 شاید متوجه نیستند که ادامه ی سیاست غلبه به وسیله ی ایجاد خوف، نهایتا در نقطه ای به ضد خود تبدیل و آنگاه آمدن "روز خشم" و روزهای غضب ملی اجتناب ناپذیر می شود. فراعنه معمولا زمانی صدای ملت را می شنوند که بسیار دیر شده است. خبرنگاران سبز/ رهبران سبز: میرحسین موسوی در واکنش به تحولات خاورمیانه در یادداشتی ضمن اعلام همبستگی با مردم آزادیخواه کشورهای تونس و مصر و یمن، سرچشمه این حرکتهای آزادیخواهانه را اعتراضات میلیونی ایرانیان در روزهای ۲۵ و۲۸ و۳۰ خرداد تهران میداند و از فرعونیان میخواهد تا زودتر بر مدار عقل برگردند تا دیر نشده است. متن کامل این یادداشت به نقل از کلمه در زیر میآید:
---------------------------- این روزها خاورمیانه در آستانه ی حوادث بزرگی ست که می تواند سرنوشت این منطقه و جهان و سرنوشت ملت های منطقه را تحت تاثیر خود قرار دهد. مسلما آنچه در حال وقوع است در راستای به هم زدن نظام ظالمانه ایست که سرنوشت ملت های بسیاری را درمنطقه در چنگال خود گرفته است و بدون هیچی شکی نقطه ی آغازین آنچه در خیابان های تونس و صنعا و قاهره و اسکندریه و سوئز شاهد آن هستیم را باید در تظاهرات چند میلیونی ۲۵ و۲۸ و۳۰ خرداد تهران جستجو کرد. روزهایی که مردم با شعار "رای من کجاست؟" به خیابان ها آمدند و مسالمت جویانه، حقوق از دست رفته ی خود را پی گرفتند. امروز دامنه ی شعار "رای من کجاست؟" مردم ایران، به شعار "الشعب یرید اسقاط النظام" در قاهره و سوئز و اسکندریه رسیده است. برای کشف راز این پیوندها و مشابهت ها لازم نیست جای دوری برویم. کافی است شیوه ی انتخابات اخیر مصر را با انتخابات های خود مقایسه کنیم و اینکه رئیس شورای نگهبان از بی نیازی به آرا میلیون ها شهروند سبز سخن می راند. اگر به نظام های در حال سقوط جهان عرب و خاورمیانه با دقت نگاه کنیم، خواهیم دید؛ در همه ی این نظام ها به یک سان شبکه های اجتماعی وعرصه ی مطبوعات و فضای مجازی مورد حمله قرار می گیرند و به شکل حیرت انگیزی اس ام اس ها و تلفن ها و اینترنت قطع و قلم ها مشابه یکدیگر در هم شکسته و معترضین به زندان ها برده می شوند. متاسفانه منافع ِ پشت سر ِ ایدئولوژی ِ حاکم در کشور، اجازه نمی دهد واقعیت ها آنچنان که هستند، خود را نشان دهند. خطیبان و تریبون های گوش به فرمان، به عملکرد مفسدانه و جبارانه فرعون مصر که با بازداشت ها، اعتراف گیری ها، پرونده سازی ها وغارت مردم از طریق باندها و اطرافیان، این شرایط انفجاری را در مصر ایجاد کرده اند توجهی نشان نمی دهند. اینان به روز "خشم مردم" مصر اشاره می کنند ولی نمی گویند که روز غضب، نتیجه ناکارآمدی و فساد در بالاترین سطح حکومت و حیف و میل کردن بیت المال و هم چنین بستن دهن ها و شکستن قلم ها و اعدام ها واعدام ها و اعدام ها و بر پا کردن چوبه های دار برای ایجاد خوف در میان مردم است. و نمی گویند اگرحکومت به حاکمیت مردم بر سرنوشت خود احترام می گذاشت و در انتخابات چند ماه پیش مصر آرای مردم را نمی دزدید، کار به شعار "اسقاط نظام" از سوی شعب عزیز مصر نمی رسید. و شاید هم متوجه نیستند که ادامه ی سیاست غلبه به وسیله ی ایجاد خوف، نهایتا در نقطه ای به ضد خود تبدیل و آنگاه آمدن "روز خشم" و روزهای غضب ملی اجتناب ناپذیر می شود. فراعنه معمولا زمانی صدای ملت را می شنوند که بسیار دیر شده است. ملت ما به انقلاب عظیم مردم شجاع تونس و قیام حق طلبانه ی مردم مصر و یمن و دیگر کشورهای منطقه احترام می گذارد. ما به همه ی مردم دلیر و آگاه و مبارز مصر و تونس و اردن و یمن درود می فرستیم و از خداوند منان پیروزی آنان را در مبارزات حق طلبانه اشان آرزو می کنیم.
بعد از تجربه اعتراض متمدنانه و میلیونی مردم ایران برای باز پسگیری رایشان و رفتار سرکوبگرانه حکومت و باز پس از رفتار نجیبانه مردم با نیروهای وحشی سرکوبگر در روز عاشورا هشتاد و هشت و عدم اعلام پشیمانی کودتاگران و دلجویی نکردن از مردم و باز نکردن فضای سیاسی برای ایجاد دوران گذار، اتفاق بعدی در ایران روز خشم نخواهد داشت: روز انفجار خواهد بود. این انفجار سراسر ایران را خواهد گرفت و فقط منحصر به تهران و اصفهان و شیراز و رشت نخواهد بود. هر چه زودتر این روز پیش بیاید آسیبهایش کمتر خواهد بود و هر چه دیرتر به وقوع بپیوندد، سهمناک تر و کورتر خواهد بود. خبرنگاران سبز/ نقد و نظر/ عرفان خیراندیش: رویدادهای چند هفته پیش تونس (یا همان انقلاب یاسمن) که منجر به فرار زینالعابدین بن علی از تونس، آزادی زندانیان سیاسی و و بازگشت مخالفان سیاسی به کشور شد و همچنین موج اعتراضات مردم مصر و آنچه که به روز خشم شهره شد پرسشهای فراوانی را برای آزادیخواهان ایرانی که سال گذشته را به اعتراض به کودتاگران سپاهی گذراندند مطرح کرده است. این عکسالعملها را میتوان به دو دسته تقسیم کرد: اول: آنهایی که نگاهی دوباره به تحولات سال گذشته میاندازند و میکوشند نگاهی آسیب شناسانه داشته باشند. این نوشتهها اغلب با نوعی، حسرت و خودانتقادی تلخ همراه است. دوم: افرادی که بررسی تحولات سال گذشته را تبدیل به نوعی تسویه حساب سیاسی و ایجاد تفرقه بیشتر و نفرت پراکنی کردهاند. واقعیت این است که تجربه سال گذشته ایران با هیچ کدام از موارد اعتراضی اخیر قابل مقایسه نیست. شاید بزرگترین دلیلش این باشد که رویدادهای ایران پس از کودتا پنهان شده در قالب تقلب انتخاباتی رخ داد و انگیزه اول مردم اعتراض به دزدیده شدن رایشان بود. اما شاید مهمتر این باشد که بدانیم سرنوشت جنبش آزادیخواهی مردم ایران چه خواهد شد. پیش گویی در دنیای شدیدا سیال سیاست کار آسانی نیست بنابراین آنچه نگارنده بیان میکند بیشتر بر این باور مبتنی است که این صرفا تشریح یک اتفاق ناگزیر است. بعد از تجربه اعتراض متمدنانه و میلیونی مردم ایران برای باز پسگیری رایشان و رفتار سرکوبگرانه حکومت و باز پس از رفتار نجیبانه مردم با نیروهای وحشی سرکوبگر در روز عاشورا هشتاد و هشت و عدم اعلام پشیمانی کودتاگران و دلجویی نکردن از مردم و باز نکردن فضای سیاسی برای ایجاد دوران گذار، اتفاق بعدی در ایران روز خشم نخواهد داشت: روز انفجار خواهد بود. این انفجار سراسر ایران را خواهد گرفت و فقط منحصر به تهران و اصفهان و شیراز و رشت نخواهد بود. هر چه زودتر این روز پیش بیاید آسیبهایش کمتر خواهد بود و هر چه دیرتر به وقوع بپیوندد، سهمناک تر و کورتر خواهد بود. و مهمتر آن که، آن روز رهبران امروز جنبش نخواهند توانست مردم را کنترل کنند و دوران گذری شبیه آنچه که در تونس اتفاق افتاد ممکن نخواهد بود. اگر پیش از رسیدن به چنین روزی کودتاگران مست قدرت به عقل آیند و دوران گذار را خود پایه گذاری کنند شاید بتوان به گسترش روحیه مدارا و مذاکره و عفو دو جانبه و عمومی کمک کرد و از آسیبهای یک انفجار بزرگ جلوگیری کرد. اما اگر این اتفاق نیافتد، روز بعد از انفجار پشیمانی دیگر سودی ندارد و تنها میتوان کشتهها را از زیر آوار بیرون کشید. -------------------------------------- خبرنگاران سبز آمادگی دارد نوشته شما را در موافقت یا مخالفت با نوشته بالا انتشار دهد. | |
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر