-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۱ تیر ۱۲, دوشنبه

Latest News from 30Mail for 07/02/2012

این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.

 

1391/4/11
  •  

    سیدرضا شکراللهی
    خوابگرد

    پلیس پایتخت در اقدامی ضربتی یک مرکز غیرمجاز نمایش و فروش فیلم‌های غیرمجاز، مبتذل و مستهجن را شناسایی و ضمن دستگیری عوامل دخیل، آن را پلمپ کرد. این افراد ضمن نمایش فیلم‌های غیرمجاز اقدام به فروش بلیت به مبالغ بالا و دعوت از چهره‌های معروف سینما در طول نمایش فیلم‌ها می‌کردند تا در لوای نمایش و نقد فیلم از این وضعیت سوء‌استفاده کنند. [سایت قانون]


    گلشیفته فراهانیغیرمجاز واژه‌ای حقوقی با معنا و مصداق مشخص است. فیلم مبتذل را هم با همه‌ی ابهام و نسبیتی که در تعریف آن موج می‌زند، می‌توان تا حدی بازشناخت. اما از غیرقانونی بودن این کار که بگذریم و نیز فارغ از فرهنگ لغت، تعریفِ بیش‌تر مردم از واژه‌ی «مستهجن» آن‌قدر دور است از تعریفِ حکومت از آن که، آدم وقتی این خبر را می‌خواند واقعاً درمی‌ماند که آیا واقعاً برای نمایش مثلاً فیلم‌های پایین‌تنه‌ای و پورنو بلیت می‌فروخته‌اند و چهره‌های معروف سینمایی هم می‌نشسته‌اند و آن‌ها را برای مشتاقان و خریداران هنرمندانه تحلیل می‌کرده‌اند؟ یا قضیه، همان تهی شدن روزافزون واژه‌ها از معانی و دگردیسی مفاهیم تا مرز پوچی کامل‌شان است که خود دست‌پختِ دولت و دستگاه تبلیغاتی و انتظامی و قضایی ست؟

    «مستهجن» در لغت به معنای زشت و زننده است، اما از آن واژه‌ها ست که صورت‌بندی و آهنگ آن و نیز سابقه‌ی استفاده‌ی ناگهانی و گسترده‌ی آن در فضای تند انقلابی و مذهبی نخستین سال‌های انقلاب،، ذهن بیش‌تر مردم را به مصداقی تند و تیزتر راه نموده تا جایی که بیش‌تر به تصاویر پایین‌تنه‌ای (نه حتا فقط بالاتنه‌ای!) به طور عام می‌گویند مستهجن. و این، بسیار اخص است از مفهوم عام «مستهجن» در ذهن منتظمان و قاضیان و حاکمان که وجود تصویر زنی با بیکینی در یک فیلم هم بسنده است تا مستحق دریافت عنوان «مستهجن» شود! به هر روی، فاصله‌ی تعریف اغلب مردم با تعریف حکومت از واژه‌ی «مستهجن» بسیار است؛ هم‌چنان که متأسفانه فاصله‌ی تعاریف‌‌شان از  عدالت، دشمن، اخلاق، ظلم، قانون، فتنه و...

    پ.ن:
    البته که عکس مربوط است به گلشیفته فراهانی و البته‌تر که این عکس تزیینی ست!


     
     

    1391/4/11
  •  

    کاوه لاجوردی
    نسخه‌ی قابل انتشار

    بقالی‌ای حوالیِ میدانِ هفتِ تیر. بقیه‌ی پول‌ام را که داد دیدم هر آب‌میوه را دوهزاروپانصد تومان حساب کرده. در جوابِ سؤال‌ام گفت "شما قیمت‌ها را نمی‌دانید." گفتم "می‌دانم: دیشب از تجریش خریده‌ام دوهزار تومان." قبول نکرد. پول‌ام را پس گرفتم.
     
    در پیاده‌روی جلوی مغازه زنگ زدم به ۱۲۴. بر خلافِ بارهای قبل، این بار کسی جواب داد—قبلاً پیام‌گیر داشتند. مؤدب و دقیق بود. نشانی را پرسید. کمی بلندتر از معمولِ خودم صحبت می‌کردم، شاید کمی (؟) بدجنسانه. نشانی دادم و موضوعِ شکایت را گفتم. آقای بقال از مغازه آمد بیرون: "مهندس، فاکتور را دیدم؛ همان دوهزار تومان است." کدِ پی‌گیری را تکرار کردم. مکالمه که تمام شد به آقای مغازه‌دار گفتم که می‌تواند این را به مأمور توضیح بدهد.
     
    قبلاً  هم شکایت کرده‌ام. مشخصاً: هلیم‌فروشیِ معروفی محصول‌اش را گران‌تر از چیزی که در تابلو نوشته بود می‌فروخت. یک هفته بعد از شکایت‌ام دیدم که تابلو را اصلاح کرده و قیمتِ فروشْ همان است که اعلام کرده.
     
    من در اقتصاد و در فلسفه‌ی سیاسی دقیقاً بی‌سوادم. فعلاً تصور و شهودم این است که علی‌الاصول در موردِ تقریباً هر کالایی این‌طور است که می‌شود به هر قیمتی فروخت‌اش؛ اما این حقِ شهروندان است که قیمت‌های هر کالایی در هر فروشگاهی اعلام‌شده باشد و حکومت وظیفه دارد در این موارد از حقِ شهروندان دفاع کند. این ربطی به تحریم—که ظاهراً چیزی فراتر از "کاغذپاره" است—و ربطی به وضعِ اقتصاد و سیاست ندارد.
     
    تیتر از سی‌میل

     
     

    1391/4/11
  •  

    سرزمین رویایی

    من فکر می‌کنم کشور جهان سومی ایران دارد به یک باتلاق بدبو تبدیل می‌شود. یک گنداب قدیمی با سابقه‌ی تاریخی اما متعفن. لطفن کسانی که سرشان را در برف کرده‌اند و هنوز با تاریخ دو هزار و خرده‌ای سال قبل پز می‌دهند ادامه‌ی نوشته را نخوانند. میهن عزیز ما پرشده از دروغ و نفرت و اخم و غضب. من نمی‌دانم چطور می‌شود در این حجم نود و هشت هزار کیلومتر مربعی زندگی کرد و حالت بهم نخورد. واقعن از ته دل به کسانی که این بوی گند را استشمام نمی‌کنند و خیلی عادی سوت‌زنان زندگی روتین خود را از سر باز می‌کنند حسودی می‌کنم. شاید آن‌ها هم خودشان همان بو را می‌دهند که متوجه نمی‌شوند. از صبح تا شب همه به هم دروغ می‌گویند، از وقتی رادیو را در تاکسی آقای راننده روشن می‌کند و مجری لوس و مزخرف می‌خواهد از زندگی و یک روز جدید و تنفس هوای تازه حرف بزند تا اخبار ده و نیم شب. نود و نه درصد همه‌ی یاوه‌ها در رسانه‌ها دروغ و بزرگ‌نمایی است. اگر فکر می‌کنید مردم راستگویانی هستند در دام افتاده سخت در اشتباهید. مردم هم چیزی شبیه همین رسانه‌ها. مگر می‌شود شما یک عادت اجتماعی را صبح تا شب مقابلت ببینی و تأثیر نگیری؟ وقتی وزیر و وکیل و نماینده مجلس و مجری و هنرپیشه و همه و همه در حال دروغ و تزویر و نیرنگ‌اند از مردم عامه چه انتظاری دارید؟ نروند پای چوبه دار ساعت پنج صبح؟ پشت کامپیوتر نامه‌ی خلیج فارس و کمپین ثبت نوروز در سازمان ملل را امضا نکنند؟ بعد خفه‌خون نگیرند برای اعدام فرزاد کمانگر و هزار هزار بدبختی که هر روز بهشان وارد می‌شود؟ روی دیوارهای تخت جمشید و سی و سه پل یادگاری ننویسند؟ چشم و هم‌چشمی و پشت سر کسی حرف زدن و متلک و تجاوز و مست‌ بی‌عقل شدن در انتالیا عادت‌شان نباشد؟

    به چه دل خوش کردید شما؟ به تخته‌سنگ‌های تخت جمشید؟ به شوش؟ به نصف جهان و هنر نزد ایرانیان است و بس؟ خیلی احمق‌اید اگر به این جفنگیات باور داشته باشید. هنوز خود را فرزند کوروش بدانید و تاریخ نخوانده باشید که چندین بار به اجداد شما در طول تاریخ به راحتی تجاوز شد و احتمال اینکه شما یک آریایی خالص باشید به صفر میل می‌کند. نمی‌خواهد از مغول‌ها و عرب‌ها کینه به دل بگیرید. همین الان درست زندگی کنید. همانگونه که با دخترتان رفتار می‌کنید با همسرتان رفتار کنید. غیرت و تعصب را بریزید سطل آشغال و عقل و منطق را جایگزین دل تاریکتان کنید. خواهر شما یا دختر شما با هرکس که بخواهد می‌خوابد و لذتش را می‌برد، همانطور که شما اینکار را همه‌ی این سال‌ها کردید. نمی‌خواهد دایم صبح تا شب آن‌ها را بپایید. شما مسول ادب کردن همه‌ی دنیا نیستید. خودتان را آدم کنید. چشم‌های حریص‌تان را از روی اندام زنها جمع کنید. نمی‌خواهد داروی تقویت نیروی جنسی مصرف کنید تا شومبولتان قدر عقل‌تان شود، نمی‌خواهد بعد از عمل بینی‌تان به فکر عمل پستان و بعد به فکر تزریق ژل باشید. مطمئن باشید هیچ کدام به شما خوشبختی و خنده‌ای از ته دل هدیه نمی‌‌دهند. به فکر بزرگ کردن وسعت فکرتان باشید. ببینید بقیه‌ی مردم متمدن دنیا در چنین موقعیتی چکار می‌کنند؟ بوق کشدار می‌زنند و سرشان را از پنجره درمی‌آورند و چهار تا فحش می‌دهند؟ من تعجب می‌کنم از اینکه چطور بعضی در این باتلاق دست و پا می‌زنند و انگار نه انگار.

    شاید گاهی وقت‌ها همه‌ی مشکلات را به گردن حکومت و دولت بیندازید و خودتان را معاف کنید اما این همان کاری است که کبک‌ها می‌کنند. مردم هر کشوری با فرهنگ و سطح فکر خودشان تعیین می‌کنند چطور سیاستمدارانی در راس کار باشند. مردم مصر و لیبی و سوریه آستانه‌‌ی درکشان متفاوت است و میزان مقاومت و شهامتشان هم همچنین. وقتی یک روحانی معروف شیعه در قم اینقدر از کتاب‌های مخالف سیاست‌های خودشان می‌ترسد و اینطور سریع و بدون ترس فریاد می‌کشد این نشان می‌دهد این‌ها چقدر از آگاهی مردم و متفاوت فکر کردن آن‌ها می‌ترسند. این روحانی و امثال او همان کسانی بودند که برای کشته شدن حدود هشتاد نفر انسان بی‌گناه سه سال پیش بعد از دروغ رسوای انتخابات لام تا کام دم برنیاوردند. جز چند تن همه کنج عافیت را ترجیح دادند. پس چند صفحه کتاب جز آگاهی و متفاوت فکر کردن، جز تعقل و فرهیختگی چه دارد که او را اینچنین برآشفته است؟ آنقدر این ماجرا بدیهی است که از توضیح‌اش معذرت‌خواهی می‌کنم. فقط بدانیم نه هنر نزد ایرانیان است و نه میهن جهان سومی بخت‌برگشته ما خاکش با بقیه نقاط دنیا متفاوت است. کمی مطالعه کنیم. کمی واقعن انسان باشیم. کمی چشمانمان را روی حقیقت باز کنیم. در این فضای مسموم نفس کشیدن هم مشکل است چه برسد به کمی آسایش و آرامش و زندگی با فراغ خاطر.

    تیتر از سی‌میل


     
     

    1391/4/11

    دبیر علمی نهمین کنگره بین‌المللی ام‌اس ایران می‌گوید طی ۱۰ سال آینده در هر خانواده ایرانی یک نفر به بیماری ام‌اس مبتلا خواهد شد.

    به گزارش ایسنا، دکتر امیررضا عظیمی افزوده که در حال حاضر شهرهای تهران و اصفهان بیشترین شیوع بیماری ام‌اس را در میان شهرهای ایران دارا هستند.

    پیشتر پرفسور کاظم فتحی، رئیس آکادمی جراحان اعصاب و استخوان آمریکا گفته بود که سرماخودرگی‌های متعدد که بیشتر به دلیل آلودگی هوا اتفاق می‌افتد، عامل مهم شیوع بیماری ام‌اس در ایران عنوان کرده بود.

    بیماری ام‌اس یک بیماری ضعف سیستم عصبی ست که در آن سیستم ایمنی بدن به اشتباه به بدن خود فرد حمله می‌کند.

    بیماری ام‌اس می‌تواند مشکلاتی از قبیل مشکلات بینایی، حرکتی و حسی برای فرد مبتلا ایجاد کند.

    بر اساس آمار اعلام شده از سوی رئیس انجمن اعصاب ایران، بیش از ۵۰ هزار نفر در ایران به بیماری ام‌اس مبتلا هستند و این در حالی ست که تعداد مبتلایان به این بیماری در ایران باید حدود دو هزار نفر باشد.

    تاکنون علت بیماری ام‌اس مشخص نشده و روشی واحد نیز در درمان آن وجود ندارد.

    منبع: ایسنا


     
     

    1391/4/11

     

     
    گزارش تازه بانک مرکزی ایران حاکی است که قیمت ۸۱ درصد از کالاهای مصرفی خانوارهای ایرانی در هفته‌ گذشته نسبت به هفته مشابه ماه قبل به شدت افزایش یافته است.
     
    به گزارش خبرگزاری ایسنا و به نقل از آمارهای تازه بانک مرکزی، گوشت مرغ طی هفته منتهی به ۹ تیرماه با ۱۲٫۶ درصد افزایش در مقایسه با هفته مشابه ماه قبل، بیشترین افزایش قیمت را تجربه کرده‌است.
     
    بهای تخم‌مرغ نیز طی ماه گذشته افزایش پیدا کرده و در هفته‌ای که گذشت شانه‌ای ۴۱۰۰ الی ۵۴۰۰ تومان فروش رفته‌است.
     
    بنا بر این گزارش در یک ماه گذشته در کنار گوشت مرغ و تخم مرغ، قیمت‌های محصولات لبنی، برنج، حبوبات، میوه‌های تازه، سبزی‌های تازه، چای و روغن نباتی نیز افزایش نشان می‌دهد.
     
    برپایه این آمار، در هفته منتهی به نهم تیرماه در مقایسه با هفته مشابه ماه قبل، تنها قیمت دو گروه گوشت قرمز و قندوشکر کاهش نشان می‌دهد.
     
    ایسنا در گزارش دیگری خبر داده است که به‌رغم اعلام برخی شرکت‌های لبنی مبنی بر کاهش ۲۰ درصدی نرخ شیر و لبنیات، قیمت این محصولات نه‌تنها کاهش نداشته بلکه قیمت ماست، پنیر و شیر برخی کارخانه‌ها نیز افزایش یافته‌است.
     
    به گزارش این خبرگزاری، دبیر انجمن صنفی فرآورده‌های لبنی در حالی از کاهش ۲۰ درصدی نرخ شیر نایلونی، ماست و پنیر خبر داده بود که بررسی قیمت خرده‌فروشی این محصولات در بازار بیانگر آن است که نه‌تنها قیمت این فراورده‌ها کاهش نیافته بلکه سیر صعودی قیمت‌ها نیز تشدید شده‌است.
     
    روند فزاینده گرانی‌ها هم‌اینک با انتقادهای گسترده‌ای از جمله توسط برخی از مراجع تقلید، مواجه شده‌است.
     

     
     

    دیده‌بان حقوق بشر:
    1391/4/11

    سازمان دیده‌بان حقوق بشر با انتشار بیانیه‌ای نسبت به صدور حکم اعدام در ایران بابت مصرف مشروبات الکلی اعتراض کرده و خواهان لغو این حکم شد.

    سارا لی ویتسون، دبیر بخش خاورمیانه دیده‌بان حقوق بشر گفته است: «محکوم کردن ایرانیان به مرگ به دلیل مصرف مشروبات الکلی گویای این واقعیت هولناک است که زندگی ایرانیان برای قضات ایرانی ارزشی ناچیز داشته و قضات به سادگی به خود اجازه می‌دهند پایان زندگی افراد را رقم زنند.»

    هفته گذشته منابع خبری به نقل از حجت الاسلام سیدحسن شریعتی، رئیس کل دادگستری خراسان رضوی، گزارش داده بودند که دو نفر در مشهد به اتهام نوشیدن مشروبات الکلی برای سومین بار، به اعدام محکوم شده‌اند.

    آقای شریعتی افزوده بود که متهمان می‌توانند درخواست تجدیدنظر در این حکم را ارائه کنند.
    خانم لی ویتسون ادامه داده از آنجایی که دو متهم برای سومین بار مشروبات غیرمجاز نوشیده‌اند،

    آن‌ها دچار اعتیاد به مشروبات الکلی و یا مواد دیگر هستند و مقامات باید بجای بازداشت و صدور احکام اعدام، امکانات معالجه را برای آن‌ها فراهم آورند.

    خانم ویتسون ادامه داده که «ظاهراً دادگاه‌های ایران به غیر از اذیت و آزار و کشتن شهروندان آن کشور که متهم به ارتکاب جرائم مشکوک‌اند کار جدی دیگری ندارند که انجام دهند.»

    بر اساس قوانین ایران، مجازات نوشیدن مشروبات الکلی برای بار اول و دوم ۸۰ ضربه شلاق و برای بار سوم نیز اعدام است.

    پیش از این نیز دو متهم در ایران طی سالهای ۲۰۰۶ تا ۲۰۰۷ به جرم نوشیدن مشروبات الکلی برای سومین بار، به اعدام محکوم شده بودند که پس از تقاضای عفو، با تقاضای آن‌ها موافقت شده و آن‌ها از زندان آزاد شدند.

    منبع: هرانا


     
     

    1391/4/11

    رئیس خانه صنعت و معدن ایران می‌گوید در اعتراض به افزایش سود بانکی بخش صنعت و معدن، سوت «تمام» کارخانه‌های ایران در روز ۲۵ تیرماه به صدا در خواهد آمد.

    به گزارش ایلنا، هادی غنیمی فرد افزوده که بهره بانکی از ۱۱ درصد به ۲۱ درصد افزایش یافته و این درحالی ست که این بهره برای بخش صنعت و معدن «باید به کمتر از ۷ الی ۸ درصد کاهش یابد».

    پس از آنکه بانک مرکزی نرخ تورم ایران طی سال گذشته را حدود ۲۰ درصد اعلام کرد، نرخ سود بانکی از سوی شورای پول و اعتبار ایران دستکم ۲۱ درصد (یک درصد بیشتر از تورم) تعیین شد.

    آقای غنیمی فرد تصریح کرده است: «به شورای پول و اعتبار و بانک مرکزی، ۱۵ روز مهلت داده می‌شود که نرخ بهره را به صورت گذشته بازگردانند وگرنه خودمان اقداماتی را انجام می‌دهیم.»

    وی البته به نوع این اقدامات و شیوه انجام آن اشاره‌ای نکرد.

    آقای غنیمی فرد همچنین خطاب به نمایندگان مجلس نیز گفت که به وضعیت نرخ‌های بانکی رسیدگی کنند، «چرا که در غیر این صورت دیگر برای انتخابات به آن‌ها رای نمی‌دهیم‌.»

    منبع: ایلنا


     


    شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به 30mail-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به 30mail@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

    هیچ نظری موجود نیست:

    ارسال یک نظر

    خبرهاي گذشته