-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۸۹ اسفند ۱۴, شنبه

Latest News from Emrooz for 03/04/2011

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



سیدمحمد خاتمی در دیدار با فاطمه تاج زاده فرزند کوچک سید مصطفی تاج زاده و فخرالسادات محتشمی پور که اینک هردو در بازداشت نیروهای امنیتی هستند ضمن اظهار تاسف و تاثر از بازداشت فخرالسادات محتشمی پور گفت : اعتقاد دارم این گونه برخوردها و بازداشت ها هیچ اثری ندارد جز آنکه به زیان جمهوری اسلامی تمام می شود و باعث سوء استفاده کسانی می شود که با اصل نظام موافق نیستند.

به گزارش تحول سبز،رییس جمهوری سابق کشورمان در این دیدار افزود : انتظارمان این بود که در آستانه سال نو زندانیان سیاسی از جمله سیدمصطفی تاج زاده عزیز را آزاد کنند نه آنکه همسرش را نیز بازداشت کنند.
وی از فخرالسادات محتشمی پور بعنوان شیرزنی ثابت قدم که همواره غمخوار و همراه خانواده های زندانیان سیاسی بوده نام برد و ابراز امیدواری کرد او و همه زنان آزاده دربند و زندانیان سیاسی قبل از آغاز سال جدید آزاد شوند.
در این دیدار فاطمه تاج زاده از نحوه دستگیری مادرش و تفتیش شبانه منزل مسکونی شان توسط مامورین امنیتی بدون حضور خودش یا کسی از بستگان شان گزارش داد و خبر داد که هنوز به طور رسمی اطلاعی از وضعیت فخرالسادات محتشمی پور ندارد و به مادرش اجازه تماس تلفنی نیز داده نشده است.


 


mosha.bmpامروز: نیروهای امنیتی در روز 10 اسفند با شناسایی قبلی خانم محتشمی پور عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت ، فعال اجتماعی حوزه زنان ، مدیر کل امور اجتماعی وزارت کشور در دوره اصلاحات و همسر زندانی سیاسی سید مصطفی تاج زاده ، او بازداشت و زندانی کردند . جبهه مشارکت ایران اسلامی در مورد بازداشت این بانوی سبز شجاع و سرافزاز بیانیه ای بشرح زیر صادر کرد :


بسم الله الرحمن الرحیم
رفتار عجیب و نابخردانه کودتاچیان بیش ازآنکه نشانه یک حکومت مستقر و توانا باشد شبیه یک حکومت در آستانه ورشکستگی است.آنها نه فقط در اداره کشور در مانده اند بلکه حتی از فهم بدیهیات خواسته های این ملت عاجز شده اند. و لهم قلوب لا یعقلون بها و لهم اعین لا یبصرون بها و لهم اذان لا یسمعون بها.
سرکوب مردم در کوچه و خیابان و دستگیری صدها تن از نخبه ترین انسانهای شریف این مرز و بوم و حتی حصر و زندانی غیر قانونی سران جنبش سبزو همسرانشان و یا بازداشت غیر قانونی آنها در مکانی نامعلوم نه تنها بر خلاف انتظار آنها سبب کاهش انرژی
مردم در پیگیری مطالبات اصلاح طلبانه شان نشده است بلکه شاهد پیوستن روزافزون طبقات و اقشاری هستیم که به هر علت تا به امروز در همراهی با جنبش سبز تعلل می ورزیدند. امروز این جنبش پویا تر و پر نشاط تر ازهر زمان دیگر پیگیر اهداف بلند خود که چیزی جز مردمسالاری، آزادی ، حاکمیت قانون، پیشرفت ، عدالت و معنویت نیست می باشد.
دستگیری بانوی سبز و سر بلند ایران بزرگ خواهر گرامی سرکار خانم فخرالسادات محتشمی پور همسر آزاده در بند سید مصطفی تاج زاده نیز نشانه ای دیگر بر درماندگی کودتاگران است.مگر خانم محتشمی پور جزعدالت چیزی طلب می کرد؟ مگراو جز حقوق قانونی همسرش و سایر زندانیان بیگناه را فریاد می کرد؟ مگر او جز گلایه و شکوه از ظلم و ستمی که بر او و امثال او می رود کاری می کرد؟ از چه رو در این کشور نامه سرگشاده نوشتن به مسئولان و امر به معروف و نهی از منکر نمودن آنان جرم است؟ از چه رو گره گشایی از کار کسانی که نان آور خانواده آنها بی هیچ جرمی به اسارت رفته است گناه شده است؟ از چه روسرکشی به پیر زنی که جوان یتیم او اسیر کودتاچیان شده است عمل براندازانه تلقی می شود؟ از چه رو غمخواری مظلومانی که هیچ مسئولی فریاد تظلم خواهی آنان را نمی شنود عمل ضد انقلابی محسوب می شود؟ و از چه زمانی و از چه روشرکت در جلسه قرآن و دعوت دیگران به این جلسات ممنوع شده است؟ آری خانم محتشمی پور به اتهام این همه جرائم سنگین بازداشت شده است واکنون دخترش را یکه و تنها و در حالیکه خود و همسرش هر دو در زندان هستند به خدا سپرده است.
آیا با این وصف اگر مردم از این اسلام و ولایتی که کودتاچیان مبلغ آن شده اند تبری بجویند حرجی بر آنها خواهد بود؟ آیا اگر جوانان ما از دروغگویان فریبکاری که در پس لوای دین جز به قدرت خود نمی اندیشند منزجر شوند میتوان بر آنها خرده گرفت؟
جبهه مشارکت ایران اسلامی که مفتخر به داشتن چنین اعضای عزیز، شجاع و سربلندی است اعلام می دارد هزاران هزار انسان پاک راه پر فروغ همه زندانیان سبز و از جمله خانم محتشمی پور را ادامه خواهند داد.

جبهه مشارکت ایران اسلامی
13/12/89


 


جوانان احزاب اصلاح‌طلب در بیانیه شماره دو خود ضمن اعتراض به حصر رهبران جنبش، خشونت اعمال شده علیه مردم در تجمعات و تظاهرات را محکوم کردند.

متن کامل این بیانیه که در اختیار ندای سبز آزادی قرار گرفته است به شرح زیر است:

به نام خداوند امید و آزادی

"از شعله امید در سینه‌های خود محافظت کنید، زیرا امید بذر هویت ماست."

"میرحسین موسوی"

مردم شریف و بزرگ و آزاده ایران، حضور سراسر شور و شعور شما در روز 10 اسفند در اعتراض به بازداشت یاوران سبزمان میرحسین موسوی، زهرا رهنورد، مهدی کروبی و فاطمه کروبی برگی زرین در تقویم سبز ایستادگی ما بود. در این روز با وجود افزایش فشارها و تحدید ها و خشونت های غیر انسانی ِ بازوی نظامی کودتاگران، بار دیگر در کنار هم نشان دادیم که برای آرمان و عقیده مان استوار ایستاده ایم و از رهبران و یاورانمان در هر شرایطی حمایت می کنیم و آنها را تنها نمی گذاریم.

به خوبی به یا د می آوریم که موسوی عزیز در ابتدای حضور در صحنه انتخابات شعار هر ایرانی یک ستاد را داد، در آن زمان این حرف ِ نو شاید به مذاق بعضی از ما خوش نیامد، اما این حرف موسوی یک شعار نبود بلکه نشان از باور عمیق او به توانمندی و خلاقیت تک تک مردم داشت، با این بیان ِ موسوی بار دیگر خلاقیتی که به طرق گوناگون در سطوح مختلف جامعه سرکوب شده بود بیدار و به تدریج شکوفا شد، تا جایی که اکنون می بینیم هر ایرانی یک میرحسین است، هر ایرانی یک کروبی است، هر ایرانی یک رهنورد است و هر ایرانی یک رهبر برای جنبش است. می بینیم که هر ایرانی می اندیشد و ایده می دهد و در کنار همه این تکثر ها به برآیند نظر جمع احترام می گذارد. آری، اینک بر ماست در این زمانه ظلم، که ارتباط ما با رهبران جنبش قطع شده است با شعار هر ایرانی یک رهبر به ادامه راهی که در پیش داریم بیندیشیم، و به روشنگری و آگاهی بخشی لایه های مختلف مردم اقدام کنیم و به بزرگتر و فراگیر تر کردن اندیشه سبزمان بپردازیم و با تکیه بر خرد جمعی راست قامت تر از پیش در مسیر دستیابی به آزادی و شرافت و عزت گام برداریم تا بزودی ایران را برای همه ایرانیان، در هر کجای جهان و با هر اندیشه و مسلک و دین و آیینی وطن و مامن کنیم.

هموطنان عزیز

مشاهدات و تصاویر حرکت اعتراضی مردم در شامگاه سه شنبه دهم اسفند متاسفانه نشان از استفاده گسترده غیر قانونی و غیر اخلاقی حاکمیت از کودکان و نوجوانان در فعالیتهای سرکوبگرانه و خشن نظامی داشت. کودکانی که لباس فرم به آنها پوشانده و مسلح به انواع تجهیزات نظامی شده بودند. این اقدام مجموعه حاکمیت ناقض تمامی معاهدات بین المللی در زمینه حقوق کودکان است و یک بار دیگر نشانگر عدم تعهد آنان به تمامی اصول اخلاقی انسانی و دینی است. مضاف بر آنکه نشان می دهد حاکمیت برای مقابله با مردم به مرحله استیصال رسیده و چاره ای جز به مسلخ فرستادن کودکان فریب خورده و تطمیع شده پیدا نکرده است. از این رو لازم می دانیم از نهادهای مسئول بین المللی درخواست کنیم که در این باره واکنش لازم برای بازداشتن حکومت ایران از این رفتار به شدت غیر انسانی را نشان دهند.

همچنین ما جوانان احزاب اصلاح طلب ضمن تشکر و سپاس از مراجع شجاعی که مردم را تنها نگذاشته اند و همواره در کنار مردم بوده اند از دیگر مراجع عزیز می خواهیم که همچون گذشته به صحنه بیایند و وظیفه تاریخی و دینی خود را فرو نگذارند و سکوت خود در برابر رفتارهای غلط و خشن حاکمیت با مردم و هزینه کردن بیت المال برای سرکوب مردم را بشکنند و به مردم بپیوندند. مراجع عالی قدر، ما شما را پیرو امامانی می دانیم که همواره در سختی ها در کنار مردم و در صف اول مقابله با ظلم ایستاده اند، و نیز در طول تاریخ پر فراز و نشیب ایران بارها دیده ایم که روحانیت و مراجع چگونه با فتواهایی که علیه ظالمین داده اند لایه های مختلف جامعه را نسبت به ظلم و ظالمین حساس تر کرده و نیز وجاهت دین های ابزاری حاکمان را از بین برده اند. ما به همراه فرزندان کروبی و موسوی از شما می خواهیم که در برابر بازداشت غیر قانونی و غیر دینی و غیر انسانی رهبران جنبش و نیز سایر زندانیان مهر سکوت را از لبان خود برداشته و تذکرات دینی و اخلاقی لازم را بدهید، اجازه ندهید که عده ای دین را ابزاری برای هوس های دنیوی و قدرت طلبی های خود کنند و از طریق آن کودکان و جوانان را ابزار حفاظت از جاه و مقام خود کنند و بی گناهان را روانه زندان کنند وخون پاک مردم را بر زمین بریزند، به راستی حفاظت از دینی که در ایران چنین به مسلخ قدرت رفته است وظیفه کسی جز شماست؟ ما دور نمی بینیم زمانی را که تیر این مستان قدرت گریبان مراجع و روحانیانی که جز تایید آنان حرفی بر زبان می آورند را بگیرد. از شما می خواهیم که سکوت خود را بشکنید و به این رفتارهای غلط و غیر اسلامی و غیر انسانی اعتراض کنید و باور داشته باشید که همراهی حقطلبانه شما با مردم، با در نظر گرفتن همه اصول دینیتان، همراهی عظیم مردم با شما را در پی خواهد داشت.

در پایان با یادآوری این گفته فرزندان ستودنی میرحسین موسوی و زهرا رهنورد که " با اطمینان به استقامت و همت و مهرورزی مردم بود که والدینمان خرداد ۸۸ دل و جان به راهی دادند که ناهمواری و تلخیش از پیش حدس زدنی بود. آنها چنان که می بایست و سزاوار راستگویان بود بر عهد دیرین خود با خدای خود و شما باقی مانده اند" ما نیز اعلام می کنیم که در این مسیر تنهایشان نمی گذاریم و به امید خدا ما نیز به همراه مردم بر عهد خود با خدا و ایشان باقی خواهیم ماند و به زودی آزادی آنان و دیگر زندانیان و ایران عزیزمان را جشن خواهیم گرفت.

ما بار دیگر به حاکمیت هشدار می دهیم که تداوم بازداشت رهبران جنبش و خشونت و ارعاب خیابانی به رادیکال تر کردن فضا دامن می زند، به نظر می رسد که بخشی از حاکمیت بقا و دوام و نفع خود را در خشن‌تر کردن فضای جامعه می بیند و تلاش در به خشونت کشیدن مردم فهیم جنبش سبز دارد تا بتواند بهتر اهداف خود را پیش ببرد، لذا از مردم هوشیار جنبش بزرگ سبز ایران می خواهیم که مرام و مسلک مسالمت آمیز خود را کنار نگذارند و همچون همیشه هوشمندانه در برابر تحریکات ایستادگی کنند.

فاالله خیر حافظا و هو ارحم الراحمین

جوانان احزاب اصلاح طلب


 


امروز: جمعی از دانش آموختگان ایرانی در اعتراض به بازداشت رهبران جنبش سبز و همسران ایشان، نامه ای را تنظیم کرده اند که نسخه ای از آن در اختیار سایت امروز قرار گرفته ایت. در بخشی از این نامه در اعتراض به بازداشت های نخبگان ایرانی، نوشته اند: "کم‌ترین خواست ما آزادی بی قید و شرط میرحسین موسوی، مهدی کروبی، زهرا رهنورد، فاطمه کروبی و جمع کثیری از هموطنان، نخبگان و عزیزان این مرز و بوم است که به بهانه‌های واهی و در شرایط غیر انسانی و غیر قانونی در زندان‌های حکومت گرفتارند." این نامه برای امضای عموم در این لینک موجود می باشد و جمع آوری امضا هنوز ادامه دارد. متن کامل این نامه در پی می آید.


به این روند ظالمانه‌ پایان دهید

پس از انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری، شاهد اعتراضات مسالمت آمیز شمار زیادی از هموطنا‌ن‌مان بودیم که خواهان پاسخ‌گویی حاکمیت به تردیدهای‌شان درباره سلامت انتخابات بودند. با وجود این که حق برگزاری چنین اجتماعات و راه‌پیمایی‌هایی در اصل ۲۷ قانون اساسی تصریح شده، متاسفانه این اجتماعات با واکنش‌های سبعانه حاکمیت مواجه شدند. دیدیم که چگونه نیروهای نظامی و انتظامی و بدتر از آن‌ها نامردمانی که به عنوان نیروهای لباس شخصی و گاه بسیج می‌شناسیم، مادران و پدران و خواهران و برادرانمان را به تحقیر‌آمیزترین شکل زدند و راندند. ای کاش به این بسنده کرده بودند و نشنیده بودیم اخبار جان‌های بی‌گناهی که گرفته شد و روح‌های پاکی که در درد‌آوردترین شرایط در زندان‌های حکومت و توسط نیروهای اطلاعاتی، امنیتی و قضایی مورد آزار و شکنجه قرار گرفتند.

آن چه در همه این روزها دلگرمی همه ما بود، حضور استوار آقایان موسوی و کروبی و همراهی‌شان با جنبشی بود که خود ایشان دایره شمولش را بسیار وسیع‌تر از «خودی»‌های نظام دانسته‌اند. برای بسیاری از ما که از یافتن صداقت، شجاعت، و خردمندی‌ در کارگزاران این حکومت ناامید بودیم، این دو چراغ امیدی شده‌اند. از این روست که بر خود واجب می‌دانیم که نارضایتی و اعتراضمان را به بازداشت غیرقانونی این دو و همسران‌شان ابراز داریم. بر ما روشن است که حصر و حبس این دو درجهت مصالح سیاسی حاکمیت، بدون طی روال قانونی، با دستور عالی‌ترین مقامات حکومت و در نقض آشکار اصل ۳۲ قانون اساسی صورت گرفته است. ما ضمن اعلام همراهی با ایشان، تذکر می‌دهیم که مهم‌ترین اثر این گونه برخوردها سست‌تر کردن بنیان حکومتی است که جاهلانه دوام خویش را در ایجاد رعب در دل‌های مردم و منتقدانش می‌بیند. به‌راستی آیا اصولا احتیاج به چنین تذکری هست این روزها که خواهران‌ و برادران‌مان در مصر، تونس و دیگر کشورهای منطقه، خود را از سایه ننگین حکومت‌ها و حکام خودکامه رها می‌سازند؟

ما به صراحت اعلام می‌‌کنیم که خواستار تغییر این رویه ظالمانه در کشورمان هستیم. کم‌ترین خواست ما آزادی بی قید و شرط میرحسین موسوی، مهدی کروبی، زهرا رهنورد، فاطمه کروبی و جمع کثیری از هموطنان، نخبگان و عزیزان این مرز و بوم است که به بهانه‌های واهی و در شرایط غیر انسانی و غیر قانونی در زندان‌های حکومت گرفتارند. وظیفه ماست که نگرانی خود را از شیوه حکومت‌ حاکمان فعلی بیان کنیم که با محدود کردن انواع آزادی‌ها، گسترش فساد اقتصادی و سیاسی، و ماجراجویی‌های پرهزینه بین‌المللی، روند رشد و پیشرفت کشور عزیزمان را کند و بی‌رمق کرده‌اند.

به امید روزهایی بهتر برای ایران عزیزمان

جمعی از دانش‌آموختگان ایرانی
۱.آراز سالک، کار شناسی‌ ارشد دانشگاه تهران- تربیت مدرس
۲.آراز فیضی، ارشد تحلیل سیستم های اطلاعاتی، دانشگاه نوادا
۳.آرتمیز دانه کار، کارشناسی ارشد دانشگاه ایالتی نیویورک
۴.آرش حق شناس، کارشناسی ارشد دانشگاه ای اند ام تگزاس
۵.آرمان رضایی، دکترای دانشگاه پنسیلوانیا، ورودی ۸۱ برق شریف
۶.آزاده تاج پور، فوق لیسانس هنرهای زیبا، دانشگاه کلرمنت
۷.احسان ابراهیمی، دانشجوی دکترای دانشگاه شیکاگو، طلای کشوری المپیاد ریاضی ۱۳۷۵
۸.احسان کاظمی، دکترای دانشگاه ای پی اف ال
۹.احمد بیرامی، دانشجوی دکترا موسسه فن آوری جورجیا، مدال برنز کشوری المپیاد ریاضی ۱۳۸۰
۱۰.احمد مرشديان، كارشناسي ارشد دانشگاه صنعتي شريف
۱۱.اختای ایلغمی، دکترای دانشگاه مریلند
۱۲.ارسلان کهنمویی پور، دکترای دانشگاه تورنتو، استادیار دانشگاه تورنتو
۱۳.ارکیده بهروزان، دکترا دانشگاه ‌ام آی تی، استاد دانشگاه
۱۴.ارنواز دانش، کارشناسی ارشد دانشگاه تورنتو
۱۵.افتخار هاشمی، رایرسون فوق لیسانس
۱۶.افشار گنجعلی، دانشجوی دکترای دانشگاه تورنتو
۱۷.اکبر مهدی، استاد جامعه شناسی دانشگاه وسلین اوهایو
۱۸.الهام هاتف، پزشکی از دانشگاه علوم پزشکی‌ تهران، پژوهشگر، دانشگاه جانز هاپکینژ، آمریکا
۱۹.امید ابراهیم پور، دانشگاه شریف فوق لیسانس-دکترای مهتدسی شیمی پلی تکنیک کانادا، ۲۰۰۷
۲۰.امیرپویا سعدی نژاد، کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد، استاد دانشگاه
۲۱.امیر حدادزاده، دانشجوی دکتری دانشگاه واترلو
۲۲.امیر حدادیان، دکترای دانشگاه شیکاگو
۲۳.امیرحسین کیانی، کارشناسی کامپیوتر، دانشگاه مینسوتا، مدال نقره کشوری المپیاد مهارت ملی رشته طراحی وب
۲۴.امیرحسین نجفی، کارشناسی ارشد دانشگاه جرج واشنگتن
۲۵.امین پورمحمدی، دانشجوی دکتری اقتصاد دانشگاه واشنگتن در سنت لوییس
۲۶.امین ترابی، دانشجوی دکتری شیمی، دانشگاه وسترن آنتاریو
۲۷.بابک اصغری، دانشجوی دکتری، دانشگاه آلبرتا
۲۸.بابک امیری، ام‌بی‌ای، دانشگاه سندیگو
۲۹.بابک حیدری، دکترای دانشگاه کالیفرنیا در برکلی، مدال طلای المپیاد کشوری شیمی ۱۳۷۵
۳۰.بابک عاشوری، دانشجوی دکترا دانشگاه ویرجینیا
۳۱.بابک فرزاد، دکتری، دانشگاه تورنتو، استادیار دانشگاه براک کانادا
۳۲.بابک کندری، کارشناسی ارشد دانشگاه تهران
۳۳.بشیر سجاد، دکترا از دانشگاه واترلو، مدال برنز المپیاد جهانی کامپیوتر ۱۳۷۶، برنده مسابقات جهانی روبوکاپ ۱۳۷۸
۳۴.بورگان نظامی نرج آباد، دکتری اقتصاد دانشگاه تگزاس آستین، مدال طلای المپیاد ریاضی کشوری ۱۳۷۶، استادیار اقتصاد دانشگاه رایس
۳۵.بهنوش عامری، دانشجوی دکترای دانشگاه واترلو
۳۶.بیژن پیرزاده، فوق لیسانس مهندسی راه و ساختمان (دانشگاه اسلو نروژ)
۳۷.پدرام صفری، دکترای دانشگاه کلمبیا
۳۸.پرویز علیوند، دکترای دانشگاه تگزاس
۳۹.پونه صبوری، کارشناسی شریف، کارشناسی ارشد تگزاس
۴۰.پویا علاقه بند، فوق لیسانس دانشگاه تورنتو
۴۱.پیام پیش بین، کارشناسی ارشد-صنعتی شریف
۴۲.پیمان ملاذ، دانشجوی دکترا، یو سی ال ای
۴۳.تارا جاویدی، دکترا دانشگاه میشیگان
۴۴.ثریا موسوی، کارشناسی ارشد دانشگاه شیراز
۴۵.ثنا پارسیان، پزشکی‌ عمومی‌ دانشگاه علوم پزشکی‌ تهران
۴۶.جعفر بهکیش، کارشناسی ارشد مهندسی مکانیک، دانشگاه ایمپریال لندن
۴۷.چکامه عظیم پور، دکترای دانشگاه وین
۴۸.حامد دهقان، کارشناسی ارشد تربیت مدرس
۴۹.حامد سلیمی مقدم، MBA دانشگاه ایالتی پنسیلوانیا
۵۰.حامد قسوری جهرمی، دکتری مکانیک دانشگاه بریتیش کلمبیا
۵۱.حسن شجاع نیا، دکترای مهندسی کامپیوتر، دانشگاه تورنتو
۵۲.حسن فغانی، دکترای اقتصاد دانشگاه واشینگتن
۵۳.حسین حقیقی، دکترای علوم سیاسی دانشگاه یو سی ال ای
۵۴.حسین شیخ‌عطار، کارشناسی ارشد دانشگاه واترلو کانادا
۵۵.حسین میرحسینی، دکترای دانشگاه مارتین لوتر
۵۶.حسین نمازی، دکترای ریاضی دانشگاه ایالتی نیویورک
۵۷.حمید اکبری، دانشجوی دکترا-دانشگاه یورک
۵۸.حمیدرضا مهدیزاده، کارشناسی ارشد دانشگاه تهران
۵۹.حمیدرضا نوری، دکترای دانشگاه تگزاس‌ای اند ‌ام
۶۰.حمید رهنما، دکترای دانشگاه ای اند ام تگزاس
۶۱.حمید فرامرزی، دکترای مدیریت دانشگاه لوریر کانادا
۶۲.خسرو علاف اکبری، کاندیدای دکتری، دانشگاه پرینستون، مدال طلای المپیاد دانشجویی فیزیک ۱۳۸۱
۶۳.خشایار رازقندی، دانشجوی دکترا، موسسه تحقیقاتی ماکس پلانک، آلمان
۶۴.داریوش حیدریان، فوق دکترا فیزیک، دانشگاه تورنتو
۶۵.دامون سودبخش، دانشجوی دکترا دانشگاه جورج واشنگتن
۶۶.درنا بندری، دانشجوی دکترا دانشگاه کالیفرنیا در لس آنجلس(یو سی ال ای)
۶۷.رضا اکبری، دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه یو ان بی سی کانادا
۶۸.رضا چمن آرا، دکترا دانشگاه شهر نیو یورک
۶۹.رضا صادقی زاده، دکترا، دانشگاه علوم پزشکی تهران
۷۰.رضا گلستانی، دکتری پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران دانشجوی دکتری پزشکی هسته ای دانشگاه خرونینگن هلند
۷۱.رضا یعسوبی، دکترای دانشکاه کارونیای شمالی
۷۲.روجا بندری، فوق لیسانس دانشگاه ایالتی کالیفرنیا - لس آنجلس، National Science Foundation Graduate Fellow
۷۳.روجا فلاح، پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران
۷۴.روزبه دانشور، کارشناسی ارشد دانشگاه تگزاس‌ای اند ‌ام
۷۵.روزبه فروزان، دکترای مهندسی‌ محیط زیست دانشگاه ایالتی پنسیلونیا
۷۶.ساره ابراهیمی، کارشناسی ارشد مهندسی مکانیک
۷۷.سامان دارابادی، کارشناسی ارشد دانشگاه صنعتی شریف
۷۸.سامان صراف، دکتری پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران
۷۹.سحر صراف، دکترای دانشگاه شهید بهشتی
۸۰.سحر میلانی، دانشجوی دکترا، دانشگاه ویسکانسین- میلواکی
۸۱.سلمان مشایخ، دانشجوی دکترای دانشگاه تگزاس ای اند ام
۸۲.سهراب زنده بودی، دکترا مهندسی شیمی دانشگاه واترلو کانادا
۸۳.سهیل سیادت نژاد، کارشناسی ارشد دانشگاه صنعتی شریف، دانشجوی دکترا
۸۴.سیامک طاعتی، دکترای دانشگاه تورکو، فنلاند
۸۵.سیامک عبداللهی‌پور، دانشجوی دکترای دانشگاه نورث‌ وسترن
۸۶.سیاووش جلیلی، کارشناسی ارشد- (مدرسه عالی فنی) دانشگاه کِبک مونترال
۸۷.سید ابوالفضل مطهری، دکترای دانشگاه واترلو
۸۸.سیما طاهری، دکترای دانشگاه مریلند
۸۹.سینا کجباف، فوق لیسانس دانشگاه واترلو
۹۰.شبنم زارعی، دکترای دانشگاه تهران
۹۱.شراره قناویزچیان، کارشناسی ارشد دانشگاه باوهاوس (آلمان)
۹۲.شهاب جمالی، دکترای دانشگاه تورنتو
۹۳.شهریار آذری، کارشناسی ارشد دانشگاه واترلو کانادا
۹۴.شهریار مختاری شرقی، دکترا دانشگاه کلمبیا
۹۵.صبا رجبی، کارشناس ارشد استیونس
۹۶.صبا کی‌نژاد، کارشناسی ارشد صنعتی اصفهان
۹۷.صدرا شهاب، ارشد برنامه ریزی شهری و منطقه‌ای و ارشد مرمت شهری، پرت، نیویورک
۹۸.طیبه عامری، دکتری دانشگاه یوهانس کپلر لینز، -
۹۹.علی تاجر، دکترای دانشگاه کلمبیا
۱۰۰.علی تهرانی، دکترای دانشگاه واترلو
۱۰۱.علی تیزقدم، دکترا دانشگاه تورنتو
۱۰۲.علی حیدری خسرو، دانشجوی دکترای دانشگاه شمال ایلینوز
۱۰۳.علی شوریده، دانشجوی دکترای اقتصاد دانشگاه مینه سوتا
۱۰۴.علی صدیقیان، دکترای تحقیق در عملیات - دانشگاه کلمبیا
۱۰۵.علی عبدی، دانشجوی کارشناسی ارشد مطالعات جنسیت دانشگاه اروپای مرکزی مجارستان
۱۰۶.علی فتح اللهی، دانشجوی دکترای دانشگاه اتاوا
۱۰۷.علی قوامی، دانشجوی دکتری فیزیک، دانشگاه خرونینگن، هلند
۱۰۸.علی مقتدری، دانشجوی دکترا، دانشگاه ویسکانسین- میلواکی
۱۰۹.علی وکیلی، دکترای برق از کل تک
۱۱۰.فاِئزه راعی، دکترای اقتصاد دانشگاه تگزاس آستین، رتبه سوم کنکور سراسری ۱۳۷۷
۱۱۱.فرانک فرزاد، کارشناسی ارشد مدیریت سیستم‌ها از دانشگاه تورنتو
۱۱۲.فرهاد فرزبد، دکترای مهندسی مکانیک، دانشگاه جورجیا تک ۲۰۱۰، محقق، آزمایشگاه ملی آیداهو
۱۱۳.فریدون هرمزدیاری، دانشجو دکترا، دانشگاه سایمون فریزر
۱۱۴.کوثر گوهری، دکترای حقوق دانشگاه بالتیمور
۱۱۵.کیارش امیری، دانشجوی دکترای دانشگاه رایس
۱۱۶.کیانوش کلانتر، کارشناسی ارشد - دانشگاه راچستر
۱۱۷.کیوان مجیدی، دانشجوی دکترا، موسسه تکنولوژی ایلینوی
۱۱۸.کیوان وکیلی، دانشجوی دکترای مدیریت، دانشگاه تورنتو
۱۱۹.گلرخ نیاز، کارشناسی ارشد علوم سیاسی دانشگاه کارلتون
۱۲۰.لیدا حسینی نژاد، دانشجوی کارشناسی ارشد- دانشگاه فنی دلفت
۱۲۱.لیلا ضیأ، کارشناسی ارشد مهندسی صنایع، دانشگاه راتگرز، نیوجرسی؛ دانشجوی دکترای دانشگاه استنفورد
۱۲۲.لیلی خاتمی، دکترای ریاضی، دانشگاه تهران
۱۲۳.مجتبی عراقی، دانشجوی دکترای مدیریت دانشگاه تورنتو
۱۲۴.مجید جان زمین، کارشناسی ارشد شریف
۱۲۵.محبت احمدی، دکترای دانشگاه تگزاس آستین
۱۲۶.محسن عمادی، فوق لیسانس فرهنگ دیجیتال از فنلاند، شاعر و مترجم
۱۲۷.محمد توكلي، دكتري، دانشگاه علوم پزشكي تهران
۱۲۸.محمد جواهری، دکترای ریاضیات دانشگاه ایالتی نیویورک (استونی برووک)، مدال نقره المپیاد جهانی ریاضی ١٣٧٤
۱۲۹.محمد حافظی، دکترای دانشگاه هاروارد، مدال نقره المپیاد جهاني فیزیک ۱۳۷۷
۱۳۰.محمدرضا ناظم زاده، دکتری برق دانشگاه تهران
۱۳۱.محمد شاهرخ، کارشناسی ارشد سال ۱۳۸۸- دانشگاه صنعتی شریف، دانشجوی دکتری - دانشگاه تگزاس ای اند ام
۱۳۲.محمد طیبی، دانشجوی دکترای دانشگاه سایمون فریزر
۱۳۳.محمد قاضی عسگر، کارشناسی ارشد دانشگاه سایمون فریزر، دانشجوی دکتری دانشگاه واترلو
۱۳۴.محمد مروتی، دانشجوی دکترای اقتصاد دانشگاه تگزاس
۱۳۵.محمد مهدیان، دکترا از دانشگاه ام‌آی‌تی، مدال طلا و نقره‌ی المپیادهای جهانی ریاضی و کامپیوتر، مححق ارشد مرکز تحقیقاتی یاهو
۱۳۶.محمدمهدی رضائی یوسفی، دانشجوی دکترا دانشگاه تگزاس ای اند ام
۱۳۷.محمد مهرمحمدی، دانشجوی دکتری، دانشگاه تگزاس در استین
۱۳۸.مرتضی زادی مقدم، کارشناسی شریف ، کارشناسی ارشد MIT، مدال طلای کشوری کامپیوتر ۱۳۸۱
۱۳۹.مریم امیری، کارشناسی ارشد دانشگاه تهران
۱۴۰.مریم سعیدی، دانشجوی دکترای اقتصاد دانشگاه مینه سوتا، مدال طلا المپیاد ریاضی کشوری ۱۳۷۸
۱۴۱.مریم عالمی، کارشناسی ارشد دانشگاه جورج میسون
۱۴۲.مریم قاسمی، کارشناسی ارشد، شریف
۱۴۳.مریم محمدی، کارشناسی ارشد ۸۳. علوم تحقیقات تهران.
۱۴۴.مژده خراسانی، فوق لیسانس دانشگاه شریف
۱۴۵.مژگان ترابی فرد، کارشناسی ارشد دانشگاه واترلو کانادا
۱۴۶.مسعود ارشدی، دانشجوی دکتری دانشگاه کلورادو
۱۴۷.مصطفي بشكار، دكتراي اقتصاد، دانشگاه وندربيلت
۱۴۸.مصطفی صحرائی اردکانی، دانشجوی دکتری دانشگاه ایالتی پنسیلوانیا
۱۴۹.مهتاب کمالی، دکترای دانشگاه واترلو
۱۵۰.مهدی باروقی، دکترای دانشگاه واترلو - استاد دانشگاه
۱۵۱.مهدی مجبوری، دکترای دانشگاه کالیفرنیای جنوبی
۱۵۲.مهدی نیکبخت، دکترای دانشگاه صنعتی دلفت
۱۵۳.میترا ابراهیمی، پزشک، دانشگاه علوم پزشکی‌ تهران
۱۵۴.میثم زارع، کاندیدای دکترای دانشگاه نورث وسترن
۱۵۵.میلاد پاشاپور، کارشناسی ارشد دانشگاه تربیت مدرس
۱۵۶.مینا رحیمیان، دکترای دانشگاه تگزاس
۱۵۷.ناصر غزالی، کارشناسی ارشد دانشگاه سایمون فریزر
۱۵۸.نجمه ماهانی، دکترا-مک گیل
۱۵۹.ندا خنجری، دانشجوی دکترای دانشگاه نورث وسترن
۱۶۰.ندا زارع، کارشناسی ارشد- دانشگاه مونترال
۱۶۱.ندا شهیدی، فوق لیسانس، دانشگاه تگزاس در آستین
۱۶۲.نرگس سرداری، فوق لیسانس مدیریت کیفیت و عملیات، دانشگاه چالمرز سوئد
۱۶۳.نرگس معمارصادقى، دكتراى علوم كامپيوتر دانشگاه مريلند
۱۶۴.نصیر امامی، کارشناسی ارشد دانشگاه کالیفورنیا ایرواین
۱۶۵.نگار کلباسی، کارشناسی ارشد - دانشگاه تگزاس در آستین
۱۶۶.نگار محقق هرندی، فوق لیسانس صنعتی اصفهان
۱۶۷.نیکو پیامی، فوق لیسانس دانشگاه گیلان
۱۶۸.نیلوفر تقی‌زاده، دانشجوی دکتری اپیدمیولوژی دانشگاه گرونینگن.هلند
۱۶۹.نیلوفر تقی‌زاده، دانشجوی دکتری اپیدمیولوژی دانشگاه گرونینگن.هلند
۱۷۰.نیما شجاعی، دانشجوی دکتری دانشگاه کالیفرنیا، سانفرانسیسکو
۱۷۱.نیوشا حسینی چیمه، دکترای دانشگاه ایالتی نیویورک
۱۷۲.وحید مرتضوی، فوق لیسانس - دانشگاه تربیت مدرس
۱۷۳.وحید وحدت زاد، دانشجوی دکتری معماری دانشگاه تگزاس ای اند ام
۱۷۴.هاجر همایی، دکتری دانشگاه کلرادو در بولدر
۱۷۵.هادی توسل، دانشجوی دکترای دانشگاه ایلینوی
۱۷۶.هادی سلماسیان، دکترای دانشگاه ییل
۱۷۷.هادی مینویی، دکتری دانشگاه واترلو
۱۷۸.هانیه عدالتی، دانشجوی دکترای روانشناسی دانشگاه بریتیش کلمبیا
۱۷۹.هدی قدسی، دانشجوی دکترای دانشگاه گلاسگو
۱۸۰.یاسر ابراهیمی، فوق لیسانس دانشگاه آلبرتا
۱۸۱.یاسر کراچیان، دکترای فیزیک دانشگاه تورنتو، مدال طلای المپیاد جهانی فیزیک ۱۳۷۴


 


آیا میدانی آنجائی که مردمان سرزمین من می زیند در کدامین جغرافیاست؟

سرزمین من خاکی است گُهَرخیز در فلاتی بلند از تاریخ

جنگلی از شجاعت دارد و دریائی از فرهنگ در شمال

و خلیجی زلال از غیرت در جنوب

کویری هم تفدیده از عشق دارد در میان

باغ قناعت خاورش از قنوات تلاش مینوشد

و کوه های پوشیده از لاله هایِ گلگونِ باخترش از چشمه های ایثار سیراب اند

و دماوند بلندش از سنگ خارای صبر است که تاریخ این خاک را هماره ناظری مسکوت بوده

*********

این جغرافیای نادر همچو تاریخش هم بلندیهای سرد دارد چون زَمهَریر

و هم پستیهای سوزان چون کویر

چشمه هایش جوشان , رودهایش خروشان و خاکش پر گُهَر

مردمانش رنگارنگ در زبان ولی با وفا و یکرنگ و پُر جوهَر

*********

صد افسوس که مدتی است آب و هوای سرزمینم دگرگون است

و جغرافیای طبیعی اش گرفتار بلاهای روز افزون است

گردبادهای مسموم نفرت چمنزارهای عاطفه اش را میپژمرد

و شراره های جهل نوجوانه های بالندگی اش را میسوزاند

قومی نو پدید از تبار خس بوته های خارزار نفرت در این اقلیم پدیدار گشته

درشت میگوید و بالا مینشیند و تاریخی از استبداد بر جغرافیای این اقلیم آوار گشته

روز را شب می انگارند و شب به سرای آرامش مردم یورش آورند

تا برای افعیان گرسنه اکتافشان از مغز جوانان بی گناه خورشت آورند

مترصد پروانه های عاشق در گلستان شهدپرور آزادگی اند تا شکارشان کنند

و برای کبوتران آزاد آسمان این اقلیم قفس های تنگ میسازند تا مهارشان کنند

شیران غُرّنده ی بیشه ی عزّت اش را کشته میخواهند

و شغالان بدنام را از دخمه هایِ ریا به عرصه میخوانند

و هر روز با هیاهوئی بسیار گوسفندان نافهم گله خویش را به چرای مراتع سبز غیرتش میبرند

چوپان دروغگوی داستانند و فاش هم زوزه با گرگان بدآواز , ناسزا در گوش باغ و بَرَش میخوانند

اینان فصول این اقلیم محنت زده را هم خودی و ناخودی کردند

و برای خرداد و بَهمَنَش به جور و ستم , قصد نابودی کردند

پائیز را دوست می دارند چون پایان سبزیهاست

و زمستان را میپرستند چون پاهای رهوار در رخوت گرمای کرسی هاست

تخم آفت زده دروغ میکارند در شالیزارهای حاصلخیز گفتارها

و علف هرزه ی ریا میدُرُوَند در فصل برداشت کردارها

بدور باغهای مصفای پندار این اقلیم دیوار قطوری از تهمت و افترا کشیده اند

و سروهای سهی اندیشه اش را کافر میخوانند , آنچنانکه شهادتینشان را نشنیده اند

بر رودهای جوشان ایمانش سَدّ انحراف زده اند تا زمینهای سنگلاخی تحجر را سیراب کنند

و راه بر کاروان راهوار پندارها میبندند تا سفر از کویرهای جهل را سراب کنند

فقر می پرورند و فقیران را تنها به تعداد دوستشان میدارند

تا به قرص نانی در کوی و برزن به فریاد "مرگ باد" شان واداراند

در قاموس این قوم نو پدید , آفتاب , اتهامش تابیدن است در روز

و ماه , گناهش , دریدنِ پرده ی سیاهِ شبِ تموز

وا اسفا که جغرافیای سرزمین من در حال دگرگونیست

و آفتاب مهرش از پس قله حُریّت در حال سرنگونیست

اینان خفاش را بر عقاب و کلاغ را بر کبوتر رجحان میدهد

و لاشخوران مدیحه سرا را در آشیانه ی بلند سیمرغ اسکان میدهند

*********

اما زینهار که اینان بس غافلند از حقیقت و پیکار سختش

که کم کَمَک گردن میفرازد از پس زندان ترس و بلندای سقفش

حقیقت همان اشک مادر است در فراق فرزند

و دامنِ دریده ی دختری در بند

حقیقت دستان پینه بسته پدری است که گره میزند کفن را بر تنِ پِسَر

و حنجره رفیق آن پسر که فریاد میزند "من اینجایم... سینه مرا هم بِدَر"

حقیقت دو انگشت پیروز دستی است که حق میطلبد

و حقیقت مشت بیقرار مظلومی است که دندان تیز ستم را بحق میشکند

**********

جغرافیای سرزمین من امروز از تاریخ خویش میشنود که "دل قویدار"

این زمین همیشه آکنده بود از امید , از جوانه های سبز و بیدار

نمیگویم یک شب پر انتظار , بلکه میگویم تنها یک روز بیقرار , باقی مانده تا بهار

روزی پر التهاب , با جوشش سرخ کارزار , و سرهائی بسیار برافراشته , اما همه آماده ی دار

من هم اینک از آن روز بیقرار میشنوم فردا را , که مردمان این جغرافیا میخواند:

" سر اومد زمستون ... شکفته بهارون

گل سرخ خورشید باز اومد و شب شد گریزون"

پس ای همدلان و هم آوازان پرشور این دیار

بیائید دست به دست هم دهیم تا جغرافیای زیبای سرزمینمان را برهانیم از چنگ اغیار

بیائید تا چون ابراهیم از هِمُت سرشار شویم و از آتش گُذَر کنیم

و چون مهدی به ظهور پگاهِ باکری امید بندیم و از یأس حَذَر کنیم

بیایید فروردین را برهانیم از چنگ اسفند

و رستم را یاری دهیم بر اسفندیار

بیائید بر بام عقیده مان هرشب گواهی دهیم به بزرگی پروردگار

تا خدایگان قدرت بداند که در چشمان عزتمان هست بسی بی اعتبار

بیائید تصویری همسان از دو گل سرخ در قابِ سبزِ باورمان نقش زنیم

و هرگز نیاندیشیم که آیا به جنس مَردیم یا که به نقش زَنیم

بیائید تا مختارانه یا لثارات گوئیم و از نکرده ها و دیرکرده ها مان توبه کنیم

بیائید تا حصار تحمل این نسل را بِشکنیم و سیال اراده به کویر وحشت روانه کنیم

بیائید تا استبداد را در تلاطم فرعون شکن نیل خروشانمان مغروق کنیم

تا به وعده های رهائی در آرمان خویش , باری دیگر وثوق کنیم

بیائید تا پنجه های یاری در هم کرده و ریشه ایمانمان در این خاک کنیم

تا فردا که ما در خاکیم , با رویشِ ستبرِ آزادی سایه بر افلاک کنیم

بیائید....بیائید..... ای اهالی مبتلایِ اقلیم صفا و وفا

بیائید تا این جغرافیا باقی است , نجاتش دهیم از گرداب جفا و بلا


سراج الدین واثق (سراج)

یازدهم اسفند یکهزار و سیصد و هشتاد و نه

تقدیم میشود به مولود امروز که قوم ناخلفِ ظالم به کین و جفا در بندش کردند


 


اسفند که می آید دلم به رعشه اسفندهای خون به روی برف می لرزد.

تو را که رو به خانه پدری ایستاده ای و چراغ های خاموش را می شماری، می شناسم.

دهانمان را می بندند مبادا نشان از دربندهایمان بگیریم.چشم هایمان را چشم بند تاریک جور ارزانی می کنند و پاهایمان را چون وزنه های سنگین خیانت در خانه می بندند. قلم را چه؟قلم را بگویند جوهر نریزد تا سنگ سنگ کاخ علی نام یزیدوارشان فرو نریزد؟!

من و تو و تمام فرزندان این کهن دیار، دردآشنای اسفندهای دربندیم، مأنوس دعاهای نیمه شبیم که امید داریم از پسِ آجرها و سنگ های شرمسار انفرادی ها، به دل رشیدانمان برسد.

چگونه می توان از درد نگفت، از درد مقدس انسانیت نگفت، وقتی که قطره های نفت چشمانمان را کور می کند و بوی مصنوعی عدالت، به شمشیرهای عدلمان زهر می پاشد.

چگونه در خانه بنشینیم و در گرمای خواب آور کرسی شاهنامه بخوانیم؟ شاه و رستم و تخت و گرز همگی در کوچه اند. باید برخاست و کاوه وار ضحاک مار به دوش را به زیر کشید. باید مسیح وار زخمه ها را به جان خرید و علی وار فریاد حق و عدل سر داد.

من رنگ درد غریب تو را می شناسم. تو رنگ دردهای مرا می شناسی. دردآشنایان این دیاریم و دست هایمان بوی خوب اهورایی می دهد.

تو اگر برخیزی، من اگر برخیزم، همه بر می خیزند.....


 


"شورای هماهنگی راه سبز امید" در پنجمین بیانیه ی خود، ضمن تقدیر از حضور مردم و پاسداشت روز جهانی زن اعلام می کند: روز سه شنبه ۱۷ اسفند(۸ مارچ) فرصت دیگری برای پیوند « روزجهانی زن » با جنبش سبز مردم ایران در پیگیری مطالبات جامعه زنان ماست، از این رو شورای هماهنگی راه سبز امید همراهی و همگامی خود را با برنامه های فعالان و نهادهای حوزه زنان برای پاسداشت این روز اعلام می نماید.

متن کامل این بیانیه به شرح زیر می باشد:

بسم الله الرحمن الرحیم

مشارکت پرشور مردم در اعتراض به زندانی کردن رهبران جنبش سبز و همسرانشان از سوی حاکمیت در روز ۱۰ اسفند در خیابان های تهران و شهرستانها پویایی و زنده بودن این جنبش مدنی و حقوق محور را به رغم فضای پلیسی و امنیتی حاکم و تمهید هزاران نیروی نظامی و شبه نظامی برای جلوگیری از این حضور به نمایش گذاشت . جنبشی که بیش از بیست ماه است به رغم همه سرکوبها و زندانها و شکنجه ها با صبر و استقامت راه بسوی آزادی و عدالت و حق حاکمیت مردم بر سرنوشت خویش و نفی هرگونه استبداد و خود کامگی را به مدنی ترین وجه همپای رهبران خود پیموده و در رسیدن به این اهداف لحظه ای تردید به خود راه نداده است و قطعا تا دستیابی به نتیجه از پای نخواهد نشست. شورای هماهنگی راه سبز امید وظیفه خود می داند از این همه احساس وظیفه و شور نسبت به وضعیت رهبران جنبش آقایان میرحسین موسوی و مهدی کروبی و حضور خیابانی سبزها تقدیر و تشکر نموده و بر این امر تاکید نماید که تا آزادی این رهبران باید به اعتراضات به هر شیوه ای که ممکن است ادامه داد تا حاکمیت در یابد که فکر و اندیشه آنان در ذهن و دل ما جاری است و به بند کشیدن آنها جز اینکه برگ سیاه دیگری برکارنامه حاکمیت اقتدارگرا اضافه کند اثر دیگری ندارد و فقط یک مطالبه دیگر بر فهرست مطالبات تاریخی جنبش سبز می افزاید و آنهم ازادی رهبران جنبش است که درستی راه و انگیزه پایداری سبزها را در برابر وضعیت نامطلوب کنونی دامن می زند .

در روزهای پیش روی « روز جهانی زن » را داریم . حضور فعال زنان در جنبش سبز را می توان با شهادت « ندا آقاسلطان » در روزهای آغازین و در پیشانی آن شناسایی کرد بگونه ای که به نماد این جنبش در سراسر جهان تبدیل شد، و این حضور را در همه روزهای سخت پشت سر گذاشته شده می توان در همه جا دید، از کهریزک تا اوین، از صبوری مادران وهمسران هزاران زندانی، و از همراهی دکتر زهرا رهنورد و فاطمه کروبی همپای رهبران جنبش میرحسین موسوی و مهدی کروبی، که این روزها به همین دلیل به بند اسارت و زندان گرفتار آمده اند. این دو بانوی سبز جلوه ای نو به جنبش داده و آنرا از همه جنبش های تاریخ معاصرمان متمایز ساخته اند و اینکه این جنبش در پی دستیابی به جامعه ای است که در آن زنان همپای مردان از همه حقوق انسانی و منزلت اجتماعی و سیاسی برخوردار شوند و هیچ گونه تبعیضی آنها را از حضور فعال درعرصه عمومی محروم نکند.

در ویراست دوم منشور جنبش که به امضای دو رهبر زندانی رسیده، تصریح شدده است :" حضور مؤثر زنان در جنبش سبز را باید فرصتی برای برداشتن گام هایی بلندتر در جهت رفع تبعیض های جنسیتی و تحقق مطالبات برحق آنان شمرد. جنبش سبز حمایت همه جانبه و همراهی با جنبش زنان را در زمره اولویت های بنیادین خویش می داند و معتقد به این ضرورت تاریخ اجتماعی ایران است که زنان علاوه بر ایفای نقش مهم خود در خانواده، بعنوان هویتی مستقل، جایگاه بایستة خویش را در جامعه بازیابند."

روزسه شنبه ۱۷ اسفند(۸ مارچ) فرصت دیگری برای پیوند « روزجهانی زن » با جنبش سبز مردم ایران در پیگیری مطالبات جامعه زنان ماست ، از اینرو شورای هماهنگی راه سبز امید همراهی و همگامی خود را با برنامه های فعالان و نهادهای حوزه زنان برای پاسداشت این روز اعلام و از تبدیل آن به تجمع های اعتراضی نسبت به زندانی بودن دو بانوی سبز و رهبران جنبش حمایت می نماید و از همراهان سبز می خواهد که فعالانه در برنامه های این روز شرکت نمایند.

شورای هماهنگی راه سبز امید

۱۳/۱۲/۱۳۸۹

بیانیه شماره ۵ شورای هماهنگی راه سبز امید


 


در واکنش به ادامه حصر و بازداشت راهبران جنبش سبز، گروهی از فعالان مدنی و همچنین کنشگران جنبش زنان ایران، با انتشار نامه ای به دبیر کل سازمان ملل متحد، خواستار تلاش این مقام ارشد بین المللی برای آزادی زهرا رهنورد، فاطمه کروبی، مهدی کروبی و میرحسین موسوی شدند.

امضا کنندگان این نامه همچنین خطاب به بان کی مون، گوشه ای اقدامات اخیر حکومت ایران در مواجهه با مردم و راهبران جنبش آزادیخواهانه آنها را شرح داده و خاطرنشان کرده اند "ما خواهان رفع فوری هرگونه فشار بر تمامی آزادی‌خواهان ایران هستیم و تا آزادی همه زندانیان سیاسی، عقیدتی، قویم و مذهبی، دوش به دوش با مبارزه مدنی و دموکراسی خواهانه مردم همراهی خواهیم کرد."

متن کامل این نامه به شرح زیر است:

نامه جمعی از فعالان حقوق زنان به بان کی مون
در اعتراض به حبس و حصر خانم ها زهرا رهنورد فاطمه کروبی و آقایان مهدی کروبی و میرحسین موسوی

دبیرکل محترم سازمان ملل متحد، عالی جناب بان کی ـ مون
رونوشت: سرکار خانم ناوانتم پیلای، کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد
تاریخ: ٢٨ فوریه ٢٠۱۱

تقاضای توقف حبس و اعدام معترضین در ایران
«این همه در آهنی و حفاظ و قفل برای چیست؟ این مردان نقاب‌پوش بدون حکم، به دستور چه کسی پدر و مادری را در پس درهای آهنین پنهان کرده‌اند؟ دوهفته می‌گذرد از ندیدنشان، هیچ نشنیدیم جز فحاشی، توهین و نگاه‌های سرد و یخی، نمی‌دانیم این درد را کجا فریاد بزنیم؟»

این بخشی از نامه‌ی دختران زهرا رهنورد و میرحسین موسوی است که مدتی است به صف خانواده‌های رنج کشیده پیوسته‌اند، صف فرزندان جدا مانده از پدر یا مادر، خانواده‌های درهم ریخته از سرکوب، تفتیش، زندان و اعدام‌های سیاسی و عقیدتی که حاصل سی و دو سال حکومتی است که بنا بود در پی انقلاب مردم، آزادی و عدالت اجتماعی را به ارمغان بیاورد.

حکومتی که در دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، تلاش مسالمت‌جویانه و اصلاح‌طلبانه‌ی میلیون‌ها مردم ایران را که به امید گشایش پنجره‌ای به سوی آزادی، به امید بهبود در وضعیت اقتصادی، سیاسی و فرهنگی و به امید کاهش فساد، فقر و زورگویی به پای صندوق‌های رای رفته بودند و در سراشیبی یاس و ناامیدی افکند و اعتراض برحق ومدنی میلیون‌ها تن از مردم معترض را با باطوم، گاز اشک آور و گلوله، زندان، شکنجه و تجاوز پاسخ داد.

حکومتی که فریاد خشونت پرهیز جوانانش را با خشونت سبعانه و در خون غلتیدن نداها و سهراب‌ها، کیانوش‌ها و محسن‌ها و شیرین‌ها و به زندان کشیدن شیواها، بهاره‌ها، نسرین‌ها، مجیدها و احمدها و رسول‌ها و سعیدها پاسخ داده است و برای خاموش کردن فریاد و ضجه‌های جانسوز مادران عزادار جز تهدید، ضرب و شتم و دستگیری، راه دیگری نیافته است. حق‌طلبی و برابری‌خواهی زنانی را که دفترچه‌های حقوقی و امضاهای جمع آوری شده برای اصلاح قوانین تبعیض‌آمیز تنها سلاح مبارزاتی‌اشان بود و چیز دیگری در دست نداشته‌اند را نیز برنتابیدند و برای آنان ارمغانی جز چند همسری، صیغه و قوانین تبعیض‌آمیز و خشونت‌افزا نیاورده‌اند. حکومتی که تنها در میدان ضرب و شتم، زندان و شکنجه، تجاوز و اعدام و سنگسار، برابری میان زنان و مردان را رعایت کرده است. لیکن به رغم تمامی فشارها، سرکوب و تهدیدها، جنبش حق‌طلبانه‌ی زنان همچنان محکم و استوار به راه خود ادامه می‌دهد.

خیزش دوباره مردم ایران در ٢۵ بهمن ٨٩ که این بار پیوندی به هنگام و نمادین را با بیداری و خیزش زنان و مردان آزادی‌خواه در سایر کشورهای دیکتاتور زده خاورمیانه و آفریقا به نمایش گذاشت، جمهوری اسلامی را بیش از پیش نسبت به تعمیق مطالبات دموکراسی‌خواهانه‌ی مردم دچار وحشت کرده است.

در جمهوری اسلامی ایران که «نماینده»اش در کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل اعلام کرده است: «ایران آزادترین کشور جهان است»، نه تنها دانشجویان، فعالان حقوق زن، روزنامه‌نگاران، معلمان، فعالین کارگری و وکلای مدافع حقوق‌بشر به بند و زندان افکنده می‌شوند، بلکه از روز ٢۵ بهمن ٨٩، خانم‌ها زهرا رهنورد و فاطمه کروبی و آقایان مهدی کروبی و میرحسین موسوی را که از چهره‌های شاخص جنبش سبز دموکراسی‌خواهی هستند، در حبس قرار داده اند. اما هیچ کس از اعضای خانواده، مشاوران و دوستان آنها از محل نگهداری، وضعیت جسمی، روحی و سلامتی آنها اطلاعی ندارد و این وضعیت موجب نگرانی همه است.

جمهوری اسلامی ایران سرنوشت دیکتاتورهای منطقه از جمله تونس، مصر و لیبی را نمی‌بیند. آن‌ها به جای پندگیری از روند تحولاتی که امروز به یمن تکنولوژی جدید ارتباطات سرعتی بی‌سابقه یافته است و به جای شنیدن صدای مردم و خواسته‌های برحق آن‌ها به تلاش مذبوحانه برای بستن درها، انسداد خبر، ایجاد پارازیت در امواج رادیویی و تلویزیون ها، فیلتر کردن شبکه‌های اینترنتی و نظامی کردن خیابان ها مشغولند و در رویارویی با مردم معترض، با استفاده از نارنجک‌های آلوده به مواد سمی بر میزان خشونت و سرکوب افزوده‌اند.

ما امضا کنندگان این بیانیه، از جنابعالی تقاضای عاجل داریم نسبت به ضمانت سلامت زهرا رهنورد، فاطمه کروبی، مهدی کروبی و میرحسین موسوی و آزادی آنان، اقدام فوری به‌عمل آورید. همچنین ما خواهان رفع فوری هرگونه فشار بر تمامی آزادی‌خواهان ایران هستیم و تا آزادی همه زندانیان سیاسی، عقیدتی، قویم و مذهبی، دوش به دوش با مبارزه مدنی و دموکراسی خواهانه مردم همراهی خواهیم کرد.

امضا کنندگان:
آزاده دواچی، آزاده کیان، آسیه امینی، آصف بیات، آیدا قجر، آیدا سعادت، آینده آزاد، اکرم محمدی، اکرم خیرخواه، امید کوهی، امیر رشیدی، امیر صالح پور، بهاره افقهی، بهاره میرزا حسین، بنتا پاپستاتی، پروین اردلان، پیمان ملاذ، پرستو فروهر، پریسا احمدیان، ثریا فلاح، جواد جواهری، حسن نایب هاشم، حسن یوسفی اشکوری، حمیده نظامی، حسین علی زاده، خدیجه مقدم، درنا بندری، رضا فانی یزدی، رضوان مقدم، روحی شفیعی، روجا بندری، رامین جهانبگلو، رضا گوهرزاد، زیبا میرحسینی، ژانت آفاری، سارا زارع، ساقی قهرمان، سپیده یوسف زاده، سحر مفخم، سعید پیوندی، سمانه موسوی، سوده راد، سوفیا صادق پور، سهراب بهداد، شعله شمس، شهلا بهاردوست، سپیده فارسی، شهلا صادقی، شیرین فامیلی، شیوا نوجو، عفت ماهباز، عشاء مومنی، علی افشاری، علی اکبر مهدی، علی بانوعزیزی، فاطمه فرهنگ خواه، فرزانه ثابتان، فری فرد، فریده فرهی، فرشته فراهانی، کاظم علمداری، گلبرگ باشی، گودرز اقتداری، لیلی پورزند، مجید محمدی، محمد شیرزاد، محبوبه عباسقلی زاده، مریم اهری، مریم بهشتی، مریم مولوی، مژگان ثروتی، مسیح علی نژاد، معصومه ضیاء، منصور فرهنگ، منصوره شجاعی، منصور معدل، مهرانگیز کار، مهستی افشار، مهرداددرویش پور، مهرداد مشایخی، مهشید راستی، مهدی مهدوی آزاد، مهدیه صالح پور، میترا شجاعی، مینا انصاری، مینا زند سیگل، نادر هاشمی، نازنین جواهری، نسرین بصیری، نسیم سرابندی، نیره توحیدی، وحیده محمودی و تعدادی امضا از داخل ایران.

نامه جمعی از فعالان و حامیان حقوق زنان به بان کی مون


 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به emrooz-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به emrooz@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته