیقی از جزئیات حادثه، تلفات جانی و خسارت‌های مالی این حادثه در دسترس نیست؛ کمیته بحران برای رسیدگی به علت‌های این حادثه تشکیل شده است

امروز (شنبه ۲۱ آبان) در حدود ساعت یک بعد از ظهر دو انفجار به‌نسبت شدید در حوالی شهر قدس و ملارد از توابع شهریار در استان البرز سراسر استان تهران را لرزاند.

به گفته شاهدان عینی از نزدیکی محل انفجار، شدت انفجار به حدی بود که شیشه‌های ساختمان دانشگاه شهر قدس فرو ریخته و دود غلیظ و سفیدی آسمان را فرا گرفته است.

همچنین به گفته این شاهدان، دود برخاسته به آسمان از دو محل دور از هم مشاهده می‌شود و صدای دو انفجار با فاصله کمتر از یک دقیقه شنیده شده است.

شدت انفجار به حدی بوده است که حتی لرزش آن در شرقی‌ترین نقاط تهران هم احساس شده است.


 


کلمه – بیتا موحد:

موسوی چه می گفت که حصر تنها راهکار حاکمیت برای خاموشی اش شد؟ مگر واگویی شعارها و آرمانهای انقلاب اسلامی “جرم” بود که سزایش دیوار بود و حبس؟ چه شد که کلام نخست وزیر بحرانی ترین روزهای این مرز و بوم آنچنان بر “نظام!” گران آمد که چاره ندید جز نرساندن این پیام؟ عصاره این پیامها و بیانیه ها چه بود که حاکمیت را به تنگ آورده بود؟

میر دربند امروز ما تنها روایتگر سالهایی بود که “دوران طلایی” می خواندش. همان سالهایی که باعث طعنه و کنایه برخی‌ها شده در فراسوی مرزها. دوره ای که موسوی داستانش را می گوید برای نسل سومی ها آنقدر بیگانه است که به افسانه می ماند.

موسوی هرچند خود را “بلیغ” نمی داند در این واگویی آرمانها ولی باور دارد که “پیام اصیل انقلاب” آنچنان دلنشین بوده است برای این نسل سومی ها که آنها را باز به هیجان آورد و صحنه های سه دهه پیش را بازسازی کرد.

موسوی برای نسلی که دست پرورده دستگاه آموزشی و تبلیغات حاکمیت کنونی بوده است، تنها داستان آن آرمانی را می گفت که “کرامت انسانها” را به ارمغان آورده بود. او سختی ها و درشتی های راه را هنوز از یاد نبرده بود و چه کسی می توانست بهتر از او بگوید آنچه در این سه دهه بر این آرمانها رفت.

این راهبر جنبش مردمی سبز، خود را “پیرو” مردمی می داند که “رنگ سبز” را به عنوان نماد برگزید. او بر خود می بالد از “نسلی که به دوری از مبانی دینی متهم می‌شد در شعارهای خود به تکبیر رسید و به «نصر من الله و فتح قریب» و «یاحسین» و نام خمینی تکیه کرد تا ثابت کند این شجره طیبه هرگاه که به بار می‌نشیند میوه‌هایش شبیه به هم است.”

چه کسی می توانست بهتر از نخست وزیر دوران سختی ها و شیرینی ها دفاع مقدس بگوید که “جمهوریت نظام به مسلخ” کشیده خواهد شد و اینان می خواهند در عمل “ایده ناسازگاری اسلام و جمهوریت” را به اثبات برسانند.

موسوی بود که نیک می دانست دستاورد یک انتخابات مهندسی شده چه کسانی را خشنود می کند “یک دسته آنان که از ابتدای انقلاب در مقابل امام صف‌آرایی کردند و حکومت اسلامی را همان استبداد صالحان ‌دانستند” همان ها که عرصه بر مردم تنگ کرده اند و ” به گمان باطل خود می‌خواهند مردم را به زور به بهشت ببرند”. و دسته دیگری که سه دهه است در بزنگاه این ملت کمین کرده اند تا “با ادعای دفاع از حقوق مردم” دیانت و اسلام را مانع تحقق جمهوریت بدانند و فاتحه دین را بخوانند.

میر در بند چون از “هنر شگرف امام” در باطل کردن “سحر دوگانه‌‌انگاری‌های” اسلامیت و جمهوریت مطلع بود باید به حصر می رفت چرا که می خواست با تکیه بر راه او تلاش ساحران را خنثی کند.

او می خواست تا یک بار دیگر مردم را که امید از خانه دلهایشان رخت بربسته بود به “انقلاب اسلامی آن گونه که در اندیشه شهید بهشتی بود و جمهوری اسلامی آن گونه که باید باشد”، دعوت کند، اما سارقان آرمانهای این ملت موسوی را تاب نیاوردند. چه پیامش به دل می نشست و جماعتی را با خود دنبال می کرد.

موسوی شاهدی بود در دادگاه تاریخ این ملت که بگوید” آنچه اینان می کنند نه اسلام است و نه جمهوری اسلامی.” او می خواست رساتر بگوید که “عقب‌ماندگی، فقر، فساد و بی‌عدالتی سرنوشت ما نیست.

موسوی پیشترها دیده بود در این صحنه آرایی که هدفی بیشتر از تحمیل یک دولت ناخواسته به ملت است. او به چشم دل دیده بود که اینان با به یغما بردن آرمانهای امام و انقلاب و می خواهند “نوع جدیدی از زندگی سیاسی” را به مردم تحمیل کنند.

مهندس معماری که “طراحی اسلامی” را در دنیای مدرن در ساختمانهای شهرمان برای جهانیان به تصویر کشیده و حسینه ارشادش شده بود سمبل “اسلام رحمانی” از طاغوت تا ولایت، در کلامش این بار آمده بود تا بگوید طعم شیرین آن “حیات طیبه” چه بود که سرمایه های عظیمی از جان و مال و آبرو در پای تحکیم آن گذاشته شد.

موسوی آمده بود تا روح پرسشگری در این نسل را بار دیگر زنده کند و به این پرسش که آیا ما مردم شایستگی‌هایی را از دست داده بودیم که دیگر آن فضای روح انگیز را تجربه نمی‌کردیم؟ پاسخ دهد که “نه” چنین نیست؛ هنوز دیر نیست و هنوز راهمان تا آن فضای نورانی دور نیست.

در زمانه ای که گذار از سنت به مدرنیسم به شکاف نسلها دامن بیشتری می زند، او آمده بود تا نشان دهد می‌توان معنوی زندگی کرد و در عین حال در امروز زیست.

او که به یاد داشت جماعتی را که “عرضه اداره کردن یک نانوانی” را ندارند آمده بود تا بیاد آورد هشدارها را در باره این جماعت که بر همه مسندهای قدرت اینک سوار شده اند و “قلب آرمان” می کنند و پوستین وارونه به تن “جمهوری اسلامی”.

میر دربند که تنگ نظری های متحجران را که خون به دل امامش کرده بود هنوز نتوانسته بود از خاطر ببرد آمده بود تا درباره تحجر باز بگوید.

بارها گفت و کسی نشنید که “گریز از قانون به استبداد می‌انجامد.”

اینک موسوی در میان ما نیست. ماههاست که به‌جز چند پیام کوتاه امیدبخش، چیز دیگری از او شنیده نشده است. اما آنچه موسوی در بحبوحه آتش و خون نوشت آنقدر حکیمانه است که می تواند نقشه راه سبزها برای این “مسیر زندگی جدید” باشد.

موسوی که از هیچ چیز به اندازه رذالت دروغگویی رنج نمی برد، پدرانه، برادرانه و خیرخواهانه خواسته بود “نگذارید دروغگویان و متقلبان پرچم دفاع از نظام اسلامی را از شما بربایند و نا اهلان و نامحرمان، میراث گرانقدر انقلاب اسلامی را که اندوخته از خون پدارن راستگویتان است از شما مصادره کنند.

و این ملت بار دیگر پرچم آرمانهای بلند انقلاب را از دست کذابان خواهد ستاد و به وارثان صادقش خواهد سپرد. الیس صبح بقریب؟


 


یکی از همرزمان محمد رضا مقیسه در نامه ای خطاب وی می گوید: میگفتی میرحسین را بر همان منش و روش میبینم و از مرحوم عالی نسب نقل میکردی زمانی که در سال ۷۶ به ایشان اصرار می کردند که با مهندس موسوی بر سر حضور در انتخابات صحبت کنند ایشان می گفتند بگذارید میرحسین ذخیره این انقلاب باقی بماند. و تو میرحسین را ذخیره انقلاب می دانستی برای روزهایی که دروغ و تهمت و ناراستی سرتاپای جامعه را گرفته بود.

محمدرضا مقیسه، روزنامه‌نگار و سردبیر مجله بیست ساله‌ها و عضو کمیته پیگیری امور بازداشت‌شدگان و آسیب‌دیدگان پس ازانتخابات است.

وی مهرماه سال ۸۸ بازداشت و به اتهام فعالیت در کمیته بازداشت شدگان حوادث بعد از انتخابات ریاست جمهوری در ایران از سوی قاضی صلواتی در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب استان تهران به ۶ سال زندان محکوم شد.

در این نامه که به امضای یک دوست و همراه سبز رسیده، آمده است: یادم می آید بعد از جنگ در کاروان راهیان نور به روایت جنگ و فتح برای نسل جوان می پرداختی و امروز نیز در پشت میله های قفس استبداد دینی برای نسل سبز ایران عزیزمان روایت فتحی دیگر را شروع کرده ای.

محمد رضا مقیسه هم اکنون در بند ۳۵۰ اوین دوران محکومیت خود را می گذراند، در بخشی دیگر از این نامه در اینباره آمده است: هم بندانت نقل می کنند که در زندان سفره داری میکنی، به حال و روز دیگران رسیدگی میکنی، جوانان را یاری می دهی، اگر کسی گرفتاری مالی داشته باشد دستگیرش می شوی و همه اینها را حمل بر احسان و لطف و بزرگواریت می کنند و من به آن ها می گفتم مقیسه ای که ما میشناختیم غیر از این نبود. مقیسه ما اگر این کارها را انجام ندهد وجود خود را مضر می داند. زندان در رویه های رفتاری او هیچ خللی ایجاد نکرده است.

متن کامل این نامه که در اختیار کلمه قرار گرفته به شرح زیر است:

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام بر برادر عزیز

امروز که این نامه را برایت می نویسم یک سالی می شود از بار دومی که به زندان رفتی. بار اول در ۲۲ مهرماه ۱۳۸۸ پس از مصاحبه دادستان کل کشور بازداشت شدی و بار دوم برای اجرای حکم در ۸ آبان ۱۳۸۹ به زندان فراخوانده شدی. اکنون ۲سال است که تو ناجوانمردانه در حبسی و ما همچنان ناباورانه به نظاره ایستاده ایم.

باورمان نمی شود، نظامی که روزگاری برایش انقلاب کردی و روزگاری در دفاعش به جبهه شتافتی اینچنین تو را در بند بخواهد. اما این را یقین داریم که تو بر مبنای همان آرمان ها که انقلاب کردی و جنگیدی، امروز در صحنه ایستاده ای و راه سبز امید را امتداد راه سرخ شهادت و جنگ می دانی و همچنان بر همان عهدی که با خمینی کبیر و بهشتی عزیز بستی استواری.

همیشه و حتی در همین آخرین باری که به مرخصی آمده بودی به ما میگفتی من هنوز هم حاضرم بر سر همان آرمان ها جان بدهم و حتی با قاطعیتی که از ایمانت لبریز می شد میگفتی من بازمانده قافله شهدای هفتم تیر و دفاع مقدسم. ترس از مرگ برای ما ننگ است و به یاد شهید عزیزمان بهشتی میگفتی ما راست قامتان همیشه تاریخیم.

امروز تو اثبات کردی که با آن شهدا نسبتی داشتی و مرید مکتب مرادمان بهشتی عزیز هستی. میگفتی میرحسین را بر همان منش و روش میبینم و از مرحوم عالی نسب نقل میکردی زمانی که در سال ۷۶ به ایشان اصرار می کردند که با مهندس موسوی بر سر حضور در انتخابات صحبت کنند ایشان می گفتند بگذارید میرحسین ذخیره این انقلاب باقی بماند. و تو میرحسین را ذخیره انقلاب می دانستی برای روزهایی که دروغ و تهمت و ناراستی سرتاپای جامعه را گرفته بود.

یادم می آید بعد از جنگ در کاروان راهیان نور به روایت جنگ و فتح برای نسل جوان می پرداختی و امروز نیز در پشت میله های قفس استبداد دینی برای نسل سبز ایران عزیزمان روایت فتحی دیگر را شروع کرده ای.

اینقدر می دانم که به راهت ایمان داری برادر و همین ایمانت در ذهن ما، چهره ای استوار و مصمم از تو ساخته است. هم بندانت نقل می کنند که در زندان سفره داری میکنی، به حال و روز دیگران رسیدگی میکنی، جوانان را یاری می دهی، اگر کسی گرفتاری مالی داشته باشد دستگیرش می شوی و همه اینها را حمل بر احسان و لطف و بزرگواریت می کنند و من به آن ها می گفتم مقیسه ای که ما میشناختیم غیر از این نبود. مقیسه ما اگر این کارها را انجام ندهد وجود خود را مضر می داند. زندان در رویه های رفتاری او هیچ خللی ایجاد نکرده است.

از هم بندیانت شنیدم که در مقابل مقامات زندان که تو را دعوت به نوشتن توبه نامه و تقاضای عفو کرده اند لبخندی زده ای و گفته ای به مسئولان بگوئید درخواست عفو بنویسند تا ما رسیدگی کنیم و این همه نشان از این می دهد که پروژه زندان و تواب سازی و نمایش های مضحک اعتراف را به سخره گرفته ای و آزادگی ات را با آزادی به دست ظالمان معاوضه نمی کنی. اجرکم عندالله برادر.

محکم و استوار مثل همیشه برقرار باش برادر سبز ما و درس استقامت و آزادگی بده که خداوند به تو و به خانواده ات اجر مجاهدت در راه خدا را عطا خواهد کرد.

ان الذین قالوا ربنا اللّه ثم استقاموا فلا خوف عـلیـهـم و لا هـم یـحزنون.

به امید ایرانی آباد، آزاد و سربلند


 


ترکهای متعددی که در تخت جمشید ایجاد شده، این بنا را در معرض ریزش و آسیب جدی قرار داده است.

به گزارش مهر، آسیب‌های دیگری همچون رطوبت نیز این بنا را تهدید می‌کند اما ترکهایی که اکنون در این بنای جهانی دیده می‌شود نگرانی دوستداران میراث فرهنگی را شدت بخشیده است.

محمد اسدپور، مدیر انجمن دوستداران میراث فرهنگی مرودشت، می‌گوید ترک سنگ‌ها تخت جمشید را در معرض خطر ریزش قرار داده است.

به گفته وی در دروازه ملل ستونهایی وجود دارد که این ستون‌ها ترکهای تازه‌ای خورده است. به مرور زمان سنگ‌ها تحت تاثیر فرسایش و بارانهای اسیدی، شرایط آب و هوایی و مرور زمان دچار فرسایش می‌شوند اما طی مدت اخیر به دلیل کنترل نکردن از سوی مسئولان و متخصصان این ترک‌ها روز به روز بیشتر شده است.

مدیر انجمن دوستداران میراث فرهنگی مرودشت تصریح می‌کند که هر گردشگری بخواهد بازدیدی از نقاط مختلف این مجموعه داشته باشد به راحتی می‌تواند این ترک‌ها را مشاهده کند.

به گفته او در دیواره‌های دروازه ناتمام ترکهایی دیده می‌شود که آجرهای آن قابل مشاهده است و علاوه بر این کاخ صدستون نیز ترکهای زیادی برداشته است.

این فعال میراث فرهنگی تاکید می‌کند که ترک‌های دیواره کاخ موزه به حدی شدید است که باعث انحنای یک ستون شده است.

به گفته وی اگر این روند ادامه داشته باشد در آینده‌ای نه چندان دور با فروپاشی نمای کنونی رو به رو خواهیم بود و اگر این ترک‌ها به صورت گسل و شکاف باشد و یکی از کاخ‌ها تخریب شود، دیگر نمی‌توان کاری انجام داد.


 


کیانوش رستمی، وزنه‌بردار ایرانی، روز جمعه در رقابت های‌وزنه برداری قهرمانی جهان در پاریس، در وزن ۸۵ کیلوگرم صاحب مدال طلا شد.

به این ترتیب، تیم ملی وزنه برداری کشورمان با کسب ۱۴۲ امتیاز در مجموع دو دوره رقابت های وزنه برداری جهان در آنتالیا (۲۰۱۰) و پاریس (۲۰۱۱) به کسب شش سهمیه کامل المپیک ۲۰۱۲ لندن نزدیک تر شده است.

سعید محمدپور، محمدرضا براری، سجاد انوشیروانی و بهداد سلیمی نیز دیگر وزنه برداران ایرانی هستند که در این دوره از مسابقات حضور دارند و هنوز روی تخته نرفته اند.

هفتاد و نهمین دوره رقابت های وزنه‌برداری جهان و انتخابی بازی های المپیک ۲۰۱۲ لندن از شنبه گذشته در شهر پاریس در جریان است و تا روز یکشنبه ادامه خواهد یافت.


 


کلمه – بامداد راد:

پس از گمانه‌زنی‌هایی که در مورد گزارش تازه‌ی رییس آژانس بین‌المللی انرژی هسته‌ای درباره‌ی پرونده‌ی ایران صورت می‌گرفت، به‌تازگی و با درز فحوای موضوع اصلی این گزارش، معلوم شد گام نهایی درباره‌ی پرونده‌ی هسته‌ای ایران در حال برداشته‌شدن است؛ رسانه‌های محافظه‌کار آمریکایی فاش ساخته‌اند در گزارش تازه‌ی آژانس، به‌طور مفصل موضوع حرکت برنامه‌ی هسته‌ای ایران به‌سوی کاربردهای نظامی مطرح و به آن پرداخته شده‌است.

از زمانی که برنامه‌ی هسته‌ای ایران محل گفت‌وگو قرار گرفت، اسراییل که یکی از بزرگ‌ترین زرادخانه‌های هسته‌ای جهان را در اختیار دارد، همواره به پشت‌گرمی آمریکا از گزینه‌ی حمله‌ی نظامی به ایران سخن رانده‌است. البته در شرایطی که هرازچندگاهی ایران دست به آزمایش موشک‌های دوربردی می‌زند که توانایی هدف‌گرفتن اسراییل را دارند و حتی یکی از فرماندهان ارشد سپاه از این سخن می‌گوید که ایران می‌تواند از سمنان اسراییل را هدف قرار دهد، در کنار چالش‌های دیرین ایران و اسراییل که در طول دوره‌ی حکم‌رانی احمدی‌نژاد تیره‌تر هم شده‌است، اسراییل را هم درباره‌ی امنیت خود نگران‌تر کرده است؛ هرچند این به‌هیچ‌وجه به این معنا نیست که اسراییل حق دارد به ایران حمله کند، صرف‌نظر از این‌که اسراییل اساساً کشوری متجاوز است.

حال، آن‌چه اسراییل آن را مصرانه دنبال می‌کرد تحقق بیش‌تری یافته‌است؛ گزارشی که منتشر شده است، مدعی است برنامه‌ی هسته‌ای ایران چندان هم صلح‌آمیز نیست و بنابراین برای «جهان» خطرناک است و باید با آن رویارو شد. اسراییل می‌تواند یک‌بار برای همیشه، شر کشور بزرگ و قدرت‌مندی را که بیش از سه دهه است از نابودی‌اش سخن می‌راند و یکی از اصلی‌ترین شعارهایش در جریان مقاومت در برابر عراق این بود که «راه قدس از کربلا می‌گذرد» و بخشی از عملیات‌هایش را در راستای تحقق همین شعار طرح‌ریزی می‌کرد، خلاص شود. از همین رو، چگالی اظهارنظر در این راستا که تنها راه مقابله با جمهوری اسلامی رویارویی نظامی‌ست از سوی مقامات اسراییل در چند روز اخیر به‌شدت بالا رفته‌است و هم‌زمان با آن، تمهیدات امنیتی و نظامی لازم نیز برای این امر در حال پیش‌بینی‌ست.

از سوی دیگر، آمریکا نیز لا اقل در ظاهر به این حمله مایل است و گرچه امکان مخالفت دولت آمریکا با این حمله وجود دارد، این جنگ می‌تواند با توجه به آن‌چه از تاریخ می‌دانیم، داروی اقتصاد بیمار آمریکا باشد. بحران بازارهای مالی که چندی‌ست گریبان آمریکا را گرفته و به هیچ صراطی مستقیم نیست که هیچ، موج تازه‌ی آن با درگیری اروپا در این بحران و احتمال ورشکستگی یونان در راه است، آن دردی‌ست که درمانش یک جنگ است؛ نظیر همان بحران فراگیری که در سال ۱۹۲۹ -دقیقاً نظیر حالا- وال‌استریت را فلج کرد و تا آغاز جنگ جهانی دوم ادامه یافت و با آغاز جنگ به رونق انجامید. در کنار این، نباید از توجه به سخنان هیلاری کلینتون -وزیر امور خارجه‌ی آمریکا- غافل شد که به‌تازگی گفته‌است: (نقل به مضمون) «ایرانیان در صورت بروز اعتراضاتی دیگر، از جامعه‌ی جهانی یاری بخواهند».

یک. ایران نه عراق است، نه افغانستان و نه حتی لیبی (پیش‌تر اشاره کرده‌ام چرا «ایران لیبی نیست») و واقعیت‌هایی وجود دارد که ثابت می‌کند ایران باتلاق عظیمی برای متجاوزان خواهدبود:

  • نیروی دریایی ایران به‌شدت «نامتعارف» است؛ به این معنا که گرچه توان رویارویی با مثلاً ناوهای قدرت‌مند و پیش‌رفته‌ی آمریکایی را ندارد، اما به‌راحتی توان ایجاد اخلال طولانی‌مدت را در تنگه‌ی راهبردی هرمز دارد. این موضوع سبب می‌شود صادرات نفت خلیج فارس با بحران عمده‌ای مواجه شود که حل آن چندان ساده نخواهدبود؛ به عبارت دیگر، بیش از دوسوم تولید نفت دنیا تا مدت نامعلومی معلق خواهدشد. این‌جاست که مسئله‌ی دیگری رخ می‌نماید و آن، لزوم پیش‌بینی منابع دیگر برای تأمین نفت است؛ آیا یکی از دلایل حمله‌ی ناتو به لیبی و عدم هیچ‌گونه مداخله‌ای در سوریه می‌تواند همین باشد؟
  • ایران گرچه نیروی هوایی چندان کارآمدی ندارد، اما از توان موشکی نسبتاً خوبی برخوردار است. ایران دست‌کم به‌راحتی می‌تواند پایگاه‌های آمریکایی منطقه را با موشک‌های کوتاه و میان‌برد خود مورد حمله قرار دهد و حتی شاید قادر باشد با استفاده از موشک‌های دوربرد خود نه‌تنها اسراییل که شرق اروپا را نیز هدف قرار دهد. ایران اخیراً از روسیه پارازیت‌انداز سیار خریداری کرده؛ ابزاری که احتمالاً برای مقابله با رادار سپر دفاع ضد موشکی ناتو، که اخیراً ترکیه با استقرار آن در خاکش موافقت کرده‌است، بسیار کارا خواهدبود.
  • از هم‌پیمانان منطقه‌ای چون حماس در فلسطین و حزب‌الله در لبنان به این خاطر که توان‌شان چندان قابل محاسبه نیست صرف‌نظر می‌کنم، این دو گروه شاید بتوانند برای اسراییل مشکل ایجاد کنند ولی در نهایت تأثیر چندانی بر روند نبرد نخواهندگذاشت. به همین دلیل هم‌پیمان مزوری چون هوگو چاوز در ونزوئلا نیز نخواهدتوانست آن نقشی را که احتمالاً از سرمایه‌گذاری در این کشور مدنظر بوده، ایفا کند. با این همه، این‌ها نیز به‌نوبه‌ی خود می‌توانند به‌دلیل ضعف‌شان نسبت به دشمن، جنگ را گسترده‌تر کنند، ساده این‌که «بالاتر از سیاهی رنگی نیست»، یا آن‌طور که علی‌اکبر صالحی -وزیر امور خارجه‌ی ایران- اظهار کرده: «مرگ یک‌بار، شیون هم یک‌بار».

دو. طرح احتمالی آمریکا و اسراییل برای حمله به ایران به این شکل خواهدبود که به‌صورت محدود به تأسیسات هسته‌ای ایران یورش برده و در ادامه با توجه به ریزش مشروعیت نظام و نارضایی گسترده ، نظام سرنگون شده و امکان مقاومت را از دست بدهد. چنین طرحی ضمن آن‌که بسیار ساده‌اندیشانه است، به دلیل شور وطن‌پرستی ایرانی اساساً نشدنی‌ست.

این شور که در جنگ تحمیلی خود را نمایاند و یکی از عوامل پایداری ایرانیان در برابر حمله‌ی عراق به پشتیانی کشورهای دیگر جهان بود، با ملی‌گرایی روشن‌فکرانه تفاوت‌های عمده‌ای دارد؛ از جمله این‌که به هیچ ترتیبی خود را به بحث‌هایی چون «استبداد داخلی بهتر است یا آزادی خارجی» آلوده نمی‌کند و در برابر تجاوز خارجی، همانند تمام نمونه‌های تاریخ پربار این سرزمین، تمام اقوام و زبان‌ها و ادیان ایرانی را چنان به هم وصل می‌کند که به هیچ ترتیبی امکان گسستن آن وجود ندارد. به همین دلیل، تا حدود زیادی یقین دارم که در صورت وقوع چنین حمله‌ای، حتی درصد بالایی از مخالفان نظام برای حفظ مملکت -و نه حاکمیت کنونی جمهوری اسلامی- وارد عرصه‌ی مقاومت خواهندشد.

سه. حمله به ایران به آن سادگی و کوچکی که جنگ‌افروزان گمان می‌کنند نخواهدبود. شخصاً حتی احتمال دخالت چین و روسیه را نیز دور از ذهن نمی‌دانم، به این خاطر که رقابت میان شرق و غرب عالم به‌طور فزاینده‌ای بالا رفته و همین امر -نظیر وضعیتی که در آستانه‌ی جنگ جهانی دوم وجود داشت- زمینه‌ی بروز تنش را فراهم می‌کند. چنین مسئله‌ای البته نبرد را به‌شکلی غیر قابل پیش‌بینی و کنترل درخواهدآورد که حتی تصورش هم برای من شدیداً وحشت‌آور است.

از سوی دیگر، این حمله نمی‌تواند نقش نجات‌بخشی را که جنگ جهانی دوم برای اقتصاد بحران‌زده‌ی آمریکا ایفا کرد، ایفا کند. در آن جنگ، آمریکا به‌دلیل فاصله از میدان نبرد دخالت چندانی در جنگ نداشت و در نتیجه آسیبی هم از آن ندید. جنگ جهانی دوم برای آمریکا یک موهبت بود، موهبتی که باعث شد این کشور که از جنگ جان سالم به‌در برده‌بود، در قالب طرح‌های بازسازی اروپا اقتصاد ویران خود را سامان دهد و رشد خیره‌کننده‌ای را تجربه کند. این شرایط اکنون وجود ندارد؛ در جنگ احتمالی، آمریکا یکی از طرفین دعواست و طبعاً شرایط کاملاً متفاوت است.

چهار. آن‌چه به ذهن می‌رسد همان چیزی‌ست که هر عقل سلیمی به آن حکم می‌دهد؛ آرامش ملت‌ها نباید با بی‌خردی دولت‌ها برهم بخورد و جان میلیون‌ها انسان بی‌گناه با مخاطره مواجه شود. این بی‌خردی در هر دو سو دیده می‌شود؛ هم طرف ایرانی که خیال می‌کند با تکیه بر آن‌چه دارد می‌تواند «حماسه‌آفرینی» کند، هم طرف آمریکایی-اسراییلی که گمان می‌کند می‌تواند کار را به‌شکل قابل پیش‌بینی و ساده‌ای جمع کند و غافل از آن است که ایران با همه‌جای دنیا فرق دارد و معلوم نیست حتی پرتاب یک موشک به یکی از تأسیسات هسته‌ای ایران، چه نتایج فاجعه‌آمیزی به‌بار بیاورد.


 


تلفن همراهتان زنگ می‌خورد، در آن سوی خط بازاریاب یک شرکت به ظاهر خصوصی استکه هم نام شما را می‌داند و هم اطلاعات کاملی از خودروی شما دارد! متجاوزی که با لحن مودبانه، می‌کوشد شما را به خرید یک محصول مجهول ترغیب کند و از تهدید شما هم ابایی ندارد.

در حالی که حفظ حریم خصوصی، یکی از مصادیق حقوق شهروندی و احترام گذاشتن به آن، یکی از اصول اولیه شهروندی است، امروزه این حریم توسط برخی افراد و شرکت‌های سودجو مورد تعرض قرار می‌گیرد و خصوصی‌ترین اطلاعات شخصی مردم که در اختیار نهادهایی همچون ناجا، بیمه و کارخانه‌های خودروسازی است، به برخی افراد غیرمرتبط واگذار می‌شود.

داستان از هنگامی شروع شد که با آغاز هدفمندسازی یارانه‌ها، بنزین گران و مصرف بهینه آن، دغدغه روزمره مردمی شد که خاطره خوبی از تورم ناشی از افزایش قیمت این کالا نداشتند؛ تهدیدی که از چشم سودجویان بهترین فرصت به نظر می‌رسید؛ افرادی از بخش خصوصی که گویا چندان مستقل هم نیستند!

پشت پرده این رخدادهای تلخ که پیشتر هم به اشکال گوناگون رخ داده، شرکتی است که موفق شده اختراع قرن را به نام خود ثبت کند؛ اختراعی که متخصصان بزرگ دنیای خودرو موفق به کشفش نشده‌اند و تنها به ذهن این دوستان رسیده است و شاهد این ادعا، شکل فروش محصول خلق شده است؛ «قطعه کاهش دهنده مصرف سوخت خودرو».

به تازگی برخی از مالکان خودرو با تماس‌هایی روبه‌رو شده‌اند که در آن، یکی از بازاریابان شرکت مذکور، تلاش دارد با به‌کارگیری سیاست تهدید و تشویق، محصولی را به آن‌ها عرضه کند که کاربردش کاهش مصرف سوخت است؛ بازاریابانی که علاوه بر دانستن شماره تلفن و تلفن همراه مالک خودرو، نام مالک و اطلاعات فنی خودروی وی را هم دارند و چه بسا اگر برخی قیود محدودشان نمی‌کرد، به جزییاتی اشاره می‌کردند که همه انگشت به دهان بمانند!

نکته اینجاست که به این هم بسنده نمی‌کنند و از اجباری شدن نصب محصولشان روی همه خودرو‌ها و در آینده نزدیک خبر داده و می‌گویند: «فروش قطعه کاهش دهنده سوخت برای شما دارای تخفیف خاص بوده و اگر خریداری نکنید، خودروی شما متوقف خواهد شد و در آینده با اجباری شدن این طرح، باید قطعه را با سه برابر قیمت تهیه کنید»؛ تهدید خام دستانه‌ای که ریشه در جای دیگری دارد.

آمار را زیربنای توسعه پایدار می‌دانند؛ عاملی بسیار مهم که دستمایه همه برنامه ریزی هاست و شاید در این راستا باشد که قرار شده سرشماری سراسری نفوس و مسکن به جای هر ده سال، هر پنج سال یک بار برگزار شود؛ اما گویا این ضرورت به خوبی برای برخی روشن نشده است؛ آن دسته از مسئولینی که به راحتی اعتماد عمومی جامعه را به چالش می‌کشند و با خیانت در امانتی که در دست دارند، حریم خصوصی مردم را به سخره می‌گیرند و آمار گرفته شده از مردم را در اختیار سودجویانی می‌‌گذارند که در خوش بینانه‌ترین حالت، قصد سوءاستفاده مالی از این اطلاعات را دارند.

روی سخن با نهادهای مسئول است؛ کسانی که در مسند امور هستند و به خوبی می‌دانند که واگذاری اطلاعات شخصی مردم به افراد غیر مسئول، تخلفی نابخشودنی است که بر امنیت اخلاقی جامعه هم تأثیر خواهد گذاشت. خود را به جای شهروندی گذارید که در مواجهه با مأمور سرشماری، تماس‌های‌ گاه و بیگاه افرادی را به ‌یاد می‌آورد که به اطلاعات شخصی‌اش دسترسی دارند و تلاش دارند درباره یک محصول، اصطلاحا وی را «پرزنت» کنند.

افرادی که‌ گاه قرار است منزل وی را در فلان طبقه از ساختمان واقع در بهمان منطقه بیمه کنند، ‌گاه قرار است با چاپ نام و آدرس محل کسب و کار وی در یک کتاب خاص، به کسب و کارش رونق ببخشند و‌ گاه قرار است، مصرف بنزین خودرویش را به هر کلکی کم کنند. اگر در اینچنین شرایطی قرار بگیرید، به چه امیدی در ارایه آمار دقت به خرج خواهید داد؟

منبع: تابناک


 


وزیر آموزش و پرورش گفت:« آموزش و پرورش را در دو سال طوری متحول خواهم کرد،که مردم لذت ببرند.»

“حمید رضا حاجی بابایی” در گفتگو با ایلنا در مورد تعیین تکلیف معلمان حق التدریسی گفت: «اینها نه معلمان حق التدریس بلکه شرکتی هستند چرا که شرکت‌های طرف قرارداد با آموزش و پرورش که وظیفه آنها ارائه نیروهای خدماتی برای جارو کردن مدرسه بود برخلاف قانون، تعدادی معلم دربین آنها به عنوان نیروهای خدماتی به کار گرفتند که این خود به معنای خدشه‌دار کردن جایگاه معلم بود.»

 معلمان شرکتی کارمندان آموزش وپرورش نبودند

وی با بیان اینکه این معلمان کارمندان ما نبودند بلکه کارمندان همان شرکت‌هایی هستند که به کل منحل شده‌اند ،افزود:« پیش از زمان وزارت من کمیسیون آموزش و تحقیقات چندین نامه در این زمینه داده بود و بعد از آن دیوان محاسبات و سازمان بازرسی کل کشور این اقدام را تخلف دانسته بودند.»

وزیر آموزش و پرورش با یادآوری برگزاری آزمون برای استخدام معلمان شرکتی تصریح کرد: «ما در ۳ رشته بهداشت، ابتدایی و استثنایی از آنها آزمون گرفتیم که برخی از آنها نتوانستند نمره قبولی را کسب کنند.»

حاجی بابایی در مورد تعیین تکلیف معلمان شرکتی که در آزمون استخدامی پذیرفته‌ نشده‌اند، گفت: «ما که نمی‌توانستیم برای ۱۱۶ رشته آزمون برگزار کنیم نیاز ما تنها در آن سه رشته مذکور بود.»

 مطالعه نکردن معلمان دلیل یادنگرفتن دانش آموزان

وی در ادامه در پاسخ به این پرسش که کیفیت آموزشی با اجرای طرح تعطیل پنج شنبه‌ها رو به کاهش است،افزود:« یعنی پنج‌شنبه که دانشگاه‌ها تعطیل است دانشجویان سواد ندارند.»

وزیر آموزش و پرورش خاطرنشان کرد:« یکی از دلایلی که تاکنون دانش آموزان خوب درس را یاد نمی‌گرفتند این بود که معلمان برخلاف استادان دانشگاه ۶ روز هفته را مشغول کار بودند و دیگر فرصتی برای مطالعه نداشتند که یافته‌های خود را به دانش آموزان منتقل کنند.»

وزیری هستم که می‌خواهم پژوهنده تحول بدهم

حاجی بابایی جایگاه معلم را پژوهشگری و نه همچون یک کارمند دانست و افزود:« استاد دانشگاه در طول سال ۶۸ روز تدریس و ۳۰۰ روز مطالعه می‌کند این درحالی است که معلم ۶ روز تدریس می کند و تنها یک روز برای استراحت دارد .»

وی با تاکید بر اینکه من وزیری هستم که می خواهم پژوهنده تحول بدهم افزود: «تنها با نگاه پژوهشگری به معلم است که پژوهنده تولید می‌شود.»

کیفیت آموزشی ایران، ضعیف تر از کشورهای پیشرفته نیست

وزیر آموزش و پرورش از تعطیل حوزه‌های علمیه در روزهای پنج‌شنبه یاد کرد و افزود: «این از بعد دینی و اسلامی و از بعد جهانی نیز درهیچ یک از کشورهای پیشرفته دنیا ،دانش آموز ۶ روز درس نمی‌خواند و از همین رو با اجرای طرح تعطیل پنج شنبه درصدد اصلاح این وضعیت هستیم .»

وی در پاسخ به سوال دیگر مبنی بر اینکه مقایسه سیستم آموزشی ایران با کشورهای پیشرفته درست نیست زیرا که کیفیت آموزشی ایران، بسیار ضعیف تر از کشورهای پیشرفته است گفت:« اصلا این طور نیست زیرا ما معلمان قوی تر و دانش آموزان هوشیارتری داریم امابرنامه‌ریزی هایمان غلط است.»

مدرسه محل نگهداری دانش آموزان نیست

حاجی بابایی تصریح کرد:« یکی از اشتباهات این است که مدرسه محل نگهداری دانش آموزان شده است به ما می‌گویند با تعطیل پنج‌شنبه‌ها فرزندان ما را چه کسی باید نگه دارد این در حالی است که در دنیا این طور نیست و مدرسه تنها محلی برای یادگیری دانش است.»

وی در پایان خاطرنشان کرد:« ما هیچ چیزی از کشورهای پیشرفته دنیا کم نداریم وبرخی برنامه‌ریزی های اشتباه هم که وجود داشته است هم اکنون درحال اصلاح آنها هستیم.»


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به kaleme-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به kaleme@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته