محسن هاشمی در گفتگویی با وبسایت خبری قانون گفته است که نمی شود 8 سال افراطی ها در کشور حرف بزنند و همه ارکان کشور دست آنها باشد. باید از افراطی ها عبور کرد در هر جناحی که باشند.
آقای هاشمی گفته است: «بر اساس گفته یک فرد، که میگوید؛ آمریکا تا 4 سال دیگر نابود میشود، نمیتوان سیاست خارجی را برنامهریزی کرد. یا مثلاً بر اساس اینکه کسی بگوید ظهور کوچک امام زمان نزدیک است. کشور نیاز به عملگرایی و واقعگرایی دارد که متأسفانه از بین رفته است. افراطیها نمیتوانند کشور را اداره کنند. افراطیها فقط میتوانند پاچه بگیرند.»
او که می گوید اگر فضا مناسب باشد ممکن است وارد انتخابات شود، در این گفتگو ناهماهنگی بسیار در مدیریت و تغییر مداوم مدیران را عامل بی ثباتی در تصمیم ها و هزینه های بیهوده دانسته است. گفته های محسن هاشمی حمله آشکاری به دولت احمدی نژاد است که به قول او در شش سال گذشته چهار رئیس بانک مرکزی داشته، سه وزیر اقتصاد عوض شده، چهار وزیر کشور تغییر یافته و در نفت که مهمترین وزارتخانه کشور است تا کنون 6 وزیر آمدهاند و رفتهاند.
مهمترین گزاره های گفتگوی مفصل او را در زیر برای شما انتخاب کرده ایم:
*مهمترین مشکل ما در حوزه مدیریتِ شهری چون تهران، تغییرات پیدرپی راهبردها در نتیجه تغییر مدیریتها بوده است. نگاهِ به تهران در حکومتهای مختلف از قاجارها تا جمهوری اسلامی، درشهرداریهای مختلف، شوراهای شهر مختلف، همواره تغییر کرده است؛ نگاه یکدستی وجود نداشته و این تغییرات مداوم، تعیین راهبردها را دچار اشکال کرده است. الان هم در بحث مطالعات تفصیلی راهبردی ضعف وجود دارد.
*یک دفعه آقای احمدینژاد شد شهردار؛ صبح رفتیم سر کار دیدم ایشان اصلاً مترو را قبول ندارد، میخواهد قطار هوایی بزند. طرح فرانسویها در مترو تهران را اصلاً قبول نداشت. اگر من مقاومت نمیکردم باید تمام زحمتهایی که کشیده بودیم را میگذاشتیم کنار و روی طرح منوریل صد و اندی کیلومتری کار میکردیم که حتی خودشان هم نتوانستند 6 کیلومتر آن را در صادقیه اجرا کنند.
*اگر مقاومت من نبود نه تنها 70 ایستگاه فعلی مترو را نداشتیم بلکه منوریل را هم نداشتیم. یعنی پولی را برای منوریل خرج میکردیم و بعد تازه به این نتیجه میرسیدیم که طرح مناسبی نیست و باید دنبال یک طرح دیگر میرفتیم.
*من در مجلس قانون استفاده از حساب ذخیره ارزی را برای مترو میگرفتم که برای مثال یک میلیارد دلار به مترو پرداخت شود. اما وقتی این قانون زیر دست آقای احمدینژاد میآمد خیلی راحت میگفت که این اصلاً قانون نیست و من آن را قبول ندارم. یعنی قانون مجلس را خیلی راحت خلاف قانون معرفی و آن را اجرا نمیکردند. و به همین راحتی 1000 میلیارد تومان پول مترو پرداخت نمیشد.
* در دولت آقای احمدینژاد ما ثبات مدیریتی را کاملاً از دست دادیم. در طول 6 سال، چهار رئیس بانک مرکزی داشتهایم. سه وزیر اقتصاد عوض شده است. چهار وزیر کشور تغییر یافته و در نفت که مهمترین وزارتخانه کشور است تا کنون 6 وزیر آمدهاند و رفتهاند. نمیتوان چنین دولتی را موفق دانست. فقط کافی است تلویزیون در کنار احمدینژاد قرار نگیرد و برای دولت او تبلیغ نکند بعد ما میبینیم نتیجه چه خواهد شد. محال است که کسی تا این اندازه تغییر مدیر داشته باشد و موفق باشد، مگر اینکه همانگونه که خود آقای احمدینژاد میگوید، بگوییم امام زمان مملکت را میچرخاند!
*شما توجه داشته باشید که با پول 2 ماه یارانهای که پرداخت میکنند، میتوان 7 خط مترو ساخت! وقتی از آنها میخواهند که آمار و ارقام رشد و توسعه را بدهند نمیتوانند این کار بکنند. در خوشبینانهترین حالت میگویند این نرخ سه درصد است. در حالی که کشور، سابق بر این توسعه شش درصدی را تجربه کرده؛ آن هم در زمانی که قیمت نفت، 9 دلار بوده است. یعنی ما با نفت 9 دلاری توسعه هشت درصدی را تجربه کردهایم، حال چگونه است که ما با نفت 100 دلاری توسعه سه درصدی داریم، معلوم است که یک جای کار میلنگد.
*من هنوز تصمیمی برای ورود به انتخابات ندارم. شرایط هم به گونهای نیست که بتوانم به انتخابات وارد شوم. افرادی چون من هم از طرف تندروهای اصلاحات و هم از سوی تندروهای اصولگرایان تخریب شدهاند. رادیکالهای همه جناحها هم از پشت به نوعی به هم میرسند. بنابراین از نظر من اصلاحطلب تندرو، هیچ تفاوتی با همتای اصولگرایش ندارد.
* افراطیها نمیتوانند کشور را اداره کنند. افراطیها فقط مثل ... (که من اسم نمیآورم) هستند که میتوانند پاچه بگیرند. در لحظهای آنها را باز میکنید که پاچه بگیرند، فقط در همان لحظه به درد میخورند. باید فقط بعضی وقتها آنها را باز کرد. مثلاً در دورهای مثل انتخابات آنها هم بیایند حرف بزنند، ولی اگر قرار باشد 8 سال افراطیها در کشور حرف بزنند و همه ارکان کشور دست آنها باشد که نمیشود. بنابراین یک نیاز دیگر کشور عبور از افراطیهاست؛ حال در هر جناحی که باشند.
منبع: قانون
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر