پس از آنکه مهدی کروبی و میر حسین موسوی با فراخوان به تظاهرات ۲۵ بهمن مهر پایانی بر اصلاحطلبی حکومتی در جمهوری ولایت فقیه زدند و حسینوار به مسلخ رفتند و پرچم مبارزه با هیولای ولایت را به جوانان این مرز و بوم سپردند، استبداد ولایت فقیه هراسان، آن دو بزرگ مرد و اسطوره استواری را به سیاهچال انداخت تا به خیال خام خود با قطع ارتباط ایشان با مردم، جنبش آزادیخواهی را از حرکت باز ایستاند!
زهی خیال باطل! که میرحسین موسوی و مهدی کروبی اگرچه در طول این دو سال آرام حرکت نمودند ولی حرکتشان پیوسته بود و با صداقت و شفافیت و پایداریشان بر آرمان آزادی چنان ریشههای این جنبش متکثر را محکم کردند که در نبود ایشان، هزاران رهبر کوچک و بزرگ رویش نموده و خواب سلطان ولایت را آشفته کرده است.
استبداد ولایت فقیه در فاز فروپاشی و اضمحلال به مانند سرگشته ایست که به هر ریسمانی چنگ میزند مگر راه نجاتی یابد. از فتنه و فتنهگر خواندن مهدی کروبی و میرحسین موسوی و عربده کشی وکیل الدولههای مجلس فرمایشی برای اعدام آن دو آزادمرد گرفته تا دست بهدامن اصلاح طلبان حکومتی شدن و صد البته فعال شدن عوامل اطلاعاتی به منظور ایجاد تفرقه و شکاف در نیروهای مخالف جمهوری ولایت فقیه.
با توجه به تاکتیکهای رنگارنگ امپراطوری دروغ بر آن شدیم تا راهبردهای سه گانه و شکست خورده حاکمیت ریا را در شرایط حال کشور به استحضار همرزمان در این حرکت عظیم برسانیم. باشد که قدم کوچکی در آگاهی بخشی برداشته باشیم:
راهبرد شماره یک حاکمیت ریا – سوء استفاده از احساسات مذهبی مردم
بخش قابل توجهی از مردم این سرزمین هنوز به باورهای مذهبی ایمان دارند این نکته شاید برای آن دسته از همرزمان راه آزادی که سالها از وطن دور بودهاند تعجب برانگیز باشد ولی واقعیتی است که نادیده انگاشتن آن راه مبارزه با حاکمیت ریا و تزویر را به بیراهه هدایت میکند. مشکل ما مذهب نیست، مشکل ما دینفروشانی هستند که از عقاید مذهبی مردم سوء استفاده میکنند.
جمهوری ولایت فقیه در طول دو سال گذشته هر خدعه و نیرنگی که در آستین داشت را رو نمود، تا بخش مذهبی جامعه ما را بر علیه موسوی و کروبی بسیج نماید ولی آنچه مسلم است صداقت و شفافیت آن دو اسطوره استواری، راه را بر هر خدعه و نیرنگی بست. جمهوری ولایت فقیه دست آخر وقتی از بکار بردن این حربه ناامید شد به آخرین تیر ترکش که خرافه و حماقت محض است روی آورد. سید علی خامنه ای را بر مسند سید خراسانی نشاند و از یا علی گفتن او به هنگام تولد سخن راند و دست آخر او را همجایگاه خالق کائنات نمود.
اگر صداقت موسوی و کروبی و هشیاری این دو بزرگوار نبود، حاکمیت تزویر ریشههای درخت عظیم جنبش متکثر ما را وقتی نهالی نحیف بود، خشکانده بود. مبارزه با حاکمیت تزویر و ریا بسیار سخت است و به حرکات حساب شده نیازمند است. آنچه موسوی و کروبی آن را با مانورهای سیاسیشان به درستی به انجام رسانیدند و اکنون میتوان با قاطعیت بیان نمود که نقاب مذهبی استبداد ولایت فقیه از هم دریده شده است و مشروعیت مذهبی برای شخص خامنه ای باقی نمانده است.
کدامین ما میتوانیم ادعا کنیم که اگر مقاومت موسوی و کروبی و حمایت همه جانبه مردم نبود، در عرض دو سال امپراطوری دروغ و ریا و تزویر در چنین وضع فلاکت باری قرار میگرفت؟
راهبرد شماره دو حاکمیت ریا – چسباندن موسوی و کروبی به اصلاحطلبان حکومتی
در حال حاضر، در کشور دو طیف اصلاح طلب وجود دارند. ما در اعلامیه سبز تحت مقاله تحلیلی «اصلاحطلبی حکومتی و اصلاحطلبی اصیل» با دقت و موشکافی دو جریان اصلاح طلب موجود در کشور را خدمت شما همرزمان معرفی نمودیم و به علت حساسیت موضوع مختصات حرکتی طیف اصلاحطلب حکومتی را در مطلبی با عنوان "اصلاحطلبان حکومتی را بشناسیم" خدمت شما دوستان ارائه کردیم.
جمهوری ولایت فقیه یکی از دشمنان اصلی خود را اصلاح طلبی اصیل میداند و به همین منظور در صدد خفه نمودن صدای آن است. در این راستا به طرز موذیانهای به طیف اصلاحطلب حکومتی میدان میدهد و از طرفی در صدد است موسوی و کروبی را به هر صورتی که میتواند به این طیفِ اصلاح طلب حکومتی بچسباند و ایشان را به عنوان دو عنصری که تنها خواستار سهمی در قدرت بوده اند معرفی کند، تا مگر به این طریق از چشم مردم بیافتند! غافل از اینکه صداقت و شفافیت و حقطلبی آن دو اسطوره استواری در این دو سال به مانند خورشید چنان درخشان است که برق آن هر چشم ناپاکی را کور میکند.
در این رابطه نظر تمامی همرزمان در این حرکت عظیم را به این نکته ظریف جلب میکنیم که موسوی و کروبی با تیز بینی سیاسی تمام نشستهای مهم خویش را تنها به صورت دو نفره برگزار میکردند و صحبتی از نفر سوم در این جلسات نبود، ایشان با تیزبینی از همان ابتدا راه را بر سوء استفادههای آتی بسته بودند.
کدامین ما میتوانیم ادعا کنیم که موسوی و کروبی نمیدانستند که فراخوان به تظاهرات ۲۵ بهمن و آن هم پس از یکسال عربده کشی ارباب قدرت، یعنی زدن مهر پایان بر اصلاحطلبی حکومتی؟
راهبرد شماره سه حاکمیت ریا - کاشتن تخم تفرقه
جمهوری ولایت فقیه به درستی دریافته است که در برابر اتحاد فراگیر نیروهای مختلف اپوزیسیون بازنده ای است که به سرعت از میدان مسابقه بهدر میرود، لذا از بدو تاسیس در صدد کاشتن تخم تفرقه در بین مخالفان است.
همه نیرویهای مبارز و در صحنه از مجاهدین گرفته تا چپ ها و مشروطه طلب ها و اصلاح طلبان اصیل و آنانی که در وادی عمل و به راستی مبارزه میکنند و زخم و درد دیکتاتوری را چشیده اند و هزینه داده اند به هیچ عنوان آگاهانه در صدد تخریب دیگر گروههایی که در راستای هدف نهایی و مشترک برچیده شدن استبداد ولایت فقیه در کشور گام برمیدارند، نه قلم میزنند و نه به خط کشی میپردازند.
استراتژی سی ساله نظام جمهوری اسلامی در کاشتن تخم تفرقه در بین گروههای مخالف، حنایی است که دیگر رنگی ندارد و خوشبختانه اکثر گروههای حاضر در صحنه سیاسی کشور به درجه ای از سطح و دانش فکری رسیدهاند که دشمن شماره یک این میهن را استبداد ولایت فقیه تشخیص داده و در راستای پاک کردن این ننگ از کشورمان با یاری هم گام بردارند. در دفع این بلای خانمان سوز که در حال سوزاندن کشورمان است، اتحاد اجتناب ناپذیر است.
کدامین ما میتوانیم ادعا کنیم که تا قبل از به سیاهچال افتادن آن دو رادمرد و اسطوره استواری، حرفی از خط کشیهای بی مورد سیاسی مطرح بود؟
در این بین ذکر این نکته ضروی است که گذشتهها گذشته است و آنچه برای همه ما اهمیت دارد آینده است. در جنبش آزادیخواهی ایران گروههای مختلف، تعاریف مختلفی از چگونگی وقوع انقلاب و حرکت سی سال گذشته دارند که شاید بعضاً با هم متضاد نیز باشد، آنچه اهمیت دارد تعریف ما از گذشته نیست، تعریف ما از آینده است. نقطه اشتراک همه ما، آرمان آزادی و برچیده شدن دستگاه استبدادی ولایت فقیه است. شفاف کردن این نوع نگاه در ادبیات و گفتار، ما را چنان به هم پیوند میدهد که هیچ دست ناپاکی توان جدا کردن ما از همدیگر را نخواهد داشت.
امید است با شناختن استراتژیهای پوسیده دستگاه ارتجاعی ولایت فقیه، به سوی یک اتحاد فراگیر حرکت کنیم و با این کار، استبداد ولایت فقیه که نفسهای آن به شماره افتاده است را هر چه سریعتر به زباله دانی تاریخ بیاندازیم و شیخ مهدی کروبی و میرحسین موسوی و دیگر زندانیان سیاسی را که در جریانات اخیر و به علت عافیتطلبی و منفعتطلبی عدهای معلوم الحال، مظلوم واقع شدهاند را از سیاهچالهای حاکمیت فساد نجات دهیم.
به امید ایرانی آباد، آزاد و سربلند و برای تمامی ایرانیان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر