جمعی از دانشجويان دانشگاه علم و صنعت تهران در آستانه ی سالگرد به شهادت رسيدن "فاطمه باقری نژاديان فرد" با خانواده ی وی ديدار کردند.
"فاطمه باقری نژاديان فرد" ورودی سال ٨١ و دانشجوی سابق رشته ی مهندسی صنايع دانشگاه علم و صنعت بود که جسم بی جانش در هشتمين روز مردادماه سال گذشته، در اطراف شهر ری پيدا شد. شواهد موجود نشان می داد که وی قصد شرکت در مراسم پس از تشييع جنازه عزت الله سحابی دبير کل ائتلاف نيروهای ملی مذهبی را داشته که در بين راه توسط افرادی که هنوز هويت آنان مشخص نيست ربوده شده است.
به گزارش خبرنگاران سبز و به نقل از دانشجو نیوز
، در اين جلسه " محمدباقر باقری نژاديان فرد" پدر فاطمه که خود از فعالين و مبارزان پيش از انقلاب بوده و در پيروزی آن نقشی اساسی داشته است، در ابتدا به بازگويی سابقه ی فعاليت های خود پرداخته و شرحی از بی مهری هايی که پس از انقلاب ديده است را برای دانشجويان بازگو کردند. اظهارات متناقض مسئولين: از مرگ در کوهستان تا خودکشی با قرص برنج
در ادامه اين نماينده اصلاح طلب مردم کازرون در مجالس سوم و ششم، و از هواداران ميرحسين موسوی در انتخابات سال ٨٨، با اشاره به تحت نظر بودن منزل مسکونی شان از ماه ها قبل، به دانشجويان گفت:
"فاطمه دختری باهوش، پاک، با تقوا، با عاطفه و حساس بود. در ابتدا به ما گفتند که دخترتان از کوه پرت شده و فوت شده است و جنازه ی دخترمان را ٢٤ ساعت بعد کنار کوه بی بی شهربانو (٦٠ کيلومتری خانه) درحالی که کوله ی کوه روی دوشش بوده است پيدا کرده اند. درحالی که فاطمه چنين کوله ای نداشت و حتی آن روز که از خانه خارج شد نيز قصد کوه رفتن نداشت. اصلا دختر ما اهل کوهنوردی نبود و آن روز حتی کفش کوه هم نپوشيده بود و ساعتی که از خانه خارج شد هم موقع مناسبی برای کوهنوردی نبود.
پس از اعتراض ما به اين موضوع اعلام کردند که دخترمان به مرگ طبيعی مرده است. دو ماه بعد از آن در بررسی مجدد اعلام شد که دخترمان با قرص برنج، خودکشی کرده است. هنگامی که جسد او را تحويل گرفتيم پاهايش زخمی بود. ولی طبق نظر پزشک قانونی مرگ در اثر اين ضربات نبوده است. شايد فشار طاقت فرسا، علت مرگ بوده است."
"به ياری خدا تا آخر ايستاده ام"
پدر شهيد فاطمه باقری نژاديان فرد همچنين در رابطه با نحوه ی پيگيری ماجرای اين قتل و تهديدهای نيروهای امنيتی افزود:
"در طول اين يک سال به تمامی سران مملکتی نامه زديم و موضوع را پيگيری کرديم. ذره ای شک ندارم که نيروهای امنيتی فاطمه را کشته اند.
تنها سوالی که داريم اين است که فاطمه به چه گناهی کشته شده است؟ دستم به جايی نمی رسد و به خدا واگذار کرده ام اما به ياری خدا تا آخر ايستاده ام. بعد از شهادت فاطمه و در مراسم چهلم تهديدم کردند که اگر ادامه بدهم فرزندان ديگرت نيز در خطر می افتند ولی جواب من اين بوده است که مکتبی که شهادت دارد، ذلت ندارد! در روزهايی که من به جرم توهين به شاه در زندان بودم خانواده ام به ملاقات من آمدند در راه بازگشت ايشان، ساواک مادر و دو برادرم را در جنايتی هولناک در آتش سوزاند و به شهادت رساند. اين فاجعه کينه ای عميق در دل من نسبت به حکومت پهلوی نهاد. اما شهادت دختر مظلومم برايم هزاران بار سوزنده تر است و هرگز از آن نخواهم گذشت. "
در پايان دانشجويان با تقديم تابلوی نقاشی از چهره ی فاطمه به خانواده ی ايشان، ضمن ابراز همدردی و تاسف، بر لزوم آگاهی بخشی در مورد نحوه ی به شهادت رسيدن مظلومانه ی فاطمه در بين اقشار مختلف جامعه از جمله دانشگاهيان، و ايستادگی در راه و اهداف بحق وی تاکيد کردند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر