سی ان ان
                                 	                                 	 
 فرید زکریا نویسنده و تحلیلگر مسائل بینالمللی و مجری برنامههای تحلیلی "فرید زکریا جی پی اس" در شبکه خبری سي ان ان است.
  
 زکریا معتقد است که سفر محمود احمدینژاد به نیویورک بخشی از یک استراتژی حیلهگرانه با هدف تقویت موقعیت وی در فضای رقابتهای سیاسی ایران و خاورمیانه است.
  محمود احمدینژاد که براي شرکت در نشست سالانه سازمان ملل به نیویورک آمده است با روزنامه نگاران ملاقات کرد و در یک مصاحبه تلویزیونی با  لری کینگ، بنیامین نتانیاهو نخستوزیر اسرائیل را یک «آدمکش حرفهای» توصیف کرد و از پاسخ دادن به پرسشهای مربوط به برنامههای هستهای ایران طفره رفت.
  
 فرید زکریا میگوید: «حقیقت مسئله در مورد ایران این است که این کشور یک قدرت متوسط در منطقه محسوب می شود  و اگر شرایط بحرانی افغانستان و اظهارات عجیب و غریب احمدی نژاد نبود، ایران واقعاً  مستحق این همه توجه نبود. اما در شرایط کنونی ما به ایران و شخص احمدینژاد توجه زیادی داریم.»
  
 با فرید زکریا مجری برنامه تحلیلي در سی ان ان مصاحبه کرده ایم:
  
 سی ان ان:  نظر شما در مورد حضور محمود احمدینژاد در نیویورک چیست؟
  
 فرید زکریا: به نظر میرسد که در سالهای اخیر صرف صبحانه با محمود احمدینژاد به یکی از سنتهای ثابت و سالانه سازمان ملل متحد بدل شدهاست. هر سال محمود احمدینژاد حدود 10 تا 12 نفر از خبرنگاران رسانههای آمریکا را به صرف صبحانه و گفتگو دعوت میکند و باید گفت که دیدار و گفتگو با وی جالب است. بدون تردید او در زمینه روابط عمومی و برخورد با خبرنگاران چیزهای زیادی آموخته و با تجربهتر شدهاست. او اکنون در مجامع عمومی و در برابر خبرنگاران اعتماد به نفس بیشتری دارد.»
 برای من بسیار جاي تعجب دارد که درحالیکه وي در کشورش آشکارا با مشکل روبرو است،  در دیدارهای خارجی خود و ملاقات با خبرنگاران بدون تردید، تزلزل و یا نشان دادن ضعف حاضر مي شود. در حقیقت او درست برعکس در بسیاری از مباحث و سخنان خود لحنی بسیار قاطع دارد و از اعتماد به نفس زیادی  برخوردار است.
  
 سیانان: بازی او در سفر به نیویورک چیست؟
  
 فرید زکریا: از یک سو او از جلب توجه رسانهها لذت میبرد و در عین حال میداند که این موضوع باعث تقویت موقعیت وی در داخل ایران میشود. نکته انحرافی و یا آسیب زننده  در این است که با وجودی که رسانهها میدانند که محمود احمدینژاد قصد بهرهبرداری از این تبلیغات را دارد باز هم وی و سفر وی به نیویورک را بزرگ نمایی کرده  و به او در این راه کمک می کنند.
 اما گذشته از این جنبههای تبلیغاتی یکی دیگر از اهداف او دنبال کردن اهداف و منافع ملی ایران است البته به شیوه ای موذیانه و زیرکانه.
  
 سیانان: چه چیزی باعث میشود که شیوه اش را موذیانه و زیرکانه بدانید؟ 
  
 فرید زکریا: برای نمونه یکی از مسائلی که در سخنرانیها و مصاحبههای او بیش از همه روی آن تکیه میشود مسئله فلسطین است. بدون شک هدف او این است که در تأثیرگذاری بر بحران خاورمیانه از رقبای منطقهای خود مثل مصر یا عربستان جلو بیافتد. او به نسبت دولتهای میانه رو عرب خیلی تندروتر و بی باکانه تر در مورد دفاع از حقوق فلسطین  و یا حمله به اسرائیل اظهار نظر میکند.
 البته او در سالهای اول، نکاتی را مطرح کرد که میشد آنها را حمله مستقیم و نابودی اسرائیل تلقی کرد ولی در سالهای اخیر بسیار هوشیارانهتر صحبت میکند. به خاطر یکچنین موضعگیریهای تبلیغاتی است که دولتهای میانه رو عرب و رقبای ایران مثل  مصر و یا عربستان سعودی نمیتوانند به طور علنی علیه ایران و یا احمدینژاد حرفی بزنند چون بخش اعظم  افکار عمومی جهان عرب احمدینژاد را مدافع حقوق اعراب و فلسطینیان میداند.
  
 سیانان: آیا مخالفت او با روند مذاکرات صلح بین اسرائیل و فلسطین  و محکوم کردن این مذاکرات به نفع اش است؟
  
 فرید زکریا: من از احمدینژاد سؤال کردم در حالیکه خود فلسطینیان میخواهند این مذاکرات را ادامه دهند چرا او با مذاکرات مخالف است؟ و آیا از هر گونه توافقی بین دو طرف که مردم فلسطین آنرا تایید کنند دفاع خواهد کرد یا نه؟ پاسخ به این پرسش برای محمود احمدینژاد بسیار مشکل بود چون از یک طرف وی و حکومت ایران میگویند از هر چه که مردم فلسطین بپذیرند حمایت خواهند کرد ولی از طرف دیگر وی اساس مذاکرات صلح را زیر سؤال میبرد.
 پاسخ صادقانه به این سووال نه است. حقیقت این است که او نمیخواهد مذاکرات صلح به نتیجه برسد و او در پی یافتن  راههای گوناگون برای ایجاد مانع بر سر راه این مذاکرات است البته به شکلی که مشخص نباشد. در پاسخ به پرسش من او موضوع را به سمت انتقاد و حمله به اسرائیل و آمریکا منحرف کرد و مدعی شد که آمریکا به خاطر موضع جانبدارانهاش است که نمیتواند میانجی درستی در این مذاکرات باشد. در نهایت باید گفت که ادامه تنش بین اسرائیل و فلسطین  به نفع اوست و او میخواهد که این تنش ادامه پیدا کند.
  
 سیانان: فکر میکنید در پشت اظهار نظرهای تند وی علیه نتانیاهو چه چیزی نهفته است؟
  
 فرید زکریا: او سخنان بسیار تحریککننده و تندی علیه رهبر اسرائیل بیان کرد. او نتانیاهو را یک دیکتاتور لقب داد در حالیکه آقای نتانیاهو در یک روند دمکراتیک به نخستوزیری اسرائیل رسیدهاست. بعد او را یک آدمکش نامید که به خاطر کشتار فلسطینیان باید محاکمه شود. من نشنیده بودم که احمدینژاد قبلا چنین حرفهایی زده باشد. او همواره به دنبال شیوههایی است که خود را دشمن سرسخت اسرائیل نشان دهد و بگوید که در کل خاورمیانه هیچکس به اندازه او مخالف اسرائیل نیست. احمدینژاد به چنین پوششی نیاز دارد.
  
  سیانان: آیا در سخنان او در مورد  مسئله هستهای نکته جدیدی وجود داشت؟
  
 فرید زکریا: در این مورد هم بسیار  عجیب بود  که احمدینژاد چقدر قاطعانه برخورد میکند. البته او گفت که همواره آماده مذاکره است ولی زمانیکه سووال شد که آیا حاضر است با ارائه شواهد بیشتر از برنامه هستهای ایران با جامعه بین المللی همکاری کند به شدت مقاومت کرد. از لحن و گفتار او چنین برداشت میشد که گویا او راه دیگری برای عقبنشینی  ندارد و ایران تاکنون تمام امتیازاتی را که میتوانسته به غرب دادهاست.
  
 سیانان: در ماههای اخیر گزارشهای متعددی منتشر شده حاکی از آنکه مراجع مذهبی در ایران در مورد احمدینژاد شک و تردید و حتی نگرانیهایی دارند.
  
 فرید زکریا: او الان به خوبی یاد گرفته که چطور از پاسخ دادن به سووالات این چنینی طفره برود. احمدینژاد از چند موضوعی که موجب مخالفت مراجع و جناحهای اصولگرا با وی شده بود عقبنشینی نکرد. یکی از این موضوعات ستایش وی از کوروش کبیر بود که خشم برخی مراجع و شخصیتهای سیاسی اصولگرا را برانگیخته بود. در واکنش به این انتقادها و هشدارها او ستایش خود از کوروش را دو چندان کرد و گفت او یک پادشاه بزرگ بوده که بردهداری را منسوخ کردهاست و هیچ اشکالی در ستایش از وی نمیبیند.
 احمدینژاد در مورد این نوع اختلافات با سایر مراکز قدرت و مراجع مذهبی در ایران گفت که دیدگاههای دیگری هم در ایران وجود دارد ولی رییس جمهور منتخب آن کشور من هستم. به نظر نمیرسید که در این مجادلات قصد عقبنشینی داشتهباشد. او نسبت به گذشته با احساس راحتی و اعتماد به نفس بیشتری این نکته را میپذیرفت که در ایران گرایشهای مخالف با وی وجود دارد ولی در عین حال از مواضع و قدرت خود به شدت دفاع میکرد.
  
 سیانان: فکر میکنید مواضع قاطعانه احمدینژاد برای دولت باراک اوباما مشکلآفرین خواهد بود؟
  
 فرید زکریا: بله مسلما این مسئله مشکلساز خواهد بود. به طور کلی استراتژی دولت اوباما در قبال ایران بر این اساس تنظیم شده بود که با گشایش رابطه با ایران رهبران آن کشور را قانع کند که فارغ از اینکه دو طرف مشروعیت یکدیگر را میپذیرند یا نه، این امکان وجود دارد تا به یک نوع توافقی دست یافت که برای هر دو طرف منافعی در برداشته باشد.
 آن استراتژی بر این اساس استوار بود که ایران  نیز به مذاکره تمایل نشان خواهند داد. اما حقیقت این است که ایران تمایلی به مذاکره نشان نداده است د و یا اگر این تمایل وجود دارد آمریکا هنوز کلید سحرآمیز برای گشایش این دروازه را پیدا نکردهاست.
 واقعیت این است که یکی از رکن های اصلی در ذات حکومت اسلامی مخالفت با آمریکاست شاید به همین خاطر از بین بردن  این رکن که جزو حکومت ایران است کاری ناممکن است. احتمال دیگر این است که شاید در حال حاضر ساختار و جناحهای حکومتی در ایران دچار یک نوع شکاف و رقابت جدی هستند که به آنها امکان نمیدهد این عامل ذاتی و بنیادین را در حکومت تغییر دهند.
  
 سیانان: نتیجه چنین وضعی چه خواهد بود؟
  
 فرید زکریا: به هر دلیل ایران حاضر به گفتگو و تغییر روابط نیست. و در نبود همکاری ایران دولت اوباما باید ببیند که بهترین استراتژی چیست. به همین خاطر دولت آمریکا فعلا با سیاست تشدید تحریم پیش میرود و باید گفت که در جلب شورای امنیت بسیار موفق بودهاست. اما باید دید که آیا اعمال این تحریمها در کوتاه مدت به نتایج مطلوب خواهد رسید که همان  مجبور کردن ایران به نوعی توافق برای کاهش فعالیتهای هستهای است.
  
  سیانان: فکر میکنید آمریکا در برخورد با این موضوع باید به سرعت تصمیم گیری کند  یا زمان کافی در اختیار دارد؟
  
 فرید زکریا: به نظر من آمریکا زمان دارد. به نظر من بزرگترین اشتباهی که آمریکا میتواند مرتکب شود اغراق در اهمیت قائل شدن برای احمدینژاد، اغراق در مهم دانستن ایران و اغراق در اهمیت این موضوع است.
 درست است که مسئله هستهای و سایر سیاستهای دولت ایران یک مشکل بزرگ هستند. ایران یک قدرت منطقهای است که یک زمانی ممکن است صاحب سلاح هستهای شود. ولی من فکر نمیکنم که این برای آمریکا و یا برای اسرائیل یک خطر فوری باشد.
 حقیقت این است که اسرائیل از یک قدرت هستهای و بازدارنده بسیار نیرومندی برخوردار است و حداقل 200 تا 250 کلاهک و سلاح هستهای دارد.
 ایرانیها دیوانه نیستند. دیدار مجدد با احمدینژاد برای من ثابت کرد که حاکمان ایران یک گروه زیرک و حسابگر هستند و اوضاع فعلی چندان به سود آنها نیست.
 تحریمها دارند اثرگذار میشوند، وضع اقتصادی ایران خراب است و رژیم با مشکلات داخلی روبهرو است، بنابر این چرا ما باید احساس فشار بکنیم؟ بگذار آنها احساس فشار بکنند.
  
 مترجم: مهتاب گرجی
 منبع: سی ان ان، 23 سپتامبر
  
   			    			              
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر