
عماد افروغ معتقد است عدم تحقق اهداف و آرمانهای انقلاب اسلامی ارتباطی با خود انقلاب ندارد، بلکه اشتباه در سیاستها و رفتارهای مسوولان کشور بوده که مانع از تحقق آنها شده است.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه بنده نیازی به تغییر در اصول و آرمانهای انقلاب اسلامی نمیبینم و اهداف انقلاب اسلامی، اهداف جامعی بود که نتوانستیم به خوبی با آن برخورد کنیم، اظهار داشت: به هرحال انقلاب اسلامی یک شعار ظاهری و عیان به نام استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی دارد، که این استقلال و آزادی به شرایط سیاسی آن زمان و جمهوری اسلامی نیز به آرزوها و اهداف و غایتی که ملت مسلمان ایران آن را دنبال میکردند، بازمیگردد.
به گزارش ایلنا، وی افزود: به عبارتی این شعار، فلسفه سیاسی جدید و نوظهوری را بنیان گذاشت که هم بیانگر آرمانهای تاریخی ملت ایران و هم بیانگر آرزوها و رنجهای آنها بود. از سوی دیگر فلسفه سیاسی جدیدی به یک سوال کهن درخصوص مشروعیت که از چه کسی باید اطاعت کرد، پاسخ داد. این یک سوال همیشگی است و همین الان هم پیش روی بشر امروز است. اما پاسخی که جمهوری اسلامی یا مردمسالاری دینی میدهد این است که باید از کسی که علاوه بر داشتن ویژگیهای اخلاقی، حقانی و شرعی، مورد قبول و رضایت مردم هم باشد، اطاعت کرد.
افروغ در ادامه با بیان اینکه برای رسیدن به اهداف و آرمانهای انقلاب اسلامی اشتباهات متعددی داشتیم، تصریح کرد: اشتباه در سیاستها و رفتارهای مسوولان ما بوده است و هیچ ربطی به انقلاب اسلامی ندارد. اگر به بعد از انقلاب اسلامی نگاه کنید متوجه خواهید شد که اشتباهات مسوولان اجرایی ما کم نیست. در دوران بعد از جنگ، سیاستهای عملگرایانه و سیاستهایی که به لحاظ اقتصادی ما را متمایل به غرب میکند یا بعد از آن ما سیاستهای توسعه سیاسی را بهگونهای مطرح میکنیم که بوی لیبرالیسم و سکولاریسم میدهد. یا همین الان سیاستهای عدالتخواهی ما سطحی است و هیچ ربطی به نگاه جامع به عدالت ندارد.
این استاد دانشگاه ادامه داد: هنوز در بحث عدالت اجتماعی که یکی از شعارهای عمده و جوهر انقلاب اسلامی است کارنامه موفقی نداریم و سیاستهایی که امروز به نام عدالت در دولت فعلی انجام میشود جامع نیست. یعنی یک نگاه جامع به عدالت اقتصادی، سیاسی و فرهنگی وجود ندارد و حتی عدالت اقتصادی را در وجه تولید دنبال نمیکند و صرفا در وجه توزیع است. آن هم با چه عوارض و عواقبی که شاهد آن هستیم.
محسن رهامی*
مطابق اظهارات سخنگوی کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس شورای اسلامی، در قانون جدید مجازات اسلامی، سن مسوولیت کیفری به ۱۸ سال شمسی افزایش یافت، به این ترتیب، در صورت تایید نهایی این مصوبه، از این پس افرادی که زیر ۱۸ سال تمام باشند، از حیث مسوولیت کیفری، طفل محسوب شده و مشمول مجازاتهای سنگینی چون قصاص و حدود و امثال آن نمیشوند. در واقع آنچه که در رسانههای خبری از جمله سایت قانون مورخ ۲۱/۱۱/۹۰ از قول سخنگوی کمیسیون مزبور آمده است، مجلس به یکی از مسایل چالشبرانگیز اجتماعی که در عین حال به موضوعی سیاسی در سطح مجامع بینالمللی نیز تبدیل شده بود، پاسخ داده و به نحو قانونی بسیار مناسبی این معضل را حل کرده است. به لحاظ سوابق تقنینی، از زمان تصویب اولین قانون مجازات عمومی در ایران در سال ۱۳۰۴ که بخش عمده آن از قانون مجازات عمومی فرانسه معروف به کد ناپلئون (مصوب ۱۸۱۰ میلادی) الهام گرفته بود، سن مسوولیت کیفری ۱۸سال تمام شمسی تعیین شده بود. بنابراین طبق قانون مزبور و اصلاحات بعدی، اشخاص کمتر از سن مزبور، فاقد مسوولیت تام کیفری بوده و بر حسب دستهبندیهای قانونی در سنین ۱۵ تا ۱۸ سالگی از «مسوولیت نقصان یافته» برخوردار بوده و اقدامات تربیتی و بعضا مجازاتهای خفیفتری نسبت به او، در صورت ارتکاب جرم، اعمال میشد و در سنین کمتر از ۱۵سال نیز انواع اقدامات تامینی و تربیتی، از قبیل نگهداری در کانونهای اصلاح و تربیت و مراکز آموزشی و پرورشی و کارگاههای حرفهای صورت میگرفت و در سنین کمتر از شش سال به کلی فاقد مسوولیت بوده و به جهت تربیت و اصلاح به والدین تحویل میشد. در قانون مجازات عمومی ۱۳۰۴ و قوانین جزایی ذیربط بعدی، خصوصا قانون مربوط به دادگاههای اطفال بزهکاری (مصوب ۱۳۳۸) و قانون اقدامات تامینی و تربیتی (مصوب ۱۳۳۹) جهت چگونگی محاکمه افراد کمتر از ۱۸ سال تمام شمسی و انواع اقدامات اصلاحی و تربیتی که نسبت به این دسته از بزهکاران لازم بود اعمال شود به تفصیل تعیین تکلیف شده بود.
ولی با تصویب قانون راجع به مجازات اسلامی در سال ۱۳۶۱ و متعاقب آن قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۷۰، سن مسوولیت کیفری دستخوش تغییر شده و در این قوانین بهجای تعیین سن قطعی و مشخص جهت مسوولیت کیفری، از عنوان «حد بلوغ شرعی» استفاده شد و در واقع، قانون مجازات، مساله تعیین سن مسوولیت کیفری را به سکوت گذرانیده و به قوانین دیگر یا منابع معتبر شرعی واگذار کرد، که در امور جزایی خلاف رویه قانونگذاری بوده، به خصوص در امر مهم و چالشبرانگیزی چون مسوولیت کیفری و اعمال مجازات برابر ماده ۴۹ قانون مجازت اسلامی مصوب ۱۳۷۰ که جایگزین قوانین قبلی از جمله قانون مجازات عمومی مصوب ۱۳۰۴ و قانون راجع به مجازات اسلامی مصوب ۱۳۶۱ شده است.
براساس این قانون «اطفال در صورت ارتکاب جرم مبری از مسوولیت کیفری هستند و تربیت آنان با نظر دادگاه به عهده سرپرست اطفال و عندالاقتضا کانون اصلاح و تربیت اطفال میباشد.» در تبصره یک این ماده نیز چنین آمده است «منظور از طفل کسی است که به حد بلوغ شرعی نرسیده باشد»، از آنجا که در مورد «حد بلوغ شرعی» سن قطعی و مشخصی به نحو اجماع تعیین نشده و فقها در رسالههای عملیه و کتب فقهی استدلالی و تفصیلی نوعا به «علایم بلوغ شرعی» پرداختهاند و روایاتی هم که به سن بلوغ شرعی تصریح کردهاند بین سنین ۹ تا ۱۳ سال در دختران و ۱۵ سال یا بیشتر در پسران برحسب شرایط مختلف، در آنان تردید وجود دارد، بنابراین، اجرای ماده ۴۹ قانون مجازات اسلامی اخیرالتصویب و تبصره یک آن، در عمل با اختلافنظرها و چالشهای جدی مواجه بود.
در این مورد نوعا محاکم به قانون مدنی، از جمله ماده ۱۲۱۰ آن استناد میکردند که در آن سن بلوغ شرعی در دختران ۹ سال تمام قمری و در پسران ۱۵ سال تمام قمری تعیین شده است. اعمال این نظر هم چالشهای بزرگتری ایجاد میکرد زیرا همانطوری که گفته شد، در منابع شرعی نوعا علایم و مشخصات بلوغ شرعی مورد توجه واقع شده است و نه یک سن قطعی و مشخص برای بلوغ. ثانیا سنهای مذکور بین فقهای اسلام اجماعی نیست و اختلاف نظر در سن قطعی بلوغ شرعی در بین فقها وجود دارد، مثلا بعضا ۱۳ سال یا بیشتر را در دختران ملاک میدانند و جمع بیشتری ۹ سال قمری را. حتی اگر اجماعی هم بین فقهای ما باشد، چون مبنای این اجماع روایات وارده است، این نوع اجماعها که مدرک و مبنای آنها روایت و احادیث است، خود حجت و دلیل مستقلی محسوب نمیشوند و با اصطلاح اصولیون: «اجماع مدرکی فاقد حجیت است» علاوه بر آنکه روایات وارده از معصومین(ع) هم بعضا به سنهای دیگری اشاره دارند و حتی در بعضی روایات به میزان قد و رشد جسمی، به جای سن توجه شده است.
به این ترتیب، تعیین سن ۹ سال قمری برای مسوولیت کیفری دختران و ۱۵ سال قمری برای پسران، نیز نمیتواند یک مبنای قطعی و اجماعی بین همه فقهای اسلام داشته باشد. نکته مهمتر اینکه اصولا دختری که ۹ سال تمام قمری داشته باشد (یعنی حدود هشت سال و ۹ ماه شمسی) بیشتر کودک محسوب میشود تا انسان بالغ، یعنی دختری که مثلا در پایه دوم و یا سوم دبستان تحصیل میکند، عرفا انسان بالغ نیست و پذیرفتن اینکه نظر شارع مقدس این باشد که به چنین طفلی مسوولیت تام کیفری همانند اشخاص ۵۰-۴۰ساله تحمیل شود، به نظر غیرواقعی میرسد و از همین نقطه میتوان گفت چنین سنی نمیتواند ملاک تعیین مسوولیت کیفری و اجرای مجازاتهایی چون قصاص باشد. حتی در کشورهایی چون ایران و شرایط اقلیمی مشابه آن، اصولا چنین دخترانی به ندرت به بلوغ شرعی میرسند یعنی پیدا شدن علایم بلوغ، چون عادات ماهانه و آمادگی ازدواج و تولید نسل، مگر در بعضی مناطق گرمسیری جنوب ایران و یا در بعضی خانوادههای خاص. حتی اگر بپذیریم در چنین سنینی، علایم بلوغ شرعی هم پیدا شود، نمیتوان پذیرفت که رشد فکری و قوه تمییز و به اصطلاح بهتر «رشد جزایی» در چنین سنینی به وجود آمده باشد زیرا اگرچه نوعا افزایش سن با تکمیل عقل و رشد فکری همراه است، اما این دو لازم و ملزوم یکدیگر نیستند.
بنابراین صرفنظر از اعتراضهای مجامع بینالمللی به اعمال مسوولیت کیفری در سنین زیر ۱۸ سال، که خود به لحاظ حفظ حیثیت و حرمت نظام اسلامی در انظار جهانی، موضوع قابل توجه و مستقلی است و باید جداگانه به آن پرداخت، به لحاظ رعایت موازین شرعی دین مبین اسلام، به نظر میرسد اصلاح سن مسوولیت کیفری و افزایش آن به ۱۸ سال تمام شمسی توسط نمایندگان محترم مجلس، به یک نیاز اجتماعی جامعه ما پاسخ میدهد و نشان از رعایت شرایط زمان و مکان در اجتهاد و تقنین مقررات اسلامی دارد.
*حقوقدان و استاد دانشگاه
هاشمی رفسنجانی با اشاره دوره ریاست جمهوری اش و برگزاری انتخابات دوم خرداد، می گوید: در آخرین انتخابات که برگزار کردیم- یعنی هم در آخرین انتخابات مجلس و ریاستجمهوری- نصاب مشارکت در انتخابات رییسجمهوری، دیگر به آن سطح نرسید.
وی گفت: بعد از برگزاری این انتخابات هیچکس اعتراض نداشت، با اینکه تبلیغات و امکانات نیروهای سنتی حکایت از آن میکرد که دیگری رای بیاورد، ولی فضایی در کشور درست شد و با دو تا سخنرانی که کردم و وزارت کشور و اینها را کنترل کردم، آن انتخابات بسیار خوب انجام شد.
به گزارش کلمه از گفت و گوی تفصیلی شرق با هاشمی رفسنجانی، وی به فضای آن زمان می پردازد و ادامه می دهد: من با نامزد دیگر یعنی آقای ناطق نوری هم موافق بودم و در جلوگیری از تقلب در انتخابات وظیفه شرعی و قانونیام را انجام دادم.
هاشمی افزود: در دوره آقای خاتمی ما دیگر به آن عدد نرسیدیم؛ یعنی ۳۰میلیون و خردهای با سلامت کامل شرکت کردند قبلش هم انتخابات مجلس برگزار شد که انتخابات بسیار سالمی بود و رقابت هم بسیار جدی بود. تعادل برقرار بود. نیروهای اصولگرا و اصلاحطلب تقریبا شبیه و نزدیک به هم مشارکت کردند. مگر توسعه سیاسی چیست؟ در مطبوعات انتقادات خیلی شدیدی میشد.
وی با اشاره به رویکرد مطبوعات در دوران سازندگی می گوید: اگر روزنامه «سلام» و بیان را ببینید، همت و نگرش آنها انتقادی بود. یک ستون الوسلام داشتند که هر چه میخواستند مینوشتند. همین افراد منتقد را در مرکز تحقیقات استراتژیک ریاستجمهوری که قبلا نبود و تازه ابداع کرده بودم، آوردم. طیف منتقدان دولت همه از من حکم گرفتند. البته خودشان ملاحظاتی داشتند. در بقیه مسایل هم همینطور بود؛ یعنی دلمان میخواست که انتقاد شود و حرف بزنند و جواب بدهیم.
رییس مجمع تشخیص مصلحت می گوید: آقای خاتمی با وجود برخی اظهارات از دل دولت قبل بیرون آمد. وزرای آقای خاتمی و معاونان آنان اکثرا همانهایی هستند که در دولت قبل بودند. به علاوه ترکیب سیاسی مسوولان دولت سازندگی کاملا نصف نصف بود، یعنی در مرحله دوم دولت من، تازه پنج نفر به خاطر اصرار مجلس حذف شدند، باز هم در روزنامه «سلام» آن زمان بررسی کرده و نمره دادند که ترکیب سیاسی به اصطلاح چپ و راست پنجاه پنجاه شد. اینها در روزنامه «سلام» هست و اشخاص هم شناخته شدهاند، میتوانید ببینید.
وی در خصوص نظرش نسبت به روزنامه سلام، ادامه داد: مسوول روزنامه «سلام» را خودم برای مرکز تحقیقات استراتژیک منصوب کرده بودم. اگر مخالف بودم که نمیگذاشتم ایشان بمانند. افراد شاخص دولت آقای خاتمی شخصیتهای سیاسی دولت من بودند. در دولت سازندگی آقای خاتمی وقتی فشارهایی را که رویش میآوردند، تحمل نکرد و رفت. من به ایشان گفتم شما هر یک از مشاغلی را که میخواهید بگویید من به شما میدهم که ایشان کتابخانه ملی را خواست و من کتابخانه ملی را در اختیارش گذاشتم.
هاشمی با انتقاد از سیاستهای جاری ادامه داد: آقای خاتمی گفتوگوی تمدنها را طراحی کرده بود که در سازمان ملل هم تصویب شده بود. اگر چنین رفتارهایی شود، خیلی زود ایران را میپذیرند. شعارهای تنشزا و بیمورد، جواب نمیدهد. روابط با همسایگان بسیار مهم است. یادتان باشد بعد از جنگ چگونه با سرعت روابط برادرانه با همسایگان و آسیای میانه و قفقاز و آفریقا برقرار شد.
وی در مقایسه دوره سازندگی و اصلاحات معتقد است: در دوره آقای خاتمی شعار کمی تغییر کرد اما وزرا و معاونان و مدیران همانها بودند و کارها کموبیش همانگونه بود. البته آن اندازه تکیهای که من روی سازندگی داشتم، آنها نداشتند. خود آقای خاتمی صریحا گفتند سرعت سازندگی را کم میکنیم که به موارد دیگر برسیم، اما قابل تحمل بود. اما دوره اخیر نه، این دوره من دیگر بنا نداشتم که در ریاستجمهوری نامزد شوم. برای آینده کشور نگران بودم. با اطلاعات عمیقی که داشتم افق آینده را میدیدم که امروز همه میبینند و در صحبتهای آن زمان هم گفتهام.
علیرضا فلاحتی، رئیس شاخه جوانان حزب مشارکت ایران اسلامی مازندران و رئیس ستاد ۸۸ در بابل، در سال ۱۳۸۸ بعد از تحمل ۲۸ روز بازداشت انفرادی در شرایط سخت و تحت بازجویی، پس از برگزاری دادگاه های فرمایشی به اتهام اقدام علیه امنیت ملی، به ۶ ماه حبس تعزیری محکوم و در ۲۱ آذر ۱۳۹۰ برای گذراندن دوران محکومیت خود راهی زندان متی کلای شهرستان بابل شد.
فائزه نیاز آذری، همسر این فعال سیاسی دربند، در نامه ای خطاب به فرزند سه ساله اش، رز، گوشه ای از مصائب این روزهای حبس را نگاشته است.
متن کامل این نامه که در اختیار کلمه قرار گرفته به شرح زیر است:
سلام به تمامی کودکان زندانیان سیاسی دربند و سلام به رز کوچکم! سلام به کودک سه ساله ام که با بزرگی و بزرگواری، این روزهای سخت دوری را می گذراند. نمی دانم در آینده ای نزدیک، چگونه آنان که این روزها دوری یک فرزند از پدر را رقم می زنند، می خواهند رو به چشمان تو و صدها کودک دیگر، پاسخ این روزهای نبودنِ پدر را بدهند.
اولین روزی که علیرضای عزیز برای اجرای حکم ۶ ماه حبس تعزیری، راهی زندان متی کلای شهرستان بابل شد، تو سراغ پدر همیشه مهربانت را از من گرفتی. من مانده بودم به انبوه سؤالات دنیای کودکانه تو چه بگویم؟ بگویم پدرت به خاطر پاک زندگی کردن، نپذیرفتن دروغ و بی عدالتی و تلاش برای تحقق آرمان های آزادی خواهانه، گرفتار ظلم کینه ورزان شده است؟ دنیای رنگارنگ و معصومانه تو را چه نسبتی است با این سیاهی ها و زشتی ها؟ چگونه می توانستم پاسخ بازی های نیمه تمامت با علیرضا را بدهم؟ من شرمم آمد که در ساحت پاک تو، لب به شرح بی مهری ها بگشایم.
رز کوچک من…آنان که پدر را از رزِ بابا جدا کردند، از تو و سر بریدن احساسات و رؤیاهایت شرم نمی کنند! در جواب سؤال های معصومانه ات، من چه می توانستم بگویم جز اینکه برایت اندکی از سیاهی واقعیت بکاهم…به تو گفتم پدر عزیزت به محلّ کار جدیدی رفته! به محل کاری با درهای بسته، با دیوارهای بی روزن، با هوایی دم کرده. محلّ کاری که پاسخ تلاش های پدرت برای ایرانی آباد و آزاد بود.
رز دلتنگ و کوچک من…پیوسته از من دیدار پدر را می خواستی و من با دلهره ای جان فرسا در انتظار شنبه ملاقات بودم…روزها و شب هایت را به امید دیدار پدر سپری کردی. صبح شنبه ملاقات، در عطش آغوش گرم پدر، چون پروانه ای کوچک به هرسویی می رفتی و گویی نیرویی تو را به سمت آنجا که پدر سرافرازت در حبس است، می کشاند. من پا به پای اشتیاق تو، تو را به دیدن پدر بردم. دنیای زیبای تو، توان دیدن حجم سرد و عبوس زندان را نداشت. با ترس و تردید قدم برداشتی، هوای زندان ریه های پر از دلتنگی ات را آزرد. از محلّ کار جدید پدر در تعجب و اضطراب بودی…در سالن انتظار ملاقات، ترس و اضطراب بود که بر جان نازکت می نشست.
رز کوچک من، از لحظه رویارویی ات با علیرضای پاک، پشت شیشه و میله، می ترسیدم. اسم علیرضا را که خواندند، به سمت راهروی کابین های ملاقات رفتیم. تو از این محیط زشت و بدرنگ در عذاب بودی، از در و دیوارهای کثیف شکایت می کردی، از هوای سنگین و بغض آلود آنجا لب به اعتراض گشودی…و چند لحظه بعد، پدر را پشت شیشه کابین ملاقات دیدی. می دانم در اشتیاق پریدن در آغوش پدر بودی، این شوق و خواهش را در چشمان بی تاب علیرضا نیز می دیدم.
دختر عزیزم، تو آن لحظه دیگر قادر نبودی حتی سلامی به پدر بگویی، فقط گریه و هق هق بی امانت بود و یک عالم چراهای بی جواب. نه پدر تاب دیدن اشک های مظلومانه ات را داشت و نه من. تو را طاقت دیدن پدر در آن سوی شیشه نبود. تو نگرانش بودی و از من می پرسیدی که از کدام درِ ناپیدا می توان به آن سوی شیشه ها و میله ها رفت؟! دری که علیرضای سرافراز را به آن سوی شیشه ها برد، درِ تلاش برای عدالت و حق بود، در عدول نکردن از ارزش ها و زیر بار ظلم و دروغ نرفتن بود.
رز مهربان من، بعد از آن ملاقات مبهوت کننده، تو دیگر هیچ نگفتی و در تمام مسیر خانه بی صدا و چون بانویی پر درد، آرام و پیوسته، اشک ریختی. بعد از اولین شنبه ملاقات، دیگر توان دیدن پدر در آن شرایط ناشایست را نداشتی. روز به روز دلتنگی بود که حجم کوچک قلبت را پر می کرد. در تمام بازی هایت، گفت و گوهای خیالی ات و رؤیاهای کودکانه ات، دلتنگی و بغضی فروخورده را برای نبودن پدرِ همیشه مهربانت، می دیدم. و من هر بار با خود می گفتم “شرم باد بر آنان که از شکستن دل های پاک این کودکان ابایی ندارند.”
رز کوچک من، این روزهای دوری از علیرضا، برایت چون کابوسی است که انعکاس آن در تمامی دقایقت آشکار است. حالا تمام دلخوشی ات انتظار برای تماس های تلفنی علیرضاست و تو، مظلومانه، محروم از آغوش پدر و حضور گرم و سبز او در کنارت هستی.
رز دلتنگ و کوچک من، اگرچه هوای نفست به خواهش های دیدن پدر آغشته است و بهانه های بی وقفه ات از دلتنگی علیرضاست، اما بدان که پدر آزاده ات، جز در مسیر حق سخن نگفت و عمل نکرد و بدان پاداش همه این حق گویی ها، دمیدن صبح آزادی از فراز قله پر افتخار ایستادگی است.
به امید بازگشت همه کودکان سبز به آغوش گرم پدر و مادرهای آزاده دربندشان…
مادرت، فائزه.
همزمان با ایامالله دهه فجر انقلاب اسلامی، نخستین خانه فرهنگ شبکه دیجیتال استان البرز در مسجد حضرت حجت(ع) کرج راه اندازی شد.
رئیس کانون فرهنگی هنری مساجد استان البرز ضمن اعلام این مطلب بیان داشت: در این خانه فرهنگ، انواع نرم افزارهای اسلامی، بازیهای ملی – مذهبی تولید داخل کشور و بیش از پنج هزار سایت اسلامی به منظور پژوهش دانشجویان و جوانان فعال است.
این خانه فرهنگ به ۲۰ دستگاه کامپیوتر برای استفاده کاربران مجهز شده است.
به روزنامه گزارش جمهوری اسلامی، برای تجهیز و راه اندازی این مرکز بالغ بر ۳۰۰ میلیون ریال از سوی کانون فرهنگی هنری مساجد و اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان هزینه شده است.
معاون دانشجویی وزارت علوم گفت: براساس گزارش دفتر مرکزی مشاوره ۲۰ درصد دانشجویان ورودی ۹۰ مشکل دارند.
به گزارش ایسنا محمود ملاباشی دیروز در بیست و یکمین گردهمایی روسای مراکز مشاوره دانشجویی دانشگاههای سراسر کشور، اظهار کرد: در حال حاضر دفتر مشاوره به یکی از دفاتر ویژه زیرنظر این سازمان تبدیل شده است.
وی با بیان اینکه باید با دانشجویان تعامل بیشتری داشته باشیم، خطاب به مسئولان حاضر در جلسه گفت: باید همانند پدر و مادر به دنبال دانشجو باشید، چرا که دانشجو به علت غرورسنی که دارد، کمتر برای مشاوره مراجعه میکند.
وی افزود: این ما هستیم که باید سراغ دانشجو برویم و پیگیری و بررسی مشکلات ۲۰ درصد دانشجویان ورودی ۹۰ که دارای مشکل هستند، از وظایف مراکز مشاور دانشجوست، چرا که اینها امانتی هستند که به دست شما سپرده شدهاند.
ملاباشی گفت: اکنون که معاونتهای دانشجویی و فرهنگی دانشگاهها از هم جدا شدهاند، مسئولان مراکز مشاوره دانشجویی باید به دنبال تشکیل یک شورای هماهنگی میان این دو معاونت، برای تعامل بیشتر با دانشجو باشند.
مدیرکل بیمه خدمات درمانی استان کرمان گفت: نخستین سایت پزشک خانواده کشور در کرمان در ایام دهه فجر راهاندازی شد.
به گزارش روزنامه جمهوری اسلامی، وی افزود: آموزش مداوم به مردم برای تقویت فرهنگ استفاده از تیم سلامت بهعنوان مشاوران امین خانواده صورت میگیرد، زیرا دیده میشود که روستاییان برای درمان اصرار بر روشهای خود به جای روشهای تیم سلامت خانواده و اصرار بر مهر ارجاع برای مراجعه به شهر دارند.
جعفری بیان داشت: این درخواستها برای ارجاع در حالی صورت میگیرد که پزشک خانواده توان درمان و تامین دارو را در روستا دارد.
وی تصریح کرد: تیم سلامت خانواده از عهده ۹۰ درصد موارد مراجعه بر میآید و کمتر از ۱۰ درصد مراجعان نیاز به ارجاع برای تداوم درمان دارند تا از خدمات پزشکان متخصص بهره ببرند.
روزنامه جمهوری اسلامی در ستون جهت اطلاع نوشت: ساعت ۱۰ صبح دیروز یکشنبه ۲۳ بهمن ماه یک مرد ۲۵ ساله با یک قبضه سلاح برنو وارد بنیاد شهید و امور ایثارگران استان ایلام شد و سه نفر را به گروگان گرفت.
بعد از آنکه این شخص، در محاصره کامل نیروی انتظامی قرار گرفت، سرانجام حدود ساعت ۱۴ و ۳۰ دقیقه خود را تسلیم کرد. وی علت این کار دفاع از ناموس عنوان کرد. چگونگی ماجرا توسط مسئولان مربوطه درحال بررسی است.
جمعی از نمایندگان ادوار مجلس در بیانیه ای با اعلام حمایت و پشتیبانی از نامه جمعی از زندانیان سیاسی و راهپیمایی روز ۲۵ بهمن در اعتراض به حبس خانگی آقایان کروبی و موسوی و خانم رهنورد و درخواست آزادی آنان بهمراه کلیه زندانیان سیاسی و محکومیت استبداد داخلی، آورده اند: براین نظریم که این راهپیمایی هم چنین می تواند نمادی از حضور جنبش سبز در مخالفت با تحریم های اقتصادی و خطر جنگ و مداخله خارجی از سوی برخی دولت ها باشد.
متن کامل این بیانیه که بمناسبت سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی و دعوت به راهپیمایی روز ۲۵ بهمن در سایت نوروز منتشر شده، به شرح زیر است:
هموطنان شریف و آزاده
سی و سه سال پیش انقلابی با شعار “استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی” در میهنمان به پیروزی رسید؛ انقلابی که در پی برکندن استبداد داخلی و مقابله با هرگونه مداخله خارجی در امور کشورمان بود و پیام عدالت و مهربانی داشت. اکنون با گذشت سی وسه سال از انقلاب سئوالی که هریک از ما باید بدان بیاندیشیم و پاسخگو باشیم این است: آیا نظام برآمده از انقلاب در تحقق آرمانها و شعار اصلی انقلاب موفق بوده است؟ سوگمندانه پاسخ ما به این سئوال به دلائل زیر مثبت نیست:
در مورد “استقلال” حاکمیت اقتدارگرا سیاست خارجی تهاجمی و ماجرا جویانه ای را در سالهای اخیر دنبال کرده است که از سویی تشدید تحریم های اقتصادی و سیاسی و بروز خطر جنگ و مداخله خارجی علیه کشورمان را دامن زده است و از سوی دیگر نزدیکی به کشورهایی همچون روسیه و چین را در پیش گرفته که جز به سودجویی و امتیاز گیری خود در رابطه با ایران نمی اندیشند.
در مورد “آزادی” که وضعیت بسیار اسف انگیز است و اجرای تمام اصول مربوط به آزادی و بخش حقوق ملت در قانون اساسی به بوته فراموشی سپرده شده است. نه از آزادی احزاب و نهادهای صنفی و مدنی خبری است و نه از آزادی مطبوعات و رسانه ها، آنچنان که کمترین امنیتی برای فعالان سیاسی و مدنی و روزنامه نگاران وجود ندارد و بر پایه گزارش های منتشره، ایران به بزرگترین زندان روزنامه نگاران جهان تبدیل شده است.
در مورد واژه “جمهوری اسلامی” نیز با گریز از برگزاری انتخابات آزاد و منصفانه و انجام کودتای انتخاباتی برای تشکیل مجلس فرمایشی هفتم و ریاست جمهوری دهم دیگر از جمهوریت جز اسمی باقی نمانده است و در خصوص ارزش های اسلامی نیز جز بر اجرای ظواهر احکام دینی آنهم به زور و اجبار تکیه نمی شود؛ به گونه ای که در سایه این عملکرد، دین گریزی بخش وسیعی از نسلی را که در دامن این نظام زاده و پرورش یافته اند در برگرفته است، و در مجموع به تعبیر رهبران جنبش سبز، “این نظام دیگر نه جمهوری است و نه اسلامی”، و صد افسوس که استبداد دینی به جای جمهوری اسلامی نشسته است.
یکسال پیش آقایان موسوی و کروبی در اعتراض به این رخداد و برای اعلام همبستگی با جنبش اعتراضی و ضد استبدادی مردم تونس و مصر مردم را به یک راهپیمایی در روز ۲۵ بهمن دعوت کردند، و با اجابت این دعوت از سوی مردم، حاکمیت اقتدارگرا به جای دریافت پیام اعتراض مردم، و در ادامه اعمال سیاست سرکوب و ارعاب پس از کودتای انتخاباتی ۲۲ خرداد ۸۸، دست به حبس خانگی این دو و همسرانشان زد تا به خیال خام خود اقتدار ورزد و حاکمیت استبدادی را تحکیم بخشد.
اکنون با گذشت یک سال از آن واقعه، نه تنها از دامنه و عمق نارضایتی مردم کاسته نشده، بلکه جنبش سبز در پیوند با تحولات داخلی و کشورهای منطقه به رشد و بالندگی رسیده و با صبر و استقامت راه خود را به سوی پیروزی ادامه می دهد و سالروز ۲۵ بهمن می تواند تجلیگاهی دیگر برای حضور این جنبش به ویژه در شرایط بحرانی و خطیر این روزهای کشورمان باشد.
ما به عنوان جمعی از نمایندگان ادوار مجلس با حمایت و پشتیبانی از نامه جمعی از زندانیان سیاسی و راهپیمایی روز ۲۵ بهمن در اعتراض به حبس خانگی آقایان کروبی و موسوی و خانم رهنورد و درخواست آزادی آنان بهمراه کلیه زندانیان سیاسی و محکومیت استبداد داخلی، براین نظریم که این راهپیمایی هم چنین می تواند نمادی از حضور جنبش سبز در مخالفت با تحریم های اقتصادی و خطر جنگ و مداخله خارجی از سوی برخی دولت ها باشد.
جمعی از نمایندگان ادوار مجلس: فاطمه حقیقت جو، احمد سلامتیان، اسماعیل گرامی مقدم، علی مزروعی، حسن یوسفی اشکوری
در حالی که بدنبال دعوت شورای هماهنگی راه سبز امید، مردم برای حضور در روز ۲۵ بهمن ماه آماده می شوند، استاندار تهران مدعی است که این فراخوان عمومی هم تنها یک پز تبلیغاتی از سوی اپوزیسیون ضد انقلاب است.
در همین حال محسن رضایی نیز گفته است: مردم ایران اسلامی به سادگی اجازه نخواهد داد افراد یا گروهها دستاوردهای انقلاب را تخریب کنند.
محسن رضایی، در پاسخ به سوال هدایت شده باشگاه خبرنگاران جوان که حرکت مردمی ۲۵ بهمن را ” تحرکات اخیر اپوزیسیون های خارج نشین” خوانده است، گفت: در ایران(مردم) فهیم و باشعور هستند که با چند اطلاعیه افراد منافق بخواهند تحریک شوند و به خیابانها علیه نظام بیایند.
رضایی اظهار داشت: امنیت در ایران متکی به خود مردم است و هر زمان که ملت ایران احساس کنند که امنیت کشور در خطر است، با اقتدار وارد صحنه می شوند و از تمامی تهدیدات جلوگیری می کنند.
دبیر مجمع تشخیص بدون توجه به تخریب همه دستاورد های انقلاب مردمی ۵۷ توسط حاکمان کنونی به نقل از مردم گفته است آنها قطعا به سادگی اجازه نخواهند داد افراد یا گروهها این دستاوردهای انقلاب را تخریب کنند.
در همین حال، استاندار تهران با ادعای اینکه اینکه “فراخوان فتنه گران” برای روزهای آینده جنبه تبلیغاتی دارد، گفت: در عین حال با آمادگی کامل و تجهیز تهران به تمامی سیستم های امنیتی با اینگونه اتفاقات برخورد می کنیم.
مرتضی تمدن که گمان دارد در زمان فتح خیبر است، راهپیمایی ۲۲ بهمن را ” گسترده” و حضور مردم را “پر شور مردم ” خواند.
این در حالی است که به گفته شاهدان عینی جمعیت شرکت کننده در ۲۲ بهمن امسال در مقایسه با سالهای پیش بسیار کاهش یافته بود. .
تمدن بدون اشاره به حکومت نظامی اعلام نشده سال گذشته در سه شنبه های اعتراضی و ۲۵ بهمن مدعی شد: ما پس از فتنه ۸۸ چنین فراخوان هایی را تجربه کرده ایم اما این فراخوان عمومی هم تنها یک پز تبلیغاتی از سوی اپوزیسیون ضد انقلاب است.
روز سه شنبه همزمان با ۲۵ بهمن ماه مردم با تجمع سکوت خواستار آزادی زندانیان سیاسی و رفع حصر از رهبران جنبش سبز خواهند شد.
رهبران جنش سبز سال گذشته بدنبال درخواست مجوز تجمع در حمایت از قیام مردم منطقه بطور غیرقانونی حبس خانگی شده اند.
طی این مدت موسوی و کروبی از کلیه حقوق یک زندانی عادی نیز محروم بوده اند.
فرزندان موسوی و کروبی در نامه ای از مردم خواسته اند که پژواک صدای مظلومیت رهبران جنبش سبز باشند.
همزمان با اعلام دعوت برای گفتن “تکبیر” از سوی صدا و سیما در شب ٢٢ بهمن زندانیان بند ٣۵٠ اوین ساعت ٢١ یکپارچه شعار “یاحسین میرحسین” و “مرگ بر دیکتاتور” سر دادند.
به گزارش کلمه، یکی از یاران گمنام جنبش سبز در اوین در شرح آنچه رخ داده گفت: درحالی که جمعه شب ساعت ٢١ در محوطه زندان مشغول قدم زدن بودم فریاد زندانیان بند ٣۵٠ باعث شد تا به سمت این بند بروم و با نزدیک شدن به درب آن، شعار زندانیان سیاسی شفاف و واضح به گوش می رسید.
این سرباز گمنام جنبش سبز در ادامه گزارش ارسالی خود افزود: شعارها از بند ٣۵٠ پس از چند دقیقه به گونه ای افزایش یافت که صدای زندانیان تا بهداری اوین نیز شنیده می شد.
وی در پایان گزارش خود برای کلمه نوشت که برخی از پرسنل زندان نگهبانان شب جمعه وقتی شعار یا حسین میرحسین را می شنیدند آرام و زیر لب با زندانیان بند ٣۵٠ همراهی می کردند.
کلمه-زهرا صدر: پسر مهدی خرعلی با ابراز نگرانی از طولانی شدن اعتصاب غذای پدرش و بی خبری از او می گوید: می دانیم که از اعتصاب غذا کوتاه نمی آیند، ما هم هیچ کاری از دستمان بر نمی آید و فقط در این راه می توانیم دعا کنیم چون مثل دفعه های قبل گفته اند که آنجا غذا نخواهند خورد.
به گزارش کلمه، مهدی خزعلی رزمنده دوران دفاع مقدس و نویسنده منتقد که بیش از ۳۵ روز از بازداشت و اعتصاب غذایش می گذرد بسیار ضعیف شده و بر خلاف درخواست هم بندیان و دوستان و خانواده و فعالان سیاسی حاضر به پایان دادن به اعتصاب غذای خود نیست.
بر اساس این گزارش شب گذشته بر اثر همین اعتصاب و نوسان شدید فشار، تغییر رنگ صورت و بی حالی مفرط به بهداری اوین منتقل شده اما همچنان می گوید که خود را برای شهادت آماده کرده است و اعتصاب خود را نخواهد شکست.
هفته ی گذشته سید محمد خاتمی، رییس جمهور سابق کشورمان در تماس تلفنی با خانواده مهدی خزعلی از فرزند وی درخواست کرده بود پیام وی را مبنی بر درخواست شکستن اعتصاب غذای یک ماهه که انتظار همه دلسوزان و کسانی است که به مهدی خزعلی و انقلاب و ایران دلبستگی دارند به گوش وی برساند.
مهدی خزعلی روز قبل از آن در پیامی خطاب به همسر شهید باکری، همسر شهید همت و محمد نوریزاد گفته بود: بگذارید قبل از اینکه در سوگ ارزش ها دق کنم برای احیای ارزش های ناب انقلاب اسلامی جان خویش فدا کرده و جایی برای خویش در خیل شهیدان باز کنم.
شب قبل از آن نیز همسران شهید باکری و همت و همچنین محمد نوریزاد در نامه ای خطاب مهدی خزعلی، خواسته بودند که برای فردایی که همه چشم به راه اویند به اعتصاب خود پایان دهد.
در این نامه آمده بود: متوجه شدیم که او را به چهارده سال حبس در شهرستان برازجان و بعد از اتمام دوره محکومیت، به ده سال اقامت اجباری در این شهرستان حکم داده اند. و افزون بر اینها: نود ضربه شلاق!
محمد خزعلی همچنین می گوید: کل خانواده از همان روز اول در روزه هستند و با توکل به خدا، دستمان را از این آقایان بریده ایم و هیچ کدام حرفی نمی زنیم و درخواستی نکرده ایم. فقط خود خدا.
متن گفتگوی کلمه با محمد خزعلی، فرزند مهدی خزعلی را با هم می خوانیم:
لطفا در مورد آخرین وضعیت آقای دکتر بفرمایید؟
روز دوشنبه که در ملاقات پدرم را دیدیم خیلی ضعیف شده بودند و سه شنبه هم که مادر و خواهرم ایشان را در دادگاه دیده بودند، خیلی لاغر شده بودند اما خونریزی معده شان متوقف شده یعنی با دارو کنترل کرده بودند، فشارشان ۶ روی ۴ بوده و می خواستند ببرندشان بیمارستان طالقانی که قبول نکردند. به جز این ما هیچ خبری نداریم و چون حالشان خیلی بد و صدایشان خیلی ضعیف شده بود، بسیار نگران هستیم. امروز هم که روز ۳۵ ام اعتصاب غذاست و متاسفانه از دوستان و همبندان هم کسی تماسی نمی گیرد و خبری نمی دهد که ما خیالمان راحت شود از سلامتی ایشان.
دادگاه برای ابلاغ حکم؟
بله ۲۹ امین روز از اعتصاب غذایشان آمده بودند که حکم را ابلاغ کنند.
برخورد آقای دکتر با این حکم سنگین چه بود؟
خب البته برایشان قابل هضم نبود که چطور ممکن است چنین حکمی صادر شود. در واقع برای هر اتهامی آقای پیر عباسی سقف مجازات قانونی را لحاظ کرده بودند. اما روحیه شان مثل همیشه، خوب و خندان بود. حتی بعد از اینکه حکم را ابلاغ کردند روحیه شان خوب بود و می خندیدند و تاکید کردند که گفتند اعتصاب غذا را ادامه می دهند.
الان خواسته شان برای اعتصاب غذا چیست؟
ایشان معتقد بودند که بازداشت موقتشان غیر قانونی است. پدر من چند پرونده دارند و هر کدام که بسته می شود برای دیگری حکم صادر می کنند. این حکمی که صادر شده برای آن پرونده ایست مربوط به سال ۸۸ که تازه الان حکمش آمد. این پرونده ای که در حال حاضر به خاطر آن در بازداشت موقت هستند پرونده جدیدی است که فکر میکنم پرونده نهم باشد یا دهم. اتهاماتی که در این پرونده است اتهاماتی است که در پرونده های قبلی هم بوده و برای آنها با وثیقه و کفالت و … آزاد شده بودند. برای پرونده های دیگر هم کفالت و التزام و از این قرار ها صادر شده است. اعتراض پدر من به این است که موارد اتهامی با قرار بازداشت مطابقت ندارد. قرار بازداشت یک فلسفه ای دارد یعنی اینکه بیم تبانی و یا امحا جرم می رود. ولی اتهامات ایشان به گونه ای است که نوشته شده و نمی شود محوش کرد در نتیجه معتقدند که بازداشت غیر قانونی است و باید آزاد شوند. و نکته ی بسیار مهم این است که برای این چند اتهام در پرونده جدید که در پرونده های قبلی هم بوده با همین مصداق بازداشت موقت صادر نشده و کفالت و التزام صادر شده است. همه ی این ها دلایل اعتصاب غذای ایشان است و از همان روز اول گفتند که غذا نمی خورند و شهادت را انتخاب کرده اند.
از ملاقاتی که با آقای خزعلی داشتید بگویید و حال و روزشان.
دستشان که از کچ باز شده بود و در باند پیچیده بودند و دندان ها هم همانطور یکی شان شکسته و دندان های دیگری هم شل شده بود اما خدا را شکر لبشان که خونریزی داشت و زانویشان که آسیب دیده بود خوب شده بودند. ما نگران این هستیم که دوباره خونریزی معده کنند و حالشان بد شود. البته این که در بند عمومی هستند تنها نیستند خیال مت راحت تر است. قبلا که در انفرادی بودند ما خیلی بیشتر نگران تر بودیم.
مادرتان در چه وضعیتی هستند.
مادر که اکثر اوقات مشغول دعا هستند و حالشان اصلا خوب نیست. در اکثر مواقع سر درد دارند. ما سعی می کنیم که فکرشان را مشغول کنیم که از نگرانی کم شود ولی خب فکر پدر که می آید در ذهنمان سردرد ها شروع می شود که الان چه اتفاقی ممکن است برایشان پیش آید و حالشان بد شود. کل خانواده از همان روز اول در روزه هستند و با توکل به خدا، دستمان را از این آقایان بریده ایم و هیچ کدام حرفی نمی زنیم و درخواستی نکرده ایم. فقط خود خدا.
یعنی شما پیگیری قضایی نداشته اید؟
پیگیری قضایی لازم ندارد. می گویند که بازداشت موقت است و آدم هم می گوید که بازداشت موقت یک فلسفه ای دارد برای یک تحقیق است حداقل. شما که یک بازجویی هم از پدرم نداشته اید. پیگیری برای زمانی است که احساس کنید طرف شما به دنبال حقیقت است.
خود آقای دکتر گفتند که اصلا بازجویی نداشته اند؟
بله پدرم گفتند که هیچ بازجویی نداشته اند و هیچ جواب قضایی هم نمی دهند. بازپرسی می گوید پرونده را فرستادم پیش آقای پیر عباسی دادگاه انقلاب. آقای پیر عباسی می گوید که فعلا بازداشت موقت است. فعلا هم که می گویند می خواهند یک ماهه را تمدید کنند و معلوم نیست که می خواهند چه کار کنند.
آقای خزعلی فارغ از بحث سیاست و ظلمی که به پدر شما می شود به عنوان فرزند کسی که بیش از ۳۰ روز است که در اعتصاب غذا به سر می برد با مقامات قضایی و بعد با پدرتان چه صحبتی دارید.
برای پدرم که انشا الله سلامت باشند و طوریشان نشود و هرچه زودتر آزاد شوند. ولی به آقایان قضایی هیچ نمی شود گفت. واقعا کار از این حرفها گذشته. دعا می کنیم همه چیز درست شود و همه خلاصی پیدا کنند. به هر حال دارند ظلم های فاحشی مرتکب می شوند. غیر از ظلم ها نگرانی هایی داریم که از لحاظ جانی پدرم را تهدید می کند. می دانیم که از اعتصاب غذا کوتاه نمی آیند، ما هم هیچ کاری از دستمان بر نمی آید و فقط در این راه می توانیم دعا کنیم که ایشان را آزاد کنند. چون مثل دفعه های قبل و این دفعه گفتند که من آنجا غذا نخواهم خورد.
اگر بخواهید خطاب به خواننده های کلمه و مردمی که نگرانی های شما را میخوانند جمله ای بگویید، آن جمله چیست؟
من از تمام مردم و دوستان خواهش می کنم که برای آزادی و سلامتی پدرم و دیگر عزیزانی که گرفتار شده اند با هر دین و آیینی هستید دعا بفرمایید.
کسری نوری از دروایش گنابادی به زندان مرکزی عادل آباد شیراز منتقل شده است.
به گزارش مجذوبان نور، کسری نوری از دراویش گنابادی که در تاریخ ۲۱ دیماه به اتهام اقدام علیه نظام بازداشت شده بود و یک ماه گذشته را در بازداشتگاه اداره اطلاعات شیراز معروف به پلاک ۱۰۰ در بازداشت بسر میبرد، روز بیستم بهمن ماه به زندان مرکزی عادل آباد شیراز منتقل شده است.
طبق این گزارش برای این درویش گنابادی قرار وثیقه پنجاه میلیون تومانی صادر شده است.
لازم به ذکر است که هم اکنون ۱۲ درویش گنابادی که پس از وقایع شهر کوار استان فارس بازداشت شدهاند در زندانهای اوین و عادل آباد نگهداری میشوند که از این بین ۱۰ تن از این دراویش که شامل مدیران و پرسنل سایت مجذوبان نور نیز هستند بیش از ۵ ماه است که در بندهای امنیتی زندان اوین در بازداشت هستند و دو تن دیگر از این دراویش، آقایان کسری نوری و صالح مرادی نیز در زندان عادل آباد شیراز نگهداری میشوند که از بازداشت آقای صالح مرادی بیش از ۵ ماه میگذرد.
جمعی از کارگران شهرداری تبریز در اعتراض به عدم حذف شرکتهای پیمانکاری در مقابل ساختمان فرمانداری تبریز از صبح امروز دست به تجمع زدند.
در این تجمع کارگران خواستار تعیین تکلیف وضعیت استخدامی خود و پاسخ قاطع مسولان در این زمینه شدند.
یکی از کارگران حاضر در این تجمع به ایلنا گفت: با وجود تصویب هیئت وزیران مبنی بر آنکه دستگاههای اجرایی مکلفند قراردادهای منعقد شده با شرکتهای پیمانکاری برای تامین نیروی انسانی را ظرف ۱۵ روز پس از ابلاغ مصوبه، (شانزدهم بهمن ماه) فسخ کرده و با کارکنان شرکتی به طور مستقیم قرارداد ببندند شهرداری تبریز از این اقدام خودداری میکند.
وی گفت: مسئولان شهرداری تبریز با این بهانه که این مصوبه فقط مشمول دستگاههای اجرایی موضوع مواد (۵) و (۱۱۷) قانون مدیریت خدمات کشوری میشود از اجرای آن سرباز میزنند.
لازم به ذکر است این مواد شامل کلیه وزارتخانهها، مؤسسات دولتی، مؤسسات یا نهادهای عمومی غیردولتی، شرکتهای دولتی، شرکت ملی نفت ایران، سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران، بانک مرکزی، بانکها و بیمههای دولتی و شرکتهای مشابه به استثنای نهادها، موسسات و تشکیلات و سازمانهایی که زیر نظر مستقیم مقام معظم رهبری اداره میشوند، وزارت اطلاعات، نهادهای عمومی غیردولتی، اعضاء هیات علمی و قضاوت هیاتهای مستشاری دیوان محاسبات، شورای نگهبان، مجمع تشخیص مصلحت نظام و مجلس خبرگان رهبری میشود.
یک کارگر دیگر شرکتی شهرداری تبریز نیز گفت: ما از مسئولان میخواهیم اجرای این قانون را مبنی بر حذف شرکتهای پیمانکاری در شهرداریها هم اجرایی کنند و قطعا با اجرای این قانون حق و حقوق کارگران شهرداریها هم بدون هیچ اجحافی پرداخت خواهد شد و نگرانی هم از این بابت وجود نخواهد داشت.
این گزارش حاکی است با تصویب هیئت وزیران، همه دستگاههای اجرایی مکلف شدهاند قراردادهای منعقد شده با شرکتهای پیمانکاری برای تامین نیروی انسانی را ظرف ۱۵ روز پس از ابلاغ مصوبه شانزدهم بهمن ماه فسخ کرده و با کارکنان شرکتی به طور مستقیم قرارداد ببندند.
دبیر اجرایی خانه کارگر تبریز هم در گفتگویی با اشاره به اینکه شهرداری تبریز در سالهای اخیر در قبال رسیدگی به مسایل کارگران تلاش وافری داشته و ما به نوبه خود از آنها قدردان هستیم اما بحث درباره این موضوع است تکلیف شرکتهای پیمانکاری در شهرداریها مشخص شود.
کریم صادقزاده با اشاره به تلاش شهردار تبریز در پرداخت به موقع حقوق کارکنان شرکتی شهرداری گفت: مطابق قانون میبایست در مشاغلی که ماهیت مستمر دارند نسبت به عقد قرارداد مستقیم با کارگر اقدام کرد تا امنیت شغلی کارگر تامین شود.
وی افزود: مشاغلی که در قالب شرکتهای پیمانکاری در شهرداریها مانند فضای سبز و جمع آوری زباله و نظایر آن مطرح هستند ماهیت دائمی دارند و تعطیل بردار نیستند و اگر مثلا در یک واحد تولیدی کارگری را به این بهانه که ممکن است کارخانه در آینده به دلیل عدم فروش به تعطیلی کشیده شود با قرارداد موقت بکار گرفته میشوند در شهرداریها چنین امری مترتب نیست.
صادقزاده در ادامه با اشاره به پیگیریهای صورت گرفته ابراز امیدواری کرد مسئولان برای رفع این معضل راه حل کارشناسی ارایه کنند.
عیسی سحرخیز که هم اکنون در زندان به سر میبرد، با تاکید بر این که راهپیمایی ۲۵ بهمن باید “مسالمتآمیز” باشد، گفت: این راهپیمایی باید پیام محکم مردم را برای پایان دیکتاتوری به حکومت برساند.
مهدی سحرخیز، فرزند این روزنامهنگار و فعال سیاسی به جرس میگوید: در تماسی که با پدر داشتیم او از راهپیمایی روز ۲۵ بهمن بسیار استقبال کرد و تاکید داشت که در عین این که این راهپیمایی باید مسالمت آمیز باشد و در سکوت انجام شود حتما باید پیام محکم مردم را برای پایان دیکتاتوری به حکومت برساند.
پسر سحرخیز همچنین درباره شرایط زندان اظهار میکند: روزنامه هایشان قطع شده و وضعیت فروشگاه زندان بسیار بد است و بیشتر مواقع تعطیل است. حتی در صورت باز بودن هم در آن میوه٬ شیر و هیچ لبنیات و یا آبمیوهای پیدا نمیشود که این موضوع سلامتی زندانیان و وضعیت تغذیه آنان را به خطر میاندازد.
او ادامه میدهد: همچنین وضعیت امکانات و سرویسهای بهداشتی بسیار نامناسب و غیر قابل استفاده است و از سقفهای دستشوییها در سرمای زمستان مدام آب چکه میکند.
سحرخیز که اکنون در زندان رجاییشهر به سر میبرد، از سوی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی تهران به ریاست قاضی صلواتی به اتهام توهین به رهبری و فعالیت تبلیغی علیه نظام به سه سال حبس محکوم شده بود، اما ۱۴ مرداد ماه ۱۳۹۰ طی حکمی به دو سال حبس دیگر به دلیل فعالیتهای مطبوعاتی سابقش و در مجموع به ۵ سال زندان محکوم شد.
یاسر یوسف زاده شامگاه روز ۴شنبه ۱۹ بهمن ماه با قرار وثیقه ۵۰ میلیون تومانی آزاد شد.
به گزارش کلمه، یاسر یوسف زاده رئیس ستاد جوانان میرحسین موسوی در بابلسر شامگاه روز ۴شنبه ۱۹ بهمن ماه با قرار وثیقه ۵۰ میلیون تومانی آزاد شد.
این فعال سیاسی شامگاه دوشنبه ۳ بهمن توسط نیروهای حفاظت اطلاعات سپاه مازندران، در منزل پدریش در بابلسر بازداشت شده بود.
بر اساس گزارش ها، هنگام دستگیری یوسف زاده، مامورین نهاد امنیتی وی و خانواده اش را مورد ضرب و شتم قرار داده و منزل شخصی او را مورد تفتیش قرار داده و کلیه دست نوشته ها، کامپیوتر و وسایل شخصی او را با خود برده بودند.
یاسر یوسف زاده رییس ستاد جوانان میر حسین موسوی در بابلسر در انتخابات ریاست جمهوری گذشته بود که در پی حوادث پس از انتخابات، در بهمن ماه ۸۸ بازداشت و ۵۴ روز را در سلول انفرادی گذرانده و با وثیقه آزاد شده بود.
کلمه- سیدکاظم قمی
از عنوان این نوشتار تعجب نکنید. به نوبة خود فکر می کنم باید دست از سیاه نمایی برداریم و از خدمات شبانه روزی خدمتگزاران مخلص (نخوانید مختلس) تشکر کنیم. تا کی می خواهیم تحت تأثیر رسانه های بیگانه، پیشرفت های خیره کنندة کشورمان را نادیده بگیریم؟ مگر نمی بینیم که قدرت های موشک های مزین به اسامی دینی و قرآنی ما، دشمنان را از ترس میخکوب کرده؟ مگر نمی بینیم که هواپیمای جاسوسی شیطان بزرگ را چگونه به دام انداختیم؟ لابد می خواهید بگویید برادران روسی و چینی کمک مان کرده اند. مگر چه عیبی دارد. مگر در آموزش بازجویان و شکنجه گرانمان کمک نکردند؟ مگر در تجهیز نیروی مقتدر سرکوب دست یاری مان را صمیمانه نفشردند؟ مگر در تقلب انتخاباتی راهنمایی مان نکردند؟ گرفتن یک هواپیمای فسقلی که شیطان بزرگ ادعا می کند پیشرفته ترین فناوری موجود در این زمینه است و ریبس دولت خاطر نشان کرد که، مثل همیشه، ما بهترش را داریم، برای ما مثل آب خوردن است. اصلا خیلی کارها برای ما آب خوردن است، منتها بعضی وقت ها احساس تشنگی نمی کنیم. این هم به هیچ کس ربطی ندارد.
اینقدر دربارة آلودگی هوا و مردمی که مظلومانه مثل برگ خزان می افتند و می میرند حرف نزنیم. همة اینها در آستانة انتخابات بزرگی که شرکت در آن تأیید رهبری است، و مشتی خواهد بود به دهان دشمنان خارجی (تا این چند دندان باقی مانده شان هم بیفتد) و فتنه گران داخلی (که البته خیلی وقت است که مرده اند) هیچ است. اصلا برای بازسازی و نوسازی جمعیت کشور، لازم است عده ای بمیرند و جا را برای جوان ترها باز کنند. هی نگویید گرانی بیداد می کند. چندبار باید به ما بگویند که خرید هفتگی مان را نزدیک منزل سابق رئیس هیات دولت انجام دهیم؟ بهتر است مواظب موهای دختران و زنانمان باشیم که مبادا اسباب زلزله و بلاهای طبیعی دیگر را فراهم کنند. نگرانی از وضعیت کروبی و موسوی و رهنورد چرا؟ زندانیان سیاسی هم در لازم است در دانشگاه های اوین و رجایی شهر و قرچک و دیگر شهرستان ها فرصت کنند هم با خود و خدای خود خلوت کنند و هم آموزش های دیگر ببینند. نگران خانواده های آنها هم نباشیم. نگران حملة نظامی غربی ها هم نباشیم.
اصولا بهتر است نگران نباشیم: تا مدیریت این مرز و بوم در کف با کفایت رهبران و دولتمردان کنونی است، خیالمان راحت باشد. تا دولت ما پاک ترین دولت تاریخ بشریت است چه باک از اختلاس های چند هزار میلیاردی؟ تا راهپیمایی های اتوبوسی با هدیه شارژ ایرانسل هست چرا باید غصه آرمان های از دست رفته انقلاب را بخوریم؟ حالا که آرمان های جدیدی به ما پیشنهاد شده باز هم غرولند و باز هم افسوس؟ ما از این دولت سپاسگزاریم و هر وقت صاحبان بصیرت بگویند از آن حمایت می کنیم و هر وقت بصیرت جدیدی آمد که باید سرنگونش ساخت، فهرست بلند بالای لعن و نفرینمان را نثارش می کنیم. بی خود هم از دلیل و برهان سخن به میان نیاورید که کار ما چک کردن حساب بانکی است و پس از آن چنگ زدن به ریسمان ولایت.
از همین نویسنده:
آیا کنش اجتماعی جنبش سبز باعث اتحاد اقتدارگرایان خواهد شد؟
صدف خالی از گوهر( درحاشیه مراسم نمادین استقبال از امام)
بازیچه دست انحصار طلبان نخواهیم شد
جدایی نادر از سیمین؛ سربلندی مردم، سرافکندگی مردم ستیزان
کارناوال ۹ دی: استمداد از خودفریبی و تبلیغ درمانی
سیلی ذلتی که مجلس خود بر گوش خود نواخته بود
قدرت در چهره های مصمم است، نه دهان های گشوده به دشنام
روز شرم برای قوه قضائیه
درسی از حوادث منطقه: راه آزادی از آگاهی میگذرد
سیدحسن خمینی گفت: باید هر چه در توان داریم به مردم خدمت کنیم و الا هیچ عملی از ما پذیرفته نمیشود.
به گزارش ایلنا، حجت الاسلام و المسلمین سید حسن خمینی در دیدار با اعضای کمیته امداد امام خمینی که حبیب الله عسگراولادی نماینده ولی فقیه در کمیته امداد و انواری، سرپرست این نهاد حضور داشتند به مناسبت سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی، به تشریح روایاتی درباره اهمیت خدمت به مردم پرداخت و اظهار داشت: در شب میلاد پیامبر اکرم (ص) قرار داریم ذکر سخنان ایشان حتی اگر تکراری هم باشد، برکت دارد. ایشان میفرمایند؛ اگر کسی خدمتی به برادر مومن خود بکند، فضیلت و مقام او درک نمیشود.
وی در ادامه روایت مبسوطی از امام صادق (ع) نقل کرد و اظهار داشت: محبت و دوستی خداوند دو شرط دارد یکی بخشش بندگان خدا و گذشتن از آنان و دیگری خدمتگذاری به مردم. امام موسی کاظم میفرمایند در حد توان خود نیازهای برادران خود را دریابید و الا هیچ عملی از شما پذیرفته نیست.
وی با بیان اینکه باید هرچه میتوانیم به مردم خدمت کنیم و مشکلات آنها را برطرف کنیم، گفت: توان مردم برای خدمت به یکدیگر متفاوت است اما کسانی که در کمیته امداد امام خمینی کار میکنند قدرت خدمت بالایی دارند، اگر به اندازه قدرت خود برای مردم خدمت نکنند هیچ کاری از آنها قبول نمیشود.
سیدحسن خمینی با بیان اینکه در آستانه پیروزی انقلاب باید جایگاه کمیته امداد را به عنوان یکی از کارهای بزرگ امام بادآور شد، اظهار داشت: خدمت زمان و مکان نمیشناسد. باید هرچه در توان مسوولان است به مردم خدمت کنند نباید از خدمت به مردم خسته شد.
در این دیدار، حبیب الله عسگراولادی و انواری، سخنان کوتاهی درباره تاکید امام به خدمت رسانی به مردم و مخصوصا محرومان ارائه کردند.
در حاشیه این دیدار، نوه یادگار امام بعد از اقامه نماز جماعت ظهر و عصر، در جمع فرماندهان بسیج کمیته امداد امام خمینی سراسر کشور در حیات منزل تاریخی امام حضور یافت و به گفت و شنود صمیمانه با آنان پرداخت.
همزمان با گرانی بی رویه مواد غذایی و کالاهای اساسی، معاون حقوقی و ارجاع تعزیرات حکومتی استان تهران مدعی است که از ابتدای بهمن و همزمان با آغاز فعالیت گشتهای ویژه نوروزی، ۴۰ واحد متخلف پلمب شدهاند و از امروز گشتهای ویژهای برای کنترل بازار عرضه و توزیع مرغ و گوشت قرمز آغاز بهکار خواهند کرد.
پیش از این نیز بارها گشت های کنترل بازار بدون نتیجه به کار خود پایان داده اند. گرانی کالاهای اساسی و مواد غذایی ناشی از افزایش قیمت دلار، تحریم های فزاینده و کاهش ارزش پول ملی است.
کارشناسان معتقدند گشت های کنترل تاثیری در کاهش قیمت ها نخواهد داشت. قیمت گوشت قرمز طی هفته گذشته روند فزاینده ای داشته است.
در حال حاضر قیمت یک کیلو گوشت قرمز در فروشگاه های زنجیره ای ۲۱ تا ۲۵هزار تومان به فروش می رسد.
به گزارش فارس، بزرگمهر صادقی نیچکوهی معاون حقوقی سازمان تعزیرات حکومتی استان تهران درباره فعالیت گشتهای سیار ویژه نوروز اظهار داشت: این طرح حدوداً از ابتدای بهمنماه آغاز به کار کرده و نسبت به قبل تعداد گشتها نیز افزایش داشته است.
وی با بیان اینکه تقریباً برای هر منطقه از مناطق ۲۲ گانه شهر تهران ۳ گشت سیار مستقر کردهایم گفت: برای برخی از مناطق هم که از تراکم بالای اصناف و عرضهکنندگان برخوردار هستند، گشتهای بیشتری قرار داده و به عنوان مثال فقط برای بازار تهران ۵ گشت سیار در نظر گرفته شده است.
معاون حقوقی و ارجاع تعزیرات حکومتی استان تهران خاطرنشان کرد: فعالیت و افزایش گشتهای سیار ویژه نوروز در شهرستانهای استان تهران در حال انجام شدن است.
محمدرضا معتمد نیا از زندانیان بند ٣۵٠ از روز ٢٠ بهمن ماه در اعتراض به عدم رسیدگی پزشکی در اعتصاب غذا به سر می برد.
به گزارش خبرنگار کلمه، این زندانی سیاسی که از بیماری های قلبی و نخاعی رنج می برد مدتهاست درخواست کرده برای تشخیص و درمان بی حسی انگشتان دست و خونریزی های مکرر لثه اش به بیمارستانی خارج از زندان منتقل شود که علیرغم تاکید پزشک قانونی برای اعزام وی جهت درمان، دادستان تهران با این امر مخالفت کرده است.
بر اساس این گزارش، این زندانی سیاسی که نام حرکت اعتراضی خود را روزه سیاسی نهاده، فقط با آشامیدن آب افطار می کند، که همین موضوع سبب افزایش نگرانی ها از وضعیت سلامت وی شده است.
معتمد نیا مشاور اجرایی فرماندهی ستادکل قوا و از مسئولان پشتیبانی جنگ دوران دفاع مقدس و نماینده ویژه نخست وزیری رجایی، باهنر و مهندس میرحسین موسوی در بخش صنعت و معدن بود.
وی در جریان حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ٨٨ در تاریخ ٨ تیرماه توسط اطلاعات سپاه احضار و بازداشت و پس از ٢ماه انفرادی با وثیقه آزاد شد.
معتمدنیا در شعبه ٢۶ دادگاه انقلاب تهران توسط قاضی پیرعباسی به اتهام تبلیغ علیه نظام به یک سال حبس تعزیری محکوم و در تاریخ ٢١ مرداد ماه ٩٠ برای سپری کردن دوران محکومیتش روانه زندان اوین شد.
جلسه امروز اعضای منتخب شورای عالی انقلاب فرهنگی با آیتالله هاشمی رفسنجانی برای امضای حکم رئیس جدید دانشگاه آزاد بدون نتیجه خاصی پایان یافت.
فرهاد دانشجو بطور غیرقانونی و بدون نظر هیات امنا از سوی احمدی نژاد بعنوان رییس دانشگاه آزاد منصوب شده است.
هاشمی رفسنجانی و هیات امنا پیش تر در بیانیه ای اعلام کرده اند که این انتصاب بر خلاف آیین نامه دانشگاه آزاد بوده است.
به گزارش فارس،صبح امروز جلسهای با حضور آیتالله اکبر هاشمی رفسنجانی رئیس هیئت مؤسس و هیئتامنای دانشگاه آزاد و اعضای منتخب شورای عالی انقلاب فرهنگی در مجمع تشخیص مصلحت نظام تشکیل شد.
در این جلسه ضمن ارائه گزارش شورای عالی انقلاب فرهنگی و بحث و تبادل نظر درباره ریاست جدید دانشگاه آزاد راهکارهایی در این زمینه مطرح شد که مورد تفاهم مشترک طرفین قرار گرفت. در عین حال بر اساس گفته میرزاده دبیر هیئت مؤسس و عضو هیئت امنای دانشگاه آزاد مقرر شد جلسه بعدی برای بررسی امضای حکم فرهاد دانشجو رئیس جدید دانشگاه آزاد به زودی تشکیل شود.
در جلسه امروز علاوه بر آیتالله هاشمی رفسنجانی، غلامعلی حداد عادل، علیاکبر هدایتی، حجتالاسلام محمدیان، حجتالاسلام قمی و مخبر دزفولی دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی حضور داشتند.
کلمه_ گروه اجتماعی: در انتخابات آزاد حرف اول را مردم می زنند. شرایط انتخابات آزاد پیچیده نیست و دنیا آن را تجربه کرده و دیده است. درباره انتخابات آزاد در یک جمله هر کسی که در چارچوب قانون اساسی بخواهد فعالیت کند، با هرگرایش و اعتقاد و اندیشهای باید حق داشته باشد در انتخابات شرکت کند و نماینده مردم باشد، مگر اینکه رأی اکثریت را نیاورد. بنابراین انتخابات آزاد یعنی این که صلاحیت هر کس که میخواهد در چارچوب قانون اساسی فعالیت کند رد نشود و هر کسی در انتخابات شرکت میکند حق دارد حزب، روزنامه، تجمع و امنیت کامل داشته باشد و بتواند از طرفداران خود دفاع کند و بعد هم بتواند برنامههای پیشنهادیاش را در امنیت کامل در مجلس پیش ببرد و طرفدارانش نیز امنیت داشته باشند. نه این که مانند انتخابات سال ۸۸ چند روز قبل از انتخابات حکم دستگیری ما صادر بشود. انتخاباتی که سپاه حکم بازداشت فعالین آن را از آقای مرتضوی، بگیرد اسمش انتخابات آزاد نیست. انتخابات آزاد با تمام مولفههای آن یعنی قبل از انتخابات امکانات عمومی به سود کسی بسیج نشود، بیتالمال به نفع یک فرد یا جریان هزینه نشود، صدا و سیما و کمیته امداد به نفع یک جناح بسیج نشوند و از سوی دیگر همه از امکانات عمومی به طور مساوی استفاده کنند تا انتخابات معنای آزاد پیدا کند. برای رسیدن به انتخابات آزاد حتماً آزادی زندانیان سیاسی نخستین شرط است و دوم این که امنیت تأمین شود و نظامیها به پادگانها برگردند. سیاستورزی مدنی جای سیاستورزی نظامی را بگیرد و هرگونه استالینیزم چه نوع روسی و چه نوع چینی و چه نوع استالینیزم فقهی را نفی کنیم و این امکان را فراهم کنیم که همه نیروها در انتخابات شرکت کنند. مشکل زمانی حل میشود که حقوق ملت همیشه حفظ شود نه فقط زمان انتخابات، بلکه به طور مستمر ادامه پیدا کند. هیچ کدوم از این تعاریف در انتخابات پیش رو محقق نشده است و مهم تر از همه همان طور که بارها گفتیم زندانی های سیاسی این دو سال ما آزاد نشده اند پس چگونه می توان در انتخاباتی شرکت کرد که آزاد نیست، چطور می توان وقتی که:

سعید جلالیفر دوست کودکان در بند است
فعال حقوق بشر و عضو کمیته گزارشگران حقوق بشر و گروه و جمعیت دفاع از کودکان کار و خیابان است.سعید جلالیفر اولین بار در تاریخ ۹ آذر ۱۳۸۸پس از خروج از منزل توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد. در تاریخ ۱۵ بهمنماه بازجویی جلالیفر در زندان اوین به اتمام رسید و اتهام «فعالیت تبیغی علیه نظام» به وی تفهیم شد. در تاریخ ۱۳ اسفند ماه ۱۳۸۸ برای وی قرار وثیقه ۱۰۰ میلیون تومانی صادر شد و جلالیفر بعد از ۱۳ روز در تاریخ ۲۵ اسفند ماه ۱۳۸۸ آزاد شد.
جلالیفر بعد از آزادی از زندان در تاریخ ۲۸ فروردین ماه ۱۳۸۹ به شعبه ۳ بازپرسی امنیت مستقر در زندان اوین احضار و مورد بازجویی قرار گرفت. در تاریخ ۱۰ مرداد ماه ۱۳۹۰ جلالیفر برای جلوگیری از اجرای وثیقهی ۱۰۰ میلیونی که توسط دادگاه انقلاب به اجرا گذاشته شده بود در دادگاه حاضر و بار دیگر بازداشت شد. وی پس از دستگیری توسط قاضی مقیسه رئیس شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب به بند ۳۵۰ زندان اوین منتقل شد. جلالیفر در تاریخ ۲۵ مرداد ماه ۱۳۹۰ در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی مقیسه حاضر و محاکمه شد. در این دادگاه اتهامهای او «فعالیت تبلیغی علیه نظام» از طریق عضویت در کمیته گزارشگران حقوق بشر و مصاحبه با صدای آمریکا و همچنین «اجتماع و تبانی» اعلام شده است. وی به خاطر همین اتهامات از توسط این دادگاه به سه سال زندان محکوم شد که این حکم به صورت شفاهی در تاریخ شش شهریور ماه به وی ابلاغ شده است. این حکم هنوز به صورت رسمی به وکیل وی مینا جعفری ابلاغ نشده است.
سید مصطفی تاجزاده حامی انتخابات آزاد قربانی انتخابات شد
فعال سیاسی و عضو شورای مرکزی دو حزب بزرگ اصلاح طلب در ایران جبهه مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب ، متولد آذر ۱۳۳۵ در شهر تهران است. او یکی از خوش نام ترین فعالانِ دموکراسی خواهِ ایرانی است. تاجزاده برای اولین بار پس از پیروزی انقلاب، انتخابات شورای شهر و روستا را در ایران برگزار کرد تا مردم نقش بیشتری در اداره ی شهر و روستای خود داشته باشند. با ابطال هفتصدهزار رأیِ مردم در انتخابات مجلس در سال ۷۸ توسط شورای نگهبان که زیر نظر مقام رهبری فعالیت می کند، تاجزاده از دبیر این شورا شکایت کرد. با آن که به شکایت او رسیدگی نشد، وی هنوز بر لزوم حضور دبیر شورای نگهبان در دادگاه اصرار می کند. مصطفی تاجزاده یک روز پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ بازداشت شد و چهار ماه را در سلول انفرادی در بند دو الف متعلق به سپاه پاسداران گذراند. چند ماه بعد دادگاه، او را به شش سال حبس محکوم کرد. سید مصطفی هیچ دفاعی از خود در دادگاه نکرد. وی پیش ازآن گفته بود: «تا زمانی که به شکایت من علیه دبیر شورای نگهبان [به خاطر ابطال هفتصد هزار رأی مردم در سال ۷۸] رسیدگی نشود نیازی به حضور در دادگاه و دفاع از خود نمی بینم.» دادگاه، تاجزاده را به اتهام «اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی» و «فعالیت تبلیغی علیه نظام» به شش سال حبس محکوم کرد. او در نامه ای که یک سال بعد از حبس خود خطاب به مردم ایران نوشت اعلام کرد که برخی از همراهی هایش با انقلابی گری های دهه شصت در ایران و دخالت در «سبک زندگی» مردم اشتباه بوده است. تاجزاده نامه اش را به ندا آقا سلطان، یکی از کشته شدگانِ پس از انتخابات ایران تقدیم کرد. سید مصطفی تاجزاده یکی از هفت نفری است که علیه سرداران سپاه به خاطر آن چه که وی «کودتای انتخاباتی در سال ۸۸» می خواند شکایت کرده است. همسر سید مصطفی نیز در اسنفد سال گذشته بازداشت شد و حدود ۵۰ روز را در بند دو الف سپاه گذراند و سپس در دادگاه قاضی مقیسه به ۵ سال حبس تعزیری محکوم شد. تاجزاده این روزها را در زندان اوین تهران به صورت انفرادی می گذراند و حاضر نیستند که او را به بند عمومی منتقل کنند. در مدت زندان نامه هایی از وی خطاب به علی مطهری و حسین شریعتمداری منتشر گردیده که البته لحن های آنها متفاوت است. همچنین او از جمله امضا کننده گان شکایت نامه علیه سردار مشفق است و بارها نیز تاکید کرده که باید نسبت به شکایت آنان که سندی دال بر دخالت نیروهای نظامی درروند انتخابات است رسیدگی شود.
در حال حاضر از معدود افرادیست که از انتقالش به بند ۳۵۰ زندان اوین جلوگیری می شود و گاها به صورت دو نفره یا تک نفره در بند قرنطینه نگهداری می شود ، گویا نیروهای امنیتی از بودن وی در جمع ترس دارند.
محسن محققی عضو نهضت آزادی قربانی آزادی می شود
این عضو شورای مرکزی نهضت آزادی که به جرم اقدام علیه امنیت ملی توسط دادگاه انقلاب به چهار سال زندان محکوم شده بود، پس از تایید حکم دادگاه بدوی برای گذراندن دوران محکومیت خود روانه زندان اوین شد. مهندس محققی بعد از عاشورای ۱۳۸۸ توسط وزارت اطلاعات احضار و بازداشت شده بود و دو ماه در بند ۲۰۹ زندان اوین به سر برده بود.همچنین او در سال ۱۳۸۰ همراه با دیگر اعضای نهضت آزادی و نیروهای ملی مذهبی توسط اطلاعات سپاه بازداشت و مدتی را در بند ۵۹ سپاه گذراند. او در دادگاههای غیر علنی به دو سال و نیم زندان محکوم شد.محسن محقّقی، مهندس برق و الکترونیک از انگلستان و از مهندسین اجرائی قوی و صاحب نظر و از اعضای باسابقه نهضت آزادی ایران و یکی از دامادهای شادروان مهندس مهدی بازرگان است. محققی قبل از انقلاب در سازمان اتمی ایران اشتغال داشته و دورههای تخصصی مربوط به نیروگاههای هستهای را در کشور بلژیک گذارانده است. آقای محققی پس از پیروزی انقلاب مسئولیت سایت اتمی اصفهان را به عهده داشته و در حفظ تأسیسات و جلوگیری از تخریب و انهدام آن موفق بوده است. پس از آن با سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران همکاری نموده و در راستای خودکفایی کشور در رشته مهندسی کنترل و الکترونیک، «شرکت کنترنیکس» را به عنوان یکی از شرکتهای تابع سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران تأسیس کرده که هنوز به فعالیت خود ادامه میدهد. مهندس محققی به عنوان یک مهندس اجرایی با سابقه، مدیریت پروژههای زیادی را در نقاط مختلف کشور به عهده داشته است، از جمله پروژه بازسازی کارخانه آجرماسه آهکی خوزستان (واقع درحمیدیه) که دراثرحملات هوائی عراق به شدت آسیب دیده بود.
در حال حاضر مهندس عماد بهاور، مهندس محمد (فرید) طاهری و محمد توسلی دیگر اعضای نهضت آزادی ایران هستند که در زندان به سر میبرند.
شاهین زینعلی تبعید به رجایی شهر
در تاریخ ۷ دی ماه ۱۳۸۸ بازداشت و بر اساس حکم صادره از سوی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی پیرعباسی، به دو سال حبس به جهت اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور از طریق عضویت در حزب پان ایرانیست، ۹۱ روز حبس به جهت فعالیت تبلیغی علیه نظام از طریق شرکت در تجمعات غیر قانونی منجر به اغتشاش، و مصاحبه با رسانه های بیگانه و پرداخت مبلغ یک میلیون و پانصد هزار ریال جزای نقدی محکوم گردید. او از آذر ماه امسال به دستور دادستان تهران از ملاقات حضوری و مرخصی محروم شد در عین حال هیچ دلیلی مبنی بر اعمال این محدودیت ها ارائه نشده است.این در حالی است که این روزنامه نگار و فعال سیاسی قبل از بازداشت از دریافت کارت امتحانات پایان ترم دانشگاه محروم و مسئولان دانشگاه ضمن ضبط کارت دانشجویی وی، از ورود این دانشجو به دانشگاه خودداری به عمل آورده و غیر رسمی او را از ادامه تحصیل محروم کرده اند.
شاهین زینعلی، پیمان عارف، آرش صادقی و جواد علیخانی چهار تن از زندانیان سیاسی اوین بودند که از غروب روز یکشنبه ۱۵ خرداد ماه طی بیانیه ای ضمن اعتراض به نحوه کشته شدن هاله سحابی از اعتصاب غذای خود در زندان اوین خبر داده و پایان اعتصاب غذای خود را منوط بر تشکیل کمیته مستقل حقیقت یاب و تحقیق در مورد تمامی جنایات ۲سال اخیر به ویژه قتل مظلومانه هاله سحابی دانسته بودند. این عضو حزب پان ایرانیست چند روز پیش از بند ۳۵۰ زندان اوین به زندان رجایی شهر منتقل شد.
روز پانزدهم؛ کیوان صمیمی، فرید طاهری، جمال عاملی و حسین رونقی ملکی
روز چهاردهم؛ محمدرضا مقیسه، مجید توکلی، سهام بورقانی و علی اکبر سروش
روز سیزدهم؛ ابوالفضل قدیانی، محبوبه کرمی، علی شکرچی و علی ملیحی
روز دوازدهم؛ آریا آرام نژاد، عبدالله مومنی، مزدک علی نظری و اسماعیل صحابه
روز یازدهم: محسن امین زاده، حشمت طبرزدی، حسین نیکخواه و احمدرضایوسفی
روز دهم؛ عماد بهاور، علی ابراهیمی، رامین پرچمی و بابک داشاب
روز نهم؛ هنام ابراهیم زاده، مسعود پدرام، رسول بداغی و بهمن احمدی امویی
روز هشتم؛ عاطفه نبوی، آرش صادقی، کوهیار گودرزی و عبدالفتاح سلطانی
روز هفتم؛ محمد سیف زاده، مهدی محمودیان، آرش سقر و سروش صفای وردی
روز ششم؛ امیر خسرو دلیر ثانی، مهدی خدایی، سید جلیل طاهری و حسین امینی
روز پنجم؛ داوود سلیمانی، ابراهیم مددی، حجت منتظری و مجتبی احمدی
روز چهارم؛ نسرین ستوده، قاسم شعله سعدی، علی جمالی و یعقوب ملکی
روزسوم؛ علیرضا بهشتی شیرازی، حسن اسدی زیدآبادی، احمد رضا احمد پور و محمد توسلی
در ادامه اعلام حمایت ها از تظاهرات و تجمعات ۲۵ بهمن و اعتراض به تداوم حصر رهبران جنبش سبز، حامیان جنبش سبز در مالزی نیز، تجمع اعتراضی را در روز یکشنبه برگزار خواهند کرد.
به گزارش رسام، مراسمی به مناسبت سالگرد ۲۵ بهمن و در اعتراض به حصر رهبران جنبش سبز، آقایان موسوی و کروبی و خانم رهنورد، برگزار خواهد گردید. این مراسم به دعوت رسام، تشکیلات راه سبز ایرانیان مالزی خواهد بود. زمان مراسم روز یکشنبه، ۲۳ بهمن مصادف با ۱۲ فوریه ساعت ۶ عصر به وقت کوالالامپور خواهد بود. مکان مراسم در سردانگ، دریاچه ماینز ، جنب مجتمع مسکونی هریتیج خواهد بود.

«جمعی از جوانان سبز ایران» با انتشار فراخوانی از حامیان جنبش سبز دعوت کردند روز ۲۵ بهمن ساعت ۲۰ با دمیدن در سوت از پشت بام و پنجره خانه خود یا در خیابان، در سالگرد حصر میرحسین موسوی، مهدی کروبی و زهرا رهنورد، برای دقایقی به شکل نمادین اعتراض خود را به این حصر و نیز بیکفایتی اقتصادی دولت و فشارهای مضاعف و اجتنابپذیر اقتصادی بر مردم اعلام کنند.
به گزارش کلمه، در بخشی از این فراخوان و به عنوان دستورالعمل اجرای این طرح آمده است:
- دمیدن در سوت به نشانه اعتراض هزینهای ندارد ولی با توجه به برد بیشتر صدای سوت، مرئی خواهد بود و به شکلی نمادین اعتراض مردم به حصر رهبران جنبش سبز و اوضاع اسفبار اقتصادی را نشان میدهد. صدای سوت، بدون اینکه مشخص باشد توسط چه کسی دمیده میشود، از مسافتی قریب به یک کیلومتر شنیده میشود و در صورت باخبر شدن و مشارکت تعداد بیشتری از حامیان جنبش سبز به خوبی در سطح شهر شنیده خواهد شد و ضمن نشان دادن زنده بودن این جریان، پیام اعتراضی مردم را از راهی مدنی، بیهزینه، قانونی و نمادین به گوش مخالفان جنبش سبز خواهد رساند.
- اگر از حامیان جنبش سبز هستید با شرکت فعالانه و مسئولانه خود در این طرح به شنیده شدن صدای اعتراض مردم کمک کنید و با این گام کوچک و بیهزینه، وفاداری خود به جنبش سبز و رهبرانش را نشان دهید.
- حتماً همین فردا یا در اولین فرصت به نزدیکترین فروشگاه لوازم ورزشی بروید و هر تعداد سوت داوری فوتبال یا سوت عادی (چوبی یا پلاستیکی) که میتوانید تهیه کنید و در میان دوستان و همسایگان سبز خود توزیع کنید. اگر شما چنین نکنید و صرفا از دیگران انتظار داشته باشید این طرح موفق نخواهد شد و با پیروی دقیق شما و امثال شما از این دستورالعمل حتما کامیاب خواهد بود و به بدنه حامیان جنبش سبز امید بیشتری تزریق خواهد کرد. تهیه سوت را به روزهای آخر موکول نکنید چراکه احتمال دارد سوتهای فروشگاههای نزدیکتان تمام شده باشد یا موانع دیگری ایجاد شود.
- حداقل ۱۰ نفر از دوستان و آشنایان و اعضای شبکه همکاران و خانواده و همسایگان خود را در چند روز آینده از اجرای این طرح باخبر کنید و به صورت حضوری از آنها بخواهید به مشارکتکنندگان فعال در این طرح بپیوندند و خودشان هم ۱۰ نفر را به شرکت در این طرح تشویق کنند. نام ده نفر از دوستان و آشنایان و همسایگان خود را روی کاغذ بنویسید و در صورت موفقیت در همراه کردنشان کنار نامشان تیک بزنید و در صورت ناکامی، فرد دیگری را جایگزین کنید تا اطمینان حاصل نمایید که ۱۰ نفرِ سهم خود را مطلع و همراه کردهاید. با توجه به سانسور و محدودیتهای رسانههای سبز، اگر هر یک از ما و شما به کمتر از ۱۰ نفر رضایت دهیم و در این زمینه مسئولیتشناس و فعال نباشیم نمیتوان به اجرای گسترده طرح و تاثیرگذاریاش امید داشت.
- در روزهای باقیمانده به هر شکل ممکن و بیهزینه (ایمیل، پرینت و توزیع، اشتراکگذاری در فیسبوک و شبکههای اجتماعی و ….) این فراخوان و دستورالعمل را در اختیار تعدادی بیشتری از آشنایانتان قرار دهید و به تبلیغ این طرح در شبکه روابط خود و نیز فضای مجازی بپردازید.
- در روز ۲۵ بهمن به صورت حضوری از چند نفر از همسایگان امین و سبزتان بخواهید که در این طرح با شما همراه شوند. بر وجه مسالمتآمیز و اعتراضی این طرح در واکنش به حصر رهبران جنبش و نیز فشارهای اقتصادی اخیر بر مردم تاکید کنید و انرژی و انگیزه عاطفی آنها برای مشارکت در طرح را افزایش دهید. سوتهایی که خریدهاید را میان آنها توزیع کنید و قرار بگذارید که رأس ساعت ۲۰ به مدت ۵ دقیقه از پنجره یا پشت بام در سوتهایشان بدمند. اگر بدون سوت و با دست و حتی بدون دست میتوانید سوت بزنید، سوتتان را به دیگر اعضای خانواده و همسایگان خود بدهید که همزمان با شما در سوت اعتراضشان بدمند. با موبایل یا دوربین حرفهای از این دقایق فیلم بگیرید و در اولین فرصت مناسب در فضای مجازی منتشر کنید.
- حتی اگر فقط یک یا چند نفر هستید در اجرای طرح تردید نکنید. در هر محله اگر یک یا چند نفر شروع به دمیدن سوت در راس ساعت ۲۰ کنند، تعداد بیشتری از حامیان جنبش سبز و معترضان به حصر رهبران جنبش و بحرانهای اجتنابپذیر اقتصادی به آنها خواهند پیوست. اگر به دلیل شرکت در تجمع یا دلایل دیگر ساعت ۲۰ خانه نیستید، سوتتان را همراه خود ببرید و راس ساعت مقرر در هر جای شهر که بودید مکان مناسبی را انتخاب کنید و در سوت اعتراضتان بدمید و نشان دهید که سبزها بیشمارند.
حسین رونقی ملکی، وبلاگنویس منتقد ۲۵ سالهای که بیش از دو سال است در زندان اوین محبوس است در نامه خطاب به محمود احمدی نژاد با بیان اینکه این روزها هیچ کس آزادى ندارد، تشریح کرده است: امروز استاد دانشگاه به خاطر آموزش و بازگویى حقایق، معلم به خاطر تربیت درست کودکان، دانشجو به خاطر نپذیرفتن ذلت، کارگردان به خاطر ارایه تصاویر واقعى از جامه، کارگر به خاطر درست کار کردن و اعتراض و اعتصاب، وکیل به خاطر دفاع از حق، روزنامه نگار به خاطر اطلاع رسانى دقیق و اخبار صحیح، نویسنده به خاطر نوشتههایش، زن به خاطر زن بودنش، دختران به نام هرزگى و پسران به نام اوباش گرى، تهدید، تعلیق، بازداشت و شکنجه مى شوند.
به گزارش کلمه، سید حسین رونقى ملکى که به دلیل اعتراض به نقض حقوق بشر، دفاع از آزادى بیان و انتقاد از حاکمیت در شعبه ٢۶ دادگاه انقلاب به ١۵ سال حبس تعزیرى محکوم شدهاست و اکنون با شرایط جسمى بد، بیش از ٢ سال است که در زندان به سر میبرد با یادآورى این نکته که ایرانىها هرگز تن به ننگ و ذلت نمى دهند نصیحتى از امام خمینى را در نامه خود بازگو کرده است: “شما باید نصیحت مرا گوش کنید؛ همانطورى که من به این اشخاصى که مى آمدند گفتم این مطلب را، که آقا! تا حالا دیدید شما که با زجر، با کتک، با حبس، با شکنجه، با تبعید، با اهانت، با این همه امور، بردى نکردید؛ دیدید که ملت عصبانى مى شود؛ نمى شود یک ملت را تا آخر زیر چکمه نگه داشت؛ این را دیدید؛ بیایید یک قدرى تغییر بدهید؛ تجربه کنید. آخر شما اشخاصى هستید که ادعاى عقل مى کنید، تجربه کنید، آخر یک دفعه هم آن ورق را پیش بیاورید؛ تلطیف کنید به مردم؛ تواضع کنید به مردم؛ آقا دولت مال مردم است؛ بودجه مملکت از جیب مردم است. شما نوکر مردم هستید. دولتها خدمتگزار مردمند، هى لفظا نگویید من خدمتگزار، و عملا تو سر مردم بزنید.”
متن کامل این نامه که در اختیار کلمه قرار گرفته به شرح زیر است:
به نام حق
یا اهل الکتب لم تلبسون الحق بالبطل تکتمون الحق و انتم تعلمون (ای اهل کتاب، چرا حق را به باطل مشتبه میکنید و آگاهانه حقیقت را پنهان میدارید؟)
جناب آقاى محمود احمدىنژاد
اینجانب سید حسین رونقى ملکى به دلیل اعتراض به نقض حقوق بشر، دفاع از آزادى بیان و انتقاد از حاکمیت در شعبه ٢۶ دادگاه انقلاب به ١۵ سال حبس تعزیرى محکوم شدهام و اکنون با شرایط جسمى بد، بیش از ٢ سال است که در زندان به سر میبرم. امروز نمى خواهم از درد خودم، زندانیان سیاسى و خانوادههایشان سخن بگویم؛ از اینکه بر خلاف قوانین جارى کشور، ما و خانوادههایمان هتک حرمت شدیم، سیلى خوردیم، زجر کشیدیم، ناسزا شنیدیم و تحقیرمان کردند. ملاقات حضورى با خانوادههایمان برایمان رویا شده و مرخصى آرزو؛ بگذریم که چه ظلمى بر ما به واسطه تهدید، بازداشت و شکنجه روا داشته شد و در نهایت در اتاقى شبیه دادگاه، حکمى ناعادلانه و ظالمانه به ما تعلق گرفت؛ یا اینکه خانوادههایمان به خاطر اتهامات واهى که به ما نسبت داده شده است، تحت فشار هستند و تهدید و بازداشت مى شوند؛ نه، از آنها هم سخنى به میان نمى آورم. حرف من از درد مشترک همه هم میهنانم است و از ظلم و ستمى که بر آنها روا داشته مى شود.
آقاى احمدىنژاد
آیت الله خمینى گفتهاند: “اول مرتبه تمدن، آزادى ملت است. مملکتى که آزادى ندارد تمدن ندارد. مملکت متمدن آن است که آزاد باشد، مطبوعاتش آزاد باشد. مردم آزاد باشند در اظهار عقاید و رایشان؛ و الان هیچ کس آزادى ندارد.”
امروز استاد دانشگاه به خاطر آموزش و بازگویى حقایق، معلم به خاطر تربیت درست کودکان، دانشجو به خاطر نپذیرفتن ذلت، کارگردان به خاطر ارایه تصاویر واقعى از جامه، بازیگر به خاطر بازسازى دردها و تصویر نقش دردمندان و ستمدیدهها، کارگر به خاطر درست کار کردن ه اعتراض و اعتصاب، پزشک به خاطر درمان دردهاى جامعه، پرستار به خاطر مرهم گذاشتن بر زخم هاى جامعه، وکیل به خاطر دفاع از حق، روزنامه نگار به خاطر اطلاع رسانى دقیق و اخبار صحیح، شاعر براى اشعار گزنده و تلخش، هنرمند براى هنرش، منتقد به خاطر انتقادش، نویسنده به خاطر نوشتههایش، زن به خاطر زن بودنش، دختران به نام هرزگى و پسران به نام اوباش گرى، تهدید، تعلیق، بازداشت و شکنجه مى شوند. و الان هیچ کس آزادى ندارد.
جناب آقاى محمود احمدىنژاد
“آزادى زندانیان سیاسى پس از چندین سال شکنجه، رنج و محرومیت از حقوق اولیه، آن هم به نام عفو و بخشش، آزادى از زندانى کوچک است به زندانى بزرگتر!” به ما مى گویند طلب عفو و بخشش کنید و اظهار ندامت. مگر ما چه گفتهایم و چه کردهایم که ما را در بند کردند؟ “ما حرفمان این است آقا به قانون اساسى عمل کنید؛ مطبوعات آزادند، قلم آزاد است، بگذارید بنویسند مطالب را، اگر دین دارید به دین عمل کنید.” ما از اقتصاد از دست رفته، فرهنگ از بین رفته، سیاست رو به زوال، اختناق همن جانبه و گسترده در کشور، انباشته شدن زندانها از مردم آزاده، فقدان وسایل اولیه زندگى، چپاول رفتن مخازن کشور، وقایع کهریزک و کهریزکها، غارت بیت المال، قتلها ى زنجیره اى، برخورد هاى قهر آمیز، نقض حقوق شهروندى توسط نیروهاى انتظامى و امنیتى، اعمال خودسرانه و فراقانونى برخى اشخاص و نهادها، تمکین نکردن از قوانین، و از نقض حقوق بشر و آزادى بیان، فقر و فحشا و فساد سخن به میان آوردیم؛ در جواب تهدید، تبعید، شکنجه و حبس کردند و گفتند بترسید! از چه چیز باید بترسیم؟ آیا مرگ از زندگى ذلت بار بهتر نیست؟
جناب آقاى احمدىنژاد
امروز که به روزنامه رسمى دولت هجوم برده مى شود، نزدیکان و اطرافیان دولت به نام جریان انحرافى بازداشت مى شوند، مشاور جنابعالى به اتهام توهین به رهبرى به حبس محکوم مى شود، انتقاد یک فرمانده سپاه از شاه سابق را توهین به رهبرى قلمداد مى کنند و بسیارى به خاطر ابراز عقیده در زندان به سر مى برند؛ به عنوان یک خس و خاشاک از شما مى پرسم چه کسى باید از حق مردم ظلم دیده و ستم کشیده که گرسنگى مى خورند و سرکوب مى شوند دفاع کند؟ و در مقابل این همه ظلم و ستم و بیداد سکوت نکند؟ حتى اگر در دولت و کابینه شما هم باشد. “که اگر کسى ببیند ظالمى را که ظلم و ستم مى کند و سکوت کند، اگر کسى یک کلمه بگوید که ترویج ظلم و حمایت از ظالم باشد جایش جاى ظالم بوده و خودش هم ظالم است.” همه مى دانیم براى توبه و دفاع از مردم مظلوم و ستم دیده هیچگاه دیر نیست. اما یادمان نرود هر که در این بزم مقربتر است جام بلا بیشترش مى دهند.
آقاى احمدىنژاد
اینجانب به شما راى ندادهام و هیچگاه راى نخواهم داد اما با توجه به سمتى که در نظام حاکم جمهورى اسلامى ایران دارید براى طرح مسائل و مشکلات عدیده و اتمام حجت خواهان ملاقات حضورى جنابعالى هستم و مى دانم اگر شما بخواهید این کار صورت خواهد پذیرفت. با یادآورى این نکته که ایرانىها هرگز تن به ننگ و ذلت نمى دهند نصیحتى از آیت الله خمینى براى حسن ختام بازگو مى کنم: “شما باید نصیحت مرا گوش کنید؛ همانطورى که من به این اشخاصى که مى آمدند گفتم این مطلب را، که آقا! تا حالا دیدید شما که با زجر، با کتک، با حبس، با شکنجه، با تبعید، با اهانت، با این همه امور، بردى نکردید؛ دیدید که ملت عصبانى مى شود؛ نمى شود یک ملت را تا آخر زیر چکمه نگه داشت؛ این را دیدید؛ بیایید یک قدرى تغییر بدهید؛ تجربه کنید. آخر شما اشخاصى هستید که ادعاى عقل مى کنید، تجربه کنید، آخر یک دفعه هم آن ورق را پیش بیاورید؛ تلطیف کنید به مردم؛ تواضع کنید به مردم؛ آقا دولت مال مردم است؛ بودجه مملکت از جیب مردم است. شما نوکر مردم هستید. دولتها خدمتگزار مردمند، هى لفظا نگویید من خدمتگزار، و عملا تو سر مردم بزنید.”
سید حسین رونقی ملکی
زندان اوین
در حالی که فشارها و تحریم ها بر ایران بخاطر فعالیت های هسته ای افزایش یافته است، گزارش شده است که بزودی فردو و تولید میلههای سوخت ۲۰ درصد برای رآکتور تحقیقاتی تهران راهاندازی خواهد شد.
به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از ایران هستهای، اظهارات احمدی نژاد در سخنرانی روز ۲۲ بهمن مبنی بر اینکه در روزهای آینده چند دستاورد بزرگ هستهای رونمایی خواهد شد، این سؤال را مطرح کرده که این خبرها از چه جنسی خواهد بود.
برخی کارشناسان حدس میزنند نخستین خبری که در روزهای آینده اعلام خواهد شد مربوط به تولید نهایی میلههای سوخت ۲۰ درصد برای رآکتور تهران است که علیاکبر صالحی در روز ۱۱ بهمن از جای گذاری آنها در قلب رآکتور تهران ظرف یک ماه آینده خبر داده بود.
خبر دوم احتمالا مربوط به راهاندازی تأسیسات فردو است که هم اکنون دو آبشار ۱۷۴ تایی ماشینهای سانتریفیوژ در آن نصب شده و غنی سازی ۲۰ درصد به طور کامل از نطنز در حال انتقال به فردو است.
پیکر مرحوم احمد سوداگر از یادگاران ایام دفاع مقدس صبح امروز با حضور فرماندهان عالیرتبه نیروهای مسلح در تهران تشییع شد.
به گزارش فارس، مراسم تشییع پیکر سردار احمد سوداگر ار فرماندهان ایام جنگ تحمیلی و رییس پژوهشگاه علوم و معارف دفاع مقدس، صبح امروز با حضور جمع کثیری از فرماندهان نیروهای مسلح از مسجد ستاد کل به سمت خیابان شهید قدوسی برگزار شد.
سردار سرلشکر سید حسن فیروزآبادی رییس ستاد کل نیروهای مسلح، محسن رضایی دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام و فرمانده کل سپاه در ایام دفاع مقدس، سردار سرلشکر غلامعلی رشید جانشین ستاد کل، سردار سرلشکر سید یحیی صفوی دستیار و مشاور عالی فرمانده کل قوا، سردار سرلشکر محمدعلی جعفری فرمانده کل سپاه، امیر سرلشکر عطاءالله صالحی فرمانده کل ارتش، امیر سرلشکر حسین حسنی سعدی معاون هماهنگ کننده ستاد کل، سردار سرلشکر محمد باقری معاون عملیات ستاد کل، سردار سرلشکر قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه، امیر دریابان علی شمخانی رییس مرکز مطالعات راهبرد دفاعی، سردار سرلشکر ایزدی معاون ستاد کل، سردار علی فدوی فرمانده نیروی دریایی سپاه، سردار احمد وحیدی وزیر دفاع، سردار حاجی زاده فرمانده نیروی هوافضای سپاه، امیر احمدرضا پوردستان فرمانده نیروی زمینی ارتش، سردار محمد پاکپور فرمانده نیروی زمینی سپاه، سردار محمدرضا نقدی رییس سازمان بسیج مستضعفین، سردار محسن کاظمینی فرمانده سپاه محمد رسول الله(ص) تهران بزرگ، سردار سید محمد باقرزاده رییس بنیاد حفظ و نشر آثار دفاع مقدس، سردار حسین سلامی جانشین فرمانده کل سپاه، سردار محمدجعفر اسدی، سردار غلامرضا محرابی، سردار غلامپور، سردار محمد کوثری، سردار اسماعیل قاآنی و جمع زیادی از همرزمان مرحوم سوداگر و خانواده شهدا ازجمله حاضران در این مراسم بودند.
پیکر مرحوم سوداگر فردا دوشنبه پس از انتقال به زادگاهش، در گلزار شهدای دزفول به خاک سپرده خواهد شد.
مسوولان جدید سازمان میراث فرهنگی و گردشگری کشور از طرح جدید خود برای رونق صنعت توریسم داخلی پردهبرداری کردند؛ طرحی با عنوان لیزینگ سفر شامل ارایه یک تا چهار میلیون تومان اعتبار با سود ۱۱درصد و بازپرداخت یکساله از سوی یک بانک خصوصی و یک بانک دولتی.
پس از طرح شکست خورده سفر کارت که در زمان ریاست مشایی بر سازمان میراث فرهنگی و گردشگری اجرایی شد و به جایی نرسید، این دومین اقدام از این دست است که از سوی سازمان برای نجات صنعت نیمهجان گردشگری داخلی طراحی و اجرا میشود. آنگونه که معاون رییسجمهور و رییس سازمان میراثفرهنگی، صنایعدستی و گردشگری گفته است، این طرح از سوی دو بانک گردشگری و صادرات اجرایی میشود.
لیزینگ سفر در قالب کارت اعتباری برای انجام سفرهای انفرادی و گروهی صادر میشود تا دارندگان این کارتها از طریق دفاتر خدمات مسافرتی و مراکز اقامتی بتوانند از این تسهیلات استفاده کنند. این کارت در هتلها، رستورانها و تمام خدمات مرتبط با گردشگری قابل استفاده است. سقف شارژ این کارتها ۳۰ تا ۴۰میلیون ریال بوده که برای سفرهای داخلی قابل استفاده است. این مبلغ باید یکساله با کارمزد ۱۱درصد بازگردانده شود. سفرکارت در سال ۸۶ به پیشنهاد معاونت برنامهریزی و نظارت راهبردی ریاستجمهوری و سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری ارایه شد. مسوولان سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری بانک سپه و شرکت سرمایهگذاری ایرانگردی و جهانگردی این کارتها را طراحی کردند تا در مرحله نخست کارمندان دولت بتوانند با این کارت در مراکز اقامتی و سیاحتی طرف قرارداد با مجریان سفر کارت از تخفیف ۲۵ تا ۶۰درصدی برخوردار شوند.
با این حال استفاده از این کارتها به شارژ آن در دستگاههای اداری از محل بودجه رفاهی منوط شد. در این میان همراهی و همکاری سازمانها و ادارات دولتی ضمانت اجرای طرح بود، چرا که باید سفر کارت از سوی ادارات و سازمانها، شارژ میشد. اما نه سازمان در اجرای طرح از خود جدیتی نشان داد و نه ادارات و سازمانها کارت کارمندان خود را شارژ کردند.
از همینرو هم بیشتر شهروندان از خالی و بلااستفاده بودن این کارتها خبر میدادند. از سویی گفته میشد دلیل خالی بودن همیشگی حساب سفرکارتها، نبود الزام در واریز بودجه رفاهی به حساب آن بود چرا که اغلب کارمندان ترجیح میدهند این بودجه را به صورت نقدی در قالب بودجه رفاهی دریافت کنند تا صرف هزینه سفر شود. اما با این وجود برخی فعالان عرصه گردشگری و کارشناسان این حوزه، طرح لیزینگ سفر را طرح کارشناسیشده و موفقی نمیدانند.
سید ناصر طباطبایی مدیر هتل لاله یزد و عضو شورای مرکزی جامعه هتلداران در این رابطه میگوید: «من به عنوان یک عضو شورای مرکزی جامعه هتلداران کشور از این طرح اطلاع دقیقی ندارم و تاکنون مسوولان سازمان چیزی در این رابطه به ما اعلام نکردهاند. اما با توجه به اطلاعاتی که از طریق رسانهها در اینباره کسب کردهام، میتوانم بگویم این طرح چیزی ضعیفتر از طرح شکستخورده سفرکارت است که به هیچ نتیجهای نرسید و تعداد معدودی هم که آن را دریافت کرده بودند و پولی به حسابشان ریخته شد با مراجعه به مراکز و هتلهای خاصی پول را به صورت نقدی دریافت کردند.»
مسئول واحد ارتباطات جادهای راه و ترابری مازندران گفت: به علت ریزش بهمن، جاده هراز از سمت تهران به شمال تا اطلاع ثانوی مسدود است.
محمود هادیان با اعلام مسدود بودن محور هراز اظهار داشت: جاده هراز به علت ریزش بهمن مسدود است.
وی تصریح کرد: تردد در تمام مسیر منتهی به مازندران و در محورهای کوهستانی با زنجیرچرخ امکانپذیر است و ماموران راهنمایی و رانندگی از تردد وسایل نقلیه بدون زنجیرچرخ، جلوگیری میکنند.
مسئول واحد ارتباطات جاده راه و ترابری مازندران با اعلام امکان تردد در مسیرهای کیاسر – ساری و محور سمنان تاکید کرد: رانندگان برای عبور از مناطق کوهستانی تمام امکانات مربوط به تردد در زمستان را به همراه داشته باشند.
میرحسین: راهپیمایی شکوهمند شما در روز ۲۵ بهمن، دستاورد بزرگ ملت و جنبش سبز با شرکت همه قشرها از مردان و زنان سلحشورجامعه، در مقابل ناباوری بسیاری از بدبینان و اقتدار گرایان شکل گرفت.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر