سوال کردن از دکتر پیرموذن که تازه از بیمارستان رسیده و خسته است، اندکی بیرحمی میخواهد. پیرموذن اما با خوشرویی جواب میدهد. این نماینده سابق مجلس حتی بعد از رد صلاحیت در اردبیل رای آورد، رای او از نماینده سوم شهر هم بیشتر بود. مردم به او رای داده بودند...
مشروح کامل گفتگوی طولانی با دکتر پیرموذن را در چند شماره خواهید خواند.
-آقای دکتر پیرموذن، شما اصلاحطلب هستید؟
من یک اصلاحطلب هستم، بله.
- یعنی شما نظام جمهوری اسلامی را اصلاحپذیر میدانید؟
شما چرا تلاش می کنید که جوابهایش بسته باشد؟ شاید بتوان گفت که تنها راه نجات در شرایط خاص کشور و بنبست سیاسی حاکم بر کشور، برای بازسازی و نوسازی و عبور از این بنبست سیاسی، تحقق اصلاحات واقعی است. برای اینکه پاسخ شما را بهتر جواب بدهم تا واقعیت امروز از اردوی اصلاحطلبان و درون کشور مطرح است، اصلاحات و اصلاحطلبان را باید از هم جدا کنیم.
اصلاحات بر مبنای رای مردم، انتخابات آزاد، آزادی احزاب و آزای رسانه، آزادی قلم، آزادی بیان، نوسازی و بازسازی سیاسی کشور است.
اینکه ما اصلاحطلبها توانستهایم این اهداف را تحقق بدهیم یا نه، جای ابهام دارد. ما اعتقاد داریم که نقد اصلاحات یک نیاز است. اگر در اصلاحات را ببندیم، معنی و مفهومش این است که درهای دیگری گشوده میشود که به نفع مردم نخواهد بود.
- آقای شکوری راد گفته است که «اصلاح طلبان در صورت تداوم وضعیت فعلی برنامه ای برای حضور در انتخابات ندارند». بسیاری به این دید نگاه میکنند که سیستم فعلی جای اصلاح ندارد و به همین دلیل به اصلاحطلبان میدان نمیدهند. از سویی شما رای بالایی در شهر خود «اردبیل» دارید. با توجه به جمیع شرایط، آیا شما خواستار شرکت هستید؟
ما اولا با چشم بسته در انتخابات شرکت نخواهیم کرد، هیزم انتخابات هم نخواهیم شد و از تجربیات دور و نزدیک خودمان برای شرکت در انتخابات استفاده خواهیم کرد.
ما برای حضور خود سه شرط داریم: آزادی زندانیان سیاسی، برگزاری انتخابات درست و تضمین و تامین فضای مطبواعتی آزاد، احزاب آزاد و اجتماعات آزاد. اگر این شروط پذیرفته شود، ما در چنین انتخابباتی شرکت خواهیم کرد. ولی باید ببینیم تصمیم گیرندان چه نظری دارند، ما منتظر روزهای آینده هستیم و اگر فضای امروز، فردا ادامه پیدا کند، حضور اصلاحطلبها در انتخابات قطعا منتفی است و یک انتخابات سرد و خاموش در انتظار کشور است که به نفع جامعه نخواهد بود.
- باتوجه به سخنان آقای خاتمی و اصلاحطلبان در باره آشتی و نیز مصالحه، چگونه میتوان به راحتی ساختار طلبکاری که به روند برخورد ادامه میدهد کنار آمد؟ آیا شما با کمی کوتاه آمدن حاکم وارد انتخابات میشوید یا از طرف مقابل مسوولیت می خواهید؟
جنبش اصلاحات و جنبش اصلاحطلبی که در دوم خرداد شکل گرفت، این مردم بودند که با یک «نه» به بیست سال قبلش جنبش اصلاحات را راه انداختند...[به خاطر] نارضایتی انباشته و مطالبات انباشه شده نسل جوان وبانوان.
جنبش اصلاحطلبی سه شرط داشت؛ «آزادی اندیشه وفکر»، «منطق در گفتگو» و «قانون در رفتار و کردار اجتماعی»
بر اساس قانون اساسی که در روزهای اول انقلاب شکل گرفت، ما چیزی به نام نظارت استصوابی نداشتیم. تحمیل نظارت استصوابی، خیانت بزرگی به انقلاب بود که شکل گرفت.
-اگر شما معتقدید که تحمیل نظارت استصوابی یک خیانت است، چگونه حاضر بودهاید باره ابه آن تن بدهید تا وارد آن ساختار شوید؟
ببینید آقای نیک آهنگ، پیشداوری خیلی زود است که ما چه تصمیمی خواهیم گرفت، چون هرم برگزاری انتخابات تعیین کننده خواهد بود که ما شرکت کنیم یا نه؟>
- این پیشداوری نیست آقای دکتر! شما در همین ساختار که معتقدید نظارت استصوابی خیانت است، بارها مگر خودتان [درگذشته] نامزد نشدهاید؟
رد صلاحیت ما به خاطر این بود که فقط نقد قدرت کردهایم و شهامت داشتیم که زیر بار بردگی سیاسی-مذهبی کشور نباشیم. هر کدام که میتوانستند به نوعی بردگی را بپذیرند، چه بسا داخل مجلس و دولت بودند، بنابراین قهر اصلاحطلبان یا جدایی از فضای کشور به خاطر اعتراض بود به نحوه اجرای قانون اساسی و عملکرد شورای نگهبان.
- آقای دکتر! اگر قهر بودند، چرا تحت هر شرایطی نظارت استصوابی را پذیرفتند و نامزد شدند؟ آیا این به نظر شما یک تناقض نیست؟
چرا.پاسخ شما بر میگردد به دوم خرداد و حوادث بعد از دوم خرداد و ارزیابی آینده سیاسی کشور. ما یک چهارراهی را ترسیم کرده بودیم برای آینده کشور، که یک دیکتاتوری مثل کره شمالی یا قرون وسطایی بود که داخل کشور اعمال شود، دومی، یک فروپاشآی سیاسی در داخل و سومی دخالت کشور خارجی و چهارمی انجام اصلاحات تدریجی و برگزاری انتخابات آزخاد و همان جمله معروف «میزان رای ملت است» و مردم داور نهایی هستند در تعیین مسوولین سیاسی کشور. بنابرین از هر زاویهای که نگاه کنیم، آینده این کشور و آینده بازسازی و نوسازی یک کشور مثل ایران، همچنان انجام و تحقق اصلاحات است و اگر شیوهای جز اصلاحطلبی را در کشور ببندیم، باید سهراهیای را قبول کنیم که هرگز به نفع مردم و کشور نخواهد بود.
مثل این میماند که یک بیمار مبتلا به سرطان را مجبور باشید جراحی کنید و ریهاش را در بیاورید و ممکن است بیمار اول جانش را از دست بدهد، ولی شما نمیتوانید برای بیمار بعدی بگویید که عمل جراحی برای او لازم نیست، شما اگر بخواهید نسخهای سیاسی برای کشور تجویز کنید، از هر زاویه که مثلا نگاه کینهورزانه تاریخی به اصلاحطلبان داشته باشید یا نگاه واقعبینانه داشته باشید به کارنامه اصلاحطلبها همچنان انجام اصلاحات تدریجی و همچنان انجام انتخابات آزاد و همچنان تعیین سرنوشت مردم توسط مردم برای مردم تنها راه نجات کشور است.
- آقای دکتر! بر اساس شواهد و براساس گفتههای مسوولان ارشد نظام، فضای لازم برای حضور اصلاحطلبان داده نخواهد شد. نظارت استصوابی هم سرجایش است و بر اساس آنچه که از ۱۳۸۲ شاهدش هستیم، هیچ تغییر مثبتی به نفع اصلاحطلبان دیده نمیشود. چگونه میتوانید انتظار داشته باشید بخش عمدهای از مردم این حضور شما را تناقض بدانند؟ آیا خیانت دانستن نظارت استصوابی و بعد گردن نهادن به آن، خروج از یک پرنسیپ نیست؟
باز تکرار میکنم! شما اگر انجام اصلاحات را کنار بگذارید، معنایاش این است که به شیوههایی دست خواهید زد که به نفع کشور نیست. وزیر بهداشت عراق در دیداری که در ژنو با هم داشتیم میگفت که پیش از حمله آمریکا نگاهی مثبت به آن داشت اما بعدا خیلی ناراحت بود که آن انتظارات انجام نشد و میگفت که کاش انجام اصلاحات، ازادی انتخاب و آزادی احزاب وجود داشت که مردم خودشان انتخاب کنند. من از همه کارنامه اصلاحات دفاع نمیکنم، اما اعتقاد دارم که اصلاحات تنها نسخهای است که در دست داریم. اما این که چه اتفاقی خواهد افتاد، در انتخابات آینده مجلس، به این معنا نیست که حتما شرکت خواهیم کرد. با توجه به تبحر شورای نگهابن در جابجایی دزدیدن رای مردم، مطمئنا با نگاه تیز اکثریت خاموش مردم و واقعبینانه اصلاحطلبان برای شرکت در انتخابات تصمیم خواهیم گرفت. ما هیچ تصمیمی تا امروز نگرفتهایم و اگر این فضای بسته ادامه پیدا کند، قطعا بود و نبود انتخابات اهمیت خود را از دست خواهد داد.
ادامه دارد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر