خبرنگاران سبز/ سیاست: علی شکوهی، فعال سیاسی اصولگرا، سردبیر سابق هفتهنامه تعطیل شده ارزشها، عضو تحریریه کیهان و مدیر سابق وبگاه فردا در آخرین پست
وبگاه شخصی خود سوالاتی را پیرامون سخنان اخیر خامنهای از وی پرسیده است. وی پس از نقل سخنان خامنهای مبنی بر حفظ آبروی افراد و علنی نشدن اتهامات پیش از اثبات در دادگاهها، این سوالات را مطرح نموده است:
اول – اين شيوه برخورد در باره همه نوع جرايم است يا جرايم عادی مردم عادی؟ از سخنان مقام رهبری اين گونه بر میآيد که همه نوع جرايم از خرد و کلان بايد مشمول اين شيوه برخورد شوند ولی در آن صورت بايد پرسيد که اگر اين گونه است و جرايم سياسی چهرههای مطرح سياسی را هم شامل میشود، آيا ما تازه به درستی اين روش برخورد رسيدهايم يا در گذشته هم روش درست و اسلامی همين بوده است؟
دوم – مرور حوادث دو سال گذشته نشان میدهد که در همه رسانههای تصويری و صوتی، مطبوعات و کتاب، مجالس و محافل دينی، تريبون نماز جمعه و منابر مساجد، سايتهای خبری و تحليلی و … ما شاهد اتهامزنی مجموعه ارکان حکومت به بخشی از نيروهای انقلابی و ياران امام و مسئولان دهههای گذشته جمهوری اسلامی بودهايم که در هيچ دادگاه صالحی اين اتهامات مورد رسيدگی و اثبات قرار نگرفته بودند. آيا با اين سخنان میتوان نتيجه گرفت که همه اين اقدامات خلاف بوده است؟
سوم – در صورت قبول اين که تمامی مطالب منتشره در باره چهرههايی چون هاشمی رفسنجانی، ميرحسين موسوی، مهدی کروبی، سيدمحمد خاتمی، موسوی خوئينیها، علی اکبر ناطق نوری، علی اکبر محتشمیپور، بهزاد نبوی، مصطفی تاجزاده، و دهها چهره انقلابی باسابقه کشور در هيچ دادگاهی به اثبات نرسيده اما از سوی دهها رسانه و مسئولان روحانی و سياسی کشور دائما تکرار شده و میشود، آيا میتوان نتيجه گرفت که انتشار اين مطالب،خلاف بوده است و ريختن آبروی مومن محسوب میشود که مطابق تعاليم دين ما از حرمت کعبه هم بالاتر است؟
چهارم – حکم شرعی در باره کسانی که اين اتهامات اثبات نشده را به صورت سراسری منتشر کرده و آبروی مومن را بردهاند، چيست؟ آيا بايد مجازات شوند؟ آيا اگر اين افراد شاکی خصوصی داشته باشند، دستگاه قضايی مکلف به پيگيری است؟ آيا ضامن هم محسوب میشوند و بايد جبران هم بکنند؟
پنجم – اگر يکی از رسانههای اصلی و شايد اصلیترين رسانهای که در اين زمينه اقدام کرده، همين صدا و سيمای خودمان باشد که به صورت شبانهروزی مبادرت به انتشار اين اتهامات میکرد و سريال دادگاههای نمايشی را به صورت مرتب در تمامی شبکههای خود پخش میکرد و حتی در فاصله دو نيمه فوتبال هم به مردم و متهمان رحم نمیکرد و اعترافات اثبات نشده و احتمالا زورکی عليه افراد را منتشر میساخت و …، آن وقت تکليف چيست و آيا مسئولان اين رسانه بايد پاسخگو باشند يا خير؟
ششم – با توجه به اين که صدا و سيما زير نظر رهبری اداره میشود و رئيس سازمان صدا و سيما را ايشان نصب کرده و بر عملکرد وی نظارت دارد، و از سويی اين اقدامات در يک دوره زمانی طولانی انجام گرفتهاند و امکان جلوگيری از آن هم وجود داشت، آيا میتوان شخص رهبری را هم در گناه مسئولان صدا و سيما شريک دانست و از ايشان هم انتظار داشت که جبران آن مسائل را بکنند و به تلافی انتشار مداوم و مستمر اين گونه اتهامات عليه افراد، فرصتهايی را برای دفاع در اختيار اين متهمان قرار دهند يا به هر شکلی که ميسر است، جبران ريخته شدن آبروی مومنين مورد اتهام را بکنند؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر