-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۱ تیر ۱۶, جمعه

Latest News from Emrooz for 07/05/2012

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



امروز: در حالی که رسانه های غربی طی ماههای گذشته ، با افزایش جوسازی علیه ایران، از پروژه «زمان بندی حمله به ایران» گذشته و وارد فاز «چگونگی حمله به ایران» شده اند، «هفته ناوبری و تکنولوژی فضا» معتقد است در صورت سقوط حکومت اسد در سوریه، زمان حمله به ایران کوتاه‌تر می شود.

به گزارش انتخاب؛ این گزارش اضافه کرده که «در صورت ادامه مذاکرات اتمی مابین ایران و جامعه جهانی، حتی بدون کسب نتیجه روشن، زمان حمله به ایران طولانی تر خواهد شد»

این نشریه دلیل اصلی تئوری «استفاده از فرصت سقوط حکومت بشار اسد برای مبادرت به حمله نظامی علیه تأسیسات اتمی و موشکی ایران» را چنین استدلال می کند: همزمانی حمله نظامی احتمالی با تحولات سیاسی سوریه، انعکاس خبری و تأثیر منفی آن را بر بازار‌های نفت کاهش خواهد داد.

عدم حمله به ایران، تا پیش از انتخابات آمریکا ، تقریباً قطعی است

این نشریه با طرح دو پرسش، نوشته است:

الف) در چه تاریخی حمله نظامی علیه ایران کمترین اسیب سیاسی را وارد خواهد ساخت؟

ب) به چه دلیل نمی‌توان تنها به ادامه تحریم‌ها و جنگ سرد مجازی علیه تأسیسات اتمی، بانک‌ها و زیرساخت‌های صنعت نفت ایران بسنده کرد؟

تهیه‌کننده این گزارش به منظور یافتن پاسخ برای پرسش‌های مربوط به تعیین زمان مناسب حمله نظامی علیه ایران با سه نفر از برنامه‌ریزان ارشد عملیات نظامی آمریکا گفت‌وگو کرده است.

این کار‌شناسان مدعی شده‌اند که تنها یک اقدام خارق‌العاده و بی‌منطق نظامی از سوی ایران می‌تواند آمریکا را به ترک تلاش برای رسیدن به توافق سیاسی با جمهوری اسلامی و مبادرت به حمله نظامی پیش از انتخابات ریاست جمهوری ماه نوامبر مجبور سازد.
بهترین زمان برای حمله به ایران!
این کار‌شناسان معتقد‌ند که بعد از انتخابات آمریکا، تمامی گزینه‌های موجود از جمله حملات قاطع‌تر سایبری، و همچنین حمله نظامی «گرم» علیه ایران به صورت جدی مورد توجه قرار خواهند گرفت.

در سال ۲۰۱۳ با پایان یافتن انتخابات ریاست جمهوری و در فاصله دو سال تا انجام انتخابات میان دوره‌ای سنا، فشار‌های سیاسی در آمریکا برای پرهیز از حمله نظامی علیه ایران در پایین‌ترین سطح خواهد بود.

«هفته ناوبری و تکنولوژی فضا» می نویسد: کمیته دفاعی آمریکا و دولت اوباما سال ۲۰۱۳ را زمانی مناسب برای حمله نظامی علیه تأسیسات اتمی و موشکی ایران ارزیابی می‌کنند.
این جنگ نیست، یک اقدام بازدارنده است!
بنابر نظر کار‌شناسان یاد شده اگرچه حمله نظامی علیه ایران در سال ۲۰۱۳ کمترین هزینه "سیاسی" را برای آمریکا در بر خواهد داشت، خطر حملات تلافی‌جویانه عوامل حزب‌الله لبنان علیه منافع آمریکا همچنان باقی خواهد ماند.

نکته جالب عجیب آنکه بر اساس آنچه از قول کار‌شناسان نظامی عنوان شده، گفته اند که دولت آمریکا مایل نیست که حمله نظامی به عنوان جنگ علیه ملت ایران تلقی شود. آن‌ها مایل‌اند که استفاده از ظرفیت نظامی تنها یک اقدام بازدارنده علیه تأسیسات اتمی ایران تلقی شود.
شبکه رادار سوریه، یکی از عوامل نگرانی آمریکا در جریان حمله نظامی علیه ایران
از سوی دیگر در گزارش مطرح شده از شبکه رادار سوریه و ظرفیت هشداردهنده آن کشور به عنوان «یکی از عوامل نگرانی آمریکا در جریان حمله نظامی علیه ایران یاد شده است.»

شبکه رادار و دفاع ضدهوایی سوریه، ضمن کهنگی، تا حدود امکان توسط روسیه نوسازی و تجهیز شده است. این نیرو ماه قبل با ردگیری یک هواپیمای فانتوم اف-۴ ترکیه در آب‌های مدیترانه و شلیک، آن را ساقط ساخت.

این نشریه نوشته است: در صورت مشارکت اسرائیل در حمله نظامی علیه ایران، هواپیماهای مهاجم به احتمال فراوان از آسمان ترکیه و مناطق شمال سوریه، و همچنین اردن و عربستان عبور خواهند کرد.


 


امروز: وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشكی گفت: حداقل میزان مورد نظر وزارت بهداشت برای افزایش تعرفه های درمانی در سال جاری با توجه به تورم و گرانی به ویژه در بخش دارو و تجهیزات پزشكی 25 درصد است.

به گزارش ایرنا، 'مرضیه وحیددستجردی' امروز (پنج شنبه) در حاشیه اجلاس رییسان دانشگاه های علوم پزشكی كشور در جمع خبرنگاران افزود: اگر افزایش مناسبی در تعرفه های درمانی برای بیمارستان های دولتی نداشته باشیم موجب افزایش پرداخت از جیب مردم و افزایش پدیده زیرمیزی می شویم.

وی خاطرنشان كرد: 54.6 درصد هزینه های درمانی از جیب مردم پرداخت می شود و بیش از این نباید هزینه دیگری را به مردم تحمیل كرد.

وزیر بهداشت یادآور شد: ضرر افزایش ناكافی تعرفه ها بطور مستقیم ، متوجه مردم می شود.

وحیددستجردی تصریح كرد: وزارت تعاون، كار و رفاه اجتماعی 18 درصد را برای افزایش تعرفه ها پیشنهاد كرده است اما سهم دولت و بیمه ها باید در هزینه های سلامت بیشتر افزایش یابد.

وی ادامه داد: برای افزایش تعرفه ها باید اعتبارات و منابع بیمه ای نیز افزایش یابد.


 


امروز: سید مصطفی تاج زاده، زندانی سیاسی اصلاح طلب، در نامه‌ای که به مناسبت تولد دخترش فاطمه برای او نوشته، به تشریح علت زندانی بودن خود پرداخته و از قصد رهبری برای حذف اصلاح طلبان از حکومت و جامعه مدنی پرده برداشته است.

تاج زاده در این نامه به سخنان رهبری در جلسات خصوصی اشاره می کند که می گفته این روشنفکران با اولین سیلی اعتراق می کنند و ساکت می شوند؛ و سپس به اصلاح طلبانی همچون بهزاد نبوی و ابوالفضل قدیانی اشاره کرده که با اتکا به سابقه زندان در رژیم شاه و با «بیمه ی نداشتن و نخواستن» اکنون با زبانی بازتر و شفاف تر، فاصله خود را با مردم و به ویژه نسل نو به حداقل رسانده اند و سبز سبز شده اند.

این عضو جبهه مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی با اشاره به اینکه سرنگونی ناگهانی حکومت ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی در انقلاب اسلامی، نسل انقلاب را مغرور کرده بود، نتیجه این غرور و تحمیل یک برداشت از حق به مردم و جامعه را این دانسته که اکنون جمهوری اسلامی به جای الگو، به عبرت مردم آزاده منطقه تبدیل شده است.

تاج زاده در بخشی از نامه خود تشریح کرده که تجربه بیش از دو سال زندگی به تنهایی و همانند انفرادی در بند قرنطینه زندان اوین، او را بیش از پیش به مطالعه رمان، شعر و همچنین شنیدن موسیقی و ورزش واداشته است. او این شرایط را به یک فرصت مطالعاتی اجباری و بورس تحصیلی آمرانه در دانشگاه اوین تشبیه کرده که با رد این نگرانی همسرش که او افسرده یا گوشه نشین شود، نوشته است: دیوارهای ضخیم و بلند اوین نتوانسته مرا از جامعه و مردم دور کند. به عکس آزادی و زندگی را برایم شیرین تر و خواستنی تر کرده است.

متن کامل این نامه که برای انتشار در اختیار کلمه قرار گرفته، به شرح زیر است:

فاطمه عزیزتر از جانم سلام

سالروز تولدت را تبریک می گویم و به این مناسبت علت اصلی دربند بودن خود و نیز وضعیتم را در اوین برایت شرح می دهم:

در حقیقت رهبر جمهوری اسلامی از سال ها پیش به این جمع بندی رسیده بود که بزرگترین مانع پیشرفت کشور، یک صدا نبودن حکومت و عدم تبعیت بی قید و شرط اصلاح طلبان از منویات وی و نقد سیاست های نادرست حاکم توسط آنان است. براساس چنین نگرشی، به ویژه بعد از تشکیل مجلس ششم، حذف اصلاح طلبانی که مؤثر تشخیص داده شده بودند، در دو مرحله، ابتدا از ارکان حکومت و سپس از جامعه مدنی در دستور کار نهادهای اطلاعاتی - امنیتی و قضایی قرار گرفت، بدون آن که به پیامدهای داخلی و خارجی چنین اقدام غیرقانونی و غیرمصلحت آمیز توجه شود. به همین دلیل زمانی که دستور بازداشت فعالان انتخاباتی منتقد حکومت مطلقه فردی را سه روز قبل از انتخابات ۸۸ صادر کرد، هرگز وقوع حماسه جاوید ۲۵ خرداد را سه روز بعد از انتخابات، پیش بینی نمی کرد. هم چنان که وضع نابسامان و از هم گسیخته مدیریت کشور، سه سال پس از سرکوب خونین اجتماعات اعتراضی و در عین حال مسالمت آمیز مردمی برایش غیرقابل انتظار بود.

نتایج یک دست شدن حکومت و تمرکز همه اختیارات و قدرت ها در دست یک نفر را امروز در همه قلمروها می توان مشاهده کرد. در عرصه بین المللی استراتژی منسجم و شفافی دیده نمی شود. اقتدارگراها در عین نگرانی از پیامدهای ماجراجویی احتمالی رژیم صهیونیستی در مسأله هسته ای، دلواپس آثار مخرب تحریم های همه جانبه جهانی علیه جمهوری اسلامی هستند. با وجود این از مصالحه با قدرت های بزرگ هراسان اند. چرا که چنین سازشی افزون بر برانگیختن پرسش های اساسی درباره عملکرد دیپلماتیک هفت سال اخیر، استمرار حکومت و فضای پلیسی را با چالش مواجه کرده پایه های اصلی آن را سست می کند. از طرف دیگر حذف اصلاح طلبان موجب چند دسته و گروه شدن اصولگراها شده است. اختلافات آنان اکنون چنان گسترده، عمیق و علنی شده است که دغدغه ای مهم تر از رقابت بر سر پست ها و متهم کردن یکدیگر به بی کفایتی، انحصارطلبی و فسادپروری ندارند. مردم نیز شاهدند که تعداد قابل توجهی از مقامات بانکی تا مسئولان دولتی و نمایندگان مجلس در بزرگترین فساد مالی تاریخ ایران گرفتارند. در پرونده بیمه نیز اتهامات زیادی متوجه معاون اول دولت و نایب رئیس مجلس هفتم و هشتم و نهم است. صلاحیت نایب رئیس دیگر مجلس هشتم نیز در انتخابات اخیر رد شد. این دست های پاک و دستمال های پاکی بود که رهبری وعده می داد!

فاطمه عزیزم

اوضاع اسف بار اقتصادی را تو در بیرون از زندان بهتر از من در اوین درک می کنی. گرانی و تورم لجام گسیخته است و بی کاری بی داد می کند. تولید ملی همراه با پول ملی در سراشیب سقوط است. تأسف بارتر از همه آن که حکومت تک صدا نمی داند چه سیاستی را از جمله در مورد مرحله دوم حذف (هدفمند کردن) یارانه ها باید اتخاذ کند. جالب آن که درآمد نفتی کشور، در هشت سال حاکمیت اصولگراها افسانه ای بود. قرار بود ایران ژاپن اسلامی شود. اکنون تنها کالایی که عرضه آن از تقاضایش بیشتر است «کلیه انسان» است! برای هر خریدار کلیه، به طور متوسط چهار فروشنده وجود دارد که البته ممکن است قیمت آن در نارمک کمتر از مناطق شمال تهران باشد.

دلبندم

رهبری در جلسات خصوصی می گفت که روشنفکران را می شناسد و می داند که آنان با اولین سیلی به همه چیز اعتراف خواهند کرد و ساکت می شوند. اما وی فراموش کرده بود که امثال بهزاد نبوی و ابوالفضل قدیانی آزمون خود را در زندان های رژیم ستم شاهی پس داده اند. مهم تر آن که ما چیزی نداریم که ترس از دست دادنش زبون و ذلیلمان سازد. چیزی هم نمی خواهیم که ناچار به چاپلوسی و مجیزگویی شویم. توکل به خداوند، نداشتن و نخواستن ما را بیمه کرده است. محکومیت های سنگین فرمایشی از یک طرف ذهن و زبانمان را بازتر و شفاف تر نموده و از طرف دیگر فاصله ها را با مردم، به ویژه نسل نو که آینده سازان این آب و خاک اند، به حداقل ممکن رسانده است. اکنون همه سبزِ سبز شده ایم و خداوند را از این بابت سپاسگزاریم.

دختر نازنینم

از تو چه پنهان که پس از سال ها فعالیت بدون وقفه، فرصت مطالعاتی به آدم می چسبد. از آن جا که در عصر حاکمیت اقتدارگراها همه چیز اجباری است، بورس تحصیلی آمرانه ای در دانشگاه اوین نصیب ما کرده اند. هدیه ای از همسایه خورشید به پاس خدمات ما در قبل و بعد از پیروزی انقلاب. من به سهم خویش کوشیده ام که حداکثر بهره را از شرایط ببرم و در همه حال راضی ام به آن چه خداوند برایم مقدر کرده است. مامان این روزها بابت رضایت زیادی من دلشوره دارد و نگران این است که به بند و تنهایی عادت کنم که پس از آزادی اگر عمری باشد، افسرده یا گوشه نشین شوم! من خود اما نگران نیستم زیرا دیوارهای ضخیم و بلند اوین نتوانسته مرا از جامعه و مردم دور کند. به عکس آزادی و زندگی را برایم شیرین تر و خواستنی تر کرده است.

عزیزم

وقتی انقلاب به پیروزی رسید، برخلاف فردی که مشاهده درخت ها مانع از آن شده بود که جنگل را ببیند، برای من و بسیاری از هم نسلانم، توجه کافی به درختان در دیدرس، تحت الشعاع اندیشیدن به جنگل به طور کلی و سرنوشت آن شده بود. به بیان دیگر غرق شدن در کل، غفلت از اجزاء را در پی داشت. «حال» قربانی آینده شده و حقیقت و خیر، زیبایی و زندگی روزمره را به محاق برده بود. فکر و ذکرم وضعیت جمع و جامعه بود و از این رو در ادای کامل حقوق عزیزانم، اگر چه همیشه دوستشان داشته ام و بیش از همه نسبت به تو و عارفه کوتاهی کرده ام. آخر ما نسل انقلاب بودیم و سرنگونی سریع و کم هزینه و اعجاب آور رژیمی ۲۵۰۰ ساله در منطقه استبدادزده خاورمیانه بدون آن که خود بخواهیم و حتی بدانیم، غرور ویژه ای به ما داده بود. براین اساس خود را محق بلکه مکلف می دیدیم که به نیابت از خداوند یا تاریخ آن چه را حق می دانستیم، بر جامعه و مردم تحمیل کنیم. آثار شوم این شیوه غلط را امروز بهتر از دیروز می بینیم. شاهد مثال آن که «راشد الغنوشی» رهبر مسلمانان تونس می گوید که کشورش تجربه شکست خورده جمهوری اسلامی را در زمینه پوشش تکرار نخواهد کرد و آنان هرگز درصدد تحمیل حجاب اسلامی به مردم خویش و اجباری کردن آن نیستند. بارها هشدار داده بودم که حکومت یک دست اقتدارگرایی جمهوری اسلامی ایران را به جای آن که الگوی مردم آزاده کند، عبرت آنان می سازد که با کمال تأسف در موارد زیادی ساخته است.

پاره تنم

تأملاتم به ویژه در دو سال اخیر، ابعاد دیگری از وجود نامتناهی انسان را برایم هویدا کرده است. به همین دلیل بیش از گذشته قدرشناس زندگی و تک تک لحظاتش هستم و می کوشم سهم خود و جامعه، جزء و کل و نیز حال و آینده را به شکل مناسبی ادا کنم. برای اطلاع تو می گویم که امروز مطالعه رمان، بخشی از برنامه های جدی و در عین حال جذاب من شده است. آب دادن روزانه به باغچه کوچک حیات بندی که تنها ساکنش من هستم و حراست از گل ها را که مرا به طبیعت پیوند می هد و کاری نشاط آور است، از وظایف خود می شمارم. از شعر شاملو و فروغ لذت می برم هم چنان که اشعار حافظ و مولانا به وجدم می آورد. موسیقی هم دیگر برایم در آواز شجریان و ناظری خلاصه نمی شود. ورزش هم جزئی از زندگی من شده است چون سلامت و سرزندگی برایم بیش از گذشته ارزش و اهمیت پیدا کرده است. علاوه بر ورزش کردن اخبار ورزشی را هم دنبال می کنم و به دکور بند و تزئین آن هم توجه ویژه پیدا کرده ام. البته هم چون گذشته مطالعه کتب و مقالات سیاسی و تخصصی، اندیشیدن به آئین و میهن و مردم و نوشتن مرا از درون ارضا می کند. تنها یک مشکل کوچک وجود دارد. در شرایطی که بیش از همیشه به زندگی و نزدیکانم می اندیشم، تنم در حبس است! وضعیت من ظاهرا مصداق داستان مشهور ناهم زمانی هاست که شاید علت العلل بسیاری از عقب ماندگی های سیاسی و اجتماعی و اقتصادی و حتی اخلاقی ماست. به هر حال یا قیر است و قیف نیست یا به عکس قیف هست و قیر نه! البته در دو الف اوین هردو با هم بود و در جهنم نیز هم! امیدوارم بتوانیم بر این ناهم زمانی، در حد مقدورات غلبه کنیم.

فاطمه ساداتم

همیشه دوستت داشته ام و دعاگویت بوده ام. از کوتاهی های پیش از اسارت و نیز از سختی ها و مشقت هایی که در این سه سال به خاطر من تحمل کرده ای پوزش می خواهم. در عین حال سپاسگزارم که تا حد توانت مرا در این مسیر همراهی کردی. هم چنان که مامان، عارفه، علی و پدر و مادر و همه خانواده ام حمایتم کرده اند. امیدوارم بتوانم لطف شما را جبران کنم. در این مدت هوای مامان را بیشتر داشته باش که به گردن همه ما حق دارد. به پدربزرگ و مادربزرگ هایت نیز سر بزن. به عارفه و علی هم سلام ویژه برسان. خداوند به همه شما پاداش صابران را عنایت فرماید.

می بوسمت

بابا مصطفی

اوین ۱۵ تیرماه ۱۳۹۱

نامه تاجزاده به دخترش:


 


امروز: حدود 150 نفر از فعالان محیط زیست ایران، با گردآوری امضا و ارسال نامه ای به استاد مجید انتظامی از وی خواستند به هشدارهای علمی کارشناسان و صاحبنظران درباره آسیب های محیط زیستی و اجتماعی جبران ناپذیر ساخت سدها و نیروگاه های برقآبی بر رودخانه کارون توجه کند و به جای ساخت «سمفونی کارون» به سفارش سدسازان، مرثیه ای در رثای کارون نیمه جان بسراید و همنوا با کارشناسان مستقل از حیات و سلامت رودخانه کارون دفاع کند.

به گزارش آژانس خبری بختیاری به نقل از خبرگزاری فضای سبز و محیط زیست ایران (سبزپرس)، متن این نامه به این شرح است:

جناب آقای مجید انتظامی؛ استاد بزرگ و ماندگار موسیقی ایران
موضوع: در سوگ کارون

استاد گرامی؛ می‌دانیم که چه اندازه ایران را و مردم پایبند به ارزش‌هایش را دوست داری. هنر تو همواره گویای عشق به این مردم تاریخ‌ساز، عشق به این فرهنگ و هنر متعالی، و عشق به سرزمینت بوده و هست.
استاد عزیز! شاید "نامه دانشجویان و دانش آموختگان خوزستان به استاد مجید انتظامی" را خوانده باشی. با خواندن این نامه همراه دانش‌آموختگان خوزستانی و همراه مردم خوزستان برای کارون گریستیم. کارونی که با تاریخ این سرزمین کهنسال گره خورده است. کارونی که به باور بسیاری تاریخ‌شناسان بیگانه و خودی، جلگه‌هایش گهواره تمدن جهان است چرا که کشاورزی آبی از این جلگه‌ها آغاز شده است. برای کارونی گریستیم که آوازهای مردم بختیاری و لر و خوزی و عرب در لابلای موج‌های خروشانش سُر می‌خورد. برای اندوه مردمی که مدافعان خط نخست ایران زمین بودند و هستند، برای اندوه کسانی که خروش کارون نبض تپنده زندگی‌شان و غیرت بلندشان بود گریستیم.

انتظامی بزرگ! شاید بهتر از ما بدانی که حوضه آبخیز کارون بزرگ تلاقیگاه دین‌های بزرگ اسلام، زردشتی، یهودیت، مسیحیت، صابئین مندایی و زیستگاه مسالمت‌آمیز اقوام مهمی چون فارس، لر، بختیاری، عرب و ... از نخستین خاستگاه‌های تمدن بشری و توسعه درون‌زاد بوده است. مرز تنوع گونه‌ای در کارون به نهنگ ماهیان و کوسه می‌رسید و این ماهیان بزرگ تا اهواز نیز مشاهده می‌شدند. اما اینک نه تنها کشتیرانی در کارون ناممکن شده که پل‌های آن روی رودی خاموش و خشک، تصویری غم‌انگیزدارند.

استاد! بهتر از ما می‌دانی که در دهه ۳۰، پس از چیرگی کودتای ۲۸ مرداد بر سرنوشت کشور، یک الگوی توسعه تقلیدی، ناکارآمد، و ناهماهنگ با زیست بوم برای ایران تدوین شد که یکی از نتایج آن ساخت و سازهای افراطی و سدسازی در آبخیزهای کشور بر پایه منافع شرکت‌های سدساز بیگانه بود. حال آنکه ایرانیان سدسازان بسیار ماهری بودند که از سه هزار سال پیش نخستین سدها مانند بند بهمن یا سد شادروان یا نخستین فناوری‌های پیچیده مانند نخستین سد قوسی جهان (سد ایزدخواست) یا بلندترین سد جهان (کریت طبس با ارتفاع ۶۰ متر، بلندترین سد جهان به مدت ۶۵۰ سال تا پیش از افتتاح سد هور امریکا) را در پرونده‌ مدیریت آب خود داشتند. و نیز ایرانیان پیشینه پر ارزش دیگری را نیز در پرونده خود داشتند که همانا توقف هوشمندانه و از روی آگاهی سدسازی از ۷ سده پیش بود. انگیزه این گزینش، جلوگیری از تبخیر و هدررفت بسیار زیاد آب از دریاچه سدها، توجه به کارایی بسیار کوتاه مدت سدها، و توجه به اثرات درازمدت محیطی آن‌ها بود. چیزی که امریکا تنها از دهه ۱۹۸۰ به آن پی برد و نه تنها سدسازی‌ را متوقف کرد که به برچیدن سدها مشغول شد.

استاد گرامی! می‌دانی که قدرت‌های جهانی پس از ۵۷ به گناه استقلال‌خواهی آن‌قدر سنگ به پای کشور عزیزمان زدند که نرسیدیم به مساله الگوی توسعه بپردازیم. همان الگوی تقلیدی ناسازگار را در شهرسازی و راهسازی و سدسازی و ... ادامه دادیم. بنابر آن الگوی تقلیدی نزدیک به ۱۰۰ سد برای کارون تعریف شد که نیمی از آن‌ها ساخته شده و نیم دیگر در راه است. در حالیکه سدسازی، تخصیصِ هزینۀ ناموثر و ناپایداری است که اگر از اثرات بیابان‌زایی شدید آن مانند ریزگرد، تغییر اقلیم، نابودی زیستگاه‌های جانوران و گیاهان بگذریم، جوامع بومی جلگه خوزستان، بزرگترین زیان‌کاران این داستان غم‌انگیزند.

انتظامی عزیز! شرکت‌های سدساز راستش را به ما نگفتند و بسیاری از ما، از سیاست‌مدار و مسئول و هنرمند تا دانشگاهی و مردم ، در ۶ دهه‌ی گذشته آن‌ها را باور کردیم. سال گذشته مسئولان کشور به خاطر مصائب بی‌شماری که سدسازی برای کشور ایجاد کرده است دستگاه سدساز یعنی وزارت نیرو را منحل و آن را با دو وزارت کشاورزی و نفت ادغام اعلام کردند. اما شرکت‌های بزرگ سدساز با پول و قدرت خود این اقدام درست و در راستای توسعه پایدار ایران را عقیم گذاشتند.

شرکت "آب و نیرو" مهمترین سدساز حوضه زاگرس است که ۲۵ سد در پرونده دارد. کارون ۱، کارون ۳ و کارون ۴ ساخته شده است. و سد گتوند با فشار زیاد بر مردم روستاهایی که روستا و خانه‌شان زیر دریاچه سد مدفون خواهد شد دارد، آبگیری می‌شود. در مغایرت با اصول ۵۰ ، ۴۴ و ۴۸ قانون اساسی، کاهش شدید کمیت و کیفیت آب کارون و پیامد ناسازگار سدسازی‌ها بر تنوع گونه‌ای و کیفیت زیستگاه‌ها را شاهدیم که بی توجه به حقوق مشروع و قانونی جوامع مولد و با تصرف حقابه کشاورزان، باغداران، مرتعداران، عشایر، نخل‌کاران و ماهی‌گیران خوزستان انجام می شود.

استاد گرامی! از تو می‌خواهیم از شرکت قدرتمند "آب و نیرو" بپرسی در مملکتی که به اعلام استادان دانشگاه علم ‌و صنعت ایران، به اندازه نیاز همه دنیا توان تولید برق خورشیدی دارد و گران هم نیست، چرا نیروگاه برقابی می‌سازد؟ آن هم با اینهمه پیامدهای انسانی و محیطی؟ استاد عزیز! ساخت سد و بویژه سد برقابی در این کشور و با این اقلیم، اگر خیانت نباشد، اشتباه است.

انتظامی عزیز! از تو می‌خواهیم لختی خود را به جای کشاورزان و اهالی آبادی‌های واقع در محدوده‌ی مخزن سد گتوند بگذاری که اینک با زور و فشار زیاد از سوی شرکت "آب و نیرو" دارند تخلیه می‌شوند. آب و برق‌شان قطع شده و با پولی که به ازای خانه و کاشانه و زمین پدری به آنها داده می‌شود، حتی یک قبر هم در شهر مجاور نمی‌توانند بخرند؛ چه رسد به خانه! اما به زور باید به دنبال بیکاری و بیگاری و سرنوشت غم‌انگیزی بروند که اشغال سرزمین‌شان از سوی شرکت "آب و نیرو" با نام توسعه برای‌شان رقم زده است.

استاد! از تو می‌خواهیم قطعه‌ای در سوگ کارون بنوازی ...

با تقدیم احترام
گروهی از فعالان محیط زیست ایران

امضاء کنندگان:
فاطمه ظفرنژاد، محمد درویش، هومان خاکپور، حسین آخانی، مژگان جمشیدی، فرشید فاریابى، حمیدرضا خدابخشی (رییس هیئت مدیره انجمن صنفی مهندسان صنعت آب خوزستان)، محسن حیدری، انجمن محیط زیستی تسنیم، عباس محمدی، دکتر مخدوم، خانم دکتر مبرقعی و دکتر لیاقتی از انجمن ارزیابی، دکتر آل داوود و دکتر جوالچی و شمیم فیروزبخت و شهلا خداوردی از انجمن حمایت از حیوانات، مجتبی گهستونی، حمیدرضا میرزاده، شقایق نبوی، مهدیه نصرتی، مهرداد مسیبی، بهار سلاحورزی، شاهین سپنتا، مسعود باقرزاده­ کریمی، محمودرضا همامی، مهدی خاقانی، مریم رحمانی، مرتضی پرورش، سیمین عیدی­وند، امین خزاعی، مریم رحمانی، مجید کیانی، کوشان مهران، مهتا طاهری­اهوازی، مسعود کرامتی، الهه پورکریمی، آیدین پورخامنه، ستاره بابکی، بهجت مهرابی، بهاره قادری، احمد پازوکی، نگار فیض‌آبادی، پورنگ پورحسینی، مه‌لقا کاشفی، محمدرضا پولادی، انجمن دوستداران میراث فرهنگی خوزستان تاریانا، گروه دوستداران کازرون، ثریا حبیبی، فریبرز حاتمی، مسعود بربر، نگار فیض‌آبادی، مریم انوری، محمد سالمی، احمد افقهی، فاطمه ولیان، انجمن دوستداران طبیعت و محیط زیست شهرستان های ایذه، دهدز و باغملک، هومن روانبخش، نازیلا زیاری، پانته‌آ اردانی، امیر سررشته‌داری، نازلی یزدی‌زاده، رسول صیقلی، سعید کلافی، شیرین ملکی، نرگس سلیمی، سارا محمدی، امیر رضاپناه، امیر حسام، کیانا گودرز، فاضله حریری‌فر، کاوه اشکشی، الهه موسوی، محمد ارجمند، بنفشه یثربی، قریب برزگر، امیر افشار، بهزاد رییسیان، فرزانه مرادی، مریم چهاربالش، معصومه شهباز، مجید تیموری، بهمن پدرود، سیما بهادری، علی فتوتی، سمیه مراقی، سیما فاخران، مجید رحمانی، برمک اسلامی، حسین مرادی، آذردخت فروغ‌نوذری، نفیسه بابازاده، سالار درافشان، فاطمه رعیت‌پیشه، کوشا داب، آرزو مدنی، یونس یوسفی، الهام کریمی، اصغر طهماسبی، ناصر رازجو، مرضیه هادی، نیره سعادتی، سیاوش آریا، محمد سنگل زاده، عالمه حریری­فر، رضا بیات، کیانا ناصری، حسین ابطحی، الهه معروضی، اشکان رضوی، علیرضا صادقی، امین طباطبایی، جواد سلیمان­زاده، محسن قاسمی­شاد، علیرضا افشاری، موسسه نوسازی و توسعه پایدار بختیاری، مریم پارسه، احمد افروزیان، ایمان مصطفی­پور، حسن احمدپور، موسسه فرهنگی ورزشی و خدماتی خوزستانی­های مقیم استان تهران، آرمیتا ارشاه­کرمی، نغمه هنیش، مسعود مطلبی­قاین، الناز خزاعی، مهرداد معدنچی، سیدیاسر حقانی، آرزو مدنی، سید­محمد هاشمی، سهیلا برزگر، کاظم کلهر، کامران نصراللهی، دینا هواکیمیان، فرینوش اکبرزاده، جمیله فرزانه، بهاره نوری­صفا، مجید محمدی، مینا شیروانی، نرگس روحانی، مهدی حاجتی، مرضیه برزگر، فاطمه حاتمی، وحید رییسی­دهکردی، شیما ارغوانی، محمد مشکور، امیر کیوان­فرقانی، مریم بردخوانی، شایان دکامی، همایون همتی، زرین­دخت عالی، رحیم فروغی، زهره صیادی، مرتضی مفیدی، مینا کامران، محسن نورانی، علی سریزدی، حسین تقدیسی، مرجان جهانشیری

رونوشت:
دفتر مقام رهبری، ریاست مجلس خبرگان، ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام، ریاست قوه قضائیه‌، ریاست قوه مقننه، ریاست جمهوری، ریاست سازمان بازرسی کل کشور، وزیر نیرو، وزیر نفت، وزیر جهاد‌ کشاورزی، ریاست سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری، ریاست سازمان حفاظت محیط زیست، ریاست سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری، استاندار خوزستان، شهردار تهران‌


 


امروز: احمدی نژاد با بیان اینکه «مستکبران به دنبال نجات رژیم صهیونیستی تمام تلاش خود را به کار گرفته‌اند»، گفت: دشمنان اصلی ملت‌ها با تمام قوا در حال تلاش هستند تا تسلط خود را بر منطقه احیا کنند و رژیم صهیونیستی را از خطر نابودی نجات دهند.

به گزارش ایلنا، محمود احمدی‌نژاد در دیدار محمد جهاد اللحام ـ رییس مجلس سوریه ـ با بیان اینکه رژیم صهیونیستی در حال اضمحلال است و دشمنان ملت‌های منطقه با تمام قوا در حال تلاش برای نجات آن هستند، افزود: متأسفانه برخی دولت‌های منطقه غافل از این واقعیت به خیال کمک گرفتن برای ماندن در قدرت با رژیم صهیونیستی ارتباطات پنهانی برقرار می‌کنند.

احمدی نژاد با اشاره به تحولات منطقه، ادعاهای سلطه‌طلبان مبنی بر تلاش برای برقراری دموکراسی و اعطای آزادی و احترام به مردم را دروغی آشکار خواند و اظهار کرد: گواه این ادعا روابط خوب و صمیمی برخی دولت‌ها با سردمداران استکبار است در حالی که در کشور خود دیکتاتوری مطلق برقرار کرده‌اند.

وی با روشن و شفاف توصیف کردن تحولات منطقه‌ تصریح کرد: آمریکایی‌ها فقط به فکر کسب منافع خود هستند، اما این حق ملت‌های منطقه و از جمله ملت بزرگ سوریه است که خود آزادانه در جهت تعیین سرنوشت خود تصمیم بگیرند و نباید دیگران خواسته‌های خود را به ملت‌ها تحمیل کنند.

احمدی‌نژاد اظهار امیدواری کرد ملت سوریه بر مشکلات فائق آمده و بتوانند در صلح، امنیت و آرامش زندگی کرده و آینده روشنی را برای خود رقم بزنند.

محمد جهاد اللحام ـ رییس‌ مجلس سوریه ـ نیز در این دیدار ضمن ابراز خوشنودی از روابط دوستانه و رو به گسترش تهران و دمشق بر عزم کشورش در ارتقای سطح هرچه بیشتر روابط دوجانبه تاکید کرد.


 


امروز: یک فعال کارگری در پاکدشت اعلام کرد: از مجموع ۶۰ واحد کوره پز خانه فعال در شهرستان پاکدشت ۳۵ واحد تعطیل شده‌اند.

به گزارش ایلنا، عوض سلطانی در این زمینه گفت: پیش از اجرای قانون هدفمندی یارانه‌ها در حدود شش هزار نفر در این کوره‌ها کار می‌کردند که این رقم به دلیل تعطیلی ۳۵ واحد کوره به حداقل ظرفیت رسیده است.

دبیر اجرایی خانه کارگر پاکدشت با تاکید بر اینکه ۲۵ واحد باقی مانده با ظرفیت ۲۰ درصدی نیروی کار فعالیت دارند اظهار داشت: در سال گذشته به تبع افزایش هزینه‌های حامل‌های انرژی و تعطیلی اغلب این واحد‌ها بیش از چهار هزار کارگر بیکار شدند.

به گفته وی اکثر کارگران فصلی این واحد‌ها از استانهای کردستان و خراسان جنوبی تامین می‌شدند که با تعطیل شدن کوره پزخانه‌ها و بیکاری آنان مشکلات زیادی در جامعه کارگری این استان‌ها پدید آمده است.

او در ادامه درباره کاهش تولیدات کارخانه‌های آجرسازی افزود: کارخانه‌های آجرسازی شهرستان پاکدشت به جهت اجرای طرح هدفمند کردن یارانه‌ها از سوی دولت و به تبع آن حذف یارانه‌های بخش تولید هم اکنون با حداقل ظرفیت تولید فعالیت می‌کنند.

سلطاني گفت: کارخانه‌ای که در گذشته روزانه سه شیفت کار می‌کرد در حال حاضر با کاهش تولید کارخانه کارگران آن در یک شیف فعال هستند.

او یکی دیگر از دلایل بیکاری کارگران کارخانه‌های آجر سازی را جایگزینی دستگاه‌های خشت زن با نیروی کار انسانی و همچنین یونولیت‌های پلاستیکی که جایگزین آجرهای سقفی شده است عنوان کرد و گفت: با تولید این محصول جدید در چند سال گذشته تولید آجر‌های سقفی کارخانه‌های آجر سازی کاهش و در بعضی واحد‌ها متوقف شده است.

گفتني است اغلب نيروي كار كوره‌پزخانه‌ها را كارگران فصلي تشكيل مي‌دهند كه با آغاز فصل گرما در اواسط بهار شروع به كار كرده و در اواخر تابستان به كار خود خاتمه مي‌دهند.
آگاهي از شرايط كار و اكنون بيكاري اين كارگران از آن جهت قابل تامل است كه اين كارگران به دليل فقدان شغل در روستاهاي محل سكونت خود باقي ايام سال را با استفاده از پس‌انداز دستمزد خود هنگام اشتغال خانوادگي در كوره‌پزخانه‌ها سپري مي‌كنند.


 


امروز: بهمن احمدی امویی روزنامه نگار در بند، به دستور دادستانی باید تا اطلاع ثانوی در انفرادیهای بند ۱ زندان رجایی شهر کرج باقی بماند.

به گزارش ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، بهمن احمدی امویی روزنامه نگار زندان که در سلولهای انفرادی بند ۱ زندان رجایی شهر کرج بسر می‌برد به دستور دادستانی باید تا اطلاع ثانوی در سلولهای انفرادی باقی بماند.

گفتنی است، مسئولین زندان اجازه ندادند زندانیان عادی بند ۱ غذا، لباس و وسایل بهداشتی به دست این زندانی برسانند.

این روزنامه نگار زندانی که در پی برگزاری مراسم سالگرد «هدی صابر» به سلولهای انفرادی بند ۲۰۹ منتقل شده بود در اقدامی تنبیهی به زندان رجایی شهر کرج تبعید و سپس با دستور قوه قضاییه به سلولهای انفرادی بند ۱ این زندان منتقل شده بود.

بر اساس گزارش ها سلولهای انفرادی بند ۱ زندان رجایی شهر کرج یکی از کثیف‌ترین و خشن‌ترین انفرادیهای این زندان به شمار می‌رود. این انفرادی‌ها که به دوربینهای مدار بسته مجهز شده فاقد سرویس بهداشتی داخل سلول می‌باشد و زندان بان‌ها تنها روزی ۳ بار درب سلول را برای استفاده زندانی از سرویس بهداشتی باز می‌کنند.
در این انفرادی‌ها زندانیان به ندرت می‌توانند از امکان استحمام و لباس پاکیزه استفاده نمایند.

در انفرادی های بند ۱ زندان رجایی شهر کرج تنبیه بدنی زندانیان با باتون و کابل و فلک امری متداول است و تا کنون چندین زندانی در این بند دست به خود کشی زده و یا بر اثر بیماری و عدم رسیدگیهای پزشکی فوت نموده‌اند.


 


امروز: مریم شربتدار قدس، همسر فیض الله عرب سرخی عضو دربند سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی در نامه ای خطاب به رییس سازمان زندان های کشور، با تشریح برخوردهای توهین آمیز ماموران با وی و خانواده اش، نشان تصریح کرده است: سؤالم اینست که آیا اجازه می دهید در شرایطی که همۀ هماهنگی ها از سوی دادستانی، سپاه و سازمان زندان ها جهت اعزام یک بیمار برای درمان، انجام شده و مجوزهای مربوطه صادر گشته است، تنها یک مأمور ساده و دون پایه، اینچنین با آبروی نظام بازی کند به گونه ای که مردم و رهگذران زیادی شاهد این صحنه در آن مکان بودند؟

به گزارش کلمه، در بخشی از این نامه سرگشاده آمده است: کاش در این ایام و این شرایط حساس، سعی می شد به جای این خشونت ها، عقلانیت را حاکم کرده و با آزادی اندیشمندان و دلسوزان و مظلومانی که بی هیچ جرمی در اسارتند، دژی محکم ساخت در برابر تهدیدات موجود. و ای کاش هیچگاه فراموش نکنیم که در این دنیای فانی، هیچ چیز ماندنی نیست الا او.

فیض الله عرب سرخی، معاون وزیر بازرگانی دولت سیدمحمد خاتمی، ۱۶ تیرماه سال ۸۸، در جریان سرکوب های پس از انتخابات بازداشت و به ۶ سال حبس تعزیری محکوم شد.

وی که این روزها در بند ۳۵۰ زندان اوین دوران محکومیت خود را می گذراند یکی از ۷ شاکی پرونده شکایت از کودتای انتخاباتی موسوم به پرونده ی شکایت از سردار مشفق است.

متن کامل نامه همسر فیض الله عرب سرخی که در اختیار کلمه قرار گرفته، به شرح زیر است:

باسمه تعالی

رئیس محترم سازمان زندان های کشور

با سلام، بنده قصد تصدیع اوقات جنابعالی را نداشتم اما با اتفاقی که پیرو اتفاقات قبلی در خصوص برخورد با زندانیان سیاسی و خانواده هایشان هنگام اعزام درمانی و یا ملاقات ها، برای ما رخ داد، لازم دیدم با نگاشتن این نامه سرگشاده، وظیفه شرعی و انسانی خود را انجام داده و شما را از آنچه واقع می شود آگاه سازم اگر چه می دانم که در مورد برخوردهای توهین آمیز برخی پرسنل و مأمورین آن سازمان، شکایت ها و گله های فراوان شنیده اید.

آقای رئیس سازمان، بنده نیک می دانم که آبروی سازمان تحت امر شما برایتان مهم است و این را در تلاش های شما و تغییر برخی پرسنل زندان و سالن ملاقات که برخوردهایی خشن و دور از ادب داشتند، شاهد بوده ایم فلذا تصمیم گرفتم تا در ایام شادی ولادت منجی عالم بشریت از ظلم و ستم، برخوردی را که از سوی یکی از عوامل انتظامی سازمان زندان ها هنگام آوردن همسر مظلومم به دندانپزشکی شاهد بودیم و مایۀ ننگ و تأسف بسیار است، شرح دهم.

در روز سه شنبه ۱۳ تیرماه پس از خلف وعده های قبلی مسئولین مربوطه برای درمان همسرم، مطلع شدیم که قرار است ایشان را به دندانپزشکی اعزام نمایند؛ به همین دلیل سریعأ جهت هماهنگی با پزشک مربوطه پس از تماس تلفنی راهی مطب شدیم و هنگامی رسیدیم که ایشان را آورده بودند. متأسفانه یکی از عوامل انتظامی با وجود سن بسیار کمی که داشتند تنها با اتکاء به ظاهر و هیکل عظیم و اسلحۀ کمری خود، با خشونت بسیار، حتی از برخورد تهاجمی با طفل ۴ ساله که به سمت پدربزرگ اسیرش می دوید، نیز کوتاهی نکرده و شروع به برخوردهای توهین آمیز با همۀ ما کردند و در این میان حتی پرسنل پزشکی مطب را نیز از اهانت بی نصیب نگذاشتند.

ریاست محترم،

آنچه مسلم است اینکه بهر حال دست ما خالی از قدرت است و این ایام را مظلومانه سپری می کنیم، اما یقین دارم که طبق وعده های قرآن و معصومین علیهم السلام، هیچ قدرتی با ظلم نمی ماند و این را پیامبر گرامی اسلام نیز با تأکید فرموده اند: "ألمُلکُ یَبقی مَعَ الکُفر وَ لا یَبقی مَعَ الظُلم"

اینک تنها سؤالم اینست که آیا اجازه می دهید در شرایطی که همۀ هماهنگی ها از سوی دادستانی، سپاه و سازمان زندان ها جهت اعزام یک بیمار برای درمان، انجام شده و مجوزهای مربوطه صادر گشته است، تنها یک مأمور ساده و دون پایه، اینچنین با آبروی نظام بازی کند به گونه ای که مردم و رهگذران زیادی شاهد این صحنه در آن مکان بودند؟

اینها در شرایطی است که مدت های طولانی، درد و رنج همسرم را به گوش مسئولین رسانده بودم و با نداشتن مرخصی و ملاقات حضوری، تنها خواسته مان درمان یک زندانی سیاسی بود که از حقوق اولیه هر زندانی می باشد.

کاش در این ایام و این شرایط حساس، سعی می شد به جای این خشونت ها، عقلانیت را حاکم کرده و با آزادی اندیشمندان و دلسوزان و مظلومانی که بی هیچ جرمی در اسارتند، دژی محکم ساخت در برابر تهدیدات موجود.

کاش همزمان با شادی میلاد آن امام عدالت، به خود نهیب زنیم و بدانیم که "می آید و از صلابت هر قدمش، بت های زر و زور به هم می ریزد"

و ای کاش هیچگاه فراموش نکنیم که در این دنیای فانی، هیچ چیز ماندنی نیست الا او ...

سخنم را ضمن تشکر از شما با جملۀ زیبایی از "شفیعی کدکنی" به انتها می برم:

"پیش از شما، بسان شما، بی شمارها، با تار عنکبوت نوشتند روی باد، کاین دولت خجستۀ جاوید، زنده باد ..."

مریم شربت دار قدس

همسر زندانی سیاسی فیض الله عرب سرخی

۱۴ تیرماه ۱۳۹۱


 


امروز: بنا به گزارش های رسیده، علی مصلحی، روزنامه نگار حامی جنبش سبز در کاشان بازداشت شد.

به گزارش جرس، این روزنامه نگار روز چهارشنبه چهاردهم تیر ماه توسط ماموران امنیتی بازداشت شد و کماکان از محل نگهداری و وضعیت وی خبری در دست نمی باشد.

مصلحی از جمله فعالینی بود که همواره علی رغم فشارهای نهادهای امنیتی تحلیل هایش را در سایت های جنبش سبز منتشر می کرد.

طی روزهای اخیر، تعدادی از فعالان مطبوعاتی، سیاسی و دانشجویی حامی جنبش سبز، در شهرهای مختلف مورد احضار، بازداشت و ربایش قرار گرفته اند.


 


امروز: به گزارش تابناک از قول روزنامه «واشنگتن تایمز» از لغو قرارداد خرید نفت کنیا از ایران خبر داده است.
به نوشته این روزنامه، این تصمیم پس از آن اتخاذ شد که ایالات متحده به کنیا هشدار داد در صورت ادامه پایبندی به این قرارداد، این کشور را مورد تحریم قرار خواهد داد.
البته وزیر انرژی کنیا اعلام کرده قراردادی در میان نبوده و فقط یک یادداشت تفاهم میان دو طرف به امضا رسیده بود که به سبب تحریم های بین المللی علیه ایران، کنیا از آن صرف نظر کرده است.


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به emrooz-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به emrooz@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته