سخنان میرحسین موسوی در جمع ایثارگران دفاع مقدس از آن جهت اهمیت دارد که موسوی را از پوسته یک سیاستمدار عرفی و عملگرا خارج کرده و وجهه دیگری از او که همان سیاستمدار مکتبی است را نمایان ساخته است.
سایت کلمه زمانی که سخنان موسوی را در جمع ملی مذهبیها منتشر کرد و البته بخش مهمی از آن که «عدم تصلب روی شکل خاصی از حکومت» بود، را سانسور کرد، خبر داد که سخنان موسوی در جمع ایثارگران به زودی منتشر میشود.
به نظر میرسید که گردانندگان سایت کلمه خیلی از سخنان وی در جمع ملی مذهبیها راضی نبودند و به همین دلیل هم پیش بینی میشد که سخنان موسوی در جمع ایثارگران حاشیههای فراوانی داشته باشد.
واقعیت این است که مهندس موسوی فردی دین دار و مذهبی است و بالاتر از آن وی هویتی مکتبی دارد. با این حال از زمان انتخابات سال گذشته به این سو هویت مکتبی مهندس موسوی جز در اولین سخنرانی او در جنوب تهران نمودی نیافته بود. مهندس موسوی اما، چه در زمان اتخابات و چه در زمان پس از آن تصویر یک سیاستمدار عملگرا و عرفی و البته ورزیده و باهوش را به مردم ارائه نمود. با این وجود از اسفند ماه سال گذشته، وی به تدریج هویت مکتبی خود را بروز میدهد.
مهندس موسوی بعد از انتخابات در موقعیت رهبر جنبش سبز بود و به صورت کج دار و مریض این نقش را به انجام رسانید، ولی به نظر می رسد او با بروز چهره مکتبی خود یا سودای کناره گیری از رهبری این جنبش را دارد و یا این پیام را به مخاطبان ارائه کرده که تنها در صورتی حاضر است رهبری جنبش سبز را بپذیرد که هویت مکتبی او نیز بروز یابد.
وی خوب میداند که استفاده از ادبیات مکتبی حاشیه امنی برای او ایجاد نخواهد کرد. از طرفی نمیتوان شخصی مانند موسوی را انسان منافقی خواند که در جمع ایثارگران، سخنانی میگوید که خوش آیند آنان باشد و خود اعتقاد چندانی به این سخنان ندارد. بنابراین باید این رمز را گشود که چرا مهندس موسوی در این برهه حساس تصمیم گرفته تا هویت مکتبی و ایدئولوژیک خود را پر رنگتر کند.
واقعیتی که تقریبا همه اصلاح طلبان و جناح چپ جمهوری اسلامی بدان معترفند این است که نظام جمهوری اسلامی ایران و آن چیزی که امام خمینی معمار آن نامیده میشود، تقریبا تمام شده است و آن چه باقی مانده یک دیکتاتوری است که پوستهای از قانون اساسی بر روی آن کشیده شده است. بنایی که امام خمینی معمار آن بود، گرچه خود حذف گروهها و تفکرات بسیاری را به دنبال داشت اما متکی بر مدل دو جناحی بود این مدل هم اکنون وجود خارجی ندارد و از این روست که مهندس موسوی خود اعتراف میکند که از کشتی نظام پیاده شده است.
اصلاح طلبانی مانند حزب مشارکت و سازمان مجاهدین در تجربه ۸ ساله اصلاحات چندان به این مدل علاقمند نبودند، آنها مدل حاکمیت دوگانه حجاریان را دنبال میکردند و مدل انگلستان را در رسیدن به دموکراسی انتخاب کرده بودند. حاکمیت دوگانه آنان در صورت موفقیت میتوانست به مرور زمان بر قدرت نهادهای انتخابی افزوده و قدرت نهادهای انتصابی را کاهش داده و در بعضی موارد، به موقعیتهای نمادین و شریفاتی مبدل سازد. اما این تجربه شکست خورد و این احزاب که در همین انتخابات اخیر نیز با چنین رویکردی وارد صحنه شدند، باز هم در برابر قدرت انتصابی موفق نبودند.
دو مدل دیگر برای جایگزینی این وضعیت وجود دارد. مدل آمریکایی و مدل فرانسوی. در مدل فرانسوی، که انقلاب در پس انقلاب میآید، سرنگونی نظام جمهوری اسلامی و ایجاد یک نظام جدید مد نظر قرار میگیرد. این مدل را اپوزیسیون خارج از کشور و سکولار های داخلی دوست میدارند. همچنین برای عده زیادی از شهروندان که به قول موسوی در منطقه خاکستری حیات سیاسی ایران هستند این مدل مورد اقبال است. تنها مشکل آن قدرتمند بودن حکومت و نبود تشکیلات و انگیزه سیاسی قوی جهت پیاده سازی آن است.
مدل آمریکایی، مدل جنگ فرسایشی دو جناح است. در آمریکا دموکراسی از راه جنگ فرسایشی جنوب و شمال پدید آمد و به مرور به دموکراسی دو حزبی تبدیل شد. طرفداران این مدل که به نظر میرسد مهندس موسوی جز اینان است، به دنبال حرکت در ذیل چنین مدلی میباشند. مهندس موسوی بارها به ایجاد یک حزب بزرگ و قوی از مخالفان اشاره کرده است و داشتن یک کانال تلویزیونی توسط مخالفان را جز حقوق آنان خوانده است. چنین سطحی از امکانات در نظام اسلامی واقعا موجود، تنها در این مدل دو جناحی و یا دو حزبی برای مخالفان قابل دستیابی است.
تفاوت این مدل آمریکایی و مدل انگلیسی در آن است که مشارکتیها صرفا دنبال نهادهای انتخابی بودند، اما در مدل دو جناحی نهادهای انتصابی نیز باید بین دو جناح تقسیم شوند از جمله رسانهها و صداو سیما، شواری نگهبان و دیگر نهادهایی که مستقیما تحت قدرت رهبری هستند.
به نظر می رسد دلیل این که در شرایط فعلی مهندس موسوی، ادبیات خود را به ادبیات دوران دو جناحی جمهوری اسلامی (دوران امام) نزدیک کرده و هویت مکتبی خود را بروز میدهد، به احساسی است که وی از صحنه سیاسی جمهوری اسلامی، کسب کرده است.
روندی که پس از انتخابات شروع شده است، دیر یا زود به بن بست می رسد، تهدیدات خارجی و بن بستهای داخلی به شدت اوضاع تثبیت شده دوره اول احمدی نژاد را تغییر داده است. ایران چه در داخل و چه در خارج از مرزهای خود به زودی به بن بست خواهد رسید. نشانه ای چنین بن بستی روز به روز آشکار تر می شود. به نظر می رسد مهندس موسوی و باقی مانده دوستان وی به این جمع بندی رسیده اند که به زودی خامنه ای ناچار می شود با آنها وارد مذاکره شود. برای چنین روزی نه تنها باید پل های پشت سرشان سالم مانده باشد بلکه مدل دو جناحی و یا دو حزبی آنان چارچوب های ایدئولوژیک و رسمی قانون اساسی را مخدوش نسازد. از این روست که آنها خود را برای چنین روزی که به زودی هم خواهد رسید آماده می کنند.
توجه داشته باشید که مهندس موسوی نمی خواهد در این برهه رای مردم را بگیرد. بنابراین ممکن است این نوع سخن گفتن او حتی عده ای از طرفداران را رنجانده و منتقدان سکولار را تقویت نماید. ولی باید توجه داشت او می خواهد از نظامی ایدئولوژیک سهمی به اندازه نصف قدرت را بگیرد. پس اکنون زمان آن است که با این نظام به زبان خودش سخن بگوید.
صحنه سیاسی ایران البته بسیار متفاوت است. پارادایم اصلاح طلبان مبتنی بر حاکمیت دوگانه، تا انتخابات ۲۲ خرداد سال گذشته دوام آورد. و بعد از آن جنبش سبز در حال گذر به پارادایم تغییر نظام بود. با توجه به اینکه پارادایم تغییر نظام، به لحاظ تئوری بین مردم جا افتاده است ولی به لحاظ عملی نه رهبر و نه تشکیلات و نه حتی انگیزه ای برای هزینه دادن برای آن قابل تصور نیست، به نظر می رسد تنها راه پیروزی کم هزینه جنبش سبز تغییر پارادایم حاکمیت دوگانه به پارادایم حاکمیت دو جناحی باشد. این بدین معنی است که پارادایم تغییر نظام و ایجاد نظامی سکولار، که به لحاظ تئوری بر همه مدل ها می چربد، به عنوان گزینه ناممکن (و نه نامطلوب) کنار نهاده شود و پارادایم حاکمیت دو جناحی و یا دو حزبی به عنوان تنها راه مقدور، جایگزین آن گردد. اگر چنین جایگزینی موفقیت آمیز باشد، و کسی مانند موسوی بتواند مخاطبان، همراهان و منتقدان را توجیه کند که وارد این پارادیم شوند، آنگاه نامگذاری امسال که صبر و استقامت است معنی خواهد یافت. چون تنها باید صبر کرد تا بن بست ها یکی یکی راه حاکیمت تک صدایی را سد کنند و آنها به ناچار از رهبران جنبش برای نشستن پای میز مذاکره دعوت کنند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر