-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/
نگاهی به بازار نشر کتاب میاندازیم و چند کتاب قابل توجه را، که در ماه اخیر منتشر شده است، به شما معرفی میکنیم.
در ماه گذشته، اوضاع نشر و کتاب و کتابخوانی چندان جالب نبود و ظاهرن موسسات انتشاراتی هنوز از خستگی نمایشگاه کتاب خارج نشدهاند. نشر معتبر «ققنوس» که مطلقن کتاب جدیدی را منتشر نکرده بود و بسیاری دیگر از انتشاراتها هم تنها به تجدید چاپ کتب قدیمی خود بسنده کرده بودند.
اما در میان این نخوت و کسادی، نشر «چشمه» غنیمت بزرگی است. هیچ نگاه منصفی نمیتواند سهم بزرگ و قابل توجه این انتشارات را در پیشبرد کتابخوانی و بهویژه معرفی نویسندگان جدید نادیده بگیرد.
اقدام بسیار مهم و ستودنی این انتشارات در ماه گذشته از سرگیری انتشار مجموعهی اشعار شاعران ایرانی ست، شاعرانی که متاسفانه در جامعهی ایرانی حتا از داستاننویسان هم مهجورترند.
نشر چشمه در ماه گذشته، رمان، مجموعه داستان و مجموعه اشعار قابل توجهی را روانهی بازار کرده است که از تعدادی از آنها عبارت اند از:
- مجموعه داستان شبانهها، نوشتهی کازوئو ایشیگورو، ترجمهی علیرضا کیوانینژاد
- رمان نام من سرخ، نوشتهی اورهان پاموک، ترجمهی عیناله غریب
- رمان زیر آفتاب خوشخیال عصر، نوشتهی جیران گاهان
- رمان دختری که خودش را خورد، نوشتهی سعید محسنی
- مجموعه شعر مردن بهزبان مادری، نوشتهی روجا چمنکار
- مجموعه شعر همه چیز عادی ست، نوشتهی مجید رفعتی
- مجموعه شعر جنبش تنباکو، نوشتهی سجاد گودرزی
و مجموعه شعر هزار اقاقیا در چشمان تو هیچ بود، نوشتهی احمدرضا احمدی
ایشیگورو، اورهان پاموک، و احمدرضا احمدی که نیاز به معرفی ندارند، اما از میان سایر کتابها، خواندن آخرین غروبهای زمین، نوشتهی روبرتو بولانیو، نویسندهی شیلیایی، که به او لقب «مارکز شیلی» دادهاند، و مجموعه شعر جنبش تنباکو، نوشتهی سجاد گودرزی را بهشما پیشنهاد میکنم.
این تصنیف را به همراه پدرم، «اسماعیل واصفی» به آهنگ سازی «محمدحسین پرنیا» خواندم و تقدیم میکنم به آمنه خاتون(پروین) فهیمی، مادر سهراب اعرابی.
این تصنیف را تقدیم میکنم به تهمینهای دیگر از تبار سوگواران تاریخ ایران که در سوگ سهرابی نشسته است که تنها میخواست؛ لای درز درز نیمکتهای چوبی کلاس درس، رازیانه بکارد؛ ولی در حریق رویاهای کالاش ناپدید شد.
تقدیم به آمنه خاتون که فاجعه از مجرای احساس ملتهباش شره میکند و باز سحرگاهان در تالاب متعفن اوین، میکوشد در شمارش معکوس زندگی، نخ بادبادک کودکی را بگیرد و زندگی را از لابهلای دستهایی خشک بیسخا بیابد.
به او که از صدای پوتینهای گرگهای هار، در پس چپرهای رنگ پریدهاش، هراسی به دل راه نمیدهد و پنجاب دستهای تهی ماندهاش در این مرداب گندزای شاه شیخ شجاع کابوسی، پرچم سبزینهی سرو قامت فرزندش را هر روزه بر دیوارهای خانه، راهرو و کوچه برمیافرازد؛ تا دستهای رگ زده و بیشرم نوشدارو فروشان دندان گرد، برای زنده ماندنشان، پنجه در حلقوم سهرابهای این خاک فروکنند. تقدیم به آمنه خاتون که آتش نگاهاش، دامن قبای جنایتکاران را به آتش فریاد آدمی خواهد سوزاند.
به او که نامش را تکرار میکنم و کاکاییهای جهانی به سیبستانهای آرامش، پناهنده میشوند.
علی مطهری نسبت به ادامه «قانونگریزی» از سوی محمود احمدینژاد هشدار داد و گفت: «رییس دولت دهم مانع از اجرای عدالت درباره یکی از مقامهای دولتی شده است.
به نقل از سیمیل آقای مطهری افزوده که دولت برای فرار از اجرای قانون «بسترسازی» میکند و «مجموعه این اقدامات میتواند فتح بابی برای روسای جمهوری آینده باشد تا هر قانونی را که مطابق میلشان نبود، اجرا نکنند.» به گفته این نماینده مجلس، دولت دهم از اجرای قانون تسهیلات ارزی برای قطار شهری تهران و شهرستانها و قانون عفاف و حجاب خودداری میکند که این مسئله نشان میدهد آقای احمدینژاد مایل است هیچ مانع و مخالفی در مقابل او نباشد.»
وی در بخش دیگری از سخنان خود بدون اشاره بهنام محمدرضا رحیمی، معاون اول احمدینژاد گفت که رییس دولت دهم در مورد پرونده یکی از مقامات دولتی در دستگاه قضایی مانع حضور او در دادگاه و اجرای عدالت شده است.
پیشتر وبسایت العربیه به نقل از یک نماینده مجلس از توقف پیگیری پرونده فساد مالی محمدرضا رحیمی به دستور آیتاله علی خامنهای خبر داده بود که این خبر از سوی یک عضو هیت رییسه مجلس تکذیب شد.لازم به اشاره است موضوع فساد مالی محمدرضا رحیمی، معاون اول محمود احمدینژاد برای نخستینبار از سوی الیاس نادران، نماینده محافظهکار مجلس مطرح شد.
امروزه بهانهای که حاکمیت بهآن نیاز دارد تا به اصطلاح معروف یا رست ( قمار بزرگ با دارایی پنهان) کرده تا برنده بازی شود (با تثبیت وضیعت موجود خود و پذیرش ایران هسته ای) و یا جنگ جهانی سوم آغاز شود تا میلیونها انسان بیگناه در اقصا نقاط جهان به خاک و خون کشیده شوند، در غیر این دو حالت خود و چندین کشور را بازنده این بازی کثیف سیاست کند.
و جالب اینکه این بهانه را غربیها و آمریکاییها دانسته در اختیار این حاکمیت بیرحم قرار میدهند.
خبرگزاری حکومتی فارس در تاریخ ۷ تیرماه ۱۳۸۹ شماره : ۸۹۰۴۰۶۰۷۸۳ که در اینجا میتوانید مشاهده نمایید، گفتگویی با آقای دکتر «علیاصغر جلالی» کارشناس مباحث شیمیایی و میکروبی در سمنان بهعمل آمده را تحت عنوان «در حال حاضر حدود ۱۰ تا ۱۲ کشور مانند روسیه، آمریکا، رژیم صهیونیستی ( اسراییل )، چین و هند متهم به داشتن برنامههای سلاحهای بیولوژیک تهاجمی هستند و شمار قربانیان این سلاحها تاکنون به ۹ میلیون نفر رسیده است» منتشر نمود ولی از حدود ۱۰ تا ۱۲ کشور فقط نام ۵ کشور را مطرح نمود؟ در بین اینجا فرضیههای گوناگونی شکل میگیرد اما حقیر قصد دارم بهطور خلاصه به چند فرضیه نزدیک به واقعیت بپردازم.
فرضیه اول : آیا جمهوری اسلامی قصد دارد بهصورت سربسته از داشتن توان و قدرت سلاحهای میکروبی خود گوشزدی به آمریکا و متحدانش بنماید؟
یا اینکه تهدیدی به سایر کشورهای دارنده این نوع سلاحها مینماید که نامشان را افشا خواهد نمود؟
یا اینکه قصد معامله سیاسی با آنان دارد؟
در خوشبینانه و بدبینانهترین حالت این را نمیتوان تهدید به افشا یا معامله تلقی نمود بلکه با توجه به لشگرکشی و ناوکشی و تهدیدات روزافزون و تشدید تحریمهای آمریکا فقط میتوان این مقاله را یک تهدید ظریف و زیرکانه و مانور پنهان از توان نظامی خود تلقی نمود.
اکنون میبایست از ملت ایران این پرسش را نمود که خود سرنوشتشان را تغییر میدهند یا اینکه منتظر فاجعه جهانی خواهند بود.
ونیز ایالات متحده آمریکا و هم پیمانانش نیز این پرسش را داریم آیا میدانند که حاکمیت ایران که اینگونه سرسختانه مقابلشان ایستاده قطع و یقین یا در دست چیزی دارند و یا اینکه فوایدی بزرگتر از وضع فعلی نصیبشان خواهد شد.
آنچه مسلم است سرویسهای بیگانه بسیار بیشتر و دقیقتر از این جانب نسبت به توان حاکمیت غیر مردمی مطلع هستند حال با این وجود چرا میخواهند بهجای روح و جانبخشیدن به حاکمیت فعلی به طرحهای دیگر که در طی زمان بیشتر اما بسیار بسیار کم هزینهتر بیندیشند؟ آیا همگان بدان نقطه رسیدهاند که لازمه ادامه حیات جنگ جهانی سوم است؟
در ادامه مبحث فقط صرف استحضار مردم شریف ایران مطالبی در ارتباط با آنچه که حاکمیت در سر و چه در دست دارد پرداخته خواهد شد.
با توجه به کسالت حقیر ادامه مطلب در اسرع وقت تحت عنوان بخش دوم منتشر میشود.
مطلبهایی که در این بخش تارنمای رادیو کوچه منتشر میشود یا بر اساس ارسال مدیر وبلاگ و یا انتخاب دبیر روز است و نگاهی بیطرفانه در آن حاکم است که میتواند از هر گروه یا دسته و یا مرامی باشد. این رادیو باز نشر وبلاگستان را فرصتی برای نقد و بررسی آن میداند. این بخش با هدف ایجاد فرصت نقد و بررسی در فضای رسانهای وب منتشر میشود و بیشک نظر نویسندگان آن است و نه رادیو کوچه. کوچه خود را موظف به انتشار عمده نظرهایی میداند که در وبلاگستان منتشر میشود و از آن مطلع میشود.
میخواهم بگویم روزگار سیاه اما یقین دارم که روزگار سیاه وجود ندارد و اگر هم وجود دارد، دست ساخته خود ماست.
ماجرای لیلا و حسن، زوجی که متاسفانه روزگار سیاه را برای خود انتخاب کردهاند حکایتی است تلخ، اما عبرت آموز. ماجرای ایندو از آنجا آغاز شد که یکی از همکاران ما از حضور زنی بههمراه ۲ کودکش در خیابان های شهر خبر داد. زنی بهنام «لیلا» که شبانه بههمراه «فردین» و «فرشید» کودکان ۱۲ و ۶سالهاش مشغول جمعآوری انواع قوطی نوشابه، پلاستیک، نان خشک و … در سطح شهر مشهد هستند.
آدرس آنها را میگیریم و در نهایت به محل زندگیشان که یکی از روستاهای محدوده جاده میامی است، میرسیم.
با ورود به یک چهار دیواری و مخروبهای که داخل آن مملو از زباله است، چند قلاده سگ با تکان دادن دمهای خود به سراغمان میآیند. قصد حمله ندارند چرا که به حدی لاغرند که بهراحتی میتوان متوجه شد فقط دنبال غذا هستند. همراه عکاس و راننده روزنامه، مشغول بررسی اوضاع هستیم که از درون دخمهای، زنی که از نظر چهره حدود ۵۰ ساله است به استقبال ما میآید. ۲ پسر بچه او را دنبال میکنند و از گوشه مخروبه، دودی دیده میشود و مردی که با جسمی نحیف خم شده است.
کنجکاوی ما بیشتر میشود. با خود میگویم: «خدایا، اینجا کجاست؟ اینها، اینجا چه میکنند؟ اینجا که جای زندگی نیست؟ پس کمد لباس، یخچال، اجاق گاز، پنکه، اتو، میز، صندلی، کیف و کتاب بچهها و … آنها کجاست؟»
با کمی دقت متوجه میشوم که تمام زندگی آنها به خودشان و لباسی که بر تن دارند، خلاصه می شود.هیچ اثری از لوازم منزل حتا کهنهاش دیده نمیشود. جایی برای نشستن نیست و به ناچار روی تپه خاکی مینشینم تا صحبتهای این خانواده ۴ نفری را گوش کنم.
عامل بدبختی
مرد خانواده از داخل دخمه بیرون نمیآید و اصرار ما هم کارساز نیست. به سراغش میروم تا او را از نزدیک ببینم. با دیدن چهره او آه از نهادم بلند میشود. دلیل تمام بدبختیها، مصائب، سختیها، فلاکت و روزگار سیاهشان را متوجه میشوم. میفهمم که چه عامل و چه چیزی آنها را بهاینروز انداخته است. بسیاری از کسانی را که این چنین گرفتار شده بودند دیده بودم ولی هیچوقت تصور نمیکردم که بلای خانمان سوز اعتیاد، خانوادهای را به این مرحله از زندگی برساند.
لیلا مادر خانواده متولد سال ۵۸ و حسن پدر خانواده متولد سال ۵۹ است، اما چهره آنها به افراد ۵۰ ساله بیشتر شباهت دارد تا به فردی ۳۰ ساله. هر دو آلوده به مواد مخدر از همه جا رانده و گرفتار. شوهر خانواده حاضر به صحبت نیست. نای صحبتکردن هم ندارد. بچهها با دیدن ما کمی کنجکاو می شوند اما لحظهای بعد بهدنبال کار خود میروند.
سرگرمی آنها بازی با سگها، مخلوط کردن آب و خاک و گلبازی است. تاکنون به مدرسه نرفتهاند. مادر خانواده خود گرفتار اعتیاد است اما از نظر جسمی وضعیت بهتری نسبت به شوهرش دارد.
میگوید: «عصرها راهی مشهد میشوم و با ۲ فرزندم هر چه قابل فروش باشد از گوشه و کنار خیابان ها جمع میکنیم و به انبار ضایعات تحویل میدهیم. روزی چند هزار تومان بهدست میآوریم.»
میپرسم خرج مواد مخدرتان چهقدر است؟ با ناراحتی می گوید: شوهرم روزی ۶ هزار تومان کریستال مصرف میکند. از گذشتهاش میپرسم و او ادامه میدهد: «روزگار خوبی داشتیم، کار شوهرم جمع کردن نان خشک بود اما اعتیاد او را زمینگیر کرده است و من به ناچار تا پاسی از شب آشغال و ضایعات جمع میکنم.»
از وضعیت فامیل و پدر و مادر شوهرش و خود او جویا میشوم و او میگوید: «خبری از آنها نداریم و فقط میدانم که آنها هم با گرفتاریهایی روبهرو هستند و نمیتوانند بهما سر بزنند.»
لیلا و حسن تا ۲ ماه پیش اجارهنشین بودند اما بهدلیل نپرداختن اجاره، اکنون در این بیغوله زندگی می کنند. بعضی از همسایهها برای آنها غذا میآورند و به قول خودشان، کسی کاری با آنها ندارد. اما نمیدانم چرا کسی با آنها کاری ندارد؟ به راستی شناسایی و کمککردن به چنین افرادی که در اعتیاد غرق شدهاند و کسی را هم ندارند، به عهده کیست؟ رفع گرفتاری آنها، رهایی از اعتیاد و … وظیفه همه ماست اما در این بین وظیفه دستگاهها و نهادهای حمایتی و خدماتی همچون بهزیستی، کمیته امداد، موسسه های خیریه و … را هم باید اضافه کرد. دستگاههایی که برای ارایه خدمات، کوتاهی نمیکنند اما نحوه شناسایی و پذیرش چنین افراد و خانوادههایی باید بیش از پیش مورد توجه قرار گیرد.
گناه این بچه ها چیست؟ لیلا و حسن خود را بیچاره کردهاند اما نمیدانم گناه «فردین» و «فرشید» چیست؟ چرا باید چنین پدر و مادری نصیب آنها شود؟
نظارهگر آنها میشوم. هنوز با چند قلاده سگ مشغول بازی هستند. فردین پسر بزرگتر از زخمهای به جا مانده بر اثر نیش پشهها مینالد. میگوید: «شبها اینجا پر از پشه است و نمیتوانیم بخوابیم.» میپرسم کی حمام رفتی؟ میگوید: «حمام نمیرویم. مادرم ما را به یک چاه موتور که کنار روستاست میبرد و آنجا آبتنی میکنیم. میگویم دوست داری به مدرسه بروی و او با لبخندی بر لب فقط سرش را به علامت بله، بالا و پایین میبرد. در این خرابه از آب لولهکشی، برق و … خبری نیست. آب خوردن را از همسایه میگیرند و شبها ماه و ستارههای آسمان تنها روشنایی آنها محسوب میشود. از کسی نمیترسند چون دیگر چیزی ندارند که ببازند. نمیدانم سرنوشت این بچهها به کجا ختم خواهد شد؟ بچههایی که چنین پدر و مادری دارند، آیا فردا همینها جزو زورگیرها، کیف قاپها، خردهفروشان مواد مخدر و … نخواهند بود؟ تکلیف آنها چیست؟
این پدر و مادر راه خود را بههر دلیلی درست انتخاب نکردهاند، اما امیدوارم روزگار سیاه برای فردین و فرشید هیچگاه رقم نخورد. هنگام خداحافظی و وقتی که درون خودرو روزنامه نشستم، راننده که تحت تاثیر این صحنهها قرار گرفته بود یکی از بچهها را صدا زد. صبحانهای را که همسرش بهاو داده بود به دست بچهها داد.
«زهرا رهنورد» در بیانیهای وضعیت زندانیان سیاسی را بحرانی توصیف کرد و خواستار پایاندادن به ظلمهایی شد که در زندانهای ایران بر زندانیان سیاسی اعمال میشود.
به گزارش سیمیل امروز شنبه، خانم رهنورد در بیانیه خود بیاطلاعی از علت بازداشتها، تاخیر در تفهیم اتهام بازداشتشدگان، مشخص نبودن محل بازداشت و ارتباط نداشتن زندانیها با خانواده و وکلای خود را از جمله این ظلمها عنوان کرده است.
بدرفتاری با زندانیان، ایجاد محدودیت برای زندانیان، تبعید برخی زندانیان به زندان رجاییشهر و جابهجاییهای مکرر و بیمنطق در درون زندانها با هدف فشار بیشتر بر زندانیها از دیگر مسایلی است که خانم رهنورد در بیانیه خود به آنها اشاره کرده است.
وی همچنین لغو مرخصیها بدون هیچ توجیه قانونی و تبعیت نکردن اعطای آزادیها از قانون را از دیگر ظلمها به زندانیان سیاسی برشمرده است.
یادآور میشود با آغاز اعتراضها به نتیجه انتخابات ریاستجمهوری سال گذشته آنطور که مقامهای جمهوری اسلامی اعلام کردهاند بیش از چهار هزار نفر دستگیر شدهاند که تعدادی از آنها همچنان در زندان بهسر میبرند.
«حسین انواری» سرپرست کمیته امداد امامخمینی در مصاحبه با روزنامه فایننشال تایمز گفت : «طبق اطلاعاتی که ما داریم هیچیک از خانوادههای تحت پوشش کمیته در اغتشاشات و تخریبهای خیابانی پس از انتخابات مشارکت نداشته و به اموال عمومی و مردم صدمه نزدهاند.»
به گزارش عصر ایران، وی در مصاحبه با این روزنامه تاکید کرد دلیل این امر این است که خانوادههای تحت پوشش میدانند که بخش اعظمی از امکانات ما از صدقهها و اعانه هایی است که مردم پرداخت میکنند.
وی افزود: «مخالفان نظام (در مقاطع مختلف) پس از اینکه شکست میخوردند تلاش میکردند تا از جمعیت فقیر کشور سربازگیری کنند اما (با وجود کمیته امداد) هیچگاه موفق نشدهاند که از فقرا برای خود لشگری تهیه کنند.»
انواری در ادامه میگوید: «قشر آسیبپذیر و تحت حمایت جامعه با کمکهای کمیته امداد احساس شان و وقار میکنند و این امر سبب میشود که خود را به راحتی بازیچه دست جریانهای سیاسی نکنند.»
«هیلا الغیصر» که بهعنوان زن اول گروه القاعده شناخته میشود شامگاه پنجشنبه توسط نیروهای پلیس عربستان بازداشت شده است.
به گزارش خبرگزاری آمریکایی ایبیسی «هیلا الغیصر» زن ارشد گروه القاعده که از سرمایهگذاران اصلی این گروه در منطقه عربنشین خاورمیانه است شامگاه روز پنجشنبه توسط پلیس عربستان بازداشت و روانه زندان شد.
وزیر کشور عربستان سعودی با اعلام این خبر افزود: «این زنگ خطری بود برای تغییر استراتژی مقابله با تروریسم در همه کشورها.»
گفتنی است این زن گروه القاعده که نزدیک به ۶۰ نفر دیگر را در عربستان آموزش داده بوده، بهعنوان مادر خاورمیانه در بین گروه القاعده شناخته شده است.
در انفجاری که در یک تریلی حمل بنزین در مرکز جمهوری کونگو رخ داد دست کم ۲۰۰ نفر کشته شدند.
به نقل از خبرگزاری الجزیره این انفجار که شامگاه جمعه در شرق جمهوری دمکراتیک «کونگو» در نزدیکی یک روستا رخ داده است دست کم ۲۰۰ نفر کشته شدند.
به گفته مقامات ایالت «کیوو» که روستای حادثه دیده در آن قرار دارد در میان کشتهشدگان تعدادی کودک و همچنین حامیان حقوق بشر سازمان ملل نیز وجود داشتند.
این مقام محلی در ادامه افزود: «تعدادی از کسانیکه بر اثر این انفجار کشته شدند برای سرقتبردن بنزین از این تریلی در محل حاضر بودند، اما بقیه کشتهشدگان مشغول تماشای مسابقات جامجهانی در نزدیکی این تریلی حضور داشتند. برخی از نمایندگان حقوق بشر سازمان ملل متحد که در حال کمک به اقراد آسیبدیده بودند دچار حریق شده و جان خود را از دست دادهاند.»
این مقام محلی اطلاعات بیشتری را از این حادثه ارایه نکرده است.
لازم به یادآوری است در کشور کنگو به علت تورم و بحران محصولات نفتی سرقت بهویژه بنزین در این کشور بسیار رخ میدهد.
نخستین ربات انساننمای ایرانی بهنام «سورنا ۲» با حضور محمود احمدینژاد رییسجمهوری ایران رونمایی شد.
سورنا ۲ محصول بیش از ۱۰ هزار نفر ساعت کار فشرده است و ۲۰ نفر از کارشناسان و مهندسان رباتیک در بخشهای طراحی، ساخت، نرمافزار، کنترل و بهینهسازی در طول یک سال گذشته مشغول فعالیت در ارتباط با این پروژه بودهاند.
نسل دوم سورنا در اندازه و وزن مشابه یک انسان ساخته شده است. سورنا ۲ قادر است همانند یک انسان ولی با سرعت آهستهتر و با ترکیبی از حرکات دست، سر و پا گام بردارد.
سورنا ۲ دارای قدی ۱۴۵ سانتیمتری، وزنی ۴۵ کیلوگرمی است و میتواند با حفظ تعادل گام بردارد.
گفتنی است سورنا ۱ بهعنوان نمادی برای آغاز پروژه طراحی، ساخت، هوشمندسازی ربات انساننما در سال ۱۳۸۷ ساخته شد و این در حالی است که سورنا ۲ دارای قابلیتهای بیشتری از سورنا ۱ است.
سیدعباس احمدپناهی رییس فدراسیون کاراته ایران برای عضویت در فدراسیون جهانی این رشته رزمی نامزد شده است.
به گزارش روز شنبه سایت فدراسیون کاراته، احمدپناهی که هم اکنون در یونان به سر می برد با تایید فدراسیون جهانی کاراته و به نمایندگی از قاره آسیا، کاندیدای عضویت در هیت مدیره و هیت اجرایی فدراسیون جهانی شد.
انتخابات فدراسیون جهانی کاراته آبان ماه سال جاری و در خلال مسابقات قهرمانی جهان در صربستان برگزار خواهد شد.
در حال حاضر فدراسیون کاراته ایران هیچگونه کرسی مهم و تاثیر گذار در اتحادیه آسیا و فدراسیون جهانی کاراته در اختیار ندارد.
گفتنی است علیرضا سمندر رییس اسبق فدراسیون کاراته ایران در حال حاضر مسوولیت کاراته غرب آسیا را برعهده دارد و محمد مردانی نیز عضو شورای داوری آسیاست که با کنار رفتن از فدراسیون ایران بهزودی کرسی آسیایی خود را از دست خواهد داد.
روزنامه ایران در صفحه نخست خود هشدار وزیر امور خارجه ایران به اعضای اتحادیه اروپا را مهم دیده و در تیتر برجسته آورده است: «اروپا خود را از همکاری با ایران قدرتمند محروم نکند»
این روزنامه دولتی همچنین در بخش دیگری از مطالب خود با اشاره به مصرف برق در تابستان از قول وزیر نیرو نوشت: «برق مشترکان پرمصرف در تابستان به قیمت تمام شده محاسبه میشود»
روزنامه آفرینش تیتر «رییس مجلس به غرب هشدار داد» را برگزیده است.
رییس مجلس شورای اسلامی درباره هرگونه بازرسی کشتیهای ایرانی به غرب هشدار داد و اعلام کرد: موضوع هستهای ایران از طریق سیاسی و دیپلماتیک قابل حل است. ولی اگر آمریکا بخواهد به روش همیشگی یعنی تهدید ادامه دهد، برایش گران تمام میشود.
عنوان دیگر این روزنامه «زمان برگزاری جشنواره کن ۲۰۱۱ اعلام شد» است که از آغاز شصتوچهارمین جشنواره فیلم کن در یازدهم می ۲۰۱۱ خبر داد.
روزنامه تهران امروز نیز در خصوص وضعیت آب و هوایی در روزهای اخیر مطلبی را منتشر کرده و در عنوان اصلی خود نوشت: «گرما حریف میطلبد»
دمای ۱۶ شهر در آستانه ۵۰ درجه است. موج افزایش هوا در شهرستانهای مختلف ایران که طی چند سال گذشته، بیسابقه بوده است، همچنان ادامه دارد و چنین افزایش بیسابقه دمایی که از ۷۰ سال پیش تا امسال تکرار نشده، دلیلی است تا هشدارهای جدیدی از طرف شرکت توزیع نیروی برق تهران به شهروندان تهرانی داده شود.
«تحولات جدید در پرونده هستهای» تیتر دیگری است که این روزنامه برگزیده است.
روزنامه خراسان تیتر اول خود را به امضای مصوبه کنگره آمریکا برای تحریم ایران توسط اوباما رییس جمهوری آمریکا اختصاص داد.
این روزنامه در بخش دیگری از مطالب خود درخصوص سرنوشت مبهم درآمدهای ناشی از صرفهجویی بنزین گزارشی را تهیه کرده است.
روزنامه دنیای اقتصاد هم «سراشیبی سقوط در بازار طلا» را به عنوان مهمترین خبر برجسته کرده است.
«پیشبینی بورس بر اساس تحلیل چرخههای ادواری» تیتر دیگر این روزنامه اقتصادی است.
روزنامه فرهنگ آشتی گزارشی در ارتباط با آزمون سراسری کنکور منتشر ساخته و نوشته است که در صورت مغایرت غیرمتعارف در سوابق تحصیلی و نمره داوطلبان، آزمون مجدد کنکور صورت خواهد گرفت.
این روزنامه در بخش دیگری از مطالب امروز خود به انتشار سخنان آیتاله امامی کاشانی خطیب جمعه تهران پرداخته و از قول وی نوشت: «دفاع وکیل از باطل حرام است»
روزنامه کیهان در صدر اخبار خود تیتر «مقابله به مثل با قطعنامه ضد ایرانی در دستور کار مجلس» را به نقل از علی لاریجانی رییس مجلس شورای اسلامی آورده است.
«اجرای مرحله اول هدفمندی یارانهها در ۶ استان دیگر» عنوان دیگر این روزنامه حامی دولت است.
وزیر رفاه و تامین اجتماعی از اجرای مرحله نخست قانون هدفمند کردن یارانهها در شش استان دیگر خبر داد و گفت: «سرپرستان خانوار در این استانها میتوانند از ۱۵ تیر با مراجعه به سامانهی رفاه آی آر (refahiir) به ثبت شماره کارت یا حساب بانکی خود اقدام کنند.»
و در پایان روزنامه همشهری در صفحه اول خود «چشمانداز مبهم بازار مسکن» را مهم دیده است.
رکود حاکم بر بازار مسکن موجب شده است تا در چند سال اخیر دیدگاههای متفاوتی در زمینه کاهش یا افزایش قیمت زمین، خانه و اجارهبها و چشمانداز آینده بازار مسکن مطرح شود.
از سوی دیگر با فرارسیدن فصل تعطیلی مدارس و گرمترشدن بازار نقل و انتقال مسکن در حالی که برخی از افزایش نرخ اجارهبها خبر میدهند، وزیر مسکن و شهرسازی و برخی دیگر از دستاندرکاران این بخش مطرح شدن چنین دیدگاههایی را بهمنظور ایجاد جو روانی برای افزایش قیمت مسکن و اجارهبها قلمداد کرده و از ثبات قیمتها در بازار مسکن و اجارهبها خبر میدهند.
«ودیعههای مشترکان مخابرات به سهام تبدیل نمیشود» خبر دیگر این روزنامه است که از قول مدیر عامل شرکت مخابرات ایران منتشر شده است.
مدیرعامل شرکت مخابرات ایران موضوع تبدیل ودیعههای مشترکان مخابرات را به سهام، تکذیب کرد.
در شرایطی که وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات از امکان تبدیل ودیعههای مشترکان تلفنهای همراه و ثابت به سهام یا پرداخت آن بهصورت نقدی خبر داده بود، روز گذشته مدیرعامل شرکت مخابرات این موضوع را تکذیب کرد.
رضا کیانیان با اظهار تاسف از وقایع اخیری که برای تالار مولوی رخ داده است، معتقد است: «وضعیت این تالار یادآور چهارراههای شهرهای ایران است که همواره عدهای از چراغ قرمزها میگذرند.»
این بازیگر تاتر، سینما با بیان این مطلب ادامه داد: «وقتی همه به خودشان اجازه میدهند از چراغ قرمز بگذرند و پلیس هم هیچ واکنشی نشان نمیدهد، در سطوح بالاتر هم چنین اتفاقاتی میافتد.»
او اظهار امیدواری کرد: «روزی برسد که هیچکس حتا مسوولان نتوانند از چراغ قرمز بگذرند. البته زمانی این آرزو محقق میشود که دولتمردان و شهروندان هریک با رعایت قانون، اجرای قانون را به دیگری بیاموزند.»
کیانیان در بخش پایانی گفت: «وقتی کسانی میآیند و در سالن تاتر را میبندند و بعد از آن هم قفلها را عوض میکنند، همان ماجرای عبور از چراغ قرمز در ذهن ما تداعی میشود و جالب اینجاست که هیچکس هم درباره دلایل این اقدام توضیحی نمیدهد. زیرا متاسفانه در کشور ما هر زمانیکه اتفاقی میافتد، وقتی از مسوول آن اتفاق توضیح میخواهیم، او آن مشکل را به مسوول رده بالاتر ارجاع میدهد و این روند همچنان ادامه پیدا میکند و هیچکس پاسخگو نیست، اما با اینکه نمیتوانیم یقه کسی را بگیریم همچنان اعتراض میکنیم. اعتراض ما یادآوری میکند که میثاقی همگانی به نام قانون وجود دارد که همه ما باید بهآن پایبند باشیم.»
لازم به یادآوری است تالار مولوی که هفته گذشته به گفته رییس دانشگاه تهران با تغییر مدیریت مجددن آغاز به کار میکند همچنان با وضعیت نامعلومی مواجه است.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با تشریح وضعیت اساسنامه و ریاست دانشگاه آزاد پس از لغو جلسه هیت امنای این دانشگاه گفت: «باید در خصوص موضوع دانشگاه آزاد بررسیهای بیشتری به ویژه بررسیهای حقوقی بیشتری انجام داد.»
منصور کبگانیان با بیان اینکه ما از بررسی بیشتر در خصوص وضعیت دانشگاه آزاد نگرانی نداریم گفت: «به نظر نمی رسد زمان رسیدن به نتیجه قطعی طولانی شود.»
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی در پاسخ به این پرسش که روال کار دانشگاه آزاد تا رسیدن به نتیجه قطعی چگونه خواهد بود افزود: «اساسنامه دانشگاه آزاد بهطور قطع پس از اتمام بررسیها و رسیدن به نتیجه قطعی اجرایی میشود و اولین گام اجرایی آن نیز تشکیل جلسه هیت امنای دانشگاه و معرفی رییس جدید خواهد بود.»
گفتنی است جلسه هیت امنا برای صبح روز یکشنبه ۱۳ تیرماه تنظیم شده بود اما روز چهارشنبه ۹ تیرماه بر اساس تصمیم شورای عالی انقلاب فرهنگی مقرر شد که به دلیل مسایلی که وجود دارد جلسه هیت امنا برگزار نشود.»
رییسجمهوری آمریکا مصوبه تحریم گسترده ایران که هفته پیش در کنگره تصویب شد را امضا کرد و آنرا به قانون تبدیل کرد.
بهنقل از سیمیل باراک اوباما در مراسمی که در کاخ سفید برگزار شد، این تحریمها را شدیدترین تحریمهایی دانست که کنگره آمریکا تا بهحال علیه ایران تصویب کرده است.
آقای اوباما گفت: «مجازاتهای مندرج در مصوبه کنگره، قلب توانایی ایران برای گسترش برنامه اتمیاش را هدف قرار میدهد. ایران تنها کشور عضو پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای (ان پی تی) است که نتوانسته آژانس بینالمللی انرژی اتمی را متقاعد کند که برنامه اتمیاش صلحآمیز است.»
رییسجمهوری آمریکا افزود: « امروزه، دولت ایران، راه بیاعتنایی و مبارزهطلبی را برگزیده، از همینرو، برای اعمال فشار بر آن، ما به تدریج، ائتلاف گسترده و عمیقی از جامعه جهانی بهوجود آوردیم و ماه گذشته به تصویب شدیدترین و فراگیرترین تحریمهای چند جانبه را در شورای امنیت به تصویب رساندیم.»
تحریم کنگره آمریکا سرمایهگذاری در حوزه نفت و گاز، صادرات بنزین و فرآوردههای نفتی به ایران و شرکتهای مرتبط با سپاه را هدف گرفته و شرکتهایی که بر خلاف آن عمل کنند، با قطع رابطه با بازار آمریکا مواجه خواهند شد.
این طرح در مجلس نمایندگان با ۴۰۸ رای مثبت در مقابل ۸ رای مخالف به تصویب رسید و اکنون پس از امضای باراک اوباما، به قانون تبدیل شده و لازمالاجرا خواهد شد.
مدیر اجرایی شرکت نفتی توتال فرانسه در سخنانی اقدام آمریکا در اعمال تحریمها علیه تهران و ممنوع شدن صادارت محصولات پالایش شده نفتی از جمله بنزین به ایران را اشتباه خواند.
به نقل از خبرگزاری ایتارتاس «کریستوفر دی مارگری» که در یک همایش نفتی با نام Aix-en-Provence در جنوب فرانسه سخن میگفت، افزود: «هر چند ما صادرات محصولات نفتی خود به ایران را متوقف میکنیم، اما اعمال تحریم در این بخش یککار اشتباه است.»
مدیر اجرایی شرکت توتال تاکید کرد که اقدام شرکت در قطع صادرات محصولات نفتی به ایران در پی موضع جدید اتحادیه اروپا و آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران اتخاذ شده است.
وی در پایان تاکید کرد: «در اولین فرصت ممکن صادرات خود به ایران را از سر میگیریم.»
لازم به ذکر است که آمریکا اخیرن در اقدامی با تصویب لایحهای در کنگره در راستای اعمال تحریمها بر علیه ایران سعی کرده است که شرکتهای نفتی طرف قرارداد با ایران را برای این عمل متقاعد کند.
«اسماعیل احمدیمقدم» فرمانده نیروی انتظامی کسانیکه جوانان را به پارتیها و مراسم شبانه دعوت میکنند از مروجان فساد خواند و گفت که پلیس با آنها بهشدت برخورد میکند.
به نقل از سیمیل، وی با اشاره به اینکه افرادی که مدهای جدید را تولید و عدهای را برای ترویج آن اجیر میکنند، هدفشان اشاعه و طراحی فساد است گفت: «قانون برای این افراد و مروجان فساد مجازاتهای سنگینی در نظر گرفته است.»
به گفتهی آقای احمدیمقدم پلیس در مرحله اول بهصورت تذکر و ارشاد و در نهایت نسبت به برخورد قانونی با این افراد اقدام میکند.
چندی پیش عباس جعفری دولتآبادی، دادستان تهران، از دستگیری ۸۰ دختر و پسر در یک پارتی شبانه در ویلایی در اطراف تهران خبر داد و اعلام کرد که پلیس این افراد در حاشیه یک کنسرت موسیقی غیر قانونی دستگیر کرده است.
وی همچنین از بازداشت ۵ نفر به اتهام اجرای موسیقی و فروش بلیتهای این برنامه به قیمت ۳۰ تا ۳۵ هزار تومان خبر داد. دادستان تهران به افرادی که املاکشان را در اختیار برگزارکنندگان این کنسرتها و مهمانیها قرار میدهند، هشدار داده بود: «اگر افراد عامدانه دست بهاین اقدام بزنند نسبت به ضبط املاک آنها به نفع دولت اقدام خواهد شد.»
دادگاه تجدیدنظر، مهرداد بزرگ از فعالان دانشجویی دانشگاه تهران را به یکسال حبس محکوم کرد.
به گزارش هرانا حکم این دانشجوی مهندسی کامپیوتر دانشگاه تهران، بهمدت پنجسال به حالت تعلیق درآمده است.
پیشتر شعبهی ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی پیرعباسی مهرداد بزرگ را به ششماه حبس تعزیری و ششماه حبس تعلیقی محکوم کرده بود.
مهرداد بزرگ در آخرین روزهای آبانماه سال گذشته بههمراه شش عضو دیگر دانشجویان و دانشآموختگان لیبرال دانشگاههای ایران، بازداشت شده و مدت هشتاد روز را در زندان اوین سپری کرده بود. وی بیشتر دوران بازداشت خود را در سلولهای انفرادی و چندنفرهی بند ۲۰۹ این زندان بهسر برده بود.
سال هشتاد و چهار خورشیدی زندان تبریز، سکینه محمدی آشتیانی باور نمیکند که حکمی که مجبور به اقرار جرم آن شده بود و به قولی به دلیل آشنایی با مفاهیم حقوقی آن را پذیرفته بود در دادگاه تجدید نظر از نود و نه ضربه شلاق به سنگسار تبدیل شود.
او در دادگاه بدوی شعبه صد و یک دادگاه جزایی شهر اسکو در آذربایجان شرقی به دلیل رابطه نامشروع به شلاق محکوم شد. این حکم در تاریخ اردیبهشت ۸۵ به اجرای احکام برای اجرای شلاق ارسال می شود و به روایتی پرونده مختومه میشود.
اما بر خلاف روال قضایی در شهریور همان سال پرونده برای بررسی مجدد در اختیار شعبه ششم دادگاه کیفری استان قرار میگیرد و این بار علیرغم انکار نامبرده و عدم وجود شاهد و یا ادله صرف با اتکا به «علم قاضی» حکم به سنگ سار تغییر مییابد.
این در حالی است که سکینه محمدی طبق دادنامه شماره ۲۷/۲/۸۵-۱۱۴ در شعبه بدوی دادگاه جزایی اسکو به اتهام داشتن رابطه نامشروع به تحمل ۹۹ ضربه شلاق محکوم شده بود و چون تا زمان عدم نقض حکم صادره، نمیتوان اتهام دیگری در رابطه با یک موضوع به متهم تفهیم نمود، دادنامه صادره به قوت خود باقی بوده و تحت تعقیب قرار دادن دوباره سکینه فاقد وجاهت قانونی بوده.
از سویی بنابر اظهار وکیل این زن در آستانه سنگسار محمد مصطفایی، دو نفر از پنج نفر مستشار شعبه ششم دادگاه کیفری استان به نامهای آقایان کاظمی و حمدالهی عقیده بر برائت سکینه داشته و به صراحت در حکم صادره اعلام میکنند که: «در پرونده متهمه نسبت به جرم زنای محصنه هیچ دلیل اثباتی شرعی و قانونی وجود ندارد و قرائن و شواهد موجود در پرونده هم طرق متعارف تحصیل علم نیستند.»
اما این حکم فقط سایهاش بر سر سکینه نیست چرا که سکینه دو فرزند دختر و پسر دارد که در زمان دستگیری او دخترش دوازده ساله و پسر پانزده سال داشتهاند و اینک تنها قیم آنها زنی است که در آستانه سنگسار قرار دارد.
سکینه محمدی دو بار درخواست عفو داده و اعلام کرده است که دو فرزند دختر و پسر دارد که آنها در خارج از زندان منتظر او هستند و اگر عملی خلاف شئونات اسلامی مرتکب شده، توبه کرده و از کرده خود که صرفن رابطه نامشروع بوده است پشیمان است. نکتهای که هیچگاه تا این لحظه مشمول رفعت دستگاه قضایی ایران نشده است و این درخواست تاکنون هر دو بار از سوی قوه قضاییه مردود شناخته شده است.
خطر سنگسار در حالی بر سر تعدادی از محکومین قرار دارد که رییس سابق قوه قضاییه «آیتاله شاهرودی» با تایید رهبر ایران اجرای سنگ را متوقف کرده است ولی این نکته هنوز در صدور احکام لحاظ نمیشود.
با توجه به ارسال این پرونده به اجرای احکام و خبرهای رسیده هر دم ممکن است این حکم در مورد سکینه آشتیانی اجرا شود. این روزها نامهای نیز از فرزندان او منتشر شده است. در این نامه آمده است:
نگذارید کابوس زندگیمان اتفاق بیفتد٬به سنگسار شدن مادرمان اعتراض کنید
ما فرزندان سکینه محمدی آشتیانی هستیم. فریده و سجاد محمدی آشتیانی. از سنین نوجوانی با این درد آشنا شدیم که مادرمان در زندان است و ما منتظر یک فاجعه نشستهایم. راستش کلمه سنگسار٬ به خودی خود چنان ترسناک است که ما سعی میکنیم هیچگاه از آن استفاده نکنیم. ما میگوییم٬ مادرمان در خطر است٬ مادرمان مکنست کشته شود و مادرمان از همه انتظار دارد کمکش کنند.
امروز که تقریبن همه راهها به بنبست رسیده و وکیل مادرمان میگوید وضع مادر ما خطرناک است٬ به شما متوسل میشویم. به مردم دنیا متوسل میشویم٬ فرق نمیکند رنگ پوستشان چیست و یا در کدام کشور و شهر زندگی میکنند٬ به شما مردم ایران٬ به همه کسانیکه درد و زخم اینرا چشیدهاند که کشته شدن یک عزیز خانواده چقدر وحشتناک است٬ متوسل میشویم. کمک کنید مادر ما به خانه برگردد.
ما به ویژه دست یاری بهسوی ایرانیان در همه جای دنیا دراز میکنیم. کمک کنید این کابوس متحقق نشود. کمک کنید مادر ما نجات پیدا کند. واقعن توضیح دادن لحظهها و ثانیههای زندگی ما بسیار سخت است. کلمات در مقابل این وحشت٬ گویایی خود را از دست میدهند…
کمک کنید مادر ما نجات یابد. نامه بنویسید و از مقامات بخواهید او را آزاد کنند. بگویید که او هیچ شاکی خصوصی ندارد و کاری نکرده است. مادر ما نباید کشته شود. آیا این حرف را کسی هست بشنود و به یاری ما بشتابد.
فریده و سجاد فرزندان سکینه محمدی آشتیانی
—-
اما یکی از فعالهای حقوق بشر و سخنگوی کمیته بینالمللی مبارزه با سنگسار «مینا احدی» میگوید: «کمیته مبارزه با سنگسار با جدیت سعی خواهد کرد با اطلاعرسانی به جامعه جهانی نگاههای بینالمللی را معطوف به اجرای این حکم غیرانسانی کند.»
آن چه در پی میخوانید گفتوگویی است با این فعال مدنی، این کمیته نامه فرزندان سکینه را منتشر شده کرده است از او پرسیدم:
نامهای را از کمیتهی بینالمللی علیه سنگسار دریافت کردیم که متن نامهی فریده و سجاد، فرزندان سکینه محمدی آشتیانی بود که حکم سنگسار او تایید شده است. جزییات بیشتر صدور این حکم برای او را توضیح دهید.
سکینه محمدی آشتیانی پنج سال قبل در رابطه با مسئلهای که مربط به همسر او است، دستگیر شد. چرا که همسرش به قتل رسیده است. او را به اتهام داشتن رابطهی خارج از ازدواج با دو نفر، دستگیر کردند.
ابتدا با او در زندان صحبت کردند و از او امضایی گرفتند مبنی بر داشتن رابطهی جنسی خارج از ازدواج و بعد هم به ۹۹ ضربه شلاق محکوم شده است. گرچه خود او به زبان فارسی مسلط نیست و متوجه متن نامه نشده و تحت فشار آن را امضا کرده است. اما هنگامی که این حکم به تهران رفت، ۹۹ ضربه شلاق به سنگسار تبدیل شد.
ما خبر داریم که او حتا شاکی خصوصی هم ندارد. درست است؟
بله درست است. فرزندان او هم در تلاشند تا او را نجات دهند. من سالهای زیادی است که علیه سنگسار فعالیت میکنم و پروندههای زیادی داشتم اما مسئله این است که حکومت ایران اسلامی است و بر اساس قوانین خود به سنگسار محکوم میکند. قانون مجازات اسلامی در ایران بسیار قرون وسطایی است. ولی به قانون خود هم توجهی ندارند. به عنوان مثال بر طبق قانون تعدادی شاهد باید آن مسئله را تایید کنند اما این اتفاق نمیافتد. باید تاکید کرد که سنگسار یک امر سیاسی است.
جمهوری اسلامی هر جایی که میخواهد بترساند یا وحشت ایجاد کند یا مردم را به عقبنشینی وادار کند، عدهای را سنگسار میکند. الان هم متاسفانه فال به اسم خانم سکینه محمدی آشتیانی افتاده و جمهوری اسلامی میخواهد بعد از اعدامهای گسترده، او را سنگسار کند.
آیا در مورد فرزندان او اطلاعات بیشتری دارید؟ وضعیت زندگی آنها بعد از دستگیری مادرشان چگونه است؟
زمان دستگیری او، دخترش ۱۲ و پسرش ۱۶ ساله بودند. و با توجه به اینکه پدرشان هم به قتل رسید با نبود پدر و مادر روبهرو شدند. حدود ۴ سال است که با موضوع سنگسار مادرشان مبارزه میکنند. این دو نوجوان در شرایط روحی بدی بهسر میبرند و نامهی آنها هم نشان میدهد که نمیخواهند کلمهی سنگسار را به کار ببرند و از کلمهی «مشکل مادر» استفاده میکنند. خود این موضوع آنقدر دردناک است که هر کسی میداند این فرزندان در چه شرایطی زندگی میکنند.
فعالیتهایکمیتهی بینالمللی علیه سنگسار مربوط به چه مواردی است و اهداف این کمیته چیست؟
کمیتهی بینالمللی علیه سنگسار در سال ۲۰۰۱ برای نجات جان کسانی که به این حکم محکوم میشوند و هنگامی که «مریم ایوبی» در ایران محکوم به سنگسار شده بود، تاسیس شد. متاسفانه در ۱۱ جولای ۲۰۰۱ مریم ایوبی را سنگسار کردند و ما آن روز را به نام «روز جهانی علیه سنگسار» نام گذاشتیم.
۲۰۰ نهاد بینالمللی با ما همکاری میکنند. ما شبکهی جهانی هستیم و هر وقت خبر سنگسار در هر کشوری را میشنویم، فراخوان میدهیم، نامه مینویسیم، تظاهرات تشکیل میدهیم و یا با مقامات اتحادیهی اروپا، سازمان ملل و دولتهای مختلف اروپایی ملاقات میکنیم. من در مورد سکینه به برلین رفتم و با مقامات وزارت امور خارجهی آلمان نشست داشتم، با رییس پارلمان اروپا صحبت کردم.
خوشبختانه توانستیم تعدادی را هم نجات دهیم. مثلن خانمهایی را در پاکستان و سودان و ایران نجات دادیم. هیاتی از اتحادیهی اروپا به ایران رفت و به دولت ایران فشار آورد. ما میخواهیم نشان دهیم که سنگسار عمل وحشیانه است و مربوط به فرهنگ مردم ایران، افغانستان یا پاکستان نیست بلکه ابزار سیاسی برای سرکوب مردم است و باید با آن مبارزه کرد.
سوم جولای برابر با زادروز «تام کروز» هنرپیشه و تهیهکننده سرشناس آمریکایی است. او در سال ۱۹۶۲ میلادی زاده شد. او تاکنون سهبار نامزد جایزه اسکار شده و دهها جایزه مهم دیگر از جمله سه جایزه گلدن گلوب را بهدست آورده است.
تام کروز در «سیراکیوز» از شهرهای مرکزی ایالت نیویورک آمریکا بهدنیا آمد. نام کامل وی «تام کروز ماپوتر چهارم» است. پدرش مهندس برق و مادرش معلم بود. خانواده آنها در اصل ریشهای آلمانی، انگلیسی و ولزی دارند. تام دارای سه خواهر است که «ماریان، لیآن و کاس» نام دارند. لیآن کار تبلیغات تام کروز را بر عهده دارد. زندگی آنها در مکان ثابتی نبود و خانواده آنها به شهرهای گوناگونی مهاجرت کردند. بنابر گفته تام کروز، وی تا بهپایان رساندن دوره دبیرستان، در پانزده مدرسه مختلف درس خواند. تام دوازده ساله بود که والدینش از هم جدا شدند. وی و خواهرش تحت سرپرستی مادرشان قرار گرفتند و در سالهای بعد در شهرهای گوناگونی ساکن شدند. تام مدتی آموزش مذهبی دید و قصد داشت کشیش شود، اما از اینکار رویگردان شد و در نهایت در سال ۱۹۸۰ از دبیرستانی در «نیوجرسی» فارغالتحصیل شد.
تام کروز در سال ۱۹۸۷ با «میمی راجرز» هنرپیشه آمریکایی ازدواج کرد. میمی باعث آشنایی او با آیین مذهبی «ساینتولوژی» شد. این زوج در سال ۱۹۹۰ از هم جدا شدند. در همین سال به هنگام بازی در فیلم «روزهای تندر» با «نیکول کیدمن» بازیگر استرالیایی آشنا شد و مدتی بعد با وی ازدواج کرد. این ازدواج یازده سال دوام یافت. این زوج سرشناس، جذاب و محبوب، تا سالها از سرشناسترین زوجهای هالیوود بهشمار میآمدند. آنها دو کودک را بهفرزندی پذیرفتند. در سال ۲۰۰۱ در حالیکه نیکول سه ماهه باردار بود از یکدیگر جدا شدند که موجب شد نیکول کودک مذکور را سقط کند. برخی نیز معتقدند دلیل جدایی وی از نیکول ناتوانی نیکول کیدمن در بچهدارشدن بوده است.
وی تا سال ۲۰۰۴ با پنهلوپه کروز بازیگر اسپانیایی ارتباط داشت. در سال ۲۰۰۵ با «کیتی هولمز» بازیگر آمریکایی آشنا شد و مدتی بعد بر فراز برج ایفل بهوی پیشنهاد ازدواج داد. مراسم عروسی آنها در دسامبر ۲۰۰۶ در «براچیانو» ایتالیا برگزار شد. این زوج هنری بهاختصار با عنوان «تام کت» نیز شناخته میشوند. پیش از آن در ماه آوریل همان سال نخستین فرزند آنها بهدنیا آمد که نام فارسی – عبری سوری را برای وی برگزیدند. سوری نخستین فرزند تنی تام و کیتی است و سومین فرزند تام کروز به حساب میآید.
تام کروز در سالهای دبیرستان در فیلم موزیکالی از طرف مدرسه شرکت کرد و مورد تحسین قرار گرفت. همین مساله باعث شد وی به بازیگری بهطور جدی علاقهمند شود. نخستین بازی جدی وی، تنها یک سال پس از به پایان بردن دوره دبیرستان، در فیلم «عشق بیپایان» در سال ۱۹۸۱ اتفاق افتاد. تا سال ۱۹۸۶ در چندین فیلم بازی کرد که چندان شهرتی برایش نداشت. اما در این سال وی بهعنوان بازیگر اصلی فیلم «تاپ گان» برگزیده شد. داستان این فیلم حادثهای در مورد آموزش خلبانان هواپیماهای شکاری در ارتش ایالات متحده بود. این فیلم پرفروشترین فیلم سال آمریکا شد و برای تام کروز شهرت فراوانی بههمراه آورد.
سالهای بعد، حضور تام کروز در فیلمهای مشهور نمایانتر شد. در سال ۱۹۸۹ بههمراه «داستین هافمن» در فیلم «مرد بارانی» شرکت کرد که این فیلم نامزد هشت جایزه اسکار شد. اما وی یکسال بعد توانست نخستین بار نامزد جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد برای بازی در فیلم «متولد چهارم جولای» شود. در سال ۱۹۹۲ با بازی در فیلم «چند مرد خوب» نخستین جایزه اسکار را از آن خود کرد.
تام کروز در سال ۱۹۹۶ بهعنوان تهیهکننده و بازیگر نقش اول در فیلم «ماموریت غیرممکن» حاضر شد که با اقبال فراوان مواجه شد. چشمان کاملن بسته بهکارگردانی «استنلی کوبریک» با حضور تام کروز و نیکول کیدمن در نقش یک زوج ثروتمند نقطه عطف دیگری در آثار هنری تام کروز بهحساب میآید. این فیلم در سال ۱۹۹۹ اکران شد. قسمت دوم فیلم ماموریت غیرممکن در سال ۲۰۰۰ اکران شد و سومین فیلم پرفروش سال شد.
علاوه بر بازیگری، تام کروز از سال ۱۹۹۶ بهعنوان تهیهکننده در تعدادی از فیلمهای سینمایی مشارکت کرده است. وی از سال ۲۰۰۶ همراه با پائولا واگنر صاحب شرکت فیلمسازی یونایتد آرتیستز شد.
شهرت و محبوبیت تام کروز باعث شده تا همواره در فهرست بازیگران برگزیده در مجلات گوناگون بدرخشد. وی در سال ۱۹۹۷ از سوی مجله امپایر بهعنوان یکی از پنج بازیگر برتر تاریخ سینما برگزیده شد. دو سال قبل همین مجله وی را در فهرست یکصد بازیگر جذاب برتر سینما جای داده بود. در سالهای ۱۹۹۰، ۱۹۹۱ و ۱۹۹۷ در فهرست پنجاه انسان زیبای هفتهنامه مردم قرار گرفت. در سال ۲۰۰۶ از سوی مجله فوربس برترین چهره سرشناس سال شناخته شد. در همان سال از سوی مجله پرمیر چهاردهمین چهره سرشناس قدرتمند جهان لقب گرفت.
1367 خورشیدی – یک فروند هواپیمای مسافربری ایران بر فراز آبهای خلیجفارس مورد هجوم ناوگان آمریکا قرار گرفت و سقوط کرد. هواپیمای مزبور حامل ۲۹۸ مسافر و خدمه بود که با اصابت موشکهای آمریکایی همه آنها کشته شدند.
۱۳۰۳ خورشیدی – درگذشت «میرزاده عشقی» شاعر و روزنامهنگار آزادیخواه. «محمدرضا کردستانی» معروف به «میرزاده عشقی» در سال ۱۲۷۲ در همدان بهدنیا آمد و در زادگاه خود به آموختن ادب و شعر پرداخت. عشقی در دوران جنگ جهانی اول، به کشور عثمانی رفت و در مدرسه دارالفنون آنجا تحصیل کرد. او هنگام ریاست وزرایی وثوقالدوله، با قرارداد ۱۹۱۹ مخالفت کرد و مدتی زندانی شد. وی سپس در تهران، روزنامه قرن بیستم را که حاوی مقالات و اشعار تند ضد هیت حاکمه بود انتشار داد. عشقی در شماره اول این روزنامه، کاریکاتورها، اشعار و مقالات تندی مبنی بر هزل جمهوری و جمهوریخواهان اختصاص داد که بلافاصله از طرف شهربانی، شمارههای آن جمع و سانسور شد و خود میرزاده هم گفته میشود به سبب همین مقالات، در ۱۲ تیر ۱۳۰۳ بهدست دو ناشناس در ۳۱ سالگی کشته شد و جسدش را در ابنبابویه در ری بهخاک سپردند.
۸۳۹ میلادی – «مازیار» فرمانروای طبرستان که پس از خیانت برادرش کوهیار دستگیر و به سامرا منتقل شده بود، پس از شکنجه بسیار بهدست «معتصم» خلیفه عباسی کشته شد.
۱۵۲۷ میلادی – دولت فرانسه در سوم جولای ۱۵۲۷ و بار دیگر در سوم جولای سال ۱۸۴۹ میلادی با لشکرکشی بهایتالیا پاپ را نجات داد. فرانسه یک کشور کاتولیک است.
۱۸۸۳ میلادی – «فرانتس کافکا» نویسنده معروف چک، در خانوادهای یهودی در «پراگ» بهدنیا آمد. کافکا پس از اتمام تحصیلات مقدماتی از دانشگاه پراگ دکترای حقوق گرفت و پس از آنکه مدتی بهکارهای حقوقی مشغول بود، راهی پاریس شد. کافکا جنبههای انکارآمیز و منفی عصر خود و حتا عصر بعد از خود را در وجود خود ارایه میدهد. در آثار کافکا دنیایى از پوچی، تناقض، بیهدفی وسرشار از امیدهای واهی بهچشم میخورد. مسایل خاص کافکا، از میان اشارهها، کنایهها و تمثیلهایى بهدست میآید که با احساس ظریفی از طنز آمیخته است.
۱۸۸۶ میلادی – «فرانسیس کارگو» نویسنده معروف فرانسوی در بندر «نومهآ» در اقیانوسیه متولد شد. وی پس از تحصیلات مقدماتی و عالی آموزگار شد و سپس بهادبیات روی آورد. اولین اثر وی «تدریس آواز» و بهترین اثرش «شکار مرغابی» نام داشت.
۱۹۰۴ میلادی – «تئودور هرتسل» روزنامهنگار، فعال سیاسی و نویسنده یهودیالاصل اتریشی که جنبش سیاسی صهیونیسم را پایه نهاد درگذشت.
۱۹۳۵ میلادی – «آندره سیتروئن» مخترع و سازنده اتومبیلهای سیتروئن در ۵۷ سالگی از بیماری سرطان درگذشت.
۱۹۶۲ میلادی – زادروز «تام کروز» هنرپیشه و تهیهکننده سرشناس آمریکایی. او تاکنون سهبار نامزد جایزه اسکار شده و دهها جایزه مهم دیگر از جمله سه جایزه گلدن گلوب را بهدست آورده است.
۱۹۶۴ میلادی – با قانونشدن لایحه تعمیم حقوق مدنی در آمریکا، جداکردن سیاهان از سفیدها در اماکن عمومی این کشور ممنوع شد.
بیستمین روز مسابقات جامجهانی با دو پیروزی دنبال شد و تیمهای هلند و اروگوئه توانستند حریفانشان را شکست دهند و جواز حضور در مرحله نیمهنهایی را کسب کنند.
تیم مدعی برزیل، با شکست برابر هلند از دور رقابتهای جامجهانی ۲۰۱۰ آفریقایجنوبی کنار رفت.
در این دیدار که در ورزشگاه «نلسون ماندلا» شهر «پورت الیزابت» برگزار شد، تیمملی فوتبال برزیل با نتیجه دو بر یک مغلوب حریف خود شد تا وداع تلخ از این دوره از مسابقهها داشته باشد.
گلهای این بازی را «روبینیو» در دقیقه ۱۰ برای تیم برزیل و «فیلپه ملو» هافبک برزیل(گل به خودی) و «اشنایدر» در دقیقه ۶۸ برای تیم هلند بهثمر رساندند.
همچنین «فیلیپه ملو» هافبک تیم برزیل در دقیقه ۷۳ با دریافت کارت قرمز از زمین بازی اخراج شد.
بازیکنان تیم برزیل با تفکرات تهاجمی وارد زمین شدند و توانستند با کنترل میانه میدان، حملاتی را بر روی دروازه هلند طراحی کنند.
تیم برزیل در دقیقه ۱۰ بر روی پاس عمقی «فیلیپه ملو» و ضربه دیدنی «روبینو» به گل دست یافت تا در آستانه صعود به مرحله نیمه پایانی قرار گیرد.
در نیمه نخست، بازیکنان تهاجمی تیم برزیل «کاکا، لوییس فابیانو و روبینیو» با جابهجاییهای فراوان، فضای لازم را برای گلزنی یکدیگر ایجاد کردند، اما بازیکنان تیم هلند با تفکرات تدافعی وارد زمین شدند و در نهایت نتوانستند مثلث خط حمله برزیلیها را مهار کنند.
آنان پس از گل تیم برزیل حملاتی را از جناحین بر روی دروازه «جولیو سزار» دروازهبان تیم برزیلی طراحی کردند، اما ضربات «کویت» و «روبن» بینتیجه ماند تا نارنجیپوشان هلند با شکست بهرختکن بروند.
در نیمه دوم، بازیکنان تیم هلند با سرعت دادن بهبازی از تراکم خط میانی زردپوشان برزیل عبور کرده و حملاتی را بر روی دروزاه سزار طراحی کردند.
فشار حملات هلندیها از جناحین در دقیقه ۵۳ بهثمر نشست، بهطوریکه سانتر «اشنایدر» از جناح راست پس از برخورد به سر «ملو» وارد دروازه تیم برزیل شد تا بازی بهتساوی کشیده شود.
پس از این گل، دونگا سرمربی تیم برزیل «میشل باستوس» مدافع چپ کمتجربه این تیم را از زمین خارج و «گیلبرتو» را جانشین این تیم کرد تا ضعف این تیم در این منطقه برطرف شود.
حملات نارنجیپوشان از جناحین ادامه یافت تا اینکه این تیم در دقیقه ۶۸ صاحب یک ضربه کرنر از جناح راست شد که در این صحنه «اشنایدر» با سر توپ را درون دروازه برزیلیها جای داد تا پرافتخارترین تیم جهان در آستانه حذف قرار گیرد.
برزیلیها در ۲۰ دقیقه پایانی، حملات بیمحابایی را بهسمت دروازه هلند طراحی کردند، اما بهدلیل از دست دادن تمرکز خود نتوانستند موقعیت خطرناکی را بر روی دروازه هلند ایجاد کنند تا وداع زود هنگامی از جام نوزدهم داشته باشند.
یکی از نکات قابل توجه در این دیدار اعتراضهای فراوان نیمکتنشینان برزیل و بازیکنان این تیم بهداور ژاپنی بود.
آنان در حالیکه در نیمه نخست با یک گل از حریف خود پیشی گرفته بودند، اما بارها بهنحوه قضاوت «نیشیمورا» اعتراض کردند تا مشخص شود برزیلیها در این بازی از نظر روحی و روانی با مشکل روبرو بودند.
«نیشیمورا» ژاپنی با کمک «تورو ساگا» دیگر هموطن خود و «جیئونگ هائهسانگ» از کرهجنوبی قضاوت این بازی را برعهده داشتند. «خالد الغمدی» از عربستان داور چهارم و «حسن کامرانی فر» از ایران کمک داور ذخیره این بازی بودند.
در دیگر دیدار این روز تیم فوتبال اروگوئه در ضربات پنالتی مقابل غنا بهبرتری رسید و بهمرحله نیمهنهایی جامجهانی راه یافت. این دیدار در ورزشگاه «ساکرسیتی» شهر «ژوهانسبورگ» برگزار شد و دو تیم پس از ۹۰ دقیقه تلاش بهتساوی یک بر یک رسیدند.
در حالیکه پس از ۴۵ دقیقه گلی بهثمر نرسید، «مونتاری» در دومین دقیقه از وقتهای تلفشده نیمه اول دروازه اروگوئه را گشود تا نماینده آفریقا پیروز بهرختکن برود.
در نیمه دوم اروگوئه چندین موقعیت گلزنی بهدست آورد و در دقیقه ۵۵ «دیهگو فورلان» از روی یک ضربه ایستگاهی دروازه غنا را گشود تا کار بهتساوی بکشد.
تلاش دو تیم برای زدن گل دوم در وقت قانونی بینتیجه بود و این دیدار بهوقت اضافی کشید.
در حالی که ۱۲۰ دقیقه از بازی گذشته بود، «سوارز» بازیکن تیم اروگوئه با دست مانع ورود ضربه سر مهاجم غنا بهدروازه شد تا از بازی اخراج شده و یک پنالتی در آخرین ثانیههای بازی بهسود غنا اعلام شود. همه منتظر گلزنی «آساموا» بودند اما ضربه این مهاجم پس از برخورد بهتیرک افقی بهبیرون رفت تا بلافاصله داور خاتمه بازی را اعلام کند و کار بهضربات پنالتی بکشد. در ضربات پنالتی اروگوئه چهار بر دو پیروز شد تا در مجموع با نتیجه پنج بر سه بهبرتری رسیده و جواز حضور در مرحله نیمهنهایی را کسب کند و بهمصاف هلند برود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر