-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۱ تیر ۱۸, یکشنبه

Latest Posts from Iran Dar Jahan for 07/08/2012

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا گزینه دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



روی دیوارۀ نفتکشِ هدا نام پرسیوس که تازه نوشته شده جلوه می کند، روی عرشه پرچم کشور کوچک واقع در اقیانوس آرام تووالو در اهتزاز است و نه پرچم عضو اتحادیۀ اروپا قبرس. نفتکش غول پیکر با ۳۱۷ هزار تن ظرفیت به شرکت ملی نفتکش ایران تعلق دارد، شرکتی که دوازده سال پیش خصوصی سازی شد اما در عمل هنوز زیر نظارت حکومت ایران است. این ترفند، کشف شده در نشریۀ تخصصی لویدزلیست، تلاشی است با احتمال مؤفقیت ناچیز تا تحریم های تشدید شدۀ اتحادیۀ اروپا و آمریکا را در مناقشۀ اتمی با ایران دور بزنند.

در اتحادیۀ اروپا از اول ژوئیه نه تنها واردات نفت از ایران بلکه دادن پوشش بیمه ای هم به کشتی های حامل نفت این کشور ممنوع است – از ده بیمۀ کشتی نه تای آن در اتحادیۀ اروپا صادر می شود. البته نفتکش هدا که تازه در سال ۲۰۰۸ در کرۀ جنوبی ساخته شده شمارۀ ثبت خود را در سازمان بین المللی کشتیرانی برای همیشه نگاه می دارد همانند شمارۀ ساخت خودرو. بنابراین همواره می توان هدا را به سادگی شناسایی کرد، مانند حدود ۲۰ نفتکش دیگر که شرکت ملی نفتکش ایران نام و پرچم آنها را تغییر داده است.

ایران هرماه حدود سه میلیارد دلار از دست می دهد

این مورد نشان می دهد که تحریم نفت اتحادیۀ اروپا و مجازات های مالی آمریکا ایران را به زحمت انداخته اند – گرچه تازگی در تهران تعدادی از مقام های رسمی را از وزیر نفت رستم قاسمی گرفته تا رئیس بانک مرکزی محمود بهمنی جلو انداختند تا خلاف آن را ادعا کنند. دولت آمریکا تخمین می زند که صادرات نفت ایران از ۲/۵ میلیون بشکه در روز به ۱/۲ میلیون بشکه تقلیل یافته است. تحلیل گران صنعت نفت به اعداد مشابهی می رسند: ایران علاوه بر ۶۰۰ هزار بشکه که سال گذشته هنوز به اروپا صادر می کرد خریدارانی را برای دست کم ۴۰۰ هزار بشکۀ دیگر نیز از دست می دهد. همین تازگی چهارمین مشتری بزرگ ایران یعنی کرۀ جنوبی زیرفشار آمریکا اعلام کرد واردات خود را از ایران متوقف می کند. بدین ترتیب حکومت ایران درآمد زیادی را از دست می دهد؛ اگر قیمت فعلی نفت را مبنا قرار دهیم احتمالاٌ هرماه سه میلیارد دلار کمتر به خزانه واریز می شود. درآمدهای نفتی تاکنون چهارپنجم درآمدهای صادراتی و بیش از نیمی از بودجۀ کشور را تأمین کرده اند.

قفسۀ مغازه ها در تهران هنوز پر است اما بسیاری از ایرانیان دیگر نمی توانند کالاهای مصرفی مانند موبایل بخرند. بعضاٌ باید برای غذا در گوشت و مرغ صرفه جویی کنند که قیمت آنها حتی به گفتۀ مقام های رسمی تا یک سوم افزایش یافته و یا دو برابر شده است. تازگی حتی یک فرماندۀ سپاه پاسداران در رسانۀ رسمی این نهاد به نام صبح صادق گله کرد که دولت حقوق ها را خیلی دیر پرداخت می کند.

ظاهراٌ آنقدرها ساده هم که قاسمی می گوید ایران نمی تواند خریداران جدید پیدا کند. از طرفی ترس از تحریم های آمریکا بازدارنده اند که هر مؤسسۀ مالی را که با بانک مرکزی ایران کار کند از بازار خود محروم می کند. بانک مرکزی ایران هنوز کارهای مالی فروش نفت را انجام می دهد، گرچه ایران به همین دلیل به صادرکنندگان خصوصی هم اجازۀ کار داده تا به این شکل تحریم ها را دور بزند. از طرف دیگر سایر کشورهای تولید کنندۀ نفت، در رأس آنها عربستان سعودی اما عراق و لیبی نیز، به تولید خود افزوده اند و به این ترتیب میزان عرضه در بازار را حفظ می کنند. ایران در این فاصله برای اینکه میزان برداشت خود را حفظ کند حدود دو سوم ناوگان نفتی خود را به جای تانکرهای شناور استفاده می کند که در خلیج فارس دور خود می چرخند.

بسیاری از ایرانیان دیگر نمی توانند موبایل بخرند

در ایران در این فاصله مردم پیامدهای تحریم را می بینند، گرچه سیاست اقتصادی نامؤفق احمدی نژاد علت بخش بزرگی از این وضعیت نامناسب است. ارزش پول ملی ایران در دوازده ماه گذشته حدود پنجاه درصد در برابر دلار کاهش یافتنه است.، در سه هفتۀ گذشته فقط ۱۵ درصد. میزان رسمی تورم ۲۵ درصد است، تحلیل گرانِ مستقل تخمین می زنند میزان واقعی تا سه برابر باشد.

قفسۀ مغازه ها در تهران هنوز پر است اما بسیاری از ایرانیان دیگر نمی توانند کالاهای مصرفی مانند موبایل بخرند. بعضاٌ باید برای غذا در گوشت و مرغ صرفه جویی کنند که قیمت آنها حتی به گفتۀ مقام های رسمی تا یک سوم افزایش یافته و یا دو برابر شده است. تازگی حتی یک فرماندۀ سپاه پاسداران در رسانۀ رسمی این نهاد به نام صبح صادق گله کرد که دولت حقوق ها را خیلی دیر پرداخت می کند.

قیمت ها چه موقع تحمل ناپذیر می شوند؟

هزینه های اقتصادی و سیاسی که بر حکومت به دلیل موضع سرسختانه اش در مناقشۀ اتمی وارد می شود افزایش می یابد – اما تاکنون خبری از کوتاه آمدن ایران نیست. احمدی نژاد چهارشنبه در تهران گفت «خیال دشمنان که می توانند ایران را با تحریم تضعیف کنند باطل است و حاصل محاسبه های مادی گرایانۀ آنها.» علی خامنه ای رهبرمذهبی ایران به همین شکل موضع سختی گرفت. به گفتۀ وی هدف تحریم ها از بین بردن صبر مردم و جدا کردن آنها از جمهوری اسلامی است. وی که در مناقشۀ اتمی تصمیم گیر اصلی است با نگاه به غرب پیش بینی کرد: «اما به یاری خدا این توطئه مؤفق نخواهد شد زیرا اینان مردم و مسئولین ما را نمی شناسند.»

آخرین تمرین موشکی ایران احتمالاٌ بیشتر به منظور ترساندن اسرائیل یا آمریکا از حملۀ احتمالی به ایران بوده است. اما یک نمایندۀ یکی از دولت های غربی شریرانه می پرسد: «اما چه کاری برای ایران ساده تر است از اینکه بحران کوچکی در تنگۀ هرمز ایجاد کند؟» به گفتۀ وی این کار احتمالاٌ قیمت نفت را بسیار گران خواهد کرد و به ایران فرصت می دهد نفسی بکشد.» متخصص ایران اضافه می کند: « اما خطر اوج گیری ناخواستۀ بحران را هم در خود دارد که ممکن است به جنگ منجر شود.»

دیپلمات های غربی از پیش بینی این نکته که چه زمانی این هزینه ها برای ایران تحمل ناپذیر می شود و آیا حکومت در پایان کوتاه خواهد آمد یا نه احتراز می کنند. یکی از آنها می گوید: «از این رو ترجیح می دهیم از چند ماه صحبت کنیم تا چند روز یا چند سال.» بانک مرکزی ایران طبق اعلام خود ۱۵۰ میلیارد دلار ذخیرۀ ارزی دارد. تخمین های بی طرف بیشتر صحبت از ۶۰ تا ۱۰۰ میلیارد می کنند، همین میزان هم برای ماه های زیادی کافی است.

معاون اول رئیس جمهوری محمد رضا رحیمی گفت ایران احتیاطاٌ کالاهای وارداتی انبار کرده است. این نکته هم معلوم نیست که غرب تا کی صبر می کند. یک عضو بلندپایۀ دولت آمریکا در آخرهای مه در مسکو به پرسش هایی در این زمینه با جملۀ غیرالزام آور «زمان برای دیپلماسی نامحدود نیست» پاسخ داد. مشاور سابق اوباما در خاورمیانه دنیس راس صریح تر شد. وی گفت ایران ۶ نوامبر را تاریخی می داند که ایالات متحده تا آن زمان نمی خواهد کاری کند روند سیاسی شکست بخورد – در این روز آمریکایی ها رئیس جمهور جدید خود را انتخاب می کنند.

«خطر اوج گیری ناخواستۀ بحران»

و بدین گونه است که بحران در خلیج فارس آهسته آهسته اوج می گیرد. بیش از ۱۰۰ نمایندۀ مجلس در ایران خواهان بستن تنگۀ هرمز به روی نفتکش هایی هستند که به غرب نفت می برند؛ اما نیروی دریایی آمریکا وضع را «نسبتاٌ آرام» توصیف می کند. و با این وجود واشینگتن ناوگان مین یابی خود را در خلیج فارس از چهار به هشت رساند تا بتواند تنگۀ هرمز را باز نگه دارد که یک پنجم نفت جهان از آن می گذرد. رزمایش بزرگی برای سپتامبر پیش بینی شده است. همچنین باز هم هواپیماهای جنگندۀ اف ۲۲ و اف ۱۵سی به منطقه منتقل شدند و نیز کشتی ویژۀ پانس که به عنوان فرماندهی نیروهای مخصوص می تواند عمل کند.

آخرین تمرین موشکی ایران احتمالاٌ بیشتر به منظور ترساندن اسرائیل یا آمریکا از حملۀ احتمالی به ایران بوده است. اما یک نمایندۀ یکی از دولت های غربی شریرانه می پرسد: «اما چه کاری برای ایران ساده تر است از اینکه بحران کوچکی در تنگۀ هرمز ایجاد کند؟» به گفتۀ وی این کار احتمالاٌ قیمت نفت را بسیار گران خواهد کرد و به ایران فرصت می دهد نفسی بکشد.» متخصص ایران اضافه می کند: « اما خطر اوج گیری ناخواستۀ بحران را هم در خود دارد که ممکن است به جنگ منجر شود.»

* از: پاول-آنوتن کروگِر/ در: زود دویچه تسایتونگ


 


اعلام ایران مبنی بر ساخت زیردریایی اتمی سرپوشی بیش نیست تا کاملاٌ قانونی اورانیومِ قابل استفاده در سلاح هسته ای تولید کند. الگوی این روش برزیل است.

چند روز پیش خبرگزاری نیمه رسمی فارس گزارش کرد طبق گفته های یک افسرِبلندمرتبۀ نیروی دریایی، ایران زیردریایی با پیش رانشِ هسته ای می سازد. افسر یاد شده درعین حال خاطر نشان کرد پیش رانشِ هسته ایِ زیردریایی ها جزو «استفادۀ صلح آمیز» از انرژی هسته ای است که برطبق موازین حقوق بین الملل روا و برای همۀ کشورها مجاز است. بنابراین مسئله ای نیست.

در ضمن، طبق معمول توجیه گرانِ طرفدار ایران فوری اعلام کردند، ایران از نظر فنی هنوز سالها از ساختِ بسیار پیچیدۀ زیردریایی با پیش رانش هسته ای که قادر به فعالیت و نیز توانا به بقا باشد دور است. در نتیجه رسانه ها و افکارعمومی هم در حاشیه از خبر تصمیم ایران آگاهی یافتند.

امااین خونسردی فراخورِ خبر تصمیم ایران برای ساخت زیردریایی با پیش رانش هسته ای نیست. زیرا در واقع برای ایران موضوع به هیچ رو سر این امکان تازۀ دریایی نیست.

برعکس، صِرفِ اعلام این قصد این پیامد را دارد که ایران با تأیید افکار عمومی جهانی و آژانس بین المللی انرژی اتمی اجازه دارد وسیلۀ کار این زیردریایی ها را تولید کند: اورانیوم با غنای بالا که قابل بکارگیری در سلاح است با بیش از ۹۰ درصد ایزوتوپِ یو ۲۳۵.

گرچه گونه هایی هم از زیردریایی ها وجود دارند، مانند سامانه های جدید فرانسوی، که با اورانیوم با غنای پایین حرکت می کنند – معمولاٌ با غلظتی بین هفت تا بیست درصد ایزوتوپ یو ۲۳۵ – اما به احتمال ایران علاقه ای به آن ندارد.

اورانیوم قابل استفاده در سلاح برای سالها

با اعلام قصد ساخت زیردریایی با پیش رانشِ هسته ای، راه این استدلال برای ایران باز می شود که قبل از تولیدِ بدنۀ زیردریایی، ایجادِ سامانۀ رانش را یعنی رآکتور کوچکی که با اورانیوم با غنای بالا کار می کند آغاز و اورانیوم لازم را غنی سازی کند.

چنین استدلالی نامعمول نیست. موردهایی به ثبت رسیده که ساخت موتورهای هسته ای پنج تا هفت سال قبل از ساخت خود زیردریایی شروع شده است. به دیگر سخن: تنها با اعلام – و دست بالا اقدام های نمادینِ اضافی – ایران می تواند برای سال های زیادی اورانیومی تولید کند که قابل استفاده در سلاح اتمی است.

این درست که مقدار لازم و در نتیجه مجازِ اورانیوم برای حرکت زیردریایی ها به تعداد زیردریایی های «درنظر گرفته شده» بستگی دارد، اما در هر صورت چشمگیر خواهد بود. میزان اولیه برای شروع به ازای هر زیردریایی حدود ۸۰ کیلوگرم خواهد بود.

تجربۀ ایالات متحده با زیردریایی اتمیِ «ناتیلوس» نشان می دهد ایران باید اورانیوم اولین زیردریایی خود را بعد از دوسال عوض کند.

یک زیردریایی که با اورانیوم با غنای بالا کار می کند، به ۷۰ تا ۱۰۰ کیلو سوخت نیاز دارد، اما یک زیردریایی – مانند مدل های سابق چینی- که با اورانیوم با غنای پایین ( ۵ درصد ایزوتوپ یو ۲۳۵) کار می کند ۱۴۰۰ کیلو سوخت می خواهد. حجم و وزن هم که البته شاخص های محوری در ساخت زیردریایی هستند.

بعد فاصلۀ زمانی برای سوخت جدید بیشتر می شود: زیردریایی های جدید با ۲۰۰ کیلوگرم سوخت، بیست سال تمام کار می کنند. از این رو ایران می تواند برای ناوگان کوچکی از زیردریایی، مدعی شود نیازی برابر دست کم یک تن اورانیومِ قابل استفاده در سلاح دارد. این میزان برای ۴۰ تا ۵۰ کلاهک رزمی از نوع هیروشیما کافی است.

ممکن است سلاح های هسته ای هم باشد

هیچکس نمی تواند ایران را مجبور کند فقط زیردریایی هایی را بسازد که با اورانیوم با غنای پایین کار می کنند. زیرا کیفیت اورانیوم پیامد مستقیم برای بعد اندازۀ رآکتور و یا ساخت زیردریایی دارد.

یک زیردریایی که با اورانیوم با غنای بالا کار می کند، به ۷۰ تا ۱۰۰ کیلو سوخت نیاز دارد، اما یک زیردریایی – مانند مدل های سابق چینی- که با اورانیوم با غنای پایین ( ۵ درصد ایزوتوپ یو ۲۳۵) کار می کند ۱۴۰۰ کیلو سوخت می خواهد. حجم و وزن هم که البته شاخص های محوری در ساخت زیردریایی هستند.

البته آژانس بین المللی انرژی اتمی بر اورانیوم با غنای بالا که برای ساخت زیردریایی در آینده پیش تولید شده نظارت می کند. اما این نکته چندان خاطر را آسوده نمی کند. شاهد این مدعا بررسی دیگر روش ها برای تهیۀ میزان زیادی از اورانیوم با غنای بالاست. از طرفی «گونۀ برزیلی» است که نگارنده دو سال پیش در مجلۀ «اشپیگل» توضیح داده است.

طبق این روش غنی سازی با غلظتِ بالا زیر نظارت آژانس بین المللی انرژی اتمی انجام می شود. در عین حال دولت اعلام می کند تأسیسات ساخت رآکتوری کوچک و نیز تمامی بدنۀ زیردریایی منطقۀ نظامی است که حتی بازرسان آژانس هم بدانها راه ندارند.

از این رو وقتی اورانیوم غنی سازی شده با غلظت بالا به منطقه محرمانۀ صنعتی تبدیل می شود نظارت آژانس پایان می گیرد. اینکه آیا آنجا واقعاٌ زیردریایی با پیش راتش هسته ای ساخته می شود برای دیگران مشخص نیست. به این دلیل می توانند سلاح های هسته ای هم باشند.

ظرف چند روز قدرت هسته ای

از طرف دیگرگونۀ ساده وجود دارد که، با استناد به قصد ساخت زیردریایی با پیش رانش هسته ای، در جایی زیر نظارت آژانس بین المللی انرژی اتمی اورانیوم با غنای بالا تولید می کند و «در انبار» می گذارد. اگر قرار باشد ایران این راه را برود می تواند اورانیوم با غنای بالا را هر زمان از زیرنظارت آژانس خارج کند و سلاح هسته ای با آن بسازد.

صرفنظر از اینکه به چه مقدار زمان برای کار بر روی مؤلفه های غیرهسته ای نیاز است – اینها تاکنون به موازات غنی سازی انجام شده اند؛ ایران در پانزده سال گذشته در پارچین کار دیگری نکرده جز ساخت کلاهک رزمیِ «سرد»، یعنی کلاهک های رزمی قابل اشتعال ساخته و آزمایش شد که در آنها هستۀ اتمی با مادۀ غیرهسته ای ( تنگستن یا اورانیوم ضعیف شده وغیرقابل شکاف) جانشین شد.

آژانس می تواند ابتدا نسبت به «فرار» از نظامِ پیمان جلوگیری از گسترش سلاح های اتمی تنها اعتراض کند و موضوع را در اقدامی سریع به اطلاع شورای امنیت سازمان ملل برساند.

اما این کارسود چندانی ندارد. زیرا پرکردن هستۀ اتمی در سلاحی از قبل آماده تنها چند روز طول می کشد؛ در این مقام به جاست یادآوری کنیم ساخت قطعه های غیرهسته ایِ یک بستۀ انفجاری ممنوع نیست.

به دیگر سخن، ایران می تواند جدا از هم از طرفی اورانیوم با غنای بالا و از طرف دیگر کلاهک رزمیِ خالی که هر زمان می توان در آن چاشنی انفجاری گذاشت تولید کند و «در انبار» بگذارد.– تا زمانی که سوءاستفاده از مقادیر زیاد اورانیوم با غنای بالا «همه را در مقابل عمل انجام شده» بگذارد و کشور را قادر سازد عملاٌ ظرف چند روز به معنای واقعی کلمه قدرت هسته ای بشود.

بیشتر کارشناسان در مورد این احتمال مبنا را بر دست کم شش کلاهک رزمی می گذارند؛ اما ایران می تواند گونۀ آفریقای جنوبی را راهنمای خود کند که طبق آن تازه بعد از ساخت مخفیانۀ ۲۵ کلاهک رزمی «فرار» پیش بینی شده بود.

فقط کلاهک های رزمیِ مینیاتوری ساخته می شود

گرچه تقریباٌ همۀ کارشناسانی که سخنشان وزنی دارد نیز مبنا را بر این می گذارند که در صورت موجود بودن مقداری اورانیوم با غنای بالا، تولید اسلحۀ قابل انفجار فقط چند روز طول می کشد نظرهای مخالفی هم در این باره وجود دارد. اما اظهارات مؤسسۀ بین المللی مطالعات راهبردی در لندن، مبنی بر اینکه تبدیل هگزا فلورید اورانیوم با غلظت نود درصد به فلز اورانیوم به شش ماه زمان نیاز دارد یاوه است؛ زمان واقع بینانه دست بالا یک هفته است.

به همین شکل حرف بی معنایی است که گفته می شود تولید مؤلفه های غیرهسته ای یک کلاهک رزمی هسته ای تازه می تواند بعد از آماده سازی هستۀ فلزی شروع شود و چند ماه طول می کشد.

صرفنظر از اینکه به چه مقدار زمان برای کار بر روی مؤلفه های غیرهسته ای نیاز است – اینها تاکنون به موازات غنی سازی انجام شده اند؛ ایران در پانزده سال گذشته در پارچین کار دیگری نکرده جز ساخت کلاهک رزمیِ «سرد»، یعنی کلاهک های رزمی قابل اشتعال ساخته و آزمایش شد که در آنها هستۀ اتمی با مادۀ غیرهسته ای ( تنگستن یا اورانیوم ضعیف شده وغیرقابل شکاف) جانشین شد.

گاهی در این خصوص شنیده هم می شود تبدیل مادۀ منفجرۀ هسته ایِ «خام» به یک کلاهک رزمی مینیاتوری پیچیده است و زمان می برد. اما این استدلال به هیچ رو در مورد ایران صادق نیست. ثابت شده ایران بیش از چهار کلاهک رزمیِ با مؤفقیت آزمایش شده دارد که سه تای آنها را می توان بر روی موشک های شهاب ۳ نصب کرد. ایران از ابتدا تنها کلاهک های رزمی مینیاتوری تولید کرده است.

حال چه باید کرد؟ معلوم است دوباره – گرچه کمتر – سیاستمداران و دانشمندان و دیپلمات هایی خواهند بود که با وجود این همه دروغ های ثابت شده حق ایران را در داشتن اورانیوم غنی شدۀ بالا برای زیردریایی به دیدۀ مثبت می نگرند و حتی چه بسا هم دفاع جانانه ای از آن بکنند. اما این صداها دیگر نقشی ندارند.

از این رو اعلام قصد ایران برای ساخت زیردریایی با پیش رانش هسته ای ممکن است مستقیماٌ به «فرار» این کشور از پیمان جلوگیری از گسترش سلاح های اتمی یا به عبارتی تبدیل ایران به قدرت هسته ای منجر شود. در این میان همۀ شواهد حاکی از آن است که از «ممکن» است به زودی «مایل است» می شود. گام های ایران برای ایجاد برنامۀ غنی سازی اورانیوم شاهد این مطلب است:

  • ایران در گام اول اعلام کرد اورانیوم طبیعی با ۰/۷ درصد ایزوتوپ یو ۲۳۵ را تا ۳/۵ درصد غنی می کند تا برای رآکتور غیرنظامی در بوشهر سوخت تولید کند. معلوم بود دروغ است زیرا ایران مدتها بود که با روسیه قراردادی بسته بود که این کشور همیشه به نیروگاه هسته ای سوخت بدهد. غنی سازی ۳/۵ درصدی تنها به این منظور بود که بتوانند این تولید پایه را بیشتر غنی کنند. در ضمن: غنی سازی ۰/۷ تا ۳/۵ یعنی رفتن شصت درصد از راه تا رسیدن به اورانیوم قابل استفاده در سلاح.
  • ایران در گام بعدی در سال ۲۰۱۰ غنی سازی را از ۳/۵ به ۲۰ درصد رساند. این گام را اینگونه توجیه کردند که ضروری است رآکتور پژوهشی را در تهران که برای استفاده های پزشکی به کار می رود سرپا نگه دارند. گرچه اینجا امکان نظری محتمل تری وجود داشت که رآکتور پژوهشی را با ۱۲۰ کیلو میلۀ سوختی با غلظت اورانیوم بیست درصد مجهز کنند اما ایران در اوت ۲۰۱۱ اعلام کرد قرار است فقط پنجاه کیلو به کار رود. این نکته از این جهت جالب تر بود که ایران که در این مقطع ۱۱۰ کیلو اورانیوم بیست درصدی تولید کرده بود اعلام کرد غنی سازی بیست درصدی را سه برابر می کند. جالب توجه از این نظر که زیرا برای اورانیوم بیست درصدی در ایران – سوای آن پنجاه کیلو برای رآکتور پژوهشی – تنها یک کاربرد وجود دارد: غنی سازی بیست درصدی یعنی رفتن نود درصد راه تولید اورانیوم قابل استفاده در سلاح.
  • اکنون در گام سوم معلوم می شود ایران بااعلام ساخت زیردریایی با پیش رانش هسته ای از راه قانونی می تواند مقادیر زیادی اورانیوم قابل استفاده در سلاح تولید کند، یعنی اورانیوم بیست درصد غنی شده را بار دیگر به سانتریفوژها بفرستد. در این میان همۀ شواهد حاکی از آن است که ایران در این مرحله از برنامۀ غنی سازی اورانیوم هم با دروغ کار می کند. تقریباٌ کارشناسی نیست که واقعاٌ بتواند تصور کند ایران در آیندۀ نزدیک بخواهد زیردریایی هسته ای تولید کند.

حال چه باید کرد؟ معلوم است دوباره – گرچه کمتر – سیاستمداران و دانشمندان و دیپلمات هایی خواهند بود که با وجود این همه دروغ های ثابت شده حق ایران را در داشتن اورانیوم غنی شدۀ بالا برای زیردریایی به دیدۀ مثبت می نگرند و حتی چه بسا هم دفاع جانانه ای از آن بکنند. اما این صداها دیگر نقشی ندارند.

اگر ایران با توجه به قصدش برای ساخت زیردریایی واقعاٌ غنی سازی با غلظت بالا را آغاز کند اسرائیل – و احتمالاٌ ایالات متحده – عمل خواهند کرد.

«ما باید ایران هسته ای را بپذیریم»

و آلمان؟ اینجا سر در لاک خود فرو خواهند برد و در ضمن همه را به خویشتن داری فرا خواهند خواند. اسرائیلی ها و آمریکایی ها خیلی خوب می دانند معنای آن در واقعیت چیست. ابتدای دهۀ نود «واحد ۸۲۰۰» و افسانه ای سازمان اطلاعات نظامی اسرائیل توانست سامانه های کامپیوتری برنامۀ هسته ای ایران را «هک» کند.

نتایج بهت آور بود. وقتی رئیس سازمان اطلاعات اسرائیل موشه یاآلون دولت آلمان را در آخرهای دهۀ نود در این باره مطلع کرد از سوی وزیرخارجۀ وقت آلمان خیلی راحت مورد بی اعتنایی قرار گرفت.

به گفتۀ وزیرخارجه، دولت آلمان برنامۀ هسته ای ایران را می شناسد. در ضمن توصیه کرد: «ما باید ایران هسته ای را بپذیریم.» به گفتۀ وی اروپایی ها می دانند با این وضعیت چه کنند: «از اینرو نباید بخواهیم مانع چیزی شویم.» از خود بیخود یاآلون آلمان را ترک کرد.

اعلام قصد ایران برای ساخت زیردریایی با پیش رانش هسته ای کاملاٌ هم غافلگیر کننده نیست. زیرا هرکس بخواهد از راه قانونی به اورانیوم با غنای بالا دست یابد تنها همین امکان را دارد. امکان دیگری وجود ندارد. برای اورانیوم با غنای بالا در حال حاضر تنها دو کاربرد هست: سوخت برای زیردریایی و سلاح هسته ای. کار برد سالیان درازِ این اورانیوم در رآکتورهای غیرنظامی در عمل به پایان رسیده است.

رآکتورهای جدید غیرنظامی که با اورانیوم با غنای بالا کار می کنند دیگر ساخته نمی شوند؛ آخرین رآکتورهای از این دست در دهه های هشتاد ونود برای کار با اورانیوم ضعیف شده دچار تغییرات لازم شدند. این کار در مجموع دنیا را امن تر کرده است. اما مشکلات به قوت خود باقیست. احتمالاٌ صعود ظاهراٌ ممانعت ناپذیر ایران برای تبدیل شدن به قدرت هسته ای بزرگترین این مشکلات است.

* از: هانس رولِه / در: ولت آنلاین

نویسنده بین سال های ۱۹۸۲ تا ۱۹۸۸ رئیس ستاد طرح و برنامۀ وزارت دفاع آلمان بوده است.


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به irandarjahan-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به irandarjahan@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته