نوبت محمد نوریزاد که چند روزی به جلد مخالف حکومت در آید ،به زندان برود، چند نامه سرگشاده نیز بنویسد، به سر رسید و روی اصلی خود را نشان داد و از جانب خود و سیزده میلیون رای دهنده تقاضای بخشش موسوی و کروبی را کرده و افزوده «آزادی این دو بر مقبولیت رهبری خواهد افزود» و « ما و همه مردم! چشم به بیت رهبرمان میدوزیم»، حال به نظر میرسد که چند صباحی دیگر به عنوان مخالف سر از اروپا و آمریکا در بیاورد و مانند دیگران پیراهن یقه بسته را با کراوات عوض کرده و چادر و چاقچور عیال مربوطه به روسری گًل منگلی یا کلاه مخملی و کت رنگی عوض گردد. اینها همان مصداق ضربالمثل «از کوزه همان برون تراود که در اوست!» هستند.
چند روز قبل هم خاتمی ( تدارکاتچی سابق) از مادران، پدران و اقوام آنهائی که به دستور ولی فقیه و عواملش کشته، شکنجه، زندانی و مورد تجاوز قرار گرفتند خواست که ازولی فقیه عذر خواهی کنند. سردار سازندگی و امیرکبیر رژیم هم برای عقب نماندن از قافله به میدان آمد و اعلام کرد:«بعد از برکناری بنی صدر مردم به وحدت رسیدند و ایران ۲۰۰ هزار کشته از بعد از سال ۴۰ داده است که اکثرا در قبل از انقلاب! و بمبارانها کشته شدند!»
اول کمی به دروغ بزرگ این سردار نظام ندیده به پردازم وبه آمار اعلام شده توسط خود حکومت اسلامی بعد از جنگ به نقل از ویکی پدیا اشاره میکنم:
«بر اساس آمارهای بینالمللی، جنگ عراق و ایران ۶۲۷ میلیارد دلار هزینه برای دولت ایران و ۵۶۱ میلیارد دلار هزینه برای دولت عراق به همراه داشت. همچنین هزینه بازسازی خرابیهای ناشی از جنگ برای ایران ۶۴۴ و برای عراق ۴۵۲ میلیارد دلار برآورد میشود. بر همین اساس در طول این جنگ ۱٬۰۰۰٬۰۰۰ انسان کشته و زخمی شدند که از این میان ۲۶۲٬۰۰۰ ایرانی و ۱۰۵٬۰۰۰ عراقی کشته شدهاند.»
«تلفات این جنگ براساس آمار رسمی حکومت ایران، جنگ تحمیلی ۲۱۳٬۰۰۰ ایرانی کشته و ۳۳۵٬۰۰۰ ایرانی معلول و ۴۲٫۶۱۸ اسیر و ۷۰۰۰ مفقود الاثر و ۱۰۰۰ میلیارد دلار خسارت بر جامعه ایران وارد کردهاست. در حال حاضر، ۲ میلیون و ۴۰۰ هزار هکتار اراضی ایران همچنان آلوده به مین است.[نیازمند منبع] جنگ عراق و ایران، بعد از جنگ ویتنام که ۱۵ سال به طول انجامید، دومین جنگ طولانی قرن بیستم بود(جنگ جهانی اول ۴ سال و جنگ جهانی دوم ۶ سال به طول انجامید) مدافعان ایرانی برای دفاع از خرمشهر ۳۵ روز جنگیدند. در حالی که در باز پسگیری خرمشهر، ایران ۲ روزه موفق شد.»(ویکی پدیا)
ملاحظه بفرمایید سردار کم حافظه در سال ۶۸ آمار تلفات ایران در طی ۸ سال جنگ را ۲۱۳،۰۰۰ نفر اعلام میکند که خود ۱۳ هزار نفر بیشتر از آمار کنونی او از سال ۴۰ تاکنون است!
حال آمار کشتار۵۷ به بعد در پشت بام مدرسه، خیابانها، دههٔ ۶۰، کردستان، گنبد کاووس، تبریز و.....کلّ ۳۲ سال اخیر در داخل و خارج و تعداد معلولان که سالها بعد بر اثر شدت جراحت از بین رفتند را به آن اضافه کنید به چه رقمی خواهید رسید خود با یک ماشین حساب کوچک محاسبه کنید تا این دروغگویان رسواتر از این گردند.
اکنون به مقایسه آمار تجهیزات ایران و و عراق در اواخر حکومت شاه ایران و آغاز حکومت اسلامی و خاتمه جنگ دقت کنید.(ویکی پدیا)
| نابرابری توازن قدرت (۱۹۸۰-۱۹۸۷) | عراق | ایران |
| تانک در سال ۱۹۸۰ | ۲۷۰۰ | ۱۷۴۰ |
| تانک در سال ۱۹۸۷ | ۴۵۰۰ | ۱۰۰۰ |
| هواپیمای جنگنده در سال ۱۹۸۰ | ۳۳۲ | ۴۴۵ |
| هواپیمای جنگنده در سال ۱۹۸۷ | ۵۰۰+ | ۶۵ |
| بالگرد جنگنده در سال ۱۹۸۰ | ۴۰ | ۵۰۰ |
| بالگرد جنگنده در سال ۱۹۸۷ | ۱۵۰ | ۶۰ |
| توپخانه در سال ۱۹۸۰ | ۱۰۰۰ | ۱۰۰۰+ |
| توپخانه در سال ۱۹۸۷ | ۴۰۰۰+ | ۱۰۰۰+ |
همانطور که ملاحظه میکنید تجهیزات ایران در بعضی موارد تا ۸ برابر کاهش و ارتش عراق تا ۴ برابر افزایش دارد و این همان زمانی است که همین رفسنجانی و رضائی سراسیمه به نزد خمینی میروند و جام زهر را به او میدهند که بنوشد و عطش خونخواری خود را با کشتار هزاران انسان در بند تسکین دهد.
نکته دیگر تعداد آماری که بعضا مثل نقل و نبات از دهان این برادران مکتبی در میاید و جالب آنکه به نمایندگی از طرف همه آنها نیز حکم و فتوا صادر میکنند.کمی به ماهیت این آمارها و سلامت آن که آیا واقعاً رای یکنفر در حکومتهای بسته و استبدادی است ؟ اشاره میکنم:
۱۰۰% مردم عراق چند ماه قبل از سرنگونی صدام ریاست جمهوری او رای دادند ( یعنی حتا در سراسر عراق یک مخالف هم نداشت) همین مردم چند ماه بعد پس از حمله آمریکا سر مجسمه صدام را در خیابانها میگرداندند ، مخفیگاه پسران او را به ارتش آمریکا اطلاع دادند و خود او را از سوراخی بیرون کشیده و چند ماه بعد به دار آویختند و در خیابانها به رقص و پایکوبی پرداختند.
در حکومت اسلامی خمینی( مردی با احساس هیچ به ایران) در فروردین ۵۸ گفت: «جمهوری اسلامی نه یک کلمه بیش و نه یک کلمه کم»، و بعد در کمتر از ۲۴ ساعت اعلام شد که ۹۸.۲% از بیست و اندی میلیون رای دهنده که از ۱۶ سالهها هم استفاده شده بود به جمهوری اسلامی آری گفتند، یعنی بیشتر زرتشتیان، ارمنیها، آسوریها، یهودیها و سنّیها و مخالفان که خود نیز یکی از آنان بودم به جمهوری اسلامی آری گفتیم و اکنون رای گیریهای بعدی:
۱-در بهمن ۵۸ در اولین انتخابات رژیم اسلامی که بنی صدر، مدنی، قطب زاده ، خلخالی جلاد، صادق طباطبایی و حبیبی شرکت داشتند که بنی صدر با ۱۰،۷۵۳،۰۰۰ رای ( ۷۵%) منتصب شد.
۲- ۱۷ ماه بعد در آمرداد ۶۰ پس از عزل بنی صدر، این بار رجائی با ۱۲،۷۷۰،۰۰۰ رای (۹۰%) منتصب میگردد ،دیگر افراد ،پرورش، شیبانی و عسگر اولادی مسلمان هستند.
۳- یک ماه و نیم ماه بعد خامنهای با ۱۵،۹۰۵،۰۰۰ رای (۹۵%) منتصب شد دیگران پرورش، زوارهای و غفوری فرد بودند که برای مدت ۸ سال موسوی نخست وزیر همین خامنهای بود.
همانطور که میبینید در کمتر ۱/۵ سال بالای ۵،۰۰۰،۰۰۰ به آرای نفر اول اضافه میشود، بعد از آن دو دوره رفسنجانی رئیس جمهور اسلامی میباشد که بعد از کشتار میکونوس و فراخوان سفرای اروپایی از ایران، بحران مشروعیت رژیم و اعلام جرم علیه رفسنجانی و سه نفر دیگر از وزیران او، خاتمی از صندوق کتابخانه مرکزی بیرون میاید و با ۲۰ و ۲۱ میلیون رای رئیس جمهور اسلامی دو دوره بعدی است که بعدها خود اقرار کرد که یک تدارکچی بیش نیست.
میبینید که در رژیم استبدادی و بسته آخوندی تعداد کاندیداها از تعداد انگشتان دست تجاوز نمیکند که بایستی مطیع و پیرو ولی فقیه باشند و عملا بیاختیار هستند. و از بین آنها یکی بر حسب موقعیت رژیم در داخل و خارج توسط ولی فقیه انتخاب و از صندوق بیرون آورده میشود و یک رای با یک میلیون یا ۲۰ میلیون عملا فرقی ندارد و تاًثیری نیز در نتیجه ندارد چون قدرت در دست ولی فقیه است و مردم نیز تنور انتخابات را برای نشان دادن چهره مردمی رژیم در خارج گرم میکنند.
حال این سیزده میلیون به نمایندگی نوری زاد یا بیست و اندی میلیون به ادعای مخالفان احمدی نژاد آعدادی هستند که بر حسب نیاز توسط عوامل رژیم در زمانهای مناسب برای پیشبرد مقاصد حکومت بکار گرفته میشود.
روش دیگر رژیم مستبد و بسته که سالها است تاریخ جعلی به خورد جوانان و نوجوانان ما میدهد در تاریکی نگاه داشتن مهرههای ۳۰ سال پیش خود به مدت ۲۰-۳۰ میباشد که در آنزمان در قدرت بودند و مستقیم یا غیر مستقیم در کشتار مردم، طولانی شدن جنگ و استحکام پایه های رژیم دست داشتند، که در موقع لزوم آن هارا دوباره به میدان بیاورد و لباس آزادیخواهی و دمکراسی بر آنها به پوشاند طبیعی است نسل جدید رای دهندگان که آن سالها وجود نداشتند و اطلاعی از سوابق افراد ندارند در صف لشکریان طرفدار آن شخص در امده و در موقع لزوم خاتمی دیگری ظهور کند و به بقای رژیم چند صباحی افزوده گردد. ولی این حربه نیز بر ملا گردیده و رژیم راهی جز سر نهادن به خواست مردم نخواهد داشت.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر