-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۹۱ مرداد ۱۰, سه‌شنبه

گفتار روزانه سه شنبه 10 امرداد ۹۱:فایل صوتی

سلام
لطفآ برای تماس با محسن سازگارا و فرستادن پیشنهادهای خود 
به آدرس زیر ایمیل بزنید:

فایل صوتی زیر به این ایمیل اتچ شده 
Mohsen_Sazegara_20120731_Audio.wma 
این فایل را می توانید از ایمیل باکس خودتان به کامپیوتر خود دانلود کنید و هم 
می توانید به دیگران فوروارد کنید 
  
منابع دیگر: 
وب سایت محسن سازگارا
فیس بوک:
یوتیوب: 


بایگانی فایل ها در 
4shared




--
__________ اگر پس از اشتراک ایمیل های گروه را دریافت نکردید __________
لطفآ اگر پس از اشتراک ایمیل های گروه را دریافت نکردید پوشه اسپم را نگاه کنید
واگر ایمیل های گروه آنجا بود ایمیل ها را از اسپم در بیاورید
Select the box to the left of the emails and
click "Not spam" button on the top.
کار دیگری هم که می توانید بکنید درست کردن فیلتر و استفاده از
Label
برای پیدا کردن ایمیل های گروه است
_______________________ اشتراک _______________________
برای مشترک شدن در این گروه آدرس زیر را درست همینطور که هست کپی کنید
واز ایمیل باکس خود به این آدرس ایمیل بفرستید
mohsen_sazegara+subscribe@googlegroups.com
پس از فرستادن ایمیل به آدرس بالا، برای تأیید اشتراک ایمیلی از طرف گروه
دریافت می کنید که باید لینکی را که در آن ایمیل هست کلیک کنید
____________________ لغو اشتراک _______________________
برای خارج کردن ایمیل خود از گروه از میل باکس خود به آدرس زیر ایمیل بزنید
mohsen_sazegara+unsubscribe@googlegroups.com

متن پیاده شده روز شنبه 7 امرداد 91

 

سلام،
شنبه 7 امرداد 91، 28 جولای 2012 میلادی
امروز در مورد هفت موضوع صحبت می کنیم.

موضوع اول که در صدر اخبار جهان هم قرار دارد مربوط است به صف آرایی نیروهای دولتی سوریه و مخالفان در شهر حلب. بسیاری از رهبران دنیا نسبت به بروز قتل عام احتمالی در حلب ابراز نگرانی کردند. ارتش سوریه با سلاح های سنگین در حلب حاضر شده و وحشت از این دارد که حلب تبدیل به بن غاضی دوم شود. آقای اردوغان، نخست وزیر ترکیه اعلام کرد که اسد و نزدیکانش در حال ترک قدرت هستند. یونسکو نیز در مورد تخریب بناهای تاریخی شهر حلب هشدار داده است. خانم اخلاص بدوی، نماینده ی حلب در مجلس سوریه، اولین نماینده ای است که از رژیم سوریه جدا شده و به ترکیه رفت. سایت ها و خبرگزاری های دولتی ایران هم شروع به قلمفرسایی کرده اند مبنی بر اینکه فتنه در سوریه شکسته خورده است! اخباری هم هست دال بر اینکه تعداد نیروهای قدس سپاه در سوریه افزایش پیدا کرده است.


داستان سیاست مرغی همچنان ادامه دارد. خبرگزاری ایسنا عکس هایی از صف های طولانی مردم برای خرید مرغ را نشان داد. خبرگزاری مهر از حمله ی مسلحانه به مرغداری در میناب خبرداده است و امام جمعه های کشور در شهرهای مختلف بحث دیروزشان درباره ی مرغ بود و گرانی و تحریم ها. از همه جالبتر از همه آقای علم الهدی، امام جمعه ی مشهد بود که گفت که اوضاع جنگی است و قرار نیست وضعیت مثل قبل باشدو به مشهدی ها توصیه کرده است که اشکنه ی پیازداغ به جای مرغ بخورند. البته به دلیل اینکه تخم مرغ هم چندان در دسترس نیست کاریکاتور جالبی هم کشیده شده بود که در آن از خانمی پرسیده شده بود "خانم اول مرغ نبود یا تخم مرغ؟!". همچنین یکی از معاونان آقای احمدی نژاد از دستور برای ذخیره سازی کالاهای اساسی حداقل برای سه ماه خبر داد که خود این خبر می تواند زمینه ساز تحریک بیشتر مردم برای فوق العاده دیدن اوضاع باشد. بهای سیگار هم به دو برابر افزایش پیدا کرده است. گوشت های وارداتی از استرالیا، برزیل و قرقیزستان هم در بازار ایران فراوان شده و این واردات بی رویه کمر تولیدات داخلی را خواهد شکست.    


آقای سعیدی، نماینده ی ولی فقیه در سپاه، در سخنان پیش از خطبه ی نماز جمعه ی تهران گفت که خاورمیانه مرکز پیشتیبانی ظهور امام زمان است و محور هدایت هم آقای خامنه ای است، در این میان سپاه هم به عنوان ابزار و زمینه ساز این ظهور ایفای نقش می کند. وی گفت که ظهور امام زمان نیاز به صد میلیون پاسدار و بسیجی دارد که سپاه و نماینده ی ولی فقیه (یعنی خودش) مسئول آن هستند.
ایشان حرف های جالبی دیگری هم ایراد کرد، از جمله اینکه فردی را در عراق دستگیر کرده و از وی پرسیده اند که آیا مهدی را می شناسی و اسامی 313 نفر همراهان او را می دانی یا خیر؟ و او هم پاسخ داده است که به دلیل بروز جنبش وال استریت و وضعیت منطقه، شرایط ظهور امام زمان فراهم شده است. این حرف ها که نظیر آن در چند روز گذشته از سوی سایر مقامات هم مطرح شده بود نشان می دهد که آقایان می خواهند اینطور به مردم القا کنند که وضعیت وخیم اقتصادی که در واقع نتیجه ی علمکرد خودشان و شخص آقای خامنه ای است، از علائم ظهور امام زمان است. البته خط دومی هم در همه ی این سخنان دیده می شود و آن هم این است که می خواهند آقای خامنه ای را از مسئولیت این شرایط وخیم اقتصادی مبرا کنند.


هفده عضو مجلس نمایندگان آمریکا از وزارت خزانه داری این کشور خواسته اند که درباره ی روابط مخابراتی شرکت چینی زد. تی. ای با ایران تحقیق بکند. این شرکت که شاید دومین شرکت بزرگ مخابراتی دنیاست ظاهرا تجهیزات و امکانات زیادی برای شنود، هک کردن و تسلط بر اینترنت در اختیار دستگاه اطلاعاتی ایران گذاشته است.


استاندار اصفهان هم دستور داد که از امروز ساعت کار فقط از ساعت 7 صبح تا 12:30 باشد که دلیلش مشکل کم آبی و قطع برق در اصفهان ذکر شده است. یعنی بعد از خوزستان و پاره ای از مناطق جنوبی، این موضوع به استان اصفهان هم رسید و حالا روی قوز گرانی و مشکلات اقتصادی، کم آبی در فصل گرما هم مردم را آزار می دهد.


آقای دکتر ولایتی، مشاور امور خارجی رهبری گفت که مذاکرات با 5+1 تا رسیدن به نتیجه ادامه خواهد یافت. وی گفت که 5+1 باید حق ایران در برخورداری از انرژی هسته ای صلح آمیز را به رسمیت بشناسد. این حرف در واقع توضیح واضحات است چرا که استفاده ی صلح آمیز از انرژی هسته ای مورد توافق همگان بوده و حتی بر طبق معاهده ی ان. پی. تی آژانس بین المللی انرژی هسته ای در این مورد به کشورها کمک هم می کند. به نظر می رسد که این حرف ها بیشتر به معنای عقب نشینی آبرومندانه ای است از حرف هایی که پیشتر مطرح کرده بودند به خصوص که مذاکرات آقای باقری با خانم هلگا اشمیت در استانبول ظاهرا به بن بست رسیده است.


بحث آخر در ادامه ی بحران اقتصادی در کشور است و اینکه شرایط وخیم تر اقتصادی که قابل پیش بینی است چه تاثیری می تواند در مبارزات مردم داشته باشد؟ چگونه می توان طبقات فرودست را قانع کرد به اینکه اگر نان می خواهند بدون آزادی و برقراری دموکراسی امکان پذیر نیست. این بحث را در روزهای آتی همراه با استفاده از تجربیات سایر کشورها دنبال خواهیم کرد.


اندکی صبر سحر نزدیک است
تا فردا شاد، پیروز، موفق و سرافراز باشید
به امید پیروزی ایران و ایرانی

 

 

 

 

 

 



--
__________ اگر پس از اشتراک ایمیل های گروه را دریافت نکردید __________
لطفآ اگر پس از اشتراک ایمیل های گروه را دریافت نکردید پوشه اسپم را نگاه کنید
واگر ایمیل های گروه آنجا بود ایمیل ها را از اسپم در بیاورید
Select the box to the left of the emails and
click "Not spam" button on the top.
کار دیگری هم که می توانید بکنید درست کردن فیلتر و استفاده از
Label
برای پیدا کردن ایمیل های گروه است
_______________________ اشتراک _______________________
برای مشترک شدن در این گروه آدرس زیر را درست همینطور که هست کپی کنید
واز ایمیل باکس خود به این آدرس ایمیل بفرستید
mohsen_sazegara+subscribe@googlegroups.com
پس از فرستادن ایمیل به آدرس بالا، برای تأیید اشتراک ایمیلی از طرف گروه
دریافت می کنید که باید لینکی را که در آن ایمیل هست کلیک کنید
____________________ لغو اشتراک _______________________
برای خارج کردن ایمیل خود از گروه از میل باکس خود به آدرس زیر ایمیل بزنید
mohsen_sazegara+unsubscribe@googlegroups.com

متن پیاده شده روز چهارشنبه 4 امرداد 91

 

 

سلام،

چهارشنبه 4 امرداد 91، 25 جولای 2012 میلادی

ابتدا عذرخواهی میکنم از اینکه دیشب با یک اشتباه لفظی سه شنبه را چهارشنبه اعلام کرده بودم که بعضی دوستان تذکر دادند و بدینوسیله تشکر می کنم از آنها و از شما عذر خواهی می کنم.

در مورد 7 موضوع امروز صحبت می کنیم.

موضوع اول اینکه آقای خامنه ای در جمع مقامات حکومتی از طرف ملت ایران باز هم صحبت کرده و گفته که به رغم فشارها و تحریم ها در محاسبات خود تجدید نظر نخواهد کرد. در واقع ایشان از کیسه ملت می بخشد و اگر راست می گوید خودش را و برنامه اش را و یا همین داستان اتمی را به رفراندم ملت بگذارد تا واقعاً بتوان نظر ملت را دانست. به هر حال از نکات حاشیه ای صحبت ایشان که به نظر من مهم هم هست این است که در واقع در یادآوری دوره آقای خاتمی صحبت آقای خامنه ای در واقع از دایره ادب خارج شد و به شخص آقای خاتمی اهانت کرد و در گفت در دوره کسی که تملق گویی از غرب و آمریکا می کردند و این کار باعث شد آنها گستاخ تر شوند و جلوتر بیایند و از این قبیل تئوری هایی که آقای خامنه ای دارد. به نظر من علت اینکه اینطور تند و تیز آقای خامنه ای حمله کرده احتمالاً تاثیر سپاهی ها و آدمهایی است که همین یکی دو هفته شروع کردند به فحاشی و فشار آوردن به اصلاح طلبها و خط و نشان کشیدن، و آقای خامنه ای ناچار شده که بیاید اینطور خط بکشد و در واقع راه آشتی با آنها را بازهم ببندد. به هر حال یکی دیگر از نکات حاشیه ای صحبتهای آقای خامنه ای این است که در شرایطی که بعد از سالها گرفتاری و بدبختی سرشماری سال 90 نشان می دهد که خوشبختانه رشد جمعیت کشور از 1.62 درصد به 1.29 درصد کاهش پیدا کرده و متوسط خانوار که زمانی 4.6 یا 4.7 بود رسیده به 3.5 نفر، این کاملاً خبر خوبی است که نشان می دهد آن انفجار جمعیتی کنترل شده و جامعه می تواند به سمت برنامه ریزی برود در حالیکه ایران در حال حاضر 75 میلیون نفر جمعیت دارد. اما آقای خامنه ای آمدند و اظهار نظر فرمودند که باید که فکری کرد و باید روحانیون بروند و بگویند، و برنامه ها را باید عوض کرد و کاری کرد که بازهم انفجار جمعیتی اتفاق بیافتد و رشد جمعیت بالا برود. یکی نیست به ایشان بگوید که شما برای همین موجودین جامعه آیا می توانید شغل ایجاد کنید؟ همین یک قلم که نرخ بیکاری را درکشور به بالای 30 درصد رسانده و مولد این همه گرفتاری و بدبختی و فساد و اعتیاد و عوارض اجتماعی شده آیا می توان آنرا حل کرد که اینطور نابخردانه صحبت از افزایش رشد جمعیت می کنید. و یکی از نکات جالب در صحبتهای آقای خامنه ای نشان دادن استیصال ایشان در مورد دعوای سران سه قوه است که برای چندمین و چندمین بار ایشان مطرح کرده که باهم دعوا نکنید، کار را به روزنامه ها نکشانید و البته کلاه بی پشم آقای خامنه ای بارها دیده شده و مطمئناً اینبار هم حرفهای ایشان افاقه نخواهد کرد و بازهم دعوای بر سر قدرت و اینطور به جان هم افتادن در رده های بالای حکومت ادامه پیدا خواهد کرد.

نکته دوم اینکه در سوریه در روز گذشته حکومت بشار اسد با هلیکوپتر و جنگنده های هوایی به مردم حمله کرد. در المزه واقع در مرکز دمشق بنا بر فیلمی که مخالفان منتشر کردند، اعدام دسته جمعی مردم اتفاق افتاده، در بین آنها حتی آدمهای غیرنظامی بودند. سه نفر را دست بسته زیر یک خودرو انداختند و از روی آنها اتومبیل رد شده، بعضی ها را آتش زدند و وحشی گریهایی که رژیم بشار اسد و شخص آن دارد مرتکب می شود. در این شرایط جالب است که آقای سردار جزایری معاون کل ستاد نیروهای مسلح جمهوری اسلامی اعلام کرده که کل اخبار سوریه تبلیغات رسانه ای است و تهدید هم کرده که جمهوری اسلامی در سوریه دخالت نظامی خواهد کرد. یکی نیست به ایشان بگوید که مردم نان ندارند بخورند و وضعیت گرفتاریهای مردم فزاینده و روز به روز است، آنوقت ایشان به چه جراتی دنبال جنگ افروزی و کشاندن ایران به جنگ در سوریه می گردد. نماینده ولایت فقیه در سپاه محمد رسول ا... تهران در همایش توجیهی که برای هادیان سیاسی سپاه گذاشته در صحبت خودش از آنها خواسته که به مردم در برابر تحریمها و گرانی ها باید امید داد. حرفهای این آقای نماینده ولی فقیه را باید گذاشت جلوی سردار جزایری که خودشان هم می دانند که گرانی و تورم و فشارها چه به روز مردم می آورد آنوقت دیگر صحبت از جنگ در سوریه نکنند.

نکته سوم اینکه آقای غضنفری وزیر صنعت و معدن و تجارت برای چندمین بار در مجلس قول داده که قیمت مرغ را می آورد پایین تر از کیلویی 5 هزار تومان، موضوعی که تحقق هم پیدا نخواهد کرد. دولت اجازه ورود گوشت قرمز را تنها با تعرفه کیلویی 250 تومان و مرغ را با عوارض و تعرفه کیلویی 100 تومان آزاد کرده، موضوعی که منجر به واردات این اقلام خواهد شد و یکی دیگر از آن اشتباهات کلاسیکی است که اتفاق خواهد افتاد و کمر تولید داخل را خواهد شکست. در همین حال دولت بدون اعلام قبلی، بدون برنامه ریزی اعلام کرده که 31 بازارچه مرزی را هم تعطیل می کند و بنابراین یک فشار معیشتی بر مردم این مناطق که اقتصاد خود را براساس این بازارچه های مرزی تنظیم کردند وارد خواهد شد.  دبیر سیاسی هفته نامه پرتو که وابسته به آقای مصباح یزدی است یعنی آقای روانبخش بیخودی نیست که اعلام کرده که تیم آقای احمدی نژاد به عمد گرانی درست می کند تا از آقای خامنه ای انتقام بگیرد. به نظر من این تصمیمات بی رویه و بی برنامه فضایی را درست کرده که جا را برای یک چنین تحلیل های در مورد عمکرد دولت احمدی نژاد باز می کند. البته به نظر بنده همچین برنامه هایی در دستور دولت احمدی نژاد نیست ولی نهایت ندانم کاری و آشفته کاری که بر این دولت حاکم است حاصل آن همین هم خواهد شد.

نکته چهارم اینکه وزارت ارشاد اعلام کرده که در یک سال گذشته بیش از 100 چاپخانه ورشکست شدند. علت ورشکستگی آنها در واقع مشکلی است که صنعت نشر کشور پیدا کرده. وقتی وضع اقتصادی خراب می شود اولین چیزهایی که از سبد خانوار حذف می شود کالاهای فرهنگی مثل کتاب و نشریه و حتی روزنامه است و به این ترتیب با گران شدن کاغذ و سایر وسایل تولید کتاب و روزنامه به این ترتیب هزینه آنها هم بالا می رود و رکود این بخش اقتصاد را هم در بر گرفته و بنابراین چاپخانه ها به تبع آن ورشکست می شوند.

نکته پنجم اینکه خبرگزاری بلومبرگ خبر داده از اینکه صادرات نفت ایران به چین در ماه گذشته یعنی ماه ژوین، 635 هزار بشکه در روز به طور متوسط بوده که بیش از متوسط سال گذشته یعنی 527 هزار بشکه در روز است. این در حالی است که چینی ها قول داده بودند که خرید نفت خود از ایران را کاهش بدهند و به همین دلیل هم معافیت آمریکا را برخوردار شده بودند. راشیا تودی هم خبر داده از قول یک منبع فنلاندی که یک ویروس جدید وارد سیستم اتمی ایران شده، ویروس جدیدی که موزیکال است، در طول شب بکار می افتد و موسقی راک پخش می کند و کامپیوترها را روشن می کند. البته توضیح نداده که چه بلایی سر اطلاعات یا عملیات کامپیوترها می آورد.

نکته ششم اینکه سخنگوی وزارت خارجه جمهوری اسلامی هم وارد داستان اجاره زمین به قطری ها شده و یک بعد دیگر را مطرح کرده و گفته که یک نامه سفیر ایران در قطر نوشته بوده به مقامات قطری برای سرمایه گذاری در کشاورزی ایران. بنابراین این نشان میدهد که این ماجرا در آن بعد خارجی هم ریشه ای داشته.

و نکته آخر اینکه دو مادر بهایی به اسامی زهره نیک آیین و ترانه ترابی در شرایطی برای تحمل حبس احضار شدند و روانه زندان شدند که هر دو کودکان شیرخواره دارند و زندانی کردن مادر شیرده حتی در قوانین موجود هم جایز نیست ولی وحشی گری حکومت بخصوص در حق شهروندان و هموطنان بهایی ما ظاهراً پایانی ندارد و هیچ حد و مرزی نمی شناسد. روزبه خانپایه از فعالین سیاسی فرهنگی یاسوج هم به 4.5 حبس تعزیری محکوم شده. نرگس محمدی به دلیل وضعیت وخیمی که در بیمارستان داشته خواستار بازگشت به زندان زنجان شده و بعد از 12 روز توانسته برای اولین بار تماس بگیرد و گزارشی از وضعیت خود به خانواده خود بدهد. ابولفضل قدیانی زندانی سیاسی شجاع هم نیاز به بستری شدن در بیمارستان دارد ولی شخص آقای جعفری دولت آبادی، دادستان، با اعزام وی به بیمارستان مخالفت می کند.

اندکی صبر سحر نزدیک است. تا فردا شاد، پیروز، موفق و سرافراز باشید. به امید پیروزی ایران و ایرانی.



--
__________ اگر پس از اشتراک ایمیل های گروه را دریافت نکردید __________
لطفآ اگر پس از اشتراک ایمیل های گروه را دریافت نکردید پوشه اسپم را نگاه کنید
واگر ایمیل های گروه آنجا بود ایمیل ها را از اسپم در بیاورید
Select the box to the left of the emails and
click "Not spam" button on the top.
کار دیگری هم که می توانید بکنید درست کردن فیلتر و استفاده از
Label
برای پیدا کردن ایمیل های گروه است
_______________________ اشتراک _______________________
برای مشترک شدن در این گروه آدرس زیر را درست همینطور که هست کپی کنید
واز ایمیل باکس خود به این آدرس ایمیل بفرستید
mohsen_sazegara+subscribe@googlegroups.com
پس از فرستادن ایمیل به آدرس بالا، برای تأیید اشتراک ایمیلی از طرف گروه
دریافت می کنید که باید لینکی را که در آن ایمیل هست کلیک کنید
____________________ لغو اشتراک _______________________
برای خارج کردن ایمیل خود از گروه از میل باکس خود به آدرس زیر ایمیل بزنید
mohsen_sazegara+unsubscribe@googlegroups.com

Latest News from Kaleme for 07/31/2012

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا گزینه دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



دعای روز یازدهم ماه مبارک رمضان: خداوندا در این روز، احسان و نیکی را در نظرم محبوب و پسندیده گردان و تبهکاری و نافرمانی را برایم ناپسند و زشت بنما، و در این روز خشم و آتش [پروردگار] را بر من حرام فرما؛ به حق مدد و یاری‌ات ای فریادرس فریادخواهان


 


در سومین روز رسمی بازیهای المپیک، دو ورزشکار ایران به رقابت پرداختند که نوشاد عالمیان پینگ پنگ باز کشورمان پس از دو پیروز، در دیدار سوم خود برابر حریف آلمانی به میدان رفت و همان طور که پیش بینی می شد شکست خورد و از گردونه رقابت ها حذف شد. در آخرین ساعات سومین روز بازیهای المپیک اما احسان روزبهانی بوکسور ۸۱ کیلوگرمی کشورمان به روی رینگ رفت و با پیروزی آغاز کرد تا امیدهایی برای کسب عنوان در رشته بوکس به وجود آید.

نخستین برد بوکس ایران در المپیک ۲۰۱۲/ پیروزی روزبهانی بر حریف کلمبیایی

احسان روزبهانی در دور اول رقابت‌های وزن ۸۱ کیلوگرم بوکس المپیک توانست والرا مونوری از کلمبیا را در یک مسابقه نزدیک با نتیجه ۱۲ بر ۱۰ شکست دهد تا راهی دور بعد و مسابقه با حریف ترکیه‌ای شود.

به گزارش بازتاب، روزبهانی راند اول را سه بر دو واگذار کرد اما در راندهای دوم وسوم بهتر از حریفش بود و این دو راند را به ترتیب با نتایج ۶بر ۵ و ۴ بر ۲ به نفع خود پایان داد تا در مجموع سه راند و ۹ دقیقه مبارزه به برتری ۱۲ بر ۱۰ برسد.

این اولین برد بوکسورهای ایران دربازی‌های المپیک لندن بود.

عالمیان به در بسته خورد

آلمانی قدرتمند پینگ پنگ جهان در دور یک شانزدهم نهایی موفق به حذف نماینده کشورمان شد.

عالمیان پس از پیروزی روز گذشته برابر پنگ هنگ کنگی امروز در برابر نفر هفتم رده بندی جهانی از آلمان یعنی تیمو بول قرار گرفت.

نوشاد که دو گیم اول را ۱۱-۸ و ۱۱-۵ به حریف واگذار کرده بود در گیم سوم ناگهان متحول شد و در حالیکه ۱-۴ عقب بود ۱۰-۶ پیش افتاد اما حریف سرسخت آلمانی همه امتیازات بعدی را گرفت تا ۱۲-۱۰ به پیروزی برسد.

عالمیان که برای نخستین بار در تاریخ پینگ پنگ ما به این مرحله از رقابت های المپیک رسیده بود در گیم چهارم در حالیکه ۱۰-۶ عقب افتاده بود بازی را ۱۰-۱۰ کرد اما در نهایت ۱۲-۱۰ مغلوب و از دور رقابتها حذف شد.

نوشاد عالمیان پس شکست برابر تیمو بول آلمانی و حذف از مسابقات تنیس روی میز المپیک گفت: در مجموع آن طور که می‏خواستم نتوانستم در بازی‏های المپیک بازی کنم.

نوشاد عالمیان با تاکید بر اینکه امروز دوشنبه بازی سختی برابر “تیمو بول” انجام داد، اظهارداشت: اولین امتیاز گیم اول را گرفتم و خیلی راحت از حریفم پیش افتادم. شرایط خوب پیش می‏رفت که داور در مورد یکی از سرویس‏های من قضاوت اشتباه کرد و همین مسئله تمرکز مرا به هم زد.

وی تصریح کرد: حریفم کاملا بهتر از من کار کرد. او ۳۲ ساله است و پانزده، شانزده سال است که در سطح اول تنیس روی میز دنیا بازی می‏کند. با این حال از عملکردی که در مصاف با او داشتم، راضی نیستم. فکر می‏کردم بتوانم بهتر از این بازی کنم اما نمی‎دانم چرا اینجوری شد و اینگونه بازی کردم. قبول دارم که در جریان بازی کاملا عصبی بودم.

پینگ‎پنگ‏باز المپیکی ایران با بیان اینکه باید تلاشم را بیشتر کنم در پاسخ به این پرسش که “سقف آرزوهای شما کجاست؟”، گفت: هر موقع به آن رسیدم در موردش صحبت می‏کنم اما این را بگویم که در کل در المپیک، آنطور که می‏خواستم بازی نکردم.

رقیب قایقران ایرانی، ضعیف ترین ورزشکار لقب گرفت!

ایساکو جیبو قایقران اهل نیجر با یک دقیقه و ۳۹ ثانیه اختلاف نسبت به نفر اول روئینگ سنگین وزن ضعیف‌ترین نتیجه‌ این بازی‌ها را به خود اختصاص داد.

به گزارش ایسنا، قایقران اهل نیجر که در روئینگ سنگین وزن انفرادی مردان با محسن شادی مسابقه داد ضعیف‌ترین عملکرد این بازی‌ها را تاکنون به خود اختصاص داد.

ایساکا جیبو قایقران اهل نیجر تنها سه ماه است که به این رشته ورزشی روی آورده است با این حال نام او در کاروان نیجر برای شرکت در این بازی‌ها قرار گرفت.

ایساکا ۳۵ ساله در حالی خود را به خط پایان رساند که یک دقیقه ۳۹ ثانیه با نفر اول اختلاف داشت ، چنان که نفر اول با زمان هفت دقیقه ۱۹ صدم ثانیه به خط پایان رسید، اما این پاروزن اهل نیجر با زمان هشت دقیقه ۳۹ ثانیه از خط پایان عبور کرد. اگر چه این قایقران آماتور نمایش بسیار ضعیفی داشت، اما به شدت از سوی تماشاگران تشویق شد و گزارشگر این مسابقه از طریق میکروفن با این جمله از خجالت او در آمد «تو می تونی از خط پایان عبور کنی».

رضازاده: وزنه برداری پتانسیل سه طلای المپیک را دارد

وزنه‌برداری یکی از پرامیدترین رشته‌های کاروان ورزشی ایران در المپیک بوده و حسین رضازاده امید بسیاری دارد که این بار ایران به سه مدال طلای المپیک دست پیدا کند.

رستمی، محمدپور و مرادی سه وزنه‌بردار پرامید تیم ایران هستند که از روز شنبه در لندن حضور داشته و روز گذشته (یکشنبه) برای نخستین بار وارد محل تمرین شده و بر اساس برنامه، تمرین‌هایی را انجام دادند. نکته مهم در میان این تمرین‌ها این بود که رضازاده به عنوان قهرمان دو دوره المپیک از وضعیت شاگردان باقری بسیار راضی و امیدوار است تا رکورد او و توکلی در بازی‌های سیدنی در این دوره شکسته شود.

حسین رضازاده که این روزها خود شلوار و گرمکن ورزشی به تن کرده و همراه جدی تیم ایران است، به خبرنگار ایسنا می‌گوید: «خدا را شکر همه بچه‌ها در شرایط خوبی قرار دارند. به نوبه خودم هرچه از دستم برمی‌آمد، در اختیارشان گذاشتم. در اردوی بجنورد یکی از بهترین مکان‌ها را برای تمرین در اختیارشان گذاشتیم و آنها نیز تمرین‌های خوبی را انجام دادند. کار دیگری از دست ما برنمی‌آمد که نکنیم. حتی در روزهای آخر افراد بزرگواری همچون سرتیپ احمدی مقدم، فرمانده نیروی انتظامی هم با هدایایی از وزنه‌برداران تقدیر کردند. خدا را شکر، وضعیت آنها از لحاظ روحی و جسمی خوب است.»

وی در پاسخ به سئوالی درباره شانس مدال‌آوری وزنه‌برداری ایران گفت: «در المپیک چیزی مشخص نیست. همه چیز به رکورد و روز مسابقه و شرایط خود وزنه‌‌بردار بستگی دارد. اکنون وزنه‌برداران ما خوب هستند اما وقتی جدول مسابقه‌های وزنه‌برداری را می‌بینید، می‌فهمید که مدال گرفتن از بازی‌ها کار بسیار سختی است. همه آمده‌اند برای مدال، ما هم همین طور. با این حال هدفم این است که وزنه‌برداران کار خودشان را بکنند؛ همان وزنه‌هایی را که مربیان انتخاب می‌کنند، بزنند. اگر همان وزنه‌ها را بزنند، دیگر مشکلی نیست و باید ببینیم حریفان در چه وضعیتی هستند.»

رضازاده در ادامه از آرزویش در این بازی‌ها گفت: «وزنه‌برداران ما خوب تمرین کرده و مشکلی ندارند. آنها در بهترین شرایط‌شان هستند و می توانیم از همه آنها توقع مدال داشته باشیم. آرزوی من این است که در لندن بتوانیم رکورد سیدنی را که دو طلا در وزنه‌برداری بود، بشکنیم. توانایی این کار را داریم. باقی مسئله به خواست خدا و تلاش وزنه‌برداران برمی‌گردد. آنها باید بخواهند، یک لحظه وزنه را نگه دارند و همه چیز تمام می‌شود. البته شاید یک موقع هم خدا نخواهد که ما هم راضی هستیم به رضای خدا.»

رئیس فدراسیون وزنه‌برداری در پایان گفت: «منتظر سایر وزنه‌برداران هستیم که ۱۱ صبح سه‌شنبه به دهکده می‌آیند. خودم در دهکده هستم و هیچ مشکلی نیست. حتی برای افتتاحیه هم خودم را خسته نکرده و افتتاحیه نرفتم. تنها در دهکده کمی ورزش کردم. با این حال هم خودم و هم همه تیم ملی آماده‌اند که نتیجه خوبی بگیرند. در پایان از همه افرادی که ما را برای رسیدن به این بازی‌ها حمایت کردند، تشکر می‌کنم.»


 


کلمه-فخرالسادات محتشمی پور:

سلام یار دربند روزه دار من!

طاعات قبول. طاعات رمضانی ات! هرچند که بیش از یک سال و قریب نه ماه است که دیگر همه ماه ها و روزهای تو رمضانی است و من روز به روز بیشتر از فهم این همه عبودیت و اخلاص تو عاجز می شوم! و می دانم که به مدد همین صیام و قیام ها این دوسال قرنطینه و انفرادی به جور را دوام آورده ای.

طاعات قبول و ممنون از این که ما را هم از دعا فراموش نمی کنی. خوب شد در آخرین ملاقات از تو گله کردم که پاک بی وفا شده ای و تک خوری می کنی و یادت رفته یک رفیق راهی داشته ای قدیم ها. خوب شد گفتم که از تو راضی نیستم اگر توفیق مرا برای روزه داری و عبادت در این ماه عزیز از خدایت، که هرچه هم تلاش کنی انحصاری نمی شود و گوشه چشمی هم بالاخره به ما می کند، نخواهی. آری باید هرازچندی یادت بیاورم که کی و کجا باید به یادمان بیاوری! حالا احوالمان بدک نیست. این جسم طفلکی همه سعی خودش را می کند که با ما راه بیاید. ما هم ممنونش هستیم.

اما تو! تو که از حالت برایمان نمی گویی و من باید از طریق الهامات غیبی بفهمم که نتیجه این روزه داری های مستمر کم کم دارد خودش را نشان می دهد. حالا از چشم و دندان و کمر و گردن که بگذریم این بی حالی های نزدیک افطار که خدا کند زندان بان های جدید نه از رؤسای جدید دیزل آبادی و بزرگ ترهایشان بلکه از خدا فرمان بگیرند و به دادت برسند عزیزدل!

چند روز پیش فاطمه می گفت: مامان حواست هست این چهارمین رمضان است که بی حضور بابا می گذرانیم؟ من گفتم نه سومین! و او به حافظه کج و معوج من خندید و گفت: لابد آن سه روز قبل از بازگشت را یک ماه حساب کرده ای؟! آن سه روز رمضان ۸۹٫ چه شیرین آغاز شد آن رمضان و من چه خوشحال بودم که می توانم سفره افطار را متناسب با ضعف جسمی تو که تازه از عمل سنگین جراحی کمر به درآمده بودی تدارک کنم. آن رمضان شیرین که شب اولش مهمان زوجی جوان بودیم که انگار مزد عبادتشان را با حضور پربرکت تو در خانه شان پیش پیش گرفتند. و شب دومش میزبان مهربانانی بودیم که از مصاحبت تو سیر نمی شدند و تو سنگ تمام گذاشتی در مهمان داری پا به پای من. و شب سوم! وعده سالانه من بود با یاران دبستانی برای دور هم بودن و تقسیم شادی ها که خرابش کرد پیک شومی که خبر بازگشت تو را به زندان داد!

فاطمه به من می گفت: جلوی مهمان هایت این چه قیافه ای است گرفته ای؟! و من خودم را در آئینه نگاه می کردم تا قیافه ام را ببینم و نمی شناختم خودم را. تو اما همان بودی که بودی! همان مصطفای بشاش و خوش مشرب که در آخرین شب رمضانی با هم بودنمان هم از بذله گویی و آوردن لبخند به لب میهمانان که تا نزدیک سحر ماندند و دلشان نمی آمد وداع کنند، دریغ نمی کردی. و من نشانه مؤمن بودن را در چهره تو که هیچ خبری، هرچند شوم، تغییری در آن به وجود نمی آورد، به عینه مشاهده می کردم و به حال خودم و ضعف ایمانم افسوس می خوردم.

چهارمین روز رمضانی، روز بازگشت تو بود به زندان و لحظه های انتظار من برای تماس تلفنی ات که حدود ده روز به درازا کشید و خبرهای نیمه تمام از دیده شدنت در بند ۳۵۰ و بعد بی خبری از محل نگهداری ات و بی خبری از خودت، حالت، احوالت! من مجنون وار تو را جستجو می کردم درست مثل همان روزهای اول بعد از کودتا و عاقبت معاون حقوقی قرارگاه ثارالله به دوست و برادرت آقا عبدالله رمضانزاده که هنوز به زندان بازنگشته بود، پیغام داد که چرا زن تاجزاده اینقدر شلوغ می کند! و او هم گفته بود شما نمی دانید بی خبری چه بد دردی است! من مثل هر کسی که گم شده ای دارد به در و دیوار می زدم تا از تو نشانی بگیرم تا آن شب نزدیک افطار که جمع یاران را رها کرده در گوشه ای خزیده بودم صدای زیبایت مرا از عالم خلسه در آورد و گفتی که در جایی هستی که نمی دانی کجاست و دو سه روزی است که آقای نوری زاد هم پیش توست و گفتی که وقت ملاقات گذاشته اند و من اولین ملاقات کابینی را در قرنطینه ای که در همان سالن ملاقات فراهم آورده بودند، تجربه کردم و … دو سال گذشت! دو سال که به تو و به من وعده اجرای قانون دادند. از رئیس زندان تا این برادرها تا صاحبان وجدان های بیدار! اما «قانون» گم شده ای است که من و تو و فرزندانمان و خانواده ات و سایر زندانیان سیاسی و خانواده هایشان و یک ملت چند سال است که دارند دربه در دنبال آن می گردند. قانون! که قرار بود رئیس جدید قوه قضائیه که شنیده ام بیمار است(به گفته رئیس دادگستری تهران که دارد پرونده آقاجوادشان را پی گیری می کند) به مرّ آن عمل کند! خبر را که خواندم پیش خود گفتم شاید در این حالت بیماری تا حدی حال بیماران دربند را هم ملتفت شوند قاضی القضات، از نرگس خانم محمدی تا آقا بهزاد نبوی و بقیه و خود تو که فرداروز که پرونده پزشکی ات و پرونده پزشکی سایر بیماران دربند منتشر شود عمق جنایات آقایان مکشوف و مستند خواهد شد! بیماران دربندی که به جای این که به شکایتشان از شکنجه گران رسیدگی شود، پرونده های جدید برایشان گشاده می شود!

باری دو سال از بازگشت تو به زندان گذشت به بهانه اجرای حکم اما همه اش در قرنطینه و بخش اعظمش در انفرادی! ماه هایی در یک اتاق و بیش از یک سال در یک بند با تخت هایی خالی. «بند مصطفی» برای زندانی خاص جمهوری اسلامی که هیچ قاضی و حقوق دانی برای بی قانونی های اعمال شده در حقش پاسخی ندارد!

ما چهارمین رمضان بی تو را سپری می کنیم. سفره های افطار امسال هم علیرغم همه گرانی ها و کمبودها و مشکلات اقتصادی چون گذشته پربرکت است و مزه تحریم هنوز آن چنان که باید به مذاق روزه داران ننشسته است و من دلم در همه میهمانی های افطاری که نام و یاد تو و دیگر عزیزان دربند، چاشنی هرلقمه آن است، برای سفره های ساده افطار تو تنگ می شود که به تأسی از مولایت که در یکی از همین شب های رمضانی قربانی جهل و تعصب خوارج شد، روز به روز با تنگ چشمی کینه توزانه بدخواهانت بی رنگ تر می شود اما عطرش به اندازه همه مرغزارهای پر گل میهن مست کننده است.

عزیزدلم!

بچه ها دلتنگ تو هستند و نگران جسم بیمارت! همه نگران سلامت تو هستند و من دلتنگ تو می شوم بعد از هر ملاقات کابینی بیش از پیش و این بار هم که جسارت مسئولان زندان و فرمانشان بر حضور مداوم مأموران روزه دار سالن ملاقات در این خلوت نامأنوس علاوه بر شنود تلفنی و دوربین ها و چشم های نامحرم، مزید بر علت شد تا حال خوش دیدار یار به ناخوشیِ ناپسند رفتار مدعیان مسلمانی مبدل گردد! تو سخت برآشفتی که گفته ها و نوشته های خصوصی ما به چه کار نامحرمان می آید و من پوزخند زدم به حقارت دیده بانان امنیت نظام که گپ و گفت هفتگی و متداول ما که از احوال پرسی و اخبار عزیز و خویش و یار فراتر نمی رود و از تحلیل های درست از اوضاع داخلی و بین المللی توسط تو که ماشاء الله معلوماتت در زندان از لابلای همان سطور از تیغ که نه از ساطور سانسور گذشته روزنامه ها و اخبار رسانه میلی، از همه تحلیل گران بیرونی به روزتر است و ما را سخت نگران آینده کشور می کند، برایشان این اندازه هراسناک است!

بچه ها دلتنگ تو هستند و همه خانواده و فامیل و همه دوستان که دائم از احوالاتت می پرسند و من می گویم که هیچ نکته ای از حقایق احوال همسرجان مستور و مکتوم نمی ماند از چشم و گوش مردم که محرمند و دانستن حقشان است به شرطی که من به آن عالم باشم.

بچه ها می پرسند: مسئولیت جان پدرمان با کیست؟ من می گویم: با همان کسی که پرونده اش به دست اوست لابد! وگرنه دادستان که قانوناً مسئولیت زندانیان را دارد کاملاً در جریان پرونده پزشکی پدرتان هست و آقایان رؤسای قوا هم که لابلاهای دعواهایشان اوضاع زندانیان سیاسی و خاصّه مکاتبات و عرایض خانواده های زندانیان سیاسی را هم مشاهده و رصد می کنند. و کلاً مقامات عالی مملکت حواسشان کاملا جمع است که مبادا حقی از کسی ضایع شود و ظلم و اجحافی بشود در این مملکت امام زمانی که مدیریت جهانی میکند به حول و قوه الهی! بچه ها می گویند: مدیریت جهانی پیشکش آقایان، ما پدرمان را می خواهیم. صحیح و سالم و تندرست مثل همیشه با نشاط با همان موهای پرپشت مشکی. من می گویم: بچه ها! ما در همه آیات قرآنی، که این ماه بهارش است و ماه نزولش، و در همه ادعیه از جمله ادعیه روزانه این ماه سفارش شده ایم به پناه بردن به دامان پرمهر خالقمان. بچه ها این روزها و شب ها بیشتر قرآن بخوانید و دعا بخوانید تا از مستغفرین و صالحین و قانتین و متوکلین باشید و از فائزین بشوید و از مقربین. پدرتان هم در آن انفرادی ستم ساخته و در خلوت باشکوهش با خدای خودش خوش گذرانی ها می کند این شب ها!

خوش به حال تو یار دربند روزه دارم!

فخری تو

دهم ماه مبارک رمضان ۱۴۳۳ برابر با نهم مردادماه ۱۳۹۱


 


کلمه – گروه اقتصادی: در حالی که به دنبال ناتوانی ادامه دار دولت از مدیریت چرخه تولید و عرضه مرغ، امام جمعه مشهد مردم را تشویق به خوردن اشکنه و پیاز داغ کرده، گزارش های رسیده به کلمه حاکی از نابودی حجم غیر قابل باوری از پیازهای تولید شده در کشور و در عین حال افزایش بی سابقه قیمت این محصول کشاورزی است.

به گزارش کلمه، درست در روزهایی که در نمازجمعه به مردم توصیه می شود به یاد گذشته ها غذاهای ساده بخورند و از پیاز داغ استفاده کنند، از استان ها و شهرستان های مختلف از جمله خوزستان، کرمان و بوشهر خبر می رسد که بر اثر سوء مدیریت دولت و اهمال مسوولان، دهها هزار تن پیاز تولید شده در کشور در حال از بین رفتن است و از سوی دیگر قیمت پیاز هم از کیلویی ۲۰۰ تومان در چند سال قبل به نزدیک به ۷ برابر آن قیمت در روزهای اخیر رسیده است. اینها یعنی حتی اشکنه و پیاز داغ پیشنهاد شده از سوی علم الهدی نیز امکان حضور بر سر سفره خانواده های ایرانی را ندارد.

در همین رابطه همشهری گزارش داده که قیمت انواع پیاز که تا چند روز پیش از ۵۰۰ تا ۶۰۰ تومان در هر کیلوگرم در نوسان بود، اکنون در میدان مرکزی میوه‌وتره‌بار به ۷۰۰ تا ۱۰۰۰ تومان و در سطح شهر به ۱۴۰۰ تا ۱۸۰۰ تومان در هر کیلوگرم افزایش یافته و از توزیع پیاز در میادین میوه‌وتره‌بار و سایر مراکز عرضه مستقیم هم خبری نیست.

البته دبیر اتحادیه بارفروشان افزایش قیمت پیاز را مقطعی دانسته و وعده داده که با ورود محصولات منطقه مشهد، اصفهان و تبریز تا دو هفته دیگر پیاز ارزان می‌شود؛ وعده ای که در یک ماه اخیر حداقل دو بار دیگر هم مطرح شده بود و محقق نشده بود.

علی حاج فتحعلی در گفت‌وگو با فارس با بیان اینکه هر سال این شکاف ۱۵ روزه وجود دارد و دولت باید فکری به حال آن بکند گفت: “محصول پیاز جنوب تمام شده و محصول مناطق سردسیری هم به بازار نرسیده است. ماه پیش محصول پیاز را در مزارع به دلیل قیمت کم شخم زدند و الان مردم مجبورند با قیمت بالاتری خریداری کنند.”

او همچنین بدون اشاره به واردات بی رویه پیاز هندی، در خصوص دلایل این نوسان گفت: “محصولات بی‌حساب و کتاب کاشته می‌شود باید مسئولان از میزان سطح زیر کشت و میزان محصولات اطلاع کافی داشته باشند، شکاف‌هایی که در آن زمان‌ها محصول در بازار نیست را باید مشخص کنند و در آن زمانها محصولات انباری را که از قبل پیش‌بینی شده روانه بازار کنند.”

دبیر اتحادیه بارفروشان از مردم خواسته دو هفته ای را تحمل کنند تا محصولات از مشهد، اصفهان و تبریز به بازار آید و قیمت تعدیل شود. این در حالی است که مردم مدتها هست که در حال تحمل کردن هستند و اگر توصیه حیاتی امام جمعه مشهد نبود، شاید گرانی پیاز هم در کنار گرانی اخیر دیگر کالاهای روزمره، دیگر به چشم نمی آمد و اگر پیاز هم نبود، مردم به فکر خوردن چیز دیگری به جای مرغ می افتادند.

از سوی دیگر، خبر می رسد که حدود ۲۰ هزار تن پیاز فقط در دزفول به دلیل سهل انگاری برخی از مسئولان امر از بین رفته است، در همین رابطه چندی پیش عباس پاپی زاده سخنگوی کمیسیون کشاورزی مجلس در گفت و گو با مهر گفت: “متاسفانه دولت پیاز را کیلویی ۱۰۵ تومان از کشاورزان خریداری می کند درحالی که قیمت تمام شده این محصول بیش از ۲۰۰ تومان است.” بنابرگفته نماینده دزفول پیازهای خریداری شده را در مدت طولانی بر روی هم تلنبار می ‌کنند تا گندیده شود و در نتیجه حداقل ۲۰ هزارتن پیاز از بین رفته است. همچنین نماینده اهواز در مجلس خبر از دور جدیدی از واردات پیاز‌های خارجی داده که سبب می شود محصولات کشاورزی به‌ویژه پیاز با مشکل مواجه شوند.

بر اساس گزارش ها، پیازهای کشاورزان در حال خراب شدن است و پیاز هندی وارد بازار می شود مانند گندم و البته مشخص نیست این پیازها در ازای فروش نفت وارد می شود یا آنکه پولی هم بابت آنها داده می شود. در همین رابطه و به گزارش خانه ملت، ناصر سودانی با بیان این که واردات بی‌رویه محصول پیاز از کشور هند آغاز شده، تصریح کرد: “متأسفانه چند سالی است که در زمان برداشت پیاز از سوی کشاورزان، مسئولان اقدام به واردات پیاز می‌کنند که این امر باعث خسارت‌های فراوان این افراد می‌شود.”

از سوی دیگر سازمان تعاون روستایی در واکنش به اظهارات این نماینده مجلس اعلام کرد: “در مورد امحای ۲۰ هزار تن پیاز در دزفول لازم به توضیح است که کل محصول خریداری شده در شهرستان دزفول کمتر ازشان ۱۲ هزار تن بوده است که تماما طبق مقررات فروش رفته و چنانچه محصولی امحاء شده است، مربوط به دولت نیست.”

ادعاهای اینچنینی مسئولان در حالی است که گزارش ها و تصاویر در اختیار کلمه که مربوط به حدود یک ماه قبل است، نشان می دهد که ماجرا ریشه دارتر از ادعای اخیر یک نماینده مجلس است و سوء مدیریت ها تنها به واردات بی رویه اخیر مربوط نمی شود. عکسهای زیر این خبر، یکی از مزارع پیاز را نشان می دهد که محصولات آن بسته شده و آماده زیر آفتاب در حال گندیدن است.

در همین باره؛ این دو گزارش را که یکی مربوط به فروردین ۱۳۹۰ و دیگری مربوط به فروردین ۱۳۹۱ است، در کلمه بخوانید تا در یابید که نه این اتفاق و سوء مدیریت و بی کفایتی نهفته پشت آن جدید است و نه مربوط به چند روز اخیر است:
اشک پیازکاران کرمانی درآمد
کاهش قیمت پیاز در مزارع پیاز جیرفت، اشک کشاورزان را در آورد

بعضی از منابع خبری در خرداد ماه گذشته گزارش دادند که مشکلات پیازکاران جنوب کرمان به خصوص در شهرستان جیرفت نیز افزایش پیدا کرده و عدم برنامه ریزی در میزان کشت و عدم بازاریابی و انجام نشدن صادرات سبب شده تا پیاز این منطقه نیز از بین برود.

در حالی پیاز در جیرفت کمتر از ۱۰۰ تومان خریداری و سبب می شده کشاورزان ضرر کنند که بعضی از اخبار حاکی از این است که در کنار پیاز هندی شاهد حضور پیاز پاکستانی بی کیفیت و با قیمت بالا هستیم.

این در حالی است که به دلیل آنکه نرخ تمام شده پیاز در مقابل قیمت فروش آن افزایش پیدا کرده، بسیاری از کشاورزان جنوب کرمان ترجیح دادند محصول را برداشت نکنند و از آن به عنوان کود محصول کشت بعد استفاده کنند.

نماینده بندر عباس در مجلس نیز در این باره به ایسنا گفته:”کشاورزان با رنج فراوان و هزینه‌های هنگفت، حدود ۳۰۰هزار تن پیاز باکیفیت را تولید کردند، اما متاسفانه به علت عدم خرید تضمینی در زمان مناسب، ۹۵ درصد این محصول از بین رفت. محصولات بخش کشاورزی در استان هرمزگان با زحمات بسیار زیاد کشاورزان کشت می شود ولی سود حاصل بسیاراندک و ناچیز است.”

بر اساس گزارش ها، پیاز در جنوب کرمان و در شهر جیرفت پس از برداشت تنها ۴۰ تومان قیمت دارد که حتی پول کارگر برداشت کننده محصول را نیز تامین نمی کند و در نتیجه محصول در مزارع برداشت نشده باقی می ماند.

اکنون این نگرانی بیش از گذشته وجود دارد که وضعیت این محصول مهم همچنان رو به نابسامانی پیش برود و روند فاسد شدن محصول پیاز تولید داخل هم مانند محصولات دیگر کشاورزی ادامه یابد و ماهها تلاش تولیدگران و کشاورزان نافرجام بماند. خرید این محصولات با قیمت مناسب تر و نیز راه اندازی کارخانجات صنایع تبدیلی و تکمیلی و همچنین سردخانه ها به میزان کافی در کشور، دم دست ترین راهی است که در این شرایط تحریم و فشار اقتصادی شاید به حفظ مواد کشاورزی کمک کند، تا لااقل محصولاتی که کشاورزان به خاطر آن این همه زحمت کشیده اند، به راحتی از بین نرود.

آیا انتظار به‌کارگیری همین مقدار تدبیر و مدیریت عاقلانه از سوی دولت، دست کم در حوزه کشاورزی و مواد غذایی مورد احتیاج مردم، انتظار بی جایی است؟

 


 


کلمه-مهدی معتمدی مهر:

هنوز لااقل ۱۰ ماه به یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران باقی مانده است اما جریان های گوناگون سیاسی از همین الان دارند آمادگی خود را برای حضور در انتخابات مطرح کرده و فضاسنجی می کنند. آن چه از منظر این یادداشت مورد اهمیت تلقی می شود، از یک سو ابراز نگرانی شدید اقتدارگرایان از حضور و نقش آفرینی طیفی از اصلاح طلبان است که در فرآیند انتخابات پیشین ریاست جمهوری از کاندیداهای اصلاح طلب حمایت کردند. این نگرانی به وضوح در سرمقالات کیهان، سایت های خبری وابسته به محافل قدرت و اظهارنظرهای افراد نامی درون حاکمیت دیده می شود. تمامیت خواهان اعم از نئومحافظه کاران طرفداران دولت و یا اصولگرایان سنتی بدون هیچ ملاحظه ای این روزها تلاش می کنند که فضایی ایجاد کنند تا در وهله اول اصلاح طلبان به جمع بندی نهایی برای شرکت در انتخابات دست نیابند و در مرحله بعد و در صورت حضور احتمالی برخی چهره های بانفوذ اصلاح طلب در عرصه انتخابات، تیغ نیز رد صلاحیت ها مانع از مشارکت و حضور آنان در این عرصه شود. متاسفانه از سوی دیگر نیز نوعی بی نظمی و رفتار ناهماهنگ در برخی جریانات هم سو یا وابسته به اصلاح طلبان دیده می شود که در صورت عدم مدیریت می تواند افزون به شکست در انتخابات پیش رو، به اعتبار عمومی جریان اصلاحات نیز لطمه اساسی وارد سازد. طرح اسامی افرادی مانند آقایان عارف، کمال خرازی، نجفی و این روزها حسین کمالی حکایت از نوعی بی برنامگی و عدم انسجام در میان طیف های گوناگون اصلاح طلبان دارد. نویسنده متن حاضر به منظور بررسی بیشتر موضوع، ناگزیر از توضیحات به شرح زیر است:

۱٫ چنان‌چه تحلیل مطروحه در نوشتار ” القاعده‌ی شیعی ” به قلم این نویسنده درنگ‌آور باشد و با توجه به حجم و ارقام بی‌سابقه‌ی اختلاس‌ها و چپاول‌های مالی چند صد هزار میلیاردی که فراتر از زد و بندهای اقتصادی معمول جناح‌های سیاسی درون حاکمیت تعبیرپذیر است و همچنین، جنان‌چه بنا بر نشانه‌شناسی رفتار سیاسی و عملکرد دولت دهم بتوان در نظر گرفت که جریانی در حوزه‌های اقتصاد، سیاست و باورهای مذهبی رایج توده‌های مردم در شرف ورود به فاز نهایی قدرت و اعلام موجودیت رسمی است که افزون بر مطامع سیاسی، در صدد تکوین شبکه‌ی مخوف تروریستی بین‌المللی با هویت شیعی است،

۲٫ در شرایطی که فشار افکار عمومی جهان و دولت های غربی مبنی بر پذیرش صلح و به رسمیت شناختن دولت مستقل فلسطینی بیش از هر زمان دیگری دیده می شود و صهیونیست های افراطی، با وقوع چنین صلحی مخالفت جدی دارند و آن را به مثابه زمینه فروپاشی حاکمیت و نظام سیاسی اسراییل تلقی می کنند، بدیهی است که پیدایش احتمالی چنین شبکه‌ی وسیع بین‌المللی تروریستی، با منافع، خواست و عملکرد غیرانسانی و مغایر صلح ِ نئومحافظه کاران و راست‌های افراطی مستقر در حاکمیت رژیم اسراییل در ایجاد زمینه‌های عینی و ذهنی وقوع جنگی خانمان‌سوز در منطفه، هم‌راستا ارزیابی می شود. متاسفانه نشانه های جدی از این فرض این روزها در سوریه به چشم می خورد. گویی دولت های غربی هیچ علاقه ای نسبت به حل صلح آمیز بحران سوریه ندارند و دولت دمشق و حامیان خارجی آن نیز در همین راستا گام بر می دارند.

۳٫ و چنان‌چه طرح ناگهانی ایجاد تغییرات در ساختار حقوق اساسی جمهوری اسلامی ایران و طرح مسائلی مانند ” تغییر نظام از ریاستی به پارلمانی ” از یک سو و تحرکات نظامی و تبلیغات گسترده‌ی روانی اسراییل و آمریکا و متحدان اروپایی‌شان مبنی بر تهدید نظامی ایران از سوی دیگر، در راستای جنگ‌افروزی در منطقه و نظامی شدن حاکمیت ایران و از میان بردن هرگونه مظاهر دمکراتیک حکومت و نفی جمهوریت نظام سیاسی موجود قابل تعبیر باشد،

آن‌گاه:

الف: نه تنها فرآیند دست‌یابی به دمکراسی در ایران برای زمان نامشخصی به تعویق خواهد افتاد و هزینه‌های مادی و معنوی بسیاری از این بابت گریبان‌گیر ملت ایران و نیروهای دمکراسی‌خواه می‌شود که استقلال و تمامیت ارضی کشور نیز با تهدیدی جدی روبرو خواهد شد؛

ب: محیط زیست، منابع و زیرساخت‌های اقتصادی و صنعتی آسیب‌های جبران‌ناپذیر خواهند دید و فشار اقتصادی روزافزون و بیکاری و تورم، معیشت، بهداشت، آموزش و در یک کلام، حیات طبقات محروم و حتی متوسط را نشانه خواهند گرفت؛

پ: گسست نابه‌هنجار از سنت و نوعی آنومی اجتماعی پدید خواهد آمد. باورهای مذهبی و اعتماد مردم به روحانیت و اعتبار ارزش های اخلاقی و دینی به شدت آسیب خواهد دید و مسوولیت تمامی نگون‌ساری‌ها و بحران‌های جاری به حساب مذهب منظور خواهد شد و حتی به فرض عدم تداوم وضع احتمالی در دراز مدت، پیدایش و رشد سرطانی نوعی لاییسیسم افسارگسیخته و بی‌نظم در گذار به سوی شبه مدرنیسمی تحمیلی و تحقق بحران‌های عظیم فرهنگی و اجتماعی و هزینه‌های سنگین مادی و روانی، غیرقابل اجتناب خواهند بود؛

ت: و در نهایت، صلح جهانی پایدار و راه حل مسالمت آمیز مناقشات فلسطین و البته کل خاورمیانه با تهدید و تاخیر برای مدتی نامعلوم مواجه خواهد شد و چه بسا ایجاد چنین وضعیتی در گسترش حوزه ناامنی ها به سایر کشورهای منطقه و به ویژه کشورهایی که در بهار عربی، به سوی استقرار دمکراسی خیز برداشته اند نیز موثر باشد و از همین رو، در افکار عمومی ملت های خاورمیانه، گذار به سوی دمکراسی، مترادف با ابتلا به ناامنی و ناپایداری سیاسی تلقی شود؛

در همین راستا، توجه به نکات زیر مفید خواهد بود:

اولاً: حاکمیت و نیروهای متشکل آن در دستیابی به اهداف و عملکرد یاد شده، یک دست نیستند. ریزش‌های پی در پی در حاکمیت و جدا شدن بخش‌های حتی بسیار موثر از بدنه‌ی اجرایی دولت در بالاترین سطوح یا پیوستن جمعی از نزدیک‌ترین حلقه‌های حامی رهبری به منتقدان وضع موجود و نام‌گیری ” خواص بی‌بصیرت ” به این طیف و مباحثی که در میان اصول‌گرایان مجالس هشتم و نهم در جریان بوده است، همه و همه حکایت از وجود تردیدهای جدی و عدم یک‌دستی حاکمیت در تصمیم‌سازی‌های ماجراجویانه‌ی رییس دولت دهم، همراهان و حامیان ایشان دارد.

دوم: فشارهای روزافزون اقتصادی ناشی از تصمیم‌سازی‌های غیرکارشناسی دولت، زیرساخت‌های تولید ملی را به ورطه‌ی نابودی و ناکارآمدی کشانده است. کاهش طرح‌های عمرانی، افزایش تورم و بیکاری از یک سو و برملا شدن اختلاس‌های بی‌سابقه در نظام بانکی و بازار پولی و سرمایه از سوی دیگر، منجر به تزلزل امنیت اقتصادی و تنگ‌تر شدن سفره‌های مردم و ایجاد محدودیت‌های جدی در برخورداری از یک زندگی سالم و عادی شده و تنزل کیفیت آموزش و بهداشت و همچنین کاهش سطح اعتماد ملی و بسط شکاف میان دولت و ملت از جمله عواملی هستند که در کوتاه مدت، بروز اعتراضات فراگیر را محتوم و ناگزیر می‌سازند.

سوم: تجربه‌ی جهانی ناشی از ظهور فاشیسم و نازیسم و تحمیل دو جنگ جهانی در کم‌تر از ۲۰ سال با هزینه‌ای برابر کشتار حداقل بیش از چهل میلیون اروپایی و تخریب اقتصاد و زیرساخت‌های صنعتی و همچنین، پیامدها و هزینه‌های ناشی از تکوین و تداوم حکومت‌های خودکامه و ناقض حقوق بشر مانند صدام حسین، خاندان اسد، قذافی یا طالبان در افغانستان در سایه‌ی بی‌تفاوتی و مسوولیت‌گریزی سازمان ملل متحد، شورای امنیت و سایر کشورهای توسعه‌یافته حکایت از آن دارد که ابعاد خسارات مادی و معنوی ناشی از تداوم حاکمیت‌هایی از این دست، یا بازتولید دیکتاتوری‌های نظامی / ایدئولوژیک، هرگز در محدوده‌ی مرزهای جغرافیایی یک کشور خاص قرار نداشته است. به بیان دیگر، مردم جهان امروزه به درستی دریافته اند که حقوق بشر یک مساله و ضرورت جهانی است و نه صرفاً ملی و عدم رعایت حداقل های مندرج در اعلامیه جهانی حقوق بشر، پیامدها و خسارات سنگین مادی و معنوی را برای تمام مردم جهان در بر خواهد داشت.

با عنایت به موارد یاد شده و همچنین با توجه به نقش و تاثیری که نحوه‌ی برون‌رفت از هر بحران سیاسی و اجتماعی در پدید آمدن و ماهیت وضعیت جدید می‌تواند داشته باشد و در محو استبداد یا بازتولید آن موثر باشد، تکیه بر تداوم روش‌های تدریجی و پایدار و مبارزات مسالمت‌جویانه برای استقرار حاکمیت قانون و دمکراسی و ممانعت از شدت گرفتن چرخه‌ی خشونت و بی‌نظمی، بیش از پیش مهم ارزیابی شده و از این رو، دامنه‌‌ی مسوولیت ملت، به ویژه روشن‌فکران و کنش‌گران سیاسی و اجتماعی ایران و همه‌ی دمکراسی‌خواهان، عدالت‌طلبان و نیروهای بهبودگرای جامعه گسترش یافته و توجه بدین مهم، محرز می‌نماید و هرگونه کوتاهی در مقابله و ایجاد زمینه‌‌های تغییر در چارچوب شیوه‌های مسالمت‌آمیز، توجیهی در آینده و تاریخ این سرزمین نخواهد یافت. به عبارت دیگر هم تغییر و گذار بایسته از شرایط بحرانی کنونی و هم نحوه این گذار، به عنوان ضرورت های تاریخی این دوران باید به طور توامان مدنظر قرار بگیرند. از این رو بر عهده‌ی قشر مسوول و روشن‌فکر ایرانی است که افزون بر آگاه‌سازی افکار عمومی ملت ایران بر ابعاد تهدیدات و مخاطرات پیش رو، وجدان مردم جهان را نیز به تاثیرات مخرب و تحمیل هزینه‌های غیرقابل جبرانی که نفی جمهوریت و نقض فراگیر حقوق بشر در ایران می‌تواند پدید آورد، حساس کنند و به کنش پیشگیرانه و خروج از رفتارهای مسوولیت‌گریز و گزینش رویکردی متقاعد سازند که با فشار بر دولت‌هایشان، از یک سو امکان هرگونه ماجراجویی یا جنگ‌افروزی در منطقه را به حداقل رسانده و منتفی سازند و دوم آن که ملت‌های جهان بر دولت‌ها فشار لازم روانی را وارد سازند تا از تمامی امکانات بین‌المللی و مسالت‌آمیز موجود در راستای حمایت از جنبش آزادی‌خواهی ملت ایران مدد گیرند و نهایتاً دمکراسی‌خواهان ایران باید از ظرفیت نیروهای منتقد و ناراضی درون حاکمیت در راستای تغییر وضع موجود و چشم‌انداز احتمالی آن، بهره جویند و به این منظور، منطقی می نماید که تا برآمدن بر مشکلات و مخاطرات جاری، تولیدگران اندیشه و آزادی‌خواهان ایران از ورود به مباحث مناقشه‌برانگیز و صرفاً نظری دوری گزینند و به طرح راه‌کارهای عملی و روش‌های اجرایی همت بیشتری بگمارند.

بدیهی است که برای جلوگیری از پدید آمدن و دچار شدن به چنین وضعی، باید بتوان بازی و سناریویی را که جریان تمامیت‌خواه در صدد اجرا و نمایش آن هستند، بر هم زد و حاکمیت را به گزینش تصمیمی دیگر، متقاعد کرد، یا واداشت و از آن‌جا که ” انتخابات “، مهم‌ترین و کم‌هزینه‌ترین راه وصول به دمکراسی و نوعی تمرین دمکراسی و هم‌کنشی موثر حاکمیت و ملت ارزیابی می‌شود و از سویی به نظر می‌رسد که مهم‌ترین بازی جریان اقتدارگرا و تمامیت‌خواه، از یک سو برافروختن آتش جنگ در صحنه‌‌‌‌‌‌‌‌ی بین‌المللی و از سوی دیگر در عرصه‌ی داخلی، نفی عملی انتخابات و بی‌معناکردن آن است، هیچ جریان دمکراسی‌خواهی نمی‌تواند و نباید از کنار این سازوکار مدنی و موثر، بی‌تفاوت بگذرد و یا به حاکمان تمامیت‌خواه، امکان یا فرصتی دهد که این سازوکار دمکراتیک را نفی یا موضوعیت آن را برای ملت ایران، منتفی کنند. از این رو به زعم نویسنده متن حاضر، تمسک به روش‌ها و فرمول‌های کلی مانند شرکت بی‌چون و چرا در انتخابات یا تحریم صرف و عام انتخابات، نه تنها متناسب با وزن مسوولیت‌ها و درک واقع‌بینانه از شرایط زمانی نخواهد بود، که نوعی مسوولیت‌گریزی و پاک کردن صورت‌مساله تلقی می‌شود. بنابراین، در آستانه یازدهمین دوه انتخابات ریاست جمهوری ایران و در شرایطی که هنوز هیچ روزنه امید و امکانی برای مشارکت مردم در این انتخابات به چشم نمی خورد و حاکمیت ایران، برگزاری انتخابات پیش رو را تنها در گستره نیروهای کاملا خودی و حتی طیف خاصی از اصول گرایان طراحی می کند، باید تلاش ها را به سویی رهنمون ساخت تا هزینه‌های نادیده گرفتن این حق مسلم و طبیعی مردم، آن‌قدر باید برای حاکمیت افزایش یابد که چاره‌ای جز تمکین به خواست مردم و الزام به برگزاری انتخابات آزاد، سالم و عادلانه نداشته باشند. به عبارت دیگر، چنان چه بپذیریم رسیدن به سطحی از دمکراسی و آزادی و تحقق حقوق و حاکمیت ملت، پیش شرط و گام نخست گذار از بحران های کنونی جامعه و حکومت ایران است و نحوه و شیوه گذار و تغییر، موثر در ماهیت وضعیت جدید و استقرار مردم سالاری محسوب می شود، در شرایط کنونی چه بسا تکیه بر تحریم صرف نیز، به همان میزان مشارکت بی قید و شرط، کارگشای اقتدارگرایان محسوب شود، از این رو دمکراسی خواهان باید بیش از پیش تمامی تلاش و عزم خود را در راستای تحمیل یک انتخابات آزاد، سالم و عادلانه بر حاکمیت ایران معطوف سازند.

دمکراسی‌خواهان باید نیروهای منتقد و ناراضی درون حاکمیت و به ویژه بالاترین مقاماتی که تصمیمات و اقداماتشان می‌تواند گذار کم‌هزینه‌تر از شرایط موجود را تسهیل کند، به اتخاذ این تصمیم ترغیب کنند که تکلیف جریانی را که امروزه تحت عنوان جریان انحرافی، شامل مهم‌ترین حامیان دولت دهم می‌شوند، هرچه زودتر روشن کرده و به تسریع فرآیند خروج این طیف، از صحنه‌ی قدرت سیاسی تا پیش از انتخابات آتی یاری رسانند. باید توجه داشت که حامیان دولت با توجه به امکانات انسانی، مالی و تبلیغاتی که در طی سالیان اخیر به دست آورده‌اند، از بخت کم تری نسبت به سایر رقبای اصول‌گرای خود برای توفیق در هر انتخاباتی برخوردار نیستند. سطح فشار روانی بر منتقدان متنفذ درون حاکمیت، هم می‌تواند از درون کشور و هم از بیرون از طریق تحرکات مدنی و اعتراضات در چارچوب ساختار جمهوری اسلامی ایران صورت پذیرد. نکته‌ی اساسی در این میان، رادیکالیزه‌ نشدن مطالبات و اقناع و خاطرجمع‌سازی اصول‌گرایان منتقد دولت، در این راستاست که نه تنها پذیرش همراهی با جنبش دمکراسی‌خواهی ایران به اصل موجودیت ایشان و جریان هم‌سو لطمه نمی‌زند، بلکه عدم پذیرش این همراهی و حمایت، پیامدهای جبران‌ناپذیری برای آن طیف خواهد داشت

اعمال نوعی از ضمانت اجراهای اخلاقی و مدنی بر حاکمیت ایران نیز می‌تواند در چارچوب تشویق دولت‌ها، سازمان‌ها، نهادها و شخصیت‌های معتبر بین‌المللی و احزاب و فعالان سیاسی و مدنی سراسر جهان به طرح درخواست‌های رسمی از حکومت ایران، مبنی بر پاسخ‌گویی مسوولانه به مطالبات دمکراتیک ملت ایران و توصیه به پایان‌ بخشیدن فضای سرکوب سیاسی و در نظر گرفتن حقوق سیاسی و شهروندی مخالفان عملکرد حاکمیت، صورت پذیرد. چنان‌چه این امر در هر سطحی طرح شود و دولت‌ها یا شخصیت‌های حقیقی از سایر کشورهایی که با دولت ایران رابطه‌‌ی دوستانه و لااقل غیرخصمانه دارند، از حکومت ایران بخواهند که در سیاست‌های خود تجدید نظر کند، می‌تواند در حصول به شرایط بهتر موثر باشد. به عنوان مثال هرگونه تلاش مسوولانه از سوی کنفرانس کشورهای اسلامی، اتحادیه‌ی بین‌المجالس یا جنبش غیرمتعهدها، زمینه‌ی توجیه حکومت ایران در بروز رفتار سیاسی غیردمکراتیک را از میان خواهد برد.

در خاتمه خاطرنشان می سازد که اولاً انتخابات آزاد و مشارکت در سرنوشت سیاسی، حق هر ملتی و از جمله ملت ایران است که بیش از یک قرن از مشروطه به این سو برای نیل به آن تلاش کرده و هزینه های مادی و معنوی سنگین پرداخته اند، از این رو فارغ از شرکت یا عدم شرکت در هر انتخاباتی، بی تفاوتی نسبت به این حق اولیه و حذف صورت مساله، با هیچ منطق و ضرورتی سازگاری ندارد. دوم این که اصلاح طلبان ملزم به اتخاذ رفتارهای هماهنگ و برنامه ریزی شده برای مواجهه با مشکلات پیش رو هستند. نیروهای سیاسی با وحدت و هم‌کنشی ناشی از درک ضرورت‌ها و مخاطرات پیش رو، باید امکان رویارویی با حریف خود را افزایش دهند و با پذیرش آگاهانه‌ی اختلافات، از منازعات نظری صرف فاصله بگیرند و در چارچوب حداقل اشتراکات همکاری جویند. هرگونه بی توجهی به این واقعیت می تواند زمینه های پیروزی کم هزینه اقتدارگرایان و کاهش اعتبار اصلاح طلبان را در بر داشته باشد و سوم این که مهم تر و پیشتر از معرفی کاندیدایی خاص برای انتخابات پیش رو، وحدت اصلاح طلبان و بهره گیری از تمام ظرفیت های انسانی و فکری این جریان مردمی می باشد. از این رو صرفنظر از رفع حصر رهبران جنبش سبز و یا آزادی زندانیان سیاسی تا زمان انتخابات، توجه به آرای آقایان موسوی و کروبی و همچنین رهبرانی که محبوس و دربند هستند و وحدت عمل و نظر میان اصلاح طلبان و هر جریان سیاسی برخوردار از پایگاه مردمی که در چارچوب قانون و روش های اصلاحی، تغییرات تدریجی و مسالمت آمیز در گذار به دمکراسی و تحقق حقوق و حاکمیت ملت را دنبال می کند، در دستیابی به اهداف تاریخی ملت ایران موثر و مفید محسوب می شود.


 


کلمه: تصاویر زیر، گل فروشان سر چهارراه های تهران را نشان می دهد که سن آنها از کودکی تا پیری متغیر است؛ از جمله پیرمردی که برای حرکت مجبور به استفاده از عصا است ولی در سر چهارراه توحید تهران اقدام به دستفروشی گل می کند.


 


رئوف طاهری، استاد اخراجی دانشگاه زنجان طی نامه‌ای سرگشاده به رهبری ضمن شرح آنچه بر وی گذشته نسبت به اخراج خود اعتراض کرده است. این استاد اخراجی در بخشی از نامه خود آورده است: “در نامه های اعتراضی که به مقامات مسئول نوشته بودم؛ قویا ً اظهار تردید کرده بودم که تصمیماتی از این دست ،که هیأت مرکزی گزینش استاد به دستور کتبی وزارت اطلاعات اتخاذ نموده اند؛ ترجمه درست و وفادارانه ای ازمواضع رهبری نظام باشد. دست کم بنده با قطعیت چنین برداشتی نداشتم، لذا از ایشان پرسیده بودم که چنانچه اقدامات این چنینی از نظر تفکر بازتولید شده سابق حاکم بر اطلاعات مورد تأیید رهبری نظام باشد- که بعید می دانستم-؛ آن را بصورتی صریح به این جانب انتقال دهند تا از اشتباه محاسباتی به در آیم. مع الاسف همانگونه که متذکر شدم،همه نامه ها و سئوالاتم بی پاسخ ماند. ”

متن این نامه به گزارش ادوارنیوز به شرح زیر است:

بسمه تعالی

حضرت آیت الله خامنه ای

باسلام و آرزوی قبولی طاعات

احتراماً،به استحضارمی رساند اینجانب رئوف طاهری عضو هیأت علمی دانشگاه آزاداسلامی واحدزنجان ازتاریخ ۱۸ / ۰۷ / ۱۳۷۸ به استخدام این واحد درآمده وازتاریخ ۱۳ / ۰۳ / ۱۳۸۲ حکم استخدامی رسمی آزمایشی اینجانب صادرشده است. لازم به یاد آوری می باشد که براساس بخش نامه های مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی؛حداکثر پنج سال پس از تاریخ شروع دوره خدمت رسمی آزمایشی می بایست حکم رسمی قطعی اینجانب صادر می شده است ولی همه مراجع زیربط در این فقره مرتکب تخلف عدم تمکین از قوانین و ضوابط مرتبط با موضوع شده اند.

اکنون پس از ۱۳ سال سابقه استخدامی واشتغال به تدریس وعلی رغم داشتن دو مدرک کارشناسی ارشد دررشته های برق وکامپیوتر (کارشناسی ارشد برق ازدانشگاه تبریز – کارشناسی ارشد کامپیوترازدانشگاه اصفهان) ، باحکم اخراج مواجه شده ام. مدیریت واحدزنجان طی حکمی بااستناد به نامه شماره ۸۳۰۱ مورخه ۲۸/۸/۹۰ مدیرکل محترم دفتراستخدام هیأت علمی (جناب آقای دکتر دیندارفرکوش ) مستند به نامه شماره ۱۸۵-۱۹- ۲۶۲مورخه ۱۰ / ۰۸ / ۱۳۹۰ هیأت مرکزی گزینش استاد (جناب آقای نیازی ) پایان عضویت هیأت علمی وقطع همکاری اینجانب به علت عدم احرازصلاحیت عمومی را صادرنموده اند.

این در حالی است که هیأت مرکزی گزینش استاد درتاریخ ۱۳۸۶ تأیید صلاحیت عمومی اینجانب را کتبا به واحد زنجان ارسال ودرپرونده اینجانب موجوداست .

اکنون بر اساس دستور فوق محرمانه وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران(نامه شماره …/م/۸۸۲۲ مورخه ۲۷/۲/۱۳۹۰ ممهور به مهرمعاونت ثبت اسناد وزارت اطلاعات) خطاب به مدیرکل دفتر استخدام هیآت علمی دفتر مرکزی دانشگاه آزاد اسلامی، رأی قبلی هیأت گزینش مبنی برتأیید صلاحیت اینجانب،به عدم احرازصلاحیت عمومی تنزیل ومتعاقبا مدیریت واحد زنجان حکم اخراج و تسویه اینجانب راصادرنموده اند.

اینجانب طی نامه های جداگانه ای به مورخه های۳۰/۹/۱۳۹۰و ۱۰/۱۰/۱۳۹۰ نسبت به حکم صادره اعتراض ودرخواست تجدید نظرداده وآنهارا تقدیم دفتررئیس محترم هیأت مرکزی گزینش(آقای نیازی)،ریاست محترم واحد زنجان،نمایندگان محترم استان زنجان(جنابان آقایان جمشید انصاری و نصیری قیداری) درمجلس هشتم ونیزمدیرکل محترم اطلاعات استان نموده ام. سوگمندانه باید عرض کنم رسیدگی به درخواست تجدید نظر که پیش کش!،آنها و به ویژه دفتر هیأت مرکزی گزینش استاد علیرغم مراجعات مکرری که داشته ام، حاضر به ثبت نامه اعتراضی اینجانب نشده است. تنها پاسخ تکراری که به بنده داده شد، این بوده است که به دلیل استثناء بر قانون بودن تصمیمات وزارت اطلاعات! و بدلیل آنکه بنا به دستور رئیس دولت،احکام صادره از سوی هیأت های گزینش استاد و دانشجو خارج از شمول رسیدگی های حقوقی و قضائی می باشد؛لذا تنها مسیر پیگیری اعتراض و درخواست رسیدگی به پرونده همانا خود وزارت اطلاعات بوده،لذا بنده را به پیگیری از طریق وزارت اطلاعات دلالت داده اند.

از طرفی همچنانکه پیش تر اشارت رفت،بنده نامه ای هم خطاب به مدیر کل اطلاعات استان،تسلیم ستاد خبری کرده ام که هنوزپاسخی به آن داده نشده است. و صد البته هیچ تخلفی از مسئولیتهای قانونی و ملی و شرعی بالاتر از این نیست که متولیان وزرات اطلاعات اعتراض شهروندان را مسکوت بگذارند. هیچ حرکت و اقدامی ضد انقلابی تر و ضد امنیتی تر و آسیب زاتر از این نیست که متولیان اطلاعات کشور منویات سیاسی جناحی خویش را عمدا وارد معرکه برخورد با شهروندان کرده و بدینسان خطیرترین نهادها و جایگاههای امنیت و آرامش ملت را در وادی انتقام کشی ها و گروکشی های معیشتی و کامجوئی های منحرفانه سادیستی به مسلخ برند.

حضرت آیت الله خامنه ای!

در زمانی این تظلم خواهی را تقدیم می کنم که امضاهای برگه تسویه حسابم از دانشگاه تکمیل شده است و این علی رغم میل باطنی ام و به دلیل کسر اقساط از حساب ضامنهایم است. انگار نه انگار که دولت متخلف پولهای نفت را در قالب وام های سه هزار میلیارد تومانی بدون سپرده گذاری به وسیله مدیران بانکی و سایر رابطین مشکوک به جاسوسی خود از ایران خارج می کنند تا برای روز مبادای خود فکری کرده باشند.

همچنانکه اشارت رفت، پیش از آنی که جنابعالی را (به عنوان بالاترین مقام مسئول قانونی و حاکمیتی) مورد خطاب نامه اعتراضی،تجدیدنظرخواهانه و تظلم خواهی خود قرار داده و درخواست رسیدگی نسبت به پرونده ی شهروند عائله مند بی پناهی بکنم که صرفا به خاطر داشتن نگاهی دلسوزانه اما متفاوت با نگاه متاخرحاکم بروزارت اطلاعات-درظل و ذیل حکومتی که عملکرد و رفتار مسئولان اش به نام و عنوان جنابعالی پیوند می خورد- مورد تضییع حقوق اولیه انسانی و شهروندی قرار گرفته است؛همه مراحل و روندهای قانونی، حقوقی و مرسوم تجدید نظرخواهانه را طی کرده ام، اما دریغ از حتی ثبت نامه های اعتراضی ام، تا چه رسد به ارائه پاسخی مکتوب و یا اقدام به رسیدگی فارغ از نتیجه آن!؟ حتی طی آخرین نامه ای که تسلیم مدیران حراستی و اطلاعاتی منطقه کرده ام؛ متذکر این امر شده بودم که «این آخرین فقره از درخواست های رسیدگی و پیگیری وتظلم خواهی از مقامات مسئول حفاظتی و اطلاعاتی منطقه ای و فرامنطقه ای، قبل از آنی است که در صورت مسکوت ماندن؛به ناچار شکایت سرگشاده نزد آیت الله خامنه ای وآیت الله سید حسن خمینی واحیانا عندالزوم به نزد سایرمراجع دینی و عرفی ملی یا بین المللی خواهم برد.»

قصدم ازنگارش این نامه به جنابعالی ودرخواست رسید گی به اعتراض وپاسخگویی به سؤالاتم به انگیزه کلی تری برمی گردد که بنا برآن مصمم هستم تا به منظور دادخواهی ودرخواست رسیدگی به ظلم وستم آشکاری که درظل وذیل نظام جمهوری اسلامی بر آمده از خون بهای کثیری از فرزندان ایران زمین برمن وامثال من می رود؛ مراجع ونهادهای تصمیم سازی حاکمیتی ونیز عالی مقام ترین مراجع مسئول کشور را مورد خطاب قرارداده ومسئله ام راباآنان درمیان بگذارم ونومیدانه درانتظار یافتن گوشی شنوا ومسئولیت آگاه بنشینم.

حضرت آیت الله خامنه ای

اینجانب ازایام نوجوانی دل درگروآرمانهای اساسی وانسانی انقلاب اسلامی ایران نهاده، ازسال ۱۳۶۷ که وارد دانشگاه شدم ،تاکنون شبی را بی ملاحظه ودغدغه سرنوشت انقلاب وگرفتاریهای مردم واندیشه های امام راحل سربربالین ننهاده ام.بلافاصله پس از اتمام امتحانات سال چهارم دبیرستان و در هفده سالگی داوطلبانه عازم جبهه شدم، دردوران دانشجویی تشکیلات انجمن های اسلامی رابسترفعالیت خود قراردادم،پس ازفراغت ازتحصیل نیزبه رغم تفکرعقل سلیمی ومعیشت اندیش که به زندگی تنها ازدریچه ی تنگ وتار پول وپله وانباشت ثروت و چنگ اندازی به قدرت به هروسیله می نگرد،دمی ازتبیین وترویج اندیشه های فرا رونده امام خمینی (ره) ودفاع ازاصول اساسی وتقلیل ناپذیر انقلاب بازنایستاده ام .

آثارمکتوبم درنشریات محلی وگاهاسراسری گواه این معنا تواند بود . من البته خصلتاوبنابرآموزه های انقلابی هیچگاه نتوانسته ام ونخواسته ام به منظورمصادره وچوب حراج زدن به میراث امام وانقلاب جهت فراچنگ آوردن ثروت وقدرت؛ به مثلث زر و زور وتزویر روی خوش نشان دهم . حضرت امام تا پایان عمرباعزتشان لحظه ای ازمبارزه ومقاومت دربرابرنفاق،تزویروتحجر مقدس مابان باز نایستادند . بنده نیزبه زعم خود درهمین مسیرسلوک کرده ام.

حال چگونه است که پیروی ازاندیشه های تشیع علوی وخطوط اصلی آرمانهای انقلابی وامام وفرزندان معنوی ایشان به نام مستعار«عدم احراز صلاحیت عمومی» ودرنتیجه «حبس ،اخراج ومحرومیت ازحقوق شهروندی» تبدیل شده است؟ مگرشخص حضرتعالی به عنوان رهبری نظام و به عنوان «شخص اول مملکت»، طی سخنان مبسوطی و بارها رعایت حقوق اجتماعی وشهروندی آحاد ملت برای همه ی سلایق وباوجودتفاوت رویکردها درمسائل کشور را مورد تأکید اکید و مکرر خود قرارنداده اید؟

حضرت آیت الله خامنه ای:

کارنامه امثال نگارنده در دفاع از حقانیت وفاداری به درون ماندگاری فرارونده ی منطق انقلاب اسلامی ایران ،تأکید بر الهام های رهائی بخش درونزا ونقد هم زمان و هم عنان گفتمان النصر بالرعب مروجین اسلام آمریکائی و گفتمان معطوف به ناجی خارجی بوده است. واقعیت این است که بنده یک سال پیش ازدواج کرده واکنون صاحب فرزندی شده ام.ازطرفی مقامات امنیتی و اطلاعاتی منطقه ای و فرامنطقه ای به خوبی اشراف داشته اند که بنده به ویژه طی دو سال اخیربدلیل مسائل مبتلا به ازدواج واقتضائات زندگی روزمره؛ نه در دانشگاه و نه در خارج از آن کمترین فعالیت سیاسی که البته حق هر ایرانی می باشد،نداشته ام. بنابر این پر پیدا است که مدیریت و تفکر جدید حاکم بر وزارت اطلاعات- که به زعم این جانب بی ارتباط با بقایای جریان خودسر حاکم بر وزارت اطلاعات و نفوذیهای سرویسهای اطلاعاتی بیگانه نتواند بود، که اینجانب حتی آنرا درآخرین دفاعیات مکتوبم طی بازداشتم در رابطه با انتخابات ریاست جمهوری ۲۲خرداد ۱۳۸۸به سمع مسئولان قضائی و امنیتی و اطلاعاتی رسانده بودم – با هدف ایجاد اخلال در شرایط معیشتی اینجانب و خانواده ام و به ویژه هدف قرار دادن مشرکانه ی روزی فرزند ی که به تازگی متولد شده است، در صدد انتقام کشی از بابت رأیی است که ما کثیری از مردم به نخست وزیر محبوب امام خمینی؛ مهندس «میر حسین موسوی» داده ایم. آنها بدنبال این هستند تا ما از حمایتی که از کاندیدای خود کرده ایم،توبه کنیم.این در حالی است که کاندیدای ما؛ محبوب امام، مورد تأیید نظام و شورای نگهبان منصوب رهبری بوده است.

چنانچه هزینه مقاومت و عدم انقیاد در مقابل تفکری که دیروز به فرمایش حضرت امام روی کلیساهای درباری قرون وسطائی را سفید کرده و بر خلاف بیانیه امام روز نیمه شعبان را در حوزه علمیه قم چراغانی می کرد(آقای مصباح یزدی)، و امروز به میانجی رفقای گرین کارت دار خود همچون مرتضی آقا تهرانی و سقای بی ریا و علی مصباح یزدی – که هر کدام حدود دو دهه در آمریکا بسر برده و به اصطلاح از دانشگاههای یو اس آ به اخذ درجه دکتری! نائل آمده اند- به ناحق و البته به میانجی ژست دروغینی که پشت «چفیه »ای که معنائی جز تزئین برایشان ندارد، گرفته تا انقلاب را تصاحب و مصادره کنند؛ معادل متحمل شدن فرمان غیر قانونی وزارت اطلاعات مجددا خودسر شده،و محرومیت از برخورداری از حقوق اولیه انسانی وگرسنگی دادن به خانواده اخیرا شکل گرفته و قوام نیافته ام باشد؛ صدالبته بنده ابائی از این ندارم که عضو یکی از شبیه ترین خانواده ها به بازماندگان حماسه کربلا باشم. اگر امروز تاریخ در قواره سلفی هایی چون مصباح یزدی و جندب ابن جناده هایی چون آقا تهرانی وابن ملجم هایی چون شریعتمداری وخوارجی چون احمدی نژاد و نهروانی هایی چون منصور ارضی در حال تکرار است؛ما با افتخار اعلام می کنیم ابوذری ومالک اشتری هستیم و با آغوش باز به استقبال پیامد هایش خواهیم رفت

آه آه شوق رویتهم فوزا عظیما و فزنا برب الکعبه. لهم دینهم و لنا دیننا.

حضرت آیت الله خامنه ای:

خالی از لطف نیست تا مروری داشته باشیم به فرازی از دم مسیحائی پیر جماران که چه خون دلی از مروجین اسلام آمریکائی و خوارج نهروانی وموج سواران سلفی انقلاب می خورده است: «دیروز حجتیه ای ها مبارزه را حرام کرده بودند و در بحبوحه مبارزات تمام تلاش خود را نمودند تا اعتصاب چراغانی نیمه شعبان را به نفع شاه بشکنند،امروز انقلابی تر از انقلابیون شده اند! دیروز مقدس نماهای بی شعور می گفتند:دین از سیاست جداست و مبارزه با شاه حرام است،امروز می گویند: مسئولین نظام-بخوانید دولت جنگ به ریاست جمهوری حضرت عالی ونخست وزیری میر حسین موسوی محبوب امام و امت- کمونیست شده اند! تا دیروز مشروب فروشی و فساد و فسق و حکومت ظالمان برای ظهور امام زمان را مفید و راه گشا می دانستند،امروز از اینکه گوشه ای خلاف شرعی که هرگز خواست مسئولین نیست رخ دهد،فریاد وا اسلاما سر می دهند…همه اینها نتیجه نفوذ بیگانگان در جایگاه و در فرهنگ حوزه هاست و برخورد واقعی هم با این خطرات بسیار مشکل و پیچیده است… شیوه مقدس مأبی و دین فروشی عوض شده است،شکست خوردگان دیروز سیاست بازان امروز شده اند…خون دلی که پدر پیرتان از این دسته متحجر خورده است،هرگز از فشارها و سختیهای دیگران نخورده است..خطر تحجر گرایان و مقدس نمایان احمق در حوزه های علمیه کم نیست.طلاب عزیز لحظه ای از فکر این مارهای خوش خط و خال کوتاهی نکنند..اینها مروج اسلام آمریکائی اند و دشمن رسول (ص)..اولین و مهمترین فصل خونین مبارزه در عاشورای پانزده خرداد رقم خورد.در پانزده خرداد ۴۲ مقابله با گلوله تفنگ و مسلسل شاه نبود، که اگر تنها این بود، مقابله را آسان می نمود؛بلکه علاوه بر آن از داخل جبهه خودی، گلوله حیله و مقدس مأبی و تحجر بود.گلوله زخم زبان و نفاق و دو روئی بود که هزار بار بیشتر از باروت و سرب،فکر و جان را می سوخت و می درید. واقعا روحانیت اصیل در تنهایی و اسارت خون می گریست که چگونه عده ای روحانی مقدس نمای نا آگاه یا بازی خورده مسیر این خیانت بزرگ را هموار می نمودند.»

حضرت آیت الله

در نامه های اعتراضی که به مقامات مسئول نوشته بودم؛ قویا ً اظهار تردید کرده بودم که تصمیماتی از این دست ،که هیأت مرکزی گزینش استاد به دستور کتبی وزارت اطلاعات اتخاذ نموده اند؛ ترجمه درست و وفادارانه ای ازمواضع رهبری نظام باشد. دست کم بنده با قطعیت چنین برداشتی نداشتم، لذا از ایشان پرسیده بودم که چنانچه اقدامات این چنینی از نظر تفکر بازتولید شده سابق حاکم بر اطلاعات مورد تأیید رهبری نظام باشد- که بعید می دانستم-؛ آن را بصورتی صریح به این جانب انتقال دهند تا از اشتباه محاسباتی به در آیم. مع الاسف همانگونه که متذکر شدم،همه نامه ها و سئوالاتم بی پاسخ ماند.

به زعم اینجانب نهادهایی که به چنین تصمیم سازیهای ناصوابی مبادرت می ورزند،خواسته یاناخواسته منویات رهبری وقانون اساسی راکان لم یکن وبلا موضوع می کنندو عملا به همان اسلام آمریکائی مورد اشاره حضرت امام سرویس می دهند و خدمات رسانی می کنند.

لازم به یاد آوری نیست که فرزندان انقلابی خمینی کبیر- هم اوکه به تعبیر زیبای دکتر سروش «پیام آور عزت مسلمین»بود- چه در عسرت و چه در حرج،دمی از مبارزه بی امان و هم زمان با دو جریان زر و زور و تزویر نفوذی در داخل و جریان نفاق و مزدور خارجی که به مثابه دو لبه قیچی بر علیه انقلابیون اصلی و فرزندان اصیل امام عمل میکنند؛غفلت نخواهند ورزید و با عمل به توصیه میرحسین موسوی مبنی بر«صبر و استقامت»، در غم هجران و خار مغیلانی که بر سر راه بازنمائی انقلابهای رهائی بخش وآرمانهای توده مردم و راه امام افتاده است،با رجعت و بازگشت به اندیشه های معلم شهید انقلاب-که مورد لعن مداح کینه توز و مورد وثوق حضرتعالی شده و نماینده فرهنگی حضرتعالی عنیف ترین بی نزاکتی ها را اخیرا در صدا و سیما در حق اش مرتکب شده است و متاسفانه ایضا مورد بغض حسودانه برخی روشنفکران لیبرال واقع شده است، که به تعبیر زیبای دکتر اباذری ریشه های تروماتیک دارد – وبا باز تفسیر دیالکتیکی نظریه عدالت و جماعت گرایانه ی جنگ بین فقر و غنا، باکسب خود آگاهی استعلایی در تاریخ مبارزات طبقاتی؛ پرچم عزت و افتخار و شرافتمندی ایرانیان را باز به دست اهالی اصیل انقلاب وفرزندان زجر کشیده ومحبوس و محصورمردم در احیای نظام جمهوری اسلامی ایران؛ خواهند سپرد.

جناب آقای خامنه ای

درپایان ضمن تشکر از حوصله ای که در خوانش این دادخواهی به خرج خواهید داد؛مستدعی است درصورت امکان به درخواست رسیدگی به پرونده وتجدید نظرنسبت به رأی خودسرانه وزارت اطلاعات و متعاقب آن رآی غیر قانونی هیأت مرکزی گزینش استاد و نتیجتا اخراج وپایمال شدن حق وحقوق اینجانب و خانواده ام ترتیب اثرداده ودستور فرمائید تا به نحو مقتضی موضوع پرونده اینجانب، هم به لحاظ ماهیتی و محتوایی وهم از نظر ایرادات شکلی ،موردپیگیری ورسیدگی حقوقی و قانونی قرار گیرد. قطعا تصدیق خواهید فرمود که انتطار شنیدن دلایل و مستندات صدور حکم اخراج از ناحیه مسئولان امر درمعاونت صادرکننده حکم دروزارت اطلاعات ، انتظاری فراتر از چارچوبهای قانونی وشرح وظایف پرسنل اطلاعاتی نمی باشد. اگر کور سوی امیدی نسبت به عدم موافقت قلبی حضرتعالی با چنین برخوردهای نا ثواب با آحاد مردم،ولو منتقد و نه معاند،نبود؛ یقینا این مکتوب انگیزه ای برای خطاب قرار دادن وتصدیع اوقات عالی نمی یافت و هم از این روست که به دستور رسیدگی و پیگیری مجدانه شما امید بسته است ،با یاد آوری این قسمت از نامه های قبلی خطاب به دوائر اطلاعاتی و امنیتی که « اساسا نگارنده خیری در این نمی بیند که مقامات عالی نظام یا سایرمراجع را مخاطب مکتوباتی از این دست قرار دهد،همچنانکه تا کنون نیز آنرا رسانه ای نکرده ام. اساسا نه تنها خیری در این کار نیست؛بلکه بالاتر از آن به صلاح هم نمی باشد و این نکته ای است که تشخیص آن جزوالفبای شرح وظایف مدیریت مسئولیت آگاه وزارت اطلاعات است( گو اینکه در سالهای اخیرمدیرانی از این دست،بسیارکمیاب شده است)، نه شهروندان ستم دیده ای چون بنده حقیر!»

حضرت آیت الله خامنه ای!

اگر مدیران وزارت اطلاعات خواسته یا ناخواسته عملا کمر همت به سوراخ کردن کشتی کشور و انقلاب بسته اند؛ و نمونه ای از آن در ماجرای اتهام جاسوسی آقای محمد علی رامین که گویا ارتباط تنگاتنگی هم با سعید امامی و باند تبهکار ایشان داشته است را می توان به عینه دید؛ انتظارم از جنابعالی به عنوان فصل الخطاب و رهبری این نظام آن است که به وظیفه قانونی و شرعی و بالا دستی که نسبت به عامه مردم از موافق تا منتقد و مخالف قانونی،جامه عمل پوشانده و از ادامه لطمات وارده به نظام و انقلاب جلوگیری کنید. ما مردمی کثیر و رهبران مورد وثوقمان که اکنون در زندان به سر می برند و به ویژه آقایان و خانمها میر حسین موسوی،مهدی کروبی،بهزاد نبوی،محسن میردامادی،مصطفی تاج زاده،نرگس محمدی،بهاره هدایت،نسرین ستوده،عبدالله مومنی،سعید متین پور و سایرین جزو وفادارترین ایرانیان نسبت به تمامیت ارضی و اصلاحات درون زا و مخالف هر گونه دخالت خارجی در کشورمان هستیم اما نسبت به پاره ای از تصمیمات نظام قویا انتقاد داریم. آیا این جرمی است که تاوانش ساقط شدن از حق زندگی نیمه آزاد توسط حاکمیت حضرتعالی باشد؟ به زعم ما کسانی چون آقایان خاتمی و سید حسن خمینی وهاشمی مشاوران امین تری برای شما خواهند بود ولو صد در صد با نظراتتان موافق نباشند و همینطور امثال مصباح یزدی را مشاوران صادقی برایتان محسوب نمیکنیم ولو اینکه پایتان را ببوسند و صد در صد با آراء شما موافقت کنند. ما امید می بریم که به وظیفه رهبری که بر دوشتان سنگینی می کند عمل کنید و داد امثال ما را بستانید و گرنه آه خانواده ام و فرزند یک ماهه ام دامن هر آنکسی را خواهد گرفت که بی دادی در حق این خانواده و امثالهم را شاهد بودند ولی قدمی برای احقاق حق و دادخواهی بر نداشتند. اگراعتقاد به دنیای دیگرواقعیت داشته باشد؛به زودی و دریک چشم برهم زدن دوباره به همدیگر خواهیم رسید که در آن خبر و مفری برای امکان دزدی حقوق زنان و کودکان معصوم و طفره روی از بازپس دادن حساب نخواهد بود.

وکفی بااللّه وکیلا

باسپاس- رئوف طاهر۶/۵/۱۳۹۱

زنجان-کوی فرهنگ-خیابان رز ۱۶ – قطعه ۱۵۳۰- منزل سیف اله طاهری


 


کلمه: سخنگوی قوه قضاییه با ادعای اینکه موسوی و کروبی در حبس نیستند و تنها در خانه هستند و اجازه بیرون رفتن ندارند، رایزنی سید محمد خاتمی برای آزادی آنها را غیر قانونی خواند!

به گزارش کلمه، غلامحسین محسنی اژه ای که در یک نشست مطبوعاتی با خبرنگاران حضور یافته بود، در پاسخ به سؤالی درباره رایزنی های خاتمی برای آزادی موسوی و کروبی، این کار را غیر قانونی خواند و با تکرار اتهامات سه ساله حاکمیت علیه موسوی و کروبی که هنوز در هیچ دادگاهی بررسی و ثابت نشده، پایان حصر موسوی و کروبی را غیر ممکن خواند و گفت: مطمئن باشید تغییری در وضعیت آنها رخ نخواهد داد.

وی همچنین از سیستم اطلاعاتی هم خواست فعالیت های انتخاباتی «عوامل فتنه» را «شناسایی کند و اقدامات متناسب با آن را انجام دهد.»

این در حالی است که در ماههای اخیر تلاش های بسیاری برای متقاعد کردن سران حاکمیت به بازگشت به قانون و آزاد کردن موسوی و کروبی و زندانیان سیاسی صورت گرفته بود و تصور می شد ممکن است شرایط بحرانی داخلی و خارجی، ضرورت وحدت ملی در مقابل فشارهای خارجی و همچنین نزدیک شدن به انتخابات ریاست جمهوری بعدی، حاکمان را به رفتار عقلانی و رفع حصر خانگی و بازداشت های غیر قانونی وادار کند.

با این حال سخنگوی قوه قضاییه در واکنشی سیاسی، از الفاظی همچون مطمئن باشید و امکان ندارد برای پاسخ به این سؤال استفاده کرد تا نشان دهد که لااقل در قوه قضاییه هیچ عزمی برای بازگشت به قانون و عقلانیت و حرکت در مسیر بازگرداندن آرامش به فضای سیاسی کشور وجود ندارد.

سایت تحلیلی خبری کلمه که به دلیل محدودیت های موجود نمی تواند در جلسات پرسش و پاسخ سخنگوی قوه قضاییه شرکت کند، تاکنون چند بار سوالاتی را مطرح کرده و از نمایندگان رسانه های کشور و شخص آقای محسنی اژه ای درخواست کرده است که به این سوالات پاسخ دهد؛ سوالاتی که دغدغه بخشی از افکار عمومی جامعه است.

سوالات کلمه از سخنگوی قوه قضاییه را در اینجا ببینید

اما وی این بار نیز به این دغدغه ها پاسخ نگفت و موارد غیرقانونی و نقض آشکار حقوق شهروندی در زندان ها را نادیده گرفت و به جای آن به کلی گویی های همیشگی پرداخت. با این تفاوت که این بار اگرچه همچنان هیچ توضیحی درباره وجه قانونی بازداشت خانگی موسوی و کروبی نداد، اما در بازداشت و حبس بودن آنها را به کلی انکار کرد و گفت که آنها صرفا در خانه خود خود هستند و اجازه خروج از خانه ندارند.

اژه ای توضیح نداد که در این صورت، چرا نزدیکان و حتی اعضای خانواده رهبران جنبش سبز امکان ملاقات آزادانه آنها را نمی یابند و حتی همسر کروبی از همراهی با وی محروم شده است؟ او همچنین نگفت که اگر موسوی و کروبی از دید دستگاه قضایی مجرم اند، چرا حاکمیت هنوز جرات محاکمه علنی آنها را نیافته است؟ و نیز اشاره نکرد که اگر بر فرض موسوی و کروبی پرونده ای دارند، گناه فرزندان آنها چیست که زیر فشارهای امنیتی شدید قرار دارند؟

کلمه پیش از این هم در پرسش های خود از سخنگوی دستگاه قضایی پرسیده بود: بیش از ۵۰۰ روز از حبس غیر قانونی میرحسین موسوی و مهدی کروبی گذشته است. تاکنون هیچ مقام رسمی و قضایی مسئولیت این مساله را به عهده نگرفته است. شما به عنوان یک مقام مسئول چه پاسخی برای این حبس غیرقانونی دارید؟ چرا آنان که بدون حکم قانونی در زندان خانگی هستند، از حداقل حقوق و امکانات قانونی لازم برای یک زندانی نیز محروم‌اند؟

اما محسنی اژه ای بدون هیچ توضیحی درباره توجیه قانونی حصر خانگی موسوی و کروبی، بر ادامه این کار غیر قانونی تاکید کرد و حتی رایزنی برای شکسته شدن حصر را هم غیر قانونی خواند. جالب اینجاست که خبرگزاری های رسمی تفاوت های معناداری در گزارش این موضع گیری داشته اند.

خبرگزاری ایلنا از قول اژه ای موضوع رایزنی را به کلی انکار کرده و نوشته است: وی در ادامه در رابطه با رایزنی و آزادی موسوی و کروبی نیز گفت: اینکه افرادی بخواهند خلاف مقررات برای آزادی اشخاصی که ناامنی را برای ملت ایران ایجاد کرده‌اند کاری انجام دهند ازهیچ کس پذیرفته نیست و در این زمینه هیچ رایزنی صورت نگرفته است. وی همچنین در رابطه با تغییر رفتار با کروبی و موسوی نیز گفت: کروبی و موسوی در حبس نیستند ولی شرایطی که برایشان ایجاد شده است نیز تغییر نخواهد کرد.

خبرگزاری ایسنا هم با این عبارات به گزارش اظهارات اژه ای پرداخته است: سخنگوی قوه قضاییه در مورد رایزنی‌هایی برای آزادی موسوی و کروبی که سوال یکی از خبرنگاران بود تصریح کرد: اینکه افراد بخواهند خلاف قانون و مقررات کاری را انجام دهند از هیچ کس پذیرفته نیست ولی در مورد این دو نفر بر فرض اینکه رایزنی‌هایی صورت گیرد، امکان آزادی‌شان نیست زیرا کسانی که ظلم عظیم و ناامنی را ایجاد کرده‌اند اینطور نیست که هر کسی رایزنی کند جواب مثبت به آن بدهیم. این خبرنگار مجددا از دادستان کل کشور پرسید که برخی رسانه‌ها اعلام کرده‌اند که افراد اصولگرا رایزنی‌هایی را برای آزادی این دو فرد انجام می‌دهند؛ آیا صحت دارد؟ سخنگوی دستگاه قضایی پاسخ داد: من چنین چیزی نشنیده‌ام ولی این دو فرد در منزل خود هستند و شرایط تغییر نمی‌کند.

خبرگزاری فارس این بخش از نشست خبری محسنی اژه ای را اینگونه گزارش داده است: یکی از خبرنگاران خطاب به محسنی‌اژه‌ای گفت،‌شنیده شده که‌آقای خاتمی قصد دارد تا درباره آزادی آقایان موسوی و کروبی با دستگاه قضایی و سایر بخش‌ها رایزنی کند تا این دو نفر آزاد شوند آیا شما در این زمینه چیزی شنیده‌اید یا اقدامی صورت گرفته است، محسنی اژه‌ای گفت: اینکه افراد بخواهند احیاناً خلاف قانون کاری انجام دهند از هیچکس پذیرفته نخواهد بود حال این فرد آقای خاتمی باشد یا کس دیگری. درمورد افرادی که شما از آنها نام برده‌اید مطمئن باشید تغییری در وضعیت آنها رخ نخواهد داد زیرا اینها افرادی بودند که ظلم بزرگی به مردم روا داشتند و نا امنی در کشور بوجود آوردند البته باید بگویم این افراد زندانی نیستند بلکه در خانه‌های خودشان هستند و اجازه بیرون آمدن ندارند. بدانید در مورد این افراد قرار نیست هر کسی صبح که از خانه‌اش بیرون آمد اقدام به رایزنی کند و ما هم رایزنی او را بپذیریم.

دیگر سخنان امروز محسنی اژه ای

سخنگوی دستگاه قضایی امروز علاوه بر اعلام حکم پرونده اختلاس که گزارش آن به همراه نواقص و ابهاماتش پیش تر در کلمه منتشر شد، اظهارات دیگری نیز داشت که گزارش آن را به نقل از ایسنا در ادامه می خوانید:

محسنی‌اژه‌ای با اشاره به غیرقانونی اعلام شدن مدیرعاملی سعید مرتضوی در سازمان تامین اجتماعی، گفت: بعد از اعلام شکایت چند نفر از نمایندگان مجلس نسبت به جناب آقای مرتضوی در دیوان عدالت اداری، امروز جلسه‌ هیات عمومی دیوان تشکیل شد و بعد از رسیدگی‌های مقدماتی آن‌طور که از ریاست محترم دیوان عدالت شنیدم دو بحث در آنجا وجود داشت؛ یکی اینکه آیا اصلا دیوان عدالت صلاحیت رسیدگی به این امر را دارد و ثانیا آیا شکایت وارد است یا خیر.

وی افزود: هیات عمومی دیوان عدالت اداری به این دو مورد رای داد و شکایت را وارد دانست و در واقع انتصاب جناب آقای مرتضوی را خلاف دانستند و حکم به نفع شکات دادند.

خبرنگاری سوال خود را این‌گونه مطرح کرد که آیا فروش اموال متهمان پرونده فساد بزرگ مالی برای بازگرداندن پول بیت‌المال آغاز شده است؟ که محسنی اژه‌ای پاسخ داد: اموال متهمان این پرونده از روز اول شناسایی، توقیف و کارشناسی شده است و نمایندگان بانک‌ها و خود افراد خصوصی در دادگاه حقوقی نسبت به این موضوع دادخواست ارائه داده‌اند و در مرحله رسیدگی است ولی هنوز چیزی به صورت مشخص فروش نرفته است اما خود نمایندگان شرکت‌ها و متهمان و طلبکارها اگر بخواهند تهاتر کنند یا احیانا بخواهند مشتری دیگری معرفی شود تا اموال را بفروشند، با نظارت دادگستری این امر امکان‌پذیر است.

درباره پرونده رحیمی جواب جدیدی ندارم!

محسنی اژه‌ای در پاسخ به سوال خبرنگار دیگری که از او پرسید آیا برای معاون اول رییس‌جمهور در پرونده بیمه کیفرخواستی صادر شده است یا خیر؟ اظهار کرد: این سوال تکراری است و جواب جدیدی ندارم ولی باید اضافه کنم که این بخش از پرونده بیمه در دادگاه است و به زودی حکم آن صادر خواهد شد.

سخنگوی دستگاه قضایی در پاسخ به سوال خبرنگار دیگری در رابطه با اینکه آیا بخش‌هایی از پرونده آقای «ک» [کرباسچی] شهردار سابق تهران که مربوط به سال ۸۸ است مفتوح است یا خیر و چنین چیزی صحت دارد، اظهار کرد: من حضور ذهن ندارم مبنی بر اینکه بخشی از پرونده این فرد مفتوح بوده یا خیر. موضوع روز هم نبوده است که پرس و جو کنم. لازم به ذکر است که بگویم افرادی که محکومیت دارند در خصوص شرکت در انتخابات چند دسته‌اند؛ یک مورد مواردی است که به صورت صریح در قانون انتخابات منع شده است. بعضی افرادی هستند که نوع محکومیت مانع از شرکت در انتخابات برای آنها نیست مگر اینکه حکم تتمیمی داشته باشند و برخی دیگر از موارد است که زمان‌ دارد و اگر کسی محکوم شد آثار محکومیت وی زمان دارد که این مورد هم در قانون پیش‌بینی شده است.

محسنی اژه‌ای اضافه کرد: علاوه بر این موارد ممکن است در تشخیص صلاحیت، مراجعی که تشخیص صلاحیت می‌دهند یعنی هیات‌های اجرایی یا شورای نگهبان تصمیم بگیرند و در این صورت موضوع بر عهده دستگاه قضایی نیست اما در رابطه با سوال شما که پرسیدید پرونده مفتوح است باید بگویم که من حضور ذهن ندارم و یادم نیست. ان‌شاالله در هفته‌های بعد پیگیر این قضیه خواهم شد.

درباره بازداشت محمدعلی رامین چیزی نشنیده‌ام!

وی در پاسخ به سوالی درباره اینکه آیا بازداشت معاون اسبق مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به جرم جاسوسی صحت دارد یا خیر؟ با طرح این پرسش که آیا «منظور شما معاون پیش از آقای محمدزاده است؟»، اظهار کرد: در مورد فردی که بیان می‌کنید چنین چیزی صحت ندارد و این موضوع تکذیب می‌شود.

۱۰ پرسش کلمه درباره پرونده اتهام جاسوسی این مشاور احمدی نژاد را در اینجا بخوانید

همان خبرنگار مجددا پرسید: آیا بازداشت یکی از معاونان پیشین وزارت ارشاد را تایید می‌کنید؟ محسنی اژه‌ای گفت: من چنین چیزی نشنیده‌ام.

وعده پیگیری تخطی شرکت‌های بیمه در مورد نرخ دیه

خبرنگار دیگری با اشاره به نرخ دیه گفت که شرکت‌های بیمه به بهانه افزایش نرخ دیه، مبالغ زیادی را دریافت می‌کنند، آیا قوه قضاییه قصد تجدیدنظرخواهی در این خصوص را دارد یا خیر؟ که محسنی اژه‌ای پاسخ داد: بحثی در مورد تجدید نظر مطرح نیست اما اینکه بیمه‌ها از وظایف خود تخطی کرده، ‌اگر شما اطلاع دارید گزارش دهید و نهادهای مربوطه نیز گزارش خواهند داد و حتما موضوع پیگیری می‌شود.

خبرنگار دیگری بحث تحقیق و تفحص از شرکت‌های خودروسازی را مطرح کرد که محسنی اژه‌ای گفت: من نشنیده‌‌ام که در این خصوص بحثی شده باشد.

محسنی اژه‌ای در مواجهه با سوال خبرنگار دیگری مبنی بر اینکه نحوه اجرای حکم سعید مرتضوی چگونه خواهد بود، گفت: همان‌طور که پیش از این گفتم امروز جلسه‌ای در این خصوص بود و من حکم را ندید‌ه‌ام و به دلیل اینکه جزئیات رای را ندیده‌ام، نمی‌توانم در خصوص جزئیات آن صحبت کنم و از این موضوع اطلاع ندارم که آیا این حکم قابل تجدیدنظر است یا خیر.

پاسخ مبهم درباره نامه وزرا در حمایت از رحیمی

وی در پاسخ به سوالی در مورد اینکه آیا از سوی وزرا و در حمایت از محمدرضا رحیمی نامه‌ای به قوه قضاییه صادر شده است یا خیر، گفت: برای من که چنین نامه‌ای نیامده است. این نامه‌ها کم و بیش وجود دارد ولی من در سایت‌ها چنین چیزی دیده‌ام و خودم چنین نامه‌ای در قوه قضاییه ندیده‌ام.

خبرنگاری بار دیگر در رابطه با قطعیت حکم سعید مرتضوی در دیوان عدالت اداری سوال کرد که محسنی‌اژه‌ای پاسخ داد: من عرض کردم که حکم را ندیده‌ام و تلفنی شنیده‌ام که امروز چنین رایی صادر شده است. در رابطه با اینکه آیا این رای قطعی است یا غیرقطعی باید رای را ببینم تا بتوانم توضیحات بیشتری بدهم.

خبر جدید از خاوری نیست

دادستان کل کشور درباره دستگیری خاوری نیز که سوال یکی دیگر از خبرنگاران بود، اظهار کرد: من این موضوع را نمی‌دانم. هم دادستان تهران و هم وزارت امور خارجه پیگیر این مساله هستند. از پلیس بین‌الملل و از طریق مسئولان کشوری که متهم در آنجاست این موضوع دنبال می‌شود و فعلا خبر جدیدی ندارم.

محسنی اژه‌ای تصریح کرد: برخی کشورها مدعی هستند که در زمینه فساد بانکی با برگزاری کنفرانس در مورد آن صحبت می‌کنند اما همه ما کاملا می‌دانیم که یک فساد مالی اتفاق افتاده است و به این روشنی در کشور آنها این فرد حضور دارد اما حاضر نیستند او را دستگیر کنند. ما نمی‌توانیم قضاوت صحیحی داشته باشیم. این یک قضاوت برای سازمان‌های حقوق بشری و پلیس بین‌الملل و کشوری است که این فرد در آنجا حضور دارد.

درباره پرونده جواد لاریجانی مطلبی ندارم!

وی همچنین در پاسخ به این سوال که آیا مطلبی درباره پرونده رییس ستاد حقوق بشر قوه قضاییه دارید؟ گفت: نه، مطلبی ندارم.

خبرنگاری این‌گونه سوال خود را مطرح کرد که با توجه به اینکه چهار نفر از متهمان فساد بزرگ مالی به اعدام محکوم شده‌اند، آیا پرونده‌ای از ابتدای انقلاب بوده که متهمان آن به اعدام محکوم شوند یا خیر؟ دادستان کل کشور پاسخ داد: بله، چنین پرونده‌ای داشته‌ایم؛ مانند پرونده فاضل خداداد. غیر از آن فرد هم باز افراد دیگری بوده‌اند.

احکام اعدام ۴ متهم پرونده فساد قابل تجدید نظرخواهی است

سخنگوی دستگاه قضایی در پاسخ به سوال خبرنگاری مبنی بر اینکه آیا حکم اعدام چهار نفر از متهمان پرونده فساد مالی قابل تجدیدنظر است یا خیر؟ گفت: احکام قابل اعتراض است. دیوان عالی کشور، مرجع رسیدگی آن است. بعد از قطعیت حکم، جزئیات و اسامی اعلام خواهد شد.


 


آیت الله دستغیب مرجع تقلید مقیم شیراز در دهمین روز از ماه مبارک رمضان در کلاس درس خود تاکید میکند: در اگر کسی میان حاکمیت و زندانیان سیاسی میانجی گری کند و باعث آزادی زندانیان شود، ارزش فوق العاده‌ای دارد و موجب احیای خون شهدا می‌شود و دشمنان انقلاب و اسلام ناامید می‌شوند- نقطه مقابل اصلاح ذات البین، سخن چینی است، که عده‌ای به میان می‌افتند و اختلافات بین دو نفر یا دو گروه را دامن می‌زنند، در این کشور هم بعضی از سر نادانی و بعضی از روی غرض و عمد، آتش بیار معرکه شده‌اند و به جای حلّ اختلاف، آن را بسط و گسترش می‌دهند.

متن کامل سخنرانی آیت الله دستغیب به گزارش حدیث سرو به شح زیر است:

تفسیر سوره نساء جلسه ۵۱

فَقاتِلْ فی‏ سَبیلِ اللَّهِ لا تُکَلَّفُ إِلاَّ نَفْسَکَ وَ حَرِّضِ الْمُؤْمِنینَ عَسَى اللَّهُ أَنْ یَکُفَّ بَأْسَ الَّذینَ کَفَرُوا وَ اللَّهُ أَشَدُّ بَأْساً وَ أَشَدُّ تَنْکیلاً (۸۴)مَنْ یَشْفَعْ شَفاعَةً حَسَنَةً یَکُنْ لَهُ نَصیبٌ مِنْها وَ مَنْ یَشْفَعْ شَفاعَةً سَیِّئَةً یَکُنْ لَهُ کِفْلٌ مِنْها وَ کانَ اللَّهُ عَلى‏ کُلِّ شَیْ‏ءٍ مُقیتاً (۸۵)وَ إِذا حُیِّیتُمْ بِتَحِیَّةٍ فَحَیُّوا بِأَحْسَنَ مِنْها أَوْ رُدُّوها إِنَّ اللَّهَ کانَ عَلى‏ کُلِّ شَیْ‏ءٍ حَسیباً (۸۶)

در راه خدا پیکار کن. جز بر تکلیف خود مکلف نیستی. مومنان را نیز برای جهاد تشویق کن، باشد که خدا از صلابت کافران بکاهد که صلابت خدا بیشتر و عذابش سخت تر است.هر کس وسیله کار خیری شود، نصیبی از آن خواهد داشت و هر کس مسبب کار بدی شود، سهمی از آن خواهد برد و خدا بر هر چیز تواناست.و هر گاه به شما درودی گفتند، با درودی بهتر از آن یا همانند آن پاسخ دهید. خداوند بر همه چیز حسابرس است.

فَقاتِلْ فی‏ سَبیلِ اللَّهِ…؛ مجمع البیان در تفسیر این آیه می‌نویسد: چون پس از جنگ احد ابوسفیان به مکه باز گشت با پیامبر وعده گذاشت که در موسم بدر صغری، که بازاری در ماه ذی القعده بود، همدیگر را ملاقات کنند. چون روز موعود نزدیک شد، پیامبر دستور داد مسلمانان به میعاد بروند اما آنها سستی ورزیدند و کراهت نشان دادند. از این رو خداوند این آیه را فرستاد. پیامبر مردم مومن را برای جنگ بسیج کرد ولی جز ۷۰ سوار، کسی با پیامبر حرکت نکرد. این عده به بدر آمدند و خداوند ایشان را از شرّ دشمن نجات داد و ابوسفیان به آنجا نیامد و جنگی روی نداد و پیامبر و همراهان سالم باز گشتند.

امام صادق علیه‌السلام فرمود: «خداوند به رسول الله صلی الله علیه و آله چیزی را تکلیف کرد که پیش از آن هیچ یک از خلایقش را به آن مکلف نکرده بود؛ او را تکلیف کرد که حتی اگر هیچ گروه رزمنده‌ای برای همراهی نیابد، خود به تنهایی به میدان نبرد در آید و هیچ یک از پیشینیان و پسینان را چنین تکلیفی نکرد. سپس این آیه را تلاوت فرمود: فَقاتِلْ فی‏ سَبیلِ اللَّهِ لا تُکَلَّفُ إِلاَّ نَفْسَکَ…» (کافی، ج۸، ص۲۷۵)

پیامبر گرامی اسلام صاحب تمام اسما و صفات پروردگار، به نحو اتم و اکمل، هستند و از جمله اسمای پروردگار، قوی و قادر و قاهر است به همین جهت این تکلیف منحصر به ایشان است.

شخصی از امام رضا علیه‌السلام پرسید: فدای شما شوم مردم می‌گویند: اگر علی علیه‌السلام برحق بود پس چرا برای احقاق آن قیام نکرد؟ حضرت فرمود: خداوند این تکلیف را بر کسی جز پیامبر خود واجب نکرد و درباره او فرمود: فَقاتِلْ فی‏ سَبیلِ اللَّهِ لا تُکَلَّفُ إِلاَّ نَفْسَکَ… و درباره دیگران فرمود: وَ مَنْ یُوَلِّهِمْ یَوْمَئِذٍ دُبُرَهُ إِلاَّ مُتَحَرِّفاً لِقِتالٍ أَوْ مُتَحَیِّزاً إِلى‏ فِئَةٍ فَقَدْ باءَ بِغَضَبٍ مِنَ اللَّهِ وَ مَأْواهُ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ الْمَصیر(انفال،۱۶) (هر کس در روز جنگ به دشمن پشت کند، به خشم خدا گرفتار خواهد شد، مگر آن که هدفش حمله‌ی متقابل یا پیوستن به گروه دیگر باشد). پس علی علیه‌السلام لشکری نداشت و اگر سپاهی می‌یافت، می‌جنگید. سپس فرمود: اگر جعفر و حمزه زنده بودند، دو مرد باقی بود. (تفسیر عیاشی، ج۲، ص۵۱)

آموزه آیه

جهاد منحصر به جنگ با دشمنان نیست و شامل جهاد با نفس نیز می‌شود. اما در این جهاد همگان مورد خطاب این آیه هستند و هر کس، و لو به تنهایی موظف به مبارزه با نفس خویش است، گرچه تمام مردم عالم هوسران و گنهکار باشند، همچون جناب ابراهیم که در زمان خود تنها موحد بود و مردم همه بت پرست بودند؛

« إِنَّ إِبْراهیمَ کانَ أُمَّةً» (نحل، ۱۲۰)

«ابراهیم به تنهایی یک امت بود.»

وَ حَرِّضِ الْمُؤْمِنینَ؛ هم در جهاد اکبر و هم در جهاد اصغر لازم است دیگران را به میدان جهاد فرا خواند و به مبارزه با دشمنان ظاهری و باطنی برانگیخت و به طور قطع خداوند در هر دو میدان جنگ، مددکار مجاهدان فی سبیل الله است و دست یاری خود را پشتیبان آنان می‌گرداند، که بی یاری او هیچ کاری از کسی بر نمی‌آید. این نفس کافرپیشه و به قول آیت الله انصاری رحمه‌الله: «بی پیر» هرگز سر تسلیم فرود نمی‌آورد و مومن نمی‌شود، مگر با ریاضت‌های سخت و مجاهدت‌های فراوان. به قول حضرت یوسف:

«وَ ما أُبَرِّئُ نَفْسی‏ إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ» (یوسف،۵۲)

«من نفس خود را تبرئه نمی‌کنم، چرا که نفس پیوسته به بدی‌ها فرمان می‌دهد.»

حتی جناب یوسف هم اگر لطف الاهی شامل حالش نشده بود، فریب نفس را می‌خورد.

«وَ لَقَدْ هَمَّتْ بِهِ وَ هَمَّ بِها لَوْ لا أَنْ رَأى‏ بُرْهانَ رَبِّه» (یوسف، ۲۴)

«آن زن آهنگ او (یوسف) کرد و او نیز آهنگ آن زن می‌کرد، اگر برهان پروردگارش را نمی‌دید.»

مَنْ یَشْفَعْ شَفاعَةً حَسَنَةً یَکُنْ لَهُ نَصیبٌ مِنْها؛ تفسیر مجمع البیان وجوهی درباره شفاعت بیان کرده که در اینجا به بیان و توضیح آنها می‌پردازیم؛

یکی از معانی شفاعت، اصلاح ذات البین است. وقتی دو نفر با هم نزاع کرده، از هم رنجیده خاطر شده‌اند و قهر کرده‌اند، اگر کسی میان آنها صلح و دوستی ایجاد کند، نصیب فراوانی از عنایات الاهی می‌برد.

برای مثل امروز اگر کسی میان حاکمیت و زندانیان سیاسی میانجی گری کند و باعث آزادی زندانیان شود، ارزش فوق العاده‌ای دارد و موجب احیای خون شهدا می‌شود و دشمنان انقلاب و اسلام ناامید می‌شوند. در روزگاری که وفاق و وحدت میان شیعه و سنی، امری لازم و پسندیده است، مسلما رفع اختلاف میان گروه‌های شیعه، که همگی عقاید یکسان دارند، لازم تر و پسندیده تر است. کشورهای بسیاری از این اختلافات سود می‌برند و مشتاقانه در انتظارند این جمهوری اسلامی از هم بپاشد و به وضع سابق برگردد، حتی کشورهایی مثل روسیه و چین هم از اختلافات میان ما شادمانند و دوست می‌دارند خبری از اسلام و قرآن در این کشور نباشد.

نقطه مقابل اصلاح ذات البین، سخن چینی است، که عده‌ای به میان می‌افتند و اختلافات بین دو نفر یا دو گروه را دامن می‌زنند، در این کشور هم بعضی از سر نادانی و بعضی از روی غرض و عمد، آتش بیار معرکه شده‌اند و به جای حلّ اختلاف، آن را بسط و گسترش می‌دهند.

معنای دیگر شفاعت، وساطت برای رفع گرفتاری دیگران است؛ مثلا بی گناهی را از زندان آزاد می‌کند، یا قرض بدهکاری را می‌دهد و یا برایش مهلت می‌گیرد. نقطه مقابل این شفاعت، وساطت‌های نا بجا و خائنانه است مثلا وقتی انسان می‌داند کسی به قصد کلاه برداری پولی از دیگری می‌گیرد، اگر برای او وساطت کند، شفاعت سیئه کرده است.

وجه دیگر شفاعت، دعای خیر برای مردم کردن است. روایات فراوانی در فضیلت دعا برای مومنین وجود دارد و در بعضی روایات تا هزار برابر حسنه برای دعا کننده ذکر شده است. نقطه‌ی مقابل آن نفرین کردن به دیگران است.

مصداق دیگر شفاعت، پشتیبانی و حمایت از برادر مومن در کارهای پسندیده است و یکی از مصادیق آن پشتیبانی در جنگ است. شهید محمد علی سبحانی وقتی دید یکی از دوستانش زخمی شده و در میان میدان جنگ افتاده، به اتفاق یکی دیگر از رزمندگان به یاری او شتافتند تا نجاتش دهند، آن هم در حالی که تیرهای دشمن از هر سو، بی امان شلیک می‌شد. اما آنها بی اعتنا به خطر، به نجات برادر رزمنده خود شتافتند و در همین اثنا تیری به شهید محمد علی سبحانی اصابت کرد و شهید شد. این غیرت دینی و عشق الاهی است که عقل در فهم آن حیران می‌ماند.

شفاعت سیئه‌ای که در مقابل این کار وجود دارد، همکاری در گناه و معصیت است.

ارتباط آیات

کسی که مومنین را به مجاهده و مبارزه با نفس دعوت می‌کند، باید خود نیز آنها را کمک کند و از یاری آنها استفاده برد. در مقابل وقتی عده‌ای با کمک هم به فرمان برداری نفس می‌پردازند و در گناه به هم یاری می‌رسانند، شیطان را از خود شادمان می‌کنند و اسباب خشنودی او را فراهم می‌آورند.

وَ إِذا حُیِّیتُمْ بِتَحِیَّةٍ فَحَیُّوا بِأَحْسَنَ مِنْها أَوْ رُدُّوها؛ در فقه اسلامی لازم است وقتی کسی به کسی سلام می‌دهد و درود می‌فرستد، با سلام و درودی مانند آن یا بهتر از آن پاسخش گوید. پس اگر گفت: «سلام». بهتر است در پاسخ بگوید: «علیک السلام». اگر گفت: «سلام علیک». پاسخ بگوید: «و علیک السلام و رحمه‌الله» جواب سلام حتی در حال نماز هم واجب است گرچه سلام کردن بر نمازگزار کراهت دارد. اگر به کسی سلام کردید و پاسخ آن را نشنیدید، سوء ظن نبرید ممکن است طرف مقابل متوجه نشود، یا نشنود، یا آهسته پاسخ دهد. شخصی می‌گفت: مدتی بود که به کسی سلام می‌کردم و پاسخم را نمی‌داد. پیش خود ناراحت بودم و می‌گفتم: چرا جواب مرا نمی‌دهد؟ پس از مدتی فهمیدم که او نمی‌شنود.

وقتی دو گروه برای جنگ با هم آماده می‌شوند و یک طرف از جنگ صرف نظر می‌کند و می‌گوید: حاضر است خسارتی که به طرف مقابل وارد شده جبران کند، بهتر است آن طرف هم از اصرار بر جنگ دست بردارد و رفتاری صلح جویانه و بلکه بهتر از آنها از خود ظاهر کند.

برگی از دفتر مولوی

مولوی در ادامه حکایت کشتن چهار مرغ حضرت ابراهیم، حکایتی نقل می‌کند که برای بیان آن ناگزیر باید مقدمه‌ای بیان کرد:

خدای تعالی از لحاظ خلقت ظاهری تفاوت‌هایی میان مردان و زنان قرار داده است از جمله مردان را قوی تر و در برابر احساسات مقاوم تر خلق کرده است اما زن‌ها ظریف تر و احساسی تر هستند و این برای تربیت فرزند و عطوفت با او بهتر است. اگر در قرآن کریم می‌فرماید: « الرِّجالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّساء» به همین خاطر است. اما از لحاظ معنوی هیچ تفاوتی بین زن و مرد نیست و هر دو می‌توانند مراتب ایمان و معرفت را طی کنند و به مدارج معنوی دست یابند؛ مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثى‏ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیاةً طَیِّبَة. بسیار اتفاق می‌افتد که زنی از شوهرش فهیم تر و از لحاظ معنوی بالاتر باشد. گویند: به مردی در خواب گفتند: قرار است نیمی از زندگیت ثروتمند و نیم دیگر آن فقیر باشی، اما انتخاب اینکه ابتدا ثروتمند یا فقیر باشی با خود تو است. مرد گفت: باید ابتدا با همسرم مشورت کنم. زن گفت: نیمه اول را ثروتمند بودن، برگزین. مرد گفت: آیا اگر دوران پیری در ثروت و رفاه باشیم بهتر نیست؟ زن گفت: تدبیر من همین است. مرد پذیرفت و از فردا ثروت فراوان به سویشان رو کرد. زن، مرد را ترغیب می‌کرد که از پول‌هایش انفاق کند و مرد نگرانی دوران فقر را خاطر نشان می‌کرد اما زن می‌گفت: نه ثروتت را بخشیدن کم می‌شود و نه فقرت با بخل، تدبیر می‌گردد، آنچه برایت رقم خورده، اتفاق می‌افتد. سال‌ها گذشت و نوبت فقر رسید اما هر چه گذشت از ثروت مرد کم نشد و از فقر اثری نیامد. در خواب گفتندش: چون اموالت را انفاق کردی، ثروتت برکت یافت و تا آخر عمر برایت خواهد ماند.

بنابراین زن اگر خوب و مومن باشد، هم خود را نگه می‌دارد و هم شوهر و فرزندانش را اما اگر لاابالی و هرزه باشد، هم خود را به فساد می‌کشاند و هم جامعه را.

مولوی گوید: شیطان به خدا گفت: من برای وسوسه کردن انسان نیاز به وسایلی دارم و از تو می‌خواهم آن وسایل را در اختیار من بگذاری. خداوند طلا و نقره را به او داد و او آنها را بالا و پایین کرد و خندید اما «نیشتکی» انداخت و گفت: چیزی بهتر بده. خداوند تار و تنبور و موسیقی و رقص را به او داد و او آنها را برانداز کرد و شاد شد اما باز نیشتکی انداخت و چیز بهتری طلب کرد. همین طور تا چند مرحله گذشت تا اینکه خداوند زن را به ابلیس داد و آن لعین با دیدن زنان بسیار خوشحال شد و به رقص در آمد و پس از آن دیگر چیزی طلب نکرد.

سفارش ما به زن‌ها این است که حجاب خود را رعایت کنند و خود را از نامحرم بپوشانند. این کار باعث کوبیدن شیطان و سوختن او می‌شود. نگویید: آزادی هست و دوست می‌داریم اینگونه باشیم. یا نگویید: ما از وضع موجود ناراحتیم و می‌خواهیم با بی حجابی اعتراض خود را نشان دهیم. اگر واقعا مسلمان و شیعه هستید، مواظب اعمال و رفتار خود باشید و شما در راه کج دیگران قدم نگذارید. چه بسا زنان باحجاب و فهمیده بتوانند تاثیر خوبی در جامعه بگذارند و موجب بهبودی اوضاع شوند. وقتی زنی خوب شود، گاه از مردها بهتر می‌تواند کار کند.

تفسیر دعای روز هشتم و نهم از زبان حضرت آیت الله‌العظمی نجابت رحمه‌الله:

دعای روز هشتم: «اللهُمَّ ارزُقنی فیه رَحمَهَ الأیتام و اطعامَ الطَعامِ و افشاءَ السلام و صُحبَهَ الکِرامِ بطولِکَ یا مَلجَأ الآمِلین».

«اللهُمَّ ارزُقنی فیه رَحمَهَ الأیتام» پروردگارا رزق و روزی من گردان در این روز مبارک تا نسبت به ایتام آل محمد و بقیّه ایتام ترحم داشته باشم و نسبت به آنها خدمت کنم. خدمت به ایتام آل محمد خدمت به صاحب شرع است. خدمت به ایتام آل محمد تمام نفع را عاید شخص می‌کند، شیعیان امیرالمومنین علیه‌السلام در زمان فعلی ایتام آل محمد هستند. در بحار و سایر کتب اخبار خدمت به شیعیان جاهل و عالم از اعظم قرب به شمار آمده بلکه از تمام انفاق‌ها پرارزش تر قرار داده شده است.

خداوندا رزق من فرما اطعام طعام بنمایم، فضایل اهل بیت را خوراک و طعام شیعیان قرار بدهم. لذت دوستی اهل بیت و خدا را به شیعیان علی ولی الله بچشانم قدرت این اطعام همیشه نافع و از خصائص بندگان خداست که ذوق معارف و ادراک نسبت به ائمه و پروردگار را تفهیم کنند.

رزق بفرما مرا که نسبت به برادران مومن سبقت به سلام بگیرم ثانیا بلند سلام کنم ثالثا تسلیم خود را به ائمه و قرآن و ربّ الارباب در معرض ظهور قرار بدهم یعنی در خیال خودم را تسلیم نپندارم. بلکه تسلیم خودم را ظهور بدهم تا تخیّل از حقیقت و توهّم از اعتقاد جدا شود.

پروردگارا روزی من گردان در این روز با اخیار و خوبان هم مجلس باشم با مومنین رفیق و شفیق باشم، با اهل علم متواضع باشم، با حَمَله قرآن مجید دوست و خدمتگذار باشم.

ای پروردگار بر جمیع بشر تفضل می‌فرمایی زائد بر مقدار ضرورتشان چه کافر چه مسلم، پناهگاه آنان و ملجأ تمام موجودات تویی ای پناه کسانی که آرزوی تو را دارند، روزی من بفرما که ذوق و دوستی خودت و اهل بیت و رفاقت با مومنین و صاحبان علم را ابدالآباد همنشین باشم.

دعای روز نهم: «اللهُمَّ اجعَل لی فیه نَصیباً مِن رَحمَتِکَ الواسعه و اهدِنی فیه لبَراهینِک الساطِعه و خُذ بِناصیَتی الی مَرضاتِک الجامِعَهِ بِمَحَبَّتِکَ یا أمَلَ المُشتاقین».

خدایا قرار بده در این روز برای من نصیب و حظّی از رحمت واسعه خودت که محبت اهل بیت پیغمبر باشد. و هدایت فرما پروردگارا مرا در اینکه براهین واضحه‌ی تو را و آیات آشکار تو را به خلق تو بگویم و بفهمانم. و بگیر ناصیه مرا و جلب فرما افکار مرا به اموری که جمع کند رضایت تو را و محبت تو را و آنچه موجب محبت توست. و مرا بکشان به طرف موجبات رضایت خودت که این موجبات رضایت محبت تو را موجب شود ای آرزوی کسانی که مشتاقند لقاء تو را.


 


احمد قابل نویسنده منتقد حکومت و محقق نواندیش دینی چهار روز پس از ترخیص از بیمارستان، در پی تشنج شدید بار دیگر به بیمارستان منتقل شد.

به گزارش جرس، وی که سوم مرداد ماه از بیمارستان میلاد مرخص شده بود تا دوران نقاهت خود را در منزل بگذراند، از روز شنبه ۷ مرداد دچار تب شدید شد و به دنبال آن حوالی اذان صبح امروز یکشنبه ۸ مرداد دچار تشنج شد و بلافاصله به اورژانس منتقل و متعاقب آن دوباره در بیمارستان میلاد بستری شد.

صبح امروز فشار خون او بسیار پائین آفتاده بود، داروی تزریق شده به وی برای بالا اوردن فشار خون با مقاومت بدن وی مواجه شده کهیر می زند. پزشکان متخصص برای بهبود وی در تلاشند. خانواده قابل از همه دوستان در این ماه مبارک برای بازگشت سلامتی وی التماس دعا دارند.


 


صد و هشتاد کارگر کارخانه پیچ کوبان سواد کوه ۳ ماه حقوق دریافت نکرده‌اند.

نصرالله دریابیگی دبیر خانه کارگر مازندران با اعلام این خبر به ایلنا گفت: کارخانه پیچ کوبان سوادکوه با داشتن ۱۸۰ کارگر ماهر و متخصص و مدیران مجرب به دلیل ناتوانی در دریافت بدهی‌های معوق خود از کارخانه‌های بزرگ خودرو ساز کشور، توانایی پرداخت ۳ ماه حقوق و سایر مزایای قانونی کارگرانش را ندارد.

وی معوقات مالی این واحد تولیدی را بیش از ۵ میلیارد تومان ذکر کرد و افزود: مشکلات این واحد خصوصی، قطع یارانه‌های بخش تولید در پی اجرای قانون هدفمندی یارانه‌ها، کاهش تولیدات خودرو، بدهی‌های کارخانه‌های خودرو ساز و مشکلات نقدینگی و در ‌‌نهایت واردات بی‌رویه عنوان می‌شود.

این فعال کارگری با بیان اینکه واردات بی‌رویه کالاهای چینی سبب کاهش اشتغال و بحران واحد‌های تولیدی شده است، تصریح کرد: متولیان این بخش با واردات کالاهای مشابه که در داخل کشور نیز تولید می‌شوند زمینه اشتغال کارگران چینی و سود دهی واحد‌های تولیدی آن کشور را فراهم کرده‌اند.

دبیراجرایی خانه کارگر مازندران در خاتمه اظهار داشت: با وجود بحرانهای کارگری و افزایش تورم، کارگران سراسر کشور از جمله کارگران مازندرانی از دولت انتظار حمایت‌های غیر نقدی را دارند.


 


منابع خبری از دستگیری سارقان نان خشک توسط نیروهای انتظامی استان قم خبر می دهند.

به گزارش کلمه، بر اساس این خبرها واژگونه شدن تریلی حامل نان خشک که در اختیار سارقان بوده، باعث لو رفتن این سرقت شده است. قدس آنلاین این خبر را از قم مخابره کرده و نوشته است: در پی کسب خبری مبنی بر واژگونی یک دستگاه تریلی در کیلومتر ۱۰ محور قم-اراک بلافاصله به محل حادثه اعزام شدند.

بر اساس این گزارش، با حضور ماموران در محل حادثه مشخص شد یک دستگاه تریلی با بار نان خشک واژگون شده و هفت نفر نیز با یک دستگاه خودروی وانت پیکان در حال سرقت بار تریلی بودند که در نهایت توسط ماموران دستگیر شدند.

سه روز پیش هم منابع خبری از سرقت مسلحانه از یک مرغداری در میناب خبر دادند که شرح آن را در اینجا می توانید بخوانید.


 


رئیس تماشاخانه ایرانشهر از اجرای نمایش «بازی استریندبرگ» که پیش از این قرار بود با کارگردانی زنده‌یاد حمید سمندریان اجرا شود، توسط هما روستا همسر این استاد فقید تئاتر در مهرماه سال جاری خبر داد.

به گزارش مهر، مجید سرسنگی درباره وضعیت اجرای این نمایش گفت: «این نوبت اجرایی همچنان باقی است و سالن استاد سمندریان تماشاخانه ایرانشهر میزبان اجرای نمایش «بازی استریندبرگ» خواهد بود.»

رئیس تماشاخانه ایرانشهر ادامه داد: «قرار است خانم هما روستا همسر استاد سمندریان نمایش «بازی استریندبرگ» را مهرماه امسال به صحنه ببرند.»

نمایش «بازی استریندبرگ» نوشته فردریش دورنمات و ترجمه هما روستا پیش از این دو بار با کارگردانی زنده یاد حمید سمندریان اجرا شد. اولین اجرای این نمایش با بازی هما روستا، محمدعلی کشاورز و اسماعیل شنگله به صحنه رفت و دومین بار در سال ۷۸ و با بازی هما روستا، رضا کیانیان و احمد ساعتچیان اجرا شد.

سومین اجرای این نمایش «بازی استریندبرگ» نیز با بازی هما روستا، رضا کیانیان و پیام دهکردی پاییز سال جاری در سالن سمندریان تماشاخانه ایرانشهر به صحنه خواهد رفت.


 


ابوالفضل قدیانی که امروز همراه با ضرب و شتم به بیمارستان منتقل شده بود، پس از تصریح پزشک مبنی بر دستور بستری و پاسخ منفی ماموران به زندان اوین بازگردانده شد.

به گزارش خبرنگار کلمه، پیش از ظهر امروز دوشنبه ابوالفضل قدیانی درحالی که ظاهری به هم ریخته و پریشان داشته توسط ماموران زندان برای معاینه قلب به بیمارستان منتقل شده است.

این عضو دربند سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی به حاضران و بستگانش که از ماجرا مطلع شده و به بیمارستان رفته بودند اظهار داشت تعدادی از مأموران زندان به فرماندهی شخصی به نام محمد عطاری و در حضور رشیدی مسؤل زندان او را مورد ضرب وشتم قرار داده‌اند و به زور کت از تنش درآورده و دستبند زده به بیمارستان منتقل کرده‌اند.

در حالی که ابوالفضل قدیانی در اعتراض به ضرب و شتم خود از معاینه خودداری کرد، پزشک معالج نیز تصریح کرده است که معاینه قلب بیمار در این وضعیت عصبی و هیجانی نتیجه بخش نیست و از معاینه وی خودداری کرده است.

پزشک معالج در عین حال به مأموران گفته است که اگر من ایشان را در این وضعیت معاینه کنم قطعا دستور بستری خواهم داد، در این صورت آیا اجازه بستری شدن وی را می‌دهید؟

بر اساس این گزارش مأموران به پرسش پزشک معالج پاسخ منفی داده و مسن ترین زندانی سیاسی جنبش سبز در بند ۳۵۰ را به زندان اوین بازگرداندند.

چند روز پیش کلمه گزارش داده بود که ابوالفضل قدیانی دچار ناراحتی شدید قلبی شده و تا کنون چندین بار تحت عمل جراحی قلب قرارگرفته است. از این رو باتوجه به شدت بیماری، موضوع بیماری او توسط دادستانی به کمسیون پزشکی ارجاع داده شده که پس از بررسی و انجام معاینات، پزشکی قانونی اعلام کرده که این زندانی سیاسی باید برای مدت ۴ ماه درمرخصی استعلاجی باشد.

اما با وجود توصیه اکید پزشکان، جعفری دولت آبادی ،دادستان تهران با اجرای مرخصی قدیانی مخالفت کرده و اجازه نداده است تا او برای ادامه مداوا از زندان خارج شود.

قدیانی بار نخستین بار در دی ماه سال ۱۳۸۸ بازداشت و به اتهام توهین به رییس دولت به یک سال حبس محکوم شد. او در سه سال گذشته به دلیل نامه نگاری های درون زندان به مقامات عالی رتبه نظام نظیر ایت الله خامنه ایی و انتقاد از عملکرد آنان چندین بار به دادگاه رفته و پنجمین پرونده ی وی نیز چندی پیش به جریان افتاد.

این عضو ارشد سازمان مجاهدین انقلاب در دوران پهلوی ۴ سال در زندان های ساواک شکنجه شده و مقاومت کرده بود. اکنون او ۶۷ سال سن دارد و به دلیل بیماری شدید قلبی درمدت زندان چندین بار به بیمارستان منتقل شده است.


 


کلمه – گروه بین الملل: درگیری ها در حلب مرکز تجاری سوریه ادامه دارد، تلویزیون دولتی سوریه اخبار مبنی بر در دست گرفتن کنترل منطقه صلاح الدین که در کنترل نیرو های مخالف دولت بود منتشر کرده است اما مخالفان بلافاصله این ادعا را تکذیب کرده و گفته اند که نبرد ادامه خواهد داشت.

این در حالی است که وزیر خارجه سوریه روز گذشته با مقامات کشورمان دیدار کرد و رییس سیاست خارجی جمهور اسلامی، ایران را وطن دوم ولید معلم خواند.

به گزارش آسوشیتدپرس، نیرو های دولتی با تانک، هلی کوپتر های جنگی و جنگ افزار سنگین به مقابله با مخالفان می پردازد و در مناطق درگیری بسیاری از خانه ها ویران شده است.

سازمان ملل متحد ضمن ابراز نگرانی از وضعیت مردم در شهر حلب برآورد کرده است که دست کم ۲۰۰ هزار نفر پس از شدت گرفتن درگیری ها در دو روز اخیر از حلب گریخته اند.

والری آموس، معاون دبیرکل سازمان ملل متحد در امور بشردوستانه با انتشار اعلامیه ای گفته است که از دو روز پیش و با شدت گرفتن درگیری‌ها در حلب نزدیک به ۲۰۰ هزار نفر از ساکنان این شهر، از آنجا گریخته و به مناطق دیگر پناه برده‌اند. او در این اطلاعیه گفته است که نگران استفاده از تسلیحات سنگین و تانک‌ها در حلب، دمشق و دیگر مناطق سوریه است.

به گزارش بی بی سی آموس اضافه کرده که هنوز مشخص نیست چند نفر همچنان در شهر حلب گرفتارند و نتوانسته‌اند آنجا را ترک کنند. براساس اعلام خانم آموس، افرادی که حلب را ترک کرده‌اند، در مدارس و دیگر ساختمان‌های اطراف پناه گرفته‌اند و به غذا، پتو، لوازم بهداشتی و آب آشامیدنی نیاز فوری دارند.

او از هر دو طرف درگیری خواسته است تا غیرنظامیان و ساکنان شهر را هدف قرار ندهند و اجازه دهند گروه‌های بشردوستانه به خانواده‌های آواره در مناطقی چون حلب، حماه و دیگر نقاط دسترسی داشته باشند. او گفته است که با وجود خطرات، کمیته بین‌المللی صلیب سرخ، موسسه‌های سازمان ملل متحد و دیگر موسسه‌های مشابه تا حد امکان تلاش کرده‌اند غذا، پتو و بسته‌های بهداشتی را به دست افرادی که به آنها نیاز دارند، برسانند.
سخنگوی گروه ناظران حقوق بشر سوریه که در لندن فعالیت می‌کند، گفته است که وضعیت در حلب یک جنگ تمام عیار خیابانی است.

در همین حال وزیر امور خارجه سوریه در تهران، اسرائیل و برخی کشورهای حاشیه خلیج فارس را متهم کرده که در “یک سنگر” علیه سوریه “توطئه” می کنند و ادعا کرده است که در میان “تروریست ها” که از طریق مرزهای ترکیه وارد سوریه می شوند “لیبیایی، تونسی و مصری” هستند و برخی از افرادی که از عراق می آیند تعدادی دستگیر شده اند که “جزو تشکیلات القاعده هستند.”


میخی بر تابوت بشار اسد

ازسوی دیگر، لئون پانه تا، وزیر دفاع ایالات متحده آمریکا روز یکشنبه ۹ مرداد طی سفری پنج روزه عازم خاورمیانه و شمال آفریقا شده است. وزیر دفاع آمریکا در جریان این سفر از کشورهای اسرائیل، اردن، مصر و تونس دیدار و با مقام‌های این کشورها در مورد تحکیم حضور آمریکا در منطقه خاورمیانه گفت‌و‌گو خواهد کرد. گفته می‌شود از محورهای اصلی گفت‌و‌گوهای پانه تا در این سفر، بحران سوریه خواهد بود.
وزیر دفاع آمریکا در طی پرواز به تونس، در تازه‌ترین واکنش نسبت به اوضاع در سوریه ابراز داشت: با توجه به آنچه در حلب می‌گذرد، جامعه جهانی موظف است بر تلاش‌های خود بیافزاید تا زمینه کناره گیری بشار اسد از قدرت فراهم شود. پانه‌تا گفت درگیری‌ها در حلب نشانگر خشونت کور و نمونه‌ای غم‌‌انگیز از اعمال رژیم سوریه است. وزیر دفاع آمریکا تاکید کرد که حمله به حلب میخ تابوت رژیم بشار اسد است.

وزیر دفاع آمریکا گفته است که بحران سوریه روز به روز عمیق‌تر می‌شود و دولت بشار اسد با سرکوب‌ها تنها پایان حکومت خود را سرعت می‌بخشد.
او به خبرنگاران گفت: اگر دولت بشاراسد این سرکوب‌ها را ادامه دهد، به عقیده من در نهایت، پایان دوران خود را رقم خواهد زد. آنچه که بشار اسد با مردم خود کرده و می‌کند نشان می‌دهد که پایان این رژیم نزدیک شده است. این رژیم مشروعیت خود را از دست داده است.

او در ادامه گفت: سوال، دیگر این نیست که آیا رژیم سرنگون خواهد شد یا خیر، بلکه اکنون باید پرسید چه زمان این اتفاق روی خواهد داد؟
پانه‌تا در سفر به خاورمیانه به کشورهای تونس، مصر، اسرائیل و اردن خواهد رفت. او گفت که در این سفر تلاش خواهد کرد دیگر کشورهای منطقه را متقاعد به کناره‌گیری بشار اسد و تحول سیاسی در سوریه کند. به گفته وزیر دفاع آمریکا، از دیگر موضوع‌های مورد بحث در این سفر، سلاح‌های شیمیایی سوریه خواهد بود.


 


آخرین خبرها از حصر مهدی کروبی از رهبران جنبش سبز را در روزنامه امروز دنبال کنید که فرزند وی طی این خبر خواستار انتقال او به زندان اوین شده و شرایط زندان را از وضع موجود او بسی بهتر خوانده است.

روزنامه شماره ۱۹۸ کلمه گزارشی ویژه از خانواده های بازداشت شدگان سایبری دارد که نزدیک به دو ماه است از بازداشت فرزندانش در اوین می گذرد و حفاظت اطلاعات سپاه به جای پاسخ درست آنها را تهدید به بازداشت و پرونده سازی می کند.

پاسخ این سوال ” آیا اتخاذ رویکرد مشارکت در انتخابات پیش رو در جریان جنبش اجتماعی- اصلاحی سبز نمی تواند به عنوان تغییر تاکتیک در نظر گرفته شود؟” را هم در سرمقاله امروز دنبال کنید.

روزنامه کلمه را پس از خواندن دست به دست کنید.

هر یک از ما یک رسانه هستیم

 

صفحه فیس بوک روزنامه کلمه

روزنامه کلمه - نهم مرداد ماه - نسخه پی دی اف - PDF

دریافت نسخه PDF – پی دی اف

دریافت نسخه JPEG – عکس

چنانچه در دریافت فایل مشکل دارید ابتدا بر روی لینک دانلود کلیک راست نمایید و از منوی باز شده گزینه "Save Link as" در مرورگر های فایرفاکس و کروم و "Save as target" در اینترنت اکسپلورر را انتخاب کنید.


 


سخنگوی قوه قضاییه از صدور احکام متهمان پرونده فساد بزرگ مالی توسط قاضی ناصر سراج خبر داد و گفت : احکام در مرحله تایپ است و طبق حکم صادره ۴ نفر از متهمان این پرونده به اعدام محکوم شدند.

به گزارش ایرنا، غلامحسین محسنی اژه ای امروز – دوشنبه – در سی و سومین نشست خبری خود با حضور خبرنگاران افزود: پس از اتمام تایپ احکام صادره، آرا به محکوم علیه و وکلای آنها ابلاغ خواهد شد.

دادستان کل کشور گفت: از مجموع ۳۹ متهمی که به اتهامات آنها رسیدگی شد قاضی دادگاه چهار نفر را به اعدام، دو نفر را به حبس ابد و بقیه متهمان را به تحمل حبس های ۲۵ سال، ۲۰ سال، ۱۰ سال و پایین تر محکوم کرده است.

اژه ای افزود: این افراد علاوه بر حبس ،محکوم به پرداخت جزای نقدی ، شلاق و انفصال دائم از خدمات دولتی هستند.

وی اظهار داشت: قاضی چندین صد صفحه حکم را برای تایپ داده که این تعداد صفحه ممکن است در تایپ کم یا زیاد شود ، اما هنگامی که بطور کامل تایپ شد بصورت رسمی ابلاغ آنرا خواهیم کرد.

نبود متهمان اصلی در دادگاه رسیدگی به اختلاس، حتی صدای متهمان پرونده را هم در آورده بود. به طوری که یکی از متهمان، که خود را بسیجی معرفی می کرد، در یکی از جلسات به قاضی سراج گفت: کاش به جای سیاهی‌لشگرها در دادگاه، مدیران حضور داشتند.

این متهم پرونده اختلاس بزرگ که در عملیات پاکسازی مین در سال ۶۲ دچار موج گرفتگی شده، خود را از عوامل برخورد با حوادث پس از انتخابات مهندسی شده ریاست جمهوری دانست و مدعی شد که در جریان کوی دانشگاه فرزند آقا بوده است.

در بزرگترین اختلاس تاریخ کشور، هفت بانک مشارکت داشتند و اسامی نمایندگان مجلس نیز در این پرونده برده شده بود. علاء‌الدین بروجردی٬ ارسلان فتحی‌پور٬ محمد دهقان٬ جبار کوچکی‌نژاد و صمد مرعشی و فرزندان تعدادی از نمایندگان مجلس از جمله افرادی هستند که در این پرونده اختلاس نام آنها برده شده، اما هیچ یک محاکمه نشدند.

همچنین در جلسات دادگاه اختلاس نام چندین تن از مدیران دولتی برده شده است. وزیر سابق راه و ترابری، معاون وزیر صنایع، قائم مقام سابق بانک مرکزی، معاون سابق وزیر اقتصاد، وزیر سابق صنایع، معاون سابق وزیر راه و ترابری از جمله مدیران ارشدی هستند که در این اختلاس نقش داشته اند.

بهمن ماه سال گذشته، همزمان با برگزاری انتخابات نمایشی، برای انحراف افکار عمومی از مفاسد کلان اقتصادی تیم احمدی نژاد و نزدیکان دفتر رهبری، دادگاهی با حضور ۳۲ متهم در حالی تشکیل شد که رهبری امر کرده بود این موضوع خیلی کش پیدا نکند.

اما مدیرعامل بانک صادرات که اولین کسی است که باید در رابطه با این فساد عظیم مالی پاسخگو باشد، بدون حتی یک عذرخواهی ساده و به شکلی طلبکارانه از مسوولان خواست به خاطر کشف و دستگیری عناصر باند متهم به سوء استفاده مالی، از او تشکر کنند. هر چند جهرمی از کار برکنار شد، ولی تاکنون کسی به پرونده او رسیدگی نکرده است.

محمودرضا خاوری، مدیرعامل بانک ملی ایران هم که اینک در کاناداست و نحوه خروجش از کشور نیز بسیار پر ابهام بود، با بیان این که "ریشه اصلی این سوء استفاده در بانک صادر کننده اعتبارات اسنادی بوده و تردیدی در مسوولیت بانک صادرات نیست" از سمت خود استعفا کرده است.

هر چند وزیر اقتصاد متهم اصلی این پرونده را قهرمان صنعت کشور خوانده بود و گفته بود که وی تاکنون ده هزار شغل در کشور ایجاد کرده است و باید او را به عنوان قهرمان معرفی کرد، اما وی به عنوان اولین متهم، در مقابل دادگاه قرار گرفت و به دفاع از خود پرداخت.

محمود احمدی نژاد نیز در واکنش به کسانی که دولت را به اختلاس متهم می کنند، گفته بود "ما باز هم سکوت می‌کنیم که به خاطر مقام رهبری است، البته این سکوت وحدت بخش طولانی مدت نخواهد بود".

بر اساس آنچه در جلسات چهارده گانه این دادگاه ها آمده، مه آفرید خسروی متهم اصلی این پرونده متهم شده است که از طریق تبانی با رئیس شعبه بانک صادرات در یک کارخانه فولاد در خوزستان، ال‌سی‌های (اسناد اعتباری) جعلی به مبالغ ده‌ها میلیارد تومان می‌گرفته، بدون آنکه وجه آنها را به بانک بپردازد. بعد از آن، وی این ال‌سی‌ها را به بانک های دولتی و خصوصی دیگر می برده و در آنجا با قیمتی پائین تر از قیمت رسمی ال‌سی می فروخته است.


 


تیم چهار نفره المپیاد دانش آموزی شیمی ایران با کسب چهار مدال طلا و برنز از چهل و چهارمین المپیاد جهانی شیمی در آمریکا موفق شد در جایگاه هشتم جهان بایستد.

به گزارش کلمه، تیم المپیاد شیمی ایران در این دوره از مسابقات که در شهر واشنگتن برگزار شد، با ۴ نفر شرکت کرد که از این میان آرش فیروزبخت مدال طلا و سیدعلی توانا، محمد زارعی و آرش کشاورزی مدال برنز را برای کشور به ارمغان آوردند. این دانش آموزان برگزیده ایرانی روز پنجشنبه ۱۲ مرداد ماه به ایران باز می‌گردند.

چهل و چهارمین المپیاد جهانی شیمی از اول تا هشتم مردادماه امسال در امریکا برگزار شد.

چند روز قبل هم چهل و سومین المپیاد جهانی فیزیک در استونی برگزار شد که دانش آموزان کشورمان در رقابت با ۸۱ کشور، موفق به کسب ۲مدال نقره و ۳ مدال برنز شدند. رامتین یزدانیان و امیر یوسفی مدال نقره کسب کردند و مهرداد ملک محمدی، محمد انصاری فرد و سجاد خدادایان موفق به کسب مدال برنز شدند.


 


آتش سوزی شبانه در بازار تهران خسارت مالی سنگین بر جا گذاشت.

طی چند ماه گذشته بارها بخش هایی از بازار تهران در آتش سوخته است. بافت قدیمی و عدم استفاده از عایق های صوتی و حرارتی در ساختمان ها از دلایل عمده آتش سوزی در بازار تهران است.

به گزارش فارس، آتش نشانان ایستگاه های ۷، ۹۷ و۴ را همزمان به محل حادثه در بازار حضرتی، بازار یزدی ها اعزام کرد.

سید هادی میرافضلی معاون منطقه یک عملیات که در محل آتش سوزی حاضر بود در این باره گفت: سه باب مغازه با بنای بسیار قدیمی و مملو از لوازم منزل طعمه آتش شده بود که آتش نشانان در کمتر از سه دقیقه خود را به محل آتش سوزی رسانده و توانستند از گسترش آتش به دیگر مغازه ها جلوگیری کنند.

وی عملکرد آتش نشانان در مهار این آتش سوزی را خوب توصیف کرد و اظهار داشت: بنای قدیمی و فرسوده و نیز وجود مخازن نفت و گازوئیل داخل مغازه ها نتوانست مانع عملیات آتش نشانان شود وآنها به رغم خطرات زیاد به خوبی عملیات کرده و از سرایت شعله های آتش به اطراف ممانعت به عمل آوردند.

میرافضلی با اشاره به خسارات زیاد ناشی از این آتش سوزی، در مورد علت بروز حادثه گفت: هنوز علت وقوع آتش سوزی مشخص نشده و گروهی از کارشناسان آتش نشانی منطقه یک سازمان سرگرم بررسی میزان دقیق خسارات وارده و هم چنین علت وقوع این حادثه هستند.


 


کلمه – علی‌محمد شمس:

رهبر انقلاب در دیدار مسؤلان نظام با ایشان به مناسبت حلول ماه مبارک رمضان به بررسی شرایط کشور، تحریم‌های بین المللی و راهبرد مقابله با آن پرداختند. نفس این که ایشان پس از سال‌ها تکرار و تأکید بر بی تأثیر بودن ورق‌پاره بودن قطعنامه‌ها و تحریم‌ها امروز پذیرفته‌اند که «فشارها و تهدیدها» جدی است و «کشور با زورآزمائى چند قدرت و دولت مستکبر روبه‌رو است» و برای مقابله با این تهدیدها و فشارها باید به «اقتصاد مقاومتی» روی بیاوریم خود پیشرفتی قابل توجه در فهم واقعیت تلقی می‌شود که در صورت تداوم می‌توان انتظار داشت که به تجدیدنظر کامل ایشان در نحوه اداره کشور بینجامد.

رهبری در این سخنرانی که هدف از آن آشکارا دادن روحیه و اعتماد به نفس به کارگزاران نظام در رویارویی با بحران بی‌سابقه کنونی بود، به آنان اطمینان دادند که سیاست‌ها و مواضع کشور طی سال‌های اخیر به دور از شعار زدگی و کاملاً با توجه به «واقعیت‌ها» تنظیم و اجرا شده و «واقعیت» و «آرمان» دو مؤلفه اصلی تشکیل دهنده مواضع و سیاست‌های جمهوری اسلامی ایران بوده است در عین حال تأکید می‌کنند در تشخیص واقعیات نباید فریب «واقعیت‌سازی»‌ها و «واقعیت‌نمایی»های «دشمن» را خورد و آن‌چه را که دشمن به دروغ تبلیغ می‌کند واقعیت پنداشت. سپس بلافاصله خود به تعیین و معرفی واقعیت‌های موجود در عرصه ملی و بین المللی می‌پردازند تا مسؤلان و کارگزارن کشور بدانند که آن‌چه را که ایشان می‌فرمایند واقعیت است و جز آن هرچه ممکن است به ذهنشان برسد «واقعیت‌سازی» «دشمن» است و متوجه باشند اگر مواردی مغایر با آن چه که مقام رهبری فرمودند، واقعیت تلقی کنند و مبنای عمل قرار دهند زبان و آلت فعل دشمن شده‌اند.

واقعیات تشکیل دهنده وضع موجود از دیدگاه ایشان که ما عیناً آن را نقل می‌کنیم عبارت بودند از:

- «مسئله آمریکا و غرب اصل اسلام و جمهوری اسلامی است و نه مسئله هسته‌ای»

- «آمریکایی‌ها و غربی‌ها قدرت رسانه‌ای زیادی دارند چند دولتند؛ منتها با همین نیروى رسانه‌اى، خودشان را به نام «جامعه‌ى جهانى» معرفى میکنند، و دروغ میگویند؛ جامعه‌ى جهانى نیست.»

- «یک واقعیت دیگر این است که این چالشهائى که امروز براى جمهورى اسلامى وجود دارد، جدید نیست.»

- «یک واقعیت دیگر این است که ما در همین شرائط تهدید، پیشرفت کردیم. در طول این سالهاى متمادى، ما در همه‌ى حوزه‌ها جلو رفتیم.»

- «یک واقعیت دیگر این است که کشور در مواجهه‌ى با چالشها و تهدیدها، در مقایسه‌ى با سالهاى اول انقلاب، بمراتب قوى‌تر شده.»

- «یک واقعیت دیگر این است که جبهه‌ى مقابل ما در طول این سالها ضعیف‌تر شده است.»

- «یک واقعیت دیگر این است که رژیمهاى مخالف نظام جمهورى اسلامى درگیر بحرانند مشکلات ما مثل مشکلات یک گروه کوهنورد است که دارد در راهى حرکت میکند. راه سختى است و البته مشکلاتى دارد؛ گاهى آب میخواهند، گاهى غذا میخواهند، گاهى مشکلات دارند، گاهى به یک مانعى برخورد میکنند؛ اما دارند طرف بالا میروند. مشکلات ما از این قبیل است. مشکلات اروپائى‌ها مثل اتوبوسى است که زیر بهمن گیر کرده.»

- «یک واقعیت دیگر، توان افزایش‌یافته در درون جمهورى اسلامى است. ما کشور قدرتمندى هستیم. ما کشور دارا و توانائى هستیم. از لحاظ منابع، ما در رتبه‌هاى بالاى جهانى هستیم. در بعضى از منابع، رتبه‌ى اوّلیم. در ترکیب نفت و گاز، ما در دنیا اوّلیم.»

- «واقعیت دیگر، همین تحولات شمال آفریقا و تحولات مجموعه‌ى این منطقه است. در بعضى جاها این تحولات به تغییر نظامها و رژیمها منتهى شده؛ بعضى هم نشده.»

ما این موارد را عیناً و بدون هرگونه دخل و تصرف از بیانات رهبری نقل کردیم. البته ایشان برای این که مسؤلان و کارگزاران دقیقاً توجیه شوند برای هر یک از موارد فوق توضیحاتی نیز ارائه فرمودند که ذکر آن‌ها نوشتار ما را مطول و ملال آور خواهد کرد. خوانندگان محترم برای اطلاع کامل‌تر می‌توانند به متن سخنرانی ایشان مراجعه کنند.

اکنون خوب است به فهرست واقعیات سازنده وضع موجود از نگاه رهبری نظری مجدد بیندازیم. هر یک از این واقعیات نه‌گانه یا ناظر به قدرت و عظمت جمهوری اسلامی است و یا ناظر به ضعف و درماندگی اروپا و آمریکا. نیک روشن است از دل این بی‌طرفی علمی در تحلیل واقعیات، چه راهبردی برای مقابله با آمریکا و اروپا و تعیین سرنوشت کشور متولد خواهد شد! از میان واقعیات نه‌گانه فوق تنها واقعیت ردیف دوم ناظر به قدرت و برتری آمریکا و اروپاست و آن قدرت رسانه‌ای است. به عبارت بهتر ایشان در رویارویی موجود میان جمهوری اسلامی ایران و اروپا و آمریکا تنها مزیت و نقطه قوت طرف مقابل را قدرت رسانه‌ای آن‌ها دانسته‌اند که «انصافاً خوب می‌توانند پروپاگاندا بکنند» اما برای آن که کارگزاران نظام خیال نکنند این مزیت چیز مهم و تعیین کننده‌ای است بلافاصله می‌فرمایند این‌ها تنها «چند دولت هستند» که به قول ایشان گرفتار بحران‌های مختلفند اما با همین قدرت پروپاگاندا حرف خود را در سراسر دنیا چنان مطرح می‌کنند که گویی حرف همه جهان است. امروز اینها با توان تبلیغاتى و رسانه‌اىِ بالاى خود «خودشان را به نام «جامعه‌ى جهانى» معرفى میکنند، و دروغ میگویند» بنابراین یک واقعیت هم که مخاطبان در وهله اول ممکن است فکر کنند واقعاً قدرت و امتیازی برای غربی‌ها محسوب می‌شود، صرفاً یک قدرت پوشالی است. یک ظاهر فریبی از نوع «واقعیت سازی» است.

خلاصه کنیم براساس آن‌چه که رهبری ترسیم کرده‌اند و آن را «واقعیت» و غیر آن را «واقعیت سازی» دانسته‌اند، در رویارویی امروز ایران با آمریکا و اروپا یک طرف ایران قدرتمند، برخوردار از پیشرفت‌های محیرالعقول علمی و فنی و دارای منابع و ثروت‌های بی‌نظیر در جهان، نیروی نظامی قدرتمند که آمریکا و غرب را مرعوب کرده، قرار دارد که همچون کوه‌نوردی کار کشته «به سمت قله می‌رود» و یک طرف هم اروپای گرفتار و در هم ریخته، «اتحاد اروپایی » که خود و واحد پولش«جداً در تهدید است». آمریکای گرفتار «کسرى بودجه‌ى فراوان، قرض فراوان، فشار مردم، حرکت ضد وال‌استریت، حرکت – به قول خودشان – نود و نُه درصدى» است که مانند «اتوبوسی هستند که در بهمن گیر کرده‌اند» البته این قدرت‌های در آستانه فروپاشی که گرفتار هزار و یک بدبختی هستند تنها یک نقطه قوت دارند و آن «پروپاگاندا» است که البته آن هم اصلاً مهم نیست. سؤال این است اگر موازنه قوای میان ایران و آمریکا و اروپا تا این حد به سود ایران است، چرا تحریم‌های سخت جاری ، کاهش پنجاه درصدی فروش نفت، کاهش ظرفیت تولید کارخانجات پتروشیمی تا حد ۴۰ درصد ظرفیت و تعطیلی پی‌درپی کارخانجات و در نتیجه افزایش قیمت ارز و تورم و بیکاری و … را (که البته همگی «واقعیت نما» هستند و نه «واقعیت»!)تحمل می‌کنیم و یک بار برای همیشه آمریکا و اروپا را که همچون «اتوبوسی در بهمن» در پایین دره گرفتار شده‌اند، سرجای خودشان نمی‌نشانیم و با اتکا به پیشرفت‌های شگرف علمی و قدرت تکنولوژیک و نظامی خود ناوهای آمریکا را در خلیج فارس دود نمی‌کنیم نمی‌فرستیم هوا و این بحران را به طور ریشه‌ای و بنیادین حل نمی‌کنیم؟ از دو حال خارج نیست یا تصویری که از واقعیات موجود داده‌اند خلاف واقع گفته‌اند و «واقعیت سازی» و «واقع‌نمایی» کرده‌اند یعنی همان کاری که به «دشمن» نسبت می‌دهند مرتکب شده‌اند و یا این که تقوی و مردانگی ما را از این کار منع می‌کند. انصافاُ خیلی تقوی و جوانمردی می‌خواهد که آدم این همه قدرت داشته باشد و به تعبیر رهبری در همین سخنرانی موقعیتش در برابر حریف موقعیت «بدر و خیبر» باشد باز هم به حریف زبون و در حال فروپاشی خود اجازه این همه گستاخی و زبان‌درازی بدهد که با هر موضع‌گیریش کسر مهمی از ارزش پول ملی کاسته شود و حقشان را کف دستش نگذارد. البته مقام معظم رهبری در ابتدای سخنان خود در این دیدار بر مسئله تقوی خیلی تأکید کردند و از حاضران خواستند که از ساعات و حتی دقایق ماه مبارک رمضان بهره ببرند زیرا «این فرصتها از دست میرود و در آن روزى که هر ساعت ما، هر دقیقه‌ى ما، هر حرکت ما، هر کلمه‌ى حرف ما حسابى دارد و محاسبه‌اى پاى آن هست، این غفلت مایه‌ى حسرت خواهد شد. آنگاه وقت هم دیگر گذشته است؛ «اذ قضى الأمر». کار از کار گذشته است».

به گمان ما فرض دوم منتفی است زیرا اگر تقوی و خداترسی و مردانگی ما چنان است که در تعامل با آمریکا و اروپا نیز خود را ملتزم به رعایت آن می‌دانیم، به طریق اولی باید در عرصه تعامل با منتقدان داخلی نیز درجایی خود را نشان دهد. اما در این عرصه آن تقوی و خداترسی جای خود را به مشتی ادعاهای خلاف واقع و اتهامات کذب می‌دهد. از جمله این که درهمین سخنرانی با اشاره به مواضع خاتمی و دیپلماسی دولت اصلاحات و موافقتنامه سعد‌آباد می‌فرمایند:

«هر برهه‌اى که ما در مقابل جبهه‌ى دشمن انعطاف نشان دادیم و با توجیه‌هائى عقب‌نشینى کردیم …دشمن مواضع گستاخانه‌ترى علیه ما گرفته. در آن روزى که ادبیات مسئولین ما آلوده شد به حرفها و تعبیرات تملق‌آمیز نسبت به غرب و فرهنگ غربى، در آن روز اینها ما را «محور شرارت» معرفى کردند! … در همین قضیه‌ى هسته‌اى، آن وقتى که ما با اینها همراهى کردیم و عقب‌نشینى کردیم – البته براى ما تجربه‌اى بود، اما این واقعیت است – اینها جلو آمدند؛ اینقدر جلو آمدند که من در همین حسینیه گفتم اگر بنا باشد که این روال از سوى آنها ادامه پیدا کند، من خودم وارد قضیه خواهم شد؛ و وارد قضیه شدم؛ ناچار شدیم؛ اینها کار ما نیست.»

بگذریم از این که شکسته نفسی فرموده اند که «این‌ها کار ما نیست» وگرنه همه می‌دانند که امروز دیپلماسی هسته‌ای مستقیماً زیر نظر ایشان اداره می‌شود و دولت و وزارت امور خارجه هیچ نقشی در مذاکرات هسته‌ای ندارند. در آن روز هم دیپلماسی هسته‌ای اصلاحات بدون موافقت ایشان امکان اجرا نداشت کما این که با مخالفت ایشان آن دیپلماسی متوقف شد. اما آیا واقعاً موافقتنامه سعد آباد یک«عقب نشینی» یا از نوع «حرف‌ها و تعبیرهای تملق آمیز نسبت به غرب» بود؟ خوب است در بیانات خود مقام رهبری به دنبال پاسخ این پرسش بگردیم. ایشان در سال ۸۲ و اتفاقاً در دیداری مشابه یعنی دیدار با کارگزارن و مسؤلان نظام آن زمان – که البته با کارگزاران و مسؤلان امروزی نظام تفاوتی به ندازه تفاوت خاتمی با احمدی‌نژاد داشتند- در باره موافقتنامه سعدآباد فرمودند:

«کارى که مسؤولان کردند، کار درستى بود. با تدبیر و بدون پذیرش تسلیم و قبول حرف زور انجام شد تا توطئه اى که از طرف امریکاییها و صهیونیستها علیه جمهورى اسلامى طرّاحى شده بود، شکسته شود. … افراد مؤمن و غیور ما تصوّر مى کنند دولت تسلیم شد، که باید گفت این طور نیست و هیچ تسلیمى تا این جا وجود نداشته است. این یک حرکت سیاسى و کار دیپلماسى است». (بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار مسؤولان و کارگزاران نظام در یازدهم آبانماه سال ۸۲)

ملاحظه می‌فرمایید آن چه که مقام رهبری امروز آن را «عقب نشینی» تجربه‌ای تلخ و از نوع «حرف‌های تملق‌آمیز نسبت به غرب» به خاتمی و اصلاح طلبان نسبت می‌دهند و آنان را متهم به سازش می‌کنند در آن زمان از نظر ایشان «کاری درست» «با تدبیر» «بدون پذیرش تسلیم و قبول حرف زور» و «یک حرکت سیاسی و کار دیپلماسی» بود. بی‌تردید در طول بیش از دو دهه رهبری ایشان کمتر موضع و اقدامی را در عرصه سیاست خارجی کشور می‌توان سراغ گرفت که ایشان این‌گونه و با این تعابیر از آن تمجید کرده باشند. اما این که چرا آن تدبیر و خدمت بزرگ امروز در نظر ایشان به خیانت تبدیل شده است خود ماجرایی دارد که شرح آن ما را از مقصود این نوشتار دور می‌کند. اما نکته‌ای که نمی‌توان بی‌تفاوت از کنار آن گذشت این است که طبعاً از این هر دو مدعای متناقض یعنی آن مدح و ثنا و این ذم و تقبیح نمی تواند درست باشد لاجرم یکی از آن‌ها کذب و از نوع «واقعیت‌نمایی»و «واقعیت سازی» است. کسانی که از وضعیت خطرناک کنونی کشور که نتیجه رهبری‌های مقام رهبری است،‌ آگاهی دارند می‌توانند قضاوت کنند که کدامیک از این دو ادعای متناقض صحیح و کدامیک کاذب است و چه کسی به کشور خدمت کرد و چه کسی خیانت. اما اکنون ما در صدد اثبات درستی یکی و نادرستی دیگری نیستیم. چه سخن گذشته رهبری صحیح و نظر اخیر ایشان خلاف واقع باشد و یا برعکس، آن‌چه مسلم است این است که اولاً ایشان مرتکب خلاف گویی آگاهانه آشکاری شده‌اند و ثانیاً آن‌چه را که امروز«عقب‌نشینی» و سازشکاری با دشمن می‌خوانند با تأیید و حمایت مطلق ایشان انجام شده است.

تا این جا مشاهده شد که در این سخنرانی هم تصویری که از واقعیات موجود به دست داده شده و هم اتهاماتی که به خاتمی و اصلاح طلبان زده شده کذب محض است. اما مسئله صرفاً خلاف‌گویی نیست. زشت‌تر و ناپسندتر از خلاف گویی، آن است که به مصداق آیه «اتأمرون الناس بالبر و تنسون انفسکم» به دیگران متذکر شویم که «هر کلمه‌ى حرف ما حسابى دارد و محاسبه‌اى پاى آن هست» اما خود دیگران را بی‌حساب آماج تهمت و افترا قرار دهیم و باز بدتر و مذموم تر آن است که این اتهامات و خلاف واقع‌ها را علیه کسانی برزبان برانیم که یا در گوشه زندانند و یا دهانشان را بسته و امکان دفاع را از آنان سلب کرده‌ایم. اکنون این معتقدان به ولایت فقیه هستند که باید گفته امام خمینی را به خاطر آورند «اگر ولی فقیه یک گناه کند از ولایت ساقط و برکنار می شود.»

از حق نگذریم در این سخنرانی ادعا و سخن صحیح ارزشمند نیز وجود دارد. شاید تنها سخن صحیح در این سخنرانی آن‌جا بود که فرمودند:

«مردم مایلند عزت ملى داشته باشند، مردم مایلند زندگى ایمانمدار و دینمدار داشته باشند، مردم مایلند در امور اداره‌ى کشور و مدیریت کشور سهیم باشند – یعنى مردم‌سالارى – مردم مایلند پیشرفت داشته باشند، استقلال سیاسى و اقتصادى داشته باشند؛ اینها خواسته‌هاى عمومى مردم است. این خواسته‌ها، واقعیتهاى جامعه است؛ این واقعیتها دقیقاً در جهت آرمان‌خواهى است؛ اینها که مسائل تحلیلى و ذهنى نیست، اینها که موهومات نیست، اینها که ذهنیات نیست؛ اینها واقعیاتى است که در جامعه وجود دارد. یک جامعه‌ى زنده و مؤمن دنبال این چیزهاست؛ میخواهد عزت ملى داشته باشد، میخواهد استقلال داشته باشد، میخواهد پیشرفت داشته باشد، میخواهد آبروى بین‌المللى داشته باشد؛ اینها خواسته‌هائى است که مردم دارند؛ اینها در جهت آرمانهاست؛ و این خواستن، جزو واقعیتهاى قطعى جامعه است.»

آری همه این‌ها جزو واقعیات قطعی جامعه ماست اما سؤال این است که در دوره رهبری ایشان کدامیک از این آرمان‌ها جامه عمل پوشیده است؟ و چه چشم انداز روشنی برای تحقق تنها بخشی از این واقعیات گشوده شده است؟ آیا سرکوب و حبس و شکنجه مخالفان و منتقدان در زندان‌ها و فجایعی مانند کهریزک و بستن احزاب و توقیف مطبوعات و تبدیل کردن ایران به بزرگترین زندان روزنامه نگاران نشانه «سهیم شدن مردم در مدیریت کشور» است و یا فسادهای مالی بی‌سابقه در تاریخ کشور و بلکه در جهان معاصر،‌فقر و بیکاری و تورم و گرانی نشانه «یک جامعه‌ى زنده و مؤمن» و یا چوب حراج زدن به نفت‌های سرگردان روی دریا،‌ پرکردن بازار کشور از اجناس چینی و ایفای نقش کارگزاری روسیه و چین در منطقه از جمله سوریه نشانه «استقلال اقتصادی و سیاسی»؟ در باره این سخنرانی، سخن بسیار است اما چه کنیم که مجال محدود است و طولانی شدن نوشتار موجب ملال خواننده.


 


کلمه: در حالی که مدتهاست انتقاد از سیاست های هسته ای در زمان ریاست جمهوری سیدمحمد خاتمی شاه بیت رسانه های اقتدارگرا شده است، موسوی لاری می گوید: مقوله‌ غنی‌سازی امروز مسئله روز کشور ماست. من فقط به گفتن این جمله بسنده می‌کنم که غنی‌سازی و مقوله هسته‌ای از لحظه‌ای که کار خود را آغاز کرد که سبب مشکل ما با غرب شد تحت مدیریت مستقیم رهبری بود.

وی در ادامه افزود: یعنی در دولت آقای خاتمی کمیته‌ای تشکل شده بود که ما عضو آن نبودیم و گزارشات این جلسات هرچه بود به رهبری ارائه ‌می‌شد و کارها با نظر ایشان دنبال می‌شد گر چه آقای روحانی مسئول بود اما نهایت قصه و اینکه چه کسی بیاید و چه کسی برود و چه میزان بحث شود و کجا پذیرفته یا پذیرفته نشود، در سیاست‌های کلی نظام بود و مسئولان آن نیز جوابگو هستند.

به گزارش کلمه از گفت و گوی تفصیلی فارس با موسوی لاری، وزیر کشور دولت خاتمی با انتقاد از عملکرد لباس شخصی ها گفت: در دوران من مشکلی بود به نام لباس شخصی‌ها که به اجتماعات حمله می‌کردند. شما اگر پدیده لباس شخصی‌ها را دنبال کنید خیلی از مسائل برای شما روشن می‌‌شود آنها کسانی بودند که معتقد بودند که نباید بگذارند این دولت کار خود را انجام دهد؛ دستگاه قضایی هم خیلی‌هایشان را شناسایی کرد.شما باید از دستگاه قضایی بپرسید یک عده‌ای که گفته می‌شد لباس شخصی‌اند و امکاناتی نیز در اختیار داشتند هرجا جلسه‌ای برگزار می‌شد به هم می‌زدند، اجتماعات را به هم می‌ریختند، به افراد حمله می‌کردند و حتی در نماز جمعه‌ها به وزرای کابینه آقای خاتمی نیز حمله می‌کردند و در سطح کشور هم بودند و تشکیلاتی نیز برای خود راه انداخته بودند، چه کسانی بودند؟ واضح بود که لباس‌شخصی‌ها با یک اطمینان خاطری کار خود را انجام می‌دادند. شناسایی دستگاهی که این جریان را سازماندهی می‌کرد به عهده دستگاه قضایی بود که متأسفانه دستگاه قضایی این قضیه را ریشه‌کن نکرد.

لاری با بیان اینکه برخوردهای سلبی و سیاسی در مساله فرهنگ کارایی ندارد، گفت: تلقی من این است که بهره‌برداری سوء از احساسات پاک مذهبی مردم بیش‌تر از آن مقاله توهین‌آمیز به جامعه ما لطمه زده و لطمه می‌زند. باید به آن مقاله توهین‌آمیز به شکل مناسب خود پاسخ داده شود اما این استفاده‌های سیاسی از یک سلسله مسائل معنوی بیش‌ترین ضربه را به ما زده و این روش در دولت احمدی‌نژاد که از خود می‌دانند، عمل نشده و ما شاهد ده‌ها اتفاق در عرصه سینما و صداوسیما هستیم بخصوص در سریال‌های صداوسیما از ریخت و قیافه و خانه‌ای که در ‌آن فیلم‌‌برداری صورت گرفته تا افرادی که به عنوان بازیگر بازی می‌کنند.اگر کسانی بخواهند چنین مسائلی را به کلیت نظام نسبت دهند و کفن‌پوشی کنند به صورت مسئله در می‌آید ولی اگر بخواهند با ابزار فرهنگی با این‌ها مقابله کنند به نقد و برخورد رجوع می‌کنند همانگونه که الان دارد صورت می‌گیرد و به صورت آرام پاسخ هتاک و غیره را می‌دهند و دیگر علم شنگه و کفن پوش و نیروهای سازمان‌دهی شده تحت عنوان دفاع از ولایت و امامت و خدا و پیغمبر راه نمی‌افتد که یک کار کوچک غلط و اشتباه رخ داده را توسعه دهند.

وی افزود: من معتقدم روشی که امروز برای مقابله دنبال می‌شود و باعث شده افراد کفن پوش ساکت شوند، خوب است اگر چه هنوز هم ما شاهد بعضی کارهایی هستیم که خیلی قابل قبول نیست اما معتقدم که مسائل فرهنگی اگر از بهره‌برداری‌های جناحی و سیاسی جدا شود و مقولات ارزشی، دینی و اعتقادی، اخلاقی و فرهنگی با ابزار خود سنجیده شود و هم احیاناً با نارسایی‌هایش برخورد شود حتماً ما موفق‌تر خواهیم بود تا زمانی که ارزش‌های دینی یا اعتقادی یا هنجارهای اجتماعی ابزاری برای زنده باد و مرده بادهای سیاسی باشد که در دوره آقای خاتمی همان جریانی که می‌خواست این جمله ناکام بماند این مسائل را به این شکل علم می‌کرد و برجسته می‌کرد و سپس می‌گفت به مقدسات توهین شده است. شما اگر به تهیه لیستی بپردازید و بررسی کنید که در روزنامه‌ها، مجلات و نشریه‌ها زمان آقای خاتمی چه چیزهایی گفته شد و همان‌ها الان در روزنامه‌ها و به ویژه صداوسیما به چه میزان وجود دارد.

موسوی لاری با انتقاد از عملکرد شورای نگهبان می گوید: متأسفانه آن نقطه عطف یعنی تفسیر اصل ۹۹ قانون اساسی توسط شورای نگهبان و در اختیار گرفتن کلیه امور انتخابات توسط شورای نگهبان و اعضای هیئت نظارت، نهایتاً نگاه سلبی به انتخابات مجلس را به شکل دیگری درآورد حالا من نمی‌خواهم این نگاه را خیلی عمده کنم ولی بالاخره نتیجه این شد که هم آنها سعی کردند که عده‌ای را رد صلاحیت کنند و هم کسانی که فکر می‌کردند می‌توانند نقشی داشته باشند می‌گفتند که لزومی ندارد که ما در چنین فضایی وارد مجلس شویم؛ به همین دلیل معتقدیم که این روند، روند خسارت‌باری بوده و اگر به یک شکلی جبران شود و فضا به سمتی رود که عرصه برای تمام کسانی که قانون اساسی را قبول دارند فراهم شود و این اعتمادسازی به وجود آید، به نظر من در این صورت مجلس کارساز خواهد بود.

وی با اشاره به واقعه هجده تیر افزود: به نظر من ورود نیروی انتظامی و برخوردهایی که صورت گرفت عامل شعله‌ورتر شدن اعتراضات بود که عده‌ای هم در روزهای بعد فرصت‌طلبی کردند.

لاری در ادامه گفت: لب کلام من این است که دستگاه مدیریت سیاسی و امنیتی آن روز تمام تلاشش این بود که این غائله را جمع کند بدون اینکه نیروی انتظامی و دستگاه‌های متولی انتظامات الزام پیدا کنند که دست به اسلحه شوند و یا خدای نخواسته مواجهه نظامی صورت بگیرد.تحمل، بردباری و حوصله و تدبیر کردن مسئله در مقابل توطئه‌ها باید هوشیارانه باشد تا مورد سوء‌استفاده‌ و بهره‌چینی‌های جریانات مختلف نشود.تلقی من این است با وجود اینکه شاید دست‌های مرموزی هم در روزهای بعد وارد قضایا شده بود اما به خوبی خاتمه یافت و به گونه‌ای به اتمام رسید که نظام آبرومند از کنار این مسئله بیرون بیاید و با بردباری و تحمل غائله را فرونشاند.

لاری در توضیح چگونگی مدیریت این حادثه افزود: فرمانده نیروی انتظامی آن زمان آقای لطفیان بود که به او گفته شده بود آن کسی که در این ماجرا مسئول بوده را معرفی کنید که خودشان نام آقای نظری را مطرح کردند و خودشان نیز پیگیر بودند. این را هم بگویم که اولاً نقش آقای تاج‌زاده در این ماجرا بعد از معاونت امنیتی بود و دوم اینکه آقای خاتمی در این ماجرا به عنوان رئیس شورایعالی امنیت ملی از دستگاه متولیش نیروی انتظامی خواست که مسئول این حادثه را مشخص کنند که خود نیروی انتظامی نام آقای نظری را مطرح کرد و دستگاه قضایی هم پیگیر قضیه بود؛ در این ماجرا دستگاه اجرایی زیاد به دنبال فرد نبود بلکه به دنبال حل مشکل بود.

وی در ادامه افزود: در یک نشریه دانشجویی که کمتر از ۱۷۰ تیراژ داشت مطلبی راجع به امام زمان (عج) نوشته شد که غلط و توهین بود و یا در یک مجله‌ای به یکی از علما توهین می‌شد، یک عده که می‌‌خواستند غوغاسالاری کنند این را می‌گرفتند و بزرگنمایی می‌کردند در حقیقت یک نشریه که تیراژ ۱۷۰ تایی داشت توسط همین افراد میلیونی می‌شد یعنی متأسفانه آن چیزی که پشت این قضیه بود نه اصل آن بود، آن توهین غلط بود و مسئولان نیز برخورد می‌کردند اما یک عده چون می‌خواستند دولت را بکوبند همین مسئله جزئی را بزرگ می‌کردند و در سطح ملی پخش می‌کردند غافل از اینکه عمل خودشان به ‌مراتب از عمل آن دانشجویان هتاک بدتر بود.راهپیمایی راه می‌انداختند و کفن پوش می‌شدند و از قم تا جمکران پیاده‌روی می‌کردند به این دلیل یک اتفاقی افتاده در حالی که همین کفن پوشی و راهپیمایی بیشتر مسئله را توسعه می‌داد.امروز نیز در عرصه سینما، کتاب، روزنامه و حتی آموزش و پرورش تهران ـ‌ سؤالاتی که در دوره اول آقای احمدی‌نژاد مطرح شد ـ اما ما دیدیم که کسی در برخورد با اینگونه اقدامات کفن پوش نشد و به این مسائل دامن نزد و خیلی زود جمع شد.من معتقدم که توهین‌ها این دوره توسط دستگاه‌های مسئول بیشتر از دوره آقای خاتمی بود.

موسوی لاری در خصوص تقلب در انتخابات می گوید: مطرح کردن بحث تقلب در شرایط فعلی که در آستانه انتخابات هستیم نمی‌دانم درست است یا خیر ولی قطعاً اگر هیئت‌های اجرایی و نظارتی به وظایفشان عمل کنند، نه. البته به نظر من وقتی که مثلًا مکانیزم‌های نظارتی کار خودشان را انجام نمی‌دهند و یا یک طرفه هستند احتمال همه چیز هست؛ در قانون انتخابات گفته شده که ناظرین باید کاملا بی‌طرف باشند و این نامزد و آن نامزد نباید برایشان فرقی داشته باشند ولی وقتی نامزدها اظهار دارند که فرد گماشته شده به عنوان ناظر از جریان مقابل ما است طبیعی است که آن نامزد بدگمان خواهد شد.در قانون صراحتاً ذکر شده که نیروهای نظامی نباید در دستگاه اجرا و نظارت حضور داشته باشند اما وقتی حضور داشته باشند نگاه‌ها را عوض می‌کند؛ بنابراین اگر مکانیزم‌های قانونی رعایت شود احتمال تقلب وجود ندارد ولی اگر رعایت نشود طبیعی است که همه احتمالات وجود خواهد داشت.

وی افزود: من همه حرفم این است که این قانون انتخابات باوجود همه نقص‌هایی که دارد اگر اجرا شود ما اشکالاتمان به حداقل می‌رسد، خب اولین شرط آن نیز بی‌طرفی ناظرین است وقتی شما همه اعضای نظارت را یکدست و از یک جریان می‌گذارید معلوم است چه اتفاقی می‌افتد. وقتی دستگاه‌های اجرایی و نظارتی یک تفکر دارند، مشکل ایجاد خواهد شد.

لاری با انتقاد از فیلترینگ سایت مجمع روحانیون ادامه داد: وقتی یک سایتی مثل مجمع که بازدید کننده زیادی ندارد را فیلتر می‌کنند و این تشکل روزنامه هم ندارد و احزاب و تشکیل‌هایی که با آن همراه بودند الان نیستند، چگونه می‌تواند وارد انتخابات شود؟ مهمترین مسئله انتخابات رقابت است و رقابت یعنی اینکه شرایط برابر باید به وجود بیاید و اگر برابر هم نباشد لااقل ما از نظر امکانات ۴۰ درصد باشیم و آنها نیز ۶۰ درصد، نه اینکه ما حتی یک بولتن هم و یک سایت هم نداشته باشیم، اصلا ما برای زدن حرف‌هایمان به سراغ کدام نشریه یا سایت برویم؟ به همین دلیل است که مجمع می‌گوید اگر فضا، فضای رقابتی باشد یعنی امکانات رسانه‌ای داشته باشیم حتماً خواهیم آمد و حضور مردم را تقویت می‌کنیم ولی اگر شرایط اینگونه نباشد دست و پای ما بسته است و نمی‌توانیم بیاییم.


 


در حالی که بسیاری از رسانه های غربی و کره جنوبی در گزارش های متعدد از اعمال اصلاحات در کره شمالی ذوق زده شده و گزارش های فراوانی از تغییرات اخیر در دولت کره شمالی منتشر می کنند، یک مقام کره شمالی امروز در مصاحبه با خبرگزاری رسمی این کشور این گزارش ها را مسخره خواند و گفت که اصلاحات در کره شمالی یک خیال خام و احمقانه است.

به گزارش عصر ایران، این مقام دولتی کره شمالی که نامی از او برده نشده با اشاره به گزارش هایی که در رسانه های همسایه جنوبی (کره جنوبی) درباره انجام اصلاحات اقتصادی و سیاسی در کره شمالی نوشته می شود گفت: “این عروسک های خیمه شب بازی (کره جنوبی) تلاش می کنند بگویند دولت جدید کره شمالی با قبل تفاوت خواهد داشت. این اوج نادانی است. اینکه توقع داشته باشید دولت کره شمالی اصلاحات را بپذیرد، یک رویای مسخره و احمقانه بیش نیست. مثل اینکه بخواهیم آفتاب از غرب طلوع کند.”

در هفته های اخیر حضور رهبر جوان کره شمالی در مجامع مختلف و عکس هایی که از این حضور او در رسانه های کره شمالی به همراه همسرش منتشر شده، گمانه هایی را در برخی رسانه های غربی و کره جنوبی پدید آورده که تحولاتی اصلاح طلبانه در رهبری جدید کره شمالی در جریان است.

این گمانه ها در ماه های گذشته با انجام اصلاحاتی از جمله آزاد شدن خوردن پیتزا، تلفن همراه و پوشیدن شلوار برای زنان به همراه برکنار کردن فرمانده سابق ارتش کره شمالی، تقویت شده است.

برخی ناظران نیز این گمانند که کیم جونگ اون رهبر ۲۸ ساله و جدید کره شمالی به واسطه تجربیات خود از زندگی در غرب و جوان بودنش ممکن است دریچه ای هر چند کوچک به سمت اصلاحات در این بسته ترین کشور جهان باز کند و این مساله زمینه تغییرات جدی تر در سیاست و حکومت کره شمالی را در آینده هموار سازد.

اما مقامات کره شمالی در مواضع اعلامی خود در هفته های گذشته تلاش کرده اند که بگویند این گمانه ها باطل بوده و کره شمالی در ادامه مسیر سابق خود حرکت خواهد کرد.

مقام رسمی کره شمالی که امروز با خبرگزاری این کشور مصاحبه کرده نیز با تاکید بر این مطلب گفته است: ” کیم جونگ اون نیز همچون پدرش سیاست ” گزینه اول نظامی ” را دنبال می کند تا یک زندگی متمدنانه و راحت را تحت لوای یک دولت سوسیالیست برای مردم کره شمالی ایجاد کند.”


 


مجمع نمایندگان ادوار مجلس شورای اسلامی با صدور پیامی، درگذشت خواهر مهدی کروبی را به وی و سایر بازماندگان ایشان، تسلیت گفت.

به گزارش سحام، این نمایندگان سابق مجلس، در بخشی از پیام خود به آقای کروبی آورده اند: "از درگاه خدای بزرگ مسئلت داریم تا دوران حصر و هجران جنابعالی، که از شخصیت های ممتاز، مردم دوست، محبوب و دلسوز انقلاب، نظام و کشور هستید؛ زودتر به فرجام رسد و بار دیگر شاهد حضور سرافرازانه تان در میان مردم، دوست دارن و همراهانتان و ایران عزیز باشیم."

متن این پیام بدین شرح است:

بسم الله الرحمن الرحیم

مجاهد بزرگوار حضرت آیت لله کروبی

درگذشت بانوی ارجمند همیشه مکرمه تان، که یار و یادگار دوران مبارزات درخشان خانواده کروبی در عصر انقلاب اسلامی، و دامان پاکش مهد پرورش شهیدی والامقام بود را به جنابعالی و سایر بازماندگان گرامی تسلیت میگوییم و از درگاه خدای بزرگ مسئلت داریم تا دوران حصر و هجران جنابعالی، که از شخصیت های ممتاز، مردم دوست، محبوب و دلسوز انقلاب، نظام و کشور هستید؛ زودتر به فرجام رسد و بار دیگر شاهد حضور سرافرازانه تان در میان مردم، دوست داران و همراهانتان و ایران عزیز باشیم.

شکیبایی و اجر شایسته شما را در این مصیبت و پایداری بایسته در استیفای حقوق مردم؛ و سلامتی تان را، از بارگاه حضرت دوست آرزومندیم.

هفتم مرداد ماه ۱۳۹۱
مجمع نمایندگان ادوار مجلس شورای اسلامی

*            *            *

درگذشت خواهر مهدی کروبی از رهبران جنبش سبز که بیش از ۵۰۰ روز از حصر غیرقانونی و غیرشرعی او می گذرد در حالی با ممانعت حکومت از حضور وی برای شرکت درمراسم تشییع زینب کروبی همراه بود که سیل پیام های تسلیت به او به ناکامی دوباره حاکمانی ختم شد که نه تنها مدعی آن هستند که دیوارهای حصر به درخواست مردم به روی رهبران جنبش سبز کشیده شده بلکه در توهمات خود تا جایی غوطه ور شده که خواب انزوای رهبران و همراهان سبزشان را می بینند.

طیف های مختلف از مراجع تقلید و سیاسیون و احزاب تا روحانیون نواندیش حوزه و شخصیت های مختلف و مهم سیاسی ضمن تسلیت و همدردی با یار دیرینه امام خمینی، تجدید میثاق دوباره ای با او کرده و با تاکید مجدد بر غیرقانونی بودن حصر همراهان سبز خود، نشان دادند که رهبران جنبش سبز از یادها نرفته اند.

پیام هایی که انزجار خود را از رفتار حکومتی اعلام داشت که نه تنها یکی از پیشگامان انقلاب و مبارز را به جرم دفاع از مظلوم و تقبیح ظلم و ظالم محبوس کرده بلکه از حضور وی برای شرکت در مراسم سوگواری دو خواهرش که اتفاقا هر دو آنان افتخار مادر شهید بودن را داشتند، ممانعت کند.

در همین باره بخوانید:

پیام های تسلیت به مهدی کروبی؛ ناکامی حکومت از انزوای همراهان جنبش سبز


 


عبدالرحیم سلیمانی اردستانی

امام علی(ع) به مالک اشتر توصیه می کند که برخی از افراد را جزو حلقه مشاورانش قرار ندهد چرا که آنان ذهن حاکم را به صورت های مختلف خراب می کنند و مانع آن می شوند که در موقعیت های مختلف وضعیت را درست درک کند و تصمیم مناسب بگیرد. حضرت می فرماید:

«ای مالک! … بخیل را از مشاوران خود قرار مده، چرا که او تو را از نیکوکاری و بخشش باز می دارد و از تنگدستی می ترساند. آدم ترسو را از مشاوران خود قرار مده، چرا که در انجام کارها روحیه تو را سست می کند. انسان حریص و طمع کار را از مشاوران خود قرار مده، چرا که آزمندی همراه با ظلم و ستم را در نظرت زیبا جلوه می دهد. همانا بخل و حرص غرائز گوناگونی هستند که ریشه در بدگمانی به خداوند بزرگ دارند. بدترین مشاوران و دستیاران تو، کسی است که پیش از تو مشاور و دستیار بدکاران بوده، و در گناهان آنان شرکت داشته است. پس مبادا چنین افرادی محرم راز تو باشند. زیرا که آنان یاوران گناهکاران، و یاری دهندگان ستمکارانند» (نهج البلاغه، نامه ۵۳، ش ۲۸-۲۹).

بی تردید حلقه مشاوران شخصیتی که در پست و مقامی قرار دارد چه در درک درست موقعیت ها و چه در تصمیم گیری های او تاثیر زیادی دارند. مشاوران می توانند یک وضعیت عادی و مناسب را غیر عادی و بحرانی جلوه دهند و شخص را به سوی تصمیم های نادرست و خطرناک بکشانند و می توانند یک اوضاع بحرانی و خطرناک را عادی و مناسب جلوه دهند و او را از تصمیم مناسب بازدارند. این مشاوران نا اهل هستند که چه بسا باعث می شوند کشوری و ملتی و نظامی به پرتگاه سقوط کشیده شود. این مشاوران نا اهل و فاسد هستند که شخص مسئول و صاحب منصب را به ماجراجویی و اعمال و سخنان نسنجیده ای می کشانند که هزینه سنگین آنها چه بسا کمر یک ملت را بشکند و جنگ و ویرانی و فقر و فلاکت و بدبختی را برای ملتی به ارمغان آورد. مشاوران بی خرد یا شیاد قدرت کشور و امکانات و توانایی های آن را برای حاکم و صاحب منصب چنان بالا و بی بدیل نشان می دهند و دشمنان و قدرت آنان را چنان ضعیف و ناتوان می نمایانند که او به رجزخوانی برای جهانیان به حدی ادامه می دهد که دیگر راه برگشتی نباشد.

امام(ع) می فرماید هم خصلت های روحی و اخلاقی مشاورانت را در نظر بگیر و هم سابقه آنان را. نه افرادی که ضعف های اخلاقی جدی دارند برای مشاوره مناسبند و نه افراد بد سابقه. خصلت ها و ویژگی های اخلاقی بی تردید در رای و نظر آنان تاثیرگذار است. امام(ع) نمونه هایی از این کاستی های اخلاقی، که صلاحیت طرف مشورت قرار گرفتن را از بین می برد، ذکر می فرماید.

انسان بخیل و خسیس روحیات خاصی دارد. او بیشتر نگرانی از کمبود مال و تنگدستی را به حاکم گوشزد می کند و باعث می شود که حاکم در هزینه کردن و خرج کردن سخت گیری کند و مشکلاتی را برای حکومت به وجود آورد. البته مشکل دیگر را ممکن است آدمی که ولخرج است و در خرج کردن کنترل ندارد و آینده نگر نیست به وجود آورد.

انسان ترسو ترس بی جا ایجاد می کند و از تصمیم محکم و صحیح جلوگیری می کند و انسان متهور از طرف دیگر باعث تصمیم های جسورانه و خطرناک می شود. به هر حال کسانی که اعتدال روحی و اخلاقی ندارند، اگر طرف مشورت قرار گیرند باعث زیان های جبران ناپذیری می شوند. امام(ع) تنها نمونه هایی از ضعف های اخلاقی که بیشترین لطمات را دارد آورده است.

نمونه دیگری از این ضعف های اخلاقی طمعکاری و حرص است. امام(ع) نتیجه مشاوره با انسان های طماع را چنین بیان می دارد: این انسان ها حرص و طمع حاکم را در مال و قدرت و شوکت بالا می برند و نتیجه حتمی این زیاده خواهی ها ظلم و ستم است. این مشاوران هستند که حاکم را تشویق می کنند که به قدرت مطلق و بلامنازع تبدیل شود. مشاوران طماع و سیری ناپذیر قدرت مطلق و شوکت و عظمت را برای حاکم زیبا جلوه می دهند و به او می قبولانند که راز و رمز موفقیت، در قدرت مطلق داشتن است. آنان به حاکمی که حکومت خود را اسلامی و دینی می داند به صورت های مختلف می قبولانند که عظمت و شوکت و قدرت دین و نظام دینی در عظمت و شوکت و قدرت شخص تو نهفته است و هر سخنی و عملی که عظمت و اقتدار تو را خدشه دار کند، عظمت و اقتدار دین و نظام را خدشه دار کرده است.

و اینگونه است که ستمگری حاکم آغاز می شود و تضییع حقوق انسان ها به امری عادی تبدیل می گردد. منتقد حاکم، مخالف می شود و مخالف بر انداز شمرده می شود و سزاوار سخت ترین مجازات ها می گردد. نقد حاکم مساوی با دشمنی دین و نظام می شود و مجازات های سنگینی در پی خواهد داشت. به هر حال حلقه مشاوران هستند که قدم به قدم حاکم را به بهانه های مختلف به سمت ظلم و ستم و تضییع حقوق مردم و رودررویی با آنان به پیش می برند تا او را به سقوط و نابودی نزدیک گردانند.

گروه دیگری که امام مشورت با آنان و مشاوره و دستیار قرار دادن آنان را نهی می کند، انسان های بد سابقه هستند. کسانی که با ظالمان و ستمگران همکاری کرده و آنان را یاری داده اند. کسانی که در تضییع حقوق مردم دست داشته اند و در ظلم و ستم به مردم شریک هستند. حاکم پرهیزگار باید مهم ترین دغدغه اش دوری از ظلم و ستم و تضییع حقوق مردم باشد. اما وقتی کسانی را از مشاوران خود قرار می دهد که به دلیل سابقه همکاری با ظالمان، با ظلم و تضییع حقوق خو گرفته اند و برایشان به امری عادی تبدیل شده، این مشاوران ظلم و تضییع حق را ساده و آسان جلوه می دهند و حکومت و حاکم را در این امر غرق می نمایند.

پیامبر خدا(ص) به علی(ع) نصیحت می کند که کسانی را مشاور خود قرار ندهد: «ای علی! با ترسو مشورت مکن، زیرا او راه حل مشکل را بر تو تنگ می کند و با بخیل مشورت مکن، زیرا او تو را از هدفت باز می دارد و با آدم حریص مشورت مکن زیرا او آزمندی را در نظرت نیکو جلوه می دهد» (علل الشرایع، ص۵۵۹).

امام علی(ع) در جای دیگر می فرماید: «با دروغگو مشورت مکن؛ چون دروغگو، مانند سراب، دور را در نظرت نزدیک نشان می دهد و نزدیک را دور» (غررالحکم، ح۱۰۳۵۱).

امام صادق(ع) شرایط مشاور را اندکی متفاوت بیان می کند: «مشورت جز با حدود چهارگانه آن تحقق نپذیرد؛ نخستین حد آن این است که کسی که با او مشورت می کنی خردمند باشد؛ دوم اینکه آزاده و متدین باشد؛ سوم اینکه دوست و برادروار باشد و چهارم اینکه راز خود را به او بگویی و او به اندازه خودت از آن راز آگاه باشد، اما آن را بپوشاند و به کسی نگوید» (مکارم الاخلاق، ج۲، ص۹۸).

به هر حال سخن امام(ع) در این بخش از عهدنامه این است که حاکمی که مشاوران ناشایست و بی اخلاق و فاسد گرد خود جمع کند این مشاوران، هم او را از درک حقیقت باز می دارند و هم از تصمیم درست. آنان او و کشوری و ملتی را به ورطه نابودی سوق می دهند.


 


کلمه – گروه بین الملل: علی عبدالله صالح دیکتاتور یمن پس از ۳۳ سال رئیس جمهوری و در قدرت بودن بر اساس توافقنامه ای مسالمت آمیز در ابتدای سال جاری میلادی از حکومت کناره گیری کرد. کناره گیری او حدود یک سال طول کشید و در این مدت به خاطر وقوع جنگ داخلی در یمن بسیاری از معترضان و مردم یمن کشته شدند.

خود صالح نیز در جریان جنگ داخلی آسیب دید او در جریان حمله‌ای که روز ۳ ژوئن ۲۰۱۱ میلادی، به مسجد مجتمع ریاست جمهوری یمن انجام شد، دچار سوختگی و جراحت شدیدی شد و درمان او ماه ها طول کشید.

به گزارش کلمه، با این وجود این افراد مسلح وفادار به او همچنان به دنبال در دست گرفتن بخشی از قدرت هستند. قرار بود افراد وفادار به صالح به پلیس یمن بپیوندند اما این اقدام انجام نشده و به تعویق افتاده است. به گزارش نیویورک تایمز، روز یکشنبه ۹ مرداد حدود ۱۰۰ نفر از نیرو های وفادار به صالح به وزارت کشور یمن حمله کردند و چند مقام دولتی را به گروگان گرفتند. این گروگان ها ظرف چند ساعت آزاد شدند.

پس از آن بود که آنها در اقدام تلافی‌جویانه دیگری علاوه بر حمله به سفارت ایتالیا در یمن یک افسر امنیتی این سفارت را ربودند. یکی از سخنگویان وزارت امور خارجه ایتالیا اعلام کرده است که یک افسر امنیتی عضو پلیس نظامی “کارابینیری” ربوده و به موجب این مساله یک کمیته بحران تشکیل شده است. این سخنگو از دادن اطلاعات بیشتر خودداری کرده است.

به گزارش بی‌بی‌سی، منابع امنیتی و دیپلماتیک می‌گویند که او از خیابانی در نزدیکی سفارت ایتالیا در جنوب غرب صنعا ربوده شده و به منطقه‌ای نامعین برده شده است. پلیس این کشور گفته در تلاش است مردان مسلح را شناسایی کند.

وزارت خارجه ایتالیا در رم ربوده شدن این کارمند را تایید کرده است. ربوده شدن شهروندان خارجی‌ها در یمن امری عادی است و عموما بدون درگیری پایان می‌یابد. عموما مردان مسلح به این کار دست زده و از قربانیان برای چانه‌زنی با دولت استفاده می‌کنند. مقام‌های یمنی معمولا اعضای قبیله‌ای و یا مردان مسلح وابسته به القاعده را مسئول می‌دانند. یک منبع امنیتی دیگر در یمن در گفت‌وگو با رویترز اعلام کرده که قربانی این حادثه یک دیپلمات است.

پس از برکناری صالح معاون او عبد ربه منصور هادی، رئیس‌جمهور یمن شد. این اتقافات باعث وخامت اوضاع امنیتی در یمن شده و دولت جدید را دچار چالش های جدی امنیتی کرده است. در ماه آوریل، این افراد قبیله‌ای در اعتراض به اخراج فرمانده نیروی هوایی که برادر ناتنی صالح بود، به مدت یک روز فرودگاه یمن را تعطیل کردند.

وجود قبایل متفاوت و اختلافات میان این قبایل برقراری امنیت در این کشور فقیر عربی را دشوار کرده است. درگیری با این افراد همچنان در صنعا ادامه دارد. یک مقام فرانسوی که برای صلیب سرخ کار می‌کرد و حدود سه ماه پیش ربوده شده بود، مدتی پیش آزاد شد. یک زن سوییسی که در یمن تدریس می کرد، حدود چهار ماه پیش توسط اعضای وابسته به القاعده ربوده شده اما هنوز آزاد نشده است.


 


پیاز که همواره یکی از اجزاء اصلی تشکیل دهنده غذاهای ایرانی بوده است، هم اکنون قیمت آن از کیلویی ۲۰۰ تومان به ۱۴۰۰ تومان رسیده است و دیگر خانواده ها باید یا به میزان کم این محصول را خریداری کنند و یا اصلا از پیاز در غذاهای خود استفاده نکنند.

به گزارش مهر، این درحالی است که فعالان بخش میوه و تره بار عامل اصلی افزایش قیمت پیاز را کاهش تولید پیاز نسبت به سال گذشته عنوان و علت این کاهش تولید را کم آبی برخی مناطق ذکر می کنند.

از سویی دیگر، خبر می رسد که درحدود ۲۰ هزار تن پیاز فقط در دزفول به دلیل سهل انگاری برخی از مسئولان امر از بین رفته است، درحالی که باید از تولیدات محصولاتی همچون سیب زمینی و پیاز به عنوان یکی از مزیتهای اقتصادی کشور نام ببریم به گونه ای که با ایجاد صنایع تبدیلی و تکمیلی به میزان کافی در کشور می توان امکان تولید محصولات ثانویه و ارزش افزوده برای این محصولات زراعی همراه با ایجاد فرصتهای شغلی را در کشوربوجود آورد.

البته دولت باید به عنوان مکمل بخش خصوصی در تاسیس و راه اندازی کارخانجات صنایع تبدیلی و تکمیلی وهمچنین سردخانه ها به میزان کافی در کشور نقش بسزایی را در این رابطه ایفا کند؛ موضوعی که هم اکنون کمبود آن در کشور احساس می شود.

به نظر می رسد مسئولان امر برای سامان دادن به وضعیت این محصول مهم در کشورسازوکار اساسی بیاندیشند و نگذارند سرنوشت این محصول هم مانند محصولات دیگر نافرجام باشد.

براساس این گزارش، حسین مهاجران رئیس اتحادیه سراسری فروشندگان میوه و تره بار استان تهران به مهر گفت: با توجه به اینکه دوسال پیاپی پیاز کیلویی ۸۰ تا ۹۰ تومان بوده است و سال گذشته هم به دلیل کم آبی کشاورزان کمتر پیاز کاشتند و این عامل موجب شده که در بازار کمبود پیاز داشته باشیم.

وی با بیان اینکه قیمت پیاز در روزهای اخیر از ۹۰۰ تا ۱۲۰۰ تومان در میدان مرکزی میوه و تره بار در نوسان بوده است، گفت: البته دربرخی جاها هرکیلوگرم پیاز را تا ۶۰۰ تومان هم فروخته اند.

رئیس اتحادیه سراسری فروشندگان میوه و تره بار استان تهران با بیان اینکه قیمت هرکیلوگرم پیاز اگر درحاشیه تهران کاشته شود، درحدود ۱۸۰ تومان می‌شود، درعین حال تصریح کرد: البته قیمت هرکیلوگرم پیاز که در مناطق گرمسیری کاشته می شود، با درنظرگرفتن هزینه های سربار مثل هزینه حمل و نقل بین ۲۵۰ تا ۳۵۰ تومان متغییر است.

وی اضافه کرد: البته از دو هفته تا یکماه آینده که محصول پیازتازه ازمناطق مختلفی مثل تبریز و اصفهان به بازار بیاید قیمت این محصول در بازار کاهش خواهد یافت.

این فعال حوزه میوه و تره باردرخصوص قیمت پیاز در خرده فروشی های سطح شهر نیز گفت: پیاز از جمله محصولاتی است که خرده فروشی ها در سطح شهر بر روی آن سود ۲۵ درصد را محاسبه می کنند.

وی افزود: قیمت هرکیلوگرم پیاز در خرده فروشیهای سطح شهر با احتساب سود ۲۵ درصد در حدود ۱۳۷۵ تا ۱۴۰۰ تومان است.

رئیس اتحادیه سراسری فروشندگان میوه و تره بار استان تهران با اعلام اینکه هم اکنون میادین میوه و تره بار گران ترین محصول پیاز تاریخ ایران را می فروشند، گفت: متاسفانه درحال حاضر درحدود ۴ تا ۵ برابر قیمت واقعی، پیاز در بازار به فروش می رود.

عباس پاپی زاده سخنگوی کمیسیون کشاورزی در مجلس در گفتگو با مهر با انتقاد از عملکرد دولت در حمایت از تولیدکنندگان محصولات کشاورزی به ویژه پیاز، اظهارداشت: متاسفانه دولت پیاز را کیلویی ۱۰۵ تومان از کشاورزان خریداری می کند درحالی که قیمت تمام شده این محصول بیش از ۲۰۰ تومان است.

نماینده منتخب مردم دزفول در مجلس گفت: در چند روز گذشته در دزفول حداقل ۲۰ هزارتن پیاز با اهمال برخی از مسئولان با این روش از بین رفته است.

از سوی دیگر سازمان تعاون روستایی در واکنش به اظهارات این نماینده مجلس اعلام کرد: در مورد امحای ۲۰ هزار تن پیاز در دزفول لازم به توضیح است که کل محصول خریداری شده در شهرستان دزفول کمتر از ۱۲ هزار تن بوده است که تماما طبق مقررات فروش رفته و چنانچه محصولی امحاء شده است، مربوط به دولت نمی باشد.

درخصوص قیمت پایه پیاز به استحضار می رساند که قیمت پایه پیاز و هر نوع محصولی که خرید تضمینی صورت می گیرد، طبق قانون خرید تضمینی محصولات اساسی کشاورزی با ملحوظ نمودن مسائل کارشناسی از طریق هیئت محترم دولت تعیین می گردد و در صورت کشش بازار تولیدکنندگان مجازند محصول خود را با قیمت بالاتر بصورت آزاد به فروش برسانند.


 


کلمه: در حالی که آمار مهاجرت نخبگان طی سال های گذشته به بالاترین رقم خود رسیده است، رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس با بیان اینکه ارز دانشجویی جزء ارزهای غیرضروری به شمار می‌آید و باید حذف شود، گفت: با حذف ارز دانشجویی جلوی فرار مغزها از کشور گرفته می‌شود.

ایران از نظر فرار مغزها در صدر کشورهای جهان قرار دارد، حدود ۲۵٪ از کل ایرانیان تحصیل کرده هم اکنون در کشورهای توسعه یافته زندگی می کنند.

طبق آمار صندوق بین‌المللی پول، سالانه بین ۱۵۰ تا ۱۸۰ هزار نفر از ایرانیان تحصیل کرده برای خروج از ایران اقدام می‌کنند و ایران از نظر فرار مغزها در بین ۹۱ کشور در حال توسعه و توسعه نیافته جهان مقام اول را از آن خود کرده‌است. خروج سالانه ۱۵۰ تا ۱۸۰ هزار ایرانی با تحصیلات عالی از این کشور معادل خروج ۵۰ میلیارد دلار سرمایه سالیانه از این کشور است.

ارسلان فتحی پور درخصوص طرح کمیسیون اقتصادی برای حذف ارز دانشجویی اظهارداشت: براساس مطالعات و بررسی های صورت گرفته، به این نتیجه رسیدیم که ارز دانشجویی جزء ارزهای غیرضروری به شمار می آید و باید حذف شود.

در سال ۱۳۸۸، دانشگاه صنعتی شریف طی اطلاعیه‌ای از تمامی دانشجویان مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد که جهت ادامه تحصیل، از ۲۰ دانشگاه برتر دنیا پذیرش همراه با بورس گرفته‌اند، دعوت بعمل آورد که بدون آزمون ورودی و در چارچوب آئین‌نامه استعداد درخشان ادامه تحصیل دهند. این پذیرش از ترم پاییز سال تحصیلی ۸۹-۱۳۸۸ آغاز شد.

به گزارش مهر، وی با اشاره به اینکه هم اکنون دانشگاه های بسیار خوبی در داخل کشور وجود دارد، گفت: لزومی ندارد که افراد برای ادامه تحصیل به خارج از کشور بروند و از ارز دولتی استفاده کنند.

نماینده مردم کلیبر (استان آذربایجان شرقی) در مجلس با بیان اینکه بهتر است نخبگان در داخل کشور تحصیلات خود را ادامه دهند، گفت: با این وجود، هرکسی که تمکن مالی دارد می تواند با استفاده از ارز با نرخ آزاد برای ادامه تحصیل به خارج از کشور برود.

وی درعین حال تصریح کرد: البته قرار است برای برخی رشته های استراتژیک مثل صنعت هسته ای و یا برخی رشته‌های تخصصی مثل پزشکی که مورد نیاز کشور است، استثناء قائل شویم و ارز دولتی را در اختیار دانشجویان این رشته ها بگذاریم.

فتحی پور خاطرنشان کرد: درشرایط فعلی که انواع تهدیدها و تحریمها علیه کشورمان اعمال شده، باید این تهدیدها و تحریمها را با تدبیر به فرصت تبدیل کنیم به طوری که با حذف ارز دانشجویی جلوی فرار مغزها را از کشور بگیریم و به تولید علم و فن آوری در کشور رونق دهیم.

دانشجویان خارج از کشور با گواهی اشتغال به تحصیل تایید شده توسط سفارت ایران در کشور محل تحصیل می توانند سالانه تا سقف ۱۰ هزار دلار ارز دولتی ( ۱۲۲۶ تومان) دریافت کنند تا صرف امور تحصیل خود کنند.

براساس آمار و اطلاعات وزارت علوم، تحقیقات و فن آوری پر متقاضی ترین کشورها برای دریافت ارز دانشجویی آمریکا و مالزی هستند.

براساس آمار و اطلاعات رایزنهای علمی در کشورهای مختلف به وزارت علوم تعداد دانشجویان ایرانی شاغل به تحصیل در مقطع کارشناسی و در کشورهای خارجی بیش از ۸۰ درصد کل دانشجویان است، درحالی که وزارت علوم این آمار را قبول ندارد و اعلام می کند که تعداد این عده از دانشجویان در مقطع کارشناسی کمتر از ۱۵ درصد است.


تعداد دانشجویان متقاضی ارز به تفکیک مقطع

ردیف نام مقطع تحصیلی تعداد متقاضیان درصد
۱ کاردانی ۶۴ ۰٫۳ درصد
۲ کارشناسی ۳ هزار و ۲۸۶ ۱۴٫۹ درصد
۳ کارشناسی ارشد ۹ هزار ۹۶۰ ۴۵درصد
۴ دکتری ۸ هزار و ۷۹۸ ۳۹٫۸ درصد

تعداد دانشجویان متقاضی ارز با هزینه شخصی شاغل به تحصیل در کشورهای مختلف

رتبه کشور تعداد

۱ مالزی ۵۲۵۲
۲ آمریکا ۲۲۷۲
۳ کانادا ۲۰۵۴
۴ ترکیه ۱۵۶۵
۵ انگلستان ۱۳۷۲
۶ هند ۱۲۲۷
۷ ایتالیا ۱۱۲۰
۸ آلمان ۱۰۳۷
۹ سوئد ۷۷۵
۱۰ استرالیا ۷۲۴
۱۱ قبرس ۶۱۱
۱۲ تاجیکستان ۵۲۳
۱۳ ارمنستان ۴۵۱
۱۴ اتریش ۳۱۱
۱۵ آذربایجان ۲۸۳
۱۶ فرانسه ۲۷۸
۱۷ اوکراین ۲۰۸
۱۸ هلند ۲۰۷
۱۹ فنلاند ۱۵۲
۲۰ فیلیپین ۱۳۸
۲۱ سوئیس ۱۲۲
۲۲ مجارستان ۱۱۵
۲۳ اسپانیا ۱۱۴
۲۴ امارات ۱۱۴
۲۵ چین ۱۱۳
۲۶ بلژیک ۱۰۹
۲۷ روسیه ۱۰۰


 


روایت دانش آموزان روستای سرخه مهر روایت اشتیاقی است که پشت کلاس پنجم ماند تا این بار هم دو واژه “محرومیت” و “مدرسه” یک جا جمع نشده و قصه تلخ وداع با درس خواندن در حصار محرومیت تکرار شود.

به گزارش خبرنگار مهر، برای رسیدن به روستای سرخه مهر باید از کنار دهانه تنگه رویایی “شیرز” گذشت و ۳۵کیلومتر باقی مانده را بر پیچ پیچ جاده ای شنی و ویران عبور کرد. جاده ای که ماشین های سواری به زحمت می توانند از آن عبور کنند.

اینجا روستای سرخه مهر، در ۷۵ کیلومتری کوهدشت در پستوی فراموشی بی عبوری واقع شده است. با مردمی صمیمی و بسیار تنگدست و خانه هایی با بافت بسیار قدیمی و ساخته شده از چینه و خشت!

سقف بیشتر خانه ها بر اثر بارسنگین فرسودگی لم داده و گویی منتظر تکان زلزله کوچکی هستند تا مقابل آن زانو بزنند و ساکنان خود را زیر خروارها گل و سنگ دفن کنند.

خواندن مطلبی در یکی از وبلاگها بهانه ای شد تا گام به جاده ای بگذاریم که مقصد آن “سرخه مهر” بود با همه “مهر” و “صورت های با سیلی سرخ نگه داشته اش”؛ جایی که از امکانات رفاهی و زیرساختهای مورد نیاز خبری نیست که نیست!

به ورودی روستا می رسیم و با گشتی در روستا همه متوجه می شوند که اینجا غریبه هستیم و پی کاری آمده ایم.

تعدادی از دانش آموزان، کنار دیوار دبستان روستا جمع شده اند، به حرف می گیرمشان. مریم دانش آموز پایه پنجم ابتدایی است که با ذوق زدگی از درس خواندنش می گوید و با چهره آفتاب سوخته ای که کمی خجالت و شرم جذابیت بیشتری به آن بخشیده ادامه می دهد: معدلم همیشه بیست می شود و دوست دارم در آینده پزشک شوم! غافل از اینکه اینجا پزشک شدن آرزویی است که پشت دیوارهای بلند روستا حسرت را هجی می کند.

علی دانش آموز پایه سوم ابتدایی است و آرزوهایش مثل همه پسربچه های هم سن و سالش در آسمان و عالم خلبانی می چرخد، روی بال هواپیمایی که در اوج آسمان، روستایش را نقطه می بیند و برای بچه ها دست تکان می دهد.

شهاب کودک سه سال و شش ماهه ای است که همراه پدرش به دیدن ما آمده است. با صدای معصوم کودکانه اش و با توصیه پدر “دعای فرج” را برایمان می خواند تا خودی نشان داده باشد، پدر کمی قربان صدقه پسرکوچکش می رود و می گوید: شهاب را هر روز به مسجد روستا می برم تا اذان بگوید…

گفتگو با بچه های صمیمی روستا تمام می شود و ما هم به هر کدام یک بیسکویت تعارف می کنیم و آنها در حالی که سر شرمشان را پایین می اندازند دستشان را به طرف بیسکویت دراز می کنند و به سرعت می دوند و دور می شوند.

اینجا پنجم ابتدایی آخر راه درس خواندن است و خبری از آرزوهای رنگ باخته کودکانی که دکتر و مهندس شدن را خواب می بینند نیست! اینجا آرزوهای کوچک بچه های روستایی چه آرام می میرند تا روایت تلخ روستایی با بچه های کلاس پنجمی رقم بخورد.

مهدی جوان چوپانیست که با صورت آفتاب سوخته اش به سمت ما می آید، انگار که فردای کودکانی که لحظاتی پیش در کنارمان بودند را در نگاهش می خوانیم خودش شروع به حرف زدن می کند، انگار می خواهد از فاجعه ای که در روستا هر روز تکرار می شود جلوگیری کند.

مهدی می گوید که تا پنجم ابتدایی درس خوانده و با وجود اینکه دانش آموز زرنگی بوده است اما چون مدرسه راهنمایی نداشته اند ناگزیر به ترک تحصیل شده است.

آرام سرش را پایین می اندازد و آرامتر می گوید که راهمان تا شهر خیلی طولانی است و آنجا هم فامیل نزدیکی نداشتیم تا در خانه شان درس بخوانم و درس خواندنم همان در عدد پنجم ماند و توقفش حال و روز امروز مرا فریاد می زند.

مهدی آه می کشد و سنگ غضبی به سمت کوه رها می کند و با چشم هایی گرفته، گوسفندان را هی می کند و می رود. چشممان به رفتن مهدی می ماند و قلممان روی کلمات آخر حرفهایش و بغضی که شاید نبارید ولی همانجا در گلو ماند تا یک وقتی جلوی روی ما باران نشود.

مردم روستای سرخه مهر با ۵۰ خانوار و ۵۵ دانش آموز مقطع ابتدایی، چشم امید به آستین همت مسئولان دوخته اند تا با ساختن مدرسه راهنمایی و دبیرستان چراغ امید به تحصیل را در روستای تاریک آنها روشن کنند.

این روستا نه تنها از مشکل نبود فضای تحصیلی، بلکه از کمبود آب آشامیدنی و نبود خانه بهداشت نیز در رنج است. زنان و دختران روستا باید چند کیلومتر پای پیاده راه بروند تا آب را با مشک و دیگ های سنگین به خانه بیاورند.

چند سال پیش از چشمه ای دور برایشان لوله کشی کرده اند اما طولی نکشیده که دست خشکسالی دهان چشمه را بسته و دیگر آبی از روده باریک لوله ها عبور نکرده است.

با مسئول امور عشایری کوهدشت تماس می گیریم. شیخ مرادی با اشاره به مشکل خشکسالیهای چند سال اخیر در شهرستان کوهدشت، می گوید که رفع مشکل کمبود آب روستای سرخه مهر جزء پروژه های سال ۹۱ قرار گرفته و امسال از محل چشمه ” آوه زا ” که در چهار کیلومتری روستا قراردارد کار آب رسانی با لوله به داخل روستا انجام خواهد گرفت.

و اما مشکلات این بخش محروم کوهدشت تنها به روستای سرخه مهر محدود نمی شود. اینجا گویا محرومیت مسری است و روستاها را یکی یکی درگیر کرده و با خود می برد.

پنج روستای باغ بالایی، گِرده مهر، مِدووی چنار، نیله و چم آسیون نیز در اطراف سرخه مهر وجود دارند که آنها نیز از نظر مشکل مدرسه و کمبود آب آشامیدنی وضع بهتری از روستای سرخه مهر ندارند.

اینجا امیدها انگار سالهاست رنگ باخته و گویا همتی نیست که برای رفع مشکل اهالی این روستاها به ویژه دانش آموزان تلاشی به پا کند و چاره ای بیافریند.

گام هایمان برای رفتن از روستا سنگینی می کند، اینجا چیزی میخ کوبمان کرده، چیزی شبیه دردی عمیق که از نگاه کودکان روستایی در عمق جانمان راه یافته است، چیزی شبیه لبخند دخترک روستایی که بیش از نشاط به ما غم می بخشد و نمی توانیم این لبخند را با نگاه غمگینمان پاسخ دهیم، به ناچار می خندیم و دستمان را تکان می دهیم که آری برخواهیم گشت و این بار با خود همت خواهیم آورد.

به بچه های روستایی قول می دهم مصاحبه شان را برایشان بیاورم تا ببینند که صدایشان تا کجا رسیده است، من قول می دهم و نمی دانم این صدا تا کجا خواهد رسید و برای هنگام برگشتن دوباره به روستا چه خواهم داشت جز برگه های مصاحبه و حس همدردی که نمی دانم کدام درد را چاره ساز است.

اینجا همه نشاط درس خواندن روی عدد پنج سکوت کرده است، انگار منتظر است تا همتی چاره ساز شود تا غوغا کند و در صدای دخترکان و پسرکان روستایی متجلی شود، کسی این تابلوی توقف را از روی عدد پنج بردارد، کسی این راه را باز کند، کسی دوباره نشاط را به چشمان بچه های روستا بازگرداند.


 


«مسلم» به هر کسی که در برابر حق تسلیم است، گفته می‌شود. «أللّهمّ أصلح کُلَّ فاسدٍ مِن أُمور المُسلمین»، یعنی کسانی که در مقابل حق و عدالت تسلیم اند و طغیان نمی‌کنند؛ فسادهایشان را اصلاح کن. اما آن کس که در مقابل حق طغیان می‌کند من به او دعا نمی‌کنم، مثلاً ظالمی آمده گردنم را بزند، نمی‌ توانم به او بگویم دستت را بده می‌خواهم ببوسم! بنابراین مسلم در اصطلاح قرآن و روایات به معنای تسلیم در مقابل حق است.

چنانچه حضرت یوسف(علیه السلام) و موسی(علیه السلام) می‌گویند: مرا مسلمان قرار بده! قرآن که می‌فرماید: (إِنَّ الدِّینَ عِندَ ﷲِ الإِسْلاَمُ)،[۱] «همانا دین نزد خدا اسلام است»، اسلام یعنی تسلیم. یا در باره حضرت ابراهیم(علیه السلام) می‌فرماید: (کانَ حَنیفا مُسلِماً)،[۲] ابراهیم(علیه السلام) حنیف مسلم بود، یعنی تسلیم در مقابل حق و عدالت بود.

معتقدین به ادیان دیگر چون یهود و نصارایی که قائم به حق‌‌اند و امر به خوبی و نهی از بدی می‌کنند، این‌ها هم از صالحین‌اند. در قرآن می‌فرماید: (وَمَن یُطِعِ اللّهَ وَالرَّسُولَ فَأُوْلَـئِکَ مَعَ الَّذِینَ أَنْعَمَ اﷲُ عَلَیْهِم مِّنَ النَّبِیِّینَ وَالصِّدِّیقِینَ وَالشُّهَدَاء وَالصَّالِحِینَ)،[۳] «وکسانی که از خدا و پیامبر اطاعت کنند، در زمره کسانی خواهند بود که خدا ایشان را گرامی داشته [یعنی] با پیامبران و راستگویان و شهیدان و شایستگانند». علامه طباطبایی(قدس‌سره) ذیل این آیه می‌گوید:

«اما آن چهار دسته عبارتند از: پیامبران، صدیقین، شهدا، صالحین. پیامبران کسانی هستند که وحی به‌ایشان نازل می‌شده و خبر غیب پیشاپیش بوده است [...] . شهید: قبلاً گذشته و گفته‌ایم که در قرآن به گواهان اعمال مردم گفته می‌شوند نه شهیدان میدان جنگ. صالحین: کسانی هستند که صلاحیت نعمت خدا را دارند. صدیقین: آنچه لفظ آن دلالت دارد این است که صیغه مبالغه صدق است[. . .] صدّیق کسی است که اصلاً دروغ نمی‌گوید، کاری را هم (جزء حق) نمی‌کند، بدون پیروی هوای نفس و آنچه را که حق می‌داند می‌گوید و چیزی جز حق را نمی‌بیند، پس وی حقایق اشیاء را می‌بیند، سخن حق می‌گوید، کار حق می‌کند». [۴]

ما درون را بنگریم و حال را * نی برون را بنگریم و قال را[۵]

در قاموس خداوندی، خودی و غیر خودی معنی ندارد و تسلیم در برابر حق و عمل نیک و صالح از هر کسی با هر ‌ایده‌ای پسندیده است.

در قرآن می‌فرماید: (مِّنْ أَهْلِ الْکِتَابِ أُمَّةٌ قَآئِمَةٌ)،[۶] «از میان اهل کتاب گروهی درست کردارند». در تفسیر این ‌آیه گفته شده: «قائمةٌ بِالإسلامِ»، نه اینکه به رسول الله(ص) ایمان دارند.‌ ایمان به مبدأ، معاد، و انجام کار شایسته، توسط معتقدان به دیگر ادیان در زمان پیغمبر(ص) بوده و الآن هم هست. اگر یک یهودی یا یک مسیحی یسجد لله، یؤمن بالله، یأمر بالمعروف، ینهی عن المنکر، و در کار خیر پیشی گرفت، الآن هم از صالحین است. این مطلب از قرآن استفاده می‌شود.

مراد از تکامل و پیشرفت، رشد در انسانیت است. امر به معروف تنها منحصر به اعمال عبادی ظاهری نیست، بلکه یک معنای عامی است که همان دعوت به خوبی‌ها است. برای همین است که شما ملاحظه می‌کنید در همین ادیان توحیدی چون مسیحی‌ها، یهودی‌ها و حتی غیر توحیدی چون بت پرستان و مشرکان آدم‌هایی با اخلاق و منش بالا وجود دارند که بعضی از ما در مقابل آنها در مرحله پایینی قرار داریم.

——————————————————————————–
[۱]. آل عمران (۳)، ۱۹٫
[۲]. همان، ۶۷٫
[۳]. النساء(۴)، ۶۹٫
[۴]. المیزان، ج ۴، ص ۴۰۷٫
[۵]. مثنوی معنوی، دفتر دوم، بیت ۱۰٫
[۶]. آل عمران(۳)، ۱۱۳٫


 


کلمه: هیات عمومی دیوان عدالت اداری انتصاب «سعید مرتضوی» متهم جنایت کهریزک به سمت ریاست سازمان تامین اجتماعی را غیرقانونی اعلام کرد.

سعید مرتضوی دادستان سابق تهران که در پرونده حادثه کهریزک متهم بود، بیش از این در زمینه های "معاونت در قتل"، "نقض حقوق شهروندی" و "هتک حیثیت ناجا" تفهیم اتهام شده است و پرونده کهریزک هنوز مفتوح است.

متهم جنایت کهریزک اواخر اسفند ماه سال گذشته به ریاست سازمان تامین اجتماعی رسید. انتصابی که تا به امروز با مخالفت اصولگرایان و منتقدان احمدی نژاد رو به رو شده است. اما او آنقدر مستظهر به باندهای قدرت هست که ماه هاست به رغم همه مخالفت ها و وعده ها برای افشاگری ها در مسند خود مانده است و برای دیگران خط و نشان می کشد.

اوایل سال جاری، برخی از نمایندگان مجلس چون احمد توکلی و الیاس نادران سعی داشتند مساله مرتضوی را بدون استیضاح حل و فصل کند و از این رو بود که جلسات متعددی با او برگزار کردند. جلساتی که تنها یک " قول شرف" به همراه داشت آن هم قولی که هیچ گاه عملی نشد.

اما بعد از اینکه اخباری از جلسات محرمانه او با نمایندگان به اصطلاح اصولگرا منتشر شد، مرتضوی اعتراف کرد که حداد عادل به او قول هایی داده که او بتواند بار دیگر به مسند " قضاوت" خود بازگردد! همان مسندی که علاوه بر قتل زهرا کاظمی، خبرنگار- عکاسی که با ضربه مغزی کشته شد، شهادت دست کم سه شهید جنبش سبز -که در کهریزک بر اثر شکنجه جان باختند- را نیز در سیاهه پرونده خود دارد.

اما سعید مرتضوی گفته بود و تاکید دارد که این جنایات راهیچیک به تنهایی و سر خود انجام نداده است، و همانطور که نتوانست مسند سازمان تامین اجتماعی را به رغم "قول شرف" ترک کند، و باید به دستور مقام " مافوق" عمل می کرد، در جنایت کهریزک هم بر اساس نوشته و دستور العمل شورای عالی امنیت عمل کرده است. همان حکمی که به امضای حسین نجات رسیده بود.

محمدجعفر منتظری در باره حکم متهم کهریزک گفت: پرونده شکایت نمایندگان از تصمیم وزیر رفاه و تامین اجتماعی مبنی بر غیرقانونی بودن انتصاب «سعید مرتضوی» به سمت ریاست این سازمان صبح روز دوشنبه ۹ مرداد (امروز) در جلسه هیات عمومی دیوان عدالت اداری مورد رسیدگی قرار گرفت.

وی به ایسنا گفت: بر این اساس با وارد تشخیص داده شدن شکایت نمایندگان، مصوبه وزیر رفاه و تامین اجتماعی که در آن «سعید مرتضوی» به عنوان رییس سازمان تامین اجتماعی منصوب شده بود غیرقانونی اعلام و ابطال شد.

بر اساس رای صادره از سوی هیات عمومی دیوان عدالت اداری، «سعید مرتضوی» قانونا نمی‌تواند در راس مدیریت سازمان تامین اجتماعی حضور داشته باشد.

سعید مرتضوی اسفندماه ۱۳۹۰ با حکم «شیخ‌الاسلامی» وزیر کار، تعاون و رفاه اجتماعی رییس سازمان تامین اجتماعی شد و پس از آن نمایندگان مجلس با ورود به موضوع درپی استیضاح وزیر کار، تعاون و رفاه اجتماعی برآمدند اما با میانجیگری «حداد عادل» موضوع استیضاح وزیر منتفی شد ولی برخی نمایندگان مجلس با شکایت به دیوان عدالت اداری درخواست ابطال این انتصاب را مطرح کردند.

در همین حال، علی‌اکبر بختیاری مدیرکل حوزه ریاست دیوان عدالت اداری در گفت‌وگو با خبرنگار قضایی فارس اظهار داشت: پرونده سعید مرتضوی درباره شکایت تعدادی از نمایندگان از انتصاب وی در مدیریت سازمان تأمین اجتماعی صبح امروز در هیئت عمومی دیوان عدالت اداری بررسی شد و در نهایت رأی به ابطال این انتصاب دادند.

وی ادامه داد: انتصاب مرتضوی در مدیرعاملی تأمین اجتماعی مغایر قانون تشخیص داده و شکایت نمایندگان وارد دانسته شد.

بختیاری گفت: با این رأی به دلیل اینکه انتصاب وی مغایر قوانین بوده است، این انتصاب ملغی شده و این فرد دیگر هیچ سمتی در تأمین اجتماعی ندارد.


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به kaleme-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به kaleme@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

خبرهاي گذشته