در این شرایط بی برنامگی و اظهار امیدواری کور از سوی دوستداران جنبش سبز جز به نابودی جنبش سبز نخواهد انجامید.
درخواست ما از شما صرف وقت و حوصله برای خواندن و فهمیدن ۱۰ قسمت نترس تا به آخر است، شاید این ده قسمت برای ذائقه شما یکسان نباشد.
تحلیلی بودن این برنامه به همه کسانیکه در خود توانایی دادن راهکارهای عملی برای اجرای نترس را می بینند، فرصت دخالت و راهبری جمعی میدهد.
لذا از همه شما که این توانایی را دارند، فارغ از سابقه و مقامتان در خواست می کنیم تا در این نقشه راه دخالت کنید، مباحثی را که مخالفید نقد کنید و ایدههایتان را بیان کنید. مطمئن باشید این نقشه کاملا از قبل ساخته و پرداخته نشده است و از حاصلجمع فکرهای شما ساخته خواهد شد.
نقشه راه به ما میگوید که کجا هستیم، به کجا می خواهیم برویم، از چه راهی و چگونه می خواهیم برویم .
نقشه راه به ما چشم اندازهایی می دهد که همه ما همزمان بدانیم چه وظایفی داریم.
یک نقشه راه که درگیر متغیرهای فراوان اجتماعی و سیاسی باشد متفاوت از یک نقشه راه رقابتی یا یک نقشه راه اقتصادی و حتی یک نقشه راه نظامی است. این چنین نقشه ای ناگزیر از تحلیل شرایط و متغیرهای فعلی و تخمین حالات بعدی آنها با توجه به کنش های بازیگران و تدبیر حالات بهینه مورد نظر جنبش است.
این تحلیل ها جدا از میزان دقتشان باید آنقدر مسائل اساسی را هدف بگیرند که بتوانند به عنوان مبنایی برای یک نقشه جامع قرار بگیرند . این مبنا از واگرایی نیروهای رنگین کمان سبز جلوگیری می کند اما خود این تحلیل ها در فضای راهبری جمعی می توانند مورد نقد و بهسازی قرار بگیرند ، بعبارت دیگر نقشه راه سبز ناگزیر از تحلیل متغیرهاست در حالت مبنا و در عین حال بهبود تحلیل ها در حالت عملیاتی است . در واقع این خاصیت تحلیلی نقشه راه به همه صاحبنظران توانایی دخالت و بازساخت نقشه را بصورت تصحیحی و تکمیلی می دهد.
این مبنای پویا لازمه یک راهبری جمعی است .
جنبش سبز همه را غافلگیر کرد. تعداد مردمی که به خیابانها ریختند و کیفیت کارهایی که کردند چشم های بین المللی ، حاکمیت ، فعالین سیاسی و حتی خود مردم را متعجب کرد.
شاید هیچ یک از این بازیگران در رویایشان نیز این حد از پتانسیل را در مردم ایران نمی دیدند که شور و شعور را در هم آمیزند و چنین فضای اعجاب انگیزی بیافرینند .
اینک پس از فروخوابیدن گرد و غبار این روزها فرصتی است تا ببینیم که آن مردم که بودند ؟ این مردم در فکرشان چه بود ودر قلبشان چه ؟ سلاح این مردم چه بود و میادین نبردشان کجاها ؟ آیا این یک اتفاق بود یا عوامل مشخصی باعث آن بودند ؟ اگر عواملی مشخص بودند چه بودند ؟ آیا می توان با شناسایی این مردم و این عوامل و تقویت و سازماندهی آنها و به دور از خطاهای گذشته ، ارتشی از این قزلباشان اجتماعی گرد هم آورد و در کارزارهای بعدی ، هفت سر اژدهای هزار ساله استبداد را زد ؟
این نقشه راه سعی دارد در ضمن پاسخ به این سئوالات از آخر به اول ، از هدف به وسایل و بازیگران و میادین عمل برسد . این نقشه راه جواب سئوالات بالا را با این پیش فرض می گیرد که :
● اول آن مردمی که جنبش سبز را ساختند نه همه مردم و اقشار بلکه گروهی از مردم جامعه متوسط که سطح بالایی از آگاهی و حساسیت را داشتند بودند .
● این جنبش یک اتفاق نبود و عواملی همچون بالا رفتن آگاهی های سیاسی و اجتماعی طی دوران پیشین در کشور و خصوصا شهر تهران ، استفاده از روشهای مدنی غیرخشونت بار و مشروعیت زدایی از حاکمیت ، مردمی بودن واز مردم جدا نشدن مبارزات ، بردن مبارزات به فضاهای مجازی و فضاهای مردمی و خیابانها ، از جمله عوامل مشخص ایجاد این جنبش بود .
● با فربه کردن این مردم چه به لحاظ کیفی و چه کمی و با گسترش آنها به تمام کشور و بردن مبارزات به فضاهای ایمن تر و کاراتر و در نهایت با باز تعریف یک ایدئولوژی مبارزه برای این مردم به آنها نیرومحرکه ایی برای یک مبارزه طولانی داد و جنبش را احیا و اهداف را عملی کرد .
نقشه تحلیلی راه سبز (نترس) بر این پایه استوار گردیده است که :
۱. هدف برهم زدن تعادل حاکمیت در تمامی فضاهای لازم به منظور ایجاد تغییرات بنیادین در جامعه و حاکمیت (جیوجیتسو عمومی)
۲.به این منظور میادین مبارزه به فضاهای مختلف تقسیم می شوند که در هر فضا با شناسایی مولفه های آن ،در جهت تغییر روح و شکل فضاها به نفع جنبش و به زیان حاکمیت ، جامعه هوشمند دست به کنش جمعی می زند.
۳.حساب مردم بدنه و عوام را باید از حساب جامعه متوسط و جامعه هوشمند جدا کرد.
جنبش سبز، جنبش فضاها بود و جنگ فضاها
برای نقشه راه سبز آنچه که باید ساخته شود ، محافظت شود و باز ساخت شود ، فضاها هستند.
چون فضاها مولفه هایی هستند که یکبار بسیار موفقیت آمیز نقش خود را در جنبش ۸۸ نشان دادند.
فرمت فضاها ، بهترین قالب برای ریختن مولفه های جنبش ایرانی و بهترین قالب برای سازماندهی و مدیریت جنبش است.
هدف اصلی این نقشه راه فربه کردن و فعال کردن جامعه هوشمند است.
سپس توسط این ابزار ، جامعه متوسط را نیز در مرحله بعدی متاثر کرد و در نهایت در مرحله سوم توسط این دو فضاهایی بازساخت کنیم که بدنه جامعه و حتی عوام را با جنبش همراه سازد .
این یعنی اینکه نقشه راه یک نقشه مرحله ایی است و ابتدا روی قشری (جامعه هوشمند ) اثر می گذارد که سریعتر و راحتتر و کم هزینه تر ، دست به کنش سیاسی و اجتماعی می زند .این جنبه از نقشه راه از راه حل های
ایده آل گرایانه که خواهان فعال کردن کارگران و روستا ها برای جنبش سبز هستند تمایز می یابد .
۴.یکی از حلقه های مفقوده جنبش سبز در سال 88 نبود یک ایدئولوژی برانگیزاننده جهت ادامه کنش ها بود.
در این نقشه راه ایدئولوژی اصلاح اخلاقی با مولفه های خاص خودش در دو سطح الف خاص برای جامعه هوشمند و ب عام برای کل جامعه (بصورت ایدئولوژی پروتستانیسم اسلامی متاثر از اصلاح اخلاقی و ناسیونالیسم ایرانی ) ارائه می گردد .
۵. پس در نهایت نقشه تحلیلی راه سبز بر سه عنصر اساسی میدان ( جنگ فضاها) ، ابزار (جامعه هوشمند ) ، ایدئولوژی (جنبش اصلاح اخلاقی ) بنا نهاده شده است .این سه بصورت یک همبسته سه گانه ارائه می شود که هرکدام دو به دو برهم تاثیر می گذارند و هر یک به دوتای دیگر برای کارکردش وابسته و نیازمند است :
● جامعه هوشمند برای انگیزش و بسیج نیروهای خود به جنبش اصلاح اخلاقی نیاز دارد .
● جامعه هوشمند برای عمل و تاثیر گذاری در فضا عمل می کند .
● جنبش اصلاح اخلاقی ابتدا نمی تواند همه را همزمان بسیج کند و بهترین قالب برای آن بدنه جامعه هوشمند است
● جنبش اصلاح اخلاقی بالاترین رشدش را می تواند در فضاهای هوشمند داشته باشد و در فضاهای دیگر باید تغییر شکل دهد و با ناسیونالیسم ایرانی و پروتستانیسم اسلامی همراه گردد.
● فضاهای فعلی محصول کنش نیروهای قدیمی است ، فضاهای جدید و مورد علاقه جنبش ، نیازمند نیروهای هوشمند و سازماندهی آنهاست .
● در فضاهای جدید هوشمند ، عنصر اصلاح اخلاقی ، اساسی ترین عنصر فضاساز است که رنگ و بوی
ویژه ایی به این فضاها می دهد.
هرسه تای این عناصر ، عناصری هستند که در تاریخ معاصر ایران سابقه داشته اند ودر این جنبش سبز
پررنگ تر شدند . بر این مبنا نقشه تحلیلی راه سبز یک نسخه ایرانی است که بر پایه عناصراصلی ایرانی ارائه شده است.
جامعه هوشمند و سازماندهی فضاها و جنبش اصلاح اخلاقی هرسه به صورت ناخودآگاه و غیر متمرکز در رفتار
مردم جنبش سبز به چشم می خورد .
جامعه هوشمند به عنوان قلب نقشه راه سبز حاوی کارکرد های مهمی است :
اولا به عنوان یک فضای پلورالیستی ، محیطی برای تبادل افکار و تضارب آراء گروههای متفاوت و همزمان مجرایی برای نفوذ بیشتر این گروهها به داخل جامعه است .
ثانیا این جمع می تواند با سازماندهی مناسب تبدیل به ابزاری برای تصمیم گیری جمعی و برنامه سازی عملیاتی در راستای چشم اندازهای نقشه راه باشد .
ثالثا این گروه می تواند اخبار و تحلیل های مابین خود و نخبگان را که در فضاهای هوشمند تولید می شوند گوارش کنند و راحت تر و مطابق ذائقه مردم متوسط و بدنه به آنها برسانند و شکاف بین نخبگان و مردم که یکی ازاساسی ترین مشکلات تاریخ سیاسی اجتماعی ایران است را پر کنند .( این خلاء ، خلاء بین اندیشه نخبگان و عمل مردم است که هیچ یک بی دیگری موفقیتی در پی ندارد) .
و در نهایت جامعه هوشمند در صورت فربهی و باروری می تواند در ضمیر جمعی مردم به عنوان آلترناتیوی مناسب برای حاکمیت تلقی شود . این به مردم اجازه می دهد تا بتوانند بند آخر را مابین خود و حاکمیت بگسلند و تن به تغییرات اساسی بدهند.
چشم اندازکلی نقشه تحلیلی راه سبز:
جنبش اصلاح اخلاقی به عنوان ایدئولوژی و نیرو محرکه از میان جامعه متوسط ، نیروی هوشمندی را بر میکشد و این نیرو با سازماندهی و تقویت تبدیل به جامعه هوشمند میشود.
نخبگان، جامعه هوشمند را سازماندهی و فعال و گروهبندی میکنند .
جامعه هوشمند با روابط متقابل با سه گروه نخبگان، خود و مردم جامعه متوسط اقدام به تغییر و بازساخت اتمسفر فضاهای گوناگون میکنند.
در نهایت در جنگ فضاها جامعه هوشمند تعادل کلی حاکمیت را در تمامی فضاها از بین میبرند و در گام آخر همراه با جامعه متوسط، اقشار بدنه جامعه را با جنبش همراه میکنند و اقدام به تغییرات اساسی میکنند .
تذکر: باز یادآوری می شود که بخش عمده ایی ازساختار این نقشه راه بر پایه تحلیل های گروه خاصی با دیدگاه های خاصی است (هرچند بین این گروه نیز در بسیاری از قسمت های نقشه راه توافق وجود نداشت)، اما این ساختار تحلیلی برای شروع و پیش فرض چنین نقشه راهی گریز ناپذیر بود . این تحلیل ها (بجز مواردیکه برای نقشه ساختاری هستند) اصول تغییر ناپذیری نیستند و نخبگان و جامعه هوشمند آنها را تغییر داده و بهینه می کنند.
هنگامیکه در آغاز این نقشه به بعضی شخصیت ها ارائه شد آنها نگرانیشان را نسبت به سوء استفاده از ایجاد جامعه هوشمند احتمالی و همچنین در دام ایدئولوژی افتادن جنبش ابراز کردند . اما ما باز تاکید می کنیم که اولا پس از استارت جامعه هوشمند دخالتی در مدیریت آن نخواهیم کرد چرا که مدیریت آن بر عهده خود اعضا خواهد بود (چگونگی تامین این نظر را نیز به شما می سپاریم ) و ثانیا به جز ایده جنگ فضا ها و جامعه هوشمند تمامی بحث های دیگر نقشه راه حالت شناور و انعطاف پذیر دارند( حتی مباحث درونی و مولفه های این دو بحث نیز شناورند و اعضا خود در این باره تصمیم می گیرند).
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر