آرش شایگان
این روزها کمتر کسی است که با اینترنت سر و کار داشته باشد اما دستکم در یکی از شبکههای اجتماعی بزرگ دنیا عضو نباشد. محبوبیت و و نفوذ شبکههای اجتماعی تا جایی پیش رفته که حتی باعث میشود درصدی از کاربران هنگامی که به توالت میروند هم دست از چک کردن فیدها و اکانتهای فیسبوک و توییتر خود برندارند.

همانطور که میدانید فیسبوک بهعنوان بزرگترین شبکه اجتماعی جهان شناخته میشود. میلیونها کاربری که احتمالا در سال ۲۰۱۲ از مرز یک میلیارد نیز میگذرند، روزانه با مراجعه به صفحات شخصی خود و بررسی محتوای بهاشتراک گذاشتهشده توسط دوستان و آشنایان، سعی میکنند بخش قابلتوجهی از وقت روزانهشان را در این سایت میگذرانند. فیلم «شبکه اجتماعی» را بهخاطر دارید؟ آیا یادتان هست که کمپین تبلیغاتی این فیلم چه شعاری داشت؟
You don't get to 500 million friends without making a few enemies
۵۰۰ میلیون کاربری که در زمان نمایش این فیلم عضو فیسبوک بودند حالا با گذشت این مدت کوتاه از مرز ۸۰۰ میلیون نفر نیز گذشتهاند و این رشد فزاینده کاربران، علاقه شدید مردم نسبت به استفاده از فیسبوک را نشان میدهد. اما سوال اصلی اینجاست که آیا با گذشت این مدت از زمان راهاندازی این شبکه، فیسبوک هنوز هم برای ما جذابیت گذشته را دارد؟ این سوال مدتهاست که ذهن مرا به خود مشغول کرده است و همواره پاسخهای مختلفی از زبان افراد مختلف به آن داده میشود.
واقعیت امر این است که در مقایسه با دیگر شبکههای اجتماعی نظیر توییتر، فیسبوک تفاوتهای ساختاری زیادی نسبت به دیگر محیطهای مجازی دارد. از طرفی، در اتفاقات اخیر جهان پیرامون ما، این شکبه نقشی بسیار حیاتی در شکلگیری و هدایت رویدادها ایفا کرده است. همه اینها را میتوان از زوایای مختلفی بررسی کرد. اما این موضوع را باید بپذیریم که رفتار و عملکرد کاربران ایرانی در استفاده از سرویسهای مختلف اینترنتی نسبت به رفتار کاربران دیگر کشورها، تفاوت زیادی دارد.
این تفاوتهای فاحش از شیوه دسترسی به این سرویسها شروع میشود و تا نحوه استفاده از امکانات مختلف و بومیسازی برخی ویژگیهای آن ادامه پیدا میکند. حتما در این رابطه، داستان تغییر ساختار گودر و حذف برخی از ویژگیهای خبرخوان گوگل که سر و صدای تعداد زیادی از کاربران ایرانی را بلند کرد و باعث شد حتی TechCrunch نیز خبری را درباره این موضوع منتشر کند به یاد دارید.

پس تا اینجای کار میدانیم که در بسیاری از زمینهها ممکن است رفتار ۸۰۰ میلیون کاربر جهانی فیسبوک با رفتار چند ده هزار یا حتی چند صد هزار کاربر ایرانی این شبکه متفاوت باشد. با نگاهی گذرا به صفحات ایرانی ایجاد شده در فیسبوک که بسیاری از آنها جزء صفحات زرد و مزاحم بهحساب آیند، میتوان نتیجه گرفت که بخش زیادی از فعالیت کاربران ایرانی در این شبکه، از جمله فعالیتهای بیهوده محسوب میشود.
لیست صفحات مزاحمی که روزانه در بین بازدیدهای خود از این شبکه مشاهده میکنیم، هر روز بیشتر و بیشتر میشوند و ایننوع رفتار باعث میشود تا نسبت به استفاده از برخی صفحات مناسب این شبکه نیز غافل شویم. بسیاری از کاربرانی که سوال این مقاله را با آنها در میان گذاشتم، دلایلی مانند دیدن تاریخهای تولد دوستان و آشنایان خود و گفتن تبریک به آنان و یا مشاهده آلبومهای تصویری را هدف مراجعه خود به فیسبوک مطرح کردند. (بخوانید: آماری درباره دوستیها و قهرهای فیسبوکی)
از طرفی، طراحی جدید فیسبوک (تایملاین) که این شرکت آنرا در کنفرانس f8 در ماه نوامبر گذشته معرفی کرد و چندی پیش بهصورت عمومی برای همه فعال شد، یکی از دلایلی است که بهتازگی باعث شده تا خیلی از کاربران، نسبت به گذشته علاقه چندانی برای استفاده از فیسبوک نداشته باشند. تغییرات ظاهری و ساختاری گاه و بیگاه که ممکن است از طرف این شبکه برای رقابت با رقیبان بزرگی مانند گوگل اعمال شود، در خیلی از مواقع با نارضایتی کاربران همراه میشود.

همه این دلایل که از زبان کاربران این شبکه مطرح میشوند، بهعنوان دلایلی بهحساب میآیند که جذابیت همیشگی فیسبوک را در بین استفادهکنندگان ایرانی آن زیر سوال میبرند. توجه داشته باشید که بحث جذابیت با موضوع کمیت بازدید تفاوت زیادی دارد و هدف از مطرح کردن این مسئله، بررسی میزان علاقه کاربر نسبت به استفاده از یک شبکه اجتماعی و امکانات موجود در آن است.
همه مواردی که در این یادداشت مطرح کردهایم و بسیاری موارد دیگر باعث میشوند تا در چنین موقعیتی این سوال را مطرح کنیم که آیا فیسبوک هنوز هم برای شما جذاب است؟ نظرات خود را از طریق کامنتها یا با ایمیل با ما در میان بگذارید.
سازمان گزارشگران بدون مرز روز ۵ بهمن ۱۳۹۰ گزارش سالیانه خود درباره وضعیت آزادی مطبوعات در سال ۲۰۱۱ را منتشر کرد. این دهمین گزارش سالانه گزارشگران بدون مرز است. گزارشگران میگوید این ردهبندی با همکاری صدها تن از روزنامهنگاران و کارشناسان رسانهها تهیه شده است. (جدول ردهبندی را میتوانید از اینجا ببینید و فایل PFD ردهبندی سالانه را از اینجا دانلود کنید)
بر اساس این گزارش٬ ایران در میان ۱۷۹ کشور جهان رتبه ۱۷۵ را از نظر میزان آزادی مطبوعات کسب کرده است. سه کشور اریتره٬ ترکمنستان و کره شمالی در انتهای جدول نشستهاند؛ کشورهایی که گزارشگران آنها را «کشورهای جهنمی» میخواند که در «دیکتاتوریهای مطلقی هستند که در آنها آزادی وجود ندارد.» گزارشگران بدون مرز درباره وضعیت چین (رتبه ۱۷۴)٬ ایران (۱۷۵) و سوریه (۱۷۶) میگوید: «سه کشوری که گویی با عالم واقعیت قطع رابطه کردهاند، دیوانهوار در سراشیب ترور سقوط میکنند.» کشورهای فنلاند٬ نروژ و هلند صدرنشین جدول ردهبندی آزادی مطبوعات در جهان هستند.

گزارشگران بدون مرز درباره وضعیت آزادی مطبوعات در سال ۲۰۱۱ مینویسد: «سال گذشته “سرکوب” واژهی سال بود. در جهان هیچگاه آزادی اطلاعرسانی تا به این حد با دموکراسی همپیوند نبوده است. هیچگاه کار روزنامهنگاران به این اندازه دشمنان آزادی را آزار نداده است. هیچگاه اقدام به سانسور و تهاجم فیزیکی به روزنامهنگاران به این تعداد نبوده است. حل این معادله آسان است: نبود و یا حذف آزادیهای عمومی به شکل مکانیکی منجر به حذف و نبود آزادی مطبوعات میشود. دیکتاتورها از آزادی اطلاعات میترسند و آن را ممنوع میکنند، به ویژه آنگاه که پایههای قدرتشان را میلرزاند.»
ایران همچنان در ردههای انتهایی
در ایران ٣٠ روزنامهنگار و ٢۴ وبنگار در زندان بهسر میبرند. کمتر از ۱۰ روز پیش از انتشار گزارش سالانه گزارشگران بدون مرز حکم اعدام سعید ملکپور٬ یک برنامهنویس وب٬ از سوی دیوان عالی کشور تایید شد. او متهم به «اقدام علیه امنیت ملی» و «توهین به اسلام» است.
دستگیریهای روزنامهنگاران و وبنگاران در ایران ادامه دارد. پرستو دوکوهکی٬ روزنامهنگار و بلاگر٬ مرضیه رسولی٬ روزنامه نگار و بلاگر و سهامالدین بورقانی٬ از آخرین دستگیرشدهها هستند که از بیش از ۱۰ روز پیش در بازداشت هستند. (بخوانید: رسانهنگاران بار دیگر هدف حمله دولت ایران)

این در حالیست که بر اساس گزارشهای رسیده تعداد دستگیریها بیشتر است و فشارها از طریق احضار افراد به مراجع قضایی و امنیتی و انجام بازجوییهای مستمر ادامه دارد. نهادهای امنیتی و اطلاعاتی خانوادهها را وادار کرده است که از انتشار خبر دستگیری فرزندانشان خودداری کنند.
گزارشگران بدون مرز در بیانیهای که در نخستین روز آغاز به کار کنفرانس جهانی ارتباطات رادیویی «اتحادیه جهانی ارتباطات سازمان ملل» در روز ۲۳ ژانویه منتشر کرد٬ نوشت: «ایران یکی از سرکوبگرترین کشورهای جهان در عرصه آزادی اطلاعرسانی است. این کشور رسما تائید کرده است که در پی راهاندازی سیستمی برای مسدودسازی همه جانبهی وسایل ارتباطاتی است. جمهوری اسلامی ایران در پی آن است که با راه اندازی اینترنت ملی، اتصال به اینترنت جهانی را قطع کند.»
در آن بیانیه گزارشگران نوشت: «بسیاری از مسئولان جمهوری اسلامی ایران بارها ماهواره و اینترنت را وسیلهای برای جنگ نرم کشورهای غربی علیه ایران معرفی کردهاند. از سال ١٣٧٩ شبکههای ماهوارهای که برای ایران برنامه پخش می کنند، به دلیل ارسال پارازیت از سوی این کشور به شکل منظم قربانی اختلال در پخش برنامههای خود هستند. در سالهای اخیر به ویژه، شبکه تلویزیونی بیبیسی فارسی و صدای آمریکا بارها به این امر اعتراض کردهاند. اما متاسفانه شرکتهای ماهوارهای اروپایی و آمریکایی در برابر فشارهای سیاسی و اقتصادی حاکمیت جمهوری اسلامی که حقوق بنیادین شهروندان خود و در راس آنها حق دانستن را نقض میکنند، سر تسلیم فرود میآورند.»
تاثیر بهار عربی بر جدول آزادی مطبوعات
گزارشگران بدون مرز در ردهبندی آزادی مطبوعات در سال ۲۰۱۱ ٬ نگاهی هم دارد به وضعیت آزادی مطبوعات در کشورهایی که در آنها تحولات انقلابی رخ داده است؛ خیزشهای زنجیرهای مردمی در خاورمیانه و شمال آفریقا که «بهار عربی» نام گرفته است. تونس تنها کشوریست که در این میان از نظر وضعیت آزادی مطبوعات در ردهبندی سالانه گزارشگران صعود داشته است. تونس به نسبت ۲۰۱۰ توانست ۳۰ رده در جدول صعود داشته باشد در حالی که بحرین با «سرکوب جنبش دموکراتیک، برگزاری دادگاههای زنجیرهای برای مدافعان حقوق بشر و مسدود کردن تمامی فضای آزاد» ۲۹ رده سقوط کرده است.

سوریه که پیش از این نیز در ردهبندی ٢٠١٠ در رتبهی خوبی قرار نداشت، در دهمین ردهبندی بازهم سقوط کرده است. گزارشگران «سانسور کامل رسانهها، مهار عمومی اطلاعات و خشونت کور علیه حرفهکاران رسانهها» را به عنوان اصلیترین علل این سقوط برمیشمارد.
مصر نیز نسبت به سال ۲۰۱۰ در جدول ردهبندی آزادی مطبوعات ۳۹ رتبه فرو افتاده است. گزارشگران میگوید: «کشورهای “بهار عرب” در برابر آیندهای نامعلوم قرار گرفتهاند. جایگاه رسانههای مستقل، پرسشی است که هنوز پاسخ به آن ممکن نیست.»
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر