اصل نظام زير سؤال رفته، مردم از دين خدا فاصله گرفته اند و نسبت به آن بدبين شدهاند؛ عدّهای مسيحی شدهاند و عدّهای ديگر اصلاً اعتقادی به اسلام ندارند؛ در صورتی که قبل از انتخابات ۸۴، مسألهٔ حادّی نبود، آنچه بود فقط از ناحيهٔ مدّاحی عدّهای بود و به طور آشکار حقّی ضايع نشده بود، امّا بعد از انتخابات ۸۴، در اثر سوء مديریّت و تحکّمِ عدّهای غير متخصّص، نظام دچار خدشه شده است.
خبرنگاران سبز/سیاست: استان فارس دو نماينده در خبرگان رهبری دارد.آيت الله علی محمّد دستغيب از مراجع تقليد منتقد حکومت که از سال ۱۳۶۰ تاکنون عضو مجلس خبرگان رهبری بوده و پس از تقلب بی سابقه در انتخابات و بازداشت و کشتار معترضين به مهندسی انتخابات پابه پای مردم سيلی و توهين خورده است و ديگری برادر ایشان سيد علی اصغر دستغيب ديگر نماينده استان فارس در مجلس خبرگان رهبری که به دليل سکوت و عدم اظهارنظر در مورد عملکرد رهبری، مورد رضايت و حمایت نظام، سپاه و انصارحزب الله قرار گرفته است.
حجت الاسلام عباس نبوی، رئيس موسسه تمدن و توسعه اسلامی چندی قبل درجلسه هفتگی انصارحزبالله به نقل از آيت الله خامنه ای گفته بود: آیت الله سید علی خامنه ای رهبری نظام در آخرين ديدار خود با نمايندگان مجلس خبرگان گفته است که اجازه نخواهد داد آنها در کارهای وی دخالت کنند. اين اظهار نظر از آيت الله خامنه ای تاکنون با واکنش های متفاوتی روبرو شده است که برداشت کلی از این اظهار نظر مرگ جمهوريت نظام و آغاز دیکتاتوری دینی بوده است.
به گزارش خبرنگاران سبز
، آيت الله سيد علی محمد دستغيب از اعضای منتقد و معترض خبرگان رهبری در پاسخ به اين نقل قول از آیت الله خامنه ای که تاکنون توسط هيچ فردی تکذيب و يا خبرآن از روی سايت انصار حزب الله حذف نشده است اعلام کرده است :
گفته شده که اعضای خبرگان نبايد در کارهای جزئی، دخالت کنند.اگر اين جمله، صحّت داشته باشد، از ناحيهٔ عدم اجتهاد است. اين که گفته می شود بين افراد خبرگان و رهبر، هيچ تفوّقی نيست، بدين جهت است که همه، مجتهد میباشند؛ لذا از ميان خود شخصی را که دارای شرائط موجود در قانون اساسی است، انتخاب می کنند؛ و الاّ اعتبار اصل ۱۱۰ از ناحيهٔ غير مجتهدين، و اين خلافِ قانون اساسی است.
چون اعضای خبرگان مجتهد هستند و از روی اجتهاد صحبت می کنند، وظيفه دارند در هر موردی که خلاف شرع و قانون است، تذکّر دهند و الاّ مسؤول هستند.
اگر سؤال شود که چرا متّهمين در زندانها بدون محاکمه به سر می برند و با اکراه و اجبار از آنها اعتراف می گيرند و برای خانوادهٔ زندانيان، رعب و وحشت ايجاد می کنند، و چرا مردم به راحتی نمی توانند مطلب حقّشان را بيان کنند، و چرا مسؤولين قانون اساسی را به طور کامل اجراء نمی کنند؟ اين طور جواب داده می شود که: اعضای خبرگان نبايد در کارهای جزئی دخالت کنند.
آيا نيمه شب و با رعب و وحشت به منزل افراد مشکوک الاتّهام وارد شدن، شرعی است؟ آيا بيان اين حرف که چرا جناب آقای مهندس ميرحسين موسوی و حجة الاسلام و المسلمين کروبی در حصر می باشند، دخالت در اُمور جزئی است؟
اصل نظام زير سؤال رفته، مردم از دين خدا فاصله گرفته اند و نسبت به آن بدبين شدهاند؛ عدّهای مسيحی شدهاند و عدّهای ديگر اصلاً اعتقادی به اسلام ندارند؛ در صورتی که قبل از انتخابات ۸۴، مسألهٔ حادّی نبود، آنچه بود فقط از ناحيهٔ مدّاحی عدّهای بود و به طور آشکار حقّی ضايع نشده بود، امّا بعد از انتخابات ۸۴، در اثر سوء مديریّت و تحکّمِ عدّهای غير متخصّص، نظام دچار خدشه شده است.
مردم حق دارند سؤال کنند و بر عهدهٔ مسؤولين است که جواب صحيح، با ارائهٔ دليل موجّه از شرع وقانون بدهند.
آيا آبروی مردم را از طريق صدا و سيما بردن خلاف شرع نيست؟ آيا مناظرههای مهندسی شده در انتخابات ۸۸، شرعی بود؟ مگر میشود مردم را به زور تسليم کرد؟ امام خمينی (ره) با الهام از قرآن و سنّت مردم را نسبت به حقّشان بيدار کرد که نبايد زير باز ظلم رفت.
اگر چنين مطالبی که گفته شد و امثال آن در کشور باشد، ديگر نمیتوان گفت کشور اسلامی است، و اگر اسلامی نباشد، خبرگان معنی ندارد و صحبتهای اعضاء ارزشی ندارد. شما از تمام مراجع سؤال کنيد که آيا حصر و زندانی کردن بدون محاکمه، شرعی و اسلامی است؟ آيا شُنودِ مکالمات و کنترل رفت و آمد خانوادهها به صرف اتّهام، شرعی است؟ آيا ايجاد رعب و وحشت برای مردم از ناحيهٔ سپاه، اسلامی است؟ کدام مرجع میتواند حکم به شرعی بودن اين مسائل بدهد؟
اين که گفته می شود اعضای خبرگان بايد مجتهد و مورد تأييد مراجع و علماء بزرگوار باشند، بدين خاطر است که در صورت لزوم بتوانند انحرافات را به سمع کسانی که تأييد کردهاند برسانند. در حال حاضر بعضی از اعضای مجلس خبرگان، مورد تأييد مراجع و علماء نيستند و از دفاتر عقيدتی سياسی به مجلس خبرگان راه يافتهاند؛ هرگز مراجع و علماء اين قبيل افراد را تأييد نمیکنند و به همين نحو نظام را چون تخلّف از احکام اسلامِ نظام را، قبول ندارند.
ما میگوئيم اسلام دين کامل است و تا روز قيامت بر پا است و در هر موضوعی حکم دارد و پاسخ هر سؤالی را دارد و جهان را میتواند با منطق و دليل اداره کند، امّا چگونه شد که مسؤولين جواب اين همه سؤالها و شبهاتی که از ناحيهٔ عملکرد خودشان ايجاد شده را نمیدهند و میخواهند با تحکّم و زورِ اسلحه و زندان و ايجاد رعب و وحشت و تهمت، همه را تسليم کنند؛ لذا نمیتوان از ايران عزيز در مجامع بين المللی دفاع نمود، و الاّ در معرض اين همه تهديد قرار نمی گرفت.
مردم انقلاب کردند و انقلابشان را هم دوست دارند، امّا هرگز زير بار زور و خلاف شرع و قانون نمیروند. اين سخن که گفته میشود نبايد در جزئيات دخالت کرد، به علت عدم منطق و اينکه اين افراد احکام خدا را نمیفهمند، است (اذ انتفی الجزء انتفی الکلّ). هنگاميکه احکام اسلام اجراء نگرديد، اسلامی نيست.
اميرالمؤمنين علی (ع) فرمود: اين ابو موسی اشعری را حَکَمْ قرار ندهيد. عدّهای از مردم قبول نکردند و اين مقدمه شد برای روی کار آمدن معاويه.
مردم به شورای نگهبان گفتند اين همه تخلّف در انتخابات ۸۴ و ۸۸ و اين همه اهانت از ناحيهٔ صدا و سيما و اين همه سرکوب از ناحيهٔ سپاه، مقدمه است برای نابودی اسلام و ايران عزيز. اينها فرياد زدند که شورای نگهبان نبايد برای مردم رئيس جمهور تعيين کند، بلکه بايد شخص لايق و سابقه دار در اسلام و مکتب امامت را معرفی کند تا مردم رأی دهند؛ اين کار که به قول آقايان « دخالت در امورجزئی » است، منتهی شد به اين همه فساد در جامعه و انحراف از اسلام و اين همه جدايی مردم از نظام. اگر نصيحت های بزرگان و مراجع را می پذيرفتند، هرگز در مهلکهٔ اين چنينی واقع نمی شدند.
هنگامی که اعضای خبرگان از دخالت در امور جزئی (به قول گفته شده) ممنوع شدند، اين گونه میشود که در مشکلات پيش آمده به قوهٔ قضائيه رجوع میشود و آنها هم میگويند ما گوش به فرمان رهبری هستيم، در حالی که میفرمايند اين قوّه مستقلّ است!
مردم در مشکلات پيش آمده به قوهٔ مقنّنه رجوع میکنند و آنها میگويند ما ولائی هستيم، در حالی که آقايان میگويند مجلس مستقلّ است! و قوهٔ مجريه نيز به همين نحو؛ و اعضای خبرگان هم اگر انتقادی کنند، صلاحيت از آنها سلب شده، چون از تحت امر بيرون رفته و ولايت فقيه را قبول ندارند! همين امور سبب میشود که حوزهها از استقلال خارج شوند و کار به سپاه محوّل شود و آنها در همهٔ مسائل حوزهها، دخالت کنند.
البته بايد دانست که حوزه، وابسته به عالم عامل و مجتهد مهذّب است؛ هر جا که چنين افراد وارستهای باشند، همانجا حوزه است و در قلب مردم است و از بين رفتنی نيست. پس هيچگاه در محاصره خواستههای غير شرعی قرار نمیگيرد و اين نوعِ علمای عامل هستند که مردم را به خدا و اسلام و قرآن و سنّت آشنا میکنند و دلها را از خُلقيات حيوانی پاک میکنند؛ همانند ميرزای شيرازی، ميرزای نائينی، امام خمينی -رحمهم الله- و امثالهم، که الاٰن هم در قلب مردم هستند، که مردم را به خدا توجّه دادند نه آنکه به خود دعوت نمودند.
اينجانب اميدوارم که اعضای شورای نگهبان و اعضای مجلس خبرگان، به وظيفه اصلی خود که ابلاغ احکام اسلام و جلوگيری از خلاف شرعهايی که گفته شد، عمل کنند که در اين صورت است که مردم آنان را همراهی میکنند چون مردم به دنبال حقّ و عمل به احکام اسلام و قانون اساسی هستند.
و السلام- سيد علی محمّد دستغيب
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر