ترکیه هفته گذشته از ایران خواست به میز مذاکره با قدرت های جهانی بر سر برنامه اتمی و تبادل سوخت اتمی بازگردد. این حرکت نشانه ناامیدی یکی از معدود متحدان ایران است که راهی دیگر برای حل مسئله اتمی ایران پیشنهاد می کنند.
این اظهارات پس از این مطرح شد که محمود احمدی نژاد اعلام کرد تا دوماه دیگر خبری از گفت و گو نخواهد بود. و موضع ترکیه نشان از ناراحتی آنکارا دارد به ویژه که ترکیه در شورای امنیت به قطعنامه تحریم های ایران رای مخالف داد.
آنکارا موضعش این بود که تحریم های شورای امنیت، توافق به دست آمده با تهران با رایزنی ترکیه و برزیل را بی اثر می کند. طبق این توافق قرار بود مبادله سوخت اتمی تهران در خاک ترکیه انجام شود. به هر حال تحریم های ایران با رای مخالف ترکیه و برزیل و رای ممتنع لبنان نهایی شد.
سخنگوی وزارت خارجه ترکیه گفت: «اگر آنها (ایران) به میز مذاکره بازنگردند، اوضاع سال دیگر بدتر می شود.» وی گفت با توجه به گفته های محمود احمدی نژآد ما امیدواریم مذاکرات زودتر انجام شود.
خبرگزاری ایتارتاس به نقل از وزیر خارجه روسیه، سرگئی لاوروف گزارش داد روسیه و فرانسه نوعی مذاکره که از سوی سازمان ملل هم مورد حمایت واقع شده و در حد کارشناسان است را پیشنهاد کرده اند.
به گفته یک دیپلمات ترکیه، موضعی که محمود احمدی نژآد گرفت با تعجب آنکارا همراه بود. به گفته او، آنکارا و برزیل که هر دو عضو غیردائم شورای امنیت هستند، به این شرط به قطعنامه رای منفی دادند که ایران به میز مذاکره بازگردد.
یک دیپلمات ترکیه در استانبول گفت: «یکی از شرایط ترکیه و برزیل به ایران این بود که در شورای امنیت به جای قطعنامه ممتنع، رای منفی بدهند. ولی مثل این که ایرانی ها می خواهند سر این مسئله زیرحرف خود بزنند.
اما پس از احمدی نژآد، این منوچهر متکی بود که گفت بحث توقف گفت وگوها به مسئله تبادل سوخت ارتباط ندارد و می توان آن را ادامه داد. مسئله تبادل سوخت اتمی سال گذشته مسئله مهمی برای آمریکا بود و از این پیشنهاد حمایت کرد ولی ایران پس از حدود ۹ ماه توقف، آن را رد کرد و به جای آن، مشابهش را با ترکیه و برزیل امضا کرد.
سال گذشته این بحث تبادل سوخت می توانست نگرانی ها از ساخت بمب از سوی ایران را کم کند ولی در ده ماهی که این پیشنهاد به تعویق افتاد، جمهوری اسلامی ذخیره اورانیوم کمتر غنی شده خود را بالا برد و معادله را عوض کرد. هرچند که ایران می گوید برنامه اتمی را برای اهداف صلح آمیز دنبال می کند.
آقای لاوروف هم هفته گذشته گفت پیشنهاد تبادل سوخت اتمی وقتی قابل قبول است که جمهوری اسلامی غنی سازی تا سقف ۲۰ درصد را متوقف کند.
رای منفی ترکیه در شورای امنیت با مسئله ارسال کشتی ها به غزه همراه شد و کشوری که متحد ناتو و غرب بود، موضعی ضد اسراییل اختیار کرد و بیشتر از غرب فاصله گرفت.
فیلیپ گوردون، از مقامات ارشد وزارت خارجه آمریکا در اروپا هم هفته گذشته گفت باید ترکیه تعهد خود به غرب را نشان دهد.
یک دیپلمات ارشد ترکیه گفت: «من از شنیدن چنین اظهاراتی تعجب کردم. ما نباید چیزی را ثابت کنیم و این گفته ها به نظر ما گفتاری دیوانه وار است.»
این دیپلمات سخنان رجب طیب اردوغان نخست وزیر ترکیه را تکرار کرد که در جریان جلسه گروه بیست در کانادا گفته بود کشورش به فکر منافع اقتصادی و سیاسی خود است اما روی حمایت غرب برای پیوستن به اتحادیه اروپا حساب می کند.
این دیپلمات گفت حاضر به تخریب روابط آنکارا با اسراییل نیست اما «به تل آویو فرصت می دهد تا از این بن بستی که درست کرده، خارج شود.»
اسراییل هیچ حرکتی برای ابراز تاسف از کشته شدن ۹ تن در جریان حمله به کشتی امدادرسانی غزه نکرده است درحالی که این یکی از شرایط ترکیه بود. این دیپلمات می گوید سوال این جاست که آنکارا چقدر منتظر حرکت بعدی اسراییل می ماند.
او گفت مرحله اول فراخواندن سفیر ترکیه از اسراییل بود. ترکیه همچنین به لغو برخی از قراردادهای اقتصادی خود با اسراییل فکر می کند بدون این که منافع تجاری خود را به خطر بیاندازد. وی گفت اسراییل طی دو ماه پیش دوبار درخواست کرده هواپیماهای نظامی اش از حریم هوایی ترکیه گذر کنند که هر دو بار این درخواست رد شده است. او تاکید کرد روابط تغییر نمی کند مگر این که اسراییل قدمی بردارد. «ما خیلی منتظر نمی مانیم. اما نپرسید که این صبر ما چقدر طول می کشد.»
* از مارک چیپمن (Marc Champion) / وال استریت جورنال
کتب بسیاری این حادثه دلخراش تاریخ ایران را موشکافی کرده اند و آخرین اثر هم کتاب مارک گاسیوروسکی، استاد دانشگاه لوئیزیانا، یکی از مهمترین متخصصان مصدق است. همه این آثار به یک نتیجه ختم میشوند: سیا و MI6، دستگاههای امنیتی امریکایی و بریتانیایی بانی آنچه ایرانیان موجزانه «کودتا» مینامند، با نام عملیات TP-Ajax ، بوده اند.
با گذشت پنجاه و هفت سال، بحث تاریخی تمام نشده است و حتی به سوئیس هم رسیده است. در شهر نیون، جایی که داریوش بایندر، یکی از بیشمار ایرانیان خارج از کشور و یکی از مسئولان بلندپایه کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل، روزی تصمیم گرفت به وظیفه «شهروندی»ش عمل کند و کودتا را دوباره تفسیر کند و این افسانه را پایان بخشد.
این عمل تبدیل به یک کتاب شد که در سوئیس نوشته شد. جایی که محمد مصدق خود دکترای حقوق از دانشگاه نوشاتل کسب کرد و دخترش، خدیجه که به شدت از بازداشت پدرش ضربه خورده بود در کلینیک روان درمانی تا زمان مرگش مستقر شد و نوهاش، عبدالمجید بیات-مصدق هم اکنون در کروگ کتابخانه بنیاد مصدق را میچرخاند، که هم چون بند نافی وی را با داستان خانواده تغذیه میکند.
داریوش بایندر، مشاور سابق دو نخستوزیر ایران در زمان محمدرضا پهلوی، معترف است که امریکاییها و انگلیسیها میخواستند مصدق را روز ۱۵ اوت سال ۱۹۵۳ با همدستی شاه که فرمان برکناری مصدق را امضا کرده بود از کار برکنار و با ژنرال بازنشسته زاهدی جابجا کنند. اما این تلاش با شکست مواجه شد.
داریوش بایندر معتقد است که ارتباط مستقیمی میان کودتای شکست خورده و سرنگون شدن مصدق چند روز بعدش، روز ۱۹ ماه اوت وجود ندارد: «بعد از این شکست، امریکاییها نقشه دومی نداشتند. ولی هموطنان من میخواهند به راحتی تز توطئه را باور کنند و در کمال بلاهت هر چه غربیها میگویند باور کنند.»
نویسنده این اثر کارش را بر چهار روز از ۱۵ تا ۱۹ ام ماه اوت متمرکز کرده است. با چیزهایی که وی پیدا کرد، او با دو تفسیر مخالف است: تئوری که میگوید یک قیام ملی برای نجات ایران از آشفتگی روی داد، و دیگری آن که میگوید امریکاییها و انگلیسیها به صورت مستقیم مسئول سقوط نخستوزیر هستند. به عقیده وی، دو عامل داخلی عامل اصلی کودتای ۱۹ اوت بوده اند: ارتش و روحانیون. در ارتشی که مصدق پاکسازی کرده بود و نزدیکان به حزب توده به آن نفوذ کرده بودند، گروهانها به شاه وفادار ماندند و به طور قطع در عملیات TP-Ajax شرکت کردند.
آنها در خیابانهای تهران در حوالی ۱۹ ماه اوت متوجه میشوند که پادشاه از حمایت مردمی برخوردار است و تصمیم میگیرند وارد عمل شوند. روحانیون، که ذهنشان بسیار با رفتن شاه به رم بعد از شکست TP-Ajax مشغول بوده، «لشکر» خودشان را بسیج میکنند تا با مصدقی که بیش از اندازه نزدیک به کمونیستهای ضد مذهب است و خود بیش از حد به مدل آتاتورک لائیک رئیسماب است، به مقابله بپردازند. طنز تاریخ آنجاست که مدل آتاتورک همان الگویی بود که رضا شاه، پدر آخرین شاه ایران، قبل از کنار گذاشته شدن در سال ۱۹۴۱ میخواست در ایران اجرا کند.
داریوش بایندر برای به کرسی نشاندن تزش، یک مدرک ۱۳۰ صفحهای محرمانه را مطالعه کرد که داستان داخلی سیا را به تصویر میکشد و قسمتی از آن در نیویورک تایمز در سال ۲۰۰۰ به چاپ رسیده است. وی همین طور از آرشیو علنی شده وزارت امور خارجه هم استفاده کرده است. داریوش بایندر تاکید میکند: «این مدارک به وضوح نشان میدهند که واشنگتن کاملا با سقوط مصدق غافلگیر شده بود. نه مرکز سیا، نه وزارت امور خارجه امریکا، نه کاخ سفید، و نه حتی سفارت امریکا در تهران در جریان اتفاقاتی که روز ۱۹ اوت افتاد، نبودند.» وی از چارلز کبل، رئیس وقت سیا متعجب است که در یک یادداشت محرمانه بعد از این روز فاجعهبار خطاب به رئیسجمهور امریکا آیزنهاور درباره کودتا سکوت کرد.
کارمند بلندمرتبه سابق امور پناهندگان سازمان ملل معتقد است که مسئول دفتر سیا در تهران، کرمیت روزولت، نوه رئیس جمهور تئودور روزولت، مخصوصا در کتاب «مقابله به مثل با کودتا»یش، چاپ سال ۱۹۷۹، در تشریح نقش سازمانهای اطلاعاتی امریکا بعد از کودتای ناموفق روز ۱۵ اوت بسیار اغراق کرده است. او تحلیل میکند: «سیا که در فردای جنگ جهانی تاسیس شد، به سرعت مجبور شد برای بودجه و برای ثابت کردن خودش به واشنگتن مبارزه کند». یکی از روسای عملیات مخفی سیا، تام بریدن، با طنز مزایایی را که آژانس از این کودتا برده است تشریح میکند: «این موفقیت به سیا اولین شلوارش را تقدیم کرد.»
در ماه اوت سال ۱۹۵۳، دلایل خارجی و داخلی برای سرنگون کردن نخستوزیر بسیار بودند. داریوش بایندر، که خاطرات کودکیش از آن روزهای پرالتهاب مدام در ذهنش حضور دارد، تصریح میکند: «محمد مصدق نشان داده بود که کشوری کوچک مانند ایران میتواند سلطه اقتصادی و نظامی قدرتی بزرگ مثل انگلستان را بشکند. ایران سردسته جنبشی ضد استعماری بود که در دهه بعد شدت بیشتری گرفت.»
نام مصدق با ملی شدن شرکت نفت انگلیسی- ایرانی گره خورده است، حتی اگر در زمان تصویب قانون ملی شدن نفت، مصدق تنها رئیس یکی از کمیسیونهای مجلس بود. او بود که مذاکرات مشکل با انگلیسیها را انجام میداد و بعد متوقفشان کرد. از نظر داخلی، نخستوزیر با انجام اصلاحات گسترده برای خودش دشمنان تراشی بسیار کرد که از همه مهمترشان شخص شاه بود.
نویسنده کتاب ادامه میدهد: «مصدق مرتکب اشتباهات استراتژیک شد.» وی با حذف سنا و دادگاه عالی تمامی قدرتها را به خودش اختصاص داد. او مجلس را با رفراندوم منحل کرد، در حالیکه این عمل امتیاز ویژه شاه بود. «او شاه را تحقیر کرد. در کشوری که سلطنت بیش از دو هزاره قدمت داشت، این کار بدون شک عمل هوشمندانهای نبود.»
از آن طرف، روحانیون از آزادی عملی که نخستوزیر به حزب توده میداد، بعد از آن که فعالیت شان به دلیل سو قصد به جان شاه ممنوع شد، خشنود نبودند. به نظر میرسید که این استراتژی مصدق برای ترساندن امریکاییها بود، در صورتیکه ملیگراها (حزبی که مصدق در سال ۱۹۴۹ آن را تاسیس کرد) شکست میخوردند. سلطنت در ایران که از قرن شانزدهم متصل به مذهب شیعه شده بود، تا آن زمان در صلح و صفا با ملاها همزیستی کرده بود. رفتن تعجیل شده شاه به بغداد و بعد رم در ۱۶ اوت یک موج وحشت در قم ایجاد میکند. آنها میترسند که نکند نخستوزیر، رفتن شاه را اجرا کرده تا «کودتای حکومت جمهوری»اش را اجرا کند.
مذهبیون لاتها را از روز ۱۸ اوت در خیابانها بسیج میکنند. مصدق برای آیتالله سید کاشانی، یک اسلامگرای بلندپرواز، و همینطور برای فدائیان اسلام نواب صفوی و آیت الله خمینی، مردی بود که باید شکست داده میشد. گروهانهای ارتش مشاهده کردند که در خیابانها، طرفداران شاه بسیار هستند. روز ۱۹ اوت، نیروهای امنیتی از دستور پخش کردن جمعیت سرباز زدند. بعد از ظهر آن روز، تانکها رادیو را تصرف کردند. داریوش بایندر برملا میکند که «ما خیلی به ندرت کودتایی دیدیم که دیروقت در عصرگاه به وقوع بپیوندد.» او معتقد است که کمی هم حادثه، با ایجاد اتحاد غیر قابل پیشبینی میان ارتش طرفدار سلطنت و مذهبیها، در سرنگونی مصدق دخیل بوده است،.
تز بایندر، که متهم میشود بیش از حد به نسخه اردشیر زاهدی، پسر ژنرال زاهدی نزدیک است، قاعدتا میان ایرانیان و مورخان اتحاد نظر ایجاد نمیکند. خصومت در این بحث تاریخی شبیه درگیریهای میان گروههای سیاسی در جمهوری اسلامی امروز است.
کمال پارساپور این حادثه را، مخصوصا در دانشگاه آکسفورد بسیار بررسی کرده است. نوه ژنرال ریاحی، که در زمان کودتا رئیس نیروهای مسلح وفادار به مصدق بود، با تز بایندر موافق نیست. «سلطنتطلبان اگر شاه به آنها چراغ سبز نشان نداده بود، هرگز دست به عمل نمیزدند. ژنرال زاهدی از سوی سیا هدایت میشد. بدون حمایت مستقیم ایالات متحده، کودتا نمیتوانست پیروز شود.» برای او، این مساله که در آرشیوها حرفی از دخالت امریکا در کودتا نیست، دلیل کافی برای عدم درگیر بودن سیا در این مساله به شمار نمیرود. سیا رشوه بسیاری داده بود تا به ایرانیان بقبولاند زمان تغییر فرارسیده است.
رویا برومند، دختر رهبر جبهه ملی مصدق، تزش در دانشگاه سوربون را به آن دوره تاریخی اختصاص داده بود. او تعریف میکند: «اگر مصدق سقوط کرد، این بدان دلیل بود که وی از مبارزه دست کشید، چون متوجه شد که وضعیت بینالمللی به او اجازه نخواهد داد تا در ایران دموکراسی برقرار کند.»
خوانشهایی متضاد از دوره مصدق به وابستگی به این جبهه سیاسی یا آن جبهه بستگی دارد و حتی به یاری جمهوری اسلامی هم آمد که از آیت الله کاشانی یک قهرمان ساخت. کریستوفر دو بلگ، متخصص ایران در مجله اکونومیست، تصریح میکند که «کودتا» به طور غیر مستقیم به انقلاب خمینی منجر شد و بعد از خلع ید مصدق است که شاه تبدیل به «دیکتاتور قدر قدرت» میشود، وجهی که وی معتقد است در کتاب بایندر جایش خالی است.
حقیقت، شاید در ۱۰۰۰۰ اثری که کتابخانه بنیاد مصدق در کاروگ ثبت کرده است یافت شود. مگر آن که، همان طور که یکی از بهترین متخصصان ایران در ایالات متحده میگوید، ما در نهایت تنها تا ۲۵٪ پیچیدگی ایران را خواهیم شناخت.
نزاع براي کنترل بزرگترین دانشگاه ایران ىر حال گسترش است. دانشگاه آزاد، یک سازمان نیمه خصوصی با یا یک و نیم میلیون دانشجو و دانشکده هایی در سرتاسر کشور و ده ها میلیارد دلار دارایی، غنیمت گرانبهایی است.
این دانشگاه از زمان تاسیس در حدود ۳۰ سال قبل، سنگر هاشمی رفسنجانی، رئیس جمهور پیشین متمول و بانفوذ و حریف تند محمود احمدی نژاد بوده است. طرفداران آقای احمدی نژاد ادعا می کنند که در طول مبارزات انتخابی سال گذشته، آقای رفسنجانی از دانشگاه آزاد برای تامین هزینه های مالی کاندیداهای اپوزیسیون، پول انتقال داده است؛ اتهامی که دانشگاه آن را تکذیب می کند.
دانشگاه آزاد از پس از انتخابات، مکانی برای ادامه اعتراض ها علیه دولت احمدی نژاد بوده است. تعجبی ندارد که آقای احمدی نژاد مشتاق است تا کنترل این دانشگاه را در دستان خودش بگیرد.
به دلیل نگرانی و پیشگیری از این مساله، هیات موسس دانشگاه آزاد در ماه ژوئن به انتقال دارایی های این موسسه به وقف مذهبی رای دادند؛ چیزی که باعث محافظت دانشگاه آزاد از مداخله دولت می شود.
احمدی نژاد، خشمگین و عصبانی از این اتفاق تلاش کرد تا لایحه ای را از طریق پارلمان جلو ببرد که به او اجازه جابجایی و تعویض ریاست دانشگاه آزاد و همچنین جلوگیری از انتقال دارایی های این دانشگاه را خواهد داد.
برای ناامیدی شدن احمدی نژاد، نمایندگان مجلس به قانون پیشنهادی رای ندادند و او را با دادن مجوز دیگری به دانشگاه ها برای وقف اموال شان به عموم مورد تهاجم قرار دادند.
طرفداران فعلی احمدی نژاد، شامل اعضای بسیج، اوباش های داوطلب شبه نظامی، به این اقدام مجلس با اعتراضاتی در بیرون پارلمان پاسخ دادند و به کنایه مخالفان احمدی نژاد را خائنان نامیدند.
علی لاریجانی، سخنگو و حریف محافظه کار آقای احمدی نژاد، این تظاهرات را محکوم کرد. طرفداران رئیس جمهور، لایحه دیگری را پیشنهاد داده اند تا به دولت، اجازه کنترل های بیشتری بر دانشگاه داده شود.
این منازعه مخالفت موسسات محافظه کار ایران با دولت سرسخت احمدی نژاد را مشخص و برجسته کرده است.اگر رئیس جمهور در راس(دانشگاه آزاد) آورده شود، این ضربه ای به آقای رفسنجانی خواهد بود. این امر همچنین به دولت و نیروهای امنیتی امکان کنترل بیشتر دانشگاه های ایران را خواهد داد؛ جایی که تا امروز مخالفان رژیم از آنجا سر برآورده اند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر