
به نظر می رسد افزایش و گسترش روز افزون کلیساهای خانگی در ایران و همینطور گرایش جوانان و خانواده ها به مسیحیت به یک نگرانی و کابوس جدی برای حاکمیت جمهوری اسلامی و دستگاه روحانیت شیعه مبدل شده است.
به گزارش آژانس خبری مسیحیان ایران "محبت نیوز"، چندی پیش روزنامه جمهوری اسلامی ضمن هشدار نسبت به گسترش کلیساهای خانگی در ایران نوشت:« تلاشهاي سازمان يافته براي گسترش هدفمند كليساهاي خانگي در برخي شهرهاي مذهبي به مرحله حادي رسيده است.» همسو با آن سایت های خبری داخلی در ایران گزارش دادند که طي چند ماه گذشته تأسيس كليساي خانگي در شهر مشهد گسترش پيدا كرده و اخبار رسيده از كشف 200 كليساي خانگي در اين شهر حكايت دارد. به دنبال آن نیز سیدهاشم حسینی بوشهری امام جمعه قم نیز نسبت به ترویج گرایش به مسیحیت و گسترش کلیساهای خانگی در بسیاری از شهرهای کشور هشدار داد.
به دنبال این هشدارها و اعلام نگرانی هایی که از سوی حاکمیت مطرح می شود در روزهای اخیر پایگاه خبری الف متعلق به احمد توكلی نماینده جناح راست مجلس شورای اسلامی،طی یک یادداشت در تاریخ ۵ فروردین ۱۳۹۰، ضمن انتقاد شدید از افزایش کلیساهای خانگی در تهران به طرح چند سوال و همینطور بیان چند راهکار برای مقابله با روند فزاینده گرایش جامعه به مسیحیت و مقابله با آن پرداخت !
- نگاهی به کلیات این یادداشت خصمانهدر مقدمه این یادداشت که به قلم شخصی به نام "سروش شهریاری" که به گفته سایت الف از دانشگاه کارلتون کانادا است آمده: «چند سالی است مبلغین برخی فرقه های مسیحیت از طریق تلویزیون های ماهواره ای تبلیغات خود برای جذب جوانان مسلمان و ایرانی به کیش (تحریف شده) مسیحیت را به شدت گسترش داده اند. خطر این گونه تبلیغات تا بدانجا بالا گرفت که رهبر انقلاب چندی پیش در سخنانی خطر گسترش شبکه کلیساهای خانگی را به مسئولین امر گوشزد فرمودند.»
این یادداشت بسیار طولانی بوده و خواننده پس از مطالعه آن به راحتی تشخیص می دهد نویسنده با نگاهی یک بُعدی بیش از آنکه قصد نقد و تحلیل داشته باشد قصد تخریب و ستیزه جویی مذهبی دارد. اما چند نکته در میان این نوشته ها بیش از بقیه اهمیت دارد که در ادامه به اختصار به نقد و بررسی آن پرداختیم.
نویسنده در بخشی از این نوشته به طرح موضوعاتی چون "دشمنی اصحاب کلیسا با علم، انحرافات اخلاقی اصحاب کلیسا و ..." این قبیل مسائل پرداخته اما جالب آنکه پس از این همه تخریب و قلم فرسایی ، ضمن اعتراف آورده است :
« ... با این وجود گرایش جوانان مسلمان به این دین مایه تعجب و بهت است... واقعیت امروز جامعه ایران نشان از این دارد که تبلیغات برخی شبکه های ماهواره ای بعضن موثر واقع شده است و اگر نگوییم باعث جلب توجه عده ای به مسیحیت تحریفی شده است، در خوش بینانه ترین حالت جمعیتی از جوانان مسلمان کشور ما را در حقانیت دین اسلام دچار تردید کرده است. اما چه باید کرد؟ آیا می توان اختیار را از فرزندان انسان سلب نمود؟ و یا می توان جلوی سیل اطلاعات و شبکه های ماهواره ای را مسدود کرد؟ آیا می توان با ادبیاتی صرفن تبلیغی به نفی جریان های تبلیغی پرداخت و توقع داشت جوانان ما به صحبت های "یک طرفه" ما در نفی مسیحیت اکتفا کنند؟»
- راهکارهای پیشنهادی برای مقابله با گسترش مسیحیت!
باید گفت که در این مقاله که متاسفانه از گسترش مسیحیت با عناوین زشتی مثل «فتنه» و «آفت» نام برده شده است چند راهکار نیز مطرح شده. از نگاه نویسنده بهترین راه برای مقابله با این به گفته ایشان آفت، دعوت از علمای حقیقی دین مسیحیت برای حضور در صدا و سیمای جمهوری اسلامی است تا در یک مناظره تلویزیونی در یک فضای گفت و گو و مباحثه ای دین "مسیحیت " مورد نقد و بررسی قرار گیرد و حقانیت و یا گمراهی عقاید آن مشخص شود.
همچنین در جایی دیگر نیز آمده است که: "برای رفع بسیاری از معضلات عقیدتی نسل جوان و به خصوص فتنه گسترش شبکه کلیساهای خانگی می توان به سخنان شهید بزرگوار استاد مطهری رجوع کرد".
در ادامه این بحث نویسنده خطاب به مسوولان می گوید: « آقایان مدیر رسانه ملی، آنچه شما علمی و سالمش را از جوان ما دریغ می کنید، شبکه های ماهواره ای فاسد و تحریف شده اش را به او عرضه می کنند و سر در برف کردن و ندیدن شما چاره کار نیست. به جرات می توان ادعا کرد در صورت برگزاری جلسات مناظره با حضور دانشمندان و علمای تراز اول دنیای مسیحیت و نقد و بررسی آزاد اندیشانه افکار مسیحیت، بساط این شبکه های تبلیغی یک هفته ای جمع خواهد شد و جوانان کشور ما حقایق را خود خواهند دید و قضاوت صحیح خواهند کرد. »
... و اما طرح چند سوالبا توجه به اظهارات این نویسنده و همینطور وضعیت ناگوار مسیحیان و نوکیشان مسیحی در ایران که زیر شدیدترین فشارهای حکومت در زندان ها زیر شکنجه های روحی و جسمی قرار دارند و یا مجبور به ترک خانه و کاشانه خود و مهاجرت به نقاط دیگر دنیا شده اند چند سوال مطرح است.
۱- باید پرسید با توجه به این كه مبشران و فعالین ایرانی مسیحی در خارج كشور بنا بر شرایط ساكن هستند در صورت پذیرش صدا و سیما از این طرح چه تضمین برای امنیت جانی آنان خواهد بود تا كارشناسان الهیات و صاحب نظران مسیحی برای شرکت در چنین مناظره ای به ایران سفر كنند ؟
۲- در كشوری كه امروز فقط به خاطر اعتقاد یك جریان فكری یا دگر اندیشی شخص یا خانواده او به زندان افکنده می شوند و زیر فشار و شکنجه رنج طاقت فرسا را تحمل می کنند با چه اطمینانی بیایند و در رسانه به ظاهر ملی جمهوری اسلامی در مورد مسائل اسلام صحبت كنند و آن را به نقد و بحث گذارند؟
۳- از كجا معلوم كه این گفتمان و مناظره نتیجه عكس نداشته باشد و باعث نزدیكی بینندگان و به خصوص جوانان به مسیحیت نشود و در آن هنگام آیا حاکمیت صادقانه اعتراف به چنین موضوعی می کند و یا همچون همیشه به انکار واقعیت و پاک کردن صورت مسئله می پردازد؟
۴- آیا اصلن حکومت و مراجع تندروی مذهبی ایران و در راس آن علی خامنه ای یا برگزاری چنین مناظره عقیدتی موافق هست و عواقب احتمالی آن را می پذیرند؟
۵- آیا جمهوری اسلامی و عوامل تصمیم گیرنده ،به آن بلوغ و رشد فكری دموكراسی كه تحمل سخنان یكدیگر را داشته باشند رسیده اند ؟ آیا می توان تجربه مناظره رو در روی شخصیت هایی كه از داخل خود نظام برای ریاست جمهوری كاندید شده بودند و تبعات بعد از آن را فراموش كرد ؟
۶- در جایی كه محسن اژه ایی سخنگوی قوه قضائیه ایرانیانی را که در خارج از کشور می باشند و یا حتی کسانی که تبعه ایران نباشند را تهدید و قابل تعقیب و پیگیری از سوی دستگاه قضایی جمهوری اسلامی دانست و گفت اگر روزی به ایران بیایند در داخل مجازات خواهند شد، چگونه می توان به وعده های آنان اطمینان كرد.
۷- این نویسنده به ظاهر روشنفکر از دانشگاه كارلتون كانادا (!) كه مشخص نیست چه ارتباطی با دولت جمهوری اسلامی و با هزینه چه كسی اینگونه سنگ اسلام جمهوری اسلامی را به سینه می زند؛ در همین مقاله با ادبیاتش بیش از ده بار به توهین علیه مسیحیت و غیرمسلمانان پرداخته و از واژگانی همچون آفت، فتنه، بی شعور و ... استفاده کرده است. در یک جریان فکری که نخبه آن این چنین بی شرمانه بر طرف مقابل بتازد تکلیف تندروها و متعصبان آن واضح است که تنها با خون و سنگسار و دار آرام خواهند گرفت!
از این رو به نظر می رسد نه برگزاری چنین مناظره ای قابل اجراست و نه حاکمیت شهامت و تحمل روشنگری و یا آزاد گذاشتن جامعه برای انتخاب جریان فکری آزاد را دارد.
-
منبع و اصل یادداشت را از اینجا بخوانید
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر