گفتگوی روزنامه شرق با مسئول وبسایت «عماریون»:
روزنامه شرق به تازگی با محمدحسین رستمی، مدیر وبسایت عماریون گفتگو کرده است. آقای رستمی که به نوشته شرق یک بچه حزباللهی است در مصاحبه خود گفته است که رسالت وی و دوستانش «جنگیدن با هر آن چیزی است که مقابل ولایت بایستد.»
رستمی که زمانی هم مشاور احمدی نژاد بوده میگوید بعد از انتخابات همه از رییس دولت پست گرفتهاند، مگر وی!
وی با انتقاد از کسانی که از احمدینژاد پست گرفتهاند میگوید: «طرف نمیدانست فرق کاغذ گلاسه و کاهی چیست بعد ناگهان شد مدیرکل روابط عمومی فلان اداره. آقایان به صرف حضور در ستاد پست گرفتند. مثلا همین آقای... که شد مدیر کل بهزیستی حتی کارت پایان خدمت وی هم مجعول بود، تخصص هم نداشت.. اگر دکتر است مدرکش را بیاورد، حالا اصلا دکترا هم داشته باشد که ندارد؛ خوب که چه؟ مدرک دکترا چه قلابی و چه حقیقی، آیا مدارک دانشگاهی جای تقوا را میگیرد؟ یا مایه رستگاری در آخرت میشود؟ این همه اشخاص دارای مدارک دکترای فراماسون در داخل و خارج چه میکنند؟ دکتر شدن در هیچ رشتهای موجب راه بردن به حق نمیشود..»
در ذیل گزارههای این گفتگو را میخوانید:
مدیرکل بازرسی یکی از وزارتخانهها هزینههای ابتدایی سایت عماریون را به ما پرداخت میکرد. آقای «مت...» به عنوان مدیرکل بازرسی که از مسوولان ارشد ستاد انتخاباتی آقای احمدینژاد بودند و از نزدیکان آقای محصولی و قرار بود یکی از وزرا باشد که نشد و قرار بود رییس سازمان حج بشود که آن هم نشد هزینه ها را پرداخت میکند.
کفن پوشیدنها و... فکر میکنم به این زودیها تکرار هم بشود. در سایت هم خبر احتمال کفنپوشی حزباللهیها علیه وضع کنونی را زدهایم. من به این کفنپوشی افتخار میکنم.
در سال ۸۴ ما دیدم که آقای احمدینژاد به ما نزدیکتر است؛ در نتیجه وارد ستاد وی شدیم که آقای بذرپاش هم رییس بود. عدهای جوان بسیجی بودیم که دور هم جمع شدیم؛ از انتخابات هیچ چیزی به معنای حرفهای و غربی آن نمیدانستیم.
صرف تشخیص احمدی نژاد برای پست و سمت دادن به دیگران کفایت نمیکند. این انتصابها برای این بود و هست که... بلندتر از خودش را نمیتوانست بپذیرد.
بنده دولت آقای خاتمی را در رابطه با تخصص محوری و اجرای سیاستهای موفق اقتصادی بیشتر قبول دارم. بسیار موفقتر بود. چون خاتمی بلندتر از خودش را میتوانست ببیند.
ما علی لاریجانی را قبول داریم اما ملاک ما رهبریست و با کسی عقد اخوت نبستهایم. ما اگر هم با مشایی یا فردی مخالف هستیم چون امام خامنهای در نامه سال ۸۸ به دکتر احمدینژاد این موضوع را گفتند.
همه هزینهها را هم آقای«مت...» پرداخت کردند. تا آذر ۱۳۸۹ همه چیز خوب پیش رفت. در آذرماه برادر عزیز و متعهد ما آقای رضا گلپور، آن نامه معروف را خطاب به مشایی نوشت. نامه را صبح منتشر کردیم و برای اینکه نتوانند فشار بیاورند، سر کار نرفتم. موبایلم را هم خاموش کردم.
ساعت ۱۰ شب گوشی را روشن کردم، آقای «مت...» که از مدیران آنجا بود و هزینههای ایجاد سایت را داده بود زنگ زد و گفت ما میخواستیم با مشایی بیعت کنیم بیخود کردی این نامه را منتشر کردی. گفتم شما که تا دیروز میگفتید مشایی ال است و بل. گفتند با نامه آقای گلپور، نظام به هم ریخته است شما باید نامه را از سایت بردارید.
گفتم من در خیابان هستم و به محض اینکه به خانه برسم مطلب را از سایت بر میدارم. تا من به خانه برسم آنها خودشان مطلب را پایین آورده بودند.
فردا من را از وزارت رفاه اخراج کردند و حتی حقوق چندماهه من را پرداخت نکردند. من هم دسترسی اینها به کارتابلهای مدیریتی سایت را بستم و با تعدادی از دوستان از خانههایمان فعالیت سایت عماریون را ادامه دادیم. بعد از این ما شدیم «اخ» و «چیز» و «ویز» دولت و شدیم ضد ولایت. نامه را هم سرانجام با فشار غیرمتعارف، غیرمعقول و غیر رسمی حذف کردند.
گویا شما از اختلاف وزیر سابق امور خارجه و آقای احمدینژاد اطلاعی ندارید؟! دولت برای اینکه یک جریان جدید فکری درست کند، متکی را با آن شرایط حذف کرد. ملیگراهای خارج نشین نزدیک به دولت هم در سایتهایشان، این تحلیلها را زدند. یکی از دلایل عزل متکی، انحراف افکار عمومی از جریان ضد مشایی بود.
با مشاهده روند جاری کارها و حاکم شدن جریان منحرف نفوذی؛ الان روند کلی حاکم بر جریان اجرایی کشور که توسط یک حلقه مشکوک اعمال میشود، خودش را بیشتر نشان میدهد. این روند حتی ممکن است از سال ۸۴ شروع شده باشد.
ما تا حذف جریان انحرافی ادامه میدهیم یا آنها ما را حذف میکنند یا ما آنها را حذف میکنیم. دیگر کسی اینها را شعیب نمیداند. آقا عزیز- فرمانده سپاه - و حاج علی فضلی و دکتر عبدالحسین اللهکرم خیلی بیشتر به شعیب شبیه هستند.
فکر میکنید چرا تا به الان مشایی از ما به صورت شخصی و قانونی شکایت رسمی نکرده است، چون میداند ما چه اسنادی از او داریم.
اولین سایتی هستیم که این جریان انحرافی را به صورت علمی و متقن افشا کردیم. ما سال ۸۸ گفتیم، به همه هم گفتیم. خیلیها توجه نکردند. ما خیلی بیش از اینها راجع به این جریان منحرف نفوذی ضدولایت اطلاعات داریم که منتشر خواهیم کرد.
بنده چندبار دانشگاه رفتم اما درس را تمام نکردم چون در دانشگاه علم ندیدم. درصد بالایی از دانشجویان ما دنبال علم نیستند و به خاطر جو و مدرکگرایی وارد دانشگاه شدهاند.
[شرق: شما تلفنی به من گفتید امروز در دانشگاه شهیدبهشتی تدریس دارید؛ بدون مدرک تدریس میکنید؟] من مدرک رسمی پیشدانشگاهی در رشته ریاضی و علومتجربی دارم. البته حوزه هم بودم. اما سطح مطالعات زیادی به لطف خدا و بیبی حضرت فاطمهالزهرا (سلاماللهعلیها) دارم، نه به این شکل که کنکور بدهم و... اما در کلاسهای حوزه به صورت آزاد شرکت کردهام.
منبع: امروز
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر