۱۳۹۰ بهمن ۲۵, سه‌شنبه

Latest News from 30Mail for 02/14/2012

این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.

 

1390/11/25
  •  

    آرش بهمنی
    مرثیه‌های خاک

    ۱. بعضی عبارات این‌ روزها٬ کلن دارای بار منفی هستند. مثلن صحبت از انقلاب٬ اصلاح در چهارچوب جمهوری‌اسلامی٬ مبارزه مسلحانه و ... دارای بار منفی است. مهم هم نیست که با چه استدلالی٬ از مفاهیم این‌چنینی دفاع شود:‌این واژه‌ها اساسن دارای بار منفی هستند. 

    تکلیف بعضی از واژه‌ها اما٬ تا این حد روشن نیست:‌ صحبت از آن‌ها مصداق با «دست پس زدن و با پا پیش کشیدن» است. از سویی صحبت از استفاده درست از آن‌ها می‌کنیم و از سویی دیگر‌٬ گیر افتادن در دام آن‌ها را٬ از دلایل عمده شکست جنبش سبز می‌دانیم: نمونه بارز آن استفاده از سایت‌ها و شبکه‌های اجتماعی اینترنتی٬ هم‌چون فیس‌بوک٬ توییتر٬ بالاترین و ... است. 
     
    ۲. اینترنت - و در این‌جا فیس‌بوک - اساسن دارای حسن و قبح ذاتی نیست. می‌توان از آن استفاده مفید کرد و می‌توان در دام آن گرفتار شد. احتمالن لازم نیست که میزان استفاده مفیدی که در ۹ ماه اول جنبش سبز از اینترنت شد را٬ مجددن یادآوری کرد: تقریبن قریب به اتفاق اطلاع رسانی‌ها٬ بحث ها پیرامون چگونگی حضور در تجمعات٬ مکان تجمع٬ اطلاع رسانی درباره آن٬ انتشار عکس‌ها و فیلم‌ها و ... همه از طریق همین سایت‌ها - و به طور مشخص فیس‌بوک٬ بالاترین و یوتیوب - صورت می‌گرفت. در زمان «خوش خوشان» جنبش سبز٬ کسی به این موارد ایراد نمی گرفت: نه استفاده از فیس‌بوک مذموم بود و نه حضور در بالاترین مکروه. آن زمان این سایت ها٬ برای بخشی از بدنه جنبش٬ نقش «اتاق فکر» را بازی می کردند. برای آنانی که در این‌باره شک دارند٬ فقط به یک مثال اشاره می‌کنم:‌زمانی که برای روز ۲۲ بهمن٬‌طرح «اسب تروا» مطرح شد٬ بحث‌های بسیاری در این‌باره انجام شد و اساسن چنین طرحی٬ در فیس‌بوک و بالاترین پخته و سپس اجرا شد. 
     
    ۳. شکست - یا لااقل سکوت جنبش سبز در فاز ظهور و بروز خیابانی و نرسید به اهداف اولیه - و سپس پیروزی متعدد کشورهای عربی٬ بسیاری از فعالان جنبش سبز را به چاره‌جویی پیرامون دلایل شکست یا ناکامی انداخته است. در این میان٬ دم‌دستی‌ترین راهی که برای توجیه همه ناکامی‌ها وجود دارد٬ چیزی نیست جز اینترنت. 
    در واقع ریشه‌یابی ما از شکست٬ شباهت تام و تمامی دارد به تحلیل ما از جنبش سبز در زمان اوج آن: دلایل پیروزی یا شکست را تنها به یک مورد تقلیل می‌دهیم و بر روی همان اصرار می‌کنیم:‌ نکته آن نیست که حضور مدام و مداوم در فیس‌بوک می‌تواند ما را به سوی پیروزی رهنمون سازد٬ اما نباید این نکته را هم فراموش کرد که جنس اعتراضات٬ تجربه‌های پیشینی٬ طبقه درگیر در مبارزات٬ هدف از مبارزه و ... در ایران و کشورهای عربی با یکدیگر تفاوت دارد. همان‌طور که اساسن شکل جامعه مدنی و نحوه تعامل و رابطه میان مردم در کشورهای عربی و ایران با یکدیگر تفاوت دارد. 
    طبقه متوسط ایران به عنوان پرچم‌دار اعتراضات٬ به دنبال «زندگی بهتر» است: این زندگی بهتر تنها در آزادی سیاسی معنا نمی‌یابد٬ بلکه آزادی‌های اجتماعی را نیز شامل می‌شود٬ آزادی در انتخاب سبک زندگی را نیز شامل می‌شود و ... - این بحث٬ آن‌قدر گسترده است که نیاز به کار بیشتر و تدقیق و تامل بسیار دارد. 
     
    ۴. این مقدمه طولانی و در مواردی بی‌ربط را از آن جهت نوشتم که به اصل قضیه برسم: استفاده از عبارات چون «فیس‌بوک بلای جان ما شده است»٬ «مبارزه خیابانی را رها کرده‌ایم و به اینترنت چسبیده‌ایم» و ... - که با یک جست‌وجوی ساده در اینترنت٬ با هزاران شکل از آن برخورد خواهیم کرد - گرچه حاکی از یک نگرانی و تلاش برای تغییر اوضاع - و نه لزومن بهبود آن - است٬ اما ساده کردن بحث است.
     
     برای منِ خارج‌نشین اساسن بخش عمده‌ای از فعالیت‌ها در همین اینترنت خلاصه می‌شود. برای یک شهرستانیِ ساکن مناطق دورافتاده٬ راهی جز اطلاع‌رسانی از طریق اینترنت و تلاش برای پیدا کردن هم‌فکرها از همین طریق وجود ندارد. کم نیستند افرادی که در تجمعات بازداشت و شناسایی شده‌اند و امکان حضور در خیابان را ندارند. 
     
    یادمان باشد که مشکل در «استفاده» از اینترنت نیست٬ مشکل ما از سویی در شناسایی «مشکل» و از سوی دیگر در «نحوه استفاده» از ابزارها - و این‌جا اینترنت و به طور خاص‌تر٬ فیس‌بوک - است. 
     
    پی‌نوشت: امیدوارم که در این روزهای بی‌اینترنتی مجالی برای ادامه دادن این بحث پیدا شود. 
     
    مرتبط در حلقه بلاگی گفت‌وگو:

     
     

    1390/11/24
  •  

    مانی ب
    چهاردیواری

    پرداختن به آن‌چه در سوریه می‌گذرد آسان نیست. سلطه بلندگوهای بزرگ رسانه‌ای که با جمله‌هایی تقریبا یک‌سان اذهان را به طور مستمر بمباران می‌کنند تقریبا مطلق است. من پیش‌ترها این‌جا به باور و اعتماد بی‌دلیل بسیاری از ایرانی‌ها به بلندگوهای قدرتمند اشاره کرده بودم. غربی‌ها در این زمینه، در اثر تعلیماتی که از کودکستان و مدرسه شروع می‌شود، با ما فرق می‌کنند. کثرت و لزوم چندصدایی برای غربی‌ها، حداقل برای آن‌هایی که اهل بحث و گفتگو هستند «طبیعی» است. صاحبان این ذهنیت هنگامی که به تک‌صدایی برمی‌خورند، متوجه می‌شوند که یک جای کار ایراد دارد. این تقریبا خلاف ذهنیت ماست که چیزی را که «همه» می‌گویند، به عنوان حقیقت می‌پذیریم.

    در میان سروصدای کرکننده رسانه‌های بزرگ که از قیام مردم آزادی‌خواه سوریه علیه رژیم خونریز اسد که تظاهرات آرام را به گلوله می‌بندد و زن و بچه/ پیر و جوان را قتل عام می‌کند حرف می‌زنند، صداهای آهسته‌تری نیز شنیده می‌شود. «صدای خِرَدآهسته است». این را فروید گفته است، و برای شنیدن صداهای آهسته باید تلاش کرد.

    هدف من از ترجمه سه مطلب در پست‌های اخیر ۴دیواری همین بود که با تقویت چند صدای آهسته‌تر آن‌ها را برای خواننده فارسی‌زبان قابل شنیدن کنم.
    یکی از آن‌ها صدای یکی از چهره‌های شاخص و مورد اعتماد آلمان است که در بحث‌ها و مجادلات تلوزیونی به عنوان متخصص دعوت می‌شود. یورگن تودن‌هوفر از سنین جوانی نزدیک بیست‌سال نماینده پارلمان بوده است. ولی نه از آن نمایندگان سربه‌راهی که مسائل را از دریچه منافع حزبی می‌بینند. تا به امروز او همان‌قدر از سوی چپ‌ها مورد حمله قرار گرفته است که از جانب هم‌حزبی‌های دمکرات مسیحی خودش. اضافه بر این او نویسنده هم هست، و از این نیز ابایی ندارد که برای سردرآوردن از واقعیت و تهیه گزارش عینی شخصا به کانون‌های بحران سفر کند. از افغانستان اشغال‌شده توسط شوروی گرفته تا عراق، لیبی و این بار سوریه.

     اطلاعاتی که تودن‌‌هوفر از سوریه می‌دهد با اخبار و تصاویری که رسانه‌های بزرگ در اختیار ما می‌گذارند ناسازگار است. آن‌چه در آن تردیدی نیست، وجود یک اپوزیسیون بزرگ آزادی‌خواه متشکل از طرفداران و مخالفان اسد در سوریه است. او از تظاهرات میلیونی در پشتیبانی از اسد حرف می‌زند که تصاویر آن را در رسانه‌ها ندیده‌ایم. او از اکثریتی حرف می‌زند که مخالف دخالت بشردوستانه خارجی هستند و از تغییر مسالمت‌آمیز حمایت می‌کنند. از جمله کسانی که ده‌ها سال در زندان‌های سوریه بوده‌اند [مثل همین آدم‌های خودمان که از زندان اوین اعلام می‌کنند که با دخالت خارجی و اعمال خشونت به عنوان وسیله رسیدن به مناسبات بهتر مخالف هستند]. تودن‌هوفر موفق می‌شود در طی اقامت خود در سوریه عدم انطباق چندین «خبر» منتشرشده از سوی رسانه‌های بزرگ را با واقعیت نشان دهد. او هم‌چنین از شورشیان مسلحی نام می‌برد که از سوی عربستان و قطر پشتیبانی می‌شوند و مانند نیروهای امنیتی سوریه از آدم‌کشی و ریختن خون غیرنظامیان ابایی ندارند (+).

    یکی دیگر از مطالبی که ترجمه کردم، بیانیه شاخه آلمانی یک «NGO»ی معتبر جهانی بود به نام «انجمن پزشکان برای پیشگیری از جنگ اتمی». سازمانی نسبتا قدیمی، خوش نام و قابل اعتماد که در سال ۱۹۸۵ به خاطر کوشش‌ در جهت رسیدن به جهانی صلح‌آمیز، متناسب با کرامت انسان و خالی از تکنولوژی اتمی، جایزه نوبل صلح را دریافت کرده است.

    در بیانیه آن‌ها نسبت به خطر مداخله نظامی غرب هشدار داده شده است. غربی‌ها می‌کوشند با تشدید درگیری‌ها زمینه دخالت خود را فراهم آورند. انجمن پزشکان از مخالفان تندرویی نیز حرف می‌زنند که با تشدید درگیری‌ها از مبارزات آزادی‌خواهانه مردم سوریه به نفع خویش سؤاستفاده می‌کنند. آن‌ها هم‌چنین از حضور مزدوران خارجی در میان آنان و تقویت آن‌ها از طریق پایگاه نظامی آمریکا در ترکیه سخن می‌گویند. آن‌ها از اپوزیسیون صلح‌طلبی حرف می‌زنند که تشدید درگیری‌های نظامی را باعث نابودی روند اصلاحاتی می دانند که از چند سال گذشته شروع شده است. می‌گویند:«کسی که تشدید تعارض‌های داخلی سوریه را ابزار موجه‌ی برا یک "تغییر رژیم" دلخواه غرب در سوریه می‌داند ... بایستی اتهام آماده سازی یک جنگ نیابتی و در نتیجه شرکت در جنایت علیه بشریت را بپذیرد» (+). روی سخن پزشکان صلح‌گرا در جملات بالا، با همه‌ی مخاطبان، از جمله با شما و من است.

    مطلب سومی که ترجمه آن را می‌توانید در پست پیش بخوانید از پدر ژان‌بارت رهبر دینی مسیحیان کاتولیک شهر حلب سوریه است. ژان بارت صدای خود را علیه رسانه‌های قدرتمند بلند می‌کند. آن‌ها را متهم می‌کند که نه تنها در گزارش خود از اوضاع سوریه صادق نیستند، بلکه نفت در آتش می‌ریزند. او از مزدوران تندرویی حرف میزند که از عراق، اردن، لیبی و پاکستان از طریق ترکیه در سوریه نفوذ کرده‌اند، و کشور را به سمت فاجعه می‌برند. آن‌ها تخم نفرت و ترور می‌کارند و هنوز به قدرت نرسیده به کشتار مسیحیان پرداخته‌اند، طوری که برخی از محله‌های مسیحی‌نشین شهر خالی شده است. پدر ژان‌بارت نیز تنها گفتگو و تغییرات مسالمت‌آمیز را راه برون‌رفت از بحران می‌داند.

    یک مطلبی هم بامدادی در مورد گزارش ناظران عرب نوشته است که آن نیز در این رابطه جالب است. هیئت ناظران اتحادیه عرب از پشتیبانی نهادهای بین‌المللی برخوردار بود که پس اقامت چندماهه در سوریه، بازدیدهای بیشمار از مراکز بحرانی و گفتگو با تعداد کثیری از سوری‌ها گزارش خود را تهیه کرد. گزارشی که به مذاق قدرت‌های بزرگ نساخت و طوری که باید نیز در رسانه‌ها منتشر و مورد بحث و گفتگو قرار نگرفت. در این گزارش آمده است که مخالفان مسلح در تشدید خشونت‌هایی که بدوا توسط دولت سوریه اعمال شده بود دست دارند. هم‌چنین در این گزارش از «همکاری رژیم سوریه در اعمال خواسته‌های مطرح شده در پروتکل شورای عرب» سخن رفته است، و از همه مهمتر: «مخالفت شهروندان عادی سوریه با هر گونه بین‌المللی شدن و نظامی شدن درگیری‌ها» (+).این مزدورهای مسلح، در مقابل اکثریت اصلاح‌طلب سوری‌ها اقلیت کوچکی هستند. و درک آن‌ها از آزادی و دمکراسی را زمانی که در برابر دوربین دشنه در مقعد قذافی فرو می‌کردند، به عینه شاهد بودیم. آن‌ها هنوز هم (در لیبی) مشغول شکنجه، قتل، کشتار سیاهان و مثله‌کردن مخالفان خود هستند، طوری که سروصدای نهادهای حقوق‌بشری هم درآمده است. قصد آن‌ها راه‌اندازی حاکمیت شریعت اعلام شده است و یکی از رهبران آن‌ها کسی است که به جرم عضویت در القاعده تحت تعقیب (و به گمانم در زندان) بوده است. رسانه‌ها این جماعت را به جای مردم سوریه معرفی می‌کنند. چند روز پیش خبری حاکی از این بود که در میان آن‌ها مأموران امنیتی انگلیسی نیز حضور دارند. و آخرین خبر این که رهبر القاعده در پیام ویدئویی خود از مخالفان سوریه حمایت خود را اعلام کرد (+).

    قرار است ۲۵ بهمن تظاهراتی برپا شود، و دیده‌ام که برخی شعارهایی در ارتباط با سوریه مطرح کرده‌اند. به نظر من ما می‌توانیم با مردم سوریه همراه باشیم و با هرگونه سرکوب مردم از سوی نیروهای امنیتی این کشور که در اعمال خشونت کمتر از مخالفین مسلح وحشی نیستند، مخالفت بورزیم. و از حل بحران از طریق مسالمت‌آمیز حمایت کنیم، اما به هیچ وجه نمی‌توانیم همراه اسلامیست‌ها، القاعده و آدمکش‌های لیبیایی، عراقی، انگلیسی، پاکستانی و ... باشیم.

    یکی از وبلاگ نویس‌ها در رابطه با تظاهرات ۲۵ بهمن می‌گوید: «به نظر من تو این شرایط، مهم‌تر از خودمون، مردم سوریه هستن ... این رسمش نیست که برای اونایی که به جای ما دارن با جمهوری اسلامی مبارزه می‌کنن، حداقل یه شعار ندیم. زنده باد سوریه، مرگ بر روسیه، یا مرگ بر بشار اسد، یا اگه خیلی با شعار مرگ‌دار مشکل دارین، می‌تونید همون حیا کن رها کن و از این چیزا بگین!» (+).

    من از ایران دور هستم و بر من نیست که برای کسانی که در میدان هستند نسخه بپیچم. اما به نظر من امثال این شعارها شبیه شعار «نه غزه نه لبنان» است که عده‌ای از سبزها نظیر سبزهای «سازگارا»یی، یا «مخالفین فعال جنگ» از آن استقبال خواهند کرد. اما به قول ژورنالسیت آلمانی جنز برگر «وقتی دیکتاتورهای مستبد عربستان سعودی و قطر در همنوازی با ناتو قصد می کنند به کشورهای دیگری جهت رسیدن به دمکراسی "کمک" کنند، آدم باید حواس خود را جمع کند». و کسی که حواس خود را جمع کند متوجه می‌شود که مزدوران یاد شده به کمک گانگسترهای صاحب قدرت در عربستان، قطر، انگلیس و آمریکا هرگز «به جای ما با جمهوری اسلامی مبارزه نمی‌کنند» و اگر هم با آن ضدیت می‌ورزند هدف آن‌ها نه خدمت به اهداف ما به عنوان اپوزیسیون ایران، بلکه نابودی ایران است.

     پ.ن.:
    بامدادی برای راحتی کار سه پست اخیر ۴دیواری را که از آن ها صحبت شد در یک فایل pdf گذاشته است.


     
     

    1390/11/24


    در یکمین سالگرد حصر خانگی رهبران جنبش سبز ۴۰۲ فعال مدنی و سیاسی با انتشار بیانیه‌ای ضمن اعتراض به سرکوب مخالفان در ایران خواستار آزادی میرحسین موسوی، زهرا رهنورد و مهدی کروبی شدند.

    امضاکنندگان  این بیانیه ضمن محکوم کردن تخلف و تقلب گسترده در نتایج انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۱۳۸۸، به بازداشت و زندانی‌کردن صدها زندانی سیاسی – عقیدتی و سرکوب مخالفان در ایران اعتراض کردند.

    در این بیانیه آمده است: «در حال حاضر ایران به یک زندان بزرگ و عرصه سیاسی و مدنی آن به یک حکومت نظامی تبدیل شده است... اکنون ایران اوین است و اوین ایران و زندان‌های ایران در هر گوشه‌ای از این سرزمین از خراسان تا آذربایجان، از کردستان تا خوزستان و ... هر یک نمادهایی از این مبارزه سراسری را در خود گرفته‌اند.»

    امضا کنندگان این بیانیه افزوده‌اند: «ما رهبران متقلب و دروغگو و دولت نالایق را حاکمانی تحمیلی بر مردم ایران می‌دانیم که وضعیت زندگی روزمره مردم و سرنوشت کشور را در لبه پرتگاه و سقوط قرار داده‌اند. ما به بازداشت و زندانی‌کردن مخالفان اعتراض داریم و هم صدا با دیگران از آقای احمد شهید نماینده ویژه حقوق بشر در رابطه با ایران و شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد می‌خواهیم رسیدگی به وضعیت کلیه زندانیان سیاسی ایران را به طور روزانه دنبال کنند.»

    در پایان این بیانیه آمده است: «ما از همگان می‌خواهیم به کمپین «رهایی» بپیوندند و با اعتراضات و ابتکارات خود و با هر شکل ممکن صدای مظلومیت زندانیان سیاسی ایران از هر فکر و عقیده‌ای که هستند و مخصوصا سه سرو سبز مقاوم در حصر غیرقانونی را به گوش جهانیان برسانند و از حاکمان ایران بخواهند به ظلم خود بر مردم و نقض گسترده حقوق بشر در ایران خاتمه دهند.»

    شبنم آذر، رضا علیجانی، فرشته قاضی، علی مزروعی، علی‌اکبر موسوی خوئینی، مانا نیستانی و حسن یوسفی اشکوری برخی از امضا کنندگان این نامه هستند.

    منبع: جرس


     
     

    1390/11/24

    محمد بهزاد، معاون وزیر نیروی ایران، از نامه نگاری این وزارت با گمرک و وزارت صنعت و تجارت این کشور برای توقف واردات لامپ‌های ساخت چین خبر داد.

    به گزارش مهر، آقای بهزاد همچنین افزود که وزارت نیرو استفاده از این لامپ‌های ارزان و بی‌کیفیت برق را به مشترکان توصیه نمی‌کند.

    خبرگزاری مهر گزارش داده است که دستگاه های دولتی برای جمع آوری لامپ‌های ساخت چین به دلیل غیر استاندارد و بی‌کیفیت بودن این محصولات بسیج شده‌اند.

    برخی از سازندگان لامپ در ایران می‌گویند که «میزان جیوه و فسفر درون لامپهای غیر استاندارد چینی، بسیار بالاست» و این لامپ‌ها عمر پایین و درخشنگی کمتری نسبت به لامپ‌های داخلی دارند.

    این در حالیست که بر اساس گزارش خبرگزاری مهر، حتی برخی از کالاهای برقی چینی همچون لامپ با بسته بندی و برچسب فارسی به مردم عرضه می‌شوند.

    منبع: مهر

    مرتبط:

    لنت ترمزهای چینی؛ مهم‌ترین عامل تولید آزبست در هوا

    لطفا کتاب کودک را هم از چین وارد کنید


     
     

    فرمانده ناوگان پنجم نیروی دریایی آمریکا:
    1390/11/24

    دریا سالار مارک فوکس، فرمانده ناوگان پنجم نیروی دریایی آمریکا در جمع خبرنگاران درمقر این ناوگان در بحرین، از استقرار «قایق‌های انتحاری» از سوی ایران در منطقه خلیج فارس خبر داد.

    ایران در هفته های اخیرتهدید کرده بود که درصورت اعمال تحریم های نفتی علیه این کشور، تنگه هرمز را به روی رفت و آمد کشتی‌ها از جمله نفتکس ها خواهد بست .

    آقای فوکس روز ۲۳ بهمن و در جمع خبرنگاران گفت: «ایران بر تعداد زیردریایی هایش افزوده، و همچنین شمار ناوچه های تهاجمی سریع خود را افزایش داده است.»

    به گفته آقای فوکس، ایران بعضی از "قایق های کوچک را به وسایلی مجهز کرده که می توان از آنها در عملیات انتحاری استفاده کرد."

    این مقام نظامی آمریکایی همچنین افزوده "ما پیشرفت ایران را در زمینه موشک های با برد کوتاه و بلند و همچنین موشک های بالستیک دوربرد و میانبرد را از نزدیک دنبال می کنیم و البته پیشرفت آنها در مورد برنامه های هسته ای را هم دور از نظر نخواهیم داشت."

    به گفته دریاسالار فوکس " ایران در حال حاضر دارای ده زیردریایی کوچک است."

    دریاسالار فوکس در پاسخ به این سوال که آیا نیروی دریایی آمریکا آمادگی مقابله با هر حمله ای را در خلیج فارس دارد گفت:"ما بسیار مراقب و هشیار هستیم و مجموعه ای از راههای ممکن را برای ارائه به رئیس جمهوری آماده کرده ایم."

    وی گفت: "ما از آمادگی لازم برخوردار هستیم به طوری که اگر قرار باشد امشب اتفاقی بیفتد ما امروز آماده مقابله با آن هستیم."

    در خبری دیگر در این زمینه، محمد علی جعفری، فرمانده کل سپاه پاسداران ایران گفته است که" استراتژی ایران در برابر تهدیدات و تحریم ها، کنترل هوشمند تنگه هرمزاست."

    به گزارش خبرگزاری فارس، آقای جعفری تاکید کرده که "در رابطه با تهدیدات وارد فازجدیدی شده ایم و در حال حاضر این تهدیدات ماست که بر دشمن اثر می گذارد."

    منبع: بی‌بی‌سی و فارس


     
     

    1390/11/24
  •  

    مسیح علی‌نژاد
     

    یکی از زندانیانی که الان به صورت موقت آزاد است برایم نوشت: صبح از پلیس امنیت با من تماس گرفته اند. رفتم و تعهدنامه ای از من گرفته اند تا در هیچ‌گونه اغتشاشی (احتمالاً راهپیمایی ۲۵ بهمن) شرکت نکنم. اما نکته ی جالب اینجا بود که وقتی به پلیس امنیت رفتم دیدم همبندیان سابق من نیز جملگی جمع بودند برای تعهد و امضا. از ما عکس و تعهد گرفته شد و در نهایت به شرطِ عدم حضور در “اغتشاشات” آزاد شدیم.

     

    اکبر امینی هم هر روز صبح باید خودش را به پلیس معرفی کند تا خیال شان راحت باشد کسی که در راهپیمایی ۲۵ بهمن سال گذشته برای شنیده شدن صدای اعتراض خود از جرثقیل بالا رفته بود دیگر از جرثقیل بالا نمی رود. از سایه ی معترضان هم می ترسند…

     

    تا دیروز زنان، جوانان، معلمان، دانشجویان، روزنامه نگاران، وبلاگ نویسان و حتی شهروندان معمولی در تاکسی ها و اتوبوس های شهر پس از هر کار و گفتاری به شکل فاجعه انگیزی احساس نا امنی می کردند اما از این پس این دولت و قدرت است که بیش از ما دلش می لرزد و مردانش احساس نا امنی می کنند. کابینه کابوس اعتراض ما را می بیند، خواب بر بزرگان شهر حرام شده است. خانه قدرت نا امن شده است . احساس نا امنی از خود نا امنی کشنده تر است. اما مدت هاست احساس عدم امنیت از بدنه جامعه به بدنه ی حاکمیت منتقل شده است.

    سی سال ما ترسیدیم و لرزیدیم اینک شما بلرزید.


     


     
     

    1390/11/24

    معصومه ابتکار، دبیر کمیته محیط زیست شورای شهر تهران می‌گوید که تهران رتبه نخست آلودگی صوتی را در میان دیگر شهرهای ایران داراست.

    خانم ابتکار، که با خبرگزاری مهر گفت‌و‌گو می‌کرد، مهم‌ترین دلایل ایجاد آلودگی صوتی در این کلانشهر را «ترافیک خودرو‌ها و موتورسیکلت‌ها، فعالیتهای صنعتی و پرواز هواپیماها» عنوان کرد.

    پیش از این، یوسف رشیدی، مدیرعامل شرکت کنترل کیفیت هوای شهر تهران، این شهر را در زمره "آلوده ترین شهرهای دنیا از لحاظ آلودگی صوتی" توصیف کرده بود.

    جعفر تشکری هاشمی، معاون حمل و نقل و ترافیک شهرداری تهران، نیز گفته بود که موتورسیکلت‌ها سبب بوجود آمدن نیمی از آلودگی صوتی شهر تهران هستند.

    خانم ابتکار، که آلودگی صوتی تهران را «بحران تازه پایتخت» توصیف می‌کرد، افزود که در حال حاضر سنجش دائمی آلودگی صوتی و احداث دیوارهای صوتی در بزرگراه‌ها در حال انجام است و قرار است که دستور العمل استاندرادهای صوتی متور سیکلت‌ها و خودرو‌ها نیز اجرایی شود.

    به گفته خانم ابتکار، این دستورالعمل پیش از این در شورای شهر تصویب شده و این شورا «به طور جدی» پیگیر اجرایی شدن مصوباتش در این رابطه است.

    منبع: مهر

    مرتبط:

    مدیرعامل شرکت کنترل کیفیت هوای تهران: آلودگی صوتی تهران بالاتر از حد استاندارد است


     
     

    1390/11/24

    گاز شهری برخی از شهرهای استانهای مازندران و گیلان در روز یکشنبه با افت فشار و قطعی مواجه شد.

    بر اساس گزارش خبرگزاری های ایران، ابتدا گاز شهری در چالوس و نوشهر، در غرب مازندران، دچار افت فشار و قطعی شد و سپس این مشکل در دیگر شهرهای این استان و استان گیلان نیز دیده شد.

    خبرگزاری مهر گزارش داده است که «در شهرهایی مانند چالوس و نوشهر، اشتراک گازی کلیه ادارات، واحدهای تجاری، رستوران‌ها، هتل‌ها و مجتمع‌های اقامتی و صنعتی و جایگاه‌های سی ان جی قطع شده تا گازرسانی به اشتراک‌های مسکونی ادامه داشته باشد.»

    محمد اکبرزاده، معاون استاندار گیلان، قطعی گاز در استان گیلان را به دلیل «ارتقای ایمنی در لوله‌های گاز» این استان توصیف کرده است.

    به گفته این مقام مسئول، آن‌ها مجبور بودند پس از آتش سوزی ماه گذشته در ایستگاه فشار گاز لاکان رشت، لوله‌های قدیمی را بهسازی و مرمت کنند.

    بر اساس گفته‌های آقای اکبرزاده، مدارس و دانشگاه‌های استان گیلان امروز به دلیل به دلیل جبران فشار گاز و صرفه جویی در مصرف انرژی تعطیل هستند.

    بر اساس آخرین گزارش‌های خبرگزاری فارس، وضعیت گازرسانی استان‌های مازندران و گیلان به حالت طبیعی برگشته و گاز شهری بیشتز مناطق این دو استان وصل شده است.

    قطعی گاز این دو استان در حالی صورت گرفته بود که دمای هوا در این استان‌ها به زیر صفر رسیده است.

    مازندران و گیلان در شمال ایران دارای آب و هوایی معتدل هستند و کمتر دمای هوای زیر صفر را تجربه می‌کنند.

    منابع: مهر (+ و +) و فارس (+ و +)


     
     

    1390/11/24
  •  

    مریم اینا

    نوشتن یادم رفته و آفت اش باید فیسبوک باشد. حالا قرار نیست اینجا از فیسبوکی غر بزنم که همیشه آن گوشه کنارها باز است و ساعت ها از وقت روزانه ام را می گیرد. یا از بازی های عجیب دوستی های مجازی و لایک ها و کامنت ها بنویسم که به شکل رقت انگیزی ذهن ام را مشغول می کند. غر زیاد زده اند و زده ام از این گرفتاری بی فایده و همچنان گرفتارش هستم برای اینکه به درستی کارهایی را هم راه می اندازد که در محیط های دیگر خیلی سخت تر انجام می شدند.
     
    بعد از آنکه فرهادی گلدن گلوب را گرفت و جشن فیسبوکی راه افتاد و چند روز بعد از اینکه عکس گلشیفته موج فیسبوکی شد، درست همان موقع که موج دستگیری های جدید شروع شده بود؛ با دوستی قدیمی در ایران چت می کردم. رک و راست به من فهماند که نشسته ایم دور هم و موضوعی را از جهان واقعی عاریت گرفته ایم و حرف می زنیم. می گفت سر سوزنی هم برای این بحث ها تره خرد نمی کند، البته طبیعتا ما آزادیم که حرف بزنیم و حرف بزنیم، اما بدبختی آن است که «فقط» حرف می زنیم.

     


    شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به 30mail-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به 30mail@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

    هیچ نظری موجود نیست:

    ارسال یک نظر