جیلین یورک٬ الجزیره
در ماههای اخیر در کنار واکنش رسانههای غربی به بحران هستهای ایران٬ یکی دیگر از بلندپروازیهای جمهوری اسلامی هم در کانون توجه رسانهها بوده: ماجرای تلاشهای حکومت ایران برای ایجاد «اینترنت حلال» و قطع دسترسی ایرانیان به جهان خارج.
به نظر میرسد هدف حکومت ایران ایجاد اینترنتی است که پورنوگرافی و «توهین به مقدسات» را از چشم ایرانیان دور نگه دارد٬ با نفوذ فرهنگی وب جهانگستر مقابله کند و در عین حال امکان ارتباط داخلی را فراهم سازد. گزارشهایی که اخیرا منتشر شده نشان میدهد که دولت حتی دسترسی به جیمیل و سرویس جستجوی گوگل را هم محدود کرده و گفته این اقدام در واکنش به خودداری کمپانی گوگل از حذف ویدئوی ضد اسلامی «معصومیت مسلمانان» از سرویس یوتیوب صورت گرفته.
اما همین فیلترینگ جیمیل٬ آنطور که خبرگزاریها گزارش دادهاند٬ واکنش گسترده کاربران ایرانی را برانگیخته و حتی بر اساس گزارش رویترز برخی از نمایندگان مجلس ایران هم به آن اعتراض کردهاند. این اقدام حکومت ایران بسیار شگفتانگیز بود٬ اگرچه چند روز پس از این واکنشها٬ جیمیل در ایران رفع فیلتر شد.
عقبنشینی حکومتهای خودکامه در برابر واکنشهای منفی به سانسور فزاینده٬ چندان متداول نیست٬ اگرچه دولت تونس هم در سال ۲۰۱۰ پس از آنکه فیلترینگ فیسبوک در این کشور با اعتراضهای گسترده مواجه شد٬ بلافاصله اقدام به رفع فیلتر آن کرد. مقامات فلسطین هم اوایل سال جاری برخی از سایتهای فیلترشده متعلق به مخالفان را رفع فیلتر کردند.
آیا ایران میتواند خود را از جهان آنلاین جدا کند؟ برای مدتی کوتاه شاید٬ اما همانطور که بسیاری از رهبران خودکامه جهان آموختهاند٬ خطوط قرمزی هم در برابرشان وجود دارد. برای ایرانیان٬ دسترسی به اینترنت جهانی شاید چنین خط قرمزی باشد.
با تئوری Cute Cat ایثان زاکرمن درباره سانسور اینترنت٬ میتوان چنین تحولاتی را تبیین کرد: شهروندان به محدود شدن دسترسی به ابزارهایی که هر روز از آنها بهره میگیرند٬ بهطور طبیعی واکنش نشان میدهند. واکنش امروز ایرانیان به سانسور فزاینده دولتی٬ مشابه اقداماتی است که شهروندان اروپایی و آمریکایی در اعتراض به طرحهایی نظیر SOPA و ACTA انجام دادهاند.
آیا «اینترنت حلال» میتواند کارآمد باشد؟
قطع دسترسی ایرانیان به شبکه جهانی اینترنت از لحاظ فنی دشواریهای بسیاری خواهد داشت و گذشته از آن آسیبهایی جدی به اقتصاد ایران وارد خواهد کرد. حتی اگر رویای مقامات ایرانی برای قطع دسترسی ایرانیان به اینترنت هم محقق شود٬ احتمالا بخشهای خاصی نظیر سیستمهای بانکی و تجاری همچنان دسترسی خود را حفظ خواهند کرد.
اینکه چنین طرحی میتواند موفق باشد یا نه٬ هنوز در پردههای ابهام است. آنطور که آرستکنیکا گزارش داده٬ آنچه در ذهن دولتمردان ایرانی است یک «اینترانت جزیرهای در ابعاد ملی» است که منزوی از اینترنت جهانی٬ تحت کنترل و تسلط دولت خواهد بود. اگر چنین طرحی با موفقیت اجرا شود٬ ایران به هدفی دست خواهد یافت که پیشتر برخی کشورها به آن رسیدهاند: کنترل و تسلط کامل بر ارتباطات نوین شهروندان. (بخوانید: رویابافی مقامات ایرانی، از اینترنت ملی تا اینترنت حلال)

ضریب نفوذ اینترنت در کشورهای گوناگون تفاوتهای چشمگیری دارد٬ اما برخی کشورها اینترنت را از همه جمعیت کشور دریغ میکنند؛ کوبا که از چند سال گذشته اعمال محدودیتهای بینظیر خود را آغاز کرده٬ یک مثال است و کره شمالی مثالی دیگر که جز به بخش کوچکی از شهروندان بلندپایه٬ امکان دسترسی به اینترنت را نمیدهد.
چین که بزرگترین محدودکننده دسترسی به اینترنت در جهان است٬ با بیش از ۵۰۰ میلیون کاربر اینترنت٬ تا کنون در قطع دسترسی کاربران این کشور به بسیاری از سرویسهای پرکاربرد جهانی موفق بوده٬ چون اجازه تولید نسخههای بومی شبکههایی نظیر یوتیوب و توییتر را داده و آن نسخههای بومی را کاملا تحت کنترل خود دارد٬ اگرچه حتی در چنین فضای خفقانآوری هم بیش از ۶۰ میلیون کاربر چینی از خدمات شبکهای نظیر فیسبوک استفاده میکنند. (ببینید: اینفوگرافیک: ایران٬ چین و سوریه٬ سه دشمن بزرگ اینترنت)
یک تفسیر از تئوری Cute Cat ایثان زاکرمن درباره سانسور اینترنت این است که اگر نیازهای اساسی شهروندان در فضای مجازی تامین شود٬ خبری از اعتراضها و واکنشهای گسترده نخواهد بود.
ایران چین نیست
ایران تفاوتهای بسیاری با چین دارد. تکنولوژی ارتباطات در ایران به اندازه چین توسعه نیافته و حتی اگر مقامات این کشور بخواهند «اینترنت حلال» ارائه کنند٬ برای اجرای چنین طرحی به شدت نیازمند کمک کمپانیهای چینی نظیر Huawei و ZTE خواهند بود.
اقتصاد ایران با قطع شدن دسترسی به اینترنت جهانی٬ بیثباتتر از همیشه خواهد شد. آنهایی که در این باره تردید دارند٬ میتوانند نگاهی به مصر بیاندازند: مصر هم دسترسی شهروندان به اینترنت را در ژانویه ۲۰۱۱ قطع کرد و اقتصاد این کشور روزانه با ضرری ۱۸ میلیون دلاری مواجه شده بود.
مساله دیگر اینکه ایرانیها طعم اینترنت آزاد جهانی را چشیدهاند. اگرچه سانسور دولتی از سالها پیش آغاز شده٬ اما استفاده از فیسبوک و توییتر در ایران بسیار رایج است. ایرانیها برای دسترسی به این سرویسها از پراکسیها و ویپیانها استفاده میکنند. اگر امکان دسترسی ایرانیها به چنین سرویسهایی از بین برود٬ بیتردید غوغا به پا خواهد شد.
در چنین شرایطی٬ دولت چه خواهد کرد؟ دولت ایران ادعا میکند که هدفش پاکسازی اینترنت از محتوای موهن و مخرب است٬ اما بررسی پیشینه آنها نشان میدهد که این ادعاها فقط پوششی برای سرکوب مخالفان و جلوگیری از ارتباطات بینالمللی است. آنها میخواهند از این طریق حقوق مسلم و آزادیهای دیجیتال شهروندان را زیر پا بگذارند؛ حقوق اساسی که بههیچوجه قابل مذاکره و معامله نیستند.
تناقضهای آشکار در گفتار و رفتار مقامات ایرانی
اگر هدف حکومت ایران صرفا «پاکسازی اینترنت» بود٬ باید راههای متفاوتی در پیش میگرفت. مثلا همان اقداماتی که در عربستان سعودی و با نصب سیستم هوشمند فیلترینگ کلیدواژهها صورت گرفت. اگرچه راهاندازی چنین سیستمی نقض آشکار آزادی بیان است٬ اما سیستم فیلترینگ در عربستان بسیار شفافتر از سیستم فیلترینگ ایران فعالیت میکند.
یا حتی حکومت ایران میتوانست با الگو گرفتن از اقدام اخیر وزارت ارتباطات و فنآوری اطلاعات در اردن٬ نرمافزار فیلترینگ را به صورت رایگان در اختیار خانوادهها قرار دهد. اما در ایران٬ حکومت میخواهد نه فقط دسترسی به اینترنت جهانی را قطع کند٬ که ارتباط افراد با نزدیکانی که خارج از مرزهای کشور زندگی میکنند را هم مختل کند.
اقتصاد ایران با قطع شدن دسترسی به اینترنت جهانی٬ بیثباتتر از همیشه خواهد شد. آنهایی که در این باره تردید دارند٬ میتوانند نگاهی به مصر بیاندازند: مصر هم دسترسی شهروندان به اینترنت را در ژانویه ۲۰۱۱ قطع کرد و اقتصاد این کشور روزانه با ضرری ۱۸ میلیون دلاری مواجه شده بود.
بدیهی است که ایران تنها کشور سرکوبگر اینترنت نیست. از شرق تا غرب٬ بسیاری از کشورها به دلایل گوناگون در صدد اعمال محدودیتهای جدید برآمدهاند؛ در ایالات متحده٬ اروپا و در هند٬ بزرگترین دموکراسی دنیا. فقط توجیهات متفاوت است.
با این همه٬ آیا ایران میتواند خود را از جهان آنلاین جدا کند؟ برای مدتی کوتاه٬ شاید٬ اما همانطور که بسیاری از رهبران خودکامه جهان آموختهاند٬ خطوط قرمزی هم در برابرشان وجود دارد. خطوط قرمزی که ممکن است در نگاه اول چندان آشکار به نظر نرسند٬ اما شهروندان اجازه عبور از آنها را به حکومت نخواهد داد. برای ایرانیان٬ دسترسی به اینترنت جهانی شاید چنین خط قرمزی باشد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر