-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۰ آبان ۱۲, پنجشنبه

Latest New from Green Correspondents for 11/03/2011

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا گزینه دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.

 



حکم شش ماه حبس تعزیری بهاره هدایت و مجید توکلی به اتهام «تبلیغ علیه نظام» در شعبه ۵۴ دادگاه تجدیدنظر استان تهران تایید شد.
خبرنگاران سبز/حقوق بشر:
افزايش فشار بر بهاره هدايت و مجيد توکلی، فعالين سرشناس دانشجويی، پس از وقوع اعتراضات گسترده در شمار زيادی از دانشگاه های کشور در هفته های گذشته و در نزديکی فرا رسيدن روز دانشجو در آذرماه صورت می گيرد. کنترل فضای دانشگاه های کشور و ارعاب دانشجويان يکی از اهداف اصلی حاکميت از صدور احکام طولانی مدت حبس برای فعالين سرشناس دانشجويی می باشد که تاکنون ناکام مانده است.

به گزارش دانشجونيوز، حکم شش ماه حبس تعزيری بهاره هدايت و مجيد توکلی به اتهام «تبليغ عليه نظام» در شعبه ۵٤ دادگاه تجديدنظر استان تهران تاييد شد. بر اساس اين حکم که در زندان به فعالين دانشجويی ابلاغ شده است، حکم حبس بهاره هدايت در مجموع به ده سال و مجيد توکلی به هشت و نيم سال زندان افزايش می يابد.

عدم استقلال قوه قضائيه و دخالت ماموران امنيتی در صدور احکام حبس برای فعالين دانشجويی، يکی از مواردی است که در سال های گذشته همواره مورد اعتراض فعالين دانشجويی و مدنی قرار گرفته است.

«تبليغ عليه نظام» با انتشار نامه به مناسبت روز دانشجو


در پی برگزاری دادگاه بهاره هدايت و مجيد توکلی، در روز شنبه دهم ارديبشهت ماه سال ١٣٩٠، و پس از گذشت تنها دو روز، اين دو دانشجوی زندانی در دادگاه بدوی، شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب به رياست قاضی مقيسه، هر کدام به شش ماه زندان محکوم شدند.
اين فعالين دانشجويی به دليل انتشار نامه ای از زندان خطاب به دانشجويان خارج از کشور، به مناسبت روز دانشجو، به اتهام "تبليغ عليه نظام "و "تبانی جهت اقدام عليه امنيت ملی" محاکمه شدند که به علت نقص ادله از اتهام "تبانی جهت اقدام عليه امنيت ملی" تبرئه شدند.

وکلای اين دو دانشجو به علت صدور زودهنگام احکام دادگاه در مدت بسيار کوتاه دو روزه، از ارایۀ لايحۀ دفاعی برای پرونده موکلانشان بازماندند. در دادگاه تجديد نظر نيز دکتر مولايی وکالت دانشجويان را بر عهده داشت.

قاضی مقيسه که به همکاری با نيروهای امنيتی و عدم رعايت استقلال قضائی شهرت دارد، در جلسات دادگاه بدوی با حمله به دانشجويان از آنان خواسته بود که با تکذيب بيانيه های منتشر شده و نوشته هايی که به بيرون از زندان درج شده است، از سايت ها و عاملان انتشار اين مطالب نيز اعلام شکايت کنند. وی اعلام کرده بود که در صورت پذيرش خواست مسئولان امنيتی تمامی اتهامات جاری اين دانشجويان پايان يافته و پرونده در همين جلسه دادگاه مختومه خواهد شد. اما با عدم پذيرش خواست مسولين امنيتی بار ديگر اين دانشجويان زندانی با اتهامات "تبليغ عليه نظام "و "تبانی جهت اقدام عليه امنيت ملی" در دادگاه محاکمه شدند.
بهاره هدايت عضو شورای مرکزی دفتر تحکيم وحدت و مجيد توکلی عضو سابق شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشگاه صنعتی اميرکبير از سوی دادگاه انقلاب تهران به يکی از طولانی ترين احکام حبس در بين فعالين سياسی و دانشجويی محکوم شده اند. لازم به ذکر است که مهديه گلرو، ديگر دانشجوی زندانی در زندان اوين، نيز به اتهام مشابه ای در دادگاه بدوی به شش ماه حبس تعزيری محکوم شده است. حکم دادگاه تجديدنظر در مورد پرونده اين فعال دانشجويی هنوز صادرنشده است.

 
 


در برخی موارد شرکت های چینی تعدادی از سیستمهای بسیار پیشرفته که خود در اختیار نداشته اند را پس از دریافت از شرکت های بزرگ غربی، بلافاصله به نیرهای امنیتی ایران تحویل داده اند



خبرنگاران سبز/ کار‌شناسان ایران سبز
: در پی انتشار اخبار قرار گرفتن سیستم فنی و امنیتی شبکه مخابراتی ایران زیر سیطره شرکت‌های چینی، کار‌شناسان ایران سبز اقدام به افشای جزییات بیشتری از این قرارداد بزرگ و ضدملی کردند.

بر اساس این گزارش آغاز همکاری‌های امنیتی و مخابراتی بین سپاه پاسداران به نمایندگی از سوی دفتر علی خامنه‌ای از یک سو و شرکت‌های چینی از سوی دیگر به سال ۱۹۹۸ باز می‌گردد که هیاتی از مقامهای نظامی و امنیتی کشور تحت سرپرستی آقای عسکراولادی به چین سفر کردند.

در این سال سپاه پاسداران به نمایندگی از سوی نیروهای امنیتی ایران از ۳ شرکت مخابراتی فعال خارجی در کشور یعنی اریکسون، تلکام و نوکیا خواسته بود تا همکاری امنیتی با حکومت را بپذیرند و دفا‌تر فنی ویژه‌ای را در اختیار نمایندگان سپاه پاسداران قراردهند و اطلاعات مورد نیاز مشترکان را نیز به سپاه پاسداران ارائه دهند. مذاکرات با این شرکت‌ها عملا نتیجه بخش نبود و نهایتا شرکت‌های مخابراتی چین موافقت خود را برای اجرای تمام خواسته‌های دولت ایران و آمادگی برای فرا‌تر رفتن از قرارداد اولیه اعلام کردند.

از سال ۲۰۰۰ میلادی نیز مناسبات امنیتی بین شبکه‌های مخابراتی ایران و بخش‌های مشابه امنیتی و فنی در چین تحت نظارت کمپانی هوآوی رسما آغاز شد که تا کنون نیز در چارچوب توسعه تکنولوژیکی و افزایش کارایی نیروهای امنیتی این همکاری ادامه دارد. طی این مدت بیش از ۱۰۰۰ نفر از نیروهای امنیتی ایران آموزش‌های لازم را برای ردیابی و کنترل تلفن‌های ثابت و سیار و نیز مکان یابی و شنودهای پیشرفته از طریق دوره‌های آموزشی توسط متخصصان چینی کسب کرده‌اند. بعلاوه طی دوسال گذشته چینی‌ها سیستمهای پیشرفته‌ای را به نیروهای امنیتی کشور تحویل داده‌اند که پیش از این صرفا توسط دولت‌های بریتانیا و آمریکا مورد استفاده قرار گرفته است. از جمله این امکانات تجهیزات فرکانس یابی در محیط پیرامونی تلفن همراه تحت کنترل برای کشف شماره تلفن‌های موبایل فعال در مجاورت آن، کشف فرکانس شبکه‌های ماهواره‌ای محیط تحت کنترل، و امکان تصویر برداری محیطی با بکار گیری کنترل از راه دور تعدادی از انواع موبایل و مواردی مانند آن است.

گزارش کار‌شناسان ایران سبز نشان می‌دهد در آخرین جلسه هماهنگی بین نیروهای امنیتی ایران در حوزه امور مخابراتی، تعداد فعالان سیاسی دستگیر شده با بهره گیری از این سیستم‌ها تاکنون بالغ بر ۷۲۰ نفر است. لازم به یاد آوری است که اسناد موجود نشان می‌دهد از سال ۲۰۰۴ میلادی تمامی همکاری‌های امنیتی مخابراتی با چینی‌ها تحت نظارت عالیه دفتر علی خامنه‌ای و با مسئولیت مستقیم مجتبی خامنه‌ای قرار گرفته و شرکت الکترونیکی زعیم نیز نمایندگی ویژه کنسرسیوم ایرانی را بر عهده دارد.

بر این اساس شرکت زعیم در حال حاضر علاوه بر نمایندگی سپاه پاسداران در چارچوب این قرارداد، حافظ سهم بیت رهبری و نیز سهم دفا‌تر تعدادی علماء از درآمدهای این قرارداد بشمار می‌رود. ۴۰ درصد از درآمدهای شرکت زعیم متعلق به بیت رهبری، ۱۵ درصد متعلق به دفترآیت الله احمد جنتی و ۲۰ درصد نیز متعلق به دفتر آیت الله مصباح یزدی و بقیه درآمد‌ها متعلق به سپاه پاسداران ایران است.
در سال ۲۰۰۵ شرکت‌های ایرانسل، همراه اول و پس از آن‌ها شرکت ارتباطات پاسارگاد نیز به همکاری در فعالیت‌های شرکت زعیم و پرداخت برخی از درآمدهای خود به حساب آن ملزم شدند.
در سال ۲۰۰۸ میلادی که شرکت نوکیا شکایتی را علیه دولت ایران مطرح کرده بود تا خسارات ناشی از فسخ قراردادهای فی مابین را مطالبه نماید، مجددا از سوی دولت ایران تشویق به همکاریهای امنیتی با شرکت زعیم شد تا علاوه بر مجوز فعالیت در بازار مخابراتی ایران همه مطالبات خود را باز پس گیرد. در خواستی که ظاهرا با مخالفت دوباره نوکیا مواجه شد. اگر چه بنا بر گزارش ها ، در برخی موارد شرکت های چینی تعدادی از سیستمهای بسیار پیشرفته را که خود در اختیار نداشته اند را پس از دریافت از شرکت های بزرگ غربی، بلافاصله به نیرهای امنیتی ایران تحویل داده اند.

در حال حاضرکمپانی هوآوی با همکاری سپاه پاسداران ایران در شهرهای تهران، شیراز، اصفهان، کرمانشاه، سنندج، تبریز، مشهد، قم، ارومیه، اهواز، زنجان و اراک، پایگاههای فعال فنی و امنیتی برقرار کرده است. این شرکت بعلاوه در شهرهای تهران و اصفهان و شیراز با همکاری شرکت زعیم، مراکز آموزشی و باز آموزی سیستمهای شنود و کنترل و حفاظت‌های امنیتی و شیوه‌های مدرن جاسوسی و ضد جاسوسی الکترونیکی در سطح ملی و بین المللی را تحت اختیار خود دارد. این بخش امنیتی اخیرا با کمک چینی‌ها توان استفاده از خدمات ماهواره‌ای را در کنترل و ردیابی سوژه‌های خود به دست آورده است.

به گزارش کار‌شناسان ایران سبز، سهم شرکت زعیم از حق العمل کاری چینی‌ها تا سال ۲۰۰۸ میلادی سالانه ۴۰۰ میلیون دلار بود که این رقم در سال ۲۰۰۹ به رقم ۶۰۰ میلیون دلار افزایش یافت. در‌‌ همان سال ۲۰۰۹ با هماهنگی دفتر علی خامنه‌ای و تایید مجتبی خامنه‌ای، صادرات و واردات کالاهای خاص الکترونیکی برای کاربردهای امنیتی - فنی و نظامی منحصرا در اختیار کمپانی هوآوی و با مشارکت شرکت زعیم قرار گرفت و به این منظور جهت معافیت مالیاتی و حذف کامل کنترل نهادهای نظارتی بر این شبکه، تعدادی از اسکله‌های آشکار و پنهان ایرانی رسما به این گروه واگذار گردید.
اسکله‌های دولاب، لارک، آبکوهی، یک بنی، جهلا، لاوان، باهنر طی دو سال گذشته و اسکله‌های طاهری، بولخیر و دلوار نیز از ابتدای سال جاری خورشیدی در اختیار فعالیت‌های مشترک سپاه پاسداران و شرکت‌های چینی قرار گرفته‌اند. لازم به ذکر است که اقدام به واگذاری این اسکله‌ها و حذف هر گونه نظارت و دخالت مرکز کنترل و بازرسی کشور بر این گونه مبادلات از جمله شروط طرف چینی برای توسعه فعالیت در ایران بود که مورد موافقت دفتر علی خامنه‌ای نیز قرار گرفته است.

در سالجاری و با بالا گرفتن فعالیت‌های مخابراتی و امنیتی بین ایران و چین، رقم قرارداد بین دو کشور به ۴ میلیارد و ۲۰۰ میلیون دلار افزایش یافته و پیش بینی می‌شود تا سال ۲۰۱۴ رقم این قرارداد به ۱۷ میلیارد دلار افزایش یابد. سهم حق العمل کاری کنسرسیوم زعیم نیز در سالجاری یک و نیم میلیارد دلار بود که تا سال ۲۰۱۴ به ۶ میلیارد دلار افزایش می‌یابد.

در حال حاضر کمپانی هوآوی به همراه خود ۵ شرکت بزرگ چینی مانند چاینا یونیکا و چاینا ساتلایت راهم به بازار مخابراتی ایران وارد کرده تا در جهت مقابله فنی و امنیتی با شبکه‌های ماهواره ایی، فرکانس‌های ارتباطی و هک کردن آدرس‌های اینترنتی یا نفوذ در شبکه‌های اینترنتی فعالیت کنند و تلاش نمایند تا شبکه‌هایی مانند او وو، اسکایپ و مانند آن‌ها را مورد هک قرار دهند. بعلاوه ردیابی شماره‌های رومینگ و کنترل صاحبان تلفن‌های همراه در بیرون مرز‌ها نیز از جمله فعالیت‌های در حال انجام شبکه‌های مخابرات چین در ایران محسوب می‌شوند.

نکته قابل توجه اینکه سپاه پاسداران ایران با همکاری شرکت‌های چینی در حال تاسیس دانشکده‌ای ویژه برای آموزش نیرهای سایبری - امنیتی در ایران است.

 
 


مهدی خزعلی پاسخ داد : " اميرالمومنين فرمود :  کلمه الحق يراد بها الباطل . اين کلام خداست . چه کسی از آن استفادا ميکند ؟ امروز اونهايی که جناح حاکم هستند از تمام آيات و روايات برعليه دين استفاده ميکنند .
خبرنگاران سبز/جامعه:
دکتر مهدی خزعلی فرزند آيت الله خزعلی در جمع ذوب شگان ولايت در نمايشگاه مطبوعات پس از بازدید ازغرفه های اعتماد و شرق با اصرار غرفه داران روزنامه ی جوان(در جوار فارس و کیهان) وارد غرفه ی جوان شد و در قامت يک بسيجی خيبری از اصلاح طلبان و جنبش سبز یک تنه دفاع همه جانبه کرد و در پاسخ سوال حاميان ولايت که تمرکز و حساسيت بر روی مسئله ولايت فقيه داشتند، ولايت را تنها ولايت الله دانست . وی در جواب سوال يکی از جناح حاکم که در مورد حمايت آمريکا از جنبش سبز و از ديد وی اميدی که آمريکا به اصلاح طلبان ايران باز کرده اند اعلام کرد : " من يک بسيجی خيبرم. معتقدم آمريکا هيچ غلطی نميتواند بکند اما آنهايی که اختلاس ميکنند به نام دين اين خيانت ها رو ميکنند آنها حکايت، اين انقلاب ما را نابود خواهند کرد.

مهدی خزعلی همچنين درمورد کارخانه خاک سرخ هرمز که اقتدارطلبان با جنجال بسيار برای وی پرونده سازی کردند پاسخ داد : " خاک سرخ هرمز به نام مه=حمد مهدی خزعلی فرزند مصطفی است من مهدی هستم فرزند ابوالقاسم . اين رو همتون ميدونيد باز هم ميگييد . کيهان هم ميدونه . بنده هنوز جزيره هرمز رو نديدم، خاک سرخ هرمز را هم نديدم .

وی در جواب سوال ديگری که پرسيده شده بود : در زمان عمليات خيبر به ولايت اعتقاد داشتيد يا نداشتيد گفت : من به ولايت ائمه خدا اعتقاد داشته دارم و خواهم داشت . در ولايت فقيه از نظر من بنده به بازپرس گفتم من بيش از تو به ولايت فقيه اعتقاد دارم اما ميخواهم ولايتی که تو معتقدی را بالاتر از خدا ندانم . ولايت فقيه شما الان بالاتر از خداست. شما ميگوييد ولايت فقيه بالاتر از خداست . وی در ادامه به سوالی که با تاکيد بسيار نيز مکررا در مورد ولی فقيه پرسيده ميشد ابراز داشت : ولی فقيه من کسی است که اهل حق و خبرگان منتخب مردم به او رای بدهند و انتخاب بکنند.

مهدی خزعلی در بخش ديگری از گفتگوی ناخواسته خود که از طرف فردی متحجر و تندخو در مورد اعلام برائت آيت الله خزعلی از فرزندش مهدی خزعلی و نارضايتی وی از پسرش اعلام شده بود اعلام کرد : ببينيد در انتخابات سال ۸۸ مواضع بنده با مواضع پدر بزرگوار که دست ايشون را ميبوسم با مواضع بنده متفاوت بود. ايشون اعلام برائت از مواضع انتخاباتی بنده کرد و همين اخيرا ميگفتند که من شما را فرد متدينی و معتقدی ميدانم . وی در ادامه فرمودند ولی فقيه در طول زمان ممکن است عوض بشه . سابقا حضرت امام بود آقای خامنه ای شد و ممکن است بعد از اون هم صد نفر ديگر بيايند

در داغ ترين بخش گفتگو، مهدی خزعلی در پاسخ حمید داوود آبادی اينگونه پاسخ داد : بنده هرگز برای ولايت فقيه خون نمی دهم و تنها برای خدا خون ميدهم چرا که تنها کسی که ميتواند ارزش و قيمت جان من باشد خداست. تنها خريدار جان من خداست . ولی فقيه اگر در مسير خدا حرکت کند ما همراهی اش ميکنيم اگر يک لحظه پايش را يک لحظه جابجا بگذارد به او توکل نخواهيم کرد . در مابين صحبت مهدی خزعلی بسيجيان ذوب شده که از سخنان به حق مهدی خزعلی آشفته شده بودند اين سخنان مهدی خزعلی را همطراز با سخنان خوارج دانست که مهدی خزعلی با لبخندی آرام پاسخ داد : اميرالمومنين فرمودند : " حق را بشناسيد بعد اهلش را با آن بشناسيد باطل را بشناسيد اهلش را با آن بشناسيد. ملاک ارزش های انقلاب اسلاميست نه فرد اين فرد امام فرمود حتی اگر من خطا کنم با من هم برخورد کنيد شما اصلا در شخص متوقف نشيد هرکسی که در مسير اسلام و ارزش های انقلاب اسلامی حرکت کرد ما مخلص آن هم هستيم حتی يک گام حتی امام فرمود حتی اگر من خطا کردم با من هم برخورد کنيد. اينکه شما ميرويد و تمامی اين قضايا را ميخواهيد با استفاده از يک نام همه را بکوبيد غلط است ما مخلص همه هستيم اما با يک نام مسير امون را عوض نميکنيم . مسير ما اسلام است مسير ما مسير ائمه اطهار عليه السلام است و هر کس در اين مسير قرآن و عطرت رفت ما مخلص آن هستيم .

در اين گفتگوی ناخواسته در مورد ميرحسين موسوی اينگونه سوال شد که شما موسوی را به خاط اينکه هشت سال نخست وزير امام بوده با همه چی داريد عوض ميکنيد نظرتون را در مورد موسوی بفرمائيد : مهدی خزعلی پاسخ داد : " اميرالمومنين فرمود :  کلمه الحق يراد بها الباطل . اين کلام خداست . چه کسی از آن استفادا ميکند ؟ امروز اونهايی که جناح حاکم هستند از تمام آيات و روايات برعليه دين استفاده ميکنند .

سخنان چند روز قبل هيلاری کلينتون با صدای آمريکا و سخنان وی نيز بحث ديگر حاميان ولايت بود که بحث نهايی اين گفتگو شد . اقتدارگرايان بار ديگر با فرافکنی و شايعه سازی به جنبش سبز تهمتی دروغ زدند و گفته ای که هيلاری کلينتون وزير امور خارجه ايالات متحده هرگز آنرا بر زبان نياورده بود را به جنبش سبز وصل کردند.  از مهدی خزعلی پرسيده شد : هيلاری کلينتون از شما حمايت کرد و اعلام کرد : حاميان جنبش سبز بايد سلاح بردارند پس چرا هيچگاه اعلام برائت نکرديد . آمريکا و اسرائيل شما اصلاح طلبان را سرمايه اجتماعی و اميد خود می دانند که مهدی خزعلی با قاطعيت پاسخ داد : من معتقدم که آمريکا و اسرائيل اميدشان به جناح حاکمی است که دين فروشی ميکنيد و به دين فروشی شما دل بسته که در اين لحظه حاميان ولايت طبق معمول زمانيکه قافيه را به حريف خود می بازنند شروع به هوچی گری و شلوغ کاری ميکند . ياد گفته اين راند فيسلوف روسيه ای مقيم آمريکا افتادم که به درستی گفته بود : فقط دو روش برای تعامل انسانها با يکديگر وجود دارد: اسلحه يا منطق; زور يا تفاهم.کسانی که ميدانند که با منطق نميتوانند پيروز شوند به زور و اسلحه پناه برده اند.

گفتنی است در انتها نیز اقتدارطلبان که عرصه را بر خود تنگ دیدند شروع به هتاکی کردند و مصاحبه رو به هم زدند و شروع به فحش و مرگ بر ضد ولایت فقیه گفتن کردند.یکی جلو آمد و با بی شرمی به دکتر گفت:" خاک بر سرت کنند" و وقتی یکی از بازدیدکنندگان به او اعتراض کرد که چرا جای بحث و منطق ناسزا می گویی ،جانشینان خلف اوباش لمپن،سعید تاجیک ،به او حمله ور شدند و برخورد فیزیکی کردند.

اين گفتگوی ناخواسته در نمايشگاه مطبوعات را تماشا کنيد :



 
 


خودش از جلساتی که همراه سردار ربيعی و قاسم سليمانی و افرادی چون حاج قدرت باجلان برای خريد رای در عراق رفته بودند می گفت و از اينکه بعضی ها برای دريافت وام های يک ميليون تومانی، بايد چند ماه در صف باشند؛ ولی اينها در يک فقره فقط ۸۰۰ هزار دلار در يک شهر کوچک عراق هزينه کرده بودند.

خبرنگاران سبز/سیاست:


سيد آيت موسوی یکی از کادرهای تیم محافظین قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس سال قبل، در یک تصادف مشکوک کشته شد و قوه قضائیه با ریاست آملی لاریجانی که دستگاه قضاء را به ویرانه ای بی در و پیکر تبدیل کرده است، جرأت ورود به این پرونده را پیدا نکرد تا این پرونده نیز همانند صدها پرونده مفتوح نظیر: پرونده حمله به کوی دانشگاه، بازداشتگاه کهریزک، پرونده به شهادت رسیدن امثال نداها و سهراب ها و پرونده ترور استاد علیمحمدی و استاد جهانبخش به دلیل قصور و بی توجهی مسئولین قضایی و امنیتی در بایگانی این سازمان خاک بخورد.

جالب اینجاست که جزء به جزء  موارد پرونده نسرین ستوده ها، مجید توکلی ها، سمیه توحید لو و پیمان عارف ها تمام و کمال اجرا می شود اما در برابر ترور و مرگ یک انسان، رشوه و اختلاس تنها سکوت، چاره ساز ماجر می شود.

يکی از اعضای جدا شدۀ نيروی قدس سپاه (يگان برون مرزی سپاه پاسداران) در نامه ای به دادستان نظامی تهران، خاطرنشان کرده است "پرونده مرگ مشکوک سيد آيت موسوی، محافظ قاسم سليمانی (فرمانده نيروی قدس) و مسئول دفتر سردار ربيعی(خانی) نياز به بازبينی دارد."

سيد آيت موسوی، چندی پيش بعد از اختلافات و مشاجراتی که با مقامات ارشد نيروی قدس پيرامون نقش سپاه در "قاچاق سلاح و مواد مخدر و همچنين مداخلات در عراق" داشت، بطور ناگهانی و در حاليکه عازم اربيل عراق بود، در جنوب غربی ايران (جاده فاو)، در اثر تصادفی مشکوک (جدا شدن لاستيک اتومبيلش) کشته شد و بلافصله در دارالسلام اسلامشهر، قطعه شهدا دفن شد.

يکی از اعضای جدا شدۀ نيروی قدس سپاه، در گزارشی که به برخی سايت های خبر فرستاده است، از نامه خود به شکرالله بهرامی(دادستان نظامی تهران) خبر داده؛ که از وی خواسته است پرونده کشته شدن سيد آيت موسوی، محافظ قاسم سليمانی و مسئول دفتر سردار ربيعی(خانی) مورد بازبينی قرار گيرد.

اين عضو جدا شدۀ نيروی قدس سپاه پاسداران، در گزارش خود نوشته است:

"سيد آيت موسوی را در يکی از هيئت های عزاداری در محله فلاح تهران شناختم. سال ١٣۸١ بود .در تعطيلات دوران آموزشی بودم. سيد خيلی آرام و تودار بود. بچۀ اسلامشهر بود. سرهنگ زرگر که از ناحيه فک و دهان جانباز جنگ بود و چندين سال مسئوليتی در سپاه قدس داشت، خيلی از بچه های اسلامشهر را به سپاه قدس برد.

بعدها مرتضی سبزی که او هم ساکن همانجا بود، در گزينش سپاه قدس وارد شد و خيلی ديگر را با خود داخل برد؛ که سيد آيت موسوی هم يکی از آنها بود که خدمت سربازيش در قدس سپری شد و بعدها نيز رسمی همانجا شده بود.

موسوی از همان اول به واسطه دوستی و آشنايی با سيد محمد عسگری که در حال حاضر مسئول دفتر ۹۰۰ قدس است و قبلا مسئول دفتر تشريفات آن مجموعه بود، به عنوان سرباز به دبيرخانه و بعدها به دفتر سردار ربيعی (با نام مستعار خانی) رفته بود.

موسوی به من می گفت خانی خيلی به من محبت می کند و حتی پيشنهاد ماندنم در سپاه قدس را هم او داده و کار رسمی شدنم را پيگيری کرده بود.

بعد از مدتی به دفتر قاسم سليمانی (فرمانده نيروی قدس) رفت و در گروه محافظين وی وارد شد و از آن زمان حضورش در قدس شناور شد. از دفتر خانی، سليمانی، تا دفتر پشتيبانی و تشريفات لبنان تا نهايتا دفتر عراق؛ و آخرين حضورش آجودان سردار خانی بود که مسئول دفاترتشريفات قدس و با حفظ سمت جانشين سليمانی بود.

از همان زمان (ورود به دفتر عراق)، موسوی چند مرتبه برای خروج از نيروی قدس استعفا نامه ای خطاب به خانی نوشت و در آن نامه با اشاره به برخی از موضوعات که ماموريت سپاه پاسداران اين نيست خواستار قبول استعفای خود شده بود.

موسوی گفت محفل هايی در نيروی قدس سپاه قدرتی را ايجاد کرده اند که دست به قاچاق سلاح و مواد مخدر و قتل های غير قابل تصور می زنند.

خودش از جلساتی که همراه سردار ربيعی و قاسم سليمانی و افرادی چون حاج قدرت باجلان برای خريد رای در عراق رفته بودند می گفت و از اينکه بعضی ها برای دريافت وام های يک ميليون تومانی، بايد چند ماه در صف باشند؛ ولی اينها در يک فقره فقط ۸۰۰ هزار دلار در يک شهر کوچک عراق هزينه کرده بودند.

روزی که به همراه تيمی به سرپرستی سردار ربيعی با پرواز ماهان به اربيل عراق می رفتند، من شيفت اطلاعات بودم در فرودگاه، تعطيلات عيد سال ۸۵ بود.

چند شب قبلش به من زنگ زد گفت اربيل می روم کجايی؟ گفتم من شيفتم بيا می بينمت.

با او آخرين بار در فرودگاه هنگامی که به عراق می رفت ديدار کردم و بعد از چند روز ناگهان خبر آمد که در جاده فاو، لاستيک تويوتا هايلوکس سپاه قدس که وی سوارش بوده، کنده شده و چپ کرده است.

اکنون جای سوال دارد اينکه سيد جلوی من به اربيل رفت چطور سر از جاده فاو در آورد و تاريخ کشته شدنش را ۳ فروردين اعلام کرده بودند؛ در حاليکه ششم کشته شد.

سيد آيت هميشه فرماندهان سپاه قدس را در سفرها همراهی می کرد و قبل از سفر اربيل نيز، حاضر به رفتن به عراق نبود و خودش هم می گفت راضی به رفتن نيستم ولی اگر نروم برايم مشکل درست می کنند.


مقامات سپاه گفتند که در اثر کنده شدن لاستيک (آنهم لاستيک تويوتا هايلوکس)، ماشين وی چپ کرده است و من که خودم در غسل دادن کنار جسدش بودم، اثری از تصادفی که ماشين چپ کرده باشد يا سر و بندش آسيب ديده باشد، قابل مشاهده نبود.

از مراسم غسل تا دفن او هم، قاسم سليمانی هم ربيعی از اول تا آخر حضور داشتند و مدام به پدرش می گفتند نگران هيچ چيز نباشيد ما هستيم و همه چيز را انجام می دهيم و با اعلام شهادت وی و دفن او در قطعه شهدا دارالسلام در اسلامشهر، همه نکات و موارد همراه سيد را زير خاک دفن کردند.

سيد آيت موسوی حرف های زيادی برای گفتن داشت.از کارهای غير قابل تصور قدس می گفت.يکبار با يکی از سرهنگ های نيروی قدس به نام ضيايی با نام مستعار سفری که در معاونت عمليات قدس است درگير شده بود و صورتش را زخمی کرده بودند…

اکنون فقط اميدوارم همکاران و دوستان نزديکش مثل ع…، ج… و خيلی های ديگر که او را از نزديک می شناختند، در برابر اين موضوع سکوت نکنند. زيرا آنها و خيلی های ديگر که نامشان برده نشد امروز در قدس کار می کنند و شاهد اين تخلفات هستند.اينان می دانند سيد آيت موسوی را حذف کرده اند؛ اما با مصلحت انديشی سکوت می کنند.


من نتوانستم سکوت کنم زيرا سيد را و حقيقت را نمی توانم فراموش کنم.

سيد آيت موسوی، ساکن شهرک واوان محله…، کوچه …بود.هنوز هم خانواده اش همانجا سکونت دارند. نمی دانم مسئولين قدس چه پاسخی دارند اما اميدوارم پاسخ قانع کننده ای به سوالات زير داشته باشند :

الف/سيد آيت موسوی در روز دوم فروردين کشور را به همراه تيمی با سرپرستی سردار ربيعی(خانی)ترک نمود.اما چند روز بعد اعلام می گردد که وی در تاريخ سوم فروردين در جاده فاو به علت کنده شدن لاستيک خودرو تويوتا کشته می شود.مطابق ليست ورود و خروج مسافرين ايشان در چه تاريخی وارد کشور شدند که در تاريخ سوم فروردين در جاده فاو به علت کنده شدن لاستيک خودرو کشته شدند؟
ب/چرا اجازه داده نشد که جنازه سيد آيت موسوی کالبد شکافی شود و پزشکی قانونی اعلام نظر نمايد که کشته شدن وی در اثر چه چيزی بوده است؟

ج/چرا با توجه به اينکه سيد آيت موسوی تصادف نموده بودند و به گفته برخی از نيروهای سپاه قدس خودروی ايشان با سرعت زيادی چپ کرده است هيچ آثاری از تصادف در بدن وی وجود نداشت."









 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به greencorrespondents-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به greencorrespondents@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته