مسیح علینژاد
در برزیل یک «تفاوت فرهنگی» رخ نداده بلکه یک «انقلابِ فرهنگی» رخ داده است توسط دیپلماتی که آشکار تر و علنی تر از همیشه ثابت کرد، مدعیان و ریاکاران اگر در کشور خودمان ایران، شنای مختلط را برای شهروندان حرام (جرم) می دانند امابرای خودشان این «تفاوت» را قایل هستند که از آزادی های غرب لذت ببرند. این در حالی است که آقای دیپلماتِ دردسر ساز می توانست به استخر غیر مختلط که در کشورهای خارجی وجود دارد برود اما چنین نکرد به این دلیل که معمولا مسولان و تصمیم گیران کشور، از ما بهتران اند و همیشه حاشیه ای امن برای لذت های پنهان خود می یابند و یقین هم دارند که به گاهِ گاف دادن هایی از جنس «ماجرای استخر برزیل» جمهوری اسلامی یک تنه پشتِ «متخلفان» می ایستد.
از آنجایی که در مرام شان بررسی کردن و یا عذرخواهی کردن واژه ای بیگانه است در توجیه هم کم نمی گذارند و برای دفاع از آنچه «تخلف یک دیپلمات خوانده شد نیز آنها از «فرهنگ» ایران و ایرانی مایه می گذارند. چنان که فردا اگر یک ایرانی مهاجر وارد یک استخری در برزیل یا هر جای دنیا شد حتما باید توضیخ بدهد که این تفاوت فرهنگی قطعا موجب آزار جنسیِ احدی نخواهد شد.
ماجرا از این قرار است که یک دیپلمات ایرانی در یک استخر مختلط، متهم به تخلف جنسی شده است. از آنجایی که سابقه ی در منصب نشاندن «متخلف» در نظام سیاسی جمهوری اسلامی وجود دارد و همین روزها هم بحث مرتضوی داغ است که با پرونده ی تخلف و اتهام قتل که در سه مجلس شورای اسلامی همین کشور باز است، صدر نشین ِ دو پست دولتی شده است، اینبار نیز این سوال به وجود می آید که آیا بار دیگر «فرهنگِ دفاع از متخلف» است که جمهوری اسلامی را به دفاع از دیپلمات خود در برزیل واداشته است یا واقعا بررسی کرده اند؟
آدم از این همه اعتماد به نفس شان می ماند که شهروندان شان را همیشه متهم به فساد می کنند، اما مچ مسولانشان که گرفته می شود بدون تحقیق و بررسی تمام قد به دفاع می ایستند.
دو هفته ی پیش بیش از بیست سایت خبریِ هوادار حاکمیت در داخل ایران تیتر زده بودند «خوش گذارانی مسیح علی نژاد» و همه استناد و استدلال شان برای «خوش گذرانی» همان عکس هایی بود که زیر باران و توی برف و روی چمن رو به دوربین خندیدم. و یک هفته ی پیش نیز به یک عکس ام به خاطر آستین نداشته چنان مشغول شدند که دوباره همان سایت های خبری از فارس نیوز گرفته تا ندای انقلاب و عصر امروز و رجا نیوز و همان سایت و وبلاگ های دم دستی شان نوشتند «مبارزِی که برهنه شد ». در برابر این خبرشان فقط سکوت کردم. چون پیداست که هدف شان فقط سوژه سازی و مشغول کردن ما به موضوعات بی ربط و آلودگی های دهنی خودشان است. برای همین ترجیح دادم به جای افتادن در دام شان مشغول کار خودم باشم.
اما حالا می بینم همان سایت ها که از چهار تا عکس در طبیعت ماجراها ساختند و از «خوشگذرانی» وا اسلاما سر داده بودند در برابر خبرهای گسترده ی مربوط به « تخلف جنسی دیپلمات ایرانی در برزیل» چنان سکوت کرده اند که انگار موش زبان شان را خورده است. یا آنقدر سرافکنده و شرمنده اند که در لاک فرو رفته اند. رفته رفته هم که ناگزیر به شکستن سکوت می شوند توضیح سخنگوی وزارت خارجه دولت ایران و سفارت جمهوری اسلامی صدر نشین خبرهایشان می شود که «اتهام تخلف جنسی حاصل تفاوت فرهنگی است».
آقایان! این «تفاوتِ فرهنگی» نیست. اتفاقا این «خوش گذرانی بیمارگونه» است آن هم به شیوه ی ریاکاران. این بیماری چشم ها و دست های هیز و حقیرِِ برخی از مسولان حکومتی است که ادعای پاکی می کنند اما سرشان در آستین و لباس و تن و یقه ی این و آن و زنان و کودکان رسوا گری می کند.
اصلا فرض را بر این می گذاریم که ادعای شان هم درست است و آقای دیپلمات چشم پاک بوده است و به خاطر تفاوت فرهنگی و گشاده رویی و مهمان نوازی(در اینجا میزبان نوازی) و خلاصه رافت و مهربانی مضاعفِ مختصِ خودشان در یک استخر مختلط، با نیت پاک، فقط قصد مهربانی و خوش و بش کردن داشت و احیانا در همین راستا مثلا دستی هم به شانه ی این دختر و آن دختر هم زد تا محبت اش تکمیل شود، اما این خارجی های «فاسد» نفهمیدند که این «فرهنگ» ایرانیان است و فکر کردند آقای دپیلمات نظرِ بدی به دختران دارد. بسیار خب تا اینجای کار چقدر آقای دیپلمات مظلوم واقع شده اند اما یک سوال دارم:
در کجای قاموسِ خشک مذهبان آمده است که می شود دیپلمات یک کشوری بود که در داخل ایران دختران را به خاطر چهار تار موی بیرون جهیده از روسری تحقیر می کنند و زنان در چله ی تابستان باید با مانتو و روسری در آب دریا شنا کنند اگر نه، دریا را با یک چادر کلفت زنانه مردانه می کنند، آنوقت دیپلمات همین کشور می تواند برود در یک استخر مختلط شنا کند؟ من که می دانم در کشورهای غربی استخر غیر مختلط هم وجود دارد اما شما که مدام دم از تبلیع اسلام و مسلمین می زنید و قرار بود اسلام و انقلاب را هم به جهان صادر کنید چه شد؟
وقتی به خبرنویسان خبرگزاری فارس نوشته بودم که چشم های هیز و حقیرشان را از تن و جنسیت خارج سازند و مدام به جای نقد مخالفان خود خبرنگاران بی بی بی سی و صدای آمریکا و کلا هر خبرنگار منتقدی را با اتهامات جنسی خود مورد حمله قرار ندهند، در خبرگزاری فارس که باید مهمترین اخبار روز را بنویسد در پاسخم نوشتند:
«برای هیزی کردن نیازی به سرچ عکس های تو نیست خانم».
یعنی هیزی شان را انکار نکردند فقط نشانه دادند که برای هیزی کردن لازم به سرچ عکس ما نیست . درست گفتند. آنها برای هیزی کردن راه های بهتری دارند. در مشی و مرام کسانی که همیشه در مبارزه با مخالفان خارج از دایره ی تن نمی شوند، رفتن به استخرهای مختلط یکی از شیوه های «هیزی کردن» است در حالی که در کشورهای پیشرفته اتفاقا استخرهای غیر مختلط هم وجود دارد و می شد در راستای همان شعارهای افراطی دینی و مذهبی شان چشم بر خوشی کردن در استخر مختلط می بستند.
باور نمی کنند که عصر ریاکاران سالهاست سر آمده و این حضرات همچنان مشغول ریاکاری اند و چون به خلوت می روند هم «تفاوت فرهنگِ فردی » شان برای شان دردسر ساز می شود.
* تیتر از سیمیل
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر