در دادگاههای ایران که از تلویزیون پخش میشود ،بیشتر توجه به نحوه اداره دادگاه و برخورد قاضی معطوف میشود و کمتر کسی به چگونگی استراتژی و تاکتیکهای دفاعی و یا حتی به نوع بهرهگیری هنرمندانه وکیل مدافع از خطاهای دادستان و یا قاضی پرداخته است .
در دادگاه آقای کرباسچی، وکیل مدافع هرگز نتوانست تاثیری بگذارد و این سئوال بوجود امد که اصلا وکیل در آنجا چکاره است .
در دادگاه شریعتمداری که به تازگی از تلوزیون پخش شد، وکیل مدافع در برابر آنهمه خلاف که از متهم سر زد، ساکت بود، تا اینکه هیئت منصفه به قاضی تذکر داد و بعد از آن وکیل مدافع هم تذکر داد و بعد هم به اعتراض از دادگاه خارج شد.
آنچه که تا کنون از دادگاههای خارج دیده شده (در تلویزیون ) حاکی از آن است که وکلا بر اساس اینکه هر انسانی حق دارد که بخوبی از او دفاع شود، ضمن دانستن قوانین حقوقی، از دانش عمومی خوبی هم بر خوردارند و در مورد جرم و اتهام مربوطه هم بخوبی تحقیق میکنند و حتی در مورد شخصیت متهم و بسیاری از مسائل دیگر؛ چرا که نقش آگاهی در هر مورد ، بسیار مهم است .
یکی از وکلای مدافع ایرانی که گاهی در یکی از رادیوها سخن میگوید ، چنان پر شور سخن میگوید که گوئی برای به هیجان آوردن سخن میگوید ولی از استدلال ، هیچ خبری نیست .
خانم شادی صدر مقالهای نوشت در باب زن ستیزی مردان ایرانی، انصافا حتی یک نوجوان تازه بالغ شده هم اگر آنرا بخواند، بجز حرفهای خاله زنکی چیزدیگری نمییابد؛ ایشان یک وکیل برنده جایزه بین المللی هستند؛ هیجان جنسی حاصل از بلوغ را و یا حتی نیاز طبیعی انسان را دلیل زن ستیزی شمردن، آنچنان نا بجا و کوته فکرانه است که شاید خواندنش هم باعث شرمساری میشود و اینهمه نادانی موجب سئوال در باره جوایز جهانی .
در جوامع عقب مانده ای مانند ایران، زن ومرد هر دو به یک نسبت تحت ستم هستند ولی به شیوه های مختلف، اگر زنان از حقوق خود محروم هستند، مردان هم حقی ندارند، و اگر مردان برای حقوق خود میجنگند، زنان هم میجنگند و هر دو در ابتدای کار قرار دارند، در حقوق اولیه انسانی خود، حق به رسمیت شناخته شدن به عنوان یک انسان .
در آمریکا و اروپا که سابقه طولانی در دمکراسی دارند، مسئله حقوق برابر زنان با مردان، (با وجود آزادی زنان در کار و تولید و به رسمیت شناخته شدن به عنوان ایجاد کننده ارزش برای جامعه ) تا همین پنجاه سال پیش هنوز کاملا بر قرار نشده بود و بعد از مبارزه (که نشانه آگاهی است ) زنان بتدریج به رسمیت شناخته شد .
خانم شادی صدر در یک جامعه دیکتاتوری ، انهم از نوع اسلامی ، از مردان توقع دارند که بسیار فراتر از مکان وزمان پیش رفته و به آزادی پوشش که شاید کم اهمیت ترین مساله در آزادی باشد، بپردازند ؛ آیا این زنان خود آمادگی پذیرش آن را دارند و آیا آزادی پوشش از حقوق اولیه انسان مانند حق بیان و حق رای دادن و بسیاری از دیگر حقوق انسانی ، مهم تر است .
هر امری دارای مراحلی است و اگر این مراحل در نظر گرفته نشود ، مسلما دچار اشکال خواهد شد و با این وجود مردان ایرانی در مبارزه بر علیه ایکتاتوری مذهبی، در برخورد با مسئله حجاب، بارها ثابت کردند که بسیار فراتر از حقوق ابتدائی تلاش میکنند .
مقایسه مردانی که به گفته خانم صدر روشنفکر هستند، با امام جمعه مامور حکومت، به گفته خود این وکلا، مع الفارغ است؛ حکومتی سرکوبگر را با مردمی که برای آزادی خود میجنگند ، برابر دانستن و حتی صادق دانستن آنها، در برابر مردان؛ نه توهین که نشانه نا آگاهی کامل ایشان است که بجز از بر کردن قوانین حقوقی، دانش دیگری ندارند، واز مرد ستیزی هم رنج میبرند که خدا شفایشان بدهد .
اگر زن روشنفکر ایرانی، اینست، که خود پیداست که چرا وضع جامعه چنین است، خانم صدر فراموش میکنند که در همه ملاقات ها با رهبران حکومت زنان چقدر با شور و حرارت شرکت میکنند و در مجلس هم زنان هستند که بر علیه زنان مبارزه میکنند، همانطور که مردان بر علیه مردان، و فراموش میکنند که خود زنان همواره گفتهاند که حجاب مهم نیست و مسئل دیگری هست که بسیار مهم تر است .
ندیده گرفتن زنان از سوی حکومت، امری طبیعی است، ولی آیا خانم صدر هم باید وجود زنان روضهخوان را نادیده بگیرند و تبلیغ گستردهای که از سوی همین زنان بر علیه زنان میشود، چرا در بین اینهمه مسائل و مشکلات موجود در جامعه زنان، چسبیدهاند به مسئلهای ابتدائی و آنرا اساس گرفتهاند برای برخورد با مردان، ایا این نشانه مرد ستیز بودن ایشان، انهم بخاطر مسائل مربوط به دوران بلوغشلن نیست، که خودشان هم اشاره میکنند .
اگر همین مقاله ایشان از نظر روانکاوی بررسی شود به چه خواهیم رسید؟ کسی نمیخواهد برخورد شخصی کند ولی ایا ایشان اینکار را نکردهاند؟
اززنانی که به دلایل مختلف، مطرح شدهاند انتظار میرود که سخنگوی جامعه استبداد زده ایرانی باشند تا گوشهای از ستم های عمومی را بیان کرده و برای حل مشکلات بکوشند، و به گفته حافظ، وفا وعهد نکو باشد، ار بیاموزی ؛---وگرنه هرکه تو بینی ستمگری داند .
مشکل کشور در بسیاری مسئائل حل نشده ، که دامن گیر همه شده است و نه در برخورد های شاید کمتر مهم، مردانی که بخاطر شرایط مجبور به رعایت پارهای از مسائل هستند، همانطور که خود زنان هستند، در واقع میکوشند تا با کنارزدن حساسیتهای حکومت، به آنچه که حق انسانیشان است برسند که مربوط است به هم مردان و هم زنان .
از یک وکیل مدافع توقع میرود که با بی طرفی با مسئل برخورد کند، و هرگز نباید خاطرات و نابسامانیهای شخصی را در مسائل اجتماعی دخیل کرد .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر