چند روز پیش بخش « پرگار» بیبیسی از نیک آهنگ کوثر کاریکاتوریست و مسیح علینژاد فعال سیاسی اصلاحطلب و با حضور علی میرشاهی و اردوان اسدی پرسشی تحت نام «آیا میتوان هم خبرنگار حرفهای بود و هم فعال سیاسی؟ این دو در یک اقلیم میگنجند؟» را طرح کرد. در ابتدا همهی طرفین در گیر این بحث میپذیرفتند که اصولا حرفه خبرنگاری با فعالیت سیاسی، عضویت در احزاب و جانبداری سیاسی مغایر است. اما خانم مسیح علینژاد با تاکید خاصی که بر وضیعت استبدادی در ایران و نبود آزادی احزاب واقعی در کشور و اینکه روز نامهها و خبرنگاران بدون اینکه بخواهند عملا جای خالی احزاب اپوزیسیون را گرفتهاند....از اصل بیطرفی روزنامهنگاری عدول میکرد در حالی که اقای نیک آهنگ کوثر کاریکاتوریست از این اصل اساسی روزنامهنگاری برای همه دورانها و شرایط دفاع مینمود.
نیک آهنگ از سد سیوند مثال میزد که نقشه و کلنگ آن توسط هاشمی رفسنجانی زده شد ولی کلیه انتقادات به احمدینژاد برگشت و یا در مورد کشتار ۴۵۰۰ انسان در زندانهای جمهوری اسلامی در سال ۱۳۶۷ انجام گرفت و اصلاحطلبان در همه این سالها سکوت کردهاند...... زمانی که خمینی در نوفل شاتو برای روزنامهنگاران ایرانی سخنرانی میکرد، بنیصدر و قطبزاده به روزنامهنگاران توصیه میکردند که کدام بخش از سخنان خمینی چاپ و یا منتشر نشود در حالی که در صورت انتشار همهی سخنان قرون وسطایی خمینی مردم ایران زودتر از اینها آگاه میشدند. در زمان انقلاب؛ مصلحتگرایی انقلابیون ضد شاه پرده سیاهی بر حقایق جنبش سیاسی ایران کشیده شد و دیدیم که اتفاقا همین انقلابیون بودند که توسط خمینی به اعدام محکوم و یا فراری شدند ولی امروز با گذشت سی ویک سال، هنوز مدافعان اصلاحطلبی در غرب راه مصلحتخواهی را پیش خود میسازند ...
در مقابل خانم مسیح علینژاد که دائما کلام دیگران را میشکست و بدون اجازه سخن میگفت و به بهانه وجود زندان، شکنجه و وضیعت استبدای در ایران به توجیه مسایل و ماستمالی کردن مباحث میپرداخت و سرانجام به توجیه عدم انتشار حقایق تاریخی از جمله کشتار سال ۶۷ توسط اصلاحطلبان میپرداخت.
در پایان نیک آهنگ کوثر مطرح کرد که ۳۰ درصد کاریکاتورهای ایشان به خودیها و اصلاحطلبان اختصاص دارد که آن دو جوان پرسشگر اصلاحطلب با شگفتی مطرح نمودند که اتفاقا همین ۳۰ در صد کارهای شما موجب رنجشش اصلاحطلبان در داخل کشور میشود.
نتیجه: در حالی که هر چهارنفر گفت و گو از طرفداران اصلاحطلبان و روند اصلاحطلبی در ایران بودند که خود همین گزینش افراد از سوی بیبیسی نقص بیطرفی این بنگاه سخن پراکنی است چرا که یک دست بودن شرکت کنندگان به لحاظ سیاسی آنهم در یک بحث حرفهای چقدر میتواند جانبدارانه باشد. اصول خبرنگاری و نگاه مستقل به قدرت تابع شرایط سیاسی نیست در هر زمان و هر کجا و تا آنجا که ممکن است بایستی حقایق را به مردم گفت چه در مورد سد سیوند و چه د رمورد کشتار ۶۷ ....
اما اگر من در آن میزگرد بودم، سئوال مشخص از جناب نیک آهنگ طرح میکردم بدین شرح: چندی پیش، شما پرسش امین موحدی در باره عکس ابراهیم نبوی در جلوی زندان اوین همراه با اسداله لاجوردی رئیس زندان اوین که در سایت شما «خودنویس » انتشار داد آن را حذف کردید ...و در مقابل اعتراض نویسنده؛ نوشته بودید که این عکس متعلق به ابراهیم نبوی نیست و شما ایشان را زا سال ۱۳۷۰ میشناختیتد در حالی که عکس مربوط به سال ۱۳۶۰ در جلوی زندان اوین بود....براستی این جانبداری شما به طنز شباهت ندارد وقتی که ابراهیم نبوی در کلیه رسانه ها ی فارسی زبان و در سایتهای پر تیراژ حضور روزانه دارد چرا شما وکیل مدافع او میشوید و به دفاع از او بر میخیزید ... چون ایشان به شما اعتراض کرد ... این بده و بستانها یعنی بیطرفی در حرفه خبرنگاری ... در این باره چه میگوئید؟
اما شما سرکار خانم مسیح علینژاد که پس از مهاجرت به انگلیس؛ کلاه را بجای روسری انتخاب کردهاید نباید به بهانه افراطگرایی در حکومت و در اپوزیسیون از بیان حقایق خودداری نمائید و در همین جا بایستی تاکید نمود که به دلیل اینکه اصلاحطلبان در همه رسانهها و به ویزه سایتهای اینترنتی دست بالا را دارند ...خطر ایجاد یک باند مافیایی ؛خطری جدی است ... انان هم اکنون ۳۰۰ سایت و وبلاگ را در بالاترین به دلایل واهی مسدود کردهاند در لینکدونی گویا به سایتهای منتقد اصلاحطلبان لینک نمیدهند و در رسانههای فارسی زبان خارجی گفتگو شنوندگان به لحاظ سیاسی یک دست از اصلاحطلبان انتخاب میشوند ......خبرنگاران واقعی کسانی هستند که از مصلحتگرایی گذر نمایند و حقایق را آنطور که هست بیان نمایند و مستقل از قدرت سیاسی در بالا و پائین عمل نمایند.
لینک فیلم مصاحبه بی بی سی «آیا می توان هم خبرنگار حرفه یی بود و هم فعال سیاسی؟ این دو در یک اقلیم می گنجند؟»
در سالهای اخیر، رسم شده که رسانه ها را رکن چهارم دمکراسی بنامند. شاید این بیان، کمی آرمانخواهانه و تا حدی متاثر از ذهنیت ما اهالی رسانهها باشد. اما کم و بیش پذیرفتنی است که آگاهی بر قدرت افکار عمومی، همزمان است با آگاهی بر قدرت و نفوذ عواملی که بر افکار عمومی تاثیر میگذارند، از جمله نفوذ رسانهها و در درجه اول، خبرنگاران. این نقش و نفوذ، چه مسئولیتی برای خبرنگار ایجاد می کند؟ در گوهر کار خبری نوعی تعهد نهفته است، اما تعهد به کی و به چه؟ کدامیک از این دو بهترین بیان تعهد حرفهای خبرنگار است: تعهد به اطلاع رسانی دقیق و منصفانه یا تعهد به اطلاع رسانی برای پیشبرد دمکراسی و حقوق شهروندی؟
ازمهمانان این هفته پرگار میپرسیم، آیا میتوان از خبرنگار انتظار داشت فارغ از هر گونه گرایش و مرام سیاسی باشد؟ اگر این انتظار بیجاست، چطور میتوان در عین حفظ گرایش سیاسی به روش کار حرفهای در محیط خبری وفادار ماند؟
در این برنامه، مسیح علینژاد خبرنگار و نیک آهنگ کوثر خبرنگار و کاریکاتوریست، به سوالات علی میرشاهی و اردوان اسدی پاسخ میدهند....
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر