-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۸۹ تیر ۱۲, شنبه

Posts from Khodnevis for 07/03/2010

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



جان آنان که به نام آزادی دربند هستند در خطر است

یک - مجید توکلی شرف جنبش دانشجویی که پیش از این یک ماه در اعتصاب غذا بود دچارخونریزی معده شده. توکلی که به تازگی به بند ۳۵۰ زندان اوین که فاقد هرگونه امکانات پزشکی است، منتقل شده بر اثر سرفه‌های شدید و عدم رسیدگی پزشکی دچار خونریزی شده است.

 

وی طی یک هفته ی اخیر مکررا دچار خون دماغ شده بود اما مسئولان زندان در برابر خواسته دیگر زندانیان مبنی بر رسیدگی به وضعیت حاد این زندانی سیاسی بی‌تفاوت بودند.

 

علی توکلی، حال برادر خود را بسیار وخیم گزارش کرده است و مشکل وی را مربوط به بیماری ریوی که به دلیل شرایط سخت زندان و خصوصا اعتصاب غذا در سلول انفرادی ۲۴۰ به آن مبتلا شده بود، عنوان کرده است . مادر مجید که نسبت به بیماری فرزندش به شدت نگران است تقاضا کرده تا لااقل شماره حسابی اعلام کنند تا جهت مداوای فرزندش پول واریز کند.

 

دو - بهروز جاوید تهرانی فعال حقوق بشری که سال‌هاست به دلیل دفاع از ارزشها و آزادی رنج زندان را بر جان خریده و حتی سالها پیش زمانی که مادرش فوت کرد به وی اجازه شرکت در مراسم تدفین مادرش را ندادند امروز در شرایط بد جسمی به سر می برد. جاوید تهرانی به مدت یک ماه است در سلول های انفرادی بند یک زندان رجایی شهر در وضعیت نامناسب و شرایط محیطی سختی به سر می برد و مسئولین زندان از رسیدن دارو و لوازم بهداشتی به این زندانی جلوگیری می‌کنند، نام‌برده در هفته یکبار حق استحمام و در طی روز نیز یکبار اجازه استفاده از سرویس بهداشتی را دارد. مسئولین زندان رجایی شهر کرج به درخواست وزارت اطلاعات نگهداری بهروز جاوید تهرانی در سلول انفرادی را تا پایان سالگرد ۱۸ تیر ماه و به مدت نامعلومی تمدید کردند.

 

سه - وضعیت روحی و جسمی حامد روحی نژاد، زندانی محبوس در اندرزگاه ۸ زندان اوین بر اثر تشدید بیماری «ام اس» و عدم رسیدگی پزشکی به شدت وخیم گزارش می شود. به علت حمله عصبی بیماری ام اس، یکی از دستان روحی نژاد کاملا از کار افتاده و بینایی هر دو چشم ایشان نیز با مشکل جدی مواجه شده است. این زندانی سیاسی حتی از لحاظ شنوایی نیز دچار آسیب شده است. اما علیرغم مشکلات عدیده جسمی حاصل از بیماری، مسئولان زندان نسبت به بیماری این زندانی سیاسی کاملا بی‌تفاوت هستند.

 

این بی توجهی مسولان تا جایی است که فارغ از عدم انتقال وی به بیمارستان حتی در رساندن داروهایی که خانواده ی روحی نژاد با هزینه ی شخصی برای فرزندشان تهیه کرده اند نیز کارشکنی میکنند؛ به نظر می رسد مسئولان نسبت به خطارات بیماری ام اس بی توجه یا حداقل بی اطلاع باشند.

 

چهار-چند تن از هم بندان سید ضیا نبوی در زندان تلاش کردند تا مسئولین زندان را نسبت به شرایط وخیم وی آگاه کنند ولی بی توجهی مسئولین زندان نسبت به شرایط وخیم نبوی باعث تداوم تشنج و حمله عصبی و از دست رفتن قدرت تکلم او تا ساعت ها بشود. همچنین هم بندان وی سعی کردند تا با دادن آب قند به او، فشار او را تنظیم کنند وسپس پس از چند ساعت مسئولین زندان نبوی را به بهداری زندان منتقل کردند. به گفته منابع آگاه پزشکان شرایط جسمی او را وخیم عنوان کردند و خاطرنشان کردند تداوم حمله عصبی باعث ایجاد از کار افتادن سیستم ایمنی و دفاعی بدن وی خواهد شد.

 

سید ضیا نبوی مدت ۹۸ روز از مدت بازداشت یک ساله اش را در سلول انفرادی بند ۲۰۹ گذرانده است. گفتنی است نبوی در دوره بازجوئی از سوی بازجویان وزارت اطلاعات تحت فشار برای اعتراف به اینکه با هماهنگی سازمان مجاهدین خلق به همکاری با ستاد یک از کاندیدای اصلاح طلبان در انتخابات اخیر پرداخته،قرار گرفته است.

 

سید ضیا نبوی دانش آموخته دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل بوده که در کنکور کارشناسی ارشد موفق به کسب رتبه تک رقمی در کنکور شده که با سیاست های حذفی دولت نهم ۳ ستاره شده و ازتحصیل در دانشگاه محروم شد.

 

پنج - محمد نوری‌زاد نویسنده و مستند ساز، که پس از شش ماه از زندان در روزهای گذشته به مرخصی آمده بود در بیمارستان بستری شد.به گزارش کلمه نوری‌زاد، به علت عفونت ریه که در زندان به آن مبتلا شده بود، در بیمارستان مدرس بستری شده است.گفتنی است محمد نوری‌زاد پس از شش ماه بازداشت، سوم تیرماه با وثیقه ۳۰۰ میلیون تومانی از زندان آزاد شد.وی به خاطر نگارش چند نامه انتفادی به رهبر ایران به زندان افتاده بود. دادستان در دیداری، از او خواسته بود که با نوشتن نامه ای به رهبری درخواست عفو کند که با مخالفت نوری زاد مواجه شد. نوری‌زاد در زندان مورد ضرب وشتم قرار گرفت و بر اثر ضربه وارده به سرش دچار اختلال در بینایی شد.

 

شش - هاشم خواستار، معلم زندانی که دردادگاه تجدیدنظر حکم دوساله دریافت کرده بود، به گزارش همسرش وی در شرایط بد جسمی به سر می‌برد، بیماری قلبی و فشار خون، موجب آسیب دیدگی شبکیه‌ی چشم راست وی شده و بینایی‌اش تا حد زیادی کاهش یافته است. او دچار مشکل گوارشی شده و به شدت از بیماری آرتروز رنج می برد.» هاشم خواستار، مهندس کشاورزی، معلم بازنشسته و رئیس کانون صنفی معلمان مشهد که در هنرستان کشاورزی تدریس می کرد، در تاریخ ۲۵ خرداد ۱۳۸۸ دستگیر و بعد از یک ماه و نیم با وثیقه‏ ۳۵ میلیون تومانی آزاد شد. وی در تاریخ ۲۵ شهریور ۸۸ در پارک ملی مشهد، در حال پیاده روی دستگیر و به زندان وکیل آباد مشهد، منتقل و در دادگاه بدوی به شش سال حبس، محکوم شد. حکم او در دادگاه تجدید نظر به دوسال زندان تعزیری کاهش یافت.

 

هفت - به دنبال این اخبار دهشتناک اعظم ویسمه خبر نگار پارلمانی بازداشتی ممنوع الملاقات شد. به گزارش پارلمان‌نیوز، اعظم ویسمه که بیش از یک ماه است در انفرادی به سر می‌برد طبق گفته برخی مقامات قضایی قرار بود یکشنبه گذشته آزاد شود، اما با مراجعه خانواده به زندان اوین به آن‌ها گفته شد که «قرار نیست وی آزاد شود .»پس از آن بود که خانواده این خبرنگار با مراجعه به دادستانی و شرح بیماری اعظم ویسمه و نگرانی خانواده از سلامتی وی در خواست ملاقات با وی را دادند که با همکاری دادستان تهران، دستور ملاقات با وی صادر شد.اما روز گذشته -پنج شنبه- با مراجعه خانواده وی به زندان اوین به آن ها اعلام شد که دختر آنها تا اطلاع ثانوی ممنوع الملاقات است.

 

هشت -زینب جلالیان فعال سیاسی کرد که به اتهام محاربه به اعدام محکوم شده و این حکم از سوی دیوان عالی کشور تایید و خطر اعدام قریب الوقوع این فعال کرد در راه است.


 


گروهی از رای‌دهندگان قم: «لاریجانی، رای ما را پس بده»

این بیانیه که اعلام شده است به امضای «جمع کثیری از طلاب، دانشجویان و مردم» رسیده است، در انتقاد از موضع گیری‌های اخیر علی لاریجانی در مورد مسایل پیرامونی دانشگاه آزاد و «خوش‌بینی» وی نسبت به برخی از نامزدهای دهمین انتخابات ریاست جمهوری صادر شده است.

 

در این اطلاعیه خطاب به لاریجانی آمده است: «گفته می‌شود شما به رقیب آقای احمدی‌نژاد رای داده‌اید و پیروزی او را نیز تلفنی تبریک گفته‌اید، هنوز تکذیب روشنی از شما در این زمینه شنیده نشده است، هرچند قبلا صحت تکذیب‌های شما را نیز تجربه کرده‌ایم. در ماجرای شروع فتنه شما به تلویزیون آمده‌اید و خواهان اجازه برگزاری تجمعات برای فتنه‌گران شدید، در حالی که سیاست رهبری خیابانی نشدن اعتراضات و باج ندادن به فتنه‌گران بود شما هنوز نسبت به موسوی، این فتنه‌گر لجوج و عنود، دچار خوشبینی هستید.»

 

این اطلاعیه همچنین با انتقاد از رفتار لاریجانی در مجلس با نمایندگان اصول‌گرا، آورده است:«در میان نمایندگان این مطلب رایج است که رابطه حسنه‌ای با اصلاح طلبان و رابطه نامهربانانه‌ای با نمایندگان انقلابی دارید تا جایی که یکی از نمایندگان انقلابی از رای دادن به شما برای ریاست مجلس توبه کرده است.»

 

نویسندگان اطلاعیه یادآورشده‌اند: «با توجه به تاکیدات آیت الله خامنه ای مبنی بر این‌که هر گاه شورای عالی انقلاب فرهنگی مصوبه‌ای را تصویب می‌کند، مجلس وارد نشود، شما مصوبه‌ای در مقابل شورای عالی را به رای نمایندگان گذاشتید و میزان تبعیت خود را از ایشان نشان دادید.»

 

تهیه‌کنندگان این اطلاعیه با انتقاداز گزارش دیوان محاسبات – که رییس آن توسط مجلس انتخاب می‌شود – درباره تفریغ بودجه دولت، آورده است:«امید است همان‌گونه که مقام معظم رهبری برای نمایندگان مجلس شان نظارتی را تعریف کردند و مجلس را موظف به قانونی کردن آن نمودند همین شان برای مردم واختیار فسخ وکالت برای آنان روزی قانونی شود.»

 

 


 


امضای تحریم ایران توسط اوباما

 

 

اوباما با اعلام این‌که این تحریم ها شدیدترین تحریم هایی است که کنگره آمریکا تا به حال علیه ایران تصویب کرده است، گفت:«مجازات های مندرج در مصوبه کنگره، قلب توانایی ایران برای گسترش برنامه اتمی اش را هدف قرار می دهد.» وی این تحریم‌ها را پیامی برای مردم ایران دانست که نشان می‌دهد آمریکا در کنار آن‌ها ایستاده است.

 

رییس جمهوری آمریکا در عین حال هشدار داد که در صورت اصرار ایران بر موضع اتمی اش، فشارها بر این کشور بیشتر خواهد شد و انزوای آن افزایش خواهد یافت. گرچه وی اضافه کرد که راه مذاکره به روی ایران باز است و دولت ایران هنوز می تواند ثابت کند که مقاصد هسته اش صلح آمیز است.

 

این تحریم‌ها در حالی تصویب شده است که برخی مقامات جمهوری اسلامی، تحریم را باعث «پیشرفت» ایران دانسته‌اند و برخی هم‌چون سردار نقدی، از این تحریم ها استقبال کرده‌اند. در همین حال منوچهر متکی، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی، اخیرا ضمن اعلام راه اندازی «ستاد تدابیر ویژه اقتصادی برای مقابله با تحریم» گفت:«این ستاد در پنج سال گذشته با اتخاذ تدابیر هوشمندانه توانست تعاملات اقتصادی یکصد و هشتاد میلیارد دلاری کشور را سامان‌دهی کند.»

 

در دور جدید تحریم‌ها علیه ایران که توسط کنگره آمریکا تصویب شده است، علاوه بر تحریم سرمایه‌گذاری در منابع انرژی ایران، «ناقضان حقوق بشر» نیز مورد تحریم قرار خواهند گرفت. بخشی از این مصوبه به تحریم شرکت هایی اختصاص دارد که ابزار و تجهیزات قابل استفاده علیه آزادی اطلاع رسانی را هدف قرار داده و مواردی مانند فروش امکانات فیلترینگ اینترنت و شنود مکالمات و تماس های تلفنی را نام می برد.

 

بر طبق این مصوبه، رییس جمهوری آمریکا  موظف است که ظرف نود روز پس از امضای این مصوبه، طی گزارشی، اسامی مقام ها یا افرادی در ایران را که مسوول صدور دستور، اجرا یا هدایت اقداماتی در «نقض جدی حقوق بشر» پس از وقایع انتخابات خرداد ۸۸ ایران بوده اند به آگاهی کنگره برساند و در این زمینه، به گروه «انصار حزب الله» و «بسیج» اشاره کرده اند. گزارش اوباما در این زمینه باید در وب‌سایت وزارت امور خارجه و وزارت خزانه داری آمریکا منتشر و اسامی افراد مندرج در این گزارش به فهرست اشخاص تحت تحریم اضافه شود. مصوبه کنگره ایالات متحده از دولت این کشور می خواهد که برای مقام های ایران که «ناقض جدی حقوق بشر» تشخیص می‌دهد، ویزا صادر نکند و در صورت امکان، به مسدود کردن دارایی های آنها مبادرت ورزد.

 

کنگره آمریکا همچنین برای اولین بار صادرات و فروش فرآورده های نفتی تصفیه شده به ایران، شامل بنزین، گازوئیل و سوخت موتور جت را تحریم کرده است.

 


 


تشدید بیماری «ام اس»  حامد روحی‌نِژاد در زندان

این بی‌توجهی مسولان تا جایی است که فارغ از عدم انتقال وی به بیمارستان حتی در رساندن داروهایی که خانواده ی روحی‌نژاد با هزینه‌ی شخصی برای فرزندشان تهیه کرده‌اند نیز کارشکنی می‌کنند؛ به نظر می‌رسد مسئولان نسبت به خطارات بیماری ام اس بی‌توجه یا حداقل بی‌اطلاع باشند.

بیماری ام اس(Multiple Sclerosis) مختص اعصاب مرکزی -مغز و نخاع- بوده و با ایجاد لکه های سفید یا پلاک‌های متعددی در مغز از انتشار جریان الکترو شیمیایی رشته‌های عصبی جلوگیری کرده و باعث بروز اختلال در حرکات می شود.

این بیماری به منظور از کار نیافتدن کامل اندام های حرکتی نیاز جدی به فیزیوتراپی دارد و حتی داشتن برنامه‌ی غذایی ویژه‌ای که در برگیرنده ‌ی انواع میوه‌ها و سبزیجات جهت تامین درصد بالایی از ویتامین های بدن و بهتر کار کردن دستگاه گوارش است، ضروری است. احتمال اینکه این بیماری در اثر عدم درمان و تشدید، کل اعضای بدن فرد را از کار افتاده کند، بسیار زیاد است.

حامد روحی نژاد دانشجوی رشته فلسفه، از اردیبهشت ماه سال ۸۸ تاکنون به اتهام عضویت در یکی از گروه‌های مخالف نظام در زندان نگهداری می‌شود و از حق داشتن حتی یک روز مرخصی استعلاجی نیز محروم بوده است.

وی در دادگاه‌های جمعی حوادث پس از انتخابات محاکمه و به اعدام محکوم شده بود که نهایتاْ این حکم در دادگاه تجدید نظر به ۱۰ سال حبس و تبعید به زنجان تقلیل یافت.


 


شوخی نکن اوباما، نه با اونا نه با ما!

باراک حسین (فدای لب غنچه‌اش) اوباما سرانجام بعد از عمری مجاهدت و گفتگو بالاخره بیل به کمرش خورد و تصمیم گرفت همان کاری را بکند که از پیارسال یک عده خودشان را جر دادند که داداش تهش باید همینکار را بکنی گیر داده بود که نع! مذاکره حتماً نتیجه می‌ده. به همین مناسبت و با توجه به اینکه تحریم ایران با امضاء اوباکیا (؟) سرانجام بصورت قانون درآمد مفاد این قانون در پنج بند اصلی بدون هیچ بند فرعی زیر می‌آید :


   ۱. دولت امریکا و ملت امریکا و بقیه جاهای امریکا موظف است همچنان همینجوری از جمهوری اسلامی فحش بشنود و چون همواره جواب ابلهان خاموشی‌ست، در خاموشی بشیند خوب فکر بکند ببیند برای گفتگوهای بعدی فقط هیلاری را بفرستد یا اینکه اوباما خودش هم برود؟

   ۲. دولت امریکا موظف است همینجوری عین بوق بشیند سفرهای احمدی نژاد به امریکای جنوبی و بالعکس را بـّر و بـّر تماشا بکند که در امریکای جنوبی همین شکلیش کم دشمن دارد به فضل الهی و با توفیقات امام زمان هی بیشتر هم بشود که آخر حتماً یکجوری بشود که اینها اینقدر بیخ گوش امریکا قلچماق بشوند که تهش همین مذاکره هم نتواند باهاشان بکند .

  ۳. دولت امریکا وظیفه دارد بلکه حکم الهی است که تا دو سال دیگر که اینها نصف جمعیت ایران را زندانی کردند نصف دیگر را هم سنگسار کردند همین‌جوری دلش خوش باشد که همین تحریم‌ها و کارهای فعلی ننه بابای جمهوری اسلامی را جلوی چشمش می‌آورد و آخر مجبور می‌شوند که طی این دو سال عین آدم جلیلی را سی دفعه دیگر بفرستند مذاکره که برای 1+5 مفاتیح بخواند.

   ۴. لازم است تا دولت و خصوصاً رئیس جمهور امریکا هر شیش ماه یکدفعه کشتار و سرکوب وحشیانه‌ی شیش ماه پیش جمهوری اسلامی را هم کلاً یکجا محکوم بکند و اوباکیا (؟) در یک نشست مطبوعاتی یک کمی هم ابراز نگرانی بکند همچی که متکی دوباره رفت واشنگتن و درها بسته شد و حق حساب اعلام وصول شد گور پدر ملت ایران دوباره تا شیش ماه بعد که موردش پا بدهد.

   ۵. چنانچه هیچکسی ولو تو خود امریکا این قانون را چپش هم حساب نکرد اوباما می‌تواند تا سال ۲۰۲۳ درباره مذاکره با ایران و راه حل‌های موجود در مفاتیح، با کابینه‌ی خودش مذاکره بکند. از آنجا که موضع‌گیری در قبال ایران برای انتخاب مجدد در دور بعد ریاست جمهوری خیلی مهم است گرفتن موضع جمهوری اسلامی طی این مدت باید حتماً همانجوری باشد که مشاوران انتخاباتی می‌گویند و ترجیحاً اینجوری که موضع را از سر اصلی ماجرا بگیرد!


 


یک قدم به پیش

کنگره آمریکا رئیس جمهوری را موظف کرد که حداکثر ظرف نود روز پس از امضای مصوبه اخیر خود، طی گزارشی، اسامی مقام‌ها یا افرادی در ایران را که مسوول صدور دستور، اجرا یا هدایت اقداماتی در «نقض جدی حقوق بشر» پس از وقایع انتخابات خرداد ۸۸ ایران بوده اند به آگاهی کنگره برساند و در این زمینه، به گروه انصار حزب الله و بسیج اشاره کرده‌اند.


مصوبه کنگره ایالات متحده از دولت این کشور می‌خواهد که برای مقام‌های ایران که «ناقض جدی حقوق بشر» تشخیص داده می‌دهد ویزا صادر نکند و در صورت امکان، به مسدود کردن دارایی‌های آنها مبادرت ورزد.


کنگره همچنین خواهان افزایش بودجه وزارت امور خارجه آمریکا برای اطلاع رسانی بیشتر درباره وضعیت حقوق بشر در ایران و به ویژه درباره وقایع پس از انتخابات خرداد ۸۸ شده است.

در یک سال گذشته تنها بیش از سی‌هزار نفر به بهانه‌های واهی سیاسی دستگیر شده‌اند. نزدیک به هزار نفر در زندان‌ها باقی مانده‌اند و بسیاری از آنان با وثیقه‌های سنگین به طور از زندان آزاد اما مجبور به سکوت و خانه نشینی شده‌اند.

از میان زندانیان باقیمانده در زندان بسیاری شکنجه و چند نفر زیر شکنجه به قتل رسیده‌اند. چند نفر نیز مورد تجاوز جنسی‌ قرار گرفته‌اند و برای بقیه حبس‌های طولانی مدت تعیین شده است. اتهام همه آنها اقدام علیه امنیت ملی‌و تبانی برای براندازی نظام بوده است در حالی که تنها گناه آنان تردید در صحت انتخابات ریاست جمهوری و شرکت در راه پیمائی مسالمت آمیزی بود که حتی طبق قانون اساسی‌ خود نظام جمهوری اسلامی هم مجاز شمرده شده است.

تعداد واقعی‌زندانیان سیاسی در ایران، مشخص نیست و در بین آنها، خبرنگاران، وکلاء دادگستری، مدافعان حقوق بشر، فعالین حقوق زن، برخی‌از اعضاء احزاب سیاسی و تعدادی بهائی و مسیحی به چشم می‌‌خورد. به تعداد این زندانیان سیاسی که از حقوق اولیه بشری محرومند می‌توان فعالان اجتماعی و گروه‌های جنسیتی و سندیکایی کارگری و آموزشی را نیز اضافه کرد. در این میان در دفاع از گروه‌های نامبرده‌ی اخیر کمتر سخن به میان آمده، و عملی جدی صورت نگرفته است و اقلیت‌های قومی، مذهبی و جنسیتی حتی بیشتر از بقیه مورد آزار و خشونت حکومت قرار گرفته‌اند.این آخرین اقلیت حتی نه برای فعالیت‌های اجتماعی که برای نوع دیگر بودنشان نیز مورد تهدید و در خطر اعدام و زندان بوده‌اند.


حرکت اخیر کنگره آمریکا در موظف ساختن دولت اوباما برای ییگیری اعمال حقوق بشر در ایران و اقدامات عملی برای دفاع از آن _ به هر دلیل سیاسی که باشد _ هر چند در مقایسه با اقدامات چند دهه‌ی اخیر بی‌نظیر اما تنها یک قدم به ییش است! دولت اوباما می‌تواند در اجرایی کردن آن _ همچنان که درباره ی مسایل هسته‌ای _قدم های بسیاری بردارد!


 


اعظم ویسمه ممنوع‌الملاقات شد

 

پس از آن بود که خانواده این خبرنگار با مراجعه به دادستانی و شرح بیماری  اعظم ویسمه و نگرانی خانواده از سلامتی وی در خواست ملاقات با وی را دادند که با همکاری دادستان تهران، دستور ملاقات با وی صادر شد.

اما روز گذشته -پنج شنبه- با مراجعه خانواده وی به زندان اوین به آن ها اعلام شد که دختر آنها تا اطلاع ثانوی ممنوع الملاقات است.

این خبرنگار پارلمانی از دهم خرداد ماه تاکنون دربازداشت به سر می‌برد و از آخرین تماس تلفنی وی با خانواده بیش از دوهفته می‌گذرد، گفتنی است وی مبتلا به بیماری شدید گوارشی و تپش قلب است.

 


 


زنده باد آنکه می‌کشد مرا

گفتم چه عجب به این پرونده رسیدگی شد، بعد که یکم فکر کردم گفتم از کجا معلوم که اصلا این بنده خداها که اعدام گرفتند مجرم باشند؟! بعد که یه کم فکر کردم گفتم پس مرتضوی چی می‌شه؟ الباقی کله گنده‌ها چی می‌شن؟ آیا یه سرباز باید بره بالای چوبه دار تا دل ما خنک بشه؟! بعد که بازم فکر کردم دیدم اصلا شاید راست میگن و این دو نفر همون متجاوزین به بچه‌های ما بودند، و شاید  همون‌هایی باشند که دخترک زیر دست و پاشون ضجه می‌زد.  بعد که یکم فکر کردم گفتم اعدام... اونقدر سنگ دل شدیم که با دیدن کسی بالای چوبه دار دلمون خنک می‌شه؟ اعدام... اونقدر تو چرخ و فلک خشونت سرمون گرم شده که تنها با دیدن جون کندن دشمن ارضا می‌شیم؟!! پس شعار و ادعای حقوق بشرمون کجاست؟! حقوق بشر فقط برای ما قشنگه ؟! اعدام فقط برای بچه‌های ما بده ؟! فقط مادر های ما عزا دار می‌شن؟!  هر چی فکر کردم نتونستم قانع بشم به مرگ؛ نگنجید اعدام دشمن تو لباس سبزم.

گمان می‌کنم که امروز فرصت خوبیه برای اینکه به خودمون اثبات کنیم که چه قدر راست می‌گفتیم، وقتی فریاد می‌زدیم اعدام نه! برای دل خودمون و دلسوزی به رفیقمون فریاد می‌زدیم یا نه در اصل و ریشه مخالف اعدام بودیم؟! امروز فرصت اینکه ثابت کنیم که سبزیم و سبز تو دام دور باطل خشونت نمی‌افتد ؛ شاید این احکام اصلا الکی باشه، شاید هممون سر کار باشیم ولی نکته اینکه ما می‌تونیم از الکی‌ها هم استفاده کنیم می‌تونیم با همین سر کار رفتن‌ها بزرگ شویم، می‌تونیم تو دل سیاه‌ترین جلادان لرزه بندازیم و فریاد بزنیم زنده باد آنکه می‌کشد مرا ...

  می‌توانیم متوقف کنیم دور باطلی را که تمام تاریخ ما را لجن مال کرده، می‌توانیم به اعدام جلادان‌مان اعتراض کنیم تا دل سیاهشان را به سبزی دلهای‌مان دعوت کنیم.

باور کن می‌توانیم بمانیم در تاریخ و ثابت کنیم که تاریخ ما، دین ما، سیاست ما، بیهوده سبز نشده است.

 


 


اعدام، برای هیچکس

۱. یک قاعده‌ می‌گوید: شخصی که چیزی را نداده، حق گرفتن و یا تصرف در آن را ندارد [۱].

۲. جان و اعضای بدن هر فرد را نه فرد دیگر، نه جامعه و نه حکومت به او داده‌اند. یعنی اینکه، فرض بر این است که قبل از او هیچ انسان یا نهاد دیگری صاحب «این جان و اعضا» نبوده است [۲].

۳. مجازاتهائی مانند اعدام، قطع ‌عضو و آزار جسمی (مانند شلاق) بر این اساس است که حکومت، به نمایندگی از طرف جامعه یا خدا، حق دارد جان و یا یکی از اعضای یک شخص را از او بگیرد و یا در آن تصرف کند. برای این احکام معمولا فوایدی مانند «تنبیه»، «بازدارندگی»، و «تسلی‌خاطر صدمه‌دیدگان» عنوان می‌شود.

۴. بنا بر قاعده‌ی بند ۱، مجازات‌های اعدام، قطع عضو، و آزار جسمی مردود هستند، و باید به مجازاتهای دیگر تبدیل شوند. در ادامه به بعضی از جنبه‌های مرتبط می‌پردازیم.

۵. ممکن است برای افرادی، مانند خود من، که معتقد به یکی از ادیان آسمانی هستند این سوال پیش بیاید که چرا در این ادیان چنین مجازات‌هائی پیش‌بینی شده است. در پاسخ باید گفت اولا، جنبه‌هائی از این مجازاتها تا حدی از شرایط معمول و مرسوم جامعه و دوره‌ای که این ادیان در آنها به وجود آمده تاثیر پذیرفته است. دلیل ساده برای این ادعا، تفاوت این مجازات‌ها حتا در بین خود این ادیان است. شاید اگر یک دین به جای خاستگاه فعلی‌اش، در شمالی‌ترین نقطه‌ی اروپا به وجود آمده بود، به جای قطع عضو الف به قطع عضو ب حکم می‌داد. دلیل دیگر بر این مدعا تفاوت نوع روحیات انسان‌های فعلی و چندین قرن پیش است. در گذشته تقریبا همه مسلح بودند و در طول زندگی خود، در مقابل بقیه‌ی انسان‌ها و حیوانات، از سلاح استفاده می‌کردند. این را مقایسه کنید با وضع مردم امروز – آیا خود شما، حتا اگر حکم دینی باشد، حاضر به قطع عضو از یک حیوان، و نه حتا یک انسان، هستید؟ ثانیا، در ادیان این فرض ضمنی وجود دارد که «حکومت باید از طرف نمایندگان واقعی خدا بر روی زمین» اداره ‌شود. از طرف دیگر، بنا بر باور ادیان خدا جان و بقیه‌ی اعضا را می‌دهد، و در نتیجه حکومت، به نمایندگی از خدا، حق گرفتن آنها را دارد. حال سوال این است که امروز ادعای نمایندگی خدا از طرف کدام حکومت می‌تواند پذیرفته شود؟ کشورهای غربی و شرقی که اصلا چنین ادعائی ندارند. می‌ماند کشورهائی مانند ایران و اسرائیل و عربستان و لیبی و نظایر اینها، که قضاوت در این موارد را به خواننده واگذار می‌کنم. یادآوری می‌کنم که حتا بعضی از مراجع شیعه معتقد بوده و هستند که در زمان غیبت اجرای بعضی از «حدود» باید متوقف شود.

۶. ممکن است گفته شود پس چرا بقیه‌ی مجازاتها مانند حبس، نفی‌بلد و یا جریمه‌ی‌نقدی مردود نیستند. اولا، روابط اجتماعی و کسب پول از طریق جامعه محقق می‌شود، و از این نظر با جان و عضو (به معنائی که در بند ۱ گفته شد) فرق دارند. مثلا، وقتی شخصی حبس می‌شود به این معنا است که حکومت، به نمایندگی از طرف جامعه، روابط او را محدود می‌کند. همچنین یک تفاوت مهم دیگر بین این مجازات‌ها با اعدام و قطع عضو وجود دارد. دو مجازات آخری اصطلاحا ً «جبران‌ناپذیر» هستند. به هر حال در اجرای عدالت باید احتمال خطا داد، که طبیعی است پس از معلوم شدن خطا باید جبران شود. حال اگر فردی به اشتباه اعدام شود چگونه می‌توان چیزی را برای او جبران کرد؟ در مورد نقض عضو هم، البته نه به اندازه‌ی اعدام، جبران کردن تقریبا ناممکن است. البته این به آن معنا نیست که مثلا جبران حبس کاملا ممکن است، ولی به هر حال از اعدام و قطع عضو بسیار ساده‌تر است. در کشورهای پیشرفته، برای حبس اشتباهی مبالغ کلانی را به فرد می‌پردازند.

 

۷. ممکن است این اشکال مطرح شود که مثلا «آیا هیتلر را هم نباید اعدام کرد؟». هیتلر بدون شک یکی از جنایتکارترین افراد بشر است، و لازم نیست تا نگران اعدام اشتباهی او باشیم. به علاوه، هر یک از نمایندگان واقعی خدا هم اگر روی زمین بودند به احتمال زیاد حکم به اعدام او می‌دادند. در جواب باید گفت، اولا بهتر است هیچوقت اجازه ندهیم کسی حتا یکبار «جایگزین» نماینده‌ی واقعی خدا شود، که در اینصورت بعید است بتوان جلوی تبعات بعدی آن را گرفت. ثانیا قاعده‌ی بند ۱ استثناپذیر نیست. ثالثا، اعدام هیتلر چه فایده‌ای دارد؟ تا جائی که به مجازات او مربوط می‌شود، حبس ابد بسیار تاثیرگذارتر خواهد بود [۳]. همین استدلال برای مردود بودن اعدام برای «شخصی که به ۱۰۰ نفر تجاوز کرده و بعد آنها را زنده آتش زده» و یا «فردی که ۱۰۰ نوزاد را زنده‌زنده پوست کنده» درست است.

 

۸. هنوز در بعضی کشورهای غربی مجازات اعدام وجود دارد – از جمله انگلیس و بعضی ایالت‌های آمریکا. بعضی، از جمله حکومت ایران، همین را دلیلی می‌دانند بر این که حکم اعدام کاملا مردود نیست. اولا، به مرور زمان کشورهای بیشتری تعهدات منع اعدام را می‌پذیرند. ثانیا، انجام کاری از طرف غربی‌ها نباید دلیلی باشد بر درستی آن کار (حداقل حکومت ایران نباید این استدلال را بکند). ثالثا، اتفاقا در آمریکا و انگلیس، که قوه‌ی قضائی مستقل دارند مجازات اعدام تبعات کمتری دارد، و وسیله‌ای برای تسویه‌حسابهای سیاسی نیست. اما در ایران که حتا رئیس‌ مجلسش معتقد است که هنوز استقلال قوه‌ی قضائیه «چشیده نشده است»، مجازات اعدام می‌تواند فاجعه به بار بیاورد - که آورده – ایران در مرتبه‌ی اول یا دوم از نظر تعداد اعدام است. تازه این را اضافه کنید به گرفتن اقرارهای تحت فشار و شکنجه، و همچنین شهود کرایه‌ای و خودجوش در دادگاه‌های ایران.

 

۹. اخیرا حکم بدوی پرونده‌ی کهریزک اعلام شده. در این حکم دو نفر به «قصاص نفس»، همان اعدام خودمان، محکوم شده‌اند. شخصا پیشنهاد می‌کنم جنبش سبز در مخالفت با احکام اعدام موضع بگیرد. اولا، احتمالا این دو نفر از بی‌کس و کارترین افراد پرونده بوده‌اند که چنین حکمی برایشان داده شده. ثانیا از دو حال خارج نیست: یا این حکم در تجدیدنظر تائید می‌شود یا نقض. در هر دو حالت، حکومت در موارد دیگری هم که حکم به اعدام می‌دهد و جنبش سبز اعتراض می‌کند خواهد گفت «چطور در مورد قبلی اعتراض نکردید و حکم دادگاه‌های ایران را قبول کردید». ثالثا، با اعتراض به این حکم جنبش سبز یکبار دیگر به همه، از جمله به خانواده‌ها و طرفداران متهمین همین پرونده نشان می‌دهد که یک جنبش اخلاقی است و ادعا و مطالباتش به نفع همه‌ی مردم و قشرهاست.


یادداشت‌ها:

 

[۱] البته این قاعده نمی‌گوید دهنده لزوما ً حق دارد پس بگیرد.

[۲] منظور اعضا طبیعی است که یک فرد از ابتدا با خود دارد، و شامل مورد پیوند اعضا نمی‌شود. البته یادآوری می‌شود، اعضا پیوندی یا از انسان زنده و با رضایت خود او اخذ می‌شود (مانند کلیه)، و یا از مرده و کسب رضایت خود متوفی قبل از مرگ و یا وارثان او. به هر صورت رضایت دائمی شخص دهنده یا وارثان او لحاظ می‌شود.

[۳] البته در مورد آدمهائی مانند هیتلر یا صدام عده‌ای پیشنهاد می‌کنند که حتا آنها را زندانی هم نکنیم، بلکه پس از محاکمه آزاد کنیم تا به میان مردم برگردند. وااااااااای. البته شخصا فکر می‌کنم این کار غیراخلاقی است، و تنها به رواج خشونت در جامعه کمک می‌کند.

 


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به khodnevis-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به khodnevis@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته