آقای مسعود بهنود به عنوان یکی از قدیمیترین روزنامهنگاران فعال که همچنین از معدود خارجنشینانی که کتابهایشان در ایران هم دربیشتر سالهای تبعیدشان منتشر شده، جایگاه ویژهای دارند.
آقای بهنود در برنامه پارازیت (اول جولای ۲۰۱۱) به مجری برنامه میگوید که «بیطرفی» را دنبال میکند و به شاگردانش توصیه.
اما در جای دیگر میگوید که «اصلاحطلب» است و نمیگوید مثلا دیدگاههایش به اصلاحطلبان نزدیکتر است. یعنی ممکن است یک روزنامهنگار بیطرف به یک طرف نزدیکتر باشد، اما خود را عضو آن «جناح» محسوب نمیکند.
اصلاحطلبی در ایران یک مفهوم دارد. همراهی با حاکمیت به امید تغییر نرم.
میتوان مخالف «انقلاب» و «خونریزی» بود، اما همراهی با «اصلاحطلبان» معنای خاصی دارد. منافع خاصی دارد.
اگر آقای کامبیز حسینی سوالات سختی از آقای بهنود میپرسدیدند شاید مفهوم «بیطرفی» برای بینندگان برنامه مفهوم بهتری مییافت. آیا مشاوره و حضور در جلسات جناحی میتواند بیطرفی را نشان دهد؟ شایعات برای شاهد آوردن نمیتواند مناسب باشد، پس به شایعات ارتباطهایی با واسطه با سران نظام استناد نخواهم کرد.
اما «بیطرفی» «اصلاحطلبانه» چه مفهومی برای بیبیسی دارد؟ یعنی آقایان وزارت خارجه انگلیس پول شبکهای را میدهند که اولویت را به استخدام افراد «بیطرف» نزدیک به و یا مورد تایید «اصلاحطلبان» میدهد.
ترکیب جذب شدگان این شبکه را مرور کنید. عضو ارشد مشارکت، عضو برجسته ستاد دکتر معین، عضو ستاد تبلیغات هاشمی رفسنجانی(؟) و ...
آیا کانالی تلویزیونی و یا رادیویی پرطرفدار که شاکلهاش «اصلاحطلب» است، میتواند نسبت به وقایع «بیطرف» باشد؟ ترکیبی از اعضای سابق سازمان چریکهای فدایی خلق اکثریت، اصلاحطلبان و گروهی روزنامهنگار باید حتما بایستی مورد مطالعه قرار گیرد و بررسی کرد چه مقدار از خبرهایی که با منافع این گروههای سیاسی منافات داشته در بیبیسی سانسور شده است؟
آقای بهنود اما از کسانی است که با رای دادن تحت هر شرایطی موافق است و قائل به مشروعیت بخشیدن به نظام اسلامی.
امیدوارم آقای کامبیز حسینی با دقت بیشتری از کسانی مثل مسعود بهنود سوال کنند، لیکن همین که این موضوع طرح شد و ثبت، باید ممنون برنامه پارازیت بود.
---------------------
خودنویس: این مطلب بازنویسی شده است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر