نقدی داریم بر مقاله بسیار زیبای درج شده در خبرگذاری فارس (گذاری به معنی گذاشتن خبر نه گزارش خبر) با عنوان پاسخ جالب امام حسن(ع) درباره “حق “و باطل، توصیه می کنم قبل از خواندن مقاله زیر حتما مقاله فارس نیوز را کامل بخوانید که خالی از لطف نیست. در صورتی که از بیماری مزمن گشادیسم رنج می برید خلاصه مقاله فارس نیز اینجا نوشته شده است.
ماجرا از این قرار است که مردی رومی نزد حضرت علی می رسد و از وی سوالاتی می کند و آن حضرت می فرماید که سوالاتت را از فرزندانم بپرس. مرد رومی خدمت حضرت امام حسن مجتبی می رسد و سوالاتش را از وی می پرسد.

یک آقا در حال ادرار رو به جلو
سوال 1: خنثی چیست؟
حسن در جواب می گوید:خنثى به شخصى گفته مىشود كه معلوم نباشد مرد است يا زن، كه اگر هيچ نشانهاى نداشته باشد يا هر دو نشانه را موجود باشد به او گفته مى شود: ادرار كن، پس اگر ادرارش به سمت جلو يا بالا بود، مرد است و در غير اين صورت در حكم زن خواهد بود.
مرد رومی که این همه راه برای پرسیدن سوال هایش آمده بود با شنیدن جواب هوشمندانه امام پشم هایش ریخت و با مکسی گفت: عجب!!!
مرد رومی آنگاه رو به امام کرد و گفت: من قبل از آمدنم بسیار از دریای بی کران علم شما و خاندانتان شنیده بودم ولی به خدا قسم که هرگز نمی دانستم دامنه معلومات شما به این وسعت است.
امام حسن مجتبی در جواب فرمودند: اینکه چیزی نیست، ما خانوادگی دانشمندیم. جدم با اینکه سوات نداشت یک کتاب نوشت و به خورد امتی داد، ما که مکتب رفته ایم.
سوال 2: فاصله بين حق و باطل چيست؟
امام حسن مجتبی در جواب به این سوال مرد رومی فرمودند: بين حق و باطل چهار انگشت است، آنچه با چشم خود ديدى حق و آنچه شنيدى باطل است.
نکته: خدمت دوستان مسلمانم عرض کنم که امام حسن مجتبی به نکته بسیار مهمی اشاره کردند:”آنچه با چشم خود ديدى حق و آنچه شنيدى باطل است” پس لطف کنید آن قسمتی از اسلام را که شنیده اید بی خیال شوید و فقط به آن قسمتی که می بینید بسنده کنید. برای مثال اینکه می گویند ابوالفضل عباس رفت آب بیاره، افتاد و دندونش شکست؛ اینها همه قصه است و چون شما فقط آن ها را شنیده اید، باطل.
به معلم دینی گفتیم: آقا، شما که میگید ابوالفضل تنها رفت آب بیاره و هیچ کس تخم نکرد باهاش بره و تنها رفت سره چشمه و بعدش هم که شهید شد، پس این همه ماجرا از کدوم شاهد در اومده؟
لبخندی زد و گفت: پسرم، فرشتگان الهی در آن لحظه مشغول نُت برداری بودند و اینها همه رِوایاتیست از فرشتگان.
دوست آخوندی می گفت: کفار می گویند خدا نیست چون دیده نمی شود، ها ها، مگر شما برق را می بینید که به وجودش ایمان دارید؟ نه. شما نشانه های وجود برق را در روشنایی لامپ می بینید. (البته شعور دوستمان در حدی نبود که برایش توضیح بدهیم که حتی برق هم دیده می شود)
سوال 3: فاصله بين زمين و آسمان، مشرق تا مغرب؟
حسن در ادامه گفت: فاصله بين زمين و آسمان به اندازه دعاى مظلوم بر عليه ظالم است و نيز تا جايى كه چشم ببيند. قرار بود این جمله حسن را سر دره ناسا بنویسند که نیل آرماسترانگ گفت به شرافتم قسم اگر بنویسید روی سر دره ناسا میرینم.
حسن:همچنين فاصله بين مشرق تا مغرب به مقدار سرعت گردش و حركت خورشيد در يك روز خواهد بود. بعضی روز ها خورشید تند حرکت می کند و فاصله ایندو مثلا می شود 2 کیلو متر و بعضی روز ها 200 کیلومتر.

نجات غریق عالم
سوال 4:رنگین کمان چیست؟
و امّا قوس و قزح (رنگین کمان)؛ قوس علامتى است از طرف خداوند رحمان براى در امان ماندن موجودات زمين از غرق شدن و ديگر حوادث مشابه آن و قزح نام شيطان است.
درست مثل این می ماند که از انیشتن بپرسید پدیده ال نینو(النینیو) چیست و او در پاسخ بگوید: المیرا دختر همسایه است که از طرف خداوند رحمان زیبا آفریده شده تا ما حال کنیم و همانا پدرش شیطان است.
امام حسن مجتبی همه این دری وری ها را گفت که یک کلمه نگوید نمی دانم.
آن ده چيزى كه يكى از ديگرى محكمتر و سختتر مىباشند، كدامند؟
خداوند متعال سنگ را آفريد و به دنبالش آهن را به وجود آورد كه همانا آهن سنگ را قطعه قطعه مىكند و سپس آتش را آفريد كه آهن را گداخته و آب مىنمايد و سخت تر از آتش آب است كه آتش را خاموش مىكند و از آب شديدتر ابر مىباشد كه آن را حمل و منتقل مىكند و از ابر نيرومندتر باد خواهد بود كه ابر را به اين سو، آن سو مىبرد و از باد قدرتمندتر آن نيرويى است كه باد را كنترل مىكند و از آن شديدتر ملكالموت-عزرائيل- است كه جان همه چيز را مى گيرد و مىميراند و از آن مهمتر خود مرگ است كه جان عزرائيل را نيز مىربايد و از مرگ محكمتر و نيرومندتر، مشيت و اراده الهى است كه مرگ را برطرف مى نمايد و در روز واپسين، مردگان را زنده مىگرداند.
- بحارالا نوار ج 43، ص 326، ح 5، الخرايج و الجرايح: ج 2، ص 572، ح 2.
دوستان عزیز، دوستداران مذهب و مسلمانان: بنده محصولی هستم بیرون آمده از کاخانه تولید انسان جمهوری اسلامی. من پای تلویزیون جمهوری اسلامی ایران، در کلاس های درس این حکومت اسلامی و حسینیه های این مملکت بزرگ شده ام. من هر اَنی که هستم زاییده تفکرات و روش های تربیتی اسلام و نظام اسلامی هستم. فرق من و تو دوست ارزشی عزیز در یک کلمه است و آن کلمه جادویی چیزی جز شعور نیست.
وقتی دری وری هایی چون کس شعریات بالا را در مدارس و اماکن اسلامی به مغز من فرو کردند اندکی صبر کردم و به مفاهیم آن ها اندیشیدم. کاری که تو از نعمت آن بی بهره ای.
اصل مطلب: http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8906291244


هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر