
به روزنامه نگاران گرفتار میهن
خواندم که شیخ گفته خدا «ژورنالیست» بود
اما مثال اهل قلم شور و شر نداشت
نشریه نیز داشت که تعطیل کرده بود
زیرا که یک مخاطب صاحبنظر نداشت
در بارۀ خدا چه سخنها که گفته شیخ
او را کسی ز پرت و پلا برحذر نداشت
نقد مرا کسی برساند به گوش او
ترسی اگر ز جانب این جانور نداشت
***
این روزنامهای که خدا کرده منتشر
از روزگارِ آتیِ ما یک «خبر» نداشت
یک خط ز راز عالم خلقت در آن نبود
یک جمله از سوابق شمس و قمر نداشت
وقت نمازِ صبح و غروبش دقیق بود
جز این دلیلِ خلقتِ شام و سحر نداشت
بسیار گفته بود ز تقدیر و سرنوشت
اما قضاش اینهمه سؤ قدر نداشت
جای حروف، صفحۀ «فردا چه میشود؟»
جز ویرگول و همزه و زیر و زبر نداشت
از پشت پردۀ عملیّات حضرتش
عکاس روزنامه یکی عکس برنداشت
وان سرمقالهها که رسولان نوشتهاند
بعضیش ته نداشت و برخیش سر نداشت
در بخش «شایعات» هیاهوی تازه بود
در باب اینکه حضرت عیسی پدر نداشت
در صفحۀ «مشایخ برجستۀ جهان»
جز عکس گاو و طرح سگ و نقش خر نداشت
در زیر عکس پاپ همانجا نوشته بود:
«یک کودک نمونه» و شرحی دگر نداشت
در عکسِ حوریانِ خودش٬ دست برده بود
جز جبرئیل هیچ یکی بال و پر نداشت
توی ستون «زن» به زنان حمله کرده بود
حرفی بغیر برتری جنس نر نداشت
حوا نوشت جزو «مقالات وارده»
کز جورِ شویِ خویش بجز چشمِ تر نداشت
خوانندهای به «بخش حوادث» نوشته بود:
خوش بود اگر که حضرت آدم پسر نداشت
مسئول نقد شعر و هنر (اسم مستعار)
جز فحش بد به اهل ادب یا هنر نداشت
وانکس که بخش آشپزی را نوشته بود
یک ثانیه به خلق گرسنه نظر نداشت
در بخش اقتصاد به تیتر درشت گفت:
دیوانه آن کسی که غم سیم و زر نداشت
در صفحۀ تفرج و تور و مسافرت
جز دوزخ و بهشت برای سفر نداشت
البته خوب بود رپرتاژش از بهشت
رنگ دروغ اول آوریل اگر نداشت
یک عالم از موادّ مخدّر نوشته بود
کاین نیز مذهبیست که پیغامبر نداشت
شش صفحه گفته بود: خرافات لازم است
در بارۀ شعور دو خط بیشتر نداشت
از جهل گفته بود که خیلی حیاتی است
بر علم جز اشارههکی مختصر نداشت
در شعرِ «بول و غایط و انسان» سروده بود
که: غیر این دو، باغ بشر بار و بر نداشت
پائین صفحهها متعلق به سکس بود
حرفی بجز حکایت فرج و ذکر نداشت
شیخی نوشته بود نترسید از لواط
کردیم ما و در پس منبر خطر نداشت
تفسیر داغ روز به امضای سردبیر
یخ بود و روی بندهخدائی اثر نداشت
با آنهمه قلمزنِ پیغمبر و امام
یک گفتگو، مصاحبۀ معتبر نداشت
یک حضرتی به صفحۀ «ورزش» نشسته بود
که هرکسی مخالف او بود٬ سر نداشت
در بخش «خانواده» ز پیغمبری نوشت
کز کثرتِ کنیزِ غنیمت، کمر نداشت
از رحلت و وفات به هر صفحهای نوشت
اما دوخط اشاره به سیزدهبدر نداشت
خواننده بین مردم دانا و نکتهسنج
نشریۀ خدا٬ به خدا٬ یکنفر نداشت
تفسیرهاش مبتذل و سطحی آنچنان
که خواندنش بغیر زیان و ضرر نداشت
تبلیغ بود و وعده و اغوا مطالبش
یک سطر از زمانۀ بیدادگر نداشت
یک سطرِ روزنامه به سود بشر نبود
هرچند هم که مشترکی جز بشر نداشت
حرفی در اعتراض به تحمیقِ بندگان
نقدی به دینفروشیِ بی حدّ و مرّ نداشت
این نشریه به ظاهر اگر ناشرش خداست
کار همین آخوند و خاخام و کشیش ماست
© 2010, آزادی بیان. All rights reserved.
مطالب مرتبط
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر