چه اشکالی دارد مادران که بهشت زیرپایشان است در همین دنیا هم به دنبال بهشت باشند؟! چه کسی گفته دنیا باید برای زنان و به ویژه زنان مسلمان جهنم باشد؟! هیچ کس چنین نگفته ولی صاحبان افکار ارتجاعی و منحرفان از اسلام ناب محمدی (ص) با نادیده گرفتن نگاه رحمانی قرآن به زن و نیز بیتوجه به سیره نبوی و سیره علوی، نه تنها دنیای زنان را با ایجاد انواع محدودیتها و ممنوعیتهای غیرمنطقی و غیرعقلی خراب میکنند بلکه در باور نسل جدید زن مسلمان نیز انگارههایی نامتعارف به وجود میآورند تا نسبت به آخرت خویش نیز مسالهدارشان کنند. نسل انقلاب هنوز واکنش فوری، مدبرانه و به موقع بنیانگذار جمهوری اسلامی را فراموش نکرده که وقتی به ایشان خبر رسید در دانشگاه بین دختران و پسران دیوار کشیدهاند، فرمان به تخریب شبانه آن داد با این منطق که برای دانشجو باید حرمت قائل بود و اجازه داد که خود جایگاه خویش را بشناسد و متناسب با شئون رفتار کند. «تفکیک جنسیتی» به عنوان مهمترین تز و نیز رفتار اجتماعی مخالفان دیدگاههای نظری و عملی امام راحل، آنچنان با سرعت و گستره فراوانی در حال اجراست که حتی اقدامات مثبت پیشین را هم با شائبههایی مواجه ساخته است.
شاید افکار عمومی به دلیل نقص اطلاعرسانی دستگاههای متولی امور زنان در دوره ریاستجمهوری سید محمد خاتمی یا حتی گستره اطلاعرسانی که موجب شنیده نشدن همه صداها در میان اخبار و اطلاعات متنوع و گوناگون فرهنگی، سیاسی – اجتماعی، چندان در جریان اقدامات و امتیازات مثبتی که برای رفع تبعیض از زنان برای نیمی از جمعیت جامعه در نظر گرفته شده و به تدریج عملی میشد، قرار نگرفته باشد.
بستر نامناسب فرهنگی و دستاندازها و موانع برای اعطای این امتیازات به زنان از یکسو و مخالفتها توسط کسانی که اینگونه اقدامات را در آن هنگام تفکیک جنسیتی تلقی کرده و مضر برای بهبود وضعیت زنان تشخیص میدادند، از دیگر سو عامل بازدارنده یا کندکننده این روند بود.
اما با وجود همه مشکلات و موانع نیاز اجتماعی و مطالبات فزاینده نیمی از جمعیت جامعه موجب تحقق برخی از این طرحها از جمله اختصاص فضاهای ویژه به زنان علاوه بر امکان برخورداری آنان از اماکن و فضاهای عمومی بود.
اختصاص حداقل یک پارک یا بوستان به زنان در هر استان از پیشنهادات جدی دفتر امور زنان وزارت کشور در دوران ریاستجمهوری سید محمد خاتمی بود که با صدور مجوز اختصاص بخشی از بودجه عمرانی استانها به این امر، مقدمات آن فراهم آمد و متناسب نیاز استان و پیگیریهای صورت گرفته توسط دفاتر امور زنان آن، اقداماتی صورت گرفت.
استدلال ما در آن زمان این بود که با توجه به شرایط حاکم فرهنگی تبعیضهای ناخواستهیی علیه زنان اعمال میشود که برای رفع آنان ناگزیر از اختصاص فضاهای ویژه برای زنان هستیم. و این هرگز به آن معنا نیست که زنان از بهرهمندی از امکانات عمومی محروم بمانند. برای مثال وقتی که زنان به دلیل داشتن پوشش و حجاب، امکان ورزش و تفریحات مورد نیازشان را در پارکها و مراکز تفریحی عمومی ندارند، ضروری است که امکاناتی برای ایشان فراهم شود که این نیازها به شکل مناسب مرتفع شود و سلامت جسم و روان آنان تضمین شود.
بررسیهای به عمل آمده درباره ایجاد پارک یا باغ (بوستان) زنان در استانهایی مانند اصفهان، همدان و دیگر استانها حاکی از آن بود که این فضاهای زنانه به خوبی بخشی هرچند اندک از نیازهای زنان از جمله ورزش و سلامت و نشاط آنان را در محیطی امن و بیمزاحمت برطرف میکند. و به این ترتیب طرح موردنظر با استقبال روبهرو شد.
در آن زمان کارشناسان تصور نمیکردند زنان پایتخت نشین با توجه به تنوع و تعدد امکانات رفاهی و تفریحی در شهر تهران نیاز چندانی به پارکی یا بوستانی از آن خود داشته باشند، اما ظاهرا پیگیریهای صورت گرفته سرانجام قرعه فال را به نام زنان تهرانی نیز زده و پارک زنان یا «بهشت مادران» را در محیطی که امکان پوشش و استتار کامل داشته باشد، برای آنان مهیا کرده است.
خبر اختصاص این بوستان به زنان تهرانی مانند سایر خبرهای مشابه، در بدو امر مخالفت فعالان حقوق زنان را برانگیخت اما با بررسی دقیقتر شرایط اجتماعی و فرهنگی خصوصا در سالهای اخیر و ممنوعیتها و محدودیتهای اعمال شده برای زنان، به نظر میرسد که باید این امکان ویژه را غنیمت دانسته و از آن به نفع زنان بهره برد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر