از همگی دانشجويان، اساتيد، نخبگان دانشگاهی خواهشمنديم با طراحی انوار جديد مبارزه در چهارچوب خواستهای ملت بزرگ ايران، از کرامت وانسانيت تا حق چگونگی زيستن و انتخاب پردازند و صحنه را در اين روزها چه با تجمعات اعتراضی، تحصن و يا اعتراضات صنفی دانشجويی همانند هر آنچه که به تازگی ديديم و شنيديم، خالی ننمايند. کاروان بزرگ جنبش سبز را از اين گردنه به سلامت عبور دهند و همگی ما را به کربلای آزادگی و انسانيت حسين(ع) برسانند.
خبرنگاران سبز/جامعه.بیانیه ها و مواضع:
در ادامه حمایت های گروه های مختلف از فراخوان مردمی مراسم عاشورا و تاسوعا و سالروز ۱۶ آذر، جمعی از اساتيد، فعالين دانشجويی و دانشجويان جنبش راه سبز اميد در بيانيه ای در آستانه ۱۶ آذر، روز دانشجو، با اشاره به هماهنگی عاشورای حسين(ع)، عاشورای جنبش سبز و عاشورای دانشجو؛ تصريح کردند: بر ماست که به مبارزات خود روشنگرانه ادامه دهيم، از نااميدی فاصله بگيريم و با چشمانی باز و صدايی بلند، فرياد کربلا و دانشگاه را به گوش ايرانيان جهان برسانيم.
امضاکنندگان اين بيانيه از دانشجويان، اساتيد و نخبگان دانشگاهی خواسته اند: با طراحی انوار جديد مبارزه در چهارچوب خواستهای ملت بزرگ ايران، از کرامت وانسانيت تا حق چگونگی زيستن و انتخاب پردازند و صحنه را در اين روزها چه با تجمعات اعتراضی، تحصن و يا اعتراضات صنفی دانشجويی همانند هر آنچه که به تازگی ديديم و شنيديم، خالی ننمايند.
آنها همچنين آورده اند: اين روزها بيش از هرروز به حضور پر رنگ و روشنگرانه دانشجو و استاد نياز است. مولای کربلا، بزرگ آموزگار آزادگی، ايستادگی و مبارزه با کج انديشی و دروغ، پيامی غير از اين به انسانيت گوشزد نمود؟
متن اين بيانيه که برای انتشار در اختيار کلمه قرار گرفته، بدين شرح است:
قرنها پيش مولای آزادگان جهان حضرت حسين بن علی (ع)خروج کرد تا به ما بگويد:
برحذر باشيد از ستم کردن به کسی که ياوری جز خدای عزّ و جل ندارد.
«الا ترون الی الحقِّ لا یُعمل به و الی الباطلِ لا يتناهی عنه »
آيا نمی بينيد که به حق عمل نمی شود و از باطل روی گردانده نمی شود.
امروز بيش از هر زمانی بايد به فلسفه عاشورا انديشيد. مگر نمی گفتيم کل يوم عاشورا و کل ارض کربلا. تا حقی از ظالمی ستانده شود و به مظلومی هديه گردد. گيرم که زديد. کشتيد و در حصر کرديد. با صدای زينب (س) چه می کنيد؟ آيا فرياد او را در مسجد شام فراموش کرده ايد؟
سالی است که نماد معترضان خيرخواه، دو عزيز، دو شجاع، دو همراه در حصرند. در صبر به مولايمان امام حسن اقتدا کرده ايم، گويی شما را مجالی برای انديشيدن نيست که با حبس دلسوزان با سرعت بيشتری به پايان سلام خواهيد کرد. از تونس، ليبی و مصر؛ نياموختيد؟
امروز می بينيم که کلام اين دو عزيز و اسرای در حبس جنبش روز به روز به واقعيت نزديکتر می گردد. چرا درس نمی گيريد؟و مگر نه اين است که کلامشان مانند چشمه ای زلال هرروز بيشتر در روح و جانمان رخنه می کند؟ مردمان همگی گرسنه اند و شما با شعبده فهم را به مسلخ تحميق می بريد؟
شهيد چمران در رابطه با حادثه ۱۶ آذر می گويد: "وقايع آن روز چنان در نظرم مجسم است که گويی همه را به چشم می بينم. صدای رگبار مسلسل در گوشم طنين می اندازد، سکوت موحش بعد از رگبار بدنم را می لرزاند، آه بلند و ناله جانگداز مجروحين را در ميان اين سکوت دردناک می شنوم. دانشکده فنی خون آلود را در آن روز و روزهای بعد به رأی العين می بينم… نيکسون معاون رئيس جمهور آمريکا به ايران می آمد تا نتيجه بيست و يک مليون دلار خرج کودتا را ببيند
صبح شانزده آذر، هنگام ورود به دانشگاه، دانشجويان متوجه تجهيزات فوق العاده سربازان و اوضاع غير عادی اطراف دانشگاه شده، وقوع حادثهای را پيش بينی میکردند.
دانشجويان حتی الامکان سعی میکردند که به هيچ وجه بهانه ای به دست بهانه جويان ندهند. از اين رو دانشجويان با کمال خونسردی و احتياط به کلاس ها رفتند و سربازان به راهنمايی عده ای کارآگاه به راه افتادند. ساعت اول بدون حادثه مهمی گذشت و چون بهانه ای به دست آنان نيامد به داخل دانشکده ها هجوم میآوردند؛ از پزشکی، داروسازی، حقوق و علوم عده زيادی را دستگير کردند. بين دستگير شدگان، چند استاد نيز ديده میشد که به جای دانشجو مورد حمله قرار گرفته و پس از مضروب شدن به داخل کاميون کشيده شدند؛ چون احتمال وقوع حوادث وخيم تری میرفت، لذا برای حفظ جان دانشجويان، دانشکده را تعطيل کردند و به آنها دستور دادند به خانه های خود بروند و تا اطلاع ثانوی در خانه بمانند."
و امروز چه پرشباهت به آن روزهاست. بزرگان، اساتيد و دانشجويان دلسوز و خيرخواه چون توکلی ها و هدايت ها همه در حبس و حصرند. آنچنان نظام پادگانی در حال گسترش چتر خودکامگی و تماميت خواهی است که گويی فناناپذير است. هر صدای دلسوزی با مشت پاسخ داده می شود. در بيرون از اوين ها همه در زندانی بزرگتريم: زندان جامعه. دلشکسته و خسته هر روز به مصيبتی می نگريم و سر در جبين افسوس فرو می بريم، که ايران ما را چه می شود؟
دزدی، اختلاس و دروغ، پايه های جامعه را به تخريب روزافزون می کشد. و اين آخرين آنها؛ حمله مغول وار سپاهيان دروغ به سفارت دولتی که هميشه دستی از خيانت به سوی ملت ايران دراز نموده است و چه اندوهی بزرگتر از اين که چماقداران مامور را دانشجو خطاب می کنند؟!
دانشجو را چه نسبتی با تاراج و تخريب وحهه ی يک ملت که بزرگی ای به گسترای تاريخ دارد؟ اين ديگر بدترين است. ضربه ای شکننده تر از سرکوب و زندان و… آيا اين هياهوگری به مسلخ فرستادن انديشه نيست؟ و چه فريادی رساتر از ندای دانشجوی مظلوم دربند.
اين روزها بيش از هرروز به حضور پر رنگ و روشنگرانه دانشجو واستاد نياز است. مولای کربلا، بزرگ آموزگار آزادگی، ايستادگی و مبارزه با کج انديشی و دروغ، پيامی غير از اين به انسانيت گوشزد نمود؟
هل مِن مغيثٍ يرجو الله باغاثتِنا؟ هل من معينٍ يرجو ما عند الله فی اِعانَتِنا؟
آيا فرياد رسی هست که برای رضای خدا به فرياد ما برسد؟ آيا کمک کننده ای است که ما را برای مقابله با استبداد ياری دهد؟
برحذر باشيد از ستم کردن به کسی که ياوری جز خدای عزّ و جل ندارد
و آذرماه ۹۰ چه همزمانی ايی را مروز می کند. عاشورای حسين(ع)، عاشورای جنبش سبز و عاشورای دانشجو هم آهنگ شده است.
بر ماست که به مبارزات خود روشنگرانه ادامه دهيم، از نااميدی فاصله بگيريم و با چشمانی باز و صدايی بلند، فرياد کربلا و دانشگاه را به گوش ايرانيان جهان برسانيم.
از همگی دانشجويان، اساتيد، نخبگان دانشگاهی خواهشمنديم با طراحی انوار جديد مبارزه در چهارچوب خواستهای ملت بزرگ ايران، از کرامت وانسانيت تا حق چگونگی زيستن و انتخاب پردازند و صحنه را در اين روزها چه با تجمعات اعتراضی، تحصن و يا اعتراضات صنفی دانشجويی همانند هر آنچه که به تازگی ديديم و شنيديم، خالی ننمايند. کاروان بزرگ جنبش سبز را از اين گردنه به سلامت عبور دهند و همگی ما را به کربلای آزادگی و انسانيت حسين(ع) برسانند.
با صراحت از همگان خواستاريم که با حضور آگاهانه خود در اين مسير پر پيچ و ناهموار با هر صلاحديدی که همگی به درجه ای از شناخت و تکامل آن رسيده ايم، کمک کنيم تا در جبهه بی تفاوتی و نااميدی از اصلاح، پيروز ميدان گرديم.
در خاتمه، کلام را با ذکر گزيده ای از بيانيه علمدار سبز جنبش، مير دربندمان زينت می بخشيم:
جنبش دانشجويی در تاريخ معاصر ما همواره حاوی گزارشهايی از شکلگيری جريانهای عميق سياسی و اجتماعی در متن جامعه بوده است. اين نقشی است که اگر حاکمان با درايت برخورد میکردند میتوانست و میتواند برای عبور کمهزينه به سمت توسعه و پيشرفت بيشترين بهرهها را برساند، اما آنان خشمگينانه اين نشانگر ذیقيمت را میشکنند؛ آنان دوست دارند به خود تسلی دهند که حرکتهای دانشجويی جز غوغای چند جوان پرسروصدا نيستند که اگر خاموش شوند صورت مسئله از اساس پاک خواهد شد؛ داستانی تکراری از انکار واقعيتها و تلاش برای توليد و تفسير اطلاعات مطابق ميل دولتمردان که تقريبا هيچ عهد تاريخی بدون شمهای از آن پايان نيافته است. ان هولاء لشرذمه قليلون، (گفتند که) اينها گروهی ناچيزند (به قول امروزیها خس و خاشاکی بيش نيستند)، و انهم لنا لغائظون، و آنها ما را به خشم میآورند، و انا لجميع حاذرون، و ما همگی در آمادهباش به سر میبريم، فاخرجناهم من جنات و عيون، پس خداوند آنان را از باغها و چشمهسارها بيرون کرد، و کنوز و مقام کريم، و از گنجها و از جايگاه دلپسند.
جمعی از اساتيد، فعالين دانشجويی و دانشجويان جنبش راه سبز اميد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر