-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۸۹ اسفند ۱۴, شنبه

Latest Posts from Iran Dar Jahan for 03/05/2011

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا گزینه دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



فعالیت شرکت ها در کشورهای دارای حکومت دیکتاتوری، تازه با تحریم علیه ایران و روسیۀ سفید و بعد هم با قیام ها در جهان عرب بود که مورد توجه قرار گرفت. شرکت های اتریشی چه برداشتی از اخلاق دارند وقتی دیکتاتورها اسکناس نشان می دهند؟ برای نمونه شرکتِ او اِم وی خود را شرکتی مسئولیت شناس مطرح می کند که حقوق بشر هم مشمول این مسئولیت شناسی می شود.

اما این شرکتِ بزرگ که دولت سهام عمدۀ آن را دارد نه با فعالیت های عمده در لیبی – یک پنجم نفت خامی که در پالایشگاه شهر شِوِشاتِ اتریش فرآوری می شود از لیبی می آید – و نه با فعالیت در ایران مشکل اخلاقی ندارد.

او اِم وی در سال ۲۰۰۷ یکی از بزرگ ترین قراردادهای استخراج گاز را در تاریخ ایران با حکومت روحانیون امضا کرد. اینکه رئیس جمهور محمود احمدی نژاد هولوکاست را انکار می کند و مخالفان حکومت به صورت انبوه به زندان می افتند برای رئیس شرکت ولفگانگ روتن اشتورفرمانعی نیست.

به گفتۀ او این شرکت همۀ مقررات اتریش و اتحادیۀ اروپا یا سازمان ملل متحد را رعایت می کند. صدراعظم اتریش آلفرد گوسن باور و وزیرخارجۀ وقت این کشور اورزولا پلاسنیک از استخراج گاز در ایران حمایت کردند: به گفتۀ این دو این کار امنیت تهیۀ سوخت را بالا می برد و تحریم های سازمان ملل در این بخش در چهار سال قبل وجود نداشت. این موضوع در این فاصله تغییر کرده است، او اِم وی مجبور شد برنامه های خود را در ایران متوقف کند.

اما از نظر راهبردی تغییری ایجاد نشده است: اکنون – از طریق طرح ناباکو – منطقۀ آسیای مرکزی اولویت دارد. اتحادیۀ اروپا کاملاٌ از این کار حمایت می کند، سیاسمتداران بلندپایۀ اروپایی به منطقه می روند. اتریش حتی آسیای مرکزی را به منطقۀ اولویت دار خود از نظر سیاست خارجی اعلام کرده است. وزیرخارجه میشائل اشپیندل اِگِر در اجلاس اقتصادی داووس توضیح داد: «ما باید اینجا سریع تر عمل کنیم زیرا آیندۀ اقتصادی ما نیز در این بازارهاست.» از این رو پایتخت اتریش وین در ژوئیه تبدیل به داووس می شود، قرار است ۵۰۰ شخصیت مهم از اقتصاد و سیاست بیایند.

و کارشناسان دربارۀ رابطۀ اقتصاد و حقوق بشر چه نظری دارند؟ کارین لوکاس از مؤسسۀ لودویگ بولتسمان در وین فعالیت در کشورهای دارای حکومت دیکتاتوری را مجاز می داند مشروط بر اینکه برای جامعۀ مدنی کشور مربوط مفید باشد. به باور او اما باید این فعالیت پیوسته مورد بازنگری قرار گیرد. وی به نشریۀ «دِراشتاندارد» می گوید اگر برای نمونه اطلاعاتِ مربوط به گفتگوهای تلفنیِ شرکت مخابرات روسیۀ سفید وِلکوم که وابسته به تله کوم آلمان است واقعاٌ برای بازداشت مخالفان مهم بوده شرکت باید از این کشور خارج شود: «در این صورت شرکت در معرض اتهام همدستی قرار می گیرد.»

تله کوم این موضوع را به گونه ای دیگر می بیند: یک سخنگوی شرکت می گوید دسترسی به داده ها مستقیماٌ توسط مینسک و بدون همراهی ولکوم انجام شده است. به گفتۀ سخنگو شرکت برای بهبود اقتصاد ارتباطات تلاش می کند: «در این مورد برنامه ای وجود ندارد که به فعالیت پایان دهند.»

* از: آندرئاس اِشناودِر / در: دِراشتاندارد


 


آیا «بهار عربی» در نهایت به ایرانِ احمدی‌نژاد هم خواهد رسید؟ در حالی‌که منتظریم تا جواب این سوال را بفهمیم، می‌توانیم به تماشای فیلمی بنشینیم که جوهره لحظه موقعیت کنونی را که غمگینانه متوقف شده، نشان می‌دهد.

پروژه فیلم شکارچی در شرایط قبل از انتخابات سال ۲۰۰۹ توانست اجازه ارشاد را دریافت کند. فیلم رفیع پیتز که کمی قبل از اعتراضات تابستان فیلم برداری شد، بعد از سرکوب حکومت ایران، که جعفر پناهی را به زندان محکوم کرد و تولید فیلم در ایران را تقریبا متوقف کرد، تبدیل به پروژه‌ای ناخوانده و نامطلوب شد.

این فیلم که در جشنواره برلین ۲۰۱۰ حضور داشت مدتی طول کشید تا به فرانسه برسد اما هیچ از به روز بودنش کم نشده است. همین‌طور، تصمیم کارگردان برای بازی کردن نقش اصلی، بعد از کناره‌گیری بازیگر مورد نظر، تنها بر عمق فیلم افزود. داستان فیلم به نظر ساده می‌رسد و بیشتر به سینمای دهه ۱۹۷۰ امریکا شبیه است تا به مکتب کیارستمی- مخملباف.

ما در ابتدای فیلم با نگهبان شب یک کارخانه در تهران روبرو می‌شویم که زندگی روزمره غم‌انگیزی دارد. علی زمانی که همسر و دخترش بیدارند خواب است و بالعکس، و زمان هایی که آزاد است هم دلش می‌خواهد به شکار برود. اما زمانی که آن دو در اتفاقات بعد از انتخابات ناپدید می‌شوند، علی که نابود شده تصمیم می‌گیرد که انتقام آنها را بگیرد. اما انتقام از کی؟ بعد از آن که کارش را انجام می‌دهد، به سمت جنگل فرار می‌کند، جایی که پلیس دستگیرش می‌کند. اما میان شکار و شکارچی، نقش‌ها با هم قاطی می‌شوند.

چه چیزی علی را به زندان انداخت؟ سکوت وی در زمان حضور همسر جوانش چه چیزی را پنهان می‌کند؟ او وقتی که به جنگل می‌‌رود، چه شکار می‌کند؟ فیلم سوالات بسیاری مطرح می‌کند و به بیننده اجازه می‌دهد که تئوری‌های خودش را بسازد. اما زمانی که علی خشم‌اش را روی ماموران امنیتی خالی می‌کند، متوجه چرایی انتخاب کارگردان بری نامشخص گذاشتن دلیل مرگ زن و دخترش در فیلم می‌شویم- مساله‌ای که خود فیلمساز حاضر به تاییدش نیست.

شکارچی که چهارمین فیلم کارگردان است که میان ایران و اروپا در حرکت است (او در لندن درس خوانده، در پاریس زندگی می‌کند و تولیدکنندگان فیلم‌اش در برلین هستند)، هم با نوگرایی و هم با ظاهر رسمی‌اش تحت تاثیر قرار می‌دهد. دقت سرد و بی احساس‌اش، تاکید اگزیستانسیالیستی و پارانوئیک‌اش، همه و همه در واقع یادآور مونت هلمن یا ویلیام فریدکین است تا مثلا فیلم سازان شرقی مثل نوری بلیج سیلان ، فیلمساز ترک یا الیا سلیمان، فیلمساز فلسطینی. نور، کاردبندی، صدا و همه چیز در راستای حذف اضافات تنظیم شده و به خوبی با سیاهی داستان هماهنگ است. و اما درباره نقش زن فیلم، خیلی نمی‌توان فهمید که بازی او غنی است و یا درهم و برهم. اما خیلی هم اهمیتی ندارد، زیرا هدف اصلی فیلم بر آورده شده است: حس ناتوانی که تبدیل به خشم با تبعات غیرقابل پیش‌بینی می‌شود؛ «دشمن درون» که بیش از همیشه طغیانگر ظاهر می‌شود.

* از: نوربر کروتز / در: لوتام


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به irandarjahan-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به irandarjahan@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته